لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه40
بخشی از فهرست مطالب
مقدمه:
بررسی انواع نماد گلها در شعر شعرای معاصر
تحوّل محتوا در غزل انقلاب
شعر انقلاب در فرایند تحوّل عناصر و مصالح
تصاویر
انواع گل در دیوان اشعار دوره چهار و پنج
فرمان شکفتن
شاعری نیست که بنا بر اندیشه و برداشت خود از بهار و نوروز سخن نگفته باشد. این موضوع تمام شاعران ایران از قدیمی ترین شاعر کلاسیک گرفته تا شاعر امروزی را با هر اندیشه و تفکر و آیینی که باشند در بر می گیرد. "ابوالنجم احمد بن قوس بن احمد منوچهری دامغانی" شاعر بزرگ و توانا، خوش قریحه و همیشه شادِ سده های چهارم و پنجم هجری قمری، شاعری است که در تمام دیوانش نشانی از غم و اندوه و غصه و یأس نمی بینیم. هر چه هست شادی و سرور و نمادهای زیبایی، خرمی، خوشی، نوآوری و سخن از بهار و نوروز و اعیاد دیگر مانند مهرگان، سده، بهمنجنه و نیز نگارگری زیبا و شاعرانه است. چه آن هنگام که از شب سخن می گوید، زیباترین تشبیهات، استعارات و دیگر صنایع شعری را به کار می گیرد.
در آثار هیچ شاعری به اندازه ی "منوچهری" با نام های گل ها، پرندگان و دستگاه های موسیقی روبرو نمی شویم. تمام دستگاه های موسیقی متداول در آن زمان، نام تمام گُل ها و پرندگان دیده و شناخته شده تا آن روزگاران در شمال کشور آمده است و بی تردید "منوچهری" شادترین شاعر ایرانی است که تاریخ ادب ما به خود دیده است.
و به راستی "منوچهری" نقاشی است چیره دست، شاعری است توانا و جاودانه، تصویرگری کم نظیر و خلاق و پُر استعداد. در شعر او آب و گُل، نسیم و خاک، ابر و باد و طوفان و سیل سیّالند و سخن می گویند.
و اما آن چه که بیش از همه در اشعار "منوچهری" بارز و آشکار است، وصف بهار و نوروز می باشد. هیچ شاعری به اندازه ی او از بهار و نوروز و شادی های این فصل و روزها سخن نگفته است. او از هر فرصتی بهره می گیرد تا از بهار و نوروز و دیگر جشن های ایرانی سخن سرایی کند. "منوچهری" به آداب و رسوم و فرهنگ ایرانی عشق می ورزد و در نگهداری آن می کوشد. هر چند که مدح می گوید، اما مدیحه سرایی که نوعی از شعر آن روزگاران است قابل توجیه و قبول است. شاعر می خواهد آثارش باقی بماند، می خواهد شعرش به گوش جهانیان برسد و جاودانه ثبت گردد. شاعر می خواهد زندگی کند و برای حفظ آثار، چه جایی بهتر از کتابخانه ی سلطنتی. بگذریم، که این خود بخشی مفصل می طلبد. پس شادی، نوروز، بهار و خوشی و خوش گذرانی، زمینه و چهار چوب اصلی شعر "منوچهری" را تشکیل می دهد. در صفحه صفحه ی دیوانش این نماد و نمودها و زیبایی ها را به خوبی می بینیم. از یاد نبریم که نمادها و سمبل ها، معنی و اصطلاحات و نحوه ی برخورد با اندیشه ها در سبک خراسانی با سبک عراقی و هندی تفاوت بسیار دارد که جای بحث آن هم در این مقال نیست.
باری؛ دیگران هم از بهار و نوروز و شادمانی گفته اند و سروده اند، اما نه آن چنان که "منوچهری" داد سخن داده است. دیوان "منوچهری" را که می گشاییم اولین شعرش که در بحر «رمل» آمده در وصف بهار است. او مدج «ابوالحسن»(1) را وسیله ای برای وصف بهار
تحقیق در مورد انواع گلها و نماد آنها در دیوان شاعران