اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله انشاء نماز

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله انشاء نماز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله انشاء نماز


دانلود مقاله انشاء نماز

 

مشخصات این فایل
عنوان:  انشاء نماز
فرمت فایل : word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 64

این مقاله در مورد  انشاء نماز می باشد.

 

بخشی از تیترها به همراه مختصری از توضیحات هر تیتر از مقاله   انشاء نماز

نمـاز جمـاعت
مسأله 1408 ـ مستحب است نمازهاى واجب مخصوصاً نمازهاى یومیه را به جماعت بخوانند و در نماز صبح و مغرب و عشا، خصوصاً براى همسایه مسجد و کسى که صداى اذان مسجد را مى شنود بیشتر سفارش شده است.
مسأله 1409 ـ اگر یک نفر به امام جماعت اقتدا کند، هر رکعت از نماز آنان ثواب صدو پنجاه نماز دارد و اگر دو نفر اقتدا کنند هر رکعتى ثواب ششصد نماز دارد و هر چه بیشتر شوند ثواب نمازشان بیشتر مى شود تا به ده نفر برسند وعده آنان که از ده گذشت، اگر تمام آسمانها کاغذ و دریاها مرکب و درخته ...(ادامه دارد)

 نماز عید فطـر وقـربان
مسأله 1525 ـ نماز عید فطر و قربان در زمان حضور امام علیه السلام واجب است و باید به جماعت خوانده شود و در زمان ماکه امام علیه السلام غائب است مستحب مى باشد. و مى شود آنرا به جماعت یا فرادى خواند.
مسأله 1526 ـ وقت نماز عیدفطر و قربان از اول آفتاب روز عید است تا ظهر.
مسأله 1527 ـ مستحب است نماز عید قربان را بعد از بلند شدن آفتاب بخوانند و در عید فطر مستحب است بعد از بلند شدن آفتاب افطار کنند و زکات فطره را هم بدهند بعد نماز عید را بخوانند.
مسأله 1528 ـ نماز عید فطر و قربان دو رکعت است که در رکعت اول بعد از خواندن حمدوسوره باید پنج تکبیر بگوید وبعد از هر تکبیر یک قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم تکبیر دیگرى بگوید ...(ادامه دارد)

جایگاه نماز جمعه
فریضه شکوهمند «نماز جمعه»، یکى از جلوه‏هاى بُعد سیاسى - اجتماعى اسلام است که پیامبر(ص) در نخستین روزهاى هجرت به مدینه، بنیانش را نهاد، تا مرکزى براى اجتماع هفتگى مردم و پایگاهى براى طرح مسائل اجتماعى - سیاسى و بسیج نیروها و آمادگى براى رزم و بیدارى عمومىِ امت اسلامى باشد. وجود سوره‏اى از قرآن به نام «جمعه» نیز گویاى این اهتمام ورزى به این سنت با اهمیت است.
تاریخچه نخستین نماز جمعه پیامبر خدا(ص) و خطبه آن حضرت در آن هنگام، همچنین بررسىِ سیر برگزارى این شعار با شکوه در دوره‏هاى بعد و در عصر خلفا و قرون پس از صدر اسلام، در این مختصر نمى‏گنجد و هدف از این نوشته ...(ادامه دارد)

نماز جمعه، محور وحدت‏
نقش وحدت در دوران انقلاب اسلامى و پس از پیروزى، قابل انکار نیست. براى پدید آمدن وحدت نیز، نیاز به محور وحدت است. این محور، گاهى «شخص» است، گاهى «مکان»، گاهى یک «برنامه» است و گاهى یک سنت دینى یا برنامه عبادى.
دعوت قرآن به «اعتصام به حبل الله» با توجه به این نکته است. وجود شعائرى همچون «حج»، «نماز جماعت» و «نماز جمعه» نیز در تعالیم دینى، وحدت آفرین است. حضور مردم در مصلاهاى نماز جمعه، بر اساس اعتقادى پاک صورت مى‏گیرد و «تن»ها کنار هم و «دل»ها در هواى هم، وحدتى شکوهمند مى‏آفرینند. این وحدت را باید حفظ کرد. نقش ائمه جمعه و نوع برخوردها و مباحث ...(ادامه دارد)

حقیقت نماز
” خوشا آنان که دائم در نمازند . ” یکی از معانی دائم در نماز بودن ، دائم الوضوبودنه یعنی اونهایی که عادت کردن دائم وضو داشته باشند ، انسانهایی هستند که دائم در نمازند . نفس اینکه انسان می ره وضو بگیره یه توجه و تنبهی براش حاصل می شه یعنی به محض اینکه انسان وضو گرفت و آب رو به صورت و دستاش ریخت یه تنبه و توجهی درش ایجاد می شه . مخصوصاً  که اگر این وضو برای نماز نباشه ،  بعضی از ما وضو رو فقط برای نماز می گیریم ، خُب دیگه اینجا ، آدم فقط حواسش به نمازه . اما وقتی وضو رو برای نماز نمی گیری ، می بینی که خود نفس وضو گرفتن ، یک نورانیت ، تنبه و توجه ...(ادامه دارد)

فهرست مطالب مقاله انشاء نماز

عظمت خدا
احساس فقر و وابستگی
توجّه به نعمت‌ها
فطرت
فلسفه عبادات
 نــماز مسـافــر
نمـاز جمـاعت
نماز عید فطـر وقـربان
اجیـر گرفتن براى نماز
جایگاه نماز جمعه
نماز جمعه، سنگر وحدت و عزت‏
" محتواى خطبه ‏ها"
- نماز جمعه، محور وحدت‏
اعمال و ذکرهای نماز"
آمادگی قبل از نماز "


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله انشاء نماز

دانلود مقاله انشاء نماز

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله انشاء نماز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله انشاء نماز


دانلود مقاله انشاء نماز

عبادت به معنای اظهار ذلّت، عالی‏ترین نوع تذلّل و کرنش در برابر خداوند است. در اهمیّت آن، همین بس که آفرینش هستی و بعثت پیامبران (عالم تکوین و تشریح) برای عبادت است. خداوند می‏فرماید:
»و ما خلقت الجنّ و الانس الاّ لیعبدون»
هدف آفرینش هستی و جن و انس، عبادت خداوند است.
کارنامه همه انبیاء و رسالت آنان نیز، دعوت مردم به پرستش خداوند بوده است:
«و لقد بعثنا فی کلّ امّة رسولاً أن اعبدوا اللّه و اجتنبوا الطّاغوت»
پس هدف از خلقت جهان و بعثت پیامبران، عبادت خدا بوده است.
روشن است که خدای متعال، نیازی به عبادت ما ندارد، «فانّ اللّه غنیٌّ عنکم» و سود عبادت، به خود پرستندگان بر می‏گردد، همچنانکه درس خواندن شاگردان به نفع خود آنان است و سودی برای معلّم ندارد.
آنچه انسان را به پرستش و بندگی خدا وا می‏دارد (یا باید وادار کند) اموری است، از جمله:
1ـ عظمت خدا
انسان وقتی خود را در برابر عظمت و جلال خدایی می‏بیند، نا خود آگاه در برابر او احساس خضوع و فرو تنی می‏کند. آن سان که در برابر یک دانشمند و شخصیت مهم، انسان خویشتن را کوچک و ناچیز شمرده، او را تعظیم و تکریم می‏کند.
2ـ احساس فقر و وابستگی
طبیعت انسان چنین است که وقتی خود را نیازمند و وابسته به کسی دید، در برابرش خضوع می‏کند.
وجود ما بسته به اراده خداست و در همه چیز، نیازمند به اوییم. این احساس عجز و نیاز، انسان را به پرستش خدا وا می‏دارد. خدایی که در نهایت کمال و بی نیازی است. در بعضی احادیث است که اگر فقر و بیماری و مرگ نبود، هرگز گردن بعضی نزد خدا خم نمی‏شد.
3ـ توجّه به نعمت‌ها
انسان، همواره در برابر برخورداری از نعمت‏ها، زبان ستایش و بندگی دارد. یاد آوری نعمت‏های بیشمار خداوند، می‏تواند قوی‌ترین انگیزه برای توجه به خدا و عبادت او باشد. در مناجات‏های امامان معصوم، معمولاً ابتدا نعمت‏های خداوند، حتی قبل از تولّد انسان، به یاد آورده می‏شود و از این راه، محبت انسان به خدا را زنده می‏سازد آنگاه در خواست نیاز از او می‏کند. خداوند هم می‏فرماید:
»فلیعبدوا ربَّ هذا البیت، الّذی أطعمهم من جوعٍ و ءامنهم من خوفٍ»
مردم پروردگار این کعبه را بپرستند، او را که از گرسنگی سیر شان کرد و از ترس، ایمنشان نمود.
در آیه‏ای دیگر است که پروردگارتان را بندگی کنید، چون شما را آفرید.
4ـ فطرت
پرستش، جزئی از وجود و کشش فطری انسان است. این روح پرستش، که در انسان فطری است، گاهی در مسیر صحیح قرار گرفته و انسان به «خدا پرستی» می‏رسد، و گاهی انسان در سایه جهل یا انحراف، به پرستش سنگ و چوب و خورشید و گاو و پول و ماشین و همسر و پرستش طاغوت‏ها کشیده می‏شود.
انبیاء برای ایجاد حسّ پرستش نیامده‏اند، بلکه بعثت آنان، برای هدایت این غریزه فطری به مسیر درست است.
علی ـ علیه السلام ـ می‏فرماید: «فبعث اللّه محمّدا بالحقّ لیخرج عباده من عبادة الأوثان الی عبادته» خداوند، محمّد ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ را به حق فرستاد، تا بندگانش را از بت‌پرستی، به خدا پرستی دعوت کند.
بیشتر آیات مربوط به عبادت در قرآن، دعوت به توحید در عبادت می‏کند، نه اصل عبادت. زیرا روح عبادت در انسان وجود دارد. مثل میل به غذا که در هر کودکی هست، ولی اگر راهنمایی نشود، به جای غذا، خاک می‌خورد و لذّت هم می‏برد!
اگر رهبری انبیاء نباشد، مسیر این میل فطری منحرف می‏شود و به جای خدا، معبودهای دروغین و پوچ پرستیده می‏شود. آنگونه که در نبود حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ و غیبت چهل روزه‏اش، مردم با اغوای سامری، به پرستش گوساله‌ی طلایی سامری روی آوردند.
فلسفه عبادات
احکام و برنامه‏های عبادی اسلام، همه حکمت و فلسفه دارد:
اولاً: به دلیل صدها آیه و حدیث، که مردم را به تعقّل و تفکر فرا می‏خواند و هیچ مکتبی به اندازه اسلام به اندیشیدن دعوت نکرده است.
ثانیاً: یکی از انتقادهای شدید قرآن بر مشرکان و بت پرستان، تقلید کور کورانه و بی دلیل از نیاکان است.
ثالثاً: خود قرآن، بارها در کنار بیان احکام و دستورها، به دلیل آن هم اشاره کرده است. امامان معصوم نیز در روایات، به بیان این حکمت‏ها پرداخته‏اند و دانشمندان اسلام، گاهی به تألیف کتاب هایی پیرامون این موضوع اقدام کرده‏اند.
به علاوه، با پیشرفت دانش بشری، روز به روز پرده از اسرار احکام الهی و دستورهای دینی برداشته می‏شود و هر چه از عمر اسلام می‏گذرد، بر عظمت و جلوه‌ی آن افزوده می‏گردد.
با توجه به همه‌ی نکات فوق، یاد آور می‏شود که:
1ـ لازم نیست دلیل همه احکام را، همه مردم در همه زمان‏ها بدانند. گاهی دلیل برخی از آن‏ها الآن روشن نیست ولی گذشت زمان، آنرا روشن می‏سازد.
2ـ در فلسفه احکام، تنها نباید نظر به فواید و آثار مادّی آن‏ها داشت و تنها به بعد اقتصادی و بهداشتی و... توجه کرد و از آثار روحی و معنوی آخرتی آن غافل بود.
3ـ کسی که خدا را حکیم و دستورهایش را بر اساس حکمت می‏داند، نباید بخاطر اینکه امروز دلیل حکمی را نمی‏داند از انجام آن تخلّف کند. مریض، اگر بگوید: تا از خواص دارو آگاه نشوم مصرف نمی‏کنم، از درد خواهد مرد. البته باید دارو را مصرف کند و در صدد شناخت هم باشد.
4ـ در هر جا که از قرآن و حدیث، دلیل محکمی بر فلسفه حکمی نداریم، بهتر است ساکت باشیم و با یک سری توجیهات و حدسیّات دلیل تراشی نکنیم.
5ـ اگر از بعضی اسرار جهان هستی آگاه شدیم، مغرور نشویم و توقع نداشته باشیم که دلیل همه چیز را بدانیم.
6ـ از مدار عادی خارج نشویم و به دامن وسوسه‏ها نیفتیم، همچنانکه مردم در مراجعه به پزشک، خود را در اختیار او قرار می‏دهند یا برای تعمیر اتومبیل خود، مکانیک را سؤال پیچ نمی‏کنند (چون به آگاهی پزشک و مکانیک، اعتقاد و باور دارند) در مسائل دینی هم که به قانون خدا گردن می‏نهند، باید بپذیرند و عمل کنند. چرا که خداوند، هم مهربان‏تر است، هم داناتر و حکیم‏تر. هم آینده را می‏داند، و هم آثار ظاهری و باطنی و نهان و آشکار را.
7ـ اگر گوشه‏ای از اسرار حکم خدا را دانستیم، نباید خیال کنیم بر همه‌ی اسرار واقف گشته‏ایم. آنکه دست خود را در دریا فرو می‏برد، حق ندارد پس از بیرون آوردن دستش، به مردم بگوید: این همه‌ی آب دریاست، بلکه باید بگوید: از آب دریا، این مقدار به سر انگشت من رسیده است. آنکه فلسفه‌ی حکمی را بفهمد، نمی‏تواند خیال کند که آنچه فهمیده، تمام است و دیگر جز آن چیزی نیست. مگر با عقل و فکر محدود انسانی، می‏توان به عمق احکامی که از علم بی انتهای خدا سر چشمه گرفته، پی برد؟
8 ـ همان عقلی که ما را به فهمیدن فلسفه‌ی احکام دعوت می‏کند، همان می‏گوید: اگر جایی ندانستی، از آگاهانِ با تقوا بپرس. این همان تعبّد در مقابل اولیاء دین است.
اینک، پس از این مقدّمات، نمونه هایی را از قرآن و حدیث نقل می‏کنیم که اشاره به فلسفه‎ی احکام دارد.
امّا قرآن:
درباره‌ی نماز می‏گوید: نماز، انسان را از فحشاء و منکر باز می‏دارد.
در جای دیگر می‏گوید: نماز را برای یاد و توجّه به من بپا دار.
و در جای دیگر: با یاد خدا، دل‏ها آرام می‏گیرد.
درباره روزه می‏گوید: روزه بر شما واجب شد، تا آنکه اهل تقوا شوید. چون بیشتر گناهان، از فوران غریزه‌ی غضب و شهوت است.
روزه، جلوی طغیان آنها را می‏گیرد و تقوا پدید می‏آورد. و به همین جهت، آمار جنایات و جرایم در ماه رمضان کاهش می‏یابد.
درباره‌ی حج می‏گوید: به زیارت حج بروند، تا منافعی فراوان بدست آورند. فوائد و آثار اجتماعی و سیاسی حج، چیزی نیست که جای شک و شبهه باشد.
درباره زکات می‏گوید: از مردم و اموالشان زکات بگیر، تا آنان را (از روح بخل و دنیا پرستی) پاک کنی.
درباره قمار و شراب می‏گوید: شیطان توسّط آن‏ها میان شما دشمنی و کینه برقرار می‏کند و شما را از یاد خدا دور می‏سازد.
و قصاص را، مایه حیات اجتماع می‏داند چرا که در جامعه، اگر جنایتکار، به کیفر نرسد، آن جامعه مرده و جنایت پرور و مظلوم کوب می‏شود و امنیّت (که حیات اجتماعی است) از میان می‏رود.
این‏ها نمونه هایی از آیات قرآن بود که به آثار و حکمت‏های احکام الهی اشاره داشت.
امّا حدیث:
از میان انبوه احادیث درباره‌ی این موضوع، تنها به چند جمله از یکی از سخنان امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ در نهج البلاغه اشاره می‏کنیم:
»فرض اللّه الایمان تطهیرا من الشرک و الصلوةَ تنزیهاً عن الکِبر و الزکوة تسبیباً للرّزق...»
خداوند، ایمان را برای پاکسازی از شرک، واجب ساخت و نماز را برای پاک ساختن از تکبر، و زکات را بعنوان سبب سازی برای رزق و روزی و...
ایمان به خدا، انسان را از افکار شرک آلود و عشق‏های پوچ و تکیه‌گاه‌های ناتوان نجات می‏بخشد.
نماز، که توجه به سرچشمه‌ی همه‌ی بزرگی‏ها و استمداد از کانون قدرت و عظمت است، کبر را از انسان می‏زداید.
زکات، مهره‏های از کار افتاده‌ی جامعه را به کار می‏اندازد و محرومان و ورشکستگان را به نوا و قدرت می‏رساند و مهر و عطوفت نسبت به مردم را در دل‏ها زنده می‏سازد و محبّت مال و دنیا، از دل زکات دهنده بیرون می‏رود.

  نــماز مسـافــر
مسافر باید نماز ظهر و عصر و عشا را با هشت شرط شکسته بجا آورد، یعنى دو رکعت بخواند:
شرط اول: آنکه سفر او کمتر از هشت فرسخ شرعى نباشد و فرسخ شرعى تقریباً پنج کیلومتر و نیم است.
مسأله 1281 ـ کسى که رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است، اگر در یک شب و یک روز یا به فاصله کمتر از ده روز برود و برگردد مثلاً اگر روز برود و همان روز یا شب آن برگردد، چنانچه رفتن او کمتر از چهار فرسخ نباشد و همچنین برگشتن او، باید نماز را شکسته بخواند. ولى اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ باشد یا به عکس اظهر آنست که باید تمام بخواند اگر چه در هر دو صورت ترک احتیاط به جمع بین شکسته و تمام سزاوار نیست.
مسأله 1282 ـ اگر رفتن و برگشتن هشت فرسخ باشد، ولى روزى که مى رود، همان روز یا شب آن یا بعد از چند روز دیگر برنگردد مثلاً امروز برود و فردا و یا بعد از چند روز برگردد، نماز را شکسته بخواند و روزه را هم نگیرد، بلکه قضاى آنرا بجا آورد.
مسأله 1283 ـ اگر سفر مختصرى از هشت فرسخ کمتر باشد، یا انسان نداند که سفر او هشت فرسخ است یا نه، نباید نماز را شکسته بخواند. و چنانچه شک کند که سفر او هشت فرسخ است یا نه در صورتى که تحقیق کردن برایش مشقت دارد، باید نمازش را تمام بخواند و اگر مشقت ندارد، بنابر احتیاط واجب باید تحقیق کند که اگر دو عادل بگویند، یا بین مردم معروف باشد به طورى که سبب اطمینان شود که سفر او هشت فرسخ است، نماز را شکسته بخواند.
مسأله 1284 ـ اگر یک عادل خبر دهد که سفر انسان هشت فرسخ است، بنابر احتیاط واجب باید نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند، و روزه بگیرد و قضاى آنرا هم بجا آورد.
مسأله 1285 ـ کسى که یقین دارد سفر او هشت فرسخ است، اگر نماز را شکسته بخواند و بعد بفهمد که هشت فرسخ نبوده، باید آنرا چهار رکعتى بجا آورد و اگر وقت گذشته قضا نماید.
مسأله 1286 ـ کسى که یقین دارد از جاى خود تا جائى که قصد رفتن به آنجا را دارد هشت فرسخ نیست، یا شک دارد که هشت فرسخ هست یا نه، چنانچه در بین راه بفهمد که هشت فرسخ بوده، اگر چه کمى از راه باقى باشد، باید نماز را شکسته بخواند و اگر تمام خوانده دوباره شکسته بجا آورد.
مسأله 1287 ـ اگر بین دو محلى که فاصله آنها کمتر از چهار فرسخ است، چند مرتبه رفت و آمد کند، اگر چه روى هم رفته هشت فرسخ شود، باید نماز را تمام بخواند.
مسأله 1288 ـ اگر محلى دو راه داشته باشد، یک راه آن کمتر از هشت فرسخ و راه دیگر آن هشت فرسخ یا بیشتر باشد، چنانچه انسان از راهى که هشت فرسخ است به آنجا برود، باید نماز را شکسته بخواند، و اگر از راهى که هشت فرسخ نیست برود، باید تمام بخواند.
مسأله 1289 ـ اگر شهر دیوار دارد، باید ابتداى هشت فرسخ را از دیوار شهر حساب کند، و اگر دیوار ندارد، باید از خانه هاى آخر شهر حساب نماید.
شرط دوم ـ آنکه از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد، پس اگر به جائى که کمتر از هشت فرسخ است مسافرت کند و بعد از رسیدن به آنجا قصد کند جائى برود که با مقدارى که آمده هشت فرسخ شود، چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته، باید نماز را تمام بخواند ولى اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود، یا چهار فرسخ برود و همان روز یا شب آن یا روز دیگر به وطنش یا به جائى که مى خواهد ده روز بماند برگردد، باید نماز را شکسته بخواند.
مسأله 1290 ـ کسى که نمى داند سفرش چند فرسخ است، مثلاًبراى پیدا کردن گمشده اى مسافرت مى کند و نمى داند که چه مقدار باید برود تا آنرا پیدا کند، باید نماز را تمام بخواند. ولى در برگشتن چنانچه تا وطنش یا جائى که مى خواهد ده روز در آنجا بماند، هشت فرسخ یا بیشتر باشد، باید نماز را شکسته بخواند. و نیز اگر در بین رفتن قصد کند که چهار فرسخ برود و همان روز یا شب آن یا بعد از چند روز دیگر برگردد، چنانچه رفتن و برگشتن هشت فرسخ شود، باید نماز را شکسته بخواند.
مسأله 1291 ـ مسافر در صورتى باید نماز را شکسته بخواند که تصمیم داشته باشد هشت فرسخ برود، پس کسى که از شهر بیرون مى رود و مثلاً قصدش این است که اگر رفیق پیدا کند، سفر هشت فرسخى برود، چنانچه اطمینان دارد که رفیق پیدا مى کند، باید نماز را شکسته بخواند و اگر اطمینان ندارد، باید تمام بخواند.
مسأله 1292 ـ کسى که قصد هشت فرسخ دارد، اگر چه در هر روز مقدار کمى راه برود وقتى به جائى برسد که دیوار شهر را نبیند و اذان آنرا نشنود، باید نماز را شکسته بخواند. ولى اگر در هر روز مقدار خیلى کمى راه برود که نگویند مسافر است، باید نمازش را تمام بخواند و احتیاط مستحب آنست که هم شکسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1293 ـ کسى که در سفر به اختیار دیگرى است، مانند نوکرى که با آقاى خود مسافرت مى کند، چنانچه بداند سفر او هشت فرسخ است، باید نماز را شکسته بخواند و اگر نداند بنابر احتیاط واجب باید از او بپرسد، که اگر سفر او هشت فرسخ باشد، نماز را شکسته بجا آورد.

 

 

شامل 63 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله انشاء نماز