1ـ مقدمه
هدف از آموزش کمک به ارتقاء سطح یادگیری در دانشآموزان است. اما یادگیری موضوع مشخص واحدی نیست. بلکه تقریباً همه فعالیتهایی که ما در طول زندگی انجام میدهیم از تجارب یادگیریمان سرچشمه میگیرد. ما موضوعهای مختلف درسی و غیردرسی مانند ریاضی، ادبیات، هنر، علوم دینی و طرز معاشرت را یاد میگیریم. علاوه بر این ما عواطف مختلف را نیز یاد میگیریم. تهیه فهرست کاملی از آنچه که انسان در طول زندگی یاد میگیرد بسیار مفصل و شاید غیرممکن است. اما به طور کلی در مورد راهبردهای مختلف یادگیری به دو نوع از راهبردها یعنی راهبرد شناختی و راهبرد فراشناختی تأکید شده است. در سالهای اخیر شاهد پیشرفت عظیم روانشناسی پرورشی به سوی کشف این راهبردها یعنی راههای یاد گرفتن و مطالعه کردن بودهایم (سیف 1379).
در سالهای اخیر در مورد تأثیر راهبردهای شناختی و فراشناختی تحقیقات گوناگونی صورت گرفته است و سعی بر آن بوده است در مورد اهمیت و تأثیر هرکدام از راهبردها اطلاعات لازم به معلمان ارائه شود تا نحوه یادگیری به نحوه مطلوبتری امکانپذیر گردد. نخستین بار هارلو[1] (1949) مفهوم فراشناخت (دانستن درباره دانستن) را در یک رشته آزمایشی که با میمونها انجام داد مطرح ساخت. براون[2] (1978) فراشناخت را به دو صورت زیر معرفی کرده است:
1ـ آگاهی فرد از فعالیتها یا فرایندهای شناختی خود
2ـ روشهای مورد استفاده فرد برای تنظیم فرایندهای شناختی خودش.
به سخن دیگر، فراشناخت از یک سو شامل روشهای کنترل و نظارت بر یادگیری است. بنابراین آموزش راهبردهای فراشناختی در پیشرفت تحصیلی آموزش گیرندگان موثرتر از آموزش صرف راهبردهای شناختی میباشد (براون 1978).
2ـ بیان مسأله
سالهاست که روانشناسان تربیتی درصدد پاسخ دادن به این سؤالات هستند که چرا بعضی دانشآموزان نسبت به بعضی دیگر از نظر پیشرفت تحصیلی موفقترند؟ چه چیزی این تفاوتها را رقم میزند؟ برای پاسخ دادن به این سؤالات بررسی عواملی که تصور میشود موقعیت تحصیلی را تبیین میکنند ضرورت پیدا میکنند.
به مرور زمان روشن شده که کلید تبیین و پیشبینی موفقیت و کامیابی تنها استفاده از راهبردهای شناختی نیست. بسیاری از دانشآموزان با استفاده از راهبردی شناختی مشکلات زیادی در فراگیری مطالب درسی دارند، در حالی که دانشآموزان دیگر با تاکید زیادتر روی راهبردهای فراشناختی موفقیت تحصیلی بالایی را کسب کردهاند، و چه بسا افرادی را بشناسیم که با استفاده از راهبردهای شناختی درصد متوسط موفقیت تحصیلی را کسب کردهاند ولی با درنظر گرفتن راهبردهای فراشناختی به موفقیتهای زیادی در زندگیشان دست یافتهاند (سیف 1979).
طی چند دهه گذشته تلاشهای قابل ملاحظهای جهت تبیین و کشف عوامل موثر بر موفقیت تحصیلی صورت گرفته. محققین در تبیین اهمیت راهبردهای فراشناختی در پیشرفت تحصیلی به نتایج قابل ملاحظهای دست یافتهاند و نشان دادهاند که چنانچه راهبردهای فراشناختی را برای پیشبینی پیشرفت تحصیلی به راهبردهای شناختی اضافه کنیم، پیشبینی پیشرفت تحصیلی به طور معناداری با احتمال بیشتری امکانپذیر میشود تا اینکه تنها از راهبردهای شناختی استفاده کنیم (بوتچر[3]، 1999).
تمام مسائل فوق نشان میدهد که توسل به راهبردهای شناختی برای تبیین پیشرفت تحصیلی کافی نیست، بنابراین این مسائل نشان دهنده این نکته است که عامل مهم دیگری غیر از راهبردهای شناختی وجود دارد که میتواند در پیشرفت تحصیلی یا به طور کلی در موفقیت موثر باشد که آن راهبردهای فراشناختی است. این دیدگاه این سؤالات را مطرح میکند که چه عوامل دستاندرکارند که برخی افراد دارای راهبردهای شناختی بالا در زندگی ضعیف عمل کنند و کسانی که راهبردهای شناختی متوسطی دارند در کمال تعجب به خوبی عمل میکنند.
تحقیقات نشان داده که در غالب موارد تفاوت در توانایی نهفته است که راهبرد فراشناختی نامیده میشود که شامل برنامهریزی، کنترل، نظارت و نظمدهی میباشد و این مهارتها را میتوان به کودکان آموخت تا در امر تحصیلی عملکرد بالاتری نشان دهند (دمبو[4] 1994). تعدادی از محققین براین باورند که علاقه به راهبردهای فراشناختی تا حدی واکنش به این باور است که راهبرد شناختی تنها کلید پیشرفت تحصیلی است. آنچه در این جا اهمیت دارد اظهارات ضد و نقیض طرفداران و منتقدان راهبردهای فراشناختی در زمینه توانایی این مفهوم در پیشبینی پیشرفت تحصیلی است (مایر[5] و سالووی[6]، 1999). لذا پژوهش حاضر در راستای همین تحقیقات به بررسی تاثیر راهبردهای شناختی و راهبردهای فراشناختی و همچنین استفاده توأم از این راهبردها در مقایسه با استفاده غیر توام از آنها در موفقیت تحصیلی دانشآموزان پسر و دختر مقطع متوسطه شهر و روستاهای گیلانغرب میباشد.
3ـ ضرورت و اهمیت پژوهش
نظریههای راهبردهای فراشناختی مفهوم جدیدی است. هنوز هیچ کس نمیتواند دقیقاً بگوید که تفاوتهای میان دانشآموزان در طول تحصیلشان تا چه حد مربوط به راهبردهای فراشناختی میشود. اما دادههای موجود نشان میدهند که راهبردهای فراشناختی میتواند به اندازه راهبردهای شناختی و گاهی اوقات بیش از آن قدرت پیشبینی داشته باشد، و همچنین عدهای معتقدند راهبردهای فراشناختی را میتوان به کودکان آموخت و سطح آن را ارتقاء داد (دمبو، 1994).
از آنجایی که طیف وسیعی از جمعیت کشورمان را دانشآموزان تشکیل میدهند و در این راستا مشکلات آموزش و نحوه استفاده از راهبردهای متنوع آموزش در امر تدریس وجود دارد، ضروری بنظر میرسد که تحقیقات در مورد تاثیر بکارگیری روشها و راهبردهای مختلف در امر آموزش صورت گیرد تا کیفیت و آموزش ارتقاء یابد. و به همین جهت با توجه به تحقیقات انجام شده در خارج از کشور در مورد عامل فراشناخت به عنوان یک عامل مهم در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان لازم است این عامل به صورت عمیقتر مورد بررسی قرار گیرد. از طرف دیگر با توجه به وجود روشهایی جهت آموزش راهبردهای فراشناختی به معلمان و دانشآموزان لازم است این راهبردها مورد تاکید تحقیقات در زمینه آموزش و پرورش قرار گیرد. به عنوان مثال فلاول[7] (1995) علاقه پژوهشگران به فراشناخت را ناشی از اعتقاد به کاربردهای مهم آن در تعلیم و تربیت ذکر کرده است. وی سپس به نقل از بیکر[8] (1991) خاطرنشان میسازد که شواهد پژوهشی حاکی از وجود حداقل 9 مورد نارسایی فراشناختی در دانشآموزان ضعیفتر در مقایسه با دانشآموزان قویتر است. همچنین لفرانکو[9] (1997) میگوید مهمترین سهم فعلی روانشناس شناختی در روانشناسی تربیتی تاکید مجددی است که بر یادگیری چگونه یاد گرفتن (فراشناخت) میشود. او استدلال میکند که بهترین یادگیرندگان کسانی هستند که علاوه بر دانش در زمینههای خاص از دانش فراشناخت نیز برخوردار باشند. دانش فراشناختی یعنی اینکه فرد بداند چگونه کاری را انجام میدهد، چگونه مسائل را حل میکند، چگونه یاد بگیرد و حفظ کند، چگونه بفهمد و شاید مهمتر از همه چگونه این فعالیتها را زیر نظر داشته باشد، ارزیابی کند و هدایت نماید. بنابراین با توجه به نکات ذکر شده در فوق به نظر میرسد هم از لحاظ نظری و هم از لحاظ کاربردی این موضوع در امر آموزش موثر واقع شود.
4ـ اهداف پژوهش
هدف کلی پژوهش: در این پژوهش سعی بر آن است که دریابیم در استفاده از راهبردهای فراشناختی و راهبردهای شناختی کدامیک برای پیشرفت تحصیلی دانشآموزان شهرستان گیلانغرب بهتر است و اینکه کدامیک معیار بهتری برای پیشرفت تحصیلی است.
اهدف جزئی پژوهش:
1ـ مقایسه دانشآموزان شهری با دانشآموزان روستایی در استفاده از نوع راهبردها
2ـ مقایسه دانشآموزان دختر با دانشآموزان پسر در استفاده از نوع راهبردها
5ـ سؤال و فرضیات پژوهش
5ـ1ـ سؤال پژوهش
5ـ1ـ1ـ آیا بین دانشآموزان شهری و دانشآموزان روستایی در استفاده از نوع راهبرد شناختی و راهبرد فراشناختی تفاوت معنیدار وجود دارد؟
5ـ2 فرضیات پژوهش
5ـ2ـ1ـ دانشآموزانی که از راهبردهای شناختی و فراشناختی بصورت توأم استفاده میکنند در مقایسه با سایر دانشآموزان موفقیت تحصیلی بیشتری دارند.
5ـ2ـ2ـ بین راهبردهای فراشناختی و راهبردهای شناختی رابطه مثبت معنیدار وجود دارد.
5ـ2ـ3ـ بین راهبردهای فراشناختی و موفقیت تحصیلی رابطه مثبت معنیدار وجود دارد.
5ـ2ـ4ـ بین راهبردهای شناختی و موفقیت تحصیلی رابطه مثبت معنیدار وجود درد.
5ـ2ـ5ـ بین دانشآموزان دختر و دانشآموزان پسر در استفاده از نوع راهبردهای شناختی و راهبردهای فراشناختی تفاوت معنیداری وجود دارد.
6ـ تعریف متغیرهای پژوهش
1ـ6 راهبردهای فراشناختی
تعریف مفهومی: آن دسته از راهبردهای یادگیری را گویند که نظارت بر راهبردهای شناختی را برعهده دارند و عبارتند از: دانش و کنترل خود و دانش و کنترل فرایند. دانش و کنترل خود شامل 3 بخش: تعهد، نگرش و دقت است و دانش و کنترل فرایند شامل 3 بخش: طرحریزی، ارزش سنجی و نظم بخشی میباشد (مارزینو و همکاران، 1989، ترجمه قدسی احقر، 1380، ص53)
تعریف عملیاتی: عبارت است از نمرهای که دانشآموزان در بخشهای مربوط به راهبردهای دانش و کنترل خود، دانش و کنترل فرایند در آزمون راهبردهای یادگیری کسب میکنند.
2ـ6 راهبردهای شناختی
تعریف مفهومی: آن دسته از راهبردهای یادگیری را گویند که فرد برای پردازش اطلاعات مورد استفاده قرار میدهد و عبارتند از: 1ـ راهبردهای تکرار و مرور ویژه تکالیف ساده و پیچیده 2ـ راهبردهای بسط ویژه تکالیف ساده و پیچیده 3ـ راهبردهای سازماندهی ویژه تکالیف ساده و پیچیده (وینشتاین و سایر، 1986، به نقل از هیسو، 1997، ص45).
تعریف عملیاتی: عبارت از نمرهای است که دانشآموزان در بخشهای مربوط به راهبردهای تکرار یا مرور، بسط یا گسترش معنایی و سازماندهی در آزمون راهبردهای یادگیری کسب میکنند.
3ـ6ـ پیشرفت تحصیلی
تعریف مفهومی: پیشرفت در برگیرنده استعداد و توانایی و کار دانشآموز است. این یک عنصر چندبعدی است. این عنصر به گونهای بسیار ظریف به رشد جسمی، اجتماعی، شناختی و عاطفی مربوط است. این عنصر منعکس کننده تمامیت دانشآموزان است، این عنصر به یک مورد خاص ارتباط ندارد، بلکه طی زمان و در طی زندگی دانشآموزان در مدارس عمومی و در سالهای دانشگاه و زندگی کاری خود را نشان میدهد (استنبرگ، 1993 به نقل از اسماعیلی، 1376، ص70).
تعریف عملیاتی: منظور از پیشرفت تحصیلی در این پژوهش میانگین نمرات پایان سال گذشته (83-1382) دانشآموزان شهری و روستایی شهرستان گیلانغرب میباشد.
4ـ6ـ استفاده توأم از راهبردهای یادگیری (شناختی و فراشناختی)
تعریف عملیاتی: منظور اینست دانشآموز در آزمون راهبردهای یادگیری از هر دو نوع راهبردها یادگیری (شناختی و فراشناختی) کسب کرده است مساوی و یا بیشتر از میانه باشد.
7ـ محدودیتهای تحقیق
هر تحقیقی دارای محدودیتهایی است که برطرف کردن آنها از عهدة محقق خارج میباشد. این تحقیق نیز از این امر مستثنا نمیباشد حال به ذکر این محدودیتها میپردازیم.
1ـ وجود موانع اداری (قسمت حراست) اداره آموزش و پرورش جهت صدور مجوز برای ورود به مدارس دخترانه که به علت عدم مراجعه مستقیم به مدارس دخترانه اجرای پرسشنامه با حضور مستقیم خود محقق نبوده است با این وجود مجری پرسشنامهها دستورالعمل اجرایی را به خوبی رعایت کردهاند.
2ـ عدم انگیزه کافی برخی از دانشآموزان برای همکاری با محقق. این موضوع باعث ناقص تکمیل شدن تعدادی از پرسشنامه و کاهش تعداد نمونه شد.
راهبردهای شناختی و فراشناختی با میزان موفقیت تحصیلی