اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله پروژه ازمایشگاه تکنولوژی بتن – بتن سبک

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله پروژه ازمایشگاه تکنولوژی بتن – بتن سبک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

بتن سبک طبق تعریف مؤسسه بتن آمریکا ( 87-R 116 ACI ) عبارتست از «بتنی که وزن مخصوص آن به طور محسوسی کمتر از مخصوص بتنی است که با سنگدانه های طبیعی یا شکسته ساخته می شود. » بتن دانه سبک در سه نوع طبقه بندی می شود که عبارتند از : بتن سبک ناسازه ای ، بت سبک سازه ای ، بتن سبک متوسط
ـ بتن سبک ناسازه ای که معمولاً بعنوان جداسازهای سبک مورد استفاده قرار می گیرد ، دارای جرم مخصوصی کمتر از می باشد . با وجود جرم مخصوص کم ، مقاومت فشاری آن حدود 35/0 تا 7 نیوتن بر میلی متر مربع است دو نوع از معمولترین سنگدانه های مورد مصرف در این نوع شامل پرلیت (نوعی سنگ آذرین) و ورمیکولیت ( ماده ای با ساختار ورقه ای شبیه سیکا ) هستند .
ـ بتن های سبک سازه ای دارای مقاومت و وزن مخصوص کافی می باشند ، به گونه ای که کاربرد آنها را در اعضای سازه ای مجاز می سازد . این بتن ها عموماً دارای جرم مخصوص بین 1400 الی 1900 کیلوگرم بر متر مکعب بوده و حداقل مقاومت فشاری تعریف شده برای آنها معادل 17 نیوتن بر میلی متر مربع است . در بعضی حالات امکان افزایش ماقومت تا 60 نیوتن بر میلی متر مربع نیز وجوددارد. در مناطق زلزله‌خیز ، آیین نامه ها ، حداقل مقاومت فشاری بتن سبک را به 28 نیوتن بر میلی متر مربع محدود می کنند . بتن سبک اغلب بعنوان جایگزینی مناسب و مکمل برای بتن معمولی و به منظور کاهش وزن سازه به کار می رود هرچند مقاومت فشاری نهایی آن در مقایسه با بتن های معمولی مقدار کمتری است ، معممولاً افزایش هزینه ناشی از اعمال تجهیزات ویژه در ساخت بتن سبک به ازای هر متر مکعب ، با کاهش بار مرده و افزایش مقاومت بتن در مقابل آتش سوزی جبران می شود . کاهش بار مرده در سازه موجب کاهش ابعادی ساختمان ، کاهش ابعاد پی های منفرد و کاهش عرض پی های زیر دیواره ابعاد ستون ها ، تیره ها و همچنین کاهش ضخامت سقف می گردد . این کاهش در جرم بتن مصرفی (کاهش در وزن مخصوص و جرم یکسان است )
موجب صرفه جویی در هزینة ساخت اعضای فوق الذکر و جبران اضافة هزینه ناشی از ساخت بتن سبک خواهد شد. علاوه بر این ، عایق سازی صوتی و حرارتی آن به گونه ای است که در اکثر موارد استفاده از لایه های اضافی جهت عایق بندی جزیی و مالکی را منتفی می سازد که خود از لحاظ اقتصادی به صرفه خواهد بود .

 

دسترسی به مواد اولیه :
در جهان ، فقط در مناطق محدودی معادن کافی برای سنگدانه های سبک طبیعی که برای ساخت بتن سبک مناسب باشندوجود دارد حال آنکه ، دسترسی به رس ، شیل فراسلیت با کیفیت مناسب برای مقاصد بتن سازی در کانهای مختلف ، امکان پذیر است . سنگدانه های طبیعی علاوه ، بر کمبود منابع قابل دسترسی ، در بعضی از خصوصیات نظیر دانه بندی ، میزان خالص بودن ، غاری بودن از مواد آلی ، مقاومت در برابر یخ زدگی دارای نواقص و کمبودهایی می باشند که سنگدانه های سبک مصنوعی برای ساخت بتن سازه ای به سرعت در حال پیشرفت است ، بخصوص که امروز ، امکان ساخت سنگدانه ها از مصالح مختلف و همچنین طراحی فرایند تولید آنها به گونه ای که واجد خصوصیات ویژه باشد ، وجوددارد . این خواص به گونه ای تنظیم و طراحی می شدند که ویژگی مورد نظر در بتن ساخته شده از این نوع سنگدانه خاص کاملاً مشهود باشد کیفیت سنگدانه ها متاثر از خواص نظیر ضریب انتقال حرارتی ، مقاومت فشاری ، مقاومت خمشی مقاومت پیوستگی مقاومت در مقابل یخ زدگی ، مقاومت در برابر سولفاتها ، مدول ارتجاعی ، میزان انقباض و پایداری حجمی، خواص خزشی و خصوصیات مشابه است .

 

طرح اختلاط و روش اختلاط بتن سبک :
بعلت سبکی میزان اسلامپ در تولید بتن سبک برای تأمین کارآیی در حدود بتن معمولی باید در حدود تا اسلامپ بتن با سنگدانه های معمولی باشد برای مثال در صورتی که میزان اسلامپ مورد استفاده برای بتن باشن و ماسه معمولی با سنگدانه شکسته معادل 15 سانتی متر باشد اسلامپ بتن سبک معادل 5/7 الی 10 سانتی متر خواهد بود دیگر میزان مصرف مواد حباب زا برای حصول کارایی مناسب در بتن معمولی 4 درصد باشد در بتن با سنگدانه های سبک بسته به وضعیت ظاهری و متخلخل سنگدانه ها در حدود 6 الی 8 درصد خواهد بود افزایش زبری سطح سنگدانه‌ها موجب افزایش میزان حباب هوای مورد نیاز در بتن هوازا خواهد شد . در این موارد استفاده از افزودنی های نظیر سوان کننده ها یا کاربرد توأم روان کننده ها و کندگیر کننده ها به منظور جبران اثر کمبود آب مصرفی ، افزایش حالت خمیری بتن با یک اسلامپ شخص و افزایش کارآیی و سهولت پرداخت سطح بتن توصیه می شود.
معمولاً طرح مخلوط بتن دانه سبک شامل ساخت مخلوطهای آزمایشی با استفاده از سه عیار مشخص سیمان به جای سه نسبت آب به سیمان ( که معمولاً در طرح اختلاط بتن های با سنگدانه معمولی به کار می رود می باشد نسبت بندی ریزدانة سبک و درشت دانة سبک بر اساس وزن آنها ممکن است برای شخص تازه وارد به صنعت بتن ، غیر طبیعی به نظر برسد . نتیجه نهایی نسبت بندی این است که حدود 50 درصد از حجم سنگدانة کل مصرفی ریزدانه می باشد به طور تقریبی 0/1 مترمکعب سنگدانه سبک ( 50 درصد ریزدانه ، 50 درصد درشت دانه ) برای ساخت یک متر مکعب بتن لازم است چون ریزدانه ها دارای وزن مخصوص بزرگتری نسبت به درشت دانه ها هستند نسبت وزنی در بتن سبک در مقایسه با آنچه که برای بتن معمولی تعریف شد غیر متعارف است . وزن ریزدانه ها در یک پیمانه 50 درصد از وزن درشت دانه ها می باشد .

 

جادادن و علم آوری بتن دانه سبک سازه ای :
اسلامپ بتن سبک باید حدود نصف اسلامپ توصیه شده برای بتن با سنگدانه های معمولی باشد ، استفاده از مواد حباب هوازا و حداقل مقدار آب بهینه برای تأمین کارآیی لازم جهت جادادن صحیح ومناسب بتن و پرداخت آن بخصوص در مورد سنگدانه های شکسته ، غیر منظم و با ساختمان بسیار متخلخل ، لازم و ضروری است آب انداختگی سطح بتن ، جدایی دانه ها و وجود حفره های هوای ناخواسته در سطح بتن با افزایش اندازه سنگدانه های مصرفی به یک مقدار حداقل کاهش می یابد .
ارزش بتن های سبک با دقت ویژه ای انجام می گیرد تا از جدایی سنگدانه ها و جداشدن مصالح دانه ای در لایه های مختلف اجتناب شود در هنگام پرداخت سطح بتن دانه سبک از مالة خاصی که شامل یک شبکه سیمی درشت می باشد استفاده می شود با استفاده از این شبکه سنگدانه های درشت به زیر سطح مورد پرداخت فشار داده می شود استفاده می شود تا سطح مورد نظر به راحتی قابل پرداخت گردد و سنگدانه های درشت مزاحمتی ایجاد نکنند انجام عمل آوری بتن سبک از لحاظ زمان و روش ، مشابه به روش اتخاذ شده برای بتن معمولی است .
بعلت خاصیت جذب آب زیاد سنگدانه ها ، بتن سبک به طور ذاتی توانایی عمل آوری حجمی بزرگتر را دارا است و زمان قابل توجهی برای تبخیر آب موجود در حجم بتن مورد نیاز است که طی همین زمان واکنش نیدراتاسیون کامل می شود . اما در عمل آوری سطحی عکس موضوع فوق صادق است و توانایی تبخیر آب سطحی در بتن سبک بزرگتر است و نیاز بعمل آوری شدیدتری احساس می شود بنابراین در عمل آوری سطوح مثل بتن کف غشاء مراقبت باید بلافاصله بعد از پرداخت زده شود .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پروژه ازمایشگاه تکنولوژی بتن – بتن سبک

دانلود مقاله لئوناردو داوینچی

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله لئوناردو داوینچی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

لئوناردو داوینچی در سال 1452 م (831ش)در وینچی –دهکده ای کوهستانی در توسکان (ایتالیا)به دنیا آمد . او نقاش مجسمه ساز- معمار-موسیقیدان-مهندس و دانشمند بود . زندگی در طبیعت زیبا او را بسوی نقاشی کشانید . سی ساله بود که به میلان رفت ومدت 16 سال در دربار حکمران میلان مقیم شد . در این دوره نبوغ او آشکار شد و به عنوان نقاش دربار جشنواره های مفصلی ترتیب داد . بروز طاعون در سال های 85-1484م (864-863ه) او را متوجه مسائل شهر سازی کرد و نقشه ها و طرحهای معماری ارزنده ای از خود به جای گذاشت و در 50 سالگی با عنوان مهندس نظامی به کار خشک کردن باتلاقها مشغول شد .
آثار لئوناردو داوینچی-مونالیزا و مریم و کودک دو تابلوی بی مانند نقاشی او هستند که اکنون در موزه لوور فرانسه نگاه داری میشوند. مسلسل – باد سنج-ساعت-تلمبه-ماشین پرنده وعود از اختراع های لئوناردو است . در قسمت تشریح و کالبد شناسی تصاویر گویا و کاملی از او باقی است . او مطالب خود را با زبان تصاویر بیان میکرد –و تصویر جمجمه ای که از انسان کشیده است کاملا با واقعیت شناخته شده کنونی مطابقت دارد.

 

لئوناردو داوینچی _ 1452 1519
I – تحول : 1452- 1482
جذابترین فرد دورة رنسانس در 15 آوریل 1452 نزدیک قریة وینچی، تقریباً درصد کیلومتری فلورانس، متولد شد. مادرش دختری روستایی به نام کاترینا بود که زحمت عقد شرعی با پدر او را به خود نداد. فریب‏دهندة‌ او ، پیرو د/ آنتونیو، از وکلای دعاوی نسبتاً ثروتمند بود. در آن سال که لئوناردو از مادر زاده شد، پیرو با زنی همشأن خود ازدواج کرد. کاترینا ناچار بود به یک شوی روستایی راضی شود؛ طفل نامشروع خود را به پیرو و زنش سپرد، و لئوناردو، بدون مهر مادری،‌ در یک محیط نیمه‏اشرافی تربیت شد. شاید در همان اوان کودکی بود که عشق به لباس زیبا و نفرت از زنان در وی پدیدار شد.
به مدرسه‏ای در نزدیکی منزل وارد شد. با عشقی فراوان به ریاضی، موسیقی، و رسم پرداخت، و با آوازخواندن و عود نواختن پدر خویش را شاد می‏ساخت. برای خوب نقاشی کردن همة‌ اشیای طبیعت را با کنجکاوی، صبر، و دقت بررسی می‏کرد. علم و هنر، که در مغز او به نحوی شگرفت با هم آمیخته شده بودند، فقط یک اساس داشت، و آن مشاهدة دقیق بود. هنگامی که پانزدهساله شد، پدرش او را به هنرگاه وروکیو در فلورانس برد و آن هنرمند چیره‏دست را به پذیرفتن او به شاگردی خویش ترغیب کرد. تقریباً تمام مردم تحصیلکرده از داستان وازاری دربارة نقاشی فرشته‏ای توسط لئوناردو در سمت چپ تصویر غسل تعمید مسیح کار وروکیو آگاهند و می‏دانند که آن استاد چگونه شیفتة زیبایی آن فرشته شد، و این شیفتگی چه‏سان باعث شد که وروکیو نقاشی را کنار گذارد و پیکرتراشی پیشه کند. شاید داستان این تغییر حرفه پس از مرگ وروکیو جعل شده باشد. وروکیو چندین تصویر بعد از غسل تعمید مسیح ساخت. شاید در روزهای کارآموزی خود بود که لئوناردو تصویر عید بشارت (موزة لوور) را با فرشتة‌ نازیبا و باکرة مضطرب آن نقاشی کرد. مشکل به نظر می‏رسد که او ظرافت را از وروکیو آموخته باشد.
در همین اوان، سر پیرو ثروتمندتر شد: چند ملک خرید، خانوادة خود را به فلورانس برد (1469) و متوالیاً چهار زن گرفت. زن دوم فقط ده سال از لئوناردو بزرگتر بود. وقتی که سومین زن پیرو کودکی برای او آورد، لئوناردو با ترک خانه و رفتن نزد وروکیو از تراکم جمعیت منزل کاست. در آن سال (1472) به عضویت گروه قدیس لوقا درآمد. مرکز این گروه یا اتحادیه، که عمدتاً از داروفروشان،‌ پزشکان، و هنرمندان تشکیل شده بود، در بیمارستان سانتا ماریانوئووا بود. احتمالا لئوناردو در آنجا فرصتی برای تحصیل تشریح داخلی و خارجی به دست آورد. شاید در آن سال او- یا شخص دیگری- تصویر تشریحی لاغر قدیس هیرونوموس را، که اکنون در تالار واتیکان است و به او نسبت داده می‏شود،‌ رسم کرده باشد. نیز شاید او بوده است که نزدیک سال 1474 تصویر زیبا و جاندار اما نارسای عید بشارت را، که اکنون در اوفیتسی است، ساخته است.
یک هفته پیش از بیست‏وچهارمین زادروزش، لئوناردو و سه جوان دیگر به شورای شهر فلورانس احضار شدند تا به اتهامی دربارة همجنس‏گرایی پاسخ دهند. نتیجة این محاکمه معلوم نیست. در 7 ژوئن 1476، این اتهام تجدید شد؛ کمیتة تحقیق لئوناردو را چندی زندانی کرد، آنگاه به علت فقد دلیل وی را تبرئه و آزاد کرد. اما لئوناردو بدون شک همجنس‏گرا بود. به محض اینکه توانست هنرگاهی از خود تأسیس کند، جوانان زیبا را دور خود گردآورد و برخی از آنان را در مسافرتهای خود از یک شهر به شهر دیگر همراه می‏برد؛‌ در یادداشتهای خویش، ضمن صحبت از آنان، بعضی را «محبوبترین» یا «عزیزترین» می‏خواند. ما از روابط باطنی او با این جوانان چیزی نمی‏دانیم، اما برخی از قسمتهای یادداشتش بیمیلی او را نسبت به روابط جنسی از هرقبیل نشان می‏دهد.1
1. «و ایشان در پی زیباترین چیزهای جستنی عنان از کف می‌دهند تا بر پست‌ترین قسمتهای آنها دست یابند و از آن بهره گیرند. .‌.. عمل تولید مثل، و اعضایی که برای آن به کار می‌روند، چندان کریه است که اگر به خاطر زیبایی صورتها و آرایش مرتکبان و انگیزة سرکش نبود، طبیعت نوع انسان را از دست می‌داد.»
لئوناردو،‌ شاید بحق،‌ با خود می‏اندیشید که چرا در زمانی که همجنس‏گرایی در ایتالیا بسیار رایج بود؛ فقط او و چند تن دیگر را متهم به این کار کرده بودند. او هرگز سران شهر فلورانس را برای اهانتی که به وی روا داشته بودند نبخشود. ظاهراً خود او موضوع را جدیتر تلقی کرد تا سران شهر. یک سال پس از اتهام، دعوت شد که سرپرستی هنرگاهی را در باغ مدیچی عهده‏دار شود. این دعوت را پذیرفت؛ در 1478 شورای شهر از او خواست نمازخانة سان برناردو در کاخ وکیو را نقاشی کند. ولی بنا به علتی، این مأموریت را انجام نداد؛ گیرلاندایو اجرای کار را به عهده گرفت؛ فیلیپینو لیپی آن را به اتمام رساند. مع‏هذا هیئت مدیره بزودی به او و بوتیچلی مأموریت دیگری داد. این مأموریت عبارت بود از ساختن تصویر دو مردی که به سبب توطئه علیه لورنتسو و جولیانو مدیچی به دارآویخته شده بودند. شاید لئوناردو، باعلاقة نیمه معتلی که به عیوب جسمانی و رنج انسانی داشت، تا حدی مجذوب این مأموریت شنیع شده بود.
اما او در حقیقت به همه چیز علاقه‏مند بود. تمام حرکات و سکنات بدن و حالات چهرة انسان، همة جنبشهای حیوانات و نباتات از تموج ساقه‏های گندم در مزرعه تا پرواز پرندگان، پستی و بلندیهای کوهسار،‌ امواج و جریانهای آب و باد، انقلابات هوا و حالات مختلف آسمان- همة اینها برای او بس شگفت‏انگیز بودند. تکرار هیچ حالتی سحر و رمز آن را برای وی کسالت‏آور نمی‏کرد،‌ او هزاران صفحة کاغذ را از شرح مشاهدات خود از صور مختلف پرکرده و تابلوهای بیشمار با هزاران شکل متنوع رسم کرده بود. وقتی رهبانان سان سکوپتو از او خواستند تا تصویری برای نمازخانة آنان بسازد (1481)،‌ او موضوع ستایش مجوسان را انتخاب کرد و چندان خاطر خود را به جزئیات طرح آن مشغول داشت که تصویر را هرگز به پایان نرساند.
مع‏هذا این پرده یکی از بزرگترین آثار اوست. طرحی که او برای تصویر ریخت کاملا با اصول هندسی ژرفانمایی تطبیق می‏کرد؛ سطح تصویر را به مربعاتی تقسیم کرد که مرتباً و با نسبت دقیق کوچک می‏شدند- معلومات ریاضی لئوناردو همواره با هنر نقاشی او به رقابت برمی‏خاست و گاه نیز با آن همکاری می‏کرد. اما هنر لئوناردو چندان نیرومند بود که در کشمکش با علم همواره پیروز می‏شد؛ در این مورد نیز غلبه با هنر بود:‌ مریم عذرا در این تصویر حالت و وجناتی داشت که در تمام آثار لئوناردو از آغاز تا پایان دیده می‏شد؛ مجوسان باوقوف زایدالوصف یک جوان هنرمند، به خلق وخوی پیروان رسم شده‏اند؛ و «فیلسوف» سمت چپ تصویر قیافة اندیشمند نیمه‏شکاکی دارد، بدان‏سان که گویی نقاش،‌ به محض برگرفتن قلم، داستان مسیحیت را با یک روح شکاک ودر عین حال پر از ایمان، از آغاز تا پایان، از نظر گذرانده است. در اطراف این اشخاص تقریباً پنجاه نفر جمع شده‏اند، گویی هرگونه زن و مردی به سوی مهدکودک شتافته‏اند تا با ولع بسیار معنی حیات و نور عالم1 را دریابند و راز زندگی را در مجموعة بزرگی از ولادتها کشف کنند.
1. اشاره به این گفتة حضرت عیسی: «.‌.. من نور عالم هستم، کسی که مرا متابعت کند در ظلمت سالک نشود، بلکه نور حیات را یابد.» («انجیل یوحنا»، باب هشتم). ـ‌م.
این شاهکار ناتمام، که باگذشت ایام تقریباً محو شده، در اوفیتسی فلورانس نصب شده است؛‌ اما فیلیپینو لیپی بود که نقاشی مورد قبول برادران سکوپتو را اجرا کرد. عادت لئوناردو، جز در چند مورد استثنایی،‌ این بود که بسیار بلنداندیشی کند؛ خود را در آزمایش جزئیات مستغرق سازد؛ و در ورای موضوع، دورنماهای بیشماری از اشکال انسانی، حیوانی، و نباتی، صور معماری، صخره‏ها و کوهها، و نهرها و ابرها و درختان را به حیطة تصور درآورد؛ بیشتر مجذوب فلسفة تصویر شود تا کمال فنی آن؛ و بالاتر از همه آنکه کار کوچکتر رنگ‏آمیزی تصاویری را که بدین گونه برای عیان ساختن فحوا پدید آمده‏اند، به دیگران واگذارد؛ و آنگاه، پس از رنج فکری و جسمی بسیار، از نارسایی دست و اسباب‏کار در تعبیر رؤیای کمال دستخوش نومیدی شود: به جز چند مورد استثنایی، خوی و سرنوشت لئوناردو از ابتدا تا انتها بدین گونه بود.
VII - لئوناردو عالم
لئوناردو،‌ در جنب طرحها و ترسیماتش، گاه روی همان صفحه،‌ و گاه برالگوی صورت زن یا مردی، یا دورنمایی، یا ماشینی، یادداشتهایی می‏نوشت که نشان می‏داد ذهن اشباع‏ناپذیرش از قوانین و اعمال طبیعت در شگفت است. شاید علم لئوناردو از هنرش برآمده بود: نقاشی لئوناردو او را به تحصیل کالبدشناسی، قواعد تناسب و ژرفانمایی، ترکیب و انعکاس نور، و شیمی رنگها و روغنها کشاند؛ این مطالعات وی را به تحقیق عمیقتری دربارة ساختمان و اعمال نباتات و حیوانات سوق داد و، در نهایت امر، او را به تصورات فلسفی دربارة قانون جهانشمول ولایتغیر طبیعت اعتلا بخشید. غالباً وجود لئوناردو و هنرمند در شخصیت علمی او تجلی می‏کرد،‌ زیرا طرحهای علمی او ممکن بود خود حاوی زیبایی باشند یا به نقش آرابسک دلپذیری منتهی شوند.
مانند بسیاری از علمای زمان، لئوناردو عادت داشت که روش علمی را بیشتر با مشاهده تشخیص دهد تا با آزمایش عملی. او به خود چنین اندرز می‏دهد: «هنگام بحث دربارة آب،‌ به خاطر داشته باش که نخست به مشاهده پردازی و بعد به استدلال.» چون تجربة انسان بیش از جزء بسیار کوچکی از حقیقت نمی‏تواند باشد، لئوناردو تجربة خود را با مطالعه، که می‏تواند به جای تجربه عمل کند، تقویت می‏کرد. نوشته‏های آلبرت ساکسی را بدقت و به دیدة انتقاد مطالعه می‏کرد؛ با افکار راجر بیکن، آلبرتوس کبیر،‌ و نیکولای کوزایی فی‏الجمله آشنایی داشت؛ و از ارتباط خود با لوکاپاچولی، مارکانتونیو دلا توره، ‌و سایر استادان دانشگاه پاویا بسیار آموخت. اما هرچیز را با تجربة شخصی می‏آزمود. خود وی در این باره چنین می‏نویسد: «در بحث از افکار،‌ هرکس به عقیدة صاحبنظران استناد کند، بیش از آنچه خرد خود را به کار برد، با حافظة خود عمل می‏کند.» او از تمام متفکران عصر خود کمتر به علوم غریبه اعتقاد داشت، علم احکام نجوم و کیمیا را طرد می‏کرد و انتظار زمانی را می‏کشید که «تمام علمای علم احکام نجوم را خصی کنند.»
تقریباً خود را در هر رشته‏ای از علوم می‏آزمود. ریاضی را خالصترین شکل تعقل می‏دانست و با علاقه‏ای وافر آن را می‏آموخت؛ در اشکال هندسی نوعی زیبایی می‏دید و چندتا از آنها را برای طرح آخرین شام در روی همان صفحه رسم کرد. یکی از اصول اساسی علم را بدین‏سان بیان کرد: «معلوم نیست موضوعی باشد که بتوان یکی از علوم ریاضی را، یا علوم دیگری را که بر ریاضی استوارند، در آن به کار برد.» با مباهات به این بیان افلاطون اشاره می‏کند: «کسی که ریاضیدان نیست آثار مرا نخواند.»
لئوناردو مجذوب علم نجوم بود. در نظر داشت که برای «بزرگ دیدن ماه،‌ دوربین مخصوصی بسازد»، اما هرگز آن را نساخت. می‏نویسد: «خورشید حرکت نمی‏کند … زمین نه مرکز دایرة خورشید است، و نه در مرکز جهان قرار دارد.» در جای دیگری می‏گوید: «ماه در هر ماه یک زمستان و یک تابستان دارد.» با حرارت زیاد از علل‌‌‌‌‌ لکه‏های روی ماه بحث می‏کند، و در همین زمینه با نظرات آلبرت ساکسی به معارضه می‏پردازد. با آغاز سخن از بحث همین شخص، چنین استدلال می‏کند که چون «هر مادة سنگینی به پایین فشار می‏آورد والی‏الابد نمی‏تواند در یک حال قائم بماند، تمام زمین باید کروی شود»، و نهایتاً از آب پوشیده گردد.
در ارتفاعات زیاد سنگوارة حیوانات دریایی را مشاهده کرد و چنین نتیجه گرفت که زمانی آب روی زمین را تا آن ارتفاعات پوشانده بوده است. (بوکاتچو در اثر خود به نام فیلوکوپو، به این موضوع اشاره کرده بود.) عقیدة مبنی بر وجود یک طوفان جهانگیر را رد کرد و قدمتی برای زمین قایل شد که عقاید رایج زمان را تکان داد: برای نهشتهای آبرفتی رود پو دویست هزارسال قدمت قایل شد. نقشه‏ای از ایتالیا رسم کرد که به نظر خود او وضع آن سرزمین را در ادوار قدیم زمین‏شناسی مجسم می‏ساخت. به گمان او، صحرای کبیر افریقا زمانی از آب شور پوشیده بوده است. معتقد بود که کوهها در نتیجة فرسایش سایر قسمتهای زمین به وسیلة باران به وجود آمده‏اند؛ کف دریا مرتباً با خرده‏ریز جریاناتی که در آن وارد می‏شود بالا می‏آید؛ در زمین رودهای بسیار عظیم جریان دارند؛ حرکت آب حیاتبخش در زمین با گردش خون در بدن انسان تطبیق می‏کند؛ سدوم و عموره نه به واسطة شرارت انسان، بلکه به علت عمل آهستة زمین‏شناسی، محتملا فرونشستن خاک آنها در بحرالمیت، نابود شده‏اند.
لئوناردو،‌ با ولع بسیار، پیشرفتهایی را که در قرن چهاردهم توسط ژان بوریدان و آلبرت ساکسی در فیزیک حاصل شده بود تعقیب می‏کرد. صد صفحه مطلب دربارة حرکت و وزن، و صدها صفحه دیگر دربارة حرارت، صوتشناخت، نور شناخت، رنگ، ئیدرولیک، و مغناطیس نوشت. یک‏جا چنین می‏نویسد: «مکانیک بهشت علوم ریاضی است، زیرا انسان به وسیلة‌ آن به میوة ریاضی دست می‏یابد.» از قرقره، جراثقال،‌ و اهرم لذت می‏برد، و برای قدرت آنها در بلند کردن یا حرکت دادن اشیا حدی قایل نبود، اما به طرفداران نظریة حرکت دایمی می‏خندید. می‏گفت: «نیرو با حرکت مادی، و وزن با ضربه، چهار قوة عرضی هستند که در آنها تمام اعمال آدمی آغاز و پایان می‏یابد.» با وجود چنین عقیده‏ای، او ماده‏گرا نبود. به عکس، نیرو را همچون «یک قدرت روحی می‏دانست. … روحی به این جهت که حیات در آن نامرئی و بدون جسم است … به لمس در نمی‏آید،‌ زیرا جسمی که او در آن به وجود می‏آید نه در وزن و نه در حجم افزون نمی‏شود.»
انتقال صوت را بررسی کرد و واسطة آن را به امواج هوا تحویل نمود. می‏گوید: «وقتی سیم عودی به اهتزاز درمی‏آید، حرکتی به سیم مشابه خود در عود دیگر می‏دهد. این حرکت را می‏توان با نهادن پرکاهی برآن سیم مشابه دریافت.» نظریه‏ای نیز دربارة تلفن داشت. در این‏باره چنین می‏گوید: «اگر کشتیی را که در آن نشسته‏اید متوقف سازید و سرلولة درازی را در آب قرار دهید و انتهای دیگر آن را به گوش خود بگذارید، صدای کشتیهایی را که در مسافت زیادی از شما قرار دارند خواهید شنید. همچنین می‏توانید این کار را با قرار دادن سر لوله به زمین انجام دهید و صدای هر عابری را از یک مسافت بعید بشنوید.»
اما علاقة او به دید و نور از دلبستگیش به صوت بیشتر بود. از اعجاز چشم درشگفت بود: «که باور می‏کند که چنین فضای کوچکی بتواند تمام جهان را در خود جای دهد؟» و بیشتر از قدرت ذهن متحیر بود که می‏تواند صورتی از گذشتة دور را به خاطرآورد. شرح شایان توجهی از عمل عینک در جبران ضعف عضلات چشم بیان می‏کند. او کار چشم را با اصل اطاق تاریک چنین تشریح کرد: در اطاق تاریک، و نیز در چشم،‌ تصویر به واسطة عبور اشعة نور ساطع از شیء معکوس می‏شود. لئوناردو انکسار نور خورشید را در قوس‏وقزح تجزیه کرد. مانند لئونه باتیستا آلبرتی،‌ چهار قرن پیش از آنکه مسئلة‌ رنگهای تکمیلی به وسیلة کار قطعی میشل شورول حل شود، لئوناردو تصویر آن را در سرداشت.
طرحی برای تدوین یک رساله دربارة آب تنظیم کرد و یادداشتهای بیشمار دربارة آن نوشت. حرکات آب فکر و چشم او را مسحور کرد؛ نهرهای آرام و غران، چشمه‏ها و آبشارها، حباب و کف روی آب، سیلاب و رگبار، و خشم همزمان باد و آب را بررسی کرد. با تکرار گفتة طالس، پس از هزاروصد سال، چنین نوشت: «بدون آب هیچ‏چیز نمی‏تواند در میان ما وجود داشته باشد.» در کشف اصل اساس ئیدروستاتیک، که به موجب آن فشار وارد بریک مایع به توسط آن مایع منتقل می‏شود، بر پاسکال پیشی جست. به قانون ظروف مرتبطه، که برطبق آن سطح مایعات درچند ظرف پیوسته یکسان است،‌ پی‏برد. چند ترعه طرح کرد و ساخت؛ طریقه‏هایی برای احداث ترعه‏های قابل کشتیرانی از بالا یا زیر رودهایی که آنها را عموداً قطع می‏کردند عرضه داشت، و پیشنهاد کرد که با ایجاد یک ترعه از رود آرنو، از فلورانس تا دریا، شهر فلورانس را از بندر پیزا بینیاز کند. لئوناردو خیال ساختن بهشت درسر نمی‏پروراند، اما در مطالعات و کارهای خود چنان بلنداندیش بود که گویی چندین برابر یک انسان عادی خواهد زیست.
با در دست داشتن کتاب تئوفراستوس دربارة گیاهان، ذهن مستعد خود را به «تاریخ طبیعی» معطوف ساخت. نظام تشکیل برگ را در اطراف ساقة گیاهان بررسی و قوانین آن را تنظیم کرد. ملاحظه کرد که تعداد دایره‏های مقطع افقی ساقة درخت نمایانندة سن آن هستند و عرضشان نشان‏دهندة میزان رطوبت سال مربوطه. ظاهراً در این فکر واهی که وجود بعضی حیوانات در مجاورت انسان یا لمس‏کردن آنها برخی از امراض انسانی را شفا می‏بخشد، با معاصران خود همعقیده بوده است. اما این لغزش غیرعادی خود به موهوم‏پرستی را با تحقیق دربارة کالبد اسب جبران کرد. این تحقیق از حیث تفصیل و دقت در تاریخ مدون بیسابقه بود. رسالة مخصوصی که در این باره تهیه کرده بود هنگام اشغال میلان توسط فرانسویان از میان رفت. با برابر نهادن و مقایسه کردن اعضای بدن انسان و حیوان، کالبدشناسی مقایسه‏ای عصر جدید را تقریباً بنیاد نهاد. نظریة کهن جالینوس را به سویی نهاد، و تحقیقات خود را عملا روی بدن حیوانات انجام داد. به شرح کالبد انسان با کلمات اکتفا نکرد، بلکه اشکالی از آن رسم کرد که از تمام اشکال پیشین برتر بودند. طرحی برای تدوین یک کتاب در این باره تنظیم کرد و صدها تصویر و یادداشت برای آن فراهم ساخت. ادعا می‏کرد که «بیش از سی کالبد انسانی را شکافته است.» اشکال بیشمار او از جنین، قلب، ریتین، استخوانها، عضلات، احشا، چشم، جمجمه‏، مغز، و اعضای عمدة زن این ادعا را تأیید می‏کنند. او اولین کسی بود که با شکلها و یادداشتهایی از زهدان، این عضو را به روش علمی شرح کرد و توضیحات دقیقی دربارة سه غشای دور جنین داد. نخستین کسی بود که شکل حفرة استخوان گونه را رسم کرد. این استخوان اکنون به غار هایمور موسوم است. موم به دریچه‏های قلب یک گاو مرده ریخت تانقش دقیقی از دهلیزهای آن بردارد. او نخستین فردی بود که مشخصات بطن راست را تعیین کرد. به شبکة رگها بسیار دلبستگی یافت، اما به ساختمان و عمل آن درست پی نبرد. در مورد قلب چنین نوشت: «قلب بسیار نیرومندتر از سایر عضلات است. … خونی که هنگام بازشدن قلب باز می‏گردد، عین آن خونی که دریچه‏ها را می‏بندد نیست.» مسیر رگها، پیها، و ماهیچه‏های بدن را تا حدی بدقت معلوم کرد. پیری را به تصلب شرایین نسبت داد و این بیماری را به ورزش نکردن مربوط دانست. شروع به نگارش کتابی کرد دربارة تناسب مخصوص جسم انسان برای یاری به زیبایی تصویر. نام این رساله دربارة اندام انسان بود

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 28   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله لئوناردو داوینچی

دانلود مقاله مسئولیت مدیر

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله مسئولیت مدیر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

تکلیف مسولیت
در حقیقت سازمان به افراد وظیفه دار آزادی واگذاری قسمتی از فعالیتهای محوله و تفویض اختیار را به دیگران می دهد ، اما هرگز قسمتی و یا تمام مسولیتها را به افراد دیگر منتقل نمی کند . یعنی فرد مسول ، مسولیت حفظ و نگهداری مسولیت را به عهده دارد و هرگز نمی تواند با واگذاری کار و یا تفویض اختیارات مسولیتهای هود را هم انتقال دهد . از این روست که هر مقامی مسول گرچه کار خود را به دیگران واگذار نموده باشد ، باز هم در قبال مقام بالاتر از خود مسول است .
مسولیت عبارت است از اجبار یک فرد برای انجام وظایفی که به عهده وی واگذار شده است . شخص مسول موظف است که با در نظر گرفتن خط مش های سازمانی با بهترین نحو و صمیمانه ترین راه از خود توانایی لازم را در جهت انجام امور محوله به خرج دهد . به عبارت دیگر مسولیت عبارت است از احساس قبول انجام وظایف خاصی که به عهده یک فرد گذاشته می شود و آن فرد با استفاده مطلوب و منطقی از اختیارات تفویض شده برای انجام وظایف استفاده می نماید . بنابراین می توان گفت که مسولیت یک تعهد وجدانی انجام کار است که یک کارمند ، یک کارگر و یا یک صاحب مقام ،نسبت به مرئوسین ، روسا ، همکاران و دیگر افرادی که به نحوی از انحناء با وی رو کار دارند ، احساس می کند .
در یک سازمان به همان نسبتی که به یک فرد اختیاراتی تفویض می گردد به همان نسبت هم واگذار می شود . همچنانکه مسولیت از تحلیل وظایف سازمانی حاصل می شود ، اختیار هم از مسولیت منتج می شود . در بیشتر سازمانها افراد شکایت دارند که اختیارات آنها متناسب با مسولیتهایشان نمی باشد و یا بالعکس در سازمانهای کشور های آزاد ، مدیران سازمانی ، از حداکثر اختیارات لازم و مسولیتهای مناسب برخوردارند که در این صورت فعالیتها به خوبی انجام می پذیرد . مدیران این گونه جوامع به خوبی اختیارات خود را در سطوح سازمانی تفویض می نمایند و مسولیتهای لازم را به افراد زیر دست واگذار می کنند . معمولاً این گونه واگذاری مسولیتها به مرثوسین به صورت کتبی در می آید .
از نظر تجزیه و تحلیل پذیرش مسولیت تمام مرئوسین با در نظر گرفتن تجارب کاری خود به صورت یکسان خواهان واگذاری مسولیتها و با تفویض اختیارات لازم متناسب با مشاغل آنها نمی باشد . افراد تازه کار از زیر بار مسولیت فرار می کنند مگر انکه تجریه کافی در زمینه مورد نظر داشته باشند تا با احساس شدید مسولیتها ، وظایف خود را بدون هیچگونه مخاطره و با ترس یانجام دهند . از نظر منطقی ، محدود ساختن مدیران واحدهای اجرایی به حداکثر و نداشتن هیچ گونه مسولیتی در امور استخدامی نتایج قابل ملاحظه ای حاصل نمی شود ، زیرا در این مواقع دلسردی بیشتر برای آنها پیش می آید و به خود تفهیم می نمایند که هیچ گونه مسولیتی در باره استخدام ، ارتقاء ، انتقال و یا اخراج کارکنان ندارند که چنین عملی مستقیم بر روی ماهیت وظایف اداری آنها اثر سوء می گذارد . بالعکس واگذاری مسولیتهای تمام و کمال به مدیران واحد های اجرایی در امور استخدامی بسیار خطرناک است ، زیرا در این صورت هم آنها آشنایان و خویشاوندان خود را استخدام می کنند که ممکن است در نهایت امر به ایجاد هسته های نامطلوب احساسی بر علیه سازمان ختم شود . مدیریت امور پرسنلی در ابتدای طرح مشاغل می بایستی این گونه مسائل را در نظر گیرد تا در عمل امکان سوء استفاده از طرف مدیران یا کارکنان پیش نیاید . به طور خلاصه می بایستی در واگذاری مسولیتها نکاتی را به شرح زیر رعایت نمود :
1. در واگذاری مسولیت حتی الامکان نبایستی بیش از حد ممکن و حتی منطقی مسولیتهایی به یک فرد واگذار شود .
2. در واگذاری مسولیت ، حد و مرزها بایستی به خوبی روشن باشند .
3. در واگذاری مسولیت به افراد ،بین مدیران و کارکنان نبایستی هیچگونه بحث و گفتگویی پس از تعیین حدو مرز مسولیتها بوجود آید .
4. در صورتیکه در سازمان مسولیتهای متشابهی که مربوط به یک فرد است یافت شوند نبایستی به دیگران واگذار شود ، زبرا در این صورت تناقض در عمل پیدا می شود و نتیجتاً وحدت فرماندهی را به خطر می اندازد و همگی را بایستی واگذار به فرد مسول اصلی نمود .
5. مسولیتهایی که قابل اجرا نمی باشند نبایست به افراد واگذار شوند .
با توجه به نکات فوق تنظیم و واگذاری مسولیت یکی از مهم ترین وظیفه های اداره امور پرسنلی به شمار می رود .
2- تفویض اختیار :
اختیار عبارت است از حق رایی که به یک فرد با آزادی کامل داده می شود که آن فرد درباره آنچه را که بایستی انجام پذیرد و یا نبایستی انجام شود ، تصمیم مقتضی اتخاذ نماید . به عبارت دیگر اختیار یعنی حق تصمیم ( اعمال قدرتدر قضاوت و عمل برای اخذ تصمیم نهایی ) اختیار و مسولیت همیشه با هم توام می باشند.
اختیار بر خلاف هرم تشکیلاتی سازمانی که در قائده ان حداکثر فراوانی ها را دارد و در راس حداقل را ، هرم عکس در بالا حداکثر و در پایین حداقل . بدین معنی که مقامهای بالای سازمانی ( روسا و مدیران ) دارای حداکثر اختیارات و حداقل تعداد در حالی که (مرئوسین )دارای حداکثر تعداد و حداقل اختیار می باشند.

 


هرم اختیار
هرم تشکیلاتی .

 

اگر فردی تعهد نماید که وظیفه ای را انجام دهد ، فوراً به ذهن انسان این امر متبادر می شود که به وی تفویض اختیار و واگذاری مسولیت شده است . در این حالت قبل از آنکه آن شخص واجد این دو پدیده شود از هیچ گونه قدرتی برخوردار نبوده ولی به مجرد تعهد انجام وظایفی از اقتدار لازم برای انجام آن عمل برخوردار می شود . اقتدار عبارت است از استفاده قانونی از اختیارات تفویض شده برای به اجرا درآوردن وظایف محوله . به عبارت دیگر اقتدار یعنی داشتن قوه کافی برای نفوذ بخشی بر روی مرئوسین در جهت اجرای قوانین و دستورات منطقی سازمانی .
تفویض اختیار یکی از شاخصهای مهم مدیریت است . به هنگامی که وظایف انچنان خطیر می گردند و ک فرد به تنهایی نمی تواند آن وظایف را عهده دار شود . می بایستی تفویض اختیار کند . تفویض اختیار به معنی سپردن کار و آزادی معقول و منطقی به مرئوسین است . بر پایه رعایت اصول علمی مدیریت یک مدیر شایسته فردی است که تا حد امکان بتواند تفویض اختیار کند . تفویض اختیار به مرئوسین می بایستی متناسب با توان و استعدا د انها باشد ، بدین معنی در حالی که افراد زیر دست توان انجام پذیرش اختیارات و یا انجام وظایف محوله ار نداشته باشند ، از تفویض اختیار بایستی اجتناب شود.
تفویض اختیار منطقی به مرئوسین باعث سرعت انجام کار، ترقی و تعالی کفایتها ، بسط و توسعه ادراک و ارضای خواستهای زیر دستنا می شود . چنین امری به این معنی نیست که مدیران بخشی از وظایف خود را به مرئوسین محول کنند ، بلکه تفویض اختیار تا بدان حال جایز است که زیر دست قدرت پذیرش و کاربرد صحیح آن را در عملیات سازمانی خود داشته باشند .
در بررسی سطحی تفویض اختیار بسیار ساده و سهل است ، ولی در عمل چنان پیچیده و مهم است که ودیران سازمانی در بعضی از مواقع قدرت انجام چنین کاری را از دست می دهند . علت چنین امری همانا نداشتن اعتماد و اطمینان به زیر دستان خود است ، زیرا در عمل موفقیت و یا شکست مدیران تا حدود زیادی بستگی به عملیات صحیح و یا نادرستی زیر دستان دارد .
مشخص نمودن انکه یک فرد چه مسولیتهایی را عهده دار است ، یکی از مهم ترین قدمهای اساسی تفویض اختیار است . ازآنجا که در تفویض اختیارت ، واگذاری مسولیتها هم انجام می شودبه همین جهت بیشتر مدیران به صورت شفاهی با تفویض اختیار لازم و کافی موافقند . و لی در عمل کماکان اختیارات خود را در دست می گیرند ، بدین طریق قدرت انجام کار در سازمان رو به تحلیل می رود . چنین مدیرانی معتقدند که بایستی کلیه تصمیمات سازمان را به دلیل داشتن مسولیت خود اتخاذ کنند و از طرفی دیگر هر قدر که قدرت خود را بیشتر نمایند ، مرئوسین به انها بیشتر وابسته می گردند که در نهایت امر موفقیت و تثبیت خود را در عمل تضمین می کنند .
مهمترین وظیفه مدیریت پرسنلی در سازمان ، در مورد تفویض اختیارات و واگذاری مسولیتها مبین آن است که چگونه و به چه وسیله ای می توانند مدیران و مرئوسین را به حقوق و وظایف ، مسولیتها و اختیارات خود واقف گردانند و ضمناً چگونه قادرند که در مدیران و مرئوسین احساسی بوجود آورند که از انجام دادن هر نوع وظیفه ای که مربوط به آنها نیست خودداری کنند .
3-اجبار پاسخگویی
پاسخگویی عبارت است از الزام منطقی در ادای توضیحات لازم بریا یک فرد وظیفه دار و مسول نسبت به مقام مافوق . بیشتر دانشمندان مدیریت معتقدند که واژه مسولیت یک واژه دو جانبه وظیفه ای است ، بدین معنی که هر فرد مسول دارای دو وجه الزامی است ، یکی احساس مسولیت نسبت به فرد و یا افرادی که از طرف انها به وی تفویض اختیار شده است و دیگری آنکه آن فرد مسولیتی در مقابل چیزی دارد.
مولف معتقد است که بایستی این دو مسولیت نسبت به فرد و نسبت به یک پیز از یکدیگر مجزا شوند . به این دلیل که در حقیقت دو مفهوم کاملاً متفاوت از یکدیگر دارند . بنابراین فردی که دارای وظایف و اختیاراتی در یک مقام سازمانی است ، اولاً مسولیتی در مقابل آن کار واگذار شده دارد و ثانیاً نتیجه اقدامی که آن فرد به عمل آورده مسولیتی نسبت به مقام مافوق خود خواهد داشت ، که در این صورت مسولیت ثانویه را پاسخگویی نامند .
به عبارت دیگر در دانش مدیریت رون پاسخگویی عکس مسولیت و یا اختار است . زیرا واگذاری مسولیت و تفویض اختیار از مقامات مافوق به مادون است ، ولی پاسخ گویی از مقام مادون به مقامات مافوق است . بنابراین اگر مقامی تفویض اختیار و واگذاری مسولیتی به مرئوس خود کند ، مرئوس در مقابل مافوق پاسخگو خواهد بود .
همچنانکه قبلاً متذکر گردید ، مسولیت از واگذاری وظایف حاصل می شود و اختیار از مسولیت منتج می شود و پاسخگویی از اختیارات تفویض شده بوجود می آید . اگر اختیارات کافی تفویض نگردد ، مقام مافوق به هیچ عنوان نمی تواند بازخواستی از مقام مادون نماید .
بهترین روش در واگذاری وظایف ، مسولیتها ، تفویض اختیارات و پاسخگویی همان رعایت جنبه های انفرادی بودن آن است ، بدین معنی که نباید به هچ عنوان از اینکه جریانات را به عهده جمعی از افراد واگذار نمود . زیرا در این صورت پاسخگویی در مقابل مافوق لوث می شود و هر فرد به خاطر رهایی از اشتباهاتی که مرتکب شده گناه را به گردن دیگری می اندازد ، اما رعایت جنبه های انفرادی آن مسیر را برای پاسخگویی به مقام مافوق هموار می سازد و به زودی و به خوبی قصور مجریان معلوم و مشهود می شود.از طرفی دیگر اگر مسولیتها و وظایف و تفویض اختیارات از جمعی مقامات سازمانی به فردی واگذار شود و آن فرد د ر مقابل مقامهایی پاسخگو باشد ، مسائل و مشکلات زیادی را به بار می آورد ، از جمله آنکه مرئوس می بایستی در هماهنگ نمودن دستورات متناقض فعالیت کند که در نتیجه کم کاری و دروغگویی در سازمان رواج می یابد .
مسئله دیگری که در سازمان مطرح است ، موضوع متخصصین است . همچنانکه قلمرو فعالیتهای سازمانی گسترش می یابد ، به همان نسبت هم بر تعداد افراد متخصص افزوده می شود ، چنین سیستمی خواهان ایجاد ارتباط مستقیمی است که می بایستی به صورت فردی میان متخصصین و روسا بوجود آید .
به طور کلی باید اذعان نمود که وحدت دستور مهمتر از هر مسئله دیگری در سازمان است ، زیرا هر قدر که برای یک فرد ،روسای زیادتری در نظر گرفته شود ، مشکلات شغلی و اداری آن فرد زیاد تر می شود و در چنین وضعی هماهنگی در کار ضعیف تر می شود .
تنها موردی که سیستم پاسخگویی چند جانبه های اداری و فنی آن فعالیتها از یکدیگر مجزا گردیده باشد و برای هر قسمت ، مقام بخصوصی تعیین شده باشد که در این صورت مرئوس بایستی از دو کانال ارتباط خود را برقرار کنند ، یکی اداری و دیگری تخصصی و یا فنی . اما فراموش نشود که در این حالت رعایت وحدت دستور و هماهنگی امور به دست مرئوس نیست ، بلکه به دست مقامهای اداری و متخصصین فنی است که در این حالت چنین سیستمی را سیستم مدیریت جمعی نامند .

 

پژوهش فرضیه 2
عوامل رضایتمندی مشتریان
1- ارائه خدمات به موقع :
در اجرای تعهدات به موقع ضمن بررسی اسناد برنامه های توسعه در 10 سال گذشته در شهرستان میانه با توجه باینکه دخالت در برنامه های توسعه یکی از اصلی ترین تفویض به اداره بوده و کارکنان توانایی های مختلف از نصب سوئیچ پر ظرفیت گرفته تا توسعه شبکه های کابل شهری و روستایی و همچنین توسعه خطوط برای ارتباط دهی روستاها و همچنین نصب دستگاههای انتقال کم ظرفیت و نصب دکل های کم ظرفیت را داشتند .
لذا یکی از خوش قولترین ادارات در شهرستان به شمار می آید و همچنین در انجام خدمات نگهداری نگهداری اعم از رفع خرابی تلفن ها و انتقال آنها و توزیع به موقع صورت حساب و ارسال به موقع پیامهای کامپیوتری تلاش در جهت جلب رضایت مشتریان را در برنامه های جاری خود گنجانده است .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 21   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مسئولیت مدیر

دانلود مقاله حسابرسی

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله حسابرسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
" اموال، ماشین آلات و تجهیزات و استهلاک"
* توصیف اموال، ماشین الات و تجهیزات، تمام دارائی های مشهودی را دربر می گیرد که عمر مفید آنها بیش از یکسال است و در عملیات شرکت مورد استفاده قرار می گیرند و به منظور فروش، تحصیل نشده است.
* سه گروهی فرعی اما عمده از این گونه دارایی به شرح زیر است:
1) زمین 2) ساختمان، ماشین آلات و تجهیزات و تاسیسات زمین 3) منابع طبیعی
* هدفهای حسابرسان از رسیدگی به اموال، ماشین آلات و تجهیزات تعیین موارد زیر است:
1) کفایت سیستم کنترل داخلی 2) اعتبار ثبت شده 3) ثبت دفاتر بودن
4) صحت محاسبات ریاضی 5) درستی ارزشیابی 6) کفایت افشاء وچگونگی ارائه
* تمایز حسابرسی اموال، ماشین آلات و تجهیزات با حسابرسی دارائیهای جاری:
* زمان رسیدگی به دارائیهای ثابت در مقایسه با کل زمان صرف شده برای حسابرسی یک واحد تجاری، نسبت کوچکی را به خود اختصاص می دهد چون:
1) ارزش ریالی هر قلم از دارایی ثابت بالاست.
2) در طی سال تغییرات زیادی در این حساب صورت نمی گیرد.
3) حسابرس به قیمت جاری این دارائیها در تاریخ ترازنامه توجهی ندارد.
4) انقطاع معاملات در دارائیهای ثابت از اهمیت کمتری برخوردار است چون سود خالص دوره را تحت تاثیر قرار نمی دهد.
* سیستم کنترل داخلی اموال، ماشین آلات و تجهیزات:
هدف اصلی کنترل های داخلی مربوط به اموال، ماشین آلات و تجهیزات، کسب حداکثر بازده از هریک ریال سرمایه گذاری شده در دارائیها، وجود یک سیستم کنترل داخلی قوی را برای تهیه صورتهای مالی قابل اطمینان، ضروری می سازد.
* بودجه ماشین آلات و تجهیزات:
استفاده مفید از بودجه ماشین آلات و تجهیزات مستلزم وجود مدارک حسابداری قابل اطمینان و تفضیلی درباره آنهاست. شناخت کامل انواع، مقادیر و وضعیت تجهیزات موجود، مبنای اساسی است برای پیش بینی موارد موردنیاز به جایگزینی ماشین آلات و تجهیزات یا افزودن بر آنها.
* کنترل های مهم مربوط به ماشین آلات و تجهیزات به شرح زیر است:
1) تهیه حساب معین جداگانه برای هریک از اقلام اموال، ماشین آلات و تجهیزات
2) یک سیستم صدور مجوز که هرگونه تحصیل ماشین آلات و تجهیزات، اعم از خرید و اجاره بلند مدت یا ساخت، را مستلزم دریافت قبلی مجوز از مدیریت ارشد کند.
3) استقرار یک سیستم گزارشگری که مستلزم افشاء و تجزیه و تحلیل به موقع انحراف مخارج مصوب و مخارج واقعی باشد.
4) تدوین دستور العمل کتبی درباره تمایز مخارج سرمایه ای و مخارج جاری.
5) برقراری سیستم خرید ماشین آلات و تجهیزات که تنها از طریق دایره خرید صورت گیرد و مستلزم رعایت روشهای استاندارد دریافت، بازرسی و پرداخت نیز باشد.
6) شمارش عینی دارائیها در فواصل زمانی متناوب.
7) استقرار سیستم برکناری دارائیها.
* کاربرگهای حسابرسی:
کاربرگ اساسی اموال، ماشین آلات و تجهیزات، جدول خلاصه دارائیهای ثابت است که بر تغییرات طی سال مورد رسیدگی تاکید دارد. کاربرگ مزبور مانده های ابتدایی دوره را برای هریک از انواع دارائیهای ثابت نشان می دهد. این مانده ها همان مانده های پایان دوره قبل است که در کاربرگهای سال پیش نشان داده شده است، پس اضافات و برکناریهای طی سال در کاربرگ فوق نشان داده می شود.
* حسابرسی نخستین و حسابرسی بعدی:
در حسابرسی نخستین از یک صاحبکار جدید، مانده های ابتدا دوره می تواند با مراجعه به کاربرگهای حسابرسان قبلی، اثبات شود. چنانچه صاحبکار در سالهای قبل توسط حسابرسان خوش نام حسابرسی شده باشد، حسابرسان فعلی معمولا رسیدگیهای بیش از مرور تاریخچه اموال، ماشین آلات و تجهیزات را به شکلی که در حسابها منظور شده اند، انجام نمی دهند. و همچنین اگر در حسابرسی نخستین صاحبکاری که قبلا توسط حسابرسان مستقل حسابرسی نشده است، تجزیه و تحلیل کامل اموال، ماشین آلات و تجهیزات، بهترین نحوه برخورد می باشد. حسابرسان با بررسی دقیق تمام اقلام بدهکار و بستانکار حساب این داراییها از زبان تحصیل تاکنون می توانند از اعمال شدن یکنواخت روشهای مناسب حسابداری برای ثبت اضافات و برکناریهای این گونه دارائیها و تامین ذخیره استهلاک کافی برای آنها، اطمینان یابند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  10  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله حسابرسی

دانلودمقاله بیماری های ذخیره گلیکوژن

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله بیماری های ذخیره گلیکوژن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

کلیکوژن مولکولی بزرگ است که گلوکز در آن ذخیره شده است . این مولکول در اواسط قرن 19 بوسیله Chaptcer , Cloude Bernard هم به صورت شیمیایی و هم به صورت فیزیولوژی ، کشف ، جداسازی و مشخصه گذاری شد .
گلیکوژن یک پلی ساکلراید با وزن مولکولی ای از چند میلیون تا بالغ بر چند صد میلیون است . شکلی کروی دارد و شامل اضافات باقی مانده روی D-glucose که بصورت زنجیری با پیوند ( x1-4 ) به هم متصل شده اند ، می شود . این حلقه های زنجیری در وفقه های 4 تا 10 residues ( پس مانده ، ته نشین ، باقیمانده ) با پیوند ، شاخه ، شاخه می شوند ( شکل 101 )
شکل 101 : مولکول گلیکوژن یا بزرگنمایی ساختاری در محل یکی از شاخه ها
( اقتباس از مقاله بیوشیمی Harper ) .
اگر چه تقریبا همه سلول های بدن انسان توانایی ذخیره مقداری گلیکوژن را دارد سلول های ماهیچه و کبد مقدار زیادی Glycogen را ذخیره می کنند . سلول های ماهیچه توانایی ذخیره گلیکوژن در ماهیچه آماده سازی زیر لایه ها برای تولید ATP جهت انقباض ماهیچه ها است ، در حالی که گلوکز گرفته شده از گلیکوژن در کبد عموما برای نگهداری نرمال تمرکز گلیکوز خون در هنگام روزه گرفتن ، استفاده می شود .
بیماری های ذخیره گلیکوژن ( GSD ) باعث ایجاد نارسایی ها و تاثیرات بر روی متابولیزم ( تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات و سوخت و ساز ) گلیکوژن می شود . تلفیق ( ترکیب ) و ( تفکیک ) تنزل گلیکوژن با آنزیم هایی که با هورمون ها فعال ( غیر فعال ) می شوند ، کاتالیز می شوند .
امروزه دلیل بعضی از انواع GSD ها در عیوب تقریبا شرکت کننده در تلفیق
( ترکیب ) یا تنزل ( تفکیک ) گلیکوژن و تتظیمات آن دانسته شده اند .
شکل ( 102 ) متابولیزم گلیکوژن کبد و آنزیم های آن
GSD هایی که باعث تاثیر گذاری در تنزل ( تفکیک ) گلیکوژن در کبد می شود موجب پیدایش hepatomegaly در نتیجه ذخیره گلیکوژن و hypoglycemia می شود GSD هایی که باعث تاثیر گذاری در تنزل ( تفکیک ) گلیکوژن در ماهیچه ها هستند موجب گرفتگی ، طاقت فرسایی ، تمرین های بدنی ، خستگی مفرط ، ضعف تصاعدی و اشکال دیگر myopathy ( cordio ) می شوند .
نمونه ای از تاثیرات GSD ها بر روی کبد در جدول 101 نشان داده شده است .
زمینه تاریخی نوع I بیماری ذخیره گلیکوژن :
اولین نمونه کلینیکی یک بیمار با GSD بوسیله یک متخصص اطفال آلمانی ،
Van Creveld معرفی شد . در گردهمایی متخصصان اطفال هلندی در سال 1928 ، او کنفرانسی باعنوان اختلال غیر معمول ، متابولیزم کربوهیدرات در اطفال ارائه کرد . در نگاهی به گذشته ، این بیمار II GSD داشته است .
اولین گزارش یک بیمار با GSDI به یک آسیب شناسی آلمانی ، Van Gierke ، مربوط می شود .
glukogenia Hepatonephromegalia با عنوان مقاله ای در باره کالبدشناسی او که در یک آرامگاه ارائه شد روی دختری که کبد و کلیه هایش به دلیل جدا شدن مقدار زیادی گلیکوژن ، بزرگ شده بودند ، است . آزمایشات بیوشیمیایی بر روی مواد درون کبد این بیمار که بوسیله یک شیمیدان آلمانی ، بزرگ شده بودند .
آزمایشات بیوشیمایی بر روی مواد درون کبد این بیمار که بوسیله یک شیمیدان آلمانی ، Schoenheimer ، نشان داد که گلیکوژن منحصرا از باقیمانده های گلوکز تشکیل شده اند و می تواند به وسیله کبد نرمال minced تنزل داده شود . Von ,
Schoenheimer اعلان داشتند که در بیمارشان یک ماده تنزل دهنده گلیکوژن کم بوده و پیدا نشده است .
در 1952 Cari , Cori نشان دادند که غیر فعال بودن فسفات – 6 – گلوکز
( G6 pase ) نقص آنزیمی موثر در پیدایش این بیماری بود .
به همین علت GSDI به اولین بیماری متابولیک که علت آن نقص در آنزیم ها تبدیل شد . در اواخر دهه 50 بیماران دیگری که همین مشکل کلینیکی و بیوشیمیایی را با عنوان GSDI کلاسیک داشتند مشاهده شدند ولی فعالیت G6 Pase را GSDIb گذاشتند . در اواخر دهه 70 ، مشخص شد که این بیماران دچار کمبود فعالیت G6 pase در بافت های زنده ( یخ نزده ) کبد بودند .
سیستم و ژنتیک آنزیمی فسفات – 6 – گلوکز :
در میان آنزیم های شرکت کننده در ترکیب و تفکیک گلیکوژن ، G6 pase منحصر به فرد است زیرا محل فعالیت هیدرولیزی آن در حفره های سلولی ( بافت نگهدارنده اعصاب (ER) endoplasmic reticuluam قرار داد ، در حالی که آنزیم های دیگر شرکت کننده در متابولیزم گلیکوژن در سیتوپلاسم قرار دارند . این بدین معنی است که لایه زیری ، فسفات - 6 – گلوکز ( G6P ) ، محصولات آن ، گلوکز و فسفات ، باید از غشاء ER عبور کند .
در سال 1975 ، Arion ، مدلی برای نحوه کارکرد سیستم G6 pase فرض کرد . در این مدل انتقالی ، سیستم G6 pase شامل یک زیر سازه G6 pase catalytic کاتالیزوری که در سطح luminal ER قرار دارد و حداقل یک لایه ( غشای ) انتقال دهنده است ( شکل 103 ) .
با اینکه تحقیقات زیادی انحام شده است ، هنوز اختلاف بر سر مکانیزم دقیق کار سیستم G6 pase وجود دارد :
تعداد پروتئین ها ، stoichiometry ( مقایسه اوزان اتمی عناصر با یکدیگر ) هرکدام از این پروتئین ها ، توپولوژی دقیق و اینکه این پروتئین ها عنصری از یک مجموعه اند یا خیر هنوز سالهای بی جوابی هستند .
شکل 103 : مجموعه فسفات – 6 - گلوکز
000 گلوکز مصرف شده اند ، از آنجایی که کمبود G6 pase در کبد مانع آخرین مرحله از دو مسیر glycogenolytic و gluconeagenepic می شود . اگر چه هر دو مسیر ( راه ) تولیدات گلوکزی درونی بسته شده اند ( متوقف شده اند ) ، شواهدی وجود دارد که بیماراین GSDI توانایی داشتن مقداری تولیدات گلوکزی درونی را دارند . مکانیزم این تولیدات گلوکزی درونی هنوز ناشناخته است.
Hyperlactacidoemia یکی از نتایج تجمع G6 P هایی است که نمی توانند به glucose هیدرولیز شوند . G6P از طریق glycolytic بیشتر متابولیز می شود و در آخر lactate , pyruvate تولید می کند . lactole ، در زمانی که تجمع و تمرکز گلوکز خون کم می شود ، به سختی برای مغز تبدیل می شود و بدینوسیله از بیماران در مقابل علائم امراض مغزی محافظت می کند .
اگر چه امکان دارد Hyperlactacidaemia در بلند مدت عوارضی را بدنبال داشته باشد .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  11  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بیماری های ذخیره گلیکوژن