اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد مدیریت از دیدگاه امام علی (ع)

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد مدیریت از دیدگاه امام علی (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد مدیریت از دیدگاه امام علی (ع)


تحقیق در مورد مدیریت از دیدگاه امام علی (ع)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه163

 

بخشی از فهرست مطالب

       مقدمه                                                                                         

 

- بیان مسئله                                                                                           

 

   بیان اهداف تحقیق                                                                              

 

ضرورت های اهمیت تحقیق

 

فرضیه های تحقیق

 

تعریف مفاهیم و واژه ها

 

  فصل دوم

 

  بررسی مبانی نظری و تئوری

 

 بررسی تحقیقات گذشته

 

اجزای موثر در مهارت انسانی

 

 انگیزش   

 

تکریم ارباب رجوع

 

مدیریت از دیدگاه امام علی (ع)  

 

موقعیت جغرافیایی و تاریخی شهر مقدس مشهد

 

 

فصل سوم

 

روش تحقیق  

جامعه آماری  

  جامعه نمونه آماری  

ابزار تحقیق و روش جمع آوری اطلاعات

  روش تجزیه و تحلیل، تعیین اعتبار ابزار جمع آوری داده ها  

 فصل چهارم

تجزیه و تحلیل سوال ها

بررسی و تجزیه و تحلیل فرضیه ها

 فصل پنجم

  خلاصه تحقیق 

  محدویت های تحقیق

  پیشنهادها

  پیوست ها

-     پرسش نامه

     عکس    

    منابع تحقیق

 

 

   

 


    

 

 

   

 

 


                

   

 
  

   

 

   

 

 

 

   

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


مقدمه:

     بعضی از صاحب نظران مدیریت رمز موفقیت مدیر را درتوان هدایت نیروی انسانی تحت سرپرستی  وی می دانند و از این رو مدیریت را کار با دیگران و از طریق آنان در جهت کسب اهــــــــداف سازمان دانسته اند. و این ساخت یک مجموعه متشکل از ارزش های مذهبی، فلسفی، هنری، سیاسی و ... است که در شکل رفتار فردی مدیر و بافت اجتماعی سازمان جلوه گر می شود.                                     

 

     اثر بخش بودن فعالیت های مدیریت، به تمایلات افراد درون سازمان در انجام وظایف محوله آنها بستگی دارد؛ از سوی دیگرهمه رفتارهای افراد هدفداراست. در واقع، دو عامل رفتار را شکل می دهد: یکی انگیزه و دیگری هدف. از این رو، انگیزه داشتن کارکنان برای انجام وظایف، و همسویی اهداف فردی با اهداف سازمان نقش اساسی در موقعیت سازمانی دارند.                                                               

 

     طبیعت انسان از لحاظ کیفیت ارضای نیازهای خود، دارای خصوصیتی دو گانه است؛ یک خصلت آدمی چنان است که در اثر فقدان عوامل و شرایط لازم، احساس عدم رضایت می کند و چون شرایط و عوامل فراهم گردد، احساس عدم رضایت، کاهش یافته و بتدریج به بی تفاوتی می انجامد. اکثر عوامل فیزیولوژیک، دارای این نوع تأثیر می باشند، واین دسته از عوامل را می تــوان(( عوامل بهداشتی)) یـــــــا  (( حافظ وضع موجود)) نامید.                                                                     

 

   خصلت دیگر آدمی، وجود نیازهایی است که در یک سو برای او رضایت و کامیابی فـراهم می آورد و سوی دیگر آن، فقدان رضایت یا بی تفاوتی است. به کمک ارضای این نیازها، می تـــوان شاغل را راضی کرد؛ ولی نمی توان او را ناراضی نمود. این نیازها که به وسیله عـــوامل شغلی و درونی - و نه محیطی- ارضاء می گردد، عبارتند از: کسب موفقیت و تحسین به خاطرانجام کار، مسئولیت بیشتر و رشد در کار، این رضایت ها اگر با محتویات شغلی به نحو مطلوبی ترکیب شــــــوند، پایدار خواهند بود. با توجه به این عوامل دوگانه، مدیر می تواند عوامل ناراضی کننده را محدود و عوامل راضی کننده را توسعه دهـــد؛ در این وضع، گرچه بهسازی محیط شغلی لازم شمرده می شود، ولی نمی توان به آن قناعت کرد؛ و به موازات آن می توان انگیزه های خلاقه آدمی را که رضـــایت واقعی را در ذات، کیفیت و نتیجه انجام کار جستجو می کنند، بیدار کرد و به کار گرفت. مدیر، با استفاده از این برداشت دو بعدی، می تواند فلسفه مدیریت و سبک مدیریت منابع انسانی را منقلب سازد.            

 

     پایان نامه حاضر برای دانشجویان رشته مدیریت امورامداد مقطع کاردانی به عنوان منبع اصلی درس (( کار درعرصه)) تدوین شده است. امید است علاوه بر جامعه دانش پژوهان، مدیران و رؤسای واحدهای اداری نیز از آن بهره مند شوند. ازخداوند کریم توفیق همه پژوهنده ها را درتدارک اندیشه هــای علمی خواهانم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بیان مسئله:

 

       دقت در محتوای مدیریت و توجه به سبک آن، تأثیرات مدیریت بر افـکار کارکنان و نتایج مطلوب باعث رشد و شکوفائی سازمان خواهد شد.          

 

     آموزشهای کوتاه مدت- که در فرصتهای زمانی کوتاه- اجرا می شوند. و پرداختن به ابعاد مختلف محیط کار، طرز برخورد با نـوع کار و تقسیم بندی، می تواند در جهت تسریع انجام شدن اهداف مدیریت اثر گذار باشد.           

 

          با توجه به مطالب فوق، می خواهیم دراین تحقیق جایگاه و سبک مدیـریت را درسطحی از کارکنان سازمان که می توانند تأثیرگذارباشند و با ایجــــــــاد انگیزه  در آنان میتوان هم کمک خوبی برای مدیریت و هم در جهت جلـــــتتب رضات مندی ارباب رجوع که یکی از ارکان اساسی سازمان محســـــــــــوب می شوند به اهداف سازمان دست یافت. و بـــرای روشن تـرشدن بیان مسئله دو سئوال مطرح می کنم.                                                                                                   1- 1-          1- سبک مدیریت چه تأثیراتی بر موفقیت و شیوه مطلوب خدمات بــــرای کارکنان در سازمان می تواند داشته باشد؟                                 2-            

 

2- سبک مدیریت چه تأثیراتی بر جلب و رضایت مندی خانواده های تحت پوشش (ارباب رجوع) خواهد گذاشت؟

 

                                        

 

 ***************************************************

بیان اهداف تحقیق:

         1- سبک مدیریت  دربالا بردن انگیزش پرسنل جهت ارائه بهتـر خدمات به ارباب رجوع بوده است.                                      2-            2- بهبود روش مدیریت در تصمیــم گیری عاقلانه ، تأثیرات آموزش بر سبک مدیریت ، آشنایی با نوع مسئولیت درمحیط کار و بمنظور پائین آوردن حداقل نارضایتی در بین ارباب رجوع  می باشد.                     

 

       3- شناخت علل و عوامل مشکل ساز نحوه مدیریت، و تأثیرمنفی آن بر پرسنل، ارباب رجوع و نهایت اثر آن شیوه بر اهداف سازمان خواهد بود.                                                                               

 

ضرورت های انجام تحقیق:                                                              با      

 

  با توجه به نوع ساختار جامعه فعلی سطح فرهنگی و اجتماعی و فاصله طبقاتی و مشکلاتی از قبیل، بیکاری، اعتیاد، گرانی، تورم و ... و عدم آموزش کافی در سطح مختلف خانواده ها وعدم عقل معاش زندگی باعث افزایش مراجعین در این نهاد شده است.                             تنوع کار در محیط اداری این نهاد و افزایش مراجعین و نیازمندی های آنان باعث گردیده در پرسنل ایجاد خستگی و پیری زودرس را بوجود آورده و از طرفی حجم بالای کار در قسمت های مختلف انگیزش پرسنل در جهت جلب رضایت مندی ارباب رجوع را پائین آورده است. و این امر خصوصاً در مناطقی که تعداد مددجویان و ارباب رجوع با تعداد پرسنل آن تعادل برقرار نیست بیشتر مشاهده می گردد.                               ب  نا                 بنابراین جایگاه مدیریت و سبک آن در افزایش بهره وری و جلب رضایت مندی ارباب رجوع از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است وبا توجه به آمار 21 هزار نفر از آنان در شهر مقدس مشهد و در حاشیه شهر که محدوده جرم خیز است تحت پوشش هستند قابل توجه و هشدار دهنده است. لذا در جهت بهتر شدن وضعیت اداری و توجه به جایگاه پرسنل  و بهره مندی بهتر ضرورت تحقیق برای این موضوع نیاز می باشد.                 

          


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مدیریت از دیدگاه امام علی (ع)

دانلود تحقیق حضرت آدم (ع)

اختصاصی از اس فایل دانلود تحقیق حضرت آدم (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق حضرت آدم (ع)


دانلود تحقیق حضرت آدم (ع)

 

مشخصات این فایل
عنوان: حضرت آدم (ع)
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 61

این مقاله درمورد حضرت آدم (ع) می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله حضرت آدم (ع) می خوانید :

آدم در آیین زردشتی
بنابر عقاید زردشتیان «نخستین انسان» کیومرث (در پهلوی گَیُومرت یا گَیُومَرْد، به فارسی گیومرث یا کیومرث، در عربی جیومرت، در اوستا گَیَه مَرْتَن ) نام دارد. این نام در اصل به معنی «زندگیِ میرا» است و در برابر «زندگی نامیرا» که خاص توصیف خدایان است، در تسمیة «نخستین انسان» به کار رفته است. کیومرث ششمین مخلوق از آفریدگان ششگانة (گاهی هفتگانة) اورمزد (= اَهُورَمَزْدا) است (نک‍ : خلقت). چگونگی آفرینش او در کتابهای پهلوی زردشتی و نیز در منابع دوران اسلامی که اطلاعات آنها اساساً مبتنی بر ترجمة خداینامة پهلوی به عربی بوده، آمده است. بنابر اسطورة خلقت زردشتی، اورمزد کیومرث را در مدت 70 روز آفرید (بُنْدَهِش، فصل یک الف، بند 21). خلقت او در 3 هزارة دوم از عمر 000،12 سالة عالم انجام پذیرفت. نخست اورمزد از روشنی بی‌آغاز (= ازلی) «هیأت آتش» (در پهلوی «آسْرو کرب ) را آفرید و کیومرث را به این شکل خلق کرد (دادِستان دینیگ، پرسش 63، بند 3) و گرمی این نور ازلی است که در نطفة آدمیان وجود دارد (بُنْدَهِش، فصل یک الف، بند 13)، اما تن او از گِل (روایات پهلوی، ص 136، بند 36) یا از زمین آفریده شد (بندهش، فصل یک الف، بند 13). شاید از این روست که کیومرث در کتابهای پهلوی (دینکرد، 29، س 1) و منابع دوران اسلامی (مسعودی، 85؛ اصفهانی، ‌16، 56؛ بیرونی، 99) لقب گِلشاه (ملک الطین) دارد. این لقب در بعضی منابع اسلامی به صورت گرشاه (ملک الجبال، شاه کوه) نیز آمده، و این ابهام از خط پهلوی ناشی شده است (کریستن سن، 85 ـ123). کیومرث همچون دیگر آفریدگان این جهانی («گیتی» در اصطلاح کتابهای پهلوی) به مدت 000،3 سال بی‌حرکت ماند. در آغازِ 3 هزارة سوم اهریمن به جهان حمله کرد، و از این زمان دوران اختلاط خیر و شر آغاز گشت. اهریمن بر آسمان و آب و زمین و گیاه و گاو «یکتا آفریده» (پیش نمونه حیوانات مفید) تاخت و همه را با بدی آلوده کرد، اما نتوانست کیومرث را بلافاصله بکشد، زیرا مقدّر شده بود که وی به مدّت 30 سال آسْتُو ویداد، دیومرگ، توانست او را از میان ببرد. در هنگام مرگ نطفة او بر زمین ریخت؛ بخشی از آن را ایزد نَرْیُوسَنْگ برگرفت و بخشی دیگر به اِسْپَندارْمَذ، ایزد بانوی زمین، سپرده شد. پس از 40 سال از این نطفه نخستین زوج بشر به نامهای مَشی و مَشیانه (یا مَهْلی و مَهلیانه و غیره) به صورت ریواسی از زمین روییدند، همانند و هم بالا و به یکدیگر پیوسته بودند. سپس آفریدگار در آنها جان دمید و از یکدیگر جدا گشتند و به صورت انسان درآمدند (همان، فصل 14؛ اصفهانی، 57؛ بیرونی، 100). نخست به خدایی اورمزد معترف شدند، اما بر اثر اغوای اهریمن، وی را آفریدگار جهان دانستند. این اندیشه و گفتار دروغ سبب شد که هر دو گناهکار شدند به گونه‌‌ای که روان‌انان تا پایان جهان دوزخی شد. 30 روز بدون غذا گذرانیدند و با گیاهان خود را پوشانیدند. سپس در بیابان بزی یافتند و شیر آن را دوشیدند و خوردند. بعد از گذشت 30 روزِ دیگر به گوسفندی برخوردند و آن را کشتند و کباب کردند و خوردند. بعد از آن بافتن جامه، استخراج آهن و ساختن افزارهای آهنین را آموختند. پس از گذشت 50 سال دارای 7 جفت فرزند توأمان شدند و از آنان نسل بشر به صورت نژادهای گوناگون ادامه یافت (بندهش، فصل 14).
در این اسطوره کیومرث در واقع «پیش نمونة» انسان به شمار می‌رفته است، به همین جهت توصیفی که از او شده توصیف انسان واقعی نیست؛ گفته شده است که بالا و پهنای او مساوی و به اندازة 4 نای بود و همچون خورشید می‌درخشید (همان، فصل یک الف به بعد). نخستین جفت واقعی بشر مَشی و مَشیانه بوده‌اند. نویسندگان دوران اسلامی که به شرح تاریخ و عقاید دینی ایران پیش از اسلام می‌پردازند، غالباً در مقام مقایسه، کیومرث را با آدم بشر یکی می‌دانند (قدامه‌بن جعفر، 234؛ طبری، 1/17، 147؛ بلعمی، 4؛ اصفهانی، 14؛ ثعالبی، 1، 3)؛ اما در بعضی روایتهای دیگر مَشی و مَشیانه را قرینة آدم و حوّا دانسته‌اند (بیرونی، 99؛ بلعمی، 113).
در میان اقوام قدیم ایرانی اشخاص دیگری نیز مانند هوشنگ، تهمورث، جمشید و مَتو (که نامش در منوچهر باقی است) در اصل نخستین انسان به شمار می‌رفته‌اند، اما اینان بعدها این مقام خود را از دست داده و در میان قهرمانان و شاهان اساطیری جای گرفته‌اند، چنانکه کیومرث نیز در تاریخ حماسی ایران نخستین شاه روی زمین به شمار امده و نقش «نخستین انسان» بودن او فراموش شده است.

مآخذ: اصفهانی، حمزه، سنی ملوک الارض و الانبیاء، بیروت، دارمکتبه الحیاه، 1961م؛ بلعمی، محمد بن محمد، ترجمة تاریخ طبری، به کوشش محمدتقی بهار و محمد پروین گنابادی، تهران، زوّار، 1353ش؛ بندهش، به کوشش تهمورث دینشاه انکلساریا، بمبئی، 1908م؛ بیرونی ابوریحان، آثار الباقیه، به کوشش ادوارد زاخائو، لایپزیک، 1923م؛ ثعالبی، عبدالملک بن محمد، تاریخ غرر السّیر، به کوشش هرمان زوتنبرگ، پاریس، 1900م؛ دینکرد، به کوشش مدن، بمبئی، 1911م؛ روایات پهلوی، به کوشش دابار، بمبئی، 1913م؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ، به کوشش یان دخویه، لیدن،‌ 1879ـ1881م، ج 1؛ قدامه بن جعفر، ابوجعفر، کتاب الخراج، به کوشش یان دخویه، لیدن، 1889م؛ کریستن سن، آرتور، نمونه‌های نخستین انسان و نخستین شهریار در تاری افسانه‌‌ای ایرانیان، ترجمة احمد تفضّلی و ژاله آموزگار، تهران، نشر نو، 1364ش؛ مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاِشراف، به کوشش یان دخویه، لیدن، 1894م؛ منوچهر جوان جم، «دادِستان دینیگ»، متون اوستایی و پهلوی (ک 35)، به کوشش آرتور کریستن سن، کپنهاک، 1924م.
احمد تفضلی
IV. آدم در اسلام
موضوع آدم و آفرینش وی، در دین اسلام، از اهمیت بسیاری برخوردار است. آدم از دیدگاه اسلام نخستین پیامبر است و چون مسلمانان بخواهند آغاز و پایان نبوت را نشان دهند عبارت «از آدم تا خاتم» را به کار می برند. آنچه دربارة آدم در کتب تفسیر، حدیث، تاریخ و ادب آمده است همه مبتنی بر آیات قرآنی است. در قرآن کریم 25 بار نام آدم آمده، ولی تفصیل آفرینش او در 6 سوره است. این آیات فشرده و پرمعنی است و مفسران و صاحب‌نظران در تبیین و تفسیر آنها احتمالات بسیار داده‌اند. از این‌رو ترجمة همة آیات مربوط به آدم از این رو 6 سوره آورده می‌شود، زیرا تنوع مطلب چنان بسیار است که ملاحظة نکات موجود در هر سوره پژوهنده را از نکات دیگر سوره‌هایی نیاز نمی‌کند. اینک ترجمة این آیات با اندکی تصرف از کشف‌الاسرار مَیبُدی نقل می‌شود:
الف ـ بقره /2/30 ـ 39: نیوش تا گوییم ای محمد آنگه که گفت خداوند تو فرشتگان را، من کردگار و آفریدگارم اندر زمین خلیفه‌ای. گفتند می‌خواهی آفرید در زمین کسی را که در آن تباهکاری کند، و خونها ریزد، و ما به ستایش تو را می‌ستاییم و به آفرینهای نیکو تو را یاد می‌کنیم. خداوند گفت فرشتگان را: من آن دانم که شما ندانید. آنگه به آدم آموخت نامهای همه چیز. آنگه نمود آن چیزها همه فرا فرشتگان، و گفت ایشان را خبر کنید مرا به نامهای آن چیزها که چیست، اگر راست می‌گویید که به خلافت، شما سزاوارترید از وی. فرشتگان گفتند پاکی و بی‌عیبی تو راست، ما را دانش نیست مگر آنچه تو آموختی ما را، تویی دانای راستْ دانشِ راستْ کار. الله گفت ای آدم، خبر گوی فرشتگان را از نامهای ایشان. چون آدم فرشتگان را خبر کرد آن نامهای ایشان. گفت الله فرشتگان را: نگفتم شما را که من دانم نهانها و پوشیده‌ها در آسمان و زمین، و می‌دانم آنچه می‌نمایید و پیدا می‌کنید و آنچه نهان می‌داشتید؛ و گفتیم فرشتگان را: سجود کنید آدم را، سجود کردند فرشتگان مگر ابلیس، سر وا زد و برتری جست و در علم خدا خود از کافران بود؛ و گفتیم ای آدم با جفت خویش در بهشت بنشین، و خورید از آن فراخ و به ناز و خوش و آسان، هرجا که خواهید، و نزدیک این یک درخت مگردید، که اگر از آن بخورید از ستمکاران باشید بر خویش. پس بیفکند شیطان ایشان را، هر دو، از بهشت و بگردانید از طاعت، پس ایشان را بیرون آورد از آنچه در آن بودند از شادی و ناز؛ و گفتیم فرو روید یکدیگر را دشمن و بر یکدیگر گماشته، و شما راست در زمین آرامگاهی، و نیز برخورداری هر کس را تا مرگ و خلق را تا رستاخیز. آنگه فرا گرفت آدم از خداوند خویش سخنانی، توبه داد او را و باز پذیرفت و با خود آورد، که اوست خداوند توبت پذیر عذر نیوش مهربان. گفتیم فرو روید همگنان از بهشت، همگنان بهم، اگر به شما آید از من پیغامی و نشانی، هر که پی بَرَد به پیغام و نشان من، بیمی نیست بر ایشان، و فردا هیچ اندوهگن نباشند. ایشان که کافر شدند و سخنان و نشان ما دروغ شمردند، ایشان آتشیانند و دوزخیان، ایشان در آنند جاودان.
ب ـ اعراف /7/11ـ 25: شما را بیافریدیم، آنگه شما را چهره‌ها نگاشتیم، آنگه فرشتگان را گفتیم: سجود کنید آدم را، سجود کردند مگر ابلیس که وی از سجودکنندگان نبود. الله گفت وی را چه باز داشت تو را که سجود نکردی آنگه که فرمودم تو را؟ ابلیس گفت من بهْ ام از و. مرا که بیافریدی، از آتش بیافریدی و وی را از گِل آفریدی. گفت اکنون پس فرو شو از آسمان، که نیاید تو را و نرسد که گردن کشی کنی و در آسمان باشی. از بهشت بیرون شو، تو از کم آمدگانی خوار و از پسان. ابلیس گفت درنگ ده مرا تا آن روز که آدم و فرزندان را برانگیزانند پسِ مرگ. الله گفت تو از درنگ دادگانی. ابلیس گفت پس اکنون به آنچه مرا بیراه کردی، ایشان را در راه راست تو نشینم و درگذر ایشان. آنگه درآیم به ایشان از پیش ایشان و از پس ایشان و از راست ایشان و از چپ ایشان، و بیش‌ترِ ایشان را سپاس دار و منعم شناس نیابی. الله گفت بیرون شو از بهشت و آسمان، نکوهیده و ناشایست کرده، رانده و دور کرده. هر که بر پی تو بیاید از ایشان، ناچاره پُر کنم دوزخ را از شما همگان ]از کفرة جنّ و انس[. ای آدم، آرام گیر و بنشین تو و جفت تو در بهشت و خورید هر دو از هر جایی که خواهید، و نزدیک این یک درخت مگردید، که آنگه از ستمکاران باشید بر خود. در دل داد ایشان را دیو، و بایست گشت در ایشان و بر ایستاد کرد بر اندیشة ایشان، تا ایشان را به آن روز آورد که پدید کرد ایشان را آنچه پوشیده بود از عورتهای ایشان؛ و گفت ابلیس ایشان را، هر دو، باز نَزَد خداوندِ شما از خوردنِ این درخت مگر که تا شما دو فرشته نباشید که مرگ نچشید و اینجا جاوید نباشید. و سوگند خورد ایشان را، هر دو، که من شما را از نیک خواهانم. فرو هِشت ایشان را از بالای بهشت در زمین به فریب؛ چون بچشیدند از درخت، پدید آمد ایشان را عورتهای ایشان، و در ایستادند و بر هم می‌نهادند بر عورت خویش از برگ درختِ بهشت؛ بازخواند الله ایشان را: نه شما را باز زدم از آن یک درخت، و گفتم شما را که شیطان شما را دشمنی است آشکار؟ گفتند هر دو، آدم و حوا، خداوندِ ما، ستم کردیم بر خود و اگر نیامرزی ما را و ببخشایی بر ما ناچاره از زیانکاران باشیم. الله گفت فرو روید از آسمان، یکدیگر را دشمن، و شما را در زمین آرامشگاهی و روزگار گذاشتی و برخورداری تا روز رستاخیز. گفت در زمین زنده می‌باشید و در زمین می‌میرید و شما را از زمین بیرون آرند.

ج ـ حجر /15/28ـ42: و گفت خداوندِ تو فرشتگان را، من خواهم آفرید بشری از گِلی خشک، از گِلی سیاه بوی بگردیده، چون من بالا و نگاشتِ وی راست کنم، و درو آرم از روح خویش، همه او را به سجود افتید. سجود کردند فرشتگان همه به یک بار بهم، مگر ابلیس که سرباز زد که با ساجدان سجود کند. ]الله[ گفت ای ابلیس، چه بود تو را که با ساجدان نبودی؟ گفت ]ابلیس[ نیستم آن را که سجود کنم بشری را، که بیافریدی او را از گل خشک خام، از گِلی بگردیدة سیاه. گفت ]الله[ پس بیرون شو از آسمان، که تو انداخته و رانده و بیرون کردة منی، و نفرین بر تو تا روز رستاخیز. گفت: خداوندِ من، مرا درنگ ده تا روزی که ایشان را برانگیزانند. گفت پس تو از درنگ دادگانی تا آن روز که هنگام آن در رسد و آن هنگام دانستة من است. گفت: خداوندا به آن که مرا گمراه کردی، زشتیهای ایشان را برآرم در زمین و ایشان را از راه گُم کنم همگان، مگر آن بندگان تو از ایشان که تو را یکتا خوانانند و تو را گزیدگان. الله گفت این راهی است بر من راهی راست ]هموار[، تو را بر بندگان گرویدة من دسترسی نیست و توانی، مگر کسی که از پی تو بیاید از گمراهان.
د ـ اسراء /17/60 ـ 65: و فرشتگان را گفتیم که سجود کنید آدم را. سجود کردند او را مگر ابلیس. گفت آیا سجود کنم اکنون کسی را که بیافریدی از گِل؟ و گفت بینی این را که برگزیدی بر من، اگر بازداری مرا تا روز رستاخیز، از بیخ کنم من نژاد او را مگر اندکی. الله تعالی گفت شو، هر که از پی تو بیاید از ایشان، دوزخ پاداش شما همه، پاداشی است تمام و سپری کرده، و بخیزان هر که توانی از ایشان به بانگ خویش، و بر ایشان انگیزان سواران خویش و پیادگان خویش، و با ایشان انبازی کن در مالهای ایشان و در فرزندان، و وعدة زندگانی ده ایشان را؛ و وعده ندهد مردمان را شیطان مگر به فریب. تو را بر بندگان من نیست دسترسی و توانی، و خداوند تو بسنده و باز پذیرنده است و یار.
ه‍ ـ طه /20/115ـ124: پیمان کردیم به آدم از پیش. پیمان بگذاشت، و وی را عزمی نیافتیم. گفتیم فرشتگان را سجود کنید آدم را. سجود کردند مگر ابلیس که سر باز زد. پس گفتیم ای آدم این ابلیس دشمن است تو را و جفت تو را. بیرون نکناد هان، شما را هر دو از بهشت، که به رنج افتید. تو را در این بهشت آن است که گرسنه نباشی و نه برهنه مانی و تو تشنه نباشی در آن، و نه در آفتاب باشی. فرا دل وی داشت شیطان و گفت ای آدم، آیا تو را نشانی دهم بر درختی که بارِ آن خوری اینجا جاوید مانی؟ و نشانی دهم بر پادشاهی که تباه نگردد؟ بخوردند از آن، پس پیدا شد ایشان را و پدید آمد عورتهای ایشان، در ایستادند به نهادن از این برگهای درخت بهشت بر عورت خویش. عاصی شد آدم در خدای خویش، و از راه وفا و طاعت بیفتاد. پسِ آن الله تعالی بگزید او را، توبه داد او را و راه نمود. گفت فرو روید از آسمان همگان،‌ آدم و حوّا ابلیس را دشمن، و ابلیس ایشان را دشمن. اگر به شما آید از من پیغامی به راهنمونی، هر که پی برد به راهنمونی من، نه گمراه گردد نه بدبخت. هر که روی گرداند از یاد و سخن من، و آن را نپذیرد او راست زیستی به تنگی و سختی، و بینگیزیم فردا او را چنانکه نه حجّت بیند خود را نه عذر.
و ـ ص /38/71ـ 85: آنگه که خداوند تو گفت فرشتگان را، من بشری خواهم آفرید از گِل. چون وی را راست کردم و جان خویش درو دمیدم، او را بر روی افتید. بر روی افتادند فرشتگان، همگان بهم، مگر ابلیس که گردن کشید، و از ناگرویدگان بود. الله گفت ای ابلیس، چه بازداشت تو را که سجود نکردی تو. چیزی را که بیافریدم به دو دست خویش؟ باش گردن کشیدی یا برتری جُستی و خویشتن را از برتران دیدی؟ ابلیس گفت من به ازویم، مرا از آتش آفریدی و او را از گِل آفریدی. الله گفت بیرون شو از آسمان، که تو نفریده‌ای و رانده، و بر تو نفرین و راندن من تا روز شمار. ابلیس گفت خداوندِ من، پس مرا درنگ ده تا آن روز که ایشان را برانگیزانند. الله گفت تو از درنگ دادگانی، تا روزی که هنگام آن دانستنی است. ابلیس گفت به خدایی تو، که ایشان را بیراه کنم همگان، مگر آن بندگان تو از ایشان که تو را یکتا شناسندگانند از دل پاک. الله گفت راست می‌گویم، راست می‌گویم، به راستی به راستی: ناچار به هر حال پر کنم دوزخ از تو و از هر که در پی تو رود از ایشان همگان.

مفسران از لابه‌لای این آیات، انبوهی نکته‌های گوناگون بیرون کشیده و سؤالهای مختلفی مطرح کرده‌اند. برای دستیابی بر بخش بیش‌تری از این نکته‌ها و نیز برای رسیدن به پاسخ برخی سؤالات و اشکالات، باید به همة تفاسیر قرآن در ذیل آیات آن سوره‌های ششگانه رجوع کرد. در اینجا برخی از نکته‌های مهم با رعایت اختصار بررسی می‌شود:
1. آنچه پیش و بیش از همه، پژوهنده را به خود مشغول می‌دارد، چگونگی سازگاری آیات مربوط به آفرینش انسان در کردة زمین، با محتویات ذهن آدمی و به عبارت دیگر، خود و اندیشة بشری است و اشکال عمده این است که خرد و اندیشه بشری به تدریج دگرگون می‌شود و قوانین و فرضیه‌های مختلفی را معیار خود می‌سازد. سیدمحمدرشیدرضا (1282ـ1354ق/1865ـ 1935م) در نخستین جای ورود این داستان در قرآن مجید (بقره /2/30ـ39) از خود و از گفتة استادش علامه شیخ محمد عبده (1266ـ1323ق/1849ـ 1905م) مطالبی به عنوان «تمهید» آورده است که آگاهی از آن سودمند به نظر می‌رسد. وی می‌گوید: مسألة آفرینش و چگونگی تکوین، از شئون ویژة الهی است که آگاهی از آن، بدان سان که هست، دشوار است. خداوند در این آیات داستان پیدایش انسان را بدان گونه که در کتابهای پیش از ما نقل شده، بیان داشته و معانی را در صورتهای محسوس برای ما نمایان ساخته و حکمتها و رازها را با شیوة جدل و گفت‌وگو برای ما آشکار کرده است. این، شیوة خدا در سخن گفتن با خلق و بیان کردن حق است. این آیات از متشابهات است و نمی‌توان آنها را بر ظاهر حمل کرد؛ زیرا بر پایة شیوة گفت‌وگو، یا رایزنی خداوند با فرشتگان است که چنین چیزی دربارة خدا محال است؛ یا آگاهی دادن خدا به فرشتگان و پرخاش ایشان است که این هم شایستة خدای بزرگ و فرشتگان او نیست، زیرا خود دربارة ایشان می‌گوید: در برابر خدا نافرمانی نمی‌کنند و آنچه به ایشان امر شود انجام می‌دهند (تحریم /66/6).
مسلمانان اتفاق دارند که خداوند از همانندی با آفریدگان منزه است و دلایل عقلی و نقلی مؤید این اعتقاد است. اصل محکم در اعتقاد همین است که آن را «تنزیه» می‌خوانند و باید همه چیز بدان ارجاع داده شود. اگر در عبارتهای کتاب یا سنت چیزی بیاید که در ظاهر با این اصل مسلم ناسازگار نماید، مسلمانان در برخورد با آن فقط دو راه دارند:
نخست شیوة پیشینیان است و آن «تنزیه» خدا از هر گونه همانندی با هر چیز یا پندار و اندیشه است و نیز برتر دانستن وی از قیاس و گمان و خیال و وهم؛ عقل و نقل مؤید این تنزیه و اقتضای آن، واگذاریِ فهم حقیقتِ مسأله به خداست با آگاهی از اینکه خداوند با مضمون سخن خود چیزهایی به ما می‌آموزد که در گفتار و کردار و اخلاق برای ما مفید است. خدا در این زمینه مطلب را چنان بیان می‌کند که معانی را به عقول و نیروی خیال ما نزدیک می‌سازد.
...

بخشی از فهرست مطالب مقاله حضرت آدم (ع)

I. آدم در یهودیت
II. آدم در مسیحیت
 آدم در آیین زردشتی
IV. آدم در اسلام
V. آدم در تصوف و عرفان


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق حضرت آدم (ع)

دانلود تحقیق زندگانی حضرت یونس (ع)

اختصاصی از اس فایل دانلود تحقیق زندگانی حضرت یونس (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق زندگانی حضرت یونس (ع)


دانلود تحقیق زندگانی حضرت یونس (ع)

دعوت یونس(ع) به توحید
در شهر نینوا و در اوج بت پرستی و در تاریکی جهل و شرک، یونس نور ایمان را شعله ور ساخت و پرچم توحید را بر کف گرفت و به قوم نادان خود گفت: عقل شما عزیزتر از آنست که بت را عبادت کند و جبین- پیشانی-  شما گرامی تر از آن است که بر این جمادات بی روح سجده کند، به خود آیید و از خواب غفلت بیدار شوید و به چشم دل بنگرید تا ببینید که در ورای این جهان بدیع، خدایی بزرگ وجود دارد که یگانه و بی نیاز است و تنها ذات کبریایی او شایسته عبادت و ستایش است.
او مرا برای راهنمایی شما فرستاده و از در رحمت، مرا بر شما مبعوث کرده تا شما را به سوی او راهنمایی و ارشاد کنم، زیرا پرده های جهل و نادانی عقل و دیده شما را پوشانده و از درک حقایق عاجزید.
قوم یونس با شنیدن این سخنان تازه و صحبت از خدای یگانه، دچار حیرت و وحشت شدند و چون از خدایی شنیدند که تاکنون او را نشناخته اند، بر ایشان گران آمد که ببینند یک نفر از خودشان بر آنان برتری یابد و ادعای پیغمبری و رسالت نماید، لذا به یونس گفتند: این مهملات چیست که می بافی؟! این خدایی که ما را به سوی آن دعوت می کنی کیست؟ ما خدایانی داریم که پدرانمان سالیان سال آنها را پرستش می کرده اند و ما هم اکنون آنها را می پرستیم. چه چیز تازه ای در جهان به وجود آمده و چه حادثه جدیدی اتفاق افتاده که ما باید دین اجدادمان را کنار بگذاریم و به دین ابداعی و تازه تو روی آوریم؟
یونس گفت: پرده های تقلید را از چشم های خود بردارید و عقل خود را از حجاب خرافات برهانید، اندکی فکر کنید و قدری بیاندیشید. آیا این بت هایی را که صبح و شب مورد توجه قرار می دهید، در برآوردن حاجات و یا دفع شر و بلیات می توانند شما را یاری کنند، برای شما نفعی دارند و یا می توانند شری را از شما بر طرف گردانند؟! آیا این بت ها می توانند چیزی را خلق و یا مرده ای را زنده نمایند، بیماری را شفا دهند و یا گمشده ای را هدایت کنند؟!
آیا اگر من بخواهم به آنها ضرری برسانم می توانند از این امر جلوگیری کنند؟ و یا اگر آنها را بشکنم و ریز ریز کنم می توانند دوباره خود را استوار سازند!


 
آخرین هشدار یونس(ع)
یونس گفت: چرا از دینی که شما را به سوی آن دعوت می کنم روی می گردانید و از آن اعراض می کنید، در حالی که این دین به شما قدرت می دهد امور خود را اصلاح کنید، وضع جامعه خود را سامان دهید و اجتماع خود را تقویت و بهسازی کنید. دین من شما را امر به معروف و نهی از منکر می نماید، ستمگری را مغضوب و صلح و عدالت را تایید و تمجید می کند، امنیت و اطمینان را بین شما به وجود می آورد، شما را توصیه می کند که نسبت به مستمندان مهربانی و به بینوایان لطف روا دارید، گرسنگان را اطعام و اسیران را آزاد سازید. به عبارتی، دین من، شما را به سعادت و صلابت رهبری می کند.

 

 

 

 

شامل 13 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق زندگانی حضرت یونس (ع)

دانلود تحقیق درمورد اصول اخلاق و رفتار امام علی (ع)

اختصاصی از اس فایل دانلود تحقیق درمورد اصول اخلاق و رفتار امام علی (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درمورد اصول اخلاق و رفتار امام علی (ع)


دانلود تحقیق درمورد اصول اخلاق  و رفتار امام علی (ع)

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 6


اصول اخلاق اداری

امانتداری

تلقی امانتدارانه از کار و مسئولیت و انجام دادن امور با رویکرد امانتداری، اصلی اساسی در اخلاق است. اگر انسان کار و مسئولیت را امانت بداند، بی گمان حرمت آن را پاس می دارد و تلاش می کند که به خوبی آن را پیش ببرد و بالنده سازد. امام علی(علیه السّلام) از کارگزاران و کارکنان نظام اداری خود می خواست که کار و مسئولیت را امانت بدانند و در مناسبات و روابط خود امانتداری نمایند، چنانکه خطاب به اشعث بن قیس، استاندار آذربایجان، نوشت:
«ان عملک لیس لک بطعمه، و لاکنه فی عنقک امانه»13 همانا کاری که به عهده توست، طعمه ای برایت نیست، بلکه امانتی است بر گردنت.
بر این مبنا هر کس در هر مرتبه اداری امانتدار مردم است و باید از اموال و امکانات و حقوق و حدود و حیثیت و شرافت آنان پاسداری کند. در منظر امیرمؤمنان علی(علیه السّلام) بزرگترین خیانت، خیانت به امت و تعدی به امانت است.
در آموزشهای امام علی(علیه السّلام) امانت والاترین چیز و امانتداری برترین کار معرفی شده است. از این رو نخستین شرط اتصاف به اخلاق اداری، امانتداری است. در سخنان گرانقدر امیر مؤمنان علی(علیه السّلام) چنین آمده است: «رأس الاسلام الأمانه»14 رأس امانتداری مسلمانی است.( یعنی امین بودن و خیانت نکردن)

خدمتگزاری

فلسفه وجودی نظام اداری، خدمتگزاری به مردم است، و همه کارگزاران و کارکنان در تمام مراتب، خادمان مردمند. این امر به عنوان یک اصل در نظام اداری مطرح است و مادام که چنین احساسی وجود داشته باشد، کارگزاران و کارکنان نظام اداری با مردم رفتار مالکانه و فرمانفرمایانه نخواهند داشت، بلکه جایگاه و موقعیت خود را نعمتی می دانند که وسیله خدمت به مردم است. امام علی(علیه السّلام) در حکمتی خطاب به جابرابن عبدالله انصاری چنین فرموده است:
«یا جابر، من کثرت نعم الله علیه کثرت حوائج الناس الیه، فمن قام لله فیها بما یجب عرضها للدوام و البقاء، و لم یقم فیها بما یجب عرضها للزوال والفناء.»15 «ای جابر! آن که نعمت خدا بر او بسیار بود، نیاز مردم به او بسیار باشد. پس هر که در آن نعمت ها برای خدا کار کند، خدا نعمت ها را برای وی پایدار کند. و آن که آن را چنان که واجب است به مصرف نرساند نعمت او را ببرد و نیست گرداند.
هرچه در انجام دادن امور، روحیه خدمتگزاری کامل تر باشد، ارزش کار و کارگزار بیشتر است و امیرمؤمنان(علیه السّلام) سفارش می کند که باید در این جهت حرکت کرد. آن حضرت فرموده است.
«لایستقم قضاء الحوائج الا بثلاث: باستصغارها لتعظم، و باستکتامها لتظهر، و بتعجیلها لتهنو.»16 روا ساختن حاجت جز با سه چیز راست نیاید. خرد شمردن آن تا بزرگ نماید، پوشیدن آن تا آشکار گردد. و شتاب کردن در آن تا گوارا شود.

مسئولیت پذیری

مسئولیت پذیری در اخلاق اداری، اصلی مبنایی است به گونه ای که هر نوع بی مسئولیتی به مفهوم بیرون شدن از مسیر درست و گام نهادن در کجی ها و ناراستی هاست. به بیان امیرمومنان علی(علیه السّلام): «و ان من ابغض الرجال الی الله تعالی لعبدا و کله الله الی نفسه، جائرا عن قصد السبیل، سائرا بغیر دلیل. ان دعی الی حرث الدنیا عمل، وان دعی الی حرث الآخره کسل! کأن ما عمل له واجب علیه، و کان ما ونی فیه ساقط عنه!»17 دشمن ترین مردم در نزد خدا، بنده ای است که خدا او را به خود واگذارد، و او پای از راه درست بیرون نهد و بی راهنما گام بردارد، اگر به کار دنیایی اش خوانند، به کار پردازد، و اگر به کار آخرتی اش خوانند، سستی و کاهلی نماید، گویی آنچه برای آن کار کند بر او بایسته است، و آنچه در آن سستی و کاهلی ورزد، از او ناخواسته.
کمال آدمی، به کمال مسئولیت پذیری اوست. هر چه کسی در مسئولیت پذیری سستی ورزد، تباهی در کارش بیشتر خواهد بود، و هر چه کسی مسئولیت پذیری بیشتری داشته باشد، به کمال بیشتری از نظر اخلاق فردی و اخلاق اداری دست می یابد. امام علی(علیه السّلام) حیطه مسئولیت پذیری را بسیار گسترده تعیین نموده و از کارگزاران و کارکنان خود خواسته است که نسبت به کلیه کارها و اقدامات، و نیز روابط و مناسبات خود مسئولیت پذیر باشند.
«اتقوا الله فی عباده و بلاده، فانکم مسؤولون حتی عن البقاع والبهائم.»18 از خدا بترسید در حق بندگانش و شهرهایش، زیرا شما مسئولید حتی در برابر سرزمین ها و چارپایان.
اصل مسئولیت پذیری می آموزد که هر کس در هر مرتبه ای که باشد، نسبت به تمام امور و کارهای خود مسئول و پاسخگوست. هیچ کارگزاری نمی تواند هرگونه که خواست با مردم رفتار نماید و خود را نیز پاسخگو نداند. بر این مبنا کسی حق کمترین اهانت و بی احترامی به مردم را ندارد. که افراد حتی نسبت به نوع نگاه و بیان و رفتار خود مسئولند. امام علی(علیه السّلام) یادآور شده است: «لاتقل ما لایعلم، بل لاتقل کل ما تعلم، فان الله سبحانه قد فرض علی جوارک کلها فرائض یحتج بها علیک یوم القیامه.»19 چیزی را که نمی دانی نگو، حتی بسیاری از چیزهایی را که می دانی، بر زبان نیاور، زیرا خدا بر اعضای تو احکامی واجب کرده است که در روز رستاخیز بدان اعضا بر تو حجت خواهد آورد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد اصول اخلاق و رفتار امام علی (ع)

دانلود مقاله کامل درباره حمزه بن عبدالمطلب (ع)

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله کامل درباره حمزه بن عبدالمطلب (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره حمزه بن عبدالمطلب (ع)


دانلود مقاله کامل درباره حمزه بن عبدالمطلب (ع)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 22
فهرست و توضیحات:

فصل اول: حمزه (ع) و کِتمان ایمان

مؤمنینی که ایمانشان را کِتمان می کردند

فصل دوم: حمزه(ع) قبل از بعثت

در مراسم خواستگاری محمد (ص) از خدیجه (ع)

بشارت به ولادت علی(ع)

فصل سوم: حمزه (ع) از آغاز بعثت تا غزوة بدر

اسلام آوردن حمزه (ع)

پیش از هجرت؛ در مکه

پیش از هجرت؛ در مدینه

حدیثِ «سدِّ ابواب»

اهلیّتِ عبودیّت

فصل چهارم: حمزه(ع) و غزوة بَدر

روایت تاریخ

حقیقت از یاد رفته (بَیْعَهُ الرّضا)

دینِ کامل و نعمتِ تمام

معرفت علی(ع) به نورانیّت

نکته ای دربارة حدیث «بیعه الرّضا»

فصل پنجم: حمزه(ع) و غزوة اُحُد

روایت تاریخ

شهادت حمزه (ع)

آن که گفت آری

حدیثِ «عَرضِ دین»

اظهار نظر یک عالِم شیعی

فصل ششم: حمزه (ع) به روایت قرآن

همسویی قرآن و احادیث معصومین (ع)

1-سورة نساء، آیه 69: (وَ مَن یُطِعِ اللهَ و الرَّسُولَ…»

2-سورة توبه، آیه 19:(اَجَعَلْتُمْ سَقایَهَ الْحاجِّ)

3-سورة حجّ، آیه 24:«وَ هُدُو اِلَی الطَّیَّبِ مِنَ الْقَوْلِ)

4-سورة حجّ، آیه40:«اَلَّذِینَ اُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ)

5-سورة احزاب، آیه23:«مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ)

فصل هفتم:حمزه به روایت پیامبر و ائمة معصومین (ع)

فراتر از اندیشه

حمزه در احادیث پیامبر (ع)

حمزه (ع) در احادیث ائمة معصومین (ع)

فصل هشتم: نام و یاد حمزه (ع) در احتجابات، مناشدات و نامه ها

اقرار به حقّ

احتجابات

مناشدات

نامه ها

فصل نهم: نشان های سربلندی

حمزه و معجزة موسی (ع)

حمزه (ع) سوار بر ناقة عَضباء در صحرای محشر

حمزه (ع) بردارندة پرچم «الله اکبر» در قیامت

گواهی بر رسالت نوح (ع)

شفاعت حمزه (ع) از دوستانش در قیامت

فصل دهم: زیارت حضرت حمزه (ع)

گریزی بر حکمت زیارت

در اهمیت زیارت حمزه (ع)

زیارتنامة حضرت حمزه (ع)

کتابنامه


حمزه (ع) به روایت تاریخ

حمزه عموی پیامبر(ع) و فرزند عبدالمطّلب؛ مردی جنگجو، نیرومند و پر صلابت بود. بیشتر روزها را به شکار می پرداخت و غالباً پس از بازگشت ابتدا کعبه را طواف کرده و سپس به خانه اش می رفت.

یک روز پس از بازگشت از شکار، به او می گویند که ابوجهل، پیامبر را بسیار آزرده است. حمزه ای از این کار خشمگین شده و در پیِ ابوجهل بر می آید، تا این که او را در مکانی یافته و با کمانش چنان بر سر او می کوید که فرقش شکافته می شود.

آن گاه با بیان عباراتی که حکایت از اسلام آوردنش می کند، و این که«از امروز بر دین محمدم»، مسلمان می شود. شبانگاهان نیز نزد رسول خدا(ص) حاضر شده و اسلامش را اظهار می دارد و آن حضرت، او را دهای خیر نموده و پایداری در راه اسلام را برایش آرزو می کند.

سپس در جنگ بدر شرکت کرده و در جنگ اُحُد به شهادت می رسد و در دامنة کوه اُحُد به خاک سپرده می شود.

این کوتاه سخن، همة دانسته های یک فرد کم اطلاع از تاریخ صدر اسلام، دربارة حضرت حمزه (ع) است. نیز ممکن است این را هم بداند که او به دست شخصی به نام وحشی و به دستور هند (مادر معاویه) به شهادت می رسد تا آن جا که هند، جگر حمزه را به دندان کشیده و بدین سبب به هند جگرخوار(آکله الاکباد) معروف می گردد.

حضرت حمزه، یک دختر و دو پسر- از دو همسر- داشته که پسرانش یَعلی و عمَاره نام داشتند و بدین سبب، کُنیه اش ابویعلی و ابو عمّاره بوده است.

در سال دوم هجری که غزوة بدر روی می دهد، در کنار علی(ع) شجاعانه با دشمن می جنگد و گوشه ای از فداکاری و جانفشانی اش را در راه خدا و رسول خدا (ع) به نمایش می گذارد. و سرانجام در غزوة اُحُد (سوم هـ.ق .) که اوج قدرتمندی و توانمندی اش در رکاب پیامبر اسلام، به درجة شهادت رسیده و به سیدالشّهداء ملقب می گردد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره حمزه بن عبدالمطلب (ع)