اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله در مورد حضرت مهدی

اختصاصی از اس فایل مقاله در مورد حضرت مهدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد حضرت مهدی


مقاله در مورد حضرت مهدی

لینک پرداخت و دانلود:

فرمت فایل: word

تعداد صفحه:29

 

فهرست:

سیمای مهدی عج در آ‎یینه قرآن

در خصوصیات شخصی وعلایم مشخصه

در خصوصیات غیبت وزمان غیبت

نواب اربعه

دوران غیبت کبری

علائم تشریفی خاصه آن حضرت درهنگام قیام

آثار ومواریث انبیاء

کیفیت ظهور

در وقایع وعلامات یک یادو سال قبل از ظهور

فتنه های سال ظهور

یمانی وخراسانی وسفیانی

خدمتگزاری جمعی از زنان

 

اسم مبارک حضرت : محمد واین نام است که پیغمبر اکرم (ص) برای او گذارده وفرموده اسم او اسم من است وکنیه او کنیه من.

کنیه : کنیه مسلم حضرت ابوالقاسم وابوصالح نیز معروف است .

لقب : القاب حضرت بسیار است از جمله مهدی ، منصور ، قائم بامرالله ، حجه الله ، ولی الله ، صاحب الامر ، صاحب الزمان . المنتضم وبقیه الله .

پدر وسلسله آبا: الحسن العسگری بن علی الهادی بن محمد الجوادین علی الرضا بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقربن علی زین العابدین بن الحسین بن علی بن ابی طالب امیر المومنین (ع)

مادر : نرجس دختر یشوعا فرزند شمعون فرزند یعقوب فرزند اسحاق فرزند ابراهیم (ع) ولقب او ملیکه از آن جهت که شاهزاده بوده و به سوسن وصیقل به حکیمه نیز ملقب شده .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد حضرت مهدی

دانلود تحقیق ویژگی های حضرت مهدی (ع) و حکومت جهانی اش

اختصاصی از اس فایل دانلود تحقیق ویژگی های حضرت مهدی (ع) و حکومت جهانی اش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق ویژگی های حضرت مهدی (ع) و حکومت جهانی اش


دانلود تحقیق ویژگی های حضرت مهدی (ع) و حکومت جهانی اش

 

مشخصات این فایل
عنوان: ویژگی های حضرت مهدی (ع) و حکومت جهانی اش
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 28

این مقاله درمورد ویژگی های حضرت مهدی (ع) و حکومت جهانی اش می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله ویژگی های حضرت مهدی (ع) و حکومت جهانی اش می خوانید :


شناخت ظهور و بیان اوصاف امام عصر (عج)
   «امام ماه تابان و خورشید فروزانی است که پره ظلمت را می درد و اشعه تابناک نور هدایت را در همه جا می گسترد، در شدت تاریکی ها، در دل شهر ها ، در بیابانهای بی آب و علف ،در میان امواج کوه پیکر دریا نور افشانی می کند.امام آب حیات بخش و گوارایی است که تشنگان دانش و شیفتگان پاکی را از سر چشمه معارف حق سیراب می کند.امام مشعل فروزانی است که گمگشتگان وادی ضلالت و گمراهی را به شاهراه حق و حقیقت رهنمون می شود و چون خورشید فروزان با نور و حرارت خود خطرات تاریکی و سرما رانابود می سازد و هر کس از او دوری گزیند به هلاکت خواهد رسید».

   «امام امین خدا در روی زمین ،حجت خدا در میان مردم ، خلیفه خدا در پهنه گیتی،دعوت کننده به سوی خدا و دفاع کننده از حریم اوامر اوست».
   «امام یگانه دوران است که هیچ کس قدرت برابری با او را ندارد،هیچ دانشمندی نمی تواند با تو همگام شود، امام گنجینه علوم اولین و آخرین است و هرگز احدی نمی تواند امام را آنچنانکه هست بشناسد.امام با این ویژگی ها که از جانب خدای تبارک و تعالیبه او عطا شده،برتر از اندیشه مردمان است و از این رهگذر کسی حقّگزینش او را ندارد،که هرگز اندیشه ها نتوانند اورا بشناسند،نه هرگز.عقل ها در باره اش گم،افکار در شناختش گمراه،مغزها در تصویرش حیران،دیده ها از درکش ناتوان ، بزرگان در برابرش خردسال ،حکیمان در شناساییش سر گردان ، سخنگویان در مدحش گنگ و ناتوان،ادیبان در نعتش وامانده،بلیغان در وصفش فرو مانده، و همگی به ناتوانی خود معترفند».
   «چگونه می توان اوصاف امام را شمرد و بر اسرارش دست یافت و کسی را به جانشینی او بر گماشت؟!چه کسی می تواند به جای او بنشیند و پرسش ها را پاسخ گوید و نیازها را بر آورد؟!برای امامی که در اوج آسمانها جای دارد و خردها از شناختش ناتوانند،چگونه می توان بدل و جانشینی یافت؟!او کجا و اندیشه ها کجا؟!».
   امام باید دارای ویژگی های زیر باشد:
   1 ـ دانش و فضیلت او از همه انسان ها برتر باشدو هرگز در پاسخ مشکلی فرو نماند و هرگز جهالت به او راه نیابد.
   2 ـ در نگهبانی امت و مرزداری احکام شریعت هرگز کوتاهی نورزد و دچار ضعف و سستی نگردد.
   3 ـ معدن پاکی و پاکیزگی،کان تقوی و پرهیزگاری و اسوه قداست و عبادت باشد.
   4 ـ از طرف خدای تبارک و تعالی معین و از سوی رسول اکرم صلی الله علیه وآله اعلام شده باشد.
   5 ـ از تبار پاک حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها باشد.
   6 ـ در نسب او هیچ جای ابهام و ایراد نباشد.
   7 ـ از نژاد قریش،از تیره بنی هاشم و از تبار عبد مناف باشد که شاخه ای از درخت رسالت و شریفی از اشراف خاندان نبوت گردد.
   8 ـ دانش او در جوشش و فزونی،و بردباری اش در اوج کمال انسانی باشد.
   9 ـ کانونی از معنویات وآگاه بر تدبیر امور و واقف بر سیاست باشد.
   10 ـ از طرف خدا به عنوان«واجب الاطاعه»شناخته شود و به فرمان خدا و بندگان را خیر خواه و پند آموز باشد و حریم آیین خدا را حفظ کند و در نگهبانی و مرزبانی احکام شریعت تلاشگر باشد.
   خداوند منان ، پیامبران و امامان را از دانش بیکران خود آنقدر برخوردار می سازد که احدی در روی زمین نتواند به پای آنها برسد، از این رهگذرآنها از همه مردمان زمان خود برتر ، و از علوم آنها بی نیاز، وهمه امت به آنها نیازمند هستند و فقط آنها شایسته رهبری امت هستند.
ظهور بر اساس قدرت بی نهایت خداست
   چگونه ممکن است یک نفر در برابر همه ابر قدرت های شرق و غرب قیام کند و همه رژیم های جابرانه را از صفحه روزگار بر اندازد و بر ویرانه های کاخ های ستمگران ،حکومت واحد جهانی را بر اساس عدالت و آزادی بنیان نهد؟!
   پاسخ این سؤال در ضمن مقدمه ای کوتاه چنین است:
   تمام قدرت های متصور در جهان هستی دو نوع است:
   1 ـ قدرت های محدود و ارزیابی شده
   2 ـ قدرت های نا محدود و نا پیدا کرانه
 

  تمام دولت های بزرگ و کوچک جهان از ابر قدرت ها گرفته تا کشورهای نیمه مستقل،از تمام جهات محدود و ارزیابی شده هستند، از لحاظ نفوس و جمعیت از جهت وسعت و مرز جغرافیایی ،از نظر قدرت نظامی و اقتصادی.
   تمام نیرو های تخریبی جهان که در اختیار ابر قدرت های شرق و غرب است با همه تنوع و گستردگی اش محدود و ارزیابی شده است.
   کوتاه سخن اینکه:اگر تمام قدرت های اهریمنی شرق و غرب و سازمان های بین المللی جهان را یکجا جمع کنیم باز هم قدرت محدود و ارزیابی شده است و از قسم اول است.
   اما قدرت بی نهایت و نامحدودی که اگر همه فنرهای الکتریکی برای سنجش و محاسبه آن بسیج شوند،قادر به ارزیابی آن نخواهند بود، قدرت نا پیدا کرانه حضرت احدیت است ، که قیام آخرین باقیمانده از
حجتهای حضرت پروردگار بر اساس آن قدرت بیکران خواهد بود.آنگاه اگر همه قدرتهای اهریمنی جهان دست به دست هم بدهند و در برابر ارتش حق صف آرایی کنند ، یک لحظه نیز تاب مقاومت نخواهند داشت. و اینک دلایل این گفتار از قرآن کریم و احادیث معتبر اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام:
   «وَ لَه اَسلَمَ مَن فِی السَّماواتِ وَالاَرضِ طَوعاً وَ کَرها».
   یعنی:«همه آنچه در آسمان ها و زمین است،خواه و ناخواه تسلیم و اراده او هستند.»
 سوره آل عمران آیه83
   پیشوای ششم شیعیان در تفسیر این آیه فرمودند:«هنگامی که قائم علیه السلام قیام کند نقطه ای در زمین نمی ماند جز اینکه در آن به یکتایی خدا و رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گواهی داده می شود».
   هنگامی که ابن بکیر از محضر امام رضا علیه السلام در مورد این آیه سؤال می کند می فرماید:«در حق قائم علیه السلام نازل شده است،هنگامی که ظاهر شود آیین مقدس اسلام را به یهود و نصاری و صائبین و ملحدان ومرتّدها و کافران جهان عرضه می کند هر کس بپذیرد او را به نماز و ذکات و دیگر تکالیف یک مسلمان فرمان می دهد و هر کس امتناع کند گردنش را می زند تا در همه شرق و غرب جهان جز موحد باقی نباشد».
   «یَدُاللهِ فَوقَ ایدیهِم».
   یعنی:« دست قدرت خدا برتر از همه دست ها و قدرت هاست».
 سوره فتح آیه10
همه رژیم ها ساقط می شوند
   از وعده های قرآن کریم و احادیث معتبر خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام استفاده می شود که به هنگام ظهور تنها باقیمانده از حجتهای پروردگار ، تمام حکومتهای جهان سقوط خواهند کرد و رژیمی در روی زمین نخواهد ماند و سر تا سر کره خاکی تبدیل به یک کشور، یک امت ، یک شماره ، یک پرچم و یک قانون اساسی خواهد شد و آن حکومت حقّه حضرت «بقیه الله» با پرچم«البیعه لله» با« توحید کلمه»به سوی« کلمه توحید»می باشد.
   قرآن کریم در این رابطه می فرماید:
   خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردند و عمل شایسته انجام دادند وعده فرموده است که آنان را در روی زمین جانشین قرار دهد، چنانکه  پیشینیان را جانشین قرار داده بود،و آنها را از دینی که برای آن ها پسندیده متمکّن سازد و آنها را بعد از خوف و وحشت  به امنیت و آرامش برساند ، تا مرا بپرستند و به من شرک نورزند».
 سوره نور آیه55
   ابو بصیر می گوید امام صادق علیه السلام در مورد این آیه فرمود که این آیه در حق قائم (عجل الله تعالی فرجه)و اصحاب او نازل شده است.
 
کشته شدن شیطان به دست آن حضرت
   در قرآن آمده:ابلیس( پدر شیاطین) به خدا عرض کرد:خدایا مرا تا
روز قیامت مهلت بده خداوند فرمود:به تو تا روز وقت معلوم مهلت داده می شود.
   از این تعبیر می شود در خواست شیطان، اجابت نشده است ، و طبق فرموده امامان علیه السلام منظور از روز وقت معین وقت ظهور امام قائم (عج) است،بنابراین شیطان در این وقت کشته می شود .
   ما در روایات می خوانیم شخصی در مورد جمله «یَوم الوقت المعلوم» که در آیه مذکور آمده از امام صادق (ع) سؤال کرد ،امام(ع) فرمود :
    وقتی که قائم ما(عج) ظهور کند و به مسجد کوفه بیاید در این مسجد،شیطان به حضور آن حضرت می آید و زانو می زند و می گوید:
«یا وَیلَهُ مِن هذا الیَومِ؛
ای وای از این روز»
آنگاه امام (عج)موی پیشانی شیطان را می گیرد و گردنش را می زند و او را به هلاکت می رساند ،این روز وقت معلوم،(در آیه مذکور) است.   
   بنابراین شیطان کشته می شود ، ولی در اینجا این سؤال پیش می آید، پس دیگر مردم ،آزاری در اراده ندارند و همچون فرشتگان مجبور به اطاعت خدا خواهند شد؟
   آزادی اراده واختیار از انسانها گرفته نمی شود،منظور از کشتن شیطان این است که ریشه های فساد و عوامل انحراف و ظلم و جور در عصر درخشان حکومت مهدی (عج) نابود می گردد و به جای آن عقل و ایمان حکومت می کند .چنانچه در حدیثی دیگر نیز می خوانیم:
   «در صحف ادریس پیامبر (ع) آمده :تو ای شیطان تا زمانی که مقدّر
کرده ام که زمین را در آن زمان از کفر و شرک وگناه پاک سازم، مهلت داده خواهی شد ، ولی در این زمان(به جای تو) بندگان خالص و پاکدل و با ایمان روی کارآیند آن ها را خلیفه  و حاکم زمین می کنم  و دینشان را استوار می سازم ،که آنها تنها مرا می پرستند و هیچ چیز را شریک من قرار نمی دهند، در آنروز است که تو(شیطان) و همه لشکریانت از پیاده و سواره را نابود می سازیم».
   به این ترتیب می فهمیم در آن زمان دیگر حنای شیطان و بچه هایش  رنگ ندارد،و در برابر بندگان مخلص خدا به رهبری حجت (عج) همچون خفاش هایی در برابر خورشید تابناک عالمند،نتیجه می گیریم مرگ شیطان فرا رسیده است
.....

بخشی از فهرست مطالب مقاله ویژگی های حضرت مهدی (ع) و حکومت جهانی اش

‌« پیشگفتار»
ویژگی های حضرت مهدی (ع)و حکومت جهانی اش
پدر،مادر و ولادت امام زمان(ع)
سخنی درباره نیمه شعبان
حضرت مهدی منتظر(عج)کیست؟
سیمای حضرت مهدی (عج)
چگونگی غیبت صغری و نواب چهارگانه
نشانه های ظهور در شب معراج
علم به وقت ظهور از آن خداست
شناخت ظهور و بیان اوصاف امام عصر (عج)
ظهور بر اساس قدرت بی نهایت خداست
همه رژیم ها ساقط می شوند
کشته شدن شیطان به دست آن حضرت
نقش زنان در انقلاب حضرت مهدی(عج)
منابع


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق ویژگی های حضرت مهدی (ع) و حکومت جهانی اش

حضرت نوح

اختصاصی از اس فایل حضرت نوح دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

حضرت نوح


حضرت نوح

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بخشی از متن اصلی :

 

حضرت نوح(ع) نخستین پیامبراولواالعزم است که خداونداورا با کتاب وشریعت جداگانه ای

 

بسوی مردم ان روزگار مبعوث نمود.هرچند ان حضرت سالیانی دراز،قوم خودرا به یکتا پرستی دعوت

 

کرد، ولی نتیجه ای نبخشید،تا اینکه به امر خداوند کشتی بزرگی ساخت واز هر نوع حیوان یک جفت

 

(نروماده)درانقرار داد و سپس خود و عده کمی از همراهان به علاوه سه فرزندش (سام-یافث-حام)

 

و همراهانش در کشتی نشستند پس از ان چهل شبانه روز باران سیل اسایی بارید و بعد از اینکه اب فرو نشست کشتی بر قله کوه جودی و به روایت تورات ، بر کوه ارارات یا اغاری به خشکی نشست بدین

 

ترتیب نوع بشر از بازماندگان کشتی نوح بوجود امد.

 

 فهرست سورهایی که نام نوح در ان ذکر شده است

 

ال عمران-نساء-انعام-اعراف-توبه-یونس-هود-ابراهیم-اسراء-مریم-انبیاء-حج-مومنین-فرقان-

 

شعراء-عنکبوت-احزاب-صافات-ص-غافر-شوری-ق-ذاریات-نجم-قمر-حدید-تحریم-نوح.

 

این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمتword  در اختیار شما قرار می‌گیرد

 

تعداد صفحات : 10

 

 

یونی شاپ


دانلود با لینک مستقیم


حضرت نوح

دانلود پاورپوینت عملکرد دولت عباسی برای یافتن حضرت - 4 اسلاید

اختصاصی از اس فایل دانلود پاورپوینت عملکرد دولت عباسی برای یافتن حضرت - 4 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت عملکرد دولت عباسی برای یافتن حضرت - 4 اسلاید


دانلود پاورپوینت عملکرد دولت عباسی برای یافتن حضرت - 4 اسلاید

 

 

 

 

Ò1- فرستاده شدن نحریر ندیم به همراه 4 نفر دیگر از افسران مورد اعتماد «معتمد عباسی» در روزهای پایانی عمر شریف امام حسن عسکری علیه السلام به منزل ایشان.
Ò 2- دستور به «حسن بن ابی شوارب»، قاضی القضاة برای گماردن 10 نفر از افراد مورد اعماد برای مراقبت از خانه حضرت.
Ò 3- اعزام هیئتی برای وارسی منزل حضرت و مهروموم کردن دارائیها بعد از شهادت حضرت.
Ò 4- مورد معاینه قرار دادن زنان و کنیزان برای اینکه باردار نباشند. (1)

برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت عملکرد دولت عباسی برای یافتن حضرت - 4 اسلاید

دانلود تحقیق حضرت آدم (ع)

اختصاصی از اس فایل دانلود تحقیق حضرت آدم (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق حضرت آدم (ع)


دانلود تحقیق حضرت آدم (ع)

 

مشخصات این فایل
عنوان: حضرت آدم (ع)
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 61

این مقاله درمورد حضرت آدم (ع) می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله حضرت آدم (ع) می خوانید :

آدم در آیین زردشتی
بنابر عقاید زردشتیان «نخستین انسان» کیومرث (در پهلوی گَیُومرت یا گَیُومَرْد، به فارسی گیومرث یا کیومرث، در عربی جیومرت، در اوستا گَیَه مَرْتَن ) نام دارد. این نام در اصل به معنی «زندگیِ میرا» است و در برابر «زندگی نامیرا» که خاص توصیف خدایان است، در تسمیة «نخستین انسان» به کار رفته است. کیومرث ششمین مخلوق از آفریدگان ششگانة (گاهی هفتگانة) اورمزد (= اَهُورَمَزْدا) است (نک‍ : خلقت). چگونگی آفرینش او در کتابهای پهلوی زردشتی و نیز در منابع دوران اسلامی که اطلاعات آنها اساساً مبتنی بر ترجمة خداینامة پهلوی به عربی بوده، آمده است. بنابر اسطورة خلقت زردشتی، اورمزد کیومرث را در مدت 70 روز آفرید (بُنْدَهِش، فصل یک الف، بند 21). خلقت او در 3 هزارة دوم از عمر 000،12 سالة عالم انجام پذیرفت. نخست اورمزد از روشنی بی‌آغاز (= ازلی) «هیأت آتش» (در پهلوی «آسْرو کرب ) را آفرید و کیومرث را به این شکل خلق کرد (دادِستان دینیگ، پرسش 63، بند 3) و گرمی این نور ازلی است که در نطفة آدمیان وجود دارد (بُنْدَهِش، فصل یک الف، بند 13)، اما تن او از گِل (روایات پهلوی، ص 136، بند 36) یا از زمین آفریده شد (بندهش، فصل یک الف، بند 13). شاید از این روست که کیومرث در کتابهای پهلوی (دینکرد، 29، س 1) و منابع دوران اسلامی (مسعودی، 85؛ اصفهانی، ‌16، 56؛ بیرونی، 99) لقب گِلشاه (ملک الطین) دارد. این لقب در بعضی منابع اسلامی به صورت گرشاه (ملک الجبال، شاه کوه) نیز آمده، و این ابهام از خط پهلوی ناشی شده است (کریستن سن، 85 ـ123). کیومرث همچون دیگر آفریدگان این جهانی («گیتی» در اصطلاح کتابهای پهلوی) به مدت 000،3 سال بی‌حرکت ماند. در آغازِ 3 هزارة سوم اهریمن به جهان حمله کرد، و از این زمان دوران اختلاط خیر و شر آغاز گشت. اهریمن بر آسمان و آب و زمین و گیاه و گاو «یکتا آفریده» (پیش نمونه حیوانات مفید) تاخت و همه را با بدی آلوده کرد، اما نتوانست کیومرث را بلافاصله بکشد، زیرا مقدّر شده بود که وی به مدّت 30 سال آسْتُو ویداد، دیومرگ، توانست او را از میان ببرد. در هنگام مرگ نطفة او بر زمین ریخت؛ بخشی از آن را ایزد نَرْیُوسَنْگ برگرفت و بخشی دیگر به اِسْپَندارْمَذ، ایزد بانوی زمین، سپرده شد. پس از 40 سال از این نطفه نخستین زوج بشر به نامهای مَشی و مَشیانه (یا مَهْلی و مَهلیانه و غیره) به صورت ریواسی از زمین روییدند، همانند و هم بالا و به یکدیگر پیوسته بودند. سپس آفریدگار در آنها جان دمید و از یکدیگر جدا گشتند و به صورت انسان درآمدند (همان، فصل 14؛ اصفهانی، 57؛ بیرونی، 100). نخست به خدایی اورمزد معترف شدند، اما بر اثر اغوای اهریمن، وی را آفریدگار جهان دانستند. این اندیشه و گفتار دروغ سبب شد که هر دو گناهکار شدند به گونه‌‌ای که روان‌انان تا پایان جهان دوزخی شد. 30 روز بدون غذا گذرانیدند و با گیاهان خود را پوشانیدند. سپس در بیابان بزی یافتند و شیر آن را دوشیدند و خوردند. بعد از گذشت 30 روزِ دیگر به گوسفندی برخوردند و آن را کشتند و کباب کردند و خوردند. بعد از آن بافتن جامه، استخراج آهن و ساختن افزارهای آهنین را آموختند. پس از گذشت 50 سال دارای 7 جفت فرزند توأمان شدند و از آنان نسل بشر به صورت نژادهای گوناگون ادامه یافت (بندهش، فصل 14).
در این اسطوره کیومرث در واقع «پیش نمونة» انسان به شمار می‌رفته است، به همین جهت توصیفی که از او شده توصیف انسان واقعی نیست؛ گفته شده است که بالا و پهنای او مساوی و به اندازة 4 نای بود و همچون خورشید می‌درخشید (همان، فصل یک الف به بعد). نخستین جفت واقعی بشر مَشی و مَشیانه بوده‌اند. نویسندگان دوران اسلامی که به شرح تاریخ و عقاید دینی ایران پیش از اسلام می‌پردازند، غالباً در مقام مقایسه، کیومرث را با آدم بشر یکی می‌دانند (قدامه‌بن جعفر، 234؛ طبری، 1/17، 147؛ بلعمی، 4؛ اصفهانی، 14؛ ثعالبی، 1، 3)؛ اما در بعضی روایتهای دیگر مَشی و مَشیانه را قرینة آدم و حوّا دانسته‌اند (بیرونی، 99؛ بلعمی، 113).
در میان اقوام قدیم ایرانی اشخاص دیگری نیز مانند هوشنگ، تهمورث، جمشید و مَتو (که نامش در منوچهر باقی است) در اصل نخستین انسان به شمار می‌رفته‌اند، اما اینان بعدها این مقام خود را از دست داده و در میان قهرمانان و شاهان اساطیری جای گرفته‌اند، چنانکه کیومرث نیز در تاریخ حماسی ایران نخستین شاه روی زمین به شمار امده و نقش «نخستین انسان» بودن او فراموش شده است.

مآخذ: اصفهانی، حمزه، سنی ملوک الارض و الانبیاء، بیروت، دارمکتبه الحیاه، 1961م؛ بلعمی، محمد بن محمد، ترجمة تاریخ طبری، به کوشش محمدتقی بهار و محمد پروین گنابادی، تهران، زوّار، 1353ش؛ بندهش، به کوشش تهمورث دینشاه انکلساریا، بمبئی، 1908م؛ بیرونی ابوریحان، آثار الباقیه، به کوشش ادوارد زاخائو، لایپزیک، 1923م؛ ثعالبی، عبدالملک بن محمد، تاریخ غرر السّیر، به کوشش هرمان زوتنبرگ، پاریس، 1900م؛ دینکرد، به کوشش مدن، بمبئی، 1911م؛ روایات پهلوی، به کوشش دابار، بمبئی، 1913م؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ، به کوشش یان دخویه، لیدن،‌ 1879ـ1881م، ج 1؛ قدامه بن جعفر، ابوجعفر، کتاب الخراج، به کوشش یان دخویه، لیدن، 1889م؛ کریستن سن، آرتور، نمونه‌های نخستین انسان و نخستین شهریار در تاری افسانه‌‌ای ایرانیان، ترجمة احمد تفضّلی و ژاله آموزگار، تهران، نشر نو، 1364ش؛ مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاِشراف، به کوشش یان دخویه، لیدن، 1894م؛ منوچهر جوان جم، «دادِستان دینیگ»، متون اوستایی و پهلوی (ک 35)، به کوشش آرتور کریستن سن، کپنهاک، 1924م.
احمد تفضلی
IV. آدم در اسلام
موضوع آدم و آفرینش وی، در دین اسلام، از اهمیت بسیاری برخوردار است. آدم از دیدگاه اسلام نخستین پیامبر است و چون مسلمانان بخواهند آغاز و پایان نبوت را نشان دهند عبارت «از آدم تا خاتم» را به کار می برند. آنچه دربارة آدم در کتب تفسیر، حدیث، تاریخ و ادب آمده است همه مبتنی بر آیات قرآنی است. در قرآن کریم 25 بار نام آدم آمده، ولی تفصیل آفرینش او در 6 سوره است. این آیات فشرده و پرمعنی است و مفسران و صاحب‌نظران در تبیین و تفسیر آنها احتمالات بسیار داده‌اند. از این‌رو ترجمة همة آیات مربوط به آدم از این رو 6 سوره آورده می‌شود، زیرا تنوع مطلب چنان بسیار است که ملاحظة نکات موجود در هر سوره پژوهنده را از نکات دیگر سوره‌هایی نیاز نمی‌کند. اینک ترجمة این آیات با اندکی تصرف از کشف‌الاسرار مَیبُدی نقل می‌شود:
الف ـ بقره /2/30 ـ 39: نیوش تا گوییم ای محمد آنگه که گفت خداوند تو فرشتگان را، من کردگار و آفریدگارم اندر زمین خلیفه‌ای. گفتند می‌خواهی آفرید در زمین کسی را که در آن تباهکاری کند، و خونها ریزد، و ما به ستایش تو را می‌ستاییم و به آفرینهای نیکو تو را یاد می‌کنیم. خداوند گفت فرشتگان را: من آن دانم که شما ندانید. آنگه به آدم آموخت نامهای همه چیز. آنگه نمود آن چیزها همه فرا فرشتگان، و گفت ایشان را خبر کنید مرا به نامهای آن چیزها که چیست، اگر راست می‌گویید که به خلافت، شما سزاوارترید از وی. فرشتگان گفتند پاکی و بی‌عیبی تو راست، ما را دانش نیست مگر آنچه تو آموختی ما را، تویی دانای راستْ دانشِ راستْ کار. الله گفت ای آدم، خبر گوی فرشتگان را از نامهای ایشان. چون آدم فرشتگان را خبر کرد آن نامهای ایشان. گفت الله فرشتگان را: نگفتم شما را که من دانم نهانها و پوشیده‌ها در آسمان و زمین، و می‌دانم آنچه می‌نمایید و پیدا می‌کنید و آنچه نهان می‌داشتید؛ و گفتیم فرشتگان را: سجود کنید آدم را، سجود کردند فرشتگان مگر ابلیس، سر وا زد و برتری جست و در علم خدا خود از کافران بود؛ و گفتیم ای آدم با جفت خویش در بهشت بنشین، و خورید از آن فراخ و به ناز و خوش و آسان، هرجا که خواهید، و نزدیک این یک درخت مگردید، که اگر از آن بخورید از ستمکاران باشید بر خویش. پس بیفکند شیطان ایشان را، هر دو، از بهشت و بگردانید از طاعت، پس ایشان را بیرون آورد از آنچه در آن بودند از شادی و ناز؛ و گفتیم فرو روید یکدیگر را دشمن و بر یکدیگر گماشته، و شما راست در زمین آرامگاهی، و نیز برخورداری هر کس را تا مرگ و خلق را تا رستاخیز. آنگه فرا گرفت آدم از خداوند خویش سخنانی، توبه داد او را و باز پذیرفت و با خود آورد، که اوست خداوند توبت پذیر عذر نیوش مهربان. گفتیم فرو روید همگنان از بهشت، همگنان بهم، اگر به شما آید از من پیغامی و نشانی، هر که پی بَرَد به پیغام و نشان من، بیمی نیست بر ایشان، و فردا هیچ اندوهگن نباشند. ایشان که کافر شدند و سخنان و نشان ما دروغ شمردند، ایشان آتشیانند و دوزخیان، ایشان در آنند جاودان.
ب ـ اعراف /7/11ـ 25: شما را بیافریدیم، آنگه شما را چهره‌ها نگاشتیم، آنگه فرشتگان را گفتیم: سجود کنید آدم را، سجود کردند مگر ابلیس که وی از سجودکنندگان نبود. الله گفت وی را چه باز داشت تو را که سجود نکردی آنگه که فرمودم تو را؟ ابلیس گفت من بهْ ام از و. مرا که بیافریدی، از آتش بیافریدی و وی را از گِل آفریدی. گفت اکنون پس فرو شو از آسمان، که نیاید تو را و نرسد که گردن کشی کنی و در آسمان باشی. از بهشت بیرون شو، تو از کم آمدگانی خوار و از پسان. ابلیس گفت درنگ ده مرا تا آن روز که آدم و فرزندان را برانگیزانند پسِ مرگ. الله گفت تو از درنگ دادگانی. ابلیس گفت پس اکنون به آنچه مرا بیراه کردی، ایشان را در راه راست تو نشینم و درگذر ایشان. آنگه درآیم به ایشان از پیش ایشان و از پس ایشان و از راست ایشان و از چپ ایشان، و بیش‌ترِ ایشان را سپاس دار و منعم شناس نیابی. الله گفت بیرون شو از بهشت و آسمان، نکوهیده و ناشایست کرده، رانده و دور کرده. هر که بر پی تو بیاید از ایشان، ناچاره پُر کنم دوزخ را از شما همگان ]از کفرة جنّ و انس[. ای آدم، آرام گیر و بنشین تو و جفت تو در بهشت و خورید هر دو از هر جایی که خواهید، و نزدیک این یک درخت مگردید، که آنگه از ستمکاران باشید بر خود. در دل داد ایشان را دیو، و بایست گشت در ایشان و بر ایستاد کرد بر اندیشة ایشان، تا ایشان را به آن روز آورد که پدید کرد ایشان را آنچه پوشیده بود از عورتهای ایشان؛ و گفت ابلیس ایشان را، هر دو، باز نَزَد خداوندِ شما از خوردنِ این درخت مگر که تا شما دو فرشته نباشید که مرگ نچشید و اینجا جاوید نباشید. و سوگند خورد ایشان را، هر دو، که من شما را از نیک خواهانم. فرو هِشت ایشان را از بالای بهشت در زمین به فریب؛ چون بچشیدند از درخت، پدید آمد ایشان را عورتهای ایشان، و در ایستادند و بر هم می‌نهادند بر عورت خویش از برگ درختِ بهشت؛ بازخواند الله ایشان را: نه شما را باز زدم از آن یک درخت، و گفتم شما را که شیطان شما را دشمنی است آشکار؟ گفتند هر دو، آدم و حوا، خداوندِ ما، ستم کردیم بر خود و اگر نیامرزی ما را و ببخشایی بر ما ناچاره از زیانکاران باشیم. الله گفت فرو روید از آسمان، یکدیگر را دشمن، و شما را در زمین آرامشگاهی و روزگار گذاشتی و برخورداری تا روز رستاخیز. گفت در زمین زنده می‌باشید و در زمین می‌میرید و شما را از زمین بیرون آرند.

ج ـ حجر /15/28ـ42: و گفت خداوندِ تو فرشتگان را، من خواهم آفرید بشری از گِلی خشک، از گِلی سیاه بوی بگردیده، چون من بالا و نگاشتِ وی راست کنم، و درو آرم از روح خویش، همه او را به سجود افتید. سجود کردند فرشتگان همه به یک بار بهم، مگر ابلیس که سرباز زد که با ساجدان سجود کند. ]الله[ گفت ای ابلیس، چه بود تو را که با ساجدان نبودی؟ گفت ]ابلیس[ نیستم آن را که سجود کنم بشری را، که بیافریدی او را از گل خشک خام، از گِلی بگردیدة سیاه. گفت ]الله[ پس بیرون شو از آسمان، که تو انداخته و رانده و بیرون کردة منی، و نفرین بر تو تا روز رستاخیز. گفت: خداوندِ من، مرا درنگ ده تا روزی که ایشان را برانگیزانند. گفت پس تو از درنگ دادگانی تا آن روز که هنگام آن در رسد و آن هنگام دانستة من است. گفت: خداوندا به آن که مرا گمراه کردی، زشتیهای ایشان را برآرم در زمین و ایشان را از راه گُم کنم همگان، مگر آن بندگان تو از ایشان که تو را یکتا خوانانند و تو را گزیدگان. الله گفت این راهی است بر من راهی راست ]هموار[، تو را بر بندگان گرویدة من دسترسی نیست و توانی، مگر کسی که از پی تو بیاید از گمراهان.
د ـ اسراء /17/60 ـ 65: و فرشتگان را گفتیم که سجود کنید آدم را. سجود کردند او را مگر ابلیس. گفت آیا سجود کنم اکنون کسی را که بیافریدی از گِل؟ و گفت بینی این را که برگزیدی بر من، اگر بازداری مرا تا روز رستاخیز، از بیخ کنم من نژاد او را مگر اندکی. الله تعالی گفت شو، هر که از پی تو بیاید از ایشان، دوزخ پاداش شما همه، پاداشی است تمام و سپری کرده، و بخیزان هر که توانی از ایشان به بانگ خویش، و بر ایشان انگیزان سواران خویش و پیادگان خویش، و با ایشان انبازی کن در مالهای ایشان و در فرزندان، و وعدة زندگانی ده ایشان را؛ و وعده ندهد مردمان را شیطان مگر به فریب. تو را بر بندگان من نیست دسترسی و توانی، و خداوند تو بسنده و باز پذیرنده است و یار.
ه‍ ـ طه /20/115ـ124: پیمان کردیم به آدم از پیش. پیمان بگذاشت، و وی را عزمی نیافتیم. گفتیم فرشتگان را سجود کنید آدم را. سجود کردند مگر ابلیس که سر باز زد. پس گفتیم ای آدم این ابلیس دشمن است تو را و جفت تو را. بیرون نکناد هان، شما را هر دو از بهشت، که به رنج افتید. تو را در این بهشت آن است که گرسنه نباشی و نه برهنه مانی و تو تشنه نباشی در آن، و نه در آفتاب باشی. فرا دل وی داشت شیطان و گفت ای آدم، آیا تو را نشانی دهم بر درختی که بارِ آن خوری اینجا جاوید مانی؟ و نشانی دهم بر پادشاهی که تباه نگردد؟ بخوردند از آن، پس پیدا شد ایشان را و پدید آمد عورتهای ایشان، در ایستادند به نهادن از این برگهای درخت بهشت بر عورت خویش. عاصی شد آدم در خدای خویش، و از راه وفا و طاعت بیفتاد. پسِ آن الله تعالی بگزید او را، توبه داد او را و راه نمود. گفت فرو روید از آسمان همگان،‌ آدم و حوّا ابلیس را دشمن، و ابلیس ایشان را دشمن. اگر به شما آید از من پیغامی به راهنمونی، هر که پی برد به راهنمونی من، نه گمراه گردد نه بدبخت. هر که روی گرداند از یاد و سخن من، و آن را نپذیرد او راست زیستی به تنگی و سختی، و بینگیزیم فردا او را چنانکه نه حجّت بیند خود را نه عذر.
و ـ ص /38/71ـ 85: آنگه که خداوند تو گفت فرشتگان را، من بشری خواهم آفرید از گِل. چون وی را راست کردم و جان خویش درو دمیدم، او را بر روی افتید. بر روی افتادند فرشتگان، همگان بهم، مگر ابلیس که گردن کشید، و از ناگرویدگان بود. الله گفت ای ابلیس، چه بازداشت تو را که سجود نکردی تو. چیزی را که بیافریدم به دو دست خویش؟ باش گردن کشیدی یا برتری جُستی و خویشتن را از برتران دیدی؟ ابلیس گفت من به ازویم، مرا از آتش آفریدی و او را از گِل آفریدی. الله گفت بیرون شو از آسمان، که تو نفریده‌ای و رانده، و بر تو نفرین و راندن من تا روز شمار. ابلیس گفت خداوندِ من، پس مرا درنگ ده تا آن روز که ایشان را برانگیزانند. الله گفت تو از درنگ دادگانی، تا روزی که هنگام آن دانستنی است. ابلیس گفت به خدایی تو، که ایشان را بیراه کنم همگان، مگر آن بندگان تو از ایشان که تو را یکتا شناسندگانند از دل پاک. الله گفت راست می‌گویم، راست می‌گویم، به راستی به راستی: ناچار به هر حال پر کنم دوزخ از تو و از هر که در پی تو رود از ایشان همگان.

مفسران از لابه‌لای این آیات، انبوهی نکته‌های گوناگون بیرون کشیده و سؤالهای مختلفی مطرح کرده‌اند. برای دستیابی بر بخش بیش‌تری از این نکته‌ها و نیز برای رسیدن به پاسخ برخی سؤالات و اشکالات، باید به همة تفاسیر قرآن در ذیل آیات آن سوره‌های ششگانه رجوع کرد. در اینجا برخی از نکته‌های مهم با رعایت اختصار بررسی می‌شود:
1. آنچه پیش و بیش از همه، پژوهنده را به خود مشغول می‌دارد، چگونگی سازگاری آیات مربوط به آفرینش انسان در کردة زمین، با محتویات ذهن آدمی و به عبارت دیگر، خود و اندیشة بشری است و اشکال عمده این است که خرد و اندیشه بشری به تدریج دگرگون می‌شود و قوانین و فرضیه‌های مختلفی را معیار خود می‌سازد. سیدمحمدرشیدرضا (1282ـ1354ق/1865ـ 1935م) در نخستین جای ورود این داستان در قرآن مجید (بقره /2/30ـ39) از خود و از گفتة استادش علامه شیخ محمد عبده (1266ـ1323ق/1849ـ 1905م) مطالبی به عنوان «تمهید» آورده است که آگاهی از آن سودمند به نظر می‌رسد. وی می‌گوید: مسألة آفرینش و چگونگی تکوین، از شئون ویژة الهی است که آگاهی از آن، بدان سان که هست، دشوار است. خداوند در این آیات داستان پیدایش انسان را بدان گونه که در کتابهای پیش از ما نقل شده، بیان داشته و معانی را در صورتهای محسوس برای ما نمایان ساخته و حکمتها و رازها را با شیوة جدل و گفت‌وگو برای ما آشکار کرده است. این، شیوة خدا در سخن گفتن با خلق و بیان کردن حق است. این آیات از متشابهات است و نمی‌توان آنها را بر ظاهر حمل کرد؛ زیرا بر پایة شیوة گفت‌وگو، یا رایزنی خداوند با فرشتگان است که چنین چیزی دربارة خدا محال است؛ یا آگاهی دادن خدا به فرشتگان و پرخاش ایشان است که این هم شایستة خدای بزرگ و فرشتگان او نیست، زیرا خود دربارة ایشان می‌گوید: در برابر خدا نافرمانی نمی‌کنند و آنچه به ایشان امر شود انجام می‌دهند (تحریم /66/6).
مسلمانان اتفاق دارند که خداوند از همانندی با آفریدگان منزه است و دلایل عقلی و نقلی مؤید این اعتقاد است. اصل محکم در اعتقاد همین است که آن را «تنزیه» می‌خوانند و باید همه چیز بدان ارجاع داده شود. اگر در عبارتهای کتاب یا سنت چیزی بیاید که در ظاهر با این اصل مسلم ناسازگار نماید، مسلمانان در برخورد با آن فقط دو راه دارند:
نخست شیوة پیشینیان است و آن «تنزیه» خدا از هر گونه همانندی با هر چیز یا پندار و اندیشه است و نیز برتر دانستن وی از قیاس و گمان و خیال و وهم؛ عقل و نقل مؤید این تنزیه و اقتضای آن، واگذاریِ فهم حقیقتِ مسأله به خداست با آگاهی از اینکه خداوند با مضمون سخن خود چیزهایی به ما می‌آموزد که در گفتار و کردار و اخلاق برای ما مفید است. خدا در این زمینه مطلب را چنان بیان می‌کند که معانی را به عقول و نیروی خیال ما نزدیک می‌سازد.
...

بخشی از فهرست مطالب مقاله حضرت آدم (ع)

I. آدم در یهودیت
II. آدم در مسیحیت
 آدم در آیین زردشتی
IV. آدم در اسلام
V. آدم در تصوف و عرفان


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق حضرت آدم (ع)