اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد ویژگی های فضای مورد نیاز جهت آموزش و پرورش

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد ویژگی های فضای مورد نیاز جهت آموزش و پرورش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ویژگی های فضای مورد نیاز جهت آموزش و پرورش


تحقیق در مورد ویژگی های فضای مورد نیاز جهت آموزش و پرورش

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه

 13

فهرست مطالب

مقدمه:

تمام تلاش انسان در طول تاریخ، ایجاد محیطی بوده است که در آن راحت تر بتواند زندگی کند و نیازهای معیشتی خویش را به بهترین شکل ممکن پاسخ گوید.

مفهوم پیشرفت در راستای این تلاشهای انسان به عنوان موجودی متفکر و تحول پذیر، تجلّی می یابد. این مفهوم در طول تاریخ تمدن بشری همواره با انسان قرین بوده ، بنابر این برای شناخت نیازهای انسانی امروز ناگزیریم که مسیر طبیعی پیشرفت وی در طول تاریخ را بررسی نمائیم.

مورخان و جامعه شناسان این مسیر تحول و تکوین را به سه بخش یا اصطلاحاً سه موج طبقه بندی کرده اند:

موج اول: (عصر کشاورزی) که از قبل از میلاد مسیح شروع شده و عمری 29500 ساله داشته. هدف از ایجاد این موج حل مشکلات معیشتی و غذایی بشر آن زمان بوده است.

موج دوم: (عصر صنعت) که هدف از موج دوم یا انقلاب صنعتی تولید مواد و ابزار کار بوده است. در موج اول که نیروی کار متکی بر بازوان افراد بود، بشر از پس مشکلات زندگی بر نمی آمد و نیاز جدیدی در جامعه بوجود آمد که تغییرات اساسی را می طلبید. عمر موج دوم که دوران موفقی را سپری کرد و بشر در آن به پیشرفتهای بزرگی نائل آمد به 500 سال می رسد.

موج سوم (عصر اطلاعات): بعد از اختراع رایانه و سرعت توسعة مخابرات و ارتباطات بشر نیاز به تغییر جدیدی را درک نمود و آن چیزی جز دسترسی به اطلاعات و دانش نبود. هدف از موج سوم دسترسی به اطلاعات و دانش با استفاده از ابزار و فن آوری روز می باشد. در حال حاضر ورود 50 سال از آن می گذرد و به گفتة اکوین تافلر فیلسوف و جامعه شناس بزرگ معاصر، جامعه امروز بشر در حال گذار از این موج و ورود به موج چهارم یا (عصر مجازی) است که در آینده ای نه چندان دور شاهد آن خواهیم بود. این موج در واقع توسعه یافتة عصر اطلاعات و دانش است.

آنچه انسان هزارة سوم را در معرض آزمونی جدی قرار می دهد نحوة برخورد وی با عصر فن آوری اطلاعات است برخی جوامع انسانی به خوبی از مواهب و فرصت های این عصر و جریان آْزاد اطلاعات استفاده می کنند و در این میان اغلب کشورهای جهان سوم در گروه دوم جای می گیرند.

آنچه از دید این دسته از کشورها مغفول مانده این است که نمی توان با مصرف کنندة مطلق تکنولوژی بودن و در بهترین حالت تولید و مونتاژ تکنولوژی کشورهای پیشرفته در زمرة آنان قرار گرفت و آنچه کشورهای پیشرفته را از سایرین متمایز ساز تنها توجه به ویژگی های بارز این ؟ -(اطلاعات و فن آوری)- و تلاش در جهت استفاده از فرصت های بوجود آمده در این راستا است.

هموراه باید خود این سئوال را بپرسید:

چرا کشور ما هموراره یکی از بزرگترین صادر کنندگان مغزهای متفکر به جهان متمدن امروز بوده اما خود کمترین میزان استفاده را از این مواهب و سرمایه های ملّی برده است؟

آیا غیر این است که هر انسان نخبه ای برای پرورش و بارور نمودن استعدادهای خویش و همچنین استفاده صحیح از این موهبت خدا دادی نیازمند آن است که در معرض این موج فن آوری اطلاعات قرار گیرد تا هوش و استعداداش به ؟ نرود؟

چگونه می توانیم در جایی که معتقد به بستن درها به روی خود و فرو رفتن در کنج باورهای خویش هستیم توقع داشته باشیم که روح کمال طلب انسان نخبه خود را در این زندان اسیر بیند و دم بر نیاورد؟!

ویژگی های فضای مورد نیاز جهت آموزش و پرورش


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ویژگی های فضای مورد نیاز جهت آموزش و پرورش

پایان نامه بررسی رابطه بین برخی ویژگی های آنتروپومتریک باتعادل در سطوح متفاوتی از دشواری

اختصاصی از اس فایل پایان نامه بررسی رابطه بین برخی ویژگی های آنتروپومتریک باتعادل در سطوح متفاوتی از دشواری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی رابطه بین برخی ویژگی های آنتروپومتریک باتعادل در سطوح متفاوتی از دشواری


پایان نامه بررسی رابطه بین برخی ویژگی های آنتروپومتریک باتعادل در سطوح متفاوتی از دشواری

 

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 130 صفحه می باشد.

 

فهرست
فصل اول : طرح تحقیق
۱-۱) مقدمه …….۲
۱-۲) بیان مسأله..۴
۱-۳) ضرورت و اهمیت تحقیق…۷
۱-۴) اهداف تحقیق۹
۱-۴-۱) هدف کلی.۹
۱-۴-۲) اهداف اختصاصی.۹
۱-۵) فرضیه های تحقیق۱۰
۱-۶) پیش فرض های تحقیق…..۱۲
۱-۷) محدودیت های تحقیق……۱۲
۱-۸) نحوه رعایت نکات اخلاقی…….۱۳
۱-۹) تعریف واژه ها و اصطلاحات فنی۱۳
فصل دوم : پیشینه تحقیق
۲-۱) مقدمه……۱۷
۲-۲) مبانی نظری تحقیق۱۸
۲-۲-۱) کنترل پوسچرال۱۸
۲-۲-۲) سیستم های کنترل پوسچر….۲۱
۲-۲-۳) کنترل حرکتی وضعیت ایستا.۲۳
۲-۲-۴) راست قرار گرفتن بدن.۲۴
۲-۲-۵) تون عضلانی…..۲۵
۲-۲-۶) تون پوسچرال…۲۵
۲-۲-۷) محدوده تعادل در زمان ایستادن۲۷
۲-۲-۸) راهبردهای فعال۲۸
۲-۲-۹) تعادل قدامی- خلفی…..۲۹
۲-۲-۱۰) راهبرد لگن…..۳۱
۲-۲-۱۱) راهبرد گام برداشتن….۳۲
۲-۲-۱۲) تعادل داخلی- خارجی…….۳۴
۲-۲-۱۳) سازگاری راهبرد حرکتی….۳۴
۲-۲-۱۴) بیومکانیک های تعادل۳۶
۲-۲-۱۵) فیزیولوژی تعادل……..۳۷
۲-۲-۱۶) سیستم بینایی و کنترل تعادل۳۹
۲-۲-۱۷) سیستم دهلیزی و تعادل…..۴۱
۲-۲-۱۸) سیستم حس عمقی و تعادل.۴۴
۲-۲-۱۹) نقش سیستم عصبی در کنترل تعادل.۴۵
۲-۲-۲۰) تکامل اطلاعات وضعیت بدنی با حفظ تعادل……۵۰
۲-۲-۲۱) تغییرات تعادل ناشی از افزایش سن.۵۱
۲-۳) رابطه تعادل و دشواری تکلیف.۵۲
۲-۴) تأثیر تعادل در فعالیت های ورزشی……..۵۳
۲-۵) ارزیابی ترکیب بدنی۵۷
۲-۵-۱) شاخص توده بدن………۵۸
۲-۵-۲) درصد چربی…..۵۸
۲-۶) تیپ بدنی۵۹
۲-۶-۱) فربه پیکری…….۵۹
۲-۶-۲) عضلانی پیکری۵۹
۲-۶-۳) لاغر پیکری……۶۰
۲-۷) ویژگی های آنتروپومتریک دخالت کننده در تعادل…..۶۱
۲-۸) ویژگی های آنتروپومتریک و تیپ بدنی ورزشکاران و غیرورزشکاران.۶۳
۲-۹) تحقیقات انجام شده در داخل کشور…….۶۵
۲-۱۰) تحقیقات انجام شده در خارج کشور….۶۵
فصل سوم : روش شناسی تحقیق
۳-۱) مقدمه……۷۱
۳-۲) نوع تحقیق۷۲
۳-۳) جامعه آماری………۷۲
۳-۴) نمونه آماری۷۲
۳-۵) متغیرهای تحقیق…۷۲
۳-۶) جمع آوری اطلاعات مربوط به اندازه های بدنی۷۳
۳-۷) جمع آوری اطلاعات مربوط به تعادل ایستا……..۷۷
۳-۸) دستکاری دشواری تکلیف۸۳
۳-۹) روش جمع آوری اطلاعات و داده های تحقیق..۸۴
۳-۱۰) روش تجزیه و تحلیل داده های تحقیق..۸۴
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش
۴-۱) مقدمه…….۸۶
۴-۲) بررسی توصیفی داده ها…..۸۷
۴-۳) آزمون فرضیه های پژوهش…….۹۰
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
۵-۱) مقدمه….۱۱۹
۵-۲) خلاصه تحقیق……۱۱۹
۵-۳) تفسیر نتایج………۱۲۰
۵-۴) نتیجه گیری……..۱۲۶
۵-۴) پیشنهادهای برخاسته از تحقیق.۱۲۶
۵-۵) پیشنهادهای آتی برای محققین.۱۲۷
فهرست منابع…۱۲۸
پیوست

 


مقدمه
تفاوت های آناتومیکی و فیزیولوژیکی در رابطه با کارایی جسمی افراد، به آسانی قابل تشخیص نبوده و نیاز به مطالعه و تحقیق تجربی است. از آنجا که موفقیت ورزشکار در اجرای مهارت­های پیشرفته، به تیپ بدنی و اندازه بدنی او وابسته است و به لحاظ اینکه قابلیت جسمانی- حرکتی به عنوان عامل پایه و اساسی جهت شرکت در فعالیت های ورزشی و کسب موفقیت در آنها محسوب می شود، بنابراین فهم و درک عواملی نظیر ساختمان بدن، تیپ بدنی و تعادل که از عوامل آمادگی جسمانی می باشند از اهمیت خاصی برخوردار است. شناخت این عوامل در میان دانشجویان و هدایت آنان به یک رشته ورزشی متناسب با تیپ بدنی و ترکیب بدنی و تعادل آنان، می تواند به موفقیت نسبی آنها در اجرای مهارت­های آن رشته و احساس پیروزی در آن ورزش خاص منجر گردد (۱۸).
لذا در این فصل عناوین ذیل در دو حیطه نظری و تجربی که تحقیقات مرتبط با تحقیق حاضر می باشند مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
۲-۲) مبانی نظری تحقیق
تعادل ایستا در افراد از تعامل سیستم های مهم درگیر ایجاد می گردد. پایداری و تعادل در برخی کتاب ها مترادف یکدیگر به کار می رود در صورتی که این دو اصطلاح دارای معانی متفاوتی می باشند. در ادامه، به تعاریف و شرح مطالب در ارتباط با تعادل و پایداری و کنترل وضعی بدن و کاربرد شاخص های آنتروپومتریک خواهیم پرداخت.
۲-۲-۱) کنترل پوسچرال[۱]
کنترل پوسچرال یک اصطلاح کلی است که در توصیف مجموعه پیچیده ای از توانائی­های متعدد استفاده می گردد. یک کنترل پوسچرال مطلوب نه تنها به توانایی حفظ ایستادن معمولی بلکه به حفظ ثبات در زمان بهم خوردن تعادل یا در زمان حرکت دادن فعال یک اندام یا کل بدن مانند عمل دسترسی یا قدم زدن نیاز دارد (۹۵). بر این اساس، کنترل پوسچرال شامل کنترل موقعیت بدن در فضا برای حفظ تعادل و جهت گیری پوسچرال[۲] است. جهت گیری به معنای توانایی حفظ رابطه مناسب بین قسمت های مختلف بدن و محیط برای انجام یک کار است و در واقع راستای فعالی از تنه و سر را در رابطه با جاذبه، سطح اتکاء، محیط بینایی و منابع درونی درگیر می سازد (۳۰).
تعادل پوسچرال نیز هماهنگی راهبردهای حرکتی را در ثابت نگه داشتن مرکز ثقل بدن، هم در طول آشفتگی های خودبخودی ثبات و هم آشفتگی هایی که از خارج بر ثبات وارد می شود، درگیر می سازد (۶۹). حفظ و کنترل بدن، یا در وضعیت پویا (تعادل دینامیک) یا وضعیت ایستا (تعادل استاتیک) است (۳۰). کنترل پوسچرال یا تعادل از دید ایستایی، به عنوان توانایی در حفظ سطح اتکاء با کمترین حرکت و از دید پویایی، به عنوان توانایی در انجام یک تکلیف همراه با حفظ وضعیت پایدار می باشد (۳۸). یک سیستم پایدار سیستمی است که حرکت آن حتی در زمانی که دچار تلاطم می شود از مسیر مطلوب خارج نگردد. یک جسم زمانی پایدار است که مرکز ثقل[۳] (COM)روی سطح اتکاء آن باقی بماند (۳۰).
سه عامل مربوط به اصول تعادل عبارتند از: ۱- مر کز ثقل ۲- خط ثقل ۳- سطح اتکاء[۴] (BOS).
- در هر شیء یک مرکز ثقل وجود دارد. در اشکال هندسی این عامل دقیقاً در مرکز شیء واقع است و در اشیاء متقارن مانند بدن انسان مرکز ثقل در خلال حرکت بطور مداوم تغییر می کند. مرکز ثقل بدن ما در جهت حرکت یا وزن اضافی نیز جابجا می شود. مرکز ثقل یک کودک ایستاده در حالت مستقیم تقریباٌ در بالای کمر بین جلو و عقب بالاتنه است (۱۴).
فعالیت­هایی که در آن مرکز ثقل در یک وضعیت پایدار باقی می ماند نظیر ایستادن روی یک پا یا بالانس روی سر، به عنوان فعالیت­های تعادلی ایستا شناخته می گردند. چنانچه مرکز ثقل دائماٌ جابجا شود مانند طناب بازی، راه رفتن یا غلت جلو، این فعالیت­ها حرکات تعادلی پویا می باشد (۱۴).
- خط ثقل یک خط فرضی است که بطور عمودی از مرکز ثقل به مرکز زمین رسم می گردد. رابطه درونی مرکز ثقل و خط ثقل با سطح اتکاء درجه استواری بدن را تعیین می کند (۱۴).
- سطح اتکاء بخشی از بدن بوده که در تماس با سطح حمایتی قرار می گیرد. چنانچه خط ثقل در محدوده سطح اتکاء قرار گیرد بدن در تعادل خواهد بود و چنانچه خارج از آن قرار گرفت تعادل به هم خواهد خورد. هرچه سطح اتکاء عریض تر باشد استواری نیز بیشتر است. همان گونه که می توان دریافت استواری با دو پا بیش از یک پا است. فردی که با وضعیت پاهای نزدیک به هم ایستاده، برای به هم خوردن تعادل بسیار مستعدتر است نسبت به فردی که با وضعیت پاهای اندکی باز ایستاده است. هرچه مرکز ثقل به مرکز سطح اتکاء نزدیک تر باشد استواری نیز بیشتر است. وضعیت پا به منظور افزایش سطح اتکاء در جهت حرکت منجر به افزایش استواری می گردد. این اصل با وضعیت پای دونده ای که برای توقف تلاش می کند و یا دریافت کننده ای که سعی در دریافت و کنترل یک شیء سنگین دارد نمایان می شود (۱۴).
پس، تعادل توانایی حفظ تصویر COM در محدوده BOS است که از آن با عنوان محدوده پایداری نام برده می شود. در وضعیت ایستاده، محدوده پایداری ناحیه حد فاصل لبه های خارجی پاها است که در تماس با زمین قرار دارند. در این محدوده هاست که بدن می تواند وضعیت خود را بدون تغییر سطح اتکاء حفظ کند. محدوده پایداری ثابت نیست و بسته به نوع وظیفه و وضعیت بیومکانیکی فرد و جنبه های متنوع محیط تغییر می کند. حفظ تعادل یک فرایند پویاست و شامل ایجاد وضعیت ثبات بین نیروهای پایدارکننده و برهم زننده پایداری است. برای مثال، هر فرد به طور مستمر تلاش می کند از نیروی عضلانی برای کنترل وضعیت COM استفاده کند. در وضعیت ایستاده در زیر هر یک از پاها مرکز فشار[۵] (COP) جداگانه ای قرار دارد. COP خالص، بین پاها قرار می گیرد و بستگی به وزنی دارد که هر یک از پاها تحمل می کند. برای حفظ وضعیت ایستاده پا، باید با حرکت قسمتهای مختلف بدن، COM را جابجا کنیم و یا اندازه سطح پایه حمایت کننده را (مثلاً با برداشتن یک قدم) تنظیم نمائیم (۳۰).
هرگاه برآیند نیروهای وارد بر یک جسم صفر باشد آن جسم در حال تعادل خواهد بود. در واقع هنگامی که نیروهای موافق و مخالف تعادل بطور مساوی وجود داشته باشند جسم از تعادل برخوردار خواهد بود حال چنانچه عاملی یکی از نیروها را کم یا زیاد نماید تعادل به هم می خورد. به طور کلی تعادل یک جسم به عوامل زیر بستگی دارد:
الف- وضعیت و طرز قرارگرفتن خط ثقل نسبت به محدوده سطح اتکاء
ب- وزن جسم
ج- ارتفاع مرکز ثقل در رابطه با سطح اتکاء
مرکز ثقل انسان در حدود ۵۵ درصد پوسچر از کف پاها قرار گرفته است. این نقطه از فردی به فرد دیگر متفاوت است، برای مثال مرکز ثقل زنان کمی پایین تر از مردان قرار گرفته است. بنابراین می توان گفت که زنان از تعادل بیشتری برخوردارند (۱۲).
در رابطه با وزن جسم نیز می توان گفت که چاقی فرم و شکل بدن (ژئومتری) را تغییر داده و حجم و توده سگمان های مختلف را افزایش می دهد و یک سری محدودیت های عملکردی برای فرد ایجاد می کند که این محدودیت ها با فعالیت های روزانه در ارتباط بوده و سبب کاهش تحرک و عملکرد فرد می شود. یکی از این محدودیت های ایجاد شده در رابطه با کنترل تعادل می باشد به طوری که کنترل تعادلی مناسب، عامل مهمی در جلوگیری از زمین خوردن ها می باشد چرا که نقایص تعادل به عنوان عوامل خطرزای جدی جهت زمین خوردن ها شناسایی شده اند. وقتی که یک شخص چاق تسلیم یک حرکت نوسانی کوچک و طبیعی به سمت جلو می شود، توزیع غیرطبیعی چربی بدن در ناحیه شکم (مرکز وضعیت توده نسبت به مفصل مچ پا) باعث کاهش ثبات و افزایش گشتاور مچ پا می شود که نیاز بدست آوردن دوباره تعادل می باشد. لذا افراد چاق هنگام مواجه شدن باآشفتگی های پوسچرال، به جهت اینکه گشتاور مچ پا را خیلی سریع تر تولید کرده و با افزایش گشتاور تعادل خود را بهبود می بخشند، در معرض بیشتر خطر سقوط نسبت به افراد کم وزن تر هستند (۷۲).
۲-۲-۲) سیستم های کنترل پوسچر و عوامل حفظ تعادل
ولاکوت، شاموی-کوک[۶](۱۹۹۰) اظهار نمودند که جهت دستیابی به اهداف تعادلی، عوامل عصبی چندگانه و عوامل بیومکانیکی هماهنگ با یکدیگر عمل می کنند. آنها فهرستی از اجزای مختلفی که احتمالاً نقش مؤثری را در کنترل تعادل فرد دارند تهیه کردند. این عوامل عبارتند از: ۱- همکاری پاسخ های عضلات پوسچرال ۲- دستگاه های بینایی، دهلیزی و حسی پیکری ۳- دستگاه های سازگاری ۴- قدرت عضلانی ۵- دامنه حرکتی مفصل ۶- ظاهر بدنی (۱۴).
همکاری پاسخ های عضلات پوسچرال، مربوط به زمانبندی و توالی حرکتی گروه های عضلانی مختلف جهت تعادل و کنترل پوسچر است. حفظ وضعیت قائم کنترل شده شاید نیازمند فراخوانی چندین گروه عضلانی در اندام فوقانی و تحتانی برای تنظیم روان تعادل در شرایط حرکتی مختلف است. دستگاه بینایی نیز اطلاعات با ارزشی را در مورد وضعیت بدن از محیط فراهم می آورد. دستگاه های دهلیزی و حسی پیکری نیز درون داد حسی را در مورد وضعیت بدن و سر در رابطه با جاذبه و آگاهی از وضعیت مفاصل فراهم می آورند (۱۴). هنگامی که تغییراتی در نیازهای تکلیف یا ویژگی های محیطی رخ دهد، دستگاه های سازگاری موجب اصلاح درون داد حسی و برون داد حرکتی می
گردند. به منظور حفظ یک وضعیت پوسچرال خاص یا کنترل بهبود و بازیابی مجدد تعادل در زمان از دست رفتن آن، به قدرت عضلانی کافی مچ پا، زانو و ران بسیار نیاز است. دامنه حرکتی مفاصل مختلف بدن نیز چگونگی آزادی حرکتی یا محدودیت های حرکتی را هنگامی که حرکت نیازمند درجه بالایی از تعادل است تعیین می کند و سرانجام عناصر ظاهرشناسی بدن شامل: قد، مرکز جرم، طول پا و توزیع وزن بدن می باشند که بر عملکرد بیومکانیکی حفظ پایداری مؤثرند (۱۴).
بطور کلی، کنترل پوسچرال مستلزم تعامل پیچیده سیستم های عضلانی- اسکلتی و سیستم عصبی است. جزء عضلانی- اسکلتی شامل دامنه حرکتی مفصل، انعطاف پذیری ستون فقرات و رابطه بیومکانیکی بین قسمت­های مختلف بدن است (۲۰، ۳۷).
اجزای عصبی لازم برای کنترل پوسچرال عبارتند از:
الف) فرایندهای حرکتی شامل پاسخ های هماهنگ[۷] عصبی- عضلانی
ب) فرایندهای حسی شامل سیستم های بینایی، سیستم دهلیزی و سیستم حس عمقی بدن
ج) مراکز هماهنگ کننده بالاتر (سیستم عصبی مرکزی) که برای تبدیل اطلاعات حسی به فرمان حرکتی عمل می کنند.
نیازهای کنترل تعادل با توجه به نوع عمل و محیط متفاوت اند. توانایی کنترل وضعیت بدن در فضا برای انجام کارها مهم می باشد (۳۷).
هر وظیفه دارای یک جزء جهت گیری و یک جزء تعادل است. با این حال پایداری و جهت گیری با توجه به نوع عمل و محیط فرق می کند. عمل نشستن روی صندلی و مطالعه مستلزم ثابت نگه داشتن سر و نگاه روی مطلب است. بازوها و دست ها با جهت گیری مناسب، کتاب را در موقعیت مناسب برای سر و چشم قرار می دهند. پایداری در این عمل ساده است چون تماس بدن با نشیمن و پشتی صندلی، سطح اتکاء بسیار بزرگی را ایجاد می کند. بر عکس، عمل ایستادن و خواندن کتاب از نظر جهت گیری وضعیت سر، چشم ها، بازوها و کتاب تقریباً همان است ولی حفظ تعادل در اینجا پیچیده تر است که شامل حفظ مرکز ثقل در یک محدوده کوچکتر سطح اتکاء (پاها) است. بالاخره آنکه فردی که در یک اتوبوس در حال حرکت ایستاده است دائم در حال حفظ تعادل خود است زیرا حرکت اتوبوس این تعادل را به طور مستمر تهدید می کند. حفظ تعادل در اینجا پیچیده تر است که به دلیل ماهیت تغییر یابنده و غیر قابل پیش بینی تهدید می شود. در این مورد نیازها لحظه به لحظه فرق می کند و تطابق مستمر سیستم پوسچرال را می طلبد. بنابراین می توان شاهد بود که با وجود نیاز به کنترل پوسچرال، نیازهای مربوط به جهت گیری و تعادل بسته به نوع عمل و محیط متفاوت است. به همین دلیل راهبردهای مورد استفاده برای نیل به کنترل پوسچرال می بایست با نیازهای متنوع محیط و عمل سازگار شوند (۳۷).
۲-۲-۳) کنترل حرکتی وضعیت ایستا[۸] (بی حرکت)
در وضعیت ایستاده و بی حرکت، نوسانات پوسچرال بطور طبیعی وجود دارد. چند عامل به ثبات فرد در این وضعیت کمک می کنند. نخست، راست قرارگرفتن بدن اثر نیروهای جاذبه را به حداقل می رساند. دوم، تون عضلانی که بدن را از افتادن در اثر کشش نیروهای جاذبه حفظ می کند. سه عامل اصلی که به تون عضلانی طی ایستادن کمک می کنند عبارتند از:
الف- سفتی ذاتی خود عضلات (قوام طبیعی عضله)
ب- تون عضلانی که به سبب تحریک عصبی به طور طبیعی وجود دارد (مهار و تحریک گیرنده های عمقی)
ج- فعال شدن عضلات ضد جاذبه (الگوهای خودکار حرکتی) (۱۰۱، ۱۰۴).
قوام طبیعی باید به اندازه کافی بالا باشد تا بدن را در مقابل نیروی کششی جاذبه حمایت کند و حرکات را آغاز نموده و کنترل نماید اما نه به اندازه ای که مانع حرکت شود.
گیرنده های عمقی تحریکی و مهاری اجازه بخش­های معین بدن را می دهند در حالی که نسبت به حرکت سایر بخش های به صورت گزینشی هماهنگ و کنترل می شود. الگوهای حرکت خودکار که شامل واکنش های صحیح است زمینه لازم را برای تمامی حرکات اختیاری فراهم می کند (۹).


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی رابطه بین برخی ویژگی های آنتروپومتریک باتعادل در سطوح متفاوتی از دشواری

دانلود مقاله نقش معلم و ویژگی های ارتباطی او در مدیریت کلاس

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله نقش معلم و ویژگی های ارتباطی او در مدیریت کلاس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مدیریت کلاس توسط معلم
در فضای آموزشی قرن 21 مقوله های سرعت، دقت، مهارت و اطلاعات و فناوری های نوین مطرح است. در این فضا، کلاس درس، تحت عنوان سلف سرویس عمومی و مدرسه، تحت عنوان جمهوری دانش نام می گیرد که از استانداردهایی خاص پیروی می کنند که باید در به کارگیری آنها دقت های لازم اجرائی ویژه لحاظ گردد. لذا وجود خصوصیات و شرایط لازم در فرایند یاددهی- یادگیری در کلاس درس که مطابق نیازها و ویژگی های فراگیران می باشد، طبق استاندارد سازی یعنی تعیین آنچه که باید انجام شود و اجرای آن، باید به بهترین وجه ترسیم شود. در این فضای آموزشی عقیده بر این است که به منظور تدوین استانداردها بالاخص در یک کلاس و فضای آموزشی باید برنامه و نیازهای فراگیران لحاظ گردد. محیط آموزشی لازم است با تکنیک های جدید آموزشی آراسته گردد، زیرا عقیده بر این است که انطباق های خلاق پویا به طور مؤثری در فضای کیفی آموزشی تأثیر دارد. انطباق های خلاق می توانند برنامه های درسی را به یکدیگر مرتبط کنند و مفاهیم عینی- ذهنی را عینی تر سازند و برخی درس ها و محتواها در فضای مناسب که بر اساس استانداردها غنی شده اند بر یادگیری تأثیر به سزایی دارد.
بیان مساله :در آستانه ی قرن بیست و یکم در حوزه ی آموزش و پرورش با توجه به سطح انتظارات افکار عمومی، نسبت به برون دادهای فعلی نظام تعلیم و تربیت کاستی های قابل توجهی احساس می شود. از طرفی تغییرات سریع به وجود آمده در عرصه های مختلف و تغییر نیازمندی های جامعه، بروز حرف و مشاغل جدید، همگی ضرورت بازنگری در فرایند آموزش و پرورش را فراهم کرده است. در نگرشی سریع به آموزش و پرورش برای جلب اعتماد عمومی، تربیت معلم شایسته مطرح می باشد. لذا پرداختن به برنامه ی آموزشی در آموزش و پرورش که بخشی از آن معلمان خلاق و شایسته می باشند ضروری به نظر می رسد. راجر کافمن می نویسد درجه ی موفقیت یک نهاد یا سازمان
آموزشی به میزان هم خوانی قصد آن سازمان با قصد جامعه بستگی دارد. (پرویزیان، سایت آموزش و پرورش) باید توجه داشت که برنامه ریزی آموزش و پرورش قبل از این که بر شاخص های کمی استوار باشد تاکید بر کیفیت دارد لذا باید برنامه های پیش بینی نشده در جهت بهبود کیفیت آموزش و در راس آن معلمان به عنوان مجریان اوامر آموزشی باشد و فرایند تصمیم گیری ها باید بر اساس یک الگوی مشخص و هدفمند صورت گیرد. ضمن این که آموزش و پرورش ما در حال حاضر با بسیاری از جوامع تطبیق داشته است ولی برای رسیدن به اهداف متعالی سازمان و رسیدن به استانداردهای لازم نیاز به بازبینی و چاره اندیشی دارد و این بازبینی می بایست در سطوح مختلف نظام آموزشی و علی الخصوص در بازنگری روش آموزش در مقاطع مختلف صورت پذیرد. بنابراین در این مقاله، سوالات ذیل مطرح است. نظام آموزشی در قرن بیست و یکم چگونه است؟ ویژگی های معلم در قرن بیست و یکم چیست؟

 

اهمیت موضوع
تحولات سیاسی کشورهای مختلف جهان در قرن گذشته بحران های اجتماعی- اقتصادی، فرهنگی و... بدنبال داشته است. این مسائل باعث شده که کارآیی نظام های آموزشی فعلی مورد سؤال قرار گیرد و بازنگری در آنها لازم و ضروری به نظر برسد و برای مقابله با مسائل مذکور و ارتقاء کیفی نظام آموزشی نیاز به اتخاذ برنامه ریزی استراتژیک و استاندارد آموزشی بیش از هر زمان دیگر احساس می شود. ضمناً در کشورهای جهان سوم علاوه بر موارد یاد شده، افزایش تقاضا برای آموزش، افزایش هزینه های آموزش و پرورش و تامین آن، کاهش کیفیت آموزشی، سست شدن مدیریت نظام آموزشی، عوامل چالش برانگیز به نظر می رسند که در پیش روی کارشناسان و دست اندرکاران
نظام های آموزشی خودنمایی می کند. در کشور ما نیز با استفاده مدارک موجود (عسگری، 1373- بازرگان، 1374) مشکلات مذکور وجود دارد و تجدید نظر در کمیت و کیفیت بخش آموزش و پرورش کشور اجتناب ناپذیر می باشد. از طرفی هر گونه تغییر یا اصلاح در برنامه های آموزشی باید مبتنی بر نظریه های شناخته شده و استاندارد شده صورت گیرد در غیر این صورت تغییرات تکراری بی ثمر ناپایدار همراه با تجارب تلخ آموزشی خواهد بود. انگیزه ی مقاله ی حاضر نیز بر همین اساس می باشد و ضمن ترسیم آموزش و پرورش در قرن بیست و یکم و ضرورت در سطح کلان ارائه شود تا در آینده بتواند در ارتقاء کیفیت و کمیت آموزش موثر باشد.
محتوای فضای قرن بیست و یکم
هم اکنون قرن بیستم به انتهای خود رسیده و هزاره ی سوم آغاز شده
است. قرن بیستم پرحادثه ترین قرن های بشری بود. دو جنگ جهانی اول و دوم که در کشتار و ویرانی نظیری برایشان نبود، انقلاب روسیه و چین که ادعا داشت وضع بشر را از بیخ و بن دگرگون می سازد. فروپاشی شوروی و اروپای شرقی، افول انقلاب فرهنگی چین، برچیده شدن بساط سلطنت در چند کشور، نظیر مصر و ایران، استقلال یافتن کشورهای استعمار زده، پیشرفت عظیم علم و فن، شکافتن اتم، پیاده شدن در کره ی ماه، کامپیوتر و اینترنت، آلودگی محیط زیست، مباحث جهانی شدن، IT، دولت الکترونیک و رویداد دیگر از این نوع، همگی زاییده ی این قرن می باشد. همه ی این تحولات، بسی سترگ تر و پیچیده تر در قرن 21 خواهد بود.
با این سرعت تغییر و تحولات جهانی عجیب است که انسان، همان انسان قبل با قالب های قدیمی باقی بماند و کلاس های درس، همچون گذشته و به شیوه های متداول سنتی و مکتب خانه ای باقی بماند و نظام های آموزشی، متحول نشود. باید طرح و برنامه ریزی تازه، آموزش نوین مدرسه و کلاس و بالاخره معلم با روش های جدید راه انداخت. لذا بحث استانداردها در فضاهای آموزشی و کلاس درس و روش های یادگیری، زیربنای تحولات و تغییرات بنیادی می باشد. در قرن بیست و یکم، انفجار جمعیت یادگیرنده، سرعت ارتباطات جهانی و افزایش آموزش و افزایش انتظارات، وجود سلاح های بنیان افکن، تجربه های شکست خورده ی مدل قبلی، فاصله ی هولناک میان علامتی هشدار دهنده است بر این که نظامی ماورای آنچه که بوده، باشد و شاید مقوله ی استانداردسازی، حرکتی باشد به سمت ایجاد تعادل لازم چرا که بعضی ها استانداردسازی را هماهنگی برای رسیدن به خوشبختی نظام ها می دانند. فرق قرن بیست و یکم با قرون گذشته در این خواهد بود که مرز های حفاظ و دریچه های اطمینان در آن به حداقل کارایی می رسند و مشکل های موضعی تبدیل به مشکل های جهانی می شوند. بنابراین باید در قرن بیست و یکم پایه های نظام آموزشی را محکم تر و ریشه دارتر کنیم تا بتوانیم در مقابله با این تغییر و تحولات، سرفراز بایستیم. و استانداردسازی در آستانه ی قرن بیست و یکم، چیز عجیب و غریبی نیست. بلکه علمی کردن نظام آموزشی و مطابقت دادن آن با تحولات روز می باشد و آموزش و پرورش با کمک استاندارد سازی باید برای فردایی بهتر و شفاف تر، آماده شود. (خنیفه، سایت آموزش و پرورش)
مسائل اساسی در آموزش و پرورش و ویژگیهای یک معلم برای ارتباط قوی
کسی به طور قطع نمی تواند ابراز نظر کند که قرن بیست و یکم دارای چه ویژگی هایی خواهد بود.
اما آنچه مسلم است این است که دنیا مانند هزاران سال قبل، روال آرام و کندی نخواهد داشت و بسی جای امید است که انسان با تکیه بر هوش و تفکر خود که از ویژگی های ستایش شده او در قرآن کریم می باشد و به واسطه ی آن به عنوان اشرف مخلوقات معرفی شده است، راهکارهایی در برابر موانع آن قرن بیابد. اما آنچه که به نظر می رسد آموزش و پرورش با چهار مسئله ی مهم در قرن بیست و یکم مواجه خواهد بود که اگر از هم اکنون درصدد پاسخ قاطع برای آن نباشد، نگران کننده خواهد بود.
1- جمعیت افزاینده ی دانش آموزی و برنامه ریزی دقیق و پیش نگر
2- کیفیت آموزش و استاندارد های علمی جهانی و بومی
3- افزایش بهره وری در همه ی ابعاد
4- مطالعات تطبیقی و تحول بر مبنای زمان و ضرورت و فرهنگ
ویژگی های ارتباطی معلم
از آنجایی که قرن بیست و یکم، قرن اطلاعات، ابتکار و مهارت و سرعت می باشد بنابراین ویژگی های معلم در این قرن بر اساس این اصول می باشد.
الف) اطلاعات:
ویژگی معلم، بالا بردن اطلاعات و به روز کردن آن است. در بحث اطلاعات ((برنامه ICT فناوری اطلاعات)) جایگاه ویژه ای دارد که به آن می پردازیم.
1- آشنایی فناوری آموزشی: برای کسب موفقیت در قرن بیست و یکم، معلمان باید دانش آموزانی تربیت کنند که یادگیرندگان مادام العمر باشند و این مسیر نمی گردد مگر این که فرایند یادگیری مبتنی بر انتقال صرف دانش تغییر پذیرد بنابراین معلمان باید با استفاده از کامپیوتر و اینترنت و کاربرد آنها تدریس واقف باشند و دانش آموزان را نیز به این امر ترغیب کنند. فناوری اطلاعات به ما می گوید آن چه که تا دیروز درست بوده امروز ممکن است نادرست و حتی گمراه کننده باشد، بنابراین معلمان با استفاده از این تکنیک باید معلمانی محقق و پژوهشگر باشند و دانش آموزان پرسش گر امروز و پژوهشگر فردا تربیت کنند.
2- آشنا با استاندارهای جهانی کیفیت کار
3- بالا بردن اطلاعات عمومی: معلم قرن بیست و یکم در همه ی زمینه ها اطلاعات خود را بالا ببرد نه فقط در زمینه ی رشته ی تدریس خود چرا که بسیاری از علوم به هم وابسته اند. اصطلاحات رایج روز را بشناسد، امور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی جامع خود را بداند و در نهایت به علم روان شناسی آگاه باشد چرا که یک معلم بیش از معلم بودن خود باید یک روان شناس آگاه و خبره باشد.
4- تدریس نوین: استفاده از روش تدریس فعال و همگام با روز، روش هایی تدریس معلم را ویژگی خاص می بخشد عبارتنند از : روش همیاری، روش تدریس فعال، روش بارش مغزی، روش ایفای نقش، روش نمایشی، روش بحث گروهی، روش حل مسئله، روش استقرایی، روش اکتشافی. تمامی این روش ها را می شناسد و می داند که هر یک را در چه درسی و در چه کلاسی به کار گیرد و به تعبیری تدریس او مبتنی بر استانداردها است و تدریس بر اساس استاندارد نوعی بهبود فرایند کار در آموزش و پرورش است.
5- شرکت در دوره های ضمن خدمت: معلم همیشه خود باید در حال فراگیری علم باشد و اطلاعات جدید و نو را بگیرد، در طول کار خود همیشه یکسان تدریس نکند و نکات را از جهات مختلف و زوایای متعدد بیان کند. لازمه ی این کار، شرکت در دوره های ضمن خدمت آموزش معلمان است.
6- آشنایی با اصول روانشناسی تربیتی: از آنجائی که معلم در طول تدریس خود نیاز به ارتباط مقابل دارد، بنابراین باید مخاطبان خود را شناسایی کند. بداند در چه شرایطی زندگی می کنند، تا حدی از خانواده آنها مطلع باشد. در این صورت می تواند پیام های یاددهی خود را شفاف منتقل سازد.
7- داشتن طرح درس: معلم، باید زمان تدریس خود را حساب کند کتاب مورد تدریس را با طرح درس سالانه، بودجه بندی کند و همچنین طرح درس روزانه، داشته باشد و اطلاعاتی کافی و جامع درباره ی مراحل طرح درس نویسی داشته باشدف ارزشیابی تشخیصی،تکمیلی، پایانی را بداند و در مراحل تدریس خود به کار بندد. هدف های جزئی و کلی و هدف های رفتاری را شناسایی کند. حیطه های آموزشی (دانش، درک و فهم، کاربرد،ترکیب قضاوت) را بداند و در طرح ریزی سؤالات و ارزشیابی های مستمر خود که در طرح سالانه خود در نظر گرفته است اعمال نماید. ب) ابتکار دومین ویژگی قرن بیست و یکم، قرن ابتکار بود که در این زمینه، معلم باید دارای ویژگی های زیر باشد.
1- خلاق است: معلم قرن بیست و یکم در این رابطه ی خود خلاق است، دست به شیوه های جدید می زند و دانش آموزان را نیز خلاق با می آورد هر اندازه دانش آموز از نظر اطلاعات، غنی تر باشد. انگیزه ی خلاقیت که در نهاد او بالقوه وجود دارد به فعلیت می رسد و این صورت نمی پذیرد مگر این که معلم و راهنما خودش، آراسته به صفت خلاقیت باشد.
2- ایجاد دنیای پرسش در کلاس: معلم مبتکر، کسی است که همیشه سؤالی برای مطرح کردن در کلاس داشته باشد و حس انگیزه ی کنجکاوی دانش آموزان را تحریک کند. آنان را به فعالیت و جنبش وا دارد. (در کلاس مرده و خسته کننده، مرتباً دیدگان دانش آموزان فقط به عقربه های ساعت می باشد)، را روشن سازد و عشق یادگیری فنون جدید را در آنها زنده کند.
3- ایجاد دنیای تخیل در کلاس: معلم مبتکر به تخیل دانش آموزان احترام می گذارد. یک انشای نو یا یک نقاشی غیر عادی را به مسخره نمی گیرد، از جنبه ی خلاقانه و مبتکرانه به آن می نگرد زیرا تخیل است که خلاقیت و ابتکار را به دنبال دارد.
4- واهمه نداشتن از شکست: معلم مبتکر در به کارگیری مسائل از هیچ گونه شکستی نمی هراسد بلکه قوی و استوار می ایستد، طرح های خلاق خود را آزمایش می کند و جواب و نتیجه را می گیرد و به همه منعکس می کند.
5- خطرپذیری: معلم مبتکر در راه خود هر گونه خطری را می پذیرد اعم از خطرات مالی یا غیر مالی، زیرا به هدفش امیدوار و معتقد است.
6- قدرت تغییر پیش فرض ها: معلم مبتکر پیش فرض های جدید ارائه می دهد و به یک مسئله از زوایای مختلف می نگرد، پیش فرض های قدیمی برای او جالب نیستند، می اندیشد در ذهن خود ((چرا)) پروری ذهنی ایجاد می کند و پیش فرض ها را تغییر می دهد، تجربه می کند، می آزماید تا بالاخره روشی جدید و طرحی نو در اندازد.
7- تشخیص پیش نیازهای دانش آموزان: یکی از زمینه فعالیت های معلم این است که از کجا شروع کند و پیش نیاز فراگیران او چیست؟ نقطه ی شروع مبتکر سنتی و معمولی نیست، بهترین نقطه ی شروع را به کار می بندد، گاهی با طرح سؤالی نوین با آوردن وسیله با ماکتی سؤال برانگیز و...
8- درمان ناتوانایی های یادگیری: معلم مبتکر دانش آموزان ناتوان را شناسایی می کند و به درمان آنها می پردازد. معلمی که با دانش آموزان یک دست خلاق و توانا کار کند، ابتکار خاصی شاید نتواند در کار خود به کار بندد، اما معلم مبتکر کسی است که با به کار بردن روش ههای جدید آموزشی به دانش آموزان ناتوان کمک کند.
9- شناخت تفاوت های فردی: معلم مبتکر به تفاوت های فردی دانش آموزان توجه دارد . می داند به هر کدام چه مسئوولیتی بدهد و در چه زمینه ای آنها را خلاق بار آورد و استعدادهای نهان آنان را در چه رشته ی تحصیلی بارور سازد.
ج) مهارت و سرعت سومین ممیزه ی قرن بیست و یکم، مهارت و سرعت است که معلم باید دارای ویژگی های زیر در این مقوله باشد.
1- مهارت های فردی: شامل قدرت طرح ریزی مدل ذهنی، به کارگیری اصول منطقی در تدریس، قدرت تجزیه و تحلیل مسائل قدرت تصمیم گیری.
2- مهارت های ارتباطی: مهارت های ارتباطی معلم شامل ویژگی های: کنترل احساسات، فن بیان، به کار بردن شعر و امثله در تدریس و گزارش دهی صحیح می باشد.
3- مهارت در تدریس: بیشترین تأثیر در اثر بخشی کار معلمان، مهارت در تدریس و اطلاع از دانش تدریس است و ارتباطی خاص بین دوره کارآموزی و عملکرد معلمان وجود دارد، معلم قرن بیست و یکم باید با فنون جدید تدریس آشنا باشد و آنها در تدریس خود به کار گیرد.
4- استفاده از وسایل کمک آموزشی (تکنولوژی آموزشی): یکی از مقوله هایی که به مهارت و سرعت تدریس معلم کمک می کند به کار بردن وسایل کمک آموزشی در امر تدریس می باشد به ویژه در دوره مقطع ابتدایی.
5- مهارت تفکر انتزاعی: معلمانی که تفکر انتزاعی بالایی دارند می توانند با دیدهای متفاوت به یک مسأله یا مشکل بنگرند( از دید خودشان، دانش آموزان، مشاوران، مدیران، اولیاء و ...) بنابراین می توانند راه حل های متفاوتی ارائه دهند و درباره ی مزایا و معایب هر برنامه، فکر و بهترین راه را انتخاب کنند و اگر نتایج پیش بینی شده، تحقق نیابد مشتاقند که برنامه را تغییر دهند. در هنگام برنامه ریزی مشکلات اضافی را می توانند حدس بزنند و قبل از این که مشکل روی دهد به طور منظم و اصولی پیشگیری هایی را تدارک ببینند، مهارت تفکر انتزاعی باعث می شود معلمان در امر یاددهی موفق تر باشند.
6- مهارت تجزیه و تحلیل مسائل: این معلمان سطح تفکر انتزاعی فوق العاده بالایی دارند. در حوزه ی کلامی از هوش زیادی بهره مندند، سرشار از اندیشه های عالی هستند. درباره ی موضوعات گوناگون به روشنی بحث می کنند، می دانند انجام چه کارهایی لازم است و چه کارهایی ضرورت و اهمیت ندارد. نکته ای که قابل ذکر است این که هر چند در قرن بیست و یکم تحولات جهانی و واژه ی سرعت اطلاعات، ابتکارات، مفاهیم کلیدی و خاص می باشند اما ویژگی های معلم در فرهنگ دینی ما همیشه جای خود را دارد که در کنار ویژگی های قبلی اهمیت فراوان و به سزایی دارد چرا که هدف از تعلیم و تربیت فراگیران تنها در زمینه ی علم نیست بلکه تربیت و پرورش دینی و رشد خصوصیات اخلاقی بسیار مهم است که در این جا به ویژگی های اخلاقی معلم در قرن بیست و یکم می پردازیم. د) ویژگی های اخلاقی
1- مراعات آداب و رسوم اجتماعی: بسیاری از سعادت های اجتماعی مرهون ادب و مراعات آداب و رسوم اجتماعی است و به بهانه ی پیشرفت علم و تحولات و جهانی شدن نباید معلم که الگوی اخلاق برای دانش آموزان خود است آداب و رسوم اجتماعی خود را کنار گذارد، حصارها را بشکند و حریم عفت و پاکدامنی جامعه را کنار نهد.
2- نشاط و شادابی: معلم باید به هنگام ورود به کلاس، مشکلات زندگی خود را که ناشی از تغییر و تحولات جامعه اش می باشد نظیر تورم، گرانی، بیماری ها و ... همه را کنار گذارده و با روحیه ی شاداب و پرنشاط پا به دنیای کلاس نهد. اگر بی نشاطی، کسلی، افسردگی بر او غلبه کند موجب انتقال آن به دانش آموزان نیز می شود و به قول نیچه: ((هیچ کاری که در آن روحیه ی شاد نقش نداشته باشد پیش نمی رود)). (رشد تکنولوژِی، 82)
3- آراستگی ظاهر: هر چند در قرن بیست و یکم سرعت، اهمیت ویژه ای می یابد و زمان و فرصت به حداقل می رسد اما معلم باید فرصت رسیدن به ظاهر را به خود بدهد و با ظاهری آراسته وارد کلاس شود. رسول اکرم (ص) قبل از خروج از منزل، مقابل آئینه می رفته و ظاهر خود را مرتب می کرده است و در جواب این سؤال که چرا تا این اندازه به این موضوع اهمیت می دهند می فرمودند: نمی خواهم باعث غیبت مردم شوم. معلم باید از رسول اکرم (ص) که الگو و اسوه ی اخلاق است درس بیاموزید.
4- سعه ی صدر: اگر معلم در عصر تحولات و تغییرات، رفتار هایی خاص از دانش آموزان خود دید باید با سعه ی صدر با آن برخورد کند، دریا دل باشد و توانایی پشت سر گذاشتن هیجان های ناشی از پیشرفت در دانش آموزان خود را داشته باشد زیرا با سعه ی صدر، بسیاری از مشکلات حل می شود ((رب اشرح لی صدری ... و یسرلی امری ( سوره طه، آیه 25) )) با سعه ی صدر می توان استعداد درونی فراگیران را شناخت و آنها را شکوفا کرد.
5- اخلاص: بارزترین ویژگی معلم در عصر شکوفایی علم، اخلاص است. مدرسه، درس، کلاس، رفتار، گفتار همه باید بوی اخلاص بدهد. اگر به دنبال آموزش های جدید و تکنیک های جهانی است نباید به خاطر ریا و رخ کشیدن خود و خودنمایی باشد، بلکه باید اخلاص در کار داشته باشد و تنها خود را نبیند بکله هدفش پیشرفت جامعه و تعالی آن باشد و اگر اکسیر اخلاص در کار معلم نباشد هر چند در زمینه ی علمی، معلمی موفق باشد اما ارزش معنوی نخواهد داشت.
6- شخصیت دان به دیگران: معلم موفق در قرن بیست و یکم، کسی است که علاوه بر این که خود متشخص است برای دیگران اعم از دانش آموزان یا همکاران ارزش و شخصیت قائل است و با سخنان کنایه آمیز نباید دیگران را برنجاند، بلکه باید راهنمای بقیه در راه یابی به موفقیت ها باشد دیگران را تحقیر و در جمع سرزنش نکند ((ویل لکل همزه لمزه)) زیرا باعث عقده و کینه در وجود شخص می شود و آتش انتقام را شعله ور می سازد.
7- تعهد در کار: اگر معلم همگام با جامعه پیشرفت کرد و بر تمامی زوایای علوم و فنون جدید دست یافت اما در کارش به خصلت تعهد آراسته نگشت، جز زیان و خسران برای جامعه اش ارمغان دیگری نخواهد آورد. تعهد کاری موجب درست استفاده کردن از اطلاعات علمی می شود، راه بکارگیری صحیح آنها را به معلم می نمایاند و گرنه علم در خدمت نسل کشی و تباهی جوامع می شود؛ همان طور که این وضعیت در غرب حاکم است.
8- تقوا: ویژگی های اولیه و مسلم برای قرن بیست و یکم، تقوا است. اگر معلم آراسته به خوی و خصلت تقوا نباشد، نسلی که تحت تعلیم و تربیت او می باشند عاری از این صفت خواهند بود و کسی که تقوا نداشته باشد تحت تأثیر فرهنگ های مخرب قرار خواهد گرفت و پدیده ی تهاجم فرهنگی را با استقبال خواهد پذیرفت و یا این که دچار غرور علمی کاذب می گردد.
9- وظیفه شناسی: معلم قرن بیست و یکم، دارای خصلت وظیفه شناسی است. از زیر بار مسوولیت به بهانه های مختلف نمی گریزد، تأخیر در کار ندارد، در کلاس درسش اتلاف وقت نمی کند، کم کاری در برنامه اش مفهوم ندارد و حتی گاهی بیش از وظیفه نیز کار انجام می دهد و ایثار می کند، فقط به کار از جنبه ی مالی و سود مادی نمی نگرد و در حین انجام وظیفه اش چشم داشت به تعریف، تمجید یا پاداش و تشویق خاص و ... ندارد.
10- رأفت و مهربانی: معلم قرن بیست و یکم، مهربان است و با این صفت کودکان و نونهالان را به خود جذب می کند، پرخاشگر و تندخو و عصبانی نیست، زمینه را برای هر گونه پرسش و سؤال فراهم می کند، اجازه می دهد به راحتی دانش آموزان با او گفتگو کنند، مشکلات درسی یا غیر درسی خود را بازگو کنند.
11- نگرش و بینش صحیح: معلم قرن بیست و یکم، نگرشی درست و مثبت از مسائل دارد. مسائل جدید و نوآوری ها را با دید مثبت می نگرد که روحیه رقابت جویی را در او تقویت می کند نه این که کاستی های او را به رخش کشد، در تجزیه و تحلیل این نوآوری ها قوی و قدرتمند است و آنها را مغتنم می شمارد و به خوبی استفاده می کند. (افروز، غلامعلی)
12- تقدم منافع جامعه نسبت به منافع خود
آموزش پویا در برابر آموزش ایستا (ویژگی ارتباطی در مدیریت بهتر کلاس)
نظام آموزشی، نهادی است هنجارساز، که از راه انتقال منشها (عناصر فرهنگی) به مخاطبانی معمولا منفعل، ایشان را برای سهیم شدن در سپهر معنایی پذیرفته شده در یک سیستم اجتماعی آماده می¬سازد، و به این ترتیب امکان واگذاری کارکردهایی در سطوح گوناگون تخصص را به ایشان فراهم می¬سازد. واحد عملکردی یک نظام آموزشی، 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 25   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش معلم و ویژگی های ارتباطی او در مدیریت کلاس

دانلود مقاله رابطه ویژگی های شخصیتی با رضایتمندی زناشویی در زنان متأهل 25 تا 30

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله رابطه ویژگی های شخصیتی با رضایتمندی زناشویی در زنان متأهل 25 تا 30 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

رابطه ویژگی های شخصیتی با رضایتمندی زناشویی در زنان متأهل 25 تا 30سال شهر تهران


رابطه ویژگی های شخصیتی با رضایتمندی زناشویی در زنان متأهل 25 تا 30سال شهر تهران خلاصه پژوهش:
عنوان پژوهش بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی با رضایتمندی زناشویی در زنان متأهل 25 تا 30سال شهر تهران است.
چون ازدواج و زناشویی و همینطور رضایت زناشویی بر بهداشت روانی و سلامت فردی زوجین بسیار تأثیر دارد و این کار که آیا رابطه بین ویژگی شخصیتی زنان با میزان رضایت مندی زناشویی وجود دارد ضرورت طرح این پژوهش را مطرح می کند.
این پژوهش بر آن است تا ببیند که تیپ های شخصیتی زنان تا چه اندازه بر رضایت زناشویی آن ها کمک می کند و بر این اساس ما در این پژوهش 4 فرضیه داریم که عبارتند از:
1- بین میزان شخصیت برون گرای با ثبات و رضایت مندی زناشویی رابطه وجود دارد.
2- بین میزان شخصیت برون گرای بی ثبات و رضایت مندی زناشویی رابطه وجود دارد.
3- بین میزان شخصیت درون گرای باثبات و رضایت مندی رابطه وجود دارد.
4- بین میزان شخصیت درون گرای بی ثبات و رضایت مندی زناشویی رابطه وجود دارد.
روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش از نوع زمینه یابی است.
جامعه مورد مطالعه ما در این پژوهش زنان متأهل 25 الی30 شهر تهران می باشد که 30 نفر از آنان به عنوان نمونه از روش خوشه ایی چند مرحله ایی به صورت محله، خیابان، کوچه، پلاک و شخص است.
ابزار اندازه گیری متغیرهای این پژوهش پرسشنامه شخصیت آیزنگ بود که از روایی و پایایی لازم برخوردار است و به وسیله دکتر محمدنقی براهنی استاندارد شده است.
و از آزمون رضایت مندی زناشویی ENRICH هم استفاده به عمل رفته است ک این آزمون هم به صورت استاندارد شده است و هم از روایی و پایایی لازم برخوردار است که نمرات خام هر آزمودنی با استفاده از جدول فرم به نمرات استاندارد تبدیل گردید و این نمرات توسط مجذور خی (x2 ) مورد بررسی قرار گرفت. که نتایج به دست آمده در این پژوهش به این صورت بود که فرضیه های احتمالی در این تحقیق رد شده و فقط فرضیه شماره 2 (شخصیت برون گرای بی ثبات) تایید شد و در کل بین ویژگی های شخصیتی زنان و رضایتمندی زناشویی رابطه چندانی وجود ندارد و عوامل دیگری در این امر دخیل هستند.



مقدمه:
همه چیزهایی را که تاکنون به دست آورده اید تمام چیزهایی را که انتظار دارید در شغل خود به دست آورید خواه همسر یا والد خوبی باشید و حتی حالت سلامت عمومی شما میتواند تحت تأثیر شخصیت شما و شخصیت های افرادی که با آن ها تعامل دارید قرار بگیرید (شولتز، ترجمه سید محمدی 1379).
برای این که شخصیت راتعریف کنیم می توانیم به منبع آن نگاهی بینداریم. شخصیت از واژه persona «پرسونا» گرفته شده است که به نقابی اشاره دارد که هنرپیشه ها در نمایش به صورت خود می زدند. پی بردن به این که چگونه پرسونا به ظاهر بیرونی اشاره دارد یعنی چهره علنی که به اطرافیان نشان می دهیم آسان است. بنابراین بر اساس ریشه این کلمه ممکن است نتیجه بگیریم که شخصیت به ویژگی های بیرون و قابل مشاهده اشاره دارد. جنبه هایی که دیگران می تواند آن ها را ببینند، پس شخصیت ما در قالب تأثیری که به دیگران می گذاریم، یعنی آنچه به نظر می رسد که باشیم تعریف می کند. «شخصیت جنبه آشکار منش فرد به گونه ایی که بر دیگران اثر می گذارد است».
اما آیا هنگامی که واژه شخصیت را به کار می بریم، تمام منظورمان این است؟ آیا فقط در باره آنچه می توانیم ببینیم یا حالتی که دیگری به نظر ما می رسد حرف می زنیم؟ آیا شخصیت تنها به نقابی که بر چهره می زنیم و نقشی که بازی می کنیم اشاره دارد؟ مطمئناً وقتی از شخصیت حرف می زنیم منظورمان چیزی بیش از آن است. مقصود ما در نظر داشتن بسیاری از ویژگی های فرد است. کلیت یا مجموعه ای از ویژگی های مختلف که از ویژگی های جسمانی سطحی، فراتر می رود. این واژه تعداد زیادی از ویژگی های ذهنی اجتماعی و هیجانی را نیز در برمی گیرد. ویژگی هایی که ممکن است نتوانیم به طور مستقیم ببینیم که شخص امکان دارد آن ها را از ما مخفی نگه دارد یا ممکن است ما سعی کنیم آن ها را از دیگران مخفی کنیم. (شولتز، ترجمه سیدمحمدی، 1379).
در تعریف شخصیت باید چند نکته را در نظر گرفت. نخست هر شخص بیگانه و بی همتا ست زیرا هیچ دو فردی از نظر خلق، علایق، رفتار و دیگر ویژگی های شخصیتی کاملاً یکسان نیست. دوم اینکه افراد و موقعیت ها به شیوه های یکسان رفتار نمی کنند. رفتار شخص ممکن است از موقعیتی به موقعیت دیگر متفاوت باشد. سوم، گرچه هر فرد یگانه و به همتاست و رفتارش در همه موقعیت ها کاملاً یکسان نیست امّا در رفتار آدمی وجه اشتراک قابل ملاحظه ایی وجود دارد. به عبارت دیگر هر چند در جزئیات رفتار آدمی تفاوت هایی دیده می شود امّا بیشتر مردم الگوهای رفتاری نسبتاً ثابت دارند. توصیف ویژگی های شخصیتی ممکن است به ما امکان دهد که افراد را به گونه ایی طبقه بندی کنیم که برخی از الگوهای مهم رفتاری آنان به دقت قابل توصیف باشد (پاشا شریفی، 1376).
اما یکی از طبقه بندی هایی که از ویژگی های شخصیت وجود دارد درون گرایی و برون گرایی بوده که توسط اکثر روانشناسان به گونه های مختلف بیان شده است. افرادی که در ویژگی های شخصیت برون گرایی طبقه بندی می شوند افرادی هستند اجتماعی که شرکت در مجالس را دوست دارند، این افراد دوستان زیادی دارند، آن ها نیاز به این دارند که با مردم صحبت کنند، مطالعه و خواندن را در تنهایی دوست ندارند، طالب هیجان اند، فرصت ها را مغتنم می شمارند لحظه ایی عمل می کنند و کلاً افرادی تکانشی هستند. بذله گویی را دوست دارند و به طور کلی تغییر را دوست دارند. سهل گیر، بی احتیاط و خوش بین هستند. این افراد ترجیح می دهند تحرک داشته باشند و کاری انجام دهند . تمایل به پرخاشگری در افراد برون گرا بیش تر است و به سرعت عصبانی می شوند معمولاً کنترلی بر روی احساسات خود ندارند و همشه افراد قابل اعتمادی نخواهند بود.
اما فرد درون گرا ساکت به نوعی کناره گیر ودرون گراست و به جای صحبت با مردم دوست دار کتاب است، به جز دوستان با دیگران کمتر می جوشد، تمایل به این دارد که از قبل نقشه داشته باشد، قبل از اقدام به آینده می اندیشد، به تکانشهای لحظه ایی اعتماد ندارد، از هیجان خوشش نمی آید ، مطالب زندگی روزمره را جدی می گیرد ، زندگی مرتب و منزه را دوست دارد، احساسات خود را شدیداً کنترل می کند، به ندرت به شیوه پرخاشگرانه رفتار می کند و به آسانی از کوره در نمی رود، قابل اعتماد و تا حدودی بدبین است و به معیارهای اخلاقی ارزش زیادی قائل می شود. (لارنس ای ، ترجمه پروین 1374).
البته هر کس در زندگی روزانه اش گاه برون گرا و گاه درون گراست، یعنی گاه متوجه محیط خارج و تحت تأثیر آن است و گاه در خود فرو می رود و پیرامون خود التفات ندارد. هر کس در عرض روز گاه برون گراست و گاه درون گراست. پاره ایی از اشخاص به یکی از این دو حالت خو گرفته و بیش تر اوقات خود را در آن حالت می گذرانند و این رو برون گرایی و درون گرایی صفت ممیزه آن ها می گردد و این صفت به شخصیت آن ها رنگ مخصوص می زند و در رفتارشان به صراحت انعکاس پیدا می کند. (سیاسی، 1371).

بیان مسئله:
رضایت زناشویی از عمده مسائل مطرح شده در روانشناسی خانواده است و عدم رضایت زناشویی یکی از نگرانی های عمده کسانی است که یا در پی درمان می آیند یا برای پایان دادن به ارتباط زناشویی خود اقدام می کنند. (بوت واد وواردرز، 1985 لاسول و لاسول، 1991).
معمولاً تحقیقات برای بررسی رضایت زناشویی در سنین مختلف کم می باشد و هنوز در این زمینه ابهاماتی وجود دارد، لذا تحقیق در این زمینه ضروری است.
هدف و پژوهش:
1- کشف و شناخت رابطه ویژگی های شخصیتی زنان و میزان رضایتمندی زناشویی آن ها.
2- پیش بینی رضایتمندی زناشویی از روی ویژگی های شخصیتی افراد.
اهمیت و ضرورت پژوهش:
چون ازدواج زناشویی و همین طور رضایت زناشویی بر بهداشت روانی و سلامت فردی زوجین بسیار تأثیر دارد و شناخت بیش تر در مورد این مسئله که که آیا ویژگی های شخصیتی زنان رابطه ایی با رضایت زناشویی دارد یا خیر می تواند بر این مهم بسیار کمک کند و ضرورت طرح این پژوهش را مطرح کند.
فرضیه پژوهشی:
- بین میزان برون گرای با ثبات و رضایتمندی زناشویی رابطه وجود دارد.
- بین میزان برون گرای بی ثبات و رضایت مندی زناشویی رابطه وجود دارد.
- بین میزان درون گرای با ثبات و رضایت زناشویی رابطه وجود دارد.
- بین میزان درون گرای بی ثبات و رضایت زناشویی رابطه وجود دارد.
تعریف متغیرهای پژوهش:
شخصیت: الگوی منحصر به فرد و نسبتاً پایدار افکار، احساس ها و اعمال به عبارت دیگر شخصیت شما مشخص می کند که به عنوان یک فرد چگونه با سایر افراد تفاوت دارید واین که کدام الگوهای رفتاری معرف شما هستند. (هافمن، ترجمه دکتر نقشبندی، 1379).
ویژگی های شخصیت: اصطلاح ویژگی های شخصیتی به جنبه خاصی از کل شخصیت آدمی اطلاق می شود.
رضایت زناشویی: رضایت زناشویی که به تبع درک صحیح زوجین از همدیگر و تفاهم موجود بین آن دو حاصل می شود عبارت است از خوشنودی نسبی یا کامل طرفین از طرز رفتار، عملکرد، نحوه برخورد با یکدیگر و مشارکت آن ها در تمامی امور مربوط به زندگی مشترک.
تعریف عملیاتی:
منظور از ویژگی های شخصیتی در این پژوهش نمره آزمودنی شخصیت آیزنک 57 سؤالی ایران است که شامل برون گرایی که با مقیاس E آزمون و ثبات هیجانی با مقیاس N نشان داده می شود در گروهی از خانم هایی که حداقل 5 سال از زندگی زناشویی آن ها گذشته است و منظور از رضایت زناشویی در این پژوهش نمره آزمودنی در آزمون زناشویی ENRICH با همان شرایط فوق است.


تیپ شناسی شخصیت و نظریه صفات:
نظریه صفات از جمله نظریه هایی است که تأثیر بسیاری بر تحقیق و نظریه در شخصیت داشته است و فرض اصلی این دیدگاه این است که پاسخ های متفاوت انسان ها به موقعیت های خاص به دلیل آمادگی های شخصی است که در آن ها موجود است به این آمادگی ها صفات گفته می شود به عبارت دیگر افراد را می توان با توجه به این طرز و رفتار خاص آن ها شناسایی و توصیف کرد. مثلاً این احتمال است که انسان موجودی معاشرتی و صمیمی باشد و یا سلطه جو و با جرأت، افرادی که برای این طرز رفتار آمادگی بیش تری د ارند در این صفات زیاد درجه بندی می شوند. اگر چه این نظریه پردازان در تعیین صفاتی که شخصیت انسان را تشکیل می دهد از یکدیگر متفاوتند ولی همگی بر این باورند که این صفات پایه های اصلی شخصیت انسان را تشکیل می دهد. (لارنس ای، ترجمه پروین، 1374).
نظریه صفات- تیپ تحلیل عاملی هانس، جی آیزنک (1916):
در نظریه صفات شخصیت انسان ساختار طبیعی دارد و با تحلیل عاملی می توان آن ها را انمایان کرد. اگر متغیرها و پاسخ آزمون ها با یکدیگر همانند باشد، یعنی حضور و عدم حضور آن ها همراه باشد، می توان این طور نتیجه گرفت که بین این دو زمینه های مشترکی موجود است و آن ها به یک واحد کارکردی شخصیت متعلق اند. تحلیل عاملی فرض را بر این می گذارد که رفتارهای همانندی با یکدیگر مرطبتند و بنابراین پیوستگی ها یا عناصر طبیعی یک شخصیت را مشخص می کند. این فرآیند سپس بر عواملی منجر می شود که صفات نام دارد. این نامگذاری با توجه به ویژگی های مشترک پرسش ها یا رفتارهایی است که با یکدیگر مرتبط اند. آیزنک با استفاده از شیوه های آماری دیگر به ابعاد اصلی یا زمینه های این عوامل یا صفات نیز دست یافت به ابعاد اصلی تیپ گفته می شود.
بنابراین می توان برای مثال صفاتی چون اجتماعی بودن، تکانشی بودن، فعالیت، سرزندگی و تحرک پذیری در زیر عنوان مفهوم برون گرا در یک گروه جمع کرد. البته اگرچه در این جا از اصطلاح تیپ استفاده می شود باید توجه داشت که در واقع این اصطلاح دارای دو حد نهایی بالا و پایین است و افراد ممکن است در نقاطی بین این دو حد قرار گیرند.
به نظر آیزنک معمولاً فرد برون گرا فردی است، اجتماعی، علاقمند به میهمانی، دارای دوستان فراوان و طالب هیجان که بدون تفکر و اندیشه به صورت تکانشی عمل می کند. به نظر می رسد که دو جنبه از این صفت یعنی اجتماعی بودن و تکانشی بودن را می توان تا حد زیادی از یکدیگر جدا در نظر گرفت ولی درعین حال آنقدر با یکدیگر مرطبتند که هر دو را تحت عنوان برون گرا آورد. فرد درون گرا برخلاف خصوصیات بالا فردی است آرام ، درخود فرورفته، خوددار وتأملی که به احساسات اعتماد نمی کند و زندگی با نظم و قاعده را بر زندگی بر مبنای شانس و خطر ترجیح می دهد. آیا تفاوت های عمده و معنی دار دیگری در رفتار افراد وجود دارد که با نظرات درون گرایی و برون گرایی مرتبط باشد؟
مرور جدیدی که در این مورد شده است یافته های جانبی را در اختیار ما می گذارد. برای مثال درون گرایمان در مقایسه با برون گرایان به درد حساس و زود خسته می شوند. هیجان در عملکرد آن ها تأثیر می گذارد و سرانجام این که دقیق تر ولی کندتر عمل می کنند.سایر تفاوتهای مشاهده شده بین این دو گروه به شرح زیر است:
1) درون گرایان در مدرسه موفق تر عمل می کنند این موفقیت به خصوص در درسهای پیشرفته تر آشکار است. همین طور دانشجویانی که به دلیل درسی ترک تحصیل می کنند بیش تر برون گرا هستند ولی افرادی که به دلیل روانی از تحصیل باز می مانند درون گرا هستند.
2) برون گرایان ترجیح می دهند که تعطیلات را با دیگران بگذرانند در حالی که درون گرایان تعطیلات را به تنهایی به پایان می رسانند. برون گرایان به دنبال تغییر و تحول در شغل روزمره هستند در حالی که درون گرایان نیاز چندانی به تغییر احساس نمی کنند.
3) برون گرایان شوخی های تند و زننده را دوست دارند در حالی که درون گرایان شوخی های روشنفکرانه مانند استفاده از کلمات و لطیفه های ظریف را می پسندند.
4) برون گرایان در مقایسه با درون گرایان از لحاظ جنسی فعالترند.
5) برون گرایان تلقین پذیرتر از درون گرایان هستند. (لارنس ای، ترجمه پروین 1374)
ابعاد شخصیت از دید آیزنک:
آیزنک تیپ های شخصیتی را به دو صورت گروه های مستقل و مجزا از هم که بتوان مردم را بر اساس آن ها طبقه بندی کرد تفسیر نمی کند بلکه معتقد است که تیپ های شخصیتی به شکل ابعاد به هم پیوسته هستند که در راستای آن مردم با هم تفاوت دارند. همان طوری که یک صفت کم و بیش می تواند معرف خصوصیات یک فرد باشد همچنین می تواند به عنوان یک تیپ شخصیتی هم شود. درون گرایی و برون گرایی این امر بی شباهت به بعد میزان؟ که دو حد نهایی غول آسا و کوتوله وجود دارد اما تعداد بسیار کمی از مردم در هر یک از این دو انتخاب قرار می گیرند. (راس آلن، ترجمه جمالفر 1374)
تیپ های روان شناختی یونگ:
یونگ هشت تیپ روان شناختی را بر اساس تعامل دو نگرش و کارکرد معرفی کرد.
1) تیپ برون گرای متفکر: که به طور جدی منطقی، عینی، متعصب و طبق مقررات جامعه زندگی می کند.
2) تیپ برون گرای احساسی: به سرکوب شیوه تفکر و عاطفی بودن زیاد تمایل دارد این افراد عاطفی، حساس، معاشرتی، بیش تر خاص زنان است تا مردان.
3) تیپ برون گرای حسی: اجتماعی، لذت جو، انعطاف پذیر این افراد بر لذت و شادی و بر جستجوی تجربه های جدید تمرکز دارند.
4) تیپ برون گرای شهودی: موفقیت را در کسب و کار و سیاست می بینند. زیرا توانایی زیادی برای بهره برداری از فرصت ها دارد. خلاق، قادر به برانگیختن دیگران و غنیمت شمردن فرصت ها.
5) درون گرای متفکر: بیش تر به اندیشه ها علاقمند است تا مردم، با دیگران به خوبی کنار نمی آید و در انتقال افکار مشکل دارد.
6) تیپ درون گرای احساسی: تفکر عمیق را سرکوب می کند، تودار، خوددار با این حال قادر به داشتن عواطف عمیق.
7) تیپ درون گرای حسی: بی تفاوت، آرام و بریده از دنیای روزمره به نظر می آید در ظاهر بی اعتنا و خشک است و وجود خود را در فعالیت های هنر شناختی ابزار می کنند.
8) تیپ درون گرای شهودی: بیش تر در ارتباط با ناهشیار هستندتا واقعیت روزمره، چنان با دقت بر شهود تمرکز دارد که افراد این تیپ تماس کمی با واقعیت دارند. (شولتز، ترجمه سید مهدی 1379)
نوروفیزیولوژی برون گرایی و درون گرایی:
آیزنک یک فرضیه مسلم نوروفیزیولوژیکی مطرح می سازد که باید با انتقال تکانشهای عصبی انجام شود انتقال این تکانش ها از یک نورون به نورون دیگر را آیزنک برانگیختگی می نامد. بلوکه شدن چنین انتقال ها را آیزنک بازداری می نامد. پراکندگی اصطلاحی است که وی برای کاهش احتمالی اثر یک تکانش انتقال یافته از آن استفاده می کند. بر اساس نظریه آیزنک برون گراها افرادی هستند که در آن ها برانگیختگی به آرامی و به طور ضعیف صورت می گیرد در حالی که بازداری در آن ها به سرعت و به طور قوی اتفاق می افتد و اثر آن به آرامی پراکنده و از بین می رود. برعکس درو نگراها افرادی هستند که برانگیختگی در آن ها به سرعت و به طور قوی ایجاد می شود در حالی که بازداری به آرامی و به طور ضعیف ایجاد شده و اثر آن به سرعت پراکنده و از بین می رود.
فرضیه های مبتنی بر این صورت بندی بارها مورد تأیید قرار گرفته است به عنوان مثال برون گراها و درون گراها به طور متفاوت نسبت به داروهایی که بر عملکرد عوامل انتقال دهنده عصبی تأثیر می گذارد واکنش نشان می دهد. داروهای کند ساز موجب می شوند که درون گراها خیلی شبیه به برون گراها رفتار کنند در حالی که داروهای محرک باعث می شوند که برون گراها خیلی شبیه به درون گراها رفتار کنند. (راس آلن، ترجمه جمالفر 1374)
نظریه دانشمندان در باره ازدواج:
فروید:
در رابطه انسان ها به مسئله جنسی بسیار اهمیت می دهد و معتقد است که ارضاء شدن غرایز جنسی در انسان مانع بروز بسیاری از مشکلات می شود و یا راه حلی برای بسیاری از موضوعات زندگی فرد است. وی که یک روانشناس ماهر و برجسته اطریشی بود به کیفیت مهمی در روان کاوی نایل آمد. وی از عواقب خطرناک ناکامی جنسی سخن گفت اما در اینجا به جای داشتن یک راه قانونی و اجتماعی جلوگیری از ناکامی جنسی یعنی «ازدواج آزادی جنسی» را پیشنهاد کرد. فروید ریشه تمام ناکامی ها و بیماری ها را در مسائل جنسی دنبال می کرد به عقیده فروید لیبیدو منشاء تمام ناراحتی های جنسی است.
فروید در قسمتی از کتاب خود می نویسد: در اینجا ناگزیرم تا آنچه را که در نوشته های گوناگونم متذکر شده ام در اینجا نیز اختصار کوتاهی یادآور شوم این تذکر حاکی از آن حد و اندازه ایی که تجارب و آزمایش های من نشان داده است حالات عصبی وابسته به نیروهای عامل میل جنسی می باشد.
آدلر:
آدلر هیچگاه اهمیت امور جنسی را در زندگی زناشویی انکار نکرده است وی اعتقاد دارد که برای انتخاب همسر بی شک جذابیت جنسی نقش مهمی را بازی می کند اما به نظر آدلر تنها شرط مهم نیست روابطی که فقط بر تمایلات جنسی استوار می باشند نمی تواند یک رابطه کامل باشد. به عقیده آدلر گروهی از مردم هیچ وقت رفیق و شریک مناسب خود را نمی یابند کسانی هستند که نمی توانند مسئله محبت را درست حل کنند و برای این که ناتوانی خود را از نظر دور بدارند بهانه های مختلف می تراشند.
انتخاب همسر به طریق صحیح برای خوشبخت زندگی کردن فرد بسیار مهم است و آدلر و طرفدارانش معتقدند که انسان باید همسر خود را از گروه هایی انتخاب کند که از لحاظ فکری، اجتماعی با گروه او متناسب باشد (رجایی 1356)
اریک اریکسون:
اریکسون یک نظام هشت مرحله ایی برای توصیف میسر رشد از گهواره تا گور پیشنهاد کرده است وی این عوامل را روانی – اجتماعی نامیده است وی می گوید که افراد در نخستین سال های بزرگسالی پیشه ایی برمی گزینند، بسیاری از آن ها ازدواج می کنند یا در روابط صمیمانه دیگر وارد می شوند. صمیمیت به معنای علاقمندی به دیگران و داشتن تجارب مشترک با آن هاست که خود نقش مؤثری در سلامت عاطفی و جسمانی را دارا می باشد.
یونگ:
یونگ ازدواج را یکی از موارد تکامل شخصیت می داند وی اعتقاد دارد که دومین مرحله تکامل شخصیت در واقع تولد روانی مرد پس از بلوغ است و آن را زمان مسائل تعارضها و انطباق های بی شمار می داند. وظیفه اصلی در این دوره را آماده شدن برای شغل و به عهده گرفتن مسئولیت های یک فرد بالغ
می داند. وی تأکید را در ابتدا به تحصیلات، کار، ازدواج، تشکیل خانواده نهاده است. (رجایی 1356)
در سال های اخیر محققین و کارشناسان زناشویی مطالعات زیادی نموده اند که پی می برند چرا برخی زن و شوهرها با هم سازگاری داشته و زندگی زناشویی سعادت آمیزی دارند ولی عده ای دیگر نمی توانند سعادتی را که طالب آن هستند را بیابند. گرچه هنوز راه زیادی در پیش است لیکن کارشناسان بر سه عامل تکیه کرده اند که این سه عامل می تواند در کامرانی یک زوج مؤثر باشد این سه عامل عبارتند از:
1- تناسب شخصیت: به این معنا که شوهر روشی در ابراز احساسات و رفتار خود اتخاذ کند که زن طالب آن است و از آن لذت می برد و بالعکس.
2- هم فکری و هماهنگی: هر یک از طرفین در مورد روابط زناشویی و رفتار زن و شوهر با دیگری هم عقیده می باشد.
3- آرزوی کامیابی: هر دو مصمم باشند که ناامیدی های غیرقابل اجتناب و اختلافات را به طریق مثبت پشت سر گذاشته و ازدواج را تبدیل به تجربه ایی شیرین بنمایند.
شاملو مهم ترین عوامل توافق در ازدواج را چنین نام می برد:
1- رشد عاطفی و فکری: مهم ترین عامل موفقیت در زندگی زناشویی رشد عاطفی و فکری است که فقط بستگی به سن ندارد بلکه سن روانی – اجتماعی- عاطفی- سن جسمانی که همه از عوامل مؤثر رشد فکری هستند.
2- توافق و تشابه به علائق و طرز فکر: مسئله مهمی که قبل از ازدواج وجود دارد این است که طرفین در موضوعات مهم زندگی اتفاق نظر داشته باشند و این توافق معمولاً روی علائق و طرز فکر قرار میگیرد و طرز تفکر مهم است زیرا بر اساس آن فلسفه زندگی هر فردی ریخته می شود. علائق رابطه نزدیک با طرز تفکر دارد که شامل فعالیت های متعدد روزانه از قبیل: رفتن به سینما، تئاتر، کنسرت، خواندن کتاب، رفتن به مهمانی می شود. البته نباید انتظار داشت هر زن و شوهر در تمام علائق با هم توافق داشته باشند ولی برای سعادت خانواده توافق کلی در قسمت عمده ایی از علائق ضرورت دارد.
3- تناسب و هماهنگی مذهبی: شباهت در عقاید مذهبی به قدری در سعادت کانون زناشویی اهمیت دارد که روان شناسان ازدواج دو نفر از مذاهب مختلف را معمولاً غیرعاقلانه می دانند زیرا به دنبال آن اختلاف نظردر زمینه تربیت کودکان بر حسب عقاید مذهبی بخصوص در زمینه خانوادگی و غیره پیش می آید.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   52 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله رابطه ویژگی های شخصیتی با رضایتمندی زناشویی در زنان متأهل 25 تا 30

پایان نامه بررسی رابطه ی بین خلاقیت و ویژگی های شخصیتی (درونگرایی و برونگرایی) بین دانش آموزان

اختصاصی از اس فایل پایان نامه بررسی رابطه ی بین خلاقیت و ویژگی های شخصیتی (درونگرایی و برونگرایی) بین دانش آموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی رابطه ی بین خلاقیت و ویژگی های شخصیتی (درونگرایی و برونگرایی) بین دانش آموزان


پایان نامه بررسی رابطه ی بین خلاقیت و ویژگی های شخصیتی (درونگرایی و برونگرایی) بین دانش آموزان

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 78 صفحه می باشد.

 

فهرست مطالب

چکیده ۶
مقدمه ۸
بیان مسئله ۱۰
اهداف تحقیق ۱۱
اهمیت و ضرورت تحقیق ۱۲
فرضیه تحقیق ۱۳
سوالات تحقیق ۱۳
تعریف عملیاتی ۱۳
یشینه ی تحقیق ۱۵
خلاقیت چیست؟ ۱۷
تفکر خلاق ۲۱
عوامل موثر در خلاقیت ۲۲
ویژگی های افراد خلاق ۲۵
ویژگی های دانش آموزان خلاق ۲۶
چگونه می توان خلاقیت را دردانش آموزان پرورش داد؟ ۲۷
هوش و خلاقیت ۲۹
خلاقیت و پیشرت تحصیلی ۳۰
شخصیت چیست؟ ۳۱
فرآیندهای اصلی در رشد شخصیت ۳۲
نظریه فروید در مورد شخصیت ۳۷
ساختار شخصیت از نظر یونگ ۳۸
سخن های شخصیتی در نظریه یونگ ۳۹
نظریه آیزنگ درباره شخصیت ۴۳
روش های سنجش شخصیت ۴۵
جامعه آماری ۴۹
حجم نمونه ۴۹
روش اجرای آزمون ۴۹
ابزار نمونه گیری ۵۰
نمونه آماری و رو ش نمونه گیری ۵۱
روش آماری و تجزیه تحلیل داده ها ۵۲
روش جمع آوری اطلاعات ۵۲
توزیع فراوانی شخصیت بر حسب خلاقیت ۵۵
نتیجه ۵۵
بحث و نتیجه گیری ۵۷
محدودیت ها ۵۷
پیشنهادات ۵۸
منابع ۵۹
پیوست ۶۱

 

 

 

منابع:

۱)    افروز، غلامعلی (۱۳۷۱)، مباحثی در روانشناس تربیت کودکان و نوجوانان، (تهران انجمن اولیاء و مربیان) ص ۱۰۳٫

۲)    افروز، غلامعلی (۱۳۶۵)، دانش آموزان تیزهوش و خلاق، مجله پیوند، شماره ۱۸، دی ماه

۳)    افروز، غلامعلی (۱۳۷۶)، روانشناسی تربیتی کاربردی، تهران، انجمن اولیاء و مربیان.

۴)    افروز، غلامعلی (۱۳۸۰)، ویژگی های شخصیتی و خلاقیتهای ذهنی، نشریه آموزشی بزرگسالان.

۵)    افروز، غلامعلی (۱۳۷۰)، دانش آموزان تیزهوش و خلاق نشریه پیوند، شماره ۸۸، انجمن اولیاء و مربیان.

۶)    کریمی، یوسف (۱۳۸۰)، روانشناس شخصیت، موسسه منتشر و ویرایش، تهران.

۷)    قرائنی مقدم، امام اله (۱۳۷۵)، مدیریت آموزشی، انتشارات ابجد، تهران.

۸)    سیف، علی اکبر (۱۳۷۹)، روانشناسی پرورش، انتشارات آگاه، تهران.

۹)    شریعتمداری، علی (۱۳۷۲)، روانشناسی تربیتی، موسسه انتشارات امیر کبیر، تعران.

۱۰)                        شالچیان، طاهره (۱۳۶۵)، چگونه می توان نسلی متفکر و خلاق را تربیت کرد، مجله ماهنامه، تربیت، شماره ۲، ص ۶۱-۵۹٫

۱۱)                        مفاخری، نیره (۱۳۶۵)، رابطه خلاقیت با پیشرفت تحصیلی، انتشارات دانشگاه تهران.

۱۲)                        مفیدی، فرخنده (۱۳۷۲)، آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی، انتشارات دانشگاه پیام نور.

چکیده:

ما دراین پ‍ژوهش به دنبال بررسی رابطه ی بین خلاقیت و ویژگیهای شخصیتی (برونگرا، درونگرا) بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان ابهر هستیم.و فرض ما در این پژوهش این است که بین خلاقیت و شخصیت افراد رابطه ی معنی داری وجود دارد.

برای بررسی فرضیه مورد نظر و آزمون متغیرهای پژوهش که شامل خلاقیت و شخصیت برونگرا و درونگرا است از آزمون شخصیت آیزنگ (بزرگسالان) که شامل ۵۷ سؤال است و بر روی ۱۲۰ دانش اموز دختر شهرستان ابهر اجرا شده و برای خلاقیت نیز از آزمون خلاقیت عابدی استفاده شد.همچنین برای آزمون فرضیه از روش   استفاده شده است که   محاسبه شده (۱۴/۹) بزرگتر از   جدول در سطح معنی دار ۰٫۰۱ (۶۳/۶) است بنابراین فرض صفر رد می شود و نتیجه می گیریم که بین خلاقیت و وی‍ژگی های شخصیتی رابطه معناداری وجود دارد.

مقدمه:

بررسی اهداف آموزش و پرورش در سطح جهان و در ایران، به خوص در پنج سال دوم (طرح کلیات نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران) اراده و تعقل خویش منطقی و خلاق بیندیسد و به جای وابستگی و استفاده از دست آوردهای اقتصادی و فرهنگی دیگران، مولد دانش، تکنولوژ‍ی و فرهنگ مناسب برای زندگی مستقل، فعال و خلاق در عصر دانایی باشند.این موضوع اخیراً توجه بسیاری از دانشمندان و مسئولان کشورهای مختلف به ویژه ممالک در حال توسععه را به خود جلب کرده است به نحوی که تغییر نظام آموزش و پرورش از نظری صرف به نظری توام با عمل پرورش افراد پویا و خلاق به جای افراد ایستا مورد توجه خاص قرار گرفته است.شناسایی و به عرصه ظهور رسانیدن برخی از استعدادهای انسانی که تاثیرات عمیقی بر جامعه می گذارد از جمله خالاقیت تفکر، مساله یابی از مهم ترین اهداف آموزش و پرورش این قرن خلاقیت است که یکی از ویژگی های ممتاز انسان به شمار می رود و همین وی‍گی است که انسان را از ماشین و حیوان متمایز می سازد و یکی از عوامل پویایی و تکامل فرهنگی و صنعتی است.پیشرفت های سریع در عرصه ی تکنولوژی و وابستگی انسان به تکنولوژی خودکار توجه به نظام آموزشی را بیشتر می کند. در چنین وضعیتی نظام آموزشی زمانی می تواند در رسالتش موفق گردد که قادر به تربیت دانش آموزان خلاق اشد.گرچه برای آموزش خلاقت راهکار ثابتی وجود ندارد اما شناسای عومال موثر بر آن محیط هایی را که خلاقیت را بهتر رشد و شکوفا می سازد می تواند برنامه ریزان نظام آموزشی را طراحی فعالیت ها به ان ویژگی انسان یاری دهد.و با توجه به این که خلاقیت امری اکتسابی است و به شخصیت فرد بستگی دارد بنابراین آگاهی از تفاوت های شخصیتی می تواند ما را در شناخت و ژرورش افراد خلاق یاری دهد وقتی قبول کردیم انسان ها در ویژگی ها و خصوصیات ذاتی و اکتسابی با هم تفاوت دارند در پی آن نخواهیم بود که از همه انتظارات یکسان داشته باشم و با توجه به این که تفاوعت های فردی و شخصیتی، جوامع و به خصوص متخصصین و صاحبان امر باید تلاش کنند تا افراد خلاق و خصوصیات بارز آن ها را شناسایی کنند و در پروررش این گونه استعداد ها بکوشند تا در آینده شکوفایی این افراد، به سوی پیشرفت و ترقی سوق دهند.

بیان مسئله:

یکی از مسائلی که از دیرباز ذهن اندیشمندان، روانشناسان و دانشمندان علوم انسانی را به خود مشغول نموده، چگونگی رشد و پرورش خلاقیت و ابتکار عمل در دانش آموزان، نوجوانان و جوانان می باشد.اصولا یکی از شاخه های رشد و ابتکار هر کشوری شکوفایی و تجلی خلاقیت و ابتکار عمل به عنوان زیر ساخت آن جامعه می باشد.جوامعی که بتوانند خلاقیت نسل جوان را احیا و شکوفا سازند از میزان قابل توجه توسعه، رشد و شکوفایی عمل برخوردار خواهند شد و بالعکس به هر میزان که خلاقیت، پرورش  و تعالی و شکوفا نشود رکورد عملی، صنعتی و فرهنگی را باید برا ی آن جامعه انتظار داشت.

یکی از مهم ترین هدف های آموزش و پرورش ، تربیت دانش آموزان خلاق است زیرا خلاقیت عامل کلیدی کلیه پیشرفت های بشری بو.ده و خواهد بود بنابراین در سیاست گزاری های آموزشی خلاقیت پرورش افراد خلاق از اولویت خاصی برخوردار می گردد.خلاقیت از موضوعاتی است که در تحقیقات عملی کمتر مورد توجه قرار گرفته است دلایل این غفلت را می توان در موارد زیر:

۱٫      وجود عقاید سنتی مبتنی بر ارثی بودن و بی تاثیر بودن تربیت بر آن.

۲٫      کم بودن افرادی که دارای قوه خلاقیت هستند در سطح جامعه

۳٫      اعتقاد به این که افراد باهوش در زندگی موفق تر از افراد خلاق هستند و در نتیجه نبودن رغبت به پرورش افراد خلاق.

اهداف تحقیق:

بیان اهداف تحقیق جزء لاینفک در هر تحقیقی است برا یان که اهداف تحقیق به صورت عینی تر بیان شوند به دو دسته تقسم می شوند:

۱-   اهداف کلی: که به صورت کلی و آرمانی بیان می شوند.

۲-   اهداف فرعی: که به صورت عینی بیان می شوند.

اهداف کلی این تحقیق عبارتند از:

هدف کلی بررسیی روابط بین خلاقیت و و یژگی های شخصیتی (درون گرایی – برون گرایی) دانش آموزان دختران مقطع متوسطه

همچنین اهداف فرعی عبارتنداز:

بررسی رابطه خلاقیت با برون گرایی دانش آموزان

برسی رابطه خلاقیت با درون گرایی دانش آمزان

بررسی میزان خلاقیت در دانش آموزان

اهمیت و ضرورت تحقیق:

محیط های آموزشی وظیفه دارند شرایط لازم برای پرورش و ایجاد فکر خلاق و رشد تواناییهای دانش آموزان را فراهم می کنند، روش های سنتی آموزش و یادگیری به رشد و توانایی ها و ایجاد تفکر خلاق کمک نمی کند.

دانش آموزان برای یادگیری نیاز به محیط مناسبی دارند که با آن در تعامل باشند و با کمک گرفتن از آن به ابداع، نوآوری دست بزنند وو توانایی های بالقوه خود را به بالفعل تبدیل کنند در طول دوره ابتدایی رکورد و کاهش قابل توجهی توانایی های خلاقیت کاملا محسوس است.بخشی از این مشکل مربوط به عوامل ساختاری مدرسه یعنی مدیر و معلمان که تعامل مابین آن ها جوی را در مدرسه حاکم می کند که خیلی از مسایل را تحت الشعاع می گیرد.

بی توجهی قابل چشم گیری به جو مدرسه انجام می گیرد، از طرفی دیگر خلاقیت ممتاز ترین توانایی های شناختی انسان است.

خلاقیت سبب می شود افراد قادر باشند خودررا با تغییرات در آینده وفق دهند.

شرایط متغییر زندگی هر لحظه فرد را در برابر مساله ای قرار می دهد که داشتن آفرینندگی نوآور و قدرت حل مسئله می تواند او را در سازگاری با محیط یاری دهد نگاه واقع بینانه به آینده در زمینه شتاب تغییرات تکنولوژی و اجتماعی ایجاب می کند که آموزش و پرورش در روش های آموزشی و اهداف خود تجدید نظر نمایند و مسایلی نظیر تفکر خلاق، کارگروهی تلفیق مواد درسی جایگزین.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی رابطه ی بین خلاقیت و ویژگی های شخصیتی (درونگرایی و برونگرایی) بین دانش آموزان