اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پژوهش:بررسی ابعاد رشد و توسعه فناوری هسته ای درایران

تحقیق در مورد موانع توسعه بهره وری درایران

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد موانع توسعه بهره وری درایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد موانع توسعه بهره وری درایران


تحقیق در مورد موانع توسعه بهره وری درایران

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه42

 

فهرست مطالب

 

بهره وری امروز یک نگرش اقتصادی ، فنی و

توسعه بهره وری و موانع آن

بهره وری نیروی کار ( Labour Productivizy )

چند شاخص مهم اندازه گیری بهره وری

شاخصهای مربوط به سود آوری و برگشت سرمایه

بهره وری سرمایه  ( Capital Productivity )

 

موانع سیاسی / فرهنگی

  • برنامه ریزی و سیاست گذاری

  اهمیت بهره وری

در شرایطی که دستیابی به منابع هر روزه سخت تر و گران تر می شود ، از بین رفتن انحصارها و حمایتهای دولتی رقابت شدید دربازارهای جهانی و فرآیند جهانی شدن ، سازمانها را از هر سو تحت فشار قرار می دهد . افزایش بهره وری یکی از بهترین راهکارهایی است که می تواند بقاء سازمانها را حفظ کند .

تلاش برای بهبود بهره وری تلاش برای زندگی بهتر افراد و جامعه است . بهره وری ، نقش کلیدی در تمامی ابعاد اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی جامعه دارد وارتقاء آن درکشور نیازمند آگاهی ، مشارکت تمامی اقشار جامعه ، در کنار خواست و اراده سیاسی و برنامه اقتصادی مناسب از سوی حکومت و دولت است .

منافع کوتاه مدت و بلند مدت بهره وری مانند افزایش تولید ، افزایش صادرات ، بهبود کیفیت ، افزایش رفاه عمومی ، کاهش بیکاری و … در تمامی دنیا به اثبات رسیده است .

  تعاریف بهره وری

معمول ترین تعریف بهره وری (( ارزش ستاده به داده )) می باشد . افزایش سطح تولید و خدمات یا بهبود کیفیت و یا اینکه در سطح تولید ،کیفیت استفاده کمتر از منافع و یا انجام هر دوی این کار .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد موانع توسعه بهره وری درایران

دانلود مقاله انقلاب مشروطه و مقوله آزادی درایران

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله انقلاب مشروطه و مقوله آزادی درایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 با همه ی خرده هائی که می توان به نهضت مشروطه خواهی داشت، در این که برای جامعة استبداد زده ایران، این نهضت نماد قدمی سترگ در راستای درستی بود تردیدی نیست. ای کاش رهبران نهضت اندکی هوشمندانه تر عمل می کردند و مستبدان حاکم نیز برمنافع دراز مدت خویش ادراک گسترده تر وعمیق تری داشتند و نهال نو پای مشروطه طلبی در ایران به بار می نشست. واقعیت تاریخی این است که این گونه نشد. اگر بخشی از این شکست نتیجة توطئه های نیروهای برون ساختاری باشد، نقش معاندان ایرانی را در این عدم توفیق نباید دست کم گرفت.
بطور کلی مشکل جامعة ایرانی ما در سالهای اولیه قرن بیستم، گذشته از وضعیت فلاک بار اقتصادی این بود که نه جامعه ای دینی بود و نه جامعه ای سکولار. در آن دوره ای که به مشروطیت منتهی می شود، نه قوانین مدون داشتیم و نه جامعه به باورهای دینی خود پای بندی نشان می داد. به گفتة بست نشینان سفارت انگلیس، « عمده مقصود ما تحصیل امنیت و اطمینان از آینده است که از مال و جان وشرف و عرض و ناموس خودمان در امان باشیم». مشروطه اگر چه کوششی برای جایگزینی حکومتی اختیاری با حکومتی قانونی بود ولی به دلایل گوناگون در این مهم موفق نشد. با این همه همین جا بگویم و بگذرم که در بسیاری از پژوهش هائی که در بارة این نهضت در دست داریم، خواننده با تصویر متفاوتی روبرو می شود که با واقعیت مشروطه به آن صورتی که به گمان من بود، هم خوان نیست. .
برای نمونه آقای دکتر آدمیت ادعا کرده است که « با ایجاد مشروطة پارلمانی حاکمیت به مجلس ملی تعلق گرفت و دستگاه مجلس در گردش بود. حقوق آزادی ( آزادی بیان و قلم و اجتماعات و انجمن های سیاسی و تظاهرات) شناخته شدند و قلمرو عملی داشتند. آزادی به آنجا رسید که « اعلان کشتن رئیس دولت را در روزنامه منتشر کردند، اما نه متعرض روزنامه نویس گشتند و نه انجمنی که آن اعلان به نام او انتشار یافت ».[i] از سوی دیگر، « مجلس که قطب اصلی سیاست ملی بود ، از سرشت طبقاتی اش عمده طبقات جامعه را در بر می گرفت »[ii]
در هر دو مورد این ادعاها پذیرفتنی نیستند. اگر چه شماری از مورخین ما با ارزیابی غیر مسئولانه و ناثواب خویش روزنامه های عصر مشروطه را بعنوان « فحش نامه » و یا روزنامه هائی کم مایه که« هنرشان در درشتگوئی و ناهنجار نویسی است » نفی می کنند[iii] ولی واقعیت این بود که این روزنامه ها « متعرض » فراوان داشتند و در موارد مکرر توقیف شدند. استاد دهخدا و سلطان العلمای خراسانی را حتی به مرگ تهدید کردند . در یکی از این دفعات که نشریه توقیف شد، « صوراسرافیل » از عموم برادران وطنی « که در موقع توقیف روزنامه اظهار همراهی فرموده اند کمال امتنان را حاصل نموده ....... ولی همانطور که کتبا و تلگرافا خدمت همه معروض داشته ایم چون حکم از مجلس مقدس شوری صادر شده بود و امر مجلس عجالتا در حکم قانون است مخالفت با آن با تقوای دورة آزادی مبانیت دارد و حب قانون و وطن خواهی راهی برای تشبثات مخالفان نمی گذارد ». بعلاوه و در همین راستا ، هنوزمُرکّب شمارة اول صوراسرافیل خشک نشده بود که سردبیرش به « دارالفنون » دعوت شد تا در بارة مندرجات شمارة‌اول « توضیحات » لازم را به عرض وزیر معارف دولت مشروطه برساند چون به قول آن وزیر « من دیروز رفتم بمجلس شورای ملی و در خصوص جریدة صوراسرافیل صحبت کردم وقرارشدشما را سیاست کنم». در همین نشست همان وزیر، صوراسرافیل را به توقیف تهدید می کند و دیری نمی گذرد که روزنامه توقیف می شود. « روح القدس » و « مساوات » هم از این محدودیت ها و توقیف ها در امان نبودند. به این داستان باز خواهم گشت.
در مورد دوم ، ادعای اینکه مجلس اول از نظر سرشت طبقاتی « عمده طبقات جامعه » را در بر می گرفت ، ادعای خنکی است که به دشواری می تواند جدی گرفته شود . گفتن دارد اما که منظور از « سرشت طبقاتی » کاملا روشن نیست ولی از دوحا ل خارج نیست. یا منظور ترکیب طبقاتی نمایندگان است و یا عملکرد طبقاتی آن نمایندگان. هر کدام که مورد نظر باشد این ادعا با واقعیت مجلس مشروطه درتناقض قرار می گیرد. این درست که انتخابات مجلس مشخصا « طبقاتی » بود ولی نه چنین بود و نه قرار بود چنین باشد و نه می توانست چنین باشد که همة طبقات را در بر بگیرد. تا آنجا که من دیده وخوانده ام هیچ یک از نمایندگان مجلس هم چنین ادعائی نکرده است. واقعیت این است که در حول و حوش مشروطه ، حدودا 80 در صد جمعیت ایران روستائیان بودند که در مجلس به هیچ شکل و صورتی حضور نداشتند. اگر چه این روزها مد شده است که تحلیل طبقاتی را بر نمی تابیم ولی عملکرد مجلس اول هم در این راستا به خوبی نشان دهندة جهت گیری طبقاتی آن بود. این را می دانیم که مجلس « پیشنهادهای جدید را در بستن مالیات مستقیم بر ملاکان نپذیرفت ». بعلاوه، « قضیه تعدیل سهم مالک و زارع نیز مطرح نگشت ». اگرچه شماری از مورخین ما الغای رسم تیول را یکی از بزرگترین دست آوردهای مجلس اول می دانند ولی به قول همین آقای آدمیت « سیاست مجلس در قضیه الغای رسم تیول و اصلاح وضع خالصجات هم تاثیری در میزان سهم زارع از محصول زمین نداشت. هیچکس نگفت که بیاییم و املاک تیول و خالصة دیوانی را به همان برزگران که آنجا به زراعت مشغول اند بسپاریم یا حداقل به خودآنان اجاره دهیم .» ایشان در یک کتاب دیگر خویش نوشت ، « اما در مسائل اساسی اجتماعی چون تعدیل مالکیت زمین زیر کشت ،‌یا افزایش سهم دهقان از محصول زمین قدمی بر نداشت. حتی گروه تند روان مجلس اشارة معقولی به آن مسائل نکردند. گوئی افسون مالکیت زبان مجلسیان را یکسره بسته بود. صدای نحیف احسن الدوله هم ندائی بود در برهوت » [ix]. زنان نیز در مجلس مشروطه حضور نداشتند و بهمین نحو شهر نشینان بی چیز. برای دفاع از مجلس و ترجیح دادن همین مشروطة نیم بند بر حکومت استبدادی اصلا لازم نیست تاریخ را بازسازی کنیم . با همة کمبودها و ضعف ها، وجود همان مجلس نشانة جهشی سترگ در زندگی سیاسی ایران استبداد زده بود. نه ضرورتی دارد که در خصوص آزادی های برآمده از نهضت مشروطه طلبی اغراق کنیم و نه نیازی که از مجلس اول تصویری غیر واقعی به دست بدهیم . ضعف های ساختاری مجلس اول در واقع ترجمان ترکیب طبقاتی مجلس بود که تنها گروه کوچکی از جامعه را در بر می گرفت . این گروه کوچک از آنجا که فاقد نگرشی پیشرو بود نتوانست منافع طبقاتی خود را به صورت منافع طبقاتی جامعه مطرح کند [ کاری که بورژوازی غرب در عصر انقلابات قرن نوزدهم در اروپا کرد] و به همین دلیل مورد حمایت تا م و تمام اکثریت مردم قرار نگرفت . زندگی کوتاه مجلس اول نیز بطور عمده به مماشات با محمدعلی شاه و زمین داران گذشت . به این داستان باز خواهم گشت و جنبه هائی از آن را وارسی خواهم کرد.
در خصوص ضدیت ریشه دار محمد علی شاه با مجلس و مشروطه، این داستان خواندنی را هم از شریف کاشانی داریم که پس از ترور اتابک مشیرالدوله محل توجه عموم مردم واقع شده بود و حتی محمد علی شاه هم مکرر او را احضار کرده و تکلیف رئیس الوزرائی کرد ولی مشیرالدوله قبول نکرد. باقی داستان را از زبان شریف کاشانی می شنویم : « آنچه واسطه فرستاد، قبول نکرده. من بنده محرمانه ملاقات کردم. عنوان مطلب نمودم که : ‌سابقا، در باب عدم صلاح در آمدن اتابک، آنچه عرض شد محل قبول نشد؛ تا نتیجه و مفاسد آن دیده شد. حالا چرا کناره می فرمایند، با آنکه عموم مردم با جناب عالی همراهند؟ گفتند که :‌ هیچ صلاح خود را نمی بینم در این ایام، من داخل کاری شوم. چون شاه باطنا همراهی با مشروطیت ندارد. این اشخاص هم که حالا دور شاه هستند، غیر از خرابی کاری ندارند. با این وضع، امور مملکت منظم نخواهد شد؛ بلکه، هرج و مرج زیادتر می شود. دولتین همجوار مداخله خواهند کرد. بد نامی درخانواده ی من خواهد ماند که دولت ایران در ریاست من، به دست خارجه افتاده. لذا، حاضر نیستم. دوستان من هم نباید راضی به این بدنامی به جهت من بشوند».
با این همه، یکی از مشکلاتی که در وارسیدن نهضت مشروطه پیش می آید به این علت است که معمولا معیارهای دو و گاه چند گانه پیش می گیریم و همین کار شناسائی نقاط قوت و ضعف مشروطه را دشوار می کند. برای اینکه روشن شود چه می گویم، اجازه بدهید یک نمونه بدهم. یکی از مشکلات اساسی مجلس اول، نقشی است که دوسیدین در آن ایفا می کنند و عملا، بدون این که نماینده باشند خود را همه کاره آن می دانستندو در همه امور هم مداخله می کردند. با توجه به همین مداخلات بی جا و بی مورد بود که شب نامه نویس مشروطه نوشت و چه درست هم که:
« اعمال این دو نفر حجج الاسلام است که مجلس محترم شورای ملی را دکان دخل خود تصور کرده اند، که به هرنحو بخواهند ، رفتار نمایند یا کلام بگویند، خواه ضد نظامنامه باشد یا مخالف قانون اساسی، همان جاری باشد که رای آقاست. با آنکه سمت وکالت هم در مجلس ندارند، متوقع اند که تمام امور مجلس بر حسب امر و میل آن ها باشد؛ ولو ، مخالف آرای تمام وکلا و نظامنامه باشد. و الا هزار جور اسباب فتنه و آشوب و بلوا فراهم می کنند »
و بعد در همین شب نامه از رشوه ستانی های بهبهانی سخن می گوید. درهمین دوره، جناب طباطبائی در پیشنهادش به مجلس از « تقلب در انتخابات » سخن می گوید ولی مشخص حرف نمی زند. وکلائی را « خائن » می خواند ولی در عکس العمل به پرسش وکلای دیگر قضیه با « خودتان می شناسید » اتهام ماست مالی می شود. و بعد این سخن نغز را می گوید که « تما م اهل مجلس بدانند که در این شهر انجمن هائی برای تخریب این مجلس منعقد است وبعضی از اهل مجلس هم در آن انجمن ها حاضر می شوند ».
اگر اتهام مجتهد درست باشد، یعنی اگر اتهام تقلب در انتخابات مجلس راست باشد، پس دیگر نمی توان به این سادگی منتقدان آن مجلس را ضرورتا « عوامل تخریب مجلس » به حساب آورد. و اگر این داستان صحت ندارد و « مجلس بطورکلی بر صحت انتخابات صحه گذارد مگر در چند مورد که جای حرف باقی بود»‌. در آن صورت، پیشنهاد طباطبائی مبنی برا خراج نمایندگان خلاف آئین مشروطگی بود.
بطور کلی باید گفت که با همه ادعاهائی که گاه می شود، چنته مجلس خالی بود. یعنی برای مردمی که با آن همه امید به مجلس چشم دوخته بودند، هیچ کاری صورت نگرفت. به گزارش وزیر مختار انگیس « مردم شهر بواسطة اینکه نان مانند سابق به حالت گرانی باقی است رضایت ندارند. از طرف دیگر ضعف مجلس بواسطة مناقشه مابین دونفر از رؤسای آن که عاقبت منجر به استعفای دادن هر دو گردید مکشوف و باب همه گونه فواید برای دشمنانش مفتوح شد». بعلاوه، « حس استقلال و حفظ ملیت نمودن و ممانعت از ظلم و ذیحق بودن در اداره کردن امور خویش همه روزه مابین مردم بطور سرعت تولید می شود» به باور من، مشکل اساسی نهضت مشروطه درایران این بود که بین ادعای مجلس و واقعیت آن، شکافی پر نشدنی وجود داشت. ‌برای روشن شدن قضایا،‌ بحث را با یک سئوال کلی پی می گیریم. نتایج نهضت مشروطه چه بود؟صریحتر اگر گفته باشم ، همانگونه که نمایندگان آذربایجان در مجلس از مشیرالدوله اولین نخست وزیر مشروطه پرسیدند : « دولت به ملت چه داده است ؟ ». آیا سخن تنها بر سر عنوان حکومت تازه بود یا اینکه می بایست عملکرد حکومت مشروطه با دورة ماقبل تفاوت می کرد؟ عملکرد حکومت مشروطه را در پیوند با دو مساله بسیار مهم، مسئله زمین و مقوله آزادی پی می گیریم.
در رابطه با مسئله زمین که بی گمان مهمترین مسئله جامعة ایران در قبل از مشروطه بود، نهضت مشروطه خواهی نه انقلابی برای برهم زدن نظم موجود و جایگزینی اش با یک نظم پیشرفته تر بلکه حرکتی برای قانونیت بخشیدن به آن بود. سئوال این است که اگر می بایست جنبه های دموکراتی آن جدی گرفته می شد، مشروطه خواهی غیر از ضربه زدن به مناسبات پیشا سرمایه داری حاکم، برای روستا و روستا نشینان چه دست آوردی می توانست داشته باشد؟ هرچه که تاریخ نویسان مشروطه در این خصوص بنویسند واقعیت این است که اگر می بایست در برابر مثلث ارتجاع، یعنی روسیه، انگلستان و بوروکراسی فاسد حاکم برایران قادر به ایستادگی باشد می بایست برای نزدیک به 80 در صد جمعیت ایران و به خصوص دهقانان آن چیزهائی را به ارمغان می آورد که برای حفظش به راستی از جان بگذرند. ولی چنته مشروطه و حکومت مشروطه در این ارتباط خالیست. در جای دیگر گفتیم که بعضی از تاریخ نویسان ما اظهار رضایت کرده اند که مشروطه تیول را بر انداخت ولی نپرسیدند که از حذف تیول چه نصیب دهقانان شد؟ مگر قرار نگذاشتند که تیولدار سرسا ل برود و سهمش را از وزارت مالیه بگیرد؟ مگر هشدار های دردمندانه استاد دهخدا در « صوراسرافیل » به گوش کسی فرورفت. به نظر من، تیول را برانداختند برای اینکه اصل مهمتر مفت خواری زمین داران را قانونیت بخشند. دیگر کسی از تعدیل بهرة مالکانه سخن نگفت. و اگر دهقانان مستقل از مجلس مشروطه از تعدیل سخن گفتند، مجلس با چماق مالکیت خصوصی و تقدس آن و حاکمیت قانونی که نبود بر سرشان کوفت. داستانش را می شنویم. جالب است که مجلس به نام حفظ نظم و « عدالت » هر جا که لازم شد به نفع مستبدین و زمین داران مداخله کرد، نمو نه هایش را خواهیم دید، ولی آنجا که می بایست بر علیه مستبدین و زمینداران مداخله کند، عذر و بهانه آورد و مماشات کرد. زمین داران به مشروطه رسیده با کاردانی بسیار عمل کردند. آنجا که باید در مهار کردن استبداد افسارگسیخته شاه بکوشند، منافع مردم را پیش کشیدند و آنجا که انفعال مردم به نفعشان بود، به طرفداران استبداد و از جمله خود شاه امتیاز دادند و به « افراطیون» و « انجمن ها » تاختند. بهانه شان در تمام این موارد « حفظ نظم عمومی » بود. ولی کمتر از خویش پرسیدند که کدام قدرت اجتماعی مخل نظم است؟ در توقیف روزنامه ها و اعمال سانسور سریع و قاطع عمل کردند ولی از سوی دیگر، قتل تاجر زرتشتی را جدی نگرفتند و حمله به کلیمیان، سنی ها، زرتشتی ها، ارمنی ها در یزد، اصفهان، ارومیه، شیراز، تهران، کاشان، کرمانشاه، و اراک را زیر سبیلی در کردند. آدم کشان میدان توپخانه را در وضعیتی که شاه مستبد قاجار در موقعیتی تدافعی بود به دهسال حبس و توقیف در کلات محکوم نمودند. تازه سردمداران آن حرکت در کنار شاه قاجار آسوده ماندند تا در کودتای بعدی منشاء خدمات بیشتری برای استبداد بشوند.
واقعیت این است که استبداد سلطنت اگرچه در نتیجة نهضت مشروطه تضعیف شد، ولی بر خلاف باور بسیاری از مورخان ما، نه دولت، مشروطه شد و نه حکومت قانون استوار گشت. شب نامه نویس مشروطه درست نوشته بود که « وکلای محترم! شما می خواهید ملت را مطیع قانون کنید؟ خود شماها چرا مطیع نمی شوید؟». شب نامه نویس دیگر کمی فراتر رفت و روی مهمترین ضعف مجلس مشروطه انگشت گذاشت:
« یکی نیست از این آقایان [ آقا سید عبدالله و آقا سید محمد] سئوال کند که : ای حجج اسلام! شما که سمت وکالت ندارید، در جزو کابینه ی وزراء هم که نیستید، بر حسب قانون اساسی و طریقه ی مشروطه حق مداخله در هیچ کاری ندارید. ولی، کدام کار، کدام دعوی، کدام مرافعه، کدام حکومت، کدام وزارت است که بتواند کاری بکند که یا رقعه، یا پیغام آقا نرسد؟ که اگر اعتناء به رقعه ی آقا نشود، فورا او را تکفیر و رسوا می نمایند»
کمی بعد، نکته بدیع دیگری مطرح می شود :
« یکی از نتایج مشروطه، رفع رشوه گرفتن، حکم ناحق دادن بود، حالا که بدتر شده است. جناب آقا سید عبدالله و آسید محمد اگر مشروطه خواه حقه باشند، اول در کارهائی که به آن راجع نیست، دخالت نکنند. باید رشوه گرفتن را موقوف کنند»
بی گمان گمراه کننده خواهد بود اگر تنها این دو تن را مقصر بدانیم . دیگران نیز به درجات مختلف به قانون رفتار نمی کردند. مگر کار نظام السلطنه، نخست وزیر مشروطه که به شاه مستبد قاجار از خزانه دولت پول پرداخته بود با قانون مشروطه جور در می آمد؟
بطور کلی باید گفت که مجلس مشروطه، با همة ادعاهائی که در باره آن می شود مجلسی نبود که در آن به ادعای یکی از دو سیدین، فقیر و غنی برابر باشند. حتی همان سید در اولین تصادم طبقاتی که پیش آمد به دفاع از زمین داران تنکابن نوشت :
« مقصود از زحمات تاسیس مجلس رفع ظلم بود. شماها این عنوان را اسباب ظلم قرار دادید...... دست از شرارت بر دارید و الا دولت محازات خواهد داد و ماها مداخله نخواهیم کرد»
فعلا به این کار نداریم که همین تلگراف خود نشانة مداخلة ایشان است ولی به نفع زمین داران و برای تداوم همان قرار های ظالمانه پیش از مشروطه. گذشته از آن، در همین تلگراف نکته جالب دیگری هم هست که به دولت چراغ سبز می دهد که اگر سرکوب و قلع و قمعی لازم شد خیالش از بابت مجلس مشروطه راحت باشد که حضرات مداخله نخواهند کرد.
وقتی جنبش دهقانی در گیلان بالا می گیرد، صنیع الدوله که « برجسته ترین متفکران رفورم مالی در دوران مشروطه » بود و در مقام ریاست مجلس « موضع دموکرات » داشت در زمان ریاست تلگرافی به انجمن ایالتی رشت فرستاد:
« اهالی رشت به درستی معنی مشروطیت و حریت را نفهمیده اند و رعایا بنای خودسری را گذاشته اند..... مجلس قویا خواهش می نماید که اصول مشروطیت را به مردم بفهمانند و رفع این اغتشاشات را نماید [ بنمایند] »
همو در طول مذاکرات مجلس در بارة حوادث گیلان نظر نغز دیگری دارد:
« اگر چه رئیس مجلس حق نطق ندارد، ولی مجبورا عرض می کنم: در این که قبل از این مستبدین ظلم می کردند، حرفی نیست. ولی حالا می خواهند [ حاصل] مال خود را ببرند، وهرج و مرج هم نشود »
هر دوی این مواضع توضیح مختصری لازم دارد. در بارة معنی مشروطیت بدون تردید صنیع الدوله راست می گفت. « معنی مشروطیت » از دیدگاه نمایندگان مجلس و دهقانان که در دو سوی جامعة طبقاتی ایران قرار داشتند، نمی توانست یکسان باشد و نبود. به اعتقاد من، این تمایز گره گاه درک درست از جنبش مشروطه طلبی است. شاهدش هم در نظر صنیع الدوله در مجلس می آید. مسئله این نبود که مجلس معصومانه نمی دانست چه می کند و یا آن گونه که ادعا می شود « افراطیون » در کارش اخلال می کردند، و یا اینکه آن گونه که شماری دیگر از مورخان ما نوشته اند، فریب این یا آن را خورده بود. بلکه آگاهانه می کوشیدکه به وضعیت موجود و میراث باقی مانده از حکومت استبدادی و مطلقه مشروعیت قانونی بدهد. ودر بسیاری از آنچه که می گفت، گوشهای شاه و حاکمان را هم مد نظر داشت. به این ترتیب، درحالیکه، بر روی « تعدیل بهره مالکانه » شمشیر « تقدس مالکیت خصوصی» می کشید، با پذیرش سلب مالکیت از دهقانان و خرده مالکان و سوء استفاده از توهمات مردم نسبت به خود، به ظلم مستبدان که خود از زبان رئیس درس خوانده خود می پذیرفت، قانونیت می بخشید.
چرا می گویم مشروطه مجلس نشینان با آنچه که مردم از آن انتظار داشتند تفاوت داشت؟ وقتی حاجی رضی نامی که بخش زیادی از فومن را مالک بود، کوشید « با رعایا سخت گیری کند» نه آقا سید محمد تلگراف زد و نه مجلس اصول مشروطیت و حریت را به رخُ کشید. ولی وقتی رعایا در مقام دفاع از خویش، اورا تهدید کردند و او به تهران گریخت،
« تلگراف سخت از وزیر امور خارجه و صدراعظم به حکومت رسیدکه فورا خسارات که به حاج سید رضی رسیده است، از مردم بگیرد. ده هزار تومان مطالبه می کنند»
بعلاوه برای گرفتن اجاره نه تنها سربازان را مامور کردند بلکه به آنها اجازه داده شد که « اگر از طرف رعایا بی اعتدالی به آنها بشود مجاز هستند که دفاع کنند» . به واقع عبرت انگیز است که مجلس مشروطه در حالیکه حق دفاع از خود را برای دهقانان برسمیت نشناخت به سربازانی که به نمایندگی از سوی زمین داران وارد عمل شده بودند، عملا اجازة کشتن داد.
در همین راست بد نیست برای روشن تر شدن قضایا در پیوند با آزادی و عملکرد مجلس شماری از اسناد را مرور کنیم.
قبل از هرچیز، یکی از اولین نتایج مشروطه پیدایش مجلسی است که اگرچه ژست شیر می گیرد و به امیدها و آمال ها دامن می زند، ولی در عمل به مثل روباه عمل می کند. قدرت واقعی نه دردست آحاد مردم، بلکه عمدتا در دست زمین دارانی است که ماسک مشروطه خواهی به چهره زده اند یعنی هما ن جماعتی که « افسون مالکیت » زبانشان را بسته بود. البته که این جماعت می خواستند قدرت مطلقه شاه و حکام را تخفیف بدهند ولی در عین حال، با همه توان از قدرت گرفتن تودة مردم در برابر شاه جلوگیری می کردند. علت حمله های پایان ناپذیر مجلس به انجمن ها نه بخاطر «خرابکاری » آنان بلکه به این سبب بود که مجلس بر نمی تابیدکه در حاکمیت، به غیر از « قبلة عالم» شریک دیگری داشته باشد. 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   24 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله انقلاب مشروطه و مقوله آزادی درایران

دانلود مقاله نگاهی به جایگاه جهانگردی درایران

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله نگاهی به جایگاه جهانگردی درایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

میهن عزیزمان ، ایران، سرزمینی است سرشار وپربرکت وازهر نظر مشحون ازقابلیت ها وجاذبه های باالقوه ا ی که می توانند این کشور را به یکی ازمهم ترین مراکز جلب مسافر درجهان تبدیل کرد.
زمینه های جغرافیایی وطبیعی
موقعیت جغرافیایی
قرارگرفتن ایران دریکی ازحساس ترین و مهم ترین مناطق جهان، منطقه ا ی که همچون پلی ازسپیده دمان تاریخ بشری ، کانون مهم فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی وتمدن های مختلف جهان را به هم پیوند می دهد، همجواری با کشورهای آسیای میانه وقفقازاز یک سو وافغانستان وپاکستان وعراق ازسوی دیگر ونزدیکی با کشورهای غربی خلیج فارس ودریای عمان ، به ایران موقعیتی راهبردی بخشیده است.
به سبب پهناوری سرزمین وتنوع ساختارطبیعی که پدید آورنده گوناگونی اقلیم وچشم اندازهای روح نوازطبیعی است، ایران را کشوری غنی ، زیبا، بهره مند ازجنگل های سرسبز وکوههای پرشکوه، دشتها وجنگل های سبز وبیابان های بیکران وکویر های اعجاب انگیز کرده است . شمال ایران که بخشی ازآن با دریای نیلگون مازندران مجاور است ازکوه های رفیع وجنگل های انبوه وسرسبز وازآب وهوایی مدیترانه ا ی بهره مند است . این سرزمین به سبب داشتن 700 کیلومتر ساحل مشترک با دریای مازندران واقلیم مساعد وکوه های مناسب ومناظر زیبا، یکی ازغنی ترین کانون های جهانگردی ایران است.
جنوب ایران با ساحلی به طول 1800 کیلومتر،با آبهای نیلگون خلیج فارس ودریای عمان، به برکت بهره مندی ازهوای معتدل، درفصل زمستان بهترین مقصد جهانگردی است، هرچند درتابستان ، به سبب گرمی وشرجی بودن هوا ، برای سیروسیاحت وتفریحات دریایی ( شنا، اسکی روی آب ، ماهیگیری ) مناسب نیست. ازطرفی درزمستان زمانی که شدت سرما دربخش های شمالی وغربی ایران به 10-تا 15- درجه سانتی گراد کاهش می یابد، سواحل جنوبی جزایر قشم ، کیش ، سیری و… بهترین فرصت را برای مسافران گریزان ازسرمای زمستانی فراهم می آورد، مسافرانی که خواستارگذران چند روزتعطیلی وفراغت درهوایی معتدل ودیدن چشم اندازهای زیبای مناظر دریا هستند که با جنگل های سرسبز و کم نظیر حراء تزئین شده اند. وانگهی، واقع شدن مهمترین مناطق آزاد تجاری ایران، قشم، کیش و چابهار در این ناحیه امکان خرید و تجارت را برای مسافران و بازرگانان فراهم می سازد.
خطه غرب ایران زمین ، بارشته کوه های سر به فلک کشیده زاگرس، که تا جنوب شرقی کشور امتداد دارد، درشت ها و جلگه های سرسبز و حاصلخیز، چشمه سارها، رودها و جویبارها و مجموعه ا ی از زیبایی های طبیعی، جنگل ها، کوه ها و آب های معدنی را در بر دارد.
فلات مرکزی ایران نیز سرزمین بی کران و وسیع است که هنوز اسراری از دوران پر شکوه گذشته در دل دارد.
هر چند امروزه اکثر مناطق مرکزی این فلات پهناور به کویری برهوت و صحرایی نمکی تبدیل شده است، اما کرانه های این «اقیانوس مواج خاکی»به نواحی پای کوهی منتهی می شودکه زمانی به سبب داشتن شرایط مطلوب زیستی و معیشتی، تمدن هایی پر شکوه نظیر ری، اصفهان، همدان، نیشابور و تخت جمشید را در آغوش خود پرورانده اند که آثار آنها مشتاقان و مسافران انبوهی را به تماشای خود می کشاند.
شرایط آب و هوایی
واقع شدن ایران در کمربند جهانی خشکی و محرومیت بخش های داخلی آن از رطوبت اقیانوس اطلس، دریای مدیترانه و سیاه و دریای مازندران به دلیل بلندی و کشیدگی کوه های عظیم البرز و زاگرس در شمال و غرب و جنوب غربی، خشکی و بیابانی بودن نواحی داخلی این کشور را سبب شده است ؛ اما وجود کوه های پراکنده و اندک در داخل فلات، نظیر شیرکوه در یزد و کرکس در کاشان، شکل گیری آبادی هاو شهرهای پر رونقی را در دل بیابان مرکزی میسر کرده است.
تنوع اقلیم به سبب وجود ارتفاعات و دشت ها و بیابان ها در ایران به گونه ا ی است که میانگین دمای سالانه از شمال غربی به جنوب شرقی افزایش می یابد، به طوری که از 10 درجه سانتی گراد درآذرباییجان به 25 تا 30 درجه سانتی گراد در جنوب و جنوب شرقی می رسد. جنوب و شمال ایران در فصل های گوناگون، آب و هوای متفاوت با نواحی مرکزی و کوهستانی دارند. بارندگی در شمال و جنوب و نواحی مختلف کشور بسیار متفاوت است، به طوریکه از 100میلیمتر در نواحی مرکزی تا 2000 میلیمتر در گیلان در نوسان است، در حالی که میانگین بارش سالانه ایران حدود 270 میلیمتر است.
بسته به نوع وبسته به وضعیت، ساکنان سرزمین ایران، از حدود سه هزار سال پیش، برای ادامه بقا، به مدداندیشه ا ی بارور، مبتکرانه با ایجاد چاه ها و حفر قنات ها و کاریزها دست زدندو بدین سان، با بیرون آوردن آب از دل زمین، عالی ترین فن آوری های عهد باستان را در زمینه آبیاری ابداع نمودند. به برکت این ابتکار کویر نشینان ایران زمین و انتقال این تجربه به شمال افریقا و برخی دیگر از مناطق صحرایی جهان، امکان زندگی و سازش پذیری بادیه نشینان مرکزی این بوم با هنجار طبیعت، نوعی شیوه زندگی و اسکان و معیشت را پدید آورده است که راستی، برای هر مسافری جذاب و برای هر انسانی جالب است.
زمینه های انسانی و فرهنگی
جمعیت و ویژگی های قومی
ایران کشوری است با 65 میلیون نفر جمعیت که 55 درصد آن شهرنشین و بقیه روستا نشین و اندکی هم کوچنده هستند و مسکن ثابتی ندارند.
به دلیل موقعیت جغرافیایی، یعنی واقع شدن برسر راه آسیای مرکزی وترکیه وکشورهای غربی وبه سبب حمله ها ویورش هایی که ازدیربازبه این خطه صورت گرفته است، سیمای جمعیتی ایران را درمجموعه ا ی ازاقوام گوناگون مانند فارس ها، ترک ها، کردها ، لرها، بختیاری ها، بلوچ ها، ترکمن ها وعرب ها تشکیل می دهند که درسراسر این سرزمین پراکنده اند.
هرچند فرهنگ ومذهب مشترک این اقوام را به هم پیوند داده است، هرکدام ازآنان ، با الهام ازویژگی های طبیعت منطقه ا ی که درطول هزاران سال مسکن ومأوای پیشینیان آنها بوده است، ویژگی های رفتاری ، باورها شیوه زندگی وآداب ورسومی دارند که ازقوی ترین جاذبه ها وزیباترین نمادهای اقوام ایران است.
چهره، گوش ، چگونگی معیشت ، مسکن ، لباس، باورها، موسیقی ، آداب ورسوم، جشن ها، شادی ها وغم ها وخلاصه تمامی شئون زندگی مردمان این آب وخاک چنان متنوع ورنگارنگ وبه حدی سرشار ازرازورمز مجموعه ا ی ازحوادث ووقایع است ، که براستی هرجهانگردی را به خود جلب می کند. برای مسافران نحوه زندگی عشایر قشقایی با آن مراسم وآداب ولباس و…. به همان اندازه جالب و دیدنی است که زندگی بختیاری ها.
ایران، سرزمین باستانی
ایران پیش از اسلام
روشن است که ایران یکی از 10 کانون مهم شکل گیری تمدن بشری در جهان بوده است. بنابه روایتی، نخستین آثارمدنیت که در این سرزمین کشف شده به هزاره پنجم پیش ازمیلاد مسیح تعلق دارد ونیز چنین آورده اند که هجرت اقوام آریایی به فلات ایران پیش از هزاره دوم پیش از میلاد مسیح آغاز شد. مادها درغرب، فارس ها ابتدا درجنوب غربی وبعد درجنوب وپارت ها درخراسان استقراریافتند. ازمیان فارس ها امیرانی برخاستند که پس ازچیرگی برمادها، که درهگمتانه عمارت داشتند، امپراطوری عظیم وپرفروع هخامنشی را بنا نهادند.
ازاین دوران پرشکوه تاریخ ایران ، کاخ ها‌ ، عبادتگاه ها وبناهایی درفارس (تخت جمشید پاسارگاد، نقش رستم ) ، درکاشان ( تپه سیلک ) ، تپه حصاردامغان ، همدان و … به جای مانده که برای مسافران بسیار پرجاذبه است. پس ازفروپاشی سلسله هخامنشی به دست اسکندر مقدونی و ویران شدن تخت جمشید، جانشینان او یعنی سلوکیان بر ایران سلطه یافتند که نتیجه آن آمیزش فرهنگ ایرانی با فرهنگ یونانی بود. بالاخره، ساسانیان پس از پیروزی بر پارت ها که از اقوام آریایی بودند، در سده سومین میلادی امپراطوری جدیدی بنیان نهادند که تا میانه سده هفتم میلادی پایدار ماند. از دوران ساسانیان که از تابناک ترین دوران مجد و عظمت ایران پیش از اسلام است، میراث هایی گران بها و بناهای تاریخی فراوانی در فیروز آباد، کازرون، طاق بستان، سروستان، نیشابورو… بر جای مانده است که از مهمترین جاذبه های جهانگردی ایران باستان محسوب می شوند.
ایران پس از اسلام
پس از سقوط امپراطوری ساسانی به دست تازیان مسلمان، دودره جدیدی درتاریخ ایران گشوده شد. هرچند ایرانیان که از ظلم و بی عدالتی مغان و حکومتگران در عهد ساسانی به ستون آمده بودند، با اطمینان قلبی اسلام را پذیرفتند لیکن هیچگاه از مخالفت با امویان نژاد پرست که ایرانیان را موالی می دانستند و سپس عباسیان دست برنداشتند. تازیان نیز برای سرکوبی ایرانیان که طرفدار حکومت سلاله های رسول اکرم بودند، به تقویت عناصر غیر ایرانی پرداختند. جنگ های میان سلاطین محلی قدرت آنان را تضعیف کرد و زمینه را برای چیرگی اقوام بیگانه آسیای مرکزی نظیر ترکان سلجوقی، مغولان، و تیموریان فرآهم آورد.
در زمان صفویان امپراطوری قدرتمند اسلامی – ایرانی پاگرفت و حکومت مذهب تشیع رسمیت یافت و در برابر مذهب سنت، شیعه مذهب رسمی کشور شد. از این دوران آثار و بناهای فراوانی مانند کاخ ها، مسجدها، حمام ها، آب انبارها، مدارس علمیه و… در شهرهای تبریز، اردبیل، قزوین و مهمتر از همه اصفهان به جای مانده که از شاهکارهای هنر و معماری جهان اند و در فواصل شهرهای اصلی کاروانسراهای متعددی بوجود آمد. در این دوران، از آمیزش آیین حیات بخش اسلام و فرهنگ بارور و پویای ایران تمدنی پاگرفت که سالیان دراز بر جهان آن روزگار سایه افکند.
در این دوران پربار تاریخی، کانون های عظیم علمی و فرهنگی در خراسان، شیراز، اصفهان، ری، تبریز و مراغه و جندی شاپور برپاشد و مشاهیر و بزرگانی مانند ابن سینا، زکریای رازی، خواجه نصیرالدین طوسی، امام محمد غزالی، ابوریحان بیرونی، مولوی، سعدی، حافظ، عمر خیام، جامی، خاقانی شروانی و… پروراند که فخر عالم بشریت اند.
ایران اسلامی، سرزمین مذاهب
قدمت، موقعیت اجتماعی وهجوم اقوام وطوایف گوناگون به این سرزمین موجب شد که پیروان ادیان ومذاهب دراین کشورسکنی گزینند ومجموعه ای ازمذاهب وفرق مذهبی درآن بوجودآیند . هرچند اغلب ملت ایران مسلمان وشیعی مذهب اند، ولی پیروان دیگری ازآیین زردشت ، یهود، مسیحی با شعبه ها وفرقه های گوناگون دراین سرزمین سکونت دارند.
ایران، کانون بالقوه جذب جهانگرد
با توجه به موقعیت جغرافیایی وویژگی های طبیعی وانسانی وتارخی این سرزمین ، به راستی ایران یکی ازمهم ترین قطب های جهانگردی جهان است .
این کشوربه سبب قدمت تاریخی وپویایی تمدن وفرهنگش درژرفای تاریخ، دارای چنان جاذبه های توانمندی دربسیاری زمینه هاست، که می تواند پاسخگوی انبوهی ازحواست ها ونیازهای جهانگردان باشد.
مهمان نوازی ایرانیان که ریشه درتاریخ ودین این ملت دارد وزبان زد عارف وعامی است می تواند هرمسافر بیگانه را مجذوب خود کند واو را به آغوش هر خانواده ایرانی بکشاند ویا چگونگی گذران زندگی ، بینش وآداب ورسوم مردم این مرزوبوم آشنا نماید.
بطور کلی می توان جاذبه های جهانگردی ایران را به طور کلی به سه گروه طبیعی ، انسانی – فرهنگی یا مذهبی تقسیم کرد.
جاذبه های طبیعی
کوه های رفیع وزیبای زاگرس ، البرز، سبلان ، شیرکوه وقلل مرتفع آنها مانند دماوند ، الوند ودنا که ضمن زیبایی بهترین مکان برای مشتاقان کوه نوردی واسکی است؛ دشت مغان ، دشت ارژن ، دشت ناز، جنگل های سرسبزودیدنی شمال، پارک جنگلی گلستان، جنگل های غرب ، غارهای شگفت انگیزوبی نظیر( مانند غار علیصدردرهمدان) کویرهای لوت ونمک ، دریاچه های ارومیه درآذربایجان غربی، مهارلو، بختگان وپریشان درفارس ، جزایر زیبای قشم ، کیش ، مرداب انزلی، تالاب میان کاله، چشمه های آب گرم معدنی محلات، سرعین (اردبیل) ، بهشت گمشده درکهکیلویه ، آبشارهای زیبای یاسوج، قلات فارس و….
کویر وبیابان نیزجذابیت بسیاردارند. همه ساله هزاران جهانگرد اروپایی وژاپنی ازبیابان های آفریقا دیدن می کنند. ایران نیزاز این جاذبه بی بهره نیست . بیابان های مرکزی وشرقی ایران، با ماسه های لغزان، آفتاب درخشان ، سکوت آرامش بخش ، آبادی هایی که درمیان «‌ دریای مواج ماسه » قد برافراشته اند ، منظره کاروان های شترسواران دربیابان ها، جنگل کاری برای جلوگیری از پیشروی بیابان ، همگی ازجاذبه های طبیعی بسیارچشم نوازند.
جاذبه های انسانی – فرهنگی
همچنان که گذشت، ایران به سبب بهره مندی ازتمدن وفرهنگ غنی وقرارگرفتن در مسیر جاده ابریشم ، که شرق وغرب جهان را درگذشته به هم مرتبط می کرد، وچون درطول تاریخ کهنش ، حکومت های جهاندار وامپراطوری های دادگر دوران پرفروشکوهی را به خود دیده است ، سرشار ازیادمان ها ویادگارهای تاریخی ، آداب ورسوم ، آثارهنری وصنایع دستی رنگارنگ است. به سبب کثرت وتنوع این جاذبه ها ، برخی ازآنها را به اختصارشرح می دهیم .
جاذبه های تاریخی
مهم ترین آثارتاریخی ایران که شهرت جهانی دارند ومی توانند انبوه جهانگردان را به خود جلب کنند عبارتنداز ویرانه های هگمتانه درهمدان ، تپه سیلک درکاشان ، مارلیک دررودبار ، نقش رستم ، تخت جمشید، آپادانا ، کاخ فیروزآباد ، بنای شاهپور درکازرون ، ارگ عظیم وزیبای بم ، حمام گنج علی خان و یخدانهای گوناگون درکرمان، ارگ کریم خانی ، عمارت کلاه فرنگی ، بازار وکیل وسرای مشیر درشیراز ، خانه طباطبایی ها وبروجردی ها ، منوچهری ها وباغ فین درکاشان ، عمارت عالی قاپو ، مدرسه چهارباغ ، کلیسای وانگ ،کاخ چهلستون‌ ، منار جنبان ، مسجد شیخ لطف اله ، مسجد شاه وسی وسه پل وخواجو دراصفهان ، آثار باستانی شوش درخوزستان ، بیستون درکرمانشاه ، بازار ومسجد کبود درتبریز، قلعه فلک الافلاک درخرم آباد ، مسجد جامع لرستان ، شهر سوخته ودهانه غلامان درسیستان ، مسجد جامع وتکیه امیرچماق دریزد وآثاردیگر.
گنجینه ها
گنجینه های هر کشوری ثروت های بسیار ارزشمندند که آثار تمدن ، هنر، صنعت وزندگی گذشتگان را درمعرض نمایش می گذارند، با دیدار ازگنجینه ، می توان دراحوال بنیان گذاران مدنیت های گذشته سیرکرد وبه استعدادها وخلاقیت های نیاکان خود پی برد،گنجینه ها آیینه های تمام نمای تمدن ها وحالات وکردار پیشینیان اند.
ازمهمترین جاذبه های هرکشوری گنجینه های آن است.درکشورهای پیشرفته گنجینه هابه گونه ای بسیارجالب وبرمبنای علمی ومرتب وآمایش شده اند وبه همین دلیل، ازپر بیننده ترین وجذاب تری مکان ها هستند ، زیرا با ابزارواشیایی که درخود دارند ، مجموعه ا ی ازفرهنگ وتمدن گذشته وحال یک سرزمین را به تماشا می گذارند.
ایران نیز گنجینه هایی دارد که با توجه به کهن سالی وغنای مدنیت این سرزمین وشیوه ها و سبک های زندگی وتنوع فراوان فرهنگ ها وهنرها واقوام تعداد آنها بسیار اندک است. به استثنای یکی دو گنجینه (ایران باستان ، دوره اسلامی وهنرهای معاصر) بقیه ، آنطور که باید وشاید ترتیب وآسایش نیافته اند ومتأسفانه همین گنجینه ها هم به سبب کم رونق بودن جریان مسافرت وجهانگردی – به ویژه به علت رکورد بازار مسافرت اروپاییان، ژاپنی ها وآمریکاییان به ایران – غالباً مهجور، متروک وتهی ازبیننده اند . مسئولان گنچینه های ایران براین باورند درآمد حاصل ازورودی بازدید کنندگان ازگنجینه ها حتی جوابگوی هزینه های نگهداری و پرداخت حقوق کارکنان نیست ، درحالی که این جاذبه ها درکشورهای جهانگردپذیر یکی ازمنابع مهم درآمد است . وایران یکی از10کشورمهم تاریخی جهان محسوب می شود . مهمترین گنجینه های ایران عبارتند از: ایران باستان ، هنرهای اسلامی ، آبگینه ، فرش ، هنرهای معاصر ، تاریخ طبیعی ، صنایع دستی ، میراث فرهنگی ، رضا عباسی ، کاخ سعد آباد ، جواهرات سلطنتی ، گلستان ، تماشاگه تاریخ وشهدا که همه درتهران اند . البته در سالهای اخیر درمراکز استان ها وشهر های مهم بناهایی گنجینه مانند ایجاد کرده اند که مکان اشیاء بسیار گران بها وبی نظیرند ، ولی متأسفانه نحوه عرضه آنها وتوضیحات مربوط بسیار ناقص وزشت است .
صنایع دستی
صنایع دستی وآثار هنری خلاقیت ها، استعدادها ، فرهنگ وتمدن یک ملت را متجلی می سازد وروحیه ، سلیقه ، باروری اندیشه ، بارورها وسنت های آفرینندگان آنها را نشان می دهد. به ویژه اگر بیاد آوریم که برابر نظر برخی باستان شناسان ازجمله گریشمن درتاریخ ایران قبل از اسلام هنرهای گوناگون بافندگی ، صنایع دستی وکاشی کاری ازایران برخاسته است.
یکی ازجاذبه های بسیار قوی درکشورهای توسعه یافته ودرحال توسعه صنایع دستی است که نظر هر مسافر وجهانگردی را به خود جلب می کند. مسافران با خرید فرآورده های دستی یادگاری همایی بس ارزنده ازمسافرت خود به ارمغان می برند که بعدها با نگاه به آنها خاطرات سفر را درذهن زنده می کنند.
هم اکنون دربسیاری ازکشورهای جهانگیر پذیر جهان ، برای ارائه بهتر صنایع دستی به جهانگردان سعی فراوان می شود؛ زیرا صنایع دستی علاوه براینکه برای صنعتگران منافع چشمگیر اقتصادی به همراه دارد؛ بارفرهنگی وهنری این صنایع که فرهنگ ومدنیت ملتی درآن خلاصه شده است ، اهمیت دارد.
ایران زمین بنا به موقعیت جغرافیایی وشرایط طبیعی اش ازدیرباز سرزمین صنایع دستی وهنری بوده است . صنایع دستی ایران به دلیل داشتن ویژگی های متنوع وزیبایی وکاربردی بودن شهره آفاق است . انواع کف پوش ها مانند فرش ، گلیم وگبه ؛ انواع پارچه های زربفت وقلمکار، صنایع چوبی مانند خاتم کاری ومنبت کاری وقلم زنی ؛ نقره سازی ، ساخت انواع اشیاء گلی ،کاشی ، سفالی، وزیورآلات ونقره ومینا کاری ، خراطی ، نقاشی وشیشه گری ، حاصل هنر وذوق میلیون ها مرد وزن ، پیروجوان است که درگوشه وکنار این مرزوبوم، درعین محرومیت ازمواهب یک زندگی سالم ومعمولی درکمال گمنامی وفروتنی وبی ادعایی به خلق زیباترین وارزشمندترین اشیاء هنری مشغول اند. اما متأسفانه دراین مورد نیزبه سبب عدم رونق جهانگردی درایران ومشکلات فراوان معیشتی پدید آورندگان صنایع دستی ، اولاً‌ بعضی ازاین صنایع نظیر زری بافی ومخمل بافی به دست فراموشی سپرده شده است؛ ثانیاً بازار صنایع آن طورکه باید رونقی ندارد.
سنن وآداب ورسوم
درگذشته ا ی نه چندان دور،ایلات ایران درعرصه سیاست واقتصاد کشورنقشی مهم داشتند؛ ولی شاهان پهلوی به منظور اعمال قدرت وبرقراری امنیت، با خوانین ورؤسای ایلات درافتادند وبا مبارزاتی خونبارکه به قلع وقمع آنان انجامید، برخی ازایل ها یکجا نشین شدند، ولی بسیاردیگر، هنوز هم همچون پیشینیان خود درچهارهزارسال پیش ، کوچ نشین ند وگذران زندگی آنها ازدامپروری ودامداری است .
عشایر ایران، چه آنان که اسکان یافته اند وچه طوایفی که کوچ روند، همچنان به آداب ورسوم ومراسم وسنن پدران خود پای بندند: مهمان نوازی، آداب ومعاشرت ، شیوه زندگی ، پوشش لباس وخلق وخوی ومراسم غزا وعروسی خود را حفظ نموده اند. کوچ عشایر وحرکت آنها با گله ورمه وچادر وهمه ابزارزندگی، ازییلاق به قشلاق، با لباس های رنگین ، دام های زنگوله داربه اندازه ا ی زیبا ودیدنی است که نظر هر بیننده ا ی را به خودجلب می کند. شکل خانه ها، چادرها ، معیشت اقتصادی وتقسیم وظایف ، موسیقی وآهنگ به هنگام کوچ آنان ، همه برای مسافران وجهانگردان بسیارجالب است.
عشایرایران مردمانی دلیر، هوشیارمهربان اند؛ درسوارکاری وچوگان ماهرند؛ درکار بسیارسخت کوشند وبه آداب ورسوم خودپای بند.
« فرهنگ غنی وپربارعشایر سرشارازآداب ورسوم نانوشته وثبت نشده ا ی است که درک آن ها برای جامعه غیر عشایری با ناباروری هایی همراه است. عشایر کهکیلویه وبویراحمد برای مهمان احترام خاصی قائل اند. بهترین غذاهای خود را برای مهمان تهیه می کنند وبهترین وسایل خواب خود را به مهمانان اختصاص می دهند. نیره علاء الدینی بهمنی که خود دارای شش طایفه است، در زمینه مهمان نوازی آدابی داردکه صمیمیت وسادگی عمیق آنها را نشان می دهد . آنها همیشه درکوچ اند وزندگی شان ازراه دامداری سنتی می گذرد. ومحل چادر آنها درقعر دره های کوهستانی بهمنی شمالی است . هنگامی که برای آنها مهمان می رسد آنقدر مهمان را نوازش می نمایند وبه او خوش آمد می گویند که اندازه ندارد.»
زندگی ایلات وعشایر وروستاییان ایران سرشار ازتنوع وزیبایی است. آنان درآغوش طبیعت بکرودل انگیز می زیند. طبیعت زنده وروح نواز ازکوه ودر ودشت ، وجانوران وگیاهان الهام بخش آنان دربرداشت ازهستی است. آنان این برداشت را با باورها وسنن ومراسم روستا ییان مجاور درآمیخته اند وبه فرهنگی دست یافته اند که سرشار اززیبایی ، سادگی وبی پیرایه ا ی است. تلقی آنان ازهستی درزندگی ودربافته ها ودست سازهای آنان تجلی می یابد، درقالی ، جاجیم ، گلیم وگبه با نقش ونگارهایی که هرکدام دنیایی معنا دارد وگویای فلسفه زندگی است. لباس های رنگارنگ وبافته های زیبای آنان به زندگی وطبیعت لبخند می زند وشادی می بخشد. ازاین رو می توان مراکز عشایری وروستایی را یکی ازجاذبه های بسیارقوی برای مسافران خسته ودل زده از زندگی شهری وماشینی تلق کرد؛ با ترتیب کاروانهای مسافرتی می توان مسافران وجهانگردان (به ویژه مسافران خارجی ) را به این مراکز برد وگوشه ا ی دیگراز زیبایی ها وغنای فرهنگ ایران را به آنان نشان داد. روستاییان که درطول تاریخ وبا الهام ازطبیعت متنوع دراین بوم می زیستند زندگی سرشارازصفا وطراوات وزیبایی دارند وبه همین دلیل محیط روستا می تواند پناهگاه دل زدگان خسته ازغوغا وهیاهوی شهر باشد.
جاذبه های مذهبی
با هجوم تازیان مسلمان به ایران، مذهب اسلام که نویددهنده عدالت وآزادی است؛به میان مردم حقیقت جوی این مرزوبوم راه یافت . با محروم شدن سلاله های رسول اکرم ازخلافت به وسیله امویان وسپس عباسیان جدال میان اولاد پیامبر وغصبان بالاگرفت . ازاین پس، ایران ومردمانش که به داشتن سجایای اخلاقی ومهمان نوازی ، آرامش طبع وپیروی ازحق وحقیقت شهره جهان اند پناهگاه اندیشه وتفکرات سلاله های رسول اکرم شد. بسیاری ازامام زادگان ازخشونت ودرنده خویی حاکم برسرزمین های عرب گریختند وبه آغوش ایرانیان پناه بردند. ازآن پس ایران اسلامی به تدریج مدفن امام زادگان وبه مراکززیارتی و عبادتی مردم تبدیل گردید.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   41 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نگاهی به جایگاه جهانگردی درایران

مقاله تجارت الکترونیک درایران

اختصاصی از اس فایل مقاله تجارت الکترونیک درایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله تجارت الکترونیک درایران


مقاله تجارت الکترونیک درایران

بسیاری از اقتصاددانان, متخصصان و آینده نگرها بر این عقیده‌اند که در سالهای اخیر انقلابی مشابه انقلاب صنعتی به وقوع پیوسته است که جهان را وارد ” عصر اطلاعات“ ساخته است و بسیاری از جنبه‌های اقتصادی,‌ اجتماعی و فرهنگی حیات بشر را دستخوش تحولی عمیق نموده است. یکی از ابعاد این تحول, تغییرات عمیقی است که در روابط اقتصادی بین افراد, شرکتها و دولتها به وجود آمده است. مبادلات تجاری بین افراد با یکدیگر, شرکتها با یکدیگر  افراد و با شرکتها و دولتها به سرعت از حالت سنتی خود که عمدتا مبتنی بر مبادله بر منبای اسناد و مدارک کاغذی است خارج شده و به سوی انجام مبادلات از طریق بهره گیری از سیستم های مبتنی بر اطلاعات الکترونیکی در حرکت است.

تجارت الکترونیکی,‌به دلیل سرعت, کارایی,‌ کاهش هزینه ها و بهره برداری از فرصتهای زودگذر عرصه جدیدی را در رقابت گشوده است تا آنجا که گفته می‌شود عقب افتادن از این سیر تحول نتیجه‌ای جز منزوی شدن در عرصه اقتصاد جهانی نخواهد داشت.

در این مقاله نگاهی داریم به مفهوم تجارت الکترونیکی,‌ روند گسترش آن در جهان و گریز ناپذیربودن استفاده از آن. سپس مروری خواهیم داشت به تجربه برخی از کشورها در این زمینه و اقدامات و دستاوردهای آنها.

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 51صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید


دانلود با لینک مستقیم


مقاله تجارت الکترونیک درایران