اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد نقش مذهب در بهداشت روان از نظر پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) (راجع به تأثیر زناشویی های خویشاوندی بر فرزندان)

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد نقش مذهب در بهداشت روان از نظر پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) (راجع به تأثیر زناشویی های خویشاوندی بر فرزندان) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نقش مذهب در بهداشت روان از نظر پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) (راجع به تأثیر زناشویی های خویشاوندی بر فرزندان)


تحقیق در مورد نقش مذهب در بهداشت روان از نظر پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) (راجع به تأثیر زناشویی های خویشاوندی بر فرزندان)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه16

 

فهرست مطالب

 

چکیده .................................. 3

مقدمه .................................. 4

متن .................................... 5

تاثیر نماز و روزه بر بهداشت روان ....... 8

خدمت به معلولین خدمت به انبیاست ........ 10

نتیجه گیری ............................. 13

منابع ........................... 15

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چکیده :

در تصور مدنیت انسانی مقوله‌هایی چون مذهب بهداشت روانی و روان شناسی در مراتبی متفاوت،اهداف و عملکرد خود را متمرکز بر شناخت و اصلاح روابط اجتماعی ، هدایت تفکرات و احساسات انسانی برای زندگی سعادتمندانه معطوف داشته اند .1- کریمی ،هادی ،نشریه دانشگاه اسلامی در این بخش نظرات شوپنهاور ،ویلیامزجیمز ،دکتر شریعتی راجع به مذهب در بهداشت روان بیان شد و با توجه به گسترده بودن موضوعات مربوط به ارتباط مذهب و جنبه های گوناگون زندگی در این تحقیق ارتباط مذهبی بودن با خود کشی ،استفاده از مواد مخدر ،بزهکاری ،رضایتمندی از ازدواج ،افسردگی بررسی شده است . وهمچنین تأثیر نماز و روزه بر بهداشت روان روایتی از پیامبر اکرم (ص) راجع به صرع و دیوانگی روایاتی از پیامبر (ص)،حضرت علی (ع) و امام صادق (ع) راجع به نقش معاد در بهداشت روان و از دانشمندان اسلامی ابوعلی سینا امام محمد غزالی راجع به ازدواج خویشاوندی و کودک نارس ذکر شد .

 

 

مقدمه:

از مهمترین معضلات بشر معاصر عدم سازش و افزایش اختلالات رفتاری در جوامع انسانی است . بشر علیرغم پیشرفت سریعی که در علم و صنعت نموده امادر پناه این پیشرفتها به آرامش خاطر که تضمین کننده سلامت روانی و اجتماعی است دست نیافته است .عصر حاضر به موازات پیشرفتهایش، عصر اضطراب نام نهاده شده و اضطراب از دیدگاه روان شناسی ،هسته مرکزی بسیاری از بیماریهای روانی تلقی می گردد.بیماریهای روانی بسیار زیاد می باشند، اما در این میان چند عامل نقش مهم تری را ایفا می نمایند:1- ماد گیری بی حد و حساب 2- عدم درک فلسفه شداید و مصائب 3- تصور (مرگ و نیستی )4- عقده های روانی 5- اختلاف در عزت نفس و....ایمان به خدا ،ائمه اطهار ،معاد ،توسل به قرآن و نماز آثار سوء این عوامل را خنثی و نقش اساسی در پیشگیری از بروز بیماریهای روانی ایفاء می نماید.

2- نعمت اله،گرز الدین ،نشر دانشگاه اسلامی

ازدواجهای خویشاوندی در متون اخلاقی ،فلسفی و تاریخی بعد از اسلام بزرگانی چون بو علی سینا ،وشمگیر ،غزالی نهی شده چرا که موجب ضعیف شدن فرزندان می شود . حضرت علی (ع) در نهج الفصاحه میفرمایند : بنگر که


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نقش مذهب در بهداشت روان از نظر پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) (راجع به تأثیر زناشویی های خویشاوندی بر فرزندان)

دانلودمقاله وحدت ملیت و مذهب در سیاست خارجی ایران

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله وحدت ملیت و مذهب در سیاست خارجی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 
هنگامی که وارد ایران می‎شوم، احساس می‎کنم آسمان و زمین به هم متصلند.
هانری کوربن
مقدمه:
بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بحث‎ها در خصوص نحوه ارتباط منافع ملی با تعهدات دینی – انقلابی نظام جمهوری اسلامی آغاز گردید، بحثی که زمان به زمان بر شدت و التهاب آن افزوده می‎شد. اینک که پس از بیست و چند سال نگاهی به گذشته می‎افکنیم، این صرافت به فرد دست می‎دهد که دوگانگی مذکور تاکنون نیرو، وقت، هزینه و حساسیت‎های زیادی را در کشور مصروف خود نموده و این روند همچنان ادامه دارد. تداوم این روند بدان معناست که هنوز اجماعی کلی میان اهل نظر دربارة دوگانگی مذکور پدید نیامده است. در تمام این مدت، در میانة مجادلات قلمی و بحث‎ها، یک خط اصلی در تلاش‎های فکری آن بوده است که به جای تأکید یک سویه بر این یا آن مقوله، گونه‎ای رابطة تأیید و آشتی متقابل بین اسلامیت و ایرانیت در سیاست خارجی کشور برقرار شود. این کوشش‎ها چنانکه آشکار است – در آخرین تحلیل، شاید به دلیل ضعف یا فقدان سنت تفکر فلسفی در ایران – به موفقیت نینجامیده است. اما به هر حال، کوشش‎هایی از این دست، نظر به اهمیت عملی و نظری فوق‎العادة موضوع، نباید متوقف شود.
هدف مقاله حاضر، طرح و تقویت رابطه این همانی یا وحدت، و نه حتی نزدیکی، بین منافع مذهب تشیع و منافع ملی ایران است؛ یعنی این نظریه که در واقعیت زندگی جمعی ما، هر آنچه که ایرانی است، در عمق خود، شیعی است و بخش عمده‎ای از همه آنچه که شیعی است، ایرانی است. به بیان دیگر، این گزارش شرحی بر نظریه معروف مدرس است که بر این همانی ”سیاست ما“ و ”دیانت ما“ تأکید می‎ورزید.

1- در انتقاد از رهیافت تمایزگرا
در گام اول باید بر تناقض ظاهری (پارادوکس) مشهوری که می‎تواند بر سر راه تصور وحدت، حالت استبعاد و امتناع ذهنی ایجاد نماید، فایق آمد: این فکر که تشیع وایران ماهیت‎های متمایزی دارند و مثلاً اینکه یکی واقعیت و دیگری اعتقاد است یا آن که یکی خاص است و دیگری عام، یا یکی موضوع وحدت است (ایران) و دیگری موضوع اختلاف و تفرقه (تشیع)، برغم درستی خود، راهبردی است که رهگشایی و توضیح‎دهندگی محدودی دارد و حتی گاه می‎تواند گمراه کننده باشد، زیرا می‎تواند دیدگان را بر واقعیت تماس‎های ژرف، همه جانبه و تنگاتنگ میان این دو و ایجاباتی که از این تنگاتنگی بر می‎خیزد، آن هم درست در زمانی که ممکن است به درک این وحدت نیاز داشته باشیم، فرو بندد. اما برخلاف این گمان رایج، خانم نیکی کدی می‎گوید: ”در طول پانصد سال گذشته نمودهای ملی ایران در عین حال نمودهایی دینی بوده‎اند.[1]“ اصولاً ”بر پایة داده‎های واقعی، ملیت ایرانی هیچگاه با دیانت و اعتقادات مذهبی مردم در تضاد نبوده است. با آنکه آنها دو واقعیت مجزای اجتماعی – اعتقادی هستند، اما هیچ گاه منفک از یکدیگر و در تقابل با هم قرار نداشته‎اند“[2]، آنها منافع متعارضی نیز نداشتند و گویی از منطق فرهنگی واحدی پیروی می‎کردند. این امر نشان‎دهندة وجود بستر یگانه‎ای برای فرهنگ دینی و عمل سیاسی است. بر این اساس، یعنی براساس وحدت دین و ملیت در ایران، نهایتاً نظریه وحدت دین و دولت تقویت می‎گردد. زیرا اولی، نهایتاً زمینه‎ساز تشکیل دومی است. وحدت عناصر سازندة جهان ایرانی (دولت، ملیت و دین)، تا زمان ورود ایران به دورة جدید، همواره بدون گسست‎های جدی در استمرار بود.
به تعبیری که شایان تحلیل بیشتری است، در یکصدوپنجاه سال گذشته شاهد واگرایی عناصر جهان ایرانی از یکدیگر بودیم. اما به نظر می‎رسد اینک وارد دوره‎ای شده‎ایم که در آن نیاز مبرم سیاست داخلی و خارجی کشور، دیگر نه درک و تحلیل تنوعات و گوناگونی‎ها در روابط ایران و تشیع (رهیافت تمایزگرا)، بلکه درک و تحلیل ابعاد یگانگی و ژرفنای تاریخی و مستمر وحدت ایران و تشیع است؛ و این یعنی رابطه‎ای از جنس رابطة جسم و روح: ایده‎هایی همچون ایدة مرد مقدس و آرمانی یا تمایل درونی به اتصال آسمان آرمان‎های دینی با زمین یا زمینة واقعیت‎های عینی (که از جمله می‎توانست به وحدت دین و ملیت بینجامد و انجامید) و ...، قبل از ورود اسلام، در فرهنگ ایرانی عمیقاً جایگیر شده بود و اسلام فقط راهی برای تداوم و تکامل فحواهای خالصاً دینی تاریخ ایران گشود. در این معنا، به تشیع اینک باید همچون جان غنا یافتة ایران تاریخی نگریست چه اینکه تشیع از همان آغاز سریعاً درون عمق هستی ایران راه یافت، با آن ممزوج شد و بدان توان نمایش‎گری و نمود پردازی بخشید. تشیع به روح استعلا یافتة ایران باستان بدل شد و تنها عامل انسجام دهنده و قابل فهم کنندة گسترة بی‎پایان تنوعات آن بود. بنابراین، برخلاف گمان رایج، قائل شدن به رابطة تقابلی یا بیرونی بین ایران و تشیع، هر اندازه تأثیرات متقابل، دیالوگ و نزدیکی‏ میان آن دو بر قرار شده باشد، باز هم، علاوه بر عقیم بودن به لحاظ قوت تحلیل و توضیح دهندگی، اساساً نادرست است، زیرا براساس آنچه گفته شد بنیاد تحلیل روابط ایران و تشیع باید فرض وحدت و نه برابر نهادگی آن دو باشد. بنابراین، اینکه ایران یک واقعیت و تشیع بیشتر یک ایده یا مذهب است یا اینکه ایران واقعیتی خاص و محدود و تشیع آکنده از آرمان‎هایی عام و جهانی است و فهرست ظاهراً بی‎انتهای تفاوت‎های دیگری از این دست را نباید تفاوت‎هایی قطعی، سر راست و مکانیکی گونه در نظر آورد، زیرا از یکسو، ایران صرفاً یک موجودیت واقعی نیست و از دیگر سو، تشیع نیز یک موجودیت صرفاً ذهنی – اعتقادی نیست: ایران به مدد تشیع به یک واقعیت روحانی و ”عمیقاً تلطیف شده“ بدل گردید و از آن سو تشیع نیز در سرزمین ایران به یک دین فرهنگی شده یا دارای تجسم فرهنگی بدل گردید؛ حالتی که در آن یک مذهب خود را در قالب فرهنگی ملی تداوم بخشیده است و یا یک فرهنگ ملی را به موضوع و سوژه خود بدل ساخته است. تشیع به ایران که رسید به روحی تجسد یافته بدل شد. دیگر نمی‎توان و نباید از تشیع همچون مجموعه‎ای از آرمان‎های ویژه و عقاید صرف سخن گفت. تشیع، حقایق آن به کنار، کالبد تاریخ و فرهنگ ایران را به تملک گرفته است. اگر فرضاً ایران نبود، تشیع دست بالا چیزی فراتر از حقیقتی مکتوم شامل برخی اعتقادات و برخی آثار علمی و تاریخی نبود. در یک کلام، اگر ایران نبود، تشیع فقط برخی مفاهیم بود و از آن سو اگر تشیع نبود، ایرانیان در این زمان ممکن نبود بتوانند تصوری از وحدت ایران در ذهن خود داشته باشند و این سخن مهمی است. بدون تشیع شاید حوزة تمدن ایرانی در این زمان در قالب تعدادی دولت‎های مدعی و مجادله‎گر و همطراز با یکدیگر، دچار تفرق بوده و به سختی قابل به تصور درآمدن می‎بود و تازه این در حالتی خوشبینانه است. زیرا بدون تشیع احتمالاً امکان هیچ تصوری از استمرار محتواهای تاریخ ایران وجود نداشت.[3] به بیان دیگر، اگر تشیع وجود نداشت در واقع دلیل مؤثری برای تداوم یافتن حیات ایران وجود نداشت. به نحوی جالب توجه، می‎توان گفت اسلام ”تنها“ ربط ایران باستان و ایران مدرن به یکدیگر است.[4] آری، تشیع برای ایران معاصر دلیل هستی است.
بحث تاریخ و فرهنگ و ماهیات به کنار، تقارن‎های عینی‎تری نیز می‎توان برشمرد. مرزهای اصلی تشیع و مرزهای ایران تاحد قابل تأکیدی بر هم منطبق‎اند. به عبارت دیگر، مرزهای یک مذهب تا اندازة زیادی با مرزهای جدید دولت ملی ایران مطابق است. با حاکمیت 90 درصدی مذهب تشیع بر جمعیت ایران می‎توان گفت علاوه بر خاک ایران، جمعیت ایران نیز همزمان هم امت (در معنای اجتماع دینی) و هم ملت (در معنای اجتماع سیاسی مدرن) می‎باشد. به عبارت دیگر، بسیار فراتر از آن که بگوییم ایران مرکز تشیع است، اصولاً تشیع وایران از لحاظ فیزیکی همعنان و همپوشاننده یکدیگرند. مرزهای اصلی تشیع تقریباً همان مرزهای ایران است و مرزهای ایران نیز تقریباً یا نزدیک به مرزهای تشیع است براین اساس، مجدداً ملت (Nation) در ایران همان امت و امت همان ملت است. در ایران به نحوی تقریباً مستثنی از همه جاهای دیگر، وحدت ملت و امت یک واقعیت و جدایی ملت و امت تنها یک مقوله تحلیلی و ذهنی است. این نیز حقیقت درخور تأملی، بیشتر از این جهت است که اینک بعکس، در کشور ما تمایز انتزاعی و تحلیلی دین و ملیت از یکدیگر، تمایزی واقعی انگاشته می‎شود و پیوستگی واقعی دین و ملت با یکدیگر به هم، امری انتزاعی تلقی می‎شود! اما در مقابل، باید دانست تاریخ ایران هنگامی که به نسل‎های کنونی رسید پروژه‎ای کامل و پایان یافته، بود؛ یعنی در این تاریخ، روند وحدت بین دین و سیاست و ملیت ایرانی به صورتی شکل گرفته و کمال یافته به ما رسید، به نحوی که اینک و برغم تاریخ جدید تفکر سکولار در ایران، ما با واقعیت یگانگی عناصر تاریخی سازندة ایران مواجهیم. در برابر این واقعیت، ”تصور“ جدایی عناصر سازنده ایران از یکدیگر فقط می‎تواند فرضی تحلیلی (یعنی ذهنی و انتزاعی) باشد و فقط در همین معنای علمی – دیسیپلینی قابل پذیرش باشد. برهمین نهج، وحدت منافع ملی ایران و مصالح کیان تشیع نیز بیشتر یک واقعیت و تمایز منافع آنان بیشتر فرضی تحلیلی است. اما متأسفانه این زمان تفکیک تحلیلی منافع ملی از منافع دینی وعام انقلاب ایران امری واقعی و همچون بیانی از واقعیت انگاشته شده است. اینکه آیا انگارة ”منافع ملی“ به خوبی توضیح دهنده منافع ایران است یا نه، در دنباله مورد توجه قرار می‎گیرد.
خلط ابزار تحلیل واقعیت با خود واقعیت چیز تازه‎ای نیست. این کار در دنیای مدرن تقریباً از مارکس شروع شد. او بسیاری از مفاهیم تحلیلی هگلی و از جمله استعارة جامعه مدنی وی را که مرحله‎ای اقتصادی، قبل از تبلور کامل عقل است، به جای ابزار تحلیل واقعیت انگاشت و آن را به جامعه بورژوایی منتسب نمود. بعدها نیز در تاریخ تحول اندیشه سیاسی – اجتماعی مدرن، این خلط بین مقوله ‎بندی‎های انتزاعی و ما به ازاهای واقعی آن مقولات ادامه یافت و شدت گرفت. از آن جمله است یکی انگاشتن مقولة تحلیلی طبقه با واقعیت شکاف‎های اجتماعی، نظریة جامعه مدنی با واقعیت جامعه بورژوایی، اندیشه ”نظام بین‎الملل“ با واقعیت‏‎های سیاست بین‎الملل، فردیت ایدئولوژیکی لیبرال با فردیت واقعی و غیره.

2- انتقال ساده‎انگارانه از نظریه به واقعیت
این انتقال شتابزده از نظریه به واقعیت به چه دلیل صورت می‎گیرد؟ واقعیت آن است که ما ایده‎ها را نه فقط به خاطر آن که آنها را نماینده یا ترجمان حقیقت می‎انگاریم بلکه همچنین به این دلیل که آنها را می‎پسندیم و یا دوست داریم، پذیرا می‎شویم. از این روست که برخلاف گمان مشهور پوپری، دانشمندان گاه با وجود مواجهه با داده‎های ابطال کنندة فراوان، باز هم عقیده خود را رها نمی‎کنند. فرض‎های تحلیلی یا تفکیکات انتزاعی را (که قاعدتاً برای سهولت امر تحلیل و گسترانیدن ابعاد موضوع هستند) با وجود جذابیت و خوشایندی‎ای که متضمن آنند، نباید امری واقعی در نظر گرفت. زیرا در این صورت فرد دانشور و محقق، اسیر ذهنیت‎ورزی‎های نشئگی‎آور می‎شود که نتیجة آن دوری فزاینده از درک‎های واقعی است. به همین نحو، ضروری است که هیچگاه فرض تحلیلی تفکیک جامعه ایرانی و مذهب تشیع، با واقعیت پیوند و جدایی ناپذیری این دو خلط نشود. متأسفانه، هم اینک در بحث‎های جاری پیرامون این رابطه، شاهد تأکید فراوان بر مقوله جدایی میان تشیع و ایران هستیم، چیزی که می‎تواند بسیار مخرب و منحرف کنندة نیروها و توانایی‎های باشد زیرا در این بحث‎ها یک وحدت واقعی به قربانی یک تفکیک تحلیلی، یک وحدت مفید به قربانی تفکیکی مضر و هرز برنده و یک واقعیت زیست شده به قربانی یک نظریه آسمانی گونه و بلند پروازانه می‎رود. اندیشة جدایی دین و ملیت از هم که به دنبال خود به جدایی دین و دولت و سپس به جدایی منافع ملی از منافع مذهب تشیع می‎انجامد، گمانه‎ای بیشتر رایج است تا دارای منطق تاریخی، و بنابراین سخن ریشه‎داری نیست و تاریخ آن از حدود 150 سال عقب‎تر نمی‎رود. در مقابل، آنچه که کهن و هزارگی است وحدت این دو می‎باشد.
اندیشة وحدت اسلامیت و ایرانیت و اینکه ”دیانت ما همان سیاست ما و سیاست ما همان دیانت ماست“، اندیشه‎ای احتمالاً در حال احیاست زیرا اینک نیروی تاریخی سکولاریزم در ایران در حال خرج کردن همة ذخیره فکری خود یا طرح نمودن و روکردن همة ‌استدلالاتی است که در انبان دارد و این در حالی است که انبان فکری وحدت جهان ایرانی (وحدت دین، دولت و ملیت ایران) هنوز درهایش گشوده نشده است. بنابراین، شاید بتوان به پیوند احساس ملی ایرانی با احساس دینی و شیعی، چه در عرصه داخلی و چه خارجی، به مثابه تقدیر آتی سیاست ایران نگریست. این یعنی وحدت اسلام و ایران، اما این بار در عرصه خود آگاه ایرانیان. وحدت اسلام و ایران پیشتر در عرصة ناخودآگاه ایرانیان وجود داشت. اما اینک این احتمال وجود دارد که آنچه ناخودآگاه بود، موضوع آگاهی قرار گیرد. توکویل می‎گفت ملت‎ها هیچ‎گاه از گهوارة خود فاصله زیادی نمی‎گیرند. مسائل و مشکلات هر چه جدی‎تر و فوری‎تر باشند، افراد بیشتر به سوی درک بنیادهای ناهشیار هستی جمعی خود رانده می‎شوند و این وصفی از اوضاع کنونی انقلاب و ایران است. یکی از مهمترین بنیادهای ناهشیار در قوام جامعه ایرانی عبارت از وحدت دین و ملت و دولت است؛ چیزی که می‎تواند در شرایط کنونی مورد بازاندیشی‎های مؤثری قرار گیرد.

3- آگاهی به وحدت جهان ایرانی
بهتر است تصور خود از این ناهشیاری را که عرصه وحدت جهان ایرانی بود و اینک مستعدهشیاری و خودآگاهی است روشن‎تر سازیم. یک مثال طنز‎آمیز در توضیح اینکه پیوند ایرانیت واسلامیت واقعیتی است که عمیق‎تر از هر جا در ناخودآگاه جمعی ما موجود است،‌ گزارشی است که فرد هالیدی ارائه می‎کند. او در کتاب ”ایران، دیکتاتوری و توسعه“ در بیان تجربة سیاسی اولین گروه‎های مارکسیستی با مشی چریکی اشاره می‎کند که الگوی مرگ‎های حماسی رهبران مذهب تشیع در ناخودآگاه ایرانیان چنان خانه کرده بود که حتی اولین نسل رهبران مقتول سازمان چریک‎های فدایی خلق نحوه مرگ خود را بر طبق همین الگو برگزید: مرگی دینی و شهادت گونه و متکی بر باور به جوشش خون شهید در زمان‎ها و نسل‎های بعد، چیزی که تاکنون در ادبیات و تفکر مارکسیستی در کشورهای مختلف سابقه نداشته است. ما نمی‏توانیم این رابطه را به طور اشرافی و عمودی و به گونه‎ای که گویی اینک مسلط و مشرف بر تاریخ خود هستیم، به موضوع ارزیابی خود بدل نماییم؛ زیرا ما با همة تنوع‎طلبی‎ وابتکارات خود، مولود همین رابطه‎ایم و به شکلی ناخودآگاه و ژرف در متن همین فضا می‎اندیشیم و عمل می‎کنیم. باید به جای ارزیابی رابطه ایران و تشیع، به درک ابعاد مکنون این رابطه نایل آمد. حاصل چنین درکی به این باور منجر می‎شود که در ایران به طور خیلی کلی،‌اگر کسی بخواهد ایرانی و بومی بیاندیشد، کمابیش شیعی خواهد اندیشید و از آن سو نیز هر طرح و تفکری برای تشیع، کمابیش تفکری برای ایران خواهد بود. برای مثال، تفکر خالصاً دینی و سخت کیشانه (ارتدکس) علمای نجف و قم در طول تاریخ معاصر، هرگاه که ابعاد عملی پیدا می‎کرد، مآلاً تفکر و عملی برای ایران بوده است!
مجدداً آینده سیاست ایران احتمالاً مستعد همگرایی ایمان شیعی و احساس ایرانی، این بار در ضمیر خودآگاه ایرانیان خواهد بود. این روند همگرایی سپس تدریجاً ممکن است در نقطة مقابل تفکرات جهانگرایانه و فلسفی و اغلب اروپایی فضای فکری کنونی ایران قرار بگیرد که مشخصة بارز آن تفکرات، فقدان امکانات عملی و دوری از واقعیات فرهنگی و تاریخی است.
”آگاهی“ به وحدت مداوم دین و دولت و وقوف به اینکه ”ایران“ اصولاً واقعیتی برآمده از این وحدت است، درک اینکه جدایی دین ایرانی و دولت ایرانی مفهومی بدون ریشة تاریخی، جعل شده، انتزاعی و ایدئولوژیک (یعنی تجربه ناشده و تصوری) است، استعداد و پتانسیلی است که انقلاب اسلامی آن را برای ایرانیان کنونی به ارمغان آورده است. از این رو، انقلاب اسلامی به تنهایی تاریخ هزارگی ایران را معنادار ساخته است. انقلاب اسلامی فحاوی درونی این تاریخ ویژه را از وضعیت بالقوه خود خارج کرد، به آن عینیت بخشید و ظرفیت‎های آن را به کمال رساند. بدون انقلاب اسلامی، پیوستگی ویژه تاریخ ایران هیچگاه به خوبی قابل درک نمی‎شد. انقلاب اسلامی وجود یک استمرار معنوی – خداوندی در تاریخ ایران را، فراتر از آن که اثبات کرد، در قالب‎زایش‏ دولتی دینی، آن را تبلور و تجسم بخشید. جمهوری اسلامی و در واقعیت امر تشیع، حلقة‌وصل ایران مدرن با گذشته‎اش می‎باشد. درک این پیوستگی بسیار مهم است و مخصوصاً در عرصه‎های واقعی‎تر، مثلاً در سیاست خارجی، اهمیت باز هم بیشتری می‎یابد.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   18 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله وحدت ملیت و مذهب در سیاست خارجی ایران

تحقیق در مورد آشنایی با مسیحیت

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد آشنایی با مسیحیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد آشنایی با مسیحیت


تحقیق در مورد آشنایی با مسیحیت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:40

 

 

 

 

 

- اعتقادات

علم لاهوت (یا الهیات ) نزد مسیحیان به تمام مظاهر تلاش آنان برای فهم ایمان مسیحی اطلاق می شود. علمای الهی بنیادگرا بر این مساءله تاءکید می کنند که ما نمی توانیم شناختی از خدا داشته باشیم ، مگر آنچه را که خود او بر ما مکشوف سازد، و بر این اساس ، علم الهیات به معنای دقیق آن ، علم وحی است . الهیات نزد مسیحیان ، زمینه هایی از مطالعات دینی را شامل می شود که از علم کلام در سنت اسلامی گسترده تر است .

از جمله چیزهایی که در محدوده علم الهیات می گنجد، موضوعات زیر است :

- مطالعه در باب تعالیم کتاب مقدس ؛

- تلاش برای فهم حقایق ، در پرتو تعالیم مسیحی ؛

- تحولات تارخی در عبارات بیان کننده ایمان مسیحی در طی قرون ؛

- توضیح آنچه تنها با عقل می توان درباره خدا دانست ؛

- بیان معنای قداست مسیحی و راههای دست یافتن به آن ؛

- بنیادهای اخلاق و تاءثیر عملی تعالیم مسیحیت در زندگی مسیحیان .

مسیحیت با شرک میانه ای ندارد و مسیحیان هر گاه مشاهده کنند که منابع دینی قدیم ایشان مانند تورات و انجیل ، درباره خدا چیزی گفته که سزاوار ذات مقدس او نیست ، آن موارد را توجیه می کنند و از ظاهر الفاظ آن دست بر می دارند.

باید توجه داشته باشیم که هنگام سخن گفتن از خدا و جهان معنا، با کمبود جدی الفاظ روبرو هستیم و از این رو، نمی توان به آن کتابها خرده گرفت . ولی از سوی دیگر، چون آن کتابها ساخته دست بشر است ، ما مسلمانان برای توجیه آن عبارات وظیفه ای نداریم . اما هر مسلمانی باید راه انصاف را بپیماید، بویژه اینکه قرآن مجید فرمان می دهد در گفتگو با اهل کتاب از بهترین شیوه پیروی کنیم (عنکبوت : 46).

همچنین باید توجه داشت که احیانا تعبیراتی شبیه آنها در قرآن کریم نیز یافت می شود (مانند نسبت دادن مکر، کید، خدعه و انتقام به خدای متعال ) با این تفاوت که این تعبیرات از خود خداوند صادر شده و توجیه آنها وظیفه عقلی و شرعی هر مسلمانی است . درحالی که اهل کتاب معتقدند کتاب آسمانی آنان از بشرهای ناتوان و خطاکاری صادر شده و کاستیهای آن کتاب به همین علت است . البته این اعتقاد هیچ گاه سبب نمی شود که اهل کتاب آن سخنان را به حال خود واگذارند، بلکه برعکس ، همه ایشان پیوسته برای توجیه این عبارات شبهه انگیز تلاش کرده اند.

برخی از مسائل بسیار دقیق و ظریف عرفانی در میراث دینی اهل کتاب یافت می شود و یکی از زیباترین آنها الهیات سلبی است که می کوشد هر صفت بشری را از خدای متعال سلب کند، به گونه ای که سرانجام می گوید با آنکه خدا قطعا وجود دارد، استفاده از کلمات ((وجود)) و ((موجود)) برای او کار شایسته ای نیست . ما مسلمانان باید از این تلاشها برای تنزیه خدای متعال خوشحال باشیم و یکی از شرایط لازم برای همکاری با اهل کتاب همین است .(1)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آشنایی با مسیحیت

تحقیق در مورد شیعه واقعی کیست؟

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد شیعه واقعی کیست؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد شیعه واقعی کیست؟


تحقیق در مورد شیعه واقعی کیست؟

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:107

 

 

 

 

 

مقدمه:

معنای لغوی شیعه یاران و پیروان است و شایع یعنی دنبال کرد و تبعیت نمود و در اصطلاح شیعه به کسانی می گویند که از علی و فرزندانش علیهم السلام تبعیت و پیروی نموده و ولایت آنان را پذیرفته اند و این نام برای پیروان اهل بیت بقدری مشهور و معروف شده که تا واژه شیعه بر زبان جاری می شود بی درنگ پیروان علی در ذهن می آید برخی از نویسندگان و مورخان پیدایش شیعه را پس از رحلت رسول اکرم(ص)و یا پس از قتل عثمان دانسته و برخی فراتر رفتند تکوین مذهب شیعه را در ایام فتنه طلحه و زبیر دانسته اند در حالی که ما معتقدیم شخص رسول اکرم (ص) مذهب تشیع را ایجاد کرده و در نخستین روزهای بعثت که بنی هاشم را بر اساس آیه‹‹وُانْذِرً عشیُرتکْ الاقربین›› دعوت کرد فرمود: هر که از شما با من بیعت کند جانشین من خواهد بود و کسی جز علی پاسخ مثبت به حضرتش نداد. از آن روز پیروان واقعی حضرتش مشخص و متمایز گردیدند پیامبر اکرم (ص) در آن مناسبت و در مناسبتهای گوناگون دیگر تا حجته الوداع تنها و تنها علی را برادر، وارث، وزیر، وصی، خلیفه و جانشین خود معرفی کرد و به مردم فهماند که هر که او مولایش است پس علی نیز مولا و سرور اوست و باید از او فرمان ببرد و ولایتش را بپذیرد و بی گمان اهل سنت و اقعی کسانی هستند که در روز نخست پیغام مولا و رهبر شان، رسول خدا (ص)را با دل و جان شنیدند و پذیرفتند و در برابرنص صریح او اجتهاد نکردند و با پیامبر مخالفت نورزیدند و پیروی از علی را مانند پیروی از رسول خدا(ص) و اجب و لازم دانستند. جالب اینجا است روایتهایی که پیامبر درآنها دستور پیروی از علی را داده است و علی را به عنوان وصی، ولی و خلیفه خود تعیین کرده است در مصادر اهل سنت صدها روایت است و با این حال نه تنها به آن اهمیت نداده بلکه آن را رها کرده و از آن می گذرند گویا این همه روایت برای آنها کافی نیست مطلبی که شاید برای برخی از دوستان تازگی داشته باشد این است که رسول اکرم(ص) بر واژه شیعه اصرار داشته و شیعیان علی را شیعه خود و رستگاری و سعادت را در شیعه بودن دانسته و بشارت به بهشت را در شیعیان علی منحصر نموده است ودراصل این نام مقدس را آن حضرت به پیروان علی گذارده نه اینکه پس از وفاتش نامگذاری شده باشد. حال در برابر این روایتها که شیعیان علی را می ستاید و متجاوز از 120 مورد در مصادر قطعی و موثق اهل سنت آمده است آنان چه پاسخی دارند و چگونه آن را با وضعیت خویش منطبق می دانند خود باید پاسخگو باشند و یا اینکه سر تسلیم و اطاعت را فرود آورده و این سخنان حضرت رسول اکرم(ص) را نیز مانند دیگر سخنانش با قلبی پاک و عاری از هر کینه وتعصبی بپذیرند و چنین توقع به جایی هم از حق جویان هست،چه اینکه در کتاب خدا آمده است: ‹‹وُماْینطقْ عُن الهُوی  اِنً هْوُ اِلاوُحًیّ یْوحُی›› او هرگز از روی هوا و هوس سخن نمی گوید و سخنش جز وحی منزل نیست و در آیه دیگری می فرماید:‹‹و ما آتاکُمْ الرسْولُ فخُذوهْ و ما نهاکمً عُنْدْ فاْ نتَهْوا›› و هر چه از رسول خدا به شما رسد به آن عمل کند و از هر چه بازداشت امتناع ورزید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شیعه واقعی کیست؟

تحقیق در مورد تذهیب

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد تذهیب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تذهیب


تحقیق در مورد تذهیب

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:21

 

فهرست

 

تعریف تذهیب

مکتبهای تذهیب

پیشینه تذهیب

چگونگی انجام یک اثر تذهیب

ابزارهای تذهیب

قلم مو

رنگ

پرگار، ترلینگ، خط کش

واژگان تذهیب (بخش دوم)

ابرک

اسلیمی (اسلامی)

بند اسلیمی

تاج

ترصیع

ترنج

جدول

ختایی

داغ

دهن اژدر

سرلوحه

سنجاق نشان

شرفه

شمسه

فرنگی

فصّالی

کتیبه

کتیبه ی سرلوحه

کمند زرین

گر ه

لچک ترنج

واگیره

لچکی

 

در فرهنگهای فارسی تعریف دقیقی از تذهیب وجود ندارد ؛ تعریفی که ما را به اصل و منشاء این هنر رهنمون باشد. در برخی از کتابهای قدیمی و اغلب تذکره ها فقط نامی از نقاشان و مذهبان آمده است که این ، برای دریافت معنای تذهیب کافی نیست. در لغتنامه ها ، تذهیب را زرگرفتن و طلا کاری دانسته اند ، اما این ، هم تمام معنای تذهیب نیست. در دایرة المعارفهای فارسی نیز تعریفهایی از تذهیب آمده است که به شیوه های تذهیب ، در یک دوره ی خاص از تاریخ ، تعلق دارد.

به هر حال تذهیب را می توان مجموعه ای از نقشهای بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هرچه زیباتر کردن کتابهای مذهبی ، علمی ، فرهنگی ، تاریخی ، دیوان اشعار ، جُـنگهای هنری و قطعه های زیبای خط به کار می برند. استادان تذهیب این مجموعه های زیبا را در جای جای کتابها به کار می گیرند تا صفحه های زرین ادبیات جاودان و متون مذهبی سرزمین خود را زیبایی دیداری ببخشند. بدین ترتیب است که  کناره ها و اطراف صفحه ها ، با طرحهایی از شاخه ها و بندهای اسلیمی ، ساقه ، گلها و برگهای ختایی ، شاخه های اسلیمی و گلهای ختایی و یا بندهای اسلیمی و ختایی و ... مزین می شوند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تذهیب