اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره تاریخ اداری قبل از اسلام ایران

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله کامل درباره تاریخ اداری قبل از اسلام ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره تاریخ اداری قبل از اسلام ایران


دانلود مقاله کامل درباره تاریخ اداری قبل از اسلام ایران

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :79

 

بخشی از متن مقاله

تاریخ اداری قبل از اسلام ایران

در بررسی سازمان های اداری پیش ازاسلام ایران، توجه به دو نکته ی زیرین لازم به نظر می رسد :

  • آگاهی های ما از گذشته های تاریخی دور ایران بسیار اندک بوده  و مبتنی است بر بررسی - های دو قرن نزدیک دانشمندان اروپایی و شرق شناسانی مانند « سیلوستر دوساسی » پایه گذار مطالعه های شرق شناسی فرانسه (1793) و برنوف ، کاشف مبانی علمی ( 1830 ) .
  • در ایران باستان مانند دیگر کشورهای جهان ، مردم زندگی ابتدائی داشته و پای بند اصول اخلاقی جامعه بوده و در نتیجه سازمان های اداری ساده و رئیسان قبیله ها ، مرجع داوری  و حل اختلاف  بوده اند که در این صورت ،  مهمترین کار دولت جمع -   آ وری مالیات ها به ساده ترین شکل خود بوده است .

1-1- دوره هخامنشیان

   بررسی تاریخ  تحول اداری ایران را با ورود آریان ها به فلات ایران شروع  می کنیم  و از مطالعه ی زندگی و سرگذشت بومیان این سرزمین صرف نظر می نمائیم .

   آریان ها  یا آریائی ها که شاخه ای ازمردمان هند و اروپائی بودند  و درآسیای میانه زندگی می کردند ، در حدود دو هزار سال پیش از میلاد مسیح ، از گروه اصلی خود ، جدا شده و به سوی سرزمین ایران حرکت کردند و در این جا زندگی نوینی را آغاز نمودند .

   سازمان اجتماعی آریان ها ، از روحانیون  جنگ آوران  و برزگران ترکیب یافته و اداره ی خانوارها ، بر قدرت پدر یا بزرگتر خانواده مبتنی بود . سلسله مراتب سازمان اجتماعی بدین ترتیب بود که از چند خانواده ، تیره ، از تعدادی تیره یا عشیره قبیله و از چند قبیله یک قوم به وجود می آمد ، که در یک ایالت زندگی  می کردند . رئیس هر ایالت  شاه  و پادشاه ایران ، شاهنشاه خوانده می شد .

   برابر نوشته های تاریخی ، در گذشته های  دور ، مذهب  و زبان آریان ها با هندی ها  یکی بود . تا این  که آن ها  مذهب خود را جدا کرده  و به وجود خیر و شّر اعتقاد پیدا کردند ، بدین ترتیب که خوبی هائی مانند : روشنائی ، باران و غیره را به خیر و بدی هائی مانند : تاریکی ، خشک سالی ، ناخوشی  و مرگ را به شرّ نسبت می دادند . با گذشت زمان مذهب آن ها کامل تر شد و باور کردند  که خداوند خوبی ها « اهورامزدا »  و خدای « اهریمن » است .

     در آن زمان زردشت پیامبر آن ها و اوستا کتاب مقدس او بود که گفته اند بیست و یک کتاب بوده و به خط طلا بر دوازده هزار پوست گاو نوشته شده بود که پس از پایان کار سلسله ی هخامنشی ، آن کتاب ها از میان رفته و قسمتی کوچکی از آن ها باقی مانده است .

   در این دوران شاه مرکز قدرت ها بود ، امتیاز را او می داد ، قانون ها از او ناشی می شد ، فرمانده کل قوا بوده و رئیس کل تشکیلات کشوری به حساب می آمد ، رئیس مذهب نیز بود ، زیرا پادشاه هخامنشی خود را نماینده اهورامزدا ( خداوند ) در روی زمین می دانست . چنان که داریوش در سنگ نبشه ی نقش رستم می گوید : « چون اهورامزدا دید کار زمین مختل است آن را به من سپرد و من آن را به ترتیب صحیح در آوردم » .

   گسترش و بزرگی امپراطوری هخامنشیان ( 550 تا 230 قبل از میلاد ) . مشکل ادرای و سازمانی تازه ای در زمینه ی برقراری ارتباط ، میان واحد های مختلف مملکتی به وجود آورد و کنترل سازمان های دولتی را که از مدیترانه به پنجاب و از نیل به ترکستان گسترده شده بود دشوار ساخت .

   برای رفع این مشکل ، شبکه ی راهها به وجود آمد که پایتخت را به دورترین نقطه های مرزی مربوط می ساخت و در رشد بازرگانی داخلی و خارجی ایران ، تاثیر به سزایی داشت . اقتصاد پولی در ایران آغاز شد و نوعی تمرکز سیاسی و عدم تمرکز اداری ایجاد گردید ، بدین ترتیب که سیاست های مربوط به تمامی کشور در پایتخت گرفته می شد ، در حالی که تصمیم -های محلی به حکومت های محلی و ساتراپ ها سپرده شده بود .

   پارسی ها ، بالا بردن سطح  فرهنگ  و تمدن سرزمین های  تصرف شده را وظیفه خود می – دانستند و با مردمان آن ها به مهربانی رفتار می کردند و در ارائه ی خدمات عمومی مانند ایجاد راهها و شبکه های آبیاری  پیش قدم بودند ، چنان که  داریوش  در تکمیل کانال  نیل کوشش کرد          

( 521 – 458 ق.م ) تا کشتی های بتوانند از مصر به ایران و هند ، رفت و آمد نمایند .

   قابل ذکر است که بر روی استوانه ای از گل که در حدود 65 سال پیش در بین النهرین پیدا شده ، به خط بابلی و به فرمان کورش کبیر اولین منشور آزادی ملت ها نوشته شده است ، این فرمان در سال 550 ق.م صادر گردیده و به موجب آن یهودیان پس از70 سال اسیری به وطن خود بازگشتند که این رویداد در تورات نیز آمده است .

   با توجه به آن چه که  در بالا آمد و نوشته های  گزنفون در کتاب  تربیت کورش ، می توان برداشت کرد که پارسی ها به آموزش کارمندان ، پیش از ورود به سازمان و هم چنین آموزش

 ضمن خدمت توجه داشته و شالوده ترفیع بر شایستگی و لیاقت کارکنان استوار بوده است .

   در نهایت  به نظر برخی از دانشمندان مدیریت ، ایرانیان باستان ، در مدیریت و اداره ی سازمان های بزرگ ، چنان استعداد و توانائی از خود نشان دادند که مقدونی ها ، عرب ها و مغول ها ، پس از پیروزی ناگزیر شدند که شغل های مهم و حساس مملکتی را به آنان بسپارند .

2-1- نظام اداری در زمان اشکانیان

   حکومت هخامنشیان با کشته شدن داریوش در سال 330 ق.م پایان رسید و ایران به دست سلوکی ها افتاد ، در این  دوره قانون های یونانی  جانشین قانون های  پیشین  شد و داوری  به - وسیله ی  قاضی های یونانی انجام می گرفت . آنان در حدود یک قرن حکومت کردند ، تا این که در سال 250 پیش از میلاد ، با به قدرت رسیدن اشکانیان بر تسلط سلوکی ها خاتمه داده شد .

ترکیب حکومتی اشکانیان به گونه ای بود که کشورهای تابعه به دوشکل زیر اداره می شدند :

  • مملکت هائی که از طرف حکومت مرکزی برای آن ها پادشاه تعیین می شد .
  • کشورهائی که خود دارای پادشاه بوده و با حفظ استقلال داخلی تابع مرکز بودند .

   اشکانیان با حفظ  شکل  ملوک الطوایفی آریان ها در حدود پنج قرن بر ایران حکومت کردند . 

در حالی که در زمان هخامنشیان این سنت محدود شده و قدرت مرکزی که شاه در بالای آن بود بر تمامی مملکت جاری بود و شاید یکی از نقطه های ضعف حکومت هخامنشی تمرکز سیاسی بود که با روحیه ی عشیره ای آن زمان هماهنگ نبود ولی اشکانیان با حفظ آداب و رسوم قومی خود و قدرت مرکزی محدود ، تصمیم های مهم را با نظر دو مجلس خانوادگی و سنا ( شیوخ ) می گرفتند . مثلاً هنگام انتخاب پادشاه  جدید این  دو مجلس با هم می نشستند  و شاه را انتخاب می کردند که در این حالت جمع دو مجلس را مهستان یا مغستان می نامیدند .

   با وجود آن که در مورد نظام اداری این دوره آگاهی های کافی در دست نیست ، اما می توان با مراجعه به تاریخ به این نتیجه رسید که  تشکیلات اداری آنان  شبیه هخامنشیان و عبارت بود از :  دفتر خانه ای سلطنتی ، ضراب خانه ، چاپار خانه ، مالیه و غیره و تنها سازمان جدید در این دوران ایجاد گمرک است که  با توجه به گسترش رابطه های  تجاری  میان ایران  و روم کالاهای  وارده و یا صادره در دفتر های ویژه ای در مرزها ثبت می شد .

 

3-1- سازمان های اداری در دوره ی ساسانیان

   دوران حکومت طولانی اشکانیان در میانه ی نیمه ی اول قرن سوم میلادی با پیروزی اردشیر بابکان بر اردوان به پایان رسید و دوره ی نوینی از تاریخ ایران زمین آغاز گردید .

   پادشاهان ساسانی به ویژه اردشیر ، برای اتحاد ملی ، اصول مرکزیت هخامنشی را با مذهب توام نمودند ، سازمان اداری وسیع تر شد ، بر تعداد و اهمیت کارکنان اداری افزوده گردید و آن ها نیز در زمره ی طبقه های اصلی اجتماع در آمدند ، در آن زمان طبقه بندی موجود در جامعه عبارت بودند از روحانیون ، دبیران ، جنگ آوران و توده ی ملت ، هر یک از این طبقه ها به چند دسته از جمله منشیان ، محاسبان ، نویسندگان حکم ها ، قراردادها ،  و اجاره نامه ها ، پزشکان  و منجمان تقسیم می شدند ، هر طبقه رئیس کارکنان دولت را دبیربد ( دبیران مهشت ) و هم چنین رئیس روحانیون را موبدان موبد می نامیدند .

   شغل ها در آن جامعه موروثی بود و لذا تغییر طبقه شغلی امکان نداشت که به نظر برخی از دانشمندان علوم اجتماعی دلیل از میان رفتن جامعه های بسته زیادی در طول تاریخ بوده است .

   تشکیلات مرکزی  و امور کشوری  زیر نظر وزیر  بزرگ ( هزاربد ) اداره می شد و او در نبود پادشاه نایب السطنه هم به حساب می آمد و مذاکره های سیاسی و گاهی فرماندهی کل قوا نیز از وظیفه های او بود .

   پرداخت مالیات در این دوره بیشتر بر دوش  کشاورزان  بوده و رئیس کشاورزان به نام واستریوشان سالار ، مسئول جمع آوری مالیات از آنان بود . مهم ترین منبع های درآمد دولت علاوه بر مالیات کشاورزان ، باج شخصی ، هدیه های اجباری ، درآمد معدن ها و خالصه های سلطنتی ، غنیمت های جنگی و عوارض گمرکی بود و از طرفی هزینه های پرداختی دولت را هزینه های سپاه ، حقوق کارکنان دولت ، خرج های دربار و امور عام المنفعه و راه سازی تشکیل می داد و گاهی به طور مستقیم میان تهی دستان پول تقسیم می شد .

   در این دوره تعلیمات زرد شت  مبنای  قانون های بود ،  به  ویژه  قانون  مدنی که بر اساس دستورهای  زند و اوستا  تنظیم شده  بود ، در نهایت این حکم ها به همراه دستورهای مذهبی  و نظارت  موبدان مجموعه ی نظام های اداری این عهد را تشکیل می داد .

   وحدت جکومت  در عصر ساسانیان  و توسعه ی  وظیفه های دولت  قدرتمند مرکزی  موجب پیدایش یک نوع  تمرکز اداری قوی شده و اداره ی امور عمومی بر عهده ی چند اداره به نام دیوان سپرده  شده  بود که عبارت بودند از :

-  دیوان ارتش

-  دیوان راهها

-  دیوان مسکوکات

-  دیوان نامه ها

-  دیوان دادرسی

-  دیوان امتیازات دولتی

-  دیوان اوزان و مقادیر

2- سازمان های اداری بعد ار اسلام

پیش از بررسی  نظام های اداری  سلسله های  بعد از اسلام  در ایران ، نگاهی هر چند کوتاه  و گذرا به مبانی مدیریت در مکتب اسلام به ویژه به فضای بیکران نهج البلاغه لازم به نظر می رسد .

1-2- مدیریت در اسلام

دین مبین اسلام با واقع بینی و ژرف نگری  زیادی  به مسئله ی رهبری  و مدیریت  جامعه  و سازمان های عمومی توجه کرده است که می توان  بسیاری از شیوه های رهبری و مدیریت را از لابلای بحث هائی که در رابطه با ویژگی های زمام داران و نوانائی های رهبری انجام شده برداشت کرد ، یکی از نوشته های معتبر اسلامی برای درک نظریه ها ، اصل ها و شیوه های اداره ی امور عمومی ، پیمان نامه ی پرآوازه ای است که حضرت علی (ع) برای مالک اشتر نخعی به رشته ی تحریر در آورده است . در این سند بیار مهم و بی همتای اسلامی ، تاریخی ، نکته های  بی شماری دیده می شود که هر کس به فرا خور درک و فهم خود می تواند از آن خوشه بردارد که در این رابطه ویژگی های رهبری عبارت اند از :

  • تقوی الهی
  • پیروی آن چه در کتاب خدا آمده
  • کردار شایسته
  • مهربانی با مردم
  • دوری از کبر و غرور

و خطاب به مالک می فرماید :

-   هرگزاز گذشته پشیمان  مشو از هیچ  کیفری  شادمان مباش  و هرگز مباد که  با  خود  بگوئی

 که مرا فرمان روائی  داده اند  پس فرمان می دهم  و باید بی درنگ اجرا شود که  این  سیاه -کننده ی دل ، ویران گر دین و عامل نزدیکی به دگرگونی ها و انفجار ها است .

-   می باید برای  تو پسندیده ترین  کار همان  باشد که در حق ، میانه ترین است .  در رابطه با مردم با انصاف باش وگرنه دست به ستم خواهی آلود . هرگز مباد که نیکوکار و بدکار را در کنارت جایگاهی یکسان باشد . هیچ سنّت شایسته ای را مشکن که معیار عمل بزرگان این امت بوده است و همبستگی و کار ملت بر محورش سامان یافته است .

-   وانگهی ، رنج و تلاش هر کس را عادلانه ارج بنه و به دیگری نسبت مده و سپس برای داوری بین مردم ، افرادی را برگزین که در نزد تو برترینانند .

-   در امور کارگزارانت ، ژرف بنگر و برمبنای ارزیابی درست به کارشان بگمار ، نگران چگونگی  کارکرداشان  باش و از یاران راست کردار و وفادار میان شان  بگمار که بازرسی    ناپیدای تو به رعایت امانت و مدارای به مردم ناگزیرشان می کند .

-   جریان خراج را چنان وارسی کن که وضع خراج دهندگان سامان یابد و سزاوار است که پیش از گرد آوری  خراج  به عمران زمین بیندیشی ، زیرا خراج  جزاز راه عمران به دست نمی آید .

-   در کار دبیران خویش بیندیش و سرنوشت جریان کارها را به بهترین شان بسپار و مبادا در گزینش چنین دبیرانی بر تیز هوشی و شناخت شخصی و خوش باوری خویش تکیه کنی که فرصت طلبان جامعه می کوشند ، با  تصنّع  و خوش خدمتی ، خود را در نگاه زمامداران بیارایند ، در حالی که در پس نقاب تزویر ، نشانی از امانت و دلسوزی ندارند .  بر تارک هر شاخه ی کارهایت ، چنان سرپرستی بگمار که بزرگی کار بر او چیرگی نیابد .

-   و اما پس از این همه ، مبادا که دور از چشم مردم ، دیری در سراپرده ی سیاست بمانی که غیبت زمامداران از ملت ، منشاء کم آگاهی از جریان های کشور باشد و دوری از مردم پیوندشان را با آن چه پس پرده است می گسلد . 

-   حق را در هر کجا و در مورد هرکسی که بایسته بود ، دور یا نزدیک ، اجرا کن . زنهار که در جریان ها ، پیش از فراهم شدن اسباب لازم ، شتاب ورزی یا به هنگام امکان عملی فرصت را از دست دهی ، یا به درگاه  ناشناختن راه ، سرسختی پیش گیری ، یا به هنگام روشنیش کاهلی کنی ، پس هر کاری را در جای بایسته ی خود انجام ده و برای هر عملی در موقعیت فراخورش اقدام کن .

-   در آن چه مردم حقی برابر دارند ، خود کامگی مکن و از پوشاندن آن چه که برای مردم آشکار است بپرهیز که سرانجام حق مردم را از تو بازستانند و به زودی پرده ها بالا می رود و به سود ستم دیدگان  محکوم  خواهی شد .

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره تاریخ اداری قبل از اسلام ایران

پاورپوینت درباره تاریخ پلورالیسم

اختصاصی از اس فایل پاورپوینت درباره تاریخ پلورالیسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت درباره تاریخ پلورالیسم


پاورپوینت درباره تاریخ پلورالیسم

فرمت فایل :power point( قابل ویرایش) تعداد اسلاید: 29 اسلاید

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تاریخ پلورالیسم با "عقل سلیم" آغاز میشود. پس از هزاران سال تسلط افکار مذهبی و فلسفی برذهن بشر، عقل سلیم مردم عادی بدون تعصب و پیشداوری های  مذهبی و فلسفی،  کثرت گرا ست، یعنی شناخت بی غرضانه طبیعت و جامعه،  دنیا را انبوهی از گوناگونی و بی مانندی پدیده های منحصر به فرد میبیند.  فعالیت فکری در این شناخت اولیه متوقف نمیشود،  و برای فراهم آوردن نیاز های اولیه،  در برابر خطرات احتمالی،  به جستجو می پردازد. اجتناب از اتفاقات نامطلوب نیاز به توان پیش بینی مسیر آینده پروسه های مختلف دارد. این توان از طریق تشخیص نظم و قاعده در گوناگونی های وقایع جهان حاصل میشود. شکل بدوی این فعالیت دماغی در رفتار حیوانات متفکر بشکل "غریزه" حک شده است،  که از طریق ژنتیک منتقل میشود.   به همین سان اولین کوشش ها برای آفرینش دانش، از طریق صرفنظر کردن از جزئیات،  و چشم پوشی از بی قاعده گی ها،  برای دستیابی به قاعده و نظم انجام شد. هراکلید این تلاش ذهنی را جستجو برای "آنچه در همه چیز مشترک است" نامیده است.

 

—در فلسفه،  مونیسم بر پلورالیسم تقدم داشته است، چرا که جستجو برای قاعده ها و اشتراک ها منتج به اصول جهانشمول نظیر شبه ماده انتزاعی پلنومplenum  طرح شده  توسط پارمینیدوس Parmenides،  و یا تضاد طرح شده توسط هراکلید انجامید .  در مذاهب، اولین خدایان پلورالیستی بودند،  جرا که بیشتر به عقل سلیم مردم عادی نزدیک بودند،  و نه به انتزاع فلسفی، و هزاران سال طول کشید تا پلی تئیزم (چند خدائی) جای خود را به مونوتئیسم (یکتاپرستی) داد، که در واقع جمع بست نقاط ا شتراک خدایان مختلف در یک خدای انتزاعی بود.  پیشرفت تمدن و علوم، مقارن بود با توسعه اندیشه بشر از پلورالیسم عقل سلیم به مونیسم، و به استثنأ انفصال های مختصر کوتاه مدت، در تاریخ گذشته بشریت، مونیسم غالب بوده است و نه پلورالیسم.
—
 

دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت درباره تاریخ پلورالیسم

دانلود مقاله کامل درباره تاریخ عربستان

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله کامل درباره تاریخ عربستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره تاریخ عربستان


دانلود مقاله کامل درباره تاریخ عربستان

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :60

 

بخشی از متن مقاله

تاریخ عربستان

عربستان یا شبة جزیرة عربستان سرزمینی است در منتهی الیه جنوب غربی آسیا به شکل مربع مستطیل با ضلعهای نامتساوی که بین 12 و 22 درجة عرض شمالی و 35 و 60 درجة طول شرقی میان افریقا و قسمت بزرگی از آسیا قرار گرفته است. مساحت این سرزمین به دو میلیون و ششصدهزار کیلومتر مربع می رسد. [1] عربستان از شمال به کشورهای اردن و عراق، از شرق به خلیج فارس و دریای عمان و دریای عرب، از جنوب به خلیج عدن و از سوی مغرب به دریای سرخ محدود است. چنانکه می‌بینیم سرزمین عربستان از سه جانب به دریا پیوسته و این سه جانب را پنج دریا[2] فرا گرفته است، و تنها از سمت شمال است که به خشکی منتهی می‌شود. یا این همه درون این سرزمین از آب که مایه زندگانی هر جانداری است[3] بهرة چندانی ندارد. در سراسر این منطقه گسترده رودخانه‌ای که وسیلة حمل و نقل بشد، یافت نمی‌شود. تنها رودی که در آن جریان دارد در وادی حجر در یمن است)، که درازای آن از یکصد کیلومتر بیشتر نیست.

رشته کوههای بلندی که از شبه جزیره سینا آغاز و در امتداد دریای سرخ تا خلیج فارس کشیده می‌شود، همچون دیواری بلند آنرا فرا گرفته است. در خلال این کوهها دره‌های کوچک و بزرگی وجود دارد که عرب آن را وادی می‌گوید. مهمترین این وادیها، سرحان، رومه، دواسر، و حضرموت است. روزگاران پیش از اسلام بعض این وادیها مانند (سرحان) راه تجارتی بوده است. سراسر ساحل  دریاهای اطراف آن- جز در چند منطقه- پر از اسفنجها و مانعهای طبیعی است که کشتی نمی‌تواند در آن پهلو بگیرد، اگر از کوههایی که همچون باروی استوار گردد عربستان را فرا گرفته است، بگذرید و بدرون سرزمین برسید به مانعهای دیگری بر خواهد خورد، چنانکه در شمال آن بادیه الشام است که از حدود فلسطین تا جنوب غربی عراق کشیده است، و در جنوب آن بیابان، بیابان وسیع دیگری است بنام نفوذ که هفتاد هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و از شن نرم پوشیده است. وزش باد توده‌های شن را از این سو به آن سو می‌برد و ایجاد راه را- در دنیای قدیم- ناممکن می‌ساخت. از جنوب به سمت شرق این شبه جزیره بیابان دیگری است به نام الربع الخالی که تا امروز همچنان خلی است. وسعت این بیابان به پانصد هزار کیلومتر مربع می‌رسد و میتوان گفت پهناورترین بیابانهای خشک و خالی جهانست. بین الربع الخالی[4] و نفوذ بیابان دیگری است به نام دهناء که آنهم از ریگ روان پوشیده است و به خاطر همین مانعهای طبیعی هزاران سال شبه جزیره عربستان در خاموشی و گمنامی بسر می‌برد. بدون تردید اگر دین اسلام در این سرزمین پدید نمی‌آمد، و از آنجا به دیگر سرزمینهای جهان نمی رفت عربستان همچنان در آنزوا بسر می برد، و یا اینکه توجه چندانی بدان نمی شد. با اینهمه نباید پنداشت که پیش از اسلام در این منطقه از آبادانی و تمدن نشانی نبوده است. چنانکه خواهیم نوشت قسمت مستعد آن (جنوب) آبادان بود و دولتهایی در آنجا تأسیس شده است. همچنین در دیگر قسمتها نیز تمدنهایی (هر چند به صورت ناقص) وجود داشته است.

ساکنان این سرزمین را عرب می‌نامند. در اینکه معنی عرب چیست و از چه زمان آن مردم را بدین نام نامیده‌اند و این مردم از کجا بدین سرزمین آمده‌اند هنوز میان نژادشناسان اختلاف است. بعض داستانهای پیش از اسلام که پس از اسلام گرد آمده و به نام تاریخ معروف شده است، گوید چون نام نیای آن مردم یعرب بن قحطان بوده است، فرزندان او عرب نام گرفته‌اند. این ندیم بغدادی دانشمند سدة‌ چهارم هجری که اثر پر ارزش او به نام الفهرست در دست است، از نوشتة ابن ابی سعد، آرد:

چون ابراهیم (ع) به فرزندان اسماعیل که با دائیهای خود جرهم بودند نگریست، از اسماعیل پرسید:

  • اینان چه کسانی هستند؟
  • فرزندان من و دائیهای آنان از جرهم.

ابراهیم (ع) به زبانی که بدان سخن می گفت- سریانی قدیم- گفت (اعرب له) آنان را با هم بیامیز[5]. در کتیبه‌هایی که از پادشاه آشوری شلمنصر سوم (895-824 ق.م) باقی مانده و شرح نبردهای این پادشاه در بادیه الشام است کلمة‌ عرب دیده می‌شود.[6] بعض اسلام شناسان معاصر غربی اشتقاق این کلمه را از واژه‌ای گرفته‌اند که معنی حرکت و عبور می دهد.[7] چون پاره‌ای از این وجه اشتقاقها بر اساس حدس و یا ناشی از تعصب است و بعضی نیز هنوز مورد قبول محققان قرار نگرفته، از نوشتن آن صرف نظر می‌شود. آنچه مسلم است اینکه واژة عرب در قرآن کریم به همة‌ مردمی که در شبه جزیرة عربستان بسر می  برده‌اند گفته شده. گویند واژه عرب مخصوص شهرنشین است و بیابان نشینان اعراب نام دارند یکی عرب عربی و یکی اعراب اعرابی است.

قرنها پیش از اسلام مردم ساکن شبه جزیره به دو دسته تقسیم می‌شده اند، عرب عاریه یا عرب خالص، عرب مستعر به یا عرب ناخالص، یا عرب پیوسته. ساکنان منطقة‌جنوبی عربستان برابر نسبت نامه‌ای که درست کرده بودند. نژاد خود را به یعرب پسر قحطان می‌رساندند و قطحان را فرزند پنجم نوح می‌شناساندند. حالیکه قبیله‌های ساکن مرکز و قسمت شمالی شبه جزیره خود را از نژاد عدنان می شناساندند که نوادة اسماعیل (ع) است. مورخان قدیم قحطانیان را عرب خالص و عدنانیان را مستعرب، یا عرب پیوسته خوانده اند.[8]

قحطانیان وعدنانیان- چنانکه خواهیم نوشت- از دیر زمان با یکدیگر همچشمی داشتند و هر یک دیگری را خوار شمرده‌است. پس از هجرت پیغمبر (ص) و از برکت مسلمانی بود که عدنانی و قحطانی با یکدیگر برادر شدند، اما متأسفانه این سازش مدتی دراز نیافت. نسبت دانان عرب از گروهی نیز نام برده‌اند که آنان را عرب بائده (از میان رفته) می‌نامند. این گروه قبیله‌های عاد، ثمود، طسم، جدیس، أمیم. جاسم و عبیل‌اند.

تقسیمات جغرافیایی

سرزمین عربستان را گاه بر اساس عوارض جغرافیایی و گاه بر حسب شرایط اقلیمی تقسیم می کنند. بر  اساس تقسیم‌بندی نخستین، آن را پنج قسمت کرده‌اند:

  1. تهامه و آن سرزمینی است پست که از ساحت دریای سرخ از ینبع[9] آغاز می‌شود و تا سرزمین نجران امتداد دارد. و آن را بخاطر گرمای سخت و نوزیدن باد بدین نام نامیده‌اند.
  2. حجاز که در لغت به معنی مانع است. این سرزمین را حجاز نامیده‌اند چون در جهت شمالی یمن و شرق تهامه قرار دارد و این دو قسمت را از هم جدا می‌کند. حجاز از چند وادی ترکیب می‌شود و میان این وادیها سلسله کوههایی است که بلندی آنها از دو هزار متر بیشتر است.
  3. نجد که از جنوب به یمن و از شمال به بادیه السماوه امتداد دارد. و به سبب بلندی زمین آن را نجد نامیده‌اند.
  4. یمن که از نجد تا اقیانوس هند در جنوب و دریای سرخ در غرب گسترده است.
  5. عروض که به معنای مانع است شامل یمامه، عمان و بحرین است و بدان دلیل آن را عروض نامیده‌اند که میان یمن، نجد و عراق واقع شده است.

تقسیم‌ بندی دیگری نیز معمول شده است که اساس آن، شرایط اقلیمی و بودن یا نبودن وضعی مساعد برای زندگی اجتماعی است که بر روی انسانهای این منطقه اثر گذاشته است.

چنانکه گفتیم تنها جایی از این شبه جزیره که از نعمت آب برخوردار است و بارانهای منظم در آن می‌بارد ناحیة جنوبی است، پس می‌توان گفت آنچه زندگی را در این شبه جزیره مشخص می‌سازد وضع جغرافیایی آنست ، و آنچه وضع جغرافیایی را مشخص می‌سازد بودن یا نبودن آب. کمی یا بسیاری آب ، نوع زندگی انسان، جاندار و حتی گیاه را در هر دو منطقة شمالی و جنوب از یکدیگر جدا کرده است. در جنوب به دلیل فراوانی آب و ریزش بارانهای منظم، زمینها زیر کشت، کشاورزی پر رونق و جمعیت متراکم بوده است. جمعیت انبوه و  متراکم نیاز به محل سکونت پایدار دارد و در نتیجه روستاها و شهرها به وجود آمده است. گرد آمدن مردم بسیار در شهر و روستا موجب برخوردهایی می‌شود که انسان برای زندگی و ادامة حیات از آن ناگزیر است. این بر خوردها سبب وضع مقررات و قوانین است- هر چند ابتدایی و ساده باشد- قانون و تأسیس حکومت ملازم یکدیگرند. برای همین است که می‌بینیم در منطقة جنوب شبه جزیره، صدها سال پیش از میلاد مسیح دولتهایی به وجود آمده.

است و تمدنی را در آنجا پی افکنده اند. پیشة مردمان این منطقة کشاورزی، کسب و یا بازرگانی، جاندار آن اسب و رستی آن کندر (ماده خوش بو) بوده که در معبدهای مصر قدیم و اروپا مصرف میشد. می‌بینیم که هر سه نمونه، مظهر لطافت و رفاه نسبی است. در صورتی که داخل جزیره- چنانکه خواهیم گفت- از آب بهرة چندانی ندارد. بدین جهت مردم آن پیوسته در حال گردش از سویی به سوی هستند و طبیعی است که در چنین محیطی منزلگاه پایدار ساخته نشود، چه قرارگاه چنین انسانها به حکم ضرورت، باید سبک و قابل انتقال باشد. برای نقل و انتقال باید از وسیله‌ای پر طاقت استفاده شود و آنجا که منزلگاه پایدار نباشد و مردم به صورت اجتماعی زندگی نکند، از تمدن و حکومت که لازمه آنست، نشانی نیست. و باز طبیعی است در چنین شرایطی جانداران و گیاهان آن نیز متناسب با آن شرایط باشد. و مخصوصاً نبودن آب انسان آن بیابان گردی است که بدولقب گرفته و جاندار آن شتر است. چنانکه شتر می‌تواند تا هفده روز بدون آب زندگی کند. و اگر شترسواری در بیابان بی‌آب بماند، می تواند شترش را بکشد و آب ذخیره شده در شکنبه او را بنوشد. در پیمودن راههای دراز سرعت شتر سه برابر اسب است و می ‌تواند تا یکصد و هفتاد کیلوگرم بار را با خود ببرد. انسان آن سرزمین (بدون) است.[10] بدو می‌تواند حیات خود را با چند خرما و آهسته خرما و یا اندک خوردنی ادامه دهد، برای همین است که گفته‌اند بدو انگل (طفیلی) شتر است و شتر کشتی صحرا. رستنی آن خرماست که در مقابل بی‌آبی سخت مقاوم است. در بیابانهای آن خارهایی درشت می روید که خوراک شتران است.

منطقة جنوبی و دولتهای آن

تاریخ نویسان هنگام بحث از شبه جزیرة عربستان تاریخ قسمت جنوبی را بر شمال و صحرا مقدم می‌دارند. این تقدیم از آن جهت است که این منطقه از هزارة دوم پیش از میلاد تا ظهور اسلام پیوسته دستخوش دگرگونی بوده است و بنابراین، دارای تاریخی همراه با تحول است. در صورتی که قسمتهای خشک و غیر قبل سکونت آن، تاریخی یکنواخت دارد، یا تحول آن با کندی همراه بود است. اگر به نقشة عربستان نگاهی بیفکنید، در منتهی الیه جنوبی این شبه جزیره ، منطقه‌ای مثلث شکل را می‌بینید که ضلع شرقی آن را ساحل دریای عرب و ضلع غربی آن ساحل دریای سرخ تشکیل می‌دهد. هر گاه خطی از جیزان [11]kآن با کندآن (در غرب) به وادی حضرموت (در شرق) رسم کنیم، که ضلع سوم این مثلث باشد، در داخل این محدوده منطقه‌ای قرار خواهد گرفت که در قدیم آن را عربستان خوشبخت یا یمن نامیده‌اند. و امروز دو یمن جنوبی و شمالی را تشکیل می دهد.

چنانکه گفتیم، این قسمت از شبه جزیره از قرنها پیش از میلاد دارای حکومتهایی بوده است اما وقع دقیق آنان هنوز هم به درستی روشن نیست. تا پیش از کاوشهای باستان شناسان منابع اطلاع مورخان نوشته‌های تاریخ نویسان قدیم بود که بیشتر آن جنبة علمی نداشت. در قرن نوزدهم و بیستم میلادی کوششهای دانشمندان و جهانگردان و تتبع مورخان، تاریخ این منطقه را تا حدی روشن و نام دولتهایی را که بر آن حکومت کرده‌اهند مع ین ساخت. مهمترین دولتهایی که در این منطقه تشکیل شده معین و سباست و نیز دو دولت دیگر را قتبان و دولت حضرموت است باید نام برد.

دولت معینیان که پایتخت آن قرنو بود بین سالهای 1200 تا 600 پیش از میلاد وجود داشته . سلطة بازرگانی این دولت گاه چنان وسعت می‌یافته که از خلیج فارس تا کنار دریای مدینرانه را فرا می گرفته است.

دولت قتبان، که پایتخت آن تمنع بود، یکی دیگر از دولتهای جنوب (غربی) شبه جزیزه است و در مجاورت حضرموت بود. قتبان در هزارة اول پیش از میلاد مسیح تأسیس شد (حدود قرن ششم ق.م) و تا دو قرن بعد از میلاد مسیح ادامه داشته است، ولی بعضی محققان می‌گویند این دولت اندکی پیش از میلاد سال 50 ق.م منقرض گردید. با همة کوششهایی که دانشمندان پیرامون روشن ساختن تاریخ پادشاهان این سلسله کرده‌اند هنوز جای بحث در آن باقی است. آنچه معلوم شده است این که دولت قتبان را سبائیان برچیده‌اند. چنانکه  باستان شناسان از روی سنگ نوشته‌ها معلوم کرده‌اند که پادشان قتبان و همچنین سبا لق مکرب داشته‌اند. بعض محققان احتمال می‌دهند مکرب در لهجة جنوبی با مقرب در لغت عرب شمال همانند باشد و از روی همین تقریب احتمال داده‌اند که این پادشاهان نوعی قدرت دینی و سیاسی آمیخته داشته‌اند که بعدها جنبة ‌روحانی آن از بین رفته است. به نظر می‌رسد در منطقة جنوبی در آغاز، جنبة‌روحانی و آسمانی حکومتها دارای اهمیت بوده است.


[1] در بعض کتابهای تاریخی و جغرافیایی مساحت شبه جزیرة را سه میلیون و ششصد هزار کیلومتر نوشته‌اند و این در صورتی است که سرزمینهای اردن، سوریه، لبنان و فلسطین نیز بدان افزوده شود.

[2] به ترتیب از جانب شرق به غرب، خلیج فارس، دریای عمان، دریای عرب، دریای سرخ و دریای متوسط که فلسطین، لبنان و سوریه در کنار این دریا قرار دارد.

[3] وجعلنا من الماء کل شیء حی (انبیاء، 30).

[4] بعضی این ترکیب را به فتح می‌خوانند، لیکن درست نیست. این ترکیب معادل واژة انگلیسی (Empty quarter) است. ظاهراً نام آن در قدیم «رمله» بوده است.

[5] الفهرست، چاپ تجدد، ص 8.

[6] دائره المعارف مصاحب، ذیل کلمة عرب

[7] ساندرز، ص 3.

[8] مروج الذهب، ج 1، ص 300، الفهرست، ص 8.

[9] قلعه‌ای با چشمه‌سارهای فراوان و نخلستان در تهامه بین مکه و مدینه (معجم‌البلدان).

[11] در بعضی نقشه‌ها (ظهران) ثبت شده و آن جز ظهران معروف است که مرکز نفت عربستان سعودی است.

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره تاریخ عربستان

دانلود مقاله کامل درباره نقد و بررسی تاریخ ایران از سقوط ساسانیان تا خلافت عباسی (نبرد قادسیه)

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله کامل درباره نقد و بررسی تاریخ ایران از سقوط ساسانیان تا خلافت عباسی (نبرد قادسیه) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره نقد و بررسی تاریخ ایران از سقوط ساسانیان تا خلافت عباسی (نبرد قادسیه)


دانلود مقاله کامل درباره نقد و بررسی تاریخ ایران از سقوط ساسانیان تا خلافت عباسی (نبرد قادسیه)

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :94

 

بخشی از متن مقاله

مهاجرت اعراب به ایران:

مهاجرت اعراب به ایران از راه خشکی و از سمت عراق بوده است. و از روزگاران بس کهن مردم فقیر آن سرزمین  که سامی نژاد هستند پی در پی در جستجوی چراگاه و زمینه های بارور به سوی شمال  کوچ می کردند از سه هزار سال پیش از میلاد مسیح آبادیهای شمالی این سرزمین که کشورهای عراق، سوریه، فلسطین، لبنان کنونی که هلال خصیت نامیده می شد، یعنی سرزمین هلالی بار آور، مورد توجه عربها بادیه قرار گرفت، و برنشان این کوچهای پیاپی دراز تاریخ ساکنان این سرزمین  توانستند با کوچهای پی در پی، دولتهای سامی نژاد قدیم چون اگر، بابل و دولتهای آرامی و کنعاتی  فنیقی و بحرانی را در هلال پیدار سازند، اکنون از این رو تیرهای سامی نژاد مزبور ناگریز در جستجوی چرا گاه و آب با حواشی خود از آنجا به سرزمینهای آباد شمالی کوچ نمایند. بنابراین عراق و سوریه و فلسطین که شبه جزیره عربستان در مسان آنها واقع و دریا یا کوهستان یابند میانه آنها نبود از روزگار دیرین کوچگاه عربها بوده است.[1]

از جمله قبایلی که در اواخر سلسله اشکانی و اوایل روزگار ساسانیان به ایران آمدند یکی طوایف بنوالعلم بوده که به داخل ایران مهاجرت کرد، این قبیله در پیش از اسلام در ایالت خوزستانی در هویزه و مناذرکبری در شمال غربی اهواز مسکن داشتند و از بومیان آنجا به شمار می رفتند و در هنگام حمله اعراب به ایران به یاری هم فراوان خود برخاستند با مهمانداران ایرانی خویش جنگیدند و چون عربها بر خوزستان دست یافتند. به بصره که شهری جدید الاحداث بود کوچیدند[2] در زمان ساسانیان در ایان پادشاهی  اردشیر اول (41- 266) قابل ازد در کرمان تحت فرمانروایی ایران سکونت اختیار کرده بودند البته در بحرین نیز قبایل بنی تمیم و عبد القیس زیر نفوذ ایران بودند، در حیره نیز تنوفیان بر بخش بزرگی از عربستان حکومت داشتند و عموماً خراجگذار دولت ایران به شمار می رفتند و در واقع رغیب ایران بودند، بنابراین از روزگار دیرین ایران به درجات مختلف با اعراب  نزدیکی  و مناسبات دوستانه داشته است.[3] ولی با این حال، ایرانیان حتی المقدور از مهاجرت اعراب به ایران جلوگیری می کردند و در این زمان عشایر بسیاری از اعراب صحرانورد دو روی به مهاجرت آورده و به مرزهای ایران نزدیک شده بودند و اگر جلوگیری ساسانیان از ایشان توسط دولت دست نشانده حمیره نبود در اندک زمانی سراسر عراق و خوزستان و پارسی را عشایر عرب فرا می گرفتند، چون این عشایر فقیر در مرزهای ایران خطر بزرگی برای کشور به شمار می رفتند، شخص یاران ساسانی همواره مراتب جلوگیری از ایسان بودند. حتی پادشاهان عرب حیره که تحت حمایت ایران بودند وظیفه مهم ایشان نگاهداری مرزها و دوراندن آن عشایر عرب از خاک ایران بود، چنانکه همین وظیفه را عنانیان پادشاهان دست نشانده روم در مرزهای سوریه انجام می دادند.

ولی با این حال اعراب از ضعف دولت ها استفاده کرده به ایران هجوم می آوردند و دست به قتل و غارت می زدند چنانچه شاهپور دوم ( ذوالاکتاف) اعراب بنوتغلب و بنوبکر را که باعث خراجی ایران شده بودند گوشمالی داد و همچنین در زمان خسرو اول (انوشیروان) دسته ای از قبیله لیزایاد از فرات گذشته در عراق و جزیره به تاخت و تاز و چپاول پرداختند و جنگی با ایرانیان کرد، مردمی انبوه را بکشند این جنگ در تاریخ عرب به نام دیر الجماجم معروف است زیرا آن واقعه در نزدیکی دیری رخ داد که تازیان از کمر کشتگان پشته ای ساختند، خسرو انوشیروان سپاهیان را به دفع ایشان فرستاد و ایشان را هلاک کرد.[4]


حملات عرب پس از اسلام:

قرنها به این سان گذشت و اعراب پیوسته به انبوهی شمار و سختی معیتشان می افزود و ناگزیر بودند موانع ایران ورودی و مصر را از پیش برداشته و برای رسیدن به زندگی بهتر راه مهاجرت را بر روی خود باز کنند. در این هنگام پیغمبر اسلام (ص) لوای دعوت بر افراشت و اعراب را به پذیرش این اسلام دعوت نمود.

و این، پیدایش اسلام در جزیره العرب قطعاً مهم ترین رویداد هزاره اول تاریخ مسیحیت بوده این حادثه نه تنها نقشه جغرافیایی شرق را عوض کرد همچنین سرنوشت و میسر زندگی کم تر از نیمی از بشریت را تغییر داد و به تاریخ جهتی نو بخشید، اسلام اعراب را از قید عادت و غرائز بیابانی و نیمه وحشی به ویشان رهایند و آنان را تحت یک برادری جامع جهانی و نظم اجتماعی در آورد و از آنان افراد خوبی ساخت، این سازنده ترین خدمت: این این است، شود و هیجان برخاسته از تبلیغ مذهبی که در تغییر روحیه درنده خویی آنان بکار رفت، اعراب آن را برنامه توسعه طلبی شان دانستند و در نظر آنان اشغال فیزیکی سرزمین را مقدمه ضروری گسترش ایشان بود.[5] 

اما در انجام این مقصود مشکات فراوان وجود دانست چون از یک طرف روحیها متصرفات خود را تا شمال غربی و ایرانی ها دامنه نفوذ خویش را تا جنوب غربی و مشرق عربستان توسعه داده بودند و این امر مسلم بود که اگر حضرت رسول و جانشینان وی در صدد بسط نفوذ اسلام  بر می آمدند در نواحی مزبور با منابع رولیتن روم و ایران اصطحکاک پیدا می کردند، بالنتیجه بین مسلمین و قواء روم و ایران محارباتی به وقوع پیوست.[6] برخوردهای تا زان با ایرانیان و تاخت و تاز آنها به این سرزمین گر چه به دست آویز دین وزیر لوای اسلام بوده اما انگیزه اصلی آن برای بیشتر ایشان همان بود که همواره ملتهای تازه نفس پر جمعیت و فزاینده و تنگدست و بد خاک را به تجاوز به سرزمینهای آباد بر می انگیز و آن همانا به دست آوردن گشایش و آسایش در زندگی است، ظهور اسلام این امر طبیعی ( مهاجرت مردم تازه نفس و گرسنه از سرزمین خشک و بی حاصل به سرزمینهای حاصلخیز ) را سامان داد.[7] سلطه تازیان باری انحطاط دولت ایران و روم که در این زمان به متنهای خود رسیده بود کار حمله و مهاجرت عربها را به آن کشور آسان کرد.[8]

و این انحطاط در ایران به این شکل بود که ظهور این حنیف اسلام و بعثت پیامبر اکرم (ص) و هجرت آن حضورت از مکه به مدینه ( 622م.) مصادف بود با دوران پادشاهی خسور دوم ( پرویز) و جنگهای وی با هر مل امپراطور روم که از سال 63 تا 627 طول کشید و پس از کامیابی  مقدماتی به شکست ایرانیان و خلع خسرو از سلطنت پایان یافت، این جنگهای بیست و چهار ساله دولت نیرومند ساسانی را به ضعفی عظیم دچار کرد و هرج و مرج دربار ساسانی بعد از خلع خسرو پرویز نیز به حدی بود که هر پادشاه سپس از سلطنتی کوتاه بر اثر مرگ با قتل  یا خلع به پادشاهی دیگر تبدیل می یافت و هیچکس را برای اطلاح اوضاع فرصتی نبود، مخارج کمر شکن دربارها مایه تحمیل مالیات سنگینی بر مردم شده بود که طبعاً می بایست به وسیله  طبقه دوم یعنی کشاورزان و پیشه وارن پرداخته شود. طبقات عالیه و روحانیون از رفتار خود مردم را به ستوه آوردند، اختلاف دینی میان پیروان زردتشت و مزدک و مانی و بود او عیسی در موانع مختلف مملکت به نهایت رسیده بود و با چنین وضع خلاف و دشمنی در میان طبقات ممتاز یعنی طبقه حاکمه کشور نیز به شدت جریان داشت و آثار  انقراض و پریشانی دولت کهن ساسانی هویدا بود.[9]

بنابراین یاران در اواخر دوره ساسانی مساعد هر گونه اقدامی بود و این واقعیتی است که کلیه ایران شناسان داخلی و خارجی بر آن اتفاق نظر دارند.

مسائلی که ذکر شد تاب و توان مردم ایران را ربوده بود، و همگی ناراضی به نظر می رسیدند و روح آریائی در جستجوی آزادی فکر دو اندیشه و جسم او در طالب عدالت اجتماعی و مساوات بود یعنی دقیقاً همان چیزی که دولت ساسانی با آن شدت بیگانه بود. در آن طرف اعراب که اینک اندیشه سیاسی یافته و با دستاویزی بسیار موثر به نام اسلام به اتحاد نسبی قبیله ای رسیده بودند در همان روزهای اولیه کسب قدرت و تثبیت خلاقیت عربی به تدارک تحقق آمال دیرینه خویش پرداختند[10].

اعراب با سلاح جدید خودسری نام داشت همه مردم روی زمین را به یکتا پرستی و برابری و برادری می خواند و این ندای توحید  و مساوات و عدالت طبقه مظلوم و محروم اجتماع را که بیش از دیگر طبقات بودند به خود جلب کرد، آنان که راه نجاتی یافته گروه گروه به این جدیدی در آمدند و طومار رسم کهن را در هم نوردیدند، پیغمبر اسلام همه اعراب جزیره العرب را چه در داخل و چه در خارج از مرزهای عربستان با هم متحد ساخته و به این مبین اسلام درآورد. و وعده ایشان به قوم خود این بود که اگر دین وی را بپذیرند عراق و ایران و سوریه از آن ایشان خواهد شد. بنابراین اعراب مسلمانیکه در تنگی  معیشت می سوختند به امید اینکه اگر فاتح شوند سرزمین های سر سبز و خرم عراق و ایران و سوریه و مصر را تصرف خواهند کرد و اگر کشته شوند تهیه شده و به بهشت جاویدان رخت خواهند بست دعوت آن حضرت را لبیک گفته، تا در زمان جانشینان او به کشور گشایی بپردازند.

پس از رحلت آن حضرت جانشینان پیامبر که خلفای راستین بودند  شیوه وی را در اتحاد قبایل ادامه داده ولی چون کشور حیره در شمال شرقی جزیره العرب زیر سیطره ایرانیان بود و از میان بردن آن دولت بدون مداخله حامیانشان یعنی ایران عملی نمی گردید بالطبع پای دولت ایران را به میان کشید از بدبختی ایرانیان از بین رفتن دولت حیره که دروازه ایران محسوب می شد به آسانی امکان پذیر نمی گشت.[11]

 

منابع و مأخذ:

1- ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ترجمة عباسی خلیلی، ج 2، تهران : 1350.

2- ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد ، العبر، ترجمة عبدالمحمد آیتی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1363.

3- این طقطقی، محمد بین علی بن حسین طباطبا، تاریخ فخری، ترجمه: وحید گلپایگانی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1367.

4- ابواللداء، تقویم البلدان، ترجمة عبد المحمد آیتی، تهران: 1349.

5- ابن اعبی، مختصر تاریخ الدول، ترجمة عبد المحمد آیتی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1377.

6- اعثم کوفی، احمد بن محمد بن علی، کتاب الفتوح، ترجمة: مستوقی هروی، مصحح غلامرضا طباطبائی مجد، تهران: انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، 1372.

7- امیرعلی، تاریخ عرب و اسلام، ترجمة: فخر داعی گیلانی، تهران: کمیسیون معراف، 1320.

8- اشپولر، بر تولد، جهان اسلام، ترجمة: فخر آریان، تهران ؛ امیر کبیر، 1372.

9- اشپولر، برتولد، ایران در قرون نخستین اسلامی ، تهران: امیرکبیر، 1372.

10- ابراهیم حسن، حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ترجمة: ابوالقاسم پاینده، تهران: انتشارات جاویدان، 1373.

11- اصفهانی ، حمزه، تاریخ پیامبران و شاهان، ترجمه: جعفر شعار، تهران: بنیاد فرهنگ ایران، 1346.

12- الهامی، داود، یاران و اسلام، تهران: کانون نشر جدید، 1369.

13- احمدی دستگردی ، فرشاد، علل شکست، تهران: انتشارات نشر فردا، 1382.

14- اقبال، عباس، تاریخ ایران از صدر ا سلام تا انفراض قاجار، تهران: انتشارات خیام، 1371.

15- بلاذری، احمدبن بحی، فتوح البلدان، ترجمه: آذرتاش آذرنوش، تهران: بنیاد فرهنگ، فرهنگ ایران، 1346.

16- بیات، عزیزالله، تاریحج ایران از ظهور اسلام تا دیالمه، تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی.

17- بشارتی، محمدعلی، تاریخ تحلیلی اسلام و ایران، ج1، تهران، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی، 1379.

18- پرویز، عباس، از عرب تا دیالمه، تهران: انشارارات اعملی، بی‌تا.

19- پطروشنسکی، اسلام در ایران، ترجمة: کریم کشاورز، تهران: پیام، 1354.

20- پیکولوسیکایا، تاریخ ایران از دورة باستان تا پایان سدة هجدهم، ترجمه کریم کشاورز، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، بی تا.

21- تقی زاده، حسن، از پرویز تا چنگیز، به کوشش: عزیزالله علیزاده، تهران: انتشارات فرودسی، 1379.

22- تاریخ اسلام، پژوهش دانشگاه کمبریج، ترجمه: احمد آرام، تهران: امیرکبیر، 1377.

23- توسیرکانی، قاسم، تاریخی از زبان تازی در میان ایرانیان، تهران: انشارات دانشگاه تهران، 1350.

24- ثالث، دکتر. ر. اسلام در ایران، ترجمة: محمود رصا افتخار زاده، تهران: 1371.

25- جعیط، هشام، کوفه پیدایش شهر اسلامی، ترجمه: ابوالحسن سر و قد مقدم، مشهد: آستان قدس رضوی، 1372.

26- جیهانی، ابوالقاسم بن احمد، اشکال العالم، ترجمة: عبد السلام کاتب، تهران: 1368

27- جعفریان، رسول، تاریخ خلفا، تهران: انشارات وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1374.

28- حقیقت، بعدالرفیع، تاریخ نهضتهای ملی ایران، تهران: انتشارات کتب ایران، 1348.

29- حتی، فلیپ خوری، ترایخ عرب، ترجمة ابوالقاسم پایندی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی 1380.

30- حسنی، علی اکبر، تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام، تهران: دفتر نشر و فرهنگی اسلامی، 1373.

31- حقیقت، عبدالرفیع، خدمات ایرانیان به اسلام، تهران: انتشارات کومش، 1380.

32- خسوری، محمد رضا، سیر تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، تهران:انتشارات آن، 1380.

33- خلیلی مدیر اقدم، عباس، ایران بعد از اسلام، تهران انتشارات: دانشگاه تهران، 1335.

34- خویی زاده، نگاهی به تاریخ اسلام، تهران: انتشارات آذین، 1380.

35- خواندمیر، حبیب السیر، ج2 تهران : 1333.

36- دیاکونف، م. م، تاریخ ایران باستان، ترجمه: روحی ارباب، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1380.

37- دینوری، ابوحنیفه، اخبار الطول، ترجمه محمو مهدی دامغانی، تهران: نشر نی، 1366.

38- رازی، عبدالله، تاریخ مفصل ایران، تهران: انتشارات اقبال، 1355.

39- رضایی، عبدالعظیم، گنجینه های تاریخ ایران، تهران: انتشارات اطلس، 1378.

40- رضایی، عبدالعظیم، انگیزه شکست و پیروزی ایرانیان، تهران، انتشارات در، 1381.

41- زرین کوب، عبدالحسین، بامداد اسلام، تهران : امیرکبیر، 1382.

42- زرین کوب، عبدالحسین، روزگاران، تهران: انتشارات سخن، 1380.

43- زرین کوب، عبدالحسین، دو قرن سکوت، تهران: انتشارات سخن، 1380.

44- زرین کوب، عبدالحسین، تاریخ ایران بعد از اسلام، تهران: امیرکبیر،‌1380.

45- زیدان، جرجی، تاریخ تمدن اسلام، ترجمة : علی جواهر کلام، تهران: امیرکبیر، 1361.

46- ساکس، سرپرسی، تاریخ ایران، ترجمة : فخر راعی گیلانی، تهران : 1362.

47- سیدان، شمس الدین، فتح الفتوح (آخرین نبدر ایران و عرب) ، تهران: انتشارات افشار، 1361.

48- صفا، ذبیح الله ، دلیران جانبارز، تهران: انتشارات امیرکبیر، 1369.

49- طبری، محمدبن جریر، الرسل و الملوک، تصحیح : محمد روشن، تهران: انتشارات روشن، 1380.

50- عسکری، مرتضی، صد و پنجاه صحابی دروغین، ترجمه سردارنیا، تهران: دفتر شرکوکب، 1361.

51- کاسی، نصره الله، فره ایزدی (راز پیروزی ایرانیان) ، تهران: بنیاد نیکوکاری نوریانی، بی تا.

52- کریستنسن ، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، تهران: دنیای کتاب، 1374.

53- گریشمن، رومن، ایران از آغاز تا اسلام ، ترجمه محمد معین، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی ، 1380.

54- مقدسی، مطهر بن طاهر، آفرینش و تاریخ ، ترجمه ؛ محمدرضا شفیعی کدکنی، ج 6 تهران : 1352.

55- مسعودی، محمدبن حسین، مروج الذهب.

56- مهرآبادی، میترا، تاریخ کامل ایران،‌تهران: انتشارات افراسیاب، 1380.

57- مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران: 1339.

58- مفتخری، حسن، تاریخ ایران از ورود مسلمانان تا پایان طاهریان، تهران: سمت، 1381.

59- مشکور، محمدجواد، تاریخ سیاسی ساسانیان، تهران: انتشارات اشرافی، 1358.

60- مشکور، محمدجواد، تاریخ ایران زمین، تهران: انتشارات اشراقی، 1363.

61- مسعودی، ابوالحسن علی بن حسن ،‌التنبه و الاشراف، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1349.

62- میرخواند، روضه الصفا، ترجمه جمشید کیان فر، تهران: انتشارات اساطیر، 1380.

63- مجمل التواریخ

64- نخجوانی، هندوشاه،‌تجارب السلف، به اهتمام: عباس اقبال، تهران، 1313.

65- نفیسی، سعید، تاریخ اجتماعی ایران، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1343.

66- نولدکه ، تئودور، تاریخ ایران و عربها در زمان ساسانیان، ترجمه عباس زریاب، تهران: 1358.

67- نوذری، عزت الله ،‌تاریخ اجتماعی ایران، تهران: انتشارات خجسته، 1380.

68- هرن، پاول، تاریخ مختصر ایران، تجرمه : رضازادة شفق، تهران: کمیسیون معارف ، 1314.

69- یعقوبی (ابن واضح) ، احمدبن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ترجمه ابراهیم آیتی، ج 2، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1343.

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره نقد و بررسی تاریخ ایران از سقوط ساسانیان تا خلافت عباسی (نبرد قادسیه)

چگونه می توان علاقة دانش آموزان نسبت به درس تاریخ را افزایش داد؟