اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله خطوط انتقال

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله خطوط انتقال دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

معمولا برای کم کردن مقدار قدرت وجود اختلاف پیک بار در نقاط مختلف و برق رسانی مطمئن تر سراسری کردن شبکه اجزاء می گردد که از نظر اقتصادی بسیار مقرون به صرفه می باشد، چون امکان تأسیس نیروگاه در همه نقاط مختلف جهت تأمین انرژی مورد نیاز آن منطقه امکان پذیر نیست بدین لحاظ جهت انتقال انرزی از محل تولید به نقاط دیگر احداث خطوط انتقال اجتناب ناپذیر می باشد.
استاندارد ولتاز خطوط انتقال در شبکه سراسری برق ایران عبارتند از: خطوط 132 و230 و400 کیلوولت.از طرفی چون افزایش ولتاژ انتقال تا حدی امکان پذیر می باشد و بالا بردن بیش از حد ولتاژ عملا مقرون به صرفه نمی باشد،بنابراین جهت انتخاب ولتاژ مناسب جهت انتقال میزان معینی از انرژی الکتریکی به فاصله معینی می بایست محاسبات اقتصادی کامل انجام شده و مناسب ترین و اقتصادی ترین ولتاژ انتخاب شود لذا چون هدف اصلی تأمین اقتصادی انرژی الکتریکی به مشترکین می باشد در نتیجه باید به چند عامل مهم توجه داشته باشیم .یک عامل تأمین اقتصادی انرژی بطوریکه از امکانات موجود حداکثر بهره برداری صورت پذیرد عامل مهمتر پایداری شبکه انتقال می باشد جهت تأمین انرژی مطمئن.
مواردی که جهت ولتاژ انتقال در نظر گرفته می شود به شرح زیر می باشد:
1- ولتاژ خطوط مشابهی که قبلا در شبکه و در حوالی خط مورد نظر وجود داشته است.
2- طول خط
3- قدرت مورد نظر که می بایست انتقال داده شود.
4- افت ولتاژ و افت قدرت
5- افت کرنا که از افزایش ولتاژ ناشی می گردد.
6- تنظیم ولتاژ در حالت بی باری و در بار کامل که معمولاًً در طراحی شبکه های این دو رقم بین 10% و 5% باشد.
7- بررسی اقتصادی و مقایسه قیمت خطوط با ولتاژ های مختلف

 

روابط تجربی برای تعیین ولتاژ انتقال اقتصادی:
روابط زیر به منظور تعیین حدود ولتاژ و کمک به طراحی برای انتخاب بهترین ولتاژ از نظر اقتصادی می باشد.
1- رابطه استیل: ١٠٠/P +١٠٦ V=S.S√e /
2- رابطه کلرن: P √√١٥٠ V=
تذکر: رابطه های بالا برای مسافتهای کوتاه مفید است.
روش افزایش توان انتقالی در خطوط انتقال بصورتهای زیر امکان پذیر است:
الف- افزایش تا حد استاندارد
ب- کم کردن مقاومت سلفی خط جهت کم کردن رکتانس خطوط از چند روش استفاده می شود:
1- باندل کردن خط،2- افزایش سطح هادیها تا حد ممکن،3- ایجاد خطوط دو مداره،4- کاهش فاصله ها بین فازها (تا حد استاندارد)
پایداری شبکه::به مقدار بستگی داردچون هر قدر توان انتقالی خط زیاد شود بار افزایش پیدا می کند که این موضوع باعث ناپایداری شبکه می گردد که باندول کردن یا دومداره کردن خطوط می توان از نا پایداری شبکه جلوگیری نمود و جهت حفاظت خطوط در مقابل ولتاژهای ضربه ای مثل صاعقه از سیم گارد استفاده می شود و جهت جلوگیری از اختلاف ولتاژ فاز از روش جابجایی فازها که به ترانسپوزه مشهور است چون هر فاز نسبت به هم ونسبت به زمین حالت خازنی پیدا می کند که این خاصیت در خطوط انتقالی طولانی باعث افزایش فاز وسط نسبت به فاز طرفین می شود . چون خطوط انتقال در معرض عوامل طبیعی از قبیل برق- باران- طوفان قرار دارد . از نظر فیزیکی باید توان مقاومت در برابراین عوامل داشته باشد .
خطوط انتقال هوایی :
این خطوط که بیش از ۹۷ درصد خطوط انتقال کشور را شامل می شوند از جنس آلومینیوم یا آلیاژی از آلومینیوم می باشند . علت استفاده از این فلزسبک و ارزان بودنش نسبت به هادی هایی چون مس است ، البته به علت قابلیت هدایت الکتریکی کمتر آلومینیوم ضخامت آنها را با قرار دادن رشته های موازی همجنس و گاه فولادی در مرکز آن بالا می برند تا از هدایت الکتریکی بیشتری برخوردار گردد . خطوط انتقال هوایی به سهولت قابل نصب و انشعابگیری هستند و به همین جهت دارای هزینه راه اندازی اندکی می باشند . هم چنین دسترسی به این خطوط برای تعمیر و ایجاد تغییرات در آن بسیار ساده می باشد . این نوع خطوط به علت استفاده از سازه های سیمانی و دیگر سازه های ناخوشایند از لحاظ زیبایی برای مناطق شهری مناسب نیستند . نیز خطراتی چون طوفان ها و رعدوبرق ها همواره برای این خطوط وجود دارند و کلا خطوط هوایی دارای خاموشی بسیار بیشتری به نسبت خطوط زمینی هستند . هم چنین این خطوط از ایمنی کمی به علت لخت بودن سیم ها در اکثر آنها برخوردارند و حفظ نکردن حریم این خطوط به علل مختلف یا برخورد پرندگان با آنها همواره مشکلاتی چون برق گرفتگی یا آتش سوزی را به دنبال داشته است . از نقطه نظر علمی این خطوط دارای راکتانس بالایی بوده و مناسب برای چگالی های بار کم می باشند .
خطوط انتقال زمینی :
اولین خطوط انتقال برق(که در نیروگاه پرل استریت نیویورک به کار گرفته شدند) خطوط زمینی بودند ، اما کم کم جای خود را به خطوط هوایی دادند .راه اندازی خطوط زمینی انتقال برق به علت هزینه های فراوان حفاری و ایجاد کانال های زمینی و زیر زمینی بسیار گران تر از راه اندازی خطوط هوایی است و گرفتن انشعاب از این خطوط مستلزم وجود ایستگاه های توزیع ، جعبه های انشعاب و تابلو های برق می باشد . نیزعیب یابی این خطوط به علت در دسترس نبودن احتیاج به وسائل مخصوص و گران قیمتی دارد که هزینه های آن را افزایش می دهد . در عوض در خطوط زمینی به ندرت اشکالی به وجود می آید و خاموشی آن به مراتب از خطوط هوایی کمتر است . این خطوط به زیبایی محیط آسیب نمی زنند و چون در دسترس نمی باشند دارای خطرات بسیار کمتری نسبت به خطوط هوایی خواهند بود و چون حریمی برای آنها تعریف نمی شود در اماکن کم عرض و مسکونی بسیار مفید می باشند . از نظر علمی این خطوط دارای راکتانس سری پایین و مناسب برای چگالی های بار زیاد هستند .
نتیجه آن که خطوط انتقال هوایی به سبب هزینه ها ، درنظر گرفتن راکتانس بالا ، مناسب بودن با چگالی بار کم و آسیب به زیبایی محیط اطراف بایستی در مناطق کم جمعیت ، دور افتاده و بین شهری و خطوط انتقال زمینی به سبب راکتانس پایین ، مناسب بودن برای چگالی های بالای بار ، زیبایی و دیگر مزیت های ذکر شده در مناطق پر ازدحام و شهری به کار گرفته شوند . به نظر می رسد در سال های آتی به علت ازدیاد و تراکم جمعیت ، رشد خطوط انتقال زمینی بسیار بالاتر از رشد خطوط هوایی باشد .با توجه به این مسئله جا دارد مسئولان از هم اکنون راهکارهایی برای دستیابی به فناوری های نوین این صنعت در جهت استفاده اقتصادی تر در خطوط داخلی و نیز صادرات این نوع محصولات اتخاذ کنند ...
شبکه های فشار قوی عمومی
شبکه های فشار قوی عمومی عبارتند از کلیه خطوط هوایی یا زمینی و پستهای فشار قوی با ولتاژهای 11 کیلوولت یا بیشتر که برحسب مورد برای انتقال یا توزیع نیروی برق دایر و کلا‌" متعلق به شرکت می‌باشند.
خطوط و پستهای هوایی یا زمینی با ولتاژهای 11 ، 20 و 33 کیلوولت به طور اخص شبکه‌های فشار متوسط نامیده می‌شوند.
خطوط هوایی یا زمینی و پستهای با ولتاژهای 63 ، 66 و 132 کیلوولت به طور اخص شبکه‌های فوق توزیع نامیده می‌شوند.
خطوط هوایی یا زمینی و پستهای با ولتاژهای 230 و 400 کیلوولت به طور اخص شبکه‌های انتقال نامیده می‌شوند.
فیدر :
فیدر عبارت است ازمجموعه ای از وسایل قطع و وصل با ولتاژ اسمی معین که برای دریافت برق از بالادست سیستم برق رسانی و تحویل آن به پایین دست سیستم تعبیه می‌گردد. فیدرها به لحاظ شمول مفاد این آیین‌نامه به شرح ذیل دسته بندی می‌شوند:
فیدر در مورد خط فشار متوسط خروجی از پست فوق توزیع عبارت است از تابلو و تجهیزات آن که در اطاق ولتاژ فشار متوسط پست فوق توزیع قرار گرفته و خط فشار متوسط ازآن تغذیه می‌گردد.
فیدر در مورد خط فشار متوسط انشعابی از خط موجود عبارت است از جداساز (***یونر) هوایی و یا یک سری قطع کننده که خط انشعابی از آن طریق تغذیه می‌شود.
فیدر در مورد خط فشار متوسط خروجی از پست توزیع زمینی عبارت است از تابلوی جداساز (***یونر) قابل قطع زیر بار و یا تابلوی کلید (دژنکتور) که خط خروجی مذکور را تغذیه می‌نماید.
فیدر فشار قوی ترانسفورماتور در پست زمینی عبارت است از تابلوی کلید (دژنکتور) و یا تابلو ***یونر فیوزدار که ترانسفورماتور را به شبکه فشار قوی اتصال می‌دهد.
فیدر در مورد پست ترانسفورماتور توزیع هوایی عبارت است از مجموع قطع‌کننده‌ها و برقگیرها که در محل اتصال خط فشار متوسط به ترانسفورماتور نصب می‌شوند.
فیدر در مورد خطهای خروجی فشار ضعیف عبارت است از کلید یا کلید فیوز نصب شده در تابلوی فشارضعیف پست ترانسفورماتور که از طریق آن برق فشارضعیف برای مصرف‌کننده (یا مصرف کنندگان) ارسال می‌گردد.
چنانچه تابلوی فشار ضعیف دارای بیش از یک خط خروجی باشد، هر کلید فیوز منصوب در ابتدای هر خط خروجی یک فیدر محسوب خواهد شد. در این صورت بهای کلید کل اتوماتیک (کلید خروجی ترانسفورماتور) و قیمت تابلو را باید به نسبت بین کلید فیوزهای خروجی موجود تقسیم کرد.
خطوط نیرورسانی
خطوط انتقال، فوق توزیع و توزیع که شبکه عمومی موجود را با ظرفیت کافی به نقطه تحویل متصل می‌کنند خطوط نیرورسانی نامیده می‌شوند.
خط سرویس (در شبکه فشار ضعیف)
خط سرویس عبارت است از بخشی از خطوط نیرورسانی که مقطع آن متناسب با قدرت انشعاب یا انشعابات متقاضی در نظر گرفته شده است و شبکه فشار ضعیف عمومی یا پست عمومی توزیع را به نقطه تحویل متصل می‌کند. خطوط سرویس کلا" متعلق به شرکت و در اختیار آن می‌باشند.
فصل سوّ
1- تعریف پست:
پست محلی است که تجهیزات انتقال انرژی درآن نصب وتبدیل ولت انجام می شودوبا استفاده از کلید ها امکان انجام مانورفراهم می شود.درواقع کاراصلی پست مبدل ولتاژ یاعمل سویچینگ بوده که دربسیاری از پستها ترکیب دو حالت فوق دیده می شود .در خطوط انتقال DC چون تلفات ناشی از افت ولتاژ ندارد تلفات توان انتقالی بسیار پایین بوده ودر پایداری شبکه قدرت نقش مهمّی دارند لزا اخیرا ُ این پستها مورد توجه قراردارند ازاین پستها بیشتردر ولتاژهای بالا (800 کیلو ولت وبالاتر) و در خطوط طولانی به علت پایین بودن تلفات انتقال استفاده می شود.درشبکه های انتقال DC درصورت استفاده ازنول زمین می توان انرژی الکتریکی را توسط یک سیم به مصرف کننده انتقال داد.
2- انواع پست:
پستها را می توان ازنظر نوع وظیفه,هدف,محل نصب,نوع عایقی به انواع مختلفی تقسیم کرد.
براساس نوع وظیفه وهدف ساخت:
پستهای افزاینده , پستهای انتقال انرژی , پستهای سویچینگ و کاهنده فوق توزیع .
ـــ براساس نوع عایقی:
پستها با عایق هوا پستها با عایق گازی که دارای مزایای زیراست:
پایین بودن مرکز ثقل تجهیزات در نتیجه مقاوم بودن در مقابله زلزله کاهش حجم, ضریب ایمنی بسیار بالا باتوجه به اینکه همهً قسمت های برق دار و کنتاکت ها در محفظهً گازSF6 امکان آتش سوزی ندارد,
پایین بودن هزینهً نگهداری باتوجه به نیاز تعمیرات کم تر, استفاده در مناطق بسیار آلوده و مرطوب و مرتفع .
معایب پستها با عایق گازی :
گرانی سیستم و گرانی گاز SF6 نیاز به تخصص خاص برای نصب و تعمیرات,مشکلات حمل و نقل وآب بندی سیستم.
ـــ بر اساس نوع محل نصب تجهیزات :
نصب تجهیزات در فضای باز , نصب تجهیزات در فضای سرپوشیده .
معمولاُ پستها را از 33 کیلو ولت به بالا به صورت فضای باز ساخته وپستهای عایق گازی راچون فضای کمی دارندسرپوشیده خواهند ساخت.
تقسیم بندی پستها:
پستهای فشار قوی از دو نظر تقسیم بندی می‌شوند:
1- از نظر عایقی
2- از نظر محل نصب
پستهای فشار قوی از نظر نوع عایق سه می‌باشند:
1- پستهای فشار قوی معمولی(Conventional) که در آنها فاصله بین فازها و مدارهای مختلف توسط هوا عایق شده است. این پستها در همه سطوح ولتاژی ساخته می‌شوند.
2- پستهای فشار قوی گازی(Gas Insulated Substation-GIS). در این پستها به جای هوا، از گاز 6SF بعنوان عایق استفاده میشود. کلیه تجهیزات درون کپسولهای محتوی گاز6SF با فشار مناسب قرار دارند و عایق بین نقاط برقدار نسبت به یکدیگر گاز6SF می‌باشد که قدرت عایقی آن حدوداً سه برابر هوا می‌باشد. اینگونه پستها در همه سطوح ولتاژی ساخته میشود ولی برای ولتاژهای بالاتر از 66 کیلو ولت کاربرد آن رایج‌تر است.
3- پست‌های ترکیبی (Hybrid) که در واقع ترکیبی از دو نوع فوق میباشند. در اینگونه پستها از تجهیزات مانند شینه ها و کلیدهای قدرت در کپسولهای گاز6SF قرار دارند و سایر تجهیزات بصورت معمول میباشند. این پستها برای ولتاژهای بالاتر از 245 کیلو وات استفاده می‌شود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله خطوط انتقال

دانلاود مقاله ورزش کاراته

اختصاصی از اس فایل دانلاود مقاله ورزش کاراته دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه
گفته می‌شود کاراته دارای قدمتی پنج هزار ساله است و یکیاز استادان اولیه و مبتکران این فن «بودید هاراما» می‌باشد که حدود ۵۲۵ سال قبل از میلاد مسیح می‌زیسته است. وی که ازپیشوایان مذهبی بود، پس از کسب علوم زمان خود، به منظورآموزش تعالیم مذهبی به دیگران، به تنهایی از هند راه افتاد و پس از راهپیمایی چندهزار کیلومتر و با پشت سرگذاشتنموانع طبیعی بسیار، به چین رسید و در ایالت «هونونان» ومعبد شائولین اقامت گزید.
گفته می‌شود کاراته دارای قدمتی پنج هزار ساله است ویکی از استادان اولیه و مبتکران این فن «بودیدهاراما» می‌باشد که حدود ۵۲۵ سال قبل از میلاد مسیحمی‌زیسته است. وی که از پیشوایان مذهبی بود، پس ازکسب علوم زمان خود، به منظور آموزش تعالیم مذهبی بهدیگران، به تنهایی از هند راه افتاد و پس ازراهپیمایی چند هزار کیلومتر و با پشت سرگذاشتن موانعطبیعی بسیار، به چین رسید و در ایالت «هونونان» ومعبد شائولین اقامت گزید. تعالیم «بودید هاراما»شامل تمرینات شدید انضباطی و انجام اعمال پرهیزگاری بود. وی ۹ سال در کوه ها و غارها به انزوای کامل نشست، ۹ سال ریاضت همراه با تفکر و برای این که شاگردان نیز بتوانند در مقابل ساعت‌های طولانی تفکرو اندیشه، تاب مقاومت بیاورند و نیز با زورگویانی که تعالیم مذهبی و مردان دینی را سد راه خود می دیدند به مبارزه و مقابله برخیزند، ۱۸ حرکت تمرینی را ابداع کرد که در حقیقت زیر بنای حرکات کاراته امروزی می‌باشد.
از طرفی، هنگامی که حکومتهای استبدادی درچین، سلسله «کینک»، و سلسله «ساتسوما» در «اوکیناوا»، به منظور جلوگیری از ورزیده شدن مخالفان و نیز تحت کنترل درآوردن مردم، قانون منبع استفاده از شمشیررا به مورد اجرا گذاشتند و به جمع‌آوری سلاحهای رزمی اقدام نمودند، مردم به سوی آموزش هنر مبارزه با دست خالی روی آوردند که همین امر، موجب شکوفایی هر چه بیشتر«کاراته» شد.
در سال ۱۹۲۱ یکی از استادان برجسته کاراته اوکیناوا، به نام «گیجین فوناکوشی» توانست با قدرت و ظرافت تمام، کاراته را به ژاپن معرفی نماید و برخی دیگراز هنرجویان که تحت تعلیم بزرگترین استادان اوکیناوا قرار گرفته بودند، تکنیکهای سنتی را با یکدگر ترکیب نموده وسبک‌های متعددی از کاراته را به وجود آوردند.
درحال حاضر کاراته شامل صدها سبک می شود که در واقع بازگشت همه آنها به چهار سبک اصلی و مادر، از سبک‌های کنترلی و یک سبک نیمه‌کنترلی می‌باشد.

 


● سبکهای کنترلی عبارتند از:
▪ شوتوکان
بنیانگذار این سبک، گیجین فوناکوشی(۱۹۵۷ -۱۸۶۸ش) می باشد. شوتوکان یعنی: خانه شوتو، مکتب شوتو – لقب فوناکوشی و کان به معنای خانه می‌باشد. علاوه بر آن شوتوکان متعلق به سیستم«شوری ته» در کاراته است.
▪ شیتوریو
بنیانگذار این سبک «مابونی‌کنوا» (۱۹۵۲ - ۱۸۸۹) می باشد. شیتوریو متشکل از دو سیستم «ناهاته» و«شوری‌ته» در کاراته می‌باشد. شیتو از نامهای دو استاد بزرگ اوکیناوایی گرفته شده است. به این شکل که «شی» از نام «ایتوسوآنکو» استاد مسلم سیستم «شوری‌ته» و کلمه تو از«هیگااونا کانریو» بنیان‌گذار و استاد بزرگ سیستم «ناهاته» برگرفته شده است.
▪ گوجوریو
این سبک توسط «میاگی چوجون» (۱۹۵۳ - ۱۸۸۸) بنیان نهاده شد. گوجوریو یعنی روش سفت و نرم، که در اوکیناوا شکل گرفت و متعلق به سیستم ناهاته در کاراته می‌باشد.
▪ وادوریو
بنیان‌گذار سبک، «اوتسوکه هیرونوری» (۱۹۸۲ - ۱۸۹۲) می‌باشد، وادوریو یعنی: راه صلح یا روش صلح جویانه
▪ کیوکوشین‌کای
کیوکوشین‌کای یک سبک نیمه کنترلی است که توسط «ماسوتاتسو اویاما» (۱۹۹۴ - ۱۹۲۳) بنیانگذاری شــــــد. کیوکوشین کای از عناصر مختلفی که نشأت از تجربیات اویاما و سبک‌های دیــگر است، تشکیـــل شده اســت. کیوکوشین کای از سه لغت کیوکو یعنی بالاترین یا نهایت، شین به معنی حقیقت، روح و کای به معنی گروه و انجمن ترکیب شده است. نام دیگر این سبک «اویاماریو» است. تأکید این سبک روی مبارزه واقعی از راه نزدیک است.
کیوکوشین‌کای یکی از سبک‌های خشن کاراته است و برای کاستن مقاومت حریف، تکنیک‌ها به طور متوالی اجرا می‌شود، این سبک، تاکید زیادی برروی تمرینات تنفسی و حرکاتی که در کاراته دو ممنوع شده است دارد. دوجوی مرکزی این سبک «هومبو» نام دارد و در سال ۱۹۵۵ توسط اویاما در توکیو افتتاح شد.

 


● درباره ورزش کاراته
▪ محوطه مسابقه: محوطه مسابقه که «تاتامی» خوانده می شود دارای ابعاد ۱۲×۱۲ متر شامل ۸×۸ متر محوطه اصلی
و از هر طرف ۲ متر محوطه ایمنی می‌باشد و باید کاملاً مسطح و به دور از مخاطره باشد.
▪ زمان مسابقه برای آقایان ۳ دقیقه مفید، برای جوانان و بانوان ۲ دقیقه مفید می‌باشد. در صورت تساوی یک دقیقه وقت اضافی در نظر گرفته می‌شود.
▪ مسابقه‌دهنده و مربی او، داوران و قضات باید لباس رسمی به تن داشته باشند. سر داور قبل از مسابقه باید
تمام وسایل مسابقه و لوازم ایمنی را بررسی کند.
▪ اصطلاحات و مقررات داوری:
ـ شوبو سانبون هاجیمه: شروع مسابقه شوبو هاجیمه: شروع مسابقه در وقت اضافه
ـ سوزوکته: ادامه مسابقه ‌(اعلان شروع مسابقه بعد از ایجاد وقفه)
ـ شیرویا آکانوکاچی: داور هنگام اعلام برنده دستش را به طرف ورزشکار باند قرمز یا سفید بالا گرفته این کلمه را ادا می‌کند.
ـ اتوشی باراکو: ۳۰ ثانیه به پایان مسابقه ماند.
ـ موتو نواچی: ایستادن در مکانهای مقرر
ـ سوزوکته هاجیمه: شروع ادامه مسابقه
ـ توری ماسن: غیرقابل قبول
ـ هی‌که واکه: مساوی
ـ شوگو: صدا زدن کمک داور
ـ هانتی: مشورت در قضاوت
ـ انچوسن: مرگ نهایی(اولین ضربه در وقت اضافه)
ـ آیوچی: تکنیک امتیازی همزمان کاراته دارای کمربندهای سفید، زرد، نارنجی، آبی، سبز، بنفش، قهوه‌ای و مشکی است و درجات کمربند مشکی دان نامیده می‌شود که از دان یک تا دان ده می‌باشد.فنون دست، «ته‌وازا» و فنون پا «گری وازا» نامیده می‌شود.

 

● مسابقات کاراته به دو دسته تقسیم می‌شود:
۱) فرم یا کاتا: مبارزه با حریف فرضی
۲) کومیته: مبارزه
در مسابقات کاتا، شرکت‌کنندگان در دوره‌های اول و دوم ملزم به اجرای یکی از کاتاهای اجباری یا شی‌تی‌کاتا بوده و در دورهای بعدی می‌توانند کاتای اختیاری خود را اجرا نمایند و کاتا از هر منطقه شروع شود در همان نقطه نیز باید خاتمه یابد. در کاتا تمام تکنیک‌ها باید به طور کامل و صحیح اجرا شود. ضمن اینکه استفاده از کیا یعنی تخلیه هوای درون سینه با صدا و سریع روی تکنیکهای خاصی اجباری است. مسابقات در کاتا و کومیته به صورت تیمی و انفرادی برگزار می‌شود. مسابقات تیمی کاتا به صورت ۳ نفره مسابقات تیمی کومیته به صورت پنج نفره با دو نفر ذخیره انجام می‌گیرد.

 

تاریخچه کاراته در سوسای اویاما
ماس اویاما دان 10 و مبتکر کیوکوشین کاراته در سال 1923 در جنوب غربی کره متولد شد. در سن 9 سالگی شروع به تعلیم گرفتن (کمپو) نمود. در سن 15 سالگی پدرش او را به ژاپن فرستاد تا در مؤسسه هواپیمایی جوانان یاماناشی به تعلیم بپردازد. او برای مدت کوتاهی قبل از اینکه کاراته را زیر نظر گی چین فونا کوشی بیاموزد، جودو را در مدت کوتاهی آموخت. ماس اویاما زیر نظر معلمین مختلف کاراته تعلیم گرفت و خیلی سریع پیشرفت نمود و در سن 22 سالگی موفق به دریافت دان 4 شد.
2سال بعد در سال 1947 موفق شد که تمام قهرمانان کاراته ژاپن را شکست دهد. دوران بعد از جنگ جهانی دوم دوران آشفتگی و زحمت برای ژاپنی‌ها بود و در همین دوران ماس اویاما اغلب دچار مشکلات ناشی از اشغال آمریکائی‌ها بود. بنابراین در سال 1948 ماس اویاما تصمیم گرفت که به تنهایی در کوهستان به تمرین و تعلیم بپردازد. او برای مدت طولانی با تمرینات روزانه به قوی نمودن بدن و قدرت خود مبادرت ورزید. در سال 1950 پس از مراجعت از کوهستان با یک گاو نر وحشی به مقابله پرداخت و در مبارزات دیگر خود با 51 گاو وحشی که چهار تای آن‌ها را کشته و شاخ 47 گاو وحشی دیگر را با تیغه دست (شوتو) شکست. در سال 1952 به آمریکا دعوت شد و 32 برنامه اجرا نمود. در ایالات مختلف درس داد و در هفت مبارزه که در مقابل بکسورها و کشتی‌ کچ کاران آمریکائی شرکت نمود به پیروزی نائل گردید. او مجدداً در سال 1953 به آمریکا رفت و این مرتبه در شهر شیکاگو در مقابل یک گاو وحشی به مبارزه پرداخت و با جدا نمودن شاخ‌های گاو در قاره آمریکا نیز بسیار مشهور شد. در سال 1954 او اولین «دوجو» خود را در (می‌جروتوکیو) افتتاح نمود.
معلمین این دوجو عبارت بودند از (میزوشیما) و (یاسودا). در سال 1956 دوجوی دیگری در پشت دانشگاه (ریک‌کیو) افتتاح نمود که معلمین آن عبارت بودند از (میزوشیما)،(یاسودا)، (ایشی‌یاشی) و (مینای‌موتو).

 

تاریخچه کاراته، آنکو ایتوسو (1916 - 1830)
در شوری اُکیناوا به دنیا آمد، ایتوسو زیر دست بزرگان کاراته از جمله سوکون "بوشی" ماتسومورا و کوساکو ماتسومورا آموزش دید. دوست صمیمی او یاسوتسونه آزاتو به وی سمت پیشکار پادشاه جزایر ریوکیو (اُکیناوا) را پیشنهاد کرد. به خاطر قدرت فوق‌العاده بازوان، پاها و دستهایش شهرت داشت، گفته می‌شود که او حتی می‌توانست به شیوه ایستادن روی اسب راه برود، (و از همین جا اسم مستعار آنکو را بر او گذاشتند). با توجه به داشتن دستان قوی‌ای که داشت می‌توانست یک ساقه قطور خیزران را با مشتهای خود له کند، گفته می‌شود که او هر روز تا آرامگاه سلطنتی پیاده روی می‌کرده و مشتهای خود را با ضربه زدن به دیواره‌‌های سنگی کنار جاده قوی می‌کرد. ایتوسو معتقد بود باید آنقدر تمرین کند تا در برابر قویترین و سخت‌ترین ضربه‌ها مقاوم شود. در شیوه آموزشی ایتوسو، کاراته‌کا طوری آموزش می‌بیند تا هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی قدرتمند شود.
توصیف این هنر از زبان خود او: " کاراته فقط به معنای توسعه قدرت فیزیکی نیست بلکه به معنای یادگیری اینکه چگونه از خود دفاع کنیم نیز می‌باشد، یار و یاور مردم باشید و هیچگاه بر علیه کسی جنگ نکنید. اگر ممکن بود هیچگاه سعی نکنید ضربه بزنید حتی وقتی که اتفاقی ناگهانی رخ می‌دهد مثل دیدن یک دزد یا یک شخص دیوانه، هرگز با دیگران با مشت‌ها و پاهایتان روبرو نشوید. وقتی کاراته تمرین می‌کنید، سعی کنید چشمان خود را خوب باز کنید شانه‌هایتان را پایین نگه دارید و بدن خود را سفت و محکم کنید، گویی که در میدان جنگ هستید. وقتی تکنیک‌ و تاکتیک‌های کومیته را تمرین می‌کنید تصور کنید با دشمن روبرو هستید، همیشه حواس خود را روی اطرافتان متمرکز کنید. یک مرد با شخصیت از تزاع اجتناب می‌کند وعاشق صلح و دوستی است. بنا‌براین هر چقدر یک کاراته‌کا بیشتر تمرین کند، با دیگران ملایمتر و مهربانتر می‌شود. این یک کاراته‌کای واقعی و حقیقی است."
متن زیر نامه‌ایست که توسط استاد ایتوسو در اکتبر 1908 قبل از معرفی و رسمی شدن تمرینات کاراته در مدارس جزیره اُکیناوا نوشته شده.
تودِه " به معنای دست چینی و اسم کاراته قدیم می‌باشد" از راه مذهب بودایی یا کونفوسیوس توسعه پیدا نکرد. بعدها دو روش جنوبی و شمالی (روش معبد شائولین و روش معبد شائولی) به اُکیناوا آورده شده که در آنجا به روش‌های شورین‌ریو و شورِی‌ریو شناخته شدند "شورین تلفظ ژاپنی شائولین می‌باشد" که هر دوی آنها امـیازات قوی و مشابهی دارند.
1- توده مقدمه‌ای است برای سلامتی جسم و جان، برای محافظت از والدین یا بزرگان خود، خوب است که بدون توجه به زندگی خود به دشمن حمله کنید. هرگز به دشمن تک نفره حمله نکنید، و اگر با آدم شرور و گردن کلفتی مواجه شدید نباید از توده استفاده کنید، به سادگی عقب نشینی کنید و گوشه‌ای بایستید.
2- هدف توده این است که بدن را مثل سنگ و آهن سخت و مقاوم کند، از دستها و پاها باید مثل نوک تیر استفاده شود، قلب‌ نیز باید شجاع و قوی باشد. اگر بچه‌ها از دوران تحصیل در مدارس ابتدائی، توده را آغاز کنند، به خوبی برای خدمتِ نظام آماده خواهند بود. وقتی سرداران نظامی اروپا، ولینگتون و ناپلئون با یکدیگر ملاقات کردند راجع به این نکته که پیروزی فردا در میادین جنگ از زمین‌های بازیِ مدارس امروز بر می‌خیزد سخن به میان آوردند.
3- تودِه را نمی‌توان سریع آموخت. مثل گاوی که آهسته حرکت می‌کند، اما عاقبت هزاران کیلومتر را می‌پیماید، اگر کسی هر روز به طور جدی آموزش ببیند بعد از سه یا چهار سال معنای توده را عمیقاً درک خواهد کرد و شکل اکثر استخوانها و عضلاتش به نحوه مطلوبی تغییر خواهد کرد.
* کسانیکه به گونه‌ای که در ذیل آمده آموزش ببینند، ضرورت تودِه را درک خواهند کرد.
4- در تودِه دستها و پاها بسیار مهم هستند و باید کاملاً و به درستی روی "ماکی‌وارا" تمرین شود. در این عمل شانه‌های خود را بیندازید، ریه‌های خود را باز کنید، با پاهای خود به زمین چنگ بزنید نیروی خود را جمع کنید و قدرت ذاتی و باطنی خود را به پائین‌ترین جای شکم خود"هارا" فروبرید. با هر دست خود صد یا دویست بار تمرین کنید.
5- وقتی ایستادن‌های تودِه را تمرین می‌کنید مطمئن شوید که کمر شما صاف است شانه‌های خود را پایین بیندازید، قدرت خود را جذب کنید و آنرا به پاهایتان انتقال دهید.
6- تکنیک‌های تودِه باید بارها و یکی پس از دیگری تمرین شوند. چرا که این تکنیک‌ها سینه به سینه و نسل به نسل به ما منتقل شده است، این سختی را به خود بدهید تا کاملا فراگیرد که تکنیک‌ها را در چه زمان و در چه موقعیتی استفاده کنید، به داخل بروید، ضربه بزنید، رها کنید، این است قانون توریته "کاراته".
7- شما باید مشخص کنید که تودهِ برای تربیت یک بدن سالم است (تربیت بدنی) و یا زیادتر کردن مشغله و وظیفه‌تان (تفریح و سرگرمی).
8- در حین تمرین شما باید تصور کنید که در میدان مبارزه هستید. زمانی که حمله و یا دفاع می‌کنید، چشمان خود را به خوبی باز کنید، شانه‌های خود را پائین بیاندازید و بدن خود را سفت کنید. حالا ضربات حریف را دفاع و سپس حمله کنید! همیشه با این روحیه تمرین کنید و نهایتاً وقتی در میدان واقعی قرار بگیرید به طور طبیعی آماده خواهید بود.
9- در حین تمرین تلاش بیش از حد نکنید چرا که میزان انرژی مصرفی شما بالا می‌رود، صورت و چشمان شما افروخته می‌شود و نهایتاً جسم شما آسیب می‌بیند. مراقب خود باشید.
10 – در گذشته کسانی که در تودِه استاد می‌شدند عمری طولانی داشتند و این بخاطر اینست که تودِه به رشد استخوانها و عضلات کمک می‌کند و برای دستگاه گوارش و گردش خون در بدن نیز مفید است. بنا‌براین منبعد تودِه باید پایه و اساس همه ورزشهای مدارس ابتدائی و بالاتر از آن شود و به نظر من اگر این ایده عملی شود ما در آینده مردانی خواهیم داشت که قادرند به تنهایی بر ده تجاوز کار پیروز گردند. "لازم به تذکر است که هم اکنون در مدارس جزیره اُکیناوا کاراته‌دو جزئی از دروس تحصیلی می‌باشد".
دلیل ذکر این موارد این است که به نظر من همه دانشجویان دانشکده تربیت معلم جزیره اُُکیناوا باید تودِه تمرین کنند تا زمانیکه که فارغ‌التحصیل می‌شوند بتوانند دقیقا همه مطالبی را که من به آنها آموختم را به دانش‌آموزان خود در مدارس انتقال دهند. در طول 10 سال تودِه در سراسر اُکیناوا گسترش خواهد یافت و نتیجتاً به سرزمین ژاپن خواهد رسید و این یک سرمایه بزرگ برای جامعه نظامی ما است.
تاریخچه کاراته، ساکوگاوا "تودِه"
استاد کوشوکــُـن افسانه‌ای " کوشانکو" مدتی در اُکیناوا اقامت داشت و معروفترین شــاگرد او ساتونوکو ســـاکوگاوا "تـــوده" بود، (1815-1733). ساکوگاوا در سال 1756 شاگرد کوشوکــُن شد. او تا قبل از آمدن کوشوکـُن به اُکیناوا شاگرد " تاکاهارا پی‌چین" 1760-1683 بود و در آن موقع ساکوگاوا از پی‌چین اجازه گرفت تا زیر نظر کوشوکـُن آموزش ببیند.
ساکوگاوا به همراه کوشوکـُن برای یادگیری کمپو به چین سفر کرد و در سال 1762 به اُکیناوا بازگشت. به زودی ساکوگاوا به عنوان متخصص در شیوه جنگیدن "تودِ" (دست چینی " نام قبلی کاراته" ) معروف گردید. گفته می شود که لقب ساتونوشی را به ساکوگاوا به خاطر خدماتش به پادشاه اُکیناوا اعطاء کردند.
ساکوگاوا سریعا آموزش "دست چینی"را در اُکیناوا آغاز کرد. او با ترکیب کردن آموخته‌هایی که از استاد خود داشت توانست یک سیستم آموزشی را پایه گذاری کند و این باعث شد تا او اولین استاد تودِ در اُکیناوا لقب گیرد. اکثر شاگردهای او به مقام‌ها و مدارج بالا دست یافتند، در میان آنها چوکون ساتونکو ماکابه، ساتونوکو اوکودا، ماتسوموتو، کوجو، یاماگوچی، ساکوموتو، اونسومه و سوکون "بوشی" ماتسومورا بودند. (بوشی لقب جنگجویان و سامورایی‌ها بود).
تاریخچه کاراته، سوکون ماتسومورا "بوشی"
بر خلاف نظر برخی، بوشی ماتسومورا در 1797 به دنیا و در سال 1889 در‌گذشت. برخی از مورخان مدارکی پیدا کرده‌اند حاکی از اینکه بوشی ماتسومورا در سال 1809 به دنیا آمده است اما این مطلب نمی‌تواند درست باشد، زیرا ما می‌دانیم که او در سن 92 سالگی دارفانی را وداع گفته است. بر اساس برخی منابع نام خانوادگی او بوشی کی‌یو بوده است. ماتسومورا در روستای یاماگاوا در شهر شوری اُکیناوا بزرگ شد. وی دورگه " چینی، اُکیناوایی" بود. در سال 1810 وقتی 14 ساله بود، ساکوگاوا در آکاتا به او آموزش می‌داد. بر طبق سنت آن زمان، پدر بوشی از ساکوگاوا خواست که آموزش پسرش را به عهده بگیرد. برخی‌ها می‌گویند وقتی ساکوگاوا می‌خواسته دفاع کردن مشت را با وی تمرین کند او را به درختی می‌بست بطوریکه نتواند تکان بخورد و بعد به او مشت می‌زد. روایتی است که می‌گوید، بوشی در خدمت خاندان شو بود و لقب ساتونوکی به او داده شد و بعدها نیز به لقب چی‌کوتوشی ارتقاء یافت و این احتمالا دلیلی است بر اینکه او لقب چی‌کودون را نیز داشته است.
بر طبق آداب و رسوم آن زمان پادشاه اُکیناوا میل داشت تا بوشی نام خانوادگی خود را عوض کند، به او موراماتسو "به معنی درخت کاج روستا" پیشنهاد شد اما سوکون از او خواست تا نام خانوادگی خود را به ماتسومورا "به همان معنی، با تلفظی دیگر" تغییر دهد و پادشاه نیز این خواهش او را پذیرفت. ساکوگاوا تا آخر عمرخویش به او آموزش می‌داد "طبق روایتی به مدت چهار سال" و بعد از مرگ استاد، سوکون تمرینات خود را بطور انفرادی ادامه داد.
ماتسومورا با خانمی به نام " یونامینه چیرو" از خانواده‌ای که به خاطر مهارتهای فنون رزمی‌شان معروف بودند ازدواج کرد. بر اساس فرهنگ و سنن آن زمان وی در سن 19 سالگی ازدواج کرد، یعنی در سال 1815. یونامینه می‌گفت که او هرگز حاضر نبوده با مردی ازدواج کند که نتواند او را شکست دهد و از قرار معلوم سوکون با او جنگیده و پیروز شده و این دلیلی شد بر اینکه او با سوکون ازدواج کند ( البته که او باید سوکون را هم دوست داشته باشد!). داستان‌های جالب زیادی در مورد این دو زوج وجود دارد.
کاراته شوری به وسیله بوشی ماتسومورا گسترش وسیعی یافت و امروزه شیوه‌های فراوان و مختلفی از شیوه اصلی شورین‌ریوی ماتسومورا به جا مانده است. بر خلاف برخی نظرهای ارائه شده بنظر می‌آید که روش شورین‌ریو همانی است که ماتسومورا تمرین و آموزش می‌داده.
داستانهایی راجع به ماتسومورا
دو داستان مردم پسند و مشهور در مورد ماتسومورا وجود دارد که سیاست او را در شکست دادن دشمن با تهدید و تخریب روحیه حتی قبل از مبارزه بیان می‌کند، اولین داستان زمانی است که ماتسومورا با یک گاو جنگید. شوتای "پادشاه اُکیناوا" این گاو را از امپراتور ژاپن گرفته بود. پادشاه تصمیم گرفت که ماتسومورا را در مقابل آن گاو قرار دهد. ماتسومورا وقت را تلف نکرد، به دیدن کسی که از آن گاو نگهداری می‌کرد رفت. او هر روز زره خود را می‌پوشید و به دیدن آن گاو رفته و آن را عذاب می‌داد تا اینکه آن گاو از او ترسید و خوب فهمید که او کیست! نهایتا روزی فرا رسید که ماتسومورا می‌بایست با آن گاو مبارزه می‌کرد، آنها گاو را به میدان مبارزه فرستادند و بعد ماتسومورا رفت تا با گاو بجنگد، گاو بلافاصله با دیدن وی ترسید و فرار کرد و به خاطر همین، پادشاه به او لقب "بوشی" داد. ("بوشی" به معنای جنگجو و سامورایی است).
و داستانی هم قدیمی راجع به چشمان ماتسومورا وجود دارد. یک صنعتگر لوله‌ساز و رزمی کار، ماتسومورا را به مبارزه فرا خواند. این مرد به ماتسومورا گفت که برای مبارزه وی را در محل و ساعت معین و مشخصی در صبح زود ملاقات خواهد کرد. او تصمیم گرفت زودتر از ماتسومورا به آن مکان رفته تا زمین آنجا را امتحان کند و با پیش بردن سیاست و ترفندش نتیجه خوبی را کسب کند، بر خلاف تصور او، ماتسومورا زودتر از او در آنجا حاضر شده بود، او قبلا فکر حریف را خوانده بود، بنابراین وقتی آنها شروع به مبارزه کردند، او ناگهان چشمان ماتسومورا که نگاهی مرگبار در آنها موج می‌زد را دید و ترسید و روحیه خود را از دست داد. او در همان لحظه روی زمین افتاد و شروع به گریه کردن کرد، ماتسومورا به او گفت که تنها نقشه او پیروز شد و او را شکست داد. رفتار ماتسومورا مثل رفتار یک سامورائی بود و این پذیرش راسخانه مرگ بود، همانطور که موساشی گفته بود.
شخص دیگری که ماتسومورا با او تبادل اطلاعات رزمی می‌کرد، مردی بود به نام چینتو، یک دزد دریایی از تایوان ( به عقیده برخی، او اصلا یک دزد دریایی نبوده، بلکه یک بازرگان بوده و دزدی و غارت هم نمی‌کرده است). او به سمت ساحل اُکیناوا می‌آمد که در راه برای کشتی او اتفاقی افتاد وقتی او به اُکیناوا رسید به خاطر گرسنگی شروع به تاراج و غارت کرد، پادشاه این خبر را شنید و بوشی را فرستاد تا جلوی او را بگیرد، وقتی بوشی او را پیدا کرد آنها با هم شروع به نزاع کردند اما بعد از مدتی آنها با هم دوست شدند بعضی‌ها عقیده دارند به این دلیل بود که چینتو در تغییردادن موقعیت بدن و پاها "تای‌ساباکی" خیلی مهارت داشت درست مثل ماتسومورا. وقتی تمام تلاشها برای دستگیر کردن دزد دریایی بی‌نتیجه ماند، در کمال ناباوری، بوشی با او دوست شد و آنها با هم اطلاعات رزمی مبادله کردند و بر همین اساس ما کاتایی به نام چینتو داریم که بوشی از او آموخته است. بوشی ماتسومورا مدتی هم نزد یک استاد چینی به نام چانان (چیگ نان) که دیپلمات اعزامی از چین به شوری بود آموزش دید. بوشی دو کاتا از آنچه آموزش دیده بود ابداع کرد که به " Chiag nan sho dai " معروف هستند. بعدها نام آندو به پی‌نان(پینگ آن) شودان و نی‌دان تغییر یافت. در سیستم ماتسو‌مورا، این دو کاتا به عنوان اصل یا" کیهون کاتا" در نظر گرفته می‌شوند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 27   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلاود مقاله ورزش کاراته

دانلود مقاله هوشی مین

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله هوشی مین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


نگوین نهانه معروف به هوشی‌مینه و 14 نام دیگر در استان شمالی نگه در روست نام شمالی تولد یافت چون رفتار فرانسوی‌ها با ناسیونالیست‌ها بد بود عده‌ای به ژاپن و سایر نقاط کوچ کردند، برادر و خواهر هوشی‌مینه در کنار مبارزان وطن‌پرست باقی ماندند و خود هوشی‌مین در 21 سالگی با یک کشتی به فرانسه رفت و در دوره جنگ جهانی اول و مدتی پس از آن در لندن به سر برد و نخست در آشپزخانه هتل کارلتون لندن کار می‌کرد، رفته‌رفته با کمونیست‌ها آشنا شد و از لندن نیروهای انقلابی را حمایت و از پراکندگی آنها جلوگیری می‌کرد.
هوشی‌مین بدون شک و تردید یک نفر تاعه استراتژیک و سازمان‌دهنده تمام پیروزی‌های مردم ویتنام و دارای فضیلت‌های اصیل بود، اغلب می‌گفت که انقلاب یعنی سختی و پایداری در فداکاری برای حفظ مملکت و سوسیالیسم. او می‌گفت که تنها با گذشت از منابع شخصی است که می‌توان یک انقلابی سوسیالیست شد. و این در زندگی ساده و شخصیت انقلابی خودش منسجم بود. شصت سال زندگی هوشی‌مین توأم با کار مداوم در زندگی و فعالیت در کارهای مملکتی بود. او قلب و عشق خود را وقفف هموطنان خود از همه طبقات و اقشار زن و مرد پیر و جوان اقلیت‌های ملی و گروههای مذهبی کرده بود.
هوشی‌مین نمونه درخشان روحیه‌ای بود که به‌طور بنیانی انقلابی است، بی‌پروائی و پشتکار در مبارزه، وقف کامل وجودش به حزب، به خلق و به انقلاب، تمام زندگیش را با روح فداکاری برای رهائی طبقه کارگر، ملت و تمام بشریت، برای استقلال و آزادی و سوسیالیسم و ... وقف بود.
هوشی‌مین از همان نوجوانی، فردی انقلابی به شمار می‌رفت از 1911 تا 1924 در جستجوی راه انقلابی بود.
هوشی‌مین به روشنی اعتمادی مطلق به نیروی انقلابی شکست ناپذیر توده‌ها برای سرنگونی حکومت استعمارگران فرانسوی و نمایندگان فئودال آنها پیدا نمود.
وی نخست سازمان انقلابی جوانان ویت نام آنگاه اتحادیه ستمدیده آسیا را تآسیس و کتاب جاده انقلاب را تألیف و گفت انقلاب ویت‌نام بخشی از انقلاب جهان بود و سرانجام حزب کمونیست هندوچین در باک بو و حزب کمونیست آنامی در نام بو و آخرالامر فدراسیون کمونیست هندوچین بوجود آمد. هوشی مین یک فرمان فراجوانی صادر کرد. یک حزب کمونیست در هندوچین تأسیس شده است و این حزب طبقه کارگر است. حزب به طبقه کارگر در رهبری انقلاب و مبارزه برای خواست‌های تمام مردم ستمدیده و استثمار شده ما رهنمود خواهد بود. از هم‌اکنون ما باید به حزب بپیوندیم به آن کمک کنیم و از آن پیروی کنیم.
در بین سالها 1930 تا 1939 برای استقلال مبارزات سرسختانه‌ای کرد.
وی در اوت 1942 با نام هوشی‌مین به چین رفت تا با نیروی ضد ژاپن و ویت‌نامی‌های مقیم آنجا تماس برقرار کند اما چون وارد چین شده بوسیلة مأموران چیایکایچک توقیف و زندانی شد و در طول این مدت مجموعه اشعار خاطرات زندان را نوشت و پس از اینکه از 13 منطقه به 18 زندان اشتغال یافت و زجرها و سختی‌های بسیار تحمل کرد. موهایش خاکستری شد و داندانهایش را از دست داد ولی این سختی‌ها در اراده آهنیش خللی وارد نساخت و چنین سرود:
مرگ بهتر است از برگی، در همه جای کشورم
پرچم‌های سرخ دوباره با هتراز درآمده‌اند
آوخ، چه چیزی است زندانی بودن در چنین زمانی
کی رها خواهم شد، تا در جنگ شرکت کنم؟
مردمی که از زندان رها می‌شوند می‌توانند کشور بسازند
تیره‌بختی یک آزمایش از صداقت مردم است.
آنان که بر بی‌عدالتی اعتراض می‌کنند. مردم شایسته واقعیند
آنگاه که درهای زندان باز شود، اژدهای واقعی به خارج پرواز خواهد کرد.
برای مبارزه با استعمارگران چنین دستور داد:
اردوگاه متجاوزین بروز نابودی خود نزدیک می‌شوند. کشورهای متحد پیروزی نهائی را بدست خواهند آورد. فرصت آنکه مردم ما خود را آزاد سازند بین یک سال تا یکسال و نیم فرا خواهد رسید. زمان تنگ است. ما باید سریعاَ عمل کنیم.
در 1944 بعد از 33 سال دوری از وطن، از مرز چین گذشت و به انقلابیون ویتنام در کوهستانها پیوست . در روز 22 دسامبر سال 1944 نخستین دسته ارتش ویت مینه با شرکت 24 نفر رسما تشکیل گردید.
این دسته چریکی با کمک دفتر خدمات اسراتژیکی که فعالیت محدودی داشت در سراسر ویت نام بعملیات چریکی پرداخت و در مدتی کوتاه عده آنان به چند هزار نفر رسید .
با افتادن تسلط هند و چین بدست ژاپنی ها , ویت مینه وسعت عملش را تا نواحی روستائی شمالی که در چنگ فرانسوی ها بود کشانید و چون ژاپن شکست خورد بر جرئت چریک های ویتنامی افزوده شد . در جریان تسلیم ژاپن ویت مینه با سایر رهبران انقلاب کنگره ای در کوهستان تشکیل دادند و یک کمیته آزادی بخش ملی تعیین نمودند تا انقلاب آینده زیر نظر هوشی مینه بثمر برسد . هوشی مینه مردم را به قیام دعوت کرد :
اینک ساعت آن فرا رسیده تا در همه جبهه ها دست بعملیات تعرضی زده شود .
در دوم سپتامبر سال 1945 , هوشی مین در قرائت بیانیه استقلال ویت نام چنین گفت : ویتنام باید یک کشور آزاد و مستقل باشد و در حقیقت هم اکنون چنین است . خلق ویتنام بر آن است که تمام نیروی جسمی و فکری خود را بسیج کرده , خود را فدا کند تا حافظ این آزادی و استقلال باشد , حافظ آزادی و استقلال بمعنای آمادگی برای مقاومت در برابر تهماجمات دوباره استعمار فرانسه می بود و فقط چند ماه بعد از دوم سپتامبر 1945 بود که جنگ مقاومت علیه فرانسه آغاز شد . هوشی مین بدنبال بیانیه استقلال چنین گفت : ما ترجیح میدهیم همه چیز را فدا کنیم تا کشور خود را از دست نداده , و به بردگی کشیده نشویم . مردان . زنان , پیر و جوان , همه ویت نام , صرفنظر از عقاید مذهبی , حزب سیاسی یا ملیت باید برخیزند تا کشور اجدادی را نجات دهند . آنها که اسلحه دارند از اسلحه خود استفاده میکنند , آنها که شمشیر دارند از شمشیر خود استفاده میکنند . همه باید تحمل کنند تا استعمار را بزدایند و کشور را نجات دهند.
هر سخنی که وجود داشته باشد باید متحمل شویم و برآنیم که فداکاری کنیم زیرا از آن ماست . خلق ویت نام با نیزه هائی از نی شروع بجنگیدن کرد تا پیروزی دین بین فورا در انقلاب اوت بدست آورد
بر نیروی اتحاد ملی متکی باش جهت استراتژیک را حفظ کن , در تاکتیک ها هم پا برجائی در اصول و هم انعطاف پذیری داشته باش , زیرکانه از تضاد های درون صفوف دشمن برای تفرقه افکنی بین آنان استفاده کن , خطرناکترین دشمنان را کاملا منفرد کن , شرایطی برای حفظ و استحکام نیروهای انقلاب بوجود آر , نیرو ها را برای جنگ مقاومت طولانی علیه متجاوزین استعمار فرانسه گرد آور.
چون استعمارگران فرانسه تجاوزات روز افزونی نسبت به ملت ویت نام اعمام میکردند هوشی مین در 29 سپتامبر1946 فراخوانی برای مقاومت ملی صادر نمود : ما صلح میخواهیم , ما گذشت هائی کرده ایم, ولی هر چه بیشتر گذشت میکنیم , استعمارگران فرانسه بر ما بیشتر فشار وارد میاورند زیرا , آنان عزم کرده اند که یکبار دیگر کشور ما را فتح کنند . به ما ترجیح میدهیم همه چیز را فدا کنیم تا استقلال کشور خود را از دست ندهیم و به بردگی کشیده نشویم .
هموطنان ما باید بپا خیزیم همه مردم , زنان و مردان , پیرو جوان , صرفنظر از اعتقادات مذهبی , وابستگی سیاسی یا ملیت , هرویتنامی باید برای مبارزه با استعمارگران فرانسه بپاخیزیم و سرزمین نیاکان را نجات بخشد
بگذار اگر تفنگ و شمشیر داریم داریم از آنها استفاده کنیم و اگر اینها را نداریم از کلنگ وبیل و چوب دستی بعنوان اسلحه استفاده نمائیم . بگذار هرکس نهایت سعی خود را در جنگ علیه استعمارگران و نجات کشور بنماید .
هوشی مین برای شرکت دادن همه مردم در مبارزه ضد استعمار سخنان شور انگیز و راهنمائی های جالبی دارد و از بیانش چنین بر میاید :خط مقاومت طولانی , توده ای و متکی بخود , و سه مرحله مقاومت :دفاعی , جنگ و گریز فعال , و هجوم عمومی وسیعا برای کادرها , سربازان و مردم ... و کمک بتقویت اراده و اعتماد آنها به پیروزی نهائی نمود.
در ژوئن 1948 پس از پیروزی ویت باک بمنظور بسیج تمام نیروها برای مقاومت بوسیله تمام مردم , یک مقاومت همه جانبه , رقابت در جنگ در جبهه ضد دشمن , رقابت در تولید و صرفه جوئی در پشت جبهه و در اجرای شعار همه برای جبهه , همه برای پیروزی هوشی مین همه مردم را برای شرکت در جنبش رقابتی تشویق کرد :
بگذار هر کس و هر شاخه ای
از یکدیگر پیشی گیرند
هر روز
ما قطعا پیروز میشویم
دشمن قطعا شکست میخورد
هوشی مین برای پیروزی بر دشمنان وطن اتکا بر نیروی دهقانان و کارگران را لازم میشمرد : زیرا دهقانان یک نیروی عظیم و یک متحد خیلی وفادار برای طبقه کارگر هستند.
اگر قرار است مقاومت و ساختمان ملی موفقیت آمیز گردند , اگر قرار است استقلال واقعی و اتحاد کسب شوند , ضروری است که بر نیروی دهقانان تکیه شود.
سر انجام بر اثر راهنمائی های آمیخته بفداکاری های هوشی مین مردم ویتنام توانستند در 26 نوامبر سال 1953 , زمانی که نیروهای مادین بین فورادریک گازانبر فولادین میفشرد و با آگاهی باینکه اراده تجاوز کارانه استعمارگران فرانسه متزلزل گشته است پیروز گردند و هوشی مین چنین گفت : آماده ایم تا با دولت فرانسه بر سر مساله ویت نام یک توافق سیاسی بر مبنای احترام صمیمانه دولت فرانسه باستقلال واقعی ویتنام برقرار نمائیم . پیروزی های ارتش و خلق ما در صحنه جنگ شرایط مناسبی برای فعالیت های دیپلماتیک بوجود آورده بود . دولت فرانسه مجبور بمذاکره با دولت ما درباره هندوچین در کنفرانس ژنو گشت.
چون دولت دست نشانده بائودان سرنگون گردید مردم به کمیته های انقلابی ویت مینه پیوستند و چون سپاهیان کمونیست وارد هانوی گشتند و حکومت بائوداری ساقط و هوشی مینه بریاست جمهوری انتخاب گردید , پست های مهم را کمونیست ها بعهده گرفتند .
فرانسوی ها که تا این لحظه در خانه های خود پنهان شده بودند با آمدن انگلیسی ها بخیابانها ریخته بسیاری از مردم را که بدستشان رسید کتک زده یا کشتند . هوشی مینه با شتاب و آشکارا در مناطق شمالی و در جنوب پنهانی انتخاباتی برگزار کرد و چون حس کرد که قدرت مقاومت در برابر فرانسه و انگلستان را ندارد موافقت نمود که بقسمتی از خاک ویت نام قناعت کند و منتظر فرصت بماند و از طرفی یک سازمان وسیع ملی بنام جبهه لین یا جامعه ملی اتحاد ویتنام را تشکیل داد.

 

در ین احوال هوشی مین و فام وان دونگ در راس هیاتی به فرانسه رفتند و داره امور را به جیاپ سپردند .
در مذاکرات پاریس فرانسوی ها , سر سختی نشان دادند هوشی مینه به ویت نام بازگشت و بتدارک نبرد پرداخت و در عین حال جیاپ را که تندرو بود از کابینه خود خارج نمود و افراد معتدل تری را وارد کابینه کرد ولی فرانسویان در کشتار ویت نامی ها بیداد میکردند در یک شبانه روز که تیراندازی نمودند 6000 نفر را کشتند ولی مردم ویت نام دست بردار نبودند و از طرفی با روی کار آمدن کمونیست ها برهبری مائو در چین کمک و حمایت هائی از سوی چین به هوشی مینه ارتش ویت مینه تعدادشان به 220 هزار تن رسید و نبرد هر روز سخت تر وجیاپ با اقدامات نظامی 2292 را تا اواخر سپتامبر به زیر نفوذ در آورد و 2987 روستا در دست فرانسوی ها پس ار نبردهای دیگر آخرین جنگ تصرف دین بین فو بود که در روز هفتم ماه مه 1954 سقوط کرد و راه کنفرانس صلح هندوچین در ژئو از روز بعد از این نبرد بازگشت.
سرانجام در 20 ژوئیه 1954 دولت فرانسه مجبور بامضای آتش بس بر مبنای احترام باستقلال حق حاکمیت اتحاد و تمامیت ویت نام , لائوس و کامبوج گردید
برای اولین بار در تاریخ کشوری کوچک بر یکی از پر قدرترین دولت های استعماری یعنی فرانسه غالب گشت . و میراث خوار استعمار یعنی ممالک متحده آمریکا بر ویت نام جنوبی یک دیکتاتور فاشیستی تحمیل کرد و مردم برای رهائی از این مظهر جورو ستم بمبارزه بر خاستند و در ویت نام جنوبی جبهه ملی ویت نام جنوبی برای آزادی تاسیس گردید . اما ممالک متحده با اسلحه فراوان و کارشناسان نظامی و سرانجام با عزام سپاهیان بسیار از خود کشور ممالک متحده یا ممالک دست نشانده خود به ویت نام کشانید و جنگهای بس هراسناکی برپا ساختند , همه خانه ها , مدارس معابر , بیمارستان ها و جنگل ها را ویران کردند بیش از مجموع بمب هائی که در جنگ جهانی دوم بمصرف رسید آمریکا بر این کشور کوچک بمب فرو ریخت و سدها را شکست و تلفات جانی فراوانی وارد ساخت.
آمریکائی ها دیگر به بمباران کردن ویتنام جنوبی اکتفا نکرده با فانتوم ها و سایر بمب افکن های , خود برویت نام شمالی حمله ور شدند و هر چه موسسات عمومی اعم از بیمارستان و مدرسه و سد بود ویران کردند . هوشی مین دلیرانه از 1965 تا 1969 که پایان زندگی سراسر مبارزه اش بود با ماشین عظیم جنگی آمریکا جنگید . گرچه زنده نماند تا نتیجه پیروزی ملت خود را بر بزرگترین قدرت میلیتاریسم دنیا به بیند ولی کوشش ها و نقش هایش تعقیب گردید تا این پیروزی بزرگ حاصل گشت . ویتنام شمالی و جنوبی بصورت واحد در آمد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   13صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله هوشی مین

دانلود مقاله هنر

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله هنر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 
جهان مادی‏گرای معاصر که همه چیز را با معیارهای کمّی و غالبا مادی و اقتصادی می‏سنجد، در برخی نقاط جهان تا جایی پیش رفته است که نه تنها آثار و نتایج و فواید فعالیت‏های بشری را این‏گونه ارزیابی می‏کند، بلکه پا را فراتر نهاده و به بازدهی فوری و بالبداهه آن اصرار می‏ورزد. یکی از مقولاتی که به انحای مختلف به اسارت سرمایه در آمده است، زمینه‏های مختلف هنری می‏باشد که کم و بیش (چه از نظر هنرمند، چه از نظر مواد اولیه مورد نیاز او و چه از نظر آحاد جامعه به عنوان مخاطبان هنر) تحت تأثیر موازین اقتصاد رایج جامعه قرار گرفته‏اند. برای ایجاد این ارتباط و یا بهتر بگوییم برای توجیه این سلطه نیز موضوعاتی همچون «نیاز توسعه هنر به سرمایه» و بالنتیجه «لزوم خودکفایی هنر» و همچنین بازدهی اقتصادی آن مطرح می‏شود. وضعیت حاضر را شاید بتوان از ثمرات دوران مدرن شمرد که همانند گذشته لزومی به عجین بودن زندگی و فعالیت‏های انسان با هنر نمی‏بیند و هنر را مقوله‏ای منتزع از زندگی جدید قلمداد می‏کند که ایجادش به عده‏ای خاص محدود است که البته هزینه‏هایی دارند و لذا مصرف کنندگان آثار هنری باید این هزینه را بپردازند.

به هر ترتیب نوشتار حاضر بدون ادعای پرداختن به جنبه‏های مرتبط با «هنر» و «اقتصاد» سعی بر آن دارد تا رابطه آن‏ها را در جوامع گذشته و معاصر مورد کنکاش اجمالی قرار دهد.

هنر و موضوعات مرتبط با آن
در فرهنگ دهخدا «هنر» به معانی زیر آمده است: علم، معرفت، دانش، فضیلت، کمال، کیاست، فراست و زیرکی. این کلمه در واقع به معنی آن درجه از کمال آدمی است که هشیاری و فراست و فضل و دانش را در بر دارد و نمود آن صاحب هنر را برتر از دیگران می‏نماید. هر کجا عنایت آفریدگار (جل‏جلاله) آمده همه هنرها و بزرگی‏ها ظاهر کرد (تاریخ بیهقی).
خطر، اهمیت، قابلیت، لیاقت، کفایت، توانایی فوق‏العاده جسمی و روحی، صنعت و حرفه و شغل و پیشه و کسب و خاصیت دیگر معانی هنر هستند.
بی‏مناسبت نیست تا به ریشه واژه (art) نیز که هنر به‏عنوان معادل آن انتخاب شده است، اشاره‏ای بشود: ریشه واژه (art) از لغت لاتینی «آرس» به معنی ساختن، گرفته شده است. در ادوار مختلف تاریخ، واژه هنر به روش درست و مناسب ساخت و ایجاد اشیا و اعمال انسانی گفته می‏شد. مهارت در انجام کار به عنوان ثمره معرفت و ممارست، مهارت فنی و حرفه‏ای، کاربرد مهارت در موضوعات ذوقی مثل شعر و موسیقی و رقص و... معانی‏ای است که برای artمطرح می‏باشد به این ترتیب این تفکر بر متن زندگی منطبق بوده و از آن تفکیک‏ناپذیر بود. این واژه ـ art ـ در فارسی معادل «فن»، «هنر» و گاهی «صنعت» به کار می‏رفته است. واژگان «فن» و «هنر» به معنای امروزین خود نیز به توانایی انجام عمل و یا ساختن صحیح چیزی اطلاق می‏شوند. شعرای پارسی‏گو، مثل فردوسی، هنر را به‏معنای صنعت نیز به کار برده‏اند. واژه صنعت نیز که امروز معادلی برای واژه تکنولوژی می‏باشد، به «فنون» اشاره دارد که در فرهنگ اسلامی، همان، هنر (و یا هنرهای تجسمی) است چنان که گذشت، وحدت بین معنای «هنر»، «فن» و «صنعت» در زندگیِ جامعه سنتی گویای یکپارچگی و وحدت زندگی انسان است؛ وحدتی که بر گرفته از جهان‏بینی سنتی بوده و بر همه اعمال و رفتار و تولیدات انسان حاکم است.
مروری اجمالی بر ادبیات ایران نیز گویای این واقعیت است که مفهوم هنر محدودیت امروزه را نداشته و جملگی کمالات معنوی انسانی که نشان از جهان‏بینی و تفکر و انسانیت و آرمان‏های او داشته‏اند را شامل می‏شده است.
مرحوم علامه جعفری علیه‏الرحمه در تعریف هنر، نوع نگرش و بینش‏های چهارگانه «بینش علمی محض»، «بینش نظری»، «بینش فلسفی» و «بینش مذهبی» را دخیل می‏داند که هر کدام منجر به ارایه تعریفی خاص از هنر می‏شوند. به هرحال، هنر را یکی از نمودها و جلوه‏های بسیار شگفت‏انگیز و سازنده حیات بشری دانسته و نمودِ هنری را جایگاه تلاقی روحی بزرگ که دارای نبوغ هنری است با دیگر ارواح انسان‏ها قلمداد نموده و معتقد است که این تلاقی باید هم برای روحِ بزرگِ هنرمند مفید باشد و هم برای ارواح تماشاگر ولی هنر را به دو دسته «هنر پیرو» و «هنر پیشرو» تقسیم نموده و معتقد است که معنای پدیده پیرو آن است که از خواسته‏ها و تمایلات و اخلاقیات رسمی و دانسته‏های معمولی تبعیت می‏نماید؛ در حالی‏که منظور از هنر پیشرو تصفیه واقعیات جاری و استخراج حقایق ناب از میان آن‏ها و قرار دادن آن‏ها در مجرای حیات معقول با شکل جالب و گیرنده می‏باشد
مرحوم دکتر شریعتی هنر را این‏گونه تعریف می‏کند:
هنر یک مقوله دینی است و یک حقیقت متعالی و مقدس است که نجات‏بخش بشریت است و همچنین یک رسالت متعالی و مافوق مادی و صد در صد انسانی دارد
او معتقد است:
هنر، عبارت است از کوشش انسان برای برخوردار شدن از آنچه که باید باشد، امّا نیست
توجه به تعریفی که هربرت رید از هنر می‏نماید، هنر کوششی است برای آفرینش صور لذت‏بخش نشان از تأثیر فرهنگ و جهان‏بینی بر تعریف هنر برای هر جامعه‏ای دارد. چرا که معنای آفرینش و لذت، برای مکاتب مختلف، مفاهیم متفاوت و حتی متضادی می‏باشند که در مقولات مختلف حیات نیز گوناگون هستند.
به هر حال موضوعات مرتبط با هنر را در عناوینی همچون «معنای هنر»، «مراتب هنر»، «طبقات هنرمندان»، «توسعه هنر» و «منشای هنر» می‏توان خلاصه نمود
رابطه هنر و اقتصاد
طی این قسمت، اصول مشترک و تأثیر گذار هنر و اقتصاد بر یکدیگر و همچنین انواع ارتباطات و تأثیراتی که می‏توانند بر یکدیگر داشته باشند به اجمال مورد بررسی قرار خواهد گرفت. و از آن جایی که اصولاً قصد نداریم تعلق «هنر» و «اقتصاد» را به یکی از قلمروهای مختلف معنوی و مادی حیات، منحصر و محدود نماییم، بلکه به تبعیت از تفکر اسلامی که به جملگی موضوعات مرتبط با حیات انسان توجه توأمان معنوی و مادی دارد، برای هر دوی این موضوعات، هر دو وجه معنوی و مادی قابل تبیین است که البته اهمیت و یا درجه ارتباط آن‏ها برابر نخواهد بود. رابطه اقتصاد و هنر (و یا توسعه هنر) را از دیدگاه‏های مختلف می‏توان مورد بررسی قرار داد:
اگر هر چیزی که از هنرها تولید می‏شود، اثر هنری و به‏وجودآورنده آن نیز هنرمند نامیده شود و اقتصاد نیز مترادف با درآمدزایی آن فرض شود، تعابیری همچون هنر درآمدزا یا خودکفایی در هنر می‏توانند کاربرد داشته باشند، ولی باید توجه کرد در این صورت آنچه که برای یک جامعه با جهان‏بینی الهی، مَدنظر است، اتفاق نخواهد افتاد.
اگر اقتصاد را به معنای تعادل و هنر را مشتمل بر آثاری بدانیم که در یکی از شقوق هنر تولید می‏شوند، در این صورت می‏توان رابطه منطقی و تنگاتنگی را برای آن‏ها تصور نمود. در این حالت هر دو مقوله «اقتصاد» و «هنر» به عنوان دو محمل اصلی «عدالت» در جامعه تجلی خواهند نمود که یکی در پی ایجاد عدالت مادی و اجتماعی و انسانی در حیات جامعه است و دیگری در پی عدالت روانی و معنوی و افزایش تعادل روحی و معنوی انسان می‏باشد. این تعادل با توجه به میزان گرایش هنر به سمت هنر معنوی یا هنر مادی (مرتبط با جهان‏بینی‏های الهی و مادی) بر نوع تعادل انسانی نیز مؤثر خواهد بود.
به هر حال رابطه هنر با اقتصاد را در شقوق مختلف می‏توان مورد تجزیه و تحلیل قرار داد که این رابطه می‏تواند به دو گونه دسته‏بندی شود: یکی این که نوع هنر ثابت و بدون مرعی داشتن معیارهای ارزشی فرض شده و رابطه آن با جنبه‏های مختلف اقتصاد مقایسه شود. در این مقوله رابطه «هنر» با «اقتصاد هنرمند» با «اقتصاد عمومی» و با «اقتصاد ملی» مطرح می‏شود. روش دوّم آن است که مختصات اقتصاد، ثابت فرض شده و رابطه آن با هنر در دو مرتبه اصلی «هنر معنوی» و «هنر مادی» مورد بررسی قرار گیرد؛ با این توضیح که در هر دو مرتبه از هنر، مراد، هنر اصیل بوده و از ملحوظ داشتن هنر بازاری و تقلیدی و در واقع «شبه هنر» و یا «هنر بدلی» اجتناب شده است. ذیلاً این روابط به ترتیب مورد اشاره قرار خواهند گرفت:
رابطه «هنر» و «اقتصاد آحاد جامعه» به چگونگی ارتباط هنر و توسعه آن با وضعیت اقتصاد افراد می‏پردازد. در این رابطه سهم درآمد و اقتصاد فرد و خانواده برای پرداختن و بهره‏مندی از آثار هنری مورد نظر می‏باشد. میزان درآمد و همچنین درجه علاقه فرد به نوع و رشته هنری، موضوعاتی هستند که در این زمینه قابل بررسی هستند. هر چه درآمد افزایش یابد، امکان بهره‏مندی فرد از هنرهایی که نیازمند صرف هزینه بیش‏تر می‏باشند، فراهم‏تر خواهد شد. موضوع یارانه به افراد مشتاق و هنر دوستِ فاقد سرمایه در این مقوله اهمیت می‏یابد. البته اهمیت یافتن اقتصاد در این مورد سبب می‏شود که در بسیاری موارد هنر به جنبه‏های تجملی و لوکس تبدیل شود. بنابراین ارتقای کیفیت آموزش عمومی در مورد هنرهای مختلف و آشنا نمودن مردم به معنا و مفهوم هنرها و همچنین شناسایی کاربردشان در ارتقای کیفیت حیات انسان ضرورت دارد.
رابطه «هنر» و «اقتصاد هنرمند» به تأثیر سرمایه بر کمیت و کیفیت آثار هنری مورد نظر می‏پردازد. برخی از آثار هنری بیش‏تر از سایرین به کالا که عده‏ای در تولید آن نقش داشته و عده‏ای آن را مصرف می‏کنند، شباهت دارند؛ مانند سینما.برخی آثار هنری مخاطبان بیش‏تری دارند، همچون سینما، ادبیات و موسیقی. برخی آثار هنری مخاطبان محدودتری دارند، همچون تئاتر. برخی دیگر، مخاطبان کاملاً محدود و حتی انحصاری دارند که البته مراد از مخاطب می‏تواند به استفاده کننده نیز اطلاق شود (مثل یک تابلوی نقاشی).

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  12  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله هنر

دانلود مقاله بیکاری

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله بیکاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه :
این حالت وظیفه اقتصادی دولت ایجاد می کند برای از بین بردن بیکاری جامعه و ایجاری تعادل در اقتصاد کلان نقش فعالی ایفا کند بنابراین دولت می تواند با افزایش مخارج سرمایه گذاری افزایش تولید و اشتغال از میزان بیکاری بکاهد اگر چه ممکن است در نتیجه اتخاذ چنین سیاستی به علت افزایش مخارج بودجه دولت با کسری (عدم تعادل) مواجه شود.
بودجه و کسری بودجه دولت:
دخل و خرج در اقتصاد اهمیت دارد و در اقتصاد کلان هم دخل و خرج از اهیمت خاصی برخوردار است برای آنکه به بررسی بودجه بپردازیم می بایست مخارج دولت و مالیاتها با هم مقایسه شود اگر مخارج دولت (G) از مالیاتها(T) بزرگتر باشد.
شاهد کسری بودجه هستیم اما اگر T>G= بامازاد بودجه روبرو می شویم و اگر این دو با هم برابر باشند دچار تعادل در بودجه هستیم.
دقت کنید اکثر دولتها دارای کسری بودجه هستند در برخی از کشورها کسری بودجه به 30 الی 40 سال می رسد در واقع کسری بودجه آنها مضمن است حال که کسری بودجه به صورت مضمن شد برای رفع آن چه کارهایی باید انجام دهیم؟
هنگامی که دچار کسری بودجه طولانی مدت هستید بایستی جهت رفع آن اقدام کرد حال سوال این است که چگونه این کار را بکنیم؟
در شرایی که استقراض صورت می گیرد استقراض ممکن است خارجی یا داخلی باشد در استقراض داخلی ما به خودمان بدهکاریم ولی در استقراض خارجی ما به خارجی ها بدهکاریم.
استقراض داخلی ممکن است شامل حالتی هایی مثل استقراض بانک مرکزی- استقراض از منابع بانکها و فروش اوراق قرض ( اوراق مشارکت باشد)
استقراض از خارجیان مانند فروش اوراق قرضه خارجی- استقراض از موسسات بین المللی مثل و .... می باشد موسسات بین المللی مثل بانک جهانی
کلاسیک ها می گفتند دولت خوب، دولتی است که درآمدها و هزینه هایش برابر باشد یعنی اصل توازن در بودجه رعایت شود.
در حقیقت کلاسیک ها هم به نوعی با اصلی مداخله و محدودیت موافق بودن و به تعادل در بودجه اعتقاد داشتند( کلاسیک ها در حد امکان دولت نباید پول قرض بگیرد).
تعادل در بودجه و نظرات مربوط به آن :
کلاسیک ها معتقد بودن که استقراض فقط در شرایط جنگ و یا بروز حوادث طبیعی جایزه است چون در شرایط جنگ بخش خصوصی لطمه می بیند و باید فوراً میزان شود کلاسیکها با کمبود و کسر بودجه مخالف بودند.
1- کلاسیک ها با هر نوع کسری و مازاد در بودجه مخالف بودن با کسری مخالف بودن زیرا اگر کسری بودجه باشد در واقع دولت در شرایط عادی هم مجبور است استقراض کند بنابراین در اثر استقراض یا تورم حاصل می شود یا دولت ورشکست می شود راحترین روش استقراض استفاده از استقراض بانک مرکزی است چون در این شرایط تولید همگام با افزایش حجم پول نیست بنابراین تورم به وجود می آید.
2- وقتی دولت استقراض می کند یعنی هزینه ها از درآمد ها بیشتر است و درآینده باید بیش از مقدار استقراض باز پرداخت کند و چون مشکل درآمد حل نشده است دوباره باید استقراض کند و این حالت مجدداً تکرار می شود مانند تاجری که در هنگام استقراض بدهی دوباره از شخص دیگری قرض بگیرد ورشکست می شود.
3- کلاسیک ها با مازاد بودجه هم مخالف بودن زیرا درآمدها از هزینه ها بیشتر می باشد و دولت ها برای دوره های آینده هزنیه های بیشتری انجام خواهند داد و این باعث بزرگ شدن دولت و کوچک ماندن بخش خصوصی آن خواهد شد.
در ضمن با وجود مازاد قشر کارمند این مازاد را به نفع خود استفاده می کنند. مثلاً حقوقش افزایش می یابد.
به طور کلی در رابطه با تعادل در بودجه سه نظر وجود دارد:
1) تعادل سالانه در بودجه : که کلاسیک ها به آن اعتقاد داشتن
2) دیگری عدم تعادل در بودجه : زیرا تعادل در اقتصاد کلان مهمتر است
3) تعادل ادواری : منظور این است که بودجه باید در یک دوره تجاری از توازن برخوردار باشد منظور از دوره تجاری یک دوره 7 تا 10 ساله است دوره تجاری دوره است که یک دوره رونق و رکورد را در بر می گیرد.
در دوره رونق : مازاد ایجاد شده باید اندوخته شود و برای رفع کسری در بودجه به کار رود بدین شکل برای یک دوره تجاری توازن برقرار خواهد شد.
در واقع در شرایط رونق اقتصادی درآمد بالا و زیاد می شود لذا بایستی سیستم مالیاتی درآمد را تعقیب کند و این شرایط مالیات تصاعدی است. پس در صورتی که هزینه ها ثابت است درآمدها افزایش می یابد لذا بایستی مالیات بر درآمد به صورت تصاعدی باشد.
برای آنکه کسری بودجه اصلاح شود چه راههایی دارد؟
به این موضوع قبلاً پرداختیم اما کلاً داریم :
1) فروش اوراق قرضه نزد اشاص حقیقی یا حقوقی در داخل
2) فروش اوراق قرضه نزد اشخاص حقیقی یا حقوقی در خارج
3) استفاده از ذخایر بانک مرکزی
4) استفاده از وام های خارجی
آثار اقتصادی راههای فوق زیاد است اما نکات زیر قابل توجه است:
1- در شرایطی که دولت ها از اوراق قرضه استفاده می کنند بخشی از پس انداز غیر دولتی به دولت انتقال می یابد و در باز پرداخت پس انداز به همراه پاداش آن دعوت داده می شود.
2- در هنگام استفاده از وام های خارجی دولت ها از پس انداز خارجیان استفاده می کنند اما هنگامی باز پرداخت اصل و فرع آن از منابع کشور کم می شود.
3- استقراض از بانک مرکزی توسط دولت آسانترین و زیان بار ترین روش است .
4- استقراض واقعی همان فروش اوراق قرضه یا استفاده از پس اندازهای خارجی است و استقراض دولت از بانک مرکزی واقعی نمی باشد.
نکته مهم : استقراض از بانک مرکزی بیشترین اثر اقتصادی دارد و باعث افزایش حجم پول می شود مالیاتها کمترین اثر انبساطی را دارد از نظر استقراض فروش اوراق قرضه بعد از مالیاتها کمترین اثر انبساطی را دارد.
در ایران در دوره جنگ تحمیلی به دلیل مخارج دفاعی کسری بودجه وجود داشت و روش دولت استقراض بانک مرکزی بود از این رو حجم پول به شدت افزایش یافت در واقع بعد از جنگ هزینه‌های عمرانی جانشین هزینه های دفاعی شدند.
هنوز هم در ایران قسمت اعظم درآمد دولت از محل درآمد حاصل از فروش نفت است اگر چه درآمدهایی مثل حق بیمه بسیار ناچیز می باشد در سالهای اخیر سعی شده بر مالیتهای مستقیم تاکید شود.
سوال : چه رابطه ای بین فرهنگ- اقتصاد و سیساست را بگویید و چیست؟
اقتصاد : ؟ سیاست:؟ فرهنگ :؟ به واسطه نسل ها به افراد دیگر منتقل می شود.
بودجه :
به طور کلی برای آنکه در کشورمان بودجه آماده شود بایستی اقدامات و مراحلی برای آن صورت گیرد لازم به توضیح است که در طول تاریخ و در واقع تاریخچه بودجه در ایران به دوران پادشاهان گذشته باز می گردد مثلاً در دوره پادشاهان صفوی مجلس (پارمانی وجود نداشت) و شاه ، وزیر مایه(مستوفی الممالک) را مامور تنظیم بودجه می کرد وافراد در شهرستانها تحت نام مستوفی دفاتری به نام کتابچه داشتم که کتابچه هر شهرستان بودجه هر شهرستان را تشکیل می داد اگر از تاریخچه بودجه بگذریم به طور کلی چهار مرحله برای تنظیم و تهیه بودجه لازم است لازم است و مراحل چهار گانه به شرح زیر است:
1. تهیه و تنظیم بودجه 3. اجرای بودجه
2. تصویب بودجه 4. نظارت بر بودجه
1. تهیه و تنظیم بودجه : قبلاً ابلاغ بخش نامه بودجه به عهد نخست وزیر بود اما اکنون ریاست محترم جمهور در اواسط سال وظیفه ابلاغ بخشنامه بودجه را بر عهده دارد پس از این ابلاغ دستور‌العمل ها و پیوستهای لازم از طریق سازمان مدیریت و برنامه ریزی (MPO) به دستگاههای اجرایی ارسال می شود در هر وزارت خانه پس از این کار ستاد بودجه تشکیل می شود که بایستی مبادرت به تهیه و تنظیم بودجه برای هر دستگاه نماید این کار در استانها توسط سازمان برنامه هر استان دنبال می شود دقت کنید در سازمان برنامه بودجه ، 1- بودجه های پیشنهادی مورد بررسی قرار می گیرد و اصلاحات 2- لازم انجام خواهد شد پس از آنکه این کار انجام شد و بررسی نهایی 3- برای بودجه عمومی از طریق ستاد برنامه در سازمان مدیریت و برنامه انجام شد بودجه برای 4- بررسی به هیئت دولت فرستاده می شود در انتها برای تهیه و تنظیم بودجه لایحه بودجه به وسیله سازمان مدیریت و برنامه ریزی تهیه می شود و به وسیله رئیس جمهور به مجلس تقدیم می گردد.
2- تصویب بودجه: از وظایف مجلس است[(اصل 52 قانون اساسی) بودجه سالانه کل کشور به ترتیبی که در قانون مقرر می گردد از طرف دولت تهیه و برای رسیدگی و تصویب به مجلس تقدیم می گردد هر گونه تغییر در ارقام بودجه نیز تابع مراتب مقرر در قانون خواهد بود]
بعد از آنکه رئیس جمهور لایحه بودجه را به مجلس داد بایستی این لایحه در مجلس مطرح شود و به کمیسیون بودجه ارجاع داده خواهد شد.
کمیسیون بودجه در مجلس مطالعات کافی و مفصلی روی لایحه بودجه انجام خواهد داد در صورتی که صلاح بدانند برای توضیحات لازم از نمایندگان دولت سوال صورت خواهد گرفت در انتها لایحه بودجه از طریق مخبر کمیسیون مربوطه در جلسه علنی مجلس مطرح خواهد شد و گزارش کار کمیسیون به مجلس داده می شود باز هم اگر لازم باشد از بخشهای مختلف دولت جهت انجام توضیح بایستی در مجلس حضور یاند و به سوالات نمایندگان مجلس پاسخ دهند پس از اینکه این پرسند(پرسه) طی شد نسبت کفایت مذاکرات رای گیری می شود و در صورت تایید بودجه بایستی به تایید شورای نگهبان هم برسد سپس رئیس مجلس آن را به ریاست جمهوری ارسال می کند.
3. اجرای بودجه: از وظایف قوه مجریه می باشد بعد از آنکه قانون بودجه به دولت ابلاغ شد در واقع مقدمات اجرای بودجه آماده شده که در ادامه به توضیح آن می پردازیم.
الف) ابلاغ بودجه: هر قانونی باید به وسیله دولت به دستگاه اجرائی ابلاغ شود از این رو بنابر قانون بودجه هر دستگاه به تفکیک اعتبارات جاری و عمرانی در قالب هر برنامه به وسیله دولت به آن دستگاه ابلاغ خواهد شد برای دستگاهها اعتبارات جاری بر حسب مواد هزینه و اعتبارات عمرانی در قالب هر برنامه به تفکیک برای هر یک از طرحها ابلاغ می شود.
ب) مبادله موادفقتنامه طرح و فعالیت: بایستی پس از ابلاغ بودجه بین (MPO) و دستگاه اجرائی مبادله موافقتنامه انجام شود و تا زمانی که این کار انجام نشود اعتبارات به صورت علی الحساب پرداخت خواهد شد مدت استفاده از سیستم پرداخت علی الحساب را ضوابط یا تبصره های بودجه مشخص کند موافقتنامه ها سندی هستند مالی که دستگاه اجرایی متعهد می شود که شرط عملیات موجود در آن را رعایت کند و در صورت تغییر و در صورت تغییر بایستی موافقتنامه اصلاحی مبادله شود.
ذی حساب هر سازمان موظف است تا مفاد مالی موافقتنامه ها رعایت و اجرا شود به طوری که دروحله اعتبارات جاری از حد اعتبار مصوب هر برنامه و مواد هزینه تجاوز نکند در وحله دوم اعتبارات عمرانی هر پروژه از حد اعتبار مصوب هر پروژه تجاوز نکند و پرداخت هزنیه در حد اعتبارات مواد هزینه هر طرح باشد در وحله سوم هر تعهد مالی دیگری که در متن موافقتنامه گنجانده شده باشد سازمان مدیریت می تواند بر روی آنها نظارت داشته باشد اگر چه کنترل فعالیت مالی با دستگاه اجرایی خواهد بود.
جواب سوال رابطه اقتصاد- سیاست- فرهنگ؟
اقتصاد : علم استفاده از منابع محدود
سیاست: سیاست در جامعه امروزی
فرهنگ : میراث اجتماعی نسل پیشین به نسل حال می باشد.
کشورها را به دو دسته تقسیم می کنیم: کشور در حال توسعه، کشور توسعه یافته
فرهنگ چیزی است که از نسل پیشین به نسل آینده انتقال داده می شود
در کشورهای توسعه یافته = فرهنگ- اقتصاد- سیاست
در کشورهای در حال توسعه = فرهنگ- سیسات- اقتصاد.
چون طول می کشد تا عوش شود(فرهنگ) و مهم جاری سیاست و اقتصاد است در حال توسعه کارهایش سیاسی است و اگر اقتصاد نابود شود زیاد مهم نمی باشد.
پ) تخصیص اعتبار:[ بنابر ماده 30 قانون برنامه و بودجه کلیه اعتبارات جاری و عمرانی که در بودجه عمومی دولت به تصویب می رسد براساس گزارشهای اجرای بودجه و پیشرفت عملیات- برنامه ها- فعالیتها و طرح ها در دوره های سه ماهه توسط کمیته ای که مرکب از نمایندگان وزارت دارایی و سازمان مدیریت و برنامه ریزی است تخصیص داده می شود نحوه تخصیص اعتبار فوق الذکر و دوره های آن به موجب آیین نامه ای خواهد بود که بنا به پیشنهاد وزارت دارایی و سازمان برنامه و بودجه به تصویب هیئت وزیران می رسد]
دوره زمانی بودج ایران یک سال است به عبارت دیگر پیش بینی درآمد و هزینه ها برای یکسال صورت می گیرد اما این دریافتها و پرداختها به صورت مساوی تقسیم نمی شود و در ماههای مختلف سال درآمدها و هزینه ها معادل بودجه مصوب سالیانه وصول و هزینه نمی شود بلکه این وصولی ها و پرداخت ها بر حسب مورد متفاوت است بعضی معتقد هستند که تخصیص اعتبار یکی از ابزارهای کنترل و نظارت است و وجود آن ضروری است و تخصیص اعتبار برای ایجاد تعادل بین درامدها و هزینه ها ضرورت دارد و تخصیص اعتبار باعث صرفه جویی در هزینه های دولت می‌شود عده ای نیز عقیده دارند که تخصیص اعتبار هیچ گاه کاربردی نداشته و ارزش نظارتی ندارد چنان چه انجام امور بر مبنای اعتماد به دستگاهها صورت گیرد تخصیص اعتبار ضرورتی نخواهد داشت و اصولاً باید مکانیزم پیش بینی شود که براساس آن به محظ ابلاغ بودجه مصوب اعتبارات دستگاهها نیز تخصیص یافته تلقی شود بدیهی است هر اندازه بدوکراسی اداری کاهش یابد به همان نسبت نظارت و کنترل نیز کاهش خواهد یافت که تصمیم گیری درباره آنها بستگی به روش اداری امور کشور دارد و مجلس شورای اسلامی در این زمینه اختیارات قانونی دارد که این پیشنهادات را بپذیرد یا نپذیرد.
4. نظارت بر بودجه: از آنجایی که دولت هر درآمدی که کسب می کند به صورتی متعلق به منابع موجود در آن جامعه بوده و هزینه های او نیز باید برای مردم و به نفع جامعه صورت گیرد لذا قطعاً نظارت بر بودجه و هزینه های او نیز باید برای مردم و به نفع جامعه صورت گیرد نظارت بر اجرای بودجه یعنی نظارت بر جمع آوری درآمدها و انجام هزینه ها ضرورت دارد در مورد درآمد ها اصل 51 و 53 قانون اساسی چنین می گوید [(اصل 51)= هیچ مالیات وضع نمی شود مگر به موجب قانون موارد معافیت و بخشودگی و تخفیف مالیاتی به موجب قانون مشخص می شود(اصل 53)= کلیه دریافتهای دولت در حسابهای خزانه داری کل متمرکز می شود و همه پرداختها در حدود اعتبارات مصوب به موجب قانون انجام می گیرد]
در ایران نظارت بر بودجه از سه طریق انجام می شود:
1) نظارت اداری 2) نظارت قضایی 3) نظارت پارلمانی
اکنون به توضیح هر کدام از این موارد می پردازیم:
1) نظارت اداری: منظور نظارتی است که توسط قوه مجریه و به عبارت دیگر توسط دستگاه اجرایی قبل از خرج و عین خرج به عمل می آید.
2) نظارت قضایی : بر طبق اصل 55 قانون اساسی دیوان محاسبات به کلیه حسابهای وزارتخانه ها- موسسات- شرکتهای دولتی و سایر دستگاههایی که به نحوی از از بودجه کل کشور استفاده می‌کنند به ترتیبی قانون مقدر می نماید رسیدگی و حسابرسی می کنند که هیچ هزینه ای از اعتبارات مصوب تجاوز نکرده و هر وجهی در محل خود به مصرف رسیده باشد.
3) نظارت پارلمانی : به دو شکل انجام می شود
الف) نظارت پارلمانی در ضمن سال مالی
ب) نظارت پارلمانی پس از سال مالی
اکنون به توضیح اینها می پردازیم .
الف) نظارت پارلمانی در ضمن سال مالی : طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نمایندگام ملت حق دارند بر اداره امور دستگاههای دولتی نظارت کنند همچنین نمایندگان ملت بر چگونگی پرداختهای دولت و استفاده از وجوه بیت المال دائماً نظارت می نمایند و اگر تخلفی صورت گرفته باشد مسئولان را استیضاح می کنند (بنابراین اصل 88 و 89 قانون اساسی)
(اصل 88) = در هر مورد نماینده ای از وزیر مسئول درباره یکی از وظایف سوال کند آن وزیر موظف است در مجلس حاضر شود و به سوال جواب دهد و این جواب نباید بیش از 10 روز به تاخیر افتد مگر با عذر موجه به تشخیص مجلس شورای اسلامی
(اصل 89)= نمایندگان مجلس می توانند در مواردی که لازم می دانند هیئت وزیران یا هر یک از وزا را استیضاح کند استیضاح وقتی قابل طرح در مجلس است که با امضاء حداقل 10 نفر از نمایندگان به مجلس تقدیم شود هیئت وزیران یا وزیر مورد استیضاح باید ظرف مورد 10 روز پس از طرح آن در مجلس حاضر شود و به آن پاسخ گوید و از مجلس رای اعتماد خواهد در صروت عدم حضور هیئت وزیران یا وزیر برای پاسخ نمایندگان مذبور درباره استیضاح خود توضیحات لازم را می‌دهند و در صورتی که مجلس مقتضی بداند اعلام رای عدم اعتماد خواهد کرد.
ب) نظارت پارلمانی پس از پایان سال مالی : از طریق ریدگی و تصویب لایحه تفریغ بودجه اعمال می‌گردد با توجه به اصل 55 قانون اساسی دیوان محاسبات حسابها واسناد و مدارک لازم را براساس قانون جمع آوری نموده و براساس آن گزارش تفریغ بودجه هر سال را به همراه مواردی که با توجه به نظارت خود تهیه نموده است به مجلس شورای اسلامی تسلیم می کند این گزارش باید در اختیار و در دسترس عموم باشد.
بودجه و تعیین درآمد ملی تعادلی
یکی از مباحث مهم که در مایه عمومی و در بحث بودجه مطرح است و قبلاً به صورت مفصل مطرح است این است که تعادل در اقتصاد کلان مهمتر است یا تعادل در بودجه دولت؟
اقتصاد متعادل باشد و بودجه هم متعادل باشد و اقتصاد کان مهمتر است و آن را ترجیح می دهیم.
شما بحث تعادل در اقتصاد کلان و تعیین درآمد تعادلی را آموختید اکنون سعی داریم در یک اقتصاد ساده سه بحثی با استفاده از فروضی که طمرح می کنیم تعادل در اقتصاد کلان را مورد مطالعه قرار می دهیم همچنین به تعیین درآمد ملی تعادلی پرداخته و سپس در شرایطی که با کسری بودجه مازاد بودجه یا تعادل در بودجه مواجه هستیم به حل مسئله بپردازیم.
اقتصاد ساده سه بخشی زیر را در نظر بگیرید در این اقتصاد برای سادگی میزان سرمایه گذاری ثابت و مستقل بوده است و همچنین میزان مخارج دولت نیز به صورت ثابت (مستقل) مد نظر است در ارتباط با بحث مالیاتها مالیاتی که اینجا مورد توجه قرار می دهیم به صورت مالیات تناسبی است به عبارت دیگر مالیات مورد توجه برابر با نرخ مالیات درآمد است با توجه به بحثهای اقتصاد کلان شما می دانید درآمد قابل تصرف حاصل درآمد- مالیات است با توجه به توضیحات بالا اکنون به تعیین درآمد ملی تعادلی می پردازیم لذا داریم :
درآمد * نرخ مالیات= کل مالیات
درآمد قابل تصرف = درآمد- مالیات I+G=S+T
اقتصاد کلان :
خانوار نیرومی کار در اختیار بنگاهها قرار می داد نیروی کار می داد و پول می گرفت و کالا در بنگاه تولید می کرد و خانوار کالا و خدمات را با پول می خرید بعد اگر بانک وجود داشته باشد خانوار پول را پس انداز می کند و بنگاه وام می گیرد وجوه سرمایه گذاری و وام را خرج می کند(وجوه سرمایه گذاری) و اگر دولت هم باشد و کار دولت گرفتن مالیات است مهمترین منابع مالیات برای دولت می‌باشد و مالیات می گیرد و سوپسید به ملت می دهد که به انها خالص مالیات می گویند و در کشور خرج می کند و مخارج دولت می باشد و بخش خارجی پول بیرون می رود و واردات می باشد و صادرات پول داخل می شود.

اقتصاد مانند بدن است نشستها = تزریقات
عرضه ها = تقاضاها
Injections = lenkage
هر چه وارد سیکل بالا شود نشست است = مانند واردات- مالیات
هر چه خارج سیکل بالا شود تزریق است= صادرات- مخارج دولت
درآمد ملی تعادلی : Y=C+I+G+(X-M)
I=S : دو بخشی
I-S=T-G یا نشستها = تزریقات یعنی I + G = S + T : سه بخشی
I+G+X=S=T=M : چهار بخشی
b : میل نهایی مصرف
تعادل در اقتصاد کلان : I + G = S+ T
I + G = -a + (1-b) yd+Ty
I + G = -a+(1-b) (y-ty) +ty
I +G = -a(1-b) y (1-t) +ty
I + G -a+y ((1-b) (1-t) + t))
درآمد ملی تعادلی در اقتصاد کلان:
چون عدم تعادل در بودجه را بفهمم پس باید یک طرف تساوی مالیات و مخارج باشد پس G,T باید یک طرف باشد (I-S=T-G)
همانطور که می بینید رابطه * بیان کننده درآمد ملی تعادلی در اقتصاد کلان است لذا اکنون می‌خواهیم با استفاده از نمودار جا به اینکه اقتصاد در شرایط بودجه متعادل یا عدم تعادل در بودجه اعم از کسری یا مازاد باشد بحث نماییم لذا داریم :
I-S
I-(-a+(1-b)(y-ty))
I+a-(1-b)(1-t)y
چون توان y یک معادله خط است و ضریب منفی است شیب آن منفی است
مصرف C=a+by درآمد صفر باشد و هیچ درآمدی نداشته باشد باز هم مثبت است.

 

منفی است و عرض از مبدا G منفی است
در اقتصاد مالیات مخارج مازاد بودجه T>G T-G>0
مالیات = مخارج تعدل بودجه T-G=0 T=G
مالیات مخارج کسری بودجه T-G<0 T<G
E: نشان دهنده تعادل در اقتصاد کلان است.
اکنون AE نشان دهنده کسری در بودجه دولت رانشان می دهند.(میزان کسری بودجه است)
B: نشان دهنده تعادل در بودجه دولت است چون نقطه ای است که T-G=0 است از این رو می‌توان نتیجه گرفت که T=G خواهد بود یعنی تعادل در بودجه دولت را نشان می دهد.
تذکر مم : دیدید که ما T-G را با توجه به نمودار با شیب مثبت و عرض از مبدا منفی رسم کردیم اما می توان آن را به صورت T" – C" , T'-G' هم رسم نمود در شرایطی که معادله خط T'-G',T-S را در نظر بگیریم با توجه به نمودار که این دو همدیگر را در E' قطع کرده اند یعنی هم تعادل در اقتصاد کلان داریم و هم تعادل در بودجه دولت در شرایطی که I-S و T"-G" را در نظر بگیریم نقطه E" نشان دهنده تعادل در اقتصاد کلان است و شاهد مازادی معادل با KE" هستیم .
اصول بودجه :
در بحث بودجه در ادامه بحث با یک سری اصول آشنا خواهیم شد هر علمی از یک رشته اصول و یک پایه هایی تشکیل شده است بدیهی است قطعیت و استحکام اصول علوم انسانی به اندازه اصول طبیعی نیست برای تهیه و تنظیم و پیشنهاد لایحه بودجه توسط دولت و همچنین تصویب آن توسط نماینده های مردم اصولی مترتب است.
منظور از این اصول لزوم رعایت قواعد و تشریفاتی است تا بودجه تنظیمی وسیله ای قاطعه ای و مفیدی به منظور کنترل و شناسایی دخل و خرج دولت باشد فلسفه وجودی این اصول برای جلوگیری از حیف و میل ها و به منظور نظارت و کنترل مالی ات البته در صحبت استفاده از عنوان اصل برای این روشها و همچنین تعداد و اهمیت آن ها در بین صاحب نظرات اختلاف وجود دارد زیرا منظور از واژه اصل ثبات یا تغییر ناپذیری است در حالی که اصول تهیه و تنظیم بودجه تغییر پذیر هستند.
اصل سالانه بودن بودجه:
با توجه به تعریف بودجه، بودجه یک "پیشگویی" است از آنجا که زمان در پیشگویی یک عامل محسوب می شود برای بودجه نیز زمان یک "اصل" محسوب می شود اما چه مدت از زمان در پیشگویی مورد توجه است الزاماً مدت زمان بودجه نمی تواند اصل باشد به هر حال به صورت یک قاعده بودجه برای یک سال تهیه می شود که با توجه به سال قانونی در ایران عرفاً یک سال شمسی است به این صورت که خط مشی ها سیاست ها برنامه ها عملیات درآمدها هزینه ها و بالاخره کلیه عملیات و محتویات بودجه برای یک سال شمسی پیش گویی می شود دقت کنید تهیه و تنظیم، رسیدگی و تصویب بودجه کاری دشوار و زمان براست و گاهاً بیش از نیمی از سال را به خود اختصاص می دهد گاه از طرف بعضی از صاحب نظران پیش نهاد شده است که بودجه برای زمانی طولانی تر از یک سال تهیه و تنیظیم شود در بسیاری از کشورها علاوه بر بودجه سالانه یک برنامه یا تهیه بودجه سالانه صورت می گیرد.
معروفترین این نوع از بودجه های برنامه ای، برنامه های 5 ساله است.
نرخ رشد اقتصاد حدوداً 8% در ایران می باشد و تفاوت دو سال را به دست آوریم و تقسیم بر سال قبل می کنیم. رشد اقتصاد نیروی کار استفاده می شود.
در برنامه 5 ساله رشد اقتصادی سوم چقدر رشد داشتیم و باید چقدر داشته باشیم ؟
6% باید داشته باشیم 750000 شغل ایجاد کنیم .
5/5% داشته ایم
یکی از راههای مبارزه با تورم افزایش نرخ رشد اقتصادی می باشد.
اصل تعادل در بودجه :
شاید بتوان گفت که این اصل متاثر از دیدگاه کلاسیک ها از دولت است از این رو بودجه متعادل یک اصل تلقی می شده است و استفاده از ابزارهای اقتصادی مثل کسری بودجه مورد قبول نبود همچنان که وقتی که در جنگ انگلیس و فرانسه در سالهای 1815 و 1816 دولت انگلیس با کسری بودجه مواجه شد.
دیوید ریکاردو اقتصاد دان انگلیسی آن را یک فاجعه خواند و در واقع بر این باور بود که کسری بودجه برای اقتصاد مضر است.
امروزه کمتر اتفاق می افتد که دولتی بودجه متعادل را اجرا کند معمولاً دولت ها از نظر حسابداری برای حفظ تراز درآمدها و هزینه ها در شرایطی که مواجه با کسر بودجه می شوند ( این مورد قالب موارد از عدم تعادل بودجه است) قرض دوت از بانک مرکزی را منظور می نماید و عمدتاً از سیاست کسری بودجه برای ایجاد سیاست اقتصادی استفاده می کنند در بسیاری از نوشته های صاحب نظران بودجه متعهد از اصل تعادل بودجه اصل دیگری تحت عنوان اصل تعادل درآمدها بر هزینه ها را مطرح می کنند بدین مفهوم که بایستی ابتدا درآمدها مشخص شود و محاسبه شود سپس براساس پیش گویی درآمدها، هزینه ها را پیشگویی نمایند تا از حد درآمد تجاوز ننموده و تعادل بودجه بهم نخورد.
اصل وحدت بودجه :

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   40 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بیکاری