اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در موردمروری بر عملکرد طرح خاورمیانه بزرگ

اختصاصی از اس فایل تحقیق در موردمروری بر عملکرد طرح خاورمیانه بزرگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در موردمروری بر عملکرد طرح خاورمیانه بزرگ


تحقیق در موردمروری بر عملکرد طرح خاورمیانه بزرگ

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه60

                                                            

فهرست مطالب

 

  • نزدیک به40% جمعیت بزرگسال کشورهای عرب، یعنی

تولید ناخالص ملی اسپانیا کمتر است.

  • کل تولید ناخالص ملی 22 کشور عضو اتحادیه عرب از

تاریخچه

  • نوسازی بخش بانکی

  • کاهش سلطه دولت بر بخش بانکی

  • حذف و کاهش موانع موجود بر سر مبادلات مالی بین
  • توسعه و بهبود ابزارهای مالی متکی بر ضوابط بازار

کشوری

بودجه

مروری بر عملکرد طرح خاورمیانه بزرگ

درآمد
طرح خاورمیانه بزرگ واکنش های بسیار متفاوتی را برانگیخته است. کشورهای اروپایی نسبت به عملی بودن و موفقیت طرح خاورمیانه بزرگ به دیده شک می نگرند و نگرانند که سیاست جدید آمریکا موجب تشدید بی ثباتی و فروپاشی دولت های منطقه گردد. از سوی دیگر، اروپا نگران است که نومحافظه کاران آمریکا با استفاده از این طرح ابتکار عمل در منطقه خاورمیانه را از دست اروپائیان برباید. دولتهای منطقه که غالبا از پشتیبانی مردم برخوردار نمیباشند و از هر تغییر جدی هراسانند این سیاست را دخالت در امور داخلی خود میدانند. بسیاری از نیروهای سیاسی منطقه طرح خاورمیانه بزرگ را یک طرح امپریالیستی با چهره دموکراتیک میدانند که هدف آن گسترش هژمونی آمریکا بر منطقه و دستیابی به ثروت نفت آن میباشد. بسیاری دیگر آنرا راه نجات خاورمیانه از بنیادگرایی وحکومتهای استبدادی میدانند. عده ای برای طرح خاورمیانه بزرگ اساسا ارزش استراتژیک قائل نیستنتد و آنرا یک حرکت تاکتیکی از سوی آمریکا برای منحرف ساختن افکار عمومی جهان نسبت به حمله به عراق میدانند. برخی از منتقدین برآنند که با توجه به تجربه عراق طرح خاورمیانه بزرگ اساسا منتفی و شکست خورده است. از سوی دیگر عده ای از سیاستگذاران آمریکا تاکید میکنند که طرح خاورمیانه بزرگ هنوز در آغاز راه است و خواهان بودجه و پشتیبانی سیاسی بیشتر برای اجرای این طرح میباشند.
علیرغم اختلاف نظرهای فوق، غالب بازیگران صحنه سیاست "خاورمیانه بزرگ" ضرورت انجام اصلاحات سیاسی و اقتصادی در منطقه تحت پوشش طرح خاورمیانه بزرگ را میپذیرند و معتقدند که خاورمیانه از نظر ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک در دهه آینده نقشی کلیدى در صحنه سیاست جهان ایفا خواهد کرد.
اکنون که متجاوز از یک سال از تصویب طرح خاورمیانه بزرگ توسط سران گروه 8 و آغاز کار رسمی آن میگذرد این سوال مطرح میشود که عملکرد این سیاست چه بوده، تاکنون با چه مشکلات و چالشهایی روبرو شده است و دورنمای آینده آن چگونه میباشد؟ نوشته حاضر نگاه مختصری به این پرسشها است. بخش نخست این نوشته به بررسی تاریخچه، برنامه های پیشنهادی و بودجه طرح خاورمیانه بزرگ می پردازد. بخش دوم نقدهایی را که نسبت به طرح خاورمیانه بزرگ مطرح شده اند بررسی میکند. بخش سوم به بررسی پاره ای شاخص های نظری اختصاص داده شده است که ازآنها میتوان برای تدوین و تدقیق برنامه اصلاحات اقتصادی و سیاسی کشورهای منطقه استفاده نمود. بخش چهارم به بررسی طرح های اتحادیه اروپا و مقایسه آنها با طرح خاورمیانه بزرگ می پردازد. بخش پنجم به ارائه چند ملاحظه پایانی اختصاص داده شده است.

                                                                                                              

 

 

                                                                                                                          

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در موردمروری بر عملکرد طرح خاورمیانه بزرگ

دانلود مقاله روندهای جمعیتی و چالشهای آن در خاورمیانه و آفریقای شمالی

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله روندهای جمعیتی و چالشهای آن در خاورمیانه و آفریقای شمالی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده
منطقه خاورمیانه و آفریقای شمالی یکی از خاستگاههای تمدن و فرهنگ شهری ست. ویژگی عمده کشورهای این منطقه این است که هرچند انتقال جمعیتی یعنی انتقال از مرگ‌ومیر و باروری بالا به مرگ‌ومیر و باروری پائین صورت گرفته است ولی هر کشوری در مراحل متفاوتی از آن قرار دارد. پیش‌بینی شده است که شمار جمعیت در این منطقه طی چندین دهه همچنان افزایش یابد و این بدان خاطر است که گشتاور رشد جمعیت در این منطقه مثبت است.
امروزه رشد سریع جمعیت چالشهائی را که این منطقه در آغاز هزاره سوم میلادی با آن روبروست، تشدید می‌کند. یکی از چالشها، فراهم نمودن خدمات بهداشت باروری برای زنان 15 تا 49 ساله‌ای است که طی 30 سال آینده دست‌کم دو برابر خواهد شد. سالخوردگی جمعیت و تامین نیازهای بهداشتی آنها یکی دیگر از چالش‌های این منطقه است. علی‌رغم تلاش دولتهای منطقه در حوزه آموزش، شمار افراد بزرگسال بیسواد در بعضی کشورها افزایش خواهد یافت. بیکاری بویژه در میان جوانان و زنان یکی دیگر از ویژگیهای جمعیت‌شناختی منطقه است. علاوه بر اینها، رشد جمعیت در زمینه‌های دیگری چون مسکن و منابع آب، منطقه خاورمیانه و آفریقای شمالی را با چالشهای اساسی مواجه خواهد ساخت.
این وضعیت کشورهای منطقه را ناگزیر از پذیرش این واقعیت کرده است که برای تعدیل نرخ رشد جمعیت و پیشگیری از تشدید مشکلات، به اجرای برنامه‌های تنظیم خانواده و کنترل موالید بپردازند. در این راستا، کشورهای مصر، ایران و ترکیه از اولین کشورهائی بودند که بطور رسمی از برنامه‌های تنظیم خانواده حمایت کردند. هم‌اکنون در منطقه دولتی وجود ندارد که دسترسی زوجین به اطلاعات و خدمات تنظیم خانواده را محدود کند.
صاحبنظران بر این باوراند که در سایه اقداماتی چون التزام به ثبات سیاسی، سرمایه‌گذاری در بهداشت و منابع انسانی و سیاستهای اقتصادی سالم و بی‌عیب و نقص می‌توان چالشهای جمعیتی را در این منطقه به پاداش جمعیتی تبدیل نمود.
واژگان کلیدی: چالشهای جمعیتی ـ افریقای شمالی‌ـ گشتاور رشد‌ـ خاورمیانه ـ پاداش جمعیتی

 

 

 

 

 

مقدمه
مردم خاورمیانه و آفریقای شمالی[1] نقشی طولانی، هرچند در مواردی متغیر و ناپایدار، در تاریخ تمدن بشری داشته‌اند. این منطقه یکی از خاستگاههای تمدن و فرهنگ شهری ست. سه دین عمده دنیا یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام ریشه در این منطقه دارد. دانشگاههای موجود در خاورمیانه و آفریقای شمالی از قدمت بیشتری در مقایسه با دانشگاههای اروپا برخوردارند. در دوران معاصر، سیاست، مذهب و اقتصاد خاورمیانه و آفریقای شمالی بشدت با روشهائی که دنیا را تحت تاثیر قرار داده، گره خورده است. عرضه نفت در سطح وسیع و کلان[2] یکی از دلائل عمده علاقه‌مندی جهانی ست ولی تاثیر خاورمیانه و آفریقای شمالی فراتر از حوزه‌های نفتی گرانقیمت آن می‌باشد. این منطقه از موقعیت جغرافیائی و استراتژیک مهمی بین آسیا، آفریقا و اروپا برخوردار است و همیشه درگیر کشمکش‌های زمین و نفوذ بیگانگان بوده است.
امروزه، رشد سریع جمعیت چالشهائی را که این منطقه در آغاز هزاره سوم با آن روبروست، تشدید می‌کند. جمعیت خاورمیانه و آفریقای شمالی که در طول صدها سال در حدود 30 میلیون نفر نوسان داشته است، در اوائل قرن بیستم به حدود 60 میلیون نفر رسید. در نیمه دوم قرن بیستم رشد جمعیت در این منطقه به شدت افزایش یافت. کل جمعیت طی یک دوره 50 ساله با 280 میلیون نفر افزایش از حدود 100 میلیون نفر در سال 1950 به حدود 380 میلیون نفر در سال 2000 رسید. در طول این دوره، جمعیت خاورمیانه و آفریقای شمالی، 7/3 برابر یعنی بیش از هر منطقه عمدة دیگری در جهان افزایش یافت ( نمودار 1).


نمودار (1)
نسبت حجم جمعیت در سال 2000 به حجم جمعیت در سال 1950
بر حسب مناطق عمدة جهان

Source : United Nations, World Population Prospects: The 2000 Revision (New York: United Nations, 2001)

تغییرات جمعیت
در طول سده گذشته خاورمیانه و آفریقای شمالی میزان بالاتری از رشد جمعیت را نسبت به هر منطقه دیگری در جهان تجربه کرد. نرخ رشد سالیانة جمعیت منطقه خاورمیانه و آفریقای شمالی به بالاترین حد خود یعنی 3 درصد در حدود سال 1980 رسید و این در حالی ست که میزان رشد جمعیت در کل جهان حداکثر به 2 درصد در سال در بیش از یک دهه قبل[3] رسید. بهبود در بازماندگی و وضعیت زنده‌ماندنی انسان[4] بویژه در طول نیمه دوم قرن بیستم موجب رشد سریع جمعیت در خاورمیانه و آفریقای شمالی و دیگر مناطق کمتر توسعه‌یافته شد. عرضه خدمات جدید پزشکی و اقداماتی در زمینه بهداشت عمومی همچون آنتی‌بیوتیک‌ها و ایمن‌سازی، موجب کاهش سریع میزانهای مرگ‌ومیر در جهان درحال‌ توسعه پس از سال 1950 شد در حالی که کاهش در میزانهای موالید با تاخیر صورت گرفت که همین خود میزانهای بالائی از افزایش طبیعی را (مازاد موالید بیشتر از تلفات) موجب شد.

 

در پنجاه سال گذشته، کاهش مرگ‌ومیر در جوامع درحال ‌توسعه، عمدتاً در زمینه مرگ‌ومیر کودکان و اطفال بوده است. در این منطقه مرگ‌ومیر اطفال (یعنی بچه‌هائی که قبل از نخستین سالگرد تولدشان می‌میرند) از حدود 200 در هزار تولد زنده در اوائل دهه 1950 به کمی بیش از 50 در هزار تولد زنده در آغاز قرن بیست‌ویک تقلیل یافت. علی‌رغم این کاهش سریع و این واقعیت که میزانهای مرگ‌ومیر اطفال در بعضی از کشورهای ثروتمند و نفت‌خیز حوزه خلیج فارس کاملاً پائین است (مرگ‌ومیر اطفال در کویت پائینتر از متوسط مرگ‌ومیر اطفال در اروپا می‌باشد)، میزان منطقه‌ای مرگ‌ومیر اطفال در خاورمیانه و آفریقای شمالی بالاتر از میزان متناظر آن در آمریکای لاتین وآسیای شرقی است
در حالی که انتقال جمعیتی یعنی انتقال از مرگ‌ومیر و باروری بالا به مرگ‌ومیر و باروری پائین، ویژگی مسلط در تمام منطقه است. ولی، هر کشوری در مراحل متفاوتی از آن قرار دارد(نمودار 3 ). در خاورمیانه و آفریقای شمالی باروری به طور متوسط از 7 بچه برای هر زن در حدود سال 1960، به 6/3 بچه در سال 2001 تقلیل یافت. میزان باروری کل (متوسط شمار موالید برای هر زن) در کشورهای بحرین، ایران، لبنان، تونس و ترکیه کمتر از 3 بچه و در کشورهای عراق، عمان، منطقه فلسطین، عربستان صعودی و یمن بیشتر از 5 بچه است .

 


هرچند انتظار می‌رود که در منطقه خاورمیانه و آفریقای شمالی کاهش باروری همچنان ادامه داشته باشد، ولی شمار جمعیت طی چندین دهه بسرعت افزایش خواهد یافت. در شماری از کشورها، شمار افراد جوانی که به سالهای بچه‌‌زائی می‌رسند، از شمار بیشتری در مقایسه با نسل قبلی برخوردارند. از اینرو، در مجموع موالید زیادی را هم خواهند داشت. این پدیده همان چیزی است کـه گشتاور جمعیت[5] یا نیروی فزاینده و محرک جمعیت نام دارد. جمعیت این منطقه هر سال 2 درصـد افـزایش می‌یـابد*. سـالانـه تقریبـاً 7 میلیـون نفـر بر شمـار جمعیت افـزوده مـی‌شود و انتظار مـی‌رود که در پنجاه سال آینده جمعیت خاورمیانه و آفریقای شمالی تقریباً دو برابر شود

 


پیامدها و چالشهای جمعیت‌شناختی
بدون توجه به سطح توسعه اقتصادی یا درآمد ملی، کشورهای خاورمیانه و آفریقای شمالی به طور فزاینده‌ای در زمینه فراهم آوردن نیازهای اساسی برای شماری از شهروندان رو به ‌رشد، در زمینه‌هائی چون مسکن مناسب، بهداشت، مراقبت بهداشتی، آموزش و اشتغال و مبارزه با فقر، محدود نمودن شکاف بین اغنیا و فقرا و به طور کلی بهبود استاندارد زندگی با چالش مواجه هستند. علاوه بر این، کمبود منابع آب منطقه، تقاضای در حال رشد برای منابع آب را افزایش می‌دهد.
جمعیت جوان این منطقه، نیروی محرک بی‌سابقه‌ای برای افزایش جمعیت منطقه خاورمیانه و آفریقای شمالی ست. یک سوم جمعیت این منطقه کمتر از 15 سال سن دارند. در طول پانزده سال آینده این کودکان و نوجوانان به سنین بچه‌زائی می‌رسند و وارد بازار کار خواهند شد. در خاورمیانه و آفریقای شمالی طی 30 سال آینده، شمار زنان واقع در سنین بچه‌زائی دست‌کم دو برابر خواهد شد. فراهم نمودن خدمات بهداشت باروری برای شماری از زنان در حال رشد یکی از چالشها و کلید حل رشد جمعیت است.
در خاورمیانه و آفریقای شمالی به موازات افزایش شمار کل جمعیت، جمعیت سالخورده نیز افزایش یافته و تامین نیازهای بهداشتی آنها یکی از دلائل افزایش هزینه‌های بهداشتی و شکل‌گیری نظام‌های بهداشتی است. برای مثال، انتظار می‌رود جمعیت سالخورده یعنی افراد 60 ساله و بالاتر کشور مصر از 3/4 میلیون نفر در سال 2000 به 7/23 میلیون نفر در سال 2050 افزایش یابد. همچنین انتظار می‌رود که جمعیت سالخورده عربستان صعودی از 1 میلیون نفر در سال 2000 به 7/7 میلیون نفر در سال 2050 افزایش یابد.
جمعیت واقع در سنین کار و فعالیت به عنوان کوهارتهای بزرگی از بچه‌ها که به سنین بزرگسالی می‌رسند بسرعت افزایش می‌یابد. برای مثال، در سال 1996 در مقابل هر اردنی واقع در سن 60-45 سالگی که به سنین بازنشستگی نزدیک می‌شدند، 5 اردنی زیر 15 سال آماده ورود به بازار کار بودند. در عربستان صعودی این نسبت در سال 1996، 8 به 1 بوده است

 

بستگی اقتصادی منطقه یعنی نسبت جمعیت غیرفعال به لحاظ اقتصادی به جمعیت فعال از نظر اقتصادی در دنیا بسیار بالاست. نسبت جمعیت فعال به لحاظ اقتصادی در خاورمیانه و آفـریقـای شمـالـی در مقـایسـه با تمـام مناطق دیگر، به خاطر ساخت سنی جوان و سطح پائین مشارکت نیـروی کـار زنان، پایین‌تر است. بر پایـه آمارهای منتشره از سوی دفتر بین‌المللی کار در منطقه خاورمیانه و آفریقای شمالی تنها کشورهای با نسبت بستگی 2 یا بالاتر (به طور متوسط دو فرد غیرفعال به لحاظ اقتصادی در مقابل یک فرد فعال از نظر اقتصادی) گزارش شده است[6].
التزام به ثبات سیاسی ، سرمایه‌گذاری در بهداشت و منابع انسانی و سیاستهای اقتصادی سالم و بی‌عیب و نقص می‌تواند چالشهای جمعیتی منطقه خاورمیانه و آفریقای شمالی را به پاداش جمعیت‌شناختی تبدیل کند. برای مثال، پاداش جمعیتی هنگامی رخ می‌دهد که جمعیت جوان زیاد،سالم و تندرست، تحصیل‌کرده و آموزش دیده، آماده جذب در یک بازار اقتصادی و مشارکت در اقتصاد ملی ست. متاسفانه، کشورهای خاورمیانه و آفریقای شمالی، در حال حاضر بیشتر مستعد فرار مغزها به عنوان جریان وسیعی از افراد تحصیل‌کرده که منطقه را به قصد اروپا، آمریکای شمالی و بقیه نقاط جهان ترک می‌کنند، هستند.
بسیاری از دولتها تلاش می‌کنند که نیازهای اساسی جمعیت در حال رشدشان را فراهم نمایند. منطقه خاورمیانه و آفریقای شمالی، بالاترین میزان بیکاری را در دنیا دارد. بر پایه یک تحلیل، طی سال‌های 1996 تا 2010، اقتصاد کشورهای خاورمیانه و آفریقای شمالی با این فرض که نسبت جمعیت واقع در سنین کار و فعالیتی که وارد بازار کار می‌شوند، بدون تغییر باقی بماند، نیازمند ایجاد نیمی از مشاغل موجود در سال 1996 به منظور جلوگیری از افزایش میزان بیکاری در منطقه به بیش از رقم 14 درصد در اواسط دهه 1990 می‌باشد.[7] برای مثال، اقتصاد کشور مصر نیازمند ایجاد سالانه 500000 فرصت جدید شغلی برای جذب افراد تازه واردی ست که به بازار کار ملحق می‌شوند. حتی بعضی از کشورهای ثروتمند نفتی حوزه خلیج فارس همچون عربستان صعودی که به طور سنتی بیکار نداشته‌اند، با بیکاری جوانان مواجه خواهند شد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 21   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله روندهای جمعیتی و چالشهای آن در خاورمیانه و آفریقای شمالی

پایان نامه بررسی ایدئولوژی های سیاسی خاورمیانه

اختصاصی از اس فایل پایان نامه بررسی ایدئولوژی های سیاسی خاورمیانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی ایدئولوژی های سیاسی خاورمیانه

 مطالب این پست : دانلود متن کامل این پایان نامه به همراه تمام ضمائم (پیوست ها) :  70 صفحه

   با فرمت ورد (دانلود متن کامل پایان نامه)

پایان نامه رشته علوم سیاسی

 

منطقه ای را که غربیها خاورمیانه می نامند از دو دیدگاه می توان مطالعه کرد؛ یکی از دیدگاه غرب و دیگری از دیدگاه مردم این منطقه که ایرانیان، اعراب، ترکها و یهودیان هستند. قبل از فروپاشی بلوک شرق این منطقه از نظر قدرتهای بزرگ اروپایی و ابرقدرتها دارای اهمیت استراتژیکی و ژئوپولیتیکی ویژه ای بود و هنوز هم به رغم از میان رفتن شوروی از اهمیت آن کاسته نشده چرا که نفت خاورمیانه منبعی سهل الوصول و نسبتاً ارزان تر انرژی برای کشورهای اروپایی، ژاپن، هند، چین و تا حدودی ایالات متحده است. اگر چه امروز روسیه دیگر تهدیدی جدی برای صدور نفت خاورمیانه محسوب نمی شود ولی هر عامل دیگری که امنیت راههای دریایی از خلیج فارس تا اروپا و خاور دور را به خطر اندازد و انتقال نفت را متوقف یا مختل کند با واکنش شدید غرب مواجه خواهد شد. بنابراین از این نظر وضع خاورمیانه امروز و در آینده ی قابل پیش بینی به وضعی که در قرن نوزدهم آن را «مسئله شرق» می نامیدند نیست.

اما دولتها و مردم خاورمیانه چه بخواهند و چه نخواهند نمی توانند از سیاست بازیها و رقابتهای قدرتهای بزرگ کنار بمانند. در گذشته برخی از دولتهای خاورمیانه با استفاده از درگیریها و تضادهای بین دو بلوک شرق و غرب توانستند رانتهای استراتژیکی به دست آورند و تا حدودی شکم مردم خود را سیر کنند. ولی امروز این وضعیت دگرگون شده است، نیروهای نظامی قدرتهای بزرگ به بهانه هایی سست این کشورها را اشغال می کنند. بنابراین امروز حتی ثروتمندترین و نیرومندترین کشور صادرکننده ی نفت نه از نظر جمعیت و نه از لحاظ منابع علمی، صنعتی، فنی یا قدرت نظامی توان رقابت با ایالات متحده یا حتی کشورهایی نظیر فرانسه، بریتانیا، آلمان و ژاپن را ندارد. درواقع، دولتهای خاورمیانه نه تنها سودبرندگان رقابتها و تضادهای بین المللی قدرتهای بزرگ نبوده و نیستند بلکه قربانیان اصلی این رقابتها هستند.

اما اگر بخواهیم این منطقه را نه از دیدگاه استراتژیکی و ژئوپولیتیکی غرب بلکه از دیدگاه مردمان آنکه اکثراً مسلمان هستند بررسی کنیم، آن گاه مسائل و موضوعهای خاورمیانه برای ما متفاوت از دیدگاه غربیها خواهند بود. شاید ظاهراً نخستین مسئله مهم مناقشه فلسطین و اسراییل باشد. یکی از دلایل به درازا کشیده شدن این مناقشه این است که جهان عرب از مجموعه ی دولتهایی تشکیل شده که پس از تجزیه امپراتوری عثمانی توسط دول غربی به طور مصنوعی تأسیس شده اند و بنابراین دارای نقطه نظرها و منافع متفاوت و گاه متضاد هستند و هرگز نتوانسته اند بر سر یک راه حل مشترک توافق کنند. بدیهی است که منافع و دیدگاههای عربستان سعودی، یک دولت بسیار ثروتمند و به شدت ارتدکس اسلامی، نمی تواند با منافع و دیدگاههای یک دولت فقیر غیرمذهبی خاورمیانه ای یکسان باشد.

با نگاهی سریع به روند مناقشه ی اعراب و اسراییل مشاهده می کنیم که مصر در ابتدا به علت موقعیت ژئوپولیتیک و نظامی اش از مهره های اصلی ائتلاف ضد اسراییلی بود ولی پس از توافق کمپ دیوید در 1978 از این ائتلاف کنار کشید. اکنون نیز پس از توافقهای اسراییل با سازمان آزادی بخش فلسطین و سپس با دولت خودگردان و نیز با اردن، سوریه عضو دیگر آن ائتلاف در موقعیتی نبوده و نیست که بتواند خطر یک جنگ تازه با اسراییل را به جان بخرد. بنابراین تضاد اعراب و اسراییل ممکن است با روی کار آمدن حماس به صورت کنونی باقی بماند یا حتی از طریق به اجرا درآوردن توافقهای اسلو و موافقتهای بعد از آن به یک راه حل قابل قبول طرفین بینجامد.

اما اگر فرض کنیم آن ائتلاف بزرگ 1948 اعراب بر علیه اسراییل از نو زنده و یک جنگ تازه به نابودی اسراییل منجر شود باز هم مسئله مردم خاورمیانه حل نخواهد شد. مسئله اصلی چیز دیگری است، که با پایان گرفتن انزوای منطقه و ورود آن به صحنه سیاست و روابط بین الملل بروز کرد. این مسئله در واقع مسئله عدم توفیق یا عدم رغبت مردم منطقه برای نزدیک شدن به تمدن و فرهنگی دیگر یا جذب آن بود.

تا شروع قرن بیستم نظامهای سیاسی خاورمیانه از نوعی بودند که در کتابهای سیاسی کلاسیک به عنوان استبداد شرقی توصیف می شوند. دراین نوع نظام، دولت در خدمت خلیفه یا سلطان و وظیفه عمده اش گرفتن مالیات و نگه داری نیروی نظامی بود، و هیچ اعتمادی بین فرمانروایان و مردم وجود نداشت. در اواخر قرن نوزدهم، برای روشنفکران منطقه که کم و بیش با نظامهای سیاسی غربی آشنا شده بودند این نوع نظام دیگر پذیرفتنی نبود. پس چه چیزی باید جانشین آن می شد؟ یک نظام مشروطه، یعنی یک دولت ملی، که روابط فرمانروایان و مردم را تنظیم و تعریف کند. این نظام یعنی یکی از دستاوردهای سنت حقوقی و سیاسی اروپا، اگرچه در میان طبقات روشنفکر و تحصیل کرده ی منطقه از احترام و ارزش برخوردار بود ولی از نظر توده های مردم، به ویژه توده‌های عرب، مخلوق قدرتهای «کافر و منفور» غربی و توطئه ای برای در هم شکستن اتحاد اعراب و ایجاد تفرقه در امت اسلامی تلقی می شد و بنابراین مشروعیتی نداشت.

به همین دلیل تلاشهای ترکهای جوان عثمانی، مشروطه خواهان ایرانی و مصری در جهت استقرار نظام مشروطه به هیچ انجامید و خیلی زود آشکار شد که دولتهای منطقه قادر به حفظ نظام پارلمانی آزاد نیستند. بنابراین، هر روز نظامی مستبدتر و خشن تر جایگزین نظام خودکامه ی پیش تر از خود شد و مردم منطقه مانند جانوران آزمایشگاهی در بوته ی آزمایش زورگویان ریز و درشت نظامی و غیرنظامی قرار گرفتند.

آنچه در واقع روی داد این بود که نهادهای سیاسی سنتی خاورمیانه از میان رفتند ولی هیچ نهاد قابل دوامی نیز جای آنها را نگرفت. همین مسئله ریشه ی بی ثباتی امروز خاورمیانه است. در مورد مفاهیم و ایدئولوژیها نیز اتفاق مشابه روی داد و تنش فرهنگی و روشنفکری امروز منطقه نیز پیامد همان است.

زمانی پان عربیسم محبوب ترین مفهوم و ایدئولوژی بود. این مفهوم با تجددگرایی منافات نداشت ضمن آنکه خواستار رهایی از گذشته و سنتهای قدیم نیز نبود. اما این حقیقت که عربها یک دولت واحد هستند در واقعیت منعکس نبود، چرا که پس از تجزیه امرپراتوری عثمانی عربها نه در یک دولت بلکه در دولتهای متعددی زندگی می کردند. بنابراین طبق ایدئولوژی پان عربیسم «واقعیت» باید به نحوی ساخته می شد که با «حقیقت» وفق دهد. اما تلاش برای تحقق بخشیدن به رؤیای پان عربیسم از معنویت به سیاست تبدیل شد، سیاستی که در آن رهبران دولتهای عربی علیه یکدیگر مبارزه و توطئه می کردند، سیاستی که در آن حکومت یک کشور می کوشید حکومت کشور همسایه اش را سرنگون کند، مبارزه ای که در آن میانه روی و امتناع وجود نداشت. جمال عبدالناصر سرشناس ترین رهبر جهان عرب بود که اصول معنوی پان عربیسم را به شعارهایی برای تحریک و انهدام تغییر داد. اما سرانجام این شعارها و سیاستها به هیچ انجامید و اگر امروز چیزی از پان عربیسم به عنوان ایدئولوژی رسمی باقی مانده همان است که در کتابهای درسی مدارس مشاهده می شود یا گهگاه عوام فریبان به آن متوسل می شوند. پان عربیسم جاذبه و نیروی الهام بخش خود را از دست داده است و وجود صوری آن پنهان کننده ی خلأیی روشنفکری و ایدئولوژیکی است که این امر هم دردناک است و هم خطرناک.

اما مفهوم ملت گرایی (ناسیونالیسم) که با تأسیس دولتهای ملی در خاورمیانه طرفدارانی پیدا کرد از همان ابتدا با مخالفتهای فراوانی روبه رو شد. معترضان ادعا
می کردند که ملت گرایی وفاداری به اسلام را که باید تنها عامل پیوند مسلمانان باشد نفی یا انکار می کند و اصولاً در اسلام مرزبندیهای جغرافیایی یا فرهنگی وجود ندارد. به علاوه تأکید ملت گرایی عمدتاً بر امور دنیوی بود و تأسیس نهادهای نوع غربی را برای رسیدن به توسعه و پیشرفت ملی تجویز می کرد که سرانجام ممکن بود به ایجاد دولتهای ملی مبتنی بر الگوهای غربی بینجامد.

این جدایی بین اسلام و دکترینهای سیاسی سرانجام متفکران اسلامی را نگران ساخت. ابوالعلأ مؤدودی از مسلمانان هند و پاکستان و شیخ حسن البنا بنیان گذار اخوان المسلمین در مصر در زمره ی نخستین اندیشمندانی بودند که مبارزه با این روند را آغاز کردند. آنها می گفتند که برای مصون ماندن در برابر مکتبهای روشنفکری مرموز و خطرناک که غرب آنها را رواج داده است و خطر آنها کمتر از خطر تسلط سیاسی و نظامی غرب نیست، مسلمانان باید به اسلام پیامبر (ص) بازگردند و نظامی براساس دستورات قرآن مجید و سنت پیامبر (ص) تأسیس کنند، و قانون گذاری و امور سیاسی باید مطابق دستورات الهی باشد.

بدیهی است که برای توده های مردم خاورمیانه که اسلام عمیقاً با جان و روحشان عجین شده و برایشان معنویت و آرامش روحی فراهم کرده است، گوش فرادادن به این سخنان دلنشین تر و پذیرفته تر از شنیدن بحثهای «روشنفکرانه مرموز» و نامأنوس است. اما واقعیت این است که آیا دولتها و مردم خاورمیانه امروز می توانند نهادها و ساختارهای سیاسی و فرهنگی، اجتماعی و اقتصادیِ الگوبرداری شده از غرب، پیچیده و متفاوت خود را رها کنند و در هیئتی واحد به نوع حکومت، سازمان، اصول و مدیریتی باز گردند که در آنها تجربه ای ندارند؟ در جای دیگری نوشته بودم: «در خاورمیانه دنیای کهن نمی میرد و دنیای نو زاده نمی شود، آیا این برزخ تاریخی همیشگی خواهد بود؟

متن کامل را می توانید دانلود کنید چون فقط تکه هایی از متن این پایان نامه در این صفحه درج شده است(به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم با فرمت ورد که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی ایدئولوژی های سیاسی خاورمیانه

ریشه های اقتصادی تروریسم با تاکید بر تروریسم مرتبط با خاورمیانه

اختصاصی از اس فایل ریشه های اقتصادی تروریسم با تاکید بر تروریسم مرتبط با خاورمیانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ریشه های اقتصادی تروریسم با تاکید بر تروریسم مرتبط با خاورمیانه


ریشه های اقتصادی تروریسم با تاکید بر تروریسم مرتبط با خاورمیانه

پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق

گرایش جزا و جرم شناسی

170 صفحه

چکیده:

تروریسم به عنوان یکی از بحث برانگیزترین پدیده های اجتماعی معاصر از جنبه های گوناگونی مورد بررسی بوده از جمله بعد جرم شناسی آن مورد توجه حقوقدانان قرار گرفته است. در این تحقیق نیز از منظر جرمشناسی به بررسی یکی از ریشه های تروریسم یعنی ریشه های اقتصادی آن پرداخته شده است. دو عامل اقتصادی بر رشد و توسعه تروریسم موثر واقع شده اند. عامل اول فقر و نابرابریهای اقتصادی حاکم بر کشورهای محروم جهان در کنار سابقه استعمار و استثمار تاریخی در این کشورها است که آسیبهای جسمی، فکری و روحی خاصی را پدید آورده است که موجب گرایش گروهها و افراد این کشورها به رفتارهای خشونت آمیز و مبارزات تروریستی شده است. بنابراین یکی از گامهای اساسی در راستای مبارزه با تروریسم، بررسی و حل بحرانهای اقتصادی و محرومیت و نابرابری حاکم بر این کشورها است. عامل دوم سیر تحولات نظام سرمایه داری است. این تحولات، نظام سرمایه داری را به سمت هرچه بیشتر میلیتاریزه شدن پیش برده است و در دهه های اخیر وابستگی پیچیده ای میان توسعه و حتی بقای سیستم سرمایه داری با رشد و گسترش صنایع نظامی به وجود آمده است. وابستگی سرمایه داری به تولید تسلیحات و نیاز به بودجه های کلان نظامی از یک طرف و نیاز روزافزون جوامع صنعتی به موادخام و بازار فروش کشورهای در حال توسعه موجب شده است که رشد و توسعه تروریسم بین المللی بیش از آنکه موجب وارد آمدن آسیب و خسارت به نظام سرمایه داری شود؛ منافع خاصی را برای این نظام فراهم آورد. به این ترتیب تعامل پیچیده و خاصی بین تروریسم و سرمایه داری به وجود آمده است که این تعامل یکی از موانع اساسی در راستای مبارزه با تروریسم است.


دانلود با لینک مستقیم


ریشه های اقتصادی تروریسم با تاکید بر تروریسم مرتبط با خاورمیانه