اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله بررسی و مطالعه میزان شیوع افسردگی در دانش آموزان سال سوم دبیرستانهای تیزهوشان یزد

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله بررسی و مطالعه میزان شیوع افسردگی در دانش آموزان سال سوم دبیرستانهای تیزهوشان یزد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله بررسی و مطالعه میزان شیوع افسردگی در دانش آموزان سال سوم دبیرستانهای تیزهوشان یزد


دانلود مقاله بررسی و مطالعه میزان شیوع افسردگی در  دانش آموزان سال سوم دبیرستانهای تیزهوشان یزد

خلاصه
اختلالات خلق دربرگیرنده گروه بزرگی از اختلالات روانی هستند که حالات خلقی پاتولوژیک
( خلق بالاتر و پایین تر از حد طبیعی)، اعمال نباتی وابسته به آنها و دیگر اختلالات روان حرکتی تصویر بالینی اصلی آنها را تشکیل می دهد. در این بین انواع افسردگی اختلالات خلق، خصوصا افسردگی اساسی، گروه بزرگی را شامل می شوند که ممکن است به صورت اپیزودهای منفرد و یا اپیزودهای راجعه متظاهر شوند. بیمارانی که خلق افسرده دارند با کاهش انرژی و علاقه به کار، اشکال در تمرکز، بی اشتهایی، احساس بی ارزشی یا گناه و افکار مرگ و خودکشی مواجه
می شوند که این امر باعث اضمحلال بخش عمده ای از قوای فکری و نیروی کارآمد جامعه
می گردد.
بررسی دانش آموزان به لحاظ اهمیت آن از نظر بنیادی و کاربردی مورد توجه بسیاری از روانشناسان، مشاوران و علمای تعلیم و تربیت و متخصصان بهداشت روانی و سایر افرادی که به نحوی با دانش آموزان سروکار دارند قرار گرفته است. با توجه به اینکه وضعیت روحی- روانی دانش آموزان امر مهمی در وضعیت تحصیلی آنان به شمار می آید به غایت یافته های این تحقیق می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات وابسته به تحصیل درمراکز آموزشی واقع گردد.
هدف از اجرای این تحقیق تعیین میزان شیوع افسردگی در دانش آموزان سال سوم دبیرستانهای تیزهوشان یزد و مقایسه آن با دانش آموزان سایر دبیرستانها می باشد. در این تحقیق 131
 دانش آموز سال سوم دبیرستان دخترانه و پسرانه تیزهوشان( گروه مورد) و 143 دانش آموز سال سوم دبیرستانهای دخترانه فاطمه مشکاه و پسرانه کیخسروی ( گروه شاهد) انتخاب شدند. در مجموع 274 دانش آموز به وسیله آزمون Beck مورد ارزیابی قرار گرفتند.
از میان 131 نفر گروه مورد 75 نفر(3/57%) و از میان 143 نفر گروه شاهد 77 نفر (9/53%) دچار افسردگی متوسط و شدید بودند که این اختلاف به وسیله chi-square آزمون گردید و با p-value = 0.932 این ارتباط معنی دار نشد یعنی از نظر شیوع افسردگی بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد. با بررسی میزان افسردگی بر حسب جنس، بعد خانوار، وضعیت مالی، شغل مادر و وضعیت زندگی با والدین نیز رابطه آماری معنی داری بین دو گروه بدست نیامد. این بدان معنی است که ما با این تعداد نمونه نتوانستیم ارتباطی از این حیث بین دو گروه مورد مطالعه مشاهده کنیم و دو گروه از نظر شیوع افسردگی تفاوتی ندارند.
 
مقدمه :
افسردگی یک سندرم و شامل مجموعه علایمی است که یک علت خاص را نمی توان برای آن پیدا کرد علایم این بیماری عبارتند از: افسرده بودن خلق و خوی در بیشتر روزها، کاهش آشکار علاقه و میل به هر نوع فعالیتی در زندگی، کاهش وزن، بی خوابی، خستگی و کاهش انرژی، احساس بی ارزشی و گناهکار بودن و کاهش تمرکز و تصمیم گیری و اندیشیدن به مرگ و خودکشی بدون داشتن طرحی برای آن.
این بیماری شایعترین بیماری روانی بعد از اضطراب می باشد با توجه به مواردی نظیر شیوع بالای ابتلا در دوره جوانی و ضربه های روحی عظیمی که به اطرافیان بیمار افسرده و جامعه وارد
می شود، غیرفعال شدن و کاهش کارآیی قشر عظیمی از نیروی فعال جامعه و تاثیر منفی بر دیگران و زیان اقتصادی و اجتماعی آن، نیاز به تحقیق در این مورد اهمیتی دوچندان دارد.
عامل دیگر اهمیت این تحقیق را می توان در این دانست که اکثر آمار و اطلاعات ما در مورد میزان شیوع افسردگی برگرفته از اطلاعات و تحقیقات در جوامع دیگر خصوصا جوامع غربی است با توجه به اینکه  عوامل موثر بر افسردگی در هر جامعه متفاوت است بنابراین نیازمند به اطلاعات در مورد این بیماری در جامعه خودمان هستیم تا هم عوامل و علل آن را در جامعه خودمان بشناسیم و هم در رفع آن کوشاتر باشیم.
تحقیق در مورد شیوع افسردگی در دانش آموزان دبیرستانهای تیزهوشان از نیازهای جامعه ماست زیرا چنین دانش آموزانی در آینده عهده دار مسئولیت های خطیر جامعه می شوند و مردم نیز از این دانش آموزان انتظار بیشتری دارند. بنابراین می بایست از هر نظر، چه روحی و چه جسمی در سطح بالایی قرار داشته باشند که بتوانند آینده سازان خوبی برای کشور باشند و مسئولین و جامعه، باید حداکثر تلاش را برای کاهش و رفع این بیماری در دانش آموزان انجام دهند.  عدم شناخت مدیران، معلمان و والدین از ویژگیهای شخصیتی و وضعیت روحی دانش آموزان، بخصوص
 دانش آموزانی که از توانایی خاصی برخوردارند. همچنین کمبود امکانات در فراهم آوردن فرصتهایی برای شکوفا سازی قابلیتهای آنان و در نهایت فقدان کمکهای ویژه در این راستا همگی از عواملی به شمار می روند که مانع تجلی این قابلیتها خواهد شد.
 به یقین عده زیادی در طی این روند قربانی این عدم شناخت ها می شوند که برای آنان ارمغانی جز ابتلا به اختلالات جسمی و روانی در پی نخواهد داشت. بنابراین هر جامعه ای که به بقا و پیشرفت خودش می اندیشد باید استعدادهای درخشان خود را در کانون توجه قرار دهد.
نکات فوق لزوم اهمیت بررسیهای دقیق و موشکافانه در مورد نیازهای فردی، ویژگیهای شخصیتی و بیماریهای روحی و روانی این افراد را آشکار می سازد. تا با توجه به نتیجه حاصل از این
بررسی ها، پیشنهادهایی در جهت توجه هر چه بیشتر نسبت به آنان ارائه دهیم.
 
کلیات
حدود 2500 سال است که اختلالات خلق خصوصا فرمهای افسردگی آنها زندگی بشر را متاثر ساخته است. تا آنجا که نه تنها در مدارک طبی قدیم بلکه در آثار هنری همچون داستانها،
افسانه ها و نقاشیها می توان ردی از آنها را باز یافت. به عنوان مثال داستان  شاه سائول (king  saul) و داستان خودکشی آژاکس در الیاد هومر هر دو یک سندرم افسردگی را توصیف
 کرده اند.
بسیاری از آنچه را که امروزه در مورد اختلالات خلق می دانیم توسط رومیان و یونانیان قدیم شرح داده شده است. اولین بار افلاطون 450 سال قبل از میلاد اصطلاح ملانوکولی را برای توصیف اختلالات افسردگی و مانیا به کار برد. در سال 1954 میلادی ژول با یاژه فرانسوی جنون دوشکلی(folic  double  form) را که در آن بیمار دچار افسردگی عمیق به حالت بهت زده می شود تعریف کرد.
 در حدود 100 سال قبل از میلاد، کورنلیوس در کتاب De  Medicina افسردگی را ناشی از صفرای سیاه معرفی نمود این اصطلاح  را پزشکان دیگر از جمله ارسطو(120 تا 180 بعد از میلاد) و جالینوس(129 تا 199 بعد از میلاد) و الکساندر ترالز در قرن هشتم نیز بکار بردند.
 در سال 1854 ژول فالره جنون ادواری را توصیف نمود. چنین بیمارانی متناوباحالات خلقی مانی و افسردگی را تجربه می کنند.
در سال 1882 کارل کالبام روانپزشک آلمانی با استفاده از اصطلاح  «سایکلوتایمی» مانی و افسردگی را مراحل مختلف یک بیماری توصیف نمود. امیل کرپلین در سال 1899 مفهوم بیماری مانیک- دپرسیو را شرح داد که شامل اکثر ملاکهای تشخیصی است و امروزه روانپزشکان برای تشخیص این بیماری از آنها استفاده می کنند همچنین کرپلین افسردگی رجعتی (Involutional    melancholia) را شرح داد که پس از یائسگی در زنها و اواخر بزرگسالی در مردها شروع
می شود و از آن به بعد یکی از معادلهای اختلالات خلقی با شروع دیررس شمرده می شود. (5)
اختلالات خلقی شامل اختلالات افسردگی، اختلالات دوقطبی و افسردگی همراه با بیماریهای طبی یا سوء استفاده از الکل و سایر مواد می باشد.(18)
 خلق آدمی ممکن است طبیعی، بالا یا پایین باشد افسردگی، فروریختن ممتد در خلق پایین است که با کاهش انرژی و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بی اشتهایی و افکار خودکشی نمایان می شود و محدود به زمان و مکان خاصی نیست و واکنشی در برابر استرس است.
اخیرا اختلالات خلقی  در کودکان و نوجوانان بیشتر شناسایی و درمان می شوند. بچه های کوپک افسرده اغلب نشانهایی بروز می دهند که در سنین بالاتر شیوع کمتری دارد. این نشانه ها عبارتند از: توهمات شنوایی هماهنگ با خلق، شکایات بدنی، ظاهر غمگین و کناره گیر و عزت نفس پایین. نشانه هایی هم هستند که بدون توجه به سن و وضعیت رشدی به صورت یکسان در بیماران ظاهر می شود و شامل:  افکار خودکشی، خلق افسرده یا تحریک پذیر، بی خوابی و کاهش توانایی تمرکز می شود.
 با این حال مسائل رشد بر تظاهر تمام نشانه ها تاثیر می گذارد. برای مثال، نوجوانان غمگین که به طور مکرر افکار خودکشی را بروز می دهند، عموما قادر به طرح نقشه ای واقعی برای خودکشی یا تبدیل افکارشان به عمل نیستند. خلق نوجوانان مخصوصا در مقابل چندین عامل استرس زای اجتماعی نظیر اختلاف خانوادگی مزمن، سوء رفتار و مسامحه و شکستهای تحصیلی آسیب پذیر است. اکثر نوجوانان و جوانان مبتلا به اختلال افسردگی عمده قبلا قربانی سوء رفتار یا مسامحه بوده اند. جوانان دچار اختلالات افسردگی در محیطهای مسموم ممکن است با کاهش استرس یا بیرون آمدن از آن محیط نشانه های افسردگیشان بهبود یابد. وقتی نوجوان عزیزی را از دست بدهد، داغدیدگی نیز حتی در غیاب اختلال افسردگی غالبا کانون درمان روانپزشکی قرار
می گیرد.(5)
این پژوهش سعی دارد شیوع افسردگی را در سطح دبیرستانهای تیزهوشان استان یزد مورد بررسی قرار دهد و شیوع افسردگی را در این دانش آموزان با دانش آموزان مدارس عادی مقایسه نماید.
اختلالات خلقی
مشخصه اختلالات خلقی عبارت است از وجود اختلالی در تنظیم خلق، رفتار و عاطفه. همانطور که گفته شد اختلالات خلقی تقسیم می شوند به:
1.    اختلالات افسردگی
2.    اختلالات دوقطبی
3.    افسردگی همراه با بیماری طبی یا سوء استفاده الکل یا سایر مواد.
اختلالات افسردگی  با فقدان اپیزود مانیا یا هیپومانیا از اختلال دو قطبی افتراق می یابند. (18)
افسردگی(Depression)
افسردگی به صورت خلق افسرده به طور روزمره به مدت لااقل دو هفته توصیف می شود( جدول الف) مشخصه های یک اپیزود بیماری عبارتند از غمگینی(sadness) بی تفاوتی یا بی احساسی (آپاتی)، یا برافروختگی (irritability) که معمولا با تغییر در تعدادی از کارکردهای عصبی- نباتی همراه است از جمله الگوهای خوابیدن، اشتها، وزن، کندی یا سراسیمگی حرکتی، خستگی، اشکال در تمرکز و تصمیم گیری، احساس شوم یا گناه و افکار مرگ یا مردن. بیماران مبتلا به افسردگ درون زاد در تمام فعالیتهای لذت بخش عمیقا احساس عدم لذت می کنند، سحرخیز هستند، احساس می کنند کیفیت حالت خلقی ملالت انگیزشان با غمگینی متفاوت است و اغلب متوجه تغییرات روزانه در خلق خود می شوند( صبحها بدتر است). در عین حال این خصایص شدید به طور متناقضی پیشگویی کننده پاسخ بهتر به درمان ضدافسردگی است. تقریبا 15% از کل جمعیت زمانی در طول زندگی خود یک اپیزود افسردگی عمده را تجربه می کنند، و 8%-6% از تمام بیماران سرپایی درمانگاههای عمومی معیارهای تشخیصی این اختلال را دارند. معهذا اغلب افسردگی تشخیص داده نمی شود و حتی در موارد بیشتری به طور مناسب درمان نمی شود.

 

شامل 67 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی و مطالعه میزان شیوع افسردگی در دانش آموزان سال سوم دبیرستانهای تیزهوشان یزد

تحقیق بررسی میزان شیوع عفونت سل در پرسنل بهداشتی

اختصاصی از اس فایل تحقیق بررسی میزان شیوع عفونت سل در پرسنل بهداشتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق بررسی میزان شیوع عفونت سل در پرسنل بهداشتی


تحقیق بررسی میزان شیوع عفونت سل در پرسنل بهداشتی

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

 

سابقه و هدف:
سل از جمله بیماری های شایع عفونی است و از جمله افرادی که در ریسک ابتلا به سل هستند پرسنل بهداشتی درمانی بیمارستان ها می باشند. هدف از بررسی حاضر تعیین شیوع عفونت سل در پرسنل بهداشتی درمانی بیمارستان بوعلی و ارزیابی خطر انتقال سل در این بیمارستان می باشد.

روش بررسی:
این یک مطالعة توصیفی- مشاهده ایی است که بر روی 100 نفر از پرسنل بهداشتی درمانی بیمارستان بوعلی انجام شده است. شرکت کنندگان ابتدا پاسخ نامه ایی شامل سؤالات دموگرافیک، سال استخدام، شغل، محل کار، سابقة واکسیناسیون BCG ، تماس با بیمار مبتلا به سل فعال ریوی در خارج از بیمارستان، ابتلا قبلی به عفونت سل، ابتلا به ایدز و بیماری های سرکوب کنندة ایمنی و استفاده از ماسک در هنگام ورود به اتاق بیماران مسلول و ملزم کردن بیمار به استفاده از ماسک را کامل کردند و سپس با حذف افرادی که سابقة ابتلا به سل یا تماس یا فرد ملول یا ابتلا به ایدز را داشتند برای سایر شرکت کنندگان با در نظر گرفتن TST پایة همة آن ها که صفر بود یک TST مجدد انجام شد و نتایج ثبت گردید و سپس داده ها با سیستم آماری SPSS و آزمون آماری کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و جهت تعیین ریسک انتقال، تعداد تخت ها و موارد ابتلا به سل ریوی اسمیر مثبت در طی سال 1386 از پرونده ها خارج شد و طبق Guidline CDC عمل گردید.

 

یافته ها:
100 نفر از پرسنل بهداشتی درمانی شامل پرستاران و خدمه، کمک پرستاران مورد بررسی قرار گرفتند که 69% زن و 31% مرد بودند. میانگین سنی آن ها 96/4 31/36 سال (47-23 سال) بود. میانگین مدت زمان استخدام 95/4 9/8 (محدودة 22-1سال) بود و 68% سابقة کاری کمتر از 10 سال و 32% سابقة کاری بیشتر از 10 سال داشتند و 99% شرکت کنندگان سابقة واکسیناسیون BCG را داشتند و 21% از ماسک استفاده نمی کردند. 94% بیمار را ملزم به استفاده از ماسک نمی کردند. و 22% TST بالای mm10 داشتند و بیشترین میزان mm10 < PPD در بین پرسنل بخش داخلی زنان با شیوع 5/45% بود. در این مطالعه بین شیوع عفونت سل با سن ارتباط معنادار بود (0001/0= PV) و بین مدت زمان، استخدام با شیوع عفونت سل ارتباط معنادار پیدا شد (0001/0= PV) و بین شیوع عفونت سل با استفاده از ماسک توسط پرسنل هم ارتباط معنادار وجود داشت (04/0= P) ولی بین شیوع عفونت سل با نوع شغل مکان کار کردن، سابقة واکسیناسیون BCG و جنسیّت و ملزم کردن بیمار به استفاده از ماسک ارتباط معنادار نبود. و بیمارستان از نظر ارزیابی خطر انتقال سل در گروه Medium قرار گرفت.

نتیجه:
شیوع عفونت سل در بیمارستان بوعلی در بین پرسنل بهداشتی – درمانی آن بالا است و با توجه به قرارگیری بیمارستان از نظر انتقال سل در گروه Medium لازم است بیمارستان اقداماتی در جهت تشخیص سریعتر بیماران، درمان هر چه سریعتر آن ها و ایجاد اتاق های ایزولة استاندارد و فراهم کردن وسایل لازم جهت جلوگیری از انتقال سل به پرسنل و انجام سالیانه TST برای پرسنل برنامه ریزی نماید.

واژگان کلیدی:
شیوع / عفونت سل/ سل/ پرسنل بهداشتی درمانی/ خطر انتقال سل/ TST

مقدمه و بررسی متون:
سل (tuberculosis) یکی از کهن ترین بیماری های شناخته شده در انسان است که توسط باکتری از خانوادة مایکوباکتریوم توبرکلوز به نام مایکوباکتریوم توبر کلوزیس ایجاد می شود. مایکوباکتریوم توبرکلوزیس یک باکتری میله ایی شکل است فاقد اسپور، باریک، هوازی به اندازة 3× 5/0 میکرومتر و حاوی یک دیوارة لیپیدی است در رنگ آمیزی گرم خنثی است ولی وقتی رنگ بگیرد دیگر نمی توان آن را توسط الکل از بین برد و به همین دلیل تحت نام AFB طبقه بندی می شود. در محیط کشت رشد بسیار آهسته ایی دارد و حدود 8- 6 هفته طول می کشد تا در محیط جامد رشد کند و قابل دیدن شود.
راه انتقال سل در اکثر موارد از طریق تنفس است، قطراتی که در اثر سرفه، عطسه، یا د رحین صحبت کردن توسط فرد مبتلا به عفونت سل ریوی در هوا پراکنده می شوند به دیگران انتقال می یابد. دیده شده که در هر بار سرفه حدود 3000 هستة عفونی (infection droplet nuclei) پراکنده می شود این هسته های عفونی بین 5-1 میکرون هستند و برای چندین روز می توانند در هوا معلق بمانند و سبب آلوده شدن خیل کثیری از افراد شوند. عواملی که در انتقال سل به یک فرد مؤثر است یا به بیان دیگر فاکتورهای مؤثر در بروز عفونت TB در یک فرد عبارتند از:
1- احتمال تماس با مبتلایان به سل
2- میزان قرابت و نزدیکی
3- مدت تماس
4- محیط این تماس در صورت تماس در یک محیط کوچک و سربسته (close – ended) و یا فقدان کامل تهویه جهت تمیز کردن محیط از قطرات آلوده و یا تماس در اتاقی که تهویة مناسبی ندارد، افرایش میزان تماس بین افراد خطر انتقال TB را بالا می برد.
5- عدم استفادة فرد بیمار از پوشش مناسب در جلوی دهان و بینی در زمان سرفه کردن، عطسه کردن یا صحبت کردن.
6- ویژگی فرد انتقال دهندة سل و شدت عفونت در وی: به طوریکه افرادی که خلط آن ها اسمیر مثبت است و مبتلا به سل ریوی حفره دار ویا اندوبرونکیال هستند و یا سرفه های شدید و زیادی دارند که منجر به خروج تعداد زیادی قطرات با فشار می شود از نظر انتقال سل خطر بیشتری دارند.
7- دیر تشخیص دادن یا دیر گزارش دادن افراد مبتلا به سل در افزایش شیوع میزان سل نقش دارد، طبق مطالعات مرکز CDC در صورت تشخیص و شروع درمان استاندارد سل ظرف 2 روز از شروع درمان در حدود 90% از میزان ارگانیسم در ریه کم می شود به طوریکه دیده شده قبل از شروع درمان 107 میکروارگانیسم در هر ml بوده در طی 2 روز بعد از شروع درمان به حدود 90% کاهش یافته است و در حل 21-14 روز از شیوع درمان 99% کاهش یافته است و بعد از 21-14 روز از شروع درمان میزان بروز عفونت به کمتر از 1% نسبت به قبل از درمان رسیده است.
8- شدت عفونت در فرد مبتلا: مطالعات نشان داده مبتلایانی که خلط آن ها حاوی باسیل اسیدفاست قابل مشاهده توسط میکروسکوپ است بیشترین نقش را در انتقال عفونت ایفا می کنند. اغلب این بیماران به بیماری ریوی حفره دارد یاسل دستگاه تنفسی (سل آندوبرونکیال یا حنجره ایی ) مبتلا هستند و خلط حاوی بیش از 105 باسیل اسیدفاست در هر ml دارند. بیمارانی که خلط آن ها اسمیر منفی ولی کشت مثبت دارند عفونت زائی کمتری دارند و آنان که بیماری ریوی با کشت منفی و یا سل خارج ریوی دارند اساساً عفونت زا نمی باشند و در یک کلام خطر انتقال و سرایت عفونت به عوامل خارجی بستگی دارد و در صورت در تشخیص دادن، یک فرد AFB + تا قبل از تشخیص می تواند 20 نفر را آلوده کند برخلاف خطر سرایت بیماری که به عوامل خارجی وابسته است خطر تبدیل عفونت به بیمار ی فعال به عوامل درونی بستگی دارد این عوامل شامل
1- حساسیت ذاتی فرد به بیماری
2- وضعیت عملکرد ایمنی سلولی
3- سن (در اواخر نوجوانی و اوایل جوانی امکان تبدیل عفونت به بیماری بالاتر است)
4- ابتلا به ایدز (در این افراد ریسک تبدیل عفونت به بیماری 10%-8 در هر سال است)
5- ابتلا به نارسایی مزمن کلیه، دیابت، یا وجود شرایطی مثل سوء تغذیه و کمبود شدید وزن همودیالیز، گاسترکتومی، دورة پس از پیوند، Iv dlug user بودن، استفاده از درمان سرکوب کنندة ایمنی.
در یک فرد با ایمنی طبیعی بدون هیچ ریسک فاکتوری خطر بروز بیماری به دنبال عفونت سل 10000/1 در هر سال است.
از نظر علائم بالینی سل ریوی خود را با علائم: تب، تعریق شبانه، بی اشتهایی، بی حالی عمومی، ضعف، سرفة پایدار به مدت 3 هفته یا بیشتر که ابتدا سرفه ها خشک است و کم کم به سمت چرکی شدن همراه با رگه های خونی پیشرفت می کند نشان می دهد. و بر اساس بروز این علائم 2 واژه تعریف می شود.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق بررسی میزان شیوع عفونت سل در پرسنل بهداشتی

مقاله در مورد مقایسه شیوع OCD بین دانش آموزان ۱۵ -۱۸ سال ممتاز وضعیف

اختصاصی از اس فایل مقاله در مورد مقایسه شیوع OCD بین دانش آموزان ۱۵ -۱۸ سال ممتاز وضعیف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد مقایسه شیوع OCD بین دانش آموزان ۱۵ -۱۸ سال ممتاز وضعیف


مقاله در مورد مقایسه شیوع OCD بین دانش آموزان ۱۵ -۱۸ سال ممتاز وضعیف

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات59

 

 


مقدمه:
فکر وسواسی یک فکر، احساس ، یا حس مزاحم و تکرارشونده است. عمل وسواس فکر با رفتار خودآگاه میزان شده تکراری نظیر شمارش، یا اجتناب است. فکر وسواس موجب افزایش اضطراب شخص
می¬گردد. در حالیکه انجام عمل وسواس اضطراب شخص را کاهش می¬دهد. معهذا، وقتی شخص در مقابل انجام عمل وسواس مقاومت می¬کند اضطراب زایش می-یابد. (سید محمدی – 1384)
شخص مبتلا به اختلال وسواس – جبری معمولاً غیرمنطقی بودن افکار وسواسی خود را درک می¬کند. هم کار وسواسی و هم اعمال وسواسی برای بیمار خود شناخته می¬شود. اختلال وسواس جبری می¬تواند اختلالی
ناتوان¬کننده باشد. چون افکار وسواسی می¬توانند وقتگیر بوده و به طور قابل ملاحظه¬ در برنامه معمول شخص، عملکرد حرفه¬ای، فعالیت¬های اجتماعی معمول، یا روابط با دوستان و اعضاء خانواده تداخل نماید. (همان منبع1384)
در چهارمین ویراست راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی (DSM- IV) اختلال وسواس جبری افکار وسواسی توصیف شده است که شدت آنها برای اتلاف وقت یا ایجاد ناراحتی بارز یا تخریب قابل ملاحظه کافی است. افراد مبتلا به این اختلال واقف هستند که واکنش¬های آنها غیرمنطقی یا نامتناسب است. (kaplan – 1196)
درمان اختلال وسواسی – جبری نمونه¬ای از اثرات مثبتی است که پژوهش¬های امروز می¬تواند در زمان کوتاه روی یک اختلال داشته باشد. تا همین اواخر یعنی دهه 1980 اختلال وسواسی- جبری اختلال نه چندان شایع با پاسخ ضعیف نسبت درمان تلقی می¬شد. امروز، معلوم شده است که اختلال وسواس جبری شایع¬تر از آن است که تصور می¬شد و خیلی حساس به درمان است. (Kaplan- 1996)

 

 

 


بیان مسئله:
از آن جا که به نظر می¬رسد شیوع اختلالات وسواسی- جبری در طول عمر در جمعیت کلی 2 تا 3 درصد تخمین زده می¬شود بعضی از پژوهشگران تخمین زده¬اند که بین بیماران سرپائی میزان شیوع این اختلال تا 10 درصد می¬رسد. این ارقام اختلال وسواسی- جبری را پس از فوبییا، اختلالات وابسته به مواد و اختلالات افسردگی در ردیف چهارم شایع-ترین تشخیص¬های روانپزشکی قرار می¬دهد. مطالعات همه¬گیری شناسائی در اروپا و آسیا و آفریقا این نسبت¬ها را تأیید کرده¬اند. بین بزرگسالان احتمال ابتلا مرد و زن یکسان است. معهذا بین نوجوان¬ها، پسرها بیشتر از دخترها به اختلال وسواسی- جبری مبتلا می¬گردند. میانگین سن شروع حدود 20 سالگی است هرچند در مردها سن شروع کمی پائین¬تر از زنها است. از مجموع تقریباً در دو سوم بیماران، شروع علائم قبل از 25 سالگی است و در کمتر از 15 درصد موارد علائم پس از 35 سالگی شروع می-شود. (Kaplan- 1996)
OCD یا اختلال وسواس- جبری شامل افکار و اعمال وسواسی می¬باشد که باعث ناراحتی و اتلاف وقت و تخریب قابل ملاحظه در عملکرد حرفه¬ای در روابط بین فردی و شخص بیمار می¬شود.(همان منبع)
افکار وسواسی یک فکر، احساس، عقیده، یا حس مزاحم و تکرارشونده است در مقابل عمل وسواس رفتاری است خودآگاه، میزان شده و تکراری نظیر شمارش، اجتناب یا بازبینی . (همان منبع)
به طور معمول فکر وسواس اضطراب شخص را افزایش می¬دهد در حالیکه انجام عمل وسواس اضطراب شخص را کاهش می¬دهد. معهذا، وقتی شخص در مقابل انجام آن مقاومت می¬کند اضطراب افزایش می¬یابد. هم افکار و هم اعمال وسواسی برای بیمار خود ناهمخوان شناخته می¬شوند. این اختلالات می¬تواند بسیار وقتگیر بوده و به طور قابل ملاحظه¬ در برنامه معمول و عملکرد شخص تداخل نماید از این رو OCD می¬تواند به یک اختلال ناتوان¬کننده تبدیل شود.
شیوع OCD در طول عمر د جمعیت کلی دو تا سه درصد تخمین زده می¬شود. اختلال پس از فوبیا، اختلالات وابسته به مواد و افسردگی اساسی چهارمین تشخیص شایع می¬باشد. بین بزرگسالان شیوع در بین زنان و مردان یکسان است ولی در بین نوجوانان میزان ابتلای پسرها بیشتر از دخترها است. میانگین سن شروع حدود 20 سالگی است هرچند در مردها، سن شروع کمتراز زنها است. OCD می-تواند در نوجوانی و کودکی در موارد محدود حتی سن 2 سالگی آغاز شود. (Kaplan- 1996)
در دیدگاه شناختی- رفتاری روی الگوهای تفکر ناسازگارانه تأکید می¬کند و اعلام می¬دارد که این الگوها در ایجاد و ادامه نشانه¬های OCD دخالت دارند، افراد مبتلا به OCD گرایش دارند به رویدادهای اضطراب¬آور در محیطشان، واکنش افراطی نشان دهند. فرض شده است که این درمان¬جویان به وسیله افکار مرتبط با نیاز به کامل بودن، اعتقاد به اینکه آنها مسئول آزار و اذیت دیگران هستند، نگرانی از امکان وجود خطر، آشفته می¬شوند. آنها با تصورات
ناراحت¬کننده مرتبط با این افکار دست به گریبان¬اند و سعی می¬کنند آنها را از طریق انجام دادن تشریفات وسواسی متوقف یا خنثی کنند. اما هر چه سعی می¬کنند این افکار را متوقف سازند، ناراحتی و ناتوانی آنها در متوقف کردن آنها بیشتر می¬شود. احتمال دیگری که دیدگاه شناختی مطرح می¬کند این است که افراد مبتلا به OCD کاستیهای حافظه دارند که باعث می¬شود آنها در یادآوری رفتارها، نظیر خاموش کردن اجاق گاز یا قفل کردن در، مشکل داشته باشند، تردید دایمی آنها و نیاز به وارسی کردن، با ناتوانی در یادآوری انجام دادن این اعمال، ارتباط دارد. حتی حافظه مربوط به رویدادهای گذشته در زندگی آنها می¬تواند به خاطر وجود افکار مزاحم صدمه ببینند، مخصوصاً اگر به افسردگی هم مبتلا باشند. (سیدمحمدی- 1384)


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد مقایسه شیوع OCD بین دانش آموزان ۱۵ -۱۸ سال ممتاز وضعیف

پایان نامه مقایسه شیوع OCD بین دانش آموزان ۱۵ -۱۸ سال ممتاز و ضعیف

اختصاصی از اس فایل پایان نامه مقایسه شیوع OCD بین دانش آموزان ۱۵ -۱۸ سال ممتاز و ضعیف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه مقایسه شیوع OCD بین دانش آموزان ۱۵ -۱۸ سال ممتاز و ضعیف


پایان نامه مقایسه شیوع OCD بین دانش آموزان ۱۵ -۱۸ سال ممتاز و ضعیف

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 67 صفحه می باشد.

 

فهرست مطالب
فصل اول
مقدمه ۲
بیان مسئله ۴
ضرورت پژوهش ۸
هدف پژوهش ۹
فرضیه ۹
تعاریف مفهومی ۹
تعاریف عملیاتی ۹
فصل ۲
تاریخچه ۱۱
سیر و پیش آگهی ۱۴
بررسی مقالات ۱۶
سبب شناسی ۱۸
عوامل زیست شناختی ۱۸
عوامل رفتاری ۲۲
عوامل روانی ـ اجتماعی ۲۳
عوامل روان پویایی ۲۴
سایرعوامل روان پویایی ۲۶
ویژگی های بالینی ۲۹
الگو های علائم ۳۳
سایرالگوهای علائم ۳۴
تشخیص های افتراقی ۳۵
سایراختلالات روانی ۳۶
درمان ۳۸
درمان دارویی ۴۰
سایردرمان ۴۲
رفتاردرمانی ۴۳
روان درمانی ۴۴
فصل ۳
مقدمه ۴۶
جامعه آماری ۴۶
روش نمونه گیری ۴۶
ابزار پژوهش ۴۷
روش اجرا ۴۷
روش آماری ۴۷
فصل ۴
تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از پیمایش ۴۹
توصیفی و استنباطی ۵۰
نتیجه ۵۵
فصل ۵
بحث و نتیجه گیری ۵۷
محدودیت های تحقیق ۶۰
پیشنهادات تحقیق ۶۱
منابع ۶۲

 


مقدمه:
فکر وسواسی[۱] یک فکر، احساس[۲]، یا حس[۳] مزاحم و تکرارشونده است. عمل وسواس فکر با رفتار خودآگاه میزان شده تکراری نظیر شمارش، یا اجتناب است. فکر وسواس موجب افزایش اضطراب شخص
می­گردد. در حالیکه انجام عمل وسواس اضطراب شخص را کاهش می­دهد. معهذا، وقتی شخص در مقابل انجام عمل وسواس مقاومت می­کند اضطراب زایش می­یابد. (سید محمدی – ۱۳۸۴)
شخص مبتلا به اختلال وسواس – جبری معمولاً غیرمنطقی بودن افکار وسواسی خود را درک می­کند. هم کار وسواسی و هم اعمال وسواسی برای بیمار خود[۴] شناخته می­شود. اختلال وسواس جبری می­تواند اختلالی
ناتوان­کننده باشد. چون افکار وسواسی می­توانند وقتگیر بوده و به طور قابل ملاحظه­ در برنامه معمول شخص، عملکرد حرفه­ای، فعالیت­های اجتماعی معمول، یا روابط با دوستان و اعضاء خانواده تداخل نماید. (همان منبع۱۳۸۴)
در چهارمین ویراست راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی (DSM- IV) اختلال وسواس جبری افکار وسواسی توصیف شده است که شدت آنها برای اتلاف وقت یا ایجاد ناراحتی بارز یا تخریب قابل ملاحظه کافی است. افراد مبتلا به این اختلال واقف هستند که واکنش­های آنها غیرمنطقی یا نامتناسب است. (kaplan – ۱۱۹۶)
درمان اختلال وسواسی – جبری نمونه­ای از اثرات مثبتی است که پژوهش­های امروز می­تواند در زمان کوتاه روی یک اختلال داشته باشد. تا همین اواخر یعنی دهه ۱۹۸۰ اختلال وسواسی- جبری اختلال نه چندان شایع با پاسخ ضعیف نسبت درمان تلقی می­شد. امروز، معلوم شده است که اختلال وسواس جبری شایع­تر از آن است که تصور می­شد و خیلی حساس به درمان است. (Kaplan- 1996)

بیان مسئله:
از آن جا که به نظر می­رسد شیوع اختلالات وسواسی- جبری در طول عمر در جمعیت کلی ۲ تا ۳ درصد تخمین زده می­شود بعضی از پژوهشگران تخمین زده­اند که بین بیماران سرپائی میزان شیوع این اختلال تا ۱۰ درصد می­رسد. این ارقام اختلال وسواسی- جبری را پس از فوبییا، اختلالات وابسته به مواد و اختلالات افسردگی در ردیف چهارم شایع­ترین تشخیص­های روانپزشکی قرار می­دهد. مطالعات همه­گیری شناسائی در اروپا و آسیا و آفریقا این نسبت­ها را تأیید کرده­اند. بین بزرگسالان احتمال ابتلا مرد و زن یکسان است. معهذا بین نوجوان­ها، پسرها بیشتر از دخترها به اختلال وسواسی- جبری مبتلا می­گردند. میانگین سن شروع حدود ۲۰ سالگی است هرچند در مردها سن شروع کمی پائین­تر از زنها است. از مجموع تقریباً در دو سوم بیماران، شروع علائم قبل از ۲۵ سالگی است و در کمتر از ۱۵ درصد موارد علائم پس از ۳۵ سالگی شروع می­شود. (Kaplan- 1996)
OCD یا اختلال وسواس- جبری شامل افکار و اعمال وسواسی می­باشد که باعث ناراحتی و اتلاف وقت و تخریب قابل ملاحظه در عملکرد حرفه­ای در روابط بین فردی و شخص بیمار می­شود.(همان منبع)
افکار وسواسی[۵] یک فکر، احساس، عقیده، یا حس مزاحم و تکرارشونده است در مقابل عمل وسواس[۶] رفتاری است خودآگاه، میزان شده و تکراری نظیر شمارش، اجتناب یا بازبینی[۷]. (همان منبع)
به طور معمول فکر وسواس اضطراب شخص را افزایش می­دهد در حالیکه انجام عمل وسواس اضطراب شخص را کاهش می­دهد. معهذا، وقتی شخص در مقابل انجام آن مقاومت می­کند اضطراب افزایش می­یابد. هم افکار و هم اعمال وسواسی برای بیمار خود ناهمخوان[۸] شناخته می­شوند. این اختلالات می­تواند بسیار وقتگیر بوده و به طور قابل ملاحظه­ در برنامه معمول و عملکرد شخص تداخل نماید از این رو OCD می­تواند به یک اختلال ناتوان­کننده تبدیل شود.
شیوع OCD در طول عمر د جمعیت کلی دو تا سه درصد تخمین زده می­شود. اختلال پس از فوبیا، اختلالات وابسته به مواد و افسردگی اساسی چهارمین تشخیص شایع می­باشد. بین بزرگسالان شیوع در بین زنان و مردان یکسان است ولی در بین نوجوانان میزان ابتلای پسرها بیشتر از دخترها است. میانگین سن شروع حدود ۲۰ سالگی است هرچند در مردها، سن شروع کمتراز زنها است. OCD می­تواند در نوجوانی و کودکی در موارد محدود حتی سن ۲ سالگی آغاز شود. (Kaplan- 1996)
در دیدگاه شناختی- رفتاری روی الگوهای تفکر ناسازگارانه تأکید می­کند و اعلام می­دارد که این الگوها در ایجاد و ادامه نشانه­های OCD دخالت دارند، افراد مبتلا به OCD گرایش دارند به رویدادهای اضطراب­آور در محیطشان، واکنش افراطی نشان دهند. فرض شده است که این درمان­جویان به وسیله افکار مرتبط با نیاز به کامل بودن، اعتقاد به اینکه آنها مسئول آزار و اذیت دیگران هستند، نگرانی از امکان وجود خطر، آشفته می­شوند. آنها با تصورات
ناراحت­کننده مرتبط با این افکار دست به گریبان­اند و سعی می­کنند آنها را از طریق انجام دادن تشریفات وسواسی متوقف یا خنثی کنند. اما هر چه سعی می­کنند این افکار را متوقف سازند، ناراحتی و ناتوانی آنها در متوقف کردن آنها بیشتر می­شود. احتمال دیگری که دیدگاه شناختی مطرح می­کند این است که افراد مبتلا به OCD کاستیهای حافظه دارند که باعث می­شود آنها در یادآوری رفتارها، نظیر خاموش کردن اجاق گاز یا قفل کردن در، مشکل داشته باشند، تردید دایمی آنها و نیاز به وارسی کردن، با ناتوانی در یادآوری انجام دادن این اعمال، ارتباط دارد. حتی حافظه مربوط به رویدادهای گذشته در زندگی آنها می­تواند به خاطر وجود افکار مزاحم صدمه ببینند، مخصوصاً اگر به افسردگی هم مبتلا باشند. (سیدمحمدی- ۱۳۸۴)

پرسش و پژوهش:
پس آیا شیوع وسواس در دانش­آموزان ممتاز و ضعیف متفاوت وجود دارد؟

هدف و ضرورت تحقیق:
هدف از این پژوهش مقایسه شیوع OCD در دو گروه دانش­آموزان دختر پانزده الی هجده ساله ممتاز و ضعیف دبیرستان­های منطقه شش تهران است. اهداف فرعی مشتمل بر تعیین فراوانی مطلق و نسبی OCD با توجه به متغیرهای سطح درآمد خانواده، فرزند چندم خانواده بودن، سابقه OCD در بستگان درجه اول و دوم است. روش گردآوری داده­ها از طریقه پرسشنامه بوده است. پرسشنامه مادزلی حاوی ۳۰ سؤال جهت بررسی افکار و اعمال وسواسی می­باشد که جهت دانش­آموزان تهیه و ارائه گردید.

فرضیه پژوهش:
شیوع وسواس در دانش­آموزان ممتاز و ضعیف تفاوت دارد.

سؤال پژوهش:
آیا شیوع وسواس در دانش­آموزان ممتاز و ضعیف تفاوت وجود دارد؟


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه مقایسه شیوع OCD بین دانش آموزان ۱۵ -۱۸ سال ممتاز و ضعیف

دانلود مقاله درد ثانویه به آسیب‌های نخاعی: علایم بالینی، شیوع و اصطلاحات

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله درد ثانویه به آسیب‌های نخاعی: علایم بالینی، شیوع و اصطلاحات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 درد یک جزء همراه بسیار ناتوان کنندة آسیبهای نخاعی (SC1) است که باعث افزایش فشار بر بیمارانی می‌شود که در اثر این آسیب‌ها دچار تروهای فیزیکی و عاطفی می‌باشند. با وجودی که از بین رفتن فعالیت مهم ترین عارضه آسیب‌های نخاعی محسوب می‌شود، درد نقش مؤثری در توانایی چنین افرادی در بدست آوردن حد ایده‌آل فعالیت خود دارد. نتایج یک همه‌پرسی در انگلستان نشان می‌دهد که در 11 درصد افرادی که به این مطالعه 37 درصد بیماران دچار آسیب نخاعی با ضایعات بالای قفسه درصدی و یا گردنی و 23 درصد بیماران با ضایعات پائین توراسیک و یا لومتوماکرال حاضر بوده‌اند به جای تسکین درد، فعالیت مثانه، روده و یا حتی فعالیت جنسی خود را از دست بدهند، نشان داده شده است.
با وجودی که ضایعات نخاعی یک مشکل شناخته شده می‌باشند عدم تناسب در میزان شیوع گزارش شده آن وجود دارد. بعلاوه لغات و روش‌های بسیار متعدد و متفاوتی برای طبقه‌بندی انواع درد ناشی از ضایعات نخاعی استفاده می‌شود. این مقاله به بررسی اپیدمیولوژی و علایم بالینی درد ضایعات نخاعی پرداخته و روش‌ها مختلف موجود برای تقسیم‌بندی آن را توضیح خواهد داد. ما از اصطلاحاتی که توسط کمیتة طرح ضربت درد پس از ضایعات نخاعی توسط انجمن جهانی مطالعه درد ابداع شده است استفاده خواهیم کرد.
اپیدمیولوژی
شیوع و رواج درد ضایعات نخاعی: مطالعات بسیاری به بررسی شیوع درد ضایعات نخاعی پرداخته‌اند. یک جمع‌بندی از مجموع 15 مطالعه در این رابطه نشان می‌دهد که حدود 69 درصد چنین بیمارانی دچار درد شده و تقریباً یک سوم آنها درد خود را شدید ذکر می‌نمایند. مطالعات متعدد جدیدتری نیز این یافته‌ها را تأیید کرده‌اند. مطالعه‌ای روی 901 بیمار نشان داده است که شیوع درد مزمن حدود 66 درصد است. یک بررسی پرسش نامه‌ای نیز شیوع حدود 66 درصد و دو مطالعه طولی نیز شیوع 64 درصدی در 6 ماه و 63 درصدی در 12 ماه در پی‌گیری‌های پس از ترخیص از بیمارستان پیدا کرده‌اند.
میزان متوسط گزارش شده برای شیوع ضایعات نخاعی مزمن حدود 64 درصد بوده و یک سوم افراد مبتلا درد شدیدی را گزارش کرده‌اند. با این و جود تفاوت‌های گسترده‌ای در بین مقالات و مطالعات فردی وجود دارد. در یک بازنگری توسط Bonica، میزان متوسط شیوع بین 44 تا 90 درصد و درصد بیمارانی که درد شدید داشته‌اند نیز بین 12 تا 30 درصد متغیر بوده است. مقادیر مشابهی در مطالعات جدیدتر نیز یافت شده‌اند. در یک مطالعه اخیر انسیدانس دارد در طی بازپروری‌های در حال بستری پس از ضایعات نخاعی تا 90 درصد بوده است.
ارتباط درد با سایر متغیرها. با وجودی که درد مشکل شایعی برای بیماران دارای ضایعات نخاعی است. فاکتورهای مداخله‌گر در این رابطه شناخته شده نیستند. فاکتورهای متعددی ممکن است دارای اهمیت باشند مانند سطح نخاعی جراحت ایجاد شده، علت جراحت و آسیب، میزان کامل بودن ضایعه نخاعی و مسایل روانی اجتماعی.
این وظیفه که جراحات وارده به سطوح مختلف نخاع شامل نواحی گردنی، وسیله‌ای کرمی، انتهای نخاع و رشته‌ها انتهایی به احتمال بسیار زیادی همراه با درد خواهند بود فاقد شواهد تأیید کننده می‌باشد. آسیب نخاعی ناشی از زخم گلوله به احتمال بیشتری همراه با درد می‌باشد. این یافته بالینی که درد نورپاتیک در افرادی که ضایعة غیر کامل دارند بیشتر است توسط مطالعات اتوپسی مورد تأیید قرار گرفته است.
انواع زیر مجموعه‌های مختلف درد بطور شایع‌تری با انواع مختلف جراحات دیده می‌شوند. مطالعات متعددی بروز درد نورماتیک سگمنتال را به دنبال جراحات کانال مرکزی گردنی نشان داده‌اند. چنین بیمارانی اکثراً از دردهای سوزنده و هیبرستیزی درد سنها و پاهای خود شکایت دارند. ارتباط بین جراحات غیر کامل گردنی و هیبرستزی سگمنتال توسط یک مطالعه آینده‌نگر طولی تأیید شده است که در آن تنها ارتباط بارز بین فاکتورها و عوامل فیزیکی و درد شیوع بیشتر آلودمین در این بیماران بوده است. با وجود چنین شواهدی در مورد ارتباط بین عوامل فیزیکی و درد بدنبال ضایعات نخاعی، سایر مطالعات ارتباط بین وجود و یا شدت درد با سطح و یا میزان کامل بودن جراحت پیدا نکرده و در این رابطه عوامل روانی اجتماعی را مؤثرتر از عوامل فیزیکی شناخته‌اند. درد مزمن معمولاً همراه با علایم افسردگی و همچنین درک استرس بیشتر می‌باشد. آنالیز خوشه‌ای اطلاعات بدست آمده از پرسش‌نامه‌ها مؤید وجود ارتباط بین درد، اسپاستیسیتی،‌ احساسات غیر طبیعی غیر دردناک، و اندوهگین است.
طبقه‌بندی انواع درد
عدم تناسب و تطابق گسترد‌ه‌ای که بین شیوع گزارش شده ضایعات نخاعی و ارتباط چنین نوع دردی با فاکتورهای مختلف دیگر وجود دارد. ممکن است در اثر تفاوت‌های فطری موجود بین روش‌های مختلف طراحی (مطالعات پرسش‌نامه‌ای، مصاحبه، مدت زمان‌بری شده از جراحت، شدت درد یا غیره) ایجاد شود. با این وجود، چنین ناهم‌خوانه‌هایی می‌توانند در اثر عدم وجود اتفاق نظر در رابطه با نوع دردی که باید در مطالعه قرار داشته باشد و یا اینکه چگونه آنها را تقسیم‌بندی نماییم ایجاد شده باشند. نیاز به یک طبقه‌بندی جامع و فراگیر در رابطه با درد ضایعات نخاعی غالباً مورد تأکید قرار می‌گیرد.
عدم وجود یک تقسیم‌بندی جهانی باعث عدم امکان برقراری ارتباط مؤثر در زمینه‌های مختلف مطالعاتی و یا درمانی این مشکل شده است. یکی از اهداف کمیته ضربت IASP در ایجاد یک تقسیم‌بندی است که بطور عمومی قابل استفاده برای پزشکان و محققان این زمینه باشد.
چرا یک طبقه‌بندی جدید؟ روش‌های تقسیم‌بندی متعددی در گذشته توسط افراد مختلف ارایه شده‌اند، اما عدم وجود یک سیستم طبقه‌بندی که همگان آنرا قبول داشته باشند باعث بروز حداقل هم‌خوانی در ترمینولوژی‌های استفاده شده در این رابطه شده است. با وجودی که تشابهات بسیاری بین این مطالعات وجود دارد، خیلی از محققان به انواعی از درد اشاره می‌کنند که توسط سایر پژوهشگران در نظر گرفته نشده است.
علاوه بر این با وجودی که چندین مدل بسیار گسترده طبقه‌بندی وجود دارند که دارای وجوه مشترک بسیاری می‌باشند، ترمینولوژی استفاده شده برای توصیف این طبقه‌بندی‌ها با هم متفاوت است. عدم وجود هم‌خوانی در چهارچوب‌ها و قواعد مربوط به انتخاب افرادی برای تحقیق و نیز در ترمینولوژی و لغت استفاده شده دارای تأثیرات منفی و غیر دلخواه مربوط به ضایعات نخاعی و ارزیابی روش‌های درمانی شده است.
مطالعات اپیدمیولوژی. چنین مطالعاتی نیز بخاطر عدم وجود یک سیستم طبقه‌بندی مورد تأیید جهانی دارای محدودیت می‌باشند. این مسأله توسط Bonica نیز مورد تأیید قرار گرفته است. وی متوجه گزارشات بسیار متناقض و متنوعی در ارتباط با شیوع درد ضایعات نخاعی شد. با وجودی که این ناهمخوانی می‌تواند بخاطر مسایل مربوط به روش تحقیق در ارتباط با جمع‌آوری اطلاعات باشد، این احتمال وجود دارد که چنین مشکلی در اثر تنوع مطالعات پایه. لزوم وجود یک طبقه‌بندی اصولی برای مطالعات پایه بسیار با اهمیت می‌باشد. انواع متعددی از مدلهای حیوانی درد نوروپاتیک بدنبال SCI خصوصیات مختصراً‌ متفاوتی دارند. این مدل‌ها برای بررسی مکانیزم‌های پاتوفیزیولوژیک دخیل در ایجاد درد بدنبال ضایعات نخاعی و نیز کشف اهداف جدید جهت ابداع روش‌های نوین درمانی استفاده می‌شوند. اما در صورتی که انواع مشخص و متمایزی از درد بدنبال ضایعات نخاعی ایجاد شوند. جهت تشخیص اصولی انواع مختلفی از درد که تحت بررسی می‌باشند احتیاج به یک طبقه‌بندی اصولی مورد قبول جهانی می‌باشد. چنین سیستمی امکان بسط مؤثرتر یافته‌های تحقیقات را به طب بالینی افزایش می‌دهد.
تحقیقات بالینی: مطالعات درمانهای بالینی و نگهداری از بیمار نیز بعلت عدم وجود یک سیستم طبقه‌بندی مشترک دچار محدودیت می‌باشند. مطالعات مربوط به روش‌های درمانی ضایعات نخاعی معمولاً به توصیف کننده‌هایی جهت تفسیر نوع درد وابسته‌اند، اما از لغات دو پهلو استفاده می‌کنند که باعث تداخل در تفسیر نتایج می‌شود. حتی در مواردی که از یک طبقه‌بندی مشخص استفاده می‌شود، عدم تناسب بین مطالعات مختلف غالباً باعث مشکل شدن مقایسه نتایج و یا کاربرد آنها می‌شود. یک روش طبقه‌بندی استاندارد شده باعث بهبود ارتباط بین پزشکان و امکان بررسی و ارزیابی‌های دقیق‌تر روش‌های درمانی خاص برای انواع درد همراه با ضایعات نخاعی خواهد شد.
خصوصیات لازم برای یک طبقه‌بندی. گروه ضربت IASP یک سری خصوصیات و شروط را که برای هر طبقه‌بندی جدیدی لازم است تشخیص داده‌اند. یک سیستم طبقه‌بندی باید جامع بوده و بتوان هر نوع دردی را که مشاهده می‌شود در چهارچوب تعریف شده آن قرار داد. این روش همچنین باید نظام یافته بوده و چهارچوب منطقی‌ای ارایه نماید که دارای کاربرد بالینی بوده و با مفاهیم درد و لغات مربوط به آن مطابق باشد. در واقع چنین سیستمی باید «طبقه‌بندی» را آسان‌تر نماید. تا حد امکان این روش طبقه‌بندی باید بر پایه مکانیزم‌های دیگر باشد تا منجر به رویکردی منطقی به تحقیق،‌ ارزیابی و درمان شود. نهایتاً اگر یک طبقه‌بندی نخواهد مفید باشد،‌ باید بطور مرتب و منظم توسط افرادی که از آن استفاده می‌کنند بکار برده شود.
انواع درد
برای ابداع یک روش طبقه‌بندی که در چهارچوب تعریف شدة بالا قرار بگیرد، مسایل متعددی باید در نظر گرفته شوند. یک روش اجمالی باید حداکثر انواع درد را که معمولاً همراه با ضایعات نخاعی ایجاد می‌شوند شامل شود. لغات و عباراتی که در گذشته استفاده می‌شدند بسیار متعدد بوده و امکان ذکر کامل آنها در این جا وجود ندارد. اکثر آنها از لغات متفاوت و متعددی برای توصیف یک نوع درد استفاده می‌کنند. یک جمع‌بندی از انواع مختلف دردهای همراه با ضایعات نخاعی در زیر ارایه می‌شوند:
عدم ثبات مکانیکیز مهره . این درد عضلانی اسکلتی در اثر پارگی لیگامان‌ها و یا شکستگی‌های مهره و عدم ثبات ناشی از آنها بوجود می‌آید هر چند که احتیاج به وجود ضایعات نخاعی ایجاد درد ندارد. این درد معمولاً از همان روز آسیب شروع شده و ندرتاً دیرتر در آن شروع خواهد شد.
درد معمولاً در ناحیه مهره‌ها بوده و ممکن است به اندام منتشر شود اما معمولاً رادیوکر نیست. این وضعیت معمولاً در اثر حرکت اجزاء استخوانی در صفحات غیر طبیعی و یا دامنه حرکت غیر عادی بوجود آمده و بهمین دلیل با وضعیت مربوط بوده،‌ با فعالیت کم و زیاد شده و با بی حرکتی کاهش می‌یابد. چنین عدم ثباتی توسط عکس‌های رادیوگرافی و یا روش‌های تصویربرداری CT و یا MR قابل تشخیص است. این نوع درد معمولاً توسط مخدرها و یا داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی تسکین می‌یابد. بی‌حرکتی که باعث بهبود خودبخود می‌شود یا فیوژن از طریق جراحی روش‌های درمانی مؤثری در تقریباً تمامی بیماران می‌باشند.
درد اسپاسم عضلانی. این نوع درد در مواردی از ضایعات نخاعی کامل و یا غیر کامل دیده می‌شود. این درد معمولاً مدتی پس از جراحت شروع شده و بهترین راه درمان آن نیز بر طرف نمودن اسپاسم عضلانی است. داروهای ضد درد و مسکن معمولاً ندرتاً‌ کمک کننده‌اند.
سندرم استفادة بیش از حد ثانویه یا سندرم فشار معمولاً در نواحی که عصب‌گیری نرمال و طبیعی دارند دیده شده و احتمالاً در اثر استفاده بیش از حد بوجود می‌آیند. درد در عضلات پروگزیمال و یا در مناطقی مانند شانه، در التهاب تاندون حلقه گرداننده ، احساس می‌شود. شروع درد ممکن است ماهها و حتی سالها پس از آسیب باشد. درد معمولاً ماهیتی یکنواخت و موضعی داشته، در اثر استفاده از معضل درگیر و یا جزیی از بدن که با محل درد مرتبط است تشدید شده و با توجه به عوامل زمینه‌ای مانند وضعیت بدن و یا استفاده صحیح از صندلی چرخدار تسکین می‌یابد. درد همچنین ممکن است در اثر استراحت، داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی و مخدرها نیز ساکت شود. سندرم‌های فشار روی اعصاب ممکن است همراه شرایط مانند سندرم تونل کارپال دیده شوند که توسط مطالعات الکتریکی و یا MR تشخیص کشف می‌شوند. چنین دردی ممکن است توسط تعدیل عوامل و فاکتورهای محیطی، دکمپرسیون جراحی و یا استفاده از وسایل ارتوپدی بهبود بیابند.
درگیری و احتباس ریشه عصبی منجر به درد lanuhatiy ، سوزش و یا شدید و گزنده در گسترة یک ریشه عصبی واحد می‌شود. البته در این حالت ممکن است درد دو طرفه باشد. درد معمولاً در همان سطح جراحت و آسیب نخاعی ایجاد شده و اکثراً‌ از همان زمان ایجاد جراحت وجود دارد. اگر که ریشة عصب درگیر جزو شبکة براکیال و یا لومبوساکرال باشد ممکن است اختلالات الکترومیوگرافیک و پتانسیل ایجادی نیز به همراه آن وجود داشته باشد. اکثراً در بررسی‌های رادیوگرافیک و یا اسکن‌های CT و MR تحت فشار قرار گرفتن ریشه عصبی در سوراخ بین مهره‌ای توسط یک مهره‌ای و یا استخوان مشهود است. البته چنین یافته‌هایی ممکن است حتی در عدم حضور درد نیز وجود داشته باشند. اگر که درد همراه با عدم ثبات مهره‌ای باشد،‌ اکثراً با تثبیت مهره برطرف خواهد شد. درد فوق همچنین ممکن است توسط مخدرها و یا داروهای درمان کنندة دردهای نوروپاتیک نیز تسکین پیدا نماید. در صورتی که چنین دردی بعلت اثر فشاری دیسک بین مهره‌ای و یا استخوان در سوراخ بین مهره‌ای بوجود آمده باشد دکمپرسیون جراحی نیز معمولاً‌ موثر است.
درد در اثر آسیب به رشته‌های انتهایی نخاع نوعی از درد ریشه عصب است که ماهیتی سوزنده داشته و پاها، پرینه، نواحی تناسلی، ورکتوم را درگیر می‌نماید. با وجودی که اغلب ریشه این درد را نخاعی در نظر می‌گیرند، ممکن است مجبور به قبول درد این ناحیه بعنوان دردی نوروپاتیک با منشأ محیطی بشویم زیرا روش‌های جدید درمانی امروزه بطور اختصاصی حالات دردهای نوروپاتیک محیطی را درمان می‌نمایند.
درد ناشی از آوران زدایی سگمنتال

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  21  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درد ثانویه به آسیب‌های نخاعی: علایم بالینی، شیوع و اصطلاحات