اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پاورپوینت درباره محمدبن موسی خوارزمی و دستاوردهای علمی خوارزمی

اختصاصی از اس فایل پاورپوینت درباره محمدبن موسی خوارزمی و دستاوردهای علمی خوارزمی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت درباره محمدبن موسی خوارزمی و دستاوردهای علمی خوارزمی


پاورپوینت درباره محمدبن موسی  خوارزمی و دستاوردهای علمی خوارزمی

فرمت فایل : power point  (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد اسلاید  : 84 اسلاید

 

 

 

 
 
 

زندگی نامه خوارزمی
محمد بن حسن جهرودی طوسی مشهور به خواجه نصیر الدین طوسی در تاریخ ۱۵ جمادی الاول سال ۵۹۸ هجری قمری در طوس ولادت یافته است. او به تحصیل دانش علاقه زیادی داشت و از دوران جوانی در علوم ریاضی و نجوم و حکمت سرآمد شد و از دانشمندان معروف زمان خود گردید. طوسی یکی از سرشناس ترین و با نفوذترین چهره های تاریخ اسلامی است. علوم دینی و علوم عملی را زیر نظر پدرش و منطق و حکمت را نزد خالویش بابا افضل ایوبی کاشانی آموخت. تحصیلاتش را در نیشابور به اتمام رسانید و در آنجا به عنوان دانشمندی برجسته شهرت یافت. خواجه نصیر الدین طوسی را دسته ای از دانشوران خاتم فلاسفه و گروهی او را عقل حادی عشر (یازدهم) نام نهاده اند. علامه حلی که یکی از شاگردان خواجه نصیر الدین طوسی می باشد درباره استادش چنین می نویسد: خواجه نصیر الدین طوسی افضل عصر ما بود و از .علوم عقلیه و نقلیه مصنفات بسیار داشت

 

:ﻤﻌﺎدﻻت درﺠﻪ دوم

üمال ها و جذرهایـی  که با عددی برابر می  شوند:

aX²+bX=c

üمال ها و عددی که با جذرهایـی  برابر می  شوند:

aX²+c=bX

üجذرها و عددی که با مال هایـی  برابر می  شوند:

bX+c=aX²


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت درباره محمدبن موسی خوارزمی و دستاوردهای علمی خوارزمی

دانلود تحقیق حضرت موسی علیه السلام

اختصاصی از اس فایل دانلود تحقیق حضرت موسی علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق حضرت موسی علیه السلام


دانلود تحقیق حضرت موسی علیه السلام

«حضرت موسی علیه السلام »
شمه ای از سر گذشت قوم بنی اسرائیل
در بیان احوال حضرت یوسف (ع ) دیدیم که چون برادرانش او را شنا ختند یوسف (ع ) دستور داد تا آنها به کنعان بر گردند و همه خاندان خود را نزد او بیاورند . از این رو یعقوب (ع ) و خاندانش به مصر آمدند . یوسف (ع ) از پادشاهان آن زمان خواست که سر زمینی نسبتا حاصل خیز در اختیار آنان بگذارد تا با گوسفندان و شترانشان در آنجا سکونت ورزند و به دامداری و کشاورزی مشغول شوند . گمان می رود که مقصود یوسف (ع ) از این در خواست آن بوده است که حتی الا مکان فرزندان یعقوب ( ع ) را از آمیزش با مردم مصر که آیین بت پرستی داشتند بر حذر بدارد و سعی داشته است که آیین یکتا پرستی در آنها پا بر جا یعقوب (ع ) و فرزندانش در سر زمینی که پادشاهان مصر به آنان بخشیده بود ساکن شدند و در آنجا زندگی نوینی را آغاز کردند . به گفته تورات شمار خاندان بنی اسرائیل در آن روز گار هفتاد تن بود و روز بروز بر تعداد آنها افزوده می شد تا اینکه یعقوب (ع ) پس از هفده سال اقامت در آن سرزمین از دنیا رفت . طبق وصیتی که کرده بود جنازه او را به فلسطین منتقل کردند و در آنجا به خاک سپردند .
پس از در گذشت یعقوب (ع ) فرزندان اسرائیل تحت سر پرستی یوسف (ع ) در آمدند و چون روز بروز بر تعداتشان افزوده می شد زمینهای زیادتری را در آن نواحی اشغال کردند . با این حال بنی اسرائیل مدت زیادی در آسایش و امنیت باقی نماندند زیرا پس از در گذشت یوسف (ع ) روز گار شد.
ولادت موسی علیه السلام
عمران مردی از فرزندان اسرائیل بود که اصل و نسب به یعقوب پیغمبر می رسید در مصر زندگی می کرد ، مردی خدا پرست بود و به چوپانی روزگار می گذراند ، همسر عمران به موسی حامله شد . هر روز که می گذشت ولادت نجادت دهنده فرزندان اسرائیل نزدیکتر می شد و به خواست خدا کسی متوجه نشد که زن عمران حامله است در آن شبی که موسی به دنیا آمد ، بجز خواهر موسی کسی از ولادت او آگاه نشد .
مادر موسی دور از چشم ماموران به شیر دادن فرزند خود پرداخت تا وقتی که در اثر گریه کودک ترسید مبادا ماموران فرعون آگاه شوند و فرزندانش را بکشند . در این باره خیلی فکر کردند ، عاقبت خداوند به دل مادر موسی انداخت که فرزندش را در صندوقی بگذارد و به روی رود نیل رها کند و او را به خدا بسپارد و یقین داشته باشد که خدا موسی را حفظ خواهد کرد . پس مادر ، موسی را در پارچه ای پیچید و در صندوقی گذاشت و شبانه به کنار رود نیل آمد و صندوق را بر روی رود نیل رها کرد . امواج آب صندوق را با خود برد و مادر موسی با حالتی پریشان به آن منظره می نگریست و خداوند را به یاری کودکش می خواند .
موسی علیه السلام در خانه فرعون  
فرعون زنی به نام آسیه داشت که خدا پرست بود و ایمان خود را از همه پنهان می کرد . آسیه فرزندی نداشت در آن روزها که فصل بهار بود از فرعون خواست تا خیمه ای در کنار رود نیل بر پا کند . تا از هوای بهاری کنار رود بهره مند شوند . فرعون دستور داد تا خیمه ای تر تیب دادند و فرعون و آسیه در آن جا به سر می بردند .

 

 

شامل 13 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق حضرت موسی علیه السلام

تحقیق در مورد نگاهی به زندگی امام موسی کاظم

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد نگاهی به زندگی امام موسی کاظم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نگاهی به زندگی امام موسی کاظم


تحقیق در مورد نگاهی به زندگی امام موسی کاظم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه41

فهرست مطالب

              چکیده ای از زندگی امام موسی بن جعفر ( ع )

 

                 حضرت امام موسی بن جعفر ( ع )

 

                 صفات باطنی و ظاهری و اخلاقی آن حضرت

 

                 زنان و فرزندان حضرت موسی بن جعفر ( ع )

 

                 صفات و سجایای حضرت موسی بن جعفر ( ع )

 

                 تأثیر الگو پذیری از امام موسی کاظم در بهبود روابط خانوادگی

 

                 امام هدایت و چالش های پیش رو

 

                 گزیده ای از سخنان حضرت 

 

                 منابع و مأخذ 

 

 

القاب : کاظم، صابر، صالح، امین و عبدالصالح.

 

کاظم یعنی کسی که با همه خشمگینی بر خویشتن تسلط دارد . امام کاظم را ابوالحسن اول نیز می گویند  وامام هشتم را ابوالحسن دوم و امام دهم را ابوالحسن سوم می گویند

 

نکته :  آن حضرت در میان شیعیان به «باب الحوائج» معروف است

 

منصب :  معصوم نهم و امام هفتم شیعیان

 

تاریخ ولادت : هفتم ماه صفر سال 128 هجرى. برخى نیز سال 129 را ذکر کردند

 

محل تولد : ابواء (منطقه‏اى در میان مکه و مدینه) در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى )

 

نسب پدرى :  امام جعفر بن محمد بن على بن حسین بن على بن ابى‏طالب علیهم السلام

 

نام مادر: حمیده مصفّاة. نام‏هاى دیگرى نیز مانند حمیده بربریه و حمیده اندلسیه نیز براى او نقل شده است. این بانو از زنان بزرگ زمان خویش بود و چندان فقیه و عالم به احکام و مسائل بود که امام صادق علیه السلام زنان را در یادگیرى مسائل و احکام دینى به ایشان ارجاع مى‏داد. و درباره‏اش فرمود: " حمیده، تصفیه شده است از هر دنس و

 

 

چرکى؛ مانند شمش طلا. پیوسته فرشتگان او را حفاظت و پاسبانى نموده تا رسیده است به من، به خاطر آن کرامتى که از خداى متعال براى من و حجت پس از من است "

 

مدت امامت : از زمان شهادت پدرش، امام جعفر صادق علیه السلام، در شوال 148 هجرى تا رجب سال 183 هجرى، به مدت 35 سال. آن حضرت در سن بیست سالگى به امامت رسید

 

تاریخ و سبب شهادت : 25 رجب سال 183 هجرى، در سن 55 سالگى، به‏ وسیله زهرى که در زندان سندى بن شاهک به دستور هارون ‏الرشید به آن حضرت خورانیده شد

 

محل دفن :  مکانی به نام مقابر قریش در بغداد (در سرزمین عراق) که هم اکنون به «کاظمین» معروف است

 

همسران : 1. فاطمه بنت على. 2. نجمه

 

فرزندان : درباره تعداد فرزندان آن حضرت چند قول وجود دارد. بنابر نقل یکى از آنها، آن حضرت 37 فرزند داشت که 18 تن از آنان پسر و 19 تن دختر بودند .

 

بزرگترین فرزند امام صادق عبدالله نام داشت که برخی او را عبدالله افطح می دانند و چون بزرگتر از برادرانش بود ادعای امامت می کرد و تنها عده کمی از او پیروی کردند که به افطحیه موسوم هستند ولی جلالیت قدر و علو شأن امام کاظم به قدری روشن بود که اکثریت شیعه پس از وفات امام صادق به امامت او گرویدند .

 

یکى از دختران آن حضرت به نام فاطمه، معروف به حضرت معصومه علیهاالسلام که براى دیدار برادرش امام رضا علیه السلام عازم ایران شده بود، در شهر قم بیمار شد و

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نگاهی به زندگی امام موسی کاظم

تحقیق در موردامام موسی کاظم(علیه السلام)

اختصاصی از اس فایل تحقیق در موردامام موسی کاظم(علیه السلام) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در موردامام موسی کاظم(علیه السلام)


 تحقیق در موردامام موسی کاظم(علیه السلام)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:17

فهرست:

 

صفات برجسته امام کاظم(علیه السلام)

سخن چینی درباره امام(علیه السلام)

پرتوی از سیره و سیمای امام موسی کاظم(علیه السلام)

 شخصیت اخلاقی:

برخورد حاکمان سیاسی معاصر با امام:

   زندان نمودن امام و چگونگی شهادت:

 

امام موسی کاظم(علیه السلام)

پرتوی از سیره و سیمای امام موسی کاظم(علیه السلام)

حضرت امام موسی بن جعفر(علیه السلام)، معروف به کاظم و باب الحوائج و عبد صالح در روز یکشنبه 7 صفر سال 128 قمری در روستای «ابواء»، دهی در بین مکّه و مدینه، متولّد گردید.
نام مادر آن حضرت، حمیده است.
آن حضرت در 25 رجب سال 183 قمری، در زندان هارون الرّشید عبّاسی در بغداد، در 55 سالگی به دستور هارون مسموم گردید و به شهادت رسید.
مرقد شریفش در کاظمین، نزدیک بغداد، زیارتگاه شیفتگان حضرتش میباشد.
امام موسی بن جعفر همان راه و روش پدرش حضرت صادق(علیه السلام) را بر محور برنامه ریزی فکری و آگاهی عقیدتی و مبارزه با عقاید انحرافی، ادامه داد.
آن حضرت با دلائل استوار، بیمایگی افکار اِلحادی را نشان میداد و منحرفان را به اشتباه راه و روششان آگاه میساخت.
کمکم جنبش فکری امام(علیه السلام)درخشندگی یافت و قدرت علمیاش دانشمندان را تحت الشعاع خود قرار داد.
این کار بر حاکمان حکومت عبّاسی سخت و گران آمد و به همین دلیل با شیفتگان مکتبش با شدّت و فشار و شکنجه برخورد کردند.
از اینرو،امام کاظم(علیه السلام) به یکی از شاگردان معروفش به نام هشام هشدار داد به خاطر خطرهای موجود، از سخن گفتن خودداری کند و هشام هم تا هنگام مرگ خلیفه از بحث و گفتگو خودداری کرد.
ابن حجر هیتمی گوید:«موسی کاظم وارث علوم و دانش های پدر و دارای فضل و کمال او بود وی در پرتو عفو و گذشت و بردباری فوق العاده که در رفتار با مردمِ نادانِ زمان از خود نشان داد، لقب کاظم یافت، و در زمان او هیچ کس در معارف الهی و دانش و بخشش به پایه او نمیرسید.»امام کاظم(علیه السلام) در برابر دستگاه ظلم و ستم عبّاسی موضع سلبی و منفی را در پیش گرفت و دستور داد تا شیعیان در دعاوی و منازعات خود، به دستگاه دولتی روی نیارند و به آنان شکایت نبرند و سعی کنند با قرار دادن قاضی تحکیم در میان خویش، منازعات را فیصله دهند.
امام(علیه السلام) درباره حاکمان غاصب زمانش فرمود: «هر کس بقای آنان را دوست داشته باشد از آنان است و هر کس از آنان باشد وارد آتش گردد.» بدین وسیله آن حضرت، خشم و نارضایتی خود را از حکومت هارون پیاپی ابراز میفرمود و همکاری با آنان را در هر صورت حرام میدانست و اعتماد و تکیه بر آنان را منع میکرد و میفرمود: «برآنان که ستمکاراند تکیه مکنید که گرفتار دوزخ میشوید.»امام کاظم(علیه السلام)، علی بن یقطین، یکی از یاران نزدیک خویش را از این فرمان استثنا کرد و اجازت داد تا منصب وزرات را در روزگار هارون عهده دار گردد و پیش از او، منصب زمامداری را در ایّام مهدی بپذیرد.
او نزد امام موسی(علیه السلام)رفت و از او اجازت خواست تا استعفا دهد و منصب خود را ترک کند، امّا امام او را از این کار بازداشت و به او گفت: «چنین مکن، برادران تو به سبب تو عزّت دارند و به تو افتخار میکنند، شاید به یاری خدا بتوانی شکست ها را درمان کنی و دست بینوایی را بگیری یا به دست تو، مخالفان خدا درهم شکسته شوند.
ای علی! کفّاره و تاوان شما، خوبی کردن به برادران است، یک مورد را برای من تضمین کن، سه مورد را برایت تضمین میکنم، نزد من ضامن شو که هر یک از دوستان ما را دیدی نیاز او را برآوری و او را گرامی داری و من ضامن میشوم که هرگز سقف زندانی بر تو سایه نیفکند و دم هیچ شمشیر به تو نرسد و هرگز فقر به سرای تو پای نگذارد.
ای علی! هر کس مؤمنی را شاد سازد، اوّل خدای را و دوم پیامبر را و در مرحله سوم ما را شاد کرده است.»

سخن چینی درباره امام(علیه السلام)

پاره ای از فعّالیّت های امام کاظم(علیه السلام) به وسیله سخن چینان به هارون الرّشید میرسید و این امر، کینه و خشم او را برمیانگیخت.
یک بار به او خبر دادند که از سراسر جهان اسلام، اموالی هنگفت نزد امام موسی بن جعفر(علیه السلام) جمع آوری میگردد و از شرق و غرب برای او حمل میشود و او را چندین بیت المال است.
هارون به دستگیری امام(علیه السلام) و زندانی کردن او فرمان داد، یحیی برمکی آگاه شد که امام(علیه السلام) در پی کار خلافت برای خویش افتاده است و به پایگاه های خود در همه نقاط کشور اسلامی نامه مینویسد و آنان را به سوی خویش دعوت میکند و از مردم میخواهد که بر ضدّ حکومت قیام کنند، یحیی به هارون خبر داد و او را علیه امام(علیه السلام) تحریک کرد.
هارون امام را به زندان افکند و از شیعیانش جدا ساخت و امام(علیه السلام) روزگاری دراز، شاید حدود چهارده سال، در زندان هارون گذراند.
امام(علیه السلام) در زندان نامه ای به هارون فرستاد و در آن نامه نفرت و خشم خود را به او ابراز فرمود، متن نامه چنین است:«هرگز بر من روزی پربلا نمیگذرد، که بر تو روزی شاد سپری میگردد، ما همه در روزی که پایان ندارد مورد حساب قرار میگیریم و آنجاست که مردم فاسد زیان خواهند دید.»امام کاظم(علیه السلام) در زندان، شکنجه ها و رنجهای فراوان را تحمّل کرد، دست و پای مبارکش را به زنجیر میبستند و آزارهای کشنده بر او روا میداشتند.
سرانجام زهری کشنده به او خوراندند و مظلومانه او را به شهادت رساندند.

صفات برجسته امام کاظم(علیه السلام)

حضرت امام موسی کاظم(علیه السلام) عابدترین و زاهدترین، فقیه ترین، سخیترین و کریمترین مردم زمان خود بود، هر گاه دو سوم از شب میگذشت نمازهای نافله را به جا میآورد و تا سپیده صبح به نماز خواندن ادامه میداد و هنگامی که وقت نماز صبح فرا میرسید، بعد از نماز شروع به دعا میکرد و از ترس خدا آن چنان گریه میکرد که تمام محاسن شریفش به اشک آمیخته میشد و هر گاه قرآن میخواند مردم پیرامونش جمع میشدند و از صدای خوش او لذّت میبردند.
آن حضرت، صابر، صالح، امین و کاظم لقب یافته بود و به عبد صالح شناخته میشد، و به خاطر تسلّط بر نفس و فروبردن خشم، به کاظم مشهور گردید.
مردی از تبار عمر بن الخطاب در مدینه بود که او را میآزرد و علی(علیه السلام) را دشنام میداد.
برخی از اطرافیان به حضرت گفتند: اجازه ده تا او را بکشیم، ولی حضرت به شدّت از این کار نهی کرد و آنان را شدیداً سرزنش فرمود.
روزی سراغ آن مرد را گرفت، گفتند: در اطراف مدینه، به کار زراعت مشغول است.
حضرت سوار بر الاغ خود وارد مزرعه وی شد.
آن مرد فریاد برآورد: زراعت ما را خراب مکن، ولی امام به حرکت خود در مزرعه ادامه داد وقتی به او رسید، پیاده شد و نزد وی نشست و با او به شوخی پرداخت، آن گاه به او فرمود: چقدر در زراعت خود از این بابت زیان دیدی؟ گفت: صد دینار.
فرمود: حال انتظار داری چه مبلغ از آن عایدت شود؟ گفت: من از غیب خبر ندارم.
امام به او فرمود: پرسیدم چه مبلغ از آن عایدت شود؟ گفت: انتظار دارم دویست دینار عایدم شود. امام به او سیصد دینار داد و فرمود: زراعت تو هم سر جایش هست. آن مرد برخاست و سر حضرت را بوسید و رفت. امام به مسجد رفت و در آنجا آن مرد را دید که نشسته است. وقتی آن حضرت را دید، گفت: خداوند میداند که رسالتش را در کجا قرار دهد. یارانش گرد آمدند و به او گفتند: داستان از چه قرار است، تو که تا حال خلاف این را میگفتی. او نیز به دشنام آنها و به دعا برای امام موسی(علیه السلام) پرداخت. امام(علیه السلام) نیز به اطرافیان خود که قصد کشتن او را داشتند فرمود: آیا کاری که شما میخواستید بکنید بهتر بود یا کاری که من با این مبلغ کردم؟و بسیاری از این گونه روایات، که به اخلاق والا و سخاوت و شکیبایی آن حضرت بر سختیها و چشمپوشی ایشان از مال دنیا اشارت میکند، نشانگر کمال انسانی و نهایت عفو و گذشت آن حضرت است.

 چگونگی به امامت رسیدن آن حضرت:

در زمان حیات امام صادق (ع) کسانی از اصحاب آن حضرت معتقد بودند پس از ایشان اسماعیل امام خواهد شد. اما اسماعیل در زمان حیات پدر از دنیا رفت ولی کسانی مرگ او را باور نکردند و او را همچنان امام دانستند پس از وفات حضرت صادق (ع) عده ای چون از حیات اسماعیل مأیوس شدند پسر او محمد بن اسماعیل را امام دانستند و اسماعیلیه امروز بر این عقیده هستند و پس از او پسر او را امام می دانند و همینطور به ترتیب و به تفضیلی که در کتب اسماعیلیه مذکور است. پس از وفات حضرت صادق (ع) بزرگترین فرزند ایشان عبدالله نام داشت که بعضی او را عبدالله افطحمی دانند این عبدالله مقام و منزلت پسران دیگر حضرت صادق (ع) را نداشت و به قول شیخ مفید در”ارشاد” متهم بود که در اعتقادات با پدرش مخالف است و چون بزرگترین برادرانش از جهت سن و سال بود ادعای امامت کرد و برخی نیز از او پیروی کردند اما چون ضعف دعوی و دانش او را دیدند روی از او برتافتند و فقط عده قلیلی از او پیروی کردند که فطحیه موسوم هستند.

ـ برادر دیگر امام موسی کاظم (ع) اسحق که برادر تنی آن حضرت بود به ورع و صلاح و اجتهاد معروف بود اما برادرش موسی کاظم (ع) را قبول داشت و حتی از پدرش روایت می کرد که او تصریح بر امامت آن حضرت کرده است.

ـ برادر دیگر آن حضرت به نام محمد بن جعفر مردی سخی و شجاع بود و از زیدیه جارودیه بود و در زمان مامون در خراسان وفات یافت اماجلالت قدر و علو شأن و مکارم اخلاق و دانش وسیع امام موسی کاظم (ع) بقدری بارز و روشن بود که اکثریت شیعه پس از وفات امام صادق (ع) به امامت او گرویدند و علاوه بر این بسیاری از شیوخ و خواص اصحاب حضرت صادق (ع) مانند مفضل ابن عمر جعفی و معاذین کثیر و صغوان جمال و یعقوب سراج نص صریح امامت حضرت امام موسی الکاظم (ع) را از امام صادق (ع) روایت کردند و بدین ترتیب امامت ایشان در نظر اکثریت شیعه مسجل گردید.

 شخصیت اخلاقی:

او در علم و تواضع و مکارم اخلاق و کثرت صدقات و سخاوت و بخشندگی ضرب المثل بود. بدان و بداندیشان را با عفو و احسان بیکران خویش تربیت می فرمود. شبها بطور ناشناس در کوچه های مدینه می گشت و به مستمندان کمک می کرد. مبلغ دویست، سیصد و چهارصد دینار در کیسه ها می گذاشت و در مدینه میان نیازمندان قسمت می کرد. صرار (کیسه ها) موسی بن جعفر در مدینه معروف بود. و اگر به کسی صره ای می رسید بی نیاز می گشت معذلک در اطاقی که نماز می گذارد جز بوریا و مصحف و شمشیر چیزی نبود.

 برخورد حاکمان سیاسی معاصر با امام:

مهدی خلیفه عباسی امام را در بغداد بازداشت کرد اما بر اثر خوابی که دید و نیز تحت تأثیر شخصیت امام از او عذرخواهی کرد و به مدینه اش بازگرداند گویند که مهدی از امام تعهد گرفت که بر او و فرزندانش قیام نکند این روایت نشان می دهد که امام کاظم (ع) قیام را در آن زمان صلاح و شایسته نمی دانسته است و با آنکه از جهت کثرت عبادت و زهد به (العبد الصالح) معروف بوده است بقدری در انظار مردم مقامی والا و ارجمند داشته است که او را شایسته مقام خلافت و امامت ظاهری نیز می دانستند و همین امر موجب تشویش و اضطراب دستگاه خلافت گردیده و مهدی به حبس او فرمان داده است.

ـ زمخشری در (ربیع الابرار) آورده است که هارون فرزند مهدی در یکی از ملاقاتها به امام پیشنهاد نمود فدک را تحویل بگیرد و حضرت نپذیرفت. وقتی اصرار زیاد کرد فرمود می پذیرم به شرط آن که تمام آن ملک را با حدودی که تعیین می کنم به من واگذاری، هارون گفت حدود آن چیست؟ امام فرمود یک حد آن به عدن است حد دیگرش به سمرقند و حد سومش به افریقیه (آفریقا) و حد چهارمش کناره دریای خزر است. هارون از شنیدن این سخن سخت برآشفت و گفت: پس برای ما چه چیز باقی می ماند؟ امام فرمود:
می دانستم اگر حدود فدک را تعیین کنم آن را به مامسترد نخواهی کرد (یعنی خلافت و اداره سراسر کشور اسلام حق منست) از آن روز هارون کمر به قتل موسی بن جعفر (ع) بست. در سفر هارون به مدینه هنگام زیارت قبر رسول الله (ص) در حضور سران قریش و روسای قبایل و علما و قضات بلاد اسلام گفت: السلام علیک یا رسول الله، السلام علیک یا بن عم و این را از روی فخر فروشی به دیگران گفت. امام کاظم (ع) حاضر بود و فرمود: السلام علیک یا رسول الله، السلام علیک یا ابت (یعنی سلام بر تو ای پدر من). می گویند هارون دگرگون شد و خشم از چهره اش نمودار گردید.

   زندان نمودن امام و چگونگی شهادت:

درباره حبس امام موسی (ع) به دست هارون الرشید شیخ مفید در ارشاد روایت می کند که علت گرفتاری و زندانی شدن امام، یحیی بن خالد بن بر مک بوده است زیرا هارون فرزند خود امین را به یکی از مقربان خود به امام جعفربن محمد ابن اشعث که مدتی هم والی خراسان بوده است سپرده بود و یحیی بن خالد بیم آن را داشت که اگر خلافت به امین برسد جعفربن محمد را همه کاره دستگاه خلافت سازد و یحیی و بر مکیان از مقام خود بیفتند. جعفر بن محمد بن اشعث شیعه بود و قایل به امامت موسی (ع) و یحیی این معنی را به هارون اعلام می داشت. سرانجام یحیی پسر برادر امام را به نام علی بن اسماعیل بن جعفر از مدینه خواست تا به وسیله او از امام و جعفر نزد هارون بدگویی کند. گویند امام هنگام حرکت علی بن اسماعیل از مدینه او را احضار کرد و از او خواست که از این سفر منصرف شود. و اگر ناچار می خواهد برود از او سعایت نکند. علی قبول نکرد و نزد یحیی رفت و بوسیله او پیش هارون بار یافت و گفت از شرق و غرب ممالک اسلامی مال به او می دهند تا آنجا که ملکی را توانست به هزار دینار بخرد. هارون در آن سال به حج رفت و در مدینه امام و جمعی از اشراف به استقبال او رفتند. اما هارون در قبر حضرت رسول (ص) گفت یا رسول الله از تو پوزش می خواهم که می خواهم موسی بن جعفر را به زندان افکنم زیرا او می خواهد امت ترا برهم زند و خونشان بریزد. آنگاه دستور داد تا امام را از مسجد بیرون بردند و او را پوشیده به بصره  نزدوالی آن عیسی بن جعفربن منصور بردند.

 عیسی پس از مدتی نامه ای به هارون نوشت وگفت که موسی بن جعفر در زندان جز عبادت ونماز کاری ندارد یا کسی بفرست که او را تحویل بگیرد یا من او را آزاد خواهم کرد. هارون امام را به بغداد آورد و به فضل بن ربیع سپرد و پس از مدتی از او خواست که امام را آزاری برساند اما فضل نپذیرفت و هارون او را به فضل بن یحیی بن خالد برمکی سپرد. چون امام در خانه فضل نیز به نماز و روزه و قرائت قرآن اشتغال داشت فضل بر او تنگ نگرفت و هارون از شنیدن این خبر در خشم شد و آخر الامر یحیی امام را  به سندی بن شاهک سپرد و سندی آن حضرت را در زندان مسموم کرد و چون آن حضرت از سم وفات یافت سندی جسد آن حضرت را به فقها و اعیان بغداد نشان داد که ببیند در بدن او اثر زخم یا خفگی نیست. بعد او را در باب التبن در موضعی به نام مقابر قریش دفن کردند. تاریخ وفات آن حضرت را جمعه هفتم صفر یا پنجم یا بیست و پنجم رجب سال 183 ق در 55 سالگی گفته اند.

نجمه همسر امام:

نجمه، مادر بزرگوار امام رضا (ع) و از زنان مؤمنه، پارسا، نجیب و پاکیزه بود. حمیده، همسر امام صادق (ع)، او را که کنیزی از اهالی مغرب بود، خرید و به منزل برد.
نجمه در خانه امام صادق (ع)، حمیده خاتون را بسیار احترام می کرد و به خاطر جلال و عظمت او، هیچ گاه نزدش نمی نشست!
روزی حمیده در عالم رویا، رسول گرامی اسلام (ص) را دید که به او فرمودند: ای حمیده! نـجـمـه را به ازدواج فرزند خود موسی درآور زیرا از او فرزندی به دنیا خواهد آمد که بهترین فرد روی زمین باشد. پس از این پیام، حمیده به فرزندش امام کاظم (ع) فرمود: پسرم! نـجـمـه بانویی است که من هرگز بهتر از او را ندیده ام، زیرا در زیرکی و محاسن اخلاق، مانندی ندارد. من او را به تو می بخشم، تو نیز در حق او نیکی کن. ثـمـره ازدواج امـام مـوسـی بـن جعفر (ع) و نجمه، نوری شد که در شکم مادر به تسبیح و تهلیل مـشـغـول بـود و مـادر از آن، احـسـاس سنگینی نمی کرد وچون به دنیا آمد، دست ها را بر زمین گذاشت، سر را به سوی آسمان بلند کرد و لب های مبارکش را به حرکت درآورد: گویا با خدایش راز و نیاز می کرد. پس از تولد امام هشتم (ع)، این بانوی مکرمه با تربیت گوهری تابناک، ارزشی فراتر یافت.

 

  فرزندان امام:

بنا به گفته شیخ مفید در ارشاد امام موسی کاظم (ع) سی و هفت فرزند پسر و دختر داشت که هیجده تن از آنها پسر بودند و علی بن موسی الرضا (ع) امام هشتم افضل ایشان بود. از جمله فرزندان مشهور آن حضرت احمد بن موسی و محمد بن موسی و ابراهیم بن موسی بودند. یکی از دختران آن حضرت فاطمه معروف معصومه سلام الله علیها است که قبرش در قم مزار شیعیان جهان است. عدد اولاد آن حضرت را کمتر و بیشتر نیز گفته اند.

 

  تأثیر علمی آن بزرگوار:

امام هفتم (ع) با جمع روایات و احادیث و احکام و احیای سنن پدر گرامی و تعلیم و ارشاد شیعیان، اسلام راستین را که با تعالیم و مجاهدات پدرش جعفر بن محمد (ع) نظم و استحکام یافته بود حفظ و تقویت کرد و علی رغم موانع بسیار در راه انجام وظایف الهی تا آنجا پایداری کرد که جان خود را فدا ساخت. 

بعد از شهادت

سندى بن شاهک، به دستور هارون الرّشید، سمّى را در غذاى آن حضرت گذارد و امام(علیه السلام) از آن غذا خورد و اثر آن در بدن مبارکش کارگر افتاد و بیش از سه روز مهلتش نداد.
وقتى امام به شهادت رسید، سندى گروهى از فقها و بزرگان بغداد را بر سر جنازه اش آورد و به ایشان گفت: به او نگاه کنید، آیا در وى اثرى از ضربه شمشیر یا اصابت نیزه مىبینید؟گفتند: ما از این آثار چیزى نمىبینیم و از آنها خواست که بر مرگ طبیعى او شهادت دهند و آنها نیز شهادت دادند!آن گاه جسد شریف آن حضرت را بیرون آورده و آن را بر جسر (پل) بغداد نهادند و دستور داد که ندا دهند: این موسى بن جعفر است که مرده است، نگاه کنید. عابران به او نگاه مىکردند و اثرى از چیزى که نشان دهنده کشتن او باشد، نمىدیدند.
یعقوبى در تاریخش مىگوید: پس از آن که امام کاظم(علیه السلام) مدّت درازى را در زندان هاى تاریک هارون الرّشید گذراند، به ایشان گفته شد: چطور است که به فلان کس نامه اى بنویسى تا درباره تو با رشید صحبت کند؟ امام فرمود: پدرم به نقل از پدرانش حدیثم کرده: «خداوند به داود(علیه السلام) سفارش کرده که هر گاه بنده اى، به یکى از بندگان من امید بست، همه درهاى آسمان به رویش بسته مىشود و زمین زیر پایش خالى مىگردد.»در مدّت زندان آن حضرت، اقوال مختلفى وجود دارد.
آن حضرت، چهار سال یا هفت سال یا ده سال یا به قولى چهارده سال در زندان به سر برده است.
حضرت امام موسى کاظم، سى و هفت فرزند پسر و دختر از خود به جاى گذارده که والاترینشان حضرت على بن موسى الرّضا(علیه السلام) مىباشد.
از میان کلمات و سخنان ارزنده حضرت امام موسى کاظم(علیه السلام)، چهل حدیث را برگزیدم که هر یک با نورانیّت ویژه اش، روشنگر دلهاى اهل ایمان و پاکباختگان وادى حقیقت و عرفان است.

 
   سخنان برگزیده

۩ امام کاظم ‏علیه السلام: ثَلاثٌ مُوبِقاتٌ: نَکثُ الصَّفَقَةِ و تَرکُ السُّنَّةِ و فِراقُ الجَماعَةِ؛

سه چیز تباهی می ‏آورد: پیمان شکنی، رها کردن سنّت و جدا شدن از جماعت.

۩ امام کاظم ‏علیه السلام: عَونُکَ لِلضَّعیفِ أفضَلُ الصَّدَقَةِ؛

 کمک کردن تو به ناتوان، بهترین صدقه است.

۩ امام کاظم‏ علیه السلام: لَو کانَ فِیکُم عِدَّةُ أهلِ بَدرٍ لَقامَ قائمُنا؛

 اگر به تعداد اهل بدر (مؤمن کامل) در میان شما بود، قائم ما قیام می‏ کرد.

۩ امام کاظم‏ علیه السلام: لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِب نَفسَهُ فی کُلِّ یَومٍ؛

 کسی که هر روز خود را ارزیابی نکند، از ما نیست.

۩ امام کاظم ‏علیه السلام: ما مِن شَی‏ءٍ تَراهُ عَیناکَ إلّا و فیهِ مَوعِظَةٌ؛

 در هر چیزی که چشمانت می ‏بیند، موعظه ‏ای است.

۩ امام کاظم ‏علیه السلام: مَن کَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ کَف َّ اللَّهُ عَنهُ عَذابَ یَومِ القِیامَة؛

هر کس خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند عذاب خود را در روز قیامت از او باز می ‏دارد.

۩ امام کاظم ‏علیه السلام: إذا کانَ ثَلاثَةٌ فی بَیتٍ فَلا یَتَناجی‏ إثنانِ دونَ صاحِبِهِما فَإنَّ ذلِکَ مِمّایَغُمُّهُ؛

هرگاه سه نفر در خانه ‏ای بودند، دو نفرشان با هم نجوا نکنند؛ زیرا نجوا کردن، نفر سوم را ناراحت می ‏کند.

۩ امام کاظم‏ علیه السلام: إیّاکَ أن تَمنَعَ فی طاعَةِ اللَّهِ فَتُنفِقُ مِثلَیهِ فی مَعصِیَةِ اللَّهِ؛

مبادا از خرج کردن در راه طاعت خدا خودداری کنی، و آن‏گاه دو برابرش را در معصیت خدا خرج کنی.

۩ امام کاظم ‏علیه السلام: لاتُذهِبِ الحِشمَةَ بَینَکَ و بَینَ أخیکَ وَأبْقِ مِنها فَإنَّ ذَهابَها ذَهابُ الحَیاءِ؛

مبادا حریم میان خود و برادرت را (یکسره) از میان ببری؛ چیزی از آن باقی بگذار؛ زیرا از میان رفتن آن، از میان رفتن شرم و حیا است.

۩ امام کاظم ‏علیه السلام: أبلِغ خَیراً و قُل خَیراً ولا تَکُن أمُّعَةً؛
خیر برسان و سخن نیک بگو و سست رأی و فرمان‏برِ هر کس مباش.
۩ امام کاظم ‏علیه السلام: المُصیبَةُ لِلصّابِرِ واحِدَةٌ و لِلجازِعِ اثنَتانِ؛
مصیبت برای شکیبا یکی است و برای ناشکیبا دو تا.
۩ امام کاظم‏ علیه السلام: الصَّبرُ عَلَی العافِیَةِ أعظَمُ مِنَ الصَّبرِ عَلَی البَلاءِ؛
شکیبایی در عافیت بزرگ‏تر است از شکیبایی در بلا.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در موردامام موسی کاظم(علیه السلام)

اخلاق حضرت امام موسی کاظم (ع)

اختصاصی از اس فایل اخلاق حضرت امام موسی کاظم (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اخلاق حضرت امام موسی کاظم (ع)


اخلاق حضرت امام موسی کاظم (ع)

اخلاق حضرت امام موسی کاظم ؛ تحقیقی آموزشی است که مناسب پروژه و تحقیق دروس عمومی معارف اسلامی و اندیشه اسلامی و اخلاق و آیین زندگی و تاریخ اسلام است و در 29 صفحه تهیه شده است .

شامل این مطالب می باشد:


عبادت و نیایش امام در این مطلب ذکر شده است.

سفرهاى حج آن بزرگوار دیگر بخش آن است.

تفقد از مخلوق و ... بخش آخر مطلب است .

منابع نیز ذکر شده است.


دانلود با لینک مستقیم


اخلاق حضرت امام موسی کاظم (ع)