اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پاورپوینت بسیار ارزشمند نقش دولت در مدیریت و سیاستگذاری جهانگردی

اختصاصی از اس فایل دانلود پاورپوینت بسیار ارزشمند نقش دولت در مدیریت و سیاستگذاری جهانگردی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت بسیار ارزشمند نقش دولت در مدیریت و سیاستگذاری جهانگردی


دانلود پاورپوینت بسیار ارزشمند نقش دولت در مدیریت و سیاستگذاری جهانگردی

 

 

 

 

 

 

فهرست مطالب

مقدمه

دخالت دولت در صنعت جهانگردی

دلیل هایی برای مداخله دولت در امور جهانگردی و اقتصادی

پیشبرد توسعه اقتصادی

حمایت از صنایع

تامین درآمد

ایجاد یک محیط با ثبات اقتصادی

تامین سایرهدفهای سیاسی

نقش بخش عمومی در صنعت جهانگردی

سیاست جهانگردی

برنامه ریزی

توسعه

مقررات

برخی از نقشهایی که مقررات دولتی می توانند ایفا کنند

میزان دخالت دولت در امور اقتصادی

دخالت در سطح بین المللی

دخالت دولت در سطح ملی

دخالت دولت در سطح محلی

سازمان ملی جهانگردی (NTAs)

وظیفه سازمان ملی جهانگردی از نظر بازاریابی

ساختار سازمان ملی جهانگردی

وزارتخانه یا دفتر جهانگردی دارای سه برتری عمده است

سازمان ملی جهانگردی و بخش عمومی

تعداد اسلاید: 28 صفحه

با قابلیت ویرایش

مناسب جهت ارائه سمینار و کنفرانس و انجام تحقیقات و گزارشات


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت بسیار ارزشمند نقش دولت در مدیریت و سیاستگذاری جهانگردی

عوامل موثر بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با دولت اسلامگرای ترکیه در قبال دولت جدید عراق 203 ص - ورد

اختصاصی از اس فایل عوامل موثر بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با دولت اسلامگرای ترکیه در قبال دولت جدید عراق 203 ص - ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

عوامل موثر بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با دولت اسلامگرای ترکیه در قبال دولت جدید عراق 203 ص - ورد


 عوامل موثر بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با  دولت اسلامگرای ترکیه در قبال دولت جدید عراق 203 ص - ورد

   پیشگفتار:

تحولات نظام بین الملل با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق، کشور عراق را به دلیل موقعیت ممتاز ژئوپلتیکی، ژئواستراتژیکی و ژئواکونومیکی به مجموعه پیچیده ای تبدیل کرد که صرف نظر از قدرت های همسایه و منطقه ای از اولویت و تقدم بسیار بالایی در سیاست خارجی قدرت های فرامنطقه ای برخوردار شد. تهاجم این کشور به کویت نیز مزید برعلت گردید و با حضور فیزیکی کشورهای غربی در منطقه خلیج فارس به طور عملی در چالش عمیقی فرورفت. عراق به عنوان یکی از همسایگان جمهوری اسلامی ایران با توجه به اشتراکات تاریخی، مذهبی و فرهنگی و قومی با مردم ایران، از جایگاه ویژه ای در سیاست خارجی ایران برخوردار است به طوریکه نمی توان از آثار امنیتی حضور و دخالت بازیگران فرامنطقه ای بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران چشم پوشی نمود. تحولات عراق هم چنین بر مسایل امنیتی و اقتصادی ترکیه تأثیر بسزایی دارد. رساله حاضر تلاشی است برای درک و فهم واقع بینانه از مسایل عراق و شناخت اهداف و منافع و زمینه های تعارض و تعامل آن در ارتباط با منافع ملی دو قدرت منطقه ای ایران و ترکیه.

 


دانلود با لینک مستقیم


عوامل موثر بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با دولت اسلامگرای ترکیه در قبال دولت جدید عراق 203 ص - ورد

تحقیق درباره دولت

اختصاصی از اس فایل تحقیق درباره دولت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره دولت


تحقیق درباره دولت

دسته بندی :  علوم انسانی _ مدیریت

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

حجم فایل:  (در قسمت پایین صفحه درج شده )

تعداد صفحات فایل: 23

کد محصول : 0920

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 


 

 قسمتی از محتوای متن 

 

مقدمه

 

مفهوم دولت (state) تا سده  شانزدهم رواج سیاسی نیافته بود. نخستین کاربرد آن در بحث علمی به نیکولوماکیاولی (1527-1469) نسبت داده می شود. برای یونانی ها این مفهوم شناخته شده نبود. آنها به جای آن واژه «پولیس» را به کار می بردند که می توان آن را «شهر - دولت» نامید. در شهر دولتهای کاملا نزدیک و کوچک یونان باستان به بهره مندی از حقوق و اجتماع تاکید می شد و سلطه و اطاعت مورد توجه نبود. به گفته کاتلین بهتر است آنها را «اجتماع شهری» بنامیم تا دولت. «شهرهای» روم نیز از بهره مندان از حقوق و وظایف مدنی کامل جانبداری می کردند. بنابراین شهر دولتهای یونان و روم گردهمایی بسیار همبسته گروهی بودند که با استثمار بردگان ز ندگی می کردند.

 

مفهوم دولت نو در بخش عمده اروپای سده های میانه نیز وجود نداشت. طی این دوره تفکر سیاسی درباره امپراتور و حکومت شاهزادگان بود. در پایانهای سده های میانه، مفهومی از دولت بتدریج پدیدار می شد اما بخوبی مشخص نبود، و زمانی کاربرد یافت که دولت از آن مردم نبود و حاکمیت به شاهان تعلق داشت. در آن زمان، دولت را با اقتدار عالی برابر می دانستند، اما گاه به «نهادهای اجتماعی هم اشاره داشت». در گذر زمان، دولت گذشته از اصول و راستاها، مفهوم طبیعی اقتدار ناب و ساده، یا تاسیس را پیدا کرد.

 

در گفت و گوهای عمومی مفهوم دولت را در معنیهای گوناگون به کار می برند. برای مثال واحدهای تشکیل دهنده فدراسیون ایالات متحده آمریکا را در زبان انگلیسی با نام state مشخص می کنند. همین طور از کمک دولت، مقررات دولتی یا آموزش دولتی سخت گفته می شود در حالی که به واقع کمک حکومت، مقررات حکومتی و مانند آن است. دولت، حکومت نیست، بلکه حکومت کارگزار دولت  است. دولت همچنین با جامعه، اجتماع و ملت فرق دارد. گاه نیز واژه دولت را با واژه کشور مترادف به کار می برند، گاهی هم برای جلوگیری از ابهام ناشی از کاربرد عامیانه دولت، ترکیب دولت کشور را ترجیح داده اند. پس از تحلیل مفهوم دولت و دست یافتن به تعریف عملی آن، تفاوت مشخص آن با حکومت را باز خواهیم شناخت.

 

شاید شگفت انگیز باشد که متفکران و پژوهشگران سیاسی در مورد تعریف دولت توافق نظر ندارند. اختلاف نظر پیش از هر چیز به گوناگونی اندیشه ها در مورد سرشت دولت که بر تعریفها اثر می گذارد، مربوط است. در حالی که برخی از متفکران سیاسی دولت را در اساس یک ساختار طبقاتی می دانند، دیگران بر این اندیشه اند که دولت فراتر از طبقات و نمایانگر کل اجتماع است. عده ای آن را نظام قدرت می دانند، دیگران نظام رفاه. برخی آن را تضمین کننده زندگی جمعی می دانند در حالی که دیگران آن را نهادی اخلاقی می دانند که از رفاه و تامین اخلاقی انسان جدایی ناپذیر است. برخی آن را از دیدگاه حقوقی محض به مثابه اجتماعی تلقی می کنند که طبق قانون سازمان یافته است و برخی آن را با خود ملت با جماعت یکسان می دانند. عده ای بر جنبه ساختاری آن تاکید دارند و برخی دیگر بر جنبه کارکردی آن.

 

درباره جامعه مدنی یا دولت از همان آغاز تفکر سیاسی اختلاف عقیده وجود داشته است. برای مثال، سوفسط های یونان باستان، که فلسفه سیاسی اروپا از آنها آغاز شد، جامعه مدنی را قراردادی می دانستند. اما متفکران بعدی مانند افلاطون (347-428 قبل از میلاد) و ارسطو (322-384ق. م) با این نظر موافق نبودند. برای مثال، ارسطو، «پولیس» را طبیعی و ضرور تلقی می کرد و می گفت «پولیس» از غرایز طبیعی انسان ظهور می کند. محصول و نیز اوج نیاز انسان به زندگی اجتماعی است و برای رشد جنبه های گوناگون انسان ضرور است. از نظر او، فردی که بیرون از پولیس زندگی کند یا فروتر از آدمی است یا برتر از او، و موجود طبیعی بشری نیست. ایده آلیستهای نوی سده های هجدهم و نوزدهم مانند روسو، کانت، هگل، گرین و بوسانکه کم و بیش با این نظر موافق بودند. آنها دولت را نهادی اخلاقی می دانستند که برای رشد کامل اخلاقی انسان غیر قابل صرف نظر است. آلتوسیوس و گروسیوس نظریات همانندی با آنها داشتند و دولت را تاسیسی عمومی برای ارتقای رفاه بشر می دانستند و همین نظر در پیدایش مفهوم دولت رفاه، که به طور عمده فقط برای جامعه های وفور تناسب و اعتبار دارد، موثر بود.

از سوی دیگر کسانی معتقد بوده اند که دولت آزادی طبیعی فرد را محدود می کند و در بهترین حال شر ضرور است. یکی از متفکران برجسته معتقد به چنین نظری هربرت اسپنسر (1903-1820) فیلسوف انگلیسی بود که عقیده داشت دولت شرکت سهامی مشترک بیمه متقابل است و عضویت در آن باید آزاد و انتخابی باشد. او بر آن بود که دولت می تواند و باید به شهروندان خود اجازه دهد از حقوق تبعه بودن آزاد باشند و نیز بار سنگین وظایف تبعه بودن را از دوش براندازند.

 

 

  متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

پس از پرداخت، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

 
/images/spilit.png

« پشتیبانی مرجع فایل »

همچنان شما میتوانید قبل از خرید، با پشتیبانی فروشگاه در ارتباط باشید، یا فایل مورد نظرخود را  با تخفیف اخذ نمایید.

ایمیل :  Marjafile.ir@gmail.com 

 پشتیبانی فروشگاه :  پشتیبانی مرجع فایل دات آی آر 

پشتیبانی تلگرام  و خرید

پشتیبانی ربات فروشگاه : 

به زودی ...

  • /images/spilit.png 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره دولت

پروژه در آمدی بر تئوری دولت در اسلام. doc

اختصاصی از اس فایل پروژه در آمدی بر تئوری دولت در اسلام. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه در آمدی بر تئوری دولت در اسلام. doc


پروژه در آمدی بر تئوری دولت در اسلام. doc

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 40 صفحه

 

مقدمه:

رشته‌ای‌ از حرکتهای‌ سیاسی‌ که‌ به‌ دنبال‌ تجمع‌ در سالن‌ سرپوشیدة‌ «بنی‌ ساعده» در سال‌ یازدهم‌ هجری‌ پدیدار شد و در سراسر سده‌های‌ اول‌ ادامه‌ داشت‌ را باید به‌ عنوان‌ مهمترین‌ عامل‌ در پیدایش‌ نظریة‌ ولایت‌ فقهأ بر جامعه‌ به‌ شمار آورد. اکثریت‌ مسلمانان‌ در این‌ دوره‌ با این‌ اعتقاد که‌ کتاب‌ خدا برای‌ بیان‌ احکام، کافی‌ است(1)، به‌ اهل‌بیت‌ «ع» توجهی‌ نکردند. در صورتی‌ که‌ پیامبر آنها را دو عنصر جدا ناشدنی‌ نامیده‌ و به‌ مسلمانان‌

‌‌توصیه‌ نموده‌ بود که‌ به‌ هر دو تمسک‌ کنند تا نجات‌ یابند. تأثیر این‌ حرکتهای‌ سیاسی‌ بر بسیاری‌ از اندیشه‌ها، بس‌ سترگ‌ بوده‌ و پیامدهای‌ منفی‌ بسیار داشته‌ است؛ بنابراین‌ آنچه‌ توجه‌ نخستین‌ نظریه‌پردازانِ‌ «ولایت‌ فقهأ» را به‌ خود جلب‌ کرد پیامدهای‌ منفی‌ این‌ دگرگونیها و تأثیرات‌ بود. این‌ اندیشمندان‌ از انحراف‌ ناشی‌ از جریانات‌ مزبور به‌ ویژه‌ در شهر پیامبر بسیار متأثر شده‌ بودند. آرزوی‌ بازگرداندن‌ «ولایت»، «امارت» و حکومت‌ به‌ «صراط‌ اصلی»، مایة‌ وحدت‌ همة‌ این‌ اندیشمندان‌ بود. آنها که‌ برجسته‌ بودند در این‌ دوره‌ خواستار بازگشت‌ به‌ دستور خدا و پیامبر اسلام‌ بودند، اما در مقابل، بودند افرادی‌ که‌ این‌ دگرگونی‌ را امکان‌ناپذیر می‌دانستند و بر آنچه‌ پیامبر بر آن‌ تأکید ورزیده‌ بود چشم‌ پوشیدند. بنابراین‌ فقهأ و محدثین‌ بزرگ‌ آن‌ دوره‌ که‌ به‌ «قاری» معروف‌ می‌شدند در صدد ایجاد پایه‌های‌ نوین‌ یک‌ «نهاد» پایدار در جامعه‌ای‌ شدند که‌ دستخوش‌ آشوب‌ گشته‌ بود. توجه‌ به‌ این‌ «نهاد» هنوز هم‌ به‌ عنوان‌ یکی‌ از نگرانیهای‌ عمدة‌ بسیاری‌ از اندیشمندان‌ و نظریه‌پردازان‌ گوناگونِ‌ ولایت‌ فقیه، پابرجاست.

 

فهرست مطالب:

در آمدی بر تئوری دولت در اسلام

‌احمد جهان‌بزرگی‌

‌انقلاب‌ یا ارتجاع‌ سیاسی‌

‌توجه‌ به‌ شرایط‌ اجتماعی‌

‌‌حوزة‌ بحث‌ ولایت‌ فقیه‌

‌مبدء عملی‌ و نظری‌ "ولایت‌ فقیه"

‌مکتب‌ علوی‌

‌نخستین‌ "ولی‌ فقیه" مدائن‌

‌‌"دومین‌ ولی‌ فقیه" مدائن‌

ولی‌ فقیه" کوفه‌

‌‌مکتب‌ علوی‌ در غربت‌

‌نظارت‌ بر مبارزه، نقطه‌ عطفی‌ در نظریة‌ ولایت‌ فقیه‌

‌‌"نظریة‌ ولایت" از نیمة‌ دوم‌ سدة‌ نخستین‌ تا آغاز غیبت‌

‌زیدبن‌ علی، فقیه‌ قیامگر

ولایت‌ همه‌ جانبه" برای‌ فقیه‌

‌اثبات‌ ولایت‌ فقیه‌ از طریق‌ "برهان‌ خلف"

‌مکتب‌ ائمه‌ موسوی(ع)

‌‌آغاز غیبت‌ کبری‌ نقطة‌ عطف‌ آغازین‌

‌‌فقیه، نایب‌ امام‌ «7» در حکومت‌

‌شیخ‌ مفید:

‌شیخ‌ طوسی

‌ابن‌ ادریس

‌محقق‌ حلی

‌علامه‌ حلی

‌محقق‌ کرکی

‌کاشف‌ الغطأ

‌میرزای‌ قمی

‌صاحب‌ جواهر

‌شیخ‌ انصاری

‌ملا احمد نراقی

‌علامه‌ نائینی

‌‌ولایت‌ عام‌ سیاسی‌ - اجتماعی‌

 

منابع ومأخذ:

1 محمدبن‌ اسماعیل‌البخاری، الجامع‌ الصحیح، بشرح‌الکرمانی،المجلد العشرون‌ (بیروت: داراحیأالثراث‌ العربی، 1401 ق) ص‌ 196.

.2 محمدبن‌ سعد، الطبقات‌ الکبری، الجزء الثالث‌ (بیروت: دارصادر،بی‌تا)، ص‌ 247.

.3 محمدبن‌ جریر طبری، تاریخ‌الطبری، المجلدالاول‌ (بیروت: دارالکتب‌ العلمیه، 1408 ق)، ص‌ 559.

.4 و ان‌ الحدیث‌ سیفشوا عنی‌ فاعرضوه‌ علی‌ القرآن‌ فما لیس‌ یوافق‌ القرآن‌ فلیس‌ عنی.

[فضل‌بن‌ شاذان‌ نیشابوری، الایضاخ‌ (تهران:دانشگاه‌ تهران، 1363)، ص‌ 312].

.5 قول‌ عمربن‌ خطاب: «لایفتین‌ احد فی‌المسجد و علی‌ حاضر»، (تا علی‌ حاضر است‌ در مسجد، کسی‌ فتوی‌ ندهد) دلایت‌ بر وجود مفتی‌های‌ متعدد می‌نماید. [یوسف‌ البحرانی، الکشکول، الجزء الثانی‌ (بیروت، مؤ‌سسة‌ الوفأ و دارالنعمان، 1406 ق)ص‌ 43.]

.6 آغابزرگ‌ الطهرانی، تاریخ‌ حصرالاجتهاد (قم: مطبعة‌الخیام، 1401 ق)، ص‌ 76؛ و محمدحسین‌ آل‌ کاشف‌الغطأ، اصل‌الشیعة‌ و اصولها (بیروت: مؤ‌سسة‌الاعلمی‌ للمطبوعات، 1402 ق) صص‌ 77-78.

.7 محمدبن‌ علی‌ الشوکانی، ارشادالفحول‌ (بیروت: دارالفکر، بی‌تا)، ص‌ 256.

.8 محمد ابراهیم‌ جناتی، ادوار اجتهاد (تهران: کیهان، 1372)، ص‌ 44.

.9 «آیا مفتی‌ نمی‌داند که‌ او واسطة‌ بین‌ خدای‌ تعالی‌ و بندگانش‌ است‌ و به‌ همین‌ جهت‌ بین‌ بهشت‌ و جهنم‌ قرار گرفته‌است.» [محمدباقر المجلسی، بحارالانوار، الجزء الثانی‌ (بیروت: داراحیأ الثراث‌ العربی، 1403 ه' ق)، ص‌ 120]

.10 در پاسخ‌ افرادی‌ که‌ می‌گویند آرأ سیاسی‌ شیعه‌ هنوز در مجموعه‌ای‌ منسجم‌ مدون‌ نگشته‌ می‌پرسیم‌ آیا تاکنون‌ در هیچ‌ مکتبی‌ سراغ‌ دارید کتابی‌ که‌ به‌ صورت‌ منسجم‌ و مدون‌ آرأ مورد قبول‌ مکتب‌ را مطرح‌ نماید؟

.11 ابن‌ ابی‌الحدید، شرح‌ نهج‌البلاغه، جلد 16 (بیروت: داراحیأ التراث‌ العربی، 1387)، ص‌ 146.

.12 سیف‌الدین‌ الامدی، غایة‌المرام‌ فی‌ علم‌الکلام‌ (قاهره: المجلس‌ الاعلی‌ للشئون‌ الاسلامیة، 1391)، ص‌ 363.

13 علی‌ بن‌ محمدالجرجانی، شرح‌المواقف، المجلدالثامن‌ (قم: منشورات‌ الشریف‌ الرضی، 1325)، ص‌ 344.

.14 محمدالغزالی، الاقتصاد فی‌الاعتقاد (آنکارا: مطبع‌النور، 1962)، ص‌ 234.

.15 حسین‌ بن‌ عبدالله‌ (ابن‌ سینا)، الشفأ (الالهیات) (قم: مکتبة‌ آیة‌الله‌ العظمی‌ المرعشی‌ النجفی، 1404) ص‌ 453.

.16 ابونصر فارابی، آرأ اهل‌المدینة‌الفاضله‌ (بیروت: دارالمشرق، 1973 م) صص‌ 130 - 127.

.17 حسن‌ بن‌ یوسف‌ حلی، تذکرة‌الفقهأ، المجلد الاول‌ (قم: المکتب‌ المرتضویه، بی‌تا)، ص‌ 452.

.18 گروهی‌ از بنی‌عامر (قبل‌ از هجرت) با حضرت‌ ملاقات‌ کردند و عرض‌ نمودند ما در صورتی‌ به‌ تو ایمان‌ می‌آوریم‌ که‌ پس‌ از خود خلافت‌ را به‌ ما واگذار نمایی. حضرت‌ فرمود: این‌ کار مربوط‌ به‌ خدا است‌ و من‌ در آن‌ اختیاری‌ ندارم‌ «الامر الی‌الله‌ یضعه‌ حیث‌ یشأ». عبدالملک‌ بن‌ هشام، السیرة‌النبویه، الجزءالاول‌ (بیروت: دارالمعرفة، ص‌ 424.

.19 «... یا رسول‌الله‌ من‌ خلفائک؟ قال: الذین‌ یأتون‌ من‌ بعدی‌ و یروون‌ حدیثی‌ و سنتی» ای‌ پیامبر خدا جانشینان‌ شما چه‌ کسانی‌ هستند؟ فرمود: کسانی‌ که‌ بعد از من‌ می‌آیند و گفتار و کردار و تقریر مرا بازگو می‌کنند. [ محمدبن‌ علی‌القمی‌ (شیخ‌ صدوق)، من‌ لایحضره‌ الفقیه‌ (تهران: آفتاب، 1376 ش) ص‌ 591 ].

.20 من‌ حفظ‌ علی‌ امتی‌ اربعین‌ حدیثا ینفعون‌ بها فی‌ امر دینهم‌ بعثه‌الله‌ یوم‌ القیامة‌ فقیها عالماً‌ [محمدباقر المجلسی، بحارالانوار الجزء الثانی‌ (بیروت: داراحیأ التراث‌ العربی، 1403 ه' ق)، ص‌ 156].

.21 الفقهأ امنأالرسل.

.22 ان‌العلمأ ورثة‌الانبیأ... ان‌الانبیأ ورثوالعلم‌ [ محمدبن‌ یعقوب‌ الکلینی، الکافی، المجلدالاول‌ (تهران: دارالکتب‌ الاسلامیه، 1388 ق)، ص‌ 34 ].تذکر: بعضی‌ معتقدند که‌ خبر ابی‌البختری‌ که‌ همان‌ وهب‌بن‌ وهب‌ است‌ و فردی‌ ضعیف‌ و کذ‌اب‌ است‌ معتبر نیست؛ لکن‌ همین‌ جملات‌ با سند دیگر از امام(ع) نقل‌ شده‌ که‌ آن‌ سند معتبر است‌ و لذا به‌ لحاظ‌ اشتراک‌ مفاد، ضعف‌ سند برطرف‌ می‌گردد. این‌ حدیث، صحیحة‌ قد‌اح‌ از امام‌ ششم(ع) است‌ که‌ ایشان‌ از پیامبراکرم(ص) نقل‌ فرموده‌اند و در اصول‌ کافی‌ ذکر گردیده‌ است. [ ر.ک: هدایت‌ا... طالقانی، مرجعیت‌ (تهران: ارغنون، 1374 ش)، ص‌ 98 ].

.23 الفقهأ امنأالرسل‌ ما لم‌یدخلوا فی‌الدنیا، قیل‌ یا رسول‌الله‌ و ما دخولهم‌ فی‌الدنیا قال‌ اتباع‌السلطان‌ فاذا فعلوا ذلک‌ فاحذروهم‌ علی‌ ادیانکم‌ «فقهأ امین‌ پیامبران‌ هستند تا زمانی‌ که‌ داخل‌ در دنیا نشده‌اند، گفته‌ شد ای‌ پیامبر خدا! داخل‌ شدن‌ در دنیا یعنی‌ چه؟ فرمود: پیروی‌ از سلطان. پس‌ هنگامی‌ که‌ چنین‌ شد بخاطر همین‌ حفظ‌ دینتان‌ از او بپرهیزید.»[محمدباقر المجلسی، بحارالانوار، الجزءالثانی، م.س‌ .ذ، ص‌ 36].

.24 «ما ولت‌ امة‌ امرها رجلاً‌ قط‌ و فیهم‌ اعلم‌ منه‌ الا لم‌یزل‌ امرهم‌ یذهب‌ سفالاً‌ حتی‌ یرجعوا ماترکوا» پیامبر(ص).[محمدباقر المجلسی، بحارالانوار، الجزءالعاشر، م. س. ذ، ص‌ 143].

.25 من‌ تقدم‌ علی‌ قوم‌ من‌المسلمین‌ و هو یری‌ ان‌ فیهم‌ من‌ هو افضل‌ منه‌ فقد خان‌الله‌ و رسوله‌ والمسلمین‌ [ عبدالحسین‌ احمدالامینی‌ النجفی، الغدیر، المجلدالثامن‌ (بیروت؛ دارالکتب‌ العربی، 1403 ق)، ص‌ 291 ]

.26 من‌ استعمل‌ عاملاً‌ من‌المسلمین‌ و هو یعلم‌ ان‌ فیهم‌ اولی‌ بذلک‌ منه‌ و اعلم‌ بکتاب‌الله‌ و سنة‌ نبیه‌ فقد خان‌الله‌ و رسوله‌ و جمیع‌المسلمین‌ کسی‌ که‌ کاری‌ از مسلمین‌ را به‌ عهده‌ گیرد، در صورتی‌ که‌ می‌داند فرد مناسبتری‌ برای‌ موضوع‌ وجود دارد که‌ اعلم‌ است‌ به‌ کتاب‌ خدا و سنت‌ پیامبر، به‌ درستی‌ که‌ به‌ خدا و رسول‌ و همة‌ مسلمانان‌ خیانت‌ کرده‌ است. [ عبدالحسین‌ احمدالامینی‌ النجفی، همان‌ ] [ احمدبن‌ الحسین‌البیهقی، السنن‌الکبری، المجلدالعاشر (بیروت: دارالمعرفة، بی‌تا)، ص‌ 118 ]

.27 روح‌الله‌ الموسوی‌ الخمینی‌ (امام) ولایت‌ فقیه‌ (بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا)، ص‌ 70.

.28محمدبن‌ یعقوب‌ الکلینی، اصول‌الکافی، الجزء الاول‌ (تهران: المکتبة‌الاسلامیه، 1388)، صص‌ 185 188-.

.29 ر.ک: احمدبن‌ حنبل، مسند، الجزءِ‌ الاول‌ (بی‌جا: دارالکفر، بی‌تا)، ص‌ 110.

.30 حسن‌ صدر، شیعه‌ و پایه‌گذاری‌ علوم‌ اسلامی، ترجمة‌ سیدمحمد مختاری‌ (تهران: روزبه، 1357 ش). و احمدبن‌ علی‌النجاشی، رجال‌ النجاشی‌ (بیروت: دارلاضوأ، 1408 ه' ق).

.31 «و قد علمتم‌ انه‌ لاینبغی‌ ان‌ یکون‌ الوالی‌ علی‌الفروج‌ والدمأ والمغانم‌ والاحکام... الجاهل‌ فیضلهم‌ بجهله» بدرستی‌ که‌ دانستید اینکه‌ سزاوار نیست‌ که‌ ولایت‌ بر فروج‌ و خونها و احکام‌ به‌ یک‌ فرد جاهل‌ سپرده‌ شود زیرا جاهل‌ با جهلش‌ مردم‌ را گمراه‌ خواهد کرد. السید رضی، نهج‌البلاغه، خطبه‌ 131، صبحی‌ صالح‌ (قم: دارالچهره)، ص‌ 188.

.32 ایهاالناس‌ ان‌ احق‌الناس‌ بهذالامر اقواهم‌ علیه‌ و اعلمهم‌ بامرالله‌ فیه‌ «ای‌ مردم‌ به‌ درستی‌ که‌ محق‌ترین‌ مردم‌ به‌ این‌ امر (حکومت) قویترین‌ مردم‌ و عالمترین‌ آنها به‌ دستورات‌ خداوند در امر حکومت‌ است‌ پس‌ از رحلت‌ پیامبر اسلام‌ و روی‌ کار آمدن‌ ابوبکر عده‌ای‌ درصدد برآمدند که‌ از حضرت‌ امیرالمؤ‌منین(ع) برای‌ او بیعت‌ بگیرند، که‌ حضرت‌ شدیداً‌ امتناع‌ ورزید و می‌فرمود: «انا اولی‌ برسول‌الله‌ حیاً‌ و میتاً... و اعرفکم‌ بالکتاب‌ والسنة‌ افقهکم‌ فی‌الدین‌ و اعلمکم‌ بعواقب‌ الامور و اذربکم‌ لساناً‌ و ابئتکم‌ جناناً» من‌ نزدیکترین‌ افراد به‌ رسول‌ خدا بوده‌ام‌ چه‌ در حیات‌ و چه‌ در ممات... و من‌ عارف‌ترین‌ شما به‌ کتاب‌ خدا و سنت‌ پیامبر و فقیه‌ترین‌ شما در دین‌ و عالم‌ترین‌ شما به‌ عواقب‌ امور هستم». [ احمدبن‌ علی‌الطبرسی، الاحتجاج‌ (قم: اسوه، 1413 ق)، ص‌ 182 ].

.33 عن‌النبی: حذیفة‌بن‌الیمان‌ من‌ اصفیأالرحمن‌ و ابصرکم‌ بالحلال‌ والحرام‌ «حذیفه‌ از برگزیدگان‌ خداوند است‌ و بیناترین‌ شما به‌ حلال‌ و حرام‌ است، السید الشیرازی، الدرجات‌ الرفیعة‌ (بیروت: مؤ‌سسة‌الوفأ، 1403 ق، ص‌ 284.

.34 «حذیفه‌ منافقان‌ را می‌شناسد و اسامی‌ آنان‌ را می‌داند و اگر از حدود الهی‌ از او بپرسید خواهید دید به‌ این‌ مسائل‌ دانا و آگاه‌ است». [ محمدباقر المجلسی، م.س.ذ ].

.35 احمدبن‌ علی‌الطبرسی، ص‌ 192 و محمد جواد مغنیه، مع‌ علمأ النجف‌ الاشرف‌ (بیروت: مکتبة‌الهلال)، ص‌ 17.

.36 السید علی‌ خان‌ الشیرازی، م.س.ذ، ص‌ 215.

.37 هاشم‌ معروف‌ الحسینی، تاریخ‌ فقه‌ مذهب‌ جعفری، ترجمة‌ دفتر بدر (تهران: بدر، 1361 ش)، ص‌ 115.

.38 عمر به‌ مردم‌ کوفه‌ نامه‌ای‌ نوشت‌ به‌ این‌ مضمون: «اما بعد. عمار یاسر را به‌ عنوان‌ امارت‌ و پسر مسعود را به‌ سمت‌ معلم‌ و وزیر شما گماشتم. پسر مسعود را امین‌ بیت‌المال‌ و خزانه‌دار شما قراردادم. این‌ دو مرد از برگزیدگان‌ اصحاب‌ محمد(ص) و از رجال‌ بدر هستند به‌ دستور این‌ دو شخصیت‌ عمل‌ کنید و اوامر آنها را اطاعت‌ نمایید و به‌ آنها اقتدا کنید»محمدبن‌ سعد، الطبقات‌ الکبری، الجزء الثالث،م.س.ذ، ص‌ 255.

.39 قاضی‌ نورالله‌ شوشتری، مجالس‌ المؤ‌منین، م.س.ذ، صص‌ 242، 306 و 310.

.40 مرتضی‌ مطهری، سیری‌ در سیرة‌ ائمه‌اطهار، م.س.ذ، ص‌ 141.

.41 همان.

.42 محمدرضا حکیمی، امام‌ در عینیت‌ جامعه‌ (تهران: دفتر نشر فرهنگ‌ اسلامی، بی‌تا)، ص‌ 19.

.43 حسن‌ بن‌ علی‌ الحر‌انی، تحف‌العقول‌ (تهران: اسلامیه، 1400 ق)، ص‌ 241.

.44 سید جعفر شهیدی، تاریخ‌ تحلیلی‌ اسلام‌ (تهران: مرکز نشر دانشگاهی، 1363)، ص‌ 183.

.45 سید محمد رضی، نهج‌البلاغه،م.س.ذ، حکمت‌ 147، ص‌ 495.

.46 قاضی‌ نورالله‌ شوشتری‌ می‌گوید: محمد علم‌ و ورع‌ و شجاعت‌ بسیار داشت‌ [ قاضی‌ نورالله‌ شوشتری، مجالس‌المؤ‌منین، م.س.ذ، ص‌ 275 ].

.47 جعفربن‌ محمدالصادق(ع) (83-148 ه' ق) - محمدبن‌ علی‌الباقر (114 57-.ق).

.48السید حسن‌ الصدر، تأسیس‌ الشیعه‌ لعلوم‌ الاسلام‌ (تهران: منشورات‌ الاعلمی، بی‌تا)، ص‌ 361و358.

.49یوسف‌ البحرانی،الکشکول، الجزءالثانی‌ (بیروت: مؤ‌سسة‌الوفأ و دارالنعمان، 1406.ق)،ص‌ 43.

.50 محمدحسین‌ الفیض‌ الکاشانی، الوافی، الجزءالخامس‌ (اصفهان: مکتبة‌ الامام‌ امیرالمومنین‌ علی«ع»)، ص‌ 728.

.51 ابی‌الفرج‌ الاصفهانی،مقاتل‌ الطالبین‌ (بیروت:دارالمعرفة،بی‌تا)، ص‌ 206.

.52 ابی‌الفرج‌ الاصفهانی، مقاتل‌الطالبین‌ (القاهره، دارالاحیأالکتب‌ العربیه، 1368 ه' ق)، صص‌ 151-127.

.53 ابوالفضل‌ رضوی‌ اردکانی، شخصیت‌ و قیام‌ زیدبن‌ علی(ع)، (قم، دفتر انتشارات‌ اسلامی، 1364)، ص‌ 165.

.54 همان، ص‌ 41.

.55 همان، ص‌ 118 و 257.

.56 محمدبن‌ علی‌الصدوق، من‌ لایحضره‌ الفقیه، الجزء الثالث‌ (تهران: دارالکتب‌ الاسلامیه، 1361 ش) ص‌ 3.

.57 محمدبن‌ الحسن‌ الحرالعاملی، وسائل‌ الشیعه، المجلدالثانی‌ عشر (بیروت: دار احیأ التراث‌ العربی، بی‌تا) ص‌ 135.

.58 همان، ص‌ 130.

.59 همان، ص‌ 132.

.60 همان، ص‌ 138.

.61 همان، ص‌ 129.

.62 شهید در دروس، دائرة‌ قضأ را بسیار پهن‌ دامنه‌ مطرح‌ می‌کند که‌ بسیاری‌ از مسائل‌ اجتماعی‌ را نیز دربرمی‌گیرد و می‌گوید: قضأ ولایت‌ شرعی‌ بر حکم‌ است‌ در مصالح‌ عموم‌ مردم‌ از طرف‌ امام(ع). [ محمدبن‌ مکی‌العاملی،الدروس‌ الشرعیه،الجزءالثانی‌ (قم: مؤ‌سسة‌ النشر الاسلامی، 1414)، ص‌ 65 ].

.63 محمدبن‌الحسن‌ الحرالعاملی، وسائل‌الشیعه، الجزء الثامن‌ عشر (بیروت: داراحیأالتراث‌ العربی، 1387 ق)، ص‌ 99.

.64 آیة‌ 122 سورة‌ توبه‌ که‌ در آن‌ می‌فرماید: «چرا از هر جامعه‌ گروهی‌ برای‌ فراگیری‌ فقه‌ حرکت‌ نمی‌کنند...».

.65 عباسعلی‌ عمید زنجانی، فقه‌ سیاسی، جلد اول‌ (تهران: امیرکبیر، 1366)، ص‌ 369.

.66 مقبولة‌ عمربن‌ حنظله.

.67 محمدبن‌ الحسن‌ الحرالعاملی، وسائل‌ الشیعه، المجلدالثانی‌ عشر (بیروت: داراحیأالتراث‌ العربی، 1387 ق)، ص‌ 9.

.68 محمدبن‌ یعقوب‌ الکینی، الفروع‌الکافی،الجزء السابع‌ (تهران: دارالکتب‌ الاسلامیه،1362 ش)، ص‌ 409.

.69 محمدبن‌الحسن‌الحر العاملی، م.س.ذ، ص‌ 10.

.70 حسین‌النوری‌ الطبرسی، المستدرک‌ الوسایل، المجلدالسابع‌ عشر (بیروت: مؤ‌سسة‌ آل‌ البیت(ع»، ص‌ 315.

.71 محمدبن‌ یعقوب‌ الکلینی، اصول‌ الکافی، الجزأ الاول، م.س.ذ، صص‌ 43 - 48.

.72 قرآن‌ کریم، سوره‌ نسأ، آیة‌ 60.

.73 محمدبن‌الحسن‌ الحرالعاملی، م.س.ذ، ص‌ 4.

.74 محمدبن‌الحسن‌الحرالعاملی، وسائل‌الشیعه، المجلدالثامن‌ عشر، م.س.ذ، ص‌ 338.

.75 همان، ص‌ 310.

.76علی‌ القهپانی، مجمع‌ الرجال،الجزء الرابع‌ (قم: اسماعیلیان، 1384)،ص‌ 68.

.77 محمدبن‌ یعقوب‌ الکلینی، الفروع‌ الکافی، الجزء الخامس‌ (تهران: دارالکتب‌ الاسلامیه، 1362 ش)، ص‌ 209.

 توضیح: بعضی‌ از اندیشمندان‌ نسبت‌ به‌ فقیه‌ بودن‌ این‌ دو نفر تردید کرده‌اند و آنها را مؤ‌منین‌ عادل‌ قلمداد کرده‌اند [ علی‌الصافی‌ الگلپایگانی، الدلالة‌ الی‌ من‌ له‌ الولایة‌ (قم: مکتبة‌ المعارف‌ الاسلامی، 1417 ق)، ص‌ 137 ]. ما از همین‌ استدلال‌ هم‌ استفاده‌ می‌کنیم‌ که‌ اگر ائمه‌ معصومین‌ «ع» ولایت‌ در تصرف‌ را برای‌ عدول‌ مؤ‌منین‌ جایز دانسته‌اند به‌ طریق‌ اولی‌ آنرا برای‌ فقهأ جایز می‌دانند.

.78 محمدبن‌ یعقوب‌ الکینی، اصول‌ الکافی،الجزءالاول، م.س.ذ، ص‌ 35.

.79 محمدبن‌ الحسن‌ الحرالعاملی، وسائل‌ الشیعه، المجلدالثامن‌ عشر، م.س.ذ، ص‌ 564.

.80 همان، ص‌ 29.

.81 محمدجواد فضل‌الله، تحلیلی‌ از زندگی‌ امام‌ رضا(ع)، ترجمة‌ محمد عارف‌ (آستان‌ قدس‌ رضوی)، ص‌ 152.

.82 محمدرضا حکیمی، پیشین، ص‌ 59.

.83 علی‌القهپانی، مجمع‌ الرجال، الجزءالرابع‌ (قم: اسماعیلیان، 1384)، ص‌ 241.

.84 محمدباقرالمجلسی، بحارالانوار، الجزءالثامن‌ و الاربعون، ص‌ 158. و علی‌القهپانی، مجمع‌الرجال، ص‌ 237.

.85 محمد جواد فضل‌الله، پیشین، ص‌ 147.

.86 عباس‌ قمی، تتمة‌المنتهی‌ (قم: داوری، 1397 ه' ق)، ص‌ 264.

.87 عباس‌ قمی، منتهی‌الامال، پیشین، ص‌ 424.

.88 محمدرضا حکیمی، پیشین، ص‌ 89.

.89 ابوالفضل‌ رضوی‌ اردکانی، پیشین، ص‌ 129.

.90 محمدرسول‌ دریایی، امام‌هادی‌ و نهضت‌ علویان‌ (قم: رسالت، 1362)، صص‌ 224 - 218.

.91 عبدالحسین‌ امینی‌ نجفی، شهیدان‌ راه‌ فضیلت، ترجمة‌ ف.ج‌ (تهران: روزبه، 1355)، ص‌ 23.

.92 محمدبن‌ الحسن‌ الحر‌العاملی، وسائل‌ الشیعه، المجلدالسادس‌ (بیروت: داراحیأالتراث‌ العربی،) ص‌ 335.

.93 محمدبن‌ محمدبن‌ النعمان‌ (شیخ‌ مفید)، المقنعه‌ (قم: مؤ‌سسة‌ النشر اسلامی، 1410)، ص‌ 675.

.94 همان، ص‌ 812.

.95 همان.

.96 در مورد لفظ‌ مطلقه‌ در «ولایت‌ مطلقه‌ فقیه» بعضی‌ از نویسندگان‌ به‌ مغلطه‌ می‌پردازند و آن‌ را با استبداد یکی‌ می‌پندارند در صورتیکه‌ چنین‌ نیست‌ قائل‌ به‌ ولایت‌ مطلقه‌ بودن‌ در واقع‌ یعنی‌ قائل‌ شدن‌ به‌ ولایت‌ نه‌ گانه‌ برای‌ فقیه‌ که‌ برای‌ امامان‌ معصوم‌ «ع» نیز ثابت‌ شده‌ است‌ البته‌ اگر چه‌ خالی‌ از اختلاف‌ نیست. ولایتهای‌ مذکور عبارتند از: ولایت‌ در پذیرش، ولایت‌ در فتوی، ولایت‌ در اطاعت‌ (موضوعات)، ولایت‌ در قضأ، ولایت‌ در اجرای‌ حدود، ولایت‌ در امور حسبیه، ولایت‌ در تصرف‌ (اموال‌ و نفوس)، ولایت‌ در زعامت‌ (سیاسی)، ولایت‌ در اذن‌ و نظارت. قائل‌ شدن‌ به‌ ولایات‌ مذکور به‌ معنی‌ پذیرش‌ استبداد نیست‌ زیرا به‌ طور مختصر اگر بخواهیم‌ مطلب‌ را بازگو نماییم‌ می‌گوییم: در مکتب‌ سیاسی‌ هدایت، قانون‌ الهی، امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر، اصل‌ مشورت‌ حق‌ انتقاد برای‌ مردم‌ و ملکة‌ عدالت‌ و در امام‌ معصوم«ع»، عصمت‌ جلوگیر استبداد می‌باشند.

 در مورد ولایتهای‌ نه‌ گانه‌ رجوع‌ کنید به: محمد مهدی‌ موسوی‌ خلخالی، حاکمیت‌ در اسلام‌ (تهران: آفاق، 1361) عباسعلی‌ عمید زنجانی، فقه‌ سیاسی، جلد 2 (تهران: امیرکبیر، 1367)، صص‌ 376 - 367.

.97 الحافظ‌ الذهبی، العبر، الجزء الثانی‌ (بیروت: دارالکتب‌ العلمیه، بی‌تا)، ص‌ 225 و محمدبن‌ احمد الذهبی، تاریخ‌ الاسلام‌ (بیروت، دارالکتب‌ العربی، 1413 ق) ص، 332.

.98علی‌ دوانی، «سیری‌ در زندگی‌ شیخ‌ طوسی»، هزارة‌ شیخ‌ طوسی، علی‌ دوانی‌ (تهران: امیرکبیر، 1362) ص‌ 16.

.99علی‌ بن‌الحسین‌ الکرکی، رسائل‌ المحقق‌ الکرکی‌ (قم: مکتبة‌ آیة‌الله‌ العظمی‌ المرعشی‌ النجفی، 1409)، ص‌ 142.

.100 محمدعلی‌ مدرس، پیشین، جلد 3 ص‌ 328 و قاضی‌ نورالله‌ شوشتری، مجالس‌ المؤ‌منین، جلد 1، ص‌ 481.

.101جعفربن‌ حسن‌ حلی‌ (محقق‌ اول) شرایع‌الاسلام‌ (تهران: منشورات‌ الاعلمی، 1389).

.102محمدبن‌ ادریس‌ حلی، السرائر، جلد 3 (قم، مؤ‌سسة‌النشر الاسلامی، 1411)، صص‌ 539 - 537

.103محمدبن‌ حسن‌ طوسی‌ ملقب‌ به‌ خواجه‌ نصیرالدین‌ طوسی‌ از علمای‌ بزرگ‌ فقه، فلسفه، ریاضی، نجوم، حکمت‌ و سیاست‌ قرن‌ هفتم‌ هجری‌ است. وی‌ مدتی‌ در قلاع‌ اسماعیلیه‌ زندانی‌ بود و با تقیه‌ می‌زیست. به‌ همین‌ خاطر بعضی‌ وی‌ را اسماعیلی‌ مذهب‌ می‌پنداشتند. او به‌ هنگام‌ حلمه‌ هلاکوخان‌ مغول‌ به‌ ایران، با یک‌ آینده‌نگری‌ دقیق‌ وارد دستگاه‌ هلاکوخان‌ مغول‌ گردیده‌ و جان‌ بسیاری‌ از مسلمانان‌ بخصوص‌ شیعیان‌ در ایران‌ بین‌النحرین‌ رانجات‌ داده‌ و با تدبیری‌ خاص‌ از کشتارهای‌ دستجمعی‌ مردم‌ به‌ وسیلة‌ مغولان‌ جلوگیری‌ کرد.

.104 محمدعلی‌ مدرس، پیشین، جلد 2،ص‌ 177. و محمدتقی‌ مدرس‌ رضوی، احوال‌ و آثار خواجه‌ نصیرالدین‌ طوسی.

.105جعفربن‌ الحسن‌ المحقق‌ الحلی، شرایع‌ الاسلام، الجزء الثانی‌ (تهران: منشورات‌ الاعلمی، 1374 ش) ص‌ 13 و 12.

.106 همان، الجزء الر‌ابع، ص‌ 67.

.107 همان، ص‌ 68.

.108همان، الجزءالاول، صص‌ 345 - 341.

.109 همان، صص‌ 345 - 341.

.110 همان، الجزء الثانی، ص‌ 80.

.111 همان، صص‌ 85، 81.

.112 همان، ص‌ 102.

.113 همان، ص‌ 167.

.114همان، صص‌ 257 - 256.

.115 همان، الجزءالاول، ص‌ 164.

.116 همان، الجزء الاول، ص‌ 184.

.117 در جای‌ دیگر محقق‌ توضیح‌ دیگری‌ ارائه‌ می‌کند و می‌گوید: زمانیکه‌ امام‌ یا کسی‌ که‌ از طرف‌ امام‌ نصب‌ شده‌ است‌ عموماً‌ یا خصوصاً، فردی‌ را برای‌ جنگیدن‌ با خروج‌ کنندگان‌ بر امام‌ عادل‌ دعوت‌ کند بر او واجب‌ می‌شود. و امتناع‌ کردن‌ یا به‌ تأخیر انداختن‌ آن‌ گناه‌ کبیره‌ است.[ همان، الجزء الاول، ص‌ 336].

.118اهل‌ ذمه‌ به‌ مسیحیان، زرتشتیان‌ و یهودیانی‌ گفته‌ می‌شود که‌ تحت‌ حاکمیت‌ حاکم‌ اسلامی‌ زندگی‌ می‌کنند و به‌ او یک‌ مالیات‌ خاص‌ به‌ نام‌ جزیه‌ می‌پردازند.

.119همان، الجزء الاول، ص‌ 310.

.120 همان‌ الجزء الثالث، ص‌ 285.

.121 همان، الجزء الثانی، ص‌ 276.

.122 همان، ص‌ 339.

.123 لفظ‌ سلطان‌ در اینجا با توجه‌ به‌ نظرات‌ محقق‌ در مورد حکام‌ جور و عدم‌ ولایت‌ آنها، منحصر به‌ حاکم‌ یعنی‌ فقیه‌ امامیه‌ می‌باشد. و در این‌ مسئله‌ رازی‌ وجود دارد و آن‌ اینکه‌ محقق‌ حاکم‌ شرع‌ و سلطان‌ را یکی‌ می‌داند وگرنه‌ دلیلی‌ ندارد که‌ در همة‌ موارد حاکم‌ را ذکر کند و در این‌ یک‌ مورد سلطان‌ را. و این‌ بخاطر شرایط‌ تقیه‌ است.

.124 همان، الجزء الثالث،ص‌ 12.

.125 ظهار: مردی‌ زن‌ خود را تشبیه‌ کند به‌ پشت‌ زنی‌ که‌ ازدواج‌ با او حرام‌ است. (مادر - خواهر - دختر)

.126همان، الجزء الثالث، ص‌ 6.

.127 لعان: مردی‌ که‌ زنش‌ را به‌ زنا متهم‌ کرده‌ و زن‌ که‌ آن‌ را نفی‌ می‌کند، خود را لعنت‌ کنند اگر دروغ‌ بگویند.

.128 همان، ص‌ 98.

.129 الحسن‌ بن‌ یوسف‌ بن‌ مطهر (علامه‌ حلی)، مختلف‌ الشیعه، الجزء الرابع‌ (مؤ‌سسة‌النشرالاسلامی)، ص‌ 464.

.130 الحسن‌ بن‌یوسف، تبصرة‌ المتعلمین‌ (تهران: اسلامیه، 1363)، ص‌ 223.

.131 الحسن‌ بن‌ یوسف، قواعد الاحکام، الجزء الاول‌ (قم: منشورات‌ الرضی، بی‌تا)، ص‌ 119. و تبصرة‌ المتعلمین، م.س.ذ.

.132 قواعد الاحکام، م.س.ذ، ص‌ 200.

.133 الحسن‌بن‌ یوسف، تحریرالاحکام، المجلدالثانی‌ (بی‌جا، مؤ‌سسة‌ آل‌البیت، بی‌تا)، ص‌ 180.

.134 همان، ص‌ 181.

.135 الحسن‌ بن‌ یوسف، مختلف‌ الشیعه، الجزءالرابع، م.س.ذ، صص‌ 464 و 463. و تحریرالاحکام، م.س.ذ، ص‌ .

.136 همان.

.137 همان‌ (مختلف‌ الشیعه)، 239.

.138 الحسن‌ بن‌یوسف، تذکرة‌ الفقهأ، الجزء الاول‌ (قم: المکتبة‌ المرتضویه، بی‌تا)، صص‌ 454-455.

.139 الحسن‌ بن‌ یوسف، مخلتف‌ الشیعه، الجزء الثانی، م.س.ذ، ص‌ 239.

.140 همان، الجزء الثالث، ص‌ 232.

.141 همان، ص‌ 355.

.142 همان، الجزء الخامس، م.س.ذ، ص‌ 422.

.143 محمدباقر موسوی‌ خوانساری، روضات‌ الجنات، جلد 4 (قم: بی‌نا- بی‌تا)، صص‌ 363 - 362.

.144 علی‌ دوانی، مفاخر اسلام، جلد 4 «تهران:امیرکبیر، 1364)، ص‌ 441.

.145 عبدالله‌ افندی‌ الاصفهانی، ریاض‌ العلمأ و حیاض‌ الفضلأ (قم: مکتبة‌ آیة‌الله‌ المرعشی‌ العامه، 1401 ه')، ص‌ 456.

.146 علی‌ دوانی، پیشین، ص‌ 448 - 439.

.147 همان.

.148 علی‌ موسوی‌ مدرس‌ بهبهانی، حکیم‌استرآباد میرداماد (تهران:اطلاعات، 1370)، صص‌ 11 - 10.

.149 محمدحسن‌ النجفی، جواهر الکلام، المجلد الثانی‌ و العشرون‌ (دارالاحیأ التراث‌ العربی)، ص‌ 156.

.150عبدالهادی‌ حائری، نخستین‌ رویاروییهای‌ اندیشه‌

دانلود با لینک مستقیم


پروژه در آمدی بر تئوری دولت در اسلام. doc

دانلود تحقیق نقش دولت در توسعه آموزش رایگان

اختصاصی از اس فایل دانلود تحقیق نقش دولت در توسعه آموزش رایگان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق نقش دولت در توسعه آموزش رایگان


دانلود تحقیق نقش دولت در توسعه آموزش رایگان

امروزه‌ در میان‌ تمامی‌ جوامع‌، بهره‌گیری‌ از آموزش‌ و پرورش‌ عمومی‌ و آموزش‌ عالی‌ از اهمیت‌ خاصی‌ برخوردار است‌. علت‌ اصلی‌ این‌ اهمیت‌ را باید در نقشی‌ که‌ آموزش‌ به‌ عنوان‌ ابزاری‌ برای‌ ایجاد یا حفظ‌ وحدت‌ ملی‌ و ارتقای‌ سطح‌ زندگی‌ مردم‌ ایفا می‌کند، جستجو کرد. در دهه‌های‌ اخیر جهان‌ شاهد گسترش‌ سریع‌ آموزش‌ عمومی‌ و عالی‌ در کشورهای‌ مختلف‌ بوده‌ است‌.

 یکی‌ از پدیده‌های‌ مشخص‌ قرن‌ حاضر گرایش‌ عمومی‌ به‌ آموزش‌ و پرورش‌ رسمی‌ و بهره‌گیری‌ از آموزش‌ عالی‌ برای‌ ارتقای‌ سطح‌ معلومات‌ است‌. این‌ توجه‌ در مرحله‌ی‌ اول‌ از دگرگونی‌ نظام‌ طبقاتی‌ جامعه‌ ناشی‌ شده‌ است‌. در دنیای‌ امروز خانواده‌ به‌ این‌ واقعیت‌ پی‌ برده‌ است‌ که‌ همه‌ امکانات‌ رشد، خاص‌ یک‌ طبقه‌ی‌ معین‌ نیست‌ و از طریق‌ مدرسه‌ می‌توان‌ آنچه‌ را که‌ در گذشته‌ به‌ طبقات‌ ممتاز جامعه‌ تعلق‌ داشت‌ برای‌ فرزند خویش‌ نیز تأمین‌ کند. در جامعه‌ی‌ امروز مهارت‌ و تخصص‌ از وسایل‌ مؤثر تأمین‌ زندگی‌ بهتر و رفاه‌ بیشتر است‌ و برداشت‌ عمومی‌، مهارت‌ و تخصص‌ را در تحصیلات‌ رسمی‌ جستجو می‌کند.

 امروزه‌ نگرش‌ به‌ آموزش‌ از نگاه‌ حق‌ مدارانه‌ ریشه‌ می‌گیرد و در بحث‌ «حقوق‌ ملت‌» سخن‌ از انسان‌ است‌، انسانی‌ که‌ حق‌ دارد از اساسی‌ترین‌ لازمه‌ی‌ زندگی‌ خویش‌ یعنی‌ حق‌ آموزش‌ و پرورش‌ بهره‌مند گردد.

 توجه‌ی‌ دولت‌ها به‌ آموزش‌ همگانی‌ و تأکید قانونی‌ جامعه‌ بر وجوب‌ اشتغال‌ به‌ تحصیل‌ گروه‌ واجب‌ التعلیم‌ از دیگر شاخص‌های‌ توسعه‌ی‌ آموزش‌ است‌. اندیشه‌ی‌ این‌ که‌ دولت‌ باید مسایل‌ آموزش‌ و پرورش‌ را به‌ دست‌ گیرد، از خواست‌های‌ همگان‌ بوده‌ و امر بدیهی‌ است‌، زیرا عدالت‌ و دموکراسی‌ اجتماعی‌ با گسترش‌ آموزش‌ و پرورش‌ پیوند تنگاتنگ‌ دارد. اگر مفهوم‌ دموکراسی‌ و عدالت‌ اجتماعی‌ دربردارنده‌ی‌ اندیشه‌ی‌ برابری‌ بخت‌ و امکان‌ موفقیت‌ شهروندان‌ در یک‌ جامعه‌ی‌ ملی‌ در همه‌ی‌ زمینه‌هاست‌، آموزش‌ و پرورش‌ نخستین‌ عامل‌ گسترش‌ برابری‌ و دموکراسی‌ اجتماعی‌ است‌. چون‌ اگر دولت‌ فرایند توسعه‌ی‌ آموزش‌ را به‌ دست‌ نگیرد و اجرا و انجام‌ این‌ کار فقط‌ تحت‌ کنترل‌ بخش‌ خصوصی‌ قرار گیرد، خواه‌ ناخواه‌ ثروتمندان‌ می‌توانند از آموزش‌ بهره‌ گیرند و مستمندان‌ از آن‌ به‌ دور می‌مانند، دیر یا زود اختلاف‌ و ناهماهنگی‌های‌ اجتماعی‌ در سطح‌ جامعه‌ بروز می‌یابد.

 قانون‌ اساسی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌، بعنوان‌ مبین‌ نهادهای‌ فرهنگی‌، اجتماعی‌، سیاسی‌ و اقتصادی‌ جامعه‌ ایران‌ براساس‌ اصول‌ و ضوابط‌ اسلامی‌، در اصول‌ خود بهره‌مندی‌ مردم‌ از آموزش‌ رایگان‌ را در سطوح‌ آموزش‌ عمومی‌ و عالی‌ به‌ صراحت‌ بیان‌ داشته‌ است‌. اما در جامعه‌ چه‌ در سطح‌ آموزش‌ عمومی‌ و آموزش‌ عالی‌، به‌ خاطر افزایش‌ رشد جمعیت‌ و محدودیت‌ منابع‌، امکانات‌ دولتی‌ به‌ اندازه‌ نیازهای‌ جامعه‌ نبوده‌ و این‌ امر موجب‌ بی‌توجهی‌ به‌ حقوق‌ مردم‌ شده‌ است‌.

 بنابراین‌ در جامعه‌ای‌ مبتنی‌ بر اندیشه‌های‌ اسلامی‌، رفتارهای‌ غیرعادلانه‌ روح‌ و روان‌ هر انسان‌ آزاده‌ای‌ را جریحه‌دار می‌سازد.

 آنچه‌ موجب‌ شد تا موضوع‌ «نقش‌ دولت‌ در توسعه‌ی‌ حق‌ آموزش‌ رایگان‌» بعنوان‌ کار تحقیقی‌ یا پایان‌نامه‌ بدان‌ پرداخته‌ شود، اشتغال‌ در کسوت‌ دبیری‌ آموزش‌ و پرورش‌ و تعامل‌ با اقشار مختلف‌ مردم‌ و ملاحظه‌ی‌ تعارضات‌ موجود در سطح‌ مراکز آموزشی‌ در زمینه‌ی‌ تصریح‌ آموزش‌ رایگان‌ در اصول‌ قانون‌ اساسی‌ و رویه‌ای‌ خلاف‌ قوانین‌ و مقررات‌ در جامعه‌ می‌باشد. یکی‌ دیگر از دغدغه‌های‌ اصلی‌ مردم‌ رشد فزاینده‌ی‌ جوانان‌ متقاضی‌ آموزش‌ عالی‌ و توسعه‌ی‌ مراکز آموزش‌ عالی‌ غیردولتی‌ با اخذ شهریه‌های‌ کلان‌ است‌ که‌ به‌ نوعی‌ نقش‌ دولت‌ را نسبت‌ به‌ گسترش‌ آموزش‌ رایگان‌ تحت‌ شعاع‌ قرار می‌دهد.

 در این‌ کار تحقیقی‌ در پی‌ پاسخ‌ به‌ این‌ پرسش‌ها که‌؛

 دولت‌ در نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ در جهت‌ توسعه‌ی‌ حق‌ آموزش‌ رایگان‌ چه‌ وظایفی‌ دارد؟

 آیا اخذ وجه‌ در سطح‌ مدارس‌ آموزش‌ و پرورش‌ به‌ عناوین‌ مختلف‌ خلاف‌ مقررات‌ است‌؟ راهکار مقابله‌ با این‌ معضل‌ چیست‌؟

 آیا گسترش‌ موسسات‌ خصوصی‌ آموزشی‌ چه‌ در سطح‌ آموزش‌ عمومی‌ و آموزش‌ عالی‌ خلاف‌ قوانین‌ و مقررات‌ اساسی‌ کشور است‌؟

 آیا دولت‌ بر تکلیف‌ خویش‌ در قبال‌ اصل‌ 30 قانون‌ اساسی‌ عمل‌ کرده‌ است‌؟

 چالش‌های‌ فراروی‌ آموزش‌ رایگان‌ چیست‌؟ آیا هنوز می‌توان‌ از رایگان‌ بودن‌ آموزش‌ و پرورش‌ و آموزش‌ عالی‌ برای‌ همه‌، سخن‌ گفت‌؟

 بنابراین‌ تحقیق‌ فوق‌ در دو فصل‌؛ 1) حق‌ آموزش‌ و دولت‌

 2) تحلیل‌ نظام‌ آموزشی‌ ایران‌ و آموزش‌ رایگان‌، تقسیم‌ شده‌ است‌.

 در فصل‌ اول‌ به‌ مفهوم‌ حق‌ و حوزه‌ی‌ حق‌ آموزش‌ و دیدگاه‌ اسلام‌ و اسناد حقوق‌ بشر در قبال‌ آموزش‌، همچنین‌ مفهوم‌ کارکردی‌ توسعه‌ی‌ آموزش‌ و ماهیت‌ دولت‌ و کارکرد آن‌ در تحقق‌ حق‌ آموزش‌ پرداخته‌ شده‌ است‌.

 در فصل‌ دوم‌ چالش‌های‌ فراروی‌ آموزش‌ رایگان‌ و تحلیل‌ حقوقی‌ نظام‌ آموزش‌ رایگان‌ در جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ ارائه‌ گردیده‌ است‌.

 امید است‌ با بیان‌ موارد نقض‌ قوانین‌ و مقررات‌ و ارائه‌ راهکار صحیح‌، حقوق‌ ملت‌ در چارچوب‌ ضوابط‌ و مقررات‌ حاکم‌ بر جامعه‌ رعایت‌ گردد.

بخش‌ اول‌ : مفهوم‌ حق‌ و حوزه‌ ی‌ حق‌ آموزش‌

 واژه‌ ی‌ «حق‌» در فرهنگ‌ ادب‌ فارسی‌ به‌ معنی‌ راست‌ و درست‌، حقیقت‌، یقین‌، عدل‌، داد، انصاف‌، نصیب‌، بهره‌، مزد، سزاواری‌، شایستگی‌، ملک‌ و مال‌ و خدای‌ تعالی‌ آمده‌ است‌. [1]

 اما لفظ‌ حق‌ در گفتمان‌ سیاسی‌، اجتماعی‌ و حقوقی‌ جامعه‌ بار معنایی‌ سنگین‌ تر و متنوع‌ تری‌ پیدا کرده‌ است‌. معانی‌ گوناگونی‌ چون‌ اختیار، امتیاز، قدرت‌ و توانایی‌، منفعت‌، تصرف‌ و تسلط‌ ومصالحی‌ چون‌ آزادی‌، سلامت‌ آبرو و دسترسی‌ به‌ مواهب‌ مادی‌ هر یک‌ به‌ نوعی‌ در خدمت‌ فهم‌ حق‌ است‌.

 هر یک‌ از اندیشمندان‌ نیز بنا به‌ مصلحت‌ خویش‌ نظراتی‌ را در فهم‌ ماهیت‌ حق‌ ارائه‌ داده‌ اند. جان‌ استین‌ حقوقدان‌ انگلیسی‌ (1790ـ1859م‌) می‌گوید: «دارنده‌ی‌ حق‌ کسی‌ است‌ که‌ دیگری‌ به‌ حکم‌ قانون‌ در برابر او ملزم‌ به‌ انجام‌ عملی‌ یا خودداری‌ از عملی‌ باشد.» جان‌ استوارت‌ میل‌ (1806ـ1873م‌) از تعریف‌ فوق‌ ایراد گرفته‌ و آن‌ را ناقص‌ می‌داند. او می‌گوید: «حق‌ همیشه‌ متضمن‌ منفعتی‌ برای‌ صاحب‌ حق‌ است‌.» یعنی‌ خوداری‌ از عمل‌ و انجام‌ عمل‌ باید به‌ نفع‌ صاحب‌ حق‌ باشد.[2]

 فقیهان‌ حق‌ را از سنخ‌ ملک‌ و درجه‌ ای‌ ضعیف‌ تر از آن‌ می‌دانند و در این‌ تعبیر نشان‌ اصلی‌ حق‌ سلطنت‌ و اختیاری‌ است‌ که‌ به‌ شخص‌ داده‌ می‌شود تا در آن‌ تصرف‌ کند. [3]

 «هارت‌» از شناخته‌ ترین‌ صاحبنظران‌ مکتب‌ پوزیتیوستی‌ سه‌ عنصر اصلی‌ را در مفهوم‌ حق‌ مشخص‌ ساخته‌ است‌. او می‌گوید: مفهوم‌ حق‌ خبر از سه‌ چیز می‌دهد.

 الف‌ ) وجود یک‌ نظام‌ حقوقی‌

 ب‌) وجود ضمانت‌ اجرایی‌ 

 ج‌) وجود اختیار برای‌ صاحب‌ حق‌ که‌ اگر بخواهد از آن‌ ضمانت‌ اجرایی‌ استفاده‌ کند و در مقام‌ اجبار طرف‌ به‌ انجام‌ تعهد برآید.[4]

 بنابراین‌ لفظ‌ حق‌ آنچنان‌ در گفتمان‌ اجتماعی‌، سیاسی‌ و اخلاقی‌ روزمره‌ ما نفوذ کرده‌ که‌ گویی‌ برای‌ ما غیر قابل‌ تصور است‌ که‌ بپذیریم‌ هر یک‌ از نظریات‌ بطور مطلق‌ صحیح‌ یا مردود است‌.

 بر پایه‌ نقد تعریف‌ های‌ مشهوری‌ که‌ از حق‌ شده‌ است‌، میتوان‌ این‌ تعریف‌ را از حق‌ ارائه‌ نمود: «امتیاز و نفعی‌ است‌ متعلق‌ به‌ شخص‌ که‌ حقوق‌ هر کشور، در مقام‌ اجرای‌ عدالت‌ از آن‌ حمایت‌ می‌کند و به‌ او توان‌ تصرف‌ در موضوع‌ حق‌ و منع‌ دیگران‌ از تجاوز به‌ آن‌ را می‌دهد.»[5]

 اما با توجه‌ به‌ نظریات‌ اندیشمندان‌ و تعاریف‌ آنها از حق‌، چارچوب‌ بندی‌ «هوفلد»[6]  برای‌ فهم‌ بهتر و شناخت‌ مفهوم‌ حق‌ کارکرد موثرتری‌ را نشان‌ می‌دهد. بنا به‌ نظر او وقتی‌ از حق‌ سخن‌ می‌گوییم‌ در تمامی‌ موارد یک‌ معنا را مراد نمی‌کنیم‌، بلکه‌ باید مفهوم‌ حق‌ را در کاربرد این‌ لفظ‌ در موقعیت‌ استعمال‌ آن‌ تعریف‌ نمود. لیکن‌ برای‌ شناخت‌ از مفهوم‌ حق‌ و پی‌ بردن‌ به‌ جایگاه‌ حق‌ آموزش‌ که‌ در کدامیک‌ از تعاریف‌ و مفاهیم‌ حق‌ جای‌ می‌گیرد، بهتر است‌ تحلیل‌ «هوفلد» را که‌ مستلزم‌ تفکیک‌ معنی‌ عام‌ حق‌ از معنی‌ اخص‌ آن‌ است‌، مورد بررسی‌ قرار دهیم‌.

 مبحث‌ اول‌: تحلیل‌ هوفلد از مفهوم‌ حق‌

 در تحلیل‌ مفهوم‌ حق‌ و تفکیک‌ بین‌ دو مفهوم‌ «حق‌ بودن‌»[7]  و «حق‌ داشتن‌»[8]  به‌ نظر ضروری‌ به‌ نظر می‌رسد. مفهوم‌ «حق‌ بودن‌» در حوزه‌ ی‌ مباحث‌ مرتبط‌ با ارزش‌ها اما «حق‌ داشتن‌» در قلمرو حقوق‌ بشر معاصر قرار می‌گیرد. این‌ تفکیک‌ بویژه‌ مسأله‌ را در پیوندی‌ عمیق‌ با تفکیک‌ بین‌ مفهوم‌ «ارزش‌/ خوب‌» و «حق‌ هنجاری‌» قرار خواهد داد.[9]

 وقتی‌ از حق‌ داشتن‌ یا حق‌ هنجاری‌ صحبت‌ می‌کنیم‌، قصد ما در وضعیت‌ ویژه‌ قراردادن‌ دارنده‌ ی‌ حق‌ است‌. برای‌ مثال‌ وقتی‌ قانون‌ کشوری‌ فردی‌ را محقق‌ می‌شناسد این‌ بدان‌ معناست‌ که‌ نظام‌ حقوق‌ کشور آن‌ فرد را در موقعیت‌ ویژه‌ ای‌ قرار داده‌ است‌. اما این‌ حمایت‌ ویژه‌ و یا داشتن‌ حق‌ برای‌ انجام‌ عمل‌ در موارد و مصادیق‌ مختلف‌ برداشت‌ های‌ متفاوتی‌ را تبیین‌ می‌کند.

 به‌ فرض‌ حق‌ فرد به‌ گذراندن‌ تحصیل‌ در مدارس‌ دولتی‌ و یا حق‌ او به‌ وقف‌ اموال‌ خویش‌ و حق‌ طلبکار بر دریافت‌ طلب‌ یا بخشش‌ آن‌ و یا حق‌ فرد در شرکت‌ در اجتماعات‌ قانونی‌ هر یک‌ به‌ مفهوم‌ حق‌ داشتن‌ دلالت‌ دارد. لیکن‌ ساختار هر یک‌ از این‌ مفاهیم‌ با دیگری‌ به‌ نوعی‌ متفاوت‌ است‌. تحلیل‌ مفهوم‌ حق‌ به‌ معنای‌ «حق‌ داشتن‌» آن‌، بهترین‌ نقطه‌ی‌ آغاز تفکیک‌ «هوفلد» است‌ که‌ امروزه‌ توسط‌ بیشتر فیلسوفان‌ حقوق‌ به‌ عنوان‌ چارچوب‌ تحلیلی‌ این‌ مفهوم‌ استفاده‌ می‌شود.

 از نظر «هوفلد» واژه‌ حق‌ می‌تواند چهارگونه‌ رابطه‌ حقوقی‌ را در بر گیرد. به‌ عبارتی‌ دیگر واژه‌ حق‌ در چهار قلمرو مختلف‌ حقوقی‌ مورد استفاده‌ قرار گیرد.

 حق‌ ادعا (مطالبه‌)، حق‌ آزادی‌، حق‌ قدرت‌ (اختیار) و حق‌ مصونیت‌

 بند اول‌: چهار قلمرو مفهوم‌ حق‌

 1- حق‌ - ادعا (مطالبه‌)  (Claim-Right)

 بررسی‌ مفهوم‌ حق‌ در معنای‌ مطالبه‌، مستلزم‌ وجود ادعایی‌ از طرف‌ شخص‌ صاحب‌ حق‌ و شخص‌ مکلف‌ به‌ انجام‌ تکلیف‌ است‌. حال‌ این‌ ادعا می‌تواند از طریق‌ مالک‌، منتفع‌ و یا طلبکار صورت‌ گیرد که‌ در این‌ صورت‌ رابطه‌ ی‌ حقوقی‌ داین‌ و مدیون‌ در این‌ مورد حکمفرماست‌. در حق‌ ادعا در برابر هر حق‌ تکلیفی‌ مقرر شده‌ است‌، گاهی‌ این‌ تکلیف‌ ناظر به‌ اجرای‌ موضوع‌ حق‌ است‌ و شخص‌ باید کاری‌ را که‌ صاحب‌ حق‌ می‌خواهد انجام‌ می‌دهد در این‌ صورت‌ هر گاه‌ کاری‌ که‌ باید انجام‌ شود مربوط‌ به‌ امور مالی‌ باشد او را مدیون‌ یا متعهد یا ملتزم‌ می‌نامند.[10]  

 حق‌ طلب‌ دین‌ از نوع‌ حق‌ ادعا هستند و به‌ عبارتی‌ دیگر «حق‌» به‌ معنای‌ مضیق‌ نامیده‌ شده‌ اند. بدین‌ معنا در این‌ نوع‌ از حق‌ یک‌ رابطه‌ دو جانبه‌ میان‌ شخص‌ وجود دارد که‌ برای‌ یکی‌ استحقاق‌ و بر دیگری‌ تکلیف‌ می‌آورد.[11]  

 بنابراین‌ در رابطه‌ ی‌ حقوقی‌ حق‌ ادعا، ادعای‌ انجام‌ تکلیف‌ و تکلیف‌ به‌ انجام‌ تعهد لازم‌ و ملزوم‌ یکدیگرند. یعنی‌ لازمه‌ ی‌ حق‌، وظیفه‌ دیگری‌ به‌ ایفای‌ تعهد است‌ و نقیض‌ آن‌ حق‌ نداشتن‌ مدعی‌ است‌.

 2- حق‌ - آزادی‌/ اختیار  (Liberty/Privilage-Right)

 قوانین‌ اساسی‌ بسیاری‌ از کشورها برای‌ ملت‌ یکسری‌ امتیازات‌ و آزادیهایی‌ قائل‌ شده‌ است‌، که‌ شخص‌ بدون‌ داشتن‌ تکلیف‌ از مزیت‌ اجتماعی‌ برخوردار می‌شود. بفرض‌ مثال‌ طبق‌ قانون‌ اساسی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ آزادی‌ نشریات‌[12] ، آزادی‌ احزاب‌[13] ، آزادی‌ راهپیمایی‌[14] ، آزادی‌ انتخاب‌ شغل‌[15]  و حق‌ انتخاب‌ وکیل‌[16]  از جمله‌ امتیازات‌ و آزادیهایی‌ است‌ که‌ قانون‌ گذار برای‌ شهروندان‌ انتخاب‌ نموده‌ است‌.

 در اینجا نمی‌توان‌ همانند نوع‌ پیشین‌ ادعا و تکلیف‌ متلازم‌ را برای‌ دو طرف‌ متفاوت‌ تعیین‌ کرد. بر این‌ اساس‌ اگر «الف‌» حق‌ آزادی‌ بیان‌ دارد، این‌ بدان‌ معنا نیست‌ که‌ «الف‌» چیزی‌ را از «ب‌» بخواهد «ب‌» مکلف‌ به‌ فراهم‌ آوردن‌ همان‌ چیز برای‌ «الف‌» است‌.

 هنگامی‌ که‌ مفهوم‌ حق‌ آزادی‌ به‌ کار برده‌ می‌شود، ادعا و تکلیف‌ هر دو در ارتباط‌ با یک‌ شخص‌ مطرح‌ می‌شوند و معنا می‌یابند. بر این‌ اساس‌ «الف‌» محق‌ است‌ که‌ محتوای‌ ذهن‌ خود را آشکار سازد و در برابر «ب‌» تکلیفی‌ به‌ عدم‌ بیان‌ ذهن‌ خود ندارد و «ب‌» نیز ادعایی‌ نسبت‌ به‌ «الف‌» ندارد. [17]

 بنابراین‌ بیان‌ لازمه‌ و نقیض‌ این‌ حق‌ مفهوم‌ آن‌ را روشن‌ تر خواهد کرد. نقیض‌ حق‌ به‌ معنای‌ آزادی‌ و یا امتیاز وظیفه‌ و تعهد است‌، فردی‌ که‌ حق‌ دارد یعنی‌ وظیفه‌ ندارد. لازمه‌ ی‌ این‌ حق‌، حق‌ نداشتن‌ طرف‌ دیگر است‌.[18]  پس‌ حق‌ امتیاز و یا آزادی‌ با تکلیف‌ مانعة‌ الجمع‌ است‌ و حق‌ داشتن‌ صاحب‌ حق‌ در برابر حق‌ نداشتن‌ دیگران‌ در منع‌ او است‌.

فهرست مطالب:

مقدمه‌: ................................ 1

 فصل‌ اول‌: حق‌ آموزش‌ و تئوری‌ دولت‌  ...... 4

 بخش‌ اول‌ : مفهوم‌ حق‌ و حوزه‌ ی‌ حق‌ آموزش‌ . 5

 مبحث‌ اول‌: تحلیل‌ هوفلد از مفهوم‌ حق‌ .... 7

 بند اول‌: چهار قلمرو مفهوم‌ حق‌ ......... 8

 1- حق‌ - ادعا (مطالبه‌)  (Claim-Right) .....

 2- حق‌ - آزادی‌/اختیار  (Liberty/Privilage-Right)

 3- حق‌ - قدرت‌   (Power-Right) ............ 

 4- حق‌ - مصونیت‌  (Immunity-Right) .........

 بند دوم‌: آثار حقوقی‌ مفهوم‌ حق‌ (تحلیل‌ مفهوم‌ وظیفه‌ یا تعهد)     12

  1. تعهد به‌ وسیله‌ و تعهد به‌ نتیجه‌ .... 13
  2. ماهیت‌ تعهدات‌ دولت‌ در قبال‌ حق‌ آموزش‌ 14

 مبحث‌: حق‌ آموزش‌ از دیدگاه‌ اسناد بین‌ المللی‌ حقوق‌ بشر و اسلام‌ 15

 بند اول‌: حق‌ آموزش‌ از نگاه‌ اسناد بین‌ المللی‌ حقوق‌ بشر 15

  1. اعلامیه‌ ی‌ جهانی‌ حقوق‌ بشر........... 16
  2. میثاق‌ حقوق‌ اقتصادی‌، اجتماعی‌ و فرهنگی‌ 16
  3. سایر اسناد بین‌ المللی‌ حقوق‌ بشر ... 18

 بند دوم‌: دیدگاه‌ اسلام‌ نسبت‌ به‌ حق‌ آموزش‌ 18

  1. قرآن‌ و تعلیم‌ و تربیت‌ ............. 19
  2. سیره‌ ی‌ معصوم‌ و آموزش‌ ............. 21

 بخش‌ دوم‌: توسعه‌ی‌ آموزش‌ و تئوری‌ دولت‌ .. 23

 مبحث‌ اول‌: توسعه‌ی‌ آموزش‌ گامی‌ در جهت‌ توسعه‌ی‌ انسانی‌    24

 بند اول‌: سرمایه‌ گذاری‌ آموزشی‌ شاخصی‌ از فرایند توسعه‌ 26

 بند دوم‌: ضرورت‌ توسعه‌ی‌ آموزش‌ ......... 29

 بند سوم‌: رویکرد دولت‌ها در توسعه‌ی‌ آموزش‌ 32

بند چهارم‌: عدم‌ تعادل‌ توسعه‌ی‌ آموزشی‌ در ایران‌ 36

 مبحث‌ دوم‌: ماهیت‌ دولت‌ و کارکرد آن‌ در تحقق‌ حق‌ آموزش‌   39

 بند اول‌: دولت‌ محدود یا مشروطه‌ ....... 40

 الف‌) ویژگی‌ دولت‌ مشروطه‌ .............. 41

 ب‌) کارکرد دولت‌ مشروطه‌ در توسعه‌ ی‌ حق‌ آموزش‌   42

 بند دوم‌: دولت‌ رفاه‌ .................. 44

 الف‌) بررسی‌ ابعاد اقتصادی‌ و اجتماعی‌ دولت‌ رفاه‌    45

 ب‌) دولت‌ رفاه‌ و حق‌ آموزش‌ ............. 46

 بند سوم‌: دولت‌ طبقاتی‌ ................ 47

 الف‌) ویژگی‌ دولت‌ طبقاتی‌ .............. 47

 ب‌) رویکرد دولت‌ طبقاتی‌ و حق‌ آموزش‌ رایگان‌ 49

 بند چهارم‌: مفاهیم‌ دولت‌ در نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌   51

 الف‌) مفهوم‌ دولت‌ اسلامی‌ ............... 52

 1- تئوری‌ دولت‌ اسلامی‌ ................. 52

 2- بینش‌ دولت‌ اسلامی‌ در زمینه‌ی‌ حق‌ آموزش‌ 53

 ب‌) مفاهیم‌ حقوقی‌ دولت‌ در قانون‌ اساسی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ و حق‌

 آموزش‌ ............................... 54

 1- دولت‌ در مفهوم‌ حاکمیت‌ ............. 55

 2- دولت‌ در مقام‌ تصدی‌ ................ 56

 فصل‌ دوم‌: تحلیل‌ نظام‌ آموزشی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ و آموزش‌ رایگان‌ .......................................... 58

 بخش‌ اول‌: چالش‌های‌ فراروی‌ آموزش‌ رایگان‌ 59

 مبحث‌ اول‌: فرایند خصوصی‌سازی‌ آموزش‌ .... 60

 بند اول‌: اهداف‌ و مزایای‌ خصوصی‌ سازی‌ آموزشی‌   61

 الف‌) اهداف‌ خصوصی‌سازی‌: ............... 61

 ب‌) مزایای‌ خصوصی‌ سازی‌ محور استدلال‌ مدافعان‌    65

 ج‌) پاسخ‌ به‌ دلایل‌ موافقان‌ خصوصی‌ سازی‌ .. 68

 بند دوم‌: شکل‌های‌ خصوصی‌ سازی‌ .......... 73

 بند سوم‌: خصوصی‌سازی‌ آموزشی‌ در ایران‌ .. 78

 الف‌) خصوصی‌ سازی‌ در آموزش‌ و پرورش‌ .... 78

 ب‌) خصوصی‌سازی‌ در آموزش‌ عالی‌ .......... 80

 مبحث‌ دوم‌: تأمین‌ هزینه‌های‌ آموزش‌ ...... 85

 بند اول‌: چه‌ کسانی‌ باید هزینه‌های‌ آموزشی‌ را بپردازند؟ 85

 بند دوم‌: تأمین‌ منابع‌ مالی‌ آموزش‌ و پرورش‌ 91

 بند سوم‌: آموزش‌ عالی‌ و تأمین‌ منابع‌ مالی‌ 102

 الف‌) وضعیت‌ آموزش‌ عالی‌ از لحاظ‌ کمیت‌ . 103

 ب‌) راه‌های‌ تدارک‌ منابع‌ مالی‌ جدید آموزش‌ عالی‌ 104

 بخش‌ دوم‌: تحلیل‌ حقوقی‌ نظام‌ آموزش‌ رایگان‌ در جمهوری‌ اسلامی ایران‌ ......................................... 109

 مبحث‌ اول‌: آموزش‌ رایگان‌ در قانون‌ اساسی‌ 109

 بند اول‌: بررسی‌ صورت‌ مشروح‌ مذاکرات‌ مجلس‌ بررسی‌ نهایی‌ قانون اساسی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ ...................... 110

 بند دوم‌: اصول‌ قانون‌ اساسی‌ و آموزش‌ رایگان‌    113

  مبحث‌ دوم‌: نظام‌ حقوقی‌ آموزش‌ و پرورش‌ (عمومی‌) و آموزش‌ رایگان

..................................... 115

 بند اول‌: آموزش‌ و پرورش‌ دولتی‌ و آموزش‌ رایگان‌     116

 الف‌) آیا سرانه‌ی‌ دانش‌آموزی‌ کفاف‌ آموزش‌ رایگان‌ را می‌دهد؟    116

 ب‌) آئین‌ نامه‌ها و مصوبات‌ اداره‌ی‌ مدارس‌ دولتی‌ در رابطه‌ با کمک‌های مردمی‌ ................................... 118

 ج‌) تحلیل‌ حقوقی‌ آئین‌ نامه‌ها و تصویب‌ نامه‌های‌ مطروحه‌   120

 بند دوم‌: ماده‌ 88 قانون‌ تنظیم‌ بخشی‌ از مقررات‌ مالی‌ دولت‌ و

 خودگردانی‌ آموزش‌ و پرورش‌ ............ 123

 الف‌) ماده‌ 88 و آئین‌ نامه‌ و تصویبنامه‌ مربوط‌ به‌ آن‌    123

 ب‌) بررسی‌ حقوقی‌ ماده‌ 88 و آیین‌نامه‌های‌ مربوط‌ به‌ آن‌    125

 بند سوم‌: مدارس‌ غیردولتی‌ (غیرانتفاعی‌) 129

 الف‌) قوانین‌، مقررات‌ و دستورالعمل‌های‌ مدارس‌ غیرانتفاعی‌     131

 ب‌) آموزش‌ رایگان‌ و مدارس‌ غیرانتفاعی‌ . 134

 بند چهارم‌: آموزش‌ و پرورش‌ خاص‌ (مدارس‌ دولتی‌ با شرایط‌ خاص‌)

...... 135

 الف‌) آموزشگاههای‌ علمی‌ آزاد ......... 136

 ب‌) مدارس‌ دولتی‌ با شرایط‌ خاص‌ ........ 138

 مبحث‌ سوم‌: بررسی‌ حقوقی‌ نظام‌ آموزش‌ عالی‌ در جمهوری‌ اسلامی ایران‌ و آموزش‌ رایگان‌ ............................ 140

 بند اول‌: قوانین‌ برنامه‌ پنجساله‌ توسعه‌ و آموزش‌ عالی‌   141

 الف‌) مواد قانونی‌ برنامه‌های‌ پنج‌ ساله‌ توسعه‌ و توسعه‌ی‌ آموزش رایگان‌ ......................................... 141

 ب‌) نقد قانون‌ برنامه‌ پنج‌ ساله‌ی‌ توسعه‌ در زمینه‌ی‌ آموزش‌ عالی‌ ......................................... 145

 بند دوم‌: دوره‌ها و مؤسسات‌ آموزش‌ عالی‌ زیرنظر وزارت‌ علوم‌، تحقیقات‌ و فناوری‌ ................................ 148

 الف‌) دوره‌های‌ نوبت‌ دوم‌ (شبانه‌) ...... 150

 ب‌) دانشگاهها و مؤسسات‌ غیردولتی‌ زیر نظر وزارت‌ علوم‌ تحقیقات‌ و فن‌آوری‌ .................................. 154

 1- دانشگاه‌ پیام‌ نور ................. 155

 2- موسسات‌ آموزش‌ عالی‌ غیردولتی‌ غیرانتفاعی‌    156

 بند سوم‌: دانشگاه‌ آزاد اسلامی‌ ........ 158

 نتیجه‌گیری‌: ......................... 163

 فهرست‌ منابع‌ ........................ 170

 شامل 178 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق نقش دولت در توسعه آموزش رایگان