اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد مرگ

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد مرگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد مرگ


تحقیق در مورد مرگ

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه33

 

اینان شفا دهندگان بیماری لاعلاج کوری و کوردلی هستند و به همراه پیامبر عظیم الشان(ص) در روز قیامت شفاعت خواهند کرد؛ و قصیده را با شکایت و گلایه به محضر شریف حضرت رسول(ص) به خاطر ظلم و ستم و کشتار اهل بیتش به پایان می بود و اینکه خورشید دشمن ستمگران (بنی امیه و بنی عباس ) است هرچند که فعلا مظلوم واقع شده ولی روز حسابی هم وجود دارد.

و اما قضیه ساختگی بودن این قصیده که قائلین به آن اعتقاد دارند به دلایل زیر، این قصیده ، سروده طرفداران ائمه ( ع) است که از زبان رضی (ره) بیان کرده اند و توسط ابوحکیم الخبری جزء اضافات وارد دیوان شده است. و اما دلایل : 1) استغاثه به حضرت رسول(ص) 2)شکایت و گلایه آشکار  3) دشمنی کاملا روشن با بنی امیه و ادعا علیه آنان در روز قیامت 4) وجهه مظلوم نمایی شاعر 5) و اینکه ائمه معصومین(ع) را جزء شفعای روز محشر به همراه حضرت رسول دانسته اند و اینکه اعتقاد به کرامت معجزه آسای شفای بیماران لاعلاج چون کوری و... دارد. این عده بر این باورند که هیچ یک از موارد فوق الذکر در سوگنامه های قبلی به این شکل وجود ندارد و بنابراین هیچ رابطه ای بین سیاق مطالب قصاید قبلی با این قصیده دیده نمی شود. و علاوه بر آن برخی ابیات این قصیده را بسیار سست ارزیابی کرده اند و اینکه این ابیات استحکام و متانت اشعار سابق را ندارد. مانند : « یا رسول الله  یا فاطمه  یا امیرالمومنین المرتضی» در پاسخ به دلایل مذکور باید بگویم که استغاثه به حضرت رسول(ص) سبک شعرای اسلامی است و تنها اختصاص به یک قصیده و یک شاعر به خصوصی ندارد و در شکایت و گلایه از جور زمانه نیز همه آزاد هستند و شیوه خاصی نیست که مختص افرادی ویژه باشد و اظهار داشتن با دستگاه جائر – بنی امیه نیز یک رسم عادی و عمومی بوده و حتی عباسیان نیز در این کار به نوعی شریک بوده اند واصلاً به خاطر دشمنی با افکار و اندیشه های آنان بود که بر علیه آنان قیام کردند که منجر به براندازی و سرنگونی بنی امیه شد. و اعتقاد به قدرت شفاعت ائمه معصومین صلوات ا.. علیهم اجمعین در روز قیامت و داشتن کرامت جزء اعتقادات مسلم شیعه محسوب می شود و اینکه در چهار قصیده ی قبلی شخصی از آن به میان نیامده دلیل بر این نیست که جزء اعتادات رخی نبوده است و با توجه به اینکه چون در این قصیده سخن از کرامت و شفاعت ائمه طاهرین به میان آورده لذا قصاید قبلی به علت تهی بودن از این اعتقاد ، جزء سروده های – نخواهد بود.

و راجع به سست بودن برخی ابیات ، همه واقفند که شاعر نیز همچون بقیه دارای حالتهای گوناگونی است و لذاحالتهای متعدد ومتنوع او بر روی اشعارش نیز ناخا

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مرگ

دانلود مقاله ماهیت مرگ

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله ماهیت مرگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

قرآن کریم تعبیرخاصی دربارۀماهبت مرگ دارد .قرآن در این موردکلمۀ((تَوَفَی))رابه کار برده و مرگ را ترفی خوانده است .
توفی و استیفا هر دو از یک ما ده اند (وفاء) هر گا ه کسی چیزی را به کمال وتما م وبدون کم و کسر دریافت کند وبه اصطلاح آنرا استیقا نماید درزبان عربی کلمۀ توفی رابه کار می برند ،مثل ((تَوَفــّیتُ الما لِ)) یعنی تما م مال رابدون کم و کسر دریافت کردم در24 آیه از آیات قرآن کریم این تعبیردرمورد مرگ آمده است.از همۀ آنهاچنین استنباط می شود که مرگ از نظر قرآن تحویل گرفتن است. یعنی انسان در حین مرگ به تمام شخصیت و واقعیتش درتحویل ما موران الهی قرار می گیرد و آنا ن انسان رادریافت می کننداز این تعبیر قرآن مطا لب زیر استنبا ط میشود.
الف-مرگ نیستی و نابودی و فنا نیست انتقال از عالمی به عالم دیگر واز نشئه ای به نشئه ای دیگر است به گونه ای دیگر ادامه می یابد .
ب-آنچه شخصیت واقعی انسان را تشکیل میدهد و ((من)) واقعی او محسوب میشود ،بدن و جهازات بدنی و هر چه از توابع بدن به شمار می زود نیست ،زیرا بدن و جهازات بدنی و توابع آنها به جائی تحویل نمی شود و در همین جهان تدریجاًمنهدم می گردند .آن چیزی که شخصیت واقعی مارا تشکیل میدهد و((من)) واقعی ما محسوب می شود همان است که در قرآن از آن به ((نفس))و احیاناً به روح تعبیر شده است .
ج-روح یا نفس انسان که ملاک شخصیت واقعی انسان است و جاودانگی انسان به واسطۀ جاودانگی او است از نظر مقام ومرتبه وجودی در افقی مافوق افق ماده ومادیات قرار گرفته است .
مسلۀ روح و نفس و بقا ء روح پس از مرگ از امهامات معارف اسلمی است و چناکه قبلاً بیان شد نیمی از معرف اصیل غیر قابل انکار اسلامی بر اصالت روح ،و استقلال آن از بدن و بقاء بعد الموت آن استوار است . همچنان که انسانیت و ارزشهای واقعی انسانی بر این حقیقت استوار است و بدن آن موهوم محض است .
تمام آیاتی که صریحاً زندگی بلا فاصله پس از مرگ را بیان می کنند که نمونه هائی از آنها دراینجا می آوریم دلیل است که قرآن روح را واقعیتی مستقل از بدن و باقی بعد از فنای بدن می داند . برخی می پندارند که از نظر قرآن روح و نفسی در کار نیست انسان با مردن پایان می پذیرد ،یعنی پس از مرگ شعور و ادراگ و سرور و رنجی در کار نیست تا آنگاه که قیامت کبرا به پا شود و انسان حیات مجدد بیابد تنها آنوقت است که انسان بار دیگر خود را و جهان را می یابد
ولی آیاتی که صریحاً حیات بلا فاصله پس از مرگ را بیان می کند دلیل قاطعی است بر رد این نظریه ، البته تنها قرآن نیست که اصلاحات رو حی را در آیات متعدد خود تأکید کرده است بلکه در حد تواتر در کتب حدیث و دعا ونهج البلا غه از جانب رسول اکرم (ص) م ائمه اطهار (ع) این مطلب تأ یید شده است .حقیقت این است که انکار روح یک اندیشه پوچ و پسیدۀ غربی است که از حسی گرائی غربی سرچشمه می گیرد و متأ سفانه دامنگیر برخی پیروانباحسن نیت قرآن هم شده است .
اکنون برای نمونه از آیاتی که در آن از مرگ به ((توفی)) تعبیر شده است و در بعضی از آنها یک سلسه اعمال حیاتی به انسانها بلاقاصله پس از مرگ نسبت داده شده از قبیل مکالمه ،آرزو و تقاضا ،میآوریم :

 


((و َقا لُوا ضَلَلنا فِی الاَرضِ اَ ئِنّا لَفی خَلقٍ جَدیدٍ ؟ بَل هُم بَلقاءِ رَبِّهِم کافِرُونَ.قُل یَتَو فّاکِم مَلَکُ المَوتِ الَّذی و کلَ بِکُم ثُمَّ اِلی رَبّکُم تُرجَعُون))
((و گفتند : آیا آنگاه که ما گم شدیم در زمین آیا ما در آفرینشی جدید قرار خاهیم گرفت ((این سخنان بهانه است) حقیقت این است که اینها (از روی عناد ) ملاقات پروردگار خویش را منکرند .بکو همانا فرشتۀ مرگ که موکول بر شماست شما را در حین مرگ به تمام و کمال دریافت می کند ؛ سپس به سوی خدا باز گردانده می شوید)).
در این آیه قرآن کریم یکی از اشکالات و شهبات منکران را در مورد معاد و حیات اخروی ذکر می کند وپاسخ می گوید :شبه و اشکال اینجاست که پس از مرگ هر ذره ما نابود می شود ،به جائی میرود و اثری از ما نیست چگونه ممکن است مورد آفرینش تازهای قرار گیریم.
پاسخ قرآن ضمن اشاره به اینکه این شبهات بهانه جو ئی هائی است که در اثر حالت عناد و انکار ابراز میدارند این است که بر خلاف ادعای شما (من واقعی و شخصیت واقعی شما)آن چیزی نیست که شما فکر می کنید گم می شود . شما به تمام شخصیت و کلّ واقعیت در اختیار فرشتۀ خدا قرار می گیرید .
مقصود شبهه کنندگان از گم شدن این است که هر ذره ای از بدن ما به جایی می افتد و اثری از آنان باقی نمی ماند پس بدن ما را بار دیگر زنده می کنند. عین این شبهه که مربوط است به متفرق شدن و گم شدن اجزاء بدن ، در آیات دیگر قرآن نیز آمده است و جواب دیگری به آن داده شده است وآن این که همۀ این ((گم شدنها )) از نظر شما گم شدن است ،برای بشر دشوار و بلکه نا ممکن است که این ذرات را جمع آوری کند اما برای خدا که علم و قدرتش نامتناهی است هیچ اشکالی نیست .
درآیات مذکور سخن منکران مستقیماً دربارۀ اجزا ء بدن است که چگونه و ازکجا جمع آوری می شود. ولی در اینجا به گونۀ دیگر جواب داده است زیرا در اینجا سخن صرفاً در این نیست که اجزاء بدن هر کام به جائی می افتد و اثری از آنها نییست ،بلکه در این است که با قم شدن اجزاء بدن، ((ما )) گم می شویم و دیگر
((ما)) و ((من)) در کار نیست . به عبارت دیگر سخن شبه کنندگان این است که بامتفرق شدن اجزاء بدن شخصیت واقعی ما نیست و نابود می شود . قرآن دراینجا اینگونه پاسخ می گوید که بر خلاف گمان شما شخصیت واقعی شما هیچ وقت گم نمی شود تا نیازی به پیدا کردن باشد . از اول در اختیار فرشتگان ما قرار می گیرد . این آیه نیز درکمال صراحت بقاء شخصیت واقعی انسان را (بقاء روح )پس از مرگ علی رغم فانی شدن اعضاء بدن ذکر میکنند.
((اللۀُ یَتَوَفَّی الاَنفُسَ جینَ مَوتِها وَالَّتی لَم تَمُت فی مَنا مِها فَیُمسِکُ الَّتی قَضی عَلَیهَاالمَوتُ وَیُرسِلُ الاُخری اِلیاَجَلٍ مُسَمّی اِنَّ فی ذلِکَ لاَیاتٍ لَقَومٍ یَتَفَکَّرُونَ))
((خداوند نفوس را درحین موت و آن که نمرده است در حین خواب ،به تمام و کمال در یافت می کند ، پس آنکس را که مقرر شده است بمیرد نگه میدارد ، و دیگری را تا مدت معینی باز می فرستد))
این آیه شباهت و سنخیت خواب و مرگ (و ضمناً شباهت و سنخیت بیداری و بعث اخروی )را بیان می کند ،خواب مرگ ضعیف و کوچک است و مرگ خواب شدید و بزرگ ،و در هر دو مرحله روح و نفس انسان از نشئه ای به نشئۀ دیگر انقال می یابد با این تفاوت که در حین خواب انسان غالباً توجه دارد و هنگامی که بیدار می شود نمی داند که در حقیقت از سفری بازگشته است .برخلاف حالت مرگ که همه چیز بر او روشن است. از مجموع آیات کاملاً می توان فهمید که ماهیت مرک از نظر قرآن نیستی و نابودی و تمام شدن نیست . بلکه انقال از نشئه ای به نشئۀ دیگر است .
ضمناً ماهیت خواب از نظر قرآن نیز روشن شدمعلوم شد که خواب هر چند از نظر جسمی و ظاهری تعطیل قوای طبیعت است ،ولی از نظر روحی و نفسی نوعی گریز و رجوع به باطن و ملکوت است . مسألۀ خواب نیز مانند مسألۀ مرگ از نضر علم از مجهولات است . آن چه علم در این زمینه می شناسد قسمتی از جریانات جسمانی است که در قلمرو بدن صورت می گیرد .

 


دنیا مدرسۀ انسان .
دنیا برای یشر نسبت به آخرت مرحله تهیوء و تکمیل و آمادگی است دنیا نسبت به آخرت نظیر دورۀ مدرسه و دانشگاه است برای یک جوان ،دنیا حقیقتاً مدرسه و دارلتربیه است . در نهج البلا غه بخش کلمات قصار آمده است که شخصی آمد خدمت امیرالمو منین علی(ع) و زبان به ذم دنیا گشود که دنیا چنین و چنان است ،دنیا انسان را فریب میدهد ،دنیا انسان را فاسد می کند ، دنیا دغل باز و خیانتکار است واز این قبیل سخنان. این مرد شنیده بود که بزرگان دنیا را مذمت می کنند ،خیال کرده بود مقصود از مذمت دنبا مذمت واقعیت این جهان است ، که جهان فی حد ذاته بد است ،نمی دانست که آنچه بد است دنیا پرستی و دید کوتاه و خواست محدود است که با انسان و سعادت انسان ناسازگار است . علی (ع) به او فرمود : تو فریب دنیا میخوری ،دنیا تو را فریب نمی دهد ،تو بر دنیا جنایت وارد آورده ای ،دنیا بر تو جنا یت نکرده است ...تا آنجا که فرمود:دنیا با کسی که با صداقت رفتار کند صدیق است و برای کسی که آن را درک کند مایۀ عافیت است ،دنیا معبد دوستان خدا ، مصلای فرشتگان خدا ،فرودگاه وحی خدا ،تجارت خانۀ اولیاء خدا است ...
شیخ فرید الدین عطار این داستان را به نظم آورده می گوید :
آن یکی در پیش شیرداد گر ذم دنیا کرد بسیاری مگر
حیدرش گفتا که دنیا نیست بد بد توئی،زیرا که دوری از خرد
هست دنیا بر مثال کشترار هم شب و هم روز باید کشت و کار
زانکه عز و دولت دین سر بسر جمله از دنیا توان برد ای پسر
تخم امروز ینه فردا بردهد ور نکاری ((ای دریغا))بردهد
کر ز دنیا بذ نخواهی برد تو زندگی نادیده خواهی مرد تو
دائماًدر غصه خواهی ماند باز کار،سخت ومرد سست ره دراز

 

قرآن کریم می فرماید:((:الَّذی خَلَقَ المَوتَ وَ الحَیوة لِیَبلُوَکُم اَیُّکُماَحسَنُ عَمَلاً ))
((خدا مرگ و زندگی را آفریده تا بیازماید که کدامیک ازشما درست کارترید .))
یعنی دنیا که تلفیق و ترکیبی از موت وحیات است آ زمایشگاه نیکوکاری بشر است باید توجه داشت که ((آزمایش )) خدا برای نمایان ساختن استعدادهاو قابلیتها است ،نمایان ساختن یک استعدادهمان رشد دادن و تکامل دادن آن است . این آزمایش برای پرده برداشتن از رازهای موجود نیست بلکه برای فعلیت دادن به استعدادهای نهفته چون راز است . در اینجا پرده برداشتن ،به ایجاد کردن است .آزمایش الهی ،صفات انسانی را از نهانگاه قوه و استعداد به صفحۀ فعلیت وکمال بیرون می آورد . آزمایش خدا تعیین وزن نیست افزایش دادن وزن است.
با این توضیح روشن می گردد که آیۀ یاد شده مبین همین حقیقت است که دنیا ،پرورشگاه استعدادها و دارالتربیۀ انسانها است.

 

 

 


اهمیت یاد اموات
گرچه قبر حقیقی انسان ، عالم برزخ او است که در آنجا متنعم و یا معذب است اما اخبار زیادی که از پیشوایان اسلام رسیده دلالت بر این دارد که علقه مادی ارواح بطور کامل و قطع نمی کردد و آنان از دیدار بازماندگان و زندگان بر سر قبرهایشان بی خبر نیستند و دعا و یل نفرین و لعنت زندگان (در صورت استحقاق ) بدانان می رسد و از اثرات آن ارواح در رفاه و یا سختی و ناگواری بیشتری قرار می گیرند .در قرآن موضوع نماز بر میت و دعا بر سر قبر آنان صاحتاً بیان شده است ، چنانکه خداوند در مورد اهل کفر و
نفاق به حضرت رسول اکرم (ص) چنین خطاب می فرماید.
((وَلاتُصَّلِّ علی اَحَدٍمِنهُم ماتَ و لا اَبَداً وَلاتَقُم علی قَبرِه اِنَهُم کَفَروابِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَ ماتُوا وَهُم فاسِقُونَ ))
((ای پیامبر دیگر هرگز بر احدی از آنان نماز مگزار و بر سر قیرشان ماَیست ، که آنها به خدا و رسولش کافر شدندو در حال فسق و بد کاری مردند.))
بنابراین توقف و ایستادن بر سر قبر مردگان و دعا کردن در حق آنها قطعاًاثرات مثبت و خیری برای آنان داردو ایۀ فوق نشان می دهد که پیامبر اکرم (ص) بر جنا زه ها ی مو منین نماز می خوانده اند و بر کنار قبرشان ایستاده و برای آنها دعامی کرده اند. در نعالیم پیشوایان اسلام نیز توصیه های زیادی به دعای خیر در حق اموات شده است ،چنانکه حضرت رسول اکرم (ص) فرمو ده اند:
((لا تَذ کُرُوا اَمواتِکُم اِلاّبِخَیرٍفَاِنَّهُم اِن یَکُو نُوا مِن اَهلِِ الجَنَّةِ تَأثِمُواوَ اِن یَکُونُوا مِن اَهلِ النّارِ فَحَسبُهُم ما هُم فیهِ))
((مردگان خود راجز به نیکی یاد مکنید زیرا اگر از اهل بهشت باشند ،شما مرتکب کناه شده اید و اگر از اهل آتش باشند پس آنان را در آنچه هستند بس است ))
از سوی دیگر مردگان نیز به بازکمانگان خودو زندگان علاقه و توجه دارند . چنان که در مباجث قبلی ملاحظه شد که ارواح مومنین در برزخ از بازماندگان خود و احوال افراد جویا می شوند .همچنین مطابق آیتی که گذشت شهدای راه حق در انضار دریافت بشارت الحاق شهدا ء و مومنین به جرگۀ خود هستند
همچنین در آیات بسیاری از پیشوایان اسلام موضوع دیدار مردگان از خانواده هایشان وارد شده است . امام صادق (ع ) فرموده اند ((بنا به منزلتی که موء ون درنزد خدا دارد ،هر هفته ، هر ماه و یا هر سال یکبار از خانوادۀخود دیدار می کند ...و هر گاه آنان را در خیر و خوبی ببیند ،در شادی و سرور می شود و هر گاه آنان را در سختی و حاجتی بیند، غمگین و انوهناک گردد.))
تردیدی نیست که شادی و سرورارواح و یا بر عکس غم و اندوه آنان درآگاهی از وضع با زماندگان خو د، ناشی از ادراک وااقعیت امور و معرفت سرشار آنان در آن جهان ،نسبت به مو هبت ها و فرصتها ی بی نظیر زندگی دنیوی است که زمینه مناسبی برای برگرفتن ره تو شۀ آینده میباشد ،لذا وقتی که باز ماندگان را در غفلت از این حقیقت و سستی در انجام اعمال صالح و پسندیده می یابند ،به شدت اند وهناک می گردند .در روایات دیگری آمده که ارواح کافران نیز از بازماندگان خود دیدار می گنند و اگر آنان را در حال انجام اعمال صالح ببینندبر آنان غبطه می خورند
برای توجه به این حقایق است که یاد مرگ و دیدار اهل قبور را پیشوایان معصوم دین ،یکی از عوامل مهم تنبه و پاره کردن پرده های غفلت بر شمرده و آنرا جزو وسایل تربیت انسان قرار داده اند ،چه ،انسان اگر عاقبت امور را در نظر گیرد و توجهی به مسئولیتهای خود درپیشگاه خداوند نماید ،دست از هوا وهوس وآمال و آرزوها ی محقر و ناپایدار دنیوی کشیده و یکسره توجه خود را معطوف به رشدو پرورش استعدادهای عالیۀ خود از طریق انجام وظایف و تکالیف الهی می نماید و ذره ای غفلت را از دست دادن فرصتها و عمر گرانمایۀ خود روا نمی دارد .چنان که وقتی از حضرت رسول اکرم (ص)سئوال می کنند که زیرکترین و هوشیارترین اهل ایمان چه کسانی هستند ؟ می فرمایند :
((اَکثَرُ هُم ذِکراًلِلمَوتِ وَاَشَدَّ هُم اِستِعداداً لَهُ))
((آنان که بیش از همه بیاد مرگ هستند و بیشترین آمادگی را برای آن دارا می باشند))
بدین علت توصیه های فراوانی برای دیدار اموات و زیارت اهل قبور شده تا یاد مرگ و زندگی جاوید در لابلای اشتغالات زندگی این جهانی ،فراموش نشود .
حضرت رسول اکرم (ص) در این مورد فرموده اند:(زُورُوا مَو تاکُم فَسَلِمُوا عَلَیهِم فَاِنَّ لَکُم فیهِ عِبرَةٌ)) ((به دیدار و زیارت مردگان خود بروید و برآنها درود فرستید که همانا در این دیدار برای شما پند و عبرتی است .))
حضرت علی (ع) در یکی از خطبه های خود در نهج البلاغه این پند و عبرت از دیدار مردگان را چنین توصیف می فرمایند: ((آنان زودتر به سرنوشتی که برای همه یکسان معین شده است رسیدند ،و پیشتر به آبشخوری که هر کس خواه نا خواه باید به آنجا فروذد آید ،فرود آمدند ،آری ،روزگاری آنها پایگاه های بلند و سواران گرانمایه و ارجمند و رعیت های علاقمند داشتند ،ولی سرانجام راه برزخ را پیش گرفتند و ناگزیر در آن گام گذاشتند ))
زمین بر آنها چیره گشت و خاک گوششتشان راخورد و خونشان راآشامید و در شکافها ی گورها به صورت جماد درآمدند و هیچکس بر حالشان نه گریست و نه نالید. دیگر چیزی آنها را به بیم و هراس نمی اندازد،و پیشامدهای ناگوار اندوهگین شان نمی سازد به زلزله اهمیت نمیدهند و به غرش آسمان وقعی نمی نهند غایبند ولی کسی چشم برهشان نیست،و حاضرند اما انجمن ها از وجودشان خالی است. گرد هم بودند و پراکنده گشتند ، با خویشان و نزدیکان الفت داشتند و ناگهان آنها را گذاشتند و درگذشتند. علت اینکه دیگر خبری از ایشان نمیرسد و دیارشان را خاموشی جانکاهی فرا گرفته است، درازی مدت و دوری جایشان نیست، بلکه جامی به آنها داده شده که با نوشیدن آن یکباره زبانشان لال و گوششان کر و همۀ حرکاتشان به سکون مبدل گشت.
پس در وصف حالشان باید گفت : به خاک افتادگانی هستند خفته ، و همسایگانی با هم انس نگرفته ، و دوستانی بدیدن یکدیگر نرفته ؛ که رشتۀ آشنائی انها پوسیده ، و پیوند برادری میانشان بریده است. با اینکه همه گرد هم آمده اند، اما تنها هستند، و با وجود دوستی و نزدیکی اکنون از یکدیگر دورند، نه شب وعده دیدار صبح و نه روز قرار بازدید شب را می گذارند . راه آخرت –چه در روز آنرا پیموده باشند چه در شب –برایشان بی پایان شد. خطر های سرای آنجا را بیمناکتر از آنچه می پنداشتند یافتند ، و پاداش یا کیفرشان را بیش از اندازه ای که گمان میکردند، دیدند. هر یک از دو مقصد – یعنی بهشت و دوزخ – آنها را روی چگونگی پندار و گفتار و کردار شان در دنیا بسوی خود کشیدند و آنها هم خواه ناخواه به آنچه در انتظا رشان بود شتافته مزۀ امید و یا ترس را چشیدند. و چنانچه هم می توانستند سخن بگویند هر آینه از توصیف چیز هائی که دیده و یا دریافته بودند، برنمی آمدند. اگر چه آثارشان ناپدید شده و اخبارشان دیگر نمی رسد ولی دیده های عبرت پذیر صاحبدلان آنان را می بینند، و گوشهای مردم روشن ضمیر زبان حال آنها را می شنوند ، که می گویند: ((دیگر آن چهره های زیبا و خندان زشت گشت و پلاسید، و اندامهای نرم و فریبا از هم گسست و پوسید. جامه های کهنه و پاره پوشیدیم و از فشار گور به تنگ آمدیم . ترس و هراس از هر سو به ما دست داد. و سقف و دیوارهای ظلمتکده بر سر و رویمان فرو افتاد . شادابی از پیکرمان رخت بربست، و گفتار مرگ گوشت تنمان را به دندان خست، و اقامتمان در خانه های وحشت بدرازا کشید، و دیدگانمان برای رهائی از این گرفتگی و تنگنای راهی ندید.....))
با توجه باثرات مثبت و سازندۀ حضور بر سر قبور مؤ منین هم نسبت به خود شخص و هم نسبت به اموات است که فرموده اند به قبرستان بروید زیرا ((قبرستان معلم است، از اموات عبرت بگیرید، بدانید که روزی هم شما در قبر خواهید بود ، دنیای فانی را محکم نگیرید ، دنیای فانی مزرعۀ آخرت است ، سعی کنید طوری زراعت کنید که ثمر نیکو بدهد، به دنیای باقی بیندیشید که آنجا مهم است.))

 

 

 

معاد روحانی و جسمانی
از آنجا که معاد ، عود بازگشت اشیا بانمام وجودشان به چیزی است که از آن وجود یافته اند ، واین بازگشت – همانطور که در فصل دوم گذشت – امری لازم و حتمی است ،بنابراین ضروری است که بازگشت اشیا با تمام وجودشان صورت گیرد .حال وجودی که دارای مراتب و جهات مختلفی از آنها باهم متحدند ، میبایست با تمام وجودش به مرجع اولیه خود ،باز گردد.بدین علت انسان که با تمام موجودیت و مراتب هستی خود به علم کثرت نزول پیدا کرده است .باید با همۀ مراتب وجودی خود دوباره راه صعود و تکامل را طی کرده و به آستان قدس الهی رجوع نماید وگرنه معاد او به تمام معنی تحقق نپذیرفته است .از این رو ملحق شدن
((بدن ))به ((نفس)) در معاد امری حتمی و تردید ناپذیر است . البته در قیامت نشئۀ دنیوی به نشئۀ دیگری که آخرین مرحلۀ کمال و حیات در آن است تبدیل شده و بدن انسان همچون نفسی زنده ، زنده و نورانی می کردد.
از سوی دیگر تردیدی نیست که ادراک کندۀ حقیقی لذات و آلام روح انسانی است .ولی مادام که روح انسانی همراه با پیکر ظاهری و محسوس است ،علاوه بر درک لذات و آلام روحی و معنوی، از قرینۀ مادی و محسوس آنها کمتاثر است . یعنی پیکر ظاهری یا بعد جسمانی انسان نیز وسیله ای برای انتقال لذت و الم از هر دو مجرا و بعد جسمانی و روحی به انسان روی آورند ،قطعاً شدت مراتب تاثیر پذیری روح انسان بیشتر از حالتی است که از طریق روحی متأ ثر شود . حال با توجه به اینکه در قیامت و آخرت لذت و الم و سعادت و شقاوت به حد کمال ونهایت خود می رسند ، طبعاً ضروری است که وسایل انتقل و مجاری تأثر پذیری آنها نیز کامل باشد . بنابراین الحاق نفس و روح به بدن برای درک کامل و همه جانبۀ لذت و سور و یا عذا ب و الم لازم و ضروری است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    18صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ماهیت مرگ

دانلود پاورپوینت مرگ از دیدگاه خیام - 5 اسلاید

اختصاصی از اس فایل دانلود پاورپوینت مرگ از دیدگاه خیام - 5 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت مرگ از دیدگاه خیام - 5 اسلاید


دانلود پاورپوینت مرگ از دیدگاه خیام - 5 اسلاید

 

 

 

 

 

نمونه ای از اسلایدهای این پاورپوینت را در زیر می بینید:

 

شبی پرسیدم از دانای رازی                           خرد بهری به حکمت سرفرازی

که من تا بوده ام ره می سپارم                        ولی از منزل آگاهی ندارم

رهی پرپیچ و کور و بی سرانجام                       نه ماموایی در او نه جای آرام

پس و پیشم هزاران ره سپارند                         شتابان و دوان بی قرارند

چومن هر یک خبر پرسان ز خویش اند              ز درد شک دل افکار و پریشند

چه راه است اینکه او را منزلی نیست                خلائق رهروند و واصلی نیست

چه می باید مرا زین ره سپردن                       چرا باید به رفتن پا فشردن

جوابم داد آن دانای اسرار                             که من خود هم به این دردم گرفتار

 

 

برای دانلود کل پاپورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت مرگ از دیدگاه خیام - 5 اسلاید

دانلود مقاله مرگ ناگهانی در ورزش

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله مرگ ناگهانی در ورزش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

ورزش های ایزومتریک و ایزوتونیک
در یک تقسیم بندی، ورزش ها را می توان به طور کلی به دو نوع ایزوتونیک یا دینامیک و ایزومتریک یا استاتیک تقسیم نمود.
در ورزش های ایزوتونیک، طی فعالیت، تغییر در طول عضله ایجاد می شود و فعالیت همراه با انجام کار خارجی و حرکت مفصلی است و انقباضات عضلانی با ایجاد تنش بالنسبه کم ایجاد می شوند. ولی در ورزش های ایزومتریک، در عضله ای که به صورت هم طول منقبض می شود، بدون تغییر در طول خارجی آن، تنش عضلانی افزایش می یابد دلیل کوتاه نشده عضله آن است که مقاومت خارجی که عضله سعی در کشیدن آن دارد، بیشتر از حداکثر تنشی (نیروی داخلی) است که عضله قادر به ایجاد آن است مانند هل دادن مداوم یک دیوار.
تعدادی از ورزش ها به طور عمده ایزوتونیک هستند مانند دویدن نرم و شنا و بعضی عمدتاً ایزومتریکند مانند وزنه برداری اما اغلب ورزش ها با نسبت های مختلف مخلوطی از هر دو نوع هستند.
جدول 2-1
Sports Classiffied By In Tensity In Any By Dynamic Versus Static Demands
LOW INTENSITY HIGH TO MODERATER INTENSITY
Low Dynomic and low Static Low Dynomic and High to Moderate Static High to Moderote
Dynomicand and low Static High to Moderote
Dynomicand Static
Bowling
Criket
Curling
Golf
Riflery Archery
Diving
Equestrian events
Field events
Gymnastics
Judo
Sailing
Skijumping
Water skiing
Weight Lifting Badminton
Basball
Basketball
Field hockey
Rase Walking
Ranning (distance) Soccer
Swimming
Tennis
Volleyball Boxing
Cycling
Fencing
Football
Ice hockey
Rowing
Rugby
Running (sprints)
Sking
Speed Skating
Water polo
Wresling

 

پاسخ قلبی عروق به این ورزش ها کاملاً متفاوت است. ورزش های ایزوتونیک باعث افزایش زیادی در برونده قلب و مصرف اکسیژن vo2 و کاهش در مقاومت عروق سیستمیک می شوند و ورزش های ایزومتریک، به طور حاد فشار سیستمیک را افزایش داده و بر بروندة قلب vo2 اثر کمی دارند.
اطلاعات مربوط به تغییرات قلبی عروقی ایجاد شده در 8 فرد طبیعی حین ورزش ایزومتریک (انقباض عضلات باز کنندة زانو در مقابل یک فشار ثابت) و ایزوتونیک (به وسیله دوچرخة ارگومتر) در جدول 3-1 نشان داده شده است.
جدول 3-1
Cardiovascular Data from Eight Normal Subgects Rest and while performing Either Isometric (Sustained Contracion of the Extensor Muscles of the Lower Extermities at 30 persent of Maximal Effect) or Isotonic (Two – Legged sycling at 82 Percent of Vo2 max) Exercise
Isotonic Isometric Rest
1.0 21.9

 

4 164
5 131
4 124
56 461

 

472 2758
0.7 68

 

6 110
5 62
6 118
131 1466

 

42 556
0.3 5.7

 

7 70
7 85
3 94
103 1352

 

33 324
Cardiac out – put (liters/min)
Heart rate (beats/min)
Stroke volume (ml)
Mean arterial pressure (mmHg)
Systemic vascular resistance
(dynes seccm -5)
Vo2
Source Adapted from Bezucha et al. Reproduced with permission from the publisher and author.

 

پاسخ قلبی عروقی به ورزش های ایزوتونیک
پاسخ پیچیده همودینامیک و نورهورمونال به این ورزش، باعث افزایش انتقال اکسیژن و جذب آن توسط عضلات فعال می شود. در افراد عادی، با انجام ورزش با حداکثر شدت، مصرف اکسیژن تا ده برابر حالت استراحت افزایش می یابد. در ورزشکارانی که خوب تمرین می کنند افزایش حداکثر اکسیژن مصرفی ممکن است به 30-20 برابر برسد و در واقع حداکثر اکسیژن مصرفی به طور گسترده ای وابسته به میزان اثر فعالیت و درجه آمادگی بدنی می باشد. فاکتورهای مختلفی که در مصرف اکسیژن شرکت دارند در فرمول زیر مشخص است:
SV (A-VO2) VO2 = HR
اختلاف بین اکسیژن شریانی و مخلوط وریدی حجم ضربه ای تعداد ضربان قلب = مصرف اکسیژن
ورزش دینامیک هر سه مورد طرف راست را افزایش می دهد؛ پس در نتیجه Vo2 به طور مشخص افزایش می یابد. احتمالاً اولین پاسخ همودینامیکی به ورزش حاد دینامیک، کاهش مقاومت عروق سیستمیک است که در اثر انبساط مشخص عروقی در عروق پرمقاومت عضلات در حال فعالیت ایجاد می شود. این اثر در ورزش با شدت خفیف مشخص تر است و پس از آن تا نزدیک حداکثر میزان فشار کار فقط میزان کمی کاهش در مقاومت عروق ایجاد خواهد شد. نزدیک حداکثر فشار کار اثر همودینامیک این رفلکس در دو جهت قابل بررسی است؛
1- کاهش افترلود 2- تقسیم مجدد برونده قلب
زمانی که حداکثر کوشش در فرد ایجاد می گردد، ممکن است بیشتر از 80 % بروندة قلب به عضلات در حال عمل برسد. در حالی که در زمان استراحت تنها 18 % برونده به عضلات می رود. طی ورزش حاد، عروق امعاء و کلیه هها منقبض می شوند و جریان خون این ارگان ها به شدت کاهش می یابد. نمای شماتیک توزیع مجدد جریان خون در حال استراحت و اوج ورزش در شکل 1-1 نشان داده شده است که در آن افزایش جریان خون کروناری و عضلات درگیر فعالیت و کاهش خون بقیه ارگان ها مشخص است.
طی ورزش دینامیک حاد یکی از قابل توجه ترین تغییرات قلبی عروقی، افزایش تعداد ضربان قلب است. علت اصلی افزایش تعداد ضربان قلب طی فعالیت ورزشی، تحریک سمپاتیک است؛ که با اکثر بتابلاکرها از بین می رود. البته کاهش اثر پاراسمپاتیک نیز به میزان خیلی کمتر، موثر می باشد. طی فعالیت با شدت حداکثر، تغییر تعداد ضربان قلب، به تنهایی نمی تواند بروندة قلب لازم را تأمین نماید و نشان داده شده است که افزایش حجم ضربه ای نیز ایجاد می شود که فاکتورهای متغیری در آن دخیلند، ولی بیشترین تأثیر را اثر فرانک استارلینگ دارد. همچنین طی ورزش، افزایشی در بازگشت وریدی بوجود می آید که احتمالاً در اثر انقباض عروقی سمپاتیکی در وریدهای با ظرفیت زیاد و همچنین اثر پمپی انقباض عضلانی ایجاد شده و باعث افزایش حجم پایان دیاستولی می گردد. اگر ورزش در حال خوابیده انجام شود، این اثر مشخص تر است. مطالعات انسانی و همچنین بررسی بر روی سگ ها نشان داده که در حداکثر بارکاری، میزان افزایش حجم پایان دیاستولی مشخص ترین حالت را دارد. بنابراین حدث زده می شود که هم نوع ورزش و هم شدت آن در تعیین بار حجم دیاستولی موثرند. همچنین در طی این ورزش ها با افزایش پرونده قلبی و حجم ضربه ای به صورت موازی افزایش مشخص فشار خون سیستولیک ایجاد می شود. فشار خون دیاستولیک بدون تغییر باقی می ماند و حتی ممکن است کمی سقوط کند. بنابراین فشار متوسط شریانی به طور متوسط افزایش می یابد.
پاسخ قلبی عروقی به ورزش های ایزومتریک
پاسخ قلبی عروقی به ورزش حاد ایزومتریک با ورزش های ایزوتونیک کاملاً متفاوت است. در ورزش ایزومتریک، گروه عضلات فعال، درگیر انقباض مداوم عضلانی می شوند، بدون آن که کار خارجی ایجاد شود. طی کوشش برای کوتاه شدن در گروه عضلات فعال، نیاز خالص اکسیژن که برای نگهداری تنش لازم است به تناسب کمتر می باشد. برای مثال همان طور که در جدول 3-1 مشاهده می شود، VO2 در ورزش ایزومتریک از ml/mi 324 به 556 افزایش می یابد که در مقایسه با ورزش ایزوتونیک که به ml/mi 2758 می رسد، کمتر می باشد. افزایش برونده قلبی لازم برای نگهداری این سطح مصرف اکسیژن نیز به تناسب کمتر است. (البته هزینه اکسیژن کار ایزومتریک و ایزوتونیک برای انجام یک کوشش عضلانی، شبیه به هم می باشد)
نیاز اکسیژن عضلانی که به شکل ایزومتریک در حال انقباض هستند، نمی توانند به سادگی توسط افزایش جریان خون موضعی تأمین شود. گشاد شدن موضعی عروق که در ورزش های ایزوتونیک پاسخ مهمی به شمار می ر فت. به وسیله اثر فشاری عضلات در حال انقباض مداوم بر روی عروق محدود می شود در واقع حتی ممکن است جریان خون کلی عضلات سقوط کند.
همراهی کاهش جریان خون و افزایش نیاز متابولیک باعث تحریک یک پاسخ فشاری موضعی می شود که احتمالاً هماهنگی مهمی جهت نگهداری موضعی جریان خون است. میزان پاسخ فشاری وابسته به میزان شدت کوشش پایدار در عضلات در حال کار و میزان تودة گروه عضلات در حال عمل می باشد، هر چند افزایش قابل توجهی در فشار متوسط شریانی در انقباض پایا در گروه های نسبتاً کوچک عضلانی دیده می شود. مثلاً مشت کردن با شدت 40 % حداکثر کوشش به مدت سه دقیقه، می تواند فشار متوسط شریانی را 30-25 میلی متر جیوه افزایش دهد. یا چنین افزایشی در فشار شریانی و عدم وجود افزایش در بازگشت وریدی، اغلب حجم ضربه ای افت پیدا می کند. بنابراین مشخص ترین مکانیسم قابل دستیابی قلب برای نگهداری برونده قلبی افزایش یافته، افزایش تعداد ضربان می باشد. پس در ورزش های ایزومتریک فشار متوسط شریانی و مقاومت عروق سیستمیک افزایش می یابد و ممکن است بازگشت وریدی کاهش یابد و بروندة قلب افت کند. در واقع وضعیت ورزش دینامیک خالص به صورت افزایش بار حجم (یا دیاستولیک) و ورزش استاتیک به صورت افزایش بار فشار (یا سیستولیک) تعریف می شوند.
ورزشکاران مسابقه ای و تفریحی
از نظر کلی می توان ورزشکاران را به دو گروه تفریحی و مسابقه ای تقسیم نمود. البته جداکردن کامل آن ها از این طریق بسیار مشکل بوده، به وفور تداخل ایجاد می شود. ورزشکاران مسابقه ای نیاز به یک فعالیت ورزشی شدید، منظم و تحت قوانین و قواعد خاص دارند. در آن ها تمایل به انجام کارهای بزرگ، کسب موفقیت های شگرف و آرزوی پیروزی و کسب مقام دیده می شود که همراهی این اهداف، کوشش روحی و جسمی شدیدی را عامل شده توانایی قضاوت و تصمیم گیری در رابطه با خطرات را از فرد می گیرد. با توجه به این تمایلات روحی که از طرف اطرافیان (خانواده، مربی، سرپرست، اعضای تیم، مردم و...) نیز تشدید می شود، ورزشکار نمی تواند در موقع لزوم و جهت حفظ سلامتی خود، در رابطه با قطع فعالیت ورزشی و تغییرات شدت، تناوب و ... تصمیم گیری منطقی نماید.
ورزشکاران تفریحی نیاز به قواعد و قوانین کمتری دارند. فعالیت ورزشی با هدف تفریح در فرد باعث ایجاد احساس شادی، خوشحالی و آرامش می شود. همچنین ورزشکار تمایل و خواست لجام گسیخته جهت پیروزی – که در ورزشکاران مسابقه ای دیده می شود – ندارد. تمایل به انجام کارهای بزرگی مانند رکورد شکنی در اینان نیست و کلاً انجام و ادامه فعالیت ورزشی با آرامش روحی و شادی همراه بوده و در صورت نیاز، ورزشکار راحت تر می تواند فعالیت را قطع نموده یا تغییراتی در آن بدهد.
شدت فعالیت بدنی
ورزش های مختلف را می توان با توجه به شدت فعالیت در آن ها تقسیم بندی نمود. (جدول 2-1) همچنین تمرینات مختلف بدنی را می تواند در شدت های گوناگون اجرا شود. شدت تمرین با چندین روش تعین می شود که درزیر مشاهده می نمایید.
تعیین شدت تمرین با کمک روش ضربان قلب
مشخص شده است که مقدار واکنش ضربان قلب به سنگینی تمرین، می تواند به عنوان شاخصی برای تعیین بار اضافه که به طور اعم بدن و به طور اخص قلب و عروق متحمل آن می شوند، مورد استفاده قرار می گیرد. هر قدر تعداد ضربان قلب بیشتر باشد. سنگینی و شدت برنامه بیشتر است. لذا جهت تعیین شدت تمرین، می توان از ضربان قلب نشان THR استفاده نمود که به یکی از دو روش زیر تعیین می شود.
روش ضربان قلب ذخیرة حداکثر: این روش توسط کاروونن توسعه یافته و مشتمل بر محاسبه آنچه که بنام ضربان قلب ذخیرة حداکثر HRR اطلاق می گردد می باشد. HRR به طور ساده عبارت است از اختلاف بین ضربان قلب زمان استراحت و ضربان قلب حداکثر
استراحت HR – حداکثر HR = HRR
ضربان قلب استراحت – ضربان قلب حداکثر = ضربان قلب ذخیره

 

تعیین شدت تمرین با کمک آستانه بی هوازی
آستانه بی هوازی عبارت است از شدت بار اضافه یا اکسیژن مصرفی ای که در آن سوخت و ساز بی هوازی افزایش یافته باشد. به بیان دیگر، عبارت است از چنان سنگینی بار اضافه ای که در آن اسید لاکتیک سریعاً در خون و عضلات انباشته گردد. با توجه به این مفهوم و روش های مختلفی که نیاز به وسایل آزمایشگاهی دارند مانند اندازه گیری اسید لاکتیک خون می توان شدت فعالیت را جهت اجرای تمرین تعیین نمود. (جهت کسب اطلاعات بیشتر می توانید به کتاب های فیزیولوژی و ورزش مراجعه نمایید)
مرگ ناگهانی در ورزش
تعریف
مرگ ناگهانی معمولاً به صورت حادثه ای که در اثر ضربه (آسیب دیدگی) نباشد، بدون انتظار باشد و به صورت آنی یا طی چند دقیقه با تغییری سریع در وضعیت کلینیکی قبلی فرد ایجاد شود تعریف می گردد. البته در بعضی از بررسی ها مرگ هایی که طی یکساعت به وسیله کلاپس قلبی عروقی ایجاد شده نیز شامل موارد گزارش شده بوده است.
مرگ ناگهانی در اثر ورزش
ورزش و فعالیت بدنی از حالاتی است که ممکن است عامل ایجاد ناگهانی باشد هر چند مرگ ناگهانی در ورزشکاران، طی فعالیت بدنی پدیده ایست نادر، اما با توجه به مشهور بودن و محبوبیت آن ها در بین اقشار مختلف جامعه از بعد تبلیغاتی وسیعی برخوردار است. مرگ یک جوان محبوب از جمع ورزشکاران که به عنوان سالمترین قشر جامعه شناخته می شوند آن هم در طی یک مسابقه ورزشی هم، توجه و تأسف بسیاری را بخود معطوف می نماید. لذا این پدیده از قدیم الایام شناخته شده بوده است. اولین مرگ ناگهانی ثبت شده مربوط به ورزشکاری است که بعد از دویدن ماراتون تا آتن (سال 490 قبل از میلاد) فوت کرد.
میزان شیوع مرگ ناگهانی در افراد زیر 30 سال بین 7-3 نفر در هر 000/100 نفر است. که تقریباً 8 % آن وابسته به ورزش می باشد. در افراد بالای 30 سال میزان شیوع بین 60-50 نفر در هر 000/100 می باشد که تقریباً 3-2 % آن ها طی فعالیت ورزشی ایجاد می شود. میزان مرگ طی انواع مختلف ورزش ها در چندین مطالعه از یک مورد در 396000 شخص / ساعت در دویدن نرم تا یک مورد در 13000 تا 26000 شخص / ساعت در اسکی صحرانوردی متغیر بوده است.
علل مرگ ناگهانی در ورزشکاران
مطالعات انجام شده در این زمینه به طور کلی نشان داد که علل مختلف مرگ ناگهانی در سنین زیر 30 سال و بالای آن متفاوت است که در زیر به بحث آن می پردازیم.
ورزشکاران جوان (30 سال و کمتر)
علت مرگ در این سنین به چندین دسته تقسیم می شود. مطالعاتی که بر روی علل غیرضربه ای مرگ در این سنین، در ورزشکارانی که قبلاً سالم بوده اند متمرکز بوده نشان داد که بیماری های ساختمانی قلبی عروقی که اغلب مادرزادی هستند در عدة زیادی از افراد وجود داشته است. مطالعه ای توسط Maron و همکارانش بر روی 29 ورزشکار در سنین 30-13 سال که به صورت ناگهانی و بدون انتظار فوت کرده بودند صورت گرفت. 26 نفر آنها مرد و 3 نفر زن بودند. ایشان در 11 رشته ورزشی طی 18-2 سال مشغول به فعالیت بودند که شایع ترین آن ها فوتبال و بسکتبال بود. همه مرگ ها به جز یک مورد که 12 ساعت بعد کلاپس رخ داد بصورت ناگهانی ایجاد شده بود. در زمان وقوع مرگ ناگهانی، 22 نفر در حال مسابقه یا فعالیت ورزشی، 2 نفر در پایان یا در حال پایان دادن فعالیت بدنی خفیفی که ربطی به ورزش خاص خود آن ها نداشته و 5 نفر در حال استراحت بوده اند. اشکالات مشخص ساختمانی قلبی عروقی در 28 نفر از 29 نفر پیدا شد. در 23 نفر احتمالا این مسئله عامل قطعی مرگ آن ها بوده است. در 5 نفر دیگر نیز احتمالا این مسئله دخیل بوده اما دلیل قطعی برای عامل بودن آن وجود ندارد. کاردیومیوپاتی هیپرتروفیک شایع ترین اختلال قلبی عروقی بوده اما دلیل قطعی برای عامل بودن آن وجود ندارد. کاردیومیوپاتی هیپرتروفیک شایع ترین اختلال قلبی عروقی بود که در 14 مورد مشاهده شد. در 5 مورد هیپرتروفی بطن چپ بدون دلیل با افزایش وزن از 420 تا 530 گرم وجود داشت. آنومالی شریان های کروناری در 5 بیمار مشاهده شد که در 4 مورد شریان کروناری چپ به طور غیر طبیعی از سینوس و السالوای راست منشأ گرفته بود و در مورد پنجم شریان کروناری رشد نیافته بود بیماری عروق کروناری مشخص در سه مورد دیده شد که در سنین 28-26-24 بودند و پارگی آئورت و خونریزی در مدیاستین در دو مورد مشاهده گردید. آئورت صعودی در هر دو مورد به طور واضح گشاد (به قطر cm 10) بود و مدارک میکروسکوپی دال بر کاهش تعداد فیبرهای الاستیک مشاهده شد. یک ورزشکار هم، کاردیومیوپاتی هیپرتروفیک به همراه شریان کروناری چپ با منشأ غیر طبیعی داشت. تمام موارد اختلالات قلبی عروقی بجز سه مورد بیماری عروق کروناری، مادرزادی بوده اند.
Waller نیز شبیه همین یافته ها را با بررسی 15 جوان 029-13) سالة ورزشکار که دچار مرگ ناگهانی طی یا مدت کمی بعد از فعالیت ورزشی شدید شده بودند گزارش نمود. این افراد حداقل از یکسان قبل از مرگ، فعالیت ورزشی داشته اند و 10 نفر آن ها در سطح مسابقه ای ورزش می کردند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مرگ ناگهانی در ورزش

تحقیق در مورد مرگ و زندگی بعد از آن

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد مرگ و زندگی بعد از آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد مرگ و زندگی بعد از آن


تحقیق در مورد مرگ و زندگی بعد از آن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه8

مرگ و زندگی بعد از آن  

گفتارى در اینکه‏روح در قرآن به چه معنا است(گفتارى در باره معناى روح و مراتب آن در قرآن)

در قرآن کریم کلمه"روح" - که متبادر از آن مبدا حیات است - مکرر آمده، و آن رامنحصر در انسان و یا انسان و حیوان به تنهایى ندانسته، بلکه در مورد غیر این دو طایفه نیزاثبات کرده، مثلا در آیه"فارسلنا الیها روحنا" (1) ، و در آیه"و کذلک اوحینا الیک روحا من‏امرنا" (2) ، و در آیاتى دیگر در غیر مورد انسان و حیوان استعمال کرده پس معلوم مى‏شود روح یک‏مصداق در انسان دارد، و مصداقى دیگر در غیر انسان.

و در قرآن چیزى که صلاحیت دارد معرف روح باشد نکته‏اى است که در آیه"یسئلونک عن الروح قل الروح من امر ربى" (3) است، که مى‏بینیم آن را به طور مطلق و بدون‏هیچ قیدى آورده، و در معرفیش فرموده: روح از امر خداست، آنگاه امر خدا را در جاى دیگرمعرفى کرده که"انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون فسبحان الذى بیده ملکوت‏کل شى‏ء" (4) ، و فرموده که امر او همان کلمه و فرمان ایجاد است، که عبارت است از هستى‏اما نه از این جهت که(هستى فلان چیز و) مستند به فلان علل ظاهرى است، بلکه از این‏جهت که منتسب به خداى تعالى است و قیامش به اوست.

و به این عنایت است که مسیح(ع)را به خاطر اینکه از غیر طرق عادى وبدون داشتن پدر به مریم داده شده کلمه او و روحى از او معرفى نموده، فرموده: "و

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مرگ و زندگی بعد از آن