ادبیات یکی از گونه های هنر است و کلمات ، مصالح و موادی هستند که شاعر و نویسنده با بهره گیری از عواطف و تخیلات خویش آن هارا به کار میگیرد و اثری ادبی و هنری پدید می آورد.
در آثار ادبی ، نویسنده و شاعر میکوشد اندیشه ها و عواطف خویش را در قالب مناسب ترین و زیباترین جملات و عبارات بیان کند. این آثار همان گفته ها و نوشته هایی هستند که مردم در طول تاریخ آنهارا شایستهء نگهداری میدانند و از خواندن و شنیدن شان لذت میبرند.
فرهنگ درخشان ما جلوه گاه آثار ادبی بسیاری مانند شاهنامه ، تاریخ بیهقی ، مثنوی مولوی ، بوستان و گلستان سعدی ، غزلیات حافظ و... است که در شمار غنی ترین و شیواترین آثار ادبی جهان قرار دارند. ما نیز باید مانند نیاکان خویش ، قدر این سرمایه های گرانبهارا بدانیم ؛ با خوب خواندن و درست فهمیدن این آثار ارزشمند ، در نگهداری آنها با جان و دل بکوشیم و با تلاش روز افزون خویش بر غنا و عظمت آنها بیفزاییم. این حقیقت را باور داشته باشیم که با وجود این میراث جاوید سرمایهء با ارزش – که مایهء سربلندی ما در میان اقوام و ملل جهان است – میتوانیم با نمایاندن در هایی از دریای ادب خویش ، بیگانگان را نیز از فرهنگ و ادب ما بهره مند سازیم.
ادبیات نمایشی گونه یی از ادبیات است که در قالب نمایش برروی صحنه می آید. این گونهء ادبیات بیشتر در یونان باستان و روم رواج داشته است. موضوع اصلی ادبیات نمایشی پیوند انسان با زندگی و طبیعت و وظیفهء اساسی آن ، تحلیل روحیات انسان و نحوهء برخورد او با حوادث زندگی است. ادبیات نمایشی در غرب به تراژدی ، کمیدی و درام تقسیم میشود. تراژدی تصویر ناکامی اشخاص برجسته است ؛ کمیدی تجسم عیوب و رذیلت های اخلاقی است به گونه یی که مایهء خنده باشد و درام کوششی است برای نشان دادن شکل عادی زندگی با همهء تضادها و تعارض های آن. درون مایه و محتوای نمایش نامه ها ممکن است دینی ، ملی ، سیاسی و اجتماعی باشد. نمایش نامه ها همواره در طول تاریخ باعث ایجاد حرکت هایی در میان مردم می شده اندو گاه بسیار تاءثیر گذار بوده اند. سابقهء ادبیات نمایشی به شیوهء امروزی به صد سال نمیرسد اما تعزیه که نوعی هنر دینی و نمایش مذهبی به شمار میرود ، نمونه یی از ادبیات نمایشی به شیوهء ایرانی است که از دیر باز در رثای شهیدان کربلا اجرا می شده است.
ادبیات نمایشی ادبیاتی است که در قالب نمایش به روی صحنه می آید . موضوع اصلی ادبیات نمایشی پیوند انسان با زندگی و طبیعت و وظیفه آن تجلیل روحیات انسان و نحوه برخورد او با حوادث زندگی است .
ادبیات نمایشی در ایران به شکل شبیه خوانی ( تعزیه و عزاداری شهدای کربلا ) ، سیاه بازی ( حاجی فیروز ) ، نقالی ( شاهنامه خوانی )، نمایش رو حوضی و ... است .
این نوع ادبیات در یونان و روم قدیم رایج بود.
ادبیات نمایشی در غرب به شکل تراژدی ( ناکامی اشخاص برجسته ) و کمدی ( نمایش عیوب اخلاقی و سیاسی و ... به شکل خنده دار ) و درام ( شکل عادی زندگی با همه تضادها و تعارض ها ) تقسیم می شود .
نمایش یا درام به معنای نشان دادن، باز نمودن و مرادف اصطلاحات تماشا، تقلید و بازی است؛ در اصطلاح به هر اثری که برای اجرا در روی صحنه تئاتر توسط بازیگران نوشته شده باشد، نمایشنامه میگویند.
مهد نمایش یا درام، یونان باستان بوده است. «دراما» در یونانی به معنای کار یا عملی است که واقع میشود؛ و در اصل هنری است که روی صحنه میآید.
ادبیات نمایشی یا دراماتیک بر اساس تقسیم بندی ارسطو یکی از انواع مهم ادبیات بوده و به دو نوع کمدی و تراژدی تقسیم میشود: تراژدی، نمایشِ اعمال مهم و جدی است که در مجموع به ضدِ قهرمانِ اصلی تمام میشود و هسته داستانی((plot به فاجعه (Catastrophe) منتهی میشود؛ این فاجعه معمولاً مرگ قهرمان تراژدی است؛ مرگی که اتفاقی نیست بلکه نتیجۀ منطقی و مستقیم حوادث و مسیر داستان است. یونانیان نخستی
ادبیات نمایشی