اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

بررسی تطبیقی عناصر داستانی گلستان سعدی و مقامات حریری

اختصاصی از اس فایل بررسی تطبیقی عناصر داستانی گلستان سعدی و مقامات حریری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی تطبیقی عناصر داستانی گلستان سعدی و مقامات حریری


بررسی تطبیقی عناصر داستانی گلستان سعدی و مقامات حریری

پایان نامه کارشناسی ارشد ادبیات

گرایش ادبیات تطبیقی

186 صفحه

چکیده:

گلستان سعدی و مقامات حریری در شمار کتاب‌های بسیار مهم در زبان عربی و فارسی هستند این دو کتاب از نظر گونه‌ی ادبی با اندک مسامحه‌ای از نوع مقامات شمرده می‌شوند البته سعدی در شیوه‌ی مقامه نویسی تغییرات بنیادی ایجاد کرده است شباهت‌های ساختاری دو کتاب به حدی است که می‌توان آن‌ها را از چشم‌اندازهای گوناگون مورد بررسی و مطالعه‌ی تطبیقی قرار داد در این پایان‌نامه که به شیوه‌ی سندکاوی انجام شده است با بهره‌گیری از فن تحلیل محتوی عناصر داستانی دو کتاب تطبیق داده شده‌اند و موارد شباهت و اختلاف آن دو بیان شده است از میان: عناصر داستانی شخصیّت‌پردازی، صحنه‌پردازی، زاویه دید، گفتگوو توصیف که جلوه‌ی بیشتری از هنر دو نویسنده را در خود جای داده بود مورد بررسی قرار گرفت براساس یافته‌های این پژوهش می‌توان نتیجه گرفت که سعدی با دقّت و ظرافتی ستودنی به نکته‌هایی پرداخته است که مورد توجّه حریری واقع نشده از سوی دیگر بنیان کارسعدی براختصار و تنوّع راویان و قهرمانان است در حالی که حریری به بیان طولانی و وحدت قهرمان و راوی روی آورده است از سوی دیگر گلستان سعدی بیشتر مخاطب محور است در حالی که مقامات حریری از نوع نوشته‌ها و داستان‌های حادثه محور محسوب می‌شود.


دانلود با لینک مستقیم


بررسی تطبیقی عناصر داستانی گلستان سعدی و مقامات حریری

بررسی تطبیقی ارزشهای دموکراتیک بین نسلی در شهر ساری

اختصاصی از اس فایل بررسی تطبیقی ارزشهای دموکراتیک بین نسلی در شهر ساری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی تطبیقی ارزشهای دموکراتیک بین نسلی در شهر ساری


بررسی تطبیقی ارزشهای دموکراتیک بین نسلی در شهر ساری

پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی

همراه با پرسش نامه

126 صفحه

چکیده:

موضوع تحقیق، «بررسی تطبیقی ارزش­های دموکراتیک بین ­نسلی در شهر ساری» است. امروزه روشنفکران و برخی توده‌های مردم از دموکراسی حمایت می‌کنند. تصور می‌شود رواج فرهنگ سیاسی دموکراتیک در میان شهروندان لازمه ایجاد و تضمین بقای دموکراسی در جامعه است. فصل اول این پژوهش به بررسی فرهنگ سیاسی دموکراتیک اختصاص یافته است. در قسمت بررسی منابع علمی، علاوه بر موضوع اصلی، به بررسی دیدگاه­ها در مورد موضوعات مرتبط مانند جامعه‌پذیری سیاسی، فرهنگ سیاسی ایران، دموکراسی و ... پرداخته شد. در فصل دوم، ذیل بحث روش­شناسی، روش نمونه‌گیری و فرضیات تشریح شده است. فرهنگ سیاسی در این تحقیق با روش پیمایشی بررسی شده است. افراد جامعه با تجربیات تاریخی جنگ و انقلاب به سه نسل تقسیم شدند. نسل اول، 48 ساله به بالا که هم تجربه انقلاب و هم جنگ را داشته‌اند. نسل دوم، 34 تا 47 ساله و دارای تجربه مشارکت فعال در جنگ و نسل سوم17 تا 33ساله تجربه­ای از جنگ یا انقلاب نداشته­اند. در این پژوهش از دیدگاه اینگلهارت درباره‌ نقش تجربه‌ نسلی در پذیرش ارزش­های مادی و فرامادی و به تبع آن ارزش­های دموکراتیک فرضیه ساخته شده است. جهت بررسی فرهنگ سیاسی از دیدگاه آلموند و وربا در سه بعد شناختی، عاطفی و ارزیابانه استفاده شد. نمونه‌گیری به صورت خوشه ­ای در 16 حوزه انتخاب شد و پرسشگران افراد را در بلوک­های متفاوت، به صورت کاملا تصادفی انتخاب نمودند. در فصل سوم، یافته ­های تحقیق، به صورت جداول و نمودار توصیف شده و فرضیات تحقیق با استفاده از آزمون­ های مناسب، آزمون شده‌اند. یافته­ ها‌ی تحقیق بدین قرار است: از لحاظ تمایل به ارزش‌های دموکراتیک بین سه نسل تفاوت دیده می­شود، اما شکاف نسلی فقط بین دو نسل اول و دوم اتفاق افتاده است. میزان تمایل به ارزش­های دموکراتیک در هر سه نسل بالا بوده است. هر سه نسل ارزیابی نسبتاً ضعیفی از وضعیت رعایت ارزش­های دموکراتیک در جامعه داشته‌اند. مهم‌ترین اولویت ارزشی افراد جامعه در همه نسل­ها «رشد اقتصادی» بوده است. دومین اولویت ارزشی که نسل دوم بیشترین فراوانی را در این مورد داشته است، «آزادی بیان» و سومین اولویت در همه نسل­ها «اشتغال» بوده است. هم­چنین هرچه میزان آگاهی سیاسی افراد بالاتر باشد، دموکرات ­تر نیز هستند.

واژه‌های کلیدی: ارزش دموکراتیک، فرهنگ سیاسی، آزادی سیاسی، مشارکت سیاسی، تساهل سیاسی، دموکراسی، نسل


دانلود با لینک مستقیم


بررسی تطبیقی ارزشهای دموکراتیک بین نسلی در شهر ساری

دانلود پایان نامه جایگاه حقوق تطبیقی و ضرورت بازنگری در آموزش آن

اختصاصی از اس فایل دانلود پایان نامه جایگاه حقوق تطبیقی و ضرورت بازنگری در آموزش آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه جایگاه حقوق تطبیقی و ضرورت بازنگری در آموزش آن


دانلود پایان نامه جایگاه حقوق تطبیقی و ضرورت بازنگری در آموزش آن

 

 

 

 

جایگاه حقوق تطبیقی و ضرورت بازنگری در آموزش آن

مقدمه

تا دهه های اخیر، مطالعه تطبیقی در رشته حقوق، عمدتاً از نظر تحقیقات تاریخی یا فلسفی در زمینه حقوق و یا کمک به اصلاح و تقویت نظام حقوقی ملی مورد توجه قرار می گرفت و از این رو افراد معدودی با انگیزه های شخصی در این عرصه فعالیت داشتند(داوید، 1369)

با تحولات عظیم و گسترده ای که در دهه های اخیر در عرصه بین المللی و در ابعاد گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رخ داد، سرنوشت ملت ها به گونه ای فزاینده در هم تنیده شد و سطح روابط آنها به نحوی ارتقاء یافت که می توان روابط بین المللی اتباع کشورها را با روابط شهروندان ایالات یک کشور فدرال در چند دهه قبل مقایسه نمود.

گسترش روابط ملت ها با یکدیگر و بروز مسائل حقوقی جدید در این رابطه، ضرورت آشنایی آنها با حقوق یکدیگر را به حدی رساند که مطالعه تطبیقی حقوق به یکی از عناصر ضروری مطالعات حقوق تبدیل شد و فراتر از آن جنبشی تحت عنوان « یکنواخت سازی [1]»حقوق با هدف تسهیل روابط اتباع کشورهای مختلف با یکدیگر به تدریج شکل گرفت.

اگر تا دو دهه قبل هنوز در مورد ضرورت مطالعات تطبیقی در عر صه حقوق تردیدهایی وجود داشت، امروزه حقوقدانی را نمی توان یافت که اهمیت حقوق تطبیقی را انکار نماید، در واقع، جریانهای قوی همکاری های بین المللی در نیمه دوم قرن بیستم که در کنار پیشر فتهای علمی و فناوری و تغییرات در حیات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جوامع رخ داد، وحدت کشورهای اروپایی در اتحادیه اروپا، تحول علمی بزرگی تحت عنوان « حقوق اروپایی » و تفکر نظم حقوقی نوین اروپا، حقوق تطبیقی را به جزء گریز ناپذیر برنامه آموزشی دانشکده های حقوق در بسیاری کشورهای دنیا بویژه اروپا و آمریکا تبدیل کرد.با این حال هنوز در مورد جایگاه مطالعات تطبیقی، روش انجام مطالعه و نحوه آموزش حقوق تطبیقی بحث های فراوانی وجود دارد.

هدف این مطالعه، بررسی موارد فوق و پیشنهاد اصلاح در نظام آموزش حقوق تطبیقی در دانشکده های حقوق کشور است که در دو بخش شامل بررسی جایگاه حقوق تطبیقی و آموزش حقوق تطبیقی ارائه می شود.

بخش نخست : ماهیت وجایگاه حقوق تطبیقی :

علیرغم آنکه حقوق تطبیقی، طی چند دهه اخیر، موضوع بحث های داغ دانشگاهی و مدافه علمی بوده است، هنوز در مورد جایگاه آن در ساختار علوم قضایی معاصر، ابهاماتی وجود دارد.

از آغاز پیدایش حقوق تطبیقی در اوایل قرن بیستم میلادی، حقوقدانان تطبیقی همواره با این پرسش اساسی مواجه بوده اند که حقوق تطبیقی را باید در نفس خود یک « علم » دانست یا یک روش علمی و یا یک برنامه آموزشی ؟

در این مبحث به بررسی دیدگاههای مختلف در موضوع فوق می پردازیم.

الف : تلقی حقوق تطبیقی بعنوان یک روش علمی:

برخی از حقوقدانان، حقوق تطبیقی را صرفاً یک روش مطالعه علمی یعنی روش تطبیقی می دانند.

به اعتقاد لین دسته از حقوقدانان،به مدد بکارکیری روش تطبیقی است که امروزه شناخت کلیات و خصوصیات نظامهای حقوقی مختلف دنیا میسر شده است.

از جمله نویسندگان طرفدار این دیدگاه می توان به Pollock ، David، Gutteridge، Patterson ، Grossfeld، Kahn-Freund و Szabo اشاره کرد.

در دهه های 1950، 1960و1970، گرایش غالب در بین حقوقدانان تطبیقی، تردید در وجود علم حقوق تطبیقی و تلقی آن به عنوان یک روش مطالعه علمی بود.

استدلال این دسته از حقوقدانان این بود که اگر بخواهیم حقوق تطبیقی را یک دانش مستقل به حساب آوریم چه چیزی موضوع آن را تشکیل می دهد ؟ به همین خاطر به عنوان یک امر مسلم، گفته می شد که حقوق تطبیقی فقط عبارت است از روشهای متنوع تحقیقات حقوقی(Kahn,1966, de Cruz, 1999 –(Freund.

نتیجه این دیدگاه آن است که حقوق تطبیقی به عنوان روش مطالعه، صرفاً به مقایسه ومقارنه بین نظام های حقوق مختلف می پردازد.

با اینکه آنچه که امروزه حقوق تطبیقی نام گرفته است غالباً همراه با مقایسه است، لیکن همیشه تفاوت ها و اختلافاتی در مورد این نظریه از حیث هدف و موضوع مقایسه وجود دارد.

مقایسه، علی الاصول بایستی روش مند صورت پذیرد.

از این رو برخی نویسندگان حقوق تطبیقی نوشته های خود را به تبیین همین روش اختصاص داده اند.

برای مثال اچ کاتریج، تمام کتاب خود در مورد حقوق تطبیقی را به بررسی روند مقایسه ( تطبیق ) اختصاص داده است (Gutteridge,1949).

وی، مسائل مختلف مقایسه، شامل شناخت منابع و اهداف و موضوعات آن را بررسی کرده و راهکارهایی را برای فائق آمدن بر مشکلات و موانع پیشنهاد داده است.

یافته های حقوقدانان یاد شده نشان می دهد که تبیین وتعیین خصوصیات و ویژگی های روش مقایسه هم به سادگی میسر نیست و همین نکته باعث می شود که وی صرفاً به لزوم مقایسه نظامهای حقوقی مشابه بپردازد، بی آنکه اهمیت مقایسه برای احراز تفاوت نهاد های حقوقی را به درستی تبیین کند.

در این رابطه دو حقوقدان تطبیقی شهیر آلمان یعنی.Zweigert Kو H.Kotz اذعان می کنند که روش مقایسه و تطبیق مشتمل بر جنبه های بسیار پیچیده حقوق تطبیقی است و تبیین قواعد دقیق و روشن که روند مقایسه را ضابطه مندکند، بسیار مشکل است.

دیدگاه مطرح شده توسط کاتریج، در تحقیقات و نوشته های رنه داوید بنیانگذار نظریه نظامهای حقوقی، بیشتر تشریح شده است.

رنه راوید نیز تلویحا حقوق تطبیقی را روش مطالعه نظامهای حقوقی می داند.

با توجه به اینکه در نظام آموزشی ایران، پس از ترجمه ارزشمند کتاب معروف رنه راوید توسط سه تن از اساتید برجسته حقوق، آموزش حقوق تطبیقی عمدتاً بر اساس دیدگاههای حقوقدان مذکور صورت می گیرد، می توان گفت که دیدگاه مدرسان حقوق تطبیقی در کشور ما نیز بر مبنای همین نظریه شکل گرفته است، اگر چه، بحث درمورد جایگاه و ماهیت حقوق تطبیقی تا کنون در ادبیات حقوقی ما وارد نشده است.

این دیدگاه طی نیمه دوم قرن گذشته در اروپای شرقی و مرکزی و نیز اتحاد مجاهیر شوروی سابق، حاکم بود و دور از واقعیت نیست اگر گفته شود که نظریه مذکور هنوز هم در نظام حقوقی روسیه رایج است(Kiekbaev, 2003).

Szabo حقوقدان تطبیقی مجارستانی نیز تئوری داوید را در نوشته های خود ترویج کرد، اما وی برای حقوق تطبیقی مفهومی گسترده تر از یک روش حقوقی صرف قائل بود.

وی حقوق تطبیقی را یک « نهضت » معرفی کرد (Szabo,1969) و به کمک محققانی نظیر Z.

Peteri وW.Knapp نقش روش مقایسه و تطبیق در توسعه « بنیادی و ویژه» حقوق سوسیالیستی در مقابل علم حقوق تطبیقی « بورژوایی » را برجسته کرد(Tille and Shvekov,1978)

از نظر طرفدارن این تئوری، یکی از ضابطه های مهم روش مقایسه، بی طرف بودن حقوقدان نسبت به نظامهای حقوقی مورد مطالعه و نداشتن تعصب نسبت به آنهاست.

از نظر اینان، ویژگی متمایز کننده دیگر نظریه حقوق تطبیقی به عنوان یک روش، این است که نقش مهمی در تفسیر قواعد حقوقی مربوط به نظامهای حقوقی مختلف ایفاء می کند، علاوه بر این، آنان کاریست روش تطبیقی را ابزار فهم عمیقتر اطلاعات حقوقی تلقی می کنند.

در حالیکه به نظر می رسد این موارد نمی تواند اهداف اصلی تحقیقات حقوق تطبیقی به حساب آیند (.

Sacco, 1991) .G.

Samuel نیز مدعی است که حقوق تطبیقی چیزی بیشتر یا کمتر از یک « روش شناسی » نیست و وظیفه اصلی آن، ایفای نقش به عنوان یک ابزار برای مطالعه ساختارهای داخلی دانش حقوقی است.

(Samuel, 1998) M.

Ancel هم از این نقطه نظر حمایت کرده است.

وی معتقد است که حقوق تطبیقی نه یک دانش مستقل است و نه یک شاخه از علم حقوق، بلکه صرفاً یک روش تحقیق است که می تواند در هر بخش از حقوق به کار گرفته شود.

حسب نظر این حقوقدان، حقوق تطبیقی از ثابت های متدلوژی و تئوری کافی برای اینکه یک شعبه مستقل دانش حقوقی به حساب آید، بر خوردار نیست، زیرا بر عکس حقوق خصوصی و عمومی از نظام هماهنگ قواعد حقوقی تشکیل نشده است(Ancel,1981) .

ب: تلقی حقوق تطبیقی به عنوان یک دانش مستقل حقوقی :

همانگونه که در مقدمه بیان شد، توسعه همکاریهای بین المللی در نیمه دوم قرن گذشته و همزمانی آن با پیشرفتهای علمی و فناوری و تحولات گسترده در حیات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ملت ها، ایجاد وگسترش اتحادیه اروپا، بروز نظام حقوقی جدید به نام « حقوق اروپایی[2] » و...

اهمیت حقوق تطبیقی را صد چندان نمود به نحوی که در اکثر کشورها آموزش حقوق تطبیقی به یکی از فعالیتهای اصلی دانشکده های حقوق مبدل گشت.

این تحولات سبب شد که حقوقدانان، تلقی گذشته خود از جایگاه و ماهیت حقوق تطبیقی را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند نتیجه این تجدید نظر، ارائه نظریه متفاوتی در مورد جایگاه حقوق تطبیقی بود.این نظریه کار کرد حقوق تطبیقی را بیشتر شبیه یک دانش مستقل یا حداقل یک برنامه آموزشی می داند تا یک روش تحقیق.

حقوقدانانی نظیر Ewald Robel,، Saley،Watson،Butler، Bogdan و...در رده طرفداران این نظریه اند.

از نظر تاریخی باید دانست که دوره قبل از دهه های هفتادو هشتاد قرن بیستم، دوره حاکمیت نظریه « تلقی حقوق تطبیقی به عنوان یک روش تحقیق » بود، در حالیکه اواخر قرن مذکور، حقوقدانان تطبیقی بیشتر به نظریه حقوق تطبیقی به عنوان یک دانش مستقل گرایش پیدا کردند.

همین وضعیت در سایر علوم انسانی و اجتماعی نیز که به طور گسترده از روش تطبیقی استفاده می کردند، وجود داشت.

در این علوم نیز متقاقاً جنبشی برای ظهور علوم تطبیقی جدید، ایجاد گردید.

برای مثال در زبانشناسی، شاخه ای از این علم به عنوان زبانشناسی تطبیقی مثال بارز همین وضعیت است.

علوم سیاسی تطبیقی، جامعه شناسی تطبیقی، تاریخ تطبیقی، مطالعات دینی تطبیقی و...

همه از این نوع اند (Rheinstein,1952).

Saidov Aادعا می کند که « روش تطبیقی » و « حقوق تطبیقی » دو مفهوم متمایز هستند.

اگر روش تطبیقی معرف ابزار شناخت پدیده های حقوقی، اجتماعی است، مفهوم دوم یک زمینه علمی با هدف مطالعه نظامهای حقوقی معاصر است.

 

Tikhomirovطرفدار همین دیدگاه است و معتقد است که حقوق تطبیقی به عنوان یک دانش مستقل از موضوع تحقیق و متدلوژی خاص خود برخوردار است که روش آن همان روش تطبیقی است (Kiekhaev, 2003).

حقوقدانان دیگری نیز از این دیدگاه حمایت کرده اند که از آن جمله می توان به H.Godosh، K.Zweigert، H.Kotz نام برد.

حقوقدانان مذکور حقوق تطبیقی را بی تردید روش تحقیق تطبیقی نظامهای حقوقی می دانند اما در عین حال در درستی این پندار که نتایج بررسی تطبیقی به حقوق تطبیقی نسبت داده شود تردید می کنند و این پرسش را مطرح می کنند که آیا ممکن است این دو (‌ روش تطبیقی و حقوق تطبیقی ) اجزاء یک ترکیب را تشکیل دهند یا هر یک باید ماهیت مستقلی تلقی شوند و مربوط به یک قلمرو متفاوت از پژوهش حقوقی ؟ پاسخ آنان به پرسش فوق این است که روش تطبیقی، روش تخصصی پایه برای پژوهش در پدیده های حقوقی موضوع حقوق تطبیقی است.

لیکن ظهور حقوق تطبیقی به عنوان یک علم از تجزیه و تحلیل و طرح مسائل جدید در حقوق عام نشأت گرفته است و بنابراین نمی توان آن را صرفاً روش تحقیق تطبیقی دانست (Chodosh).

Saidov در این باره می گوید « هنگام بررسی جایگاه حقوق تطبیقی لازم است که در مورد شناخت نهادی یک ” نظام جدید“ صحبت نشود بلکه بیشتر در مورد شناسایی شماری از” مسائل جدید“ که از “ علم موجود حقوق ” پدیدار شده اند، بحث شود» (Kiekhaev, 2003).

 

 

دیدگاه دیگر این است که دانش حقوق تطبیقی از ترکیب روش تطبیقی با فلسفه حقوق ناشی شده است.

حقوق تطبیقی، گرایشی فلسفی است که وظیفه آن، مطالعه تطبیقی مفاهیم بنیادی تشکیل دهنده یک یا چند نظام حقوقی می باشد.

از این منظر نقش حقوق تطبیقی، عبارت است از ساخت پایه متدلوژیکال فلسفه حقوق و تهیه اطلاعات لازم برای مطالعه در آن (Ewald,1995) ، از آنجا که حقوق تطبیقی مطالعه روابط یک نظام با دیگر نظامها ی حقوقی است، ویژگی این روابط و دلایل مشابهت ها و تفاوت ها، تنها به وسیله مطالعات نظری و تاریخی نظامهای حقوقی روشن می شود (Glendon,1994) .

گروهی از حقوقدانان سعی دارند که رابطه ای غیر قابل تجزیه بین حقوق تطبیقی و فلسفه نظری حقوق را ثابت نمایند.

از نظر اینان حقوق تطبیقی و فلسفه نظری حقوق هم در شکل و هم در محتوی ارتباط کامل وجود دارد و ایندو مجموعا عناصر اصلی دانش حقوق را تشکیل می دهند.

بدون حقوق تطبیقی، فلسفه نظری حقوق یک دانش صوری و ناقص باقی می ماند و برعکس حقوق تطبیقی اگر با فلسفه حقوق آمیخته نشود، غیر قابل اجرا است.

از یک طرف حقوقدانان تطبیقی در تحقیقات خود مفاهیم ارئه شده توسط نظریه پردازان حقوق را به کار می گیرند و از طرف دیگر نتایج بررسی های تطبیقی نیازمند ارزیابی ماهوی نظر ی است.

با وجود این، دسته بند یها و مفاهیم فلسفه نظری حقوق به سختی ویژگیهای خاص همه نظامهای حقوقی را در بر می گیرد و ممکن است مشکلاتی در تعیین منابع، سیستم قضایی و...

بوجود آید .(R.H.S.Tur, 1976, Kamba, 1976)

علاوه بر این، امروزه گرایشهای دیگری هم در حقوق تطبیقی بوجود آمده است حقوق تطبیقی و تاریخ، حقوق تطبیقی و فرهنگ، حقوق تطبیقی و جامعه شناسی، حقوق تطبیقی و اقتصاد، حقوق تطبیقی و مذهب از زمره این گرایش هاست.

بعضی از دانشمندان از این سنتزهای علمی موفق استقبال کرده اند در حالیکه برخی دیگر مدعی اند که « حقوق تطبیقی باید خصوصیت استقلال خود را حفظ کند و نباید به وسیله روابط جدید بلعیده شود.

باید قابلیت جدا ماندن و متمایز خود را از دست ندهد.

» (?rücü, 2000)

ج : حقوق تطبیقی به عنوان یک برنامه آموزشی :

گروهی از حقوقدانان، حقوق تطبیقی را به هیچ وجه یک دانش حقوقی مستقل نمی دانند و معتقدند که حقوق تطبیقی صرفاً یک برنامه آموزشی در دانشکده های حقوق است.

از نظر اینان، ساختار حقوق تطبیقی عبارت است از اعمال روش تطبیقی در مواردی که روند مقایسه از چار چوب یک نظام حقوقی خارج می شود.

روند مقایسه به خودی خود نمی تواند نرم های حقوقی ایجاد کند بلکه فقط در ایجاد نرمهای حقوقی در چارچوب یک یا چند نظام حقوقی مشارکت دارد(Pfersmann, 2001).

به نظر می رسد این دیدگاه با واقعیت عملی موجود مغایرت دارد.

در جریان رسیدگیهای قضایی دادگاه حقوق بشر اروپا و محاکم کشورهای عضو اتحایه اروپا، اینک گسترده به رویه قضایی تطبیقی و قوانین ملی کشورهای عضو استناد می شود و همین امر نقش تکاملی بکارگیری عملی حقوق تطبیقی در روند وحدت اروپا را ثابت می کند.

در آغاز هزاره جدید با اطمینان بیشتر می توان ادعا کرد که حقوق تطبیقی هم از نظر ساختار و هم از نظر کارکردی در قامت یک برنامه آموزشی نسبتاً مستقل و از نظر علمی جداگانه، ظاهر شده است که دارای موضوع، روش و قلمرو اعمال خاص خود است و نقش خاص خود را در نظام دانش و آموزش حقوق ایفا می کند (Kiekhaev, 2003).

حقوق تطبیقی دیر زمانی، به عنوان یک هدف صرفاً تحقیقی علمی که ارتباط مستقیم با زندگی روزمره نداشت به حساب می آمد.

تغییر ماهوی در تلقی از جایگاه حقوق تطبیقی بی تردید به وسیله جریان های وحدت اروپا و جهانی شدن ایجاد گردید.

اهمیت مطالعات حقوق تطبیقی امروزه از مرز مباحث نظری گذشته و منجر به موضوعات عملی برجسته شده است (Legrand, 1996).

حقوق تطبیقی صرفنظر از اینکه روش تلقی شود یا یک شاخه مستقل از دانش حقوقی، امروزه، به یک واقعیت تبدیل شده است، پایگاه محکمی به دست آورد و در دیگر علوم قضایی کاربرد جهانی پیدا کرده است.

حقوق تطبیقی دانشی نسبتاً جوان است و هنوز به اندازه کافی پیرامون آن بحث نشده است و از این رو سوالات بی پاسخ متعددی در مورد مبانی روش شناختی و نظری آن وجود دارد.

بخش دوم : آموزش حقوق تطبیقی:

الف : وضعیت آموزش حقوق تطبیقی در ایران

آموزش حقوق تطبیقی در دانشکده های حقوق کشور ما از ابتدای تدریس این درس تاکنون، در قالب یک یا دو درس دو واحدی صورت می گرفته است.

محتوی این یک یا دو درس نیز از ابتدا به معرفی کلی نظامهای حقوقی عمده دنیا اختصاص داشته است.

تجربه نشان داده که درس مذکور هیچگاه مورد استقبال عموم دانشجویان قرار نگرفته است.

آموزش حقوق تطبیقی در دانشکده های حقوق، دچار ایرادات و اشکالات متعددی است که می توان بخشی از آن را به شرح زیر بر شمرد :

1- چنانکه گفته شد از گذشته تا کنون در برنامه آموزشی دانشکده های حقوق صرفاً در مقطع کارشناسی حداکثر 4 واحد درسی برای آموزش حقوق تطبیقی پیش بینی شده است که این تعداد واحد درسی حتی برای آشنایی ابتدایی دانشجویان با روش تحقیق تطبیقی و یا مفاهیم اولیه نظامهای حقوق دیگر کافی نیست.

به ویژه آنکه برای استفاده بهینه از همین واحدهای معدود نیز تمهید مناسبی صورت نگرفته است.

 تعداد صفحه :31


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه جایگاه حقوق تطبیقی و ضرورت بازنگری در آموزش آن

دانلود تحقیق مطالعه تطبیقی الگوهای نوین مدیریت منابع انسانی و ارائه الگوی مناسب برای ایران

اختصاصی از اس فایل دانلود تحقیق مطالعه تطبیقی الگوهای نوین مدیریت منابع انسانی و ارائه الگوی مناسب برای ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق مطالعه تطبیقی الگوهای نوین مدیریت منابع انسانی و ارائه الگوی مناسب برای ایران


دانلود تحقیق مطالعه تطبیقی الگوهای نوین مدیریت منابع انسانی و ارائه الگوی مناسب برای ایران

در راستای سیاستهای وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی جمهوری اسلامی ایران،طرح تحقیقاتی (( مطالعه تطبیقی الگوهای نوین مدیریت منابع انسانی و ارائه الگوی مناسب برای ایران ))  انجام پذیرفته و با یاری پروردگار متعال به مرحله نهایی رسیده است .

در انجام این طرح تحقیقاتی ، یک گروه پنج نفره متشکل از مدیر طرح ( آقای محمد رضا عاطفی ) ، یک کارشناس ارشد و سه کارشناس ، زمانی حدوداً سه ماهه را به تحقیق و مطالعه در زمینه سیستم های مدیریت منابع انسانی (HRM ) ، بررسی وضع موجود منابع انسانی در وزارت بهداشت و درمان و مدلهای نوین در این زمینه گذرانیده اند .

گروه مذکور ضمن استفاده از بسیاری منابع داخلی موجود در ایران ، به این منابع  قناعت ننموده و با استفاده از شبکه جهانی اینترنت  ده ها  مقاله و گزارش چندین کنفرانس مربوط را در زمینه HRM مورد کنکاش و بررسی قرار داده است .

طرح تحقیقاتی مذکور ، در چهار مرحله به انجام رسیده ، که از قرار ذیل می باشد :

مرحله اول ) مطالعه قوانین اداری و استخدامی جمهوری اسلامی ایران و استخراج مواردی از این قوانین که مرتبط با مقوله مدیریت منابع انسانی و یا خطاب به وزارت بهداشت و درمان و کارکنان آن .

مرحله دوم ) استخراج کلیات و ادبیات مدیریت منابع انسانی با استفاده از منابع علمی داخلی و خارجی .

مرحله سوم ) بررسی موضوعی مدلهای نوین مدیریت منابع انسانی از طریق مقالات و تئوریهای روز جهان در اینترنت و مراجعه به کتابخانه های دانشگاهها و استفاده از متن سخنرانیها و پایان نامه ها .

مرحله چهارم ) ارائه پیشنهادات و الگوهای مناسب برای وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی با در نظر گرفتن الگوهای نوین جهانی و نتایج حاصل از بررسی چالشهای موجود در این بخش .

  • گروه مجری طرح ، سیستم مدیریت منابع انسانی را در زمینه های ذیل مورد بررسی قرار داده اند :
  1. طراحی ساختار سازمانی
  2. تامین نیروی انسانی
  3. آموزش و بهسازی نیروی انسانی
  4. مدیریت عملکرد
  5. نظامهای پرداخت حقوق و دستمزد
  6. حفظ و نگهداری منابع انسانی
  7. جابجایی و ترک نیروی انسانی
  8. روابط کار
  9. سیستم های اطلاعاتی منابع انسانی

در این نوشتار کوتاه تنها به شمه ای از آنچه در موارد فوق به انجام رسانیده اشاره می گردد:

طراحی ساختار سازمانی :
تامین نیروی انسانی :
آموزش و بهسازی نیروی انسانی :
مدیریت عملکرد :
نظامهای پرداخت حقوق و دستمزد
حفظ و نگهداری منابع انسانی
جابجایی و ترک نیروی انسانی :
روابط کار
سیستم های اطلاعاتی منابع انسانی :


مقدمه
 اهمیت پژوهش:
 اهداف پژوهش:
ادبیات موضوع
 روش تحقیق
نتایج تحقیق

 

شامل 33 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق مطالعه تطبیقی الگوهای نوین مدیریت منابع انسانی و ارائه الگوی مناسب برای ایران

پایان نامه فرزندخواندگی «مطالعه تطبیقی در فقه امامیه، حقوق ایران و فرانسه»

اختصاصی از اس فایل پایان نامه فرزندخواندگی «مطالعه تطبیقی در فقه امامیه، حقوق ایران و فرانسه» دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
پایان نامه فرزندخواندگی «مطالعه تطبیقی در فقه امامیه، حقوق ایران و فرانسه»
 فهرست
چکیده فارسی   ۱
فصل اول:  کلیات تحقیق
۱-۱- بیان مسئله   ۲
۱-۲- اهداف تحقیق   ۴
۱-۳- فرضیه‌ها و سوالات   ۴
۱-۳-۱- سئوالات تحقیق   ۴
۱-۳-۲- فرضیات   ۵
۱-۴- پیشینه تحقیق   ۵
۱-۵- روش کار   ۶
۱-۶- تعریف   ۶
۱-۷- طرح بحث   ۷
۱-۷-۱- فرزند خواندگی کهن   ۷
۱-۷-۲- فرزند خواندگی نوین   ۹
۱-۸- تئوری زیربنای فرزند خواندگی: حکومت یا فرض حقوقی   ۱۰
۱-۹- معایب و محاسن فرزند خواندگی   ۱۱
فصل دوم: فرزند خانوادگی از منظر فقه اسلامی
۲-۱- طرح بحث   ۱۴
۲-۲- مشروعیت فرزند خواندگی در اسلام   ۱۵
۲-۲-۱- نظریه نسخ فرزند خواندگی   ۱۵
۲-۲-۲- نقد نظر و ارائه نظر   ۱۷
۲-۳- اندیشه‌های اسلامی (استفتاآت)   ۲۱
فصل سوم: فرزند خواندگی از منظر حقوق داخلی
۳-۱- تحول تاریخی   ۲۵
۳-۲- موضع حقوق داخلی   ۲۸
۳-۲-۱- ایرانیان غیرمسلمان   ۲۹
۳-۲-۲- ایرانیان مسلمان   ۳۰
۳-۲-۲-۱- شرایط متقاضیان سرپرستی   ۳۱
۳-۲-۲-۲- شرایط طفلی که به سرپرستی سپرده می شوند   ۳۴
۳-۲-۲-۳- تشریفات و آئین دادرسی   ۳۵
۳-۲-۲-۴- فسخ سرپرستی   ۳۷
۳-۲-۳- آثار سرپرستی   ۳۷
۳-۲-۳-۱- آثار مالی   ۳۸
۳-۲-۳-۱-الف نفقه   ۳۸
۳-۲-۳-۱- ب توارث   ۴۱
۳-۲-۳-۲- آثار غیرمالی   ۴۸
۳-۲-۳-۲- الف ولایت   ۴۸
۳-۲-۳-۲- ب حضانت   ۵۰
۳-۲-۳-۲-ج تسری نام خانوادگی   ۵۱
۳-۲-۳-۲-د محرمیت   ۵۲
۳-۲-۳-۲- هـ احترام   ۵۴
۳-۲-۴- قانون حاکم بر فرزند خواندگی   ۵۴
فصل چهارم: فرزند خواندگی از منظر حقوق فرانسه
۴-۱- سابقه تاریخی و تحول فرزند خواندگی   ۶۰
۴-۲- قوانین حاکم بر فرزند خواندگی فرانسه   ۶۳
۴-۳- قرارداد هیگ   ۶۴
۴-۳-۱- نمایندگی فرزند خواندگی در فرانسه   ۶۵
۴-۳-۲- سازمانهای فرزند خواندگی تصویب شده   ۶۵
۴-۳-۳- انجمن‌های مربوط به والدین پذیرنده و کودکان پذیرفته شده   ۶۶
۴-۴- روند تحقق فرزند خواندگی در فرانسه   ۶۶
۴-۴-۱- رویه اجرایی   ۶۶
۴-۴-۲- رویه قضایی   ۶۷
۴-۴-۳- رضایت لازم برای ارائه حکم فرزند خواندگی   ۶۸
۴-۴-۴- شرایط اطفالی که به فرزند خواندگی سپرده می‌شوند   ۶۸
۴-۴-۵- شرایط متقاضیان فرزند خواندگی   ۷۰
۴-۵- فرزند خواندگی کامل   ۷۱
۴-۵-۱- شرایط ماهوی تحقق فرزند خواندگی   ۷۱
۴-۵-۱-۱- شرایط پدرخوانده یا مادر خوانده   ۷۲
۴-۵-۱-۲- شرایط فرزند خوانده   ۷۲
۴-۵-۱-۳- تحقق فرزند خواندگی کامل   ۷۳
۴-۵-۲- شرایط صوری تحقق فرزند خواندگی   ۷۴
۴-۵-۳- آثار فرزند خواندگی کامل   ۷۵
۴-۵-۳-۱- رابطه فرزند خوانده با قبول‌کننده    ۷۶
۴-۵-۳-۲- رابطه فرزند خوانده با خانواده قبول‌کننده   ۷۶
۴-۵-۳-۳- رابطه فرزند خوانده با خانواده اصلی   ۷۷
۴-۵-۴- قطع رابطه فرزند خواندگی کامل   ۷۷
۴-۶- فرزند خواندگی ساده   ۷۸
۴-۶-۱- شرایط تحقق فرزند خواندگی ساده   ۷۸
۴-۶-۲- آثار فرزند خواندگی ساده   ۷۹
۴-۶-۲-۱- رابطه فرزند خوانده با خانواده اصلی   ۷۹
۴-۶-۲-۲- رابطه فرزند خوانده با قبول کننده    ۸۰
۴-۶-۲-۳- رابطه فرزند خوانده با خانواده قبول کننده   ۸۱
۴-۶-۳- قطع رابطه فرزند خواندگی ساده   ۸۱
۴-۶-۳-۱- فسخ فرزند خواندگی ساده   ۸۱
۴-۶-۳-۲- تبدیل فرزند خواندگی ساده به فرزند خواندگی کامل   ۸۳
۴-۶-۴- مقایسه فرزند خواندگی ساده و کامل   ۸۴
۴-۶-۵- قانون حاکم بر فرزندخواندگی   ۸۶
فصل پنجم: نتیجه‌گیری
نتیجه‌گیری   ۸۷
فهرست منابع   ۹۳

دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه فرزندخواندگی «مطالعه تطبیقی در فقه امامیه، حقوق ایران و فرانسه»