
طرحی به مناسبت طرح بنر 3*1 ولادت پیامبر(ص) و امام صادق(ع) جهت استفاده در اداره جات و سایر ارگانها
طرح بنر 3*1 ولادت پیامبر(ص) و امام صادق(ع)
طرحی به مناسبت طرح بنر 3*1 ولادت پیامبر(ص) و امام صادق(ع) جهت استفاده در اداره جات و سایر ارگانها
با پیشرفتسریع اسلام در شهر یثرب، مقدمات هجرت رسول خدا(ص)و مسلمانان مکه بدان شهر فراهم شد. زیرا مشرکین مکه روز به روز دایره فشار و شکنجه را به مسلمانان تنگتر کرده و آنها را بیشتر مىآزردند تا جایى که به گفته مورخین بعضى را از دین خارج کردند.
رسول خدا(ص)نیز در مشکل عجیبى گرفتار شده بود از طرفى ابیطالب و خدیجه دو پشتیبان و حامى داخلى و خارجى خود را از دست داده و این دو حادثه دشمنان را نسبتبدان حضرت بى باکتر و جسورتر ساخته بود و از طرف دیگر دیدن و شنیدن این مناظر رقتبارى را که مشرکین نسبتبه پیروانش انجام مىدادند طاقتش را کم کرده و از جانب خداى تعالى نیز مامور به تحمل و صبر مىبود.
نفوذ اسلام در شهر یثرب فرج و گشایش بزرگى براى رسول خدا(ص)و مسلمانان بود و پیغمبر خدا(ص)به مسلمانان دستور داد هر یک از شما که تحمل آزار اینان را ندارد به نزد برادران خود که در شهر یثرب هستند، برود.
نخستین مهاجر
پس از این دستور نخستین خانوادهاى که عازم هجرت به شهر یثرب گردیدند، ابو سلمه بود که از آزار مشرکین به تنگ آمده بود و قبلا نیز یک بار به حبشه هجرت کرده بود. پس از این رخصت همسرش ام سلمه را(که بعدها به همسرىرسول خدا(ص)درآمد)با فرزندش سلمه برداشت تا به سمتیثرب حرکت کند.
قبیله ام سلمه - یعنى بنى مغیره - همین که از ماجرا با خبر شدند سر راه ابو سلمه آمده و گفتند: ما نمىگذاریم ام سلمه را با خود ببرى و ابو سلمه هر چه کرد نتوانست آنها را قانع کند و همسرش را همراه ببرد و سرانجام ناچار شد ام سلمه را با فرزندش سلمه نزد آنها گذارده و خود بتنهایى از مکه خارج شود.
از آن سو قبیله ابو سلمه - یعنى بنى عبد الاسد - وقتى شنیدند فرزند ابو سلمه در قبیله بنى مغیره است پیش آنها آمده گفتند: ما نمىگذاریم فرزندى که به ما منتسب است در میان شما بماند و پس از کشمکش زیادى که کردند دستسلمه را گرفته و به همراه خود بردند.
نخستین مهاجر
مصادره اموال
اجتماع در دار الندوه
هجرت رسول خدا
مشرکین قریش چه کردند؟
در غار ثور
راه امن شد
سراقه در تعقیب رسول خدا
معجزهاى از رسول خدا
در محله قباء
ورود على(ع)
ورود به مدینه
عبد الله بن ابى، رئیس منافقین مدینه
در خانه ابى ایوب
ازدواج با عایشه
شامل 26 صفحه فایل word
تاریخ اسلام از میلاد پیامبر اکرم تا سال 41 هجری
شامل نیمسالهای:
نیمسال اول 89-88
نیمسال دوم 89-88
تابستان 89
نیمسال اول 90-89 + با پاسخنامه
نیمسال دوم 90-89
تابستان 90
نیمسال اول 91-90 + با پاسخنامه
نیمسال دوم 91-90 + با پاسخنامه
نیمسال اول 93-92 + با پاسخنامه
تابستان 92 + با پاسخنامه
تابستان 93+ با پاسخنامه
نیمسال اول 94-93 + با پاسخنامه
آدرس ایمیل و شماره همراه خود را در بخش پرداخت و دانلودوارد نمایید و بعد از پرداخت قادر خواهید بود تمامی نمونه سوالات را در فایل زیپ دانلود نمایید
بسم الله الرحمن الرحیم
لقد جائکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رؤوف رحیم. (1)
ولادت و دوران کودکی :
ولادت پیغمبر اکرم به اتفاق شیعه و سنی در ماه ربیع الاول است ، گو اینکه اهل تسنن بیشتر روز دوازدهم را گفته اند و شیعه بیشتر روز هفدهم را ، به استثنای شیخ کلینی صاحب کتاب کافی که ایشان هم روز دوازدهم را روز ولادت می دانند . رسول خدا در چه فصلی از سال متولد شده است ؟ در فصل بهار . در السیرة الحلبیة می نویسد : ولد فی فصل الربیع در فصل ربیع به دنیا آمد . بعضی از دانشمندان امروز حساب کرده اند تا ببینند روز ولادت رسول اکرم با چه روزی از ایام ماه های شمسی منطبق می شود ، به این نتیجه رسیده اند که دوازدهم ربیع آن سال مطابق می شود با بیستم آوریل ، و بیستم آوریل مطابق است با سی و یکم فروردین . و قهرا هفدهم ربیع مطابق می شود با پنجم اردیبهشت . پس قدر مسلم این است که رسول اکرم در فصل بهار به دنیا آمده است حال یا سی و یکم فروردین یا پنجم اردیبهشت . در چه روزی از ایام هفته به دنیا آمده است ؟ شیعه معتقد است که در روز جمعه به دنیا آمده اند ، اهل تسنن بیشتر گفته اند در روز دوشنبه . در چه ساعتی از شبانه روز به دنیا آمده اند ؟ شاید اتفاق نظر باشد که بعد از طلوع فجر به دنیا آمده اند ، در بین الطلوعین .
تاریخچه رسول اکرم ، تاریخچه عجیبی است . پدر بزرگوارشان عبدالله بن عبدالمطلب است . او پسر بسیار رشید و برازنده ای است که حالا داستان آن مسئله نذر ذبحش و این حرفها بماند . عبدالله جوان ، جوانی بود که در همه مکه می درخشید . جوانی بود بسیار زیبا ، بسیار رشید ، بسیار مؤدب ، بسیار معقول که دختران مکه آرزوی همسری او را داشتند . او با مخدره آمنه دختر وهب که از فامیل نزدیک آنها به شمار می آید ، ازدواج می کند .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:27
فهرست مطالب
خدیجه : نسب او
نام و لقبهاى دختر پیغمبر
مرگ مادرش و مرگ ابو طالب:
خواستگاران فاطمه (ع)
زندگانى زهرا (ع) در خانه شوهر
عبادت دختر پیغمبر
فدکدراختیارپیغمبر
دختر پیغمبر در بستر بیمارى
بخاکسپردنزهرا
چنانکه مىدانیم فاطمه (ع) دختر محمد (ص) ،رسول خدا،پیغمبر اسلام،و مادر او خدیجه دختر خویلد است.از زندگانى خدیجه پیش از آنکه بازدواج پیغمبر (ص) در آید،جز اشارتهائى کوتاه در دست نداریم.در مصادر دست اول گاه بگاه نام او و پدر و عموزاده او بمناسبت ارتباط آنان با پارهاى حادثهها دیده میشود.خویلد بن اسد بن عبد العزى بن-قصى بن کلاب،از تیرهاى معروف و از محترمان قریش است.خویلد در دوره جاهلیت مهتر طائفه خود بود.در جنگ فجار (2) دوم،در روزى که بنام شمطه معروف است،و در آن روز قریش آماده جنگ با کنانه شد،ریاست طائفه اسد را داشت. (3) نوشتهاند هنگامى که تبع مىخواستحجر الاسود را به یمن ببرد،خویلد با او به نزاع برخاست (4) این ایستادگى نشان دهنده موقعیت ممتاز او در آن عصر است.پسر عموى خدیجه ورقة بن نوفل از کاهنان عرب بوده است و چنانکه نوشتهاند از کتابهاى ادیان پیشین اطلاع داشت.چون رسول اکرم بهنگام نزول نخستین دستههاى وحى مضطرب گردید،خدیجه او را نزد ورقه،برد.ورقه پس از آنکه از او پرسشهائى کرد به خدیجه مژده داد که او پیغمبر این امتخواهد بود (5) خدیجه پیش از ظهور اسلام از زنان بر جسته قریش بشمار مىرفته است تا آنجا که او را طاهره و سیده زنان قریش مىخواندند.پیش از آنکه به عقد رسول اکرم در آید نخست زن ابو هاله هند بن نباش بن زراره (6) و پس از آن زن عتیق بن عائذ از بنى مخزوم گردید (7) وى از ابو هاله صاحب دو پسر و از عتیق صاحب دخترى گردید.اینان برادر و خواهر مادرى فاطمه (ع) اند.
پس از این دو ازدواج،با آنکه زنى زیبا و مالدار بود و خواهان فراوان داشت،شوى نپذیرفت و با مالى که داشتبه بازرگانى پرداخت.تا آنگاه که ابو طالب از برادرزاده خود خواست او هم مانند دیگر خویشاوندانش عامل خدیجه گردد،و از سوى او به تجارت شام رود و چنین شد.پس از این سفر تجارتى بود که به زناشوئى با محمد (ص) مایل گردید،و چنانکه میدانیم او را به شوهرى پذیرفت.چنانکه بین مورخان شهرت یافته و سنت نیز آنرا تایید میکند،خدیجه بهنگام ازدواج با محمد (ص) چهل سال داشت.ولى با توجه به تعداد فرزندانى که از این ازدواج نصیب او گشت،مىتوان گفت،تاریخ نویسان رقم چهل را از آنجهت که عدد کاملى است انتخاب کردهاند.در مقابل این شهرت،ابن سعد باسناد خود از ابن عباس روایت مىکند که سن خدیجه هنگام ازدواج با محمد (ص) بیست و هشتسال بوده است. (8)
جز ابراهیم که از کنیزکى آزاد شده بنام ماریه قبطیه متولد شد،دیگر فرزندان پیغمبر:زینب. رقیه.ام کلثوم.فاطمه (ع) قاسم و عبد الله (9) همگى از خدیجهاند.قاسم در سن دو سالگى پیش از بعثت و عبد الله در مکه پیش از هجرت مرد.اما دختران به مدینه هجرت کردند و همگى پیش از فاطمه (ع) زندگانى را بدرود گفتند.خدیجه نخستین زنى است که به پیغمبر ایمان آورد.هنگامى که پیغمبر دعوت خود را آشکار کرد و ثروتمندان مکه رودرروى او ایستادند،و بآزار پیروان او و خود وى نیز برخاستند،ابو طالب برادر زاده خود را از گزند این دشمنان سرسختحفظ مىکرد،اما خدیجه نیز براى او پشتیبانى بود که درون خانه بدو آرامشو دلگرمى مىبخشید.براى همین خوى انسانى و خصلت مسلمانى است که رسول خدا پیوسته یاد او را گرامى مىداشت. (10)
فاطمه اطهر بانوى بزرگ اسلام،از چنان پدر و چنین مادرى زائیده شد.کى و در چه تاریخ؟، روز و بلکه سال آن بدرستى روشن نیست.یعنى تاریخ نویسان در آن همداستان نیستند.روشن کردن زاد روز و یا سال مرگ شخصیتهاى بزرگ (زن یا مرد) هر چند از نظر تاریخى با ارزش و قابل بحث است،و ما نیز در این باره به جستجو خواهیم پرداخت،اما از نظر تحلیل شخصیتها چندان مهم بنظر نمىرسد.آنچه از زندگانى مردمان برجسته و استثنائى براى نسلهاى بعد اهمیت دارد،اینستکه بدانند آنان که بودند؟چگونه تربیتشدند؟چگونه زیستهاند.؟چه کردهاند؟چرا کردند؟چه اثرى در محیط خود،و پس از خود نهادند.اما کى زادند؟و کى مردند؟اینان مىپرسند چرا در این زمینه باید جستجو کرد؟معلومست روزى بدنیا آمدهاند،و در روزى در گذشتهاند.شاید هم حق بطرف اینان باشد.چنین شخصیتها هرگز نمىمیرند و همیشه با تاریخ زندهاند.اما تاریخ نویس تعیین سال زادن و مردان چنین کسان را جزء پیشه خود میداند.هم بخاطر پیروى از سنتى که مورخان و یا نویسندگان سیره و شرح حال،خود را موظف به پیروى آن مىبینند.و هم بدان جهت که این تاریخها با همه حوادثى که در زندگانى قهرمان تاریخ پدید شده بنوعى مربوط مىشود.
در این کتاب،اگر چنین ضرورتى در کار باشد،باید بگویم با همه کوششى که بکار رفته است متاسفانه درباره سال تولد دختر پیغمبر (ص) اطلاع درست و دقیقى نمىتوان داد.تنها زاد روز دخترپیغمبر نیست که تاریخ نویسان در آن همداستان نیستند،تاریخ پیشوایان دین و ائمه معصومین و نیز تاریخ تولد و مرگ رسول اکرم،هیچیک مورد اتفاق مورخان نیست.اینهمه اختلاف براى چه پدید آمده است؟در فصل نخستین،پاسخى کوتاه داده شد.
در آن دورهها ضبط وقایع و نوشتن آن معمول نبود.راویان آنچه مىشنیدند بخاطر مىسپردند،و مردم آنچه سالخوردگان قوم مىگفتند مىپذیرفتند.گاهى رویدادهاى مهم و یا حادثههائى که تازگى داشت مبدا تاریخى مىشد و آنرا زاد روز یا سال مرگ شخصیتهاى بزرگ به حساب مىگرفتند.چنانکه ما،در زندگانى خود از بزرگتران شنیدهایم:سالى که فلان سیل آمد.سال خرابى فلان شهر.سال گرانى.سال وبائى و همچنین...معلوم است که مردم معاصر با این حادثه و نیز تا سالیانى چند پس از آن،این تاریخ را بخاطر داشته و حساب خود را بر پایه آن مىنهادهاند اما پس از گذشت مدتى دراز،خود آن حادثه نیز در شمار مجهولات قرار میگیرد.
مورخان نوشتهاند پیغمبر (ص) در عام الفیل متولد شد،سالى که ابرهه با پیلان خود براى ویران کردن خانه کعبه به مکه آمد.عام الفیل تا سالیانى براى مردم مکه معلوم بوده است،اما براى ما که مىخواهیم بدانیم این حادثه در چه سالى رخ داده خود مسالهاى است.تازه اگر پیش آمدها را که مبدا تاریخ مىشود درستبدانیم و فراموش شدن تاریخ دقیق آنها را براى شاهدان عینى نادیده بگیریم،این پرسش پیش مىآید:مگر حافظه راویان هر چند هم نیرومند باشد براى همیشه از اشتباه مصون مىماند؟بر فرض که دسته نخست راویان اشتباه نکنند،در طول یکصد سال تقریبا سه نسل جاى خود را بدیگرى مىدهد،چه کسى ضمانت مىکند که همه راویان این سلسلهها از قوت حافظه به درجه کمال برخوردار باشند؟اینکه دو پا چند گواه مورد اعتماد،کسى را به قوت حفظ بستایند،شاید از نظر علم روایت و یا درایت و یا از جنبه کارفقیه و یا اصولى دلیلى بحساب آید،ولى در رویدادها که اثر عملى ندارد،چنین ضابطهها کافى نیست.این دو سبب که نوشتیم براى پیدا شدن اختلاف در ضبط حادثههاى تاریخى کافى است،چه رسد که سببهاى دیگر نیز بدان افزوده شود.و اتفاقا چنانکه خواهیم دید در مورد شخصیت مورد بحث ما چنین است.
در حالى که عموم نویسندگان سیره و مورخان اهل سنت و جماعت،تولد فاطمه (ع) را نجسال پیش از بعثت نوشتهاند،تذکره نویسان و علماى بزرگ شیعه معتقدند وى سال پنجم بعثت متولد شده است.