مقایسه حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی و افسردگی وشادکامی در سالمندان از سری پروژه های روانشناسی میباشد که لینک دانلود پس از پرداخت در اختیار شما عزیزان قرار خواهد گرفت.
مقایسه حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی و افسردگی و شادکامی در سالمندان
مقایسه حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی و افسردگی وشادکامی در سالمندان از سری پروژه های روانشناسی میباشد که لینک دانلود پس از پرداخت در اختیار شما عزیزان قرار خواهد گرفت.
زندگی نامه
ناصر خسرو شاعر قرن پنجم هجری به سال 394 ه.ق در قبادیان از نواحی بلخ زاده شد وی دوران جوانی را به خوش و کامرانی گذراند و در دربار محمود و مسعود غزنوی و مدتی بعد در دربار چغزی بیگ سلجوقی دیوانی کرد در حدود چهل سالگی تحولی در اندیشه ی او روی داد و به تعبیر فرد او از خواب چهل ساله بیدار شد. در جستجوی موفقیت از شهری به شهری دیگر رفت و با صاحبان مذاهب گوناگون به گفت و گو پرداخت و سرانجام به قاهره رسید و با تبلیغ « موید فی الدین» مقرب خاص خلیفه فاطمی مستنصر به مذهب اسماعیلی گروید و از سوی خلیفه لقب « حجت خراسان » یافت. و مأمور تبلیغ مذهب اسماعیلی در شهر خراسان گردید و پیش از این او پیرو مذهب حنفی بود. آن گاه به بلخ بازگشت و به تبلیغ پرداخت اما نقیهان اهل سنت با او به مخالفت پرداختند و سرانجام به یمگان پناهنده شد و سال ها در آن دره محصور بود تا آن که به سال 481 یا 471 ه.ق در گذشت.
فلسفه: دیوان ناصر سرشار از موضوعات حکمی و فلسفی است. مشرب فلسفی او حکمت قدیم مخصوصاً فلسفه مشایی – نو افلاطونی است با تمایل به شیوه تفکر عرفا. وی دین و فلسفه را با یکدیگر پیوند می دهد اما در عین حال در عقاید و احکام دین استوار است وی به عقل کلی و نفس کلی معتقد است و به طور کلی منظومه فکری او در قصیده « دو گوهری» (ق 37) در بیان جان و خرد یا نفس و عقل گسترده است
دو گوهر
بالای هفت چرخ مدور دو گوهرند کز نور هر دو عالم و آدم منورند
اندر مشیمه ی عدم از نطفه ی وجود هر دو مصورند ولی نا مصورند
محسوس نیستند و نگنجند در حواس تایند در نظر که نه مظلم و نه اندرند
پروردگار دایه قدسند در قدم گوهر نیند اگرچه به اوصاف گوهرند
گویند هر دو هر دو جهانند از این قبل در هفت کشورند و ، نه در هفت کشورند
این روح قدس آمد و، آن ذات جبرئیل یعنی فرشتگان پرانند ، و بی پرند
بی بال در نشیمن سفلی گشاده پر بی پر بر آشیانه ی علوی همی پرند
با گرم و سرد عالم و، خشک و تر جهان چون خاک و آب و همنفس باد و آذرند
در گنج خانه ازل و مخزن ابد هر دو نه جوهرند ولی نام جوهرند
هم عالمند و آدم و هم دوزخ و بهشت هم حاضرند و غایب و ، هم زهر و شکرند
و به ز نور تا به ظلمت، و ز اوج تا حضیض وز باختر به خاور وز بحر تا برند
هستند و نیستند و ، مانند و آشکار زان بی توأند و ، با تو به یک خانه اندرند
در عالم دوم که بود کارگاهشان ویران کنندگان بناو، بنا گرند
روزی دهان پنج حواس و چهار طبع خوالگیران نه فلک و هفت اخترند
وز مشرفان ده اند به گرد سرای شان زان پنج اندرون وف از آن پنج بر درند
وز مشرفان ده اند به گرد سرای شان زان پنج اندرون و،از آن پنج بردرند
خوانند به تو نامه ی اسرار بی حروف دانند کرده های تو بی آنکه بنگرند
بی آنکه هست هر دو جهان ملک این و آن نفس تو را اگر تو بخواهی مسخرند
گفتارشان بدان و گفتار کار کن تا از خدای عزو جل و حیث آورند
بنگر به سایرات فلک را که بر فلک ایشان ز حضرت ملک العرش لشکرند
بی دانشان اگر چه نکوهش کنند شان آخر مد بران سپهر مدورند
چندین هزار دیده و گوش از برای چیست؟ زیشان ز حضرت ملک العرش لشکرند
گوئی مرا که گوهر دیوان ز آتش است دیوان این زمان همه از گل مخرند
جز آدمی نزد ز آدم در این جهان و اینها از آدمند چرا جملگی خرند؟
دعوی کنند چه که ابراهیم زاده ایم؟ چون ژرف بنگری همه شاگرد آزرند
در بزمگاه مالک ساقی ریانیند این ابلهان که در طلب جام کوثرند
هان تا از ان گروه نباشی که در جهان چون گاو می خورند و چون گرگان همی درند
یا کافری به فاعده یا مؤمنی به حق همسایگان من نه مسلمان نه کافرند
ناصر غلام و چاکر آن کس که این بگفت جان و خرد رونده بر این چرخ اخضرند
این قصیده در واقع پاسخ مبسوط است به قصیده ی ( جان و خرد رونده برین چرخ اخترند)
که بعضی گوینده آن را کسانی دانست اند و «دو گوهر»در شعر ناصر همان « جان و خرد» است سراسر قصیده به جز چند بیتی در آخر آن که انتقاد از مرعیان است ،درباره ی برخی از مسائل مربوط به حکمت قدیم مخصوصا مکتب نو افلاطونی است با تمایل به شیوه ی عرفا به تعبیر یکی از محققان منظومه ی فکری ناصر خسرو در این قصیده گستر ده شده است و گرنه در تمام دیوان او توجه به حکمت و کلام مشهود است ناصر خسرو معتقد است که بنا بر اصل فلسفی در واحد لا یصدر منه الا الواحد عقل کل نخستین صادر از ذات باری تعالی است ما در دوم یعنی تفس کلی نیز از صادر اول «عقل » پدید آمد و سپس با رعایت مراتب ، دیگر موجودات جهان هستی پدیدار گشته اند ـ ناصر پیدایش نخستین را ابداع می نامد یعنی « آفرینش چیزی نه از چیزی » وعقیده دارد که از اختران صادر اولبا صادر دوم افلاک نه گانه و اجرام آسمانی و از فلک قمر عناصر چهار گانه و از این عناصر موالد ثلاثه ( جهاد ، نبات ، حیوان ) پدید می شود ناصر از حکمت یونان با اطلاع است و از سوی دیگر متدین و مشروع و مسلمان است. او می خواهد در این نظریه دین و فلسفه را با یکدیگر تلفیق کند وی قائل به وجود آفریدگار است ولی نه آنکه قائل به از لیت فیض ربانی باشد بلکه معتقد است که دنیا نبوده است و بوده شده است یعنی خداوند از عدم صرف جهان هستی را پدید آورده است ( ابداع ) اما اگر این ابداع مانند سایر صفات بگویید. ملازم ذات حق باشد لازم می آید که توس و عقل نیز ذات آفریدگار قدیم باشند چنانکه در قصیده بدان اشاره شد ( پروردگار دایه ی قدس اند در قدم ) در صورتی که ناصر مگرر فقط ذات پروردگار را ازلی و سرمدی می داند، ووجود اوبا وجود هر گونه قدیم دیگری معارض است .
آنگاه شاعر از مرعیان بی دانش انتقاد می کند که فلک را نکوهش می کنند و از شأن آنها غافل اند مرعیان کور و کر و اهریمنیان آدمی صورت اند خود را ابراهیم پیامبر بزرگ می پندارند حال آن که شاگرد آزر بت پرست اند طمع بهشت را دارند اما دوزخی اند نه مسلمان واقعی نه کافری به قا عده اند.
هفت چرخ مدور: هفت فلک کروی- دو گوهر عقل و نفس یا خرد و جان در فلسفه مشایی- نو افلاطونی که اسماعیلیه نیز از آن متأثر بوده اند بنا به اصل فلسفس « واحد لایصدر منه الا الواحد» ( از واحد جز واحد صادر نمی شود)
عقل اول ( عقل کل) صادر از ذات مادی تعالی است ( در اینجا مراد از کل و کلیت همان احاطه و مشمول است ) صادر دوم نفس کلی نیز از صادر اول ( عقل ) پدید آمده است و باید دانست که در عقل به تعبیر فلاسفه جوهری غیر عادی هم در ذات و هم در فعل است و « نفس» جوهری غیر مادی است اما در فعل احتیاج به ماده دارد.
پیشینه ی تحقیق:
با نگاهی کوتاه به تاریخچه¬ی فرهنگ نویسی در زبان فارسی، می¬بینیم که تا روزگار معاصر، فرهنگ¬ها جنبهی عام داشته؛ یعنی به یک مقوله یا صنف، دسته و رشته¬ی خاصّی اختصاص ندارند. با گسترش دامنه¬ی دانش¬ها، تکنیک¬ها و هنرها، امروزه فرهنگ¬های اختصاصی در هر رشته از علوم تهیّه شده است؛ به طوری که بعضی از لغات و اصطلاحات خاصّ آن رشته را در لغت نامه¬های معمولی نمی¬توان یافت .
متون عرفانی نیز از این تخصّص¬گرایی دور نمانده و تاکنون فرهنگ¬های متفاوتی در این زمینه به رشته¬ی تحریر درآمده است که برخی از آنان به صورت عمومی، بعضی اصطلاحات عرفان و تصوّف را مختصر یا مفصّل شرح داده¬اند و برخی از آن¬ها درباره¬ی اصطلاحات و تعبیرات یک اثر خاص یا یک نویسنده¬ی خاص نگارش یافته است. در ذیل به برخی از آن¬ها اشاره میشود:
1- شرح اصطلاحات تصوّف تألیف سیّد صادق گوهرین (10 جلد)
2- فرهنگ لغات و اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، سیّد جعفر سجّادی (1 جلد)
3- فرهنگ نوربخش، جواد نوربخش (8 جلد)
4- فرهنگ اصطلاحات عرفانی، منوچهر دانش¬پژوه (1 جلد)
5- تبیین اصطلاحات و واژه¬های غزلیات عرفانی، احمد حبیبیان (1جلد)
6- مفهوم و معانی اصطلاحات عرفانی، حسین علی اکبر قوچانی (1 جلد)
7- فرهنگ اصطلاحات استعاری صوفیه ، شرف الدّین حسینی ابن الفتی تبریزی(قرن هشم) (1جلد)
8- فرهنگ قیاسی عشق و عرفان، مهشید مشیری (1 جلد)
9- شناخت شاخص¬های عرفانی( مجموعه¬ی سه رساله از مولانا محمّد طبسی، فخرالدّین عراقی و ملّا حسین فیض کاشانی) (1 جلد)
10- فرهنگ اصطلاحات عرفان و تصوّف عبدالرزّاق کاشانی، ترجمه محمّد علی مودود لاری (1 جلد)
11- فرهنگ اصطلاحات عرفانی ابن عربی، گل بابا سعیدی (1 جلد)
12- فرهنگ واژگانی ادبی – عرفانی، جمعی از مؤلفان (1 جلد)
13- فرهنگ اصطلاحات عرفان اسلامی، جمعی از پژوهشگران (1 جلد)
14- فرهنگ اصطلاحات عرفانی محیی الدّین عربی، ترجمه¬ی قاسم میرآخوری و حیدر شجاعی (1 جلد)
با سیری کوتاه در این آثار، خواهیم دید که همه¬ی آن¬ها کاملاً تخصّصی بوده و برخی مربوط به آثار منثور و برخی نیز مربوط به آثار منظوم می¬باشند و یا برخی بسیار مفصّل و کامل به شرح اصطلاحات و لغات پرداخته، ولی برخی خیلی کوتاه و مجمل به توضیح واژگان پرداخته و البتّه برخی تنها به آوردن معادل¬های انگلیسی آن¬ها اکتفا کرده¬اند. در هر صورت می¬توان از همه¬ی آن¬ها به عنوان فرهنگ¬های تخصّصی عرفان و تصوّف یاد کرد.
ضرورت و انگیزه های تحقیق:
به گمان بنده، برای آشنایی دقیق و کامل با تمام جوانب افکار و اندیشه¬های یک صاحب اثر، ضروری است که فرهنگی خاص برای آثار او نوشته شود، چون اثر هر نویسنده یا شاعر در عین تشابه با آثار معاصرانش، تفاوت¬های زبانی و فکری نیز با آن¬ها دارد و این ضرورت در متون نثر عرفانی بیش از بیش جلوه¬گر می¬باشد.
با توجّه به این نکات و همچنین جایگاه عرفانی، ادبی، علمی و اجتماعی شیخ بزرگوار احمد جامی نامقی و تأثیر و جایگاه ممتاز این عارف شهیر در خطّه¬ی پاک و عارف پرور تربت جام و تعلّق خاطر این مرید نوآموز به این عارف پاک طنیت و ادای دِین به عنوان هم¬ولایتی ایشان و نیز پیشنهاد آگاهانه و دلسوزانه¬ی استاد بزرگوار جناب آقای دکتر خواجه¬ایم، انگیزه¬هایی شد تا در مسیر نگارش فرهنگی تحلیلی از اصطلاحات عرفانی آثار منثور ژنده پیل احمد جامی نامقی گام بردارم.
روش تحقیق:
روش کار در این تحقیق به شیوه¬ی کتابخانه¬ای است. ابتدا پس از مطالعه¬ی اجمالی آثار شیخ احمد جام، پنجاه وشش واژه و اصطلاح عرفانی از آثار این عارف ژنده پیل استخراج و هر یک به عنوان یک مدخل در نظر گرفته شد. با توافق استاد محترم راهنما، چند تن از عارفان و صوفیان پیش و پس از احمد جام انتخاب گردید؛ از جمله خواجه عبدالله انصاری، احمد غزّالی، عین القضّات همدانی، ابوالقاسم قشیری و عزّالدّین کاشانی، سپس هر واژه و اصطلاح در آثار این عارفان جستجو گردید؛ در هر مورد، نظر و دیدگاه نویسندگان آن، مورد بررسی و شناخت قرار گرفت و در ادامه، نظر شیخ احمد جام نیز از آثار وی استخراج و سپس در بیشتر موارد به نوعی مقایسه و نتیجه¬گیری پرداخته شد. در ضمن در تعریف لغوی و اصطلاحی واژگان از نظرات بزرگان دیگری بجز افراد مذکور نیز استفاده شد تا اثر از ارزش و عمق بیشتری برخوردار گردد. در بعضی از مدخل¬ها، مطلبی ذکر نشده و فقط به مدخل دیگری ارجاع داده شده است. دلیل این کار، این است که در آثار احمد جام، مدخل¬هایی مانند درویش و صوفی، جذبه و کشش، حقیقت و شریعت و... با هم و در کنار هم آمده و شیخ به نوعی مقایسه پرداخته است؛ به این دلیل، ما آن دو را از یکدیگر جدا کرده و در یک مدخل که در ترتیب حروف الفبا پیش¬تر قرار می¬گیرد، کامل توضیح داده¬ایم و در مدخل دیگر فقط مطلب را به مدخل پیشین ارجاع داده¬ایم.
ناگفته نماند که کار در زمینه¬ی آثار منثور عرفانی احمد جام، بسیار گسترده و مستلزم وقت طولانی بود و نیز به دلیل عدم دسترسی به همه¬ی آثار این عارف شهیر با موافقت استاد محترم راهنما، این جستجو و تفحّص در چهار اثر شیخ بزرگوار شامل مفتاح النجات، انسالتّائبین، روضه المذنبین و سراج السّائرین انجام گرفت.
فصل اوّل
زندگی و مشرب عرفانی شیخ احمد جامی
باسمه تعالی
ستاره¬ای بدرخشید:
شیخ الاسلام معین الدّین ابونصر احمدبن ابوالحسن احمد معروف به «ژنده پیل» و «شیخ جام»از عارفان نیمه ی دوم سده ی پنجم و نیمه ی نخست سده ی ششم، به سال 440 هـ . ق ( 398 هـ .ش) در روستای نامق از توابع ترشیز( کاشمر) در خراسان دیده به جهان گشود.
نام و نسب:
سلسله نسب وی به جریر بن عبدالله بجلی صحابی معروف می رسد. کنیه ی او ابونصر بود که به مناسبت نام یکی از فرزندانش اختیار کرده است. لقب های وی عبارت اند از:« شیخ الاسلام، قدوة الابدال، شهاب الدین، قطب الاوتاد، سلطان الاولیا، معین الملة و الدین ، پیر جام و ژنده پیل» ( فاضل، 1382: 37) . در باب شهرت او به « ژنده پیل » باید گفت: لفظ «ژنده» ( با فتح اول) در زبان فارسی به معنی بزرگ، مهیب، عظیم، شگرف، با صلابت و کلان است، و از این رهگذر دور نیست که شیخ احمد را یا به جهت ظاهری یعنی بلند بالایی، زورمندی و درشتی جثه و اندام، یا از نظر عظمت و والایی درجه و مقامش در راهبری راهروان از جهت معنوی و عرفانی، و یا شاید به لحاظ این که در پند و نصیحت و تذکیر سالکان و روندگان طریقت و تصفیه و تهذیب و ارشاد نابسامانان، بسیار سختگیر و بی مهابا بوده است، به این اسم ملقب شده است. گفته شده که اجدادش از عشیره بجیله در روزگار پیشین به ایران کوچ کرده بودند و ابوالحسن، پدر احمد، در نامق سکونت اختیار کرد. به همین سبب وی و به مناسبت زادگاهش « نامق» او را نامقی و پس از انتقال به « جام» او را نامقی جامی خواندند. ( ر. ک: همان: 38) [1]
کودکی، جوانی و توبه:
سرآغاز ظهور و نشأت شیخ احمد و آغاز حرکت های تعلیمی و ارشادی وی در هاله ی غلیظی از افسانه های خیالی و روایت های عجیب و غریب پوشیده شده و به خصوص درباره ی دوران کودکی و عهد جوانی وی، سخنان عجیبی پرداخته و روایت هایی نامعقول و غیر منطقی نقل شده است که بسیاری از آن ها، ادّعاهایی پوچ و بی اساس است که عدّه ای از مریدان متعصب او همچون سدیدالدین محمد غزنوی نقل کرده اند.( همان: 39)
در بین صوفیه کسانی بودند که در واقع از دنیا – دنیای بی بند و باری خویش – به تصوف می گریختند. ابراهیم ادهم و شبلی حکومت را رها کردند، شقیق بلخی مشغله ی تجارت را رها کرد، ابو محمد سنبکی از راهزنی توبه کرد و شیخ احمد جام هم گویند از شراب خواری و تبهکاری خویش به تصوف گریخت. ( ر.ک:زرین کوب، 1385: 166)
جوانی شیخ احمد تا هنگام توبه در عشق و شراب و مستی گذشت. او با گروهی از دوستان و همسالان فاسد و میگسار خویش، حلقه ای داشت که به نوبت گرد هم می آمدند و باده گساری می کردند. این دوستان هم پیاله، در سال های پس از توبه نیز گاه مزاحم شیخ می شدندو شیخ را منغّص عیش خود می دانستند. گویند:«شبی در حلقه ی یاران، کرامتی مشاهده کرد که شراب او مبدّل به شربت شد، او از این حادثه، هوشیار و بیدار دل شد و از دوستان گذشته خویش کناره گرفت و روی به عبادت و دینداری نهاد» ( زنگنه قاسم آبادی. 1384: 68) [2]
پیش از توبه، به گفته ی خود شیخ احمد در کتاب سراج السائرین، او حتی دو رکعت نماز کامل نمی توانسته به جا بیاورد. « بیست و دو ساله بودم که توبه کردم،... و از انواع علوم هیچ چیز ندانستم، و الحمد برنتوانستم خواند و دو رکعت نماز راست نتوانستم کرد.» ( جامی نامقی ب ، 1368: 1)
او پس از توبه مدت دوازده سال در کوه نامق و سپس شش سال در کوه بزد درخلوت و انزوا گذراند و پس از آن گویی سفر من الحق الی الخلق را آغاز کرد و برای ارشاد وتوبه گناه دادن گناهان به میان مردم بازگشت.
او از توبه فرمایانی بود که ابتدا خودش فضیلت توبه ی خالصانه را دریافته بود. او برای تقویت مفهوم توبه در ذهن شنونده و خواننده، جای جای در مجالس و تصانیف خود به مضامین دلکش و حکایاتی شورانگیز متوسل می شود.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده¬ی فارسی
پیش گفتار 7-1
نشانه¬های اختصاری 8
فصل اوّل: زندگی و مشرب عرفانی احمد 35-9
یادداشت¬ها 38-36
فصل دوم: مدخل¬ها 271-39
ابدال 43-40
احسان 46-44
اخلاص 51-47
ادب 58-52
بیداری 61-59
پیر 66-62
تقوی 70-67
تفویض 73-71
توبه 79-74
توحید 85-80
توفیق 87-86
توکّل 93-88
جذبه 97-94
حال 102-98
حرص 106-103
حقیقت 110-107
حیرت 112-111
خانقاه 116-113
خوف 121-117
درویش 126-122
دنیا 130-127
دولت 132-131
رجا 136-133
رحمت 138-137
روح 141-139
ریاضت 142-144
زهد 151-145
سرّ (اسرار) 155-152
سماع 162-156
شریعت 163
شکر 167-164
صبر 173-168
صوفی 174
طاعت 177-174
طلب 181-178
عشق 187-182
عقل 190-188
علم 198-191
فقر 203-199
قناعت 207-204
کرامت 214-208
کشش 215
مؤمن 218-215
مجاهدت 222-219
محبّت 229-223
مرید 235-230
معرفت 242-236
ناز 246-243
نصیحت 249-247
نفس 253-250
نیاز 254
وجد 258-254
وقت 263-259
همّت 264
هوی 266-264
یقین 271-267
فهرست منابع و مآخذ 275-272
چکیده¬ی انگلیسی
فهرست علایم اختصاری:
بی نا= بدون ناشر
بی تا= بدون تاریخ
بی جا= بدون جای انتشار
ج= جلد
در مورد سوره¬های قرآن= شماره¬ی سوره/شماره¬ی آیه
نامقی الف=انس التائبین
نامقی ب= سراج السائرین
ر.ک: رجوع کنید به
ه.ش = هجری شمسی
ه.ج = هجری قمری
همان= شماره¬ی پیش از این مأخذ
[.....]= مطالب داخل کروشه، به متن اصلی اضافه شده است.
شامل 274 صفحه word
فرمت فایل : ppt
تعداد اسلاید : 228
در این فایل شما با انواع اشکال کرمها و تک یاخته های انگلی و همچنین چرخه زندگی آنها آشنا خواهید شد. این مجموعه بسیار کامل بر خلاف نمونه های مشابه که در قالب نرم افزار است بسیار مناسب و کاربردی جهت تهیه کنفرانسها در زمینه انگلها و بیماریهای انگلی می باشد .
دانلود این فایل ارزشمند را به تمامی دانشجویان علوم آزمایشگاهی و بهداشت و سایر گروههای پزشکی توصیه میکنیم .
فایل : word
قابل ویرایش و آماده چاپ
تعداد صفحه :14
مقدمه
در دیدگاه اسلام انسان موجودی اجتماعی است که درسایه ایمان به خداوند متعال و عمل به تعالیم انسان ساز اسلام ( عمل صالح ) در تعامل اجتماعی با افراد جامعه مسیر سعادت و کمال را طی می نماید.
دنیای امروز با همه پیچیدگی های خود ، انسان ها را یرای رسیدن به تعالی ، نیازمند شناخت خود و آگاهی های به روز جامعه نموده است . این آگاهی ها در واقع زیربنای دستیابی به مهارت های زندگی است .
سر آغز همه آگاهی ها ، شناخت خود است که زیر بنای شناخت خداوند متعال و ایمان به اوست . بنا به فرموده حضرت علی ( ع ) : من عرف نفسه فقد عرف ربه
مهارت خود آگاهی زیر بنای ترین و موثرترین عامل شکل گیری مهارتهای دیگر زندگی انسان است همچنان که در بیانی دیگر حضرت علی ( ع ) می فرمایند :
ای انسان درد تو در خود توست و درمان تو درخود تو ، تو فکر می کنی که همین جسم صغیر هستی در حالی که جهان اکبر در درون توست .
تصمیم بر این دارم سلسله بخش هایی را با عنوان مهارتهای زندگی و معرفی آنها به حضور تان تقدیم بدارم باشد که مفید فایده قرارگیرد.