
پاور پوینت کامل و جامع تاثیر فناوری اطلاعات بر خانه های هوشمند در 23 اسلاید اماده جهت ویرایش و ارائه ...
پاور پوینت کامل و جامع تاثیر فناوری اطلاعات بر خانه های هوشمند
پاور پوینت کامل و جامع تاثیر فناوری اطلاعات بر خانه های هوشمند در 23 اسلاید اماده جهت ویرایش و ارائه ...
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 60
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 2
فصل اول :
تاریخچه تشکیل مدارس در ایران 4
تاریخچه کلاس بندی در ایران 9
مساله تحقیق 10
اهمیت و ضرورت تحقیق 12
فرضیه (های ) تحقیق 13
تعریف عملیاتی اصطلاحات تحقیق 13
طرح تحقیق 14
فصل دوم :
پیشینه تحقیق 15
فصل سوم :
روش تحقیق 16
جامعه آماری 16
نمونه آماری 16
حجم نمونه و روش نمونه گیری 16
ابزارهای تحقیق 16
روش تجزیه و تحلیل 17
تعداد صفحات : 51 صفحه -
قالب بندی : word
بیان مساله
کودکان گلهای زندگی هستند که اگر نور خورشید تربیت به آنها بتابد و اگر از جویبار آگاهی آب بنوشند و باز هم اگر مورد توجه ،لطف و نوازش کافی قرار گیرند عطرشان باغ زندگی را فرا می گیرد ، اگر چنین نباشد ، کویری را بوجود می آورند بی بروبار که نه باغ ، بلکه خارستان است و اولین سنگ بنای سازندگی شخصیت کودکان و در نهایت سازندگی اجتماع در همین سالهای اولیه گذاشته می شود و لذا هم از نظر کیفی و هم از حیث کمی این دوره از اهمیت خاصی برخوردار است .
بنا به سفارش نبی اکرم (ص) که می فرماید (العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر) که دانش در کودکی مانند نقش بر سنگ است [1]. و یا غزالی اشاره ای به این مطلب دارد که (هر کار که عظیم بود ، تخم آن اندر کودکی افکنده باشند [2])
در این راستا فردریک فروبل آلمانی سیستمی از بازیهای آموزشی را برای کودکان ابداع کرد و برای نخستین بار کودکستانی را در سال 1837 در بلانکبرک آلمان بنا نهاد و در سال 1855 اولین کودکستان در آمریکا توسط کارل شورز تاسیس شد .
در نیم قرن اخیر ، آموزش و پرورش پیش دبستانی (کودکستان –مهدکودک )در کشور ما ضرورت پیدا کرد و از سال 1298 در تهران و بعضی از کشورهای دیگر مانند ایران کودکستانهایی تاسیس شد و می توان گفت اولین کودکستان ایران در سال 1303 در شهر تبریز در محله صفی بازار توسط جبار باغچه بان به نام باغچه اطفال تاسیس شد[3] .
در سال 1307 در شیراز تاسیس شد و مخصوص کودکان مرفه بود و اولین امتیازی که از طرف وزارت معارف و اوقاف صنایع مستطرفه برای تاسیس کودکستان ها صادر شد و به نام خانم برسابه هوسپیان در تاریخ 31/4/1310 بود و این سال سرآغاز جدیدی درتاریخ آموزش های پیش دبستانی در ایران بود که مخصوص کودکان 7-4 سال بود که در سال 1335 طبق آئین نامه ای سن کودکان 6-3 سال قید شد و تا سال 1322 کودکستان در ایران وجود داشته است و تا سال 1371 تعداد آنها به 4114 باب رسید و در کشور بنین نیز دوره دو ساله پیش از دبستان که کودک از سن 3 سالگی شروع می کند و تا سن 5 سالگی ادامه می یابد در این دوره مطابق علاقه و استعدادش تحصیل می کند[4].
آموزش و پرورش در مرحله پیش از دبستان از دیر باز در کشور ، بعنوان یک مرحله آموزش مطرح بوده است . یعنی از همان زمان که برنامه ریزی در امر تعلیم و تربیت کودکان در دوره دبستان به طور جدی مورد توجه قرار گرفته مساله تعلیم و تربیت کودکان در سالهای اولیه پیش از دبستان که باید آن را سالهای سازندگی و تشکیل دهنده بسیاری از صفات و خصوصیات کودک نامید نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است با توجه به اینکه انسان اولین ارتباط اجتماعی خود را با محیط اطرافش از دوران طفولیت آغاز می کند و اولین درسهای زندگی فردی و اجتماعی را در این سن می آموزد . لذا این سن ضرورت توجه بیشتر را می طلبد و هویدا است ذهن کودک همانند زمین مساعدی است که تاکنون کشتی در آن صورت نگرفته و بذری افشانده نشده است . بنابراین در چنین زمین مساعدی هر بذری که افکنده شود پاسخ می دهد و زمینه رشد آن با توجه به توانایی هایش فراهم می شود و حاصل این بذر تا پایان عمر در مزرعه ذهن کودک باقی می ماند و فرد از آن تاثیر می پذیرد و بر اساس آن عمل می کند و تغییر بنیادی آن بسیار مشکل و در مواردی غیر ممکن است . بنابراین برای اینکه کودک در مسیر صحیح تربیتی قرار گیرد باید آموزش او را از همان دوران کودکی آغاز کرد لیکن رشد روزافزون صنعت و جامعه صنعتی و تنگناهای اقتصادی موجب شده تا آنچنان که باید و شاید مسئولان با این موضوع برخورد جدی ننمایند . نگاهی گذرا به تغییر و تحولات آموزش و پرورش پیش از دبستان در طول بیش از نیم قرن گذشته نشانگر این است که وجهه نظرهای شخصی در این امر بیش از حقایق علمی و عینی و مسلم و غیر قابل انکار موثر بوده است .
در طول تاریخ نگرش اندیشمندان درباره مقام محیط و جایگاه آموزش کودکان متفاوت بوده است . زمانی کودک مینیاتور افراد بزرگسال تلقی می شده و زمانی دیگر این اندیشه رواج داشته که کودک یک بزرگسال کوچک نیست بلکه به خودی خود اهمیت و ارزش دارد و از این رو باید نیازهای او را دریافت و در جهت ارضای آنها کوشیده ولی آنچه مهم است این است که آموزش و پرورش در دوره های پیش از دبستان خود مرحله ای است که برای رشد قوای جسمانی ، ذهنی ، عاطفی ، اعتقادی و اجتماعی کودک ضرورت دارد و از این می خواهیم بررسی نماییم که آیا
دوره پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر دارد ؟
اهمیت و ضرورت موضوع [5]
اهمیت آموزش در دوران کودکی از دو جنبه مورد نظر است یکی حساسیت و سهولت اثر پذیری کودکان از محیط های آموزشی و دیگری دوام تاثیرات عمیق یادگیری ها در این دوران .
و اهمیت این نوع آموزش در دوران اولیه کودکی به حدی محسوس و شایان توجه است که در آیات ، احادیث ، پژوهشهای علمی و برنامه های آموزشی مراکز پیش دبستانی کاملاً هویدا است و جان آموس کمینوس معتقد است که آموزش و پرورش در سالهای اولیه کودکی به بهترین وجه صورت می گیرد و تنها در صورت برخورداری از چنین آموزشی ، موقعیت های بعدی امکان پذیر است .
از آنجا که بین رشد هوشی و تجارب اولیه کودکان رابطه وجود دارد مثلاً بنجامین بلوم معتقد است که حدود 50% از رشد هوشی بین زمان تولد تا 4 سالگی ، حدود 30% ، بین سنین 4 تا 8 سالگی و 20% باقی مانده بین 8 تا 17 سالگی شکل می گیرد و لذا بایستی به دوران کودکی توجه خاص مبذول داشت پرواضح است که وجود مراکزی برای آموزش در سنین اولیه 6-3 سالگی با توجه به اهمیت آن در مراحل بعدی آموزش ضروری است و برطرف نمودن نیازهای فردی کودکان نیز از نقطه نظر حسی ، حرکتی ، عقلی ، اجتماعی وجود این مراحل را الزامی می کند .
تعداد صفحات : 27 صفحه -
قالب بندی : word
آیا تا به حال به تاثیر موسیقی بر حالات خود فکر کردهاید؟ در زمان شادی، هیجان، ناراحتی و حتا در زمان خشم. موسیقی حتا در زمان بیماری میتواند موثر باشد. این جملهای است که بارها در مجلات و مقالات روانشناسی با آن برخورد داشتهایم. موسیقی میتواند هیجان و شور درونی را بهراحتی آزاد کند. میتواند آرامشی را که مدتها به دنبال آن هستیم، برایمان فراهم کند. تاثیر موسیقی بر روان انسان از حقایقی است که نمیتوان آن را انکار کرد. این تاثیر تا جایی است که امروزه روشهای خاصی برای بهبود و درمان بسیاری از بیماریها به وسیله موسیقی در جهان مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از موسیقی بهعنوان مکملی برای درمان بیماریها به زمان ارسطو و افلاطون بازمیگردد. از آن زمان استفاده از اصوات و آهنگها برای درمان بیماریهای مختلف بهکار میرفته است. سیر استعمال موسیقی در قرن بیستم بهصورت جدیتر مورد توجه قرار گرفت و تکامل بیشتری یافت و انجمنهای متعددی در این زمینه آغاز بهکار کردند. اولین برنامه آموزش موسیقیدرمانی در جهان در سال 1944 در دانشگاه میشیگان آغاز شد. شروع فعالیت انجمنهای موسیقیدرمانی از سال 1950 بود و بعد از آن در 1971 انجمن موسیقیدرمانی آمریکا یا AAMT آغاز بهکار کرد. در 1985 فدراسیون جهانی موسیقیدرمانی به ثبت رسید. در ایران انجمن موسیقیدرمانی با هدف بالا بردن سطح آگاهی افراد از فرایند موسیقیدرمانی و فواید آن و بالا بردن امکانات تخصصی برای استفاده از این روش کار خود را آغاز کرده است. موسیقیدرمانی بهطور کلی مانند هر گونه روش درمانی، از شیوههای بهخصوصی برخوردار است. این روشها را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: روش فعال و روش غیرفعال. در روش غیرفعال، فرد با گوش دادن و شنیدن موسیقی، مورد درمان قرار میگیرد، در حالی که در روش فعال موسیقیدرمانی، همراه با خواندن، نواختن و حتا حرکات موزون فرد مورد درمان قرار میگیرد. طی این روش واکنشهای عاطفی، ذهنی، جسمی و حرکتی تحریک و برانگیخته میشود. استفاده از این روشها متناسب با نیاز افراد تنظیم و تدارک دیده میشود. محور اصلی برنامههای موسیقیدرمانی شامل شنیدن موسیقی متناسب و آرامبخش و نواختن موسیقی در گروههای منظم و یا انفرادی، خواندن آوازها بهصورت فردی یا گروهی میباشد. روشهای موسیقیدرمانی توسط هر فردی نمیتواند انجام گیرد. موسیقیدرمانی مانند هر درمان دیگری توسط افراد متخصص که در زمینههای مختلف موسیقی و شاخههای درمانی آموزش دیدهاند، انجام میگیرد. فرد متخصص با توجه به نوع بیماری و روشهای مختلف درمان و نیز آشنایی با روانشناسی موسیقی، درمان را انجام میدهد. نوع موسیقی مورد نیاز در این درمان میتواند متفاوت باشد. در حقیقت تاثیر موسیقیهای مختلف بر ذهن و سلامت انسان متفاوت است. در درمان به وسیله موسیقی، از موسیقیای استفاده میشود که در ایجاد آرامش و نشاط روحی مناسب است. این نوع موسیقی باعث تجدید قوا شده و کارکرد مغز را بهبود میبخشد. اینگونه موسیقیها با تاثیر در روحیات و روان انسان فرایند بهبود را سرعت میبخشد. موسیقیدرمانی را میتوان در درمان بسیاری از بیماریها بهکار برد، اما بهطور کلی موسیقی در درمان بیماریهایی که با مسایل روانی فرد در ارتباط هستند، میتواند نقش موثری داشته باشد و همچنین بیماریهای جسمیای که منشا روانی دارند، با این روش قابل درمان هستند. موسیقی کاملاً مانند اخبار میتواند بر فعالیتهای مغز تاثیر گذارد. موسیقی حاوی انرژی است که علاوه بر تحریک مغز میتواند بر تمام اعضای بدن تاثیر گذارد. اما برخی از انواع موسیقی در ایجاد تحریکات مغزی کمتر تاثیر دارند یا به کلی بیاثرند. دلیل این امر را میتوان به ساختار پیچیده مغز و تنوع علایق و رفتارهای انسان نسبت داد. در موسیقی ساختار مغزی انسان مشخص میکند که کدام نوع موسیقی میتواند فعالیتهای مضر بیولوژیکی انسان را کاهش دهد، به دلیل ساختار پیچیده مغز انسان، یک نوع خاص از موسیقی نمیتواند در تمام افراد تاثیر مشابهی داشته باشد. در بسیاری از انسانها موسیقی آرام میتواند در ایجاد آرامش موثر باشد اما در بسیاری دیگر موسیقی تند موثرتر است. موسیقی بر مغز و سیستم عصبی و عضلانی فرد اثر میگذارد که نتیجه این تاثیر بهوجود آمدن حرکات موزون یا رقص است. در بسیاری از مردم این پدیده رخ نمیدهد؛ چراکه بین سیستم بدنی آنها و موسیقی در حال پخش ارتباط بهوجود نمیآید. موسیقی علاوه بر تاثیر در تسریع درمان بسیاری از بیماریهای روحی و جسمی، انجام بسیاری از فعالیتهای روزمره را تسهیل میکند. موسیقی در رشد عاطفی و تعادل روحی کودکان تاثیر بهسزایی دارد. بررسیها نشان میدهد، گوش دادن به موسیقیهای شاد و بدون کلام به تعادل روحی و عاطفی کودکان کمک میکند. با لذت بردن کودک از موسیقی، روحیه مثبت و شادی در او بهوجود میآید و باعث افزایش تواناییهای او میشود. موسیقیدرمانی در کودکان میتواند باعث گسترش ارتباطات کودک، افزایش احساسات اجتماعی و افزایش هوش او شود. موسیقیدرمانی کیفیت زندگی کودک را در عرصههای مختلف بالا میبرد، مانند ارتباط کودک با کودک دیگر، کودک و خانواده و... این تاثیر زمانی بیشتر میشود که خود فرد لذت اجرای موسیقی را تجربه کند. موسیقی علاوه بر ایجاد شور و هیجان میتواند تحمل انسان را در برخورد با شرایط دشوار بالا برد و میزان تحمل درد در کودکان را در هنگام بیماری و یا استرس افزایش دهد. علاوه بر این، موسیقی باعث اجتماعیتر شدن کودکان میشود و توانایی آنها را در ابراز نظرات و احساسات و نیز برقراری ارتباط با دیگران افزایش میدهد. موسیقی در ایجاد هماهنگی بین فعالیتهای دو نیمکره مغز موثر است، همچنین با ایجاد این هماهنگی میتواند در درمان لکنت زبان بهکار رود. اثرات موسیقی در زندگی انسان بسیار بیشتر از مواردی است که بتوان به سادگی از آنها یاد کرد. در حقیقت موسیقی لذت زیستن را ملموس میکند، عشق را میآفریند، شور زندگی را در انسان بیدار میکند و امید به فردایی متفاوت را پدید میآورد. چگونه میتوان ترنم زیبای زندگی را ناشنیده گرفت، در حالی که هر لحظه و همه جا همراه انسان است.
تاثیر موسیقی بر سلامت انسان:
دکتر آلفرد توماتیس از سال ۱۹۵۰ شروع به تحقیق راجع به تاثیرات موسیقی روی انسان کرد.
او معتقد بود که موسیقی با قدرت نفوذی که در احساسات آدمی دارد میتواند روی سلامتی انسان تاثیرات مثبت داشته باشد. این متخصص گوش فرانسوی به تجربه ثابت کرد که موسیقی تاثیرات عمیقی در رفع استرس، اضطراب و حالتهای depression از یک طرف و همچنین کمک به ایجاد آرامش، سرحال آوردن بدن و تقویت حافظه دارد.
او تحقیقات خود را ابتدا روی کودکانی که نارساییهای گفتاری و شنیداری داشتند شروع کرد و ثابت کرد که موسیقی موتزارت بهخصوص سمفونیها و کنسرتوهای ویلنهای او نقش بسیاری در درمان این نارساییها دارد. به عقیده خیلی از محققین گوش دادن به موسیقی موتزارت باعث تقویت حافظه و باهوشتر شدن آدم میشود.
امروزه جای هیچ شک و تردیدی باقی نمانده که موسیقی تواناییهای زیر را داراست:
تقویت حافظه انسان، کمک به برگرداندن سلامتی به انسان در هر شرایطی، کمک به عملکرد یکپارچه مغز انسان برای بهرهگیری بهتر، کمک به حل نارساییهای گفتاری و شنیداری، کمک به حل بیماریهای روحی و رفتاری، تقویت قدرت درک انسان هنگامیکه با دریافت بصری توام باشد، کمک به رشد بهتر جنین در شکم مادر و...
متخصصین فیزیک و پزشکی امروزه معتقدند، هنگامیکه بیدار نیستیم و در خوابیم یا حتی در وقتی که به دلیلی در کما قرارداریم، موسیقی به دلیل ارتعاشات خودش میتواند در اعماق سلولهای بدن ما نفوذ کند و اثراتی را که لازم است، روی بدن بگذارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
تاثیر شیوه های فرزند پروریِ والدین بر شخصیتِ اجتماعی و فرهنگی جوانان
شخصیتِ اجتماعی و فرهنگیِ فرزندان توسط : خانواده، مدرسه، رسانه ها و محیط های اجتماعی دیگر ساخته می شود.
● مقدمه و طرح مساله:
انسانها در بَدو تولد مانند کاغذ سفیدی هستند که هنوز چیزی بر روی آن نوشته نشده است. (راموز, ۱۹۷۶ : ۱۱۹) هر آنچه که ما بر روی آنها بنویسیم, در آینده همان را خواهیم خواند. به عبارت دیگر، شخصیتِ اجتماعی و فرهنگیِ فرزندان توسط : خانواده، مدرسه، رسانه ها و محیط های اجتماعی دیگر ساخته می شود. یعنی, قاعدتا شکل، فرم و محتویِ هر کدام از این منابع, نسبتا مشابه شکل, فرم و محتویِ شخصیتِ روانی، اجتماعی و هویت فرهنگی جوانان خواهد بود.
این منابع بطور یکسان عمل نکرده و تاثیر یکسانی بر روی افراد جامعه ندارند. در بعضی از افراد، خانواده و در افراد دیگر، مدرسه و در تعدادی دیگر, ممکن است رسانه ها بیشترین تاثیر را داشته باشند. اما، همانطوری که تحقیقات نشان می دهند، بیشترین تاثیر در روند جامعه پذیری و فرهنگ پذیری انسان، در نتیجه, شخصیت روانی و فرهنگی او تا قبل از ۶ سال پایه ریزی می شود و این زمان را انسان بیشتر در خانواده می گذراند. (دادسون, ۱۹۷۲)
در مواقعی که خانواده بتواند با روابط آموزشی صحیح، فرزند را به سمت خود جذب کند، تاثیر نیروهای دیگر حتی در صورتی که مخالف با فرهنگ رایج خانواده باشند, به حداقل خواهد رسید، و در صورت موافقت نیز تشدید خواهد شد. در صورتیکه خانواده با روابط نا صحیح خود نقش دافعه را نسبت به فرزند داشته باشد، طبیعتا, منابعِ دیگر که رابطه ای بهتر و آموزشی تر از خانواده ایجاد کنند، می توانند بر روی چگونگی شخصیتِ روانی، اجتماعی و فرهنگی فرزندان اثر بسزایی داشته باشند. از منظری دیگر، در صورتیکه رابطة خانواده، رابطه ای بر اساس دمکراسی و آزادی باشد، اولا, فرزند بیشتر به سمت خانواده تمایل نشان خواهد داد، ثانیا, جنبة اجتماعی شدن او بیشتر تقویت شده و وی نقش فعالتری را در جامعه ایفا می کند. در غیر اینصورت غالبا دیده شده که فرد منزوی بوده و با محیط اطراف خود منفعلانه بر خورد خواهد کرد.
وجود شخصیت سالم روانی و فرهنگی فرزندان در گروِ یک نکتة اساسی است که در اکثر خانواده های مورد مطالعة این پژوهش کیفی (لاپلانتین, ۲۰۰۰) که در سلامت روان بسر میبرند، مشترک به نظر می رسید، و این نکته, مسئلة حضور والدین در جمع خانواده بود. به عبارت دیگر، مدت زمانی است که والدین در خانه می باشند, و یا شکل فضایی که در خانه حاکم است. البته، وجود زمان و یا فضا به تنهایی کافی نبوده، بلکه در این مدت زمانِ حضورِ فیزیکی، داشتن رابطة آموزشی (هس و ویاند, ۱۹۹۴) و مسئلة وجود ارتباطات کلامی, (بودیشون, ۱۹۸۲) یعنی گفتگو در بین اعضاء خانواده لازم و مطرح است.
رابطة والدین با فرزندان یا شیوه های فرزند پروری, در گذر از اعمالی است که اهداف گوناگونی را در بر دارد. تربیت اخلاقی و روانی، شناسائی, رشد و پیشرفت استعدادهای فرزندان، آموزش مهارت ها، آشنا کردن با قوانین و هنجارهای جامعه از دید والدین، از جملة این اهداف می باشند. ’پارسنز نیز دو کارکرد اساسی یعنی اجتماعی کردن و شکوفایی شخصیت فرزند را برای خانواده در نظر می گیرد.‘ (اعزازی، ۱۳۷۶: ۱۶)
این گونه اهداف والدین که شامل تمام فعالیت ها و اعمالی می شود که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم ارتباط آنها را با فرزندان در رفتارهای روزمره نشان می دهد، هستة اصلی این پژوهش بوده، که تحت عنوان فرزند پروری یا رابطة آموزشی مطرح می باشد. این فعالیت ها برطبق نظریة عمل بوردیو جامعه شناس معاصر فرانسوی (بوردیو, ۱۹۸۹) توسط نیروهائی هدایت و یا کنترل