خانواده این واحد به ظاهر کوچک اجتماعی، از ا رکان عمده و از نهادهای اصلی هر جامعه به شمار می رود و در واقع هر خانواده را باید خشت بنای جامعه و کانون اصلی حفظ سنت و رسوم و ارزش های والا و مورد احترام و شالوده مستحکم مناسبات پایدار اجتماعی و روابط میان افراد و مهد پرورش فکر و اندیشه و اخلاق و تعالی روح انسان دانست. خانواده با قرار داد ازدواج بین زن و مرد که عنوان زن و شوهر پیدا می کنند آغاز می گردد، بجز ازدواجهایی که از روی اجبار صورت می گیرد، آغاز رابطه زناشویی و شکل گیری خانواده با عشق و علاقه دو طرفه صورت می گیرد و با اضافه شدن فرزندان به این مجموعه بنیان خانواده مستحکمتر می گردد. اما گاهی این رابطه که با عشق آغاز شده با مشکلات و موانعی برخورد می کند و ممکن است محبت و دوستی به نفرتی عمیق تبدیل گردد که حتی زوجین را به تعجب وادارد و برای آنان این سئوال پیش آید که چگونه آن شروع عاشقانه به این فرجام کشیده شد؟
در مواقعی که روابط صمیمی بین زن و شوهر هر خدشه دار می شود و تفاهم کاهش می یابد، عوارض مخرب و منفی در بهداشت روانی خانواده و همچنین فرزندان ایجاد می شود. از این رو افزایش تفاهم زناشویی و مساعد سازی محیط خانوادگی به عنوان یکی از اقدامات بهداشت روانی اولیه ملاحظه می گردد که در زمینه های تربیتی از اهمیت چشمگیری برخوردار است. (میلانی فر، 1370)
یکی از عواملی که در تحقیقات مختلف اثر مثبت آن بر روابط مطلوب زن و شوهر مورد بررسی قرار گرفته دین و دینداری زوجین می باشد، زیرا دین همواره در زندگی انسانها حضور داشته و جهان بینی انسانها و نوع رابطه انسانها با یکدیگر را شکل داده است.
تاریخ نیز نشان داده است که دین ورزی( چنان که مطالعات باستان شناسی و انسان شناسی هم نشان داده اند)، جزء لاینفک زندگی بشری در تمام اعصار بوده است. ویل دورانت معتقد است: دین به اندازه ای غنی، فراگیر و پیچیده است که هیچ دوره ای در تاریخ بشر خالی از اعتقادات نبوده است. این که حتی یک انسان بی اعتقاد به خدا هم، در شرایط نامطمئن بحران روحی و درماندگی به طور ناهشیار به خدا و نیروهای ماوراء الطبیعی می اندیشد و از او استمداد می طلبد، یک پدیده ثابت شده ای است. به گفته فرانکل بنیانگذار مکتب معنا درمانی احساس مذهبی عمیق و واقعی، در اعماق ضمیر ناهشیار هر انسانی وجود دارد. تحقیقات نشان داده است که مذهبی بودن به معنای وسیع کلمه می تواند آثار بحران شدید زندگی را تعدیل کند و همچنین ارتباط مثبتی بین مذهب و سلامت روان وجود دارد. بنابراین اعتقادات مذهبی یک موضوع مهم در سلامت جسمی و روحی است.( به نقل از مختاری و همکاران، 1380)
مذهبی بودن به معنای وسیع کلمه می تواند آثار بحران های شدید زندگی را تعدیل کند و همچنین ارتباط مثبتی بین مذهب و سلامت روان وجود دارد. بنابراین اعتقادات معنوی می تواند آثار بحرانهای شدید زندگی را تعدیل کند و همچنین ارتباط مثبتی بین مذهب و سلامت روان وجود دارد. ( مختاری و همکاران، 1380) در ازدواج سازگار زناشویی و رضایت از آن امر مهمی به شمار می رود سازگاری زناشویی وضعیتی است که در آن زن و شوهر در بیشتر مواقع احساسی ناشی از خوشبختی و رضایت از همدیگر دارند. نکته قابل توجه اینکه اسلام تاکید فراوانی بر استحکام ازدواج دارد، به گونه ای که نزد خدا هیچ بنایی مستحکمتر از ازدواج نیست. و خداوند متعال هدف ازدواج را رسیدن به آرامش می داند چنانکه در آیه شریف 21 سوره مبارک روم می خوانیم و باز یکی از آیات لطف او آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در کنار او آرامش یافته و با هم انس گیرید و میان شما رافت و مهربانی برقرار نمود. بر این اساس انتظار می رود کسانی که نسبت به ارزش های اسلامی پایبند هستند، دارای سازگاری زناشویی بیشتری نیز باشند زیرا تدین یکی از ارکان اساسی زندگی سعادتمندانه محسوب می شود.
اما دینداری دارای ابعاد متفاوتی و افراد مختلف ممکن است دارای یکی یا همه ابعاد دینداری باشند. و سوالی که مطرح است این است آیا افرادی که از نظر ابعاد دینداری تفاوت دارند، از نظر رضایت از زناشویی هم با یکدیگر تفاوت دارند؟
ضرورت و اهمیت تحقیق
رضایت از زناشویی بربسیاری از ا بعاد زندگی فردی و اجتماعی تاثیر می گذارد و روابط زناشویی رضایت بخش ،سنگ بنای عملکرد خوب خانواده است و باعث روابط خوب وا لدین وفرزندان با یکدیگر می گردد،در ازدواج هایی که توافق بر آنها حاکم است پدر و مادر به خوبی از پس ایفای نقش والدینی خود بر خواهند آمد.وفرزندانی شاداب و موفق به جامعه تحویل خواهند داد . فرزندان چنین خانواده هایی کمتر به بزهکاری گرایش خواهند داشت.
اما اغلب کانون گرم خانواده که با عشق و علاقه زن و شوهر آغاز می گردد ،گاهی با آغاز زندگی مشترک و گاهی مدتی پس ازآن با بحران روبرو می گردد،ومحیط گرم و صمیمانه خانواده به عرصه جنگ و کشمکش بین طرفین تبدیل می شود ، علاوه بر زن و مرد، این تنشها بر فرزندان نیز تاثیر بسیار منفی خواهد گذاشت.و زمینه انحراف فرزندان وگاه حتی خود زوجین را فراهم می آورد..متاسفانه این تعارضات زناشویی به رغم داشتن عوارض بسیار مخرب بر خود خانواده و اجتماع رو به گسترش بوده وهر روز پر دامنه تر می گردد .میزان شیوع ناسازگاری به طور گوناگونی گزارش شده است ؛تمامی گزارشها علی رغم تفاوتهایی که با یکدیگر دارند نشان می دهند که میزان ناسازگاری زناشویی رو به افزایش است.
درپژوهشی در این خصوص نشان داده شده است نسبت طلاق به ازدواج در ایران از سال 1368 تا 1377 از شاخص 40/7به 98/7 رسیده است .کمترین میزان طلاق در سال 1362 با نسبت 32/6و بیشترین در سال 1370 با نسبت 81/8 ثبت شده است.(مهدویان، 1376)
در خصوص عواملی که بر رضایت از زناشویی و به عبارت دیگر عدم ناسازگاری زناشویی موثر است ،عوامل مختلفی مطرح می باشد که یکی از مهمترین عوامل عدم هماهنگی شناختی و ارزشی زوجین از یکدیگر می باشد.با توجه به اینکه کشور ما ، کشوری مذهبی است و این دین است که بسیاری از ارزشها ویا به عبارت دیگر جهان بینی افراد را تعیین میکند ،به نظر می رسد که بر رضایت از زناشویی هم بسیار موثر باشد ،لذا با توجه به اهمیت خانواده به عنوان یک عنصر زیر بنایی جامعه و تاثیر گذاری عمیق دین بر این عنصر زیر بنایی ، انجام پژوهشی در خصوص تاثیر دینداری بر رضایت اززناشویی ضروری می باشد.
اهداف تحقیق:
هدف کلی :
1 تبیین تاثیر دینداری بر رضایت از زناشویی
اهداف جزئی:
1 تبیین تاثیر جهت گیری درونی دینی بر رضایت از زناشویی
- تبیین تاثیر بیرونی دینی بر رضایت از زناشویی
- تبیین تاثیر عمل به باورهای دینی و رضایت از زناشویی
4- تبیین تاثیر شناخت مسائل دینی بر رضایت از زناشویی
شامل 51 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود تحقیق بررسی تاثیر دینداری بر رضایت از زناشویی کارکنان تیپ2ارتش جمهری اسلامی ایران