
بهـداشت روانـی
چکیده
هدف اصلی بهداشت روانی، پیش گیری از وقوع ناراحتیها و اختلالهای جزئی رفتار است و ارتقای سلامت، بهترین شکل بهداشت روانی است. در این زمینه لازم است جامعه از طریق آموزشهای رسمی و غیر رسمی از ابتلای جمعیت سالم به بیماریهای روانی جلوگیری کند و افراد را علیه بیماریها واکسینه کند، زیرا علاج واقع، قبل از وقوع باید گردد.
والدین به عنوان اولین معلم کودکان وظیفه خطیری نسبت به انسان سازی و حفاظت از بهداشت روانی و شخصیت فرزندان دارند. والدین ابتدا باید نیازهای اساسی فرزندان از جمله بازی، احترام، مسؤولیت و پذیرش در گروه را مورد توجه قرار دهند و زمینه را برای تأمین هر یک از آنها فراهم سازند. پدر و مادر باید جو خانه خود را اصلاح و بهبود بخشند، یعنی حالت گرم – پذیرا بر خانه خود حاکم کنند، زیرا ایجاد جوّی از ترس، تهدید، اضطراب و فشار روانی بر سلامت روانی کودکان آسیب وارد میکند. والدین باید سعی کنند در خانواده محیطی حاکی از صلح، صفا و صمیمیت را بوجود آورند، زیرا اگر فرزندان قبول داشته باشند که خانواده آنها را میپذیرد، احساس ارزش و احترام میکنند. در یک کلام، والدین باید الگوی نمونه عملی در مسایل عقیدتی، اجتماعی ، دینی و مذهبی باشند.
برای دستیابی به بهترین شکل بهداشت روانی، افراد باید شکستهای خود را بپذیرند، انعطاف پذیر باشند، در زندگی هدف داشته باشند، خود کار آمدی و خود گردانی لازم را برای افزایش اعتماد به نفس و احساس کفایت و پختگی داشته باشند. به هیمن منطور و برای کمک به بهداشت روانی باید زمینههای آسیب پذیری خود را دریابیم، زمان (استفاده بهینه از اوقات) خود را مدیریت کنم، نه خود کم بین باشیم و نه خود بزرگ بین، با انجام به موقع کارها از احساس درماندگی جلوگیری کنیم و با دیگران روابط صمیمانه برقرار کنیم.
مقدمه
روان شناسی علم مطالعه رفتار آدمی است. بیشتر توجه روان شناسان، امروزه صرف یافتن راههای مناسب برای حل مشکلات روانی است که انسانها در برخورد با مسائل روزمره و عملی با آن روبرو هستند. کمتر کسی در برابر بیماریهای روانی مصونیت دارد. البته دانستن این که هر کسی ممکن است گرفتار ناراحتی روانی شود، خود به خود کافی نیست، زیرا بهداشت روانی تنها به تشریح علل اختلالات روانی منحصر نیست، بلکه هدف اصلی آن پیشگیری از وقوع ناراحتیها است.
وجود افراد سالم، از شرایط مهم و اساسی برای رشد یک جامعه است. جامعهای که به سلامت جسم و روان اعضای خود توجه میکند، ضمن عدم صرف هزینههای سرسام آور درمانی، انسانهایی سالم نیز پرورش میدهد که این خود ضامن رشد فردی و اجتماعی آن جامعه است.
معنی و مفهوم بهداشت روانی
اگر بهترین دفاع، تهاجم خوب است، بنابراین ارتقای سلامت نیز بهترین شکل بهداشت روانی به شمار میاید. سازمان جهانی بهداشت، بهداشت روانی را چنین تعریف میکند «فرایند تواناسازی مردم برای بهبود افزایش تسلط بر سلامتشان». دیگر متخصصان بهداشت، بهداشت روانی را به این صورت تعریف کردهاند: «علم و هنر کمک به مردم برای تغییر شیوه زندگیشان به منظور رسیدن به کمال مطلوب سلامتی».
عنصر اساسی در هر تعریفی که از بهداشت روانی ارائه میشود، مفهوم پیش گیری است. پیشگیری را میتوان از دو دیدگاه بررسی کرد: دیدگاه موقعیت مدار و دیدگاه فرد مدار. در دیدگاه پیشگیری موقعیت مدار، تلاش متخصصان بهداشت و سلامت روانی متوجه کاهش علل محیطی و موقعیتی رفتار غیرعادی است؛ و در دیدگاه پیشگیری فردمدار، بر تواناییهای فرد در مقابله با شرایطی که امکان دارد به رفتار ناسازگار منجر گردد تأکید میشود.
پیش گیری را چه با دیدگاه موقعیت مدار و چه با دیدگاه فرد مدار، میتوان در سه سطح انجام داد: پیشگیری اولیه، پیشگیری ثانویه و پیشگیری ثالث.
الف) پیشگیری اولیه : در پیش گیری اولیه کاهش موارد جدید اختلال روانی در یک جامعه مورد توجه قرار دارد. هدف این پیشگیری جلوگیری از ابتلای جمعیت سالم و عادی به اختلال روانی است. مثلاً اگر معلوم شود که بسیاری از اختلالهای روانی ناشی از فشار روانی و ناکامیهای فرد در زندگی اجتماعی است، جامعه میتواند با دادن آگاهی و آموزش، سایر افراد را در مقابل استرس و فشارهای روزمره مقاوم نماید. امروزه از طریق آموزشهای رسمی (مدارش و دانشگاهها) و یا از طریق آموزش غیررسمی (رسانههای جمعی= رادیو و تلویزیون، روزنامهها و مجلات) توانستهاند میزان ابتلا به اختلالات روانی را کاهش دهند.
ب) پیشگیری ثانویه: در پیش گیری ثانویه، هدف اولیه درمان کامل یک اختلال است ولی هدف ثانویه میتواند کنترل بیماری باشد. در این پیشگیری، درمان بر روی جمعیت مبتلا متمرکز میشود. بطور مثال یکی از اختلالها ، اختلال افسردگی است و در آن با کمک به بیمار برای غلبه به بیماری، در وهله اول از گسترش هرچه بیشتر بیماری او جلوگیری کرده و در مرحله بعد، با اتخاذ شیوههای درمانی مناسب، سعی میشود که بیمار به وضعیت مناسبتر و متقاعدتری دست یابد تا بتواند با محیط خود سازگار شود.
ج) پیش گیری ثالث: هدف این پیشگیری کاهش آسیبهایی است که در نتیجه اختلال حاصل شده است. بر اساس این پیشگیری از طریق توان بخشی و حمایتهای اجتماعی میتوان میزان آسیب را به حداقل رساند، هر چند که ممکن است هیچ گاه بهبودی کامل حاصل نشود.
برای مثال، پس از مرگ یکی از نزدیکان، فشار روانی بر نزدیکان ایجاد میشود که امکان جلوگیری از آن وجود ندارد. مشاوره یا گروه درمانی بعد از این گونه حوادث ممکن است حمایتهای اجتماعی مناسبی را فراهم سازد که آسیب پذیری فرد را در برابر فشار روانی کاهش میدهد.
شامل 21 صفحه Word
دانلود مقاله بهداشت روانی