اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق هنر فلزکاری

اختصاصی از اس فایل دانلود تحقیق هنر فلزکاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق هنر فلزکاری


دانلود تحقیق هنر فلزکاری

-1- هنر فلزکاری عصر ساسانی

با توجه به سوابق هنری مردم ایران فلزکاری از اهمیت فراوانی برخوردار بوده و همواره چه قبل و چه بعد از اسلام جنبه کاربردی و هنری خود را حفظ کرده است.

در زمان ساسانیان از فلزات برای ساخت مصارف مختلفی از قبیل: جنگ افزار – زین افزار – ابزار خانگی و ظروف تجملی کمک گرفته می شد.

«اگر فلزهای مورد استفاده در این عهد را به سه گروه عمده آهن و برنز و (طلا و نقره) طبقه بندی می کنیم در میان آنها صنعت نقره کاری از اعتبار و منزلت بسیار بالایی برخوردار است.

ظروف ایجاد شده علاوه بر جنبه مصرفی، دارای تزئیناتی نیز می بوده که بر زیبایی فرم ظرفها می افزودند و در واقع به دو نوع تزئینی برمی خوریم. تزئینات برخی از این ظروف ساده و فقط به آرایش لبه آن اکتفا شده و صنعت گر استادی خود را در ساختن شکل و فرم آن بکار برده است و در برخی دیگر موضوعاتی از قبیل صحنه های شکارشاهی به تخت نشستن پادشاه ، مراسم مذهبی و گلها و پرندگان و رامشگران را به تصویر کشیده است.»[1]

«هنرمندان ساسانی صحنه های شکار جانورانی مانند شیر، گراز، گربه و ببر و گوزن و غیره را در فضای تنگ و فشرده ترسیم کرده اند که در آنها شاه تاج شاهی را بر سر و جامه مخمل مزین به جواهر بر تن و سلاح زرین بر دست، حیوانات را پیاده یا سواره تعقیب می کند، در این تصاویر هنرمندان دلیری و قدرت شاهن این سلسله را به بیننده القا کرده اند.»[2]

کشتن جانوران مهیب به دست «قهرمان - شاه» در هنر خاور نزدیک، باستانی و تاریخی دیرین سال داشته است و این مضمون در دوره ساسانی نیز مردم پسند و رای مانده و نقشش در دیوار نگاره ها و گچبری ها و کلا در تزئینات دست ساخته های ساسانی، مخصوصا مشهورترین آنها یعنی ظروف سمین ممتاز به کار رفته است.

هنرمندان ساسانی برای ساخت ظروفشان بندرت از طلا و اغلب از نقره استفاده می کردند و نمونه هایی برای تمام طبقات اجتماعی بوجود آورده اند و مردم نیز آنها را تقلید می کردند.

شکلهای این ظروف سمین متناسب با شکوه دربار ساسانی است. این ظروف شامل: قابها، کاسه ها، جامهای گرد یا زورقی شکل با لبه های صاف یا دالبردار، تنگ ها و ابریق هاست. و علاوه بر کاسه و پیاله و بشقاب، اشیای دیگری مانند گلدان، مجسمه های جانوران، سر جانوران و سایر لوازم تزئینی نیز از ورقه نقره ساخته می شد.

روش ساخت اینها (بویژه در سده های سوم و چهارم که دوره رونق آنهاست) چنین بود که هر یک از عناصر تزئینی یک اثر هنری بطور جداگانه ساخته می شد و سپس آنها را پس از مطلا کردن بر روی شی مورد نظر جوش می دادند. این روش که در یونان و روم ناشناخته بود روشی کاملا ایرانی است و کهن ترین نمونه شناخته شده این نوع ظروف، «قاب زیویه» است. در برخی از اشیاء ابتدا آنها را برجسته کاری کرده و سپس حکاکی کرده اند، در این موارد با برگ نازکی از نقره پست و بلندی های شیئی را پوشانده و آنرا دارای طلا مضاعف کرده اند. برخی دیگر از ظروف ریخته گری و قالب ریزی شده اند و در آثار متأخر تمام تزئینات ظرف فقط کنده گری شده است.

«نقش اصلی در این ظروف تصویر شاه است. جام ساسانی مانند نقش برجسته خاصیت نمایشی دارد و چون در کارگاههای کاخ ساخته می شود از اینرو شکوه پادشاه را تجلیل می کند.»[3]

«همانطور که ذکر شد زیباترین قطعات از لحاظ فن در قرون 3 و 4 میلادی بوجود آمده اند و کارهای بعدی غالبا جز استنتاخ کارهای سابق چیزی محسوب نمی شود.» [4]

نقره کاری آغازین ساسانیان عمدتاً عبارت بود از ساختن کاسه ای ساده با کنده کاری یا قلمزنی که تصویر سر و گردن مالک آن در وسط آن بود.

«امروز فقط تعدادی در حدود صدها قاب و جام در دست است که بیشتر آنها از کشفیات اتفاقی در روسیه شرقی یا در اورال بدست آمده است. این مجموعه در موزه ارمیتاژ نگاهداری می شود. نمونه های کمیابی هم در مجموعه های مختلف اروپا و آمریکا است که بصورت پراکنده هستند.

به تازگی موزه تهران دارای چند نمونه پر ارزش شده است که در ایران یافت شده اند.» [5]

و در آخر لازم به ذکر است که نه تنها پادشاهان ساسانی از این ظروف سیمین استفاده می کردند بلکه آن ها را به عنوان کالایی مرغوب و هدیه ای مناسب به پادشاهان و فرمانروایان همزمان خود هدیه می کردند و یا به عنوان کالایی مردم پسند به بازارهای دور افتاده برای تجارت می فرستادند. یاد کرد، و پررونق ترین دوره این مبادلات در دوران سلطنت خسرو اول و خسرو دوم (قرون 6 و 7 م.) است.

2-1- قلمزنی محصولات مس و برنج

یکی از ظرایف صنایع دستی ایران، قلمزنی بر روی انواع فلزات و آلیاژهاست که سابقه‌یی بسیار طولانی دارد.

قلمزنی هنر نقر (کندن) نقوش بر اشیاء فلزی است. این هنر در کشورمان همواره با استیل ایرانی ملازمت داشته و نقوش آن، گل و بته‌های ایرانی بوده است. در نقر فلز، معمولاً منقاش قلمزن، تراشه‌های فلزی یا ناهمواری‌هایی در حدود خطوط شکاف‌ها باقی می‌گذارد و استاد قلمزن یعنی صنعتگری که کارا و قلمزن است، در پایان کار، این تراشه‌ها را با کاغذ سمباده پاک می‌کند و خطوط را هموار می‌سازد. به هر حال قلمزنی هنری است که طی آن هنرمند قلمزن، نقوش اصیل و سنتی را با ابزار و وسایل ساده و دستی ولی با مهارت و هنرمندی، بر روی شیء مورد نظر نقر می‌کند.

در گذشته هنرمندان این  رشته در زمینه‌ی ساخت و پرداخت انواع ظروف و آثار دیگری از فلزات و آلیاژهای مختلف فعالیت داشتند و بر روی طلا و نقره نیز به قلمزنی می‌پرداختند. ولی در حال حاضر، کار این گروه بیشتر به نقش نشاندن بر روی مس و برنج و آلیاژهای مختلف و ندرتاً به قلمزنی بر روی نقره محدود می‌شود. همچنین در گذشته هنرمندان این رشته اشیاء و آثار و محصولاتی را که به قلمزنی روی آن می‌پرداختند خودشان تهیه می‌کردند در حالیکه هم اینک این کار توسط کارگاههای ساخت انجام می‌شود و کمتر اتفاق می‌افتد که صنعتگر قلمزنی، خودکار ساخت شیء را نیز انجام دهد.

برای قلمزنی ابتدا پشت سطح شیء یا اثری را که قرار است قلمزنی کنند، باز می‌پوشانند تا ظرف خالی طی مرحله‌ی قلمزنی بر اثر ضربات چکش و فشار قلم، تاب برنداشته و هم از سر و صدای زیاد جلوگیری شود. برای این عمل یعنی قیراندود کردن پشت کار، قیر جامد را در دستگاه ذوب قیر، ذوب می‌کنند. سپس قیر ذوب شده به صورت لایه به لایه روی محل مورد نظر می‌کشند تا قشر نسبتاً ضخیمی تشکیل گردد پس از سرد شدن ظرف، با کشیدن دوغاب سفیدی، محل مورد قلمزنی را جهت طراحی آماده می‌کنند. دوغاب مذکور صرفاً برای بهتر نمایان شدن خطوط طراحی می‌باشد که به وسیله‌ی مداد کشیده می‌شود.

طراحی طرح‌های ظروف قلمزنی که اکثراً از طرح‌های سنتی الهام می‌گیرد به چند طریق به مرحله‌ی اجرا گذاشته می‌شود:

  1. رسم طرح توسط شخص قلمزنی که در طراحی نیز مهارت دارد مستقیماً روی سطح مورد نظر.
  2. رسم طرح بر روی کاغذ، و سوزنی نمودن خطوط اصلی، سپس به وسیله‌ی کوبیدن سمبه (پارچه‌ای که درون آن را از گرد زغال یا جوهر پر نموده‌اند) بر روی کاغذ، اثر قسمت‌های سوراخ شده را بر روی سطح کار،‌ایجاد و سپس شروع به قلمزنی می‌نمایند.

در حال حاضر در اصفهان یعنی مهمترین مرکز ساخت و قلمزنی مس و برنج، حدود 81% از قلمزنان خود طراح و اجراکننده می‌باشند. حدود 7% از طرح‌های دیگران استفاده نموده و طرحهای خریداری شده را که بر روی کاغذ کشیده شده مورد استفاده قرار داده و کپی کاری می‌کنند. 12% دیگر نیز صرفاً به خرده‌کاری می‌پردازند.

زمانی که طر‌حها و نقوش روی کار پیاده شدند، به وسیله‌ی ابزاری به نام نیم بر یا قلم خطوط اصلی را کنده‌کاری می‌کنند. آنگاه زمینه‌های کار را به وسیله‌ی ابزارهای مختلف که انواع گوناگون قلم فلزی می‌باشد، نقش می‌زنند و به اصطلاح پُر می‌کنند. سپس نوبت روسازی است که در این مرحله روی طرح‌ها را با قلمهایی که بر سر آنها نقش مایه‌های مختلفی حک شده است، تزیین می‌نمایند. قلمهای این مرحله عبارتند از: حصیری، قلم‌گیری، گرسواد، سمبه، یک تو، نیم ور، کلفتی، کف تخت و … که این نامگذاری‌ها متناسب با نقشهای حک شده بر سر هر کدام می‌باشد. قلمهایی که در زمینه‌سازی به کار می‌روند، عبارتند از: شوته، گرسوم، تک، یک تو.

قلمزنی به شیوه‌های مختلفی انجام می‌شود در صورتی که فقط گود کردن خطوط، مورد نظر صنعتگر باشد، کار تقریباً ساده است. چه آن که این کار به سادگی قابل انجام بوده و وی می‌تواند به کمک ضرباتی که بر خطوط وارد می‌آورد، به آنها حالت فرورفتگی بدهد ولی در اکثر موارد، قلمزنی بر روی فلز به طور برجسته انجام می‌شود یا ترکیبی از نقوش برجسته و فرورفته است که در این صورت می‌بایست قسمت‌های متن طرح با کمک ابزاری خاص کوبیده و گود شود تا خطوط برجسته بماند و خودشان را نشان بدهند. گاهی نیز استادکار مربوطه ناچار است برای تکمیل کار از دو سوی محصول به قلمزنی بپردازد. که در این صورت بعد از اتمام قلمزنی یک روی محصول، قیر آن را پاک کرده و روی دیگرش را در قیر قرار می‌دهد و عمل قلمزنی را به انجام می‌رساند. بدیهی است که در شرایطی که فرضاً قلمزنی بر روی شیء هموار (نظیر سینی، بشقاب، کاسه و …) مورد نظر باشد، این کار به سهولت امکان‌پذیر بوده و صنعتگر مشکلی نخواهد داشت. ولی چنانچه شیئی که قلمزنی بر روی آن انجام می‌شود، دارای حالت کروی یا بسته باشد (نظیر تنگ‌های دهان تنگ، گلدان و …)، صنعتگران معمولاً قسمتی را که باید برجسته نمایانده شود، به طور مجزا ساخته و آن را به گونه‌ای کاملاً ظریف روی کار لحیم می‌کنند. قسمتی که به طور افزوده بر روی محصول قرار می‌گیرد، برای آن که از زیبایی فراورده نکاهد، معمولاً با نقوش فرورفته‌ای که لبه‌ی آن را با سطح محصول پیوند می‌دهد، محاط می‌شود. گاهی نیز هنرمند قلمزن برحسب ضرورت بنا به ذوق و سلیقه‌ی خود به مشبک‌کاری، ترصیع و طلاکوبی محصول می‌پردازد.

نقوشی که امروزه مورد استفاده‌ی قلمزنان قرار می‌گیرد،‌بسیار متنوع بوده و متداولترین آنها عبارتند از: مشبک (که خود نوعی از قلمزنی می‌باشد)، اسلیمی، ختایی، گل و بوته‌ی شاه عباسی، مسجد شیخ لطف‌اله منبت، اشکال حیوانی، شکار و …  که در واقع این طرح‌ها از نگاره‌های عامیانه یا سنتی الهام و مایه گرفته است.

در مرحله‌ی قلمزنی از وسایلی استفاده می‌شود که عمدتاً عبارتند از:

  1. انواع قلم‌ها (که گاه تعدادشان به 140 یا بیشتر نیز می‌رسد)
  2. پرگار (در اندازه‌های مختلف)
  3. چکش
  4. متر
  5. قیچی
  6. دستگاه ذوب قیر

پس از اتمام کلیه‌ی عملیات قلمزنی قیر را به وسیله‌ی حرارت از محصول جدا کرده و باقیمانده‌ی آن بر بدنه‌ی ظرف را نیز توسط نفت پاک می‌کنند. سپس ظرف جهت هموار کردن یا صاف کاری و در صورتی که قطعات جداگانه‌یی داشته باشد، به منظور سوار کردن قطعات و لحیم‌کاری، به کارگاه صنعتگر سازنده برده می‌شود. البته لحیم‌کاری در این مرحله توسط آلیاژ قلع صورت می‌گیرد تا قسمت  لحیم شده همرنگ زمینه‌ی ظرف باشد و صاف‌کاری نیز توسط چکش چوبی یا چکشی که بر سر آن چرم قرار داده شده (جهت صاف کردن و هموار کردن ظرف که در هنگام قلمزنی تاب برداشته، فرورفتگی و برآمدگی پیدا کرده) انجام می‌پذیرد. پس از صافکاری و چسباندن قطعات، ظرف جهت پرداخت شدن به کارگاه پرداخت‌کاری برده می‌شود و به وسیله‌ی فرچه با صابون تمیز و پرداخت می‌گردد. ذکر این نکته ضروری است که تا حدود 30 سال قبل، کار پرداخت تماماً با دست صورت می‌گرفته است ولی در حال حاضر به وسیله‌ی دستگاه فرچه نیز صورت می‌پذیرد.

مرحله‌ی نهایی و تکمیلی کار سیاه‌کاری است که در کارگاه قلمزنی انجام می‌شود، به این ترتیب که سطوح قلمزنی شده را به وسیله‌ی مخلوطی از دوده و واکس می‌پوشانند به نحوی که کلیه‌ی قسمتهای فرورفته از این مخلوط پر شود. سپس سطح کار را به وسیله‌ی قطعاتی از پارچه پاک کرده و صیقل می‌دهند، لذا کلیه‌ی جزییات قلم خورده و فرو رفته به رنگ سیاه و قسمتهای برجسته به رنگ اصلی ظرف در می‌آیند که البته این امر موجب نمایاندن بیشتر و بهتر خطوط طرح و در نتیجه زیبایی فزون‌تر محصول می‌شود.

در حال حاضر علاوه بر اصفهان که قلمزنی مس و برنج در آن از رونق فوق‌العاده‌ای برخورده است، در شهرهای تهران، طبس، و کرمانشاه نیز قلمزنی روی مس تا حدودی مرسوم و متداول است.

3-1- خواص و ویژگی‌های عمومی فلزات

- فلزات از دوام و استحکام قابل ملاحظه‌ای برخوردارند.

- فلزات قابلیت شکل‌پذیری داشته و از قدرت چکش‌خواری خوبی برخوردارند.

- فلزات قابلیت ورقه شدن دارند.

- فلزات قابلیت ذوب شدن دارند و به همین دلیل امکان استفاده‌ی مجدد از آنها وجود دارد.

- فلزات دارای انواع گران‌قیمت چون طلا و نقره و انواع ارزان قیمت چون مس و قلع و حتی نوع مایع مانند جیوه هستند.

- از اهمیت فلزات همین بس که دوره‌های مختلف تمدن بشری را با فلز خاصی که در هر دوره کشف شده و از اعتبار بیشتری برخوردار بوده است، نامگذاری کرده‌اند. نخستین عصر،عصر مس نام دارد. ضمن آنکه دوره‌های دیگر را مفرغ، آهن، فولاد و … نام نهاده‌اند.

- از امتزاج فلزات با یکدیگر، آلیاژ به دست می‌آید. آلیاژهای مهم که به ویژه در فلزکاری کاربرد بیشتری دارند عبارتند از: «برنج» که از ترکیب مس و روی به دست می‌آید. ورشو که از ترکیب نیکل، مس، قلع و … مفرغ (برنز) که از ترکیب مس و قلع به دست مس‌ آید.

- اکثر فلزات در مجاورت هوا به تدریج دچار زنگ‌زدگی شده و همچنین با اکسیژن موجود در هوا ترکیب و اکسید می‌شوند. گفتنی است که مس، رایج‌ترین فلز مورد استفاده در هنرهای مرتبط با فلز و برنج عمده‌ترین آلیاژ مصرفی در هنر صنعت فلزکاری است.[6]

خواص و ویژگیهای مس به عنوان رایج‌ترین فلز مورد مصرف در فلزکاری و برنج به عنوان عمده‌ترین آلیاژ مورد استفاده در این «هنر ـ صنعت»

4-1- خواص و ویژگیهای مس

خواص فیزیکی

مس خالص در 1083 درجه‌ی سانتیگراد گداخته و در 2360 درجه سانتیگراد به غلیان می‌آید. خواص چکش‌خواری، تورق و مفتول شدن در مس خالص به فراوانی وجود دارد و ممکن است آن را به سهولت و تحت عملیات مکانیکی به شکل‌های مختلف در آورد. خواص فیزیکی مس را می‌توان به دو دسته تقسیم نمود که عبارتند از:

الف ـ خواص الکتریکی              

از آنجا که خواص الکتریکی مس مورد بحث ما نیست لذا به خواص مکانیکی آن اشاره می‌شود:

ب ـ خواص مکانیکی مس

مقدار جزیی اکسید مس که در مس خالص حل می‌شود، برای خاصیت چکش‌خواری آن بسیار مفید است ولی اگر مقدار آن از 4/0% تجاوز کند، باعث شکنندگی آن شده، مس را بسیار ترد می‌سازد و قابلیت نورد کردن آن را از بین می‌برد و دیگر امکان ندارد آن را به شکل ورق یا صفحه در آورد.

مقاومت مس در برابر نیروی کشش با مقادیر جزیی از ارسینک و آنتیموان بیشتر می‌شود ولی عناصری مانند بیزموت، تلوریم و گوگرد در اندازه‌های هرچند کم و ناچیز از این مقاومت می‌کاهد، در موقع ریختن مس مذاب، مقداری اکسیژن در مس گداخته محبوس می‌شود و پس از انجماد، قطعات ریخته شده را سوراخ دار و متخلخل می‌سازد و از میزان کاربرد آن می‌کاهد که بخصوص در تصاویر قلمزنی تأثیر سوء و منفی دارد. ولی چنانچه در موقع ریختن مس در قالب شمش مقدار کمی عنصر بورون بیفزاییم، اشکالات فوق مرتفع می‌شود.[7]

شامل 120 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق هنر فلزکاری

دانلود تحقیق نگاه و معنا در هنر عکاسی

اختصاصی از اس فایل دانلود تحقیق نگاه و معنا در هنر عکاسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق نگاه و معنا در هنر عکاسی


دانلود تحقیق نگاه و معنا در هنر عکاسی

شامل: پیشگفتار، مقدمه و پنج فصل با عناوین دستگاه بینایی – ژاک لکان – رولان بارت – دیدن در عکاسی – زیبایی شناسی در عکاسی می‌باشد.

در پایان نیز فهرست اعلام و فهرست منابع و مأخذ و گزارش کار عملی نیز درج شده است.

  • هدف پژوهش: هدف نگارنده تهیه یک متن نظری در بارة نحوة دیدن و لحظة رویت عکاس در ارتباط با سوژة مقابل دوربین است. بدیهی است نظریات بارت و لکان در زمینه عکاسی و دیدن از اهمیت خاصی برخوردار است، و طرح این نظریات راهگشای معنای دیدن و عمیق دیدن در هنر عکاسی است.
  • روش پژوهش: در این تحقیق از روشهای مختلفی ازجمله گردآوری، تحقیق کتابخانه‌ای، ترجمه و تحلیل استفاده به عمل آمده است. بدیهی است شکل تحقیق توصیفی است.
  • نتیجة تحقیق: در بر دارندة تجربیاتی ارزنده در باب ثبت عکس، گزینش کادر عکس و نحوة عمیق دیدن جهان رودرروی دوربین عکاسی است که برای دانشجویان عکاسی می‌تواند راهگشا باشد.

اندیشه‌ انتقادی‌ در باب‌ عکاسی‌ در سده‌ی‌ بیستم‌، بحث‌هایی‌ در قبال‌ قبول‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شکل‌ هنری‌ درابتدای‌ این‌ قرن‌، آثاری‌ در بارة‌ تأثیر عکاسی‌ بر رسانه‌های‌ هنری‌ قدیمی‌تر، تحول‌ تاریخ‌ این‌ رسانه‌ و آثار آخر نویسندگان‌ و در راستای‌ ارائه‌ی‌ نظریه‌ی‌ در باره‌ این‌ رسانه‌ را در بر می‌گیرد.

بسیاری‌ از آثار متأخر در زمینة‌ عکاسی‌ معطوف‌ به‌ جریانهای‌ گوناگون‌ اندیشه‌ی‌ پسی‌مدرن‌ در راستای‌ شالوده‌شکنی‌مدرنیسم‌ در هنر است‌.

در نظر نویسندگان‌ و هنرمندانی‌ که‌ این‌ آثار اخیر را عرضه‌ کرده‌اند، پسی مدرنیسم‌ را بحرانی‌ در فرآیند بازنمایی‌ غرب‌تعریف‌ کرد و عکاسی‌ نقش‌ بسیار مهمی‌ را در آن‌ ایفا کرده‌ است‌.

بسیاری‌ از نظریه‌پردازان‌ مطرح‌ حوزه‌ی‌ عکاسی‌ را به‌ خاطر سرشت‌ بینا رشته‌ایی‌اش‌ مورد توجه‌ قرار می‌دهند. شاید تنها خصلت‌ غالب‌ این‌ رسانه‌ انعطاف‌پذیری‌اش‌ باشد. این‌ نکته‌ با کاربردهای‌ گوناگون‌ این‌ رسانه‌ در عرصة‌ فرهنگ‌روشن‌ می‌شود. کاربردهایی‌ که‌ تنها بخش‌ اندکی‌ از آنها وجه‌ی‌ هنری‌ دارند.

نخستین‌ تاریخ‌ جامع‌ عکاسی‌ بو مونت‌ نیوهال‌ بود. به‌ عنوان‌ کاتالوگ‌ نمایشگاهی‌ در «موزه‌ هنر مدرن‌» با نام‌ «عکاسی‌: 1937-1839» نوشته‌ بود، که نقش‌ بسیار مهمی‌ در مورد پذیرش‌ قرارگرفتن‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شکل‌ هنری‌ مشروع‌ ایفاکرد.

در اوایل‌ سده‌ بیستم‌، شکافی‌ میان‌ دو گونه‌ عکاسی‌ در آمریکا پدید آمد؛ گونه‌یی‌ که‌ از خصلت‌ اجتماعی‌ این‌ رسانه‌ بهره‌می‌گرفت‌ و گونه‌‌ئی‌ که‌ با برداشت‌ ناب‌گرایانه‌ی‌ عکاسی‌ «هنری‌» همخوان‌ بود.

این‌ شکاف‌ موجود میان‌ عکاسی‌ هنری‌ و عکاسی‌ مستند رویارویی‌ دو اسطوره‌ی‌ عامیانه‌ یکی‌ نمادگرا و دیگری‌واقع‌گراست‌.

در کار ناب‌گرایان‌، از آن‌ جا که‌ هنر بیان‌ حقیقت‌ درونی‌ به‌ شمار می‌رود عکاسی‌ یک‌ نهان‌ بین‌ است‌. اما در عکاسی‌مستند عکاس‌ یک‌ شاهد و عکس‌ گزارشی‌ از حقیقت‌ تجربی‌ است‌.

در اروپا عکاسان‌ اجتماعی‌، کارشان‌ را بر پایه‌ی‌ واقع‌ گرایی‌ طبقاتی‌ استوار کرده‌ بودند. والتر بنیامین‌ از نخستین‌نظریه‌پردازانی‌ بود که‌ در بستری‌ سیاسی‌ در باره‌ عکاسی‌ دست‌ به‌ قلم‌ برد. او تأثیر تکنولوژی‌ بر شاخه‌های‌ مختلف‌ هنر را مورد توجه‌ قرار داده‌ است.‌ با تکثیر مکانیکی‌ که‌ به‌ واسطة‌ عکاسی‌ امکان‌پذیر شد اقتدار اثر هنری‌، یا به‌ تعبیر بنیامین‌«هاله‌»ی‌ بی‌همتای‌ آن‌ از بین‌ می‌رود. حال‌ انبوه‌ نسخه‌های‌ بدل‌ جای‌ نسخه‌ی‌ اصل‌ را می‌گیرد. یکی‌ از عمیق‌ترین‌ عواقب‌ تکثیر مکانیکی‌ برای‌ هنر که‌ بنیامین‌ در مقابله‌ خود به‌ آن‌ پرداخته‌ رسیدن‌ به‌ این‌ تصور می‌باشد که‌ هنر دیگر مبتنی‌بر آئین‌ نبوده‌، بلکه‌ بر پایه‌ی‌ سیاست‌ استوار شده‌ است‌. اساس‌ این‌ تصور را کاهش‌ فاصله‌ی‌ موجود میان‌ بیننده‌ و اثرهنری‌ تشکیل‌ می‌داد. با افزایش‌ دست‌رس‌پذیری‌ اثر هنری‌، ارزش‌ آئینی‌ آن‌ کاهش‌ می‌یابد.

سرآغاز اندیشه‌ی‌ پسی‌مدرن‌ در هنر را می‌توان‌ در ساختارگرایی‌ و پساساختارگرایی‌ به‌ ویژه‌ در نوشته‌های‌ رولان‌ بارت‌ یافت‌. نوشته‌های‌ بارت‌ اهمیت‌ خاصی‌ در زمینه‌ی‌ عکاسی‌ و تکوین‌ یک‌ «نظریه‌ی‌ عکاسی‌» دارند. بارت‌ در مقاله‌ی‌ «پیام‌عکاسانه‌» (1961) «نوع‌» خاصی‌ از عکاسی‌ یعنی‌ عکاسی‌ مطبوعات‌ را مورد بررسی‌ قرار می‌دهد. جریان‌های‌ تازه‌ دنیای هنردر اواخر دهه‌ی‌ هفتاد عکاسی‌ را در محور نقدهای‌ خود بر مقوله‌ی‌ «بازنمایی‌» قرار دادند. این‌ روی‌ کرد متخصصان‌ هنرمفهومی‌ به‌ عکاسی‌ در اواخر دهه‌ی‌ شصت‌ و در دهه‌ی‌ هفتاد، اساساً از اشتیاقی‌ مدرنیستی‌ به‌ خلق‌ هنری‌ نشأت‌می‌گرفت‌ که‌ برداشتهای‌ سنتی‌ از ماهیت‌ هنر را متزلزل‌ می‌سازد.

«دامنه‌ی‌ تأثیرگذاری‌ هنر مفهومی‌ حوزه‌های‌ سنتی‌تر عکاسی‌ را نیز فرا گرفت‌. اگرچه‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شکل‌ هنری‌مدرنیستی‌ پذیرفته‌ شده‌ بود، مقتضیات‌ این‌ هدف‌، یعنی‌ خلوص‌ و خودآئینی‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ رسانه‌، دیگر از جمله‌مسائل‌ مطرح‌ در دنیای‌ هنر به‌ شمار نمی‌رفتند. جالب‌ آن‌ که‌ توجه‌ فزاینده‌ به‌ این‌ رسانه‌ به‌ نوبه‌ی‌ خود ارزش‌ اقتصادی‌آن‌ در دنیای‌ هنر را افزایش‌ داده‌ است‌. محوریت‌یابی‌ عکاسی‌ به‌ این‌ معنا است‌ که‌ عکاسی‌ دیگر چون‌ گذشته‌ در دنیای هنر غریبه‌ نیست‌. در دهه‌ی‌ هشتاد دنیای‌ هنر به‌ طرز فزاینده‌یی‌ به‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ راهی‌ برای‌ برقراری تماس‌ تازه‌یی‌ باامور اجتماعی‌ و درنتیجه‌ به‌ عنوان‌ وسیله‌  برای‌ جان‌بخشی‌ دوباره‌ به‌ کالبد هنر توجه‌ نشان‌ داد. عکاسی‌ در اکثر آثار این‌دوره‌ محملی‌ برای‌ نقد محسوب‌ می‌شود؛ آثار اولیه‌ سیندی‌ شرمن‌ معطوف‌ به‌ راه‌یابی‌ به‌ نوع‌ نگاه‌ عکس‌های‌ فیلم‌های‌هالیوودی‌ به‌ منظور افشای‌ ایدئولوژی‌ عامل‌ در آن‌ها بود.

در دهه‌ نود، جاناتان‌ کرری‌ (1990) با مردود دانستن‌ روایت‌ خطی‌ پیشرفت‌ فنی‌ که‌ از «اتاقِ تاریک‌» (کامرا آبسکورا)آغاز شده‌ به‌ عکاسی‌ امروزی‌ می‌انجامد، سرمشق‌ تازه‌یی‌ برای‌ تفکر در باب‌ عکاسی‌ در چهار چوب‌ چشم‌انداز غرب‌ ارائه‌ می‌کند. نظری‌ در اوایل‌ سده‌ی‌ نوزدهم‌ را نشان‌ می‌دهد که‌ طی‌ آن‌ راستای‌ بحث‌ از نورشناسی‌ هندسی‌ به‌برداشت‌ فیزیولوژیکی‌ از بینایی‌ معطوف‌ می‌شود. در گزارش‌های‌ تاریخی‌ پیشین‌ از سیر تحولات‌ عکاسی‌ «اتاق ِتاریک‌» به‌ عنوان‌ الگوی‌ دوربینهای‌ امروزی‌ مورد توجه‌ قرار می‌گیرد اما او در بحث‌ خود این‌ طرز فکر را کنار می گذارد وسرمشق‌ جدید او تازه‌ ترین‌ جهت‌گیری‌های‌ رسانه‌ی‌ عکاسی‌ به‌ سوی‌ فن‌آوری‌های‌ رایانه‌ای‌ است‌.»

دستگاه‌ بینایی‌

نور از طریق‌ قرنیه‌ شفاف‌ وارد چشم‌ می‌شود. مقدار‌ نوری‌ که‌ وارد چشم‌ می‌شود، تابع‌ قطر مردمک‌ است‌، سپس‌عدسی‌، نور را برروی‌ سطح‌ حساس‌ به‌ نام‌ شبکیه‌ متمرکز می‌سازد عدسی‌ چشم‌ تقریباً همانند عدسی‌ دوربین‌ کارمی‌کند. قسمتهای‌ اصلی‌ چشم‌ انسان‌ در (تصویر 1-1) مشخص‌ شده‌ است‌.

انقباض‌ و انبساط‌ مردمک‌ بوسیله‌ دستگاه‌ عصبی‌ خودمختار تنظیم‌ می‌شود. بخش‌ پاراسمپاتیک‌ تغییرات‌اندازه‌ مردمک‌ را بر حسب‌ تغییرات‌ میزان‌ روشنایی‌ کنترل‌ می‌کند. (همانند دیافراگم‌ دوربین‌ عکاسی‌) بخش‌ سمپاتیک‌نیز اندازه‌ مردمک‌ را کنترل‌ می‌کند، و در شرایط‌ هیجانی‌ شدید، چه‌ خوشایند یا ناخوشایند، موجب‌ باز شدن‌ مردمک‌می‌شود. حتی‌ تحریکات‌ هیجانی‌ خفیف‌ نیز، اندازه‌ مردمک‌ را به‌ گونه‌ای‌ منظم‌ تغییر می‌دهد. (تصویر 2-1) شبکه‌ سطحی‌ که‌ درقسمت‌ عقب‌ چشم‌ قرار گرفته‌، در برابر نور حساس‌ است‌، و سه‌ لایه‌ اصلی‌ دارد:

الف‌: میله‌ها و مخروط‌ها.

یاخته‌هاییهستند حساس‌ در برابر نور (گیرنده‌های‌ نور) که‌ انرژی‌ نورانی‌ را به‌ علامتهای‌ عصبی‌ تبدیل‌ می‌کنند

ب‌: یاخته‌های‌ دوقطبی‌.

این‌ یاخته‌ها با میله‌ها و مخروط‌ها در ارتباطند.

ج‌: یاخته‌های‌ عقده‌ای‌

رشته‌های‌ آنها عصب‌ بینایی‌ را تشیل‌ می‌دهد. (تصویر 3-1) ‌‌‌عجیب‌ است‌ که‌ میله‌ها و مخروطها لایه‌ پشتی‌ شبکیه‌ را تشکیل‌می‌دهند. امواج‌ نور نه‌ تنها باید از عدسی‌ و مایعاتی‌ که‌ کره‌ چشم‌ را پر می‌کنند. که‌ هیچکدام‌ وسایل‌ مناسبی‌ برای‌ انتقال‌نور نیستند - ، بگذرند، بلکه‌ باید از شبکه‌ رگهای‌ خون‌ و یاخته‌های‌ عقده‌‌ای نیز که‌ در داخل‌ چشم‌ قرار دارند، عبور کنند تا به‌گیرنده‌های‌ نوری‌ برسند، (جهت‌ پیکان‌ها‌ در (تصویر3-1 ) نشانگر جهت‌ نور است‌). اگر به‌ یک‌ زمینه‌ همگون‌، مانند آسمان‌ آبی‌، خیره‌شوید، می‌توانید حرکت‌ خون‌ را در داخل‌ رگهای‌ خونی‌ شبکیه‌ که‌ در جلو میله‌ها و مخروطها قرار دارند، ببینید. دیواره‌رگهای‌ خونی‌ به‌ صورت‌ یک‌ جفت‌ خط‌ باریک‌ در پیرامون‌ مرکز دید چشم‌ به‌ چشم‌ می‌خورد، و نیز اشیاء پولک‌ مانندی‌را می‌بینید که‌ به‌ نظر می‌رسد بین‌ این‌ خطوط‌ باریک‌ در حرکت‌ هستند، اینها همان‌ گلبولهای‌ قرمز خون‌ هستند، که‌ دررگها شناورند.

حساسترین‌ بخش‌ چشم‌ (در روشنایی‌ عادی‌ روز) قسمتی‌ از شبکیه‌ است‌ که‌ لکه‌ زرد نام‌ دارد. در فاصله‌ای‌ نه‌ چندان‌دورتر از لکه‌ زرد، یک‌ ناحیه‌ غیر حساس‌ وجود دارد که‌ آن‌ را نقطه‌ کور می‌نامند؛ در این‌ ناحیه‌ است‌ که‌ رشته‌‌های عصبی‌یاخته‌های‌ عقده‌ای‌ شبکیه‌ به‌ هم‌ می‌رسند، و عصب‌ بینایی‌ را تشکیل‌ می‌دهند. گرچه‌ ما معمولاً متوجه‌ نقطه‌ کورنمی‌شویم‌، اما وجود آن‌ را می‌توان‌ به‌ آسانی‌ نشان‌ داد.

میله‌ها و مخروط‌ها، مهمترین‌ یاخته‌های‌ شبکیه‌، گیرنده‌های‌ نوری‌ هستند، یعنی‌ میله‌های‌ استوانه‌ای‌ و مخروطهای‌پیازی‌ شکل‌. مخروطهایی‌ که‌ فقط‌ در بینایی‌ روز فعال‌ هستند به‌ ما امکان‌ می‌دهند، هم‌ رنگهای‌ بی‌ فام‌ (سفید، سیاه‌ ورنگهای‌ خاکستری‌ بین‌ این‌ دو) و هم‌ رنگهای‌ فامی‌ (قرمز، سبز، آبی‌، زرد) را ببینیم‌. میله‌ها بیشتر در شرایط‌ کم‌ نور(روشنایی‌ گرگ‌ و میش‌ شب‌) فعالند. و فقط‌ دیدن‌ رنگهای‌ بی‌ فام‌ را میسر می‌سازند - درست‌ مانند تفاوت‌ فیلم‌ سیاه‌ وسفید و رنگی‌ که‌ از لحاظ‌ حساسیت‌، معمولاً فیلم‌های‌ سیاه‌ و سفید از حساسیت‌ بیشتری‌ برخوردارند.

در سطح شبکیه بیش از 6 میلیون مخروط و 100 میلیون میله به طور ناهمسان پراکنده اند. در مرکز لکه زرد فقط مخروطها قرار دارند و 50000 مخروط در ناحیة کوچکی به مساحت یک میلی متر مربع جمع شده اند، در ناحیه خارج از لکه زرد، هم میله ها وهم‌مخروطها یافت می‌شوند و‌هرچه از مرکزشبکیه به پیرامون آن نزدیک می‌شویم، از تعدادمخروطها کاسته می‌شود.درناحیه لکه زرد نسبت‌به نواحی پیرامونی،جزئیات بهتردیده می‌شود.

اگر بخواهیم چیزی را روشنتر ببینیم، باید مستقیم به آن نگاه کنیم تا تصویر آن روی لکه زرد بیفتد. در ناحیه پیرامون با برخورداری از میله های حساس بیشتر، مناسب ترین ناحیه برای تشخیص نقاط کم نور است. (تفکیک دیداری[2] بهتر صورت می گیرد).

فهرست مطالب:

- پیشگفتار...........................................................................................................................................................

- مقدمه..............................................................................................................................................................

فصل اول – دستگاه بینایی............................................................................................................................

فصل دوم – ژاک لکان..................................................................................................................................

1-2- لحظة رویت چگونگی دیدن از دیدگاه ژاک لکان..................................................................

2-2- چشم – روشنایی..................................................................................................................................

فصل سوم – رولان بارت.............................................................................................................................

1-3- رویت در عکاسی از دیدگاه رولان بارت........................................................

فصل چهارم – دیدن در عکاسی...........................................................................

1-4- خواستگاه عکاسی..................................................................................................................................

2-4- دیدن و مشاهده عکاس – هنرمند.............................................................................................

فصل پنجم – زیبایی شناسی در عکاسی.................................................................................................

1-5- گزینش کادر..............................................................................

2-5- نحوة ارائه عکس..........................................................

3-5- نگاه و معنا...................................................................................

فهرست منابع و مأخذ.......................................................................

گزارش کار عملی.........................................................

شامل 89 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق نگاه و معنا در هنر عکاسی