اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رابطه بین سبک های فرزندپروری والدین و بحران هویت دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی ناحیه دو شهر یزد(مقاله 1393)

اختصاصی از اس فایل رابطه بین سبک های فرزندپروری والدین و بحران هویت دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی ناحیه دو شهر یزد(مقاله 1393) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

این مقاله به بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری و بحران هویت در دانش آموزان ناحیه دو شهر یزد می پردازد. که فایلی پزوهشی برای دانشجویان حوزه ی روانشناسی و روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی است. که در 8 صفحه مختصر و مفید مطرح شده است.


دانلود با لینک مستقیم


رابطه بین سبک های فرزندپروری والدین و بحران هویت دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی ناحیه دو شهر یزد(مقاله 1393)

دانلود مقاله بررسی رابطه بین فرزند پروری والدین و پذیرش اجتماعی کودکان مقطع ابتدائی

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله بررسی رابطه بین فرزند پروری والدین و پذیرش اجتماعی کودکان مقطع ابتدائی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

چکیده:
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین شیوه های فرزندپروری والدین و پذیرش اجتماعی کودکان مقطع ابتدائی شهر رشت است که فرضیه های تحقیق عبارتند از اینکه:
1- بین شیوه های فرزند پروری والدین و پذیرش اجتماعی کودکان رابطه وجود دارد.
2- بین پذیرش اجتماعی دختران و پسران تفاوت وجود دارد.
3- بین شیوه های فرزند پروری دختران و پسران تفاوت وجود دارد که جامعه مورد مطالعه دانش آموزان مقطع ابتدائی شهر رشت است که 70 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده که 35 نفر دختران و 35 پسران است و آزمون شیوه های فرزند پروری و پذیرش اجتماعی بر روی آنها اجرا گردیده که جهت آزمون فرضیه ها از روش آماری ضریب هم بستگی پیرسون وt متغییر مستقل استفاده گردیده که نتایج آن به این شرح است که بین شیوه های فرزندپروری و پذیرش اجتماعی رایطه وجود دارد ولی بین پذیرش اجتماعی و شیوه های فرزند پروری دختران و پسران تفاوت وجود ندارد.

 

 

 


مقدمه :
روان شناسان ؛ جامعه پذیری و پذیرش اجتماعی را به عنوان مبارزه ای فرد و جامعه تلقی می کنند و می گویند فرد مدام در حال گرایش به دور افکندن قید وبندهای اجتماعی و هنجارهای جامعه است و آنها کسب شناخت(دانش ) را نیز نتیجه رویارویی و مجادله فرد ( ذهن ) و محیط می دانند . پذیرش اجتماعی را روان شناسان فرایندی می داند که طریق آن کودک هنجارهای والدین را صورت عمقی می پذیرد و به سبک من برتر را ، محیط تهیه می بیند، عوامل اجتماعی با تشکیل این در پدیده به عنوان فرد منتقل می شوند و بدین شکل فرد جامعه پذیر می گردد. بدون تردید رفتار انسان تا حدود زیاد بستگی به عوامل ارثی زیست شناختی (بیولوژیکی ) دارد. کودک فقط به علت انسان بودن ، می تواند اعمال و رفتاری را انجام دهد که از عهده حیوانات پست در نمی آید از جمله اینکه مغز بزرگ و پیچیده انسان ، او را قادر می سازد تا معانی را به کارگیرد و با استفاده از زبان و قدرت کلامی ارتباط برقرار کند. اساس و مبنای رفتار عوامل تن کارشناختی (فیزیولوژیکی ) و عوامل محیطی هستند ویژگیهای جسمانی مانند رنگ چشم و پوست و... از قوانین ارثی تبعیت می کنند به طور کلی نوع محیط بزرگ شده کودک و عوامل موجود در آن می تواند در نوع جامعه پذیری و پذیرش اجتماعی آن نقش بسزایی داشته باشد به صورتی که نوع تربیت والدین و برخورد درست آنها با کودکشان می توان تأثیرات منفی و یا مثبتی بر روی آن بگذارند که هر کدام می تواند تأثیر مخرب یا مفیدی بر روی جامعه داشته باشد. رفتار غیر اکتسابی و آموزش آن توسط والدین به فرزند نتیجه و حاصل اثرات متقابل عوامل ساختی و محیطی است هر چند که ماهیت این در هم ورزی به گونه ای متفاوت و احتمالا" کمتر آشکار می شود و به نظر می رسد کودک زندگی را با نیازها و سائقه های بنیادی جسمانی و نیز یکی شروع می کند. در عین حال نیز از آغاز دارای بازتاب ها در رفتارهایی چون بلعیدن و مکیدن و.... است. اگر والدین بتوانند درک و شناخت عمیق و دقیق تری از رفتار فرزند را به خود او بفهمانند درپذیرش فرد و کودک در امعه کمک بالایی داشته و با شنا سایی طبقه اجتماعی خانواده به آسانی می توان به ارزشهای خانواده پی برد زیرا هر طبقه اجتماعی ارزشهای خاص و مربوط به خود را داراست و هدف از شیوه های تربیت پذیری کودک به والدین تغییر ارزش ها و رفتارهای نامطلوب والدین نسبت به کودکان می باشد تا بتواند با پذیرش اجتماعی در جامعه آشنا گردد ( کریمی – 1385 – ص 04 )
بیان مسئله :
غالبا" شخصیت کودک به رنگ ، محیط عاطفی خانه در می آید و این حقیقت را متخصصین تعلیم و تربیت کودک طی بررسی های درباره ارتباط بین خوی پدر و مادر و رفتار کودک به اثبات رسانده و ثابت کرده اند که برخی از حرکات پدر ومادر و رفتار کودک به اثبات رسانده و ثابت کرده انی که برخی از حرکات پدر ومادر کودکان از راه مشاهده و برخی را نیز از طریق استنباط و تصور سرمشق قرار می دهند. بدین ترتیب والدینی که خود دچار مشکل هستند هرگز نمونه مطلوبی برای فرزندان خود نبوده و پیوسته انگاره های رفتاری منفی آن ها در زندگی کودک ادامه دارد. و این گونه والدین که از نوع شیوه های فرزند پروری درست استفاده نکنند به فرزندان خود آسیب می رسانند به ده گره تقسیم می شوند که در کل می توان آن را والدین مسموم نادید و این نوع والدین نمی گذارند که فزندان به طور عادی پذیرا در جامعه باشند و پذیرش اجتماعی آنها هم دچار مشکل می شود. که این مسئله از زمان تولد کودک تا بزرگسالی آن مورد توجه قرار می گیرد.
سؤال مسئله :
آیا بین شیوه های فرزند پروری و پذیرش اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد؟
آیا پذیرش اجتماعی در بین دختران و پسران دارای تفاوت معنی داری است؟
آیا شیوه های فرزند پروری در بین دختران و پسران دارای تفاوت معنی داری است؟
اهمیت و ضرورت تحقیق:
روابط متقابل یا مناسبات متقابل اجزای هستی مخصوصا" اجزای جاندار سبب می شود که نوعی تعادل یا سازگاری میان آن ها پدید آید در جامعه انسانی نیز انواع مناسبات متفابل و تعادل یا سازگاری برقرارند و خانواده سالم خانواده ای است که اولا" محیط سالمی سعادت زن و مرد و ثانیا" برای تربیت کودکان فراهم آورد ویک وجه متهن خانوادة سالم این است که محیط آن علاوه بر تأمین خوشی زن و مرد و آسایش و پرورش درست کودکان را نیز میسر گرداند و تعین شیوه های درست تربیت پذیری در کودکان توسط والدین می تواند در پذیرش جامعه از کودکان نقش بسزایی داشته باشد و یکی از مسائل مهم که در پذیرش اجتماعی می توانیم گفت که نقش بسزایی دارد همین شیوه های فرزند پروری و نوع برخورد والدین با مشکلات و ناراحتیها و یا رفتاهای مناسب فرزندان است که به فرزند اجازه زندگی و انتاب را می دهد و کودکانی که در محیط خانواده خود از آسایش برخوردار نیستند و پرورش درستی نداشته اند اینها از حضور در جامعه هم دور مانده اند که تمام این مطالب در نهادهای خانواده و مراکز آموزشگاهی می تواند نقش بسزایی داشته باشد.(ساعی 1385 – ص 228 )
اهداف تحقیق:
هدف از تحقیق حاضر بررسی شیوه های فرزند پروری والدین و پذیرش اجتماعی کودکان است و اینکه آیا شیوه های فرزند پروری والدین و نوع تربیت آنها و پذیرش اجتماعی کودکان رابطه ای وجود دارد یا نه هیچ رابطه ای بین این دو وجود ندارد و نوع شیوه های تربیتی والدینی و جامعه پذیری کودکان هیچ سنخیتی با هم ندارند.
فرضیه تحقیق
1- بین شیوه های فرزند پروری و پذیرش اجتماعی رابطعه معنی داری وجود دارد.
2- بین پذیرش اجتماعی دختران و پسران تفاوت معنی داری وجود دارد.
3- بین شیوه های فرزند پروری دختران و پسران تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

 

متغیرهای تحقیق
شیوه های فرزند پروری = متغیر وابسته
پذیرش اجتماعی = متغیر مستقل
تعاریف عملیاتی واژه ها و مفاهیم
پذیرش اجتماعی : عبارت است فرایندی که از طریق آن کودک هنجارهای والدین را به صورتی عمقی می پذیرد و به سبک من برتر می پردازد . از نظراو ، از آنجا که دایه و خاستگاه «من» د من برتر را محیط تهیه می بیند ، و به عبارت دیگر پذیرش اجتماعی فرد که شکوفا کردن استعدادهای بالقوه و فراهم آوردن امکانات رشد شخصیت و تبدیل فرد به شخص یا فرد اجتماعی است (ستوده 1385 – ص 64)و می تواند از لحاظ روحی و روانی خود را با دیگران هم ردیف کند به طوری که از لحاظ رفتاری در سطح مطلوب قرار بگیرد.
و بالاخره عبارتند از نمره ای است که آزمودنی از آزمون پذیرش اجتماعی بدست آورده است
شیوه های فرزند پروری : عبارت است روش های خصوصی که منحصر به خانواده ای است جهت تربیت فرزند خود بر طبق عرف و شرع خانوادگی استوار شده است و غالبا" شخصیت کودک را به رنگ محیط عاطفی خانه درمی آید و شیوه های فرزندپروری مثل یک پل ارتباطی بین والدین و فرندان است که در صورت اشتباه یا درست بودن آن می تواند اثر مخرب یا مفیدی بگذارد (ساعی 1385 – 78 ) و عبارت است راهکارهای درست و به جا از لحاظ روان شناختی از طریق والدین که برای رسیدن به مؤفقیت در کودکان خود هر روندی را در پیش می گیرند.
و بالاخره عبارتند از نمره ای است که آزمونی از آزمون شیوه های فرزند پروری بدست آورده است.

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم
پیشینه ادبیات تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 


روانشناسی اجتماهی و رفتار اجتماعی
روان شناسی اجتماعی ازتعامل فرد واجتماع، قانون های روانی گروه ها و سازمان های اجتماعی بحث می کند و در زمینه هایی از قبیل: معیارها و هنجارهای اجتماعی، مناسبات بین گروهی، باورهای عام، تکوین بازخوردها وتغییرنگرش ها و نقش رسانه ای جمعی به مطالعه و تحقیق می پردازد.
روان شناسی عبارت است از مطالعه و شناخت علمی چگونگی و چرایی ابعاد مختلف رفتار موجود زنده، به ویژه انسان. در این تعریف بیشترین توجه به رفتار و جنبه های مختلف آن است. به دیگر سخن، به یک معنا می توان روان شناسی را رفتار شناسی نامید، چرا که موضوع اصلی روان شناسی به عنوان یک علم رفتاری ، مطالعه فعالیت ها و واکنش های حیوان وانسان در شرایط و موقیعت های مختلف است.(آرمان – 1384 )
و اما منظور از " رفتار" آن دسته از حالت ها، عادت ها، فعالیت ها، کنش ها و واکنش های نسبتاً پایداری است که از انسان سر می زند و همواره قابل مشاهده، اندازه گیری ، ارزیابی و پیش بینی است.
رفتارهای انسانی را می توان به انواع مختلف تقسیم کرد،
رفتار شخصی: رفتاری است که کاملاً جنبه شخصی دارد، مثلاً فردی همواره لباس قهوه ای رنگ می پوشد و یا عادت دارد روزی سه مرتبه مسواک بزند.
رفتار شغلی: یعنی رفتار خاص یا عادتی که انسان در کار و حرفه از خود نشان می دهد، مثلاً همیشه بعد از نماز صبح کارش را شروع می کند ویا همواره با دو انگشت تایپ می نماید.
رفتار تحصیلی: عبارت است از رفتار کودک یا بزرگسال در ارتباط با امور تحصیلی، فی المثل دانش آموزی همیشه قبل از تدریس معلم درس مورد نظر را مطالعه می کند و یا این که برای یادگیری بهتر خلاصه نویسی کرده، با صدای بلند درس می خواند.
رفتار اجتماعی: رفتار فرد در تعاملات بین فردی و معاشرت های اجتماعی است، به عنوان نمونه خوش قول بودن و تقدم درسلام داشتن.در ارزیابی رفتار باید توجه کرد که رفتار چه کسی، در چه شرایط و موقعیتی و با چه فراوانی و شدتی مورد بررسی قرار می گیرد؛ چرا که زمانی می توانیم برداشت وتفسیر جامعی از رفتار یک فرد داشته باشیم که شرایط زمانی و مکانی، موقعیت بروز رفتار و ویژگی های زیستی ، ذهنی و روانی وی را مورد توجه کافی قرار دهیم. (آرمان – 1384 )

 

 

 

 

 


رفتار اجتماعی
انسان درون اجتماع زندگی می‌کند و لاجرم رفتارهایی که از او سر می‌زند، بخشی از آنها در ارتباط با تعاملات اجتماعی است و یا به نحوی از طرف عوامل اجتماعی تحت تاثیر قرار می‌گیرد. بطوری که رفتار یک فرد در تنهایی متفاوت از رفتاری خواهد بود که در مجمع از خود نشان می‌دهد. رفتار اجتماعی یعنی هر رفتار که متضمن کنش متقابل دو یا چند انسان باشد
انسان به عنوان یک موجود اجتماعی از همان بدو تولد گرایشات اجتماعی از خود نشان می‌دهد. نیاز به کسب حمایت و امنیت انحراف مراقبین شاید اولین نشانه‌های نیازمندی فرد به عوامل بیرونی است. لبخند اجتماعی را که در حدود ماههای اول زندگی در نوزاد دیده می‌شود، به عنوان اولین ارتباطات او با محیط اجتماعی خویش می‌دانند. این لبخند در تمامی نوزادان دیده می‌شود که به نظر می‌رسد، کارکرد عمده آن جلب توجه اطرافیان و برقراری یک نوع ارتباط ساده با اجتماع است.
شروع زودرس چنین رفتارهایی حاکی از اهمیت روابط و رفتارهای اجتماعی برای فرد است. هر چند اینگونه رفتارها مختص انسان نبوده و در اغلب حیوانات نیز دیده می‌شود. نیاز به دوست داشته شدن ، نیاز به حمایت ، نیاز به کسب امنیت و نیاز به پیوند جویی از نیازهای اساسی انسان هستند که مازلو آنها را در سلسله مراتب نیازهای خود قرار داده است و به اهمیت آنها در خود شکوفایی فرد تاکید کرده است. روشن است در یک سوی این نیازها فرد و در سوی دیگر آن اجتماع قرار دارد. ارضاء این نیازها در ارتباط فرد با جامعه میسر خواهد بود.
رشد رفتار اجتماعی
ظهور و بروز رفتار اجتماعی شاید به همان ماههای اولیه زندگی نوزاد بر می‌گردد. زمانی که نوزاد لبخند اجتماعی‌اش را ظاهر می‌سازد و به این طریق هر چند به شیوه‌ای ساده رابطه خود را با افراد خود برقرار می‌کند. تعامل نوزاد با محیط تداوم پیدا می‌کند. هر چند در آغاز افرادی که به عنوان اجتماع برای نوزاد شناخته می‌شوند، خیلی محدود بوده و اغلب شامل پدر و مادر و نزدیکان او می‌شود. اما بتدریج این روابط گسترده‌تر شده و به افراد بیشتری عمومیت پیدا می‌کند. بطوری که در سنین خاصی کم ‌کم توجه فرد عمدتا معطوف به افرادی به غیر از افراد نزدیک خانواده او می‌شود.
در حدود 4 - 5 سالگی کودک توجه خاصی به همسالان خود پیدا می‌کند و علاقمند ارتباط بیشتری با آنهاست و شاید مدتهای زیاد علاقمند باشد وقت خود را با آنها بگذاراند. این روند نیز بتدریج گسترده‌تر می‌شود و در سالهای اولیه دبستان با علاقمندی بیشتری به برقراری روابط اجتماعی ظهور پیدا می‌کند. رفتارهای اجتماعی در این دوران عمدتا از طریق بازی با همسالان نمود پیدا می کند. کودک با برقراری تعاملات جدید با گروههای جدید همسالان رفتارهای جدید را می‌آموزد و در موارد زیادی آنها در رفتارهای اجتماعی خود منعکس می‌سازد.
در سن نوجوانی گرایش فرد به گروههای اجتماعی بیشتر و بیشتر می‌شود، بطوری که این دوران با این ویژگی اساسی مشخص می‌شود که فرد علاقه شدیدی به برقراری روابط اجتماعی از خود نشان می‌دهد. به عضویت گروههای مختلف در می‌آید و در تعامل با این گروهها رفتارهای اجتماعی خود را شکل می‌دهند. در سنین بعدی رفتارهای اجتماعی پخته‌تر شده‌اند. فرد با انتخاب شغل ، ادامه تحصیل و انتخاب همسر رفتارهای گسترده‌تر اجتماعی پیدا می‌کند. نقش اجتماعی در این دوران مشخص شده‌اند و فرد رفتاهای خود را بر اساس نقش خود در اجتماع و هویتی که بدست آورده تنظیم می‌کند. (آرمان – 1384 )
انواع رفتار اجتماعی
رفتار اجتماعی را می‌توان به دو نوع بسیار گسترده‌تر تقسیم بندی کرد: رفتار جامعه پسند و رفتار جامعه ستیز. رفتار جامعه پسند آن دسته از رفتارهایی را شامل می‌شود که مورد قبول جامعه بوده ، با قوانین و هنجارهای جامعه مطابقت دارد. این نوع از رفتارها سازنده و در جهت پیشبرد اهداف یک گروه یا اجتماع هستند. مثل نوع‌دوستی ، از سوی دیگر رفتار جامعه ستیز رفتارهایی منفی هستند که با قوانین و معیارهای جامعه مطابقت ندارند. مورد قبول افراد جامعه نیستند و اغلب پیامدهای منفی اجتماعی را برای فردی که مرتکب این رفتارها می‌شوند به همراه دارند.
این دسته از رفتارها مخرب بوده و مانع پیشبرد اهداف گروه یا اجتماع هستند که فرد در آن قرار دارد. تعیین اینکه کدام رفتار پسند و کدام جامعه ستیز محسوب می‌شود، بر حسب منابع متعددی صورت می‌گیرد. دو منبع معتبر برای این بررسی قوانین رسمی در جامعه است و دیگر هنجارهای عرضی و فرهنگی آن جامعه. هر کدام از این منابع می‌توانند منبع تعیین کننده برای جامعه پسند یا جامعه ستیز بودن یک رفتار اجتماعی باشند. هر چند در اکثر موارد بین این و منبع هماهنگی وجود دارد، ولی در مواردی نیز ناهمخوانیهایی بین آنها دیده می‌شود.
تفاوتهای فرهنگی در رفتارهای اجتماعی
هر چند اکثر رفتارهای اجتماعی در تمامی جوامع و فرهنگها معنی‌دار هستند و به آنها به عنوان رفتارهای جامعه پسند یا جامعه ستیز توجه خاصی مبذول می‌شود، اما برخی رفتارهای اجتماعی در برخی فرهنگها اهمیت شایان توجهی پیدا می‌کنند. انواعی از رفتارهایی مثل ازدواج ، روابط والد - فرزندی ، دوستی، عضویت در گروهها ، رفتار اجتماعی با همسایگان ، نوع دوستی ، همرنگی و ... ، در جوامع متفاوت درجات متفاوتی از توجه را شامل خود می‌سازند. در جوامع روستایی رفتار ارتباطی با همسایگان به عنوان یک رفتار اجتماعی اهمیت خاصی می‌یابد، در حالیکه در شهرهای بزرگ و صنعتی چنین روابطی چندان مورد توجه نیست.

 

خانواده:
در بین نهاد های اجتماعی گوناگون که جامعه ی امروزین را شکل می دهند نهاد خانواده جزو قدیم ترین آن هاست . خانواده حتی زمانی که بشر متمدن نشده بود خانواده به لحاظ وظیفه ی ماهیتی تولید مثل و زاد وولد در سده های مختلف پابر جا مانده است . نهاد های اجتماعی « وسیله پیوند » زندگی اجتماعی هستند . آنها ترتیبات اساسی زندگی را که انسان ها در کنش متقابل با یکدیگر پیدا می کنند واز طریق آ ن ها تداوم در طول نسل ها به دست می آید فراهم می کنند .
مطالعه خانواده و ازدواج و خویشاوندی یکی از مهم ترین حوزه های جامعه شناسی است . عملا در تمام جوامع ، هر کس در زمینه ای خانوادگی پرورش می یابد و در هر جامعه اکثریت عظیم بزرگسالان متامل هستند یا بوده اند . از دواج نهاد اجتماعی بسیار فراگیری است با وجود این مانند سایر جنبه های زندگی اجتماعی تفاوتهای زیادی در الگو های خانواده وازدواج در میان فرهنگ های گوناگون وجود دارد .
ازدواج عامل پیدایی خانواده است وخانواده از دید گاهی یک نشان یا نهاد اجتماعی شمرده می شود و بر آیند یا انعکاس از کل جامعه است . در یک جامعه منحط خانواده نیز خود به خود خواهد بود ، برعکس در یک جامعه سالم سازمانهای آن نیز از سلامت بر خوردار خواهد بود . اما به محض تکوین خانواده همچون هر سازمان اجتماعی دیگر بر زمینه اجتماعی اثر خواهد گذارد . چون خانواده طبیعی ترین و شروع ترین واحد تولید مثل می آید . کم وکیف فرزندانش بر تمامی ساخت جامعه اثر خواهد داشت هر گز نمی توان انتظار داشت جامعه ای سالم باشد و حال آن که فرزندانی نا سالم از درون خانواده بیرون می آیند .
مطالعه جنبه های اساسی خانواده از نظر جامعه شناسی خانواده بسیار مهم است . برخی از جنبه های مهم و اساسی خانواده که می توانند مورد توجه پژوهشگران واقع شوند عبارتند از :
1- ساخت وخصایص درونی خانواده
2- کار کردهای خانوادگی ( اساسی یا غیر قابل جایگزین ، ثانوی ویا علی البدل )
3- .......... هر یک از اعضا رفتار های آنان ، اشکال روابط و جاوه های همبستگی بین آنان ،درجات وابستگی متقابل و استقلال افراد .
4- مقام فرزند در خانواده و دیدی که در باب پرورش او وجود دارد .
5- ثبات خانوادگی و علل بی ثباتی آن
6- خانواده و روابط آن جامعه
7- نا بسامی وآشفتگی خانواده وعلل آن
8- آسیب شناسی خانواده
مطالعه خانواده از نظر اقتصادی نیز حائز اهمیت است . از دیدگاه اقتصادی، خانواده ( خانواده بزرگ سنتی ) در پاسخ به مسائل حیات ، واحدی تام وکامل بوده است . به تولید توزیع ، نتایج حاصل از تولید و همچنین مصرف کالاهایی که در درون آن ونه در خارج تولید گشته اند ، می پرداخته است . هر قدر بیشتر از تولید صورت فنی و جمعی یابند . به همان نسبت نیز خانواده به صورت یک واحد مصرفی در می آید در زندگی جدید ، حتی بعد مصرفی خانواده نیز همواره تحقق پذیر نیست ، چه هر عضو آن دست کم خرج جزئی از بوده بر ومصرف خود رابطور فردی به انجام می رساند.
مخصوصاً جامعه شناسان آمریکایی به مطالعه علل متعدد تبدیل خانواده بزرگ به خانواده و حدود و دهم دگرگونی کارکردهای اجتماعی گوناگون خانواده و رفتارهای خانوادگی تحت تاثیر شرایط و شیوه های زندگی که با تمدن صنعتی پدید می آیند پرداخته اند ساخت ها و ........خانواده بسیار .......یافته اند ولی اساس خانوادگی پابرجاست .
نظام و ارزشهای خانوادگی متاثر از ارزشهای اجتماعی دیگر است و در عین حال در نظام ارزشهایاجتماعی هم موثراست و این ارزشها ، از وفاق عمومی شدیدا برخوردار است . به همین دلیل است که تا کنون هیچ نهاد دیگری نتوانسته است جایگزین نهاد خانواده گردد .
102. واژه خانواده
خانواده معادل Familleدر زبان فرانسه Familyدر زبان انگلیسی است که خود از واژه های لاتین Familiaبه مفهوم مجموعه ی پدر ومادر وفرزندان آمده است .
خانواده در زبان فارسی به معنای دودمان واهل خانه است .در عشایر ایران خانواده را «..........» یا « اهل بیت » گویند وچند « اهل بیت » را « دودمان یا مال » نامند . وچندین « دودمانیا مال » را « تیره » گویند وچندین « تیره » تشکیل « طایفه » را می دهند وچند « طایفه » به یک « ایل » تعلق دارد .
103تعریف خانواده
تنوع وتحول خانواده وشکل آن در زمان ها وجامعه های مختلف ونیز به دلیل مشکلات مربوط به آمیختن جنبه های زیستی خانواده با سایر خصوصیات آن یعنی ویژگی اجتماعی ، اقتصادی وفرهنگی که این نیز همواره متغیر بوده است .سبب شده است که تا کنون از خانواده تعریف کامل ، شامل وتام ارائه نشود وهر یک از علوم انسانی بنابر گاه های خاص خود تعریفی ابراز داشته اند .
پس پیوند ویژگی های زیستی خانواده با سایر خصوصیات به ویژه فرهنگی آن که متغیر ومتحول بوده است .مشکل اصلی اظهار تعریف برای خانواده بوده است .
خانواده هم نهاد اجتماعی وهم سازمان ، هم گروه ونیز یک جامعه کوچک واولیه است .
ژان بودن در تعریف خانواده می نویسد « خانواده ، جامعه ی کوچکی است مرکب از پدر ومادر ،اطفال ومستخرمین به .........امول مشترکشان » به نظر او خانواده یک جامعه طبیعی وریشه سایر جامعه هاست واولین واحد تشکیل دهنده کشور ودولت است .
از دیدگاه جامعه شناسی نهاد خانواده کلیت تام به هم بافته وتافته ای است که در آن اجزا تابعی از یکدیگر و از کل ............ خانواده است وبه عنوان هسته ای اساسی زندگانی اجتماعی تلقی می شود وعلاوه بر اعمال تولی مثل وبرخوردار کردن از تریبت های گونه کون وظیفه ی تامین ووحدت وهمبستگی اجتماعی را برعهده داشتن است . وبه بقا نظامات اجتماعی وتقارن عمومی وروکرده است وهدف اجتماعی کردن فرد را تعقیب نموده است به طوری که هیچ نهاد سازمان وگروهی دیگره نتوانسته است جایگزین آن گردد پس خانواده نخستین واحد ............ نظام اجتماعی است .
در جمع می توان گفت که خانواده گروهی از افراد است که با پیوند های خونی ، ازدواج یا فرزند خواندگی ، با یکدیگر رابطه داشته ، یک واحد اقتصادی را تشکیل می هند واعضای بزرگسالان آن مسئول پرورش کودکان هستند . همه جوامع شناخته شده دارای شکلی از نظام خانوادگی هستند .هر چند که ماهیت روابط خانوادگی بسیار متغیر است .گرچه در جوامع امروزی شکل اصلی خانواده ، خانواده هسته ای است . انواع روابط خانواده گسترده نیز یافت می شود .
114ویژگی های خانواده
برزعم مک آیور در هر جامعه انسانی ، پنج صفت ویژه اساسی برای خانواده قابل تفسیر است
1- رابطه زناشویی
2- نوعی قرار داد زوجیت که موجبات استقرار در دوام رابطه ی زناشویی را فراهم سازد
3- نظامی جهت مشخص ساختن تعلق افراد از نظر اسمی که متخصن وجود وچهی در شمارش اخلاق نیز هست ( نظیر پور تباری ، مادر تباری ) (ستوده – 1384)
4- منابع مشترک اقتصادی که بطور اخص به تامین نیازهای غذایی و آموزشی فرزندان اختصاص می یابد .
5- یک محل اقامت ، یک کانون یا اشیایی مشترک ( که همواره اعصار را در اختیار گروه خانوادگی نیستند ) ویژگی های خانواده را شرح زیر جمع بندی می کنیم :
1- در یک خانواده روابط جنسی قبنی بر ازدواج دائمی بین و در همسر وجود دارد .
2- ........های خانواده بطور دائمی زیر یک سقف با هم زندگی می کنند
3- ازدواج بین و درون برای تولید مثل و رشد خانواده یک پیش شرط ضروری است .
4- ......های خانواده بطور اقتصادی به یکدیگر وابسته اند و رئیس خانواده بایستی نیازهای اقتصادی خانواده را مهیا سازد
5- خانواده معمولا با نام رئیس خانواده شناخته می شود
6- ....های خانواده بایستی روابط عاطفی و عشق نسبت به یکدیگر داشته باشند
7- خانواده ......های خود را اجتماعی می کند و آن ها را با رفتارهای اجتماعی قابل قبول .....می کند .
8- خانواده واحد سیاسی جامعه است .
9- خانواده از تعداد و حدودی از افرادی که روابط خونی دارند تشکیل شده است . هر شخصی نمی تواند به اراده ی خود این رابطه را بر قرار سازد
10- کولی ( Cooley ) خانواده را یک مثال ایده آلی از گروه های اجتماعی اولیه در نظر می گیرد که از «ماهیت بشر حمایت » می کنند و آفرینندگان زیباترین احساسات شناخته شده برای بشرمی باشند 106روابط .......خانواده
بین ......خانواده روابطی برقرار است . اگر این روابط از یک نیاز یا حد واحد فشا گیرد آن را خانواده ...........گویند و چنانچه بر اثر ازدواج پدید آید خانواده سببی ( فکاهی ) نامند . بنابراین ،غالباً هر فرد بالغ در دوران زندگی خود به دو جنبه ی خانوادگی مربوط است .
خانواده اولیه که درآن متولد شده است و خانواده ی ثانویه که به سبب ازدواج تشکیل شده است . فرزند به علت همخونی به کلیه ی اعضا ی خانواده اصلی ( درجه یک ) خود مرتبط است و این ارتباط .............. است و پس از ازدواج او ، یک خانواده ی فکاهی وسببی نیز بوجود می آید و بدین ترتیب تسلسلی میان روابط ..........وسببی در کار است .

 

برخی اصطلاحات در این زمینه وجود دارد .
1- یک سویه (vnilateral ( : یعنی نسبت بودن یک طرفه از طرف خانواده ی پدر ومادر
2- مادر تبار (matrilateral) : یعنی نسبت بردن از جانب خانواده ی مادر
3- پدر تبار (patrilateral) : یعنی نسبت بردن فرزند از سوی خانواده ی پدر
4- در سویه ( bilateral) : نسبت بردن هم از سوی خانواده ی پدر وهم مادری
طبق عرف معمول ، از اتحاد وروابط نسبی ( صلبی ) خانواده است که خاندان پدید می آید . مانند خاندان قریش وخاندان ماد .
107مفاهیم تطور خانواده
هنری لوئیز فورگان ، با دیدی نهادی خانواده وتطور آن را در تاریخ وجهان می جوید و چهار مرحله برایش می یابد : اختلاط آزاد ، خانواده همخون ، خانواده پونالوئن وخانواده سفید ....... ........... دانشمند فرانسوی نیز خانواده را از دیدگاهی نهادی می بیند وتطوری تاریخی و جهانی برایش تامل است . قانون اصلی حاکم بر خانواده از دیدگاه دور کیم انقباض تدریجی از نظر کمی وکیفی است . کلودی استروس بر برخورد دراماتیک فرهنگ و طبیعت در خانواده انسانی تاکید دارد و این از آن روست که انسان موجودی زیستی و نیز اجتماعی و فرهنگی است .
منع زنای با .............. به عنوان رسمی جهانی و تاریخی از مباحث مهم مورد توجه لوی استروس است . با همین منع ، امر شروع از نامشروع فاصله می گیرد فرهنگ پیچیدگی می یابد و خانواده انسانی راه تعالی می جوید .
ازدواج مبادله ای و به طور کلی تبادل به عنوان یکی از مهم ترین قوانین حیات انسانی از دیگر مباحث مورد توجه لوی استروس است . در جریان تبادل زوجیت ، انسان تنها به عنوان موجودی اقتصادی تجلی نمی کند ، بلکه حائز دیگر ابعاد و ساخت های حیات انسانی است .خانواده نیز مانند همه پدیده های اجتماعی تابع قاعده خاص جامعه شناسی تفاوتی است .خانواده همچون مظهر و تجلی گاه جامعه ای است که در آن تکوین وتبلور یافته است در عین حال ، خانواده بعد از پیدایی به عنوان موثر ترین عامل ، حیات جامعه و افراد آن را تحت تاثیر قرار می دهد .(ستوده – 1384)
108 مراحل تطور خانواده
در اینجا به دیدگاه های هنری لوئیز مورگان امیل دور کیم می پردازیم .
1) دید گاه هنری لوئیز مورگان
هنری لوئیز مورگان چهار مرحله در تطور خانواده بیان داشته است.
1- اختلاط آزاد ( promiscuity ) : در این مرحله روابط بین دو جنس تابع هیچ قاعده یااصلی نیست . هنوز ........... مشروعیت ، تولد نیافته است و بدان هرج ومرج جنسی نیز اطلاق می شود در این مرحله بعد فرهنگی زوجیت بسیار ناچیز و گاه صفر است و همه چیز ................ طبیعی و اطفال آن جای دارد.
2- خانواده ......... ( consanyuine) ار نظر مورگان اولین شکل خانواده به حساب می آید قبلاً اختلاط آزاد قرار داد زوجیت ، مشروعیت اجتماعی بود ، پس از ازدواج به شمار نمی آید . خانواده همخون با پیدایی پدیده ای همراه است که منع زنای با محارم ( incest) خانواده می شود ؛ پیدا شدن محارم یعنی آن که دور از دایره همسر گزینی قرار می گیرند و ازدواج با آنان حرام تلقی می شود .نخستین گام در راه اجتماعی شدن زناشویی به حساب می آید . در خانواده همخون ، محارم عمودی است ؛ بدین معنی که ازدواج بین والدین و فرزندان آنان .......... شناخته می شود .
3- خانواده پونالوئن( punaluenne) یا تپه گایی : خانواده ای است پیچیده تر و از نظر ارزشی در سطحی با لاتر ؛ در آن محارم مضاعف به چشم می خورد . بدین معنی که منع زنای با محارم هم عمودی است ( والدین و فرزندان آنان ) و هم افقی ( خواهران و برادران ) در اصطلاح ،چنین خویشاوندان جانبی ( collaterals) خوانده می شوند و شامل برادران و فرزندان و اعقاب آنهاست .
4- خانواده سندیا سمیک ( syndyasmic ) خانواده ای است نزدیک به آنچه امروز دیده می شود و در آن اولاً پدیده محارم چند بعدی است ، یعنی فقط به والدین و فرزندان و خواهران و برادران اختصاص ندارد ، ثانیاً تداوم پیوند زناشویی به چشم می خورد . ثالثاً تک همسر ( Monogamy ) تجلی دارد . هر چند مرد از آزادی های بیشتری هم در رابطه با اخلاق جنبی برخوردار است و هم آنکه در زمینه چند همسری از امکانات بیشتری سود می برد . در اصطلاح بدان معیار دوگانه ی جنسیت ( Double standard of sexuality ) اطلاق می شود دوگانگی معیارهای اخلاقی مرتبط با خودداری از مقاربت ، بدون قرارداد زناشویی برای زن و مرد ، معیارهای اخلاقی مسیحی نیز مدتها چنین روابطی را برای مرد با اغماض نگریست و حال آنکه در مورد زن چنین نبود .
2) دیدگاه امیل دورکیم
امیل دورکیم نیز چهار مرحله در تطور خانواده را بشرح زیر تشخیص می دهد :
1- مرحله کلانی ( clan ) : کلان به معنی خانواده بزرگ است . در کلان اعضا نام مشترک ، نیای مشترک و علامت مشترک دارند . به رغم دورکیم ، کلان بی شکل بودن همسر ، اولین نوع خانواده است . نخست کلان و سپس سیب ( sib ) را بحث می کنیم . کلان همچون یک خانواده بزرگ است . با نیای مشخص ، اعضای وابسته بدان همخون یکدیگر به حساب می آیند و هم از این روست که ازدواج بین آنها ممنوع است و محرم یکدیگر به حساب می آیند . علاوه بر این کلان یک واحد سیاسی نیز هست . همان طور که خانواده در آغازو تا قرن ها دارای ابعاد سیاسی بود . گذشته از این کلان می تواند مادرتبار یا پدرتبار باشد . بدین معنی که می توان به کلان مادر منتسب بود و یا آنکه انتساب از کلان پدری گرفت . ویژگی های کلان عبارتند از (1) محدودیت کمی جمعیت کلان نمی تواند از حد تجاوز نماید و در این صورت به کلان های کوچکتر تقسیم می شود (2) خویشاوندی : اعضای کلان با یکدیگر وحدتی منبعث از خویشی خاص دارند . هم می پندارند که از نیای مشترک منشا گرفته اند و رئیس کلان مظهر همبستگی اعضاست . (3) مکان مشترک : افراد کلان در یک ناحیه به طور مجتمع زندگی می کنند هر چند که همواره چنین نیست فراوانی اعضای کلان باعث مجتمع یا پراکنده بودن آنها می شود.
(4) نمادهای مشترک اعضای کلان هویت خود را در لوای توتم مشترک می یابند ، توتم می تواند یک گیاه یا یک حیوان باشد تا همه اعضای خود را مربوط به آن و از خاندان آن بدانند و معمولاً جزئی از آن را با خود محل می کنند لیکن وجود توتم نیز همواره شرط لازم برای تشکیل کلان نیست . کلان ها معمولاً دارای تباری یک جهتی ( پدر و یا مادری ) هستند .
لیک گاه برون همسرند ، گاه درون همسر . گاه پدرتبارند گاه مادرتبار . مفهوم روم سیب ( sib ) است اعضای یک کلان حق انعقاد قرار و زوجیت با یکدیگر را ندارند [ یعنی بدون همسر
( Exogamous ) تلقی می شوند ] از این رو اعضای آن را برخی از جامعه شناسان با مفهوم سیب مشخص می سازند . سیب یک گروه از خویشان را بر پایه نیایی مشترک و به صورت یک خطی
( پدری یا مادری ) شامل می شود و سیب بدون همسر و دارای یک توتم است . تمایز سیب از کلان در آن است که سیب فاقد بعد مکانی است . برادران و خواهرانی را از یک نیا و بدون توجه به محل اقامت آنان شامل می شود . مرحله کلانی خانواده از دیدگاه دورکیم خود به دو قسمت تقسیم می شود : در آغاز کلان بی شکل و سپس کلان بزرگ و دارای تتسمات درونی بوده است .
3) خانواده صلبی : خانواده ای است که در داخل کلان شکل می گیرد . همبستگی اعضای آن زیاد است چون اعضای چنین خانواده ای دارای پیوندهای مبتنی بر همخونی هستند و نیز بر اثر مشاع بودن ثروت در درون خانواده اشتراک مالی موجب پیوند و انسجام آن است .(ستوده – 1384 )
4) خانواده پدرسری روم قدیم : خانواده ای است پدر محور که در آن مرد بودن ( Masculinity ) به خودی خود با سلسله امتیاز وابسته است . پدر رئیس خانواده به حساب می آید و این سمت به فرزند ارشد پسر انتقال می یابد . بدین سان ، قدرت و ثروت در خلال نسل ها از طریق صلب ( مرد ) به بطن ( زن ) انتقال می یابد خانواده پدر سر ، یک واحد اجتماعی ، فرهنگی سیاسی ، اقتصادی و دارای ابعادی گسترده است .
5) خانواده زن و شوهری : از نظر دورکیم آخرین نوع خانواده در جهان است و ناشی از فرایند تطوری مبتنی انقباض تدریجی به صور گوناگون زیر می باشد :
1. از نظر حجم و ابعاد ؛ مظاهر کمی : خانواده هسته ای کوچک ترین واحد خانوادگی است . هم اسلاف از آنان جدا شده اند ، هم تعداد اخلاف ( فرزندان ) در آن به غایت اندک است .
2. از نظر وظایف و کارکردها ؛ مظاهر کیفی : خانواده هسته ای کمترین وظایف ممکن را داراست . و در انجام هر کارکرد نیز با رقبایی چند مواجه است . (ستوده- 1384 )

 

 

 

کنوانسیون حقوق کودک ویونیسف
دیباچه
بر اساس اصول پایه ای سازمان ملل متحد که از طرف تمامی نمایندگان جامعه بشری عضو آن پذیرفته شده است، احترام به ارزش ذاتی و برابری خدشه ناپذیر حقوقی انسانها ترسیم گر آزادی، عدالت و صلح در جهان است.
ملتهای دنیا بر مبنای همین اعتقاد به مقام و منزلت انسانی، خواهان سعادت عموم بشری در قالب پیشرفتهای اجتماعی، بهبود وضعیت زندگی همراه آزادیهای هر چه بیشتر هستند.
با اعلام پذیرش اعلامیه جهانی حقوق بشر از سوی سازمان ملل متحد و تضمین بهره مندی تک تک افراد بشری از حقوق مندرج در آن بدور از وابستگیهای نژادی، جنسی، مذهبی، فرهنگی، سیاسی، مالی، قومی و یا هرگونه تبعیض دیگری.
و با توجه به اینکه سازمان ملل متحد در اعلامیه جهانی حقوق بشر به رعایت حقوق ویژه ی کودکان و حمایت آنها تاکید کرده است.
و با آگاهی به اینکه خانواده، واحد ساختاری جامعه و مکان رشد و پرورش تمام اعضای آن و به ویژه شکل دهنده ی شخصیت کودکان است.
و اینکه کودکان برای شکوفایی خود نیازمند داشتن خانواده ای هستند سرشار از محبت، عشق، تفاهم و احترام.
و با این یادآوری که باید کودک را برای فردای جامعه آماده و او را مطابق ایده آل های اعلام شده از طرف سازمان ملل یعنی آزادیخواه، باشخصیت، صلح جو با روحیه ای دارای تفاهم و همبستگی تربیت نمود و با توجه به ضرورت حمایت ویژه کودکان مطابق مصوبات بین المللی مختلف و از آن جمله:قرارداد ژنو در سال ۱۹۲۴ میلادی در باره حقوق کودکان، قرارداد رعایت حقوق کودکان از طرف مجمع عمومی سازمان ملل متحد در بیستم نوامبر ۱۹۵۹ میلادی، اعلامیه ی جهانی حقوق بشر، پیمان بین المللی در باره حقوق سیاسی و شهروندی (بخصوص در ماده ۲۳ و ۲۴ آن)، پیمان جهانی برای حقوق اجتماعی، سیاسی و فرهنگی (بخصوص در ماده ۴۰)، اسناد و اساسنامه های دیگر تشکل های بین المللی که بنفع کودکان فعالیت میکنند.و بدنبال آنچه در اسناد حقوق کودک ذکر شده است، مبنی بر اینکه: کودک بخاطر عدم بلوغ جسمی و روانی خود، نیازمند حمایت ویژه حقوقی قبل و بعد از تولد میباشد.و بر اساس مصوبات و قراردادهای مربوط به حمایت کودکان و بخشنامه های سازمان مل در باره تعیین حداقل سن و شرایط مجازات قانونی برای نوجوانان و حمایت از زنان و کودکان در زمان جنگ و درگیریهای مسلحانه.و بر پایه این واقعیت که در بسیاری از کشورهای دنیا، کودکان در موقعیت بد و نابسامانی زندگی میکنند و نیاز به توجه فوری و ویژه دارند.و با درک اهمیت و ارزش همکاری های بین المللی برای بهبود شرایط زندگی کودکان در همه ی دنیا و بویژه در کشورهای در حال رشد.

 

پیمان نامه ای برای حفظ و رعایت حقوق کودکان جهان به قرار زیر تصویب میشود:
ماده ۱ (تعریف)
مطابق این پیمان نامه، یک کودک، انسانی است که سن هجده سالگی را هنوز تمام نکرده است مگر اینکه سن بلوغ از نظر حقوق جاری در کشورهای مربوطه زودتر تعیین شده باشد.
ماده ۲ (ممنوعیت تبعیض)
حکومتهای عضو این پیمان، برای هر کودکی که در قلمرو آنهاست، بدون تبعیض و یا فرق گذاری و بدور از هرگونه وابستگی به نژاد، رنگ پوست، منشاء اجتماعی و قومی و یا ملی، میزان دارایی، معلولیت، وضعیت سرپرست و یا والدین و هر موقعیت دیگری که کودک در آن است، اجرای حقوق مندرج در این پیمان نامه را تضمین میکنند.
۲) حکومتهای عضو این پیمان، تمام اقدامات لازم را انجام میدهند تا این اطمینان کامل را بوجود آورند که هر کودکی از همه اشکال تبعیض و فرق گذاری در امان است و بخاطر ابراز عقیده و جهان بینی و فعالیت های والدین یا سرپرست یا اقوام خودش مجازات نمی شود(پاشا شریفی- 1383)

 

ماده ۳ (نفع کودک)
درانجام هر اقدامی که به نوعی به کودک مربوط میشود، چه در بخش عمومی، خصوصی، اداری، غیر اداری و یا هر بخش دیگری، رعایت نفع و تامین سلامت کودک بر سایر مسائل تقدم دارد.
حکومتهای عضو پیمان موظف اند با رعایت حقوق والدین و یا سرپرست، از کودکان حمایت نموده و اقدامات لازم حقوقی و قانونی را بعمل آورند.
۳) حکومتهای عضو پیمان، اطمینان میدهند که ارگانها و نهادهای مسئول حمایت کودک، دارای استانداردهای تعیین شده مربوط به تعداد و تخصص نیروی شاغل و تکنیک موجود در موسسات هستند و به ویژه در زمینه ایمنی و بهداشت کنترل کافی وجود دارد.
ماده ۴ (وظایف دولتها)
حکومتهای عضو پیمان، اقدامهای ضروری و مناسب قانونی، اداری و غیره را بعمل می آورند تا حقوق پذیرفته شده در این عهدنامه را اجرا نمایند. حکومتها برای تحقق مفاد این عهدنامه با توجه به حقوق و اوضاع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، تا آخرین حد ممکن از تمامی منابع موجود ملی خود و در صورت نیاز بین الملی استفاده میکنند.

 

ماده ۵ (حقوق والدین)
حکومتهای عضو این پیمان به وظایف، حقوق و مسئولیتهای والدین و یا سرپرست قانونی کودک توجه لازم را می نمایند تا نسبت به کودک در رابطه با حقوق مندرج در این پیمان نامه کوتاهی نشود.
ماده ۶ (حق زندگی)
هر کودکی حق زندگی دارد و این حق مادرزادی اوست که از طرف همه حکومتهای عضو پیمان به رسمیت شناخته میشود.
۲) ادامه حیات و رشد کودک از طرف حکومتهای امضاکننده این پیمان نامه بطور کامل تضمین میشود.
ماده ۷ (حقوق مربوط به تولد)
هر کودکی از بدو تولد حق داشتن یک نام را دارد که باید در دفاتر مربوطه ثبت شود. همچنین داشتن تابعیت حق اوست و در صورت امکان باید والدین خود را شناخته و از سوی آنها نگهداری شود.
حکومتهای عضو پیمان، حقوق عنوان شده در این پیمان نامه را در رابطه با حقوق و قوانین داخلی خود و وظایف بین المللی، بخصوص در مورد کودک بدون تابعیت، تضمین نموده و اجرا می نمایند.
ماده ۸ (حفظ هویت شخصی)
حکومتهای عضو پیمان موظف هستند که حقوق کودک را رعایت کرده و هویت فردی، تابعیت، نام و روابط شناخته شده خانوادگی او را مطابق قانون حفظ نمایند.
۲) در صورتی که تمام یا بخشی از هویت شخصی بطور غیرقانونی خدشه دار شود، حکومتها سریعا درصدد ترمیم این خسارت برمی آیند.
ماده ۹ (جدایی از پدر و مادر)
حکومتهای امضاکننده این پیمان نامه اطمینان میدهند که یک کودک برخلاف میل والدینش از آنها جدا نمیشود مگر اینکه بر طبق قوانین موجود ثابت شود که آن جدایی به نفع کودک و لازم است. مثلا وقتی کودک مورد سوء استفاده قرار گرفته و جدای از هم زندگی کنند و تکلیف اقامت کودک باید روشن شود.
2) در موقع اجرای بند یک این ماده، باید امکان شرکت همه ی افراد مربوطه در آن تصمیم گیری را فراهم آورد.
3) حکومتها توجه دارند که حق کودک مبنی بر تماس شخصی و مستقیم با پدر و مادر را در هنگامی که آنها از هم جدا شده اند، فراهم کنند مگر اینکه این عمل با منافع کودک در تضاد باشد.
4) هرگاه جدایی نتیجه اقدام حکومت باشد، مثلا زندان، تبعید و یا مرگ یکی از والدین یا هر دو آنها و یا مرگ کودک (مرگ به هر علتی که باشد، تعیین کننده آن است که شخص در آن هنگام به نوعی در "اسارت" قانون بوده است)، حکومت امضاکننده این پیمان نامه موظف است برپایه درخواست والدین یا کودک و یا سرپرست قانونی او، اطلاعات لازم را در مورد محل شخص غایب در اختیار این افراد قرار دهد، مگراینکه این عمل به نفع کودک نباشد و به او زیان برساند. حکومتها اطمینان میدهند که افراد با تقاضای چنین درخواستی، از طرف حکومت در خطر قرار نمی گیرند.
ماده ۱۰ (رساندن اعضای خانواده به هم)
بدنبال ماده ۹ بند ۱ مندرج در این پیمان نامه، هرگاه کودک یا والدین او درخواست خروج از کشور و یا ورود به کشور دیگری را برای پیوستن به اعضای خانواده خودشان دارند، ترتیب این امر بطور انسانی و سریع از طرف حکومت داده میشود و چنین درخواستی دارای هیچگونه خطری از سوی حکومت برای متقاضی و یا وابستگان او نیست.
کودکی که والدین او در کشورهای متفاوت بسر میبرند، حق دارد با هر دوی آنها بطور شخصی، منظم و مستقیم تماس داشته باشد، مگر در صورت وجود شرایط استثنایی مثلا بخاطر حفظ امنیت ملی یا نظم و اخلاق عمومی، لطمه به آزادی و حقوق دیگری و یا نقض حقوق مندرج در این پیمان نامه.
حکومتها بر پایه ماده ۹ بند ۱ این پیمان نامه مکلف به رعایت حق کودک و والدین مبنی بر با هم بودن آنها هستند.(کریمی – 1385)
ماده ۱۱ (کودک ربایی)
حکومتهای عضو پیمان، جهت مبارزه با انتقال و اقامت غیرقانونی کودکان به خارج از کشور، اقدام لازم را می نمایند.
حکومتها برای این منظور، خواهان قبول توافق نامه های موجود از طرف یکدیگر و یا تصویب توافق نامه های جدید دو یا چند جانبه هستند.
ماده ۱۲ (آزادی عقیده)
از سوی حکومتهای امضاکننده این پیمان نامه، حق کودکی که که توانایی ساختن نظر شخصی خودش را دارد، به رسمیت شناخته میشود. کودک در تمامی امور مروط به خود، آزادی بیان و اظهار عقیده شخصی را که مطابق سن و رشد اوست، دارد.
برای این منظور، به کودک امکان داده میشود که در دادگاهها و در تمام مراحل قانونی، مستقیم یا با کمک وکیل و یا نهاد مسوول و مناسب دیگر، مطابق قوانین موجود، محاکمه شود.
ماده ۱۳ (آزادی آگهانش)
کودک حق آزادی بیان دارد و این حق در پیوند با آزادی آگهانش است که کودک بدون ترس از محدودیتهای حکومتی، دانستنیها و افکار متنوع خود را در قالب کلمات، دست نویس یا چاپ، کارهای هنری یا هر طریق و یا هر وسیله ی انتخابی دیگر، بیان کرده، دریافت نموده و یا به دیگران بدهد.
اجرای این حق میتواند از طرف قوانین دیگری که لازم هستند، محدود شود:
الف) بخاطر حفظ حقوق یا شهرت فردی دیگر.
ب) بخاطر حفظ امنیت ملی، نظم عمومی، اخلاق و عفت عمومی و یا سلامتی جامعه.
ماده ۱۴ (آزادی مذهب، وجدان و افکار)
حکومتها به حق کودک برای آزادی افکار، وجدان

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی رابطه بین فرزند پروری والدین و پذیرش اجتماعی کودکان مقطع ابتدائی

پایان نامه رابطه بین طلاق والدین و بزهکاری فرزندان

اختصاصی از اس فایل پایان نامه رابطه بین طلاق والدین و بزهکاری فرزندان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رابطه بین طلاق والدین و بزهکاری فرزندان


پایان نامه رابطه بین طلاق والدین و بزهکاری فرزندان

فرمت فایل اصلی: docx

تعداد صفحات: 261

حجم فایل:580 کیلوبایت

مقدمه و طرح مسأله
بزهکاری پدیده ای اجتماعی و دارای بستر اجتماعی است هر چند که عوامل زیستی ، روانی، جغرافیایی، قومی، نژادی و موارد دیگر در نحوه شکل‌گیری و بروز نوع بزه بسیار مهمی ایفاء می‌کنند، تبیین مسأله بر اساس عامل محیط اجتماعی، تحدید نگرش حوزه جامعه شناسی اجتماعی است خصوصاً نحوه عملکرد کوچکترین ومهمترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده که نقش مهمی را در همکاری و متجانس کردن رفتارهای هنجاری افراد با محیط اجتماع بر عهده دارد. در اینجا به بررسی نقش خانواده به عنوان عامل و مانع بزهکاری نوجوانان (با تکیه بر نظم در خانواده)می‌پردازیم. این کار به خصوص به لحاظ تحدید عوامل مورد بررسی در یک کار علمی اهمیت دارد چرا که نمی‌توان در آن حد در یک کار پژوهشی تمام ابعاد و زوایا را به طور دقیق در نظر داشته و مورد بررسی قرار داد. اگر خانواده می‌تواند عامل مهم بزهکاری باشد و شرایط نامطلوب آن بزهکار پرورش دهد، به همان نسبت وجود شرایط مطلوب در خانواده رشد ذهنی، عاطفی، روانی و اجتماعی نوجوان را امکان‌پذیر ساخته، مهمترین گام در پیشگیری از بزهکاری است. به نظر می‌رسد افزایش میزان بزهکاری حاکی از تضعیف مناسبات گروهی خانواده بوده، به طوری که وحدت گروهی از هم پاشیده است. به هر میزانی که روابط اعضاء از سیطره روابط صمیمی، عاطفی، و اخلاقی خارج شود، خطر از بین رفتن کارکرد بسیار مهم خانواده آموزش هنجارها و ارزشهای اجتماعی به فرزندان دور نخواهد بود. آنچه مهم است مناسبات و پیوندهای گروه خانواده است به شکلی که افراد به عنوان حاملین و عاملین نقشها باید به گونه‌ای ایفاء نمایند که کارکرد اساسی حفظ وحدت و انسجام خانواده را به دنبال داشته باشد. خانه‌ای که از سخن محبت‌آمیز خالی است آفت رشد ذهنی، عاطفی و اجتماعی نوجوان است، عدم عشق و محبت و نبود ثبات و هماهنگی در خانواده زمینه‌ساز رفتار بزهکارانه است.
هر گاه بنیان عاطفی و اخلاقی خانواده سست گردد روی نظم خانواده (طلاق) تأثیر گذاشته، بزهکاری نیز رخ می‌نماید. نظم و تعدل در خانواده رابطه معکوس با روند بزهکاری داد. آنگاه که طلاق رو به فزونی می‌رود، کشمکشهای درونی خانواده اوج می‌‌یابد و فرزندان در سنین نوجوانی به دور از نظر والدین در ورطه آلامی چون اعتیاد، بزهکاری و ... گرفتار می‌آیند. بهرحال روابط بین والدین و فرزند، از هم پاشیدگی خانواده و فقدان نظم و تعادل در خانواده، سست شدن عقاید مذهبی و اخلاقی در بزهکاری نوجوانان نقش مهمی دارد.
اگر ارزشهای یک نفر و ارزشهای افرادی که بر اثر او تأثیر شدید دارند به جای حمایت از رفتار از رفتار غیر مجرمانه را رفتار تبهکارانه حمایت کنند، احتمالاً آن شخص مجرم خواهد شد. همبستگی و پیوستگی و ثبات ارکان خانواده کانون مناسبی را پدید می‌آورد تا افراد به صورت نسبتاً کاملی هنجارهای مقبول تعمیم یافته را ملکه‌سازی و درونی کرده و به سهولت در عرضه اجتماعی، نقشهای محول و محقق را به نحوی که از آن انتظار می‌رود به اجراء گذارند. خانواده، گروه کوچکی است که ویژگی اساسی و غیر قابل تفکیک آن صمیمت آن است. اجتماعی کردن نسل آینده جزء بدیهی‌ترین و اساسی‌ترین وظایف خانواده است. (روزن باوم، 149:1973) محبت موجب استواری کانون خانوادگی است، نفرت در جهت معکوس آن جریان دارد و متضمن نفاق و جدایی و مخاصمه و جدال است. هنگامی که نفرت و اختلاف عمیق و مخاصمه به کانونی راه یافت، بقای نظم خانوادگی بین افراد آن متزلزل و دشوار می‌شود.

1-1 اهمیت و ضرورت مسأله:
اگر با دیدی جامعه‌شناسانه به این پدیده نگریسته شود بزهکاری را می‌توان به منزله یک بیماری اجتماعی تلقی نمود که باید معالجه شود. مسلماً برای مبارزه با هر مرضی باید ابتدا آن را شناخت و به زمینه‌های پیدایش آن پی‌برد، سپس بیمار را نجات دار و از بروز دوباره این عارضه پیشگیری نمود. چنانچه بزهکاری یک عارضه و آسیب اجتماعی تلقی شود، لذا «قشر نوجوان» به عنوان یکی از اقشار آسیب‌پذیر جامعه در معرض ابتلا به این عارضه هستند یا به نوعی از آن دچار شده‌اند.
بررسی علت‌ها، سبب می‌شود که مسئولین مربوط، به چگونگی شکل‌گیری اعمال نابهنجار شناخت پیدا کنند، آنگاه شیوه‌های صحیح و مناسب مبارزه با آنها را جستجو نمایند. لذا اینگونه مطالعات و تحقیقات ضرورت می‌یابند تا کجرویها و جرایم بهتر و عمیق‌تر شناخته شود، منشاء آنها کشف گردد و بالاخره راههای اصلا ح و بازپروری بزهکاران هموار گردد. بالاخره این قبیل کاوش‌هاست که امکان پیشگیری از ابتلاء به انحراف و سقوط استعدادها را در نیروهای انسانی بالقوه جامعه، فراهم می‌سازد و خانواده و دولت، حال و آینده کشور از خسارات مادی و معنوی فراوانی رهایی می‌یابند.
با توجه به اینکه سازندگی فردای جامعه بستگی به نیروی فعال پر شور و سلامت جسمی و روحی نسل نوجوان دارد، لازم است که همه امکانات جامعه را برای پیشگیری و مبارزه و ریشه کن کردن بزهکاری نوجوانان کشورمان به کار بردیم. از طرف دیگر آنچه موجب نگرانی شده است صدمات و لطمات جبران ناپذیری است که بر اثر فروپاشیدن کانون خانواده ایجاد می‌شود، صدماتی که متوجه تمام اعضای خانواده منجمله فرزندان می‌شود. بعد از جدایی برای اکثر افراد یک دوره تضاد و دوگانگی عاطفی و تغییرات خلقی جدید پیش می‌آید که در رفتار خانواده بخصوص فرزندان تأثیر عمیقی می‌گذارد که از جمله آن بزهکاری است.

2-1 اهداف تحقیق
هدف ما در تحقیق حاضر این است که ببینیم خانواده چه نقشی در بوجود آوردن یا مانع شدن بزهکاری در نوجوانان دارد و چه عوامل خانوادگی در بزهکاری آنها مؤثر است. بزهکاری چیست و با چه متغیرها و معرفهایی می‌‌توان آنرا سنجید؟ (متغیر وابسته)
به طور کلی می‌خواهیم بزهکاری را در چارچوب خانواده و روابط والدین و فرزندان و با تأکید بر نظم خانواده بررسی کنیم. نظم چیست و نظم خانواده چگونه حفظ می‌شود؟ چه عواملی باعث ایجاد اختلال در نظم خانواده می‌شود؟ نظم در خانواده ( را با چه معرفهایی می‌توان سنجید؟ با توجه به اینکه نظم اجتماعی خرد حداقل در چهار بعد با مشکل ماهوی مواجه است‍( که عبارتند از:
1- همفکری مشترک
2- همگامی مشترک
3- همدلی مشترک
4- همبختی مشترک
اگر این چهار مشکل در گروه اجتماعی (خانواده) حل شود، خانواده دارای نظم و تعادل خواهند بود. (چلبی، 19:1375) به عبارت دیگر، عدم همفکری، همگامی، همدلی و همبختی مشترک در خانواده منجر به اختلال در نظم خانواده می‌گردد. می‌خواهیم بدانیم آیا این اختلال در نظم خانواده می‌تواند منجر به طلاق شود. همچنین آیا اختلال در نظم خانواده می‌تواند منجر به بزهکاری اعضاء خانواده از جمله فرزندان گردد. علاوه بر این آیا طلاق روی بزهکاری فرزندان تأثیر می‌گذارد.
شکل بحرانی از بین رفتن نظم در خانواده را طلاق در نظر می‌گیریم. از بین رفتن نظم در خانواده پیامدهای از جمله بزهکاری را به دنبال خواهد داشت. در تحقیق حاضر ما دو گروه خانواده سالم و ناسالم (افراد بزهکار و غیر بزهکار) را با هم مقایسه می‌کنیم.
با این امید که با انجام این تحقیق توانسته باشیم در شناخت و رفع مشکلات رفتاری نوجوانان قدمی کوچک برداشته باشیم و نتایج حاصله برای اولیاء مربیان وخانوادهایی که با نوجوانان خود مسأله دارند در زمینه آگاه کردن آنها در مورد نحوه برخورد با فرزندان‌شان و همچنین برای مراکز دادگستری و مراکز زندانها و مسئولین کشور مفید و سودمند باشد.

این فایل 250 صفحه می باشد و برای پر کردن فصل اول و دوم مناسب می باشد


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رابطه بین طلاق والدین و بزهکاری فرزندان

دانلودمقاله وظیفه انسان نسبت به والدین

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله وظیفه انسان نسبت به والدین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه وظیفه انسان نسبت به والدین

 


در مکتب اسلام در مجموع باید و نبایدها، مجموعه‏اى از حقوق بیان شده، که از آن جمله است: حقوق خدا بر انسان، و حقوق والدین (پدرو مادر) بر انسان، یکى از دقیقترین مسائلى که اسلام به آن پرداخته، تقابل این دو حق است. نحوه تعامل این دو حق، باعث بحثهاى فراوانى مى‏شود که البته این بحث در بررسى و تامل در مسئله حقوق پدر و مادر بر فرزند و وظیفه‏اى که فرزند نسبت به والدین دارد، اجتناب ناپذیر خواهد بود.
اسلام در متن کتاب خود قرآن، به صورت ویژه‏اى به وظیفه فرد نسبت به والدین پرداخته است. همچنین به این مسئله در احادیث فراوان معصومان (ع) توجه شده است. همچنین، قرآن در برخى آیات که درباره اطاعت از پدر و مادر و احسان به آنها سخن مى‏گوید، به تعامل و رابطه این اطاعت با پیروى از دستورهاى خداوند به صراحت تاکید مى‏کند، و خطوط و مرزهاى آن را مشخص مى‏نماید. در این نوشتار سعى بر آن است که وظیفه فرد نسبت به خداوند و والدین از دیدگاه قرآن و نحوه ارتباط وتعامل آنها بررسى شود.
احترام به پدر و مادر در منطق اسلام

 

اگر چه عواطف انسانى و حق شناسى به تنهایى براى رعایت احترام در برابر والدین کافى است. ولى از آنجا که اسلام حتى در مسائلى که هم عقل در آن استقلال کامل دارد و هم عاطفه آن رابوضوح در مى‏یابد سکوت روا نمى‏دارد و به عنوان تاکید در این گونه موارد هم دستورهاى لازم را صادر مى‏کند، درباره احترام به والدین آنقدر تاکید کرده است که در کمتر مسئله‏اى دیده مى‏شود به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره مى‏کنیم:
الف: در چهار سوره قرآن مجید، به نیکى به والدین بلافاصله بعد از مسئله توحید قرار گرفته است. این همردیف بودن، بیانگر این است که اسلام تا چه حد براى پدر و مادر احترام مى‏گذارد.
1- ( .....لا تعبدون الا الله و بالوالدین احساناً» بقره /83 (.... بجز خدا را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید).
2. (واعبدوا الله و لا تشرکوا به شیئاً و بالوالدین احساناً» (نساء 36) و خدا را بپرستید و چیزى را با او شریک نکنید و به پدر و مادر نیکى کنید.
ب: اهمیت این موضوع تا آن پایه است که هم قرآن و هم روایات، صریحاً توصیه مى‏کنند که حتى اگر پدر و مادر کافر باشند، رعایت احترامشان لازم است.
1- ( وقضى ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احساناً» (اسراء 23) و پروردگارت حکم کرد که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید.
2. (الا تشرکوا به شیئاً و بالوالدین احساناً» (انعام 151) چیزى را با او شریک نکنید و به پدر و مادر نیکى کنید.
3. (و آن جاهداک على ا ن تشرک بى مالیس لک به علم فلا تطعمها و صاحبهما فى الدنیا معروفاً» (لقمان 15) و اگر آنان به تو اصرار کنند که با من آنچه را که علم به آن ندارى، شریک کنند اطلاعتشان مکن ولى در دنیا به نیکى با آنان رفتار کن.
ج: شکرگزارى در برابر پدر و مادر در قرآن مجید در ردیف شکرگزارى در برابر نعمتهاى خدا قرار داده شده است؛ چنانکه مى‏خوانیم: «ا ن اشکرلى ولوالدیک الى المصیر» (لقمان 14) مرا و پدر و مادرت را شکرکن که بازگشت به سوى من است؛ با این که نعمت خدا بیش از آن اندازه است که قابل احصا و شماره باشد، پس، این دلیل بر عمق و وسعت حقوق پدران و مادران است.
قرآن حتى کمترین بى‏احترامى را در برابر پدر و مادر، اجازه نداده است. در حدیثى، امام صادق (ع) مى‏فرمایند: «لو علم الله شیئاً هو ادنى من اف لنهى عنده و هو من ادنى العقوق، و من العقوق ا ن ینظر الرجل الى و الدیه فیجد النظر الیها» اگر چیزى کمتر از «اف» وجود داشت، خدا از آن نهى مى‏کرد. «اف» کمترین اظهار ناراحتى است. و از این جمله، نظر کردن تند و غضب آلود به پدر و مادر است.
ه: با اینکه جهاد یکى از مهمترین برنامه‏هاى اسلامى است، تا هنگامى که جنبه وجوب عینى نداشته باشد، بودن در خدمت پدر و مادر از آن مهمتر است. پس اگر حضور در این جهاد موجب ناراحتى آنان شود، جایز نیست. در حدیثى از امام صادق (ع) آمده است که مردى نزد پیامبر اسلام (ص) آمد و عرض کرد، جوان با نشاط وورزیده‏اى است و جهاد را دوست دارد، ولى مادرش از این موضوع ناراحت مى‏شود. پیامبر (ص) فرمودند: «ارجع فکن مع والدتک فوالذى بعثنى بالحق لانسها بک لیله خیر من جهاد فى سبیل الله سنه» برگرد و با مادر خویش باش. قسم به آن خدایى که مرا به حق مبعوث کرد، یک شب مادر با تو مأنوس شود، از یک سال جهاد در راه خدا بهتر است.
البته، هنگامى که جهاد جنبه وجوب عینى پیدا کند، کشور اسلامى در خطر قرار گیرد و حضور همگان لازم شود، هیچ عذرى حتى نارضایتى پدر و مادر پذیرفته نیست.
پبامبر (ص) فرمودند: «ایاکم وعقوق الوالدین فان ریح الجنه توجد ممن سیرع الف عام ولایجدها عاق» از عاق پدر ومادر بترسید زیرا بوى بهشت از هزار سال راه به مشام مى‏رسد؛ اما هیچگاه به کسانى که مورد خشم پدر و مادر هستند نخواهد رسید.
این تعبیر، اشاره لطیفى به این موضوع دارد که چنین اشخاصى نه تنها در بهشت گام نمى‏گذارند، بلکه در فاصله بسیار زیادى از آن قرار دارند و حتى نمى‏توانند به آن نزدیک شوند. سید قطب در تفسیر فى‏ظلال القرآن، حدیثى به این مضمون از پیامبر (ص) نقل مى‏کند که مردى که مادرش را بر دوش گرفته بود و طواف مى‏داد، پیامبر (ص) را در همان حال مشاهده کرد. عرض کرد: «آیا حق مادرم را با این کار انجام دادم».
پیامبر فرمودند: «نه، حتى جبران یکى از ناله‏هاى او را به هنگام وضع حمل» نمى‏کند.
یک نکتة که دراینجا باید ذکر شود، این است که گاه مى‏شود پدر و مادر پیشنهادهاى غیر منطقى یا خلاف شرع به انسان مى کند، بدیهى است اطاعت آنان در هیچ یک از این موارد، لازم نیست. ولى با این حال، باید با برخورد منطقى و انجام دادن وظیفه امر به معروف و نهى از منکر در بهترین صورتش، با این گونه پیشنهادها برخورد کرد. امام کاظم (ع) مى‏فرمایند: «کسى نزد پیامبر (ص) آمد و از حق پرد وفرزند سئوال کرد. فرمودند: باید او را با نام صدا نزند (بلکه بگوید پدرم)، جلوتر از او نرود، قبل از او ننشیند و کارى نکند که مردم به پدرش بدگویى کنند (نگویند خدا پدرت را نیامرزد که چنین کردى)».
توحید و نیکى به پدر و مادر، سرآغاز یک رشته احکام مهم اسلامى
«لا تجعل مع الله الها اخر فتقعد مذموماً مخذولاً و قضى ربک الا تعبدوا الا ایاء و بالوالدین احساناً اما یبلغن عندک الکبر احدهما اوکلاهما فلا تقل لهما «اف» و لا تنهر هما و قل لهما قولاً و کریماً و احفض لهما جناح الذال من الرحمه و قل رب ارحمهما کما ریبانى صغیراً ربکم اعلم بما فى نفوسکم ان تکونوا صالحین فانه کان للاوابین غفوراً» (اسراء 22-25) با خداى یکتا، خداى دیگرى به خداى مگیر که نکوهیده و خوار خواهى ماند. پروردگارت مقرر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید. هر گاه تا تو زنده هستى هر دو یا یکى از آن دو سالخورده شوند، آنان را میازار و به درشتى خطاب مکن و با آنان به اکرام سخن بگو. در برابرشان از روى مهربانى سر تواضع فرود آور و بگو: اى پروردگار من، همچنانکه مرا در خردى پرورش دادند، بر آنان رحمت آور. پروردگارتان از هر کس دیگر به آنچه در دلهایتان مى‏گذرد. داناتر است. و اگر از صالحان باشید. او توبه کنندگان را مى‏آمرزد.
آیات مورد بحث، سر آغازى براى بیان یک سلسه از احکام اساسى اسلام که با مسئله توحید وایمان شروع مى‏شود، توحیدى که خمیر مایه همه فعالیتهاى مثبت و کارهاى نیک و سازنده است. آیه نخست با توحید شروع شده است و تاکید مى‏کند که نباید براى خداوند یگانه هیچ معبودى قرار داد. آیه نمى‏گوید: «معبود دیگرى را با خدا پرستش مکن». بلکه مى گوید: قرار مده» تا معناى وسیعترى داشته باشد. یعنى، نه در عقیده، نه در عمل، نه در دعا و تقاضا، و نه در پرستش معبود دیگرى را در کنار «الله» قرار مده.
سپس به بیان نتیجه شرک مى‏پردازد، که همانا با نکوهش و خوارى نشستن است. انتخاب کلمه «قعود» (نشستن) در اینجا، اشاره به ضعف و ناتوانى است، زیرا در ادبیات عرب، این کلمه کنایه از ضعف است؛ همانگونه که گفته مى‏شود: « قعد به الضعف عن‏القتال» (ناتوانى سبب شد که از بیکار با دشمن بنشیند).از جمله بالا استفاده مى‏شود که شرک، سه اثر بسیار بد در وجود انسان مى‏گذارد:
1- شرک مایه ضعف، ناتوانى، زبونى و ذلت است؛ در حالى که توحید، عامل قیام، حرکت و سرافرازى است.
2- شرک، مایه مذمت ونکوهش است؛ چرا که یک خط روشن انحرافى است، در برابر منطق عقل و کفرانى است آشکار، در مقابل نعمت پروردگار. و آنکس که تن به چنین انحرافى دهد، در خور مذمت است.
3- شرک سبب مى‏شود که خداوند، مشرک را به معبودهاى ساختگى‏اش واگذارد و دست از حمایتش بردارد. و از آنجا که معبودهاى ساختگى نیز قادر به حمایتش بردارد و از آنجا که معبودهاى ساختگى نیز قادر به حمایت کسى نیستند و خدا هم حمایتش را از چنین کسانى برداشته است، آنان «مخذول» و بدون یار و یاور خواهند شد. در آیات دیگر قرآن نیز همین معنا به شکل دیگرى مجسم شده است؛ چنانچه مى‏فرماید: «مثل الذین اتخذوا من دون الله اولیاء کمثل العنکبوت اتخذت بیتاً و ا ن اوهن البیوت لبیت العنکبوت لو کانوا یعلمون» ( عنکبوت 41) (مثل آنان که غیر از خدا را به دوستى گرفتند، مثل عنکبوت است که خانه‏اى بساخت و همانا سست‏ترین خانه‏ها، خانه عنکبوت است، اگر مى‏دانستند.
بعد از اصل توحید، به یکى از اساسى‏ترین تعلیمات انسانى انبیا- با تاکید مجدد بر توحید- اشاره شده است؛ که همانا نیکى به پدر و مادر است.
«قضا»، مفهوم محکمترى امر دارد. و فرمان قطعى و محکم را مى‏رساند. این مطلب، نخستین تاکید در این باره است، قرار دادن توحید در کنار نیکى به پدر و مادر، تاکید دیگرى بر اهمیت این دستور اسلامى است. مطلق بودن «احسان» که هر گونه نیکى را در بر مى‏گیرد، و همچنین «والدین» که مسلمان و کافر را شامل مى‏شود، سومین و چهارمین تاکید در این جمله است. نکره بودن «احساناً» که دراین گونه موارد براى بیان عظمت مى‏آید، پنجمین تاکید محسوب مى‏شود. توجه به این نکته لازم است که فرمان، معمولاً روى یک امر اثباتى مى‏رود؛ در حالى که در اینجا، روى نفى رفته است. این نکته، ممکن است به خاطر آن باشد که از کلمه «قضى»، فهمیده مى‏شود که جمله دیگرى در شکل اثباتى در تقدیر است یا اینکه مجموع جمله نفى و اثبات : «الا تعبدوا الا ایاه». در حکم یک جمله اثباتى؛ اثبات عبادت انحصارى پروردگار است.
سپس، یکى از مصداقهاى روشن نیکى به پدر و مادر بیان شده است. در اینجا، به قسمتى از ریزه‏کاریهاى برخورد بسیار مودبانه و احترام آمیز فرزندان به پدران و مادران از دیدگاه قرآن، اشاره مى‏شود.
1. از یک‏سو، روى حالت پیرى آنان- که در آن موقع نیازمندتر به حمایت ومحبت و احترامند- تاکید مى‏کند، و فرزندانشان را از کمترین سخن اهانت آمیز به آنان نهى مى‏کند. آنان ممکن است بر اثر کهولت، طورى شوند که نتواند بدون کمک دیگرى حرکت کنند، از جا برخیزند و حتى ممکن است قادر به رفع آلودگى از خود نباشند. در این مواقع، آزمایش بزرگ فرزندان شروع مى‏شود.
2. از سوى دیگر، قرآن تاکید مى‏کند که در این هنگام نه تنها به آنان نباید «اف» گفت: و با صداى بلند و اهانت آمیز با آنان صحبت کرد، بلکه با قول کریم و گفتار بزرگوانه باید با آنان گفتگو کرد. همه اینها، نهایت ادب در سخن را مى‏رساند، که زبان کلید قلب است.
3. از سوى دیگر، دستور به تواضع و فروتنى داده شده است، تواضعى که نشاندهنده محبت و علاقه باشد، و نه چیز دیگر
4. سرانجام، سفارش شده است که حتى موقعى که فرزند رو به سوى درگاه خدا مى‏آورد، پدر و مادر را، چه در حیات و چه در ممات، نباید فراموش کند و باید تقاضاى رحمت پروردگار را برایشان بنماید، بویژه این تقاضایش را با این دلیل همراه سازد: «پروردگارا، همان گونه که آنان در کودکى مرا تربیت کردند. تو به آنان رحم کن» نکته مهمى که از این تعبیر- علاوه بر آنچه گفته شد- استفاده مى‏شود. این است که اگر پدر و مادر آنچنان مسن و ناتوان شدند که به تنهایى قادر بر حرکت و دفع آلودگیها از خود نباشند. فراموش نکن که تو هم در کودکى چنین بودى و آنان را باید جبران کرد. از آنجا که گاهى در رابطه با حفظ حقوق پدر و مادر واحترام و تواضع به آنان، ممکن است لغزشیهایى پیش بیاید که انسان آگاهانه یا نا آگاهانه به سوى آن کشیده شود. در آخرین آیه مورد بحث مى‏فرماید: «پروردگار شما به آنچه در دلهاى شماست، آگاهتر است؛ زیرا علم خدا در همه زمینه‏ها ضرورى، ثابت، ازلى و خالى از هر گونه اشتباه است؛ در حالى که علوم انسانى واجد این صفات نیست.
بنابراین اگر بدون قصد طغیان و سرکشى در برابر فرمان خدا لغزشى در زمینه احترام و نیکى به پدر و مادر از انسان سر زد ولى بلافاصله پشیمان شد و در مقام جبران بر آمد، مسلماً مشمول عفو خدا خواهد شد.
1. «اواب» از ماده «اوب» به بازگشت توام با اراده گفته مى‏شود؛ در حالى که «رجوع» هم به بازگشت با اراده و هم بى‏اراده اطلاق مى‏گردد. به همین دلیل به «توبه»، «اوبه» گفته مى‏شود؛ چون حقیقت توبه، بازگشت توام با اراده به سوى خداست. از آنجا که «اواب» صفت مبالغه است، به کسى گفته مى‏شود که هر لحظه از او خطایى سر زند و در همان حال، به سوى پروردگار بازگردد. این احتمال نیز وجود دارد که ذکر صیغه مبالغه، اشاره به تعدد عوامل بازگشت به رجوع به خدا باشد؛ زیرا ایمان به پروردگار از یک‏سو، توجه به دادگاه عالم قیامت از سوى دیگر، وجدان بیدار از سوى سوم، و توجه به عدالت و آثار گناه از سوى چهارم، دست به دست هم مى‏دهند و انسان را موکداً از مسیر انحرافى به سوى خدا مى‏برند.
2. «واذا خذنا میثاق بنى اسرائیل لا تعبدون الا الله و بالوالدین احساناًأ» (بقره 83) و به یاد آورید هنگامى را که از بنى اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید.
اگر چه آیات درباره بنى‏اسرائیل نازل شده است، ولى یک سلسله قوانین کلى براى همه ملل دنیا در بردارد. از دیدگاه قرآن، برقرارى و سربلندى ملتها در صورتى است که به بزرگترین قدرت بى‏زوال تکیه کنند، در همه حال از او مدد بگیرند و فقط در برابر او سر تعظیم فرود آورند؛ که اگر چنین کنند، از هیچ کس ترس و وحشتى نخواهند داشت. واضح است که چنین تکیه گاه و مبدئى جز آفریدگار بزرگ نمى‏تواند باشد. از طرف دیگر، براى بقا و جاویدان ماندن ملتها، همبستگى خاص بین افراد خاص لازم است. این عمل در صورتى امکان دارد، که هر کس به پدر و مادر خود که شعاع بستگى آنان به وى نزدیکتر است، در مرحله بعد به خویشان و بعد از آنان به همه افراد اجتماع، نیکى کند. بدین گونه، همه بال و پر یکدیگر مى‏شوند، و افراد ضعیف را حمایت مى‏کنند.
3. ( واعبدوالله و لا تشرکوا به شیئاً و بالوالدین احساناً» (نساء 36) و خدا را بپرستید و هیچ چیز را با او شریک نکنید و به پدر و مادر نیکى کنید.
آیه فوق، نخست مردم را دعوت به عبادت و بندگى پروردگار و ترک شرک و بت پرستى ج که ریشه اصلى برنامه‏هاى اسلامى است- مى‏کند. دعوت به توحید و یگانه پرستى روح را پاک، نیت را خالص، اراده را قوى و تصمیم را براى انجام دادن هر برنامه مفیدى محکم مى‏سازد. از آنجا که این آیه بیان کننده یک رشته از حقوق اسلامى است، قبل از هر چیز، اشاره به حق خداوند بر مردم، پرستیدن او و شریکى براى او برنگزیدن کرده است.
سپس، اشاره به حق پدر و مادر شده و توصیه گردیده است که باید به آنان نیکى کرد. از این تعبیرهاى مکرر در قرآن کریم بر بندگى خدا واحسان به والدین، استفاده مى‏شود که بیان این دو ارتباط است. در حقیقت هم، چنین است، چون بزرگترین نعمت، نعمت هستى و حیات است که در درجه اول از ناحیه خداست و درمراحل بعد، به پدر و مادر ارتباط دارد. بنابراین، ترک حقوق پدر و مادر، همدوش شرک به خداست.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  19  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله وظیفه انسان نسبت به والدین

تحقیق در مورد وظایف تربیتی والدین از دیدگاه قرآن و حدیث

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد وظایف تربیتی والدین از دیدگاه قرآن و حدیث دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد وظایف تربیتی والدین از دیدگاه قرآن و حدیث


تحقیق در مورد وظایف تربیتی والدین از دیدگاه قرآن و حدیث

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه10

 

فهرست مطالب

 

مهر و محبت

 

وظایف تربیتی والدین

سالم سازی محیطرشد فرزندان

بازی و همراهی با کودکان

تکریم و احترام به کودک

ازدواج به موقع

رعایت عدالت و مساواتبین فرزندان

پدر و مادر مسئول سلامت و رشد جسمی و روحی و مهم ترین عامل سعادت و یا شقاوت فرزندان خود هستند، هر چه آنها در این زمینه سرمایه گذاری و تلاش بیشتری کنند نتیجه و ثمر آن را در آینده بیشتر خواهند دید.

حساس ترین وظیفه پدر و مادر در برابر فرزندانشان، تربیت صحیح آنان است.

اسلام شخصیت آینده کودک را مرهون تربیت و پرورش و مراقبت پدر و مادر می داند و برای تمام لحظات زندگی و دوران عمر افراد، دستورات خاص و مقررات ویژه ای دارد.

یکی از مسائل مطرح شده در اسلام، مسئله وظایف والدین در تربیت فرزندان است که در نظر قرآن و اهل بیت(ع) جایگاه ویژه ای دارد.

در این مقاله به بررسی برخی از وظایف تربیتی والدین در برابر فرزندان از دیدگاه قرآن و روایات پرداخته شده است:

اهمیت تربیت خانواده در قرآن و حدیث

خداوند متعال در سوره فرقان یکی از ویژگی های بندگان راستین را توجه خاص به تربیت فرزند و خانواده خویش می داند تا آن جا که آنها برای خود در برابر آنها احساس مسئولیت فوق العاده ای می کنند چنان که می فرماید: «آنها پیوسته از درگاه خدا می خواهند و می گویند پروردگارا از همسران و فرزندان ما کسانی قرار ده که مایه روشنی چشم ما گردد»

مسلما چنین افرادی آنچه در توان دارند در تربیت فرزندان و همسران و آشنایی آنها به اصول و فروع اسلام و راه های حق و عدالت، فروگذار نمی کنند و در آنجا که دستشان نمی رسد دست به دامن لطف پروردگار می زنند و دعا می کنند.

همچنین در آیه شش سوره التحریم خیرخواهی برای اعضای خانواده و تربیت دینی آنان را تکلیفی بایسته برعهده مومنان دانسته، روی سخن را به همه مومنان کرده و دستوراتی درباره تعلیم و تربیت همسر و فرزندان و خانواده به آنها می دهد و می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید! خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگ ها هستند نگاهدارید.»

نگهداری خویشتن به ترک معاصی و عدم تسلیم در برابر شهوات سرکش است، و نگهداری خانواده به تعلیم و تربیت و امر به معروف و نهی از منکر و فراهم ساختن محیطی پاک و خالی از هرگونه آلودگی، در فضای خانه و خانواده است.

این برنامه ای است که باید از نخستین سنگ بنای خانواده، یعنی از مقدمات ازدواج، و سپس نخستین لحظه تولد فرزند آغاز گردد، و در تمام مراحل با برنامه ریزی صحیح و با نهایت دقت تعقیب شود.

به تعبیر دیگر حق زن و فرزند تنها با تأمین هزینه زندگی و مسکن و تغذیه آنهاحاصل نمی شود، مهم تر از آن تغذیه روح و جان آنها و به کار گرفتن


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد وظایف تربیتی والدین از دیدگاه قرآن و حدیث