اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله پزشکی قانونی

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله پزشکی قانونی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 حلق آویزی تقریباً همیشه نتیجه خودکشی است. وقتی آثار زد و خورد موجود باشند بهترین ادله از قتل (آدم کشی)لازم است امتحان شود گره رشته که بدور گردن پیچیده شده چون بعضی گرهها مخصوص بعضی مشاغلند- از قبیل گره بحری گره قایق چی گره نساج و گره حمال و گره خیاط و غیره
نباید فراموش کرد که اغلب ناخوشها هنگام لرزش ناگهانی که پس از حالت نزع بآنها رخ میدهد. خونپرد گیها و خراشهائی پیدا میکند که میتوان آنها را از اثرزد دو خورد و نزاع قرص نمود.
خفه کردن
این عمل سخت و با خشونت عبارت از یکفشار وارده است مستقیماً یابدور گردن و یا بجلو آن که در نتیجه بعلت منع دخول هوا عمل تنفس وحیات معوق میماند- این کار عملی میشود یا بوسیله یکرشته ( طناب و دستمال و تسمه و غیره ) و یا بوسیله فشار با دست روی حنجره و قصبه ( خرخره)
الف – خفه کردن بوسیله یکرشته . تورد نشانداده بود که یک کشتی با قومه تا چهار کیلوگرم روی یکرشته واقعه زیر حنجره کافی است که هوا را از دخول در ریه منع کند- رشته عمل میکند مثل موقع حلق آویزی و فشار دوری یا بسبب انسداد مجرای تنفس یا بواسطه فشار و پارگی وداجها که مرگ آورندهاند
ب – خفه کردن با دست – یک فشار خفیفی به گلو اجرا شده با یکدست یا از جلو بعقب و یا از طرفین باعث انسداد مجاری تنفس میشود از طرف دیگر کلود برنارد ثابت کرده است که فشار بعصب حنجره فوقانی میتواند باعث توقف ناگهانی تنقس گردیده و مرگ بواسطه عمل انعکاسی رخ دهد بدون آنکه در تشریح نعش بتوان جراحاتی در این اعضا کشف نمود.
ج – منظره بیرونی نعش
-1صورت – صورت معمولا باد کرده و بنفش رنگ و مرمری از اثر خونمردگی که مخصوصاً زیر انساج و پلکها و قسمت فوقانی بدن زیادند- زبان برجسته بیرون از دهان یا فشرده بین دندانها میباشد و یک کف سفید یا خون آلودی از منخرین یا از دهان جاری میشود و از گوشهم ممکن است خون بیرون ریزد
-2 گردن – وقتی خفه کردن با رشته صورت گرفته گردن دارای شیاریست که اختلاف دارد با شیار حلق آویزی را حیث اینکه دایره و تقریباً افقی است و بعلاوه در قسمتهای دیگر بدن آثار ضربه مشاهده میگردد که دلالت دارند بر اینکه شخص خفه شده قربانی دست غیر بوده است.
وقتی با دست کسیرا خفه کرده باشند قسمت جلو پهلوی گردن آثار خراش جلد از ناخن مشاهده میشود عموماً از آنخراشها متعدد دیده میشود زیرا شخص قربانی تقلا میکند و دست و پا میزند و قاتل مجبور است که چند مرتبه عمل خود را تکرار کند اغلب هم جای ناخن بودر سوراخ دهان و بینی و قسمت فوقانی سینه دیده میشود و در جلو هم لکههای خونمردگی متعدد مشاهده میگردد…
د- جراحات درونی
گردن – خون از عروق بیرون آمده و منجمد در نسج سلولی و بدور عضلات و خونمردگیهائی که مربوطند بفشار انگشتان و آثار ناخن دیده میشود- غلاف رگهای وداجی غالباً دارای خونمردگی یا پارگی هستند- استخوان لامی و حنجره ممکن است شکسته گردیده و یا فقط بدون شکستی تغییر شکل یافته باشند.
آلات تنفسی- مخاط حنجره و قصبه قرمز رنگند- قصبته الریه محتوی یک کف سفید یا خون آلود با حبابهای کوچک – در زیر غشاء جنب خونمردگیها و تنفخ مخزنی بسیار آشکار یافت میشود- ریه دچار اختناق و محتوی نقطه های سکته میباشد.
مغز- اغشیه دماغی و دماغ دچار یک اختناق بسیار مختلفی میشوند- از آثار ساده گرفته تا یک نزف الدم حقیقی.
ه- خفه کردن ناقص
قصد خفه کردن – علائم خارجی و شیار بدور گردن و خونمردگیهای صورت و ملتحمه ها و خراشها وآثار ناخن بجلو گلو همانطورند که در سابق ذکر شد – اگر خفه کردن بوسیله یک بند کم استقامتی از جمله دستمال و کروات و غیره اجراء شده اغلب آثار خارجی نشان نمیدهد.
تقریباً صدا همیشه گرفته و عمل بلع دردناک و حرکات گردن پر زحمت و نواحی گردن متورم میباشد – علاج عموماً سریع است اما وقتیکه استخوان لامی و حنجره شکسته باشد ضمیمه های ورمی دیده میشوند از قبیل دملهای خلف حلقی و ورم غده های خلفی گوش و فلگمون گردن و ورم شدید قصبته الریه که بسرعت باعث مرگ میگردد اغلب همچنین در اشخاص معالجه شده از یک سوء قصد خفه کردن اختلالات عصبی زیاد یا کم شدید، سخت و تشنجات و جنون و بهت و حیرت و غیره مشاهده میشود خفه کردن بعضی اوقات تصنعی است در اینحالت جراحات و زخمها بی اهمیت اند.
مسائل پزشگی قانونی ـ مربوط بخفه کردن
-آیا مرگ از خفه کردن رخ داده ؟
حتی وقتیکه رشته یارسن شیار اشکاری نگذاشته میتوان باین سؤال جواب داد تکیه بمرمری بودن صورت و خونمردگیهای انساج ملتحمه و گردن و خونمردگیهای تحت غشاء جنب و تنفخ ریوی اثر انگشتان و ناخنها اجازه میدهد که تشخیص دهیم شخص قبل از حلق آویزی خفه شده برای مشتبه کردن بخود کشی این عمل را کرده اند و خفه کردن هم نتیجة بکار بردن دست بوده و اگر با یکرشته آن خفگی حاصل گردیده خیلی نادر است که شیار خفگی دائرة وافقی دقیقاً تطبیق کند با شیار و یا جای رشتة که بدست خود مقتول ایجاد شده ـ بعلاوه لکه های نزف الدمی صورت تنفخ در اشخاص حلق آویز شده یا هیچ نیست ویا کم است.
- آیا آدم کشی است یا خود کشی یا حادثه ؟
خفه شدن از راه حادثه خیلی زیاد است و این ثابت و محقق نمیگردد مگر بواسطه وضعیت و حالتی که در آن بدن دیده میشود چنانچه تیلور ذکر کرده دو مورد دیده است که اشخاص باربر دوشی بوسیلة تسمه که روی پیشانیشان بوده و هنگام سر خوردن ولغزیدن در روی زمین تسمه درحدودگردن افتاده ـ بار سنگین بروی پشت افتاده و آنها را خفه کرده شخص نمیتواند با فشار دستهای خویش خود را خفه کند ـ بیهوشی قبل از مرگ پیدا میشود ـ نفس مجدداً منظم میگردد ـ اگر آثار انگشت و ناخن یافت شود آدم کشی بوده است ـ اما شخص میتواند با استعانت رشته پیچیده و گره زده خود را خقه کند ـ آنوقت فشار بعد از مرگ هم باقی بوده بقسمیکه یکرشته شل و بد قرارگرفتة فرض خود کشی میدهددر حالیکه یکرشته چند دور پیچیده با گره های تکمیلی یا وقوع یافته بوسیلة یک شریان بند بیشتر ظن بقتل میرود.
قطع نفس
نوع گرفتگی نفس که در آن یکمانع میکانیکی غیراز مواقع خفه کردن و حلق آویزی و یا خفه شدن در آب که بشدت مانع ورود هوا در ریه ها گردیده است بچهار طریقه قطع نفس میشود .
اول انسداد منخرین و دهان
دوم دخول جسم خارجی در مجاری نفس
سوم فشار روی سینه
چهارم دفن در خاکستر یا اجسام نرم دیگر
قطع نفس عموماً علامت مخصوصی ندارد ـ جراحات با طریقه قطع شدن نفس اختلاف می یابند.
الف ـ قطع نفس بواسطه انسداد بینی و دهان ـ اینطریقه یکی از اقسام بچه کشی است که زیاد اتفاق میافتد.
ـ اگر انسداد بوسیله دست رخ داده باشد در خارج خونمردگیهای نیم هلالی از اثر ناخنها ونیز خراشها و جای انگشتان دیده میشوند اگر بوسیله یک تیکه پارچه حاصل شده باشد هیچ اثری بجا نمیماند- و اگر باعث یکماسک چسبیده بوده ماده چسبیده را میتوان یافت ( زفت )
-1آثار خونمردگری کوچک و نقطه چین تحت غشاء جنب در حالیکه سطح ریه دان دان و سرخ تند در عمق بانسجی پریده رنگ ظاهر میشود معمولاً احتقان ریوی حاصل میشود تنفخ ثابت است اما کم آشکار در قصبه الریه زیاد نیست بلکه اغلب هیچ است.
حفرههای قلبی محتوی خون سیاه غیر منجمد است- خونمردگی زیر غشاء قلبی یافت نمیشود- صورت بر حسب مدت حالت نزع از خونمردگی زیاد یا کم لک داراست خونمردگیهای زیر جمجمه نادرند
اطفال جوان اغلب از راه حادثه خفه میشوند (2) بواسطه لحاف یا شمد یا یک قسمتی از بدن مادر- هیچ چیز بدکتر متخصص نشان نمیدهد و اثبات نمیکند که این قطع نفس یا خفگی حادثه ایست و یا عمدی
ب- قطع نفس بواسطه دخول جسم خارجی در مجرای تفس
اینحالت نتیجه دخول یک تیکه یا یک گلوله کهنه یا کاغذ و غیره در دهان و یا در گلو است- مثل حالت سابق اینطریق خفه کردن یک عمل متواتر بچه کشی است در اشخاص بالغ دستی و تعمدی اینحالت کمتر از حادثه ایست- بیشتر از ورود غذای بلعیده شده و مواد قی شده در حنجره اتفاق میافتد.
جراحات همانطور است که در سابق ذکر شد- اغلب روی مخاط حلق و دهان خونمردگی و خراش حاصله از دخول شدید تامپون دیده میشود که باعث تشخیص میگردد ولو آنکه آنگلوله کهنه را بیرون آورده باشند.
ج – بند آمدن نفس بواسطه فشار روی سینه و شکم- این نوع مرگ مخصوصاً نتیجه زیر آوار ماندن و یا در فشار جمعیت واقع شدن رخ میدهد- لکههای خونمردی در صورت و گردن و قسمت فوقانی سینه مشاهده میشود جلد سیاه رنگ است وقتیکه یک احتقان شدیدی رخ داده باشد خونمردگی وسیع تر و فراوان تر است ممکن است که گاهی آثاری از فشار جسمی مشاهده نشود یا بواسطه مشتبه شده یا آثار دیگر ضربات یا آنکه فشار در سطح وسیعیوارد آمده بدون آنکه عروقی پاره شده و ایجاد انتشار تحت جلدی در خون حاصل گردد.
در تشریح نعش ریه بسیار محتقن دیده میشود و خونمردگیهای تحت غشاء جنب زیاد و نقطه نقطه که سطح ریه را مرمری میکند و یک تنفخ ریوی تقریباً ثابت و یک کف سرخ رنگ در قصبهالریه مشاهده میگردد
سطح قلب اغلب خونمردگیهای تحت غشاء قلبی را نشان میدهد- مرگ ممکن است بجهت از کار افتادن اعصاب پس از یک ضربه شدید بر شکم رخ دهد بدون آنکه پس از تشریح نعش بتوان ثابت کرد و یا جراحات باعث مر گرا یافت.
2- خفگی اطفال را نیز در ایران باعث کرسی میشود
د- قطع نفس بعلت دعن در زیر خاک
این نوع قتل درباره اطفال جدید الولده زیاد رخ میدهد سایر مواقع منحصر است بمرگ در زیر آوار و خرابیها وقتی شخص زنده زیر خاک برده شده باشد- خاک یا خاکستر و غیره نه تنها در دهان آن بلکه در مری و معده نیز یافت میشود در صورتیکه خاک و غیره از حلق نمیگذرد وقتی شخص مرده را مدفون سازند.
طرق مختلفه قطع نفس اطفال جدید الولده و اطفال صغیر و مباحث پزشکی قانونی آنان در مبحث بچه کشی ذکر خواهد شد
فصل ششم
مرگ بتوسط سرما یا گرمای زیاد و بیغذائی و برق
اول- مرگ بسبب وقوع در سرما- این نوع مرگ یک عمل بچه کشی است که زیاد اتفاق میافتد و اغلب هم گریبان اشخاص رشید بیپناهگاه و یا در حالت مستی را میگیرد و البته حادثه ایست.
درجه مقاومت بسرما نسبت بمواقع شخصی و همچنین بر حسب طبیعت سرمائی که بدن باید تحمل کند تغییر میابد- قابل ملاحظه آنستکه درجه حرارت پست تحملش آسانتر است از هوای خشک سرد و کمترین وزش بادی- هوای مرطوب که بهترین هادی است بیشتر حرارت بدنرا میگیرد و همینطور است برف – این دو حالت سرما حتی بمیزان درجه حرارت زیاد سبب مرگ میشوند- اطفال از اشخاصی بالغ و رشید زودتر از سرما متأثر میشوند.
پیری و گرسنگی و مسمومیت حاد با الکل درجه مقاومت مقابل سرما را خیلی کم میکند- درجه حرارت اجزاء درونی بدن میتواند زیاد پائین آید 26 درجه موافق عقیده پتر قبل از آنکه مرگ رخ داده باشد.
ساختمان و اسباب مرگ بر حسب اشخاص و بر حسب مواقع تغییر پذیر است. اغلب در تشریح نقش یک احتقان شدید ریهها و دماغ دیده میشوند قلب و رگهای کلفت پر از خون هستند که بواسطه سرما از محیط بداخل رانده شدهاند- احتقان ممکن است رخ ندهد و محتمل است که اختلالات سلسله اعصاب بسبب یک فلجی که باعثش است تحریک شدید اعصاب جلدی شده ( بی حسی و رخوت هوش و میل بخواب و هذیان و تشنج ) عامل مهمی در ایجاد مرگ بشوند نظراً نعش نشان میدهد یک پریده رنگی زیاد یا یکرنگ قرمز تندی مایل به بنفشی لکدار و یا متخطط در امتداد مسیر عروق- جلد دان دان و موهایش راست میشود- قضیب و جلو بیضه منقبض (جمع) میشوند نسج شمعی از غلظت پیه سخت میشود- بعضی از قسمتهای بدن ( گوشها و پاها و دستها و بینی) سرمازده و یا از سرما سیاه میشوند.
اگر انجماد و سرما زدگی در مدت حیات واقع شده باشد بدواً یک قرمزی مشاهده میشود که بدنبالهاش یکم طاولی پراز مایع قرمز رنگی و پس از آن یک پینه نرم سیاه رنگی تشکیل میابد- مرگ خیلی جلوتر از انجماد کامل که در 24 ساعت ( 8-تا 18 – زیر صفر حاصل میشود) رخ میدهد در این موقع بدن مثل سنگ سخت میشود- وقتی بدن شروع میکند که از حالت انجماد درآید در طول عروق خطوط قرمزی پیدا میشود که مربوطند به ترشح آب رنگین خون از اثر تجزیه مواد اصیل آن – تشخیص پزشک قانونی عموماً تکیه میکند بمواقع مرگ و حالتیکه در آن نعش یافته شده زیرا هیچ یک از جراحات تشریح نعش قابل وصف نیست.
مفید است که به بینیم آیا معده آن غذا و مخصوصاً شراب و الکل که هضمشان درجه مقاومت از سرما را کم میکند محتوی میباشد.
دوم- مرگ از اثر درجه حرارت زیاد
مقاومت در مقابل آثار حرارت بر حسب اشخاص مختلف است- افراط الکل و شربت آلات (الشربه)خنک و تنگی لباس سببهای مساعدی از گرما میباشند- درجه حرارت بدن تا 42 و 45 درجه میرسد و مرگ تقدم یافته از حرکات تشنجی در حال اغماء رخ میدهد- درجه حرارت نعش مدتی بالا میماند- سختی نعش در انتهای دو ساعت پیدا میشود.
در تشریح نعش احتقانی اغشیه دماغی با کانونهای نزف الدمی بین دماغی و در غدههای عصبی یافت میشود احتقان ریوی و خونمردگیهای تحت غشا و (آبکی – پرآب ) و نزف الدمهای بین عضلات یافت میشوند- بطن قلبی چپ منقبض و خالی است و گمان میرود که جراحات نسجی نخاعی وجود دارد.
سوم – مرگ بواسطه بی غذائی
این نوع مرگ خیلی زیاد است و اغلب مشاهده میشود در نزد بچههای سپرده شده بدایه و ناخوشها و پیرها و اشخاص بیبضاعت.
اولاً ضعف و بیجانی زیاد از گرسنگی نخستین بار سببش محرومیت کامل از غذا است- زمانی که بیغذائی میتواند تحمل پذیر باشد مختلف است- در اطفال جدید الولاده مبتلا به انسداد مری و روده اثنی عشری حد اعلای زندگیشان از سه تا پنج روز است- در اشخاص بالغ (مخصوصاً اگر در همان آن محروم از شرب نباشد) زندگی طولانی تر میشود- مواقعی ذکر شده که در آن محرومیت کامل از ده تا دوازده روز اختلال زیاددی در سلامتی باعث نگردیده – یک عمله معدن دارای سن 65 سال باوجود 23 روز گرسنگی زنده بود- دو نفر مرد 60 تا 65 روز غذا نخورده باصطلاح روزه گرفتهاند- دیده شده که مجانین تا چهل روز تحمل بیغذائیرا کردهاند اشخاص مختلفه از روی اراده پرهیزهای طولانی از 30 تا 48 روز متحمل شدهاند.
ثانیاً- بیغذائی تدریجی هنگام قحطی
قحط زدگان بیکدرجه لاغری فوقالعاده میرسند- پوست بدنشان پر چروک و خشک و به رنگخاکی میگردد و نیز از اندوده کثیفی شده و بوی متعفنی از آن متصاعد میگردد و در این بوی نفس نفرت آورنده است هوش خدر میشود گاهی هذیانهای پر چانگی و خشم و غضب رخ میدهد غالباً مرگ نتیجه یک بلیه عارضی است (ذاتالریه- سل) ندرتاً هوش محفوظ میماند. همچنین امکان عمل عضلات در این موقع قحط زدگان ناگهان میمیرند.
در امتحان نعش یک لاغری زیادتر از مرض مزمن مشاهده میگردد- در تشریح نعش اغلب دیده میشود که چربی بدن کاملاً از بین رفته عضلات و همچنین کبد و طحال و کلیهها صغر و کمی حجم پیدا کردهاند- رودهها افکنده و بنظر کم قطر و یک نازکی زیادی پیدا میکند- مخاط جهاز هاضمه محتقن و اغلب دچار قرحه گردیده- کیسه صفرا محتوی صفرای ضخیم و تیره است- وقتی جراحات ارگانیک (اصلی) دیده میشوند باید جستجو کرد که آنها باعث مرگ نشدهاند یا آنکه جراحات مشهوده سبب نبوده و یا بواسطه بیغذائی شدت نیافته است- نباید فراموش کرد که اغلب اشخاص از گرسنگی مرده توقیف و حبس بودهاند یا از خدمت و کار در رنج و عذاب بودهاند حل این سؤالات گاهی بسیار مشکل است.
چهارم- مرگ بسبب برق زدگی
مرگ از صاعقه- تذکرات و گذشتههای برق زده برای تشخیص کفایت میکند- نعش غالباً وضعیتی را که بدن در هنگام مرگ دارا بوده پس از انقباض کزازی عضلات و سختی فوری نعش حفظ میکند.
الیسه اکثر اوقات پاره و سوخته هستند- بعضی اوقات دیگر البسه کنده و دور انداخته شدهاند- اشیاء فلزی که همراه برق زده هستند اکثراً ذوب میشوند (تکمه ها و قطعات پول) یا اشیاء آهن ربا شده ( تیغه کارد و غیره)
سوختگیهای سطحی جلد بشکل شیار یا کلههای بزرگ روی نعش مشاهده میشود غالباً متصادف با سوختگیهای لباس عموماً همراه با طاول نیستند موهی بدن وی سوختگی میدهند- خونمردگی و زخم بندرت مشاهده میشود- چندین بار پارگی پرد مسماخ نیز ذکر کردهاند این جراحات غیر ثابتاند و هیچ آثار خارجی از شداند و سختی ها مشاهده نمیگردد.
در تشریح نعش بارگی عروق و مواد مغزی مسلم گردیده چون مایع است و قلب راست و ساقههای اورده پر از خونند اغلب احتقان ریوی همراه با خونمردگیهای تحت غشاء جنب و تحت غشاء قلبی یافت میشود.
وقتی برق زدهئی فوراً یا بفاصله کمی نمرده بقاء حیاتش مسلم است- در مدت زاید یا کمی اختلال اعصاب از قبیل رخوت و دردسر و بیخوابی و نیز فلج و بی حسی ولرزی که بعلت یک ایستری پس از واقعه رخ داده مشاهده میگردد.
2- مرگ بعلت جریان الکتریک
در صنعت حوادث مربوطند به تماس بادهای الکتریک- درجه مقاومت شخص خیلی مختلف است- عملهگرفتار و تماس به برق بیهوش و نفسش قطع میگردد اما ضربان قلبش مدتی بادوام و جاریند- سختی نعش در زمان کمی پس از مرگ ظهور کرده و زیاد طول میکشد- سوختگی سطحی در نقاط خروج و دخولی جریان برقی مشاهده میشود.
در تشریح نعش علائم خفگی مشاهده میشوند ( احتقان ریه و ورم و سیلان خون و خونمردگی غشاء جنب و غشاء بیرونی قلب و غلاف عروق) مرگ نتیجه بند آمدن نفس است- در نتیجه اثر جریان برق بر روی مراکز اعصاب جهاز تنفس – اما چون ضربان قلب بلافاصله قطع نمیگردند شخص مبتلا میتواند یا بخودی خود یا بسبب معالجه نتاسبی از قبیل تنفس مصنوعی و ادویه محرکه و کشش منظم زبان و غیره زنده گردد- پس از آنکه تنفس برقرار شد در مدت مختلفی از چند روز تا چند هفته ناخوش بدوار سر و طپش قلب مبتلا است.
مشاهده گردیده که جریانهای منقطعه از جریانهای متصله خطرناک ترند و که سختی حال مبتلا همانقدر زیادتر است که جریان برق بیشتر طول کشیده.
مبحث سوم
فصل اول- مسمومیت
مسمومیت بطور مطلق
از نظر قانون جزائی مسمومیت را چنین وصف میکنند ( هر سوء قصدی بحیات خود و یا کس دیگر که بوسیله مواد سمی بسرعت و یا بکندی صورت گرفته و کشنده باشد مسمومیت نامیده میشود.)
از نظر طبی این یک مرض حادثه ایست که باعسش مواد فاسد و معدنی و نباتی مضر بسلامتی باشند- عده مسمومیتهای جنائی و خود کشی از پنجاه سال باینطرف کم شده وبر عکس عده مسمومیتهای دوائی از خبط و خطای قدر شربت و مسمومیتهای شغلی خیلی زیاد شدهاند
-1امراض شبیه بمسمومیت
امراضی که میتوانند شبیه بمسمومیت باشند عبارتند از وبا و فتق و ایلاوس و پارگی احشاء و ورم حاد صفاق و سوراخ شدن طبیعی معده و روده و احتقان دماغی و ورم اغشیه دماغی و غیره علاوه بر علائم مسمومیت در لحظات اواخر عمر تشخیص پزشکی قانونی مطابق قواعد و علائم ذیل است.
جراحات نعش
این جراحات بمثل علائم نوع سم تغییر میابند- آنجراحات را بدواً در تمام طول جهاز هضم باید جستجو نمود ( دهان و حلق و معده و روده ) در اینجاها آثار احتقان و نزف الدم و قرحه و سوراخ یافت میشود- بعد در کبد و کلیه و دماغ و عضلات آثار استحاله دانه ها و چربی ممکن است یافت شوند- بعضی زهر های نباتی هیچ جراحت قابل مشاهده را ایجاد نمیکنند.
1- جستجوی شیمیائی زهر
زهر را از دیوارها و محتویات جهاز هاضمه یا سایر اعضاءبدن و نیز از بول یا مدفوع و یا مواد قی شده استخراج میکند پس از آن آنرا بوسله تجزیه شیمیائی تشخیص میدهند.
تجزیه فیزیولژیک
در روی حیوانات تجربه و امتحان میکند یا با زهر از بدن گرفته شده و یا اگر طبیعی آنرا نتوان بدست آورد یا عصاره یکی از اعضاء و یا مواد بدست آمده از روی البسه و سایر اشیائی که مقتول استعمال میکرده و یا از خاک زمینی که در روی آن تابوت جنازه مدفون بوده ( هنگام نبش قبر ) میتوان تحصیل نمود.
علاج مسومیت عموماً
بدواً خالی کردن زهر از جهاز هاضمه باستانت مسهل و شست و شوی معده بعد خنثی کردن آن بوسیله یکدوای ضد زهر و دفاع از آثار و علائم آن مطابق قاعده فیزیولژی و در آخر خارج کردن آن از بدن بوسیله و قدرات و معرفات
وسیله ناقه زهر
وسیله نقل و انتقال زهرهای مختلفه تقریباً همیشه بوسیله ادوات و یا غذا اثر سمی زهری همانقدر سریعتر کشف میشود که قابلیت محلولی بودن آن در وسیله ناقله زیادتر و سریعتر باشد.
همچنین اسیدارسنیو تجویز شده بصورت گرد مخلوط با غذا عملش را پس از مدت طولانی بواسطه ورم معده و روده وقی بروز خواهد داد- برخلاف بصورت محلول تجویز شده نه فقط عملش را زود ظاهر خواهد نمود بلکه علائم موضعی بکلی عاریست
وسیله ناقله ( میتواند بواسطه ترکیب شیمیائی بر مسمومیت یک جسمی بیفزاید ) مثل سیانورد و پطاسیم یا بر خلاف ضعیف و یا مانع عمل مسمومیت میشود ( مثل سو بلیمه در سفیده تخم مرغ و یا الگالوئید در قهوه غلیظ)
راه دخول زهر
جذب معده و امعاء – متواترترین دخول زهر از این راه است پس از جذب زهر بوسیله عروق شعریه و وریدهای ما ساریقا و شیل اور داخل در کبد و قلب راست و ریهها شده وبواسطه قلب چپ مراجعت بدوران دم کرده و باعث مسمومیت میگردد
در صورتیکه آن زهر قرار باشد ممکن است قبل از دخول در سلسله شرائین از راه کبد یا از راه ریه خارج شود مثل ئیدروژن سولفوره بنا بر گفته کلود برنارد در اینموقع هیچ علامت مسمومیت آشکار نمیگردد
2- جذب از راه مجاری تنفس
این یک طریقه جذب سریع است برای گازهائی مثل بخار ارسنیک و ئیدروژن ارسنیه و ئیدروژن سولفوره و اکسید دو کربن و اسید سیانیدریک و غیره و برای مایعات تجزیه پذیر تزریق شده در خرخره
3- جذب از راه جلد و مخاط
اول از راه جلد- جلد قابل نقوذ است از گاز اما جذب مواد جامده را نمیکند مخصوصاً وقتیکه کمترین خراشی هم موجود نباشد مثل ترک و شکاف که اجازه جذب بانساح زیر جلدی میدهند- مدتها عقیده بر این جاری بود که از راه جلد مسمومیت با سرب وقوع میابد ولی امروزه ثابت گردیده که از راه جهاز هاضمه جذب آن صورت پذیر است
ثانیاً- از راه مخاط- مخاط بسرعت گازها و محلولهای واقعه روی خود را جذب میکند – مواقعی دیده شده که مسمومیت بواسطه جذب ارستیک در مخاط مهبل رخ داده شده
4 – جذب مستقیم در سلسله دوران دم
این طریق عمل سریعترین طرز است زیرا زهرها فوراً منتقل بقلب و دماغ و بصل النخاع میشوند چنانچه عملیات ممجروح از ابزار و آلات الوده باسید ارسنیو بمثل آدمهای نیش جانوران زهر دار خورده خیلی زود میمیرند.
جذب در محلهای محیط های مختلفه – انتشار در محال مختلفه – بعضی زهرها بلااثرند مگر از راه بخصوصی داخل بدن شوند چنانچه اسید سولفیدریک مجذوب در جهاز هاضمه بیضرر است.
در صورتیکه که اگر از راه مجاری تنفس جذب شود زهر شدید کشنده خواهد بود املاح پطاس اگر داخل در خون شوند زهر شدیدی برای قلب خواهند بود در حالیکه با قدر شربت زیادی اگر داخل جهاز هاضمه گردند بزحمت یکبطوء ضربانی در نبض تولید میکند- کورار تزریق شده در نسج سلولی بدن موجب مرک سریع میشود در حالیکه اگر آنرا داخل جهاز هاضمه کنند هیچ اثر سمی بروز نمیدهد.
برخلاف استر کنین و امتین یک قوه کشنده شدیدتری پیدا میکنند.
اگر از راه جهاز هاضمه داخل بدن گردند قوه جذب در اشخاص و در نژادها مختلف و نیز بر حسب حالت اعضاء و وجود و عدم غذا در معده زهرها بوسیله قسمت مایع خون که در آن بشکل کلر و البومینات حل میشوند انتشار مییابند بعضی اوقات خود گلبول خون است که متأثر میگردد و این زهر برای عمل فیزیولوژیکی خون همانتوز (تبدیل خون وریدی بخون شریانی ) غیر کافی میشوند مثل اسید سیانیدریک و اکسید دو کربن
عمل مواد سمی در روی اعضا هنوز مجهول است- خلاصتاً بنظر میآید میتوان قانون را بوتو را قبول نمود که گفته یکماده عمل کننده روی عناصر تشریحی معینه و که در حال دوران در خون افتاده هر عضوی را که مرکب ازین عناصر تشریحی باشد و بیشتر متشرب گردد متأثر میسازد.
خروج زهر
راههای خروج- قی یک قسمت زهر را خارج میکند و قسمت دیگر آن بوسیله برازی که فراوان و در حال میعان باشد دفع میشود- لازمست دانسته شود زهر در حالیکه موجب تراکم دم در مخاط معدی میگردد موجد اسهال میشود که ماده سمی را با خود میبرد
بعلاوه مشاهده شده که مخاط معدی بتساوی سمومیرا که داخل در بدن شدهاند از راه دیگری غیر از جهاز هاضمه خارج میکند از قبیل صفرا که ظرفی است برای اخراج زهر های فلزی ( از قبیل جیوه)
ریهها مواد گازوز یا فرار را از قبیل اکسید دو کربن و اسید سولفوریک و اسیدسیانیدریک و اطر و الکل و کلر فرم خارج میکند.
پوست بدن یک آلت بیرون کننده زهرهائی از قبیل الکل و ارسنیک و غیره است
حالیکه در آنحالت زهرها از بدن خارج میشوند.
اینحالت بنظر مختلف میآید ما بین زهر ها بعضیها از قبیل الکالوئیدها و اکسیددوکربن و الکل و کلر فرم و غیره بصورت اصلیتشان خارج میشوند.
بعضیهای دیگر از قبیل املاح مسی و نقره و جیوه و غیره فلزشانرا در روی اعضاء مختلفه از قبیل دماغ و غیره مینشانند.
بعضیها دیگر موافق عقیده رابوتو گرفتار استحالهای شیمیائی میشوند از قبیل هیپوسلفیت که سولفات میشود و پرکلرور دوفر که پرتوکلرر میشود و غیره و غیره
1- مدت اخراج
بر حسب طبیعت زهر و مقدار خورده شده و مدت خروج آن از بدن تغییر میکند سرعت خروج زهر با قدرت مقاومت بزهر تناسب معکوس دارد- تاردیو میگوید زهری که کمتر توازی و تعادل را مختل بسازد بیشتر در بدن میماند.
طریقه عمل زهرها
زهرها بچندین رشته متمایز مشخص قسمت شدهاند.
اولاً – مواد کم اکسیژن کن خون – آنها اصطلاح مواد اولیه از قبیل طرطرات و استاتها هستند- اینها یک قسمت اکسیژن خونرا گرفته و تبدیل بکربنات کرده و از راه ادرار خارج مینمایند .
ثانیاً – موادی که در خون کم میشوند – مثلاً املاح آهن که در خون از آنها اکسیژنشان زائل میگردد و بصورت پرتوزل و پرسرل در آورد. میشوند
ثالثاً- موادی که با انساج یا مایعات حیوانای ترکیبات ثابته میدهد از قبیل ترکیبات فلزی ( سربی وارسنیک و جیوه و غیره ) آنها انساج را مخالف بروزات آثار حیاتی میسازند – برخلاف آنچه رابوتو خیال میکرد شارل زیسه نشان داد که هیچ رابطه بین مسمومیت و وزن تشریحی بدن یافت نمیشود.
سلامتی یا ناخوشی اثری خاص روی مسمومیت یک زهری در اشخاص مختلفه میگذارد عادت باستعمال سمومات عملشانرا بی اثر میکند.
طبقه بندی زهرها
پایه طبقه بندی زهر ها از طرز عمل آنها گذارده شده تاردیر قائل به پنج طبقه است:
زهرهای آکال یا محرک (اسیدهای غلیظ – ارکالیهای سوزاننده و بعضی املاح فلزی و مسهلهای قوی و ذراریج )
زهر ( از قبیل ارسنیک و فسفر و نیطرو نمک ترشک و دیژیطال).

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  31  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پزشکی قانونی
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.