اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دیوار برشی فولادی خود بازگشت پذیر با اتصالات آلیاژ حافظه دار شکلی

اختصاصی از اس فایل دیوار برشی فولادی خود بازگشت پذیر با اتصالات آلیاژ حافظه دار شکلی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دیوار برشی فولادی خود بازگشت پذیر با اتصالات آلیاژ حافظه دار شکلی


دیوار برشی فولادی خود بازگشت پذیر با اتصالات آلیاژ حافظه دار شکلی

عنوان مقاله :دیوار برشی فولادی خود بازگشت پذیر با اتصالات آلیاژ حافظه دار شکلی

 محل انتشار:نهمین کنگره ملی مهندسی عمران مشهد


تعداد صفحات: 6

 

نوع فایل : pdf


دانلود با لینک مستقیم


دیوار برشی فولادی خود بازگشت پذیر با اتصالات آلیاژ حافظه دار شکلی

تحقیق در مورد بازگشت به آرزوی سقراط

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد بازگشت به آرزوی سقراط دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بازگشت به آرزوی سقراط


تحقیق در مورد بازگشت به آرزوی سقراط

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:28

فهرست مطالب:

 

مهارتی که دانش آموزان باید یاد بگیرند

 اندیشة قالبی در مقابل تفکر خلاق

 تجربه ای دردناک برای اینشتین

 یک بازی برای یادگیری تفکر

معرفی متفکران صاحب تفکر انتقادی

 یکی ازمولفه های خلاقییت

تقریر فشردة برهان علیت

 یک پیشنهاد

شرایط لازم برای اجرای P4C در ایران

امتناع دور و تسلسل در علل

ماتریالیست ها و قانون علیّت

هر موجودی محتاج علت نیست!

سخن پاره ای از متکلمان

سخن راسیونالیستها(عقلیون)

اثبات معلولیت عالم

سخن هیوم (Hume- David 1711- 1766)

منشأ انتزاع مفهوم علت و معلول

تعریف علت و معلول

سیطره و شمول اصل علیت

پرداختن به آنها را نداریم.

عالم و علیت

قدمت و اهمیت مبحث علیّت

تعمیم مفهوم علت و معلول

چو دزدی با چراغ آید / گزیده تر برد کالا

نگفتی که قبله است سوی حجاز؟

چرا کردی اینک به این سو نماز

هدف از آموختن فلسفه به کودکان چیست؟

دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز

لطفاً توضیحات بیشتری در این باره بدهید؟

آداب حرکت و سکون:

آداب طعام خوردن :

رعایت حقوق پدر و مادر:

پس تعلیم او آغاز کنند و محاسن اخبار و اشعار که بآداب شریف ناطق بود او را حفظ دهند تا مؤکّد آن معانی شود که درو آموخته باشند. و از اشعار سخیف که بر ذکر غزل و عشق و شرب خمر مشتمل بود احتراز فرمایند و بدان که جماعتی حفظ آن از ظرافت پندارند و گویند که رقّت طبع بدان اکتساب باید کرد، التفات ننمایند چه امثال این اشعار مفسد احداث (۱۷) بود. و او را بهر خلقی نیک که از او صادر شود مدح گویند و اکرام کننند و بر خلاف آن توبیخ و سرزنش. و صریح فرا ننمایند که بر قبیح اقدام نموده است بلکه او را بتغافل منسوب کنند تا بر تجاسر( 18) اقدام ننماید. و اگر بر خود بپوشد پوشیده دارند. و اگر معاودت کند در سر(۱۹) او را توبیخ نمایند ودر قبح آن فعل مبالغه کنند و از معاودت تحذیر فرمایند و از عادت گرفتن توبیخ و مکاشفت(۲۰) احتراز باید کرد که موجب وقاحت شود و بر معاودت تحریص دهد که الانسانُ حریصُ علی ما مُنعِ (۲۱). و باستماع ملامت اهانت کند و ارتکاب قبائح لذّات نماید از روی تجاسر، بلکه در این باب لطائف حیل استعمال کنند.

اول که تأدیب قوت شهوی نمایند ادب طعام خوردن بیاموزند چنانکه یاد کنیم. و او را تفهیم کنند که غرض از طعام خوردن صحت بود نه لذّت چه غذا مادة حیات و صحت است و بمنزلة ادویه که بدان مداوات جوع و عطش کنند و چنانکه دارو برای لذّت نخورند و بآرزو نخورند طعام نیز همچنین. و قدر طعام نزدیک او حقیر گردانند و صاحب شره(۲۲) و شکم پرست و بسیار خوار را با او تقبیح صورت کند و در انواع اطعمه ترغیب نیفکند بلکه به اقتصار بر یک طعام مایل گردانند و اشتهای او را ضبط نمایند تا بر طعام ادون(۲۳) اقتصار کند و به طعام لذیذتر حرص ننماید. و وقت نان تهی خوردن عادت کند و این ادب ها اگر چه ازفقرا نیکو بود اما از اغنیا نیکوتر.

و باید که شام از چاشت مستوفی تر(۲۴) دهند کودک را که اگر چاشت زیاده خورد کاهل شود و به خواب گراید و فهم او کند شود. و اگر گوشتش کمتر دهند، در حدت(۲۵) حرکت و تیقّظ(۲۶) و قلّت بلادت(۲۷) و بر نشاط و خفّت نافع باشد. و عادت او گردانند که در میان طعام آب نخورد و نبیند و شراب های مسکر به هیچوجه ندهند چه بنفس و بدن او مضر بود و بر غضب و تهور و سرعت اقدام بر وقاحت و طیش(۲۸) باعث گردد. و او را به مجلس شرابخوارگان حاضر نکنند و از سخن های زشت شنیدن و لهو و بازی و مسخرگی احتراز فرمایند.

و طعام ندهند تا از وظائف ادب فارغ نشود و تعبی تمام بدو نرسد. و از هر فعلی که پوشیده کند منع کنند چه باعث بر پوشیدن استشعار(۲۹) قبح بود تا بر قبیح دلیر نشود. و از خواب بسیار منع کنند که آن تغلیظ ذهن و اماتت خاطر و خَوُّر(۳۰) اعضاء آرد. و از جامة نرم و اسباب تمتّع منع کنند تا درشت بر آید و بر درشتی خو کند و از خیش( 31) و سردابه به تابستان و پوستین و آتش به زمستان تجنّب(۳۲) فرمایند.

و رفتن و حرکت و رکوب(۳۳) و ریاضت عادت او کنند و از اضدادش منع کنند. و آداب حرکت و سکون و خاستن و نشستن و سخن گفتن بدو آموزند چنانکه بعد از این یاد کنیم و از مفاخرت با اقران به پدران و مال و ملک و مآکل و ملابس منع کنند. و تواضع با همه کس و اکرام کردن با اقران بدو آموزند. و از تطاول با فروتنان و تعصّب و طمع با اقران منع کنند. و از دروغ گفتن باز دارند. و نگذارند که سوگند یاد کند چه به راست و چه بدروغ. چه سوگند از همه کس قبیح بود و اگر مردان بزرگ را بدان حاجت افتد بهر وقتی کودکان را باری حاجتی نبود.

و خاموشی و آنکه نگوید الّا جواب و در پیش بزرگان به استماع مشغول بودن، و از سخن فحش و لغو اجتناب نمودن و سخن نیکو و جمیل و ظریف عادت گرفتن، در چشم او شیرین گردانند. و بر حرمت نفس خود و معلّم و هر کسی که به سن ازو بزرگتر بود تحریص کنند و فرزندان بزرگان بدین آداب محتاج تر باشند.

و باید که معلّم او عاقل و دیندار بود و بر ریاضت اخلاق و تخریج(۳۴) کودکان واقف و به شیرین سخنی و وقار و هیبت و مروُّت و نظافت مشهور و از اخلاق ملوک و آداب مجالست ایشان و مکالمه با ایشان و محاوره با هر طبقه از مردم با خبر و از اخلاق اراذل و سفله گان محترز و باید که کودکان بزرگ زاده که بآداب نیکو و عادات جمیله متحلّی باشند با او در مکتب بوند تا ضجر(۳۵) نشود و آداب از ایشان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بازگشت به آرزوی سقراط

تحقیق در مورد توبه و بازگشت به حق

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد توبه و بازگشت به حق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد توبه و بازگشت به حق


تحقیق در مورد توبه و بازگشت به حق

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:83

 

  

 فهرست مطالب

 

بازگشت به حق

 

گنهکاران و قدرت بر توبه

 

روایتى عجیب در مسأله ى حجت حق بر بندگان

 

توبه میراث آدم و حوا

 

آثار سوء گناهان

 

راه توبه ى واقعى

 

توبه ى حقیقى از دیدگاه امام على (علیه السلام)

 

براى هر گناهى توبه اى مخصوص است

 

1 ـ شیطان

 

2 ـ دنیا

 

3 ـ آفات

 

هدیه ى خداوند به توبه کنندگان واقعى

 

1 ـ امر به توبه

 

2 ـ راه توبه ى واقعى

 

3 ـ پذیرش توبه

 

4 ـ روى گردانى از توبه

 

5 ـ علت قبول نشدن توبه

 

 

 

 

 

هم چنانکه بدن او در طول زندگى در معرض انواع بیماریها قرار مى گیرد ، فکر و روحش ، و نفس و قلبش نیز در معرض خطا و اشتباه مى رود و در عمل و اخلاق مبتلاى به گناه مى گردد ، بنابراین گناه همچون بیمارى بدن عارضى است نه ذاتى .

بیمارى بدن و جسم او با دارویى که طبیب تجویز مى کند معالجه مى شود ، فکر و روح و نفس بیمارش نیز با اجراى دستورات حضرت حق درمان مى پذیرد .

گنهکار با عرفان به وضع خویش ، و معرفت به حلال و حرام خدا ، با رجوع به

طبیب روحانى و دستور العمل گرفتن از او ، براى توبه از گناه آماده مى شود ، و با امید و دلگرمى به رحمت حضرت حق از عرصه ى گناه بیرون مى آید ، و همچون روزى که از مادر متولد شده پاک مى گردد .

گنهکار نمى تواند ادعا کند نمى توانم توبه کنم ، زیرا کسى که قدرت بر گناه دارد ، بدون شک قدرت بر توبه هم دارد .

آرى انسانى که توانایى بر خوردن و آشامیدن ، رفتن و آمدن ، گفتن و شنیدن ، ازدواج و کسب و کار ، ورزش و ریاضت ، مسافرت و معاشرت و زور آزمایى دارد ، و اگر طبیبى به خاطر بیمارى خاصش او را از بسیارى از غذاها و نوشیدنیها پرهیز دهد ، او از ترس ریشه دار شدن بیمارى با کمال قدرت از خوردن آن غذاها و نوشیدنیها خوددارى مى کند ، مى تواند از گناهانى که به آن دچار است بپرهیزد ، و از معصیت هایى که به آن گرفتار است خوددارى نماید .

عذر هیچ گنهکارى در عدم قدرت بر توبه در پیشگاه حضرت حق قابل قبول نیست ، اگر قدرت بر توبه براى اهل گناه نبود ، از جانب خداوند دعوت به توبه و انابه نمى شدند .

گنهکار باید این حقیقت را باور کند که در هر شرایطى ، و در هر موقعیتى قدرت بر ترک گناه را دارد ، و بر اساس آیات قرآن خداوند مهربان و توبه پذیر ، توبه اش را قبول مى کند و گناهانش را گرچه به عدد ریگ بیابان باشد ، در معرض عفو و مغفرت و رحمت قرار مى دهد ، و پرونده ى سیاهش را به سپیدى چشم پوشى از همه ى گناهانش آراسته مى کند .

گنهکار باید این معنا را آگاه باشد که اگر به ترک گناه و شستشوى درون و برونش برنخیزد ، و عصیان و خلافش را ادامه بدهد خداوند او را به اشد عذاب دچار مى نماید ، و جریمه و عقوبت سنگینى را بر او بار خواهد کرد .

خداى بزرگ در قرآن مجید بدین گونه خود را معرفى مى کند :

 غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِیدِ الْعِقَابِ . . . (1) .

خداوند ، بخشنده ى گناه ، و پذیرنده ى توبه ى گنهکار ، و داراى عقابى شدید است .

امام معصوم در دعاى افتتاح بدین صورت خداوند را معرفى مى نماید :

وَاَیْقَنْتُ اَنَّکَ اَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فِى مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ ، وَاَشَدُّ المُعَاقِبِینَ فِى مَوْضِعِ النَّکالِ وَالنَّقِمَةِ

یقین و باور دارم که تو مهربانترین مهربانانى در جاى عفو و رحمت ، و شدیدترین عقاب کنندگانى در محل عقاب و انتقام .

خداوند مهربان در قرآن مجید به گنهکاران اعلام نموده :

 قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِن رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ (2) .

به بندگانم ، آنان که بر خود اسراف کردند بگو از رحمت خدا ناامید نباشید ، خداوند تمام گناهان را مى آمرزد ، همانا او آمرزنده ى مهربان است .

بنابراین با توجه به توبه پذیرى حق و قدرتى که گنهکار بر ترک گناه دارد ، و آیاتى که در قرآن به گنهکار ، مژده ى عفو و رحمت مى دهد ، براى اهل گناه در ترک گناه هیچ عذرى باقى نیست ، به همین خاطر بر گنهکار توبه از گناه واجب فورى و واجب اخلاقى و واجب عقلى است .

گنهکارى که به توبه برنخیزد ، و به جبران گذشته اقدام ننماید ، و درون و برون را از گناه پاک نکند ، چنانکه در دنیا در پیشگاه پاکان و عقل و وجدان و حکمت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ غافر ( 40 ) : 3 .

2 ـ زمر ( 39 ) : 53 .

و منطق محکوم است ، در آخرت در پیشگاه حضرت حق به طریق اولى محکوم است . چنین گنهکارى در قیامت با اندوه و حسرت ، و ندامت و پشیمانى فریاد مى زند :

 لَوْ أَنَّ لِی کَرَّةً فَأَکُونَ مِنَ المُـحْسِنِینَ (1) .

کاش براى من زمینه ى بازگشتى به دنیا بود تا از نیکوکاران مى شدم !

خداوند در جوابش مى گوید :

 بَلَى قَدْ جَاءَتْکَ آیَاتِی فَکَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَکْبَرْتَ وَکُنتَ مِنَ الْکَافِرِینَ (2) .

آرى ، محققاً آیات من براى دستگیرى و هدایتت به تو رسید ، تو آنها را تکذیب نمودى و راه سرکشى از دستورات من را پیش گرفتى ، و تو از ناسپاسان بودى .

در آن روز است که براى نجات گنهکار ، عوضى به جاى دین و عمل از او قبول نمى کنند ، و بر پیشانى وجود او مهر محکومیت مى زنند .

 وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا مَا فِی الاَْرْضِ جَمِیعاً وَمِثْلَهُ مَعَهُ لاَفْتَدَوْا بِهِ مِن سُوءِ الْعَذَابِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَبَدَا لَهُم مِنَ اللَّهِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبُونَ (3) .

اگر اهل ستم تمام آنچه را در زمین است و همانند آن را در اختیار داشته باشند ، هر آینه همه را فدا کنند تا از عذاب سخت قیامت برهند ، ( ولى چنین چیزى نخواهد شد ) و از جانب حق براى آنان برنامه هایى آشکار گردد که گمان نمى بردند .

امیرالمؤمنین (علیه السلام) در دعاى کمیل ، در اینکه در دنیا و آخرت گنهکار را در عدم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ زمر ( 39 ) : 58 .

2 ـ زمر ( 39 ) : 59 .

3 ـ زمر ( 39 ) : 47 .

توبه هیچ عذرى در پیشگاه حق نیست ، و خدا را نسبت به گنهکار حجت کامل و تمام است مى گوید :

فَلَکَ الحُجَّةُ عَلَىَّ فِى جَمِیعِ ذَلِکَ وَلاَ حُجَّةَ لِى فِیمَا جَرى عَلَىَّ فِیهِ قَضَاءُکَ . . .

تو را بر من در تمام آنچه از خطا و معصیت و گناه و هوا و هوس و متابعت از شیطان گذشته حجت است ، و براى من در آنچه که قضایت بر آن جارى شده هیچ گونه حجتى نیست .

روایتى عجیب در مسأله ى حجت حق بر بندگان

عبد الاعلى مولى آل سام مى گوید از حضرت صادق (علیه السلام) شنیدم ، مى فرمودند :

در قیامت زنى زیبا چهره را که به خاطر زیباییش در دنیا دچار فتنه شد به دادگاه الهى مى آورند ، مى گوید : پروردگارا ! مرا زیبا آفریدى تا جایى که به خاطر زیباییم برخورد کردم به آنچه که برخورد کردم ، در آن هنگام حضرت مریم (علیها السلام)را مى آورند و در جواب آن زن گفته مى شود : تو نیکوترى یا مریم ؟ ما مریم را نیکو آفریدیم ولى خود را از فتنه حفظ کرد ! جوانى نیکو صورت را مى آورند که در دنیا محض زیبایى چهره و اندامش دچار فتنه شد ، عرضه مى دارد : خداوندا ! به من چهره ى زیبا دادى تا جایى که دیدم از زنان آنچه را دیدم . در آن وقت یوسف را مى آورند و در پاسخ آن جوان گفته مى شود : تو زیباترى یا یوسف ؟ ما یوسف را زیبا آفریدیم ولى او به خاطر زیباییش دچار فتنه نشد . مبتلا به بلا را مى آورند که به خاطر بلایش و صبر نکردنش گرفتار فتنه شد ، مى گوید : خداوندا ! بلا را بر من سخت گرفتى ، من هم تاب و طاقتم را از دست دادم و دچار فتنه شدم . ایوب (علیه السلام) را مى آورند و به شخص بلا کشیده مى گویند : بلاى تو شدیدتر

بود یا ایوب ؟ او به بلا دچار شد ، ولى گرفتار فتنه نشد(1) !

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد توبه و بازگشت به حق

دانلود بازی بازگشت به جزیره اسرار آمیز دوبله فارسی (Return To Mysterious Island Farsi)

اختصاصی از اس فایل دانلود بازی بازگشت به جزیره اسرار آمیز دوبله فارسی (Return To Mysterious Island Farsi) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود بازی بازگشت به جزیره اسرار آمیز دوبله فارسی (Return To Mysterious Island Farsi)


دانلود بازی بازگشت به جزیره اسرار آمیز دوبله فارسی (Return To Mysterious Island Farsi)

 این داستان مربوط به زنی به نام میناست . زن جوان و توانائی که سفرهای اکتشافی دور دنیای خود را آغاز نموده است . اما در بین راه درمیان طوفانهای عظیم گرفتار می شود و از قایق شخصی خود به دریا پرتاب شده و توسط امواج دریا به جزیره ای خالی از سکنه و نامعلوم هدایت می شود . او با گردش در این جزیره ، به اشیائی دسترسی پیدا می کند که نشان دهنده حضور و استقرار گروهی از انسانها در این جزیره نامشخص می باشد .

کسانیکه بارمان تخیلی معروف ژول ورن ' جزیره اسرار آمیز ' آشنا هستند از انجام این بازی لذت می برند . این داستان راشاید به گونه ای بتوان دنباله آن رمان معروف دانست . 

درجریان داستان مینا باید وسایل گوناگونی را یافته و از آنها برای پیشبرد اهداف خود استفاده کند . صبر و تأمل برای حل معماهای موجود در این بازی از اصول اولیه هستند و باید به دقت محیطهای مختلفی که مینا در آنها حاضر می شود مورد بررسی قراربگیرد تا موارد لازم و مورد نیاز او پیدا شوند معماهایی که مینا باید به حل آنها بپردازد معماهای جالبی هستند .

جالبتر اینکه معماها در این بازی چندین راه حل دارند و برای حل هر معما مجبور نیستید که تنها از یک روش خاص واز پیش تعیین شده عمل کنید بلکه چندین امکان برای شما وجود دارد و این قدرت مانور و میزان خلاقیت بازیکن را افزایش می دهد .

  

توجه : برای اجرای این بازی نیاز به Pach دارید . بعد از استخراج فایل ها ، فایل Bazifa-Pach را درون پوشه بازی کپی و سپس اجرا کنید . در آخر میتوانید بازی را اجرا کنید . 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود بازی بازگشت به جزیره اسرار آمیز دوبله فارسی (Return To Mysterious Island Farsi)

دانلود مقاله بازگشت افکار و سنتهای جاهلی پس از رحلت پیامبر (ص(

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله بازگشت افکار و سنتهای جاهلی پس از رحلت پیامبر (ص( دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  9  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 عمر کوتاه تحول نبی اکرم (ص(
پیامبر اکرم (ص) طی بیست و سه سال رسالت خود کوشید که براساس ارزشهای متعالی اسلام، امتی نمونه و الگو تربیت کند و با توجه به وضعیت اسف بار و منحط عرب پیش از اسلام، توفیق بسیار در این راه کسب نمود. سابقه ی اسلام آوردن بیشتر مسلمانان یا به سال ششم هجرت و پس از صلح حدیبیه و یا به سال هشتم هجرت یعنی پس از فتح مکه باز می گشت. مردم مناطق دورتر حجاز نیز غالبا پس از سال نهم با فرستادن نمایندگانی به نزد پیامبر (ص) اسلام خود را اعلام داشتند.بدیهی است که این مدت برای ایجاد تحول فرهنگی در میان یک ملت و سازندگی ایشان بر طبق معیارها و ارزشهای اسلامی بسیار کوتاه است و شاید به همین دلیل بود که پیامبر (ص) جهت تداوم تعلیمات خود بر جانشینی فردی که پرورده و تربیت شده ی مستقیم خویش بود، تأکید داشت. در این زمان اگر چه بیشتر مردم به اسلام گرویده بودند و گروه گروه به تبعیت از سران قبایل خود مسلمان شده بودند ولی نسبت به تعالیم و احکام آن جاهل بودند. اسلام گروهی اعراب که دسته جمعی به این دین گرایش پیدا کرده بودند و با تعبیر «افواج» در قرآن از آنها سخن به میان آمده است. ناشی از مشاهده ی پیروزیهای چشمگیر مسلمانان بود و ایشان از شناخت کافی اسلام برخوردار نبودند. دوره ای می بایست در پی عصر رسالت پدید می آمد که آموزه های دینی اسلام تعمیق و توسیع می گردید. شواهد بسیاری حاکی از آن است که توده ی مسلمان در این دوره حتی از ابتدایی ترین و بدیهی ترین دستورات اسلام نیز بی اطلاع بوده اند. داستان زیر نشان دهنده ی عدم آگاهی برخی از مردم نسبت به روشن ترین احکام شرع یعنی حرمت خمر و نکاح مقت می باشد. «منظور بن زبان» پس از مرگ پدرش با همسر وی ازدواج کرد و هنگامی که در روزگار خلیفه ی دوم به سبب شراب خواری دستگیر شد، پس از اقرار، چهل بار سوگند یاد کرد که از حرمت هر دو کار بی اطلاع بوده است. این میزان ناآگاهی اگر از توده ی مردم دور از پیامبر (ص) امری پذیرفته شده باشد، در مورد صحابه ی نزدیک حضرت غیرقابل قبول می نماید. اما واقعیت آن بود که جانشینان پیامبر (ص) نیز نسبت به برخی از احکام اسلام آگاهی چندانی نداشتند.
در صحیح مسلم آمده است که مردی نزد عمر آمد و گفت: غسل بر من واجب شده و به آب دسترسی ندارم. عمر در پاسخ گفت که «نماز مگزار»، در همین وقت عمار یاسر که حاضر بود به عمر گفت: آیا به خاطر نداری که در فلان سریه که بر هر مردی غسل واجب شده بود، تو نماز نخواندی و من تیمم کردم و نماز گزاردم و پیامبر (ص) کار مرا تأیید کرد؟ عدم آگاهی نسبت به نص آیات قرآن و سنت پیامبر (ص) از یکی از نزدیک ترین صحابه ی آن حضرت امری غریب اما واقعی بود. موارد فراوان دیگری نیز از این دست داوریها و فتاوای ناصواب خلیفه ی دوم را در جلد ششم کتاب الغدیر می توان یافت .او خود بارها این جمله را بر زبان رانده بود که: «کل افقه من عمر حتی العجائز» یعنی همه کس حتی پیرزنان از عمر فقیه ترند، و یا می گفت «الا تعجبون من أمام اخطأ و امرأة أصابت، فاضلته»، آیا از پیشوایی که خطا کرده و زنی در طریق صواب بر او پیشی گرفته حیرت نمی کنید!
آغاز بازگشت به جاهلیت
شاید آغاز رجعت جاهلیت را بتوان از نخستین روز مرگ پیامبر (ص) دانست. رقابت در سقیفه ی بنی ساعده برای تعیین خلیفه با شعار قبیله ای آغاز شد. مهاجر و انصار هر یک خلیفه را از قبیله ی خود می خواستند. ابوبکر نیز با تکیه بر ارزشهای قومی و قبیله ای خلافت را به دست گرفت. احتجاج او برانصار آن بود که «پیامبر(ص ) از قریش بود و خلافت نیز باید در قریش باشد و عرب جانشینی پیامبر (ص) را در غیر قریش نمی پذیرد». از این پس قوم عرب بر همگان ترجیح داده شد. هیچ غیر عربی حق سکونت در مدینه را نداشت. وصلت با غیر عرب امری ناخوشایند تلقی می شد. هنگامی که سلمان فارسی دختر عمر را خواستگاری کرد، عبدالله بن عمر خشمگین شد و از عمر و عاص خواست که به حیله او را منصرف کند و او نیز چنین کرد.به تدریج همان اختلافات و کشمکشهای دائمی گذشته میان قبایل رقیب - مضر و ربیعه - تجدید شد. غیر عرب حتی اگر اسلام می آورد. از حقوق شهروند مسلمان برخوردار نمی گشت و همچنان ناگزیر به پرداخت جزیه بود. غیر عرب لایق مقام خلافت شناخته نمی شد و با آنکه پیامبر (ص) فرموده بود مولای هر قومی از آن قوم محسوب می شود، از زمان خلیفه دوم که آمیختگیهای قومی روی داد، سیاست تبعیض نژادی کمابیش آغاز گردید. تنها علی (ع) بود که موالی را در عراق به خود نزدیک کرد. با روی کار آمدن بنی امیه تعصبات جاهلی عرب بیش از پیش جلوه نمود. به واسطه فتوحات اسلامی و زیادی اسیران و بردگانی که به عنوان هدیه وارد قلمرو اسلام می شدند شماره موالی روبه فزونی نهاد. بنی امیه نسبت به موالی بسیار سخت می گرفتند، کارهای دشوار را به ایشان واگذار می کردند و در عین حال به تحقیر با آنان رفتار می نمودند. با افزایش تعدادشان معاویه تصمیم گرفت شماری از آنها را کشته و تعدادی را نگه دارد که البته احنف بن قیس او را منصرف کرد.
همچنین معاویه طی نامه ای به «زیاد» عامل خود در عراق نوشت: با عجمها و غلامهایی که تسلیم می شوند، به روش عمر بن خطاب عمل کن. خواری و ذلت آنها در این است که اعراب بتوانند از آنان زن بگیرند وارث ببرند اما آنها از این حقوق محروم باشند و سهم ایشان از بیت المال کمتر از عرب باشد. در جنگها آنها را پیشاپیش بفرست تا راه را آماده کنند و درختها را از سر راه بردارند. آنان را از امامت جماعت و حضور در صف مقدم نماز منع کن. هیچ یک از مرزهای مسلمین را به ایشان مسپار و آنان را فرماندار هیچ شهری مکن. غیر عرب نباید قضاوت و حکمرانی مسلمین را در دست بگیرد. این شیوه و سیرت عمر درباره اینان بود و جزایش از امت محمد به ویژه بنی امیه بهترین جز است. اگر مولایی زن عرب می گرفت حاکم محل، آن زن را طلاق می داد، چنان که برای اعراب بنی سلیم در روحاء این اتفاق افتاد. همچنین هنگامی که امام سجاد (ع) کنیزکی را آزاد کرد و به عقد خود در آورد، مورد انتقاد و طعن شدید عبدالملک بن مروان قرار گرفت. این همه نشان دهنده ی آن است که پس از پیامبر (ص) به ویژه از عصر امویان، جاهلیت نخستین بازگشتی دوباره نمود. با فاصله گرفتن جامعه از ارزشهای اسلامی و بازگشت تدریجی سنن جاهلی، نمودهای دیگر آن نیز پدیدار گشت. از جمله ی این نمودها، تحقیر و خوارداشت زن بود.
خصایص جامعه ی عصر جاهلیت در رابطه با زنان
اعراب جاهلی برای زن ارزش و مقامی قائل نبودند. محققان ایام مقارن با ظهور اسلام را بیشتر دارای خصایص جامعه ی پدر سالار دانسته اند.آیات قرآن نیز نشانگر وضعیت اسف بار زن در این روزگار است. سنت قساوت آلوده ی وأد (زنده به گور کردن دختران) در میان بسیاری از قبایل عرب رواج داشت. «هشام کلبی» کتابی مستقل با عنوان الموؤدات - دختران زنده به گور شده - داشته که نشانگر تداول این سنت در میان عرب بوده است. گویند «صعصعه بن ناجیه» جد «فرزدق» به تنهایی حدود سیصد دختر را از زنده به گورشدن نجات داد، که این خود نیز شاهد دیگری بر رواج وأد و عدم محدودیت این سنت در میان قبیله ای خاص بوده است. گاه مردان با شنیدن خبر تولد دختر، خانه و زندگی را ترک می کردند. «ابوحمزه الضبی» هنگامی که همسرش دختری به دنیا آورد، دیگر به خیمه او نرفت و روز و شب را در خانه همسایه به سر می کرد. روزی از کنار خیمه همسرش می گذشت که شنید مادر برای دختر خود چنین می خواند:
مالابی حمزه لایأتینا یظل فی البیت الذی یلینا *** غضبان ألانلد البنینا تالله ما ذلک فی ایدینا
و انما نأخد ما أعطینا و نحن کالارض لزارعینا *** ننبت ما قد زرعوه فینا
پس بر سر عقل آمده و وارد خیمه شد و زن و فرزند را بوسید. در هنگام تولد دختر به تهنیت به پدر می گفتند: خداوند از ننگ او در امانت بدارد، هزینه ای او را کفایت کند و قبر را دامادت نماید. در این دوران زن شخصیت حقوقی نداشت و به منزله ی شی ء و کالایی بود که جزء لاینفک دارایی شوهر یا پدر خویش به شمار می رفت .عرب برای زن هیچ گونه حق و حرمتی قائل نبود از جمله شواهد این امر محرومیت ایشان از ارث و حتی حق الارث بودن آنان ،انواع ازدواجهای اجباری ،تعدد زوجات به نحوی بی حد و شرط، وجود اقسام طلاقهایی که اسلام از آن با عنوان «ضرار» یاد کرده و... می باشد. اعراب جاهلی نسبت به زن دیدگاهی منفی داشتند. ضرب المثلهای رایج در یک جامعه نشان دهنده ی فرهنگ آن جامعه می باشد. زن در میان عرب جاهلی به مکر و کید شناخته می شد و به مار مثل زده می شد. اندیشه و فکر زن، سست و ضعیف، و نظر خواهی و مشاوره با وی نشانه ی حماقت بود: «من الحمق الاخذ برأی المرأه»، و چون می خواستند به سست رأیی فردی مثل بزنند، آن را به «رأی النساء» تشبیه می نمودند. دستورالعمل «شاوروهن و خالفوهن» که بعدها در عصر رجعت جاهلیت، حتی گاه به پیامبر (ص) نسبت داده می شد، در میان ایشان معمول بود. زن مظهر بی وفایی و بی مهری بود و اعتماد را نمی شایست. در لجاجت نیز چنان بود که می گفتند: «زن از کاری نهی نمی شود مگر آنکه آن را انجام می دهد». با ظهور اسلام زن از مقام و موقعیتی والا برخوردار گردید. 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  9  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بازگشت افکار و سنتهای جاهلی پس از رحلت پیامبر (ص(