لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:108
مقدمه:
آب منشا حیات است وسرچشمه زندگی است. میلیاردها سال پیش درآبهای راکد سطحی کواسروات ها شکل گرفتند وبه دنبال آن موجودات تک سلولی در اقیانوسها ودریاها حیات یافتند بدین گونه است که آب را منشا حیات نامیدند. اصولا زندگی بدون آب معنی ومفهومی ندارد نه حیاتی شکل می گیرد ونه بقا می یابد.
اشکال گوناگون ومتنوعی از آب در طبیعت وجود دارد به صورت ریزشهای مختلف جوی وآبهای سطحی وزیر زمینی ومنابع عظیم آبها یعنی اقیانوسها ودریاها ازبعد دیگر انسان می تواند به ساختمان شیمیایی آب (H2O) نظری افکنده واهمیت فراوان این ماده حیاتی را در قلمرو علم فیزیک وشیمی بررسی نماید .
کلمه آبادی از آب گرفته شده است وبه راستی هر کجا آبی باشد آبادی هم هست درنقطه ای که چشمه ای کوچک وجود دارد مردم پیرامونش حلقه زده واحدهایی ایجاد کرده اند ودر مناطقی که آبهای سطحی وزیر زمینی به وفور وجود داشته است گسترش آبادیها بیشتر شده وکم کم بنای شهرها نهاده شده است. نظر به محدود بودن منابع وذخایر آب دراغلب نقاط کشور ورشد جمعیت از یک طرف وگسترش صنایع کشاورزی از جهت دیگر استفاده صحیح از منابع موجودامری ضروری به نظر می رسد .
لذا اگر چه حفظ کیفیت آبها به لحاظ آلودگی از اهمیت ویژه ای برخوردار است دفع صحیح فاضلابها خصوصا در مناطقی که بافت زمین شناسی آن به گونه ای می باشد که امکان آلودگی آبهای سطحی وزیر زمینی را افزایش می دهد نیز ارزش بسیاری را داراست.
الف- آبهای سطحی:
آبهای سطحی منبع اصلی آب مصرفی مردم است .زیرا که بیشتر آب شهرهای بزرگ از آنها تهیه می شود .آبهای سطحی از دومنبع نزولات جوی وآبهای زیر زمینی تامین می شوند .
هنگامی که باران به سطح زمین می رسد قسمتی از آ ن به داخل خاک نفوذ کرده مقداری به هوا تبخیر شده وبقیه هم به صورت سیلابهای سطحی در می آید. اگر باران تنها منبع آبهای سطحی باشد تمام رود خانه ها مدت کوتاهی بعداز باران خشک می شوند درحالی که آب دربسیاری از آن ها درسراسر سال جریان دارد.
آب چنین رود خانه هایی از ذوب برف وآبهای زیر زمینی که ازچشمه ها ونقاط تراوشی وارد رود خانه می شود تامین می گردد همان طوریکه آبهای زیر زمینی به بعضی از رود خانه ها وارد می شوند قسمتی از جریان بعضی ازرود خانه ها نیز آبهای زیر زمینی را تامین می کند.
عوامل متعددی برسیلابهای سطحی اثر می گذارند که مهمترین آنها عبارتند از:
1- شدت وطول مدت بارندگی 2- ترکیب ورطوبت خاک
3- شیب زمین 4- پوشش گیاهی سطح زمین وتغییراتی که انسان درمحیط به وجود می آورد .
معمولا بارش ملایم وآهسته باعث جاری شدن سیلاب خیلی کم آبی گردیده است. ولی باافزایش شدت باران (برحسب اینچ یا سانتی متر درساعت اندازه گیری می شود) خاک سطحی از آب اشباع شده وبیشتر باران به صورت سیلاب برروی زمین جاری می شود.
تغییراتی که بشر در محیط به وجود می آورد برسیلابهای سطحی موثر است .تمام یا قسمتی از آب درسدها تونلها کانال ها وگودال ها جمع شده وخیابانها ونقاط آسفالت یا سنگفرش مقدارسیلابهای سطحی را افزایش می دهند. آبهای سطحی در حین جریان مواد مختلف معد نی وآلی پوسته جامد زمین را به صورت محلول وکلوئیدی شناور درخود نگه می دارد.
ب- آبهای زیر زمینی:
نفوذ آبهای سطحی از فضاها وشکاف خاکها وصخره هاوتجمع درزیر سطح زمین آبهای زیر زمینی راتشکیل می دهد.
یک روش ساده نشان دادن آب زیر زمینی این است که نصف ظرفی رااز شن پر کرده وآب بر روی آن بریزیم آب ازفضاهای خالی شن عبور کرده تا به ته غیر قابل نفوذ برسد وآب اضافی باعث اشباع شنها شده درنتیجه سطح آب اززیر سطح شن بالا می آید به آب شن اشباع آب زیر زمینی وبه شنی که آب زیر زمینی رانگه می دارد طبقه آبخیز می گویند.نصف فاصله آب زیر زمینی در فاصله تقریبا 800متری سطح زمین قرار گرفته وبقیه آن درطبقات آبخیز عمیق وجود دارند.
این انگیزه قوی بود که ما را واداشت تا مطالعه ای کوتاه در منطقه دشت لادیز وخصوصا سد لادیز وتاثیر آن بر روی سفره های آب زیرزمینی منطقه داشته باشیم واطلاعاتی را جمع آوری نماییم وآن رادر قالب پایان نامه دانشجویی دوره کارشناسی زمین شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد زاهدان ارائه دهیم وامیدواریم مورد علاقه تمام عزیزانی که آن رامطالعه می کنند واقع شود.
1- کلیات
1-1- منابع آبی استان سیستان وبلوچستان:
استان سیستان وبلوچستان با مساحتی بیش از 181کیلومترمربع بعداز استان خراسان پهناورترین استان کشور می باشد میانگین بارندگی استان 120-110 میلی متر می باشد درحالی که میانگین بارندگی کشور275-224میلیمتر وحجم بارش دراستان 20میلیاردمترمکعب ودرکشور 413میلیارد مترمکعب،پتانسیل آبهای سطحی وزیرزمینی دراستان 2/6میلیارد مترمکعب ودرکشور 157 میلیارد مترمکعب ومیزان استحصال آب درحال حاضردراستان 9/3میلیارد مترمکعب واین میزان درکشور 113مترمکعب می باشد این شاخصها بیانگر آن هستند که وضعیت کلی آب دراستان نسبت به کشور بسیار نامطلوب بوده واما آب منطقه ای استان سیستان وبلوچستان باکارنامه ای روشن ازگذشته تاکنون خدمات مهمی درعرصه تامین اعتباروتوزیع آب با این منابع محدود داشته است اکنون به تشریح منابع آب استان که حیات مردم دراین خطه ازکشور به علت پرداختن به کشاورزی به آن وابسته است می پردازیم.
این استان دارای پنج حوضه آبریزاصلی شامل:
1-حوضه آبریز هامون ماشکیل 2-حوضه آبریز هامون
جازموریان 3-حوضه آبریز کویر لوت 4-حوضه آبریز هامون هیرمند
5- حوضه آبریز بلوچستان
درهر حوضه ایستگاههای متعدد تبخیرسنجی وبارن سنجی ایجاد گردیده که کار جمع آوری پارامترهای هیدروکلیماتولوژی حوضه ها رابرعهده دارد ازمیان تعداد 10 ایستگاه به عنوان ایستگاههای مبنا انتخاب گردیده که معرف بارندگی کل منطقه می باشد.
1-2- منابع آبهای سطحی:
منابع آبهای سطحی استان را آورده های شش رود خانه :
1- رودخانه دائمی هیرمند مرزی 2- رودخانه سیستان 3-رودخانه لادیز
4- رودخانه بمپور 5-رودخانه پیشین 6- رود خانه کارواندر-دامن وتعدادی
رودخانه فصلی دربلوچستان تشکیل می دهند که مهمترین آنها عبارتند از :
1- رودخانه گزو 2-رودخانه ماشکید 3-رودخانه کاجو 4-رودخانه کهیر 5- رودخانه راپیچ کاریانی
1-3- منابع آبهای زیرزمینی:
براساس آخرین آمارموجود منابع آبهای زیرزمینی استان را 8896ذکر کرده اند که شامل:
1-803حلقه چاه عمیق 2-5705حلقه چاه نیمه عمیق 3-1535 رشته قنات
4-853دهنه چشمه بامجموع تخلیه 1348میلیون مترمکعب درسال تشکیل می دهد ازاین مقداردرحدود70میلیون متر مکعب برای مصارف شرب (2/5درصد)7میلیون مترمکعب جهت مصارف صنعتی (5/0درصد) و1271میلیون مترمکعب مابقی (بیش از 94درصد) برای مصارف کشاورزی استفاده می شود.
2- موقعیت جغرافیایی و مشخصات زمین شناسی حوزه لادیز
2-1- موقعیت جغرافیایی
حوزه آبریز لادیز در استان سیستان و بلوچستان و در جنوب غربی شهر میرجاوه واقع شده است. این حوزه بخشی از حوزه آبریز مشکیل می باشد.این حوزه از شمال وشرق به حوزه آبریز کچه رود میرجاوه ، از جنوب به حوزه آبریزخاش و پشتکوه وازغرب به حوزه آبریز گورین و شور محدود می باشد.در این حوزه سه مسیل میانرود ، سیاه جنگل و سعد آباد جریان دارد.محل ساختگاه در مسیل میانرود واقع شده است.
مساحت حوزه آبریز 1479 کیلومتر مربع است که حدود 30 کیلومتر مربع آن دشت و بقیه را ارتفاعات تشکیل می دهند. بلندترین نقطه ارتفاعی حوزه، قله تفتان با ارتفاع 3941 مترپسترین نقطه آن در محل خروجی دشت 1055 متر و ارتفاع متوسط دشت 1194 متر از سطح متوسط دریا، شیب عمومی حوزه از جنوب غربی به شمال شرقی در حدود 6/1 درصد می باشد. رودخانه لادیز تنها رودخانه دایمی حوزه می باشد که از پیوستن سه مسیل سیاه جنگل، میانرود و سعدآباد که در شمال حوزه و در قریه ای به نام برزیا به هم می پیوندند، بوجود آمده شاخه میانرود که سدهای لادیز بر آن بسته شده است از رشته کوههای شاهگواران- سیاه بندان و خارستان که جزء رشته کوههای تفتان هستند سر چشمه می گیرد.کوه آتشفشان تفتان که در محدوده مورد مطالعه قرار دارد،تنها منابع جریانهای آبی است که به سوی لادیز و میرجاوه سرازیر می شود برای بهره گیری از این جریان های آبی و جهت اجرای طرح تغذیه مصنوعی در مسیل میانرود در ابتدا دو سد مورد نظر بوده است. سد اول در محلی به نام تنگ دودر به مختصات جغرافیایی 28درجه52دقیقه 33ثانیه و شمالی 61 درجه14دقیقه 19 ثانیه شرقی و سد دوم به نام سد میانرود در بالا دست مسیل در مختصات جغرافیایی 28درجه 15دقیقه 30ثانیه شمالی و61درجه 4دقیقه 10ثانیه پیشنهاد شده است.
2-2- زمین شناسی عمومی و ریخت شناسی
منطقه مورد مطالعه در دشت لادیز که یکی از دشتهای حوزه آبریز مشکیل می باشد واقع شده است. این حوزه خود در جنوب شرقی ایران و بین حوزه های هیرمند در شمال،لوت و جازموریان در غرب،دریای عمان در جنوب و مرز ایران و پاکستان در شرق قرار گرفته است.رشته کوههای نسبتا بلند و موازی با راستای کلی شمال غربی جنوب شرقی در این محدوده وجود داشته که در شمال حوزه بیشتر راستای شمالی _جنوبی داسته است و در جنوب شرقی _غربی هستند. دشت لادیز در بین این رشته کوههای موازی قرار دارد.قله تفتان با 4061 متر ارتفاع در قسمت شمال حوزه واقع شده است. دشت لادیز کوچکترین دشت. حوزه مشکیل می باشد که در حدود 408کیلومتر مربع مساحت دارد
به علت کمی بارندگی، رودخانه آبداری در حوزه جریان ندارد و تنها به علت شرایط مختلف گاه مسیلها قسمتی از سفره آب زیر زمینی را زهکشی کرده و در بخشی از مسیر خود آبدار می شوند.بخش بیشتر سطح حوزه را مسیلها و آبراهه های بزرگ و کوچک که تنها در موقع بارندگی سیلاب در آنها جریان می یابد تشکیل داداه است. از نظر زمین شناسی قسمت عمده ای از حوزه در زون نهبندان_خاش قرار دارد . حد شرقی این زون بوسیله گسل هریرود و مرز غربی آن را گسل نهبندان محدود می کند. یکی از مشخصه های عمده این زون بویژه در نواحی جنوبی گسترش اندک سنگهای آتشفشانی است. روند این زون در جنوب تقریبا شرقی_غربی ودر شمال حوزه،شمالی _جنوبی است.
در این فصل از گزارش زمین ریخت شناسی، چینه شناسی و سنگ شناسی، تکتونیک و ساختار ناحیه ای، زمین شناسی ساختمتنی و در نهایت خصوصیات لایه آبدار منطقه مورد بررسی قرار می گیرد.
حوزه آبریز دشت لادیز بین طول جغرافیایی 45 و60تا 30و61درجه شرقی و عرض جغرافیایی 35 و28 تا29 شمالی محصور است. مساحت حوزه حدود 2048 کیلومتر مربع است که حدود 1640کیلومتر مربع آنرا ارتفاعات و حدود 408کیلومتر مربع را دشت تشکیل می دهد. این محدوده از شمال به محدود پشتکوه محدود می گردد. قله تفتان که در حد جنوبی دشت لادیز واقع شده با ارتفاعی بیش از 4000متر بلندترین نقطه و پسترین نقطه ارتفاعی در محل خروجی دشت قرار دارد که 960متر از سطح دریا ارتفاع دارد،ارتفاع متوسط حوزه آبریز 1770متر و ارتفاع متوسط دشت 1070متری محاسبه شده است.
رودخانه های عمده محدوده، رودخانه های میانرود،سیاه جنگل و مسیل سعد آباد می باشد که هر سه در ناحیه خروجی حوزه آبریز لادیز متصل می گردند و سیلابهی آنها از طریق رودخانه لادیز به دشت میرجاوه تخلیه می گردد.این رودخانه ها دایمی نبوده فقط در ایام سیلابی پر آب هستند، جریان دایمی که در حوزه دیده می شود زهکشی رودخانه لادیز است .
کوه تفتان که در ضلع غربی حوزه لادیز در خط الرأس آبریز فرار گرفته حدود 2000 متر از سطح دشتهای مجاورش بلندتر است و از دهانه فله آن بخار آب و گاز گوگرد و اسید سولفوریک خارج می شود.از دیدگاه اقلیمی این ابریز در منطقه خشک تا نیمه خشک واقع است که تنها در اطراف کوه تقتان از بارش بیشتری(با میانگین 150_200میلیمتر در سال) بر خوردار می باشد.
2-3- رودخانه ها
سه رودخانه اصلی این حوزه از شمال به جنوب عبارتند از: رودخانه دزوک ـ سعدآباد، رودخانه میانرود و رودخانه سیاه جنگل. این سه رودخانه در تراز تقریبی 1200 متر به یکدیگر پیوسته و رودخانه لادیز به وجود می آید. این بخش در غرب روستای برزیار واقع می شود که تمام روانابها به آنجا می رسند. سیلابها پس از رسیدن به این نقطه به سوی میرجاوه سرازیر می شوند و به فرو افتادگی دشت میرجاوه و در نهایت به شوره زار ریگ ملک در بخش مرکزی ایران و پاکستان میرسند که در تراز 750 متر واقع شده است. از آنجایی که طرحهای مقاصد تغذیه مصنوعی بر روی رودخانه های اصلی حوزه مدنظر می باشد در ادامه به ریخت شناسی این رودخانه ها اشاره میگردد. لازم به ذکر است که در مطالعات مرحله قبل علاوه بر ارائه طرحهای سدهایی جهت کنترل سیل و تغذیه آبخوان در رودخانه میانرود، طرح احداث یک سد انحرافی در مسیل سیاه جنگل و انتقال آب آن به مسیل میانرود و تغذیه آبخوان نیز مدن ظر بوده است که ضمن بررسیهای صحرایی و مشاهدات عینی و نیز ارزیابی نتایج مطالعات گذشته در منطقه احداث این طرح با مشکلات و مسائلی از جمله مسائل زمینشناسی مهندسی مسیر انتقال آب و نیز مسائل سازهای و اقتصادی روبرو می باشد که اجرای آن را چندان منطقی نمی سازد، لذا در ادامه این گزارش تنها شرح مختصری از وضعیت عوامل مختلف در مسیل سیاه جنگل ارائه می گردد و تأکید بیشتر بر مسیل میانرود و بررسی دقیق تر در محدوده طرحهای مورد نظر در این مسیل خواهد بود.
2-3-1- رودخانه دیزوک ـ سعد آباد
مرتفع ترین نقطه حوزه آبریز رودخانه دزوک ـ سعدآباد در تراز 2600 متر واقع می باشد. بخش عمده این حوزه در تشکیلات شیلی ـ ماسه سنگی فلیش های ائوسن و مقداری هم از فلیشن کرتاسه ـ پالئوسن بوجود آمده است. به علت فرسایش پذیری این توده سنگها، سیستم زهکشی در حوزه متراکم تر شده و سرشاخه های آن تا مرتبه ششم نیز می رسند.
وضعیت سیستم زهکشی و آبراهه ها در حوزه از ناپیسوتگیها و سطوح ضعف اعم از گسلهها، درزه ها، لایهبندی و غیره تبعیت میکند. در این حوزه نیز بخشهایی از آبراهه ها در راستای گسلهها بوجود آمدهاند و تراکم آبراههها را در محدوده گسترش گسلههای شمال شرقی ـ جنوب غربی میتوان مشاهده نمود.
آبراهه اصلی حوزه از نقطهای با تراز 1920 متر آغاز و سپس در نقطهای باتراز 1840 متر به گسله اصلی و سراسری جان آباد میرسد.
عریض بودن رودخانه در راستای گسله جان آباد، شیب کم بستر آن(8/1درصد) و وجود پادگانهها، نشان دهنده وقوع سیلابهای بزرگ و بار سیلابی زیاد این رودخانه می باشد. ارتفاع این پادگانه ها به 5 تا 7 متر میرسد. چشمههای با آبدهی کم در سرشاخههای رودخانه وجود دارد که بیشتر آنها از نوع گسلهای و یا کنتاکتی(میان ماسه سنگ و شیل)اند.
آب این چشمه ها سرانجام در کف رودخانه پایین رفته و جریانهای زیر سطحی را بوجود آوردهاند. که گاهی در پائین دست در سطح زمین آشکار شده و در جایی دیگر فرو میرود. اثر گسلهها را در حرکت این جریانها میتوان دنبال نمود.
2-3-2- رودخانه سیاه جنگل
قله تفتان در حوزه آبگیر این رودخانه واقع است، بدلیل فرسایشپذیری شدید لایههای تشکیل شده از گدازهها و بویژه پرتابههای آتشفشان، در دامنه پر شیب شمالی حوزه آبراهه های عمیق دیده میشود. بدین ترتیب شاخههای مرتبه 6 خیلی زود شکل گرفتهاند و در نزدیک روستای بنده، رودخانه سیاه جنگل به مرتبه 7 میرسد. از روستای بنده تا محل اتصال به رودخانه لادیز مرتبه آن تغییر نکرده ودر این فاصله شیب آن حدود 3/2 درصد است. بنابراین نسبت به رودخانههای دیگر شیب بیشتری دارد.
از جمله نهشتههای عهد حاضر در اطراف رودخانه میتوان به رسوبات سیلابی دشت سیلابی اشاره کرد و ترازهای آبرفتی قدیمی نیز در اطراف روستای بنده مشاهده میگردد. پایینترین بخش رودخانه سیاه جنگل که در آنجا شاخه های مرتبه 6 به رودخانه میپیوندند روستای انجره است. مطابق پیشنهاد اولیه در مورد انحراف سیلابها این رودخانه با احداث یک سد انحرافی بر روی این منطقه.(محدوده سیاه جنگل، انجره) مورد نظر بوده است. آنچه مشخص است مسیر عبور کانال انتقال آب از نهشتههای فلیشی خرد شده و خاکهای برجای این محدوده عبور میکند و طبیعتاً بار رسوبی قابل توجهی را به همراه خواهد داشت ضمن اینکه حفر کانال در این محدودهها نیازمند حجم بالای عملیات خاکی بوده و لذا علاوه بر مسائل زمینشناسی مهندسی، مباحث سازهای و اقتصادی نیز انجام این طرح را تأیید نمیکند لذا در ادامه عمدتاً به طرحهای مورد نظر بر روی رودخانه میانرود پرداخته و از توضیحات اضافی صرفنظر میگردد.
2-3-3- رودخانه میانرود
این رودخانه که شاخه اصلی آن درمیان رودخانه های دوزک ـ سعد آباد در شمال و رودخانه سیاه جنگل در شرق و جنوب شرقی میباشد با عنوان میانرود خوانده شده است. رودخانه لادیز در واقع ادامه آن به شمار میرود، میانگین شب آن 8/1 درصد میباشد. قسمتی از آن در راستای گسل انجیره قرار دارد که پهنترین جای آن میباشد. این رودخانه از دو شاخه اصلی تشکیل شده است که یکی در غرب و دیگری در شرق واقع میباشند.
علاوه بر این دو شاخه اصلی، دو شاخه دیگر از بخش شرقی و یک شاخه از بخش شمالی به آن متهی می شود. شاخص اصلی غربی در واقع بالا دست رودخانه میانرود بوده و عرض آن مشابه میانرود میباشد. سیستم زهکشی در محدوده این شاخه کوتاهتر و متراکم بوده که علت آن فرسایشپذیری بیشتر در این ناحیه میباشد. با توجه به تشکیلات سنگی کم و بیش یکسان (تشکیلات فلیشی) بنابراین فرسایشپذیری بیشتر به سایر پدیدههای ریختشناسی و زمین ریختشناسی از جمله ناپیوستگیها، سیستم درزهها و ... بستگی دارد. فرسایشپذیری سنگها در حوضه آبگیر شاخه صای میانرود بیش از سرشاخههای رودخانه دزوک ـ سعد آباد میباشد، از دلایل عمده بحث موارد زیر را میتوان عنوان نمود:
ـ وجود گسلههایی با روند شمالی شرقی ـ جنوب غربی در حوضه دزوکـ سعد آباد باعث نفوذ سریعتر روان آبها و سیلابها در این حوزه میگردد، حال آنکه در حوضه میانرود چنین گسلههایی مشاهده نمی شود. ضمن اینکه در حوضه آبگیر شاخه اصلی غربی سنگهای آتشفشانی از جنس پرتابههای (توفهای) آتشفشانی وجود دارند که به شدت فرسایشپذیر میباشند. همچنین تعدادی چشمه در مرز حوضه شاخه اصلی غربی میانرود مشاهده میشود که روان آب بیشتر و درنتیجه فرسایش بیشتری را به همراه دارد.
ـ رسوبگذاری در این شاخه به صورت دشت سیلابی در دو سوی آبراهه ها مشاهده میشود و میانگین شیب این رودخانه 3/2 درصد میباشد.
ـ شاخه اصلی شرقی طولانیتر و کم عرض تر از شاخه غربی میباشد و تا تراز 3000متری یعنی دورترین مرز حوضه آبگیر میانرود ادامه پیدا میکند. بعلت وجود لایههای فرسایشپذیر از جمله توف های آتشفشانی، آبراهههای مرتبه بالاتر در این شاخه مشاهده میشود بطوریکه شاخههای مرتبه 6 در آن حدود 10 کیلومتر طول دارند. میانگین شیب این رودخانه کمتر از 2 درصد میباشد که ملایمتر از شاخه غربی است.
چند گسله فرعی در حوضه آبگیر این شاخه مشاهده میشود و تغییرات ریختشناسی بارزی را ایجاد کرده است. یک شاخه کوچکتر دیگر نیز در بخش شرقی رودخانه میانرود مشاهده میشود. میانگین شیب این شاخه 7/2 درصد است.
ـ شاخه شرقی دورتر، از دامنههای شمالی کوتاه تفتان و از واحد آتشفشان آغاز و در نزدیکی ساختگاه مورد نظر تنگ دودر به میانرود می پیوندد (در تراز 1320متر). به علت وجود گدازههای سختتر پوشاننده لایههای فرسایشپذیر، فرسایشپذیری در این شاخه کمتر و مرتبه 7 در فاصله دورتری آغاز شده است. میانگین شیب آن نزدیک به 2 درصد می باشد. این شاخه پس از رسیدن به گسله سراسری انجیره انحراف کمی یافته و به میانرود میپیوندند.
ـ حوزه آبگیر کوچکی نیز از بخش شمالی به رودخانه میپیوندد. این شاخه در حد فاصل کوه محمد و کوه آبک زیدی واقع بوده و با شیب حدود 2/2 درصد به میانرود میرسد.
2-3-4- رودخانه لادیز
سرشاخه اصلی رودخانههای دزوک ـ سعد آباد، میانرود و سیاه جنگل در نزدیکی روستای برزیار به یکدیگر میرسند. رودخانه لادیز در حقیقت ادامه میانرود بوده که از برزیار تا حدود شهر میرجاوه با مرتبه 8 ادامه مییابد.
رودخانه میانرود نسبت به دیگر رودخانههای حوزه آبگیر لادیز داری شاخه های مهمتری است و لذا بیشتر مورد نظر بوده است چرا که حجم زیادی از سیلابهای موضعی را به خارج از دشت هدایت می کند. از جمله نقشههای آبرفتی اطراف رودخانه میانرود میتوان به مخروطه افکنههای تشکیل شده از سیلابهای شاخه های شرقی رودخانه اشاره نمود که بازمانده های آنها را بصورت تراسهای آبرفتی مرتفع میتوان مشاهده نمود.
پس از تغییر رژیم سیلابی و تغییر در تراز پایه فرسایشی، آبرفت تشکیل شده، فرسایش یافته و تراسهای آبرفتی در چند تراز بوجود آمدهاند که پائینترین آنها در حدود 1 متر از کف کانال رودخانه میانرود بالاتر است و باهر سیلاب دچار تغییر و کاهش میگردد.
مخروطه افکنه های کم ارتفاعتری نیز درجناح راست میانرود مشاهده میشود که از سیلابهای ناشی از شاخه های شرقی بر جای ماندهاند بلندترین تراسهای آبرفتی درمحل اتصال شاخههای اصلی شرقی و غربی میانرود تشکیل شدهاند که ارتفاع آنها به حدود 30 متر نیز میرسد. این نهشتههای آبرفتی در دو سوی رودخانه مشاهده میگردد.
ریختشناسی رودخانه لادیز متأثر از گسله جان آباد بوده است. در دو سوی رودخانه لادیز رسوبات سلابی را میتوان تشخیص داد. روانابهایی که در بالا سمت سرشاخههای اصلی وجود دارند، هیچگاه به رودخانه لادیز نمیرسند ولی امکان وجود جریان زیر سطحی وجود دارد. آب چشمهها و پسابهای کشاورزی در روستاهای اطراف لادیز به سوی رودخانه سرازیر شده و روانابهایی را بوجود میآورد که در حد فاصل گسله های لادیز ـ لارک در کف رودخانه جریان دارد ولیکن درحد فاصل گسله های لارک و میرکوه در آبرفت فرو میرود.
بنابر آنچه گفته شد حمل رسوب در رودخانه دزوک ـ سعد آباد از دیگر رودخانهها کمتر و پس از آن رودخانه سیاه جنگل و شاخه فرعی بزرگتر شرقی رودخانه میانرود قرار میگیرد. ازنظر فرسایشپذیری نیز با توجه به نسبت طول سرشاخههای مرتبه 6 به طول رودخانه های مرتبه 7 به ترتیب رودخانه شاخه صالی غربی میانرود (24/0)، سیاه جنگل(28/0)، شاخه اصلی شرقی(48/0)، شاخه فرعی شرقی بزرگتر(28/0) و در نهایت دزوک ـ سعد آباد(51/0) قرار میگیرد.
2-4- ریختشناسی دشتها
در حوزه آبگیر رودخانه لادیز، دشت لادیز و بخشی از دشت میرجاوه وجود دارند.
2-4-1- دشت لادیز
این دشت مجموعهای است که از مخروطه افکنههای قدیمی و جدید، کانالهای رودخانهای و دشت سیلابی مخروط افکنه های قدیمی در حال فرسایش بیشتر بوده وارتفاع بلندترین دارند و مخروطه افکنه جوان که ارتفاع آنها در حال افزایش است از فرسایش مخروطه افکنههای قدیمی و مخروط افکنههای جوان جوان نیز منشأ میگیرد. شیب کلی دشت لادیز حدود 2 درصد به سوی شمال شرقی است. چشمههای کنتاکتی در مرز میان آبرفت درشت دانه و ریز دانه سیلابی دریاچهای با آبدهی کم بطور محلی در این دشت وجود داشته و بالاتر بودن سنگهای شیلی ـ ماسه سنگی فیلیتی شده (فلیشن ائوسن) با نفوذپذیری کمتر و وجود تشکیلات رسی ـ فورشی روی آنها در حقیقت یک مانع طبیعی برای سرریز شدن آبهای سطحی آبرفتی ایجاد کرده و ناگزیر درنقطهای مناسب در پائین دست و در کنتاکت تشکیلات غیر همجنس چشمهها شکل گرفته اند.
2-4-2- دشت میرجاوه
همانند دشت لادیز یک دشت بین کوهی است که در پایین دست حوزه آبگیر لادیز واقع میشود. سیلابهای رودخانهای حوزه لادیز در نهایت از طریق این دشت به شورهزارهای مرزی ایران با پاکستان میرسد.
2-5- سیستم زهکشی
الگو، تراکم و جهت یافتگی آبراههها بیانگر خصوصیات سنگشناسی و ساختاری یک منطقه است. آبراههها معمولاً از روند ناپیوستگیها( شکستگی، گسلها، لایهبندی، تورق، کنتاکت واحدها و ...)، شیب زمین را یا از هر دو تبعیت میکند. از ترکیب آبراهه های مختلف سیستمهای زهکشی بوجود میآید که میتوانند بصورت دندریتی، داربستی، موازی، حلقوی، زاویهای و غیره باشد.
تراکم آبراههها نشان دهنده مقاومت و نفوذپذیری توده سنگ است. در شرایطی که توده نفوذپذیری بالایی داشته باشد روان آب کمتری وجود خواهد داشت و دانسیته آبراههها کمتر است و در توده سنگی مقاوم تمرکز آبراههها کمتر است ولی در سنگهای ضعیف و نفوذناپذیر مثل مارن، دانسیته آبراههها خیلی زیاد بوده و ریختشناسی هزار درهای را تشکیل میدهد. سیستم زهکشی در محدوده دشت لادیز عمدتاً از نوع موازی و در برخی مناطق از نوع درختی میباشد و با انطباق آن با نقشه زمینشناسی منطقه در بخشهای با مقاومت کمتر بویژه شیلهای فیلیتی فرسایشپذیر تمرکز بیشتری را نشان میدهند. در بخشهای ماسه سنگی تمرکز کمتر آبراههها نشان دهنده مقاومت بیشتر این تشکیلات بوده و درنهشتههای آبرفتی آبراههها طویل ترند.
2-6- فرآیندهای غالب و محصولات هوازدگی
واحدهای سنگی موجود در محدوده دشت لادیز شامل فلیشهای کرتاسه ـ ائوسن فلیشهای ائوسن و فلیشهای دارای بخشهای اولترابازیک و فرآوردههای آتشفشانی و سنگهای آواری نئوژن میباشد. همچنین گسترش متفاوتی از نهشتههای آبرفتی مختلف در مسیلها و اطراف آنها مشاهده میگردد. بخشهای آذرین و واحدهای محدود آهکی بالا دست بطور نسبی مقاوم تر بوده و تشکیل دامنه های با شیب تند و گاهاً صخرهای را داده است بطوریکه کوه تفتان که از آندزیت و در دامنهها از داسیت و تراکیت تشکیل شده است، ارتفاعات بلندی را در منطقه تشکیل داده است. فلیشهای کرتاسه ـ ائوسن و شیلهای سبز تیره و توفیتی در بخش مرکزی ناودیس تنگ دودر، فلیشهای کرتاسه ـ ائوسن و فلیشهای ائوسن و بخصوص فلیشهای ریزدانه با توجه به فرسایشپذیری و عوامل تکتونیکی شدید در این فلیشها نواحی کم ارتفاعی با شیبهای ملایم را در منطقه تشکیل دادهاند.
پوشش گیاهی در منطقه ضعیف و پراکنده بوده و صورت بوتههای کوتاه در حاشیه مسیلها مشاهده میگردد. همچنین در اطراف مناطق مسکونی و روستاهای پراکنده و کوچک بویژه اطراف لادیز نواحی محدوده کشاورزی ملاحظه میگردد.تراسهای آبرفتهای قدیمی دامنههای با شیب قائم را در شاخههای فرعی بالا دست میانرود تشکیل دادهاند که در اثر حرکت جریانهای سطحی و شسته شدن بخش زیرین مرتباً ریزش کرده و تغییرات مداومی را در توپوگرافی به همراه دارند.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
دانلود تحقیق کامل درمورد آب