مقاله اصطلاح مدیریت

اختصاصی از اس فایل مقاله اصطلاح مدیریت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:36

فهرست و توضیحات:

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت مسئله

اهداف تحقیق

پیشینه طرح پژوهش

نظامهای فرعی جامعه:

نظام مبادله

نظام فرهنگی:

نظام شخصیتی:

نظام شخصیتی نه تنها بوسیله نظام فرهنگی بلکه از سوی نظام اجتماعی نیز نظارت می‌شود. پارسونز شخصیت را نظام سازمان یافته‌ای از جهت‌گیری و انگیزش کنش کنشگر فردی، می‌انگارد. عنصر سازنده بنیادی شخصیت، تمایل نیازی است. پارسونز وشیلز تمایلات نیازی را از کششها متمایز کردند. به نظر آنها کششها همان گرایشهای فطری و «انرژی جسمانی که کنش را امکان‌پذیر می‌سازد» می‌باشند اما تمایلات نیازی به عنوان «گرایشهایی که فطری نیستند و طی فراگرد کنش به دست می‌آیند» تعریف شده‌اند.

پارسونز میان سه گونه تمایالات نیازی بنیادی تمایز قایل می‌شود. نخستین گونه، کنشگران را وا می‌دارند تا در روابط اجتماعیشان به دنبال عشق، تأیید و نظایر آن بروند. دومین گونه ، ارزشهای ملکه ذهن شده‌ای را دربرمی‌گیرد که کنشگران را به رعایت معیارهای گوناگون فرهنگی وامی‌دارند. سرانجام اینکه چشمداشتهای نقشی کنشگران را به دادن و ستاندن پاسخهای متناسب سوق می‌دهند. این برداشت از شخصیت تصویر منفعلی را از کنشگران به دست می‌دهد چون چنین برمی‌آید که کنشگران از طریق کششهای تحت سلطة فرهنگ و یا تحت تأثیر ترکیبی از کششها و فرهنگ به کنش وادار می‌شوند.

کارافرینی اصطلاح مدیریت

اختصاصی از اس فایل کارافرینی اصطلاح مدیریت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:36

فهرست و توضیحات:

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت مسئله

اهداف تحقیق

پیشینه طرح پژوهش

نظامهای فرعی جامعه:

نظام مبادله

نظام فرهنگی:

نظام شخصیتی:

نظام شخصیتی نه تنها بوسیله نظام فرهنگی بلکه از سوی نظام اجتماعی نیز نظارت می‌شود. پارسونز شخصیت را نظام سازمان یافته‌ای از جهت‌گیری و انگیزش کنش کنشگر فردی، می‌انگارد. عنصر سازنده بنیادی شخصیت، تمایل نیازی است. پارسونز وشیلز تمایلات نیازی را از کششها متمایز کردند. به نظر آنها کششها همان گرایشهای فطری و «انرژی جسمانی که کنش را امکان‌پذیر می‌سازد» می‌باشند اما تمایلات نیازی به عنوان «گرایشهایی که فطری نیستند و طی فراگرد کنش به دست می‌آیند» تعریف شده‌اند.

پارسونز میان سه گونه تمایالات نیازی بنیادی تمایز قایل می‌شود. نخستین گونه، کنشگران را وا می‌دارند تا در روابط اجتماعیشان به دنبال عشق، تأیید و نظایر آن بروند. دومین گونه ، ارزشهای ملکه ذهن شده‌ای را دربرمی‌گیرد که کنشگران را به رعایت معیارهای گوناگون فرهنگی وامی‌دارند. سرانجام اینکه چشمداشتهای نقشی کنشگران را به دادن و ستاندن پاسخهای متناسب سوق می‌دهند. این برداشت از شخصیت تصویر منفعلی را از کنشگران به دست می‌دهد چون چنین برمی‌آید که کنشگران از طریق کششهای تحت سلطة فرهنگ و یا تحت تأثیر ترکیبی از کششها و فرهنگ به کنش وادار می‌شوند.