اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله گل میخک

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله گل میخک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 گل میخک یکی از گلهای شاخه بریده مقاوم است که کشت آن به صورت قلمه صورت می گیرد. میخک به دو صورت خاکی و هیدروپونیک است .
کشت این گل در فصلهای گرم سال کاهش می یابد.


قاصدک : Dandelion
نام علمی : Taraxacum officinale
گل قاصدک که بنام های هند بابری ، خبر آرو و کاسنی بری نیز معروف است گیاهی است علفی و دائمی که ساقه آن بارتفاع 40 سانتی متر می رسد .
لخی برگهیا این گیاه مربوط به یک ماده متبلور تلخ بنام تاراکسین است ضمنا این گیاه دارای ساپونین ، قندهای مختلف و اسید های چرب است .


پرورش گل محبوبه شب ( یاس شب)
این گیاه گونه ای از گیاهان جنس CESTRUM از خانواده گوجه فرنگی ها SALONACEES میباشد . محل اصلی و اولیه آنرا آمریکای جنوبی و مرکزی و جزایر آنتیل می دانند .
طرز کاشت و پرورش :
رشد این گیاهان نامنظم و نامرتب است و شاخه ها بطور نامنظم به اطراف میرویند .


کلیویا، با گل نارنجی و قرمز
لیویا از خانواد‌ه آماریلید‌اسه (نرگسی‌ها) و د‌ارای چند‌‌گونه زینتی است. زاد‌گاه آن نواحی جنوب آفریقا است و از گیاهان د‌ارای پیاز د‌ائمی و برگ‌های همیشه سبز است. مهم‌ترین نوع آن کلیویا مینیاتا و گارد‌نی‌ای و نوبیلیس است.
▪ نگهد‌اری
ـ کلیویا د‌ر زمستان به استراحت کامل و د‌مای ۵ـ۷ د‌رجه نیاز د‌ارد‌.


گل یاس چمپاJasminum
گل یاس چمپا، درختچه‌ای است رونده که ابتدا به شکل بوته است و بعد رونده می‌شود و با هرس می‌توان آن را کوتاه نگه‌داشت.
ساقه‌ای نازک و سبز رنگ دارد، برگچه‌هایی مرکب به تعداد ۵ تا ۷ عدد.
گل‌های آن سفید و گاهی خارج گلبرگ‌ها صورتی رنگ است.
▪ تکثیر
ازدیاد این درختچه، به‌وسیله قلمه سبز، در خردادماه انجام می‌شود.


گل نرگس درختی
گل نرگس درختیDeutzia که اصل آن از کشور ژاپن است، جنسی از گیاهان تیره ساکسیفراگاسه‌ها Saxifragaceae با برگ‌های متقابل و گل‌های دسته‌ای یا خوشه‌ای که از یک جام پنج قسمتی و یک کاسه با پنج گلبرگ تشکیل شده و از این درختچه دو گونه معمولا در باغ‌ها کاشته می‌شود.
▪ تکثیر:
نرگس درختی را به‌وسیله قلمه زدن یا خوابانیدن شاخه‌هایش می‌توان زیاد کرد.


گل صد تومانی، گل پادشاه
ز زمان‌های قدیم در کشور چین گل صد تومانی را مظهر قدرت، ثروت و سعادت می‌شناختند حتی بعضی از گونه‌های آن را مانند Paeonia Lactiflora با طلا می‌سنجیدند باغبان چینی در قرن چهارم میلادی صدها وارتیه از این گل را که از نظر رنگ و عطر تنوع زیادی داشتند پدید آوردند.
معروف‌ترین گل صد تومانی گل صد تومانی بوته‌‌ای P.lactiflora است که خود دارای گل‌های ساده و پُر پَر می‌باشد.


گل عنکبوتی
گل عنکبوتی با نام علمی، Cleome hassleriana در راسته brassicales و در خانواده CAPPARACEAE قرار دارد. این گل به نام های C.houtteana ، C.pungens ، C.spinosa و hasslerana C. هم شناخته می شود .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله گل میخک

دانلودمقاله پلاستیک

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله پلاستیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


مقدمه
پلاستیک ها گروهی از مواد غذایی هستند که به گروه بزرگتری موسوم به بسپارها تعلق دارند. بسپار مولکول غول آسایی است که از هزاران مولکول کوچکتر تشکیل شده است، این مولکول های کوچک این خاصیت منحصر به فرد را دارند که می توانند با هم ترکیب شده مولکول های بزرگ به وجود آورند. مولکول های دارای این خاصیت تکپار و فرآیند ترکیب آنها برای ایجاد مولکول های غول آسا بسپارش نام دارد. این لغت از دو بخش «پار» به معنی تکه، و «بس» به معنی بسیار گرفته شده است. بنابراین، تکپار به معنی یک تکه و بسپار به معنی تعداد بسیاری تکه می باشد. بعضی بسپارها از دهها هزار تکپار تشکیل شده اند، این تعداد به نوع بسپار و آنچه تولید کننده می خواهد بستگی دارد. قبل از بررسی پلاستیک ها باید این مولکول های بزرگ موسوم به بسپار را بررسی کنیم.
بسپارها در واقع دو دسته اند، بسپارهای طبیعی و بسپارهای مصنوعی. اگر تمام توان کارخانه های سازنده بسپارهای دنیا «که کم نیستند و مقادیر زیادی بسپار تولید می کنند» را روی هم بگذاریم تولیدشان در مقابل بسپارهایی که مادر طبیعت می سازد ناچیز است. این بسپارهای طبیعی عبارتند از سلولز «بخش اصلی چوب، گیاهان و پنبه که تقریباً سلولز شکل خالص است» چرم، پشم، ابریشم و پوست. سلولز چوب تقریباً ماده اصلی کاغذ و محصولات کاغذی مثل مقواست. می بیند که بسپارها و فرآورده های آنها چقدر در ساختن بناها، لباس و دیگر مایحتاج جامعه به کار می روند.

انواع بسپارهای مصنوعی
بسپارهای مصنوعی را نیز می توان به دو بخش تقسیم کرد: لاستیک ها و پلاستیک ها. گرچه خیلی ها ادعا می کنند که لاستیک در واقع یک پلاستیک گرماسخت (Thermoset) است که بعداً تعریف خواهد شد، ولی جامعه قبول دارد که لاستیک و پلاستیک دو مادة متفاوت هستند. البته می دانید که پلاستیک هایی هستند که خاصیت کشسانی دارند «یعنی می توان بخشی از آنها را کشید و رها کرد تا به اندازه اول برگرداند و به لاستیک شباهت دارند.
بسپارش
فرآیند بسپارش فرآیند بسیار ویژه ای است که در آن تنها چند ترکیب موسوم به تکپار شرکت دارند. این فرآیند شیمیایی ویژه، این تکپارها را به هم پیوند داده مولکول جدیدی به وجود می آورد که در آن تکپار تکرار شده است. بیایید با بررسی متداول ترین تکپار، اتیلن، چگونگی واکنش آن را بررسی کنیم. فرمول مولکولی اتیلن C2H4 است و فرمول ساختمانی زیر را دارد.

 

آنچه اتیلن و دیگر تکپارها را از بقیه ترکیب ها متمایز می کند این است که تحت شرایط خاصی از دما، فشار و افزودن مواد شیمیایی خاصی برای شروع و کنترل آهنگ فرآیند برای آنها اتفاق خاصی رخ می دهد. با بسپارش این تکپار پیوند دوگانة مشخصه آلکن دستخوش تغییر بزرگی می شود. به جای این که هر دو پیوند بشکند، چیزی که در احتراق رخ می دهد، «تکپارها در شرایط معمولی می سوزند» تنها یک پیوند شکسته و دو الکترون پیوند شکسته شده به لایه آخر اتم های کربن رفته، هر اتم کربن یک الکترون زوج نشده پیدا می کند. برای تمام مولکول های شرکت کننده در واکنش همین اتفاق رخ می افتد. می دانیم که مولکولی با الکترون های زوج نشده بسیار ناپایدار است، بنابراین می توان این مولکول ها را رایکال های آزاد به حساب آورد. چون تمام این مولکول ها آمادة واکنش اند و تنها چیزی که می توانند با آن واکنش کنند رادیکال های آزاد مشابه خودشان است، با مولکول های مشابه ترکیب می شوند. در فرآیند بسپارش این واکنش به دقت کنترل می شود، به نحوی که تمام تکپارها با هم به رادیکال آزاد تبدیل نشوند بلکه این عمل با آهنگ کنترل شده ای انجام شود. اگر این فرآیند کنترل نشده انجام شود، حاصل، انفجار مخربی موسوم به «فرار بسپارش» خواهد بود.
در فرآیند کنترل شده، بسپارش با آهنگ تعیین شده توسط مهندس شیمی پیش می رود، تا بسپاری با خواص مطلوب به دست آید.
با شکست پیوند دوگانه، دو الکترون زوج نشده در دو طرف اتم های کربن قرار می گیرد و شکل ساختمانی زیر به وجود می آید.

 

 

 

 

 

برای این که در حمل و نقل تکپارها انفجار فرار بسپارش رخ ندهد، با تکپارها ماده ای موسوم به بازدارنده مخلوط می شود که از شروع بسپارش جلوگیری می کند. اگر بازدارنده به تکپار افزوده نشود یا پس از افزودن در طی یک وضعیت اضطراری تبخیر شود، احتمال بسپارش آنی تمام تکپارهای موجود در تانک وجود دارد و وضعیت بسیار خطرناکی پیش می آید. تکپارها با هم واکنش انجام داده انرژی حرارتی آزاد می کنند، این حرارت سرعت واکنش را زیاد می کند و واکنش به سرعت از کنترل خارج شده انفجاری شبیه BLEVE پیش می آید. بسیاری از تکپارها گازهایی هستند که به سادگی مایع می شوند، بنابراین به هر حال در معرض BLEVE هستند. به هر حال انفجار حاصل، هر اسمی که برایش بگذارید، تمام افراد واقع در منطقه خطر را می کشد و خطرات مالی فراوانی به بار می آورد.

دسته بندی پلاستیک ها
پلاستیک ها به دو گروه بزرگ تقسیم می شوند: ترموپلاستیک ها یا پلاستیک های گرمانرم و ترموست ها یا پلاستیک های گرماسخت. ترموپلاستیک ها طبق تعریف پلاستیک هایی هستند که با اعمال حرارت و فشار ساخته می شوند و پس از ساخته شدن می توان با استفاده از حرارت و فشار آنها را تغییر داد. یعنی اگر سازنده ای که با اعمال حرارت و فشار پودر، یا رزین های پلاستیک را به شکل خاصی درآورده (به کمک دستگاه هایی به نام اکسترودر یا ریخته گری تزریقی یا دستگاه های دیگر) اگر از ساخته خود راضی نباشد می توان آن را آسیاب کرده و با اعمال فرآیندی مشابه آن را به شکلی جدید درآورد. بسته به نوع ترموپلاستیک می توان این کار را دو یا سه یا چند بار تکرار کرد.
ولی ترموست را فقط یک بار می توان با اعمال حرارت و فشار شکل داد. اگر به این محصول دوباره حرارت اعمال شود تجزیه می شود و حتی ممکن است بسوزد. ترموپلاستیک یا ترموست بودن یک پلاستیک به خواص شیمیایی تکپار و فرآیند بسپارش هستند که هر دو نوع را دارند مثل پلی استر که هم پلی استر ترموپلاستیک وجود دارد و هم پلی استر ترموست. پلی اتیلن ها، پلی پروپیلن ها، پلی استایرن ها، پلی وینیل کلریدها، پلی اورتان ها، پلی استرها، اکریلیک ها، پلی آمیدها، سلولزی ها و فلوئور و پلی مرها از ترموپلاستیک ها هستند «پلی اورتان ترموست هم وجود دارد.» آلکیدها، فنولیک ها، اپوکسی ها، و پلاستیک های اوره- فرمالدئید از پلاستیک های ترموست هستند.
ترموپلاستیک ها
فعلاً ترموپلاستیک ها بزرگترین گروه پلاستیک ها هستند. تمام پلاستیک های متداول که با نامشان آشنایید و پلاستیک های مهندسی همه از این دسته اند. پلاستیک های مهندسی آنهایی هستند که برای کاری غیر از بسته بندی یا تزئینی تهیه شده اند و می توانند فشار را تحمل کنند، بعضی از این پلاستیک ها در ساختن چرخ، چرخ دنده و دیگر بخش های کاری دستگاه ها به کار می روند.
برای شناخت ترموپلاستیک ها باید از خواص شیمیایی آنها اطلاع داشته باشید. البته لازم نیست که یک شیمیدان بسپارها یا مهندس پلاستیک شوید، ولی دانستن این که بسپارها از چه ساخته شده اند کمک بزرگی است. ماده اولیه اساسی ترموپلاستیک ها تکپارها هستند، مولکول های کوچکی که با خود واکنش کرده، به هم متصل شده و زنجیرهای طولانی به وجود می آورند. تکپارها بسیار فعال و گاهی اوقات بسیار ناپایدارند، مواد خطرناکی که باید با دقت با آنها رفتار کرد. تحت شرایط مناسب دما و فشار و در حضور فعال کننده، ماده ای که برای غلبه بر بازدارنده اضافه شده به تکپار «برای جلوگیری از بسپارش ناخواسته و زود هنگام» به کار می رود، و در بعضی موارد یک کاتالیزور مولکول های تکپار به هم زنجیر شده و یک مولکول بزرگ زنجیر به وجود می آورند. کاتالیزور ماده است که برای سرعت دادن به یک وانکش به کار می رود ولی خود در واکنش شرکت ندارد. مهندس شیمی می داند که با تغییر درجه حرارت و فشار و زمانی که مواد در راکتور قرار دارند می تواند تغییراتی در بسپار ایجاد شده به وجود آورد. مثلاً یک کارخانه می تواند با تغییر اندکی در وسائل و فرآیند خود پلی اتیلن کم چگال خطی (LLDPE)، پلی اتیلن کم چگال (LDPE) پلی ایتلن با چگالی بالا (HDPE)، پلی اتیلن با چگالی بالا و مولکول سنگین (HMWHDPE) و پلی اتیلن با موکول های فوق سنگین (VHMWPE) به وجود آورد. تمام این بسپارها از یک تکپار اتیلن (اتن)، به وجود می آیند ولی پلاستیک های با خواص بسیار متفاوت هستند. انواع پلی اتیلن (PE) را می توان برای مقاصد بسیار متنوعی به کار برد، یعنی هر یک خواسته های متفاوتی را برآورده می کنند.
تمام پلی اتیلن های برشمرده در بالا از یک تکپار، اتیلن، ساخته می شوند، با شروع از اتیلن تنها فقط می توان از پلی اتیلن ساخت. پس هر ترموپلاستیک، تکپار مخصوص به خود دارد. تکپار پلی پروپیلن، پروپیلن «پروپن»، و تکپار پلی استایرن، استایرن است. برای ساختن پلی وینیل کلرید باید از تکپار وینیل کلرید (VCM) استفاده کرد؛ برای ساختن پلاستیک های ABS سه تکپار اکریلونیتریل، بوتادی ان و استایرن لازم است. بعضی دیگر از پلاستیک ها نیز به بیش از یک تکپار احتیاج دارند، و آنها ممکن است طبق تعریف ما تکپار به حساب نیایند. برای مثال در ساختن بعضی ترموپلاستیک های پلی اورتان برای تشکیل بسپار، ایزوسیانات و پلی ان «نوعی الکل» لازم است؛ بعضی پلی استرهای ترموپلاستیک ممکن است برای تشکیل پلی اتیلن ترفتالات (PET)، پلی اتیلن گلیکول و اسید ترفالات بخواهند. بسپار به هر صورت و با هر تکپاری ساخته شده باشد، در صورتی که قابلیت بازسازی با اعمال گرما و فشار مجدد داشته باشد، ترموپلاستیک خوانده می شود.
ترموپلاستیک های خاص
1- اکریلونیتریل- بوتادی ان- استایرن (ABS)
این یک، سه بسپار (بسپار متشکل از بسپارش سه تکپار متفاوت) ترموپلاستیک است که بسته به نوع محصول نهایی خواسته شده نسبت تکپارهایش را تغییر می دهند. این پلاستیک بسیار سختی است که در کارهای خشن کاربرد دارد. ABS در ساخت بخش های سازه ای مانند قایق های کوچک، تلفن، یخچال و دیگر وسائل خانگی، کالاهای بهداشتی، لوله، ابزارهای قدرتی و بخش های هواپیما به کار می رود. اگر خواصی لازم باشد که نتوان با تغییر نسبت سه تکپار به آنها دست یافت، مواد دیگری به ترموپلاستیک افزوده می شود. در این صورت مادة ترموپلاستیکی حاصل یک ماده مرکب خوانده می شود. این مطلب نه تنها برای ABS که برای تمام ترموپلاستیک ها صادق است. ABS می تواند خواص افزایشی چون اطفاء شعله، رنگ و ضد اکسایش پیدا کند. متأسفانه ABS نمی تواند هوای آزاد را تحمل کند، بنابراین کاربردهای فضای آزاد آن محدود است، مگر این که لایه نازکی از یک مادة مقاوم در مقابل هوازدگی بر روی آن کشیده شود.
ABS را می توان به روش اکستروژن از قالب بیرون آورد «خمیر کردن و آن را در قالب ریختن» یا آن را به صورت تزریقی شکل داد «به داخل یک قالب بسته تزریق کردن». ABS را معمولاً به صورت ورقه های صاف قالب ریزی و بیرون آورده و سپس با گرم کردن و فشار به شکل دلخواه در می آورند. ABS را می توان با دیگر ترموپلاستیک ها مخلوط کرد و خواصی چون مقاومت در مقابل شعله و افزایش قدرت به آن داد.
2- استال
این ترموپلاستیک زمانی یک ترموپلاستیک مهندسی به شمار می آمد ولی اکنون به عنوان یک ترموپلاستیک تزیینی که می تواند کارا هم باشد مورد قبول قرار گرفته است. یک ترموپلاستیک بلورین است که می تواند بسیار سخت باشد، مقاومت شیمیایی خوب، سختی و خواص الکتریکی مناسبی دارد. استال یک بسپار فرمالدئید است و به همین دلیل ترموپلاستیک مهندسی خوبی به شمار می رود. می توان آن را به صورت اکستروژن، تزریقی و یا با دمیدن هوا قالب ریزی کرد. قالب ریزی با دمیدن هوا فرآیندی است که در آن یک لولة توخالی از پلاستیک داغ به داخل قالب برده شده و با دمیدن هوا شکل قالب به خود می گیرد. از این فرآیند برای ساختن محفظه های ائروسل، خودکار، فندکهای گازی و اسباب بازی استفاده می شود.
3- اکریلیک
انواع مختلفی ترموپلاستیک اکریلیک وجود دارد، ولی محبوبترین، و در نتیجه متداول ترین آنها بسیاری بر اساس تکپار متیل متاکریلات، یعنی پلی متیل متاکریلات یا PMMA است. این ترموپلاستیک خواص اپتیکی و هوازدگی خوبی دارد، در مقابل حرارت و بسیاری مواد شیمیایی مقاوم است و هدایت الکتریکی کمی دارد. اکریلیک ها به خاطر خواص فوق العاده خوب اپتیکی و هوازدگی، جنس مناسبی برای جانشینی شیشه در تابلوها هستند. اکریلیک ها را می توان به صورت اکستروژن یا تزریقی شکل داد ولی اکثر آنها به صورت مایع بر روی تسمه نقاله ریخته شده یا بین صفحات شیشه ای به صورت ورق در می آید، سپس به صورت خلاء یا فشاری شکل داده می شود. تابلوها، کالاهای بهداشتی، شیشه های ساختمانی، عدسی های نوردهی خودکار و ابزارهای نوری با اکریلیک ها ساخته می شوند.
4- سلولزی ها
ترموپلاستیک های سلولزی در واقع گروهی از ترموپلاستیک ها هستند که با هم از لحاظ آرایش اساسی بسپارهایشان تفاوت دارند. نقطة شروع این مواد، بسپار طبیعی آنها، یعنی سلولزی است که در ابتدای فصل در موردش صحبت کردیم. البته این مواد از لحاظ خواص فیزیکی آن قدر شباهت دارند که آنها را با هم بررسی می کنیم. آنها شفاف اند، از لحاظ الکتریکی عایق خوبی هستند، سطح سختی دارند که در مقابل خشن مقاوم است، مشخص انتقال بخار آنها متوسط است.
سلولز نیترات، پلاستیکی با پایداری ابعادی خوب ولی پایداری در مقابل حرارت و نور بد، از سلولزیهاست. بسیار قابل اشتغال است، مگر این که به نحو مناسب پایدار شده باشد. از کاربردهای آن می توان خط کش T، نقاله و دیگر وسائل نقشه کشی، قابل عکش و تزیین وسائل موسیقی را برشمرد.
اتیل سلولز ترکیبی دارد که به آن قدرت مقاومت در برابر حرارت و ضربه را می بخشد. این ماده سخت و تا حدی انعطاف پذیر بوده، سختی آن در دماهای پایین بی نظیر است. در ساختن بدنه وسائل الکتریکی خانگی، وسائل اطفاء حریق و بدنة چراغ قوه کاربرد دارد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  28  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله پلاستیک

دانلودمقاله انالوگ

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله انالوگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
در این رساله یک مبدل آنالوگ به دیجیتال folding طراحی شده است. این مبدل آنالوگ به دیجیتال دقت 8 بیت دارد و سرعت نمونه برداری آن در حدود MS/s100 است. این مبدل توسط تکنولوژی 25/0 ، CMOSدیجیتال طراحی شده است و ولتاژ تغذیه آن 5/2 ولت می‌باشد. در این پروژه تمام شبیه سازیها توسط HSPICE انجام شده است. همچنین مدل شبیه سازی 49 level می‌باشد که توسط شرکت سازنده در اختیار ما قرار گرفته است. در این شبیه سازی گوشه های پروسس و عوامل mismatch مورد تحلیل قرار گرفته است.
یکی از مزیت های بسیار مهم این تکنولوژی هزینه ساخت بسیار پایین آن است. زیرا این تکنولوژی 25/0 ، یک تکنولوژی دیجیتال است و ما در این پروژه یک مدار آنالوگ با کیفیت بالا را با استفاده از تکنولوژی ارزان دیجیتال طراحی کرده ایم.
کلمات کلیدی:
نسبت Inter polation Ratio : Interpolation
نردبان مقاومتی : Resistive Ladders
بازده تولید: Yield
سیستمهای تصویر برداری مافوق صوت: Ultrasound Imaging Systems
نسبت folding : Folding Ratio
تقویت کننده های Folding : Folding Amplifiers
تبدیل سیگنال آنالوگ به دیجیتال
مقدمه
عصری را که در آن زندگی می کنیم به جرات می توان بیش از هر چیز، عصر پردازش سیگنالها دانست.سیگنالهای مورد پردازش ، علیرغم ماهیت گسسته از دیدگاه ما پیوسته فرض می شوند و طبیعتی آنالوگ به خود می گیرند. تا پیش از آنکه سیستمهای دیجیتال پا به عرصه وجود بگذارند سیگنال ها با تغییراتی از قبیل تغییر سطح ، تقویت و یا تضعیف می توانستند به سیستمهای پردازشگر وارد شوند.
از هنگامی که سیستمهای پردازشگر دیچیتال مطرح شده اند این مسئله نیز به همراه آن مطرح شد که چگونه می توان یک سیگنال آنالوگ را به یک سیستم دیجیتال وارد کرد و به طور متقابل ، چگونه باید سیگنالهای دیجیتال خارج شده از سیستمهای دیجیتال را به دنیای آنالوگ تحویل داد. در اینجا بود که ضرورت ساخت مبدلهای آنالوگ به دیجیتال و دیجیتال به آنالوگ احساس شد و انواع مختلفی از مبدلهای فوق معرفی شد. ارائه طرحهای جدید و ایده های نو به منظور بهبود کیفیت این مدارها تا امروز ادامه دارد و به نظر می رسد تا زمانی که سیگنالهای آنالوگ و دیجیتال وجود داشته باشند، این مبدلها به پیشرفت خود ادامه دهند.
امروزه به دلیل مزیت های عمده پردازش سیگنال های دیجیتال، طراحی مبدل های آنالوگ به دیجیتال مورد نظر می باشند . این مزیت های عمده باعث شد هاند که تکنولوژی مدارهای مجتمع در جهت طراحی مدارهای دیجیتال توسعه داده شوند . پایین آوردن ولتاژ منبع تغذیه ، کم کردن سطح لازم برای ساخت تراشه از جمله پیشرفت های تکنولوژی های حاضر می باشند اما به دلیل اینکه دنیای واقعی یک طبیعت آنالوگ است ، بایستی طراحی مبدلهای آنالوگ به دیجیتال نیز با ولتاژهای پایین و در کنار مدارهای دیجیتال در داخل یک تراشه صورت گیرند. طراحی مدارهای دیجیتال با استفاده از تکنولوژیCMOS به علت قابلیت مجتمع سازی بالا،توان مصرفی کم و قیمت پایین به روشی متداول برای ساخت مبدل های آنالوگ به دیجیتال در آمده است.
طراحان مدارهای مجتمع همواره به دنبال کاهش ویژگیهایی همچون وزن و حجم و توان مصرفی و افزایش ویژگیهایی همچون کارایی و سرعت و دقت در آنها بوده اند. توان مصرفی یکی از ویژگیهای مهم در دستگاههای الکترونیکی خصوصاٌ انواع قابل حمل آن می باشد. با ساخت مدارهای دیجیتالCMOS و تکامل هر چه بیشتر تکنولوژی VLSI و روشهای طراحی مدارهای مجتمع دیجیتال، طراحی و ساخت مدارهای دیجیتال با توان مصرفی کم و دیگر ویژگیهای مناسب چندان مشکل نیست. به همین علت با گذشت زمان مدارهای دیجیتال در اکثر قسمتها جایگزین مدارهای آنالوگ شده اند . با وجود این همواره برای برقراری ارتباط بین این مدارات دیجیتال و دنیای خارج به برخی از مدارهای واسط آنالوگ نیاز داریم ..مبدل های آنالوگ به دیجیتال ودیجیتال به آنالوگ یکی از این مدارهای واسط می باشند. در مبدل های آنالوگ به دیجیتال ابتدا سیگنالهای آنالوگ از دنیای خارج گرفته می شود و پس از تقویت(یا تضعیف) و عبور از مدارهای خاصی به مبدل یا مبدل های آنالوگ به دیجیتال اعمال می شوند وسیگنال آنالوگ به دیجیتال تبدیل می شود این سیگنالها سپس به قسمت پردازش دیجیتال ارسال می شود تا پردازشهای لازم توسط پردازشگر دیجیتال سیگنال که اغلب یک میکروپروسسور یا واحد پردازش یک میکروکنترلر می باشد، انجام شود.سیگنالهای حاصل از پردازش دیجیتال به صورت دیجیتال هستند که برای ارسال به تجهیزات آنالوگ بایستی توسط یک مبدل دیجیتال به آنالوگ به حالت مناسب(آنالوگ با توان مناسب) تبدیل شوند.
یک مبدل آنالوگ به دیجیتال وسیله ای است که مقادیر دنیای واقعی(آنالوگ) را به کدهای دیجیتال تبدیل می کند تا امکان پردازش دیجیتال سیگنال های ورودی وجود داشته باشد.سیگنالهای آنالوگ دارای طیف پیوسته ای هستند.کار یک مبدل آنالوگ به دیجیتال ، تبدیل یک بازه به چند زیر بازه است .که به هر کدام از این زیر بازه ها معمولا یک پله گفته می شود. یک مبدل آنالوگ به دیجیتال که به اختصار ADC ،A/D می نامیده می شود یک مدار الکتریکی داخلی است که سیگنال های پیوسته را به اعداد دیجیتالی گسسته تبدیل می کند.
به طور کلی ،ADC یک وسیله ی الکترونیکی است که ولتاژ(یا جریان ) آنالوگ ورودی را به یک عدد دیجیتالی تبدیل می کند.دیجیتال خروجی می تواند از رویه کدهای مختلفی مانند سیتم دودویی یا مکمل دوم باینری استفاده کند .اگر چه که برخی از وسایل غیر الکترونیکی را نیز می توان به عنوان ADC در نظر گرفت
یک مبدل دیجیتال به آنالوگ هم وسیله ای است که مقادیر دیچیتال حاصل از پردازش دیچیتال سیگنال را به مقادیر آنالوگ تبدیل می کند تا امکان ارسال سیگنال ها به دنیای واقعی (آنالوگ) وجود داشته باشد. در واقع عکس عمل A/D توسط یک مبدل دیجیتال به آنالوگ انجام می شود
مبدل‌های آنالوگ به دیجیتال نقش مهمی به عنوان رابط بین دنیای آنالوگ و دیجیتال ایفا می‌کنند و مقدم بر هرگونه پردازش سیگنال است. مهمترین ویژگی‌های این المان قیمت پایین، اندازه کوچک و خصوصاً توان مصرفی پایین آن است. طراحی آسنکرون این المان، بدون کلاک و بر اساس تدبیر عبور از سطح قادر به تحقق ویژگی‌های فوق است. در این پروژه به بررسی تحلیلی مسأله عبور از سطح پرداخته، و رابطه بین نرخ بیش نمونه‌برداری (OSR)، تعداد سطوح و فاصله بین سطوح برای یک سیگنال گوسی با پهنای باند محدود محاسبه شده است و در ادامه دو روش دیگر برای نمونه‌گیری عبور از سطح معرفی گردیده است. در روش اول، نمونه‌برداری عبور از سطح تنها به کمک دو سطح که خود را با تغییرات سیگنال ورودی تطبیق می‌دهند، صورت می‌گیرد. در این روش از نواحی غیرفعال سیگنال که همبستگی زیادی دارند، نمونه‌های کمتری گرفته می‌شود و بنابراین تعداد متوسط نمونه‌ها کاهش می‌یابد. به بیان دیگر، این روش نمونه‌هایی با محتوای اطلاعاتی بالاتر تولید می‌نماید. در روش پیشنهادی دوم، فاصله بین دو سطح در روش اول، متناسب با شیب سیگنال ورودی تغییر پیدا می‌کند که باعث می‌گردد نمونه‌برداری عبور از سطح که ماهیتی آسنکرون دارد، یکنواخت‌تر گردد. در ادامه، الگوریتم تکرار به عنوان یک رهیافت مؤثر، برای بازسازی سیگنال از روی نمونه‌های غیریکنواخت مورد استفاده قرار می‌گیرد. الگوریتم تکرار در دو حالت سیستم معکوس (Inverse System) و نمونه‌برداری غیریکنواخت (Non-Uniform Sampling) برای هر سه نوع نمونه‌برداری عبور از سطح و به منظور بهبود عملکرد این مبدل‌ها مورد استفاده قرار گرفته، و پیچیدگی‌های مربوطه مقایسه گردیده است. سپس ساختار مبدل‌های آنالوگ به دیجیتال سیگما- دلتا مطرح شده و با استفاده از الگوریتم تکرار و قرار دادن مدولاتور و مدولاتور سیگما- دلتا در حلقه تکرار، عملکرد این مبدل‌ها به طور محسوسی بهبود یافته است. در ادامه به مقایسه توأم بهبود عملکرد و پیچیدگی مبدل‌های آنالوگ به دیجیتال عبور از سطح و سیگما- دلتا پرداخته شده است.
نمونه‌برداری
با استفاده از تبدیل فوریه می‌توان نشان داد که اگر از یک سیگنال آنالوگ با بسامد 2 برابر حداکثر بسامد موجود در آن نمونه‌برداری کنیم، می‌توان با استفاده از مقادیر به دست آمده، سیگنال اصلی دقیقاً بازسازی کرد. به بسامد دو برابر مزبور بسامد نایکویست گفته می‌شود و در سیستم‌های عملی جهت ملاحظات خاصی 2.2 در نظر گرفته می‌شود. حاصل نمونه‌برداری از سیگنال آنالوگ را سیگنال گسسته گویند.
کوانتیزه‌سازی
سیگنال گسسته را جهت دیجیتال‌سازی باید به مقادیر خاصی محدود کرد، به این عملیات، کوانتیزه‌سازی گویند. یک دلیل کوانتیزه سازی آن است که دستگاه‌های کنونی قدرت تشخیص صد در صد یک سیگنال و ذخیره سازی آن را ندارند.
دیجیتال سازی
سیگنال کوانتیزه را به صورتهای مختلف می‌توان دیجیتال (یعنی به رشتهٔ صفر و یک) تبدیل کرد، که این خود اساس پیدایش دانش کدینگ است. هر سطح کوانتیزه را به صورتهای مختلف می‌توان دیجیتال کرد. این شیوه مربوط به علوم تازه کشف شده توسط بشر بنام داشاقینگ است که بیشتر مورداستفاده دانشجویان است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   15 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله انالوگ

دانلودمقاله پاستوریزاسیون

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله پاستوریزاسیون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

مقدمه
پاستوریزه کردن، فرایندی است که طی آن مواد غذایی را حرارت می دهند تا میکروب های موجود در آنها همچون باکتری، ویروس، پروتوزوآ، کپک و... کشته شوند. پس از آنکه لوئی پاستور، دانشمند فرانسوی این فرایند را ابداع نمود، نام پاستوریزه را برای این فرایند انتخاب نمودند. لوئی پاستور به همراه کلاد برنارد در بیستم آوریل سال 1862م، برای اولین بار اقدام به عمل پاستوریزه نمودند.

 

بر خلاف فرایند استریلیزه، در عمل پاستوریزه تمام میکروب های ماده غذایی را نمی کشند؛ بلکه طی فرایند پاستوریزه تعدادی از این میکروب ها را می کشند تا تعداد میکروب های باقیمانده ایجاد بیماری نکنند (به شرطی که فراورده پاستوریزه شده را در یخچال نگهداری کنیم و قبل از رسیدن تاریخ انقضای آن، مورد مصرف قرار گیرد). معمولاً غذاها را استریلیزه نمی کنند؛ چون اغلب طعم و کیفیت غذا ضمن این عمل از بین می رود.

 


پاستوریزه کردن شیر
معمولاً وقتی صحبت از پاستوریزه کردن می شود، به یاد شیر می افتیم. شیر را معمولاً به دو روش پاستوریزه می کنند:
حرارت زیاد در مدت کوتاه.
حرارت بسیار بالا.
روش اول رایج تر است. در روش اول، شیر را در دمای 5/161 درجه فارنهایت به مدت 15 ثانیه حرارت می دهند. در روش دوم، شیر را در دمای 280 درجه فارنهایت حداکثر به مدت دو ثانیه حرارت می دهند.

 

روش های پاستوریزه را سازمان هایی که کار ایمنی سازی غذاها را بر عهده دارند کنترل می کنند. روش های پاستوریزه هر نوع ماده غذایی مخصوص همان ماده می باشد. مثلاً روش پاستوریزه کردن خامه با روش پاستوریزه کردن شیر تفاوت دارد. همچنین پنیر را به منظور حفاظت از آنزیم فسفاتاز موجود در آن که به نگهداری طولانی مدت پنیر کمک می کند، پاستوریزه می کنند.
روش اول پاستوریزه کردن، به منظور کاهش تعداد یک میلیون از میکروب های موجود در شیر طراحی شده است. این روش تقریباً برای کشتن تمامی کپک ها و باکتری هایی که سبب فساد شیر می شوند کافی است. این روش پاستوریزه برای نابودی میکروب های مقاوم در برابر حرارت (مخصوصاً مایکوباکتریوم توبرکولوسیس) مناسب است. روش اول پاستوریزه باید به گونه ای طراحی شود که شیر را به طور یکنواخت حرارت دهند و هیچ بخشی از شیر را نباید به مدت کمتر یا در دمای پایین تر حرارت داد.

 

شیری که به روش اول پاستوریزه شده باشد، معمولاً به مدت دو تا سه هفته درون یخچال سالم می ماند؛ در حالیکه شیر پاستوریزه شده به روش دوم دیرتر فاسد می شود و اگر در یخچال نگهداری شود تا دو سه ماه سالم می ماند. این شیر را می توان با استفاده از دیگر فرایندهای نگهداری طولانی مدت از مواد غذایی، به مدت طولانی تری حتی بیرون از یخچال نگهداری کرد.

 


دیگر روش های استاندارد پاستوریزه و شیر خام
در کنار روش های پاستوریزه مطرح شده در بالا، روش های دیگری هم وجود دارند که زیاد شناخته نشده اند. یکی از این روش ها، پاستوریزه کردن یکجا است. در این روش، مقادیر زیاد شیر را به طور یکجا در دماهای پایین تر(معمولاً 155 درجه فارنهایت) حرارت می دهند. روش دیگری وجود دارد که به دمای بالا ترــ زمان کوتاه تر معروف است. این روش از نظر زمان و درجه حرارت، مابین دو سبک اصلی پاستوریزه کردن است که توضیح هر یک در بالا آمده است.

 

معمولاً روش پاستوریزه یکجا را که برای مقادیر زیاد شیر، روش کم هزینه ای به حساب می آید قبل از پاستوریزه نمودن شیر به طریق استاندارد انجام می دهند. شیر پاستوریزه به این روش را اغلب شیر خام یا شیر پاستوریزه نشده می نامند. اگرچه بسیاری از میکروب های این شیر طی این نوع روش پاستوریزه از بین رفته اند، باز هم نمی توان این شیر را پاستوریزه شده نامید.
در سال های اخیر استفاده از شیر خام به دلیل کشف فواید آن برای سلامتی، زیاد شده است. طرفداران این شیر معتقدند که ویتامین ها و مواد مغذی موجود در شیری که پاستوریزه نشده حفظ می شود. البته پزشکان ( و حتی بسیاری از طرفداران شیر خام) عقیده دارند برخی افراد (مثل زنان باردار، مادرانی که بچه شیر می ذهند، کسانیکه تحت درمان های ویژه برای بیماری هایی چون سرطان یا پیوند اعضا می باشند و یا کسانیکه مبتلا به بیماری های مربوط به سیستم ایمنی بدن هستند، مثل ایدز) نباید با مصرف شیر خام سلامتی خود را به مخاطره بیندازند. در واقع، برخی پزشکان توصیه می کنند که نوزادان و مادرانی که بچه شیر می دهند باید از مصرف شیر پاستوریزه شده در حرارت بسیار بالا هم اجتناب نمایند.

 


آیا استانداردهای امروزی مناسبند؟
در سال های اخیر، با کشف میکروب های جدید که هم به سرعت انتشار می یابند و هم در برابر حرارت مقاوم هستند، استانداردهای پاستوریزه کردن مواد غذایی بسیار مورد بازنگری قرار گرفته اند. تعداد بسیاری از این گونه میکروب ها حتی پس از عمل پاستوریزه زنده می مانند. محققان با کشف این میکروب ها و شناخت میزان مقاومت آنها به حرارت و عوامل دیگر، دراستانداردهای پاستوریزه کردن تغییرات لازم را اعمال نموده اند.

 

مؤسسه ای که در ایالات متحده آمریکا، ارائه استانداردهای پاستوریزه را بر عهده دارد، هنوز استانداردهای خود را جهت صحت عمل پاستوریزه ارزیابی مجدد نکرده است. این مؤسسه بیان می کند که وجود این میکروب های جدید که از نظر سایرین، نسبت به حرارت مقاوم بوده و ضمن عمل پاستوریزه نابود نمی شوند، اصلاً به خود عمل پاستوریزه کردن مربوط نمی شود؛ بلکه اینگونه آلودگی ها همگی پس از عمل پاستوریزه حادث می شوند (مثلاً آلوده بودن ظرف شیر و یا کسانیکه کار حمل و نقل شیر را انجام می دهند). با وجود این عقاید، مسئولان این مؤسسه در حال ارزیابی مجدد استانداردهای پاستوریزه هستند. برخی بیان می کنند که صنعت تولید لبنیات در آمریکا در سرکوبی متخصصین که بحران سلامتی احتمالی را عنوان می کنند، بسیار موفق عمل می کند. احتمال وجود چنین بحرانی می تواند باعث ترس و نگرانی مصرف کنندگان لبنیات شده و کاهش مصرف آنها را به دنبال داشته باشد. در هر حال، وجود این میکروب های جدید، چه مربوط به نحوه پاستوریزه کردن باشد و چه به آلوده شدن شیر پس از انجام عمل پاستوریزه مربوط باشد برای سلامتی مضر است و باید جلوی آنها را گرفت.
اصطلاح پاستوریزه کردن سرد معمولاً به کشتن باکتری های موجود در غذا با استفاده از اشعه رادیو اکتیو و یا مواد شیمیایی اطلاق می شود.

 

همه فراورده های زیر را هم می توان پاستوریزه نمود:
- ماءالشعیر
- آب میوه
- عسل
ـ تخم مرغ

 

پاستوریزاسیون یک فرایند حیاتی است که قسمتی از موجودات ذره بینی فعال موجود در موادغذایی یا میکروارگانیسم های بیماری زل را از بین می برد تا حدی که ایجاد بیماری نکنند و یا اینکه آنزیم های موجود در مواد غذایی را به منظور به تعویق انداختن فساد در موادغذایی غیرفعال سازد. این فرایند در مورد موادغذایی مورد استفاده قرار می گیرد که شرایط نگهداری آنها مانع رشد موجودات ذره بینی باشد. در بسیاری از موارد مانند شیر هدف اولیه پاستوریزاسیون کشتن موجودات ذره بینی بیماری زا است. برخی از موجودات ذره بینی رویشی مولد فساد به درجه حرارت پاستوریزاسیون مقاوم هستند که در این صورت باید از درجه حرارت بالاتری استفاده کرد. روش های دیگری نیز وجود دارند که می توانند همراه پاستوریزاسیون به کار گرفته شوند. این روش ها عبارتند از: سردکردن، افزودنی های شیمیایی که باعث بوجود آوردن محیط نامناسب رشد موجودات ذره بینی می گردد (مانند شکر در شیر غلیظ شیرین، اسیدهای غذایی در شورو ترشی و آب میوه ها) و همچنین تخمیر به کمک موجودات ذره بینی مفید.
درجه حرارت مورداستفاده در پاستوریزاسیون بستگی دارد به 1) مقاومت گرمایی یک موجود ذره بینی رویشی و یا بیماری زای مشخصی که فرایند حرارتی برای از بین بردن آن طرح ریزی شده است و 2)حساسیت ویژگی های کیفی محصول به گرما. دو روش عمده در فرایند پاستوریزاسیون به کار گرفته می شود، یکی استفاده از درجه حرارت بالا و زمان کم (HTST) مانند 72 درجه سانتی گراد به مدت 15 ثانیه و دیگری استفاده از درجه حرارت نسبتا پایین و زمان بیشتر مانند 63 درجه سانتی گراد به مدت 30 دقیقه.
روش های پاستوریزه را سازمان هایی که کار ایمنی سازی غذاها را برعهده دارند، کنترل می کنند. روش های پاستوریزه هر نوع ماده غذایی مخصوص همان ماده می باشد. مثلا روش پاستوریزه کردن خامه با شیر متفاوت است. همچنین پنیر را به منظور حفاظت از آنزیم فسفاتاز موجود در آن که به نگهداری طولانی مدت پنیر کمک می کند، پاستوریزه می کنند. روش HTST به منظور کاهش تعداد یک میلیون از میکروب های موجود در شیر طراحی شده است این روش تقریبا برای کشتن تمامی کپک ها و باکتری هایی که سبب فساد شیر می شوند کافی است. و این روش نیز برای نابودی میکروب های مقاوم در برابر حرارت مثل مایکوباکتریوم توبرکلوسیس مناسب است. بهینه کردن فرایند پاستوریزاسیون، ارتباط با سرعت نسبی از بین رفتن موجودات ذره بینی در مقایسه با مشخصه های کیفی محصول دارد. از روش های فوق HTST حداکثر کیفیت را در محصول بوجود می آورد.
ضرورت استفاده از شیر و فراوده های پاستوریزه

 


می دانیم که شیر با داشتن ویژگی ها و صفات ممتاز غذایی، به سرعت در معرض آلودگی های گوناگون قراردارد و اگر بهداشت آن در مراحل مختلف شیردوشی، جمع آوری، حمل و نقل، تبدیل و فرآوری درکارخانه، هم چنین توزیع و مصرف رعایت نشود، می تواند بیماری ها و عوارض مختلفی را از حیوان به انسان و یا از انسان به انسان منتقل کند.

 

 

 

 

 

 

 


 




 

انسان از دیر باز ارزش غذایی شیر و نقش آن را درتغذیه شناخته و در این زمینه تاکنون مقالات و کتاب های زیادی نیز نوشته است. اما می دانیم که شیر با داشتن ویژگی ها و صفات ممتاز غذایی، به سرعت در معرض آلودگی های گوناگون قراردارد و اگر بهداشت آن در مراحل مختلف شیردوشی، جمع آوری، حمل و نقل، تبدیل و فرآوری درکارخانه، هم چنین توزیع و مصرف رعایت نشود، می تواند بیماری ها و عوارض مختلفی را از حیوان به انسان و یا از انسان به انسان منتقل کند. مهم ترین بیماری هایی که احتمالاً از طریق مصرف شیر دام بیمار به انسان انتقال می یابد عبارت از:
تب مالت(بروسلوز)؛

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  21  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله پاستوریزاسیون

دانلود مقاله

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده
از جمله مهمترین محصولات استراتژیک مورد نظر بخش کشاورزی کشور دانه‌های روغنی مانند دانه آفتابگردان با سطح زیر کشتی حدود 100 و 10 هزار هکتار به ترتیب در ایران و استان گلستان و با میانگین عملکرد یک تن در هکتار می‌باشد. شناخت خصوصیات فیزیکی فندقه آفتابگردان می‌تواند در اعمال فرآیندهای مناسب در مرحله برداشت، انتقال، خشک کردن، جداسازی، پوست‌گیری، ذخیره سازی (انبارداری) و فرآورش نقش اساسی ایفا کند. در این تحقیق ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی دانه‌های آفتابگردان روغنی سه واریته پروگرس، هایسان33 و یوروفلور نمونه‌برداری شده از چهار مکان علی‌آباد، گلیداغ، کلاله و کالپوش واقع در استان گلستان شامل ابعاد محوری، میانگین حسابی قطر، میانگین هندسی ابعاد (قطر معادل)، ضریب کرویت، مساحت سطح، دانسیته واقعی، دانسیته ظاهری، تخلخل، وزن هزاردانه، حجم، رطوبت، میزان روغن دانه کامل، مغز دانه و پوسته آن بررسی شد. ویژگی‌های هندسی، ثقلی و شیمیایی دانه با استفاده از طرح کاملاً تصادفی و در چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نمونه‌های مورد بررسی از نظر میزان طول، عرض، ضخامت، ضریب کرویت، مساحت سطح، میانگین هندسی ابعاد، میانگین حسابی قطر، حجم دانه، رطوبت، میزان روغن دانه کامل، مغز دانه و پوسته آن اختلاف معنی‌دار (01/0 P<) داشتند. نتایج نشان دادکه طول دانه‌های آفتابگردان از 800/8 تا 987/10، عرض از 35/4 تا 63/5، ضخامت از 695/2 تا 51/3، میانگین هندسی ابعاد (قطر معادل) از 65/4 تا 98/5 میلی‌متر، حجم دانه‌های آفتابگردان مورد آزمایش از 14/183 تا 59/364 میلی‌متر مکعب و مقدار رطوبت از4/5 تا 2/6 درصد متغیر می‌باشند. نتایج تجزیه واریانس مربوط به ویژگی‌های ثقلی دانه شامل وزن هزار دانه، دانسیته ظاهری (حجمی)، دانسیته واقعی و تخلخل همگی در سطح 1درصد معنی‌دار بودند. تأثیر تیمار نمونه روی تمامی خصوصیات شیمیایی آن معنی‌دار (01/0 P<) بود. میزان روغن نمونه یوروفلور گلیداغ (7/52 درصد) بیشینه و از آن نمونه‌ی پروگرس کالپوش (9/40 درصد) کمینه بود که افزایشی معادل 4/22 درصد نشان داد. نتایج نشان داد که بین وزن هزار دانه و ضریب کرویت دانه رابطه‌ای منفی و معنی دار در سطح 5 درصد (462/0- r =) وجود دارد.

 

کلیدواژه: دانه آفتابگردان، ویژگی‌های هندسی و ثقلی، خصوصیات شیمیایی

مقدمه
دانه‌های روغنی پس از غلات، دومین ذخایر غذایی جهان را تشکیل می‌دهند. بر اساس گزارشات FAO میزان تولید روغن جهانی در طول سالهای 06- 2005 حدود 2 درصد افزایش یافته است که بیشترین میزان افزایش روغن نیز مربوط به روغن آفتابگردان می‌باشد. در ایران علیرغم وجود اراضی وسیع قابل کشت و زمینه‌های نسبتاٌ زیادی که برای تولید دانه‌های روغنی وجود دارد، هنوز هم بیش از 85 درصد از روغن مورد نیاز ازخارج (به ارزش تقریبی 647میلیون دلار در سال 1385) وارد می‌شود [1]. رویکرد به واردات در واکنش به عدم تعادل در عرضـه و تقاضای مواد غذایی به دلیل نوسانات درآمدهای ارزی نمی‌تواند یک سیاست پایــدار تلــقی گردد بنابراین باتوجه به اهمیت تامین امنیت غذایی در استراتژی بلند مدت 20ساله کشور، مسئولان دولتی درتلاشند تا با اجرای برنامه‌های توسعه‌ای و اعمال سیاست‌های حمایتی کشت دانه‌های روغنی و هم زمان با آن ظرفیت فرآوری را توسعه داده و از این نظر به مرز خودکفایی برسند. محور این برنامه‌ها در زمینه توسعه کشت آفتابگردان، کلزا، سویا و زیتون می‌باشد. دانه‌ی روغنی آفتابگردان (Helianthus annuus L.) از خانوادة Astraceae است که سطح زیر کشت آن در ایران و استان گلستان به ترتیب 100 و 10 هزار هکتار با عملکرد یک تن در هکتار می‌باشد. استان گلستان با تولید 45 درصد دانه‌های روغنی کشور، برای چهارمین سال متوالی مقام نخست تولید این محصولات را در سال 1385 در بین استان‌های کشور به دست آورد. کسب این مقام با تولید 235 هزار تن محصول دانه‌های روغنی از سطح 130 هزار هکتار از مزارع استان به دست آمده است که از این میان از کشت آفتابگردان در سطح 6 هزار هکتار، حدود 8 هزار تن محصول برداشت شده است. بر اساس آخرین اطلاعات سرویس تحقیقاتی دپارتمان کشاورزی ایالات متحده در سال 06-2005 میزان مصرف دانه آفتابگردان از 52/7 به 84/9 میلیون تن افزایش یافته است و میزان مصرف جهانی روغن آن نیز از 23/13 به 67/16 میلیونه تن افزایش داشته است [24].
دانه آفتابگردان به عبارت صحیح‌تر تراکن نوع ویژه‌ای از میوه نا شکوفا تعریف شده است. دانه شامل پوست دانه، اندوسپرم و جنین است (شکل 1). پوسته نازک دانه سه لایه دارد که لایه داخلی و خارجی پارانشیمی و لایه میانی پارانشیم اسفنجی است. اندوسپرم غالبا شامل یک لایه سلول‌های آلرون است که به پوسته بذر چسبیده‌اند قسمت عمده جنین کوتیلدون است. کوتیلدون‌ها عمدتاً دارای پارانشیم نرده‌ای با سلول‌های حاوی روغن و اجزا درشت آلرون و کریستال‌های پروتئین می‌باشند. قاعده دانه گرد ون وک آن کشیده است و تقریبا 10 تا 15 میلی متر طول دارد در مقطع عرضی چهار وجهی به نظر می‌رسد. جزء خارجی پری کارپ یا پوسته‌ی مرکب دارای سلول‌های کشیده و رنگی می‌باشد و قسمت درونی از چندین لایه‌ی فیبری یا دیواره‌های به شدت مشبک تشکیل شده است. پوسته دیواره‌ی دانه یا تستا سفید است. اندوسپرم آفتابگردان تقریبا در موقع تشکیل جنین مصرف می‌گردد. به طور میانگین مغز آفتابگردان 70 درصد از کل وزن آن را تشکیل می‌دهد [2].

شکل 1- دانه آفتابگردان و پوسته آن.
روغن دانه آفتابگردان دارای کیفیت بسیار عالی برای نیازهای تغذیه‌ای می‌باشد به طوریکه در سال‌های اخیر ارقام زراعی با درصد روغن بالا و خصوصاً دارای اسید اولئیک بالا نقش مهمی در زراعت این محصول داشته است. حدود 25 درصد وزن فندقة آفتابگردان را پوسته تشکیل می‌دهد وخصوصیات فیزیکی دانه می‌تواند راهنمایی برای بازاریابی، تسهیل در استخراج روغن و تعیین شرایط بهینة عملیات واحد کاهش اندازه در کارخانجات روغن‌کشی از آفتابگردان روغنی باشد. حمل و نقل دانه‌های روغنی به لحاظ پراکندگی مناطق تولید در سطح کشور از موارد مهم و تاثیر گذار بر هزینه های تولید روغن نباتی می‌باشد. مسلماٌ ارائه راهکارهای اساسی از جمله مسائل فنی و اقتصادی جهت بهبود حمل و نقل دانه‌های روغنی، علاوه بر کاهش هزینه حمل ونقل بر قیمت تمام شده روغن نباتی تاثیر گذاشته و نهایتاٌ منجر به کاهش بار مالی از دوش تولید کنندگان و مصرف کنندگان این کالای ضروری می‌شود. بررسی بعضی از خواص فیزیکی دانه آفتابگردان و مغز آن و مقایسه آنها با دیگر دانه‌ها برای طراحی بهتر تجهیزاتی برای جابجا کردن، انتقال، حمل و نقل، جداسازی، پوست گیری، خشک کردن و استخراج مکانیکی روغن، انبار کردن و دیگر فرآیندها به نظر لازم می‌ رسد [13،14]. هدف از این پروژه تعیین خصوصیات هندسی، ثقلی و شیمیایی ارقام آفتابگردان روغنی استان گلستان می‌باشد. نتایج این تحقیق در پروژه های اصلاح نژاد ارقام آفتابگردان نیز می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. داده‌های جمع‌آوری شده شامل ویژگی‌های هندسی، ثقلی و شیمیایی دانه با استفاده از طرح کاملاً تصادفی با هشت نمونه و در چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفت. در آنالیز واریانس و مقایسه میانگین ها از نرم افزار SAS و از روش آزمون آماری ANOVA استفاده شد. نمودارها به وسیله نرم افزار EXCEL رسم شد. مقایسه‌ی میانگین اثرات اصلی و متقابل از طریق آزمون چند دامنه‌ای دانکن مورد بررسی قرار گرفت.
3- مواد و روش‌ها
3-1- مواد
واریته‌های آفتابگردان مورد بررسی شامل هیبرید هایسان33 با وزن هزار دانه 80-70 گرم، میزان روغن 47 درصد و عملکرد دانه 0/4-7/3 تن در هکتار،رقم پروگرس با وزن هزار دانه 70-65 گرم، میزان روغن 47درصد و عملکرد دانه 5/3-5/2 تن در هکتار و رقم یوروفلور با وزن هزار دانه 80-70 گرم، میزان روغن 46درصد و عملکرد دانه 6/3-4/3 تن در هکتار.
3-2- روش‌ها
3-2-1- نمونه‌برداری
نمونه برداری از 4 محل کاشت دشت کالپوش، گنبد و گلی‌داغ، کلاله و مینودشت ، علی آباد و گرگان و به روش طبقه‌بندی (تعیین مراکز عمدة کشت آفتابگردان) و سپس اخذ نمونه‌های تصادفی از مناطق عمدة کشت آفتابگردان انجام شد به طوریکه از هر یک از 4 محل کاشت بر حسب سطح زیر کشت حداقل 30 نمونه از مزارع با مدیریت یکسان زراعی (بدون وجود عوامل محدود کنندة تولید) مربوط به هر یک از ارقام نمونه‌بردای انجام گرفت. نمونه‌های مربوط به هر منطقه با هم مخلوط و نهایتاً یک نمونة مرکب به وزن 100 کیلوگرم (از هر واریته مورد آزمایش) اخذ ‌گردید. نمونه‌ها طبق جدول 2 نامگذاری شدند.
جدول 3-1- ارقام مورد استفاده دراین تحقیق و محل تولید آنها
نوع نمونه A B C D E G H K
رقم هایسان33 یوروفلور هایسان33 یوروفلور هایسان33 پروگرس یوروفلور پروگرس
مکان علی آباد گلیداغ گلیداغ کلاله کلاله کالپوش کالپوش کلاله

 

آماده سازی نمونه‌ها: مواد خارجی، دانه‌های شکسته و نارس با استفاده از غربال و گرد و غبار و مواد خارجی سبکتر به وسیله نیروی باد جداشدند [10،11]. سپس نمونه ها در 10 کیسه کتانی 10 کیلویی بسته‌بندی و در اتاقی با درجه حرارت 18 درجه سانتی‌گراد نگهداری شدند. از هر کیسه یک نمونه 1 کیلو‌گرمی اخذ که در مرحله اول به دو واحد 5/0 کیلوگرمی و در مرحله دوم هر 5/0 کیلوگرم به دو واحد 250 گرمی تقسیم بندی شدند. سپس از هر نمونه 250 گرمی دو نمونه 20 گرمی برداشته شد که در مجموع میزان نمونه از هرکیسه 40 گرم خواهد بود که با احتساب 10 کیسه ( نام گذاری شده بر حسب واریته و مکان) 400 گرم نمونه به دست آمد. این روش نمونه برداری با روش‌های به کارگرفته شده توسط سایر محققین هم‌خوانی دارد [7،9،13].
3-2-2 – اندازه گیری خواص هندسی دانه آفتابگردان
ابعاد محوری با تعریف سه بعد اصلی طول(L) ، عرض(W) و ضخامت (T) برای هر دانه (شکل1). در این آزمون این ابعاد برای 20 دانه آفتابگردان در 30 تکرار (جمعا 600 دانه) با استفاده از کولیس ورنیه (دقت 02/0میلی‌متر) اندازه‌‌گیری شد.

شکل 3-1- ابعاد مشخص دانه آفتابگردان.خطوط نقطه چین مغز داخل دانه را نشان می دهد; L،l ، طول; W،w ، عرض ; T،t ،ضخامت (Gupta and Das, 1997).
اندازه‌گیری و محاسبه‌ی میانگین حسابی قطر (de)، میانگین هندسی ابعاد (قطر معادل De) برحسب میلی‌متر و ضریب کرویت ( Φ) برای دانه‌ها با استفاده از روابط زیر: [9،20].
رابطه (3-1) ؛ =( L+B+T)/3 de
رابطه (3-2) ؛ D e= (LBT)1/3
رابطه (3-3) ؛ / L =(LBT)1/3 Φ
که در روابط بالا L طول، B عرض وT ضخامت می‌باشد.

 

سطح دانه‌ها (s) بر حسب میلی‌متر مربع با استفاده از تشابه هندسی با جسم کره کشیده توسط رابطه زیر محاسبه گردید [16].
رابطه (3-4) ؛ S = 2 a 2 +(b2 ln(1+e/1-e))/e و e = (1-(b/a)2)1/2
S = Л D2e

 

حجم هر دانه با استفاده از اندازه‌ های به دست آمده ابعاد محوری شامل طول، عرض و ضخامت و با فرض شکل دانه به یک کره کشیده از رابطه زیربه دست آمد [8،16].
رابطه (3-5)؛ که در این رابطهv حجم ، a نصف طول و b نصف عرض می‌باشد.
3/ ] b× 2(a) π= [ 4 v
3-2-3- اندازه گیری خواص ثقلی دانه آفتابگردان
وزن هزار دانه ازطریق محاسبه وزن500 دانه که به طور تصادفی انتخاب شده بودند به دست آمد. که این مشابه روش‌های محققین دیگر می‌باشد [17،19]. مراحل کار بدین شرح است: ابتدا نمونه وزن شده به5 قسمت مساوی تقسیم شد سپس از هر قسمت 100 عدد شمرده و وزن گردید و میانگین 5 عدد به دست آمده محاسبه شد.
رابطه (3-6)؛ (میانگین 5 قسمت 100تایی) ×10 = وزن هزاردانه

 

برای محاسبه دانسیته واقعی، جرم هردانه (m s )که با استفاده از ترازوی دیحیتال (با دقت 001/0 گرم) به دست آمده را بر حجم (v)که از رابطه (3-12) به دست آمده تقسیم می‌شود [9].
رابطه (3-7)؛ m s /v = ρt
برای اندازه‌گیری دانسیته ظاهری (ρb) ظرفی با حجم و جرم مشخص انتخاب و از دانه‌های آفتابگردان آنهم بیشتر از گنجایش پر شدند. دانه‌ها باید با سرعتی ثابت و از ارتفاع حدود 150 میلی‌متری ریخته شوند. ریختن دانه‌ها از ارتفاع 150 میلی‌متری با ایجاد ضربه در ظرف به هنگام پرکردن باعث اثر ته‌نشینی در حین ذخیره‌سازی می‌شود [15]. بعد از پرکردن ظرف، دانه‌های اضافی با عبور دادن یک تکه چوب صاف روی سطح ظرف با حرکت زیگزاگی برداشته می‌شوند. دانه‌ها به هیچ وجه فشرده نمی‌شوند. ظرف با استفاده از یک ترازوی دیجیتال که دقت آن 01/0 بود وزن شد [20]. دانسیته ظاهری(ρb ) از نسبت جرم دانه در ظرف(mb) به حجم کل آن(vb) به دست می آید. طبق رابطه زیر:
رابطه (3-8) m b/ v b = ρb
تخلخل به صورت فضاهای خالی درون توده دانه که با دانه اشغال نمی‌شود تعریف می‌گردد. درصد تخلخل با استفاده از رابطه زیر به دست می آید [16].
رابطه (3-9 ) ε = (1-( ρb / ρt)) × 100

 

3-2-4- اندازه گیری خواص شیمیایی دانه آفتابگردان
تعیین رطوبت طبق روش A15-44 [3]. تعیین میزان روغن با روش سوکسله و استفاده از دی‌اتیل‌اتر [4].

 


3-2-5- تجزیه و تحلیل آماری
داده‌های جمع‌آوری شده شامل ویژگی‌های هندسی، ثقلی و شیمیایی دانه با استفاده از طرح کاملاً تصادفی با هشت نمونه و در چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفت. در آنالیز واریانس و مقایسه میانگین ها از نرم افزار SAS و از روش آزمون آماری ANOVA استفاده شد. نمودارها به وسیله نرم افزار EXCEL رسم شد. مقایسه‌ی میانگین اثرات اصلی و متقابل از طریق آزمون چند دامنه‌ای دانکن مورد بررسی قرار گرفت.

 

4- نتایج و بحث
ویژگی‌های هندسی نمونه‌های آفتابگردان
شناخت ابعاد محوری در تعیین و طراحی اندازه حفره¬های ماشینهای انتقال دهنده دانه‌ها، مانند ماشین‌های دقیقکار لازم است. ُبعد ماکزیمم دانه نشان دهنده موقعیت سکون (خوابیدگی) طبیعی دانه است و در محاسبه نیروی فشاری که باعث پارگی (ترک) مکانیکی دانه می¬شود مؤثر است. قطر میانگین هندسی دانه در تعیین سطح مقطع دانه¬ای که در حال حرکت در ناحیه آشفته یا تقریباً آشفته جریان هوا می¬باشد حائز اهمیت است [5]. نمونه‌های مورد بررسی از نظر میزان طول، عرض، ضخامت، ضریب کرویت، مساحت سطح، میانگین هندسی ابعاد، میانگین حسابی قطر و حجم دانه اختلاف معنی‌دار (01/0 P<) داشتند (جدول 4-1). با توجه به جدول 4-2 رقم پروگرس کلاله دارای بیشترین میانگین طول بود که نسبت به کمینه میانگین‌ها (مربوط به رقم یوروفلور گلیداغ) افزایشی معادل 9/19 درصد مشاهده شد. نتایج تحقیق دیگری نشان داده است که حدود 80 درصد ارقام مختلف آفتابگردان طولی بین 8 تا 10 میلی‌متر دارند [21]. گزارش شده است که طول دانه‌های آفتابگردان مورد بررسی 53/11 میلی‌متر است [9].

 

جدول 4-1- تجزیه واریانس (میانگین مربعات) تاثیر تیمار بر خصوصیات هندسی دانه‌های آفتابگردان
منبع تغییر طول
(میلی متر) عرض
(میلی متر) ضخامت
(میلی متر) ضریب
کرویت مساحت سطح
(میلی مترمربع) میانگین هندسی
ابعاد(میلی متر) میانگین حسابی
قطر(میلی متر) حجم
(میلی مترمکعب)
نمونه **61/13 **91/3 **91/1 **02/0 **27/20477 **94/3 **70/4 **89/82112
ضریب تغییرات 07/5 72/7 84/14 06/6 29/18 45/7 06/6 95/16
** معنی دار در سطح 1درصد

جدول 4-2- مقایسه‌ی میانگین خصوصیات هندسی نمونه‌های مورد بررسی با استفاده ازآزمون دانکن†
منابع تغییر طول
(میلی‌متر) عرض
(میلی‌متر) ضخامت
(میلی‌متر) ضریب کرویت مساحت سطح
(میلی‌مترمربع) میانگین
حسابی قطر
(میلی‌متر) میانگین
هندسی ابعاد
(میلی‌متر) حجم
(میلی‌مترمکعب)
A 771/10 a 923/4 b c 796/2 c 488/0 d 281/224b 163/6 b c 276/5 b 343/306 b
B 800/8e
346/4 e 685/2 c 573/0 a e 01/155 277/5 e 651/4 c 140/183 d
C 327/10b
983/4 b c 076/3 b 523/0 c b c 946/210 129/6 b cd 383/5 b 672/286 b
D 326/10b
055/5 b 198/3 b 533/0 b c b c 224/214 193/6 b 470/5 b 087/296 b
E 037/10c
824/4 cd 084/3 b 528/0 c cd 387/198 981/5 cd 287/5 b 795/261 c
G 078/10b c
697/4 d 082/3 b 522/0 c cd 870/199 952/5 d 245/5 b 277/258 c
H 716/9d
896/4 b cd 184/3 b 546/0 b d 688/189 932/5 d 294/5 b 888/248 c
K 987/10 a
628/5 a 508/3 a 545/0 b a 527/243 708/6 a 979/5 a 59/364 a
†میانگین های دارای حروف یکسان اختلاف معنی‌دار ندارند.
با توجه به جدول 4-2 رقم پروگرس کلاله با همه ارقام از نظر عرض دانه اختلاف معنی‌دار(05/0 P<) دارد. این رقم دارای بیشینه میانگین عض بود که نسبت به کمینه میانگین‌ها (مربوط به رقم یوروفلور گلیداغ) افزایشی معادل 8/22 درصد مشاهده شد. نتایج تحقیقات دیگر نشان داده است: عرض ارقام مختلف آفتابگردان بین 92/3 تا 87/5 میلی‌متر [9]؛ عرض دو رقم مختلف آفتابگردان 3/5 و 8/5 میلی‌متر [17] و عدد 008/5 برای عرض دانه [21].
با کاهش درصد کرویت مواد، قابلیت جریان¬پذیری آنها کاهش و توان لازم برای انتقال افزایش می‌یابد لذا در مبحث انتقال دانه¬ها جهت سیلو کردن، کاشت و یا دیگر فرآیندهای دانه¬های آفتابگردان باید رطوبت دانه¬ها را در حداقل مقدار تثبیت نمود. کرویت و شاخص حالت جزء معیارهای تعیین شکل دانه بشمار می¬روند و توصیف قابل درکی از شکل دانه ارائه می¬دهند. رقم یوروفلور گلیداغ با همه ارقام از نظر میزان ضریب کرویت دانه اختلاف معنی‌دار (05/0 P<) داشت و بیشینه‌ی میانگین ضریب کرویت مربوط به همین رقم است که نسبت به کمینه‌ی آن ( مربوط به رقم هایسان33 علی آباد) افزایشی معادل 8/14 درصد مشاهده شد (جدول4-2). با توجه به نتایج حاصل ضریب کرویت نمونه‌های مورد بررسی از دانه‌ای سویا [6] و لوبیای سودانی [22] کمتر بود ولی با نتایج تحقیقات دیگر که ضریب کرویت ارقام مختلف آفتابگردان را بین 46/0 تا 67/0 گزارش کرده بودند، همخوانی داشت [9،21].
سطح مقطع دانه معمولاً نشان‌دهندة الگوی رفتاری دانه در یک سیال در حال حرکت مانند هوا می‌باشد و در بعضی فرآیند‌ها نظیر جداسازی مواد اضافی از دانه‌ها در خلال عملیات تمیزسازی توسط وسایل نیوماتیکی استفاده می‌شود. رقم پروگرس کلاله با همه ارقام از نظر مساحت دانه اختلاف معنی‌دار (05/0 P<) دارد. این رقم با بیشینه‌ی مقدار نسبت به کمینه‌ی آن (مربوط به رقم یوروفلور گلیداغ) 358/36 درصد بیشتر بود (جدول 4-2). نتایج این تحقیق از نتایج تحقیقات سانتالا و همکاران (2003) که مساحت دانه ارقام آفتابگردان با اسید اولئیک بالا را 41/102 میلیمترمربع گزارش کرده‌اند بیشتر است (21).
با توجه به جدول 4-2 رقم پروگرس کلاله با همه ارقام از نظر قطر معادل اختلاف معنی‌دار (05/0 P<) دارد. این رقم با بیشینه‌ی مقدار قطر معادل نسبت به کمینه‌ی آن (مربوط به رقم یوروفلور گلیداغ) 2/22 درصد بیشتر بود (جدول 4-2). رقم پروگرس با میانگین قطر معادل 295/3 میلی‌متر بیشینه و رقم هایسان33 با میانگین ضخامت 985/2 میلی‌متر کمینه بود. نتایج نشان داد که قطر معادل نمونه‌های مورد آزمایش از651/4 تا979/5 میلی‌مترمتغیر بودند که با نتایج تحقیقات گوپتا و داس (1997) که بیانگر قطر معادل دانه ارقام مختلف آفتابگردان بین 72/4 تا35/6 میلی‌متر و نتایج سانتالا و ماسکرونی (2003) که آنرا 49/5 میلی متر گزارش کرده‌اند، همخوانی دارد(9،21).
ارقام آفتابگردان مورد بررسی از نظر میزان حجم دانه اختلاف معنی دار (01/0 P<) داشتند(جدول 4-1). ارقام هایسان33 مربوط به مکان‌های مختلف همگی با هم اختلاف معنی‌دار 15/0 P<) داشتند. این اختلاف در مورد ارقام یوروفلور و پروگرس در مکان‌های مختلف به همین صورت معنی‌دار (05/0 P<) بود. همچنین مشاهده گردید که ارقام مختلف در مکان کالپوش از نظر حجم دانه با هم اختلاف معنی‌دار (05/0 P<) ندارند. ولی ارقام مختلف در مکان‌های گلیداغ وکلاله و علی آباد با هم اختلاف معنی‌دار دارند. مکان کلاله و گلیداغ به ترتیب با میانگین 49/307 و 905/234 بیشینه و کمینه‌ی حجم دانه را داشتند.

 

ویژگی‌های ثقلی نمونه‌های آفتابگردان
برخی از ویژگی‌های ثقلی نمونه‌های آفتابگردان روغنی مورد مطالعه در جدول4-3 آورده شده است. با توجه به جدول 4-4 رقم یوروفلور گلیداغ با همه ارقام از نظر میزان وزن هزار دانه اختلاف معنی‌دار دارد. ارقام هایسان33 علی‌آباد، هایسان33 کلاله و پروگرس کلاله نیز به همین گونه با دیگر ارقام اختلاف معنی‌دار دارند. بیشترین مقدار میانگین مربوط به رقم یوروفلور کلاله است که نسبت به کمترین مقدار میانگین ها که مربوط به رقم یوروفلورگلیداغ می‌باشد311/34 درصد بیشتر است. رقم هایسان33 با میانگین وزن هزار دانه 06/48 گرم بیشینه ورقم پروگرس با میانگین 723/46 گرم کمینه می‌باشد. ونیز با توجه به جدول 4-4 ارقام مختلف در مکان گلیداغ از نظر وزن هزار دانه با هم اختلاف معنی‌دار دارند.این اختلاف در مورد مکان کالپوش نیز به همین گونه معنی‌دار می‌باشد ولی در کلاله رقم پروگرس و یوروفلور با هم اختلاف معنی‌دار ندارد ولی هردو با هایسان33 کلاله اختلاف معنی‌دار دارند. مکان‌های کلاله با میانگین 864/51 و گلیداغ با میانگین 136/43 گرم به ترتیب بیشترین و کمترین میانگین وزن هزار دانه را دارند.

 

 

 

جدول 4-3- تجزیه واریانس (میانگین مربعات) تاثیر نمونه بر خصوصیات ثقلی دانه‌های آفتابگردان
دانسیته واقعی
(کیلوگرم بر مترمکعب) دانسیته ظاهری
(کیلوگرم بر مترمکعب) تخلخل
(درصد) وزن هزاردانه
(گرم) منبع تغییر
**59/5174 **3/1244 **08/0 **11/136 نمونه
30/3 70/1 87/1 73/2 ضریب تغییرات

 

 

 


** معنی دار در سطح 1درصد.

 

جدول 4-4- مقایسه میانگین خصوصیات ثقلی نمونه‌های مورد بررسی با استفاده ازآزمون دانکن†
دانسیته واقعی
(کیلوگرم بر مترمکعب) دانسیته ظاهری
(کیلوگرم بر مترمکعب) تخلخل
(درصد) وزن هزاردانه
(گرم) منبع تغییر
226/725 b72/20± 507/422 c32/1± 653/41 ab54/1± 167/45 d 70/0± A
284/803 a04/24± 333/451 a78/5± 740/43 a34/1± 533/35 f70/0± B
458/729 b98/4± 000/444 ab02/7± 140/39 bc56/0± 740/50 b77/0± C
180/746 b55/7± 012/437 b20/5± 433/41 ab48/0± 093/54 a30/1± D
048/716 bc74/9± 019/435 bc52/2± 237/39 bc50/0± 273/48 c30/1± E
882/668 d18/10± 043/405 d00/2± 430/39 bc72/0± 220/40 e72/0± G
037/722 b44/0± 667/454 a09/2± 030/37 c28/0± 847/52 b52/0± H
512/677 cd 080/400 d 927/40 ab 227/53 a K
†میانگین های دارای حروف یکسان اختلاف معنی‌دار ندارند.
نمونه‌های مورد بررسی از نظر تخلخل اختلاف معنی‌دار(01/0 P<) داشتند. و نیز با توجه به جدول 4-4 رقم یوروفلور گلیداغ با یوروفلور و پروگرس کلاله و هایسان33 علی آباد از نظر تخلخل اختلاف معنی‌دار ندارد ولی این رقم با بقیه ارقام اختلاف معنی‌دار دارد. همچنین این رقم دارای بیشترین مقدار میانگین است که نسبت به کمترین مقدار میانگین ها که مربوط به رقم یوروفلور کالپوش می‌باشد 341/15 درصد بیشتر است. رقم یوروفلور ورقم هایسان33 به ترتیب بیشینه و کمینه‌ی میزان تخلخل را داشتند. مکان علی آباد و کالپوش بیشترین و کمترین میانگین تخلخل را دارند. از نتایج به دست آمد که تخلخل دانه‌های آفتابگردان مورد آزمایش از030/37 تا 740/43 درصد متغیربود که با نتایج گوپتا و داس که تخلخل دانه‌های آفتابگردان را بین 3/34 و3/43 درصد بیان کردند همخوانی دارد [9] و از تایج سانتالا و همکارانش [21] که تخلخل را بین 2/41 و 1/47 درصد بیان نمودند کمتر بود.
نمونه‌های مورد بررسی از نظر دانسیته ظاهری اختلاف معنی‌دار (01/0 P<)داشتند. رقم یوروفلور کالپوش دارای بیشترین دانسیته ظاهری با میانگین 667/454 نسبت به پروگرس کلاله که کمینه‌ی دانسیته ظاهری را با میانگین080/400 کیلوگرم بر مترمکعب داشت، 333/21 درصد بیشتر بود (جدول4-4). ارقام مختلف در گلیداغ از نظر دانسیته ظاهری با هم اختلاف معنی‌دار (05/0 P<) ندارند. ارقام مختلف در مکان کالپوش با هم اختلاف معنی‌دار دارند. مکان گلیداغ بیشترین و علی آباد کمترین میزان دانسیته ظاهری را دارند. طبق نتایج حاصله دانسیته ظاهری آفتابگردان مورد آزمایش از080/400 تا 667/454 کیلوگرم بر مترمکعب متغیر می‌باشد که با نتایج گوپتا و داس [9] که دانسیته ظاهری دانه‌های آفتابگردان را بین 434 و462 کیلوگرم بر مترمکعب و نتایج سینگ و همکاران که آنرا بین 393 و 465 کیلوگرم بر مترمکعب گزارش کردند نزدیک است [23]. با مقایسه دانه‌های آفتابگردان با دیگر دانه‌ها مشاهده شد که دانسیته ظاهری دانه‌های آفتابگردان از دانه‌های گندم و ذرت [18]، نخود [7]، باقلا، لوبیای سودانی [22]، گلرنگ [8]، سویا [6] کمتر است در حالیکه به پسته [12] و دانه‌های هندوانه [24] شبیه است و از دانه‌های خربزه [24]و کدو تنبل [13] بیشتر می‌باشد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   11 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله