میلیون ها زن ایرانی در انقلاب سال 1357 با قدرت هر چه تمام تر پا در صحنه نهادند. حضور زنان در به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی چندین شکل داشت. برخی اخبار را گردآوری یا جزوه هایی را توزیع می کردند، بقیه به فعالان سیاسی مورد حمله یا زخمی ها پناه می دادند، بسیاری فعالانه در خیابان ها به راهپیمایی و تظاهرات می پرداختند، برخی تا آن جا پیش رفتند که در سنگر سازی در برابر نیروهای رژیم طاغوت کمک می کردند و حتی تعدادی از آنان اسلحه به دست گرفتند و به مبارزه پرداختند.
زنان ایرانی در تمامی مراحل پیروزی انقلاب اسلامی به روشنی بیان کردند که زن مسلمان ایرانی در تمام عرصه های اجتماعی، سیاسی و... حضور دارد و اعتقادات دینی او مانع از شرکت در فعالیت های اجتماعی نخواهد شد و ثابت کرد که در عین حفظ دیانت و پاکدامنی می تواند تاریخ ساز باشد.
نقش بسیار مهم و تاثیرگذار زنان ایرانی در پیروزی انقلاب اسلامی غیرقابل انکار و ستودنی است. این نقش را نه تنها در مورد مبارزهای آنان ،بلکه در تربیت و تشویق نیروهای مبارز و انقلابی نیز می توان جست. به طوری که امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی فرمودند : " امروز زن های شیر دل ، طفل خود را آغوش کشیده و به میدان مسلسل و تانک دژخیمان رژیم می روند،در کدام تاریخ چنین مردانگی و فداکاری از زنان ثبت شده است".
مهم ترین نکته در پیروزی انقلاب اسلامی، تحول شگرفی است که در نحوه نگرش به جایگاه زنان در جامعه اتفاق افتاد که بی شک در پرتو تعالیم عالیه و نورانی اسلام ناب محمدی(ص) حاصل شد.
اهمیت جایگاه زنان در پیروزی انقلاب اسلامی تا آنجاست که امام خمینی (ره) در این باره می فرماید: در این نهضت زنان حق بیشتری از مردان دارند، زنان مردان شجاع در دامان خود بزرگ می کنند و قرآن کریم انسانساز است و زنان نیز انسان ساز و وظیفه زنان انسان سازی است و اگر زنان انسان ساز از ملت گرفته شوند، ملت ها به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نگرش ابزار گونه و حیوانی ساخته و پرداخته غرب، جای خود را به نگاه معنوی و الهی به زن و در نظر گرفتن ارزش های والای این گوهر گران سنگ بخشید و راه را برای پیشرفت و تعالی حقیقی زنان هموار کرد.
نقش زنان در تحولات اجتماعی سیاسی و حرکت جمعی زنان
تا قبل از دوران قاجاریه از حرکت جمعی زنان و نقش آنها در تحولات اجتماعی سیاسی اطلاع درستی در دست نیست. چند موردی که در کتابهای تاریخی ضبط است، مربوط به نقش آنها در حمایت از سربازان در جنگ با دشمنان است. به طور مثال، در جنگهای طولانی ایران و عثمانی در زمان صفویه، زنان آذربایجان لباس جنگ پوشیده و وارد میدان می شدند. همین که قشون عثمانی به شهر حمله می آوردند، زنانی که در شهر مانده بودند از بالای بام بر سر آنها آب جوش می ریختند. (1)
بنابراین، بر اساس شواهد و مدارک تاریخی بیشتر دوران قاجاریه، از آن عصر شروع
می کنیم . آغاز حرکت جمعی زنان را باید به دو دوره تقسیم کرد. نخست دوره ای که زنان به علل نارضایتی های سیاسی اجتماعی ناشی از ضعف دولت در برابر دول استعمارگر خارجی و حکومت استبدادی داخلی به دنبال مردان و به هدایت و تشویق و تأیید آنها به نهضتهای اجتماعی پیوستند و به طور مؤثری در این راه کوشیدند. آنها در این راه، از هدفهای مردان پشتیبانی می کردند و خواسته های مشخص نداشتند (مانند نهضت تنباکو و نهضت مشروطیت)
در دومین دوره، زنان به فعالیت جداگانه در زمینه مسائل خاص خود پرداختند که حاکی از تحول و پیشرفت این حرکت است و نشان می دهد که زنان در این مرحله آگاهی بیشتری یافته و به عنوان یک گروه اجتماعی مؤثر فعالیت می کنند. اما حرکت اخیر، بر خلاف گذشته، از تأیید و همراهی کامل مردان برخوردار نبود و مخالفان با این گونه فعالیت های زنان دست به دشمنی زده و این حرکت را گاه دچار مشکل می کردند. البته، این مخالفتها اصولا بدان سبب بوده که حرکت زنان را بدعت می دانستند. در واقع، جامعه پذیرای چنین جهشی نبود، (مانند تشکیل مدارس، چاپ روزنامه) . (2) حال به بررسی نمونه هایی از این حرکتها می پردازیم.
نخستین حرکت ملی در دوره معاصر پس از شکست ایران در جنگها با روس، جنبش خود جوش مردم تهران در دفاع از زنان گرجی مسلمان شده ای بود که سفیر خودخواه و مستبد روس با سماجت هرچه تمامتر می خواست با تفسیر یکی از مواد معاهده ترکمانچای آنها را از
شامل 20 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود مقاله نقش زنان در تحولات اجتماعی سیاسی