اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه تبیین عوامل مؤثر بر وضعیت رفاهی خانواده‏ های شاغل در کوره ‏های آجرپزی در شهر وایقان

اختصاصی از اس فایل پایان نامه تبیین عوامل مؤثر بر وضعیت رفاهی خانواده‏ های شاغل در کوره ‏های آجرپزی در شهر وایقان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه تبیین عوامل مؤثر بر وضعیت رفاهی خانواده‏ های شاغل در کوره ‏های آجرپزی در شهر وایقان


پایان نامه تبیین عوامل مؤثر بر وضعیت رفاهی خانواده‏ های شاغل در کوره ‏های آجرپزی در شهر وایقان

 این پایان نامه در دانشگاه تهران و در مقطع کارشناسی ارشد و به روش کمی انجام گرفته است. 126 صفحه WORD.

  

     تبیین عوامل مؤثر بر وضعیت رفاهی خانواده­های شاغل در کوره­های آجرپزی موضوع این پایان­نامه است. کوره­های آجرپزی سنتی یا دستی مکان­هایی هستند که در آن خانواده­های کم بضاعت و معمولاً با نیروی کار زیاد، به تولید آجر می­پردازند. در هر کوره، حدود سه الی چهار خانواده مشغول به کار می­شوند. شرایط کاری و وضعیت رفاهی این کوره­ها بسیار سخت و دردناک است. کار کودکان خرد سال، زنان مسن و مردان ضعیف الحال، شرایط ناگواری را برای خانواده­ها به بار آورده به طوری که روز به روز وضعیت زندگی آنان ناگوارتر می­شود. سئوال اصلی این است که چرا خانواده­های شاغل در کوره­های آجرپزی، از وضعیت رفاهی مناسبی برخوردار نیستند؟ برای پاسخ دادن به این سئوال، در سه سطح خُرد، میانه و کلان جستجو کردیم. در سطح خرد، عوامل فردی و عاملیتی را عامل چنین وضعیتی خواندیم. در سطح میانه، روابط اقتصادی و روابط اجتماعی خانواده­ها را مورد بررسی قرار داده و در سطح کلان، توسعه­ی نابرابر منطقه­ای و نظام بیمه­ی تأمین اجتماعی کشور در قبال این کارگران را مورد کنکاش قرار دادیم. مدل تجربی تحقیق، شامل سطوح خرد و میانه می­باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیرهای روابط اجتماعی (سطح میانه)، عدم اعتماد در روابط اجتماعی و نگرش رنج­آلود به درآمد حلال (سطح خرد) در بین سایر متغیرهای تحقیق، همبستگی معناداری را با رفاه خانواده­های شاغل در کوره­های آجرپزی نشان می­دهند. در بررسی نظام تأمین اجتماعی و قانون کار کشور، مشخص شد که نظام بیمه­ی تأمین اجتماعی، تأثیر معکوسی بر وضعیت رفاهی این خانواده­ها دارد. بر طبق قانون کار کشور، کارگران فصلی، از بیمه­ی بیکاری محرومند و این در حالی است که از کارفرمایانشان فقط 3% حق بیمه بیکاری اخذ می­شود و مابقی سهم بیمه­ی آنان مشمول معافیت­ دولتی می­گردد. علاوه براین، نظام بیمه­ای کشور، در پوشش تمام اعضای خانواده به عنوان نیروی کار، ناتوان است. تحلیل فضایی خانواده­های شاغل، نشان می­دهد که «منطقه­ی مُکریان» واقع در جنوب استان آذربایجان غربی و شمال استان کردستان، تأمین کننده­ی نیروی کار مورد نیاز کوره­های آجرپزی استان­های آذربایجان شرقی، همدان، مرکزی، تهران، قزوین، اردبیل، کرمانشاه و در کل کوره­های آجرپزی غرب کشور است. این منطقه، منطقه­ای محروم و دارای اقتصادی توسعه نیافته و غیرپویا است و به همین خاطر، شاهد مهاجرت خانواده­های محروم این منطقه به سوی کوره­های آجرپزی هستیم. نظام پرداخت مزد به صورت «کارمزدی» نیز در جذب این خانواده­ها برای کار تمامی اعضای خانواده بی­تأثیر نیست. با توجه به واکاوی انجام شده از حیث نظری و تجربی، می­توان به طرح مفهوم «خانواده­ی کار» پرداخت به گونه­ای که توسعه و گنجاندن این مفهوم در نظام بیمه­ای و قانون کار کشور، می­تواند در بهبود شرایط کاری و گسترش و پوشش بیمه­ای این خانواده­ها و موارد مشابه از جمله خانواده­ی روستایی مؤثر واقع شود.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه تبیین عوامل مؤثر بر وضعیت رفاهی خانواده‏ های شاغل در کوره ‏های آجرپزی در شهر وایقان

دانلود مقاله تبیین رابطه بین تمرکز مالکیت و عملکرد سرمایه فکری و ارزش شرکت

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله تبیین رابطه بین تمرکز مالکیت و عملکرد سرمایه فکری و ارزش شرکت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده:
در این مطالعه رابطه بین تمرکزمالکیت، عملکرد سرمایه فکری و ارزش شرکت در بازار سرمایه ایران بررسی شده است.نمونه آماری پژوهش شامل 60 شرکت در طی دوره زمانی 1385تا 1389است. روش آماری استفاده شده جهت تجزیه و تحلیل داده ها،رگرسیون چندگانه وضرایب همبستگی می باشد. برای اندازه گیری تمرکز مالکیت از شاخص هرفیندال-هیرشمن و برای ارزش شرکت از نسبت کیوتوبین استفاده شده است.برای سنجش سرمایه فکری طبقه بندی های مختلفی ارایه شده است که یکی از طبقه بندی ها توسط پالیک به نام(ارزش افزوده سرمایه فکری) مطرح شده که از سه جزء کارایی سرمایه فیزیکی، کارایی سرمایه انسانی و کارایی سرمایه ساختاری می باشد در پژوهش حاضر نیز از مدل پالیک استفاده شده است و همچنین اندازه شرکت،اهرم مالی و رشد بعنوان متغیرهای کنترل در نظر گرفته شده است. یافته ها حاکی از رابطه معنادار مثبت بین عملکرد سرمایه فکری و ارزش شرکت می باشد.در عین حال از نظر آماری رابطه معناداری بین تمرکز مالکیت و عملکرد سرمایه فکری وارزش شرکت مشاهده نشده است.و همچنین در بررسی رابطه عملکرد سرمایه فکری و تمرکز مالکیت ، تنها میان کارایی سرمایه فیزیکی و تمرکز مالکیت رابطه معناداری مشاهده شده است.
واژه های کلیدی: سرمایه فکری،ارزش شرکت ،تمرکز مالکیت،رگرسیون چندگانه،بازار سرمایه ایران.

 


مقدمه:
یکی از مهمترین ویژگی بازارهای سرمایه نوپا، مخصوصاً در کشورهای در حال توسعه، وجود سرمایه گذاران عمده و تملک بخش اعظمی از حقوق مالکانه شرکت توسط آنان است. حضور سرمایه گذاران عمده از جمله سازمان های بزرگ دولتی، مؤسسات مالی در بازار سرمایه این سؤال را در ذهن ایجاد می کند که آیا سهامداران عمده رعایت حقوق سهامداران خود را می نمایند؟ پاسخ به این پرسش تصویری از مدل کلی اداره شرکت ها را ارائه می کند که با اندکی تسامح می توانیم آن را حاکمیت شرکتی بنامیم. حاکمیت شرکتی عبارت است از روابط میان گروه های مختلف در تعیین جهت گیری و عملکرد شرکت. سیستم حاکمیت شرکتی را می توان مجموعه قوانین، مقررات، نهادها و روش هایی تعریف کرد که تعیین می کنند شرکت ها چگونه و به نفع چه کسانی اداره می شوند. (چانگ والدر، 2009، 19) . یکی از مکانیسم های کنترلی بیرونی مؤثر بر حاکمیت شرکتی که به طور جهان شمول دارای اهمیت فزاینده ای می باشد، ظهور پدیده تمرکز مالکیت می باشد. تمرکز مالکیت در شرکت زمانی پدید که درصد عمده ای از سهام در اختیار شخص، گروه یا نهاد خاصی باشد. این سهامداران دارای توان بالقوه تأثیرگذاری بر فعالیت مدیران به طور مستقیم از طریق مالکیت و به طور غیرمستقیم مبادله سهام خود می باشد(همان منبع، 21).
مطالعات جیانگ و کیم)2000(نشان می دهد که در شرکت هایی که تمرکز مالکیت وجود دارد، اطلاعات داخلی با ارزش، درباره چشم اندازهای تجاری آتی شرکت و همچنین استراتژی های تجاری آن از طریق ارتباط مستقیم بین مدیران و شرکت های مالک عمده سهام به طور انحصاری در اختیار قرار می گیرد. در این میان تنها منبع اطلاعاتی سهامداران جزء گزارش های مالی منتشر شده بوسیله مدیران شرکت های سهامی می باشد. این در حالی است که ممکن است این گروه از سهامداران به حجم عمده ای از اطلاعات حیاتی در خصوص چشم انداز آتی شرکت، دسترسی نداشته باشد(جیانگ و کیم، 2000، 21) .
کیفیت حاکمیت شرکتی فرض می شود که در تمام مراحل ایجاد ارزش در شرکت وجود داشته باشد.در سالهای اخیر به دلیل اهمیت روز افزون سرمایه فکری در برتری راهبردی شرکت ها با در نظر گرفتن قابلیت سودآوری پایدارتر آنان نسبت به سرمایه مالی،به عنوان یک بخش جدایی ناپذیر از فرایند ایجاد ارزش شرکت در نظرگرفته می شوند. بنابراین به نظر می رسد ساختار مالکیت بر عملکرد سرمایه فکری می تواند مؤثر باشد. بدین ترتیب، پژوهش حاضر قصد دارد به بررسی نقش سهامداران عمده شرکت ها و انگیزه آنان در افزایش سرمایه فکری به عنوان یکی از شاخص های نوین عملکرد و ایجاد ارزش شرکت بپردازد و با مدنظر قرار دادن ساختار مالکیت به عنوان بخشی از مکانیسم های اداره یک شرکت، تغییرات به وجود آمده در حیطه عملکرد سرمایه فکری وارزش شرکت را مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش در ادامه به ادبیات و مبنای تئوریکی، روش شناختی، یافته ها و بحث و نتیجه گیری می پردازد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
کلیات تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


1-1 مقدمه
بسیاری از اقتصاددانان معتقدند که شرکت های بزرگ کارآمدتر،مؤثرتر و با صرفه ترین نوع بنگاههای اقتصادی اند.همین دلیل سبب شده است که توجه اقتصاددانان به شرکت،حوزه فعالیت آنان و موضوعات مربوط به آن معطوف شود(شریعت پناهی، 1380،123).
گروه بزرگی از نظریه پردازان اقتصاد مالی، به شرکت از زاویه رابطه نمایندگی می نگرند. طبق تعریف جنسن و مک لینگ:رابطه نمایندگی قراردادی است که بر اساس آن صاحب کار با مالک و نماینده یا عامل را از جانب خود منصوب و اختیار تصمیم گیری را به او تفویض می کند(جنسن و مک لینگ، 1976، 314)
اگرچه این فرض وجود دارد که هر دو طرف در رابطه بالا به دنبال حداکثر کردن منافع خود هستند ولی ممکن است نماینده همیشه در جهت حداکثر کردن منافع مالک عمل نکند. وجود تضاد منافع، موجب نگرانی مالکان(سهامداران) گردیده تا جایی که آن ها برای اطمینان از تخصیص بهینه منابع خود توسط مدیران، اقدام به بررسی و ارزیابی عملکرد مدیران می کنند. مالکان همواره به دنبال معیاری هستند که با استفاده از آن،عملکرد مدیران را به بهترین نحو ممکن ارزیابی نمایند. بر این اساس، وجود حاکمیت شرکتی مطلوب از آسیب پذیری بازارهای در حال توسعه از جمله بازار ایران در مقابل بحران های مالی می کاهد و بیش از هر چیز حیات سالم بنگاه اقتصادی را در درازمدت هدف قرار می دهد و به این خاطر درصدد است تا از منافع سهامداران در مقابل مدیریت سازمان حفاظت به عمل آورد، از طرف دیگر،محصول نهایی فرایند حسابداری،ارائه اطلاعات به استفاده کنندگان مختلف، اعم از استفاده کنندگان داخلی و استفاده کنندگان خارج از شرکت،در قالب گزارش های حسابداری می باشد. یکی از مشکلات اساسی سیستم حسابداری عدم کفایت و ناتوانی آن ها در سنجش و ملحوظ نمودن ارزش سرمایه فکری در صورت های مالی شرکت ها است. امروزه نقش و اهمیت سرمایه فکری بکار گرفته شده در قابلیت سودآوری پایدار و مستمر شرکت ها بیش از بازده سرمایه مالی به کار گرفته شده است. در حقیقت آن چیزی که امروزه شرکت ها را در صحنه اقتصاد کنونی رقابت پذیر می نماید دارایی نامشهود و به عبارتی سرمایه فکری آنهاست.سرمایه فکری یک مدل جدید کاملی را برای مشاهده ارزش واقعی سازمان ها فراهم می آورد که با استفاده از آن می توان ارزش آتی شرکت را نیز محاسبه کرد. بنابراین، پژوهشگر رابطه سهامداران عمده و انگیزه آنان در افزایش ارزش شرکت را به عنوان فرضیه مطرح،و دراین پژوهش آن را در بوته آزمایش قرار می دهد. در فصل اول پس از بیان مسئله تحقیق، به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق می پردازیم.همچنین اهداف تحقیق را در قالب اهداف کلی و ویژه بیان می کنیم.چارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سؤال و موضوع تحقیق بوده است در این فصل آورده شده و در ادامه به مدل تحلیلی، و فرضیه های تحقیق نیز اشاره شده است. در پایان نیز تعاریف واژه ها و اصطلاحات تحقیق آمده است.

 


2-1 بیان مسئله
علیرغم گسترش دامنه مالکیت و تعداد سهامداران، کنترل و اداره شرکت ها در اختیار گروه خاصی از سهامداران قرار گرفته است.زیرا اغلب خرید و فروش سهام شرکت توسط سرمایه گذاران با هدف کسب سود در کوتاه مدت صورت می گیرد که این امر عملاً باعث شده تا از نفوذ سهامداران جز در انتخاب هیئت مدیره شرکت و نظارت بر عملکرد آنها کاسته شود و کنترل و هدایت شرکت ها در اختیار سهامداران خاص متمرکز شود.این گروه از سهامداران نقش اصلی را در تعیین اکثریت اعضای هیئت مدیره، انتخاب حسابرس مستقل و تعیین خط مشی کلی شرکت دارند. همین امر باعث تضییع حقوق و منافع سهامداران اقلیت به دلیل عدم مشارکت آنها در نظارت و کنترل شرکت و تعیین مدیران و حسابرس مستقل شده است.در چنین نظام راهبردی شرکت ها به صورت کنترل نشده در اختیار مدیریت می باشد.جدایی مالکیت از مدیریت منجر به عمومیت مسئله نمایندگی گردیده است.فرض تئوری نمایندگی بر این است که بین منافع سهامداران و مدیریت یک تعارض بالقوه وجود دارد و مدیران به دنبال کسب حداکثر منافع خود از سهامداران شرکت هستند که این منافع ممکن است در تضاد با منافع سهامداران باشد. و با توجه به اینکه در روابط نمایندگی هدف مالکان حداکثر سازی ثروت است و برای دستیابی به این هدف بر کار نماینده نظارت و عملکرد او ارزیابی می کنند پس باید در این راستا عواملی که بر عملکرد شرکت تأثیر می گذارند به خوبی شناسایی و مورد توجه قرار گیرند. یکی از روشهای کنترل و حاکمیت شرکتی تعیین نوع ساختار مالکیت و تعیین میزان تمرکز مالکیت است تا بدین وسیله با کاهش هزینه های نمایندگی عملکرد شرکت را بهبود ببخشد.
در طول دهه 1980 مفروضات و عقاید نئوکلاسیک ها از سوی نگرش مبتنی بر منافع به چالش کشیده شد چرا که در دنیای امروز اقتصاد صنعتی را پشت سرم گذاشته و وارد اقتصاد مبتنی بر دانش شده است. اقتصادی که باعث ایجاد تغییرات بسیاری گردیده است.در این اقتصاد دانش و دارایی های نامشهود به عنوان مهم ترین مزیت رقابتی سازمان ها شناخته شده اند.
امروزه نحوه ی استفاده از دارایی های نامشهود تأثیر بسیار مهمی در موقعیت و بقای سازمان ها دارد. به طوری که این موضوع باعث بوجود آمدن حوزه مطالعاتی و تحقیقاتی جدیدی در مدیریت شده است. در یک طبقه بندی ساده دارایی های نامشهود به دو دسته تقسیم می شود که یکی از مهمترین اجزاء آن سرمایه فکری است که تأثیر مهمی بر روی عملکرد و پیاده سازی استراتژی های سازمانی دارد از این رو، شناسایی، اندازه گیری و مدیریت سرمایه فکری دارای اهمیت خاصی است( گلدی صدقی، 1386، 125).
از سوی دیگر، اغلب سرمایه های حسابداری فعلی از نقش و اهمیت فزاینده حق مالکیت معنوی و دانش در سازمان های عصر نوین غافل بوده و از توان سنجش ارزش واقعی دارایی ها در محاسباتشان قاصرند. در حقیقت، صورت های مالی در تشریح ارزش واقعی شرکت ها از محدودیت های بسیاری برخوردار هستند. در جوامع دانش محور کنونی، بازده سرمایه فکری به کار گرفته شده بسیار بیشتر از بازده سرمایه های مالی به کار گرفته شده اهمیت یافته است؛ این بدان معناست که در مقایسه با سرمایه های فکری، نقش و اهمیت سرمایه مالی در تعیین قابلیت سودآوری پایدار، کاهش چشمگیری یافته است. در واقع سرمایه فکری یک مدل جدید کاملی را برای مشاهده ارزش واقعی سازمانها فراهم می آورد و با استفاده از آن می توان ارزش آتی شرکت را نیز محاسبه نمود. این پژوهش تلاشی برای ارزش گذاری سرمایه فکری در صورت های مالی به شمار می آید. حال با توجه به موارد ذکر شده این سؤال ها مطرح است که:
1- آیا میزان تمرکز مالکیت شرکت ها بر عملکرد سرمایه فکری آنها تأثیر دارد؟
2- آیا سرمایه فکری به عنوان شاخص نوینی از عملکرد بر ارزش شرکت تأثیر دارد؟
در حقیقت این پژوهش به بررسی نقش سهامداران عمده و انگیزه آنان در افزایش ارزش شرکت می پردازد و با مدنظر قرار دادن ساختار مالکیت به عنوان بخشی از مکانیسم اداره یک شرکت، تغییرات به وجود آمده در حیطه عملکرد سرمایه فکری را مورد بررسی قرار می دهد.

 

3-1 چارچوب نظری تحقیق و مدل تحقیق
با توجه به اینکه سازمان های امروزی به منظور کاهش تعارض بین سهامداران و مدیریت بر مجزا سازی مالکیت از مدیریت تأکید می ورزند. لذا با افزایش تعداد بالاخص سهامداران عمده تضاد منابع در بین سهامداران و مدیران نیز میان سهامداران افزایش می یابد تا جائیکه ممکن است بر امر نظارت و کنترل بر عملکرد مدیریت خدشه وارد کند.
وجود سهامداران عمده و یا مؤسسات سهامدار می توان میزان نظارت را افزایش یا آن را بهبود ببخشد و بنابراین به عملکرد بهتر مؤسسه منجر می شود(گانس و همکاران 2002، 58) .
هرقدر سهم یک سهامدار از شرکت کمتر باشد، منافع حاصل از نظارت بر رفتار مدیر کمتر خواهد بود. بنابراین تمرکز در سهام، نظارت بیشتر بر رفتار مدیر و کاهش فرصت طلبی را به همراه خواهد داشت. لذا ساختار مالکیت، به عنوان یکی از ابزارهای محرک کاهش هزینه های شرکت و بالتبع افزایش ارزش شرکت و عملکرد شرکت محسوب می شود.بهبود عملکرد نیز ممکن است بهبود عملکرد سرمایه فکری را به عنوان یک شاخص نوین عملکرد تحت تأثیر قرار دهد.
دراکر (1993) اندیشمند معروف مدیریت می گوید:« ما در حال وارد شدن به یک جامعه دانشی هستیم که در آن منافع اقتصادی اصلی، دیگر سرمایه بیشتر،منابع طبیعی و نیروی کار بیشتر و ... نیست منابع اقتصادی دانش خواهد بود.قرن 21، قرن اقتصادی دانشی است.
در اقتصاد دانشی، دانش یا سرمایه فکری به عنوان یک عامل تولید ثروت در مقایسه با سایر دارایی های مشهود فیزیکی ارجحیت بیشتری پیدا می کند. در این اقتصاد، داراییهای فکری بخصوص سرمایه انسانی جزو مهمترین دارایی های سازمان محسوب می شود و موفقیت بالقوه سازمانها ریشه در فعالیت های فکری آنها دارد تا دارایی های مشهود(صدقی گلدی، 1386، 105).
در چارچوب نظری این تحقیق، متغیرهای مهم و مؤثر مربوط به مسئله پژوهش شناسایی می گردد. و با توجه به یافته های تحقیقات قبلی چگونی ارتباط بین متغیرها توسط نگاره های زیر ارائه می گردد.

 

 

 


نگاره (1-1) ساختار مالکیت و ارزش شرکت
ردیف عنوان تحقیق محققان سال یافته های پژوهش
1 بررسی تأثیر ساختار مالکیت و ترکیب هیأت مدیره بر سیاست تقسیم سود ستایش و کاظم نژاد 2010 - نبود رابطه معنی دار بین مالکیت مدیریتی و میزان تمرکز مالکیت با سیاست تقسیم سود
2 بررسی اثر ساختار مالکیت بر بازدهی و ارزش شرکت محمدی و همکاران 2009 - وجود رابطه مثبت و معنی دار بین دو عامل تمرکز مالکیت و بازدهی شرکت ها و عدم وجود هرگونه رابطه معنی دار بین تمرکز مالکیت و ارزش شرکت ها
- بین مالکیت دولتی و بازدهی و ارزش سهام رابطه معکوس و بین نسبت مالکیت انفرادی، شرکتی و خصوصی با بازدهی و ارزش رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد.
3 بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و عملکرد سرمایه فکری صالح و دیگران 2008 - مالکیت های خانوادگی و دولتی بر عملکرد سرمایه فکری تأثیر منفی می گذارند.
- مالکیت مدیریتی و خارجی تأثیر مهمی بر روی عملکرد سرمایه فکری دارند
4 بررسی تأثیر ساختار مالکیت بر ارزش شرکت ها جایش کومار 2004 - مدیران بیشترین تأثیر را بر ارزش شرکت دارند.
- سهامداران خارجی و شرکت های هلدینگ به طور معناداری بر ارزش شرکت تأثیرگذار هستند.
5 بررسی تأثیر نوع مالکیت بر عملکرد شاهیرا شاهید 2003 - زمانی که مدیران و بخش دولتی سهامداران عمده شرکت هستند دارای تأثیر منفی بر عملکرد شرکت هستند.
- شرکت های هلدینگ و بخش خصوصی دارای تأثیر مثبت بر EOR شرکت هستند.
6 تأثیر مالکیت بر عملکرد احمدوند 2006 - با افزایش تعداد سهامداران در ترکیب مالکیت شرکت ها، بازده حقوق صاحبان شرکت ها افزایش می یابد.
- هر چه تعداد سهامداران عمده در ترکیب مالکیت شرکت کمتر باشد مقدار ضریب P/E شرکت کمتر است.
7 رابطه بین تمرکز مالکیت و عملکرد شرکت ماه آورپور 2007 - بین درصد مالکیت سهامداران عمده و نیز سهامداران نهادی و معیار EPS ارتباط معناداری وجود دارد.
- بین درصد مالکیت سهامداران عمده و معیار بازدهی ارتباط معناداری وجود ندارد.
- بین مالکیت سهامداران نهادی و معیار بازدهی رابطه معناداری وجود دارد و هر چند تمرکز مالکیت بیشتر باشد کنترل بیشتری بر مدیران اعمال شده و موجب بهبود عملکرد شرکت ها می شود.
8 ساختار مالکیت بر عملکرد کاپوپولس ولازاریتو 2007 ساختار مالکیت متمرکز به گونه های مثبت باسودآوری بالا شرکت ارتباط دارد.
9 نظام راهبردی شرکت با ارزش شرکت مدرس 2009 نتایج نشان می دهد بین معیار نظام راهبردی شرکتی و ارزش شرکت رابطه معنادار برقرار است.

 


نگاره (2-1) سرمایه فکری
ردیف عنوان تحقیق محققان سال یافته های پژوهش
1 بررسی رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد بونتیس و دیگران 2000 بین عناصر سرمایه فکری (انسانی، ساختاری و مشتری) با عملکرد صنایع همبستگی مثبت وجود دارد.
2 ارزیابی مدل ها و روش های سنجش و ارزش گذاری سرمایه فکری انواری رستمی و رستمی 2003 - بررسی و ارزیابی مقایسه ای، مدل ها و روش های مختلف ارزش گذاری سرمایه فکری
- ارائه پنج مدل و روش ارزشگذاری کمی و ساده برای تعیین ارزش سرمایه فکری
3 سنجش سرمایه فکری و بررسی رابطه میان سرمایه فکری و ارزش بازار انواری رستمی و سراجی 2005 - وجود همبستگی بالای سرمایه فکری با ارزش بازار سهام
- روش های پیشنهادی چهارم و پنجم از توان تبیین بهتری نسبت به سه روش دیگر برخوردارند.
4 بررسی رابطه بین سرمایه فکری با ارزش بازار و عملکرد مالی چین وهمکاران 2005 - سرمایه فکری اثر مثبتی بر ارزش بازار و عملکرد مالی دارد معیارهای برای عملکرد آتی محسوب می گردد.
- مخارج تحقیق و توسعه اطلاعات بیشتری را در مورد سرمایه ساختاری ارائه می نمایند و دارای رابطه مبتنی با سودآوری و ارزش بالا می باشند.

 

5 حاکمیت شرکت، ساختار مالکیت و افشاء سرمایه فکری گان وهمکاران 2008 - وجود ارتباط معنی دار و منفی بین مالکیت خانوادگی و افشاء سرمایه فکری
- وجود ارتباط معنی دار و مثبت بین مالکیت دولتی و افشاء سرمایه فکری
6 بررسی رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد هوانگ و هیونه 2007 - همبستگی مبتنی بین سه جزء سرمایه فکری و عملکرد تجاری وجود دارد بالاترین همبستگی مربوط به سرمایه انسانی و بعد از آن مربوط به سرمایه مشتری می باشد. همچنین همبستگی مثبت بین سه جزء سرمایه فکری وجود دارد.
7 بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و افشاء سرمایه فکری فایرر و ویلیامیز 2005 - شرکت با درصد بالای اعضای هیئت مدیره کمتر به افشاء سرمایه فکری می پردازند.
- شرکت های دولتی نسبت به شرکت های غیردولتی بیشتر به افشاء سرمایه فکری اقدام می کنند.
8 بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و عملکرد سرمایه فکری زنجیردار و کبیری 2010 - رابطه معکوس بین مالکیت نهادی و عملکرد سرمایه فکری وجود دارد.
- بین مالکیت شرکتی و عملکرد سرمایه فکری رابطه مثبت وجود دارد.
- بین مالکیت مدیریتی و عملکرد سرمایه فکری رابطه منفی وجود دارد.

 

9 بررسی رابطه بین عملکرد سرمایه فکری و عملکرد زنجیردار و وطنی 2010 بین متغیر مولفه های سرمایه فکری و شاخصهای عملکرد مالی رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد
10 تبیین رابطه ی سازوکارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری
زنجیردار و مهدی پور 2011 - درصد مالکیت سرمایه گذارن نهادی ، دوگانگی نقش مدیر عامل ، نسبت مدیران غیر موظف به کل اعضای هیئت مدیره دارای ارتباط مثبت با سرمایه فکری می باشند و تعداد مدیران غیر موظف دارای ارتباط منفی با سرمایه فکری و همچنین درصد مالکیت هیئت مدیره و تعداد هیئت مدیره و درصد مالکیت سهامداران عمده ارتباطی با سرمایه فکری ندارد.

 

 

 


نمودار(1-1) مدل مفهومی تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


4-1 فرضیات تحقیق
با توجه به مدل ارائه شده سؤالات اساسی پژوهش و همچنین چارچوب نظری تحقیق، فرضیات ذیل ارائه می گردد:
فرضیه اصلی اول: بین تمرکز مالکیت و عملکرد سرمایه فکری در بازار سرمایه ایران ارتباط وجود دارد.
این فرضیه در رقالب فرضیه های فرعی زیر آزمون می شود:
1-1 بین تمرکز مالکیت وکارایی سرمایه فیزیکی دربازار سرمایه ایران ارتباط وجود دارد.
2-1 بین تمرکز مالکیت و کارایی سرمایه انسانی دربازار سرمایه ایران ارتباط وجود دارد.
3-1 بین تمرکز مالکیت وکارایی سرمایه ساختاری دربازار سرمایه ایران ارتباط وجود دارد.
فرضیه اصلی دوم: بین عملکرد سرمایه فکری و ارزش شرکت ها در بازار سهامداران ارتباط وجود دارد.
این فرضیه در رقالب فرضیه های فرعی زیر آزمون می شود:
1-2 بین کارایی سرمایه فیزیکی و ارزش شرکت ها در بازار سرمایه ایران ارتباط وجود دارد.
2-2 بین کارایی سرمایه انسانی و ارزش شرکت ها در بازار سرمایه ایران ارتباط وجود دارد
3-2 بین کارایی سرمایه ساختاری و ارزش شرکت ها در بازار سرمایه ایران ارتباط وجود دارد.
فرضیه اصلی سوم: بین تمرکز مالکیت و ارزش شرکت ها در بازار سرمایه ایران ارتباط وجود دارد.
فرضیه اصلی چهارم:بین تمرکز مالکیت و عملکرد سرمایه فکری با ارزش شرکت در بازار سرمایه ایران ارتباط وجود دارد.

 

5-1 اهداف تحقیق
با توجه به موضوع پژوهش حاضر که به بررسی رابطه تأثیر تمرکز مالکیت بر عملکرد سرمایه فکری و ارزش شرکت در بازار سرمایه ایران می پردازد، اهداف زیر مد نظر است:

 

1-5-1 هدف کلی
هدف کلی این پژوهش پاسخ دادن به این سؤال است که آیا بین تمرکز مالکیت و عملکرد سرمایه فکری به عنوان یکی از شاخص های نوین عملکرد و ارزش شرکت ارتباط وجود دارد؟

 

2-5-1 اهداف ویژه
اهداف ویژه تحقیق به شرح زیر بیان می شود:
1- تعیین میزان رابطه سهامداران عمده بر عملکرد سرمایه فکری شرکت
2- تعیین میزان رابطه مؤلفه های سرمایه فکری بر ارزش شرکت (سرمایه فیزیکی، ساختاری، انسانی)
3- تعیین میزان رابطه سهامداران عمده بر ارزش شرکت
از جمله اهداف کاربردی تحقیق، نشان دادن اهمیت سرمایه فکری به ذینفعان صورت مالی شرکت می باشد تا به منظور بهبود عملکرد سرمایه فکری شرکت اقدامات مناسبی را به عمل آورند و تصمیم گیرندگان و سرمایه گذاران نیز به منظور دستیابی به عملکرد بهینه واحدهای اقتصادی به ساختار مالکیت و میزان مالکیت توجه نمایند.

 

6-1 اهمیت و ضرورت پژوهش
بحث مالکیت سهام در شرکت ها و تأثیر آن بر عملکرد شرکت از جمله موضوعات قابل پژوهش در حوزه حاکمیت شرکتی است که چندین دهه مورد توجه محققان بوده است. با توجه به اینکه امروزه بر مجزا ساختن مالکیت از مدیریت تأکید زیادی می شود توجه به ساختار مالکیت شرکت ها، به عنوان یکی از اصول حاکمیت شرکتی، باعث تسهیل در این امر خواهد شد به ویژه اینکه ساختار مالکیت یک وسیله انگیزشی برای کاهش هزینه های نمایندگی می باشد. در مورد اثرات ساز و کارهای مورد استفاده جهت کاهش مشکلات نمایندگی، مباحث زیادی مطرح شده است.
تأکید این تحقیق ها بر روی ادبیات مرتبط با حق مالکیت بوسیله سهامداران عمده و مؤسسات است. دمستز و لهن(1985) ، وانگ و چو(1997) ، کلانسس(1999) هاک و ساک(1198) ، دمستز و ویلالونگا(2001) ، نمازی(1985 و 1383).
در روابط نمایندگی، هدف مالکان حداثکر سازی ثروت است و لذا به منظور دستیابی به این هدف بر کار نماینده نظارت می کنند و عملکرد او را مورد ارزیابی قرار می دهند. اگر قراردادها به صورت کامل نوشته و اجرا شوند ساختار مالکیت نمی بایست موضوع مهمی به نظر برسند(کواسه، 1960، 20) و هارت(1983، 370) . در حالی که شرکت های بخش عمومی، به دلیل انگیزه های مدیریتی ضعیف و هم سویی علایق، نسبت به شرکت های بخش خصوصی از کارایی کمتری برخوردار هستند.
در طول نیمه دوم قرن بیستم، مفهوم نقش و اهمیت دانش در اقتصاد در تجارت، تغییرات زیادی یافته است. علاوه بر آن در اقتصاد دانش محور امروز، موفقیت سازمانها در گروه توانایی مدیریت دارایی نامشهود است بر اساس نظر مر و همکارانش(2001) دلایل توجه سازمانها به مدیریت سرمایه فکری عبارتند از:
1- یاری رساندن به سازمانها در جهت تنظیم استراتژیها
2- ارزیابی اجرای استراتژیها
3- استفاده از نتایج اندازه گیری سرمایه فکری به عنوان مبنا برای جبران خدمات
4- یاری رساندن به سازمانها در جهات تصمیمات گسترده و متنوع
5- ابلاغ این داراییها به ذینفعان خارجی سازمانها
6- اندازه گیری ارزش و عملکرد مالی شرکت ها
از جمله ضرورت اساسی انجام تحقیق وجود نداشتن اقلامی به عنوان سرمایه فکری در صورت مالی شرکت ها و پنهان نمودن این اقلام در صورت های مالی می باشد و از جمله دلایل نگرانی تحقیق می توان به فاصله زیاد بین ارزش بازار و ارزش دفتری شرکت ها اشاره کرد. در گذشته بیشتر دارایی های سازمانها مشهود بودند ولی امروزه قسمت اعظم دارایی های سازمان نامشهود هستند پس در اقتصاد امروزه موفقیت سازمانها به توانایی مدیریت این دارایی ها نامشهود بستگی دارد. در حقیقت، اهمیت این پژوهش بررسی این مطلب است که آیا وجود سهامداران عمده در ساختار مالکیت شرکت ها بر عملکرد سرمایه فکری و ارزش شرکت ها تأثیر دارد؟ این پژوهش، می تواند مورد استفاده کثیری از استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری و به منظور رشد و توسعه اقتصادی کشور قرار گیرد. استفاده کنندگان اصلی این پژوهش عبارتند از سهامداران (مالکان) به عنوان گروه اصلی استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری و در نتیجه تأمین کنندگان عمده ی بازار سرمایه، اعتباردهندگان، تحلیل گران، عرضه کنندگان، دولت و کارکنان شرکت و همچنین بورس اوراق بهادار تهران.

 


7-1 تعریف واژه ها و اصطلاحات تحقیق
یکی از نخستین اقداماتی که در فرایند حل یک مسئله تحقیقی لازم به نظر می رسد این است که اصطلاحات مهمی که در گزاره آن مسئله آمده به گونه عملیاتی تعریف شود.(خاکی، 1384، 67).
تمرکز مالکیت: (Conc): تمرکز مالکیت به حالتی اطلاق می شود که میزان درخور ملاحظه ای از سهام شرکت به سهامداران (عمده) اکثریت تعلق داشته باشد و نشان مید هد چند درصد سهام شرکت در دست عده محدودی قرار دارد.(محمدی وهمکاران،1388)
سرمایه فکری: سرمایه فکری شامل آن بخش از کل سرمایه یا دارایی شرکت است که مبتنی بر دانش بوده و شرکت، دارنده و مالک آن به شمار می آید. بنابراین، تعریف سرمایه فکری هم می تواند شامل خود دانش(که به مالکیت فکری و با دارایی فکری یک شرکت تبدیل شده) و هم نتیجه نهایی فرایند انتقال آن باشد.
پالیک ارزش افزوده کارایی سرمایه فکری را جهت اندازه گیری سرمایه فکری شرکت ها ارائه کرد. پالیک در مدلش سرمایه فکری را متشکل از سه جزء اصلی دانسته است که برای ایجاد ارزش با هم در تعامل می باشد. این سه جزء عبارتند از: سرمایه فیزیکی، سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری. (پالیک،2002،119) .
سرمایه فیزیکی: سرمایه فیزیکی، شامل دارایی های ثابت و مالی می باشد که جهت ایجاد ارزش افزوده در کالاها و خدمات استفاده می شود. طبق این تعریف سرمایه فیزیکی شامل جمع کل دارایی ها به کسر دارایی های نامشهود می باشد(کینگ هانگ ،2009، 16) .
سرمایه انسانی: سرمایه انسانی، به قابلیت ها و مهارت ها و تخصص نیروی انسانی سازمان اطلاق می شود. در این تعریف سرمایه انسانی به عنوان کل هزینه های حقوق و دستمزد شرکت در نظر گرفته شده است(همان منبع، 15)
سرمایه ساختاری: سرمایه ساختاری شامل ظرفیت ها جهت درک نیازهای بازار می باشد و مواردی نظیر حقوق اختراعات و دانش نهادینه شده در ساختارها، فرایندها و فرهنگ سازمانی را در بر می گیرد.
سرمایه ساختاری، دانشی است که در پایان هر روز کاری در سازمان باقی می ماند و به کل سازمان تعلق دارد. در این تعریف سرمایه ساختاری از طریق کسر سرمایه انسانی(کل حقوق و دستمزد پرداختی شرکت) از ارزش افزوده بدست می آید(همان منبع، 15)
ارزش شرکت: درجه یا میزانی که شرکت به هدفهای مالی سهامداران در راستای افزایش ثروت نائل می آید. اهداف عملیاتی که مدیر عامل شرکت در راستای دستیابی به هدف اصلی یعنی افزایش ثروت سهامداران دنبال می کند در برگیرنده شاخص و معیارهایی است که بر مبنای آن می توان ارزش یک شرکت تجاری را اندازه گیری کرد. جهت ارزیابی ارزش، در این تحقیق از معیار نسبت Q توبین استفاده شده است(خداداد حسینی و همکاران ، 1385، و 72)
نسبت Q توبین: در این تحقیق از روش محاسبه Q توبین ساده استفاده شده است، در این روش، Qتوبین از تقسیم ارزش بازار کل دارایی های شرکت بر ارزش دفتری کل دارایی ها شرکت بدست می آید(همان منبع، 73)
اهرم مالی: توان واحد انتفاعی برای انجام تعهدات کوتاه مدت و بلندمدت می باشد(طاهری ازبومی، 1385، 52).
اندازه شرکت: توان و پتانسیل شرکت با توجه به منابع در اختیار داشته، و حجم فعالیت های عمده ی واحد انتفاعی می باشد(حجازی، 1386، 247).

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 


1-2 مقدمه
تشکیل شرکت با مسئولیت محدود و گشودن مالکیت شرکت برای عموم، برروش اداره شرکت ها، تأثیر قابل ملاحظه ای گذاشت.سیستم بازار به گونه ای سازماندهی گردید که مالکان شرکت ها، اداره شرکت را به مدیران شرکت تفویض کنند.جدایی« مالکیت» از «مدیریت» منجر به عمومیت مسئله نمایندگی گردید.در این مسئله تضاد بین به حداکثر رساندن منافع کارگماران وکارگزاران، مفروض است حل مشکل نمایندگی تا حدودی اطمینان خاطر سهامداران را فراهم می کند که مدیران در تلاشند تا ثروت آنان را به حداکثر برسانند. برای حصول اطمینان از ایفای مسئولیت پاسخ گویی بنگاههای اقتصادی در مقابل عموم و افراد ذینفع باید نظارت ومراقبت کافی به عمل آید. اعمال ونظارت و مراقبت در این زمینه مستلزم وجود سازوکارهای مناسبی است. از جمله این سازوکارها، طراحی واجرای حاکمیت شرکتی مناسب در شرکت ها و بنگاههای اقتصادی است. ( قالیباف، اصل ورضایی، 1386، 116)
حاکمیت شرکتی مجموعه قوانین و رویه های حاکم بر روابط مدیران، سهامداران و حسابرسان شرکت است که با اعمال یک سیستم نظارتی از حقوق سهامداران حمایت می کنند.در حقیقت، هدف شرکت های سهامی ومدیران آنها حداکثر نمودن ارزش حقوق صاحبان سهام است،به عبارت دیگر حداکثر نمودن ارزش شرکت و سهام آن می باشد. حداکثر نمودن ارزش شرکت مستلزم به کارگیری بهینه منابع مالی و کسب وبازده و ریسک متناسب است. از سوی دیگر دنیای امروز،اقتصاد صنعتی را پشت سرگذاشت و وارد اقتصاد مبتنی بر دانش شده است؛ اقتصادی که باعث ایجاد تغییرات بسیاری در ماهیت فعالیت شرکت ها شده و این امر منجر به تغییرات ارزش و پارامترهای عملکرد شرکت ها گردیده است. اقتصاد مبتنی بر دانش،اقتصادی است که در آن تولید و بهره برداری از دانش، نقش اصلی را در فرآیند ثروت ایفا می نماید. ( چن گو، 2005، 385).
یکی از ویژگی های متمایز اقتصاد مبتنی بر دانش، جریان هنگفت سرمایه گذاری در سرمایه انسانی و تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات است. اقتصاد دانش جدید به گونه بالقوه منابع نامحدودی ارائه می کند زیرا ظرفیت انسانی برای ایجاد دانش نامحدود است (نمازی وابراهیمی،1388 ،5).
امروزه، بسیاری از شرکت ها در سطح تجارت جهانی براین باورند که در ایجاد دارایی نامشهود نظیر دانش نسبت به دارایی های فیزیکی در ایجاد ارزش افزوده برای شرکت ها اهمیت بسزایی یافته اند. دانش به عنوان یک دارایی در مقایسه با سایر انواع دارایی ها، دارای این طبیعت منحصر بفرد است که هرچه بیشتر استفاده شود به ارزش آن افزوده می شود. اجرای یک استراتژی مؤثر مدیریت دانش و تبدیل شدن به یک سازمان دانش محور، به عنوان یک شرط الزامی برای موفقیت سازمان ها است. در اقتصاد مبتنی بر دانش، سرمایه فکری به عنوان یکی از منابع ضروری و مهم موفقیت شرکت بشمار می آید (صالح و همکاران، 2008، 3).
سرمایه فکری یعنی کل موجودی سرمایه یا حق مالکانه مبتنی بر دانش که شرکت مالک آن است (وزینکوسکی ،2000، 36). به بیان دیگر منظور از سرمایه فکری، توسعه و بکارگیری منابع دانش در شرکت ها است. ازاین رو، در هزاره سوم میلادی که در آن سرمایه فکری نه مالی، زیربنای اصلی برای پویایی و موفقیت آتی شرکت ها در اقتصاد دانش است: لازم است منابع کلیدی و محرک های عملکرد و ارزش در سازمان ها توسط مدیران تغیین گردند؛ زیرا افزایش شناخت و بکارگیری سرمایه فکری به شرکت ها کمک می کند تا کاراتر، اثر بخش تر، پربازده تر ونوآورتر باشند. (چن گو، 2005، 385). افزون براین، موفقیت رقابتی شرکت ها به میزان کمتری به تخصیص استراتژیک، منابع فیزیکی و مالی و به میزان بیشتری به مدیریت استراتژیک سرمایه فکری بستگی دارد. سرمایه فکری می تواند از طریق هدایت و مدیریت سرمایه فکری، تکنیک های سازمانی، مهارت های حرفه ای، روابط مشتریان وتجارب، منجر به ایجاد مزیت رقابتی در بازار و عملکرد مالی بهترشرکت گردد(رهنمای رود پشتی و همتی ،1388، 112).
هدف اصلی در فصل حاضر، بیان ادبیات موضوعی و مبانی نظری تحقیق می باشد. بدین منظور ابتدا در مورد مالکیت از جنبه های مختلف بحث می شود.سپس به بیان مسئله حاکمیت شرکتی می پردازیم. در بخش دوم به تشریح سرمایه فکری می پردازیم و در بخش سوم به تشریح ارزش شرکت می پردازیم. در بخش دیگر نگاهی اجمالی به بازار سرمایه ایران می پردازیم و در بخش پایان این فصل سابقه تحقیقاتی را بررسی خواهیم کرد: که در این بخش در قالب دو قسمت تحقیقات انجام شده در سایر کشورها و تحقیقات انجام شده در داخل ایران می باشد.

 

بخش اول: ساختار مالکیت و تئوری ها
2-2 ساختار مالکیت
ساختار مالکیت در ادبیات حاکمیت شرکتی دارای یک جایگاه هسته ای و مشخص است تعیین نوع ساختار مالکیت و ترکیب سهامداران شرکت یک ابزار کنترل و اعمال حکمرانی در شرکت هاست. این بعد از حاکمیت در قالب ابعاد مختلف تعیین کننده نوع مالکیت شرکت نظیر توزیع مالکیتی،تمرکز مالکیتی، وجود سهامداران جزء اقلیت و عمده نهادی در ترکیب مالکیت شرکت و درصد مالکیتی آنها قابل بررسی است.همچنین ترکیب سهامداران شرکت ها از الگوهای متفاوتی نظیر سهامداران حقوقی، مالکیت مدیریتی، سهامداران خصوصی و دولتی تبعیت می کند.
(تسی وگمز، 1997) خاطرنشان کرد که درصد مالکیت مدیران بر میزان تضاد یا توافق بین مدیران و سهامداران تأثیر می گذارد.زمانی که مالکیت مدیریتی افزایش می یابد در این صورت مدیران دارای نفوذ بیشتری در تصمیمات شرکت و نیز تصمیمات مرتبط با منافع سایر سهامداران می باشند.
(شیفر و ویشنی، 1986) در بررسی های خود نشان دادند که سهامداران عمده گرایش دارند که روی مدیریت شرکت نظارت نمایند،به همین دلیل وجود آنها باعث کاهش هزینه های نمایندگی شرکت ودر نهایت افزایش ارزش و عملکرد شرکت می گردد.

 

1-2-2 گروه بندی مالکیت
از دیرباز موضوع جدایی مدیریت و یا آنچه در متون مربوط آمده است، جدایی کنترل از مالکیت و تأثیر آن برعملکرد سازمان ها مورد توجه مؤلفان و یژوهشگران نظریه های سازمانی، اقتصاد صنعتی، دیدگاه های مالی و اخیراً مدیریت راهبردی قرار داشته است (تریلر و همکاران ، 2004، 2) . در ادامه روند چنین توجهاتی هم اکنون نیز پرداختن به لایه های بالایی هرم سازمانی یعنی، ساختار مالکیت سازمان (از لحاظ تنوع ومیزان تمرکز مالکیت) وچگونگی رویه های مؤثر حکمرانی برسازمان از موضوعات مورد توجه پژوهشگران به شمار می آید.
(آیدین و همکاران ، 2007، 104). نقطه عزیمت برای گشودن باب بررسی، در این حوزه ها عموماً طبقه بندی انواع مالکیت و کنترل است که به روش های گوناگون انجام می گیرد.روشی را که مینتزبرگ در باب انواع مالکیت برگزیده است.از گروه بندی های متعارف که اغلب بر مبنای سازمان های تحت کنترل مالکان و یا مدیران انجام می گیرد فراتر رفته و نسخ شناسی وی امکان بررسی جامع تری را ارائه می دهد. بدین منظور وی در بدو امر به اثرگذاری برفعالیت ها، تصمیم های سازمانی توجه می کند. وجه دیگر مورد نظر وی پراکندگی سهام است. از این زاویه، سهام یک سازمان با در محدوده کم دامنه ای توزیع شده است و لذا نوعی تمرکز در مالکیت سهام وجود دارد. یا آنکه سهام در بین تعداد زیادی توزیع و پخش شده ولذا گسترده است(مینتزبرگ ،1983، 108). با ترکیب وجود فوق در یک آرایه چهار نوع مالکیت به دست می آید که عبارتند از:
1- پراکنده- منفصل
2- پراکنده- متصل
3- متمرکز-منفصل
4- متمرکز- متصل
اگر نسخ شناسی مینتزبرگ با مطالعات پژوهشگرانی که به مسئله جدایی مالکیت از کنترل و تأثیر براستراتژی و عملکرد سازمان ها پرداخته اند مطابقت داده شود، ملاحظه خواهد شد که اغلب بررسی های انجام گرفته معطوف به دو گروه اول و چهارم بوده اند. گروه چهارم شامل سازمان هایی است که در اغلب موارد مالکیت اکثریت سهام در اختیار یک فرد یا یک فامیل است و به عنوان مؤسساتی که در کنترل مالکان هستند شناخته می شود. در گروه اول نیز سازمان هایی قرار دارند که گروه سهامداران منفرد به علت پخش بودن زیاد مالکیت کنترلی برسازمان ندانسته و مدیران حرفه ای شرکت را اداره می کنند. برای بررسی این روابط، دیدگاه های نمایندگی و ذی نفعان سازمانی از دو زاویه مختلف، چارچوب های نظری لازم را می توانند در اختیار قرار دهند.

 

2-2-2 مجزا سازی مالکیت از مدیریت
پایه واساس حاکمیت شرکتی، تئوری نمایندگی است و مسایل نمایندگی نیز ناشی از مجزا سازی مالکیت از کنترل می باشد (جنس و مک لینگ 1976، 158).
ارتباط بین حاکمیت شرکتی و عملکرد اقتصادی از جمله موضوعات جنجال برانگیزی است که سیاست گذاران با آن مواجهند. کشورها، مکانیسم های مختلفی را در این زمینه به کار می گیرند. برخی سیستم ها به توزیع و پراکندگی مالکیت تأکید دارند و برخی به سمت مالکیت و کنترل متمرکز تمایل دارند.
دراین سیستم های متمایل به توزیع و پراکندگی مالکیت (همچون آمریکا و انگلستان) تضاد منافع اساسی بین مدیران وطیف گسترده ای از سهامداران مشاهده می شود.در حالی که سیستم های متمایل به تمرکز مالکیت (ژاپن و برخی کشورهای اروپایی) تضاد منافع اساسی بین سهامداران کنترل کننده و سهامداران انفرادی که در اقلیت قرار دارند ملاحظه می شود. لذا تفاوت اساسی در نظام های حاکمیت شرکتی در کشورهای مختلف در موضوع مالکیت وکنترل شرکت ها و تعریف سهامداران کنترل کننده است (رهنما رودپشتی و همکاران، 1385، 538).
جدایی مالکیت از مدیریت که به واسطه تشدید رقابت های داخلی و بین المللی، تنوع و پیچیدگی وظایف مدیریت، ظهور ساختارهای حقوقی نوین( بعنوان مثال شرکت های سهامی) و تخصصی شدن امور به وقوع پیوست، شرایطی را فراهم ساخت تا تفویض اختیارات بعنوان راهکار گریز ناپذیر اداره شرکت ها در جوامع پیشرو مطرح گردد. بطور کلی از جمله عواملی که موجب شد سهامدار دیگر قادر به اعمال مدیریت مستقیم نباشد عبارتند از:
حرکت از مالکیت فردی به سوی مالکیت جمعی (توزیع مالکیت)، که این ساختار مالکیت امکان اعمال مدیریت مستقیم را منتفی می سازد.هرچند که این امر در جذب و هدایت سرمایه های سرگردان جامعه، توسط بازار سرمایه و توسعه فعالیت های اقتصادی گسترش یافت. تخصصی شدن فعالیت ها به ویژه مدیریت شرکت با این دیدگاه که اولاً مدیریت یک حرفه تخصصی است ثانیاً اداره شرکت در توان هرمالکی نیست (احمد وند، 1385، 24).
براساس تصویری که الگوی نمایندگی جنس و مک لینگ از شرکت ارائه می کند،شرکت های سهامی عام عرصه تعارض های ناشی از حضور پدیده نمایندگی هستند. این پدیده با هزینه هایی همراه است که از جدا شدن قدرت تصمیم گیری از قدرت ریسک پذیری سرچشمه می گیرد.بدین سبب الگوی نمایندگی به دنبال آن است که با تهمیدات مختلف از میزان چنین هزینه هایی به نفع سهامداران بکاهد (مظلومی 1382، 22). برپایه چنین الگویی است که بسیاری از پژوهش انجام گرفته و در مورد مالکیت و کنترل، برمواردی مانند تمرکز مالکیت، مالکیت عمده و مالکیت مدیران، تأثیر داشته اند تا تضاد منافع بین مالکان (صاحبان سرمایه) و مدیران (نمایندگان) کاهش یابد (گان سکریچ وهمکاران 2007و 59) . بدین ترتیب شرکت ها از لحاظ کنترل شدن به دو گروه کنترل شونده توسط مالکین و کنترل شونده توسط مدیران تقسیم شده اند.
قاعدتاً در نوع دوم است که مالکیت از مدیریت جدا شده وقدرت مؤثر در اختیار مدیران حرفه ای قرار می گیرد و فرض براین است که مالکین از این بابت به حاشیه رانده می شوند. شرکت های سهامی عام ابراز چنین جابجایی هستند. در این شرکت ها سهامداران معمولاً مالکین خوانده می شوند این همان جدایی مالکین و کنترل است که طی آن کنترل وحقوق اقتصادی بین گروه ها و افراد مختلف تقسیم می شود. امروزه پراکندگی مالکین در شرکت های سهامی باعث شده که رابطه آنها با شرکت را به سختی بتوانیم در قالب مالک سنتی تجسم کنیم. در نتیجه به همان نسبت اعمال حقوق مالکیت سنتی نیز ناممکن گشته و امکان نظارت و پیگیری به میزان بسیاری کاهش می یابد(مظلومی، 1382، 23).
برل ومینز(1932) مطالعاتی در سطح کشور آمریکا انجام دادند و متوجه شدند موسساتی که بطور سنتی در تملک شخصیتهای حقوقی (از یک خانواده) بودند فقط شش درصد از دویست شرکت بسیار بزرگ آمریکایی را تشکل می دهند و سهم آنها از کل ثروت ایجاد شده در آن کشور 4 درصد است. بدین ترتیب مشخص می شود که سهامداران شرکت های سهامی عام آنچنان پراکنده شده اند که دیگر فاقد قدرت و اشتیاق لازم برای اصلاح و محدود کردن سمت و سویی هستند که مدیران این شرکت ها در پیش می گیرند.یافته های آنان که موید دور افتادن مالکیت از کنترل در این شرکت ها هستند اولین شواهد را در مورد تأثیرپذیری عملکرد اقتصادی کشور از مالکیت و کنترل شان می دهد. (همان منبع 27).

 

3-2-2 عوامل تأثیر گذار بر تعیین نوع مالکیت شرکت
به طور کلی مالکیت می تواند در سطح وسیع ( وجود تعداد زیادی از سهامداران کوچک) تا مالکیت عمده (وجود تعداد کمی از سهامداران عمده) متنوع باشد. لذا زمانی که مالکیت در دست سهامداران عمده باشد، سیستم کنترل متمرکز خواهد بود و زمانی که مالکیت توزیع شده باشد سیستم کنترل نامتمرکز است. از جمله عواملی که بر تصمیم گیری درزمینه انتخاب این نوع ساختارهای مالکیت تأثیر می گذارد شامل:
1- اندازه شرکت: شرکت های بزرگ تمایل دارند که مالکیت آنها توزیع شود زیرآنها به بودجه های بیشتری

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تبیین رابطه بین تمرکز مالکیت و عملکرد سرمایه فکری و ارزش شرکت

دانلود مقاله تبیین رابطه ی سازوکارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری در بازار سرمایه ایران

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله تبیین رابطه ی سازوکارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری در بازار سرمایه ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده:
این تحقیق در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا بین سازوکارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری رابطه وجود دارد یا خیر ؟
برای سنجش سرمایه فکری طبقه بندی های مختلفی ارائه شده است که یکی از این طبقه بندی ها توسط پولیک به نام (ارزش افزده سرمایه فکری ) مطرح شده است که از سه جز کارایی سرمایه ارتباطی ، کارایی سرمایه انسانی و کارایی سرمایه ساختاری تشکیل شده است. در این پژوهش ابتدا بر اساس مدل (ارزش افزوده سرمایه فکری ) ارزش سرمایه فکری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران محاسبه و سپس ارتباط آن با سازوکارهای راهبری شرکت بررسی شد . سازوکارهای خارجی راهبری شرکت ، درصد سرمایه گذاران نهادی و درصد سرمایه گذاران عمده می باشد و سازوکارهای داخلی راهبری شرکت ، درصد مالکیت هیئت مدیره و تعداد مدیران ، تعداد مدیران غیر موظف و نسبت مدیران غیر موظف به هیئت مدیره ، دوگانگی نقش مدیر عامل می باشد. و همچنین کل موضوع در صنایع مختلف مورد بررسی قرار گرفت ،برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش داده های پنلی با بکارگیری اطلاعات 88 شرکت در طی سال های 1383 تا 1387 استفاده شده است .نتایج کلی حاصل از پژوهش نشان می دهد که درصد سرمایه گذاران نهادی ، درصد مدیران غیر موظف و دوگانگی نقش مدیر عامل رابطه مثبت و معناداری با سرمایه فکری و تعداد مدیران غیر موظف رابطه منفی و معناداری با سرمایه فکری دارند و در بقیه موارد رابطه معناداری بین سازوکارهای داخلی و خارجی راهبری شرکت و سرمایه فکری مشاهده نگردید.
واژه های کلیدی : سازوکارهای راهبری شرکت ، سرمایه فکری ، مدل پولیک ، داده های پنلی، بورس اوراق بهادار تهران

مقدمه:
نظام مناسب راهبری شرکت ها به دنبال استقرار چارچوبی مدون و مکانیزم های مناسب برای برقراری رابطه ای متعادل میان منافع سهامداران جز از یک سو و سهامداران کنترلی یا اکثریت از سوی دیگر می باشد و در دیدگاه های جدیدتر سمت توجه جدی به حقوق کلیه گروه های ذینفع ، اجتماع ، بازار سرمایه و مجموع شرکتها گرایش یافته است . از دهه 70 الگوی رشد اقتصاد جهان به طور اساسی تغییر کرد و به دنبال آن ، دانش به عنوان مهمترین سرمایه ، جایگزین سرمایه های پولی و فیزیکی شد. یکی از ویژگی های دانش این است که نامشهود است یعنی غیر قابل لمس و غیر محسوس است و ارزشگذاری و اندازه گیری آن خیلی سخت و مشکل است در صورتی که در گذشته سازمان ها با استفاده از روش های حسابداری قادر بودن تا ارزش و اندازه تولید خود را به طور کامل محاسبه کنند ولی امروزه این روش حسابداری دارای کارایی لازم نیستند . دانش به عنوان یکی از مهمترین اجزای دارایی های نامشهود محسوب می شود اگر در گذشته بیشتر دارایی های سازمان ها مشهود بودند ولی امروزه قسمت اعظم دارایی های سازمان ها نامشهود هستند.
سازمان ها در حال وارد شدن به اقتصاد مبتنی بر دانش هستند ، اقتصادی که در آن دانش و دارایی های نامشهود به عنوان مهمترین مزیت رقابتی سازمان ها شناخته شده است . یکی از اجزای دارایی نامشهود سرمایه فکری می باشد که تاثیر مهمی برعملکرد و پیاده سازی استرتتژیک سازمان دارد از این رو شناسایی ، اندازه گیری و مدیریت سرمایه فکری دارای اهمیت خاصی است و منجر به مشاهده ارزش واقعی سازمان ها می شود .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
کلیات تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


1-1 مقدمه
رشد و توسعه و بکارگیری فناوری ها، شاید بارزترین نمونه پیشرفت انسان باشد. پس ازانقلاب صنعتی اقتصاد کشور متکی بر زمین و نیروی کار، رفته رفته جای خود را به اقتصاد صنعتی داد، اقتصادی که به عامل سرمایه جهت کسب و به کارگیری فناوری و سپس نیروی کار و زمین وابستگی داشت و اکنون در هزاره سوم نگرشی فرا راه ملت ها و سازمان های نوین قرار گرفته است که از آن به اقتصاد و جامعه دانش محور و یا اقتصاد خدماتی یا اطلاعاتی یاد می شود که البته وام دار ظهور و توسعه اطلاعات و ارتباطات است.
توجه به دانش و سرمایه های فکری به عنوان اصلی ترین عامل اقتصاد جدید، روز به روز در حال افزایش است. بنابراین با درک کاستی ها نگرش صرفاً متکی بر فناوری- به ویژه IT روز به روز نقش نیروی انسانی و هوش بشری بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. اکنون بسیاری از پژوهشگران از جمله استوارت سرمایه های فکری را مد نظر قرار می دهند. همچنین در صنعت نیز تعداد شرکت هایی که با بکارگیری دانش و توجه به دارایی های فکری به موفقیت های چشمگیری رسیده اند در حال افزایش است.
دانش به عنوان یکی از مهمترین اجزای دارایی های نامشهود محسوب می شود. اگر در گذشته بیشتر دارایی های سازمان ها، مشهود بوده اند ولی امروزه قسمت اعظم دارایی های سازمان ها نامشهود هستند ( سولیون ، 2000،340- 328) .
در اوایل قرن بیست و یکم دنیا نظاره گر شمار زیادی از رسوایی های مالی در شرکت هایی همچون انرون، ورلدکام، تایکو، آدلفیا و گلوبال کراسینگ بوده است. در نگاه اول اینطور به نظر می رسد که عدم رعایت استانداردهای حسابداری از سوی این شرکت های دلیل اصلی رسوایی مالی بوده است اما وقتی قدری بیشتر تامل می کنیم مشاهده می نماییم که گزارشات مالی آنها توسط حسابرسان تأیید شده است.
معیارهای عملکرد مالی رعایت شده و حتی قیمت سهام آنها در دوره ای از رشد قابل ملاحظه ای برخوردار بوده است. مثلاً سولومون در سال 2007در کتاب حاکمیت شرکتی و پاسخ گویی خود معتقد است نبود ساختارهای کنترلی و نظارتی در شرکت ها به طور عام یا آنچه که او تحت عنوان نظام حاکمیت شرکتی نام گذاری می کند به طور خاص می تواند دلیل وقوع چنین رویدادهایی باشد.
نظام مناسب راهبری شرکت ها به دنبال استقرار چارچوبی مدون و مکانیزم های مناسب برای برقراری رابطه ای متعادل میان منافع سهامداران جز از یک سو و سهامداران کنترلی یا اکثریت از سوی دیگر می‌باشد و در دیدگاه های جدیدتر سمت توجه جدی به حقوق کلیه گروه های ذینفع، اجتماع، بازار سرمایه و مجموع شرکت ها گرایش یافته است.
با توجه به اینکه وجود ساز و کارهای حاکمیت شرکتی می تواند منجر به بهبود عملکرد اقتصادی بنگاه شود، مدل ها و متدلوژی های جهت اندازه گیری دانش و سرمایه های فکری جهت بهبود این ساز و کارها، روز به روز ضروری تر به نظر می رسد تا به تبع آن رشد اقتصادی مطلوب در کشور ایجاد گردد.
در این فصل از تحقیق ، محقق به طور خلاصه و با توجه به موضوع تحقیق ، به بیان مسئله اصلی پژوهش و ضرورت انجام تحقیق و در ادامه به مدل مفهومی تحقیق پرداخت ،همچنین در ادامه اهداف تحقیق را بیان و به متغیرهای مورد مطالعه تحقیق اشاره کرده و در آخر هم فرضیه های تحقیق و تعاریف واژه ها و اصطلاحات را آورده است.

 

2-1 تاریخچه مطالعاتی
جدول شماره (1-1) تحقیقات متعددی را که در زمینه راهبری شرکت و سرمایه فکری انجام شده در خود جای داده است و چارچوب نظری تحقیق برگرفته از این تحقیقات می باشد.

 

 

 

 

 


جدول 1-1 خلاصه تحقیقات انجام شده
محقق سال شرح
صالح 2009 در تحقیقی با عنوان ارتباط ساختار مالکیت و عملکرد سرمایه فکری در بورس مالزی پرداخت . در این تحقیق ساختار مالکیت ارائه شده شرکتهای مدیریتی ، خارجی ، دولتی و خانوادگی با عملکرد سرمایه فکری بررسی شده است
کین گان 2008 در تحقیقی با عنوان رابطه بین حاکمیت شرکتی و افشا سرمایه فکری در بورس مالزی پرداخت که متغیر های آن، اندازه هیئت مدیره ، ترکیب هیئت مدیره ، اندازه موسسه حسابرسی ، مالکیت خانوادگی و دولتی بوده است
آگارول و دیگران 2006 در تحقیقی با عنوان آیا شرکت های آمریکایی حاکمیت شرکتی بهتری دارند ؟ که در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که ، بعضی از مکانیزم های حاکمیت شرکتی مانند ساختار هیئت مدیره و کمیته حسابرسی ارتباط مستقیمی با ارزش شرکت دارند
یانگ چو 2006 در تحقیقی تحت عنوان " سرمایه فکری؛ یک مطالعه تجربی از ITRI " به بررسی ارتباط بین اجزای سرمایه فکری (سرمایه انسانی، سرمایه ارتباطی و سرمایه ساختاری) با عملکرد پرداختند و نتیجه گرفتند که اولاً یک رابطه مثبت معناداری بین اجزای سرمایه فکری و عملکرد شرکت ها وجود دارد و ثانیاً افزایش سرمایه فکری باعث خلق ارزش و ذخیره استراتژیک آنها در سازمان می باشد.
چونگ 2009 شواهدی در ارتباط با رابطه بین حاکمیت شرکتی و مالکیت نهادی سهام ارائه نمودند. شواهد این تحقیق نشان داد ، نسبت سهام شرکت که توسط سرمایه گذاران نهادی نگهداری می شود، کیفیت ساختار حاکمیت را افزایش می دهد.
هنیفا و کوک 2002 در پژوهشی دریافتند که دوگانگی نقش مدیر عامل رابطه مثبت با سرمایه فکری وبین تعداد مدیران غیر موظف و ارزش سرمایه فکری شرکت رابطه منفی وجود دارد.
کرنت و سایرین

2007

 

شواهدی را در ارتباط با نقش سرمایه گذاران نهادی یافتند که نشان داد که هم تعداد و هم درصد سرمایه گذاران نهادی رابطه ی معنادار را با بازده شرکتها دارند

 

لی و دیگران

2008
در تحقیقی تحت عنوان حاکمیت شرکتی و سرمایه فکری دریافتند که رابطه مثبتی بین ترکیب هیئت مدیره ونسبت آن با ارزش سرمایه فکری وجود دارد.
عباسعلی دریایی

1388
در تحقیقی با عنوان عوامل موثر بر نرخ حاکمیت شرکتی و رابطه آن با عملکرد شرکت بررسی شد. نتایج حاصله بیانگر وجود رابطه ای مستقیم بین نرخ حاکمیت شرکتی با عملکرد در سطح اطمینان 95 درصد بود.
شهلا ابراهیمی 1387 در تحقیقی به بررسی تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد مالی جاری و آینده شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران پرداخت. نتایج بین سرمایه فکری و عملکرد مالی جاری و آینده شرکت ، هم در سطح کلیه شرکت ها و هم در سطح صنایع رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

 

3-1- بیان مسأله
در حال حاضر در اقتصاد و دانش محور به دلیل اهمیت چشمگیر بازده حاصل از سرمایه های فکری در مقایسه با سرمایه های مالی در تعیین سودآوری، تلاش در جهت اندازه گیری این نوع سرمایه ها در شرکت‌ها افزایش یافته است و سنجش ارزش واقعی سرمایه فکری بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. به دلیل ناتوانی سیستم های حسابداری سنتی در برآورد این مهم، شرکت ها، سرمایه گذاران و سایر ذینفعان در پی یافتن ابزار مناسبی جهت اندازه گیری سرمایه فکری و یافتن ارتباط آن با شاخص های سازمانی می باشند. در حقیقت ما در این تحقیق به دنبال پاسخ این سوالات به شرح زیر می باشیم .
1- از لحاظ آماری آیا رابطه ای میان سازو کارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری وجود دارد؟
در این تحقیق با استفاده از مدل پولیک و داده های 5 ساله شرکت های بورسی در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1383 تا 1387 میزان سرمایه فکری شرکت ها محاسبه خواهد شد. سپس به رابطه میان سرمایه فکری و راهبری شرکتی که بر اساس ساز و کارهای داخلی و ساز و کارهای خارجی می باشد بررسی می شود که در نتیجه با توجه به اهمیت این سرمایه ها، شرکت ها و سرمایه گذاران تصمیمات مناسب تری در جهت کسب بازده مالی بالاتر اتخاذ نمایند.

 

4-1- چارچوب نظری تحقیق:
مباحث این تحقیق راهبری شرکتی و سازوکارهای داخلی و خارجی آن است. در این تحقیق تلاش می شود که تاثیر مکانیزم های اصول راهبری شرکتی بر سرمایه فکری بررسی شود.این تحقیق با بررسی ابعاد مختلف راهبری شرکتی و سرمایه فکری به ارتقای سطح دانش بازار سرمایه کمک خواهد کرد.

 

5-1- فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی اول - بین ساز و کارهای خارجی راهبری شرکت و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه اول - بین درصد مالکیت سهامداران نهادی و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی اول- بین درصد مالکیت سهامداران نهادی و کارایی سرمایه ارتباطی رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی دوم- بین درصد مالکیت سهامداران نهادی و کارایی سرمایه انسانی رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی سوم- بین درصد مالکیت سهامداران نهادی و کارایی سرمایه ساختاری رابطه وجود دارد.
فرضیه دوم - بین درصد مالکیت سهامداران عمده و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی اول - بین درصد مالکیت سهامداران عمده و کارایی سرمایه ارتباطی رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی دوم- بین درصد مالکیت سهامداران عمده و کارایی سرمایه انسانی رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی سوم- بین درصد مالکیت سهامداران عمده و کارایی سرمایه ساختاری رابطه وجود دارد.
فرضیه اصلی دوم - بین ساز و کارهای داخلی راهبری شرکت و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه سوم- بین درصد مالکیت هیئت مدیره و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه چهارم- بین تعداد مدیران غیرموظف و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه پنجم- بین نسبت مدیران غیرموظف به هیئت مدیره و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه ششم- بین تعداد هیئت مدیره و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه هفتم- بین دوگانگی نقش مدیرعامل و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه اصلی سوم - روابط سازوکارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری در صنایع مختلف متفاوت است.

 

6-1- اهمیت تحقیق
امروزه قسمت اعظم دارایی های سازمان ها را دارایی های نامشهود تشکیل می دهند و روش های حسابداری قادر به اندازه گیری آنها نیستند. از طرفی در این اقتصاد و دانش محور، موفقیت های سازمانی به توانایی مدیریت این دارایی های نامشهود بستگی دارد. مر و همکارانش دلایلی را برای توجه و اندازه گیری سرمایه فکری برشمرده اند که عبارتند از:
کمک به سازمان ها برای تنظیم استراتژی آنها
ارزیابی اجرای استراتژی ها
کمک به تصمیمات گسترش و تنوع
استفاده از نتایج اندازه گیری سرمایه های فکری به عنوان مبنایی برای جبران خدمات
ابلاغ این دارایی ها به ذینفعان خارجی سازمان ها و دلایل دیگری برای انجام این کار است که اندازه گیری سرمایه های فکری به طور دقیق می‌تواند ارزش و عملکرد شرکت ها را اندازه گیری کند ( مر ، 2003،464 -441 ) .
چون در یک جامعه مبتنی بر دانش بخش مهمی از ارزش یک کالا و نیز بخش مهمی از ثروت یک شرکت را تشکیل می دهد (چن ،2004 ،100-85 ) و (کننان ، 2004، 413-389) .
بنا بر ایده اندرسون (2004) سازمان ها به 4 دسته از دلایل ممکن است سرمایه فکری خود را مورد سنجش قرار دهند که عبارتند از:
بهبود مدیریت داخلی
بهبود گزارش دهی به خارج از سازمان
مبادلات این سرمایه
دلایل قانونی بهبود حسابداری
در این میان شکاف بین ارزش بازار شرکت ها و ارزش خالص دارایی های مشهود که در واقع سهام ناشی از دارایی های نامشهود تلقی می شود، روز به روز بیشتر توجه سرمایه گذاران را جلب می نماید. زمانی که این شکاف کوچک باشد بازگشت سرمایه از طریق درآمد سازمان یا دست کم دارایی های مشهود آن به شکل منطقی قابل پیش بینی خواهد بود. اما دارایی های به شکل دانش و نشان تجاری بسیار بیشتر در معرض تهدید قرار دارند و تحقق آنها دشوارتر است. ولی به هر حال سرمایه گذاران جهت درک بهتر وضعیت سازمان به شاخص هایی نیاز دارند که قابل اطمینان باشند.
سیستم حاکمیت شرکتی در کشورهای جهان با تعدادی از عوامل از جمله ساختار مالکیت شرکتها، وضعیت اقتصادی، سیستم قانونی، سیاست های دولتی و فرهنگی معین می شود. راهبری شرکت از جمله مباحث با اهمیت در زمینه مدیریت اجرایی و مدیریت مالی و حسابداری می باشد که تاکنون در کشور ما کمتر به آن پرداخته شده است. تجارت تاریخی طی بحران های مالی شرکتها نشان داده است که عدم توجه به نحوه راهبری و ایجاد تعادل بین منافع سهامداران و مدیران از یک سو و همچنین بین سهامداران عمده و جزء از سوی دیگر باعث بروز زیان های جبران ناپذیر گردیده است.

 

7-1- اهداف تحقیق
هدف اصلی این تحقیق ارائه روش مالی جهت سنجش و ارزشیابی سرمایه فکری و آزمون تجربی آن با راهبری شرکتی در شرکت های بورسی است و تلاش برای امکان پذیر نمودن تهیه، ارائه و تحلیل صورت های مالی کامل و واقعی در سیستم های حسابداری مورد استفاده در شرکت ها و ارزیابی صحیح و واقعی سرمایه گذاری (سهامداران) از ارزش واقعی و آتی سهام شرکت ها می باشد.
لذا هدف از این تحقیق را می توان پاسخ گویی به این سؤال دانست:
آیا رابطه ای بین ساز و کارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری در بازار سرمایه ایران وجود دارد؟

 

8-1- قلمرو تحقیق
الف- قلمرو مکانی: قلمرو مکانی شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (بازار سرمایه ایران) را مورد بررسی قرار می دهد.
ب- قلمرو زمانی: این تحقیق شرکت هایی را در بر می گیرد که در دوره ی 5 ساله 1383 تا 1387 عضو سازمان بورس اراق بهادار تهران بوده اند.
ج- قلمرو موضوعی: در این تحقیق به تبیین رابطه ی ساز و کارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری در بازار سرمایه ایران می پردازیم و در حوزه مدیریت سرمایه گذاری می باشد.

 

9-1- تعریف واژه ها و اصطلاحات
ضریب ارزش افزوده فکری : سرمایه فکری، مالکیت دانش، تجربه کاربردی، تکنولوژی سازمانی، روابط با مشتری، مهارت های حرفه ای است که برای سازمان جنبه رقابتی در بازار فراهم می کند. این سرمایه شامل سه بخش اصلی است (هیدر و جیمز ،2003،365-383 ) .
کارایی سرمایه ارتباطی : شاخصی است بر مبنای سرمایه ارتباطی که سرمایـــه ارتباطی عبارتست از دانش گرفته شده در کانال های بازاریابی و روابط مشتری یک سازمان است (بنتیس ، 2000، 100-85) .
کارایی سرمایه انسانی : شاخصی است بر مبنای سرمایه انسانی و سرمایه انسانی نیز شامل ذخیره دانش اعضای یک سازمان است که شامل شایستگی ها و طرز فکرهای کارکنان است.
کارایی سرمایه ساختاری : شاخصی است بر مبنای سرمایه ساختاری و سرمایه ساختاری نیز شامل همه مخازن دانش غیرانسانی در یک سازمان است که شامل پایگاه داده ها، چارت های سازمانی و فرآیندها و استراتژی ها و ... است که به سازمان ارزشی فراتر از مواد آن می دهد.
نظام راهبری شرکت ها: قوانین، مقررات، ساختارها، فرآیندها، فرهنگ ها و سیستم هایی است که موجب دستیابی به هدف های پاسخگویی، شفافیت، عدالت و رعایت حقوق ذینفعان می شود (حساس یگانه، 1385 ،34)2.
هیئت مدیره: اعضای این هیئت که از سوی صاحبان سهام شرکت تعیین می شوند ممکن است از میان دو گروه انتخاب شوند. نوع نخست شامل اشخاصی که از داخل شرکت انتخاب می شوند و دسته دوم نمایندگی که از بیرون شرکت انتخاب می شوند و مستقل از آن محسوب می شوند. نقش هیئت مدیره، نظارت بر مدیران شرکت و اقدام در طرفداری از سهامداران است. در واقع هیئت مدیره سعی می کند تضمین کند که منافع سهامداران به درستی حفظ می شود.( خدابخشی ،1385 ،27)3.
هیئت مدیره غیرموظف: به آن دسته از اعضای هیئت مدیره اطلاق می شود که سمت اجرایی در شرکت ندارند ( خدابخشی ، 1385، 27)4.
سهامدار عمده: سهامدارانی که حداقل مالکیت 5% از سهام در جریان شرکت را دارند (ملاحسینی و قربان نژاد ، 1387، 75)5.
سرمایه گذار نهادی: شخصیت یا مؤسسه ای است که به خرید و فروش حجم عظیمی از اوراق بهادار می پردازد مثل صندوق های بازنشستگی، بانک ها، شرکت های بیمه و سازمان تأمین اجتماعی، صندوق ها و شرکت های سرمایه گذاری و بنیادها و نهادهای انقلاب اسلامی (حساس یگانه و پوریانسب ، 1384، 5 )6.
.

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 


1-2 بخش اول - ادبیات نظری سرمایه فکری
1-1-2 مقدمه
با وقوع انقلاب تکنولوژی اطلاعات، جامعه اطلاعاتی و شبکه ای و نیز رشد و توسعه سریع تکنولوژی برتر، مخصوصاً در حوزه های ارتباطات، کامپیوتر و مهندسی، از دهه 1990 الگوی رشد اقتصاد جهانی تغییر اساسی کرده است. درنتیجه، دانش به عنوان مهمترین سرمایه جایگزین سرمایه های مالی و فیزیکی در اقتصاد جهانی امروز شده است. در اقتصاد مبتنی بر دانش، محصولات و سازمانها بر اساس دانش زندگی می کنند و می میرند و موفق ترین سازمانها، آنهایی هستند که از این دارایی های ناملموس به نحو بهتر و سریع تری استفاده می کنند.
مطالعات اخیر نشان داده اند که برخلاف کاهش بازدهی منابع سنتی (مثل پول، زمین، ماشین آلات و غیره) دانش واقعاً منبعی برای افزایش عملکرد کسب و کار است(بنتیس ، 1999، 402-391) . آنچه حتی بیشتر درخور توجه است این است که بازار به مدت طولانی ارزش دانش و عوامل نامشهود دیگر را در فرآیند ایجاد ارزش تشخیص داده است اخیراً اندازه این « ارزش پنهان » تغییر کرده است. برای مثال، در سال 1996 دارایی های خالص شرکت مرک فقط 12.3 درصد ارزش بازاری اش، در سال 1996 دارایی های شرکت کوکاکولا تنها 4 درصد از ارزش بازاری اش و دارایی های مایکروسافت 6 درصد ارزش بازاری اش را پوشش داده بود هروی و لوزچ ،1999 بر این اساس، موفقیت حال و آینده در رقابت بین سازمانها، تا حد کمی مبتنی بر تخصیص استراتژیک منابع فیزیکی و مالی و تا حد زیادی مبتنی بر مدیریت استراتژیک دانش خواهد بود. چالش مدیران، آماده کردن محیط مناسب برای رشد و پرورش ذهن انسان در سازمان دانش محور است(همان منبع ، 47-40)3.
بنابراین توانایی مدیریت دانش، مهارت اساسی مدیران در این سازمان ها است.
با این همه، متأسفانه از آنجاییکه ماهیت دانش، نامشهود و ناملموس است و نمی توان آن را توسط هیچ یک از مقیاس های سنتی حسابداری مالی اندازه گیری کرد، ریسک فراموشی دانش و سایر دارایی‌های ناملموس سازمان برای مدیران وجود دارد. چارلز هندی در نتیجه مشاهدات خود دریافت که مدیران ارشد سازمان ها تنها از 20 درصد دانش موجود در سازمانهایشان استفاده می کنند. در حقیقت، محیط کسب و کار مبتنی بر دانش در بسیاری از کشورهای جهان، مستلزم یک مدل و نام گذاری جدید است که دربرگیرنده عوامل ناملموس سازمان باشد. در این وضعیت، رشته نوظهور سرمایه فکری توجه روز افزونی را به خود جلب کرده است (بنتیس ،1996، 47-40 ) . روس و همکاران بحث می‌کنند که از دیدگاه استراتژیک، سرمایه فکری می تواند در ایجاد و کاربرد دانش برای افزایش ارزش سازمان مورد استفاده واقع می شود.
امروزه رشته در حال تکوین سرمایه فکری یک موضوع هیجان انگیز هم برای محققان و هم برای دست اندرکاران سازمانی شده است.
اخیراً تحقیقات زیادی درباره موضوع سرمایه فکری انجام شده است، بسیاری از منابع شرکت مانند دارایی های فیزیکی یا مالی، صرف دارایی های ناملموس شده اند که این دارایی ها کمیاب، با ارزش و غیر قابل تعویض می باشند (روس ،1997 ، 426-413) .
بعد از گذشت یک دهه از اقتصاد دانش محور، بنگاه ها شروع به طبقه بندی و ذخیره کردن سرمایه های ناملموس خود، که شامل تجربه و دانش می باشد، کرده اند. در حال حاضر شرکت های بزرگ دنیا، گزارش سرمایه فکری را بعنوان مکمل و ضمیمه گزارش سالانه شان منتشر می کنند.
همانطور که بنتیس اشاره می کند، چارلز هندی ارزش سرمایه های فکری در یک شرکت را سه تا چهار برابر ارزش دارایی های مشهود می داند. از سوی دیگر مدیران سازمانها بیان می کنند که معمولاً از 20 درصد دانش سازمان بهره می گیرند، در حالیکه هیچ دارایی مشهودی را بیکار نمی گذارند. از اینرو تلاش فراوانی در جهت سنجش سرمایه های فکری و مدیریت آنها آغاز شده است.
در دهه اخیر شرکت ها، توجه ویژه ای را برای اندازه گیری سرمایه های فکری برای ارائه گزارش به طرف های ذینفع ابراز کرده و در پی یافتن روشی برای ارزیابی دارایی های ناملموس داخلی و استخراج ارزش نامحسوس، در سازمانها می باشند (یانگ چو ، 2006، 85) . در حقیقت سرمایه فکری یک مدل جدید کاملی را برای مشاهده ارزش واقعی سازمانها فراهم می آورد و با استفاده از آن می‌توان ارزش آتی شرکت را نیز محاسبه کرد.
سرمایه فکری توسط رشته های مختلفی مفهوم سازی شده است. برای مثال، حسابداران علاقه مند به اندازه گیری آن در ترازنامه هستند، متخصصان تکنولوژی اطلاعات درصدد کد گذاری آن در سیستم های اطلاعاتی هستند، روانشناسان تمایل دارند ذهن ها را توسعه دهند، مدیران منابع انسانی تمایل دارند بازدهی سرمایه گذاری را از طریق آن محاسبه کنند و کارکنان آموزش و توسعه تمایل دارند مطمئن شوند که آنها می توانند آن را در برنامه های توسعه منابع انسانی قرار دهند.
در این فصل ابتدا در بخش اول به تعاریف و مفاهیم مختلف سرمایه فکری و طبقه بندی سرمایه فکری و روش های سنجش سرمایه فکری و در بخش دوم به تعاریف راهبری شرکت و تعاریف ساختارهای هیئت مدیره و سرمایه گذاران پرداخته و در آخر هم به بررسی پیشینه تحقیق اختصاص یافته است .

2-1-2- مروری بر چشم انداز تاریخی سرمایه فکری
حسابداری سوئدی به نام کارال اریک سیوبی در سال 1979 که بعدها به عنوان یکی از بنیانگذاران علم مدیریت دانش معرفی شد، با پرسشی بزرگ روبرو گردید. دفاتر حسابداری (ارزش دفتری) یکی از شعبه های معروف سازمانی که او در آنجا کار می کرد تنها، یک کرون ارزش را نشان می داد، در حالی که ارزش واقعی سازمان به مراتب بیش از اینها بود. در این هنگام وی متوجه شد که ترازنامه مالی شرکت او، تنها ارزش دارایی فیزیکی آن را که شامل چند میز و ماشین تحریر بود نمایش می دهد و ارزش واقعی سازمان وابسته به شایستگی کارکنان سازمان و چیزی را که جمع کارمندان سازمان به عنوان یک دفتر و مغز جمعی تشکیل می دادند، وابسته است.
سیوبی و دیگران، این یافته را با نام دارایی فکری و دارایی ناملموس معرفی کرد و آن را در کنار دارایی های ملموس قرار داد.

 

به این ترتیب تعداد نوشته ها، سمینارها و ... در این زمینه رشد کرد و موضوع بطور جدی در دستور کار دانشمندان علم مدیریت و مدیران سازمانها بزرگ قرار گرفت.
در اقتصاد جدید تبادل دانش و اطلاعات، بیش از محصولات و خدمات موجب اعتلای سازمانها شده است، به گونه ای که با بررسی شرکت های با رشد سریع در می یابیم که 50% آنها به تجارت دانش کارکنان خود پرداخته اند. بنابراین با چنین روندی تعیین معیار و اصولی برای ارزش گذاری به عنوان دارایی مهم و کلیدی از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. جدول زمانی زیر مهمترین رویدادها و وقایع حساس در بحث سرمایه های فکری را نشان می دهد:

 

جدول 1-2 جدول زمانی مهمترین رویدادهای و وقایع حساس سرمایه فکری
دوره رویداد
1980 معرفی مفهوم کلی ارزش های نامشهود که اغلب تحت عنوان سرقفلی شناخته می شود.
تألیف کتاب " تجهیز و ارزیابی دارایی های ناملموس در ژاپن " توسط ایتامی
1981 تأسیس کمپانی تحقیقات تجاری بر ارزش های فکری توسط هال
1986 ارائه ترازنامه نامشهود توسط سوئیبی
1988 اولین تلاش در جهت تهیه صورت های سرمایه فکری توسط سویبی
تلاش هایی در جهت اندازه گیری سرمایه های فکری
1989 ابداع روش ترازنامه نامرئی توسط سویبی
1990 تألیف کتاب " مدیریت دانش " توسط سویبی
1991 تأسیس شرکت اسکاندیا، اولین شرکت به عملکرد سنجش سرمایه فکری توسط ادوینسون
1992 استفاده از روش BSC (کارت امتیازی متوازن) برای سنجش سرمایه فکری توسط کاپلان و نورتن
1993 ابداع مفهوم سرمایه ارتباطی (سرمایه مشتری) توسط اونگ
1994 تألیف مقاله " سرمایه فکری " در مجله فورچون توسط استوارت
تشکیل انجمن گروه مدیران سرمایه فکری توسط
1995 اولین گزارش اسکاندیا از سرمایه فکری توسط ادوینسون
1997 تألیف کتاب " دارایی های سازمانهای جدید " توسط سویبی
تألیف کتاب " سرمایه فکری " توسط مالونه
تألیف کتاب " سرمایه فکری " توسط استوارت
1998 تألیف کتاب " سودآوری از سرمایه فکری " توسط سولیون
1999 تألیف مقاله " اندازه گیری عملکرد برای افزایش سرمایه فکری " توسط نایت
2000 کنفرانس بین المللی سرمایه های فکری در آمستردام هلند
تألیف مقاله " نسل بعدی از اندازه گیری سرمایه فکری: چشم انداز سرمایه فکری دیجیتالی " توسط ادوینسون و دیگران
تألیف مقاله " چشم اندازی بر سرمایه فکری و سرمایه ناملموس " توسط ادوینسون
تألیف مقاله " روش های جدید سرمایه فکری، ارزیابی و حسابداری ناملموس " توسط استانفیلد
2001 تألیف مقاله " سرمایه فکری، منبعی استراتژیک " توسط بولینگر و دیگران
2003 کسب اولین درجه دکتری در مدیریت سرمایه فکری
2004 تألیف کتاب " ایجاد مفهوم طراحی سرمایه فکری، روشی برای ارزیابی دارایی های ناملموس" توسط دانیل اندرسون
2005 تألیف کتاب " چشم اندازی بر چند وجهی سرمایه فکری داخلی، مدیریت، ارزیابی و گزارش دهی " توسط برنارد مر
تألیف کتاب " سرمایه فکری در سطح سازمانی، شهری و ملی " توسط ادوینسون و دیگران

 

3-1-2 تعریف سرمایه فکری
در مورد سرمایه فکری، تعریف مشترکی وجود ندارد و پژوهشگران تعاریف گوناگونی ارائه داده‌اند، که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد:
 سرمایه فکری یک موجودیت پیچیده و گریزان است اما زمانیکه کشف شود و مورد استفاده قرار گیرد سازمان را قادر می سازد تا با یک منبع جدید، در محیط رقابت کند (بنتیس ،1996 ،47-40) .

 


 سرمایه فکری شامل کلیه فرآیندها و داراییهایی است که بطور معمولی و سنتی در ترازنامه نشان داده نمی شود و همچنین شامل آن دسته از داراییهای نامشهود (مانند علایم تجاری یا نام‌های تجاری و حق امتیاز) است که روشهای حسابداری مدرن آنها را در نظر می‌گیرد (روس ، 1997، 426-413) .
 سرمایه فکـری حاصل جمع دانش اعضــای یک سازمان و کاربــرد عملــی آن است (همان منبع، 426-413) .
 سرمایه فکری تفاوت میان ارزش بازار یک شرکت و هزینه جایگزینی داراییهای آن است (سیدرامن ، 2002 ،148-128) .
 سرمایه فکری به مجموعه منحصر بفردی از منابع مشهود و نامشهود شرکت اطلاق می شود (گوپتا ، 2001، 309-297) .
 سرمایه فکری، مواد فکری از قبیل دانش و اطلاعات و مالکیت (دارائی) معنوی و تجربه است که باعث ایجاد ثروت می شوند و هنوز تعریف جهانشمولی برای آن وجود ندارد (استوارت ،1997،15) .
 سرمایه فکری جستجو و پیگیری و استفاده موثر از دانش (کالای ساخته شده) در مقایسه با اطلاعات (مواد خام) است (بنتیس ، 1998 ، 76-63) .
 سرمایه فکری یک ماده فکری است که جمع آوری و شکل بندی شده و برای تولید دارایی های با ارزش تر مورد استفاده قرار می گیرد (کلین ،1994،57) .
 سرمایه فکری مجموعه ای از اطلاعات و دانش کاربردی برای خلق یک ارزش در سازمان است (ادوینسون ،1997 ،3) .
 سرمایه فکری دانش سازمانی وسیع و گسترده ای است که برای هر شرکت منحصر بفرد است و به شرکت اجازه می دهد تا بطور پیوسته خود را با شرایط در حال تغییر و تحول انطباق دهد (موریتسن ، 1998، 482-461) .
 سرمایه فکری، دانش موجود در سازمان است و در دو سطح فردی و سازمانی مطرح می شود که سطح فردی شامل دانش، مهارت و استعداد بوده و در سطح ساختاری شامل مواردی مانند پایگاه داده خاص هر مشتری، تکنولوژی و روشهای و فرایندهای سازمانی و فرهنگ است (هانس ،1997 ،3) .
حامل و پراحالد (1994) شایستگی های یک شرکت عمدتاً با تجربه و تخصص افراد داخل یک سازمان مرتبط است. در واقع این دانش و تجربه افراد داخل شرکت است که می تواند ارزش ایجاد کند. این مسئله از طریق فرایندهای مبادله دانش و خلق دانش جدید صورت می گیرد و باید توجه داشت که این شایستگی ها تنها بوسیله افراد و در داخل سازمان ایجاد نمی شود بلکه ممکن است به وسیله یا بواسطه محیطی که سازمان در آن قرار دارد خلق شود(مثلاً شبکه همکاری بین شرکتها در یک منطقه خاص).
باید این موضوع را در نظر داشت که همکاری های بین سازمانی عاملی است که موجب می شود نوآوری های ملی اتفاق بیافتد که این بحث در مفهوم سیستم های ملی نوآوری قرار می گیرد. در این شرایط سرمایه فکری یک شرکت بجای اینکه به ویژگی های سازمان وابسته باشد به جایگاه شرکت در آن شبکه بستگی دارد (آرورا ،1990،4) .
 سرمایه فکری جریان دانش در درون شرکت ها است (دیریکس و کل ،1989، 35) .
 سرمایه فکری مجموعه ای از دارایی های دانش محور است که به یک سازمان اختصاص دارند و در زمره ویژگی های یک سازمان محسوب می شوند و از طریق افزودن ارزش به ذینفعان کلیدی سازمان، به طور قابل ملاحظه ای به بهبود وضعیت رقابتی سازمان منجر می‌شود (مر، 2004 ،570-559) .
 سرمایه فکری اصطلاحی برای ترکیب دارایی ناملموس بازار، دارائی فکری، دارایی انسانی و دارائی ساختاری است که سازمان را برای انجام فعالیت هایش توانمند می سازند (بروکینگ ، 2001 ،5) .

 


 سرمایه فکری جمع همه چیزهایی که افراد سازمان می دانند و برای سازمان در بازار، مزیت رقابتی ایجاد می کند (استوارت ،1991،15) .
 سرمایه فکری دانشی است که قابل تبدیل شدن به ارزش باشد (ادوینسون ، 1991،3) .
پیدایش اقتصاد دانش محور باعث افزایش توجهات به بحث سرمایه فکری به عنوان یک موضوع تحقیقاتی و کسب و کار گردیده است. اکنون مناسب ترین زمان برای فعالیت در زمینه تحقیقات سرمایه فکری است. محققان در این حوزه از سال ها پیش نبرد و مبارزه گسترده ای را در جهت تصریح اهمیت سرمایه فکری آغاز نمودهاند و سیمنارها و مقالات و کتب متعددی را در این زمینه ارائه کرده‌اند. بیشتر تلاش های صورت گرفته شده در زمینه توسعه چهارچوب سرمایه فکری انجام گرفته است.
سرمایه فکری یک موضوع میان رشته ای است و در برگیرنده علوم مختلفی همچون حسابداری، مدیریت دانش، خط مش گذاری، اقتصاد و مدیریت منابع انسانی و غیره است.

 

4-1-2 انواع طبقه بندی ها اجزاء سرمایه فکری
در زمینه طبقه بندی اجزاء سرمایه فکری تاکنون مدلهای زیادی ارائه شده است. در ادامه این طبقه بندی ها را با نام محققان آنها ذکر می کنیم و به شرح اجزای این طبقه بندی ها می پردازیم ولی باید توجه کرد که همانند تعریف سرمایه فکری، هنوز یک طبقه بندی جهانشمولی درباره اجزای سرمایه فکری وجود ندارد.
• طبقه بندی بونتیس در سال 1998 و 2000
• طبقه بندی استوارت در سال 1997
• طبقه بندی روس در سال 1997
• طبقه بندی بروکینگ
• طبقه بندی سویبی در سال 1997
• طبقه بندی یوستک و همکارانش
• طبقه بندی ادوینسون و مالونه
• طبقه بندی چن و همکارانش
• طبقه بندی هاناس و لووندال
• طبقه بندی پتی و گویتر
• طبقه بندی سازمان برای همکاری و توسعه اقتصادی
• طبقه بندی لیم و دالیموردر سال 2004
• طبقه بندی نورتون و کاپلان در سال 1992
• سایر طبقه بندیها دیگر که ارائه شده
 بونتیس (1998) ابتدا به سه نوع سرمایه انسانی، ساختاری و مشتری اشاره کرد و در سال 2000 طبقه بندی خود را بصورت سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه ارتباطی و دارایی یا مالکیت معنوی تغییر داد. منظور از سرمایه انسانی سطح دانش فردی است که کارکنان یک سازمان دارای آن می باشند که این دانش معمولاً بصورت ضمنی می باشد. منظور از سرمایه ساختاری کلیه داراییها غیر انسانی یا قابلیتهای سازمانی است که برای برآورده شدن نیازهای (الزامات) بازار مورد استفاده قرار می گیرد. منظور از سرمایه ارتباطی کلیه دانش قرار گرفته شده در روابط یک سازمان با محیط خود شامل مشتریان، عرضه کنندگان، مجامع علمی و غیره است به عقیده ایشان مهمترین جزء یک سرمایه فکری، سرمایه مشتری است به دلیل اینکه موفقیت یک سازمان در گرو سرمایه مشتری آن است. منظور از مالکیت معنوی، آن قسمت از داراییهای نامشهود است که بر اساس قانون، مورد حمایت و شناسایی قرار گرفته است مانند کپی رایت، حق اختراع و حق امتیاز(بونتیس ،1998 ، 85) .
به عقیده بونتیس در بین اجزا سرمایه فکری، سرمایه انسانی مهم است، بخاطر اینکه منبع نوآوری و بازسازی (نوسازی) استراتژیک است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

روابط بازار رویتن های سازمانی فکر یا هوش انسانی از نظر جوهره یا اصل یا ذات
در درون روابط سازمان با خارج از سازمان قرار دارد. در درون روابط سازمانی قرار دارد در درون ذهن افراد قرار دارد از نظر حیطه
مدت پایداری کارایی و قابلیت دستیابی حجم مناسب بودن آن از نظر پارامترهای اندازه‌گیری
بالاترین سطح از لحاظ مشکل و بدون کدگذاری متوسط بالا از نظر مشکل بودن کدگذاری

 

نمودار 1-2 مفهوم‌سازی سرمایه فکری از سوی بونتیس
منبع: (بونیتس ،1998 ،85-100)

 

همچنین بونتیس به وجود یکسری روابط متقابل میان اجزای سرمایه فکری معتقد است، به این صورت که اگر یک سازمان دارای سرمایه انسانی مناسبی باشد ولی دارای یک سرمایه ساختاری مناسبی نباشد، نمی تواند از دانش قرار گرفته شده در افراد خود استفاده کند و به تبع نمی تواند به سرمایه مشتری خود، پاسخ مناسبی دهد (همان منبع، 100-85)2.
 استوارت (1997) طبقه بندی خود را بصورت سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه مشتری ارائه کرد. در این طبقه بندی، سرمایه انسانی در واقع کارکنان یک سازمان است، که مهمترین دارایی یک سازمان است. منظور از سرمایه ساختاری، دانش قرار گرفته شده در فناوری اطلاعات و همه حق امتیازها، طرحها و مارکهای تجاری است. منظور از سرمایه مشتری، اطلاعات مربوط به بازار است که برای جذب و حفظ مشتریان، بکار گرفته می شود.
این طبقه بندی تا حدودی با طبقه بندی اولیه بونتیس مشابه است (استوارت،1997، 15) .
 روس همکارانش (1997) نیز سرمایه فکری را به سه سرمایه انسانی شامل شایستگی، طرز فکر و چابکی یا زیرکی فکری ، سرمایه ساختاری شامل همه ساختارها و فرآیندها و مالکیت معنوی سازمانی و داراییها فرهنگی، سرمایه ارتباطی شامل روابط با ذینفعان داخلی و خارجی یک شرکت تقسیم می کند ولی بعداً روس یک جزء سرمایه دیگری را بنام سرمایه بهبود و بازسازی را به طبقه بندی خود افزود که این سرمایه شامل حق اختراع های جدید و تلاش های آموزشی است (روس ،1997، 426-413) .
 بروکینگ در طبقه بندی خود به داراییها انسان محور و داراییها زیر ساختاری و مالکیت معنوی و داراییها بازار اشاره کرده است. منظور از داراییهای انسان محور، مهارتها، تواناییها و تخصص و تواناییهای حل مشکل و سبک های رهبری است. منظور از داراییها زیر ساختاری نیز همه تکنولوژیها و فرآیندها و متدولوژیهایی است که یک سازمان را قادر به فعالیت می سازد. منظور از مالکیت معنوی، حق امتیازها، علایم یا مارکهای تجاری و دانش فنی است. منظور از داراییهای بازار، برندها، مشتریان، وفاداری مشتریان و کانال های توزیع است (بونیتس ،2000، 100-85) .
 سویبی (1997) طبقه بندی خود را بصورت ساختار داخلی، ساختار خارجی و شایستگی کارکنان ارائه کرده است. این طبقه بندی به نام طبقه بندی ناظر دارایی نامشهود معروف است. منظور از شایستگی کارکنان همان سرمایه انسانی مطرح شده در طبقه بندی ها قبلی است و منظور از ساختار داخلی، سرمایه ساختاری یا سازمانی و منظور از ساختار خارجی، سرمایه مشتری یا ارتباطی است. البته باید توجه داشت که سویبی چهار حوزه کلیدی را در سه جزء خود قرار داد که عبارتند از رشد و کارایی، پایداری و بازسازی. و براساس این چهارچوب شاخص هایی را استخراج نمود. شکل این طبقه بندی بصورت زیر است (سویبی ،1997، 17-6) .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نمودار 2-2 طبقه بندی سویبی از طریق چهارچوب ناظر دارایی نامشهود
منبع :( برنان ،2001، 436-423)
منظور از شایستگی فردی کارکنان، توانایی و ظرفیت آنها برای عمل کردن در موقعیتها و شرایط مختلف است و منظور از ساختار داخلی هم شامل فرهنگ رسمی و غیررسمی داخل سازمان ونیز شامل حق امتیازها، مفاهیم، مدل ها و پایگاه داده ها و سیستم های داخلی است و ساختار خارجی شامل روابط سازمان با مشتریان، عرضه کنندگان، شهرت و مارکهای تجاری است.
به عقیده سویبی، شایستگی فردی کارکنان (سرمایه انسانی) برای یک سازمان حیاتی است، بخاطر اینکه بدون وجود آن، سازمان قادر به فعالیت نیست و این شایستگی شامل مهارتها، آموزش، تجربیات و غیره است (همان منبع ،423-436)2.
 یوستک و همکارانش، سرمایه فکری را به دو قسمت، شامل کالاهای نامشهود و شایستگی‌های نامشهود تقسیم می کنند، که کالاهای نامشهود، داراییهایی هستند که می توان آنها را خرید و فروش کرده و به نحو مناسب از آنها حفاظت و ذخیره نمود، مانند کپی رایت ها، علائم تجاری و طراحی ها، دانش فنی، رازهای تجاری و فرانشیزها.
همچنین یوستیک و همکارانش معتقد هستند که کالاهای نامشهود را می توان به شکل عینی تری ارزشگذاری کرد، اما شایستگیهای نامشهود به عوامل متمایز و مشخصی از مزیت رقابتی اطلاق می شود که یک شرکت را از سایر رقبا، متمایز می کند که شامل شایستگی های نوآوری، شایستگی ها ساختاری، شایستگی ها بازاری و منابع انسانی است. این شایستگی ها، قسمت نرم یک کسب و کار هستند و ارزشگذاری آن خیلی دشوار است(سیدرامن ،2002، 148-128) .
 طبقه بندی ادوینسون و مالونه (1997) این دو نفر در طرح ارزش اسکاندیا خود، سرمایه فکری را در دو جزء سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری ارائه کرده اند که شکل آن بصورت زیر است:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نمودار 3-2- طرح ارزش اسکاندیا
منبع : (کننان ،2004، 413-389)
در این طبقه بندی، ادوینسون و مالونه، سرمایه مشتری را در زیر و زمره سرمایه ساختاری قرار داده است که در بیشتر طبقه بندی ها دیگر اینکار صورت نگرفته بود و برای سرمایه ساختاری دو سرمایه سازمانی و مشتری را در نظر گرفتند و برای سرمایه سازمانی نیز دو سرمایه فرآیندی و نوآوری را مطرح کردند.
در این طبقه بندی، سرمایه سازمانی شامل فلسفه سازمان، سیاست ها و سیستم هایی برای استفاده از قابلیتهای سازمان است سرمایه فرآیندی شامل تکن

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تبیین رابطه ی سازوکارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری در بازار سرمایه ایران

دانلود مقاله طراحی و تبیین الگوی کنترل استراتژیک سیستم لجستیک

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله طراحی و تبیین الگوی کنترل استراتژیک سیستم لجستیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 مقدمه
هر سازمانی برای انجام مأموریت اصلی و رسیدن به اهداف مورد نظر باید از تدارکات و پشتیبانی عملیاتی مناسب برخوردار باشد و همه احتیاجات واحدهای عملیاتی خود را برآورده کند تا این واحدها بتوانند به نحو مناسب و قابل قبولی به اجرای وظایف و مأموریت محوله بپردازد. براین اساس، کیفیت تدارک‌رسانی و پشتیبانی از عملیات اصلی، نقش بسیار مهمی در دسترسی به هدف دارد و هر گونه ضعف و ترقی در این زمینه، اثرات خود را بر میزان انجام فعالیت‌ها و مأموریت‌های واحدهای عملیاتی باقی می‌گذارد. امروزه آماد‌ر‌سانی و پشتیبانی قوی برای شروع و ادامه مأموریت‌های واحدهای عملیاتی، به عنوان یکی از مباحث اساسی سازمان‌های نظامی مطرح است، با توجه به رشد فناوری، تدارک سازمان‌های نظامی در این زمینه، عامل مهمی در رشد و بهبود آنها به شمار می‌آید. عملیات پشتیبانی و آماد‌رسانی، ابعاد و دامنه وسیعی دارد که با توجه به گستردگی کمی و کیفی سازمان‌ها نظامی، به ابعاد و اجزای آن افزوده می‌شود. این عملیات شامل؛ برآورد و تأمین اقلام، حمل‌ونقل و انبارداری، توزیع مناسب اقلام و خدمات به واحدهای نیازمند، نگهداری و تعمیرات وسایل و تأسیسات، کنترل کمیت و کیفیت کالاها، خدمات پس از تحویل می‌باشد که این اقدمات باید به طور منظم و هماهنگ در سازمان انجام گیرد تا عملیات پشتیبانی، اثربخشی بیشتری داشته باشد (مشبکی، 1377: 79).
می‌جر فردریک گادفری (2003) در کتاب لجستیک نظامی خود می‌نویسد؛
((لجستیک خوب به تنهایی نمی‌تواند باعث پیروزی در جنگ شود، اما لجستیک به تنهایی باعث شکست در جنگ خواهد شد))
یک سازمان نظامی باید همانقدر به لجستیک خود توجه کند که به سیستم‌های تسلیحاتی و جنگ‌افزارهایش توجه می‌کنند، جنرال آرتری‌مولر (1973) می‌گوید: «لجستیک و جنگ‌افزار به مانند دو بازوان یک سرباز هستند،هیچ سربازی نمی‌تواند با یک دست بجنگد» (استانسکی، 1383: 3 )
هنگامی سازمان‌ها تلاش کردند هزینه‌های لجستیکی خود را کاهش دهند. مطالعه اولیه آنها بر نقش‌های تفکیکی مانند مکان‌یابی، تدارک، کنترل موجودی، انبارداری و حمل‌ونقل معطوف شد. اما به زودی روشن شد که بهترین رویکرد، رویکرد جامع‌نگر است. یعنی کلیه فرآیندهای مرتبط از تأمین تا عرضه کالا و یا خدمات مشتری مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. مؤسسه لجستیک (1998)، لجستیک را چنین تعریف می‌نماید:
((لجستیک عبارت است از مکان‌یابی منابع براساس زمان یا مدیریت استراتژیک کل زنجیره تامین جامع؛)) زنجیره تامین، توالی رخدادهایی است که هدف آن رضایت مشتری می‌باشد. این رخدادها می‌تواند شامل؛ تدارک، ساخت، توزیع و بازیافت ضایعات همراه با حمل‌ونقل پیوسته، انبارداری و فناوری اطلاعات باشد".
با چنین تعریف گسترده‌ای، لجستیک به طور ذاتی با دیگر عملیات‌ها پیوند می‌خورد و تقریباً چه بسا هر نقشی در درون سازمان را شامل شود و یا حداقل بر آنها تأثیر می‌گذارد و با فرآیندی که کانون توجه بسیاری از سازمان‌هایی است که خود را با آن تطبیق داده‌اند، پیوند تنگاتنگی دارد. آنها دیگر خود را به عنوان تأمین کننده محصولات نمی‌دانند، بلکه با استفاده از این فرآیند، خود را مسئول تأمین نیازهای مشتری می‌دانند.
تازه‌ترین مرحله یکپارچگی لجستیک، «پاسخ سریع » می‌باشد که در قالب «پاسخ کارا یا اثربخش به مشتری » کامل شده است.
همانطورکه هوت‌سین سان (بنا به نقل از اسولیوان ، 1997) می‌گوید، «پاسخ کارا به مشتری» به معنی برخورد با خواست مشتری به نحو بهتر، سریع‌تر و با حداقل قیمت می‌باشد. و می‌افزاید که «آیا کسی هست که با آرزوی باقی ماندن در صحنه تجارت، که نباید سخت تلاش کند و معتقد باشد که سازمان او برای پاسخگویی به خواست‌های مشتری، برای ارائه محصولات و خدمات خود به گونه‌ای بهتر، سریع‌تر و با حداقل قیمت کوشش نکند؟» (واترز، 1384: 9-11)
یکی از مشخصه‌های اصلی یک سیستم لجستیکی نظامی، پویایی آن است. ویلم ردموند (2004) در کتابش به نام «مدیریت استراتژیک لجستیک در نیروهای مسلح مدرن» به این مشخصه سیستم لجستیک نظامی اشاره کرده و می‌گوید:
«نمی‌توان سیستم لجستیک را به عنوان یک ماهیت ایستا در نظر گرفت. کارکردها، فعالیت‌ها و وظایف آن در چرخه پویایی کار می‌کنند که توقفی بر آن قابل تصویر نیست. مهمترین عامل موفقیت سیستم‌های برتر لجستیکی این است که هرگز تکاملشان توقف ندارد و در هر زمان پیشرفت و بهبود در همه سطوح را ادامه می‌دهند» (ردموند، 1383: 115).
محیط عملیاتی و اجرایی لجستیک تحت تأثیر محیط نظامی و امنیتی است. با تغییر محیط نظامی و امنیتی، محیط لجستیک نیز تغییر می‌کند. لجستیک صرفاً مسئول تأمین آمادها و خدمات، جابجایی ادوات و سربازان نیست، بلکه مسئول فراهم کردن توانایی نظامی کافی برای ارتش جهت ایجاد محیط امن برای کشور و ملت نیز هست. به این نقش لجستیک در اصطلاح «لجستیک دفاعی » گفته می‌شود. لجستیک دفاعی یک سیستم جامع لجستیکی است که سازمان نظامی با استفاده از آن نیازمندی‌های بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت خود را براساس فرآیند مقرون به صرفه و کارآمد برآورده و برطرف می‌کند. سیستم لجستیک دفاعی، سیستم پویایی است که با گذشت زمان تکامل می‌یابد. این تکامل تحت تأثیر محیط دفاعی، امنیتی و شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی قرار دارد.
1-2- تعریف موضوع
لجستیک به عنوان ستون فقرات تمام عملیات نظامی باید با شرایط تحمیلی جنگ نامتقارن مقابله کند. سیستم لجستیک باید قادر به رسیدگی به شرایط متغیر و متفاوت باشد این امر به معنی آن است که ساختار و توانایی‌های سیستم لجستیک باید به نحوی انعطاف‌پذیر باشند که تغییر در نیازمندی‌ها و انجام امور تأثیر منفی بر روی آن نداشته باشد.
در جنگ شرایط به میزان زیادی تغییر می‌کنند؛ این به معنی آن است که نیازمندی‌ها در یک مقطع، ممکن است در مقطع دیگری تغییر کنند. نوع تهدید نیز می‌تواند نیازمندی‌های خاصی را ایجاب کند که پیش از این وجود نداشته‌اند. برای جنگ به ویژه جنگ نامتقارن سیستم لجستیکی نیاز است که این نیازمندی‌ها را برآورده نماید:
• تحویل سریع
• پشتیبانی دقیق آمادی
• نرخ تأمین انعطاف‌پذیر
• خدمات و آمادهای تطبیق یافته
• واکنش سریع به شرایط و پیشامدهای متغیر
• چارچوب عملیاتی انعطاف‌پذیر
• پشتیبانی مستمر خدمات رزم
• کیفیت بالا
• یکپارچگی بالا
سیستم لجستیک در جنگ نامتقارن باید پشتیبانی مورد نیاز و ایجاد شده را در مکان دقیق، با نرخ مورد نیاز و در زمان مناسب برای عملیات نظامی فراهم کند.
لجستیک در عملیات نظامی متعارف فرصت تصمیم‌گیری در مورد زمان آماده‌سازی، جابجایی و نحوه‌ی انجام پشتیبانی را دارد. اما در عملیات نامتقارن نظامی سیستم لجستیک باید آماد رسانی را با دقت مورد نیاز فرمانده رزمی سامان‌دهی کند. جابجایی را با دقت براساس شرایط تحمیلی جنگ انجام دهد و با تغییر اوضاع و شرایط، تحویل آمادها و خدمات را به نتیجه برساند (جی سون، 1383: 1 ).
برتری‌جویی و غلبه بر دشمن در عملیات نظامی از طریق لجستیک و زنجیره تأمین نیازمند سیستم‌های یکپارچه کنترلی در سطوح عملیاتی، تاکتیکی و استراتژیک است. ضرب‌المثل معروف ((اگر شما چیزی را اندازه‌گیری و کنترل نکنید، نمی‌توانید آن را مدیریت کنید)) برای تمام فعالیت‌های داخلی و خارجی لجستیکی صادق می‌باشد.
در سیستم لجستیک مدیران به دنبال کنترل فعالیت‌های برنامه‌ریزی شده مانند؛ حمل‌ونقل، انبارداری، کنترل موجودی، تأمین و توزیع کالاها و خدمات لجستیکی به یگان‌های پشتیبانی شونده هستند. فرآیند کنترل لجستیک عموماً از خروجی‌ها آغاز می‌شود. بدلیل ارتباط و تعامل سیستم با محیط‌های داخلی و خارجی سازمان، تغییرات و عوامل محیطی بر روی فرآیندهای لجستیک و زنجیره تأمین تأثیرگذار است. اندازه‌گیری تأثیرات تغییرات محیطی در سطح کنترل استراتژیک ملموس‌تر است.
هورویز طی تحقیقاتی عنوان می‌دارد، در حالی که برنامه‌ریزی از شکل کوتاه مدت به بلندمدت و از شکل عملیاتی به شکل استراتژیک، تکامل تدریجی پیدا کرد، اما کنترل و سیستم‌های کنترلی که در سطح مدیران ارشد اعمال می‌شود هنوز بر عملکرد اجرایی و عملیاتی تأکید و توجه دارد. وی پیشنهاداتی را برای جلب نظر مدیران ارشد ارائه می‌دهد که طرح‌های بلند مدت و استراتژیک از طریق کنترل استراتژیک به نحو مؤثری کنترل می‌گردند و موجبات تحقق اهداف استراتژیک و استراتژی‌های متناظر با آنها را فراهم می‌آورد. زیرا کنترل سنتی به عنوان یک سیستم بازخور وارد شده‌اند و فقط قادر به ردیابی و کشف انحرافات برنامه پس از آن که خود را نشان دادند، برای حل آن اقدام می‌کنند. علاوه بر‌ اینکه استاندارد‌هایی که ارائه می‌دهند، اغلب صحیح فرض می‌شوند در حالی که کنترل استراتژیک (کنترل بازخور- آینده‌نگر) تشخیص دهنده محیط نامطمئن خارجی با تحول سریع می‌باشند.
کنترل استراتژیک برای آنکه تحقق به موقع اهداف را بهبود بخشد، باید عوامل مؤثر داخلی و خارجی را شناسایی و مورد کنترل قرار دهد و گرنه اثر بخشی لازم را نخواهد داشت، دیدگاه‌های معمول و سنتی کنترل طرح‌‌‌‌ها و برنامه‌ها که در جستجوی مقایسه نتایج واقعی نسبت به استاندارد و معیار مشخص می‌باشند نمی‌توانند بهبود عملکرد آنها را تضمین نماید (نیکوکار، 1374: 25).
از دید مدیران عالی سازمان، سیستم کنترل استراتژیک، سیستمی که مدیران را در ارزیابی استراتژی‌های سازمان کمک کند و هنگامی که خللی ایجاد می‌شود آن حوزه‌هایی که نیاز به توجه بیشتری دارد را حمایت می‌کند (هریسون و کارون جان، 1382: 243).
کنترل عملیاتی به عنوان کنترل‌های کلاسیک به صورت سیستم‌های بازخوردی طراحی گردیده‌اند که مسایل و انحرافات از نتایج پیش‌بینی شده را صرفاً پس از این که به وقوع پیوستند. ارزیابی می‌نمایند و بعد استانداردهایی را که با آن نتایج عملیاتی را می‌سنجند درست و صحیح فرض می‌نمایند.
ماهیت بازخور کنترل‌های بعد از عمل به ویژه برای مواردی که شرایطی محیطی سریعاً در تغییرند، در اولویت آخر قرار دارد. اصولاٌ کنترل‌های عملیاتی برای تضمین تحقق اهداف کوتاه مدت طراحی و تنظیم شده‌اند نمی‌توانند تحقق به موقع اهداف میان مدت و بلندمدت را فراهم نمایند (هورویز، 1979؛ نیکوکار، 1374: 25). کنترل پس از عمل، اطلاعاتی را در رابطه با فعالیت‌های تحقق یافته سازمانی در اختیار مدیران قرار می‌دهد، وقتی که مقدار مناسبی از زمان سپری شد، عملکرد در قبال اهداف اولیه، اندازه‌گیری می‌شود (هریسون و کارون جان، 1382: 248).
تحقق به ‌موقع اهداف و برنامه‌های لجستیکی با توجه به محیط متحول و متغیر محیطی و عدم قطعیت استراتژی‌های نظامی، مستلزم پیش‌بینی و ارزیابی و کنترل عوامل کم سویی است که تأثیر عمده‌ای روی موفقیت مأموریت لجستیک و زنجیره تامین در خدمات‌رسانی به یگان‌های پشتیبانی شونده دارد. که نظریه‌پردازان مدیریت این نوع کنترل را، کنترل استراتژیک نامیده‌اند. در کنترل استراتژیک تشخیص این علائم کم سو، تشخیص فرصت‌ها و تهدیدات محیطی، تعیین اثرات این فرصت‌ها و مخاطرات بر سیستم لجستیک نظامی و کنترل آنها نقش کلیدی دارد.
کنترل استراتژیک از نوع کنترل هدایت‌گر است و به شیوه حین عمل و قبل از عمل کاربرد دارد به عبارت دیگر کنترل‌های پیش از عمل و حین عمل، به عنوان سنگ بنایی برای کنترل استراتژیک تلقی می‌گردد. یعنی با پیش‌بینی و ارزیابی بر کنترل یک سری عوامل محیطی از بروز مشکلات قبل از وقوع جلو‌گیری به عمل می‌آورد و مانع از حاد شدن آن می‌گردد. کنترل‌های در حین عمل به لحاظ افق زمانی به زمان واقعی نزدیک‌تر است مزیت این نوع کنترل آن می‌باشد که با اطلاعاتی که از داده‌ها جمع‌آوری می‌کند سریعاً سعی در متعادل کردن شرایط است. سیستم‌های کنترل پیش از عمل، با مطالعه تغییرات محیطی، شرایط پویایی را برای عملیات سازمان تجویز می‌نماید به عبارت دیگر با اعمال هر گونه تغییر در شرایط محیطی مثل تغییر در عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، تکنولوژیکی و فرهنگی سیستم‌های کنترل بیش از عمل به منظور پاسخگویی و مقابله با این تغییرات، هشدارهایی را به سازمان ارایه می‌دهد که باید آن سازمان خود را با آن شرایط جدید منطبق سازد (هریسون و کارون جان، 1382: 250-254).
کنترل استراتژیک تلاشی است برای مشاهده‌ی فراسوی واقعیت‌های آشکاری که نمایانگر سلامت کوتاه مدت سازمان‌اند. و لذا تلاشی است برای ارزیابی عوامل و روندهای بنیادی‌تر که ضامن موفقیت یک فعالیت بزرگ هستند (کویین و همکاران، 1382: 67).
جوهره کنترل‌های بازخور- آینده‌نگر هدفش پاسخگویی به مسأله تأخیری است که در سیستم‌های بازخور، کنترل‌های بعد از وقوع وجود دارد و آن هم از طریق ردیابی داده‌ها و پیش‌بینی اثرات آنها بر متغیر‌های خروجی سیستم دنبال می‌شود (نیکوکار، 1374: 25-26).
تغییرات شرایط داخلی و خارجی سازمان نیاز‌مند آن است که به طور مستمر این دگرگونی‌ها ردیابی شوند و جهت استراتژیک سیستم به نحو نقادانه‌ای در پرتو آن شرایط متغیر ارزیابی گردد تا تحقق به موقع اهداف استراتژیک را تضمین نماید.
بنا‌براین اگر کنترل استراتژیک را فرآیند تعیین، ارزیابی اهداف کلی و نیز طراحی و بازنگری استراتژی‌ها و سیاست‌های کلی با توجه به عوامل محیطی جهت دستیابی به اهداف بدانیم تاکنون بر چشم‌انداز، دکترین، طرح‌ها و برنامه‌های میان مدت و بلند مدت سیستم موجود لجستیک نظامی کشور، کنترل استراتژیک اعمال نگردیده است.
مد نظر قرار دادن عوامل مؤثر در الگوی کنترل استراتژیک، تعیین رابطه و اولویت‌بندی این عوامل و در نهایت طراحی یک الگوی کنترل استراتژیک و آزمون آن در سطح سازمان لجستیک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رسالت دیگر این نوشتار است.
گر چه در این راستا، در کشور ما در سطح نیروهای مسلح گام‌هایی برداشته نشده، لیکن عوامل مؤثری در نظر گرفته شده جهت الگوی کنترل استراتژیک به عنوان عواملی که در موفقیت سیستم لجستیکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نقش حیاتی دارند، مد نظر قرار گرفته است.
برای طراحی یک الگو نظریه پردازان مدیریت سه قدم اساسی زیر را ضروری تشخیص داده‌اند:
الف - شناخت عوامل مؤثر بر الگو
ب - تعیین رابطه بین عوامل مؤثر بر الگو
ج - تعیین سهم (اولویت) عوامل مؤثر بر الگو
با بهره‌گیری از ادبیات موضوع، الگوهای کنترل استراتژیک طراحی شده و نظرسنجی از فرماندهان و مدیران و صاحب‌نظران لجستیکی، با توجه به ویژگی‌های محیطی سیستم لجستیک از جمله؛ تأمین‌کنندگان، فراسیستم اصلی، رده‌های پشتیبانی شوند (مشتریان) و فرآیندهای داخلی، عواملی که بر الگوی کنترل استراتژیک مؤثر می‌باشند، شناسایی و انتخاب گردید، و آنگاه از دیدگاه خبرگان لجستیک اعم از مدیران، کارشناسان و مدیران لجستیکی به عنوان افرادی که نقش کلیدی و اساسی در مراحل، برنامه‌ریزی، کنترل و نظارت بر سیستم لجستیکی دارند به نظرسنجی گذاشته شد و با استفاده از آزمون‌های آماری، اعتبار عوامل مؤثر در الگوی کنترل استراتژیک سیستم لجستیک و همچنین ارتباط بین این عوامل مورد بررسی قرار گرفت. سپس برای تعیین سهم (اولویت) عوامل مؤثر بر الگوی کنترل استراتژیک سیستم لجستیک از شاخص‌های مرکزی آماری، استفاده شد.

1-3- ضرورت و اهمیت موضوع
اهمیت کنترل در سیستم لجستیک به اهمیت اهداف کنترل باز می‌گردد. هنگامی که گفته می‌شود، کنترل به دنبال مشخص کردن میزان تحقق اهداف و برنامه‌ها می‌باشد در واقع این خود اهمیت کنترل را نیز می‌رساند، چرا که بدون کنترل نمی‌توان به چنین منظوری نایل شد. بنابراین،کنترل استراتژیک در سیستم لجستیک از اهمیت بالایی برخوردار است چرا که اجرای بهتر برنامه‌های میان‌مدت و بلندمدت و رفع مشکلات احتمالی آنها در گرو انجام کنترل مناسب خواهد بود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  19  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله طراحی و تبیین الگوی کنترل استراتژیک سیستم لجستیک

دانلود مقاله تبیین رابطه ی سازوکارهای راهبری شرکت و سرمایه

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله تبیین رابطه ی سازوکارهای راهبری شرکت و سرمایه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تبیین رابطه ی سازوکارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری در بازار سرمایه ایرانچکیده:
این تحقیق در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا بین سازوکارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری رابطه وجود دارد یا خیر ؟
برای سنجش سرمایه فکری طبقه بندی های مختلفی ارائه شده است که یکی از این طبقه بندی ها توسط پولیک به نام (ارزش افزده سرمایه فکری ) مطرح شده است که از سه جز کارایی سرمایه ارتباطی ، کارایی سرمایه انسانی و کارایی سرمایه ساختاری تشکیل شده است. در این پژوهش ابتدا بر اساس مدل (ارزش افزوده سرمایه فکری ) ارزش سرمایه فکری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران محاسبه و سپس ارتباط آن با سازوکارهای راهبری شرکت بررسی شد . سازوکارهای خارجی راهبری شرکت ، درصد سرمایه گذاران نهادی و درصد سرمایه گذاران عمده می باشد و سازوکارهای داخلی راهبری شرکت ، درصد مالکیت هیئت مدیره و تعداد مدیران ، تعداد مدیران غیر موظف و نسبت مدیران غیر موظف به هیئت مدیره ، دوگانگی نقش مدیر عامل می باشد. و همچنین کل موضوع در صنایع مختلف مورد بررسی قرار گرفت ،برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش داده های پنلی با بکارگیری اطلاعات 88 شرکت در طی سال های 1383 تا 1387 استفاده شده است .نتایج کلی حاصل از پژوهش نشان می دهد که درصد سرمایه گذاران نهادی ، درصد مدیران غیر موظف و دوگانگی نقش مدیر عامل رابطه مثبت و معناداری با سرمایه فکری و تعداد مدیران غیر موظف رابطه منفی و معناداری با سرمایه فکری دارند و در بقیه موارد رابطه معناداری بین سازوکارهای داخلی و خارجی راهبری شرکت و سرمایه فکری مشاهده نگردید.
واژه های کلیدی : سازوکارهای راهبری شرکت ، سرمایه فکری ، مدل پولیک ، داده های پنلی، بورس اوراق بهادار تهران

مقدمه:
نظام مناسب راهبری شرکت ها به دنبال استقرار چارچوبی مدون و مکانیزم های مناسب برای برقراری رابطه ای متعادل میان منافع سهامداران جز از یک سو و سهامداران کنترلی یا اکثریت از سوی دیگر می باشد و در دیدگاه های جدیدتر سمت توجه جدی به حقوق کلیه گروه های ذینفع ، اجتماع ، بازار سرمایه و مجموع شرکتها گرایش یافته است . از دهه 70 الگوی رشد اقتصاد جهان به طور اساسی تغییر کرد و به دنبال آن ، دانش به عنوان مهمترین سرمایه ، جایگزین سرمایه های پولی و فیزیکی شد. یکی از ویژگی های دانش این است که نامشهود است یعنی غیر قابل لمس و غیر محسوس است و ارزشگذاری و اندازه گیری آن خیلی سخت و مشکل است در صورتی که در گذشته سازمان ها با استفاده از روش های حسابداری قادر بودن تا ارزش و اندازه تولید خود را به طور کامل محاسبه کنند ولی امروزه این روش حسابداری دارای کارایی لازم نیستند . دانش به عنوان یکی از مهمترین اجزای دارایی های نامشهود محسوب می شود اگر در گذشته بیشتر دارایی های سازمان ها مشهود بودند ولی امروزه قسمت اعظم دارایی های سازمان ها نامشهود هستند.
سازمان ها در حال وارد شدن به اقتصاد مبتنی بر دانش هستند ، اقتصادی که در آن دانش و دارایی های نامشهود به عنوان مهمترین مزیت رقابتی سازمان ها شناخته شده است . یکی از اجزای دارایی نامشهود سرمایه فکری می باشد که تاثیر مهمی برعملکرد و پیاده سازی استرتتژیک سازمان دارد از این رو شناسایی ، اندازه گیری و مدیریت سرمایه فکری دارای اهمیت خاصی است و منجر به مشاهده ارزش واقعی سازمان ها می شود .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
کلیات تحقیق

 

 

 

 

 


1-1 مقدمه
رشد و توسعه و بکارگیری فناوری ها، شاید بارزترین نمونه پیشرفت انسان باشد. پس ازانقلاب صنعتی اقتصاد کشور متکی بر زمین و نیروی کار، رفته رفته جای خود را به اقتصاد صنعتی داد، اقتصادی که به عامل سرمایه جهت کسب و به کارگیری فناوری و سپس نیروی کار و زمین وابستگی داشت و اکنون در هزاره سوم نگرشی فرا راه ملت ها و سازمان های نوین قرار گرفته است که از آن به اقتصاد و جامعه دانش محور و یا اقتصاد خدماتی یا اطلاعاتی یاد می شود که البته وام دار ظهور و توسعه اطلاعات و ارتباطات است.
توجه به دانش و سرمایه های فکری به عنوان اصلی ترین عامل اقتصاد جدید، روز به روز در حال افزایش است. بنابراین با درک کاستی ها نگرش صرفاً متکی بر فناوری- به ویژه IT روز به روز نقش نیروی انسانی و هوش بشری بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. اکنون بسیاری از پژوهشگران از جمله استوارت سرمایه های فکری را مد نظر قرار می دهند. همچنین در صنعت نیز تعداد شرکت هایی که با بکارگیری دانش و توجه به دارایی های فکری به موفقیت های چشمگیری رسیده اند در حال افزایش است.
دانش به عنوان یکی از مهمترین اجزای دارایی های نامشهود محسوب می شود. اگر در گذشته بیشتر دارایی های سازمان ها، مشهود بوده اند ولی امروزه قسمت اعظم دارایی های سازمان ها نامشهود هستند ( سولیون ، 2000،340- 328) .
در اوایل قرن بیست و یکم دنیا نظاره گر شمار زیادی از رسوایی های مالی در شرکت هایی همچون انرون، ورلدکام، تایکو، آدلفیا و گلوبال کراسینگ بوده است. در نگاه اول اینطور به نظر می رسد که عدم رعایت استانداردهای حسابداری از سوی این شرکت های دلیل اصلی رسوایی مالی بوده است اما وقتی قدری بیشتر تامل می کنیم مشاهده می نماییم که گزارشات مالی آنها توسط حسابرسان تأیید شده است.
معیارهای عملکرد مالی رعایت شده و حتی قیمت سهام آنها در دوره ای از رشد قابل ملاحظه ای برخوردار بوده است. مثلاً سولومون در سال 2007در کتاب حاکمیت شرکتی و پاسخ گویی خود معتقد است نبود ساختارهای کنترلی و نظارتی در شرکت ها به طور عام یا آنچه که او تحت عنوان نظام حاکمیت شرکتی نام گذاری می کند به طور خاص می تواند دلیل وقوع چنین رویدادهایی باشد.
نظام مناسب راهبری شرکت ها به دنبال استقرار چارچوبی مدون و مکانیزم های مناسب برای برقراری رابطه ای متعادل میان منافع سهامداران جز از یک سو و سهامداران کنترلی یا اکثریت از سوی دیگر می‌باشد و در دیدگاه های جدیدتر سمت توجه جدی به حقوق کلیه گروه های ذینفع، اجتماع، بازار سرمایه و مجموع شرکت ها گرایش یافته است.
با توجه به اینکه وجود ساز و کارهای حاکمیت شرکتی می تواند منجر به بهبود عملکرد اقتصادی بنگاه شود، مدل ها و متدلوژی های جهت اندازه گیری دانش و سرمایه های فکری جهت بهبود این ساز و کارها، روز به روز ضروری تر به نظر می رسد تا به تبع آن رشد اقتصادی مطلوب در کشور ایجاد گردد.
در این فصل از تحقیق ، محقق به طور خلاصه و با توجه به موضوع تحقیق ، به بیان مسئله اصلی پژوهش و ضرورت انجام تحقیق و در ادامه به مدل مفهومی تحقیق پرداخت ،همچنین در ادامه اهداف تحقیق را بیان و به متغیرهای مورد مطالعه تحقیق اشاره کرده و در آخر هم فرضیه های تحقیق و تعاریف واژه ها و اصطلاحات را آورده است.

2-1 تاریخچه مطالعاتی
جدول شماره (1-1) تحقیقات متعددی را که در زمینه راهبری شرکت و سرمایه فکری انجام شده در خود جای داده است و چارچوب نظری تحقیق برگرفته از این تحقیقات می باشد.

 

 


جدول 1-1 خلاصه تحقیقات انجام شده
محقق سال شرح
صالح 2009 در تحقیقی با عنوان ارتباط ساختار مالکیت و عملکرد سرمایه فکری در بورس مالزی پرداخت . در این تحقیق ساختار مالکیت ارائه شده شرکتهای مدیریتی ، خارجی ، دولتی و خانوادگی با عملکرد سرمایه فکری بررسی شده است
کین گان 2008 در تحقیقی با عنوان رابطه بین حاکمیت شرکتی و افشا سرمایه فکری در بورس مالزی پرداخت که متغیر های آن، اندازه هیئت مدیره ، ترکیب هیئت مدیره ، اندازه موسسه حسابرسی ، مالکیت خانوادگی و دولتی بوده است
آگارول و دیگران 2006 در تحقیقی با عنوان آیا شرکت های آمریکایی حاکمیت شرکتی بهتری دارند ؟ که در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که ، بعضی از مکانیزم های حاکمیت شرکتی مانند ساختار هیئت مدیره و کمیته حسابرسی ارتباط مستقیمی با ارزش شرکت دارند
یانگ چو 2006 در تحقیقی تحت عنوان " سرمایه فکری؛ یک مطالعه تجربی از ITRI " به بررسی ارتباط بین اجزای سرمایه فکری (سرمایه انسانی، سرمایه ارتباطی و سرمایه ساختاری) با عملکرد پرداختند و نتیجه گرفتند که اولاً یک رابطه مثبت معناداری بین اجزای سرمایه فکری و عملکرد شرکت ها وجود دارد و ثانیاً افزایش سرمایه فکری باعث خلق ارزش و ذخیره استراتژیک آنها در سازمان می باشد.
چونگ 2009 شواهدی در ارتباط با رابطه بین حاکمیت شرکتی و مالکیت نهادی سهام ارائه نمودند. شواهد این تحقیق نشان داد ، نسبت سهام شرکت که توسط سرمایه گذاران نهادی نگهداری می شود، کیفیت ساختار حاکمیت را افزایش می دهد.
هنیفا و کوک 2002 در پژوهشی دریافتند که دوگانگی نقش مدیر عامل رابطه مثبت با سرمایه فکری وبین تعداد مدیران غیر موظف و ارزش سرمایه فکری شرکت رابطه منفی وجود دارد.
کرنت و سایرین

2007

شواهدی را در ارتباط با نقش سرمایه گذاران نهادی یافتند که نشان داد که هم تعداد و هم درصد سرمایه گذاران نهادی رابطه ی معنادار را با بازده شرکتها دارند

لی و دیگران

2008
در تحقیقی تحت عنوان حاکمیت شرکتی و سرمایه فکری دریافتند که رابطه مثبتی بین ترکیب هیئت مدیره ونسبت آن با ارزش سرمایه فکری وجود دارد.
عباسعلی دریایی

1388
در تحقیقی با عنوان عوامل موثر بر نرخ حاکمیت شرکتی و رابطه آن با عملکرد شرکت بررسی شد. نتایج حاصله بیانگر وجود رابطه ای مستقیم بین نرخ حاکمیت شرکتی با عملکرد در سطح اطمینان 95 درصد بود.
شهلا ابراهیمی 1387 در تحقیقی به بررسی تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد مالی جاری و آینده شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران پرداخت. نتایج بین سرمایه فکری و عملکرد مالی جاری و آینده شرکت ، هم در سطح کلیه شرکت ها و هم در سطح صنایع رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

3-1- بیان مسأله
در حال حاضر در اقتصاد و دانش محور به دلیل اهمیت چشمگیر بازده حاصل از سرمایه های فکری در مقایسه با سرمایه های مالی در تعیین سودآوری، تلاش در جهت اندازه گیری این نوع سرمایه ها در شرکت‌ها افزایش یافته است و سنجش ارزش واقعی سرمایه فکری بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. به دلیل ناتوانی سیستم های حسابداری سنتی در برآورد این مهم، شرکت ها، سرمایه گذاران و سایر ذینفعان در پی یافتن ابزار مناسبی جهت اندازه گیری سرمایه فکری و یافتن ارتباط آن با شاخص های سازمانی می باشند. در حقیقت ما در این تحقیق به دنبال پاسخ این سوالات به شرح زیر می باشیم .
1- از لحاظ آماری آیا رابطه ای میان سازو کارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری وجود دارد؟
در این تحقیق با استفاده از مدل پولیک و داده های 5 ساله شرکت های بورسی در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1383 تا 1387 میزان سرمایه فکری شرکت ها محاسبه خواهد شد. سپس به رابطه میان سرمایه فکری و راهبری شرکتی که بر اساس ساز و کارهای داخلی و ساز و کارهای خارجی می باشد بررسی می شود که در نتیجه با توجه به اهمیت این سرمایه ها، شرکت ها و سرمایه گذاران تصمیمات مناسب تری در جهت کسب بازده مالی بالاتر اتخاذ نمایند.

4-1- چارچوب نظری تحقیق:
مباحث این تحقیق راهبری شرکتی و سازوکارهای داخلی و خارجی آن است. در این تحقیق تلاش می شود که تاثیر مکانیزم های اصول راهبری شرکتی بر سرمایه فکری بررسی شود.این تحقیق با بررسی ابعاد مختلف راهبری شرکتی و سرمایه فکری به ارتقای سطح دانش بازار سرمایه کمک خواهد کرد.

5-1- فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی اول - بین ساز و کارهای خارجی راهبری شرکت و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه اول - بین درصد مالکیت سهامداران نهادی و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی اول- بین درصد مالکیت سهامداران نهادی و کارایی سرمایه ارتباطی رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی دوم- بین درصد مالکیت سهامداران نهادی و کارایی سرمایه انسانی رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی سوم- بین درصد مالکیت سهامداران نهادی و کارایی سرمایه ساختاری رابطه وجود دارد.
فرضیه دوم - بین درصد مالکیت سهامداران عمده و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی اول - بین درصد مالکیت سهامداران عمده و کارایی سرمایه ارتباطی رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی دوم- بین درصد مالکیت سهامداران عمده و کارایی سرمایه انسانی رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی سوم- بین درصد مالکیت سهامداران عمده و کارایی سرمایه ساختاری رابطه وجود دارد.
فرضیه اصلی دوم - بین ساز و کارهای داخلی راهبری شرکت و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه سوم- بین درصد مالکیت هیئت مدیره و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه چهارم- بین تعداد مدیران غیرموظف و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه پنجم- بین نسبت مدیران غیرموظف به هیئت مدیره و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه ششم- بین تعداد هیئت مدیره و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه هفتم- بین دوگانگی نقش مدیرعامل و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه اصلی سوم - روابط سازوکارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری در صنایع مختلف متفاوت است.

6-1- اهمیت تحقیق
امروزه قسمت اعظم دارایی های سازمان ها را دارایی های نامشهود تشکیل می دهند و روش های حسابداری قادر به اندازه گیری آنها نیستند. از طرفی در این اقتصاد و دانش محور، موفقیت های سازمانی به توانایی مدیریت این دارایی های نامشهود بستگی دارد. مر و همکارانش دلایلی را برای توجه و اندازه گیری سرمایه فکری برشمرده اند که عبارتند از:
کمک به سازمان ها برای تنظیم استراتژی آنها
ارزیابی اجرای استراتژی ها
کمک به تصمیمات گسترش و تنوع
استفاده از نتایج اندازه گیری سرمایه های فکری به عنوان مبنایی برای جبران خدمات
ابلاغ این دارایی ها به ذینفعان خارجی سازمان ها و دلایل دیگری برای انجام این کار است که اندازه گیری سرمایه های فکری به طور دقیق می‌تواند ارزش و عملکرد شرکت ها را اندازه گیری کند ( مر ، 2003،464 -441 ) .
چون در یک جامعه مبتنی بر دانش بخش مهمی از ارزش یک کالا و نیز بخش مهمی از ثروت یک شرکت را تشکیل می دهد (چن ،2004 ،100-85 ) و (کننان ، 2004، 413-389) .
بنا بر ایده اندرسون (2004) سازمان ها به 4 دسته از دلایل ممکن است سرمایه فکری خود را مورد سنجش قرار دهند که عبارتند از:
بهبود مدیریت داخلی
بهبود گزارش دهی به خارج از سازمان
مبادلات این سرمایه
دلایل قانونی بهبود حسابداری
در این میان شکاف بین ارزش بازار شرکت ها و ارزش خالص دارایی های مشهود که در واقع سهام ناشی از دارایی های نامشهود تلقی می شود، روز به روز بیشتر توجه سرمایه گذاران را جلب می نماید. زمانی که این شکاف کوچک باشد بازگشت سرمایه از طریق درآمد سازمان یا دست کم دارایی های مشهود آن به شکل منطقی قابل پیش بینی خواهد بود. اما دارایی های به شکل دانش و نشان تجاری بسیار بیشتر در معرض تهدید قرار دارند و تحقق آنها دشوارتر است. ولی به هر حال سرمایه گذاران جهت درک بهتر وضعیت سازمان به شاخص هایی نیاز دارند که قابل اطمینان باشند.
سیستم حاکمیت شرکتی در کشورهای جهان با تعدادی از عوامل از جمله ساختار مالکیت شرکتها، وضعیت اقتصادی، سیستم قانونی، سیاست های دولتی و فرهنگی معین می شود. راهبری شرکت از جمله مباحث با اهمیت در زمینه مدیریت اجرایی و مدیریت مالی و حسابداری می باشد که تاکنون در کشور ما کمتر به آن پرداخته شده است. تجارت تاریخی طی بحران های مالی شرکتها نشان داده است که عدم توجه به نحوه راهبری و ایجاد تعادل بین منافع سهامداران و مدیران از یک سو و همچنین بین سهامداران عمده و جزء از سوی دیگر باعث بروز زیان های جبران ناپذیر گردیده است.

7-1- اهداف تحقیق
هدف اصلی این تحقیق ارائه روش مالی جهت سنجش و ارزشیابی سرمایه فکری و آزمون تجربی آن با راهبری شرکتی در شرکت های بورسی است و تلاش برای امکان پذیر نمودن تهیه، ارائه و تحلیل صورت های مالی کامل و واقعی در سیستم های حسابداری مورد استفاده در شرکت ها و ارزیابی صحیح و واقعی سرمایه گذاری (سهامداران) از ارزش واقعی و آتی سهام شرکت ها می باشد.
لذا هدف از این تحقیق را می توان پاسخ گویی به این سؤال دانست:
آیا رابطه ای بین ساز و کارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری در بازار سرمایه ایران وجود دارد؟

8-1- قلمرو تحقیق
الف- قلمرو مکانی: قلمرو مکانی شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (بازار سرمایه ایران) را مورد بررسی قرار می دهد.
ب- قلمرو زمانی: این تحقیق شرکت هایی را در بر می گیرد که در دوره ی 5 ساله 1383 تا 1387 عضو سازمان بورس اراق بهادار تهران بوده اند.
ج- قلمرو موضوعی: در این تحقیق به تبیین رابطه ی ساز و کارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری در بازار سرمایه ایران می پردازیم و در حوزه مدیریت سرمایه گذاری می باشد.

9-1- تعریف واژه ها و اصطلاحات
ضریب ارزش افزوده فکری : سرمایه فکری، مالکیت دانش، تجربه کاربردی، تکنولوژی سازمانی، روابط با مشتری، مهارت های حرفه ای است که برای سازمان جنبه رقابتی در بازار فراهم می کند. این سرمایه شامل سه بخش اصلی است (هیدر و جیمز ،2003،365-383 ) .
کارایی سرمایه ارتباطی : شاخصی است بر مبنای سرمایه ارتباطی که سرمایـــه ارتباطی عبارتست از دانش گرفته شده در کانال های بازاریابی و روابط مشتری یک سازمان است (بنتیس ، 2000، 100-85) .
کارایی سرمایه انسانی : شاخصی است بر مبنای سرمایه انسانی و سرمایه انسانی نیز شامل ذخیره دانش اعضای یک سازمان است که شامل شایستگی ها و طرز فکرهای کارکنان است.
کارایی سرمایه ساختاری : شاخصی است بر مبنای سرمایه ساختاری و سرمایه ساختاری نیز شامل همه مخازن دانش غیرانسانی در یک سازمان است که شامل پایگاه داده ها، چارت های سازمانی و فرآیندها و استراتژی ها و ... است که به سازمان ارزشی فراتر از مواد آن می دهد.
نظام راهبری شرکت ها: قوانین، مقررات، ساختارها، فرآیندها، فرهنگ ها و سیستم هایی است که موجب دستیابی به هدف های پاسخگویی، شفافیت، عدالت و رعایت حقوق ذینفعان می شود (حساس یگانه، 1385 ،34)2.
هیئت مدیره: اعضای این هیئت که از سوی صاحبان سهام شرکت تعیین می شوند ممکن است از میان دو گروه انتخاب شوند. نوع نخست شامل اشخاصی که از داخل شرکت انتخاب می شوند و دسته دوم نمایندگی که از بیرون شرکت انتخاب می شوند و مستقل از آن محسوب می شوند. نقش هیئت مدیره، نظارت بر مدیران شرکت و اقدام در طرفداری از سهامداران است. در واقع هیئت مدیره سعی می کند تضمین کند که منافع سهامداران به درستی حفظ می شود.( خدابخشی ،1385 ،27)3.
هیئت مدیره غیرموظف: به آن دسته از اعضای هیئت مدیره اطلاق می شود که سمت اجرایی در شرکت ندارند ( خدابخشی ، 1385، 27)4.
سهامدار عمده: سهامدارانی که حداقل مالکیت 5% از سهام در جریان شرکت را دارند (ملاحسینی و قربان نژاد ، 1387، 75)5.
سرمایه گذار نهادی: شخصیت یا مؤسسه ای است که به خرید و فروش حجم عظیمی از اوراق بهادار می پردازد مثل صندوق های بازنشستگی، بانک ها، شرکت های بیمه و سازمان تأمین اجتماعی، صندوق ها و شرکت های سرمایه گذاری و بنیادها و نهادهای انقلاب اسلامی (حساس یگانه و پوریانسب ، 1384، 5 )6.
.

 

 

 


فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 


1-2 بخش اول - ادبیات نظری سرمایه فکری
1-1-2 مقدمه
با وقوع انقلاب تکنولوژی اطلاعات، جامعه اطلاعاتی و شبکه ای و نیز رشد و توسعه سریع تکنولوژی برتر، مخصوصاً در حوزه های ارتباطات، کامپیوتر و مهندسی، از دهه 1990 الگوی رشد اقتصاد جهانی تغییر اساسی کرده است. درنتیجه، دانش به عنوان مهمترین سرمایه جایگزین سرمایه های مالی و فیزیکی در اقتصاد جهانی امروز شده است. در اقتصاد مبتنی بر دانش، محصولات و سازمانها بر اساس دانش زندگی می کنند و می میرند و موفق ترین سازمانها، آنهایی هستند که از این دارایی های ناملموس به نحو بهتر و سریع تری استفاده می کنند.
مطالعات اخیر نشان داده اند که برخلاف کاهش بازدهی منابع سنتی (مثل پول، زمین، ماشین آلات و غیره) دانش واقعاً منبعی برای افزایش عملکرد کسب و کار است(بنتیس ، 1999، 402-391) . آنچه حتی بیشتر درخور توجه است این است که بازار به مدت طولانی ارزش دانش و عوامل نامشهود دیگر را در فرآیند ایجاد ارزش تشخیص داده است اخیراً اندازه این « ارزش پنهان » تغییر کرده است. برای مثال، در سال 1996 دارایی های خالص شرکت مرک فقط 12.3 درصد ارزش بازاری اش، در سال 1996 دارایی های شرکت کوکاکولا تنها 4 درصد از ارزش بازاری اش و دارایی های مایکروسافت 6 درصد ارزش بازاری اش را پوشش داده بود هروی و لوزچ ،1999 بر این اساس، موفقیت حال و آینده در رقابت بین سازمانها، تا حد کمی مبتنی بر تخصیص استراتژیک منابع فیزیکی و مالی و تا حد زیادی مبتنی بر مدیریت استراتژیک دانش خواهد بود. چالش مدیران، آماده کردن محیط مناسب برای رشد و پرورش ذهن انسان در سازمان دانش محور است(همان منبع ، 47-40)3.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   263 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تبیین رابطه ی سازوکارهای راهبری شرکت و سرمایه