اختصاصی از
اس فایل تحقیق اصل ارشمیدس و کاربرد آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
![تحقیق اصل ارشمیدس و کاربرد آن تحقیق اصل ارشمیدس و کاربرد آن](http://thenewest.sellfile.ir/prod-images/527163.jpg)
نام محصول : تحقیق اصل ارشمیدس و کاربرد آن
فرمت :Word
حجم : 220 کیلوبایت
تعداد صفحات : 17
زبان : فارسی
سال گردآوری : 94
کد محصول : 00030
ارشمیدس
ارشمیدس دانشمند و ریاضیدان یونانی در سال 212 قبل از میلاد در شهر سیراکوز یونان چشم به جهان گشود و در جوانی برای آموختن دانش به اسکندریه رفت. بیشتر دوران زندگیش را در زادگاهش گذرانید و با فرمانروای این شهر دوستی نزدیک داشت. در اینجا سخن از معروفترین استحمامی است که یک انسان در تاریخ بشریت انجام داده است. در داستانها چنین آمده است که بیش از 2000 سال پیش در شهر سیراکوز پایتخت ایالت یونانی سیسیل آن زمان ارشمیدس مکانیک دان و ریاضیدان و مشاور دربار پادشاه یمرون یکی از معروفترین کشفهای خود را در خزینه حمام انجام داد.
کشفی در حمام
روزی که او در حمامی عمومی به داخل خزینه پا نهاد و در آن نشست و حین این کار بالا آمدن آب خزینه را مشاهده کرده ، ناگهان فکری به مغزش خطور کرد. او بلافاصله لنگی را به دور خود پیچید و با این شکل و شمایل به سمت خانه روان شد و مرتب فریاد میزد یافتم، یافتم. او چه چیزی را یافته بود؟ پادشاه به او مأموریت داده بود راز جواهر ساز خیانتکار دربار را کشف و او را رسوا کند. شاه هیرون بر کار جواهر ساز شک کرده بود و چنین میپنداشت که او بخشی از طلایی را که برای ساختن تاج شاهی به وی داده بود برای خود برداشته و باقی آن را با فلز نقره که بسیار ارزانتر بود مخلوط کرده و تاج را ساخته است.
شهرت او به سبب ابداعاتی همچون اختراع اهرم، اختراع «پیچ ارشمیدس» ( که هنوز هم در مصر برای آبیاری مزارع از آن به هنگام بالا کشیدن آب نیل استفاده می شود)، و نیز کشف قانون هیدروستاتیک است، که گاه «اصل ارشمیدس» نامیده می شود. او بود که با بدنی برهنه از حمام عمومی به خیابان های سیراکوز دوید و فریاد زد: «اورکا، اورکا!» یعنی «یافتم».وی در اسکندریه در مصر نزد شاگردان اقلیدس به تحصیل علم پرداخت. شاید درباره هیچ دانشمندی به اندازه ارشمیدس افسانه پردازی نشده باشد. این اساطیر چنان جاذبه ای دارند که کمتر کسی می تواند از تاثیر آنها بر کنار بماند. حکایت تاج هرون و زرگر متقلب معروفترین داستانی است که راجع به ارشمیدس در کتابها آمده است. بنابر این داستان هرون به ماهرترین زرگر دوران خود دستور داده بود تاجی از زر ناب برایش بسازد، هرون طلای ناب به زرگر داد و او را از اینکه طلا را با نقره بیامیزد بر حذر داشت. زرگر تاج را ساخت و به حضور آورد ولی هرون به کار زرگر ظنین شد و برای حصول اطمینان از کار زرگر از ارشمیدس خواست تا در این باره تحقیق کند. ارشمیدس لحظه ای از تفکر باز نایستاد ولی حیران و سرگردان راه به جایی نمیبرد. هر چند ارشمیدس میدانست که فلزات گوناگون وزن مخصوص متفاوت دارند، ولی او تا آن لحظه اینطور فکر میکرد که مجبور است تاج شاهی را ذوب کند، آنرا به صورت شمش طلا قالب ریزی کند تا بتواند وزن آن را با شمش طلای نابی به همان اندازه مقایسه کند. اما در این روش تاج شاهی از بین میرفت، پس او مجبور بود راه دیگری برای این کار بیابد. از قضا روزی در حمام متوجه شد، هنگامی که دست و پای خود را در تشت پر از آبی قرار می داد، مقداری از آب تشت بیرون میریزد، ناگهان گویی سوروشی از غیب به مخیله اش راه یافت. بارقه ای از امید در کالبدش جان گرفت و به او الهام شد«هرگاه جسمی در آبی فرو رود، مقداری از آب که، هم حجم آن جسم است، جابه جا میشود» آنگاه با خود زمزمه کرد «اگر تاج از طلای خالص ساخته شده باشد باید به اندازه حجم آبی را که جابه جا می کند، طلای خالص داشته باشد». ارشمیدس که از این کشف و شهود سر از پا نمی شناخت با عجله و سراسیمه به خانه بازگشت و شروع به آزمایش عملی این یافته کرد. او چنین اندیشید که اجسام هم اندازه ، مقدار آب یکسانی را جابجا میکنند، ولی اگر از نظر وزنی به موضوع نگاه کنیم یک شمش نیم کیلویی طلا کوچکتر از یک شمش نقره به همان وزن است (طلا تقریبا دو برابر نقره وزن دارد)، بنابراین باید مقدار کمتری آب را جابجا کند. این فرضیه ارشمیدس بود و آزمایشهای او این فرضیه را اثبات کرد. او برای این کار نیاز به یک ظرف آب و سه وزنه با وزنهای مساوی داشت که این سه وزنه عبارت بودند از تاج شاهی ، هم وزن آن طلای ناب و دوباره هم وزن آن نقره ناب.
هر چند ارشمیدس میدانست که فلزات گوناگون وزن مخصوص متفاوت دارند، ولی او تا آن لحظه اینطور فکر میکرد که مجبور است تاج شاهی را ذوب کند، آنرا به صورت شمش طلا قالب ریزی کند تا بتواند وزن آن را با شمش طلای نابی به همان اندازه مقایسه کند. اما در این روش تاج شاهی از بین میرفت، پس او مجبور بود راه دیگری برای این کار بیابد. در آن روز که در خزینه حمام نشسته بود دید که آب خزینه بالاتر آمد و بلافاصله تشخیص داد که بدن او میزان معینی از آب را در خزینه حمام پس زده و جابجا کرده است.
او با عجله و سراسیمه به خانه بازگشت و شروع به آزمایش عملی این یافته کرد. او چنین اندیشید که اجسام هم اندازه ، مقار آب یکسانی را جابجا میکنند، ولی اگر از نظر وزنی به موضوع نگاه کنیم یک شمش نیم کیلویی طلا کوچکتر از یک شمش نقره به همان وزن است (طلا تقریبا دو برابر نقره وزن دارد)، بنابراین باید مقدار کمتری آب را جابجا کند. این فرضیه ارشمیدس بود و آزمایشهای او این فرضیه را اثبات کرد. او برای این کار نیاز به یک ظرف آب و سه وزنه با وزنهای مساوی داشت که این سه وزنه عبارت بودند از تاج شاهی ، هم وزن آن طلای ناب و دوباره هم وزن آن نقره ناب.
او در آزمایش خود تشخیص داد که تاج شاهی میزان بیشتری آب را نسبت به شمش طلای هم وزنش پس میراند، ولی این میزان آب کمتر از میزان آبی است که شمش نقره هم وزن آن را جابجا میکند. به این ترتیب ثابت شد که تاج شاهی از طلای ناب و خالص ساخته نشده، بلکه جواهر ساز متقلب و خیانتکار آن را از مخلوطی از طلا و نقره ساخته است و به این ترتیب ارشمیدس یکی از چشمگیرترین رازهای طبیعت را کشف کرد. آن هم اینکه میتوان وزن اجسام سخت را با کمک مقدار آبی که جابجا میکنند اندازه گیری کرد. این قانون (وزن مخصوص) را که امروزه به آن چگالی میگویند اصل ارشمیدس مینامند. حتی امروز هم هنوز پس از 23 قرن بسیاری از دانشمندان در محاسبات خود متکی به این اصل هستند.
سر انجام این ریاضیدان و فزیکدان در 75 سالگی ، 278 سال قبل از میلاد در شهر سیراکوز چشم از جهان فرو بست.
قانون ارشمیدس
هر کس که بخواهد توپی را وارد آب کند حتماً با یک نیروی بازگرداننده قوی مواجه شده است. این نیرو که جهتش رو به بالا است به عنوان "نیروی شناوری" شناخته میشود. تمام سیالات به هر جسمی که در آنها قرار میگیرد نیرویی وارد میکنند.
دانلود با لینک مستقیم
تحقیق اصل ارشمیدس و کاربرد آن