اگر در جامعهای آمار طلاق ناچیز باشد الزاماً به معنای ازدواجهای موافق و سازگاری زناشویی نیست. بسیاری از زوجها در خانوادهای زندگی میکنند که طلاق روانی در آن حکمفرماست. بدین معنا که هیچ گونه رابطه عاطفی و جسمانی بین زن و شوهر وجود ندارد و زندگی به صورت اجباری و با حداقل تعامل به پیش میرود. به همین جهت ضروری است با دیدگاهی آسیبشناسانه به علل درون فردی ناسازگاریهای زناشویی و عدم موفقیت در ازدواجها پرداخته و نقش ویژگیهای شخصیتی در سازگاری و رضایت زناشویی مورد بررسی قرار گیرد، چرا که عدم وجود جو سالم در خانواده از موانع اصلی انتقال آداب، رسوم، فرهنگ و ارزشهای مثبت جامعه به نسلهای بعدی است.
مسایل گفته سبب شد تا سعید صادقی با راهنمایی دکترعلی اصغر اصغرنژاد پژوهشی با عنوان "بررسی عوامل شخصیتی مؤثر در سازگاری زناشویی" انجام دهد و در آن با استفاده از روش علمی مقایسهای یا پس رویدادی، 45 زوج سازگار و ناسازگار را به صورت نمونه در دسترس در جامعه آماری که از کلیه زوجهای شهر اصفهان تشکیل میشد، انتخاب کند.
به اعتقاد پژوهشگر، در کشور ما طی دو دهه گذشته ساخت خانواده و روابط بین اعضای آن دچار تغییرات زیادی شده است و بیشتر تحقیقاتی که توسط متخصصان علوم اجتماعی در زمینه علل سستشدن پیوندهای زناشویی صورت گرفته بر متغیرهای کلان از جمله وضعیت اقتصادی، کاهش درآمد خانوار، بیکاری، چالشهای فرهنگی و اجتماعی تأکید نمودهاند و آنها را از عوامل مؤثیر بروز ناسازگاریهای زناشویی و طلاق در ایران دانستهاند. هر چند که نقش این عوامل را نمیتوان در افزایش طلاق در چند سال گذشته نادیده گرفت اما به نظر میرسد از یک سو تأکید بیش از حد بر این متغییرها به عدم شناسایی عوامل مؤثر گسسته شدن پیوندهای زناشویی به ویژه در زوجهای جوان منجر خواهد شد و از طرف دیگر صرف وجود آمار پایین طلاق در کشور ما نسبت به سایر کشورها نمیتواند توجیه منطقی در باب سلامت سیستم بهداشت روان خانوادهها و سازگاری زناشویی در بین زوجها باشد، چرا که در برخی از کشورها نظیر ایران به خاطر مسایل فرهنگی، سنتی و حتی قانونی، طلاق به سادگی امکانپذیر نیست. ناسازگاری و عدم رضایت زناشویی پس از ازدواج نه تنها برکنشهای روانی - اجتماعی زن و شوهر بلکه بر رشد و تحول کودکان و نوجوانان آن خانواده نیز اثرات سوء به جای گذارد.
شامل 8 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود مقاله بررسی عوامل شخصیتی مؤثر در سازگاری زناشویی