دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
مجموعه ای از انسانها ، جانوران ، گیاهان یا عناصر متمایز دیگری که حداقل در یک صفت مشترک باشند . مثل جمعیت یک شهر ، یک کلاس ، یک گروه سنی معین . در تعریفی دیگر به مجموعه ای از افرادی که به یک گونه تعلق دارند و در مکان مشخصی زندگی می کنند جمعیت گفته می شود .
انواع جمعیت :
در مطالعات جمعیت شناسی جمعیت ها را به اشکال مختلف طبقه بندی می نمایند که موارد زیر از آن جمله اند :
جمعیت مقیم یا قانونی (Dejure) : تمام کسانی را شامل می شود که تابعیت کشوری را دارند و یا اهل منطقه ای هستند صرف نظر از اینکه هنگام سر شماری در محل حضور داشته باشند و یا حضور نداشته باشند .
جمعیت واقعی یا حاضر (Defacto) : کسانی را شامل می شود که در هنگام سرشماری در محل حضور داشته باشند و مورد شمارش قرار بگیرند .
جمعیت اصلی : جمعیت کل جامعه یا کشور را جمعیت اصلی می نامند .
جمعیت محدود یا فرعی : جمعیت بخشهای کوچکی از کل را جمعیت فرعی می نامند که نسبت به جمعیت کل جامعه یا کشور کوچکتر و محدودترند .
جمعیت باز : جمعیتی است که در افزایش یا کاهش آن ، علاوه بر موالید و مرگ و میر ، مهاجرت (درون کوچی و برون کوچی) نیز تأثیر دارد .
جمعیت بسته : جمعیتی است که در افزایش یا کاهش آن مهاجرت نقشی ندارد و تغییرات آن فقط از اختلاف زاد و ولد و مرگ و میر ناشی می شود .
جمعیت طبیعی (بدوی) : جمعیتی است که در اختیار قوانین طبیعت قرار دارد و قادر به مبارزه با مرگ و حیات نیست .
جمعیت ثابت : جمعیت بسته ای است که برای مدت طولانی در معرض میزانهای ثابت تولد و مرگ قرار گیرد و میزان افزایش سالیانه این جمعیت به سوی مقدار ثابتی میل کند .
جمعیت متوقف : جمعیت ثابتی است که در آن میزان افزایش طبیعی صفر باشد.
جمعیت متعادل (متوازن) : جمعیتی است که در لحظه ای معین از زمان دارای حجم ثابت و میزانهای موالید و مرگ و همچنین میزان مهاجرتهای درون کوچی و برون کوچی برابر باشد . این جمعیت را نباید با جمعیت ثابت اشتباه کرد چرا که در جمعیت متعادل این وضعیت موقتاً چنین است .
جمعیت متناسب (مطلوب) : جمعیتی است که حجم مناسب برای تحقق و حفظ برخی از هدفهای مشخص و مورد قبول اجتماعی را داشته باشد .
تراکم جمعیت :
تعداد افرادی که در زمان خاص در واحد خاصی از سطح ( مثلاً کیلومتر مربع) زندگی می کنند تراکم جمعیت انسانهای آن منطقه را تشکیل می دهند .
جمعیت شناسی
واژه جمعیت شناسی و یا Demography مرکب از دو کلمه یونانی Demos به معنی مردم و جمعیت و گرافوس graphos به معنی شناسایی ، توصیف به نگارش و شناخت است . چنانچه گاهی به دموگرافی جمعیت نگاری نیز گفته می شود .
جمعیت شناسی مطالعه آماری جمعیت های در حال تغییر انسانی است علمی است که پدیده های جمعیتی را با دو روش علمی مورد مطالعه قرار می دهد . و موضوع مطالعه آن اطلاع و آگاهی بر جمعیت ها ، بررسی و شناخت نکات عمومی و بررسی چگونگی تغییرات و نوسانات کمی و کیفی آنهاست . بعبارت دیگر علمی است که باعث شناخت و مطالعه جمعیت و کلیه تغییرات آن چه از نظر تعداد ، جنس ، سن ، فرهنگ ، آداب و رسوم ، اقتصاد و . . . می باشد . همچنین جمعیت شناسی حرکات دراز مدت جمعیت را مورد مطالعه قرار می دهد و علل این حرکت را تبیین میکند . در حال حاضر جمعیت شناسی به دو شاخه بزرگ و مهم یعنی جمعیت شناسی کمی ( جمعیت شناسی آماری ) و جمعیت شناسی کیفی تقسیم می گردد .
هدف از جمعیت شناسی کمی مطالعه ترکیب و حرکات جمعیت در زمان و مکان معین و جستجوی علل این حرکات می باشد . حال آنکه در جمعیت شناسی کیفی مطالعه خصوصیات و ویژگیهای کیفی انسانها مورد نظر است که ساختمان حرکات جمعیت را بیشتر از نقطه نظر بیولوژیکی و وراثت و تأثیراتی که محیط اجتماعی و جغرافیایی در این جمعیت ها می گذارد مورد بررسی قرار میدهد .
در جمعیت شناسی به سه نوع پدیده آشکار زندگی توجه می شود :
1ـ تغییر در تعداد جمعیت
2ـ ترکیب سنی و جنسی جمعیت
3ـ توزیع جغرافیایی جمعیت
این پدیده ها ماحصل پنج فرآیند جمعیتی است که عبارتند از :
1ـ باروری 2ـ میرایی 3ـ زناشویی 4ـ مهاجرت 5ـ حرکات اجتماعی
چرخه جمعیت شناسی
رشد جمعیت در هر جامعه ای یک چرخه جمعیت شناختی 5 مرحله ای را طی میکند .
شکل(1-1) :مراحل تحول جمعیتی
مرحله 1ـ در این مرحله میزان تولد و میزان میرایی جمعیت زیاد است و چون این دو پدیده اثر یکدیگر را خنثی می کنند تعداد جمعیت تقریباً ثابت می ماند .
مرحله 2ـ در این مرحله بعلت بهبود وضعیت اقتصادی میزان میرایی رو به کاهش می رود در حالیکه میزان تولد تغییر نمی کند . در دوران کنونی علت افزایش موالید در کشورهای جنوب آسیا و آفریقا را بیشتر بهبود شرایط بهداشت مادر و کوتاه شدن دوره شیر دادن کودک از پستان مادر منسوب می توان کرد .
مرحله 3ـ در این مرحله میزان مرگ همچنان کاهش می یابد و میزان تولد هم رو به کاهش میگذارد و در همین حال تعداد جمعیت همچنان افزایش می یابد . به نظر میآید که هم اکنون جمعیت ایران در این مرحله از چرخه جمعیت شناسی است . در بعضی از کشورهای رو به پیشرفت نیز مانند چین و مالزی میزان موالید به سرعت کاهش یافته است .
مرحله 4ـ در این مرحله میزان تولد هم کم می شود در ضمن تعداد مرگ هم کم باقی می ماند و در نتیجه تعداد جمعیت ثابت می ماند در این مرحله میزان رشد جمعیت به صفر می رسد . مثل بیشتر کشورهای پیشرفته صنعتی .
مرحله5ـ در این مرحله تعداد جمعیت بعلت کمتر شدن میزان موالید از میزان مرگ کاهش مییابد که رشد جمعیت منفی می شود . مانند کشور ژاپن.
جدول (1-1): پر جمعیت ترین کشورهای جهان در سال 2000 و 2050 (تخمین زده شده) و جمعیت آنها برحسب میلیون
2050 POPULATION
(ESTIMATED, IN MILLIONS) MOST POPULOUOS
COUNTRIES IN 2050 2000 POPULATION
(IN MILLIONS) MOST POPULOUS
COUNTRIES IN 2000
1600
1300
403
312
304
285
244
211
188
182 India
China
United States
Indonesia
Nigeria
Pakistan
Brazil
Bangladesh
Ethiopia
Congo 1200
1000
175
212
170
151
145
128
127
123 India
China
United States
Indonesia
Brazil
Pakistan
Russia
Bangladesh
Japan
Nigeria
میزان رشد جمعیت
تغییرات در تعداد جمعیت اعم از اینکه افزایش یا کاهش حاصل نماید، رشد جمعیت نامیده می شود که در صورت افزایش ، رشد مثبت و در مورد کاهش، رشد منفی است.
میزان رشد جمعیت نماینده ازدیاد یا کاهش طبیعی جمعیت می باشد و با فرمول زیر محاسبه می شود:
تفاضل تعداد مرگها از موالید در مدت یک سال
1000 × = میزان رشد طبیعی جمعیت(R)
جمعیت وسط سال
رشد جمعیت تا 1/0 درصد جمعیت ثابت در نظر گرفته می شود. اگر رشد طبیعی جمعیت تا کمتر از 5/0 درصد برسد، جمعیت دارای رشد خفیف است، رشد 1- 5/0 درصد را رشد متوسط، 5/1 تا 1 درصد را رشد سریع و 2- 5/1 درصد را رشد بسیار سریع می نامند و اگر رشد جمعیت بیش از 5/2 درصد باشد، رشد انفجاری نامیده می شود. میزان رشد سالانه ایران طبق آخرین آمار 3/1 درصد می باشد.
زمان دو برابر شدن جمعیت (Doubling time) زمان لازم برای دو برابر شدن جمعیت است. و با فرمول زیر محاسبه می شود:
72
= DT
R
اگر میزان رشد جمعیت منفی باشد، با این فرمول زمان نصف شدن جمعیت (Halving time) بدست خواهد آمد.
ساختار جمعیت
ترکیب جنسی جمعیت :
نحوه ترکیب جنسی یک کشور تأثیر بسیار زیادی بر سایر متغیرهای جمعیتی ، اجتماعی و اقتصادی آن به جای می گذارد . بعنوان مثال کاهش زنان در یک منطقه بتدریج کاهش باروری و در نتیجه کاهش جمعیت را در بر خواهد داشت و کاهش مردان موجب کاهش فعالیت های اقتصادی و در نتیجه افت تولید و ارائه خدمات خواهد بود. برای سنجش توزیع جنسی جمعیت یک منطقه شاخصی به کار می رود که "نسبت جنسی" نامیده می شود و از محاسبه تعداد مردان یک منطقه نسبت به تعداد زنان همان منطقه در مقطعی از زمان بدست می آید . این نسبت را می توان به طور جداگانه برای سنین و گروههای مختلف محاسبه نمود که در این حالت "نسبت های جنسی ویژه" نامیده می شود .
ترکیب جنسی تحت تأثیر سه عامل می باشد :
1ـ موالید پسر و یا دختر : بطور تقریبی در مقابل هر 100 نفر نوزاد دختر 106ـ104 نوزاد پسر متولد می شوند که در تمام دنیا این نسبت تقریباً مساوی است .
2ـ اختلاف مرگ و میر دو جنس : در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه به دلیل مرگ و میر زیاد مادران در حین بارداری و زایمان، تعداد زنان نسبت به مردان کمتر می شود همچنین در کشورهای پیشرفته نسبت مرگ و میر زنان بعد از 65 سالگی کمتر از مردان است . از طرفی در بسیاری از کشورهای پیشرفته مرگ و میر مردان به دلایل مشکل بودن شرایط کار مردان و حوادث ناشی از آن در مقایسه با مشاغل زنان بیشتر از زنان است، در نتیجه برتری زنان چشمگیر است .
3ـ مهاجرت : نسبت مردانی که برای یافتن شغل و . . . به کشورهای دیگری میروند بیشتر از زنان است .
ترکیب سنی جمعیت :
منظور از ترکیب سنی پراکندگی بر حسب سن است. با توجه به اینکه سن یکی از ویژگیهای انسان و به تبع آن یکی از متغیرهای اصلی در جمعیت شناسی است لذا مطالعه ترکیب سنی مردان و زنانی که در عرصه زندگی اجتماعی یک جامعه به فعالیت مشغولند حائز اهمیت فراوانی است. بعنوان مثال تمرکز جمعیت در سنین پایین تر نشانگر آن است که بار بیشتری بر دوش جمعیت فعال از نظر اقتصادی قرار دارد. اطلاع و آگاهی از توزیع سنی جمعیت هر کشور خصوصاً از نظر پیش بینی وضع اینده و احتیاجات آتی جمعیت دارای اهمیت است.
جمعیت ها از نظر ترکیب سنی به سه دسته تقسیم می شوند:
1) جمعیت جوان: جمعیتی است که بیش از 40% آن را افراد کمتر از 15 سال تشکیل می دهند.
2) جمعیت سالخورده: جمعیتی است که نسبت افراد 65 ساله و بالاتر آن 10% یا بیشتر باشد.
3) جمعیتهایی که در حال گذر از جوانی به سوی سالخوردگی هستند.
برای درک شناخت بهتر و سریعتر ساخت سنی و جنسی جمعیتها و نیز مقایسه آنها با یکدیگر از نمودارهایی به نام هرم سنی استفاده می شود.
هرم سنی نموداری است که در محور عمودی و افقی دارد. محور عمودی نماینده سن از صفر تا حداکثر و محور افقی نشان دهنده مقدار افراد هر سن یا گروه سنی
می باشد. از آنجا که هرم های سنی در مقابل عوامل مختلف بسیار حساس می باشد لذا انواع مختلفی از هرم های سنی در کشورهای مختلف می توان مشاهده نمود.
هرم های سنی نمایش دهنده وضعیت گذشته و حال یک جمعیت از لحاظ توزیع سنی و جنسی است و از این لحاظ در سه رده نامگذاری می شوند.
1ـ هرم های سنی با قاعده پهن و نوک تیز (به اصطلاح میخی) در کشورهای
رو به پیشرفت دیده می شود که بخش عمده ای از جمعیت کمتر از 15 سال دارند، میرایی گروههای سنی کودکان زیاد است و گروههای سنی بالا کم جمعیت است.
2ـ هرم های سنی با پایه ای کم عرض تر و رأس پهن تر (تقریباً استوانه ای شکل) که در کشورهای پیشرفته صنعتی دیده می شود که جمعیت کمتر از 15 ساله نسبتاً کم، میرایی گروههای سنی کودکان ناچیز و مقدار (درصد) گروه سنی بالا بیشتر است .
شکل(2-1): هرم سنی میخی و هرم سنی استوانه ای
3ـ هرم های گلابی شکل : در کشورهای در حال پیشرفت دیده می شود که در سالهای اخیر برنامههای بهداشتی و تنظیم خانواده را با جدیت بکار بسته اند و در نتیجه تعداد تولدهای جدید و میرایی کودکان کاهش یافته و مستطیل های پایینی هرم کوتاهتر شده است. آخرین هرم سنی ایران (سرشماری سال 1385) نیز به این شکل است .
شکل(3-1) هرم سنی جمعیت کشور در سرشماری عمومی سال 1385 (گلابی شکل)
توزیع جغرافیایی جمعیت:
در هر سرزمین با توجه به امکانات زیستی، جمعیت در سطح آن پراکنده است، بطوریکه میان جمعیت و مساحت سرزمینی که جمعیت در آن زندگی می کنند رابطه ای وجود دارد ولی این رابطه ثابت نیست، یعنی میزان پراکندگی آن در هر جا یکسان نیست، به همین دلیل با موضوعی به نام تراکم جمعیت روبرو می شویم که به مجموع امکاناتی که جهت تولید مواد غذایی مردم منطقه نیاز است بستگی دارد.
حرکات جمعیت
حرکات جمعیت عبارت است از دگرگونیهایی که در طول زمان معینی در یک جمعیت ظاهر می شود. در یک جمعیت در طول یک دوره زمانی تعدادی متولد میشوند، تعدادی می میرند و بالاخره عده ای نیز محل سکونت خود را تغییر می دهند که هر یک در ترکیب جمعیت تأثیر می گذارند .
حرکات جمعیت خود بر دو گونه است :
الف ـ حرکات زمانی ( طبیعی ) که شامل تولد و باروری و مرگ و میر است .
ب ـ حرکات مکانی جمعیت که مهاجرت است .
ولادت و باروری
ولادت و باروری دو پدیده جمعیتی هستند که هر یک به نوعی در ترکیب جمعیت نقش دارند. از اصطلاح ولادت فقط برای نشان دادن تعداد ولادت ها استفاده می شود، در حالیکه وقتی فراوانی ولادت ها را در جمعیتی که قابلیت باروری دارد مطالعه می کنیم، در واقع با باروری سر و کار داریم. در بحث ولادت توجه به نوزاد یا مولود است اما در بحث باروری عمدتاً زنانی مد نظرند که بچه دار شده یا خواهند شد .
باروری عبارت است از توانایی بالقوه زاد و ولد یک زن یا یگ گروه اجتماعی از زنان. به عبارت دیگر باروری مشخص می کند که در یک گروه از زنان که در سن خاص قرار
می گیرند ، در یکسال چند فرزند متولد می شود . توانایی زاد و ولد معمولاً از سن 15 سالگی شروع و در سن 45 یا 49 سالگی خاتمه می یابد .
عوامل متعددی در باروری زنان دخالت دارد . این عوامل را می توان در سه گروه عمده به شرح زیر تقسیم بندی نمود :
1ـ صدمات و اختلالات بیولوژیکی که اصولاً ممکن است به ناباروری و عقیمی منجر گردد .
2ـ بیماریها و فقدان بهداشت کافی که می تواند در سیر حاملگی دخالت نموده، به سقط، تولد مرده و ناباروری موقت و گذرا بیانجامد .
3ـ عوامل اجتماعی و فرهنگی که در رابطه عمیق با آگاهیها و نگرش های افراد در جامعه نسبت به مسائل جمعیتی وباروری می باشد .
از جمله این عوامل مؤثر عبارتند از :
عوامل محیطی: شرایط سخت محیط بر جنبه های فیزیولوژیکی باروری اثر
می گذارند. بعنوان مثال بررسی های انجام شده نشان داده است که لقاح در مناطق مرتفع پائین تر از نقاط کم ارتفاع می باشد.
همگانی بودن ازدواج : در کشورهای در حال توسعه دیر یا زود 95 تا 100 درصد زنان بالاخره ازدواج خواهند کرد، در حالیکه در کشورهای پیشرفته صنعتی این نسبت 90ـ70 درصد است .
سن ازدواج : هر چه سن ازدواج کمتر باشد ، میزان باروری بیشتر است. بطوریکه اگر سن قانونی ازدواج به 20 سال برسد 20 تا 30% از میزان موالید کاسته می شود.
سن بلوغ دختران : با افزایش سن بلوغ ، باروری کاهش می یابد و بالعکس . در کشورهایی مثل هندوستان و در نواحی گرمسیر سن بلوغ 14ـ12 سالگی است، در ایران 14ـ13 سالگی است.
سن یائسگی: با افزایش سن یائسگی، بعلت افزایش طول دورۀ باروری، میزان باروری افزایش می یابد.
دوره زندگی مشترک : 25 درصد تولدها در 5ـ1 سال اول زندگی زناشویی و
55 ـ50 درصد تولدها در فاصله سالهای 15ـ5 زندگی زناشویی است.
فاصله گذاری بین موالید : فاصله گذاری بین زایمانها می تواند تأثیر چشمگیری بر میزان باروری داشته باشد.
سطح سواد زنان : بین باروری و سطح سواد ارتباط معکوس وجود دارد.
آداب و سنن اجتماعی : مانند اعتقاد داشتن به کودک از جنس خاص (پسر یا دختر) که موجب افزایش میزان باروری می شود.
اعتقادات مذهبی : مثلاً کاتولیک ها حق استفاده از وسائل پیشگیری از بارداری را ندارند.
عوامل اقتصادی : فقر اقتصادی خود موجب فقر فرهنگی شده و بدین ترتیب زمینه افزایش باروری را آماده می سازد. عدم درآمد، اشتغال، بهداشت، تعلیم و تربیت، خدمات اجتماعی کافی و تغذیه نا مناسب با افزایش میزان باروری ارتباط دارند.
پائین بودن سطح استانداردهای زندگی: موجب افزایش موالید میگردد.
وضعیت تغذیه: رابطه عکس با میزان باروری دارد.
طبقه اجتماعی
چندهمسری: تعداد فرزندان را بیشتر می کند.
در دسترس بودن خدمات تنظیم خانواده برای عموم
قوانین کشوری: خیلی از کشورها به واسطه تنگناهایی که با آن مواجه شده اند، مجبور شده اند که کنترل جمعیت را بر اساس موازین قانونی دنبال کنند. مثل کشور چین که با در دست گرفتن قانون تنظیم خانواده، سعی دارد نظام تک فرزندی را اعمال کند و یا در کشوری مثل ژاپن، خانواده ها ترغیب و تشویق می شوند تا فرزندی بدنیا آورند.
افزایش مرگ و میر کودکان: به موجب ترس از مرگ و میر اطفال و کمبود تضمین بقا آنان، باروری افزایش می یابد.
گسترش شهرنشینی: در نقاط شهری بخاطر محدودیتهای خاصی که وجود دارد، باروری پائین تر از نقاط روستایی است. همچنین مسائلی نظیر اشتغال زنان در خارج از منزل، محدود بودن محل زندگی و وضعیت مسکن می توانند در میزان باروری محدود در شهرها نقش داشته باشند.
جایگاه زن در اجتماع: در جوامعی که به زن بعنوان موجودی که حق سالم زیستن دارد، نگاه می کنند، میزان باروری کمتر است.
ارزش کودک در اجتماع: در خانواده هایی که به کودک بها داده شده و برای شکوفایی توانائیها و استعدادها وقت صرف می شود، میزان باروری کمتر است.
عوامل دیگر : وضعیت مسکن، اشتغال زنان، جنگ، عوامل زیست شناختی و تغذیه از پستان مادر و . . .
مرگ و میر
مرگ و میر یکی از عوامل حرکات جمعیت است که نسبت به باروری از پیچیدگی بیشتری برخوردار است زیرا در باروری عموماً یک گروه جنسی و از یک مقطع سنی مورد مطالعه قرار می گیرد، در حالیکه در مرگ و میر ، هر دو جنس و تمام گروههای سنی مورد توجه می باشند.
تحقیقات روی مرگ و میر های عمومی نشان می دهد که علت مرگ و میر در کشورهای در حال توسعه عبارتست از سوء تغذیه، بیماریهای عفونی، انگلی و مالاریا و . . .، در صورتیکه در کشورهای پیشرفته صنعتی علت مرگ بیماریهای قلبی ـ عروقی، سرطان، بیماریهای ناشی از مصرف الکل و بیماریهای روانی می باشند.
گرچه مرگ و میر یک امر اجتناب ناپذیر است لیکن مرگ افراد در معرض تحولات مختلفی قرار گرفته و آثار محیط در آن کم و بیش محسوس است چرا که بیماریهای عفونی، مسمومیت های غذایی، تصادفات و . . . همگی زاییده محیط بوده و در مرگ و میر انسانها مؤثرند.
اهم عواملی که در میزان مرگ و میر افراد جامعه دخالت دارند می توان به شرح زیر خلاصه نمود:
ـ وراثت : طول عمر یک امر موروثی است و در بین افراد یکسان نمی باشد و این امر به ژنهای متعددی ارتباط دارد .
ـ نژاد : مسئله رابطه نژاد و طول عمر هنوز مطرح است گرچه نتوانسته اند ارتباط قابل ملاحظه ای بین این دو نشان دهند .
ـ جنس : امروزه مرگ و میر زیاد جنس مذکر در مقایسه با جنس مؤنث کاملاً شناخته شده و یقیناً با عوامل بیرونی مرتبط است .
ـ تغذیه : کمبود مواد غذایی یا کمبود کالری، مقاومت بدن را در برابر بیماریها کاهش داده و موارد مرگ و میر ناشی از آن را بالا می برد .
ـ شیوه زندگی : شرایط زندگی جدید نتایج دردناکی را به ارمغان آورده است که در کشورهای پیشرفته با شدت بیشتری قابل مشاهده است. بعنوان مثال زندگی شهری همراه با پیشرفتهای سریع در تکنولوژی ، مشکلات زیست محیطی فراوانی را فراهم آورده است و شهر نشینان را در معرض بیماریهای روان تنی مختلفی قرار داده است که خستگی مفرط، تشویش و نگرانی مداوم از علل این بیماریها به شمار می روند.
ـ خصوصیات اجتماعی : برخی از خصوصیات اجتماعی از قبیل زناشویی، مسکن، شغل، درآمد و سواد نیز در میزان مرگ و میر مؤثرند.
علت کاهش مرگ و میر: بطور کلی میزان مرگ و میر در سطح جهان بدلایل زیر کاهش یافته است :
1ـ از بین رفتن یا کاهش عوامل طبیعی از بین برنده جمعیت مانند شیوع بیماریهای همه گیر به صورت گسترده ، قحطی های طولانی مدت و . . .
2ـ برنامه های مبارزه همگانی با بیماریهایی مانند وبا، آبله، طاعون، مالاریا و . . .
3ـ پیشرفت های پزشکی(کشف آنتی بیوتیک ها، حشره کش ها، آفتکش ها و . . . )
4ـ افزایش امکانات بهداشتی ـ درمانی مانند گسترش مراکز بهداشتی ـ درمانی
5ـ بهبود تولید ، فرآوری ، نگهداری وتوزیع مواد خوراکی
6ـ تأثیر برنامه های بهداشت کشوری بر تندرستی مردم
7ـ کمک های بین المللی در زمان وقوع حوادث غیر مترقبه و بلاهای طبیعی
8ـ افزایش آگاهی و توسعه وضعیت اجتماعی توده های مردم
مهاجرت
جمعیت ها، حرکاتی نیز در مکان انجام می دهند که موجب نوساناتی در کل جمعیت منطقه می گردد . این حرکات را معمولاً مهاجرت می نامند . مهاجرت ممکن است به علل سیاسی ، مذهبی ، اقتصادی و در زمان ما " آرزوی رفاه بیشتر" صورت
می گیرد. حرکات درون مرزی را مهاجرت های داخلی و حرکات خارج از مرزها را مهاجرت خارجی یا بین المللی گویند .
نتایج مهاجرت : مهاجرت به طور کلی موجب توزیع جغرافیایی بهتر جمعیت در سطح کره زمین می گردد که نتیجه آن بالا رفتن تولید است . اهم نتایج مهاجرت ها از دید سرزمینهای مهاجر فرست و سرزمینهای مهاجر پذیر عبارتند از :
در سرزمین های مهاجر فرست : ازدست دادن نیروی اقتصادی (جوانان)، کندی افزایش نفوس و کاهش تعداد کل جمعیت، دگرگونی شکل هرم سنی، کاهش میزان ازدواج ها و ولادت ها، از میان رفتن نتایج سرمایه گذاریهای که در جهت پرورش جوانان و آمادگی آنان برای زندگی فعال انجام گرفته است، بهتر شدن وضع موازنه پرداخت های خارجی زیرا مهاجرین بخشی از درآمد خود را برای خانواده شان به کشور خود برمیگردانند ، ایجاد بازار کار و درآمد بیشتر برای نیروی انسانی باقیمانده و افزایش دستمزد کارهای کشاورزی به علت کم شدن نیروی فعال، برقراری روابط بیشتر فرهنگی و تجاری و . . . در میان کشورهای مهاجر فرست و مهاجر پذیر، کمبود درآمد (ارزی و ریالی).
در سرزمین های مهاجر پذیر : افزایش جمعیت، استفاده از نیروهای فعال بدون هیچ گونه سرمایه گذاری قبلی، استفاده از کارگران خارجی در فعالیت هایی که کارگران محلی حاضر به انجام آن نیستند نظیر کار در معدن، رقابت با کارگران محلی از لحاظ قبول سطح دستمزد پایین تر، رواج شرایط بهداشتی نامناسب و آداب و رسوم و عقاید گوناگون بوسیله مهاجرین و اشاعه بیماریهایی که ممکن است مهاجران با خود داشته باشند.
ازدواج و طلاق
ایندو نیز وقایعی هستند که در حرکات جمعیت مؤثرند. می توان گفت که فرهنگ بوسیله قوانین ازدواج ، کنترل کننده غرایز انسانی و تنظیم بخش آنهاست تا از این طریق نسل های انسانی به روش های مشروع و مقبول تداوم یابند و حیات اجتماعی دچار وقفه نگردد.
شاخص های جمعیتی
شاخص های جمعیتی نشانگرهایی هستند که با اندازه گیری آنها در قالب فرمولهای آماری می توانیم در زمان معین به اطلاعات مختلف جمعیتی دسترسی پیدا کنیم و به ارزشیابی برسیم . از اهم شاخص های جمعیتی می توان به شاخصهای ولادت و باروری ، مرگ و میر ، ازدواج و طلاق و مهاجرت اشاره نمود که به شرح زیر قابل مطالعه و بررسی است:
شاخص های ولادت و باروری :
الف ـ میزان خام تولد Crud Brith Rate (C.B.R)
تعداد موالید زنده متولد شده در یک سال معین
1000 × --------------------------------- = میزان خام تولد
جمعیت متوسط همانسال
جمعیت ابتدای سال+جمعیت انتهای سال
-- ------------------------ - = جمعیت میانه یا جمعیت متوسط
2
این میزان طبق آخرین آمار در ایران 3/18 در هزار است. (سال 1380)
ب ـ میزان باروری عمومی (G.F.R) General Fertility Rate
در محاسبه این میزان به جای تقسیم موالید زنده یکسال بر کل جمعیت همانسال ، فقط گروه زنان در سن باروری (سال 49ـ15) در میانه سال مد نظر قرار می گیرد. بدلیل اینکه تمام افراد در معرض باروری قرار ندارند.
تعداد متولدین زنده در یکسال و یک منطقه
1000 × = میزان باروری عمومی
جمعیت زنان 15 تا 49 ساله در وسط همانسال
ج ـ میزان باروری واقعی یا نکاحی (M.F.R) Marital Fertility Rate
در این شاخص در مخرج کسر صرفاً زنان ازدواج کرده درسن باروری مد نظر قرار میگیرند.
تعداد متولدین زنده در یکسال و یک منطقه
1000 × -------------------------------------- = میزان باروری نکاحی
جمعیت زنان ازدواج کرده در سن باروری در میانه سال
د ـ میزانهای باروری ویژه سنی
(A.S.F.R) Age Specific Fertility Rate
هر دو شاخص میزان باروری عمومی و نکاحی برای زنان 15 تا 49 ساله می باشد. اما چون شدت باروری زنان در سنین مختلف یکسان نیست، لذا از شاخص میزان باروری ویژه سنی که اختصاص به گروههای سنی خاص دارد و وسیله دقیق تر اندازه گیری سطح باروری جامعه است در فواصل 5 ساله بهره می گیریم. 19ـ15 ساله و 24ـ20 ساله و . . .
تعداد موالید زنده یکسال در هر گروه سنی مورد نظر
1000 × -- ----------------------- ----------- = میزان باروری ویژه سنی
جمعیت وسط سال زنان همان گروه سنی در همان سال
ه ـ میزان باروری کل (T.F.R) Total Fertility Rate
این شاخص، تعداد کل فرزندانی را نشان می دهد که یک زن در طول دوره 35 ساله باروری (49ـ15) می تواند به دنیا آورد. در واقع میزان باروری کل برابر است با مجموع باروریهای ویژه 7 گروه سنی.
5 × مجموع میزان باروری گروههای سنی 5 ساله
------ --------------------- --- = میزان باروری کل
1000
این میزان در پایان سال 1380 در ایران 5/2 برآورد شده است .
و ـ میزان تجدید نسل Reproductive Rate
میزان تجدید نسل عبارتند از محاسبه رابطه بین تعداد یک نسل و تعداد فرزندانی که از این نسل زاییده می شوند. به عبارت دیگر این شاخص قابلیت جانشینی نسلها را نشان می دهد. پس با محاسبه این شاخص می توان گفت که چه تعداد دختر جانشین مادران خود خواهند شد. میزان تجدید نسل را می توان در دو حالت زیر محاسبه نمود:
میزان ناخالص تجدید نسل (G.R.R) Gross Reproduction Rate
این شاخص تعداد دختران زنده متولد شده ای را نشان می دهد که یک نسل هزار نفری از (زنان بدون احتساب مرگ و میر آنان) در طول دوره باروری خود به دنیا میآورند، بنابراین:
تعداد دختران زنده متولد شده
1000 ×------------------------------ = میزان تجدید نسل ناخالص
تعداد زنان 49 – 15 ساله
(بدون احتساب مرگ و میر)
میزان خالص تجدید نسل (N.R.R) Net Reproduction Rate
این شاخص مشابه به میزان تجدید نسل ناخالص است با این تفاوت که، مرگ و میر زنان نیز محاسبه می گردد.
تعداد دختران زنده متولد شده
1000 ×-------------- - ------------------ = میزان تجدید نسل خالص
تعداد زنان 49 – 15 ساله
(با احتساب میزان مرگ و میر)
ز- میزان بارداری Pregnancy Rate
عبارتست از نسبت شمار زنان باردار در یک سال به زنان ازدواج کرده گروه سنی
49 – 15 ساله، خواه این بارداری ها به تولد زنده یا مرده و یا سقط جنین پایان یافته و خواه اصلاً به پایان نرسیده باشند.
زنان باردار در یک سال
---- ------------------------ = میزان بارداری
زنان ازدواج کرده گروه سنی باروری
شاخصهای مرگ و میر:
الف ـ میزان خام مرگ و میر (C.D.R) Crude Death Rate
تعداد مرگ و میر در یک محل در یکسال
1000 × --------- ----------- ----------------- = میزان خام مرگ و میر
جمعیت محل در وسط همان سال
این میزان در پایان سال 1380 در ایران 3/6 در 1000 برآورد شده است.
ب ـ میزان مرگ و میر شیرخواران (I.M.R) Infant Mortality Rate
تعداد مرگ و میر شیرخواران کمتر از یکسال در یکسال
1000 ×--------------- -------- --------------- -- = I.M.R
تعداد تولدهای زنده در همان سال
این میزان یکی از مهمترین شاخصهای بهداشتی می باشد و هر قدر این میزان درجامعه ای کمتر باشد، آن جامعه از سطح بهداشت بالاتری برخوردار است. یکی از ویژگیهای مهم این میزان، حساسیت شدید آن نسبت به اقدامات صحیح بهداشتی است. که البته از بالاترین حد آن که 200ـ150 در 1000 در کشورهای بشدت عقب افتاده تا 5 در هزار در کشورهای صنعتی متفاوت است. این میزان در حال حاضر در ایران (پایان سال 1380) برای شیرخواران دختر 5/34 و برای شیرخواران پسر 6/29 در 1000 است.
ج ـ میزان مرگ و میر کودکان (C.M.R) Children Mortality Rate
تعداد مرگ و میر کودکان 4- 1 ساله در یکسال
1000 × = میزان مرگ و میر کودکان
جمعیت متوسط کودکان 4- 1 ساله در همان سال
د ـ میزان مرگ و میر مادران (M.M.R) Maternal Mortality Rate
این میزان که خطرات ناشی از بارداری و زایمان را می رساند عبارتست از :
تعداد کل مرگ مادران ناشی از عوارض بارداری و وضع حمل در یکسال
1000 × --------------------------------------- - -= M.M.R
تعداد کل متولدین زنده بدنیا آمده در همان سال
این میزان یکی از شاخصهای باارزش و مهم بهداشتی است.
هـ ـ میزان مرگ و میر ویژه سنی
Age Specific Death Rate (A.S.D.R)
درگذشتگان یک گروه سنی خاص در یکسال
1000 × --------------------- ------ -= میزان مرگ ومیر ویژه سنی
جمعیت متوسط همان گروه سنی در همان سال
و ـ میزان مرگومیر اختصاصی بعلت بیماریهای خاص
(C.S.D.R) Cause Specific Death Rate
تعداد موارد مرگ و میر از یک بیماری در یک محل و در یکسال
1000 × ---------------------------------- --- = C.S.D.R
جمعیت متوسط همان محل در همان سال
ز ـ نسبت مرگ و میر بیماری Case Mortality Ratio
این نسبت از سویی معرف درجه وخامت بیماری و از سویی دیگر معرف میزان مراقبتهای بهداشتی درمانی و وجود امکانات و تسهیلات مربوط در کشور است و فرمول آن عبارتند از:
تعداد مرگ از یک بیماری خاص در مدت یکسال
100 × = نسبت مرگ و میر بیماری
تعداد مبتلایان به آن بیماری در همان سال
ح- نسبت مرگ ومیر نسبییکبیماری Proportional Mortality Ratio
این نسبت نشان می دهد که یک بیماری به خصوص از لحاظ مرگ و میر تا چه حد مهم می باشد و فرمول آن عبارتند از:
تعداد مرگ و میر در اثر یک بیماری در یکسال
100× --------------- ----- ------- --= نسبت مرگ و میر نسبی یک بیماری
تعداد مرگ ومیر کل در همان سال
ط- امید به زندگی در بدو تولد Life expectancy
امید به زندگی در بدو تولد عبارت است از تعداد کل سالهایی که یک نوزاد در یک نقطه از جهان در صورت ادامه شرایط بهداشتی و رفاهی موجود به هنگام تولد در پیش روی خود دارد.
این شاخص از کشوری مانند سیرالئون که امید به زندگی در مردان 33 سال و در زنان 36 سال است تا کشوری مانند ایتالیا که امید به زندگی در زنان 81 و در مردان 75 سال است متفاوت می باشد. این میزان در ایران برای مردان 5/69 سال و برای زنان 5/71 است.
شاخصهای مهاجرت :
اندازه گیری مهاجرتها (داخلی و خارجی) کار مشکلی است. زیرا وجود سیاستهای خاص جمعیتی در مورد منع مهاجرت به برخی شهرها یا کشورها باعث مهاجرتهای
غیر قانونی می گردد که ثبت آنها مشکل است. بهر حال بعضی از شاخص های مهاجرت به صورتهای زیر قابل محاسبه می باشد.
مهاجران به خارج ـ مهاجران بداخل یکسال
1000 × ---------------------- ------ = میزان مهاجرت خالص
جمعیت میانه همانسال
تعداد مهاجرت به خارج یکسال
1000 × --------- ----------- = میزان مهاجرفرستی
جمعیت میانه همانسال
تعداد مهاجرین بداخل یکسال
1000 × --------------- ------ = میزان مهاجرپذیری
جمعیت میانه همان سال
شاخص های ازدواج و طلاق :
این شاخص ها، روند ازدواج و طلاق را در یک مقطع زمانی معین نشان می دهند که با مطالعه مستمر و مقایسه ای آنان می توان به روند تحولات این وقایع پی برد.
مجموع حاصلضرب فراوانیهای ازدواج هر سن در همان سن
---------------------- --------------- = میانگین سن ازدواج
تعداد کل ازدواجهای یکسال معین
تعداد ازدواجهای انجام گرفته دریکسال
1000 × ---- ------------ - = میزان ناخالص ازدواج
جمعیت میانه سال
تعداد ازدواجهای انجام گرفته در یکسال
1000 × -- ---- ------------------- = میزان خالص ازدواج
جمعیت مجردین واقع در سن ازدواج
البته این میزان برای زنان و مردان طور جداگانه قابل محاسبه می باشد .
میانگین زنان طبق آخرین آمار در ایران در اولین ازدواج 7/23 و برای مردان 4/26 گزارش شده است (وزارت بهداشت ـ 1380).
درصد ازدواج زودرس زنان (19ـ15 ) سال نیز 9/12 درصد است.
تعداد طلاقهای انجام گرفته در یکسال
1000 × ------------------- ------ = میزان ناخالص طلاق
جمعیت میانه سال
تعداد طلاقهای انجام گرفته در یکسال
1000 × ---------------- ---------- = میزان خالص طلاق
جمعیت همسردار در میانه سال
جدول(2-1) شاخص های جمعیتی وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی
شاخص 1375 1380 1381 پایان ششماهه اول
1383
جمعیت Population 600500 500/477/67
تراکم جمعیت Population dencity 85/36 41
بعد خانوار House hold 77/4 5/4
میانه سنی زنان Female Media Age 45/19 3/21
میانه سنی مردان Male Media Age 38/19 3/21
میانگین سنی زنان Fmale Mean Age 2/23 1/26
میانگین سنی مردان Male Mean Age 15/24 4/26
درصد جمعیت سال 14 – 0 51/39 5/29
درصد جمعیت 60 – 15 34/53 63
درصد جمعیت 60 سال و بالاتر 15/7 5/7
میزان باروری TFR 96/2 5/2
میزان مرگ شیرخواران دختر IMR 3/32 5/34
میزان مرگ شیرخوران پسر IMR 51/37 6/29
امید به زندگی بدو تولد در زنان
Female life expectency 8/69 4/70
امید به زندگی مردان در بدو تولد
male life exepectency 67 6/67
میزان موالید خام CBR 5/20 3/18
میزان مرگ خام CDR 5/6 3/6
میانگین سن زنان در اولین ازدواج 94/21 7/23
میانگین سن مردان در اولین ازدواج 18/25 4/26
درصد ازدواج زودرس زنان (19ـ15 ) سال carly Married 9/12
نسبت جنسی Sex ratio 103 102
افزایش طبیعی جمعیت 47/1 2/1
درصد شهر نشینی 3/61 75/66
سرباری کلی جمعیت 09/78
سرباری جوانی 70
سرباری پیری 07/0
مشکلات ناشی از افزایش بی رویه جمعیت
سالهاست که کشورهای جهان سوم با مسأله افزایش سریع جمعیت که مشکلات ناگواری از نظر اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی را دربر دارد، روبرو می باشند . به طور کلی دور تسلسلی بین جمعیت و عوامل پیشرفت وجود دارد. در جمعیت های متناسب درآمد و صنعت بالاست، امکانات تحصیلی و شغلی وجود دارد، فقر کم است و این امر کمک
می کند که جمعیت روز به روز متناسب تر و مثمرتر باشد و بر عکس جمعیت نامتناسب ناچار است سرباری زیادی را تحمل کند، درآمد کمی داشته که بالطبع سرمایه گذاری کم شده به همین علت صنعتی شدن میسر نیست و در نتیجه پیشرفتی امکان پذیر نخواهد بود، نهایتاً از نظر نرم اجتماعی، جمعیتی که فقیر و کم درآمد باشد شکل مناسبی نخواهد داشت. اگر بخواهیم آنچه را که اینک به عنوان مشکلات ناشی از جمعیت مطرح است طبقه بندی کنیم منابع زیر مورد بحث قرار می گیرد:
اثر بر منابع تأمین غذا و وضعیت تغذیه: رشد شتابان جمعیت یکی از عوامل محدود کننده مواد غذایی است. اگر چنین افزایشی با رشد اقتصادی و تولیدات کشاورزی همراه نباشد، اثرات مخربی خواهد داشت. لازمه رشد اقتصادی سرمایه گذاری وسیع می باشد درحالیکه در اغلب کشورها بعلت رشد بی رویه جمعیت چنین سرمایه گذاری غیرممکن است. امروزه زندگی حدود یک سوم از مردم کشورهای در حال توسعه زیر خط فقر اقتصادی قرار دارد، یک چهارم جمعیت جهان دچار کمبود شدید کالری و سه پنجم کمبود پروتئین دارند. حدود 55% مرگ و میر کودکان مربوط به سوء تغذیه است و از حدود 600 میلیون کودک زیر 5 سال در سراسر جهان حدود 150 میلیون دارای وزن کمتر از حد طبیعی هستند. با افزایش جمعیت جهان سرانه زمین که باید صرف تهیه مواد غذایی افراد شود، کاهش می یابد و باقیمانده زمینهای مرغوب هم به علت بدی مدیریت زمین و استفاده بی رویه از دور کشاورزی خارج شده و زمینهای باقیمانده تحت فشار و بهره گیری بیشتری قرار می گیرند.
اثر بر بعد خانواده و بهداشت: اثرات افزایش جمعیت بر خانواده بصورت پرجمعیت شدن خانواده ها و تعداد زیادی کودک و تعداد کمتری بزرگسال در خانواده بروز میکند که نتیجه آن ثابت ماندن درآمد و تهیه غذای کمتر برای هر یک از اعضای خانواده است. «بعد خانواده عبارتست از شمار کسانی که بطور رسمی، شرعی یا عرفی جزو یک خانواده به شمار آمده و مدتی بیش از 6 ماه از سال را از یک سفره خوراک می خورند». افزایش بعد خانوار سبب ایجاد تراکم جمعیت در مسکن و افزایش تماس بین افراد و بیشتر شدن بیماریهای مسری می شود. از طرفی کم شدن فاصله بین زایمانها سبب می شود که وقت و توان مادر بین تعداد بیشتری از فرزندان تقسیم شده و هر کودک کمتر مورد توجه قرار گیرد.
میزان ابتلا به بیماریهای واگیر با بعد خانوار ارتباط مستقیم دارد. از سویی دیگر میزان مرگ و میر نیز با بعد خانوار در ارتباط است. بطوریکه در همه طبقات اجتماعی بعد خانوار بر مرگ جنین و نوزادان و شیرخواران اثر می گذارد.
افزایش بعد خانوار با ضریب هوشی کودکان نیز همبستگی منفی نشان داده است.
اثر بر آموزش و پرورش: به موازات افزایش جمعیت هزینه های آموزشی جامعه هم افزایش می یابد. اضافه شدن سالیانه 3% به جمعیت به معنی ان است که برای حفظ معیارهای کنونی آموزش و پرورش باید فضاهای آموزشی و کارکنان در هر سال 3% بیشتر شود. رشد جمعیت مانع از افزایش کمی و کیفی تعلیم و تربیت می شود. با کاستن از میزان باروری جامعه می توان با هزینه کمتر تغییراتی در نسبت
مدرسه سازی بوجود آورد و با کم شدن تعداد کودکان 9-5 ساله می توان امکانات کنونی آموزش و پرورش را با سرمایه کمتر حفظ نمود.
اثر بر وضعیت مسکن: با افزایش جمعیت پس از تأمین خوراک، مسکن بیشترین اهمیت را دارد. در صورتیکه در هر سال 2 میلیون نوزاد متولد شود، 500 هزار واحد مسکونی تازه لازم است.
اثر بر اشتغال: در جمعیتهای با رشد زیاد، جمعیت جوان بیشترند و هر ساله بر جویندگان کار افزوده می شود. در صورت افزایش اشتغال نسبت سرباری (بار تکفل) کاهش می یابد و در غیر اینصورت نیازها و مشکلات زندگی خانواده های بیکاران همچنان حل نشده باقی می ماند و بر دوش جمعیت فعال سنگینی می کند.
جمعیت غیر شاغل
---------------------- = نسبت خالص سرباری
جمعیت شاغل
اثر بر شهرنشینی: رشد شهرنشینی در ابتدا در شهرهای تجارتی اروپا پس از شروع صنعتی شدن آغاز شد و به آرامی در سایر کشورهای پیشرفته صنعتی گسترش یافت. در حال حاضر در کشورهای رو به پیشرفت شهرنشینی به سرعت در حال رشد است. علل افزایش شهرنشینی عبارتند از:
نامساعد بودن شرایط زندگی در مبدأ که باعث مهاجرت به شهرها می شود.
جاذبه عملی و فکری شرایط زندگی شهری
نامناسب بودن مقررات اجاره داری زمینهای کشاورزی
ناتوانی در رقابت با زمین داران بزرگ
کم بودن درآمد مشاغل در مبدأ
محدود بودن امکانات آموزشی و دیگر امکانات زندگی
در کشورهایی که تراکم جمعیت و سرعت افزایش آن زیاد باشد، شهرنشینی و اقامت در مناطق صنعتی افزایش می یابد و این وضعیت به ویژه در کشورهایی که برنامه ریزی اجتماعی مناسب نداشته باشند شدیدتر است.
افزایش جمعیت و صنعتی شدن شهرها موجب بروز دشواریهایی در دفع زباله، آلودگی هوا و آب و مشکلات رفت و آمد خودروها و ترافیک می شود.
اثر بر توسعه اقتصادی: افزایش جمعیت در کشورهای پیشرفته صنعتی با رشد صنعت و بهبود استانداردهای زندگی همراه بوده است. در صورتیکه بر اساس بررسی که در هندوستان انجام شده است به این نتیجه رسیده اند که کاستن از میزان رشد جمعیت با توجه به غنی بودن آن کشور از لحاظ منابع طبیعی اثر مساعدی بر توسعه اقتصادی خواهد داشت.
برای بهبود استاندارهای زندگی در هر جامعه باید بهره وری کارگران افزایش یابد و برای این منظور لازم است ابتدا سرمایه گذاری به ازای هر کارگر افزایش یابد تا منجر به افزایش مستقیم تولید شود و سپس روشهای جدیدی برای تولید بیشتر ابداع شود (از جمله بهره گیری از تکنولوژی نوین و مدیریت صحیح) و این امور نیز با افزایش سطح سواد افراد جامعه و سرمایه گذاری اجتماعی عملی می شود. افزایش جمعیت باعث می شود به ازای هر کارگر سرمایه گذاری کمتری انجام گیرد که این مسئله خود اثر فشارنده بر رشد اقتصادی جامعه دارد.
با کاستن از میزان باروری جامعه، نیاز به هزینه های آموزشی کمتر شده و اعتبارات مربوطه آزاد می شود و می توان این اعتبارات را برای سرمایه گذاری جهت ایجاد اشتغال بکار گرفت. به این ترتیب تولید سرانه افزایش می یابد. برآورد شده است که در ایران هر یک درصد افزایش جمعیت 4-3% سرمایه گذاری اضافی به خود جذب می کند تا استانداردهای زندگی ثابت بماند، لذا با کاستن میزان باروری می توان به افزایش سرمایه گذاری کمک کرد.
اثر بر توزیع سنی جمعیت: در توزیع سنی جمعیت بیش از همه میانگین سنی (مجموع سن افراد جامعه بخش بر تعداد افراد) یا میانه سنی (سنی که نیمی از مردم جوانتر و نیمی دیگر مسن تر از آن باشند) بررسی می شود. میانه سنی جمعیت در آلمان غربی 40 سال و در آمریکا 30 سال و در ایران در سرشماری سال 1357، 19 سال بوده است.
هر جمعیتی که بیشتر از 40% آن را افراد کمتر از 15 سال تشکیل دهند جمعیت جوان بشمار می آید و نسبت جمعیت کمتر از 15 ساله به کل جمعیت را نسبت جوانی جمعیت می نامند. این نسبت در کشورهای رو به پیشرفت بیش از 40%، در کشورهای پیشرفته صنعتی 25-14% و در ایران (در سال 1357) 5/39% بوده است.
هر جمعیتی که نسبت افراد 65 ساله و بالاتر آن از 10% بیشتر باشد جمعیت سالخورده بشمار می آیند. این نسبت در کشورهای رو به توسعه حداکثر 5% ، در کشورهای پیشرفته صنعتی 16-10% و در سرشماری سال 1357 در ایران 5/4% بوده است.
رشد بی رویه جمعیت موجب هر چه جوانتر شدن و سربار شدن جامعه شده و بخصوص افراد زیر 15 سال نسبت سرباری را افزایش می دهند.
اثر بر منابع طبیعی: مصرف انرژی و دیگر موادیکه از منابع طبیعی بدست می آید به ویژه از زمان انقلاب صنعتی به بعد بسیار افزایش یافته و این افزایش با شدت رشد جمعیت و توسعه صنعتی ارتباط مستقیم دارد. منابع تجدیدپذیر (جنگلها، زمین زراعتی، منابع مادی اقیانوسها) کمتر با مشکلات روبرو شده اند، چون پا به پای مصرف این منابع، منابع تازه ای کشف شده یا منابع موجود گسترش یافته و از آنها برداشت می شود. بهره برداری بیش از حد از خاکهای کشاورزی، دریا و جنگل در صورتیکه بیش از توان احیای آنها باشد موجب نابودی آنها شده و حفظ تنوع ونه های موجود تقریباً مقدور نیست.
منابع تجدید ناپذیر بویژه سوختهای فسیل