اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

آیا بین فنگ شویی و آئین زرتشت ارتباطی وجود دارد؟

اختصاصی از اس فایل آیا بین فنگ شویی و آئین زرتشت ارتباطی وجود دارد؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد رودهن

عنوان:

آیا بین فنگ شویی و آئین زرتشت ارتباطی وجود دارد؟

نام استاد:

گردآورنده:

پیش‌درآمد

ما در جهانی به سر می‌بریم که امور آن بسیار پیچیده، تودرتو و تا حدودی حیرت‌آور است. مردم با اعتقادات دینی گوناگون در آن زیست می‌کنند. تنوع ادیان (religiousdiversity) به قدری زیاد است که حتی یک گزاره‌ی آن ها در یک قالب نمی‌گنجد. این کثرت ها نه تنها در حوزه‌ی دین و اعتقاد دینی بلکه در حوزه‌های فرهنگ، زبان، اندیشه، عالم، فلسفه، هنر، تمدن و ده‌ها مقوله‌ی دیگر نیز سرایت کرده است.

امروزه انسان‌ها، متدینان، دانشجویان و جهان گردان در اثر ارتباطات بین‌المللی، در حال دادوستد علمی، فرهنگی، تجاری، صنعتی و… می باشند. دهکده‌ی جهانی به این ارتباطات شدت داده شده است و همین امر، سبب توجه اندیشمندان به فرهنگ‌ها، ادیان، علوم و فلسفه‌های مختلف شده و منشاء کشف اختلاف‌های فرهنگی و تبیین آن گردیده است.

درحال حاضر، ما با انواع ادیان آسمانی و زمینی از جمله یهود، مسیح، اسلام، زرتشت، هندوییسم، و بودیسم و مذاهب شیعی، سنی و فرقه‌های مورمونیسم وحدت گرایی، پروتستانیسم، کاتولیک، آیین‌نو کنفوسیوسی و… روبه رو هستیم و ناچاریم درباره‌‌ی این کثرت‌ها، دیدگاه و تفسیری داشته‌باشیم و در زمینه‌‌ی حقانیت‌، هدایت یا بطلان و ضلالت آن‌ها داوری کنیم.

هدف:


دانلود با لینک مستقیم


آیا بین فنگ شویی و آئین زرتشت ارتباطی وجود دارد؟

تحقیق درباره کنش‌های متقابل به علت وجود یا فقدان علف‌های هرز

اختصاصی از اس فایل تحقیق درباره کنش‌های متقابل به علت وجود یا فقدان علف‌های هرز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره کنش‌های متقابل به علت وجود یا فقدان علف‌های هرز


تحقیق درباره کنش‌های متقابل به علت وجود یا فقدان علف‌های هرز

فرمت فایل : WORD (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 16 صفحه

 

 

 

 

کنش‌های متقابل به علت وجود یا فقدان علف‌های هرز :

 a : مرور تغییر علف هرز محیط پرورش میکروب : گیاهان محیطی را که در آن زندگی میکنند تغییر میدهند. آنها کسرهای مشخصی از تابش خورشیدی را جذب میکنند و به کار میگیرند آنها آب را جذب میکنند و آن را درمحیط بیرون میدهند و آنها مغذی‌ها را جذب میکنند و دوباره دراکوسیستم دوباره پخش میشوند و آنها به طور فیزیکی حرکت هوا را تغییر میدهند. آنها نتایج عمیق این تغییران زیستگاه میکروبی در دیگر موجودات زنده هستند کهدر اکو سیستم وجود دارند .این ممکن است به میزانی باشد که موجودات زنده دیگر نتوانند بدون نفوذ اعمال شده به وسیله وجود گیاهان بقا کنند. علفهای هرز گیاهانی هستند و ازاینرو وجودشان یا حذفشان زیستگاه را برای این موجودات زنده دیگر تغییر خواهد داد. علفهای هرز غالبا میتوانند مقدار نسبتا زیادی از پوشش گیاهی اکوسیستمی خاص را که آنها درآن رشد میکنند اشغال کنند. علفهای هرز نهال دریک محصول ردیفی کاملا فاصله دار ممکن است به زیادی 95درصد از توده زیستی گیاه موجودردرزمین را کمک کند یا علفهای هرز ممکن است جزء سازنده تعرقی کلی اکوسیستم باغ برگریز پاییزی نشان دهد زمانیکه درختان یک طبقه از جنگل خواب رونده هستند یا قبل از ازسرگیری‌های رشد درخت دراویل بهارمشاهده میشوند. درمناطق بدون محصول ازقبیل کرانه دیواری آبرو و نرده‌ها و کنار جاده‌ها تنها پوشش گیاهی موجود ممکن است علفهای هرز باشند. اما میزان کلی که بهسازی رخ میدهد بستگی به نسبت علف هرز به پوشش گیاهی غیر علف هرز دارد که در اکوسیستمهای خاصی وجود دارند. این تغییرات میتواند شامل موارد زیر باشد : کیفیت یا کمیت نور : میتواند اثراتی برروی کلیه انواع آفات بگذارد اما احتمالا بیشترین اهمیت را برای محصولات اولیه دیگر دارد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره کنش‌های متقابل به علت وجود یا فقدان علف‌های هرز

دانلود مقاله کامل درباره بررسی و دلایل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپیتوزا

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله کامل درباره بررسی و دلایل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپیتوزا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره بررسی و دلایل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپیتوزا


دانلود مقاله کامل درباره بررسی و دلایل اثبات  وجود خدا در فلسفه اسپیتوزا

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :52

 

بخشی از متن مقاله

مطالعه و بررسی دلایل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپیتوزا، این نتیجه را به دست می دهد که مبنای پذیرش وجود خدا توسط او دلایلی است که از فسلفة دکارت در اختیار داشته است. هر چند برخی از شارحین فلسفه اسپیتوزا براهین موجود در آثار او را بعضاً متفاوت دانسته‌اند[1] اما واقعیت این است که اصل و اساس این براهین همان اصول موضوعه ای است که او از آثار دکارت آموخته است. این احتمال قوی به نظر می رسد که تفاوت استدلالهای اسپیتوزا و دکارت در خصوص اثبات وجود خدا بیشتر مربوط به نتایجی باشد که دو فیلسوف (و خصوصاً اسپیتوزا) از آنها استخراج کرده اند.

به هر حال صرفنظر از صحت و سقم این سخن که آیا دلایل اسپیتوزا متفاوت از استدلالهای دکارتی اثبات وجود خدا هستند یا خیر، در مجموع در این زمینه چهار برهان یا چهار تقریر مختلف از یک برهان، در آثار فیلسوف مورد نظر ما قابل تفکیک هستند که در این قسمت به شرح آنها خواهیم پرداخت.

1- برهان اول

به نظر می رسد با توجه به اشارات خود اسپیتوزا در آثارش مهمترین برهانی که او برای اثبات وجود خدا بیان می کند، برهانی است که اکنون قصد بیان آن را داریم. این برهان مبتنی بر این اصل است که در گفتن اینکه چیزی مندرج در طبیعت یا مفهوم چیزی است به منزله این است که بگوییم آن دربارة این چیز صادق است[2].»  به عنوان مثال اگر ما مفهوم سه ضلعی را مندرج در طبیعت یا مفهوم یا ذات مثلث می دانیم این بدین معنی است که مثلث های موجود در جهان هم سه ضلعی هستند. مقدمه دوم این برهان این است که طبق تعریف اسپیتوزا از مفهوم خدا، «وجود ضروری مندرج در مفهوم خداست»[3]

بنابراین، در مورد خدا میتوان گفت که «وجود ضروری در اوست یا اینکه او موجود است[4]

این برهانی است که اسپیتوزا آن را برهان لمی می داند و به واسطة آن با توماس آکوئیناس که معتقد به عدم امکان اقامه برهان لمی در اثبات وجود خداست، مخالفت می ورزد. همین برهان در قضیه 11 از کتاب اخلاق به این صورت بیان شده است که «خدا یا جوهر که ؟؟‌از موجود است.»[5] برخی از شارحین آثار اسپیتوزا با تبدیل این استدلال به قیاسی شرطی آنرا به این صورت توضیح داده اند:

«اگر تصور واضح و متمایزی داریم از خدا چونان موجودی که ماهیتش متضمن وجود است، پس خدا را مستقیماً ادراک می کنیم.

اما تصور واضح و متمایزی داریم از خدا چونان موجودی که ماهیتش متضمن وجود است. پس وجود خدا را مستقیماً ادراک می کنیم[6].

تفسیر استاد محسن جهانگیری مفسر و منتقد آزاد آسپیتوزا در کشور ما ، نیز مشابه تبیین فوق است. ایشان معتقدند : «این برهان را میتوان به صورت قیاس شرطی زیر درآورد:

هرگاه از خدا به عنوان موجودی که ذاتش مستلزم وجود است، تصوری روشن و متمایز داشته باشیم،‌وجود او را مستقیماً ادراک خواهیم کرد. اما از خدا به عنوان موجودی که ذاتش مستلزم وجود است تصوری روشن و متمایز داریم. پس وجود او را مستقیماً ادراک می‌کنیم. البته این قیاس با قیاس دیگری تکمیل می شود به این صورت که هر چیزی را که مستقیماً ادراک کنیم موجود است، آن موجود است. خدا را مستقیماً ادراک می کنیم که موجود است. پس خدا موجود است. یعنی که با نوعی از علم متقین به وجود خدا معرفت داریم[7]

بنابر چنین تفاسیری از این برهان است که کسانی مانند ویلیام ارل و ولفین معتقدند که چنین بیانی صرفاً ابراز یک شهود عقلی از ماهیت و وجود ضروری خدا است و اسپیتوزا در اینجا در مقام گزارش این امر است که ما تجربه ای از خدا داریم و یا می توانیم داشته باشیم که در آن وجودش را برای ماهیتش ضروری تصور می کنیم.

در مقابل بنابر تفسیر دیگری که از برهان وجودی اسپیتوزا بر اثبات وجود خدا که توسط هارولدزوکیم ارائه شده است هدف اسپیتوزا از ارائه چنین بیانی آوردن استدلال محکمی در خصوص وجود خدا بوده است. بنابراین برهان «باید گفت ماهیت جوهر اقتضا می کند که موجود باشد و جوهری که موجود نیست، اساساً جوهر نیست. یک جوهر ناموجود،‌یک امر متناقض با لذات است.

براین اساس شما یا باید مفهوم جوهر را رها کنید یا باید بپذیرید که جوهر یعنی خدا، بالضروره موجود است. اما اگر شما مفهوم جوهر را کنار بگذارید در آن صورت ناچارید مفهوم حالت را نیز کنار بگذارید. پس یا هیچ چیز وجود ندارد یا خدا بالضروره موجود است[8].

روشن است که چنین تقریری از نظر اسپیتوزا، صرفاً با توجه به تعریف خاص فلسفه اسپیتوزا از دو اصطلاح جوهر و حالت ارائه شده است. جوهر در دیدگاه او دو شیئی است که در خودش است و به نفس خودش به تصور در می آید، یعنی تصورش به تصور شیئی دیگری که از آن ساخته شده باشد، متوقف نیست.» و مقصود او از حالت «احوال جوهر یا شیئی است که در شیئی دیگر است و به واسطه آن به تصور در می آید»[9]. با توجه به این دو تعریف است که او در اولین اصل از اصول متعارفه کتاب اخلاق می گوید: «هر شیئی که موجود است یا در خودش وجود دارد یا در اشیاء دیگر[10].»  به عبارت دیگر هر چیزی که وجود دارد یا جوهر است یا حالت . وجود حالت بدون وجود جوهر قابل تصور نیست. و از آنجا که در فلسفه اسپیتوزا تنها یک جوهر وجود دارد و آن همان ذات لایتناهی خدا می‌باشد بنابراین یا هیچ چیز وجود ندارد، یا خدا بالضروره موجود است. آنچه گذشت شرح استدلالی بود که اسپیتوزا آنرا برهانی لمی دانسته و در مسأله اثبات وجود خدا کارآمدی بیشتری نسبت به سایر براهین برای آن قائل بوده است.

به هر حال روشن است که وقتی در مورد روایت برهانی بیان اسپیتوزا بحث میشود همانگونه که فردریک کاپلتون نیز گفته است ما با شکلی از برهان وجودی ؟؟ که در معرض حملات و انتقاداتی قرار دارد که براهین وجودی قدیس آنسلم و رنه درکات با آن مواجه بودند[11]. فهم چگونگی گذر از این اعتراضات به واسطه تقریرهای متفاوت فلاسفه‌ای همچون، آنسلم، درکارت، اسپیتوزا و ملاصدرا زمینة درک عمیقتری از برهان وجودی را فراهم خواهد آورد. در مورد اسپیتوزا، به احتمال قوی کسانی مانند ولفن و ارل که او را در هنگام بیان برهان وجودی ، در مقام گزارش تجربة ما از خدا می دانند، سعی کرده اند که روایت اسپیتوزایی برهان وجودی را از این انتقادات نجات دهند. به هنگام بحث تطبیقی در مورد آراد اسپیتوزا و ملاصدرا ما تمرکز بیشتری در این خصوص خواهیم داشت.


برهان دوم :

برهان دومی که اسپیتوزا در قضیة ششم از کتاب «شرح اصول فلسفه دکارت و تفکرات مابعدالطبیعی» بیان کرده است همان برهانی است که دکارت در تأمل سوم[12] از کتاب تأملات در فسلفه اولی اقامه نموده است. در این برهان، وجود خدا از صرف این واقعیت که تصور او در ما موجود است از طریق برهان انی مبرهن شده است. براساس این برهان «واقعیت ذهنی هر یک از تصورات ما مقتضی علتی است که همین واقعیت نه تنها ذهناً بلکه به صورت برابر یا برتر مندرج در آن است (طبق اصل متعارف نهم) اما با تصوری که از خدا داریم (طبق تعریف دوم و هشتم) واقعیت ذهنی این تصور به صورت برابر یا برتر مندرج در ما نیست (طبق اصل متعارف چهارم) و ممکن نیست جز خدا در چیز دیگری مندرج باشد (طبق تعریف هشتم) بنابراین تصور خدا که موجود در ماست ایجاب می کند که خدا علت آن باشد و در نتیجه (طبق اصل متعارف هفتم) خدا موجود است[13].

خلاصة‌ این برهان به این صورت است که ؛ تصوری از خدا به عنوان موجودی مطلقاً نامتناهی که علت خود است و دارای همة کمالات در حد اعلای آن است در ما وجود دارد. از طرف دیگر ما محدود هستیم و نمی توانیم علت ایجاد این تصور نامتناهی در خودمان باشیم. بنابراین علت آن تصور باید در عالم واقع موجود باشد. بنابراین خدا به عنوان علت آن تصور، دارای وجود واقعی است. البته این نکته لازم به ذکر است که در مورد تصورات دیگری که در ذهن ما وجود دارد نیز قطعاً چنین نیست که وجود آنها در ذهن ما بی علت باشد، منتهی در مورد آنها،‌چون محدود و متناهی هستند این فرضیه قابل طرح است که مثلاً خود ما از طریق تخیل آنها را ایجاد کرده باشیم ولی در مورد تصور موجود نامتناهی چنین فرضیه ای قابل طرح نیست. البته این امکان وجود دارد که کسی بگوید این تصور، تصوری سلبی است و نه ایجابی و وجودی تا نیاز به علتی ورای خود داشته باشد که در پاسخ به چنین اشکالی باید توجه داشته باشیم که قطعاً اسپیتوزا هم به تبع دکارت که می گوید : با وضوح معلوم است که واقعیت در جوهر نامتناهی بیشتر است تا در جوهر متناهی[14]. این تصور را تصوری ایجابی می داند. حال این سؤال مطرح می شود که آیا این برهان متفاوت از برهان اول است. کوتاهترین شکل برهان اول این است که ذات (طبیعت) خدا متضمن وجود اوست و این امری واضح و متمایز است. و جان کلام در برهان دوم نیز این است که مفهوم خدا متضمن وجود واقعی اوست. اگر از اسپیتوزا سؤال شود که چرا ذات خدا متضمن وجود اوست چنانکه ملاحظه می شود خواهد گفت این امری واضح و متمایز است. اما اگر او بخواهد برای کسی که نمی تواند این وضوح و تمایز را درک کند این مطلب را تبیین نماید چه خواهد گفت؟ به نظر می رسد حداقل یکی از راههای تبیین این مسأله که گفته شود امکان ندارد چنین ذاتی با چنان تعریفی معلول علتی جز خودش باشد. اینجا ممکن است این تصور پیش آید که پس برهان اول و دوم متفاوت از یکدیگر نیستند. اما در خصوص تبیین تفاوت این دو اسپیتوزا می تواند بگوید در برهان دوم سخن بر سر این نیست که وجود امر لایتناهی عین تصور موجود لایتناهی در ذهن ما است و همین نکته است که این برهان را به برهانی انی تبدیل می کند. اما در برهان اول که برهانی لمی است، اساس این برهان این است که ذات خدا عین وجود خدا است. و از این جهت است که او می گوید خدا علت خود یا موجودی خود تبیین است[15]. شاید این تصور که برهان اول و دوم که شرحشان گذشت قابل تحویل به برهان واحدی هستند از طریق این موضوع تقویت شود که اسپیتوزا قائل به وحدت وجود و وحدت جوهر است و اشیاء و امور موجود در عالم را به عنوان حالات آن جوهر واحد تلقی می کند[16]. بنابراین ممکن است این گمان پیش بیاید که تصور موجود لایتناهی در ذهن ما نیز به عنوان حالتی از حالتهای وجود خدا و آن جوهر لایتناهی،‌در ما است و حالت نیز وجودی مستقل از جوهر ندارد و در حقیقت رابطة این دو رابطه این همان است. یعنی تصور جوهر لایتناهی در ذهن ما به تعبیری همان جوهر لایتناهی است که در ذهن ما متجلی شده است که البته ذهن ما نیز چیزی حالت دیگر از وجود و جوهر واحد نیست. بنابراین وقتی در برهان دوم گفته می شود وجود خدا علت بودن تصوری از خدا در ذهن ما است،‌این علیت از قبیل علیت جوهر نسبت به حالت است. «حالتی» که هم وجودش متوقف بر وجود جوهر است و هم تصورش وابسته به تصور جوهر است[17]. اینجاست که باید قبول کرد که تقریر اسپیتوزایی برهان دوم با تقریر دکارتی این برهان حامل قابلیتهای متفاوتی است. در فلسفه دکارت علیت وجود واقعی خدا نسبت به تصور خدا در ذهن ما هرگز نمیتواند مانند فلسفه اسپیتوزا تبیین شود. چرا که دکارت ذهن انسان را جوهری جدا و متفاوت از خدا می داند که به دلیل قصورش نمی تواند تصور موجود لایتناهی را در خود ایجاد کند اما در اندیشه وحدت وجودی اسپیتوزا، ذهن انسان یک تجلی (حالت) از تجلیات (حالات) الهی است که جوهرة آن و نور آن وجود لایتناهی که مشتمل بر تصور لایتناهی می‌باشد، است. اینجاست که برهان اسپیتوزا به اندیشه ملاصدرا نزدیک و از تفکر دکارت دور میشود.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره بررسی و دلایل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپیتوزا

ضرورت وجود قانون در جامعه (حقوق زن و مرد در جامعه)

اختصاصی از اس فایل ضرورت وجود قانون در جامعه (حقوق زن و مرد در جامعه) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ضرورت وجود قانون در جامعه (حقوق زن و مرد در جامعه)


ضرورت وجود قانون در جامعه (حقوق زن و مرد در جامعه)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بخشی از متن اصلی :

 

فهرست مطالب

 

فصل اول   - ضرورت وجود قانون در جامعه

 

- ضرورت عقلی زندگی اجتماعی بشر

 

- وجود اختلالات در زندگی اجتماعی

 

- عدم صلاحیت کافی انسان برای قانون‌گذاری

 

- صلاحیت انحصاری خداوند برای قانون‌گذاری

 

- نقش انسان در قانون گذاری

 

1- در قوانین ثابت و پایدار   

 

2- در قوانین متغیر و دائمی

 

فصل دوم- جایگزینی حقوق بشر بجای قانون اساسی داخلی و فقه

 

فصل سوم- تاریخچه تدوین کندانسیون رفع تبعیض علیه زنان

 

فصل چهارم- اشاره‌ای اجمالی به مواد کندانسیون

 

فصل پنجم- تساوی زن و مرد- شعار محوری کندانسیون

 

فصل ششم- دیدگاه کندانسیون نسبت به شعار محوری کندانسیون

 

1- واژه‌شناسی عدالت

 

2- مقام زن در جهان بین اسلام

 

3- تفاوت زن و مرد در قانون خلقت

 

4- تفاوت زن و مرد در حقوق

 

5- فلسفه تفاوت‌های حقوقی در اسلام

 

6- نتیجه

 

 

 

اول- ضرورت عقلی زندگی اجتماعی بشر

 

در باب منشا پیدایش جامعه و زندگی اجتماعی در میان فیلسوفان و اندیشمندان اختلاف فراوانی بروز کرده ایت و توافقی صورت نپذیرفته است به اعتقاد ما، هم در پیدایش جامعه و هم در دوام و استمرار آن، عامل طبیعی و غریزی و عامل عقلانی با هم تاثیر داشته‌اند، زندگی اجتماعی آن ضرورتی را که برای موریانه‌ها یا زنبوران عسل دارد برای انسانها ندارد. یعنی چنان نیست که انسان نتواند به تنهایی زندگی کند. البته عوامل طبیعی و غریزی در گرایش به زندگی جمع و پیدایش جامعه انسانی تاثیر فراوان دارند اما این تاثیر به حدی نیست که جایی برای آزادی اراده و انتخاب انسان باقی نماند، بنابراین، انسان با اختیار خود زندگی جمعی را بر می‌گزیند و عامل عقلانی، در گزینش وی دخالت دارد. اگر انسان به تنهایی روزگار بگذراند، همه مصالحش حاصل نمی‌شود و اگر بعضی از افراد بتوانند بخشی از مصالح خویش را در خودشان تحصیل کنند، باز این کار برای همگان میسر نیست، پس برای این که انسان هر چه بیشتر به کمال خود برسد باید زندگی اجتماعی داشته باشد.

 

 

 

دوم- وجود اختلافات در زندگی اجتماعی

 

انسان که برای تامین هر چه بیشتر و بهتر مصالح خود به زندگی اجتماعی روی می‌آورد در اولین مراحل زندگی جمعی با یک مشکل اساسی مواجه می‌شود که می‌تواند همه فواید زندگی اجتماعی را از بین ببرد و آن تزاحم خواسته‌ها و درگیری در مورد چگونگی تامین نیازها و بهره‌برداری از مواهب زندگی جمعی است. وجود نیازهای مشترک از یک سو و محدودیت اشیاء و کالاهای مورد نیاز خواه ناخواه به اختلاف می‌انجامد، اختلاف در این که از فلان شیء چه کسر، چه قدر و چگونه استفاده کند. در چنین شرایطی است که قدرت وجود قانون به منظور تعیین حق و تکلیف انسانها در زندگی اجتماعی اجتناب ناپذیر به نظر می‌رسد. به همین دلیل است که در ابتدایی‌ترین جوامع انسانی نیز ضوابط و مقرراتی هر چند ساده و ابتدایی وجود داشته است و انسانها خود را ملزم به اطاعت از آنها می‌دانسته‌اند و تخلف از آنها عواقب سختی را به دنبال داشته است.

 

سوالی که در مورد ضرورت وجود نظام حقوقی در جوامع انسانی قابل طرح است این است که آیا نمی‌توان در حل این مشکل اجتماعی به عقلانیت و مصلحت اندیشی انسان اکتفاء کرد؟ به این معنی که در مورد تزاحم، خود افراد- بر اساس عقل- مصالح کلی خویش را در می‌یابند و هر کس از مجموع مواهب و نعمتها به اندازه‌ای و به شیوه‌ای بهره می‌برد که مصالح عمومی کاملاً تامین شود و تزاحمات (به بهترین وجه) حل و رفع گردد و بنابراین نیازی به مقررات حقوقی نباشد. پاسخ این است که، تاریخ زندگی بشر- از آغاز تاکنون- چنین حل و فصل‌های خردمندانه و از روی حسن نیت را نشان نمی‌دهد و کم و بیش قابل پیش‌بینی است که در آینده نیز بشر تا این حد به مقتضیات مصالح عمومی تن در نخواهد داد.

 

این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی تحقیق با فرمت word ( قابل ویرایش ) در اختیار شما قرار می‌گیرد.

 

 

 

تعداد صفحات :163

یونی شاپ


دانلود با لینک مستقیم


ضرورت وجود قانون در جامعه (حقوق زن و مرد در جامعه)

دانلود تحقیق بررسی ادله عقلی اثبات وجود امام زمان(عج)

اختصاصی از اس فایل دانلود تحقیق بررسی ادله عقلی اثبات وجود امام زمان(عج) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق بررسی ادله عقلی اثبات وجود امام زمان(عج)


دانلود تحقیق بررسی ادله عقلی اثبات وجود امام زمان(عج)

حجت الاسلام و المسلمین على ربانى گلپایگانى (1)
الحمد لله رب العالمین و لا حول و لا قوه الا بالله العلى العظیم
و الصلاه و السلام على خیر خلقه و خاتم انبیائه و رسله سیدنا و نبینا و شفیع ذنوبنا ابى القاسم محمد صلى الله علیه و على اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین لاسیما بقیت الله فى الارضین روحى و ارواح العالمین له الفداء.
 موضوع بحث, اثبات وجود مقدس حضرت بقیت الله الاعظم, امام عصرـ ارواحنافداه ـ بر اساس دلایل عقلى است. روشى را که براى اثبات این مطلب از نظر عقل برگزیده ایم, روش معروف منطقى به نام روش ((سبر و تقسیم)) است که آن را روش ((تردید)) نیز گفته اند. از این روش, متکلمان امامیه در کتاب هاى کلامى خود بهره برده اند; از جمله شیخ طوسى, در کتاب الغیبه بر اساس این روش, بر وجود حضرت امام عصر ـ ارواحنافداه ـ استدلال کرده است. قبل از ایشان, سید مرتضى در کتاب الذخیره و دیگر کتاب هاى مربوط به مسئله ى امامت این روش را به کار گرفته است و قبل از سید مرتضى, شیخ مفید در آثار مربوط به مسئله ى مهدویت و امام عصر(عج) از این روش استفاده کرده است.
در این جا چند نکته را به عنوان پیش درآمد بحث یادآور مى شوم:
نکته ى اول
نکته ى اول این است که از دیدگاه شیعه, مسئله ى امامت از مسائل کلامى است و تحت عنوان ((وجوب على الله)) مطرح مى شود; مانند مسئله ى نبوت از دیدگاه متکلمانى که به حسن و قبح عقلى اعتقاد دارند. قائلان به حسن و قبح عقلى متکلمان امامیه, معتزله و ((ماتریدیه))اند. متکلمان ((ماتریدیه)) از نظر فقهى, حنفى مذهب اند و از نظر کلامى, پیرو ابومنصور ماتریدى(2) مى باشند و به قاعده ىحسن و قبح عقلى اعتقاد دارند.(3) اشاعره چنین اعتقادى ندارند; به ((وجوب على الله)) معتقد نیستند; به استثناى بعضى از متفکرانشان مانند شیخ عبده. امامیه معتقداند که امامت از صغریات حسن و قبح عقلى و وجوب على الله است. نزاع بین امامیه و معتزله و طرف داران حسن و قبح عقلى, نزاع کبروى نیست, نزاع صغروى است. آن ها قبول دارند که نبوت از مصادیق آن قاعده است, اما امامت را از مصادیق آن نمى دانند. ما فعلا از دیدگاه شیعه سخن مى گوییم. بنابراین نکته ى اول این شد که امامت از دیدگاه شیعه, مسئله اى کلامى و تحت عنوان ((وجوب على الله)) است و از مصادیق حسن و قبح عقلى مى باشد.
 

نکته ى دوم
نکته ى دوم این که همان گونه که نبوت به دو گونه ى: نبوت عامه و نبوت خاصه تقسیم شده است. امامت نیز به امامت عامه و امامت خاصه تقسیم مى شود. مقصود از امامت عامه بحث هاى کلان و کلى امامت است; این که امامت امرى است بایستنى و لازم, حسن امامت, چیستى و یا فلسفه ى امامت, غایات امامت و صفات و بایستگى هایى که امام باید داشته باشد و راه شناخت امام, این ها مباحث مربوط به امامت عامه است. اما این که مصادیق و اشخاص و کسانى که منصب امامت در آن ها تعین و تجلى پیدا مى کند چه کسانى اند این مى شود بحث امامت خاصه; همان گونه که در نبوت نیز نبوت خاصه به این مسئله یعنى مصادیق و موارد مى پردازد. همه ى مذاهب اسلامى در اصل وجوب امام و امامت اتفاق نظر دارند; جز یک قول شاذ و نادرى که به برخى از خوارج و معتزله نسبت داده شده است; فرقه ى اباضیه (خوارج امروزى) به چنین مطلبى اعتقاد ندارند. کتاب هاى آن ها را من نگاه کرده ام و با علماى آن ها از نزدیک تماس داشته ام, آن ها به وجوب امامت معتقدند. به قول سید مرتضى در کتاب الذخیره هر چند نخستین فرقه خوارج یعنى محکمه به لحاظ تئورى اصل امامت و لزوم امامت را منکر شدند, اما در زندگى خود عملا بدون رهبر و امام زندگى نکرده اند. بنابراین هیچ یک از مذاهب منکر اصل وجوب امامت نیست. اختلافى که بین شیعه و سایر مذاهب اسلامى است, در صفات امام است. عصمت یکى از صفات مهم یا مهم ترین صفت در مسئله ى امامت است که شیعه به آن عقیده دارد و دیگران آن را لازم نمى دانند.
نکته ى سوم    
نکته ى سوم این که اگر ما بخواهیم از زاویه ى ابزار و راه شناخت, یک بحث معرفت شناختى به مسئله ى امامت بنگریم, باید بگوییم امامت مسئله اى است عقلى و نقلى; یعنى هم مى توانیم از ابزار عقلى استفاده کنیم و هم ابزار نقلى.
اصولا مسائل اعتقادى سه دسته اند: یک دسته مسائل عقلى محض اند و از راه نقل نمى توان آن ها را اثبات کرد مانند وجود خداوند, علم خداوند, حکمت خداوند و مانند هر عقیده اى که مبناى شریعت و وحى باشد. این گونه عقاید را نمى توان از راه شرع اثبات کرد; زیرا به دور و مصادره ى به مطلوب مى انجامد. دسته اى از عقاید, نقلى محض اند و عقل در آن جا هیچ راهى ندارد; مانند مسائل جزئى مربوط به معاد. به قول ابن سینا در مسئله ى معاد جسمانى, یعنى جزئیات و مسائل مربوط به این قسم معاد, دست عقل کوتاه است. چگونگى عذاب, نعمت هاى بهشتى, صراط, میزان و مانند آن, مسائلى است که از راه نقل به ما رسیده و عقل تنها مى تواند مبناى نقلى را اثبات کند که همان وحى باشد.
دسته ى سوم, مسائل اعتقادى است که هم از راه عقل و هم از راه نقل قابل اثبات است. توحید و اصل یگانگى خداوند از این گونه مسائل است. مسئله ى امامت از آن دسته مسائل اعتقادى است که هم با عقل مى توان آن را بررسى کرد و هم از طریق نقل.

 

 

 

شامل 17 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق بررسی ادله عقلی اثبات وجود امام زمان(عج)