اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله نقش تربیت در نهادینه کردن دموکراسی

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله نقش تربیت در نهادینه کردن دموکراسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله نقش تربیت در نهادینه کردن دموکراسی


دانلود مقاله نقش تربیت در نهادینه کردن دموکراسی

بی شک آموزش و تربیت (در تمام اشکال آن) اساسی ترین رکن برای پیاده کردن "یک مفهوم با کارکرد اجتماعی" در جامعه می باشد. رفتار دمکراتیک مانند هر رفتار اجتماعی دیگر آموختنی است. مسلما در جامعه یی که مراکز مهم آموزشی آن رفتارهای غیر دموکراتیک را آموزش می دهند، نباید انتظار نهادینه شدن دموکراسی را داشت. قبل از آن که آموزش آغاز گردد مفهوم مورد نظر توسط آموزش دهنده باید درک و پذیرفته شود. مهمترین مرکز آموزش روابط اجتماعی در جامعه ما خانواده است. به این معنا که انسان به عنوان واحد موثر اجتماعی اساسی ترین مفاهیم اجتماعی -که در بازسازی روابط در سطح کلان نقش حیاتی دارند- را از خانواده و در خانواده یاد می گیرد. دیگر مراکز یادگیری عبارتند از مسجد و مکتب. برخلاف تصور رایج به نظر بنده دانشگاه نقش اساسی در آموزش مفاهیم پایه اجتماعی بازی نمی کند، چراکه مفاهیم بنیادی در سنین کودکی در ناخودآگاه فرد شکل یافته است و در دانشگاه این مفاهیم فقط شکل تیوریک پیدا می کنند یا آن که یک مفهوم بدوی با یک تیوری مدرن زرق و برگ می یابد. اما یادگیری و بیان این تیوریهای مدرن در دانشگاه عملا بر رفتار نهادینه شده فرد که در دوران کودکی وجود فرد را به تسخیر درآورده، تاثیری نمی گزارد. چه بسا در جامعه ما این تجربه به خوبی قابل مشاهده است طوریکه افرادی با ظاهر مدرن و دانشگاه رفته، عملکردی نا هنجار و بدوی دارند. درک این مسایل شروع رسالت روشنفکران برای یافتن راه حل است.
برای رفع مشکل یک سیستم قدم اول شناخت سیستم است. هر چه این شناخت کاملتر و عالمانه تر باشد امکان یافتن راه حل کلیدی بیشتر است. هدف ما در این مقاله یافتن همین راه حل کلیدی برای تحول سیستم اجتماعی افغانستان از حالت متوقف به حالت پویا است. جامعه از جزء موثری به نام فرد تشکیل یافته است. به رسمیت شناختن این جزء موثر در رقم زدن هویت سیستم، امری بدیهی است طوریکه سایر عوامل از جمله عوامل خارجی در مقایسه با آن بسیار کمرنگ می نماید.
این عامل موثر یعنی فرد را از نظر کارکرد مورد تحلیل قرار می دهیم. از زمان تولد تا هنگامی که یک فرد به یک عامل موثر تبدیل می شود معمولا به 25 سال وقت نیاز است. این همان دورانی است که فرد آموزش می بیند تا به یک عامل موثر تبدیل گردد. در حکومت هایی که بر تاریخ معاصر ما گذشته است کمترین بها به این افراد داده شده است. به عبارت دیگر به دلایل مختلف کمترین سرمایه گذاری دولت ها روی آموزش صورت گرفته است. دلیل آن روشن است: چون که حکومتها به دلیل بی ثباتی درگیر امور گذرای روزمره بوده اند و قشر خردسال تا جوان، در حال جامعه مسلما عامل موثری به حساب نمی آید، لذا سرمایه گذاری کلانی روی این قشر صورت نگرفته است.
در این میان سنین کودکی زمانی است که انسان درک اساسی از محیط اطراف خود می یابد و مفاهیم پایه یی که تاثیر مستقیم بر روابط اجتماعی دارند را می آموزد، یا آن که باید بیاموزد ولی آموزشی داده نمی شود. بطور مثال این مفاهیم عبارتند از: اختیار، عدالت، نظم، تدبیر و رعایت حقوق دیگران. در نگاه اول این مفاهیم بسیار پیچیده می نماید طوریکه یاد گرفتن آنها آنهم در سنین کودکی شاید غیر ممکن به نظر برسد. باید اعتراف کنم اگر من هم به طور مستقیم چگونگی آموزش این مفاهیم پایه در روابط اجتماعی را در کودکستانهای غربی ها مشاهده نمی کردم، پذیرفتن این سخن برایم سنگین بود. در غرب خانواده و خصوصا کودکستان کودک را در شناخت صحیح جهان اطراف کمک می کند و درک قوانین پایه اجتماعی - به طور مثال احترام به حقوق دیگران- که باعث شکل پذیری یک جامعه پایدار می گردد را از راه های بسیار ساده -از جمله بازیها و واکنش حساب شده به رفتار کودک- امکان پذیر می کند.
من با این حساب ایمان دارم که مهمترین زمان در تشکیل شخصیت اجتماعی فرد سنین کودکی است و در جامعه ما بزرگترین نقش را خانواده بازی می کند. پس از آن که شخصیت اجتماعی فرد شکل گرفت سرمایه گذاری برای نهادینه کردن این مفاهیم پایه از جمله دموکراسی کاری است عبث و بیهوده. نتیجه این آموزش بیهوده آن خواهد بود که بطور مثال فرد به ظاهر مترقی به جای ریش بلند از نیکتایی بهره می گیرد. خلاصه این که تربیت و آموزش آغاز نهادینه سازی عناصر وفاق اجتماعی از جمله دموکراسی است و رسالت روشنفکران در جامعه متوقف پروراندن امر آموزش برای پایه گزاری یک تمدن است.
چگونه کاربرد وسیع یک بازی در کودکستان در ساخت یک تمدن تاثیر مستقیم دارد؟
برای روشن شدن اهمیت موضوع مورد بحث به یک مثال ملموس پناه می بریم. در کودکستانهای غربی ها یک بازی بطور بسیار وسیعی استفاده می گردد. در این بازی کودک از قطعات و اجزا پلاستیکی و گاهی چوبی یک ساختمان، ماشین، هواپیما یا هر چیز مختلف دیگری را می سازد. بر پا کردن یا ساختن وسایل و ساختمانهای متفاوت از اجزا مشابه به کودک قدرت ذهنی معجزه آسایی می دهد، طوریکه این کودکان در سطح وسیع قدرت ایجاد یک تمدن سازنده را در آینده میابند. این بازی برای کودکان یک ساله به بالا با تنوع و اشکال بسیاری طراحی می گردد. در فارسی گاهی به این بازی خانه سازی اطلاق می گردد که شاید اسم صحیحی نباشد، چراکه کودک قدرت ساخت وسایل مختلف را از این اجزا دارد. مشکلی که اکنون در زمینه تربیت و آموزش کودکان در غرب مطرح است بازیهای کامپیوتری است. چراکه متخصصین تربیت کودک و روانشناسان کودک به هیچ وجه حاضر نیستند بازیهای کامپیوتری جای این وسیله آموزشی معجزه آسا و به ظاهر ساده را بگیرد. این بازی متنوع و ارزان به بهترین وجه قدرت خلاقیت فرد را بالا برده و مفهوم ساختن اشیاء مختلف از اجزاء مشابه را به کودک می آموزد. وقتی این بازی به صورت گروهی اجرا گردد، مفاهیمی اساسی مانند همکاری، تقسیم کار، نظم و نظایر آن به کودک از این طریق آموزش داده می شود. این مثالی است از تاثیر آموزش حساب شده بر ایجاد یک جامعه سازنده. نگاه موشکافانه به سیستم عملکرد شرکتهای عظیم سازنده محصولات پیشرفته به ما نشان می دهد که اساس کار به ظاهر پیچیده این شرکتها در قواعد بسیار ساده ولی مهمی نهفته است که کودکان غربی آن را در کودکستان از طریق این بازی آموخته اند!
طرح یک تیوری برای بررسی رشد روانی انسان
برای آن که نقش تربیت را در نهادینه کردن رفتارهای متعادل اجتماعی مورد ارزیابی قرار دهیم، ابتدا باید با مفهوم رشد روانی انسان آشنا شویم. برای مطالعه رشد روانی انسان نیاز به یک تیوری نسبتا فراگیر داریم. مکتبهای رواشناسی فراوانی رشد روانی انسان را مورد مطالعه قرار داده اند. از میان این مکاتب سه مکتب، مصداقهای تجربیشان بیشتر از سایر مکاتب، در جامعه انسانی به ثبوت رسیده است. طوریکه روانشناسان کودک و مطالعه گران علوم اجتماعی از این مکاتب برای آفرینش سیستم های نوین آموزشی تربیتی بهره بسیار جسته اند. ابتدا به اختصار به بررسی نظریات این سه مکتب می پردازینم و سپس سعی میکنیم تا از آنها یک تیوری کاربردی برای کنکاش در موضوع مورد بحثمان بیابیم.
-
مکتب روانکاوی: نظر مکتب روان کاوی در مورد رشد انسان اکنون پس از گذراندن آزمونهای زیادی در طول تاریخ روانشناسی، مورد پذیرش اکثر صاحبنظران تربیت کودک قرار گرفته است. فروید پدر این مکتب به حساب می آید. فروید و سایر هم مکتبهای او تلاش کرده اند تا رشد انسان را براساس رویدادهایی که در دوران کودکی برای او اتفاق افتاده است تحلیل کنند. طبق این مکتب، انسان به طور تصادفی و ارادی عمل نمی کند بلکه بر اساس انگیزشهای درونی، آرزوهای سرکوب شده یا ناآگاه عمل می کند. بنابراین هر رفتاری که از انسان سر میزند جبری است. فروید برای دسترسی به ناخودآگاه انسان ابتدا روش هیپنوتیزم را پیش میگیرد، بعد به تداعی آزاد و تعبیر خواب روی می آورد.
-
مکتب انسان گرایی: مکتب انسان گرایی برخلاف مکتب روانکاوی قبول ندارد که رفتار انسان به طور جبری، بدون اراده او و از طریق نیروهای ناهشیار یعنی امیال و آرزوهای سرکوب شده دوران کودکی هدایت می شود. بر اساس این مکتب انسان می تواند بر سرنوشت خود اثر بگزارد یا حتی آن را کنترل کند. چون انسان آزاد است، پس می تواند زندگی، خوشبختی و بدبختی خود را به طور آزاد و با اراده خود تعیین کند. طبق دیدگاه انسان گرایی، عمده ترین عاملی که فرد را به حرکت وا می دارد نگرشی است که او به خود و دنیای اطراف خود دارد.
-
مکتب رفتارگرایی: مکتب رفتارگرایی معتقد است که فرد در برابر محیط خود واکنش نشان می دهد نه این که به گفته روانکاوان، از درون برانگیخته میشود یا به گفته انسان گرایان، براساس اراده و اختیار خود عمل می کند. روانشناسانی چون پاولف و واتسون، رفتار را پاسخ به یک محرک در نظر می گیرند.
در اینجا قصد بر تحلیل و تعیین صحت و سقم این مکاتب نیست، بلکه می خواهیم به کمک یک میزان علمی (تیوری) برای بررسی رشد روانی انسان، نقش تربیت و آموزش را بر نهادینه شدن رفتارهای متعادل اجتماعی (از جمله رفتار دموکراتیک) بررسی کنیم. از طرفی دیگر نویسنده بر این باور است که هریک از این سه مکتب روانشناسی با وجود تضادهای ظاهری که دارند، دارای مصداقهای تجربی خود در اجتماع انسانی می باشند، لذا تلفیقی از این نظریات شاید تیوری مورد نیازمان را ارائه دهد. این نظریه را به این صورت ارائه می دهیم:
انسان تا حدود زیادی براساس انگیزشهای درونی و ناخودآگاه خود عمل می کند. زمانیکه این انگیزشها بطور قوی شکل نگرفته است، رفتار انسان بیشتر به صورت واکنش در برابر محیط بروز می

شامل 10 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش تربیت در نهادینه کردن دموکراسی

دانلودچگونه علاقه شرکت در نماز جماعت را در دانش آموزانم نهادینه سازم

اختصاصی از اس فایل دانلودچگونه علاقه شرکت در نماز جماعت را در دانش آموزانم نهادینه سازم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلودچگونه علاقه شرکت در نماز جماعت را در دانش آموزانم نهادینه سازم


دانلودچگونه  علاقه شرکت در نماز جماعت را در دانش آموزانم نهادینه سازم

 

 

 

 

 

 

 

فایل ورد "قابل ویرایش واماده پرینت"تعداد صفحه:30

مقدمه

نماز در اصطلاح ازنظر فقهی عملی است که دارای ارکان وشرایط خاص است که روزی پنج بار برشخص مکلف واجب است ، رسول خدا فرمودند : « نماز از احکام دین خدا وراه ورسم پیامبران است که رضایت و خشنودی حضرت حق درآن نهفته است . »  نمازمیراث تمامی انبیاء است هر پیامبری که مبعوث به رسالت شد.انسانهارابه نمازدعوت کردوبه آن سفارش نمود.نماز کشتی نجات است که همه افراد بخصوص کودکان و نوجوانان ها و جوان ها را از طوفانها و خیزابها عبورمی دهد و به ساحل آرامش و رستگاری می رساند .

اگرچه نماز دارای اهمیت فراوان است، اما برگزار کردن نماز به جماعت اهمیت بیشتر دارد، زیرا نمازجماعت نمادی با ارزش از جامعه مطلوب اسلامی است که عناصری مانند رهبری، اتحاد و نظم را دربر می گیرد. بنابراین، مطالعه نماز جماعت و حکمتهای فراوانی که در آن نهفته، حایز اهمیت است. در دین ما نماز به عنوان ستون دین تلقی شده و ملاک ارزش آدمی و قبولی کلیه ی اعمال و فرائض دیگر اوست و اگر درست اقامه گردد، به عنوان معراج مؤمن و رأس دین شمرده می شود،که نیاز به مداومت ومحافظت دارد .

بدون تردید همه ی کودکان و نوجوانان، بالفطره استعداد پذیرش و انجام تکالیف مذهبی را دارند اما آنچه مهم است ، چگونگی روش ها و ارائۀ شیوه های جذب آنها به سوی تکالیف مذهبی است . از سنین نخستین دبستان باید کودکان را بتدریج با نماز آشنا و به نماز خواندن تشویق کرد .بسیار مشاهده شده است که کودکان در کنار پدر و مادر می ا یستند یا به تنهایی نماز خواندن آن ها را تقلید می کنند. این مساله بیانگر این واقعیت است که رفتار کودک ،انعکاسی از رفتار الگوهاست و اگر مورد تشویق و تایید والدین و سایر الگها قرار گیرد ،تمایل بیشتری برای انجام آن پیدا میکند . از سوی دیگر لازم است اولیا و مربیان همواره در عملکرد خود ثابت قدم بوده، شخصیتی عاطفی ، منطقی و محبوب داشته باشند تا اثرگذاری آن ها در اجاد عادات خوب در کودکان افزایش یابد . تعلیم و تکریم نماز و توام کردن نماز با تجارب متنوع و خوشایند برای کودکان می تواند به علاقه مندی و عادت دادن آن به نماز موثر باشد.

بیان مسأله

توجه به این که نماز آرامش دهنده ی دلها ، اصلاح کنندۀ فرد و اجتماع و پرچم اسلام است و عاملی است که موجب رهایی افراد از تنبلی ، گناه ، تباهی و دیگر رفتارهای زشت می شود ، و یکی از راههای تربیت دینی کودکان و نوجوانان ، یاد دادن نماز و شرکت دادن آنها در نماز جماعت می باشد ، برآن شدم تا در مدرسه نماز جماعت را پررنگ تر نمایم . مطلوب این بود که اکثر دانش آموزان در نماز شرکت نمایند. امّا این تصور من صحیح نبود و تعداد کمی از دانش آموزان راغب به شرکت در نماز جماعت مدرسه بودند؛ وعده ای از آن ها نیز حین برگزاری نماز جماعت شلوغ می کردند. این مهمترین مسئله ای بود که توجه مرا به خود جلب کرد.

با توجه به این که نماز در دین ما به عنوان ستون دین تلقی شده و ملاک ارزش آدمی و قبولی کلیه ی اعمال و فرائض دیگر اوست و اگر درست اقامه گردد، به عنوان معراج مؤمن و رأس دین شمرده می شود،که نیاز به مداومت ومحافظت دارد. بدون تردید همه ی کودکان و نوجوانان، بالفطره استعداد پذیرش و انجام تکالیف مذهبی را دارند ، به همین دلیل آموزش ویادگیری نماز امری واجب وضروری است چراکه زندگی فردی و اجتماعی وآخرت انسان را تحت تأثیر قرارداده وسرنوشت او را رقم می زند . به همین خاطر به عنوان یک معلم  و احساس مسؤولیتی که در برابر خداوند متعال دارم و تعهدی که درقبال دانش آموزان وجامعه و رشد وشکوفایی فرهنگ اسلامی دارم جهت رفع این مشکل نهایت تلاش خود را خواهم نمود .

اهداف پژوهش

هدف این جانب از انجام این پژوهش این است که انگیزه وعلاقه ی دانش آموزان مدرسه ی خودرا نسبت به نماز بیشتر کنم که با این عمل ، آن ها با میل و علاقه ی درونی در نماز جماعت شرکت کرده و نماز را محترم شمرده وبه اهمیت آن پی می برند وهمچنین باعث می شود بچه ها به مرور در منزل نیز نماز بخوانند حتی درنمازهای جماعت مسجد محله ی خودنیز شرکت کنند ، کم کم ازمجالس و اجتماعات آلوده به گناه دوری کرده بیشتر به سمت اجتماعات دینی ومذهبی گرایش پیدا می کنند ، نماز خوان شدن بچه ها و علاقه مند شدن آن ها به نماز جماعت واجتماعات مذهبی تأثیر بسیار زیادی در داشتن محیط زندگی پاک و سالم و به دور از آلودگی های غیراخلاقی  خواهد داشت وهمچنین به داشتن شهر ، کشور و حتی دنیایی پاک و باصفا بدون جرم وجنایت کمک بی نظیری کرده و در نهایت انسان را به سوی عاقبت به خیری هدایت می کند .

توصیف وضعیت موجود

این جانب … آموزگار پایه . آموزشگاه .. ….مدت .. سال است که در آموزش و پرورش مشغول خدمت هستم.بنده در رشته .. دارای مدرک . هستم و در کلاسم با . نفر دانش آموز سر و کار دارم. مدیر آموزشگاه من سرکار … هستند که سهم بزرگی در مشارکت با من در انجام این پژوهش دارند.. در آموزشگاه فوق بعضی این دانش آموزان با انگیزه زیادی در نماز جماعت مدرسه شرکت  نمی کنند ، برخی از آن ها در زمان برگزاری نماز در کلاس می مانند یا در گوشه ای ازحیاط مدرسه به بازی مشغول می شوند ، برخی دیگر بدون وضو درنماز حاضر می شوند ، بیشتر آن ها درحین برگزاری نماز جماعت با یکدیگر صحبت می کنند ، عده ای از آن ها مهر یکدیگر را به کناری می اندازند ، برخی با یکدیگر شوخی کرده وبا صدای بلند می خندند ، حتی دربعضی موارد باهم شوخی یا دعوا نیز می کردند با توجه به این که قبل ازشروع نماز دقایقی را جهت آموزش نماز و مقررات مربوطه اختصاص می دادم وهمچنین در خصوص فضایل نماز صحبت می کردم بازهم بیشتر بچه ها نسبت به نماز بی توجه بوده و با بی میلی درنماز شرکت کرده ونظم نماز را برهم می زدند ؛ از این رو تصمیم گرفتم به طور علمی به رفع این مشکل بپردازم .

اهمیت وضرورت پژوهش

امام علی (ع): نماز رحمت الهی؛ « اگر نماز گزار بداند که چقدر از رحمت(خداوند تعالی ) او را گرفته است، سرش را از سجده برندارد . » انسان حریص و کم طاقت آفریده شده است؛ هنگامی که بدی به او رسد، بی‌تابی کند و هنگامی که خوبی به او رسد، مانع دیگران می‌شود مگر نمازگزاران، آنها که نمازها را مرتباً به جای می آورند.

باتوجه به اهمیت نماز اگر من به این مسأله به طور علمی بپردازم باعث می شود که علاقه ی دانش آموزان به نماز بیشتر شود ، با میل ورغبت و انگیزه ی الهی در نماز جماعت مدرسه شرکت کنند و نظم وآداب نماز را در حین اجرای نماز رعایت کنند حتی باعث می شود دانش آموزان درآینده افرادی نماز خوان بارآیند و تأثیر مثبتی روی اطرافیان خود نیز داشته باشند. ولی اگر به این مسأله به طور علمی نپردازم و علاقه وانگیزه ی بچه ها  را نسبت به نماز به خصوص نماز جماعت مدرسه افزایش ندهم ممکن است علاقه وانگیزه ای در دانش آموزان نسبت به نماز ایجاد نشود و بی نظمی در نماز جماعت مدرسه بیشتر شده و از تعداد شرکت کنندگان درنماز کاسته شود . همچنین امکان دارد درآینده نیز نسبت به نماز کم اهمیت بوده وآن را سبک شمارند که آثارمخربی درزندگی فردی و اجتماعی آنان خواهد گذاشت .

 واقیموالصلوة و اتوا الزکوة و ارکعوا مع الراکعین. و نماز را برپا دارید، و زکات بپردازید و با رکوع کنندگان رکوع کنید.    قرآن کریم دستور داده تا مسلمانان نماز را به بهترین و زیباترین شکلش، که جماعت است بخوانند.  حتی در قبل از اسلام، در ادیان گذشته نیز، نماز جماعت مورد تأکید خداوند بوده است.  روایات اسلامی در پاداش و ارزش نماز جماعت فراوان است. در حدیث معروفی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از جبرئیل نقل کرده اند، می فرمایند:  خداوند متعال وعده داده است که اگر عدد حاضران در نماز جماعت بیش از ده نفر باشد، اگر تمام دریاها  مرکب و درخت ها قلم و جن و انس و ملائکه نویسنده شوند، نتوانند ثواب یک رکعت آن را بنویسند. بر اساس احادیث گهربار معصومین (علیهم السلام) رفتن به مسجد برای شرکت در نماز جماعت و درک نماز جماعت از ابتدای تکبیرة الاحرام اجر و پاداش بسیار زیادی دارد و نماز جماعت کوتاه و مختصر بر نماز طولانی برتری دارد؛ و نیز پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند: «در نماز جماعت حاضر شوید، اگر چه با دشواری و سختی باشد.»

 حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمودند: « در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مردی به علت نابینایی در نماز جماعت شرکت نمی کرد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلودچگونه علاقه شرکت در نماز جماعت را در دانش آموزانم نهادینه سازم

مقاله رابطه ی بین مدیریت استراتژیک، نهادینه سازی و مدیریت منابع انسانی

اختصاصی از اس فایل مقاله رابطه ی بین مدیریت استراتژیک، نهادینه سازی و مدیریت منابع انسانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله رابطه ی بین مدیریت استراتژیک، نهادینه سازی و مدیریت منابع انسانی


مقاله رابطه ی بین مدیریت استراتژیک، نهادینه سازی و مدیریت منابع انسانی

 

 

 

 

 

نام محصولمقاله رابطه ی بین مدیریت استراتژیک، نهادینه سازی و مدیریت منابع انسانی : بررسی کسب و کارهای خانوادگی واقع شده در منطقه اقتصادی شمال شرقی آناتولی ترکیه 

فرمت : word

حجم : 64 کیلوبایت

تعداد صفحات : 9

زبان : فارسی(ترجمه شده)

سال گردآوری : 94

 

کد محصول : 00054

 

چکیده

هدف اصلی این مطالعه یافتن رابطه­ی بین سطوح نهادینه سازی، مدیریت استراتژیک و مدیریت منابع انسانی با یکدیگر در کسب و کارهای خانوادگی است. ثانیا این مساله بررسی شده است که آیا ویژگی­های جمعیت شناختی کسب و کارهای خانوادگی بر سطوح نهادینه سازی، مدیریت استراتژیک و مدیریت منابع انسانی تاثیر می­گذارد یا خیر. ما اطلاعات مورد نیازمان را از مالکان و صاحبان کسب و کارهای خانوادگی واقع در منطقه ی اقتصادی شمال شرقی اناتولی ترکیه جمع آوری کردیم.

کلمات کلیدی : مدیریت استراتژیک، نهادینه سازی، مدیریت منابع انسانی، ارزروم، ارزنجان، بایبورت

 

1 - مقدمه

در طول دهه گذشته، گرایش های مختلفی وجود داشته است که بر موسسات تاثیر گذاشته اند، خواه موسسات خدماتی یا موسسات غیر خدماتی. رقابت فزاینده در بیشتر صنایع، امر رقابت را برای شرکت­ها دشوار ساخته است، ارتباطات و حمل و نقل مدرن و ارزان­تر باعث رشد جهانی شده و توسعه تکنولوژیکی، تغییرات سریع در اقتصاد جهانی را به ارمغان آورده است. در چنین محیطی، سازمان­ها برای رسیدن به اهداف خود باید از ابزارهای مدیریتی متفاوت و موثری استفاده کنند. کسب و کارهای خانوادگی از عوامل مهم برای رشد و نهادینه­سازی این نوع از اقتصاد هستند (گالو-گوریز و سالس- فاماز، 2011). در حدود 80% از بنگاه­های اقتصادی جهان و بین 90 تا 95 درصد از بنگاه های ترکیه به صورت خانوادگی ایجاد شده اند (چاووس و دمیر، 2011). به هر حال اکثر کسب و کارهای خانوادگی دوره عمر کوتاهی دارند و در اولین نسل خود با ورشکستگی مواجه می­شوند. مطالعات نشان می­دهد که کم­تر از 10% از بنگاه­های خانوادگی تا نسل سوم دوام می­آورند (چوهادار و اُزمان، 2008). بدین منظور در این نوع از کسب وکارها  برای مطابقت با دنیای تغییرات و حرکت به سوی نسل های آینده، نهادینه سازی به عنوان راهی برای غلبه بر موانع توصیه شده است تا به این صورت دوره عمر طولانی­تری خواهند داشت (یازیجیوگلو و کوچ، 2009). از طرف دیگر برای رسیدن به یک مزیت رقابتی و افزایش بازدهی شرکت در قیاس با رقبا، مدیریت استراتژیک باید مدنظر قرار گیرد (رادوآن و همکاران، 2009). مدیریت استراتژیک و تفکر استراتژیک مدیرانی را می­سازد که کل مجموعه شرکت را با درنظر گرفتن حقایق داخلی وخارجی تاثیرگذار بر موفقیت، در نظر می­گیرند. در کنار اینها، مطالعات نشان می­دهد که مدیریت منابع انسانی نقشی اساسی در فرموله سازی و اجرا کردن استراتژی سازمانی بازی می­کند (عبدالله و همکاران، 2009). مدیریت منابع انسانی، به دلیل توانمند سازی سازمان در اجرای مزیت رقابتی­اش، عنصری اساسی برای یک سازمان در رسیدن به اهدافش به شمار می­رود (بارنی، 1992;  پففر، 1989).

در این مطالعه رابطه­ی بین مدیریت استراتژیک، نهادینه سازی و مدیریت منابع انسانی مورد بررسی واقع شده است. این پژوهش با مروری بر ادبیات نظریه های مختلف آغاز می­شود و کسب وکارهای خانوادگی­ای که ما به آن پرداخته­ایم موسسات خانوادگی واقع در شمال شرق آناتولی ترکیه، که یک منطقه­ی اقتصادی می­باشد، است. سپس ما فرضیات مسئله را گسترش می­دهیم. روش تحقیق، مدل تحقیق و نتایج تحلیل شده در قسمت دوم این پژوهش آورده شده است. در بخش آخر نیز نتایج تحلیل و توصیه­هایی به مدیران و دانشگاهیان آورده شده است.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله رابطه ی بین مدیریت استراتژیک، نهادینه سازی و مدیریت منابع انسانی

دانلود مقاله نقش تربیت در نهادینه کردن دموکراسی

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله نقش تربیت در نهادینه کردن دموکراسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مراکز آموزشی و دوره یادگیری -
بی شک آموزش و تربیت (در تمام اشکال آن) اساسی ترین رکن برای پیاده کردن "یک مفهوم با کارکرد اجتماعی" در جامعه می باشد. رفتار دمکراتیک مانند هر رفتار اجتماعی دیگر آموختنی است. مسلما در جامعه یی که مراکز مهم آموزشی آن رفتارهای غیر دموکراتیک را آموزش می دهند، نباید انتظار نهادینه شدن دموکراسی را داشت. قبل از آن که آموزش آغاز گردد مفهوم مورد نظر توسط آموزش دهنده باید درک و پذیرفته شود. مهمترین مرکز آموزش روابط اجتماعی در جامعه ما خانواده است. به این معنا که انسان به عنوان واحد موثر اجتماعی اساسی ترین مفاهیم اجتماعی -که در بازسازی روابط در سطح کلان نقش حیاتی دارند- را از خانواده و در خانواده یاد می گیرد. دیگر مراکز یادگیری عبارتند از مسجد و مکتب. برخلاف تصور رایج به نظر بنده دانشگاه نقش اساسی در آموزش مفاهیم پایه اجتماعی بازی نمی کند، چراکه مفاهیم بنیادی در سنین کودکی در ناخودآگاه فرد شکل یافته است و در دانشگاه این مفاهیم فقط شکل تیوریک پیدا می کنند یا آن که یک مفهوم بدوی با یک تیوری مدرن زرق و برگ می یابد. اما یادگیری و بیان این تیوریهای مدرن در دانشگاه عملا بر رفتار نهادینه شده فرد که در دوران کودکی وجود فرد را به تسخیر درآورده، تاثیری نمی گزارد. چه بسا در جامعه ما این تجربه به خوبی قابل مشاهده است طوریکه افرادی با ظاهر مدرن و دانشگاه رفته، عملکردی نا هنجار و بدوی دارند. درک این مسایل شروع رسالت روشنفکران برای یافتن راه حل است.
برای رفع مشکل یک سیستم قدم اول شناخت سیستم است. هر چه این شناخت کاملتر و عالمانه تر باشد امکان یافتن راه حل کلیدی بیشتر است. هدف ما در این مقاله یافتن همین راه حل کلیدی برای تحول سیستم اجتماعی افغانستان از حالت متوقف به حالت پویا است. جامعه از جزء موثری به نام فرد تشکیل یافته است. به رسمیت شناختن این جزء موثر در رقم زدن هویت سیستم، امری بدیهی است طوریکه سایر عوامل از جمله عوامل خارجی در مقایسه با آن بسیار کمرنگ می نماید.
این عامل موثر یعنی فرد را از نظر کارکرد مورد تحلیل قرار می دهیم. از زمان تولد تا هنگامی که یک فرد به یک عامل موثر تبدیل می شود معمولا به 25 سال وقت نیاز است. این همان دورانی است که فرد آموزش می بیند تا به یک عامل موثر تبدیل گردد. در حکومت هایی که بر تاریخ معاصر ما گذشته است کمترین بها به این افراد داده شده است. به عبارت دیگر به دلایل مختلف کمترین سرمایه گذاری دولت ها روی آموزش صورت گرفته است. دلیل آن روشن است: چون که حکومتها به دلیل بی ثباتی درگیر امور گذرای روزمره بوده اند و قشر خردسال تا جوان، در حال جامعه مسلما عامل موثری به حساب نمی آید، لذا سرمایه گذاری کلانی روی این قشر صورت نگرفته است.
در این میان سنین کودکی زمانی است که انسان درک اساسی از محیط اطراف خود می یابد و مفاهیم پایه یی که تاثیر مستقیم بر روابط اجتماعی دارند را می آموزد، یا آن که باید بیاموزد ولی آموزشی داده نمی شود. بطور مثال این مفاهیم عبارتند از: اختیار، عدالت، نظم، تدبیر و رعایت حقوق دیگران. در نگاه اول این مفاهیم بسیار پیچیده می نماید طوریکه یاد گرفتن آنها آنهم در سنین کودکی شاید غیر ممکن به نظر برسد. باید اعتراف کنم اگر من هم به طور مستقیم چگونگی آموزش این مفاهیم پایه در روابط اجتماعی را در کودکستانهای غربی ها مشاهده نمی کردم، پذیرفتن این سخن برایم سنگین بود. در غرب خانواده و خصوصا کودکستان کودک را در شناخت صحیح جهان اطراف کمک می کند و درک قوانین پایه اجتماعی - به طور مثال احترام به حقوق دیگران- که باعث شکل پذیری یک جامعه پایدار می گردد را از راه های بسیار ساده -از جمله بازیها و واکنش حساب شده به رفتار کودک- امکان پذیر می کند.
من با این حساب ایمان دارم که مهمترین زمان در تشکیل شخصیت اجتماعی فرد سنین کودکی است و در جامعه ما بزرگترین نقش را خانواده بازی می کند. پس از آن که شخصیت اجتماعی فرد شکل گرفت سرمایه گذاری برای نهادینه کردن این مفاهیم پایه از جمله دموکراسی کاری است عبث و بیهوده. نتیجه این آموزش بیهوده آن خواهد بود که بطور مثال فرد به ظاهر مترقی به جای ریش بلند از نیکتایی بهره می گیرد. خلاصه این که تربیت و آموزش آغاز نهادینه سازی عناصر وفاق اجتماعی از جمله دموکراسی است و رسالت روشنفکران در جامعه متوقف پروراندن امر آموزش برای پایه گزاری یک تمدن است.
چگونه کاربرد وسیع یک بازی در کودکستان در ساخت یک تمدن تاثیر مستقیم دارد؟
برای روشن شدن اهمیت موضوع مورد بحث به یک مثال ملموس پناه می بریم. در کودکستانهای غربی ها یک بازی بطور بسیار وسیعی استفاده می گردد. در این بازی کودک از قطعات و اجزا پلاستیکی و گاهی چوبی یک ساختمان، ماشین، هواپیما یا هر چیز مختلف دیگری را می سازد. بر پا کردن یا ساختن وسایل و ساختمانهای متفاوت از اجزا مشابه به کودک قدرت ذهنی معجزه آسایی می دهد، طوریکه این کودکان در سطح وسیع قدرت ایجاد یک تمدن سازنده را در آینده میابند. این بازی برای کودکان یک ساله به بالا با تنوع و اشکال بسیاری طراحی می گردد. در فارسی گاهی به این بازی خانه سازی اطلاق می گردد که شاید اسم صحیحی نباشد، چراکه کودک قدرت ساخت وسایل مختلف را از این اجزا دارد. مشکلی که اکنون در زمینه تربیت و آموزش کودکان در غرب مطرح است بازیهای کامپیوتری است. چراکه متخصصین تربیت کودک و روانشناسان کودک به هیچ وجه حاضر نیستند بازیهای کامپیوتری جای این وسیله آموزشی معجزه آسا و به ظاهر ساده را بگیرد. این بازی متنوع و ارزان به بهترین وجه قدرت خلاقیت فرد را بالا برده و مفهوم ساختن اشیاء مختلف از اجزاء مشابه را به کودک می آموزد. وقتی این بازی به صورت گروهی اجرا گردد، مفاهیمی اساسی مانند همکاری، تقسیم کار، نظم و نظایر آن به کودک از این طریق آموزش داده می شود. این مثالی است از تاثیر آموزش حساب شده بر ایجاد یک جامعه سازنده. نگاه موشکافانه به سیستم عملکرد شرکتهای عظیم سازنده محصولات پیشرفته به ما نشان می دهد که اساس کار به ظاهر پیچیده این شرکتها در قواعد بسیار ساده ولی مهمی نهفته است که کودکان غربی آن را در کودکستان از طریق این بازی آموخته اند!
طرح یک تیوری برای بررسی رشد روانی انسان
برای آن که نقش تربیت را در نهادینه کردن رفتارهای متعادل اجتماعی مورد ارزیابی قرار دهیم، ابتدا باید با مفهوم رشد روانی انسان آشنا شویم. برای مطالعه رشد روانی انسان نیاز به یک تیوری نسبتا فراگیر داریم. مکتبهای رواشناسی فراوانی رشد روانی انسان را مورد مطالعه قرار داده اند. از میان این مکاتب سه مکتب، مصداقهای تجربیشان بیشتر از سایر مکاتب، در جامعه انسانی به ثبوت رسیده است. طوریکه روانشناسان کودک و مطالعه گران علوم اجتماعی از این مکاتب برای آفرینش سیستم های نوین آموزشی تربیتی بهره بسیار جسته اند. ابتدا به اختصار به بررسی نظریات این سه مکتب می پردازینم و سپس سعی میکنیم تا از آنها یک تیوری کاربردی برای کنکاش در موضوع مورد بحثمان بیابیم.
- مکتب روانکاوی: نظر مکتب روان کاوی در مورد رشد انسان اکنون پس از گذراندن آزمونهای زیادی در طول تاریخ روانشناسی، مورد پذیرش اکثر صاحبنظران تربیت کودک قرار گرفته است. فروید پدر این مکتب به حساب می آید. فروید و سایر هم مکتبهای او تلاش کرده اند تا رشد انسان را براساس رویدادهایی که در دوران کودکی برای او اتفاق افتاده است تحلیل کنند. طبق این مکتب، انسان به طور تصادفی و ارادی عمل نمی کند بلکه بر اساس انگیزشهای درونی، آرزوهای سرکوب شده یا ناآگاه عمل می کند. بنابراین هر رفتاری که از انسان سر میزند جبری است. فروید برای دسترسی به ناخودآگاه انسان ابتدا روش هیپنوتیزم را پیش میگیرد، بعد به تداعی آزاد و تعبیر خواب روی می آورد.
- مکتب انسان گرایی: مکتب انسان گرایی برخلاف مکتب روانکاوی قبول ندارد که رفتار انسان به طور جبری، بدون اراده او و از طریق نیروهای ناهشیار یعنی امیال و آرزوهای سرکوب شده دوران کودکی هدایت می شود. بر اساس این مکتب انسان می تواند بر سرنوشت خود اثر بگزارد یا حتی آن را کنترل کند. چون انسان آزاد است، پس می تواند زندگی، خوشبختی و بدبختی خود را به طور آزاد و با اراده خود تعیین کند. طبق دیدگاه انسان گرایی، عمده ترین عاملی که فرد را به حرکت وا می دارد نگرشی است که او به خود و دنیای اطراف خود دارد.
-مکتب رفتارگرایی: مکتب رفتارگرایی معتقد است که فرد در برابر محیط خود واکنش نشان می دهد نه این که به گفته روانکاوان، از درون برانگیخته میشود یا به گفته انسان گرایان، براساس اراده و اختیار خود عمل می کند. روانشناسانی چون پاولف و واتسون، رفتار را پاسخ به یک محرک در نظر می گیرند.
در اینجا قصد بر تحلیل و تعیین صحت و سقم این مکاتب نیست، بلکه می خواهیم به کمک یک میزان علمی (تیوری) برای بررسی رشد روانی انسان، نقش تربیت و آموزش را بر نهادینه شدن رفتارهای متعادل اجتماعی (از جمله رفتار دموکراتیک) بررسی کنیم. از طرفی دیگر نویسنده بر این باور است که هریک از این سه مکتب روانشناسی با وجود تضادهای ظاهری که دارند، دارای مصداقهای تجربی خود در اجتماع انسانی می باشند، لذا تلفیقی از این نظریات شاید تیوری مورد نیازمان را ارائه دهد. این نظریه را به این صورت ارائه می دهیم:
انسان تا حدود زیادی براساس انگیزشهای درونی و ناخودآگاه خود عمل می کند. زمانیکه این انگیزشها بطور قوی شکل نگرفته است، رفتار انسان بیشتر به صورت واکنش در برابر محیط بروز می کند. البته آگاهی به انسان توانایی را می دهد تا بر سرنوشت خود تاثیر بگذارد، با آن که انگیزشهای درونی و واکنشهای محیط جهت گیری مخالفی داشته باشند.
تحلیل عوامل موثر در تعیین رفتارهای اجتماعی انسان
برای شکل گیری یک جامعه دموکراتیک افراد آن جامعه در تعاملات اجتماعی باید از خود رفتار دموکراتیک بروز دهند. برای آن که بدانیم چگونه یک رفتار از فرد بروز می کند، عوامل موثر در تعیین رفتارهای اجتماعی انسان را تحلیل می کنیم. برای بررسی این موضوع نیاز به یک میزان علمی داریم، که در بخش قبل با پیدایش یک تیوری به این میزان علمی دست یافتیم:
?انسان تا حدود زیادی براساس انگیزشهای درونی و ناخودآگاه خود عمل می کند. زمانیکه این انگیزشها بطور قوی شکل نگرفته است، رفتار انسان بیشتر به صورت واکنش در برابر محیط بروز می کند. البته آگاهی به انسان توانایی را می دهد تا بر سرنوشت خود تاثیر بگذارد، با آن که انگیزشهای درونی و واکنشهای محیط جهت گیری مخالفی داشته باشند.?
بر مبنای این تیوری عوامل موثر بر رفتارهای انسان عبارتند از:
1- انگیزشهای درونی و ناخودآگاه
2- واکنش در برابر محیط
3- آگاهی
در قسمت اول مقاله مراکز آموزشی مهم را اینگونه معرفی کردیم:
1- خانواده
2- مسجد
3- مکتب

 

حال به اختصار بررسی میکنیم که چگونه عوامل موثر بر رفتار انسان در هر یک از مراکز آموزشی نقش خود را ایفا می کنند. به عقیده بنده این موضوع با توجه به شرایط فعلی جای بحث بسیار دارد که ما آنرا به متخصصین این امر یعنی روانشناسان کودک و عالمان علوم اجتماعی واگذار می کنیم.
- خانواده: فرد دوران کودکی خود را در خانواده به سر می برد. در دوران کودکی انگیزشهای درونی و ناخودآگاه شکل می گیرند. همانطور که ذکر شد، انگیزشهای درونی از عوامل مهم تعیین کننده رفتارهای اجتماعی انسان هستند. رفتارهای والدین، واکنش به رفتارهای کودک، نحوه آموزش به کودک، محیط وجو حاکم بر خانواده و عوامل مهم دیگر در دوران کودکی انگیزشهای درونی و ناخودآگاه فرد را شکل می دهند، که در آینده نقش تعیین کننده یی در رفتارهای اجتماعی از جمله رفتار دمکراتیک بازی می کنند.
سطح دانش و آگاهی والدین مسلما در فراهم کردن عوامل مثبت و دوری گزینی از عوامل منفی بسیار موثر است. جو حاکم بر جامعه نیز بر انتخاب نوع آموزش توسط والدین اثر گذار است. به عنوان مثال در جامعه یی که حقوق فرد محترم شمرده نمی شود و احقاق حق یا تجاوز به حقوق دیگران با زور امکان پذیر است (جامعه محاط به زور، زر و تزویر)، والدین به طور طبیعی سعی خواهند کرد تا روشهای زورمداری و سایر رفتارهای ناهنجار اجتماعی و غیر دمکراتیک را به فرزندشان آموزش دهند. چراکه بدون این تواناییهای منفی فرزندشان در چنین جامعه یی توان رقابت برای زیستن را ندارد. اینگونه است که واکنش والدین در برابر محیط بر شکل گیری انگیزشهای درونی و ناخودآگاه کودک موثر است. آگاهی عاملی است که قدرت شکستن این حلقه معیوب را دارد. به این عامل در ادامه مقاله مفصلتر خواهیم پرداخت.
- مسجد: در مسجد فرد الهاماتی را با لباس تقدس در اعماق تفکرش دریافت می کند. مسجد مرکز آموزشی قدرتمندی است که حاکمان این مرکز آموزشی (خطیبان و ملاها)، مسیر جهت گیریهای اجتماعی را در آنجا رقم می زنند. اشغال این مرکز آموزشی/تربیتی توسط ملاهای جاهل و خطیبان بی خبر از جوهر دین، باعث می گردد تا رفتارهای نامتعادل اجتماعی (به عنوان مثال درگیریهای فرقه یی) توسط این مرکز در جامعه نهادینه شود. همانگونه که ما اکنون در تاریخ معاصرمان تجربه کرده ایم.
در دوران گزار، رسالت روشنفکران دینی آنست که بکوشند تا حد امکان عالمان دین و معلمان جوهر دین بر مسند این مرکز آموزشی قرار گیرند، تا به توده جامعه جوهر دین را بیاموزند. دینی که جوهرش عشق به پاکی، تلاش برای آموختن و گسترش صلح و دوستی است. به این ترتیب، قرائتهای ناثواب از ظواهر دین که منجر به رفتارهای ناهنجار اجتماعی می شود را می توان از ذهن جامعه به تدریج پاک نمود و قرائتهای ثواب از جوهر دین را که سازگار با رفتارهای متعادل اجتماعی است را جایگزین نمود.
- مکتب: با آن که خانواده در آموزش رفتارهای اجتماعی شاید مهمترین مرکز آموزشی باشد اما در دوران ما که سطح آگاهی والدین پایین بوده و خانواده توان آموزش رفتارهای متعادل اجتماعی را ندارد، مکتب و کودکستان دارای اهمیت کلیدی می باشند. اگر دولت متوجه این اهمیت کلیدی گردد، می تواند با تربیت و بسیج معلمان آگاه به روانشناسی و تربیت کودک، انقلابی را در سیستم آموزشی ایجاد نماید. آموزش رفتارهای متعادل اجتماعی در مکتب و کودکستان به خوبی توسط کادر آموزشی آگاه امکان پذیر است.
مکتب جایگاهی است که هر سه عامل موثر بر رفتار اجتماعی انسان یعنی انگیزشهای درونی، واکنش در برابر محیط و آگاهی در شکل پذیری شخصیت اجتماعی کودک نقش بازی می کنند. کادر آموزشی در کودکستان و مکتب باید آگاه به کارکرد هر یک از این عوامل باشند و شیوه های مدرن آموزشی که با توجه به این عوامل طراحی شده اند را برای تربیت انسانهایی با رفتار اجتماعی متعادل به کار گیرند. به این صورت نهادینه کردن یک رفتار اجتماعی متعادل به عنوان مثال رفتار دمکراتیک در جامعه امکان پذبر می گردد.
نشرآگاهی و شکستن حلقه معیوب

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   10 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش تربیت در نهادینه کردن دموکراسی

دانلود مقاله نقش وتاثیررهبران سازمانی در نهادینه سازی مدیریت دانش

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله نقش وتاثیررهبران سازمانی در نهادینه سازی مدیریت دانش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 


فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   15 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش وتاثیررهبران سازمانی در نهادینه سازی مدیریت دانش