همگام با پیدایش شهرهای متعدد در اقصا نقاط عالم، تعدادی از دانشمندان نیز در دورههای گوناگون به تحقیق و تتبع در وجوه مختلف زندگی شهری و تبیین شرایط، ویژگیها و شاخصهای شهر پرداخته و از خود آثار گرانقدری نیز بر جای نهادهاند. بررسی آثار به جای مانده از دانشمندان مذکور، نشانگر این واقعیت است که از آغاز عمر شهرنشینی انسان، بیش از چند هزار سال نمیگذرد. از سوی دیگر با تفحص در شهرهای کهن شاهد تحول شگرفی در آنها طی قرون گذشته تا به امروز هستیم و چنین امری فقط در سایة تلاش و پیشرفت مستمر انسان امکانپذیر بوده است؛ افزون بر آن مکاتب دینی و فلسفی موجود در دنیا نیز در طول پیدایش و تکامل خود، با محل زیست انسان، به ویژه شهر برخوردهای متفاوتی داشته و هر کدام از آنها شرایط و ویژگیهای خاصی را برای جایگاه زندگی انسان و ابعاد و خصوصیات مختلف آن تبیین کردهاند.
دین مبین اسلام نیز از آغاز پیدایش خود در سرزمین حجاز و بهوسیلة پیامبر گرامی آن به تدریج اصول و شرایط مشخص و معینی را برای محل زیست انسان تعیین و بیان کردهاست. در کتاب آسمانی اسلام یعنی قرآن مجید نیز به دفعات ودر آیات گوناگون از لغات «مدینه» و «بلد» به معنای «شهر» استفاده و اسامی مذکور بارها ذکر شده و افزون بر آن در آیات و احادیث به جای مانده از امامان معصوم(ع) همواره شهرنشینی مورد مدح و ستایش قرار گرفته است. در این راستا نیز دانشمندان و فلاسفة گوناگون در زمینة شهر و مسائل مبتلابه آن به بررسی و تحقیق و کنکاش پرداخته و آثار گرانقدری نیز از خود برجای نهادهاند.
یکی از مهمترین دانشمندانی که طی قرون گذشته به مسأله شهر و شهرنشینی پرداخته، «عبدالرحمن بن محمد بن خلدون حضرمی» فیلسوف و جامعهشناس شهیر سدههای هشتم و نهم هجری است. او در شاهکار فلسفی خود به نام «المقدمه» تحقیق گرانسنگی در زمینة شهر و اصول و شرایط ایجاد و حفظ آن انجام داده و دارای نظریات خاصی در زمینة نگرش به شهر و شهرنشینی است. موقعیت تاریخی او در فرهنگ اسلامی و شرایط اجتماعی وی در طول حیاتش و مراتب سیاسیای که در طول زندگی پیمود، او را آماده ساخت تا بتواند تاریخ را به شکل یک رشتة علمی در آورد و دانش نوینی به نام جامعهشناسی پایهگذاری کند. او از این راه توانست تا به شهر و خصوصیات آن از ابعاد گوناگون نگاهی نو و کاملاً دگرگون بیندازد که پیشینیان وی هرگز قادر به انجام چنین کاری نبودند. او نمونة مورخی است که با تفسیر وضع موجود درصدد دریافت بهتر اوضاع گذشته برآمد و متقابلاً برای فهم بهتر حال به کنکاش در گذشته پرداخت و به این ترتیب همواره سیالیت و انعطافی کارآ در آثار وی ملاحظه میشود.
در مقالة حاضر - که قصد انجام آن بهوسیلة نگارنده سطور است - دیدگاه «ابن خلدون» در زمینة خصوصیات اخلاقی شهروندان مورد نقد و بررسی و تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. و امید است در پایان بتوان به جمعبندی مشخصی در این زمینه دست یافت.
1ـ طرح مسأله
در زمینه بررسی افکار و آثار دانشمندان، اعماز فقها، عالمان علوم تجربی و علوم اجتماعی، باید قبل از هر چیز به شرایط اجتماعی، سیاسی، زمانی و مکانی آنها آگاهی یافت تا بتوان در مورد هر کدام از آنها به نتیجهگیری مشخص و قابل اعتباری دست یافت. ابن خلدون و بررسی آثار و اندیشة او نیز از این امر جدا نیست؛ بنابراین تنها هنگامی امکان غور در عمق نظریات و جهانبینی وی وجود دارد که بتوان شرایط زمانی او را به درستی تحلیل، تبیین و درک کرد.
ابن خلدون درپی گذشت حوادث گوناگون بر وی و نیز مطالعات خویش، به تعریفی خاص از تاریخ میرسد که آن را بدینگونه توضیح میدهد: موضوع اصلی تاریخ عبارتاستاز فهماندن حالت اجتماعی انسان، یعنی تمدن و پدیدههایی که بهطورطبیعی به آن وابسته هستند. وی قصد دارد تا با ارائة یک تئوریعام، حوادث متعدد را در دورانهای مختلف - چه در گذشته، چه در آینده - قانونمند و آنها را بهصورت علت و معلولی بیان کند. این کار بزرگ در معروفترین اثر او «المقدمه» - که بیتردید و به زعم بیشتر اندیشمندان علوماجتماعی یکی از شاهکارهای به یاد ماندنی قرون وسطا در زمینة جامعهشناسی میباشد - نظم و قوام یافته است.
ابن خلدون در کتاب «المقدمه» شیوة جدیدی را برای نگارش وقایع بهکار گرفتهاست و از راه آن نشان میدهد که وی برای درگیریهای طبقاتی هیچ اهمیتی قایل نیست؛ بلکه بر عوامل سازنده و پدید آورندة آن حوادث انگشت میگذارد و کوشش فراوانی دارد تا آنها را با محک تجربه و آزمایش بسنجد و از آن میان به صحت و سقم آنها پیبرد. مفهومی که او از تاریخ در ذهن دارد، تبیین وقایع بهصورت کنش و واکنش زا راه رابطة متقابل انسان با محیط اطراف خود است؛ بنابراین شهر که تمامی این کشمکشهای فیزیکی و فکری انسان در آن شکل میگیرد و در طول زمان و به مرور متحول شده و اثرات انکارناپذیری را در کالبد آن بر جای میگذارد، محیطی مصنوع است که بهوسیلة انسان ساخته و آماده شده و در طی تاریخ رشد یافته است و در نهایت پس از بلوغ رو به زوال مینهد.
از این خاستگاه فکری است که ابنخلدون نگاه نافذ و جستجوگر خود رامتوجه پدیدة شهر و مفهوم شهروند میکند و در این زمینه تا بدانجا پیش میرود که بهکلی شهر را تکفیر و از آن بهعنوان محل فساد و تبهکاری یاد و ساکنان آن را فاقد هرگونه ارزشهای اخلاقی معرفی میکند.
با توجه به نکات بالا میتوان چنین گفت که بررسی و کشف آرا و افکار ابن خلدون و نقد نظریات وی، زمینة فکری و جهانبینی بس عمیقی را به ما میدهد، به شکلی که در پس آن، امکان راهیابی به علل عقب ماندگی اکثر قریب به اتفاق کشورهایی را فراهم میکند که امروزه در وضعیت فلاکت باری بهسر میبرند. بدین سبب مطالعة آثار ابن خلدون را نباید رویبرتافتن از دانش عصر حاضر تلقی کرد. برعکس ما از راه شناخت این گونه آثار میتوانیم تحلیل عمیق خود را بارة مسائلی که امروزه کشورهای عقب مانده با آن دست به گریبان هستند، توسعه دهیم.
شامل 11 صفحه Word
دانلود تحقیق اخلاق شهر نشینی و دیدگاه ابن خلدون