اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مبانی نظری تحقیق انگیزش پیشرفت تحصیلی

اختصاصی از اس فایل مبانی نظری تحقیق انگیزش پیشرفت تحصیلی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبانی نظری تحقیق انگیزش پیشرفت تحصیلی


مبانی نظری تحقیق انگیزش پیشرفت تحصیلی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهش
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:34

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

سازه ی انگیزش پیشرفت تحصیلی در مدرسه به رفتارهایی که به یادگیری پیشرفت مربوط است ، اطلاق می شود (هوسن ، 1994)

رویکردهای زیادی برای تعریف انگیزش پیشرفت تحصیلی وجود دارد ، بعضی از رویکردها به انگیزش های مربوط به موفقیت به طور عام می­پردازند . یکی از آن­ها ، رویکرد هدف­هاست. رویکرد هدف­ها براساس انگیزش های سازگارانه و ناسازگارانه پدید آمده است (ایمز،1994).

تحقیقات در این زمینه این رویکرد نشان داده است ، کودکانی که توانایی های یکسانی دارند ، در برابر مشکلات آموزشی و یادگیری ، پاسخ­های متفاوتی می­دهند ، بعضی از افراد با وجود توانایی­های سطح بالا با این دشواری­ها به گونه­ی مواجه می­شوند که به نظر می­رسد توانایی اندکی دارند و از این که تلاش­هایشان به موفقیت نمی­رسد ، ناامید می­شوند ، گاهی در قالب الگوی درماندگی آموخته شده آن را تفسیر می­کنند که ناسازگارانه است ، زیرا در مقابل رسیدن کودکان به اهداف ارزشمند و بالفعل کردن توانایی­های درونی آن­ها مانع ایجاد می کند .در مقابل ، گروهی مشکلات را به گونه ی می بینند که می توانند بر چالش هایی که بر سر راه شان هست غلبه کنند ، از مشکلات ناراحت نمی شوند ، حتی در وجودشان احساس لذت از غلبه نمودن بر چالش پدید می­آید . آن­ها توجه خود را به تغییر دادن راهبردها با حداکثر تلاش متمرکز می کنند و سطوح حل مسئله خود را غنی تر می کنند . این واکنش ها را پاسخ هایی با جهت گیری تسلط می نامند (ایمز، 1994).

پژوهشگران انگیزش پیشرفت تحصیلی را مربوط به دو طبقه از اهداف می دانند : اهداف عملکردی و اهداف یادگیری (دوئیک ،1998). دوئیک (1998) در نظریه هدف – محوری خود پیش بینی می کند ، رفتار افراد با سوگیری­های متفاوت در دست­یابی به اهداف، به ادراک آنان از توانایی­هایشان بستگی خواهد داشت.

دوئیک (1998) اشاره می­کند در اهداف عملکردی، هدف، عملکرد و کفایت است و دانش­آموزان موفقیت­ها را به عنوان ملاک کفایت خویش می دانند . در اهداف یادگیری ، هدف ، یادگیری و تسلط بر کفایت است. در این حالت افراد به دنبال هدف های دیگری هستند و در جستجوی فعالیت جدید و افزایش کفایت خود تلاش می کنند. به عبارت دیگر ، دانش آموزانی که اهداف عملکردی را مد نظر دارند ، در ابتدا علاقه مند به اکتساب ارزشیابی های مثبت از توانای هایشان هستند ، سعی می کنند تا از موارد منفی اجتناب کنند ، این افراد ترجیح می دهند ارزشیابی مثبتی در یک تکلیف آسان تر به دست آورندتا این که احتمال ارزشیابی منفی در تکلیفی مهم تر و چالش انگیزتر را بپذیرند.

اما دانش­آموزان دارای اهداف یادگیری، ابتدا متوجه کسب مهارت­های جدید یا گسترش دانش خود هستند، حتی اگر مستلزم داشتن خطاهایی در این راه باشند ، لذا ضروری است که با انجام پژوهش هایی علمی مهم ترین همبسته های انگیزش پیشرفت تحصیلی شناسایی و سهم نسبی هر یک از آن ها در تبیین انگیزش پیشرفت تحصیلی مشخص گردد.در دایره المعارف تعلیم و تربیت ، هوسن و دیگران (1994) انگیزش پیشرفت تحصیلی را بیشتر به آن بعدی از انگیزش منحصر می دانند که انگیزش درونی دانش آموز نامیده می شود . انگیزش درونی یک حالت روان شناختی است و هنگامی حاصل می شود که انسان خود را دارای کفایت لازم و خود کنترلی بداند . خودکنترلی به دو بخش تقسیم می شود : فرصت کنترل یا فرصتی که به دانش آموز داده می شود تا برای امور تحصیلی خود تصمیم بگیرد و توانایی کنترل یا احساس کفایتی که دانش آموز در موقعیت باید داشته باشد تا بتواند بر آن اساس اقدام کند.

2-1-2-پیشرفت

پیشرفت ،میل به انجام دادن خوب کارها متناسب با معیار برتری است . این نیاز،افراد را برای جستجو کردن "موفقیت در رقابت با معیار برتری"با انگیزه می کند.(مک کللند ،1953)

واکنش هیجانی افراد هنگامی که با معیارهای برتری مواجه می شوند ،تفاوت دارد . افراد دارای نیاز زیاد به پیشرفت عموما با هیجان گرایشی (مانند امید) و رفتار گرایشی پاسخ می دهند ، در حالی که افراد دارای نیاز کم به پیشرفت (ترس زیاد از شکست) عموما با هیجان اجتنابی (مثل اضطراب) و رفتار اجتنابی واکنش نشان می دهند. (همان)

انگیزه پیشرفت  عبارت است از نیروی انجام دادن خوب کارها نسبت به استانداردهای عالی. دیوید مک للند و جان اتکسنیون که ماهیت انگیزش پیشرفت را در چهل سال اخیر مطالعه کرده‌اند نیاز پیشرفت را اینگونه تعریف می‌کنند. جستجو کردن موفقیت در رقابت با استانداردهای عالی شخص با انگیزش پیشرفت نیرومند می‌خواهد در برخی از تکالیف چالش انگیز موفق شود.

بنابراین، افراد دارای نیاز زیاد به پیشرفت، تکالیف نسبتا دشوار را انتخاب می کنند ، فورا به تکالیف پیشرفتی می پردازند در تکالیف نسبتا دشوار تلاش بیشتری به خرج می دهند و عملکرد بهتری دارند ، در صورت رو به رو شدن با مشکلات استقامت می کنند و مسئولیت موفقیت ها و شکست ها را می پذیرند.

طبق مدل پیشرفت کلاسیک اتکینسون ، گرایش در برابر اجتناب رفتاری حاصل ضرب نیاز فرد به پیشرفت ، احتمال موفقیت ، و مشوق موفقیت (یعنی ،Ts=Ms*Ps*Is) و ترس فرد از شکست ،احتمال شکست ،و مشوق اجتناتب از شکست است (یعنی Taf=Maf*Pf*If). این فرمول در موقعیت هایی مانند تکالیف نسبتا دشوار ، رقابت و کارفرمایی، رفتارهای گرایشی در برابر اجتنابی را نسبتا خوب پیش بینی می کند.(همان)

2-1-3-اهداف پیشرفت

سه نوع هدف پیشرفت وجود دارد : 1 – عملکردی – گرایشی 2 – عملکردی – اجتنابی 3 – تسلط

نیاز به پیشرفت ، پذیرفتن هدف های عملکردی – گرایشی را پیش بینی می کند ، ترس از شکست ، هدف های عملکردی – اجتنابی را پیش بینی می کند و انتظارات شایستگی ، هدف های تسلط را پیش بینی می کنند . هدف های تسلط و عملکردی – گرایشی عموما با پیشرفت و نتایج مثبت ارتباط دارند ، در حالی که هدف های عملکردی – اجتنابی چنین نیستند.(ایمز،1984)

 


دانلود با لینک مستقیم


مبانی نظری تحقیق انگیزش پیشرفت تحصیلی

دانلود تحقیق کامل درمورد اهداف تحصیلی و آموزشی

اختصاصی از اس فایل دانلود تحقیق کامل درمورد اهداف تحصیلی و آموزشی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد اهداف تحصیلی و آموزشی


دانلود تحقیق کامل درمورد اهداف تحصیلی و آموزشی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 19

 

تحصیل و آموزش برای برآوردن اهداف مشخصی صورت می‌پذیرد. اهداف تحصیلی و آموزشی زمانی تحقق می‌یابد که ابزارهای آن به درستی پیش‌بینی شده باشند و به درستی به کار گرفته شوند. ارزشیابی ابزاری مناسب و اثربخش برای فعلیت بخشیدن به اهداف آموزشی تلقی می‌شود که با به کارگیری ‌آن می‌توان میزان کارآیی برنامه‌ها و تحقق اهداف را سنجید و بر اساس آن برنامه را تقویت یا ترمیم نمود و یا احیاناً تغییر داد. اما ارزشیابی چیست؟ چه جایگاهی دارد؟ تقسیمات آن کدام است؟ با چه موانعی رو به رو است؟ و چگونه می‌توان مدلی از ارزشیابی را ارائه نمود که کارآمد و مؤثر باشد و بتواند برآورنده اهداف آموزشی و برآوردکننده میزان پیشرفت باشد؟

درباره مفهوم ارزشیابی اتفاق رأی وجود ندارد، چنانکه در بسیاری از مقولات علوم انسانی این عدم اتفاق، پدیده‌ای است که به پیچیده شدن مباحث و دشواریابی آن یا مجادلات دامنه‌دار وکم‌فایده دامن زده است. در هر صورت برخی از تعاریف عرضه شده را که مشهورترند برمی‌شمریم: اما قبلاً گفتن این نکته ضرورت دارد که برخی از تعاریف ارایه شده، ارزشیابی به معنای عام را بیان می‌دارد (تعاریف1و2) و برخی دیگر به صورت ضمنی یا صریح، ارزشیابی تحصیلی را مورد توجه قرار می‌دهد (تعاریف3و4). اما تعاریف ارائه شده:

  1. در کلی‌ترین سطح، ارزشیابی را به "سنجش شایستگی"1 تعریف کرده‌اند.

اما این تعریف کمک زیادی در فهم دقیق معنای ارزشیابی به دست نمی‌دهد؛ زیرا دریافت و تعیین معنای دقیق دو واژه سنجش و شایستگی به فهم خواننده واگذار شده است.

  1. بر اساس تعریف دیگر "فرآیند استفاده از اندازه‌گیری در تصمیم‌سازی را ارزشیابی"2 گویند؛ یعنی ارزشیابی بر دو پایه استوار است؛ اندازه‌گیری و تصمیم‌سازی، در واقع زمانی فرآیند آموزشی به انجام می‌رسد که از یک سو مبتنی بر داده‌ها و مشاهدات قابل اندازه‌گیری باشد و از سوی دیگر تصمیم‌ آموزشی بر آن مبتنی گردد.
  1. ارزشیابی عبارت است از "فرآیند تعیین میزان تغییرات در رفتارهایی که واقعاً صورت گرفته است" این تعریف بر دو مسأله اساسی تأکید دارد.

اول آنکه ارزشیابی باید رفتارهای فراگیر را اندازه‌گیری نماید؛ زیرا ایجاد تغییر در رفتارها مقصود هدف‌های آموزشی است.

دیگر آنکه ارزشیابی باید بیش از یکبار صورت گیرد؛ زیرا تغییر رفتارها در طول زمان میسر است و برای اندازه‌گیری آن به ارزشیابی مستمر نیاز است.3

  1. ارزشیابی پیشرفت تحصیلی عبارت است از: "فرآیندی منظم برای تعیین و تشخیص میزان پیشرفت یادگیرندگان در رسیدن به هدف‌های آموزشی".

منظور از فرآیند منظم آن است که ارزشیابی باید طبق برنامه و روال منظم انجام گیرد از این رو مشاهدات بی‌نظم و ترتیب از رفتار فراگیران را نمی‌توان ارزشیابی نامید.

مقصود از گنجاندن "هدف‌های آموزشی" در تعریف، آن است که در ارزشیابی، هدف‌های ‌آموزشی حتماً باید از پیش تعیین شده باشند و ارزشیابی بر آن هدف‌ها مبتنی گردد.4

به نظر می‌رسد که تعریف اخیر معطوف به ارزشیابی تحصیلی و کاربردی است! زیرا اولاً با آوردن قید منظم، فرآیند ارزشیابی قاعده‌مند، قانون‌پذیر و منضبط نشان داده شده است و ثانیاً با یادآوری هدف‌های آموزشی مشخص شده است که ارزشیابی باید پیگیر میزان پیشرفت هدف‌یابی باشد که در آموزش گنجانده شده است و امر آموزش برای تحقق آن هدف‌ها صورت می‌پذیرد.

ضرورت ارزشیابی

آموزش بدون ارزشیابی و بازخورد، ‌امری عقیم و ناکامیاب است. معلمی که به جایگاه ارزشیابی، اعتقادی ندارد درس را برای آموختن فراگیران ارائه و بیان نمی‌کند، بلکه چون وظیفه‌ای بردوش او نهاده شده است، آن را انجام می‌دهد و به پیامدهای آن چندان نمی‌اندیشد. اما ارزشیابی، جانمایه و مرکز هرگونه تصمیم‌گیری آموزشی است؛5 یعنی اطمینان از معنادار بودن یادگیری6 و برانگیختن فراگیران و انجام درست تدریس جز با ارزشیابی امکان‌پذیر نخواهد بود: از این رو تایلر معتقد است ارزشیابی مؤثرترین وسیله یادگیری است.7

برخی ضرورت ارزشیابی را از منظر دیگری مورد توجه قرار داده‌اند:

الف- ارزشیابی برای استادان ضرورت دارد، زیرا استادان در برنامه‌ریزی تدریس و تصمیم‌گیری در جریان فعالیت‌های آموزشی به داشتن اطلاعات فراوان در زمینه آمادگی و پیشرفت تحصیلی فراگیران نیازمندند و ارزشیابی می‌تواند چنین اطلاعاتی را در اختیار آنان قرار دهد.8

ب- ارزشیابی برای فراگیران نیز ضرورت دارد؛ زیرا در بهبود یادگیری آنان تأثیر مستقیم دارد. بنابراین اگر ارزشیابی به نحو مطلوب صورت پذیرد:

  1. برای یادگیری مؤثر دانشجویان ایجاد انگیزه می‌نماید.
  1. نارسایی یادگیری دانشجویان و جنبه‌های مثبت و منفی آن را نشان می‌دهد.
  1. اگر مستمر باشد، باعث مرور دائمی آموخته‌ها خواهد شد.9

تقسیمات ارزشیابی تحصیلی

ارزشیابی در یک تقسیم‌بندی کلی دو صورت دارد: مستمر و مقطعی.

  1. ارزشیابی مستمر بر آن نوع ارزشیابی اطلاق می‌شود که معلم و استاد به طور مستمر در کلاس انجام می‌دهد.
  1. ارزشیابی مقطعی عکس آن است و به هنگام امتحانات نهایی (پایانی) و کنکور انجام می‌گیرد.10

ارزشیابی مستمر خود دارای تقسیماتی است که عبارتند از:

الف- ارزشیابی تشخیصی: این نوع ارزشیابی در جریان تدریس به کار می‌رود و برای تشخیص مشکل صورت می‌پذیرد. یعنی برای تشخیص این نکته که چرا فراگیران در یادگیری مشکل دارند.11

ب- ارزشیابی مرحله‌ای: این نوع ارزشیابی نیز در جریان تدریس اتفاق می‌افتد و بدین منظور طراحی شده است که استاد تدریس خود را تنظیم و فراگیران را برای رسیدن به اهداف آموزشی کمک نماید. به عنوان نمونه تکلیف شبانه در مقاطع ابتدایی ابزاری برای ارزشیابی مرحله‌ای است.12

ارزشیابی مستمرکه در طول سال تحصیلی انجام می‌گیرد، با نام ارزشیابی تکوینی نیز شناخته شده است.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد اهداف تحصیلی و آموزشی

تحقیق در مورد عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان


تحقیق در مورد عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه51

عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

   کارشناسان علوم مختلف راجع به تعلیم و تربیت و آثار مترتب بر آن از دیرباز سخن گفته، هریک به گونه ای دیدگاه های خود را بیان داشته اند زیرا در چند دهه اخیر پیشرفت و موفقیت های علمی قابل توجهی در پرتو سرمایه گذاری در زمینه تعلیم و تربیت و توجه وافر به فرآیند اهمیت و جایگاه آن صورت گرفته است.

    از این طریق بسیاری از کشورها از مرحله توسعه نیافتگی عبور کرده، استانداردهای زندگی را به طور مداوم افزایش داده اند زیرا تربیت فرزندان سالم، جامعه سالم می خواهد، لذا در میان عناصر گوناگون تربیت و چگونگی درهم آمیزی این عناصر یعنی: مدرسه، خانه و جامعه برای دستیابی به مقاصد از پیش تعیین شده، نیاز به بررسی دقیق ارتباط بین آنان ملاحظه می شود.
    بنابراین در مقاله حاضر سعی شده با استناد به دلایل علمی معتبر، ارتباط این عناصر به طور مختصر بیان شود. امید است با توکل به خداوند متعال بتوانیم گوشه ای از رسالت فرهنگی خود را هرچند ناچیز ادا نماییم؛

    عملکرد عالی مدارس مرتبط با خانواده و جامعه: مدارسی که در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان موثرند از سه الگوی زیر پیروی می کنند؛

    الف- ایجاد تمرکز براساس روابط هماهنگ میان دبیران، خانواده و جامعه

    ب- درک و توجه به نیازهای هر خانواده با در نظر گرفتن تفاوت های فرهنگی

    ج- پایه ریزی تفکر همکاری، جهت تقسیم مسئولیت ها بین خانواده و مدرسه

    سازماندهی تلاش های خانواده و جامعه باعث رشد و تعالی مدارس می شود. (علی رغم) روش سنتی که هدف والدین از همکاری با مدرسه تنها بهبود نمرات دانش آموزان بوده و بس، اکنون این نوع همکاری که پا از چارچوب مدارس فراتر نهاده به تعامل میان مدرسه، خانواده و جامعه منجر می شود و هدف آن اصلاح عملکرد ضعیف مدارس، سازماندهی جامعه و تمرکز بر مهارت اجتماعی خانواده می باشد مطالعات اخیر نشان می دهد که تغییرات اساسی در مدارس موجب تحول جامعه نیز می شود. چند نمونه از این دگرگونی ها به قرار زیر است؛

    1- ارتقای تسهیلات در مدارس

    2- بهبود وضعیت سرپرستی و پرسنل مدارس

    3- آماده کردن برنامه های آموزشی با کیفیت بالا برای دانش آموزان

    4- فراهم نمودن منابع و برنامه های جدید برای توسعه دوره آموزشی و تدریس

    5- ارائه برنامه منسجم به دانش آموزان در اوقات فراغت بعد از مدرسه
    در نهایت والدینی که فرزندانشان در چنین مدارسی تحصیل می کنند، از آنها انتظار دارند که خوب درس بخوانند و برای ورود به دانشگاه و مراحل تحصیلی بالاتر تلاش کنند. همکاری خانه و مدرسه هم سبب ارتقای تحصیلی دانش و کاهش موانع می شود. در بسیاری از جوامع، خانه و مدرسه با هم ارتباطی ندارند. دلایل بسیاری برای این عدم ارتباط وجود دارد .گاهی اوقات والدین از حضور در مدرسه احساس خوشایندی ندارند. اغلب برنامه های شغلی اولیا، مشکلات خانوادگی، نداشتن تحصیلات و فرهنگ مناسب موجب این قطع رابطه می شود. از یک طرف اولیایی که در کودکی با مدرسه مشکل داشته و به آن اعتماد نداشته اند، این حس را به فرزند خود منتقل کرده و باعث تنش میان دانش آموز و مدرسه می شوند .از طرف دیگر بعضی از مدارس نیز علاقه ای به حضور والدین در مدرسه ندارند و روی خوش به آنها نشان نمی دهند و از والدین برای شرکت در فعالیت های مدرسه دعوت نمی کنند. این عدم ارتباط سبب تنها ماندن دانش آموزان و بیگانگی آنها با مدرسه می شود .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

عوامل موثر و روش های مقابله با افت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی

اختصاصی از اس فایل عوامل موثر و روش های مقابله با افت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

عوامل موثر و روش های مقابله با افت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی


عوامل موثر و روش های مقابله با افت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عنوان:عوامل موثر و روش های مقابله با افت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی

نوع فایل:ورد قابل ویرایش

تعداد صفحه:69

قیمت:5000 تومان

دانلود و خرید به صورت آنلاین

پشتیبانی در صورت هر گونه مشکل

به همراه فهرست کامل:چکیده،مقدمه...نتیجه گیری و منابع

فهرست مطالب

عنوان

صفحه

چکیده

5

مقدمه

7

علل افت تحصیلی

8

عمد ه ترین د لایل افت تحصیلی

9

 راه های کاهش افت تحصیلی

9

 خسارت های ناشی از افت تحصیلی

11

عوامل مؤثردر افت تحصیلی و شیوه های مقابله با افت تحصیلی

12

شیوه های مقابله با افت تحصیلی

15

عمد‌ه‌ترین د‌لائل افت‌ تحصیلی

19

علل مدرسه ای

35

 افت تحصیلی دانش‌آموزان ابتدایی

37

مطالعه صحیح

39

نقش خانواده و اجتماع

40

شناسایی و رفع عوامل افت تحصیلی دانش‌آموزان‌

41

علل فردی:

43

علل آموزشی

45

عوامل دیگر افت تحصیلی

45

برای تقویت حافظه

46

چه علت هایی برای افت تحصیلی وجود دارند؟

47

علل روانی موثر در افت تحصیلی شامل چه مواردی است؟

47

آیا مشکلات خانوادگی هم می تواند سبب بروز افت تحصیلی شود؟

48

 مبانی روانشناختی

48

  عمده‌ترین دلائل افت تحصیلی

51

راه‌های کاهش افت‌ تحصیلی

52

افت تحصیلی در عصر دانایی

55

منظور از افت تحصیلی چیست؟

57

        عوامل موثر بر افت تحصیلی:

58

نتیجه گیری

67

منابع

69

 

 

 

چکیده

افت تحصیلی یکی از موضوعاتی است که شاید همه دانش آموزان در طول سالهای تحصیل خود با آن دست و پنجه نرم کرده باشند.

گاهی اوقات افت تحصیلی از عوامل درونی نشات می گیرد و گاهی نیز عوامل محیطی دارد. اقتصاد بیمار ، تدریس بد ، وابستگی به کمکهای آموزشی خارج از مدرسه ، بیماری ، سرخوردگی های اجتماعی و خانوادگی و... از جمله عواملی هستند که هر کدام در افت تحصیلی دانش آموزان نقش بسزایی دارند.

یکی از دلایل عمده افت تحصیلی مخصوصا در دانش آموزان دوران دبستان وابستگی آنها به والدین است. مثلا وابستگی ای که در دوران ابتدایی بین والدین و فرزندان شکل می گیرد و وقتی آن نیروی کمکی به هر شکلی یا علتی نتواند دیگر به آنها کمک کند آن وقت زمینه افت تحصیلی در فرزند شما به وجود می آید. از آنجا که وابستگی به مرور زمان شکل می گیرد قطع وابستگی نیز باید در طول زمان صورت بگیرد. کودک شما باید روزی روی پای خود بایستد و بتواند تکالیفش را به تنهایی انجام دهد ، ولی عادت دادن او به این که همیشه کسی ، دوستی یا قوم و خویشی است که در دروس مدرسه به آنها کمک کند این تفکر که همیشه کسی برای تکیه کردن وجود دارد را در ذهن او تقویت می کند و سرانجام با از بین رفتن این تکیه گاه تحصیلی نشانه های افت تحصیلی در کارنامه فرزند دانش آموز شما جلب توجه می کند.

این به این معنی نیست که اصلا به دانش آموزان خود کمک نکنید بلکه هدف شما از کمک باید این باشد که او را در شرایطی قرار دهید که اگر ضعفی دارد روی پاهای خود بایستد. البته اگر شما به طور ناخواسته کودک تان را به خود وابسته کرده باشید با اولین تلاش نمی توانید شرایط لازم را برای داشتن استقلال تحصیلی در او به وجود بیاورید و حتی ممکن است قطع کمکهای آموزشی شما سبب افت تحصیلی موقت فرزند دانش آموزتان شود، ولی این دوره مدت زیادی به طول نخواهد انجامید ؛ البته شما باید زمان مناسبی را برای قطع کمکهای آموزشی خود انتخاب کنید. برای مثال در جریان امتحانات نباید یکدفعه پشت فرزند خود را خالی کنید.

بهترین زمان برای این کار وقتی است که امتحانات جدی در پیش روی فرزند دانش آموز شما وجود ندارد. اگر والدین ، فرزندان خود را به جای یادگیری در مدرسه به یادگیری در محیط خانه وابسته کنند برای همیشه معلول یک علت بزرگ باقی خواهند ماند.

افت تحصیلی به معنای دقیق آن ، زمانی است که فاصله قابل توجهی بین توان و استعداد بالقوه و توان بالفعل فرد در فعالیتهای درسی و پیشرفت تحصیلی مشهود باشد . گرچه این تعریف می تواند همه کسانی را که به دنبال شکستهای پی در پی تحصیل ، از تحصیل عقب مانده و عمدتاً به اصطلاح تجدید یا مردود شده اند  را در بر گیرد اما مفهوم افت تحصیلی صرفاً در رفوزگی و تجدیدی خلاصه نمی شود و می تواند شامل هر دانش آموز و دانشجویی شود که اکتسابهای آموزشگاهی و پیشرفت دانشگاهی او کمتر از توان بالقوه و حد انتظار اوست . لذا بر اساس این تعریف دانش آموزان تیزهوش نیز ممکن است دچار افت تحصیلی و کم آموزی بشوند .

 

 

کلید واژه ها: علل افت تحصیلی، افت تحصیلی، دانش آموزان، ،دوره ابتدایی، راهکارها

 


دانلود با لینک مستقیم


عوامل موثر و روش های مقابله با افت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی

دانلود تحقیق کامل درمورد نقش عملکرد تحصیلی در اعتماد به نفس

اختصاصی از اس فایل دانلود تحقیق کامل درمورد نقش عملکرد تحصیلی در اعتماد به نفس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد نقش عملکرد تحصیلی در اعتماد به نفس


دانلود تحقیق کامل درمورد نقش عملکرد تحصیلی در اعتماد به نفس

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 32

 

نقش عملکرد تحصیلی در اعتماد به نفس

موفقیت یا شکست تحصیلی همانطور که از عوامل مختلفی چون نظام آموزشی، سازمان مدرسه و عوامل آن چون کتاب، معلم، مدیر و نیز خانواده و ویژگیهای شخصی و فردی دانش آموزان ریشه می گیرد آثار و پیامدهای مختلفی را نیز در ابعاد اجتماعی و فردی بر جای می گذارد. موضوع این مقاله بررسی پیامدهای فردی و روانشناختی موفقیت یا شکست تحصیلی در روحیه و عزت نفس دانش آموزان است. باهم می خوانیم.
عزت نفس کودک قبل از هر چیز ابتدا در محیط زندگی اش پی ریزی می شود اما در مدرسه و کلاس درس است که نسبت به توانایی های خود و اینکه چگونه پیشرفت کند آگاهی می یابد. به طور معمول یک کودک تا سن ۱۸ سالگی حدود ۵ هزار ساعت از وقت خود را در مدرسه می گذراند و طی این مدت عقاید یا عادات خاصی کسب می کند.
نحوه آموزش کودکان بسیار مهم تر از چیزی است که باید بیاموزند. نگرش کودک نسبت به یادگیری و مخصوصاً توانایی هایش اثر بسیار مهمی روی اعتماد به نفس و در نتیجه آینده اش دارد بنابراین توجه و نوع رفتار والدین و معلم های مدرسه در این زمینه از اهمیت خاصی برخوردار است.
هدف از یادگیری
داشتن تصور خوب از خود نیاز طبیعی هر کودک است و برای برآورده شدن این نیاز، کودک باید به این باور برسد که می تواند کارها را به خوبی و با موفقیت انجام دهد. اما مفهوم موفقیت و شکست پیچیده است و با نگرش های متفاوتی بررسی می شوند. در یک کلاس درس خوب والدین باید انتظار داشته باشند که کودک شان پنج چیز اساسی زیر را بیاموزد:
۱ _ به دقت انجام دادن کارها و یادگیری مهم است.
۲ _ برای موفق شدن معیارهایی در نظر بگیرد بدین معنا که مفهوم درست انجام دادن کارها را درک کند و بتواند قضاوت کند که تا چه اندازه کارهایش را به خوبی انجام می دهد.
۳ _ باید چه انتظاری از خود داشته باشد و نسبت به توانایی هایش مثبت فکر کند.
۴ _ موفقیت و پیشرفت را نتیجه مستقیم تلاش و پشتکار خود بداند.
۵ _ و اینکه موفقیت های فردی اش ارزش اجتماعی دارند.
در مدرسه وجود تکالیف و برنامه های متفاوت و رقابت بین کودکان و ارزیابی مداوم آنها آگاهی کودک را نسبت به توانایی هایش افزایش می دهد و او را نسبت به قضاوت های دیگران نگران می کند. با روش های زیر می توانیم او را حمایت کنیم و اجازه ندهیم این ویژگی های مدرسه روحیه او را تضعیف کند:
۱ _ به او بقبولانیم که موفق شدن در مدرسه تلاشی جالب و هیجان انگیز است نه صرفاً محک زدن تواناهایی او.
بیشتر کودکان وقتی تصور می کنند مجبورند توانایی های خود را ثابت کنند نگران می شوند و ما نباید آنها را در اینگونه موقعیت ها قرار دهیم. مثلا، به جای اینکه به او بگویید: «ببینم در ریاضی چقدر مهارت داری» (که در این حالت کودک احساس می کند تحت بررسی موشکافانه ای قرار گرفته است) بگویید: «چرا این مسائل ریاضی را امتحان نمی کنی؟» (بدین وسیله این پیام را به کودک می رسانید که فعالیت های متفاوت، توانایی های ذاتی نیستند بلکه آنها را باید آزمود.)
۲ _ هرگز استعداد یا توانایی کودک را به طور کلی مورد قضاوت قرار ندهید.
باید از برچسب زدن روی توانایی های کودک مان بپرهیزیم (مثلا، «در خواندن ضعیف است.» یا «در فهم ریاضی کند است» یا «در ورزش دست و پا چلفتی» است.)
و برای اینکه تمایل به یادگیری در کودک را زنده نگهداریم باید به او بیاموزیم چگونه توانایی های خود را مهار کند و درک کند با کمک تلاش و کوشش می تواند توانایی ها و استعدادهایش را توسعه بخشد. مثلا به جای اینکه بگویید: «فکر می کنم ریاضی کار تو نباشد.» یا «در خواندن استعداد ذاتی نداری.» (که بدین ترتیب فکر می کند در این موارد توانایی ندارد) بگویید: «به نظر می رسد این مسائل ریاضی برایت دردسرساز هستند.» یا «خواندن این متن مشکل است، مگر نه؟» (در این صورت کودک این پیام مشخص و ساده را دریافت می کند که صرفاً آن وظیفه یا کار خاص مشکل است.) پیام دیگری که دریافت می کند این است: «محدودیت های او دائمی نیستند و اگر چه همه توانایی هایش به بهره برداری نمی رسند اما با تلاش می تواند آنها را توسعه دهد.» وقتی کودکان استعداد را مهار شدنی بدانند در کسب اهداف شان موفق می شوند.
تشویق کودک به برگزیدن معیارهایی برای عملکردهایش
اغلب والدین تمایل دارند کودک شان را از هر نوع انتقادی حمایت کنند و یا تصور می کنند هر کاری که او انجام می دهد «محشر» است. این گونه تفکر نسبت به کودک او را عملا دلسرد کرده و از توانایی هایش در انتخاب معیارهای عملکرد درست می کاهد و به تدریج درخصوص مفهوم «خوب انجام دادن کارها» گیج می شود.
کودکان اغلب تلاش می کنند به بزرگسالان بفهمانند که دوست دارند ارزیابی صحیحی از کارشان بشود. آنها تا سن ۶ سالگی نسبت به تعاریف دیگران مخصوصاً اگر با احساس خودشان نسبت به واقعیت سازگار نباشد حساس هستند. ستایش های افراطی غالباً کودک را ناراحت می کند. مثلا وقتی پدر مایکل «هشت ساله» به او گفت: «تو نابغه هستی!» مایکل بسیار عصبانی شد _ کودک در این لحظه نگران می شود برای جلب توجه پدرش باید چه کارهای دیگری انجام دهد و این ستایش نامطمئن او را مضطرب می سازد. یا نوجوانی نه ساله، برای اینکه موافق ستایش والدینش از نحوه اسکی بازی اش نبود به جای اینکه با اسکی از کوه پایین بیاید غلت خورد. کودکی که ستایش های غیرواقعی از کارش می شود دیگر انگیزه ای برای تلاشی جدی ندارد. گاهی اوقات لازم است به کودک خود بگوییم: «کارت را خوب انجام دادی و با تلاش بیشتر می توانی آن را بهتر انجام دهی.» و فقط به او نگوییم: «کارت فوق العاده است!»
بعضی مواقع کودک نسبت به خوب انجام ندادن کاری آگاهی کامل دارد که در این گونه مواقع بهتر است پدر یا مادر به نارضایتی کودک بپیوندد و به او کمک کند تا با استفاده از این نارضایتی نقشه ای برای بهبود کار بکشد. بهترین ستایش کودک تشویق قضاوت خوب خودش است.
کودکان از سن ۴ یا ۵ سالگی نسبت به اینکه «که» هستند و چگونه باید باشند فکر کرده و معمولا خود را با دیگران مقایسه می کنند و آنها به کمک ویژه ای نیاز دارند تا در این قیاس ایمن بمانند. مخصوصا اگر حداقل دو مورد از گرایش های زیر را از خود بروز دادند:
۱ _ تمایلی به پذیرفتن کاری که برایشان مشکل است نداشته باشند.
۲ _ فقط به اهداف دور از دسترس و دست نیافتنی فکر کنند. (مثل صاحب مدال بازی های المپیک یا ستاره رسانه های گروهی شدن بدون اینکه واقعاً برای رسیدن به این اهداف گامی بردارند.)
۳ _ با لحنی تحقیرآمیز با دوستان خود صحبت کنند.
۴ _ فکر کنند که دوستان شان در هر کاری بهتر از او هستند.
۵ _ علاقه شان نسبت به مدرسه را از دست بدهند.
شما والدین می توانید به روش های زیر به کودک خود قوت قلب بدهید:
۱ _ عدم اعتماد به نفس او را بپذیرید.
ترس هایش را نادیده نگیرید و او را حمایت کنید. مثلا بگویید: «ممکن است بعضی روزها در مدرسه سخت بگذرد اما در آنجا افرادی هستند که به تو کمک می کنند و بعد از آن هم در خانه با یکدیگر می نشینیم و صحبت می کنیم.» پیام این است: «طبیعی است بعضی چیزها سخت باشد اما دشواری نشانه آن نیست که نتوانی از عهده کارهایت برآیی!»
۲ _ به او کمک کنید برای خود اهدافی روشن و دست یافتنی در نظر بگیرد.
وقتی کودک فکر کند کودکان دیگر از او جلوتر هستند ممکن است توجهی به توانایی های واقعی خود نداشته باشد. باید از او بخواهیم با توجه به توانایی هایش اهدافی در نظر بگیرد و برای دست یافتن به آنها برنامه ای دقیق داشته باشد.
۳ _ به او اطمینان بخشید که حتی وقتی نمی تواند چون ستاره ای بدرخشد باز هم با ارزش است.
می توانیم زمینه ای فراهم سازیم تا کودک لذت پیشرفت را با تلاش و حرکت خودش حس کند. مثلا: «ببین در این هفته مسائل ریاضی را چقدر بیشتر از گذشته درست حل کرده ای!» گفتن این جمله مؤثرتر است تا بگویید: «تو ریاضیدان بی نظیری هستی!»
کودکی که از هم سن و سال خود عقب می ماند برای ایمان آوردن به توانایی هایش به حمایت شما نیاز دارد:
۱ _ موضوع یا فعالیتی را بیابید که علاقه او را تحریک می کند.
۲- در کارها با او همیاری کنید و توانایی هایش را متذکر شوید و به او خاطرنشان سازید با وجود این که وظایفش سخت هستند آنها را چه قدر خوب می تواند انجام دهد. وقتی انجام دادن کاری به نظر کودک آسان بیاید ممکن است درک نکند آن کار واقعاً مشکل است.
۳- اصرار کنید آنها هنگام برخورد با موضوع یا فعالیت هایی که مشکل تر هستند به تلاش خود ادامه دهند.
اگر به او اجازه دهید تا روی موضوعات آسان متمرکز شود از مواجه شدن با مبارزات سخت و ناامیدکننده پرهیز می کند و یاد نمی گیرد برخی از ناامیدی ها را چگونه تحمل کرده و برای حل مشکلات خود تلاش کند.
نگاه کودک به موفقیت ها و شکست های خود
نحوه برخورد کودک با موفقیت و شکست در شکل گیری عزت نفس او بی اندازه مهم است. تنها موفق شدن نمی تواند در کودک اعتماد به نفس ایجاد کند. نگرش کودک نسبت به موفقیت ها و شکست هایش اعتماد به نفس او را ساخته و یا از بین می برد. واکنش های سازنده و یا زیانبخش دو جنبه متفاوت از «موفقیت» و «شکست» هستند:
۱- اولین جنبه همان تسلط کودک روی موفقیت یا شکست است. اگر کودک توانایی و تلاش خود را عامل موفقیتش بداند نسبت به آن احساس مسئولیت کرده و روی آن کنترل منطقی خواهد داشت. مثلاً اگر بازی ضعیفی را که انجام داده است در نتیجه تمرین کم بداند آنگاه می تواند تلاش کرده و آن را تغییر دهد.
۲- دومین جنبه از نگرش کودک نسبت به موفقیت ها و شکست هایش به «پایداری» یا «ناپایداری» مربوط می شود.
چنانچه کودکی امتحان انگلیسی اش را ضعیف داده و معتقد باشد در نتیجه حماقتش بوده است یا اصولاً «در درس انگلیسی خوب نیست» پس نگرش وی «نگرشی پایدار» است و چون به نظر وی استعداد طبیعی اش تغییرناپذیر است بنابراین اوضاع درسی اش نیز اصلاح نخواهد شد اما اگر فکر کند نمره ضعیفش به علت خوب نخواندن درس هایش است در آن صورت دارای «نگرشی ناپایدار» است پس برای او امکان تغییر وجود دارد و مثلاً دفعه بعد می تواند خود را برای امتحان بیشتر آماده ساخته و بهتر عمل کند. کودک در عین حال که توانایی ها و عملکردهایش را ارزیابی می کند باید دو چیز متفاوت را درک کند: اول این که توانایی هایش تغییرپذیر هستند و ممکن است بهتر یا بدتر شوند و دوم این که روی آنها کم و بیش کنترل دارد. با روش های زیر می توانید کودک را تشویق کنید نسبت به موفقیت یا شکست هایش واکنشی سازنده از خود نشان دهد:
۱- با او در مورد این که چرا نتوانسته است کاری را خوب انجام دهد صحبت کنید. به او کمک کنید تا دلایل موفقیت و شکست خود را درک کند. درک علت موفقیت ها به اندازه فهمیدن علت شکست مهم است. اگر کودک معتقد باشد «شانس آورده» که نمره ریاضی اش خوب شده است پس به توانایی خود اعتمادی ندارد. از طرفی اگر فکر کند به طور ذاتی باهوش یا با استعداد است و کارهایش را خوب انجام می دهد ممکن است تصور کند دیگر ضرورتی ندارد تلاش کند. تصور این که توانایی های طبیعی به کمک فرد می آیند تصوری زیانبخش است. مطمئن شوید کودکتان می فهمد تلاش او چه قدر در موفقیتش نقش دارد. مثلاً به او بگوئید: «از این که می توانی موقع امتحان حواس خود را کاملاً جمع کنی خوشحال هستم.»
۲- با کودک خود در مورد علت شکست در کاری صحبت کنید و به صحبت های او گوش دهید و از نظر عاطفی او را حمایت نمایید.به او کمک کنید درک کند که می تواند اوضاع را بهبود بخشیده و اصلاح کند.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد نقش عملکرد تحصیلی در اعتماد به نفس