اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره بررسی اجمالی هویت زن در اسلام

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله کامل درباره بررسی اجمالی هویت زن در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره بررسی اجمالی هویت زن در اسلام


دانلود مقاله کامل درباره بررسی اجمالی  هویت زن در اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 27
فهرست و توضیحات:

  • مقدمه 2                                                                          
  • تساوی زن ومرد از نظر خلقت 6
  • زن در آیات قرآن   9 
  • سرگذشت زن در تاریخ اسلام  13
  • بعضی روایات فراموش شده  19
  • چند مطلب از اینترنت  21

 

مقدمه

عمیق ترین و عجیب ترین قدرت نمایی در خدا آفرینش زن بود چرا که به وسیله مریم کلمه الله تمام گردید وعیسی از مریم بدون پدر به دنیا آمد.فرزندی که نشانه ذات حق بر عالمیان قرارگرفته است در گهواره بامردم سخن می گوید واز یک زن فرزندی بدون پدربه دنیا آید که کلمه ای از کلمات اله باشد.

تفسیر المیزان ج3ص171

چرا؟سرگذشت هویتی حقوقی اجتماعی سیاسی زنان که همواره نیمی از جمعیت انسانی را تشکیل می دهند به فراموشی سپرده شده است وگاهی دوگانگی برخورد با زنان آنان را به چالش با مردان فرا خوانده است.

در گذشته ایران هیچ گونه حمایتی از هویت زنان به عمل نیامده است گرچه چالش های تاریخی بیانگر نوعی نگاهی نیم رخ به هویت زنان را دارد. به خصوص در دوره ساسانیان زن از یک حمایت قانونی برخوردار گردید1.اما دیری نپایید که حمایت آناننیز به فراموشی سپرده شد.دلایل این مورد حمایت قرار نگرفتن آنان زیاد است که در این جا به بعضی از آنها اشاره می کنیم:

  1. حس غیرت مردان از ترس اینکه زنان آنان با بیگانگان معاشرتی داشته باشند.
  2. جهل وناآگاهی خود زنان نسبت به حوقوقشان.
  3. مشکلات اجتماعی اعم از تاخت وتاز های میان اقوام وملل ویا اختلافات داخلی.
  4. حاکمیت استبداد که گاهی از ارزش معنوی زنان می کاهید.این استبداد گاهی در حوزه خصوصی خانوادگی وگاهی در حوزه عمومی به وسیله حاکمان جور تحقق پیدا می کرد.
  5. قرائت یک سویه دینی آمیخته با بعضی کج اندیشی ها و مقدس مآبی های گروهی متعصب که به دور از عقلانیت بود.

غرور نخوت مردان که خود را از نظر هویت و آفرینش برتر از زنان می دانستندودر همین جا به یاد عارف مشهور رابعه عدویه سخنی را از وی می آوریمکه می گوید:((در افتخار زنان همین بس که هیچگاه همانند مردان دچار کبر و غرور نگشته ودر طول تاریخ زنی را نداریم که به مانند مردان ادعای خدایی کرده باشد واین جرئت و بی ادبی از مردان سر زده است.

واما دلایلی که مربوط به خود زنان می  شود:

آنچه مسلم است زنان درطول تاریخ غالبا ابزار زندگی  مردان بوده اند  وپله ترقی یا به قول معروف سنگ زیرین آسیاب بوده اند نه بیشتر.

اگر بخواهیم به دلایل پذیرفته شدن این نقش توسط زنان بپردازیم دلایل زیادی را می توان ذکر کرد از آن جمله داریم:

  1. اینکه زنان عاشق زندگی هستندوعشق به فرزندان درونشان موج می زند
  2. برای اکثر زنان رضایتمندی از زندگی زمانی حاصل می شود که همسر وفرزندانشان در کار وتحصیل و در عرصه های اجتماعی موفقیت بدست آورند بنابراین همیشه زنان در پشت صحنه زندگی قرار می گیرند و در واقع همیشه به دنبال هر مرد موفقی یک زن فداکار و از خود گذشته وجود دارد.
  3. محدودیت های اجتماعی فرهنگی که از کودکی شامل حال فرزندان دختر در خوانواده ها می شود ومانع رشدآنان می شودطبق تحقیقاتی که صورت گرفته در خانواده هایی که دارای فرزند دختر وپسر باشند و همچنین مواجه با فقر مالی باشند اگر بنا باشد تنها یکی از فرزندان خود را برای تحصیل انتخاب کنند مسلما فرزند پسر انتخاب خواهد کرد.
  4. محدودیت های فیزیکی طبیعی که مانع ازفعالیت های اجتماعی وفرهنگی وعلمی درزنان می شود.

ودلایل دیگر که از حوصله این مقال خارج است.

     با توجه به جمیع جهات اینکه زنان در طول تاریخ هرگز فرصت نیافتند که انسان بودن خود راثابت کنندو همیشه به عنوان موجودی در درجه دوم اهمیت وگاهی حتی برای ترقی فرزندان در در درجه سوم اهمیت حتی در خانواده های خود محسوب می شدند.

    زمانی که زنان در عرصه های حقوقی اجتماعی دینی غائب اند نبای تعجب کرد که چرا در دادگاههاحقوق زنان پایمال می شودو در اجتماع پست های مدیریتی بالا فقط به مردان تفویض می شودودر عرصه های مذهبی زمانی که تمام مفسران قران واحادیث مردان هستند آیا واقعا همه به درستی تفسیر شده اند.زمانیکه استاد شهید مطهری می فرماید که مسلما تفسیر و فتوا مجتهد شهری با مجتهد روستایی متفاوت است.آیا می توان با اطمینان خاطر گفت که هر چه تا به حالاز احادیث تفسیر شده است درست است ویا اینکه چرا به بعضی از روایات خیلی توجه وتاکید شده و بعضی به فراموشی  سپرده شده که نمونه آن آورده می شود.

تساوی مرد و زن از نظر خلقت 

   در قران کریم  هر جا سخن از آفرینش انسان است تفاوتی بین زن ومرد دیده نمی شودو همان طور که می دانیم اساس تفاوت انسان با سایر مخلوقات درسه چیز است:

  1. انسان دارای اختیار است.
  2. خداوند از روح خود در انسان دمیده است
  3. تنها مخلوقی است که حیات پس از مرگ دارد.

همچنین در قران کریم  در آیه 56 سوره ذاریات می فرماید:ما جن وانس را نیافریدیم مگر اینکه پرستش کنند مرا)).بنابراین درتمام موارد ذکر شده در بالا که بیانگر اساس وهدف خلقت است تفاوتی بین زن ومرد نمی باشد وانسانچه مرد باشد وچه زن باید خودش را برای هدف نهایی خلقت آماده کند وبارها در قران کریم خوانده می شود انسان مورد امتحان الهی قرار می گیرد ومسلما کسی که توانایی تشخیص خوب وبد را نداشته باشد یا دچار نقصان عقل باشد یا نباید مورد امتحان قرار گیرد یا باید امتحانش ساده تر باشد در صورتی که در هیچ جایی از قران  ذکر نشده که فقط مردان مورد امتحان قرار می گیرد وزنان از این قاعده مستثنی هستند و یا امتحان آنها ساده تر است.

اگر در عقل وشعور زنان نسبت به مردان شک کنیم(نعوذبالله) اول باید در عدالت خدا شک داشته باشیم.

آیا درابتدای خلقت خداوند موجودی را خلق کرد(حوا)که ناقص العقل بود و از او مانند یک موجود کامل (آدم)امتحان گرفت وسپس هر دو را از درگاه الهی بیرون راند و آنها را مجازاتی یکسان کرد! کدام عقل سلیمی این را می پذیرد؟

بنابراین در اساس خلقت خداوند تفاوتی بین زن ومرد نیست اما درمسیر تکامل هر یک از این دو نوع انسان وظایف متفاوتی را پذیرفته اند که هیچ یک دلیل بر برتری دیگری نیست.

ان اکرمکم عندالله اتقیکم

اینکه زن می تواند فرزندی به دنیا آورد ویا انکه دارای روح لطیفی است دلیل ضعف زنان نیست. استاد شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن در اسلام در صفحه119می فرماید:

خدا در قران می فرماید زمین و آسمان و ابروبادو گیاه و حیوان همه برای انسان آفریده شده اما هرگز نمی گوید که زن برای مرد آفریده شده است. اسلام می گوید(هن لباس لکم و انتم لباس لهن) زنان زینت وپوشش شما هستند و شما زینت وپوشش آنها.

بنا براین هر کدام از زن ومرد جلوه ای از وجود خدا هستند مرد جلوه جلالیت وزن جلوه رحمانیت خدا. و البته می دانیم که خداوند در اکثر مواقع رحمانیتش بر جلالیتش غلبه دارد.

در روایت است که همان طور که مادر به فرزندانش عشق می ورزد خداوند مخلوقاتش را دوست دارد بلکه عشق خدا به مخلوقاتش بیش از عشق مادر به فرزندش است.

عارف صاحب نام مولانای عزیز می فرماید:

مؤنث یا مذکر بودن در طی مسیر الهی نمی تواند مسئله ای باشد روحی که به سوی خدا می رود بالاتر از این تفاوت های مادی می باشد ومانند حیات مادی و طبیعی نیست که از خشک و تر این دنیا به وجود آمده باشد وبه امور مادی وابسته باشد پس نباید آنها را مقایسه کردزیرا این تفاوت هادر عالم برین وروحانی نخواهد بودپس روح جنس زن با روح جنس مرد هیچگونه تفاوتی ندارد ودر هر قالبی جلوه کند تجلی گاه خداوند و اوصاف کمال حق خواهند بود.

از دید گاه مولانا عقل ونفس نمادی اذمرد وزن هستندآنها دوبعد یک حقیقت اندوالبته این زن است که مارا به سوی عقل وحق رهبری می کندزیرا مظهر کمال خلقت میباشدهم از این جهت که بعد از مرد آفریده شده است پس نسبت به موجود قبلی (آدم) کامل تر است و دیگر اینکه زن علتی برای وجود انسان های بعدی گشته است.

((اسلام برای شما انقدر احترام قا ئل است که برای مردان نیست)) امام خمینی صحیفه نور ج5ص177

 این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید  


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره بررسی اجمالی هویت زن در اسلام

دانلود مقاله کامل درباره جایگاه غم وشادی در اسلام

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله کامل درباره جایگاه غم وشادی در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره جایگاه غم وشادی در اسلام


دانلود مقاله کامل درباره جایگاه غم وشادی در اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 26

 

جایگاه غم وشادی در اسلام

اسلام دینی است که به روابط اجتماعی و چگونه حاضر شدن دراجتماع وخوشرو وخنده رو بودن درجامعه وزدودن غبار غم از چهره دوستان بوسیله شادابی وخندان بودن تأکید بسیاری کرده است. واز مؤمنان خواسته است تا از اخمو بودن و تلخی کردن وغمگین بودن دوری کنند چرا که هم در زندگی خود آنها وهم بر اطرافیان آنها اثر منفی می گذارد.

شادی وغم درفرهنگ اسلامی :

فرهنگ اسلامی یک فرهنگ غنی وبسیار کهن است وفرهنگی کامل که در تمام ابعاد آن سخن به میان آمده است ودین اسلام کاملترین دین است که به تمام امور در زندگی توجه کرده است واینکه اگر بگوییم دین اسلام و فرهنگ اسلامی مساوی است با نشاط ، امید،شادی سخنی به گزاف نگفته ایم .

تمام سخنان و سفارشاتی که در قرآن و دین اسلام برای انسانها گفته شده است منطبق بر خواسته های فطر ی آنهاست وبرای درست زندگی کردن و سعادتمند شدن هم دراین دنیا و هم درجهان آخرت است .دین منظمی که برای تمام امور زندگی برنامه و راه کار به ما نشان داده است.1

شادی کردن ودوری ازغم منفی واحساس خوشبختی کردن از اصلی ترین برنامه های این فرهنگ غنی و دین کامل است . دقت در سخنان ائمه و پیامبرصلی الله علیه واله اهمیت فوق العاده شادی و تبسم و خوشرویی را نشان می دهد و در جمله ای  پیامبر صلی الله علیه واله فرمودند: اگر دو روز شما با هم مساوی باشد ضرر کرده اید.2

منظوراینکه زندگی باید همیشه در حال تازه ونوشدن باشد.

البته در این فرهنگ غنی جایی برای غم و اندوه نیز باز مانده است و آن غم و اندوه بر فراق محبوب واندوه بر گناهان و اشتباهات زندگی و غیره است و همچنین احساس همدردی با دوستان و خانواده در دنیاست.

شادی وغم در عرفان اسلامی:

 سؤالی برایم پیش آمد و آن اینکه اگر اسلام دین شادی است و در آن شادمانی و شادمانگی یک ارزش و باعث سعادت دنیا وعقبی است پس چرا عرفاء واهل سیر سلوک غم را یک فضیلت شمرده اند؟ و برای زندگی تعبیرهایی سوزناک و وصفهایی غم انگیز بکار برده اند؟

چرا غم را گوهرگرانبها نامیده اند؟

جواب سؤالم را جستجو کردم درمجلات وکتابهای بسیار وحتی از افرادی نیز پرسیدم تا اینکه یک روزمقداری مطلب در رابطه با سؤالم درکتاب زندگی شادمانه صمد ولیزاده یافتم که مفهوم آن را می نویسم.

لازم به توضیح است که در عرفان اسلامی غم مساوی و معادل با شادی و حتی شادی  وصف ناپذیر ،می باشد. و منظور ازغم یک رهایی درونی ،تخلیه کامل ذهنی واحساس سرخوشی وسرزندگی و پرواز روحانی است. شاید این حالت برای شما هم پیش آمده باشد که بعد از دعا و مصیبت اهل بیت واشک ریختن از روی صدق وصفا یک احساس سبکی روح به شما هم دست داده باشد ویک خوشحالی وشادمانی که خودتان هم دلیل این شادی را نفهمیده اید. بله این شادی نیست مگر بخاطرسبکی روح.

این غم از نظر روانشناسی یک شامانگی واقعی است . و حافظ که  واژه غم را در

تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق                    هر دم از نو غمی آمد به مبارک بادم

استفاده کرده است منظور افسردگی و بن بست فکری نیست بلکه این غم نشانه تابش نور عشق الهی ، غمی که هر دم و هر لحظه به خاطر حلقه بگوش در میخانه عشق بودن به سراغ حافظ می آید. دری ازدرهای آسمانی ، شادی ومستی عاشقانه است که تمام ذرات وجود یک عارف را در برمی گیرد ومملو از شور وعشق و لذت می کند. شادمانی واقعی یعنی لذت بردن از لحظه لحظه زندگی.

پس در عرفان اسلامی غم هجران معشوق و دوری یار، مقدمه شادی و غم رسیدن به محبوب و یار زیباترین وبا شکوه ترین شادمانگی است ولذتی وصف ناپذیردارد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره جایگاه غم وشادی در اسلام

خمس در اسلام

اختصاصی از اس فایل خمس در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

خمس در اسلام


خمس در اسلام

فرمت فایل:  doc 
حجم فایل:  (در قسمت پایین صفحه درج شده)
تعداد صفحات فایل:  22

 

 

 

 قسمتی از محتوای متن Word 

 

جایگاه خمس در اسلام

 

دورنمائى از فلسفه خمس و زکات

 

گرچه اسلام درآمدهایى را که از طرق نامشروع، همچون اختلاس، احتکار، کم‏فروشى، ربا، سرقت، رشوه و امثال آن بدست مى‏آید، به شدّت حرام کرده و حکومت اسلامى را مسئول بازگشت این اموال به صاحبان اصلى آنها دانسته است، چنانکه امیرالمؤمنین على‏علیه السلام فرمود: تمام اموالى را که در زمان خلیفه سوّم میان نورچشمى‏ها به ناحق تقسیم شده است، برخواهم گرداند، گرچه آن اموال در مهر زنان هزینه شده باشد. (2) امّا با این حال به دلایل تفاوت‏هاى حکیمانه‏اى که خداوند میان انسان‏ها قرار داده است و به خاطر تلاش و تخصّص و ابتکار، برخى افراد درآمد بیشترى دارند که از طریق مشروع نیز کسب کرده‏اند، و برخى افراد با درآمد کم، توانِ اداره زندگى خود را ندارند.

 

تمام نظام‏هاى بشرى براى کم‏درآمدها به فکر چاره بوده‏اند، زیرا اگر این خلاء به نحوى پر نشود، کینه و حسادتِ کم‏درآمدها نسبت به پردرآمدها شعله‏ور مى‏شود و شعله‏اش ممکن است همه چیز را بسوزاند. اگر گرسنگان سیر نشوند، خطر بالارفتن آمار جنایات جدّى مى‏شود و هر نظامى که به فکر گرسنگان نباشد، ماندنى نیست.

 

گرسنگىِ جمعى از مردم و پرخورى جمع دیگر را هیچ عقل و وجدان سالمى نمى‏پذیرد. به همین دلیل، براى حلّ این مسأله افراد و حکومت‏ها، طرحهاى زیادى ارائه داده‏اند که رایج‏ترین آنها گرفتن مالیات و برقرارى تأمین اجتماعى و ایجاد مؤسسات خیریّه و صندوق‏هاى قرض الحسنه و امثال آن است.

 

اسلام نیز که مکتبى جامع و اجتماعى است، براى فقرزدایى و حل مشکل محرومان جامعه، طرحهایى را ارائه داده که یکى از آنها، مسئله خمس است.

 

رسیدگى به فقرا به قدرى مهم است که حضرت على‏علیه السلام در حال نماز انگشتر خود را به فقیرى که در مسجد از مردم تقاضاى کمک مى‏کرد و کسى به او پاسخ مثبتى نداد، عطا کرد و اشاره نکرد که صبر کند و بعد از نماز به او کمک کند بلکه در حال رکوع انگشتر خود را به او بخشید و آیه نازل شد: «انّما ولیّکم اللّه و رسوله و الّذین آمنوا الّذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزّکاة و هم راکعون» (3)

 

البتّه در بحث خمس، تفاوت‏هاى خمس و زکات با مالیات مرسوم دولتى بیان شده است که ان شاءاللّه مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.

 

خمس، نوعى تعدیل ثروت است که انسان با اراده خود و با قصد قربت، براساس ایمانى که دارد و اعتمادى که به او مى‏شود، درآمدهاى خود را بررسى و هزینه متعارف زندگى خود را از آن کاسته و بیست درصد از سودى که مازاد بر هزینه زندگى سالانه او است، به عالم‏ترین، متّقى‏ترین و بى‏هوس‏ترین افراد مى‏پردازد تا او همچون وکیلى مورد اعتماد، در آنچه به صلاح جامعه مى‏بیند، هزینه کند.

 

این تعدیل ثروت از طریق خمس و زکات، امرى واجب است، ولى اسلام براى تعدیل ثروت راههاى غیر الزامى دیگرى نیز از قبیل وقف، هبه، صدقه، انفاق، وصیّت، کفّاره، نذر، عهد، ایثار و قرض‏الحسنه، قرار داده است.

 

(توضیحات کامل در داخل فایل)

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت متن کامل

همراه با تمام متن با فرمت ورد Powerpoint,WordExcell , ..که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


خمس در اسلام

تحقیق آماده در مورد حکم سنگسار و قانون اسلام با عطوفت اسلامی

اختصاصی از اس فایل تحقیق آماده در مورد حکم سنگسار و قانون اسلام با عطوفت اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق آماده در مورد حکم سنگسار و قانون اسلام با عطوفت اسلامی


تحقیق آماده در مورد حکم سنگسار و قانون اسلام با عطوفت اسلامی

تحقیق آماده

در مورد حکم سنگسارو قانون اسلام با عطوفت اسلامی

با فرمت ورد قابل ویرایش و آماده چاپ و تحویل

 

چکیده:
در احکام جزایی اسلام، حد زنای محصنه «رَجْم» (سنگسار کردن) است؛ منظور از «مُحصن» مردى است که همسر دارد و همسرش در اختیار او است، و «مُحصنه» به زنى مى‏گویند که شوهر دارد و شوهرش نزد او است. هر گاه کسى با داشتن چنین راه مشروعى، باز هم مرتکب زنا بشود، حدّ او سنگسار است، و این قانون اگر چه در قرآن به آن اشاره‏اى نشده است ولی در احادیث پیامبر صلى الله علیه و آله ومعصومین علیهم السلام به طور مسلّم وارد شده است.
کلمات کلیدی: خشونت، رجم، سنگسار، حدود، زنا، محصنه

 

منبع:
1. قران کریم.
2. نهج البلاغه شریف الرضى محمد بن حسین‏ محقق / مصحح للصبحی صالح هجرت‏ قم‏ چاپ اول ‏1414 ق.
3. وسایل الشیعه شیخ حر عاملى محمد بن حسن‏ موسسه ال البیت علیهم السلام‏ قم چاپ اول ‏‏1409 ق.
4. الاستبصار فیما اختلف من الاخبار طوسى محمد بن الحسن‏ محقق / مصحح خرسان حسن الموسوى‏ دار الکتب الاسلامیه تهران‏ چاپ اول ‏1390 ق‏.
5. ایین رحمت‏ ناصر مکارم شیرازى تهیه و تنظیم ابوالقاسم علیان نژادى‏ مدرسه الامام على بن ابى طالب علیه السلام قم‏ چاپ اول‏ 1385 ه. ش‏.
6. تعزیر و گستره ان‏ ناصر مکارم شیرازى تهیه و تنظیم ابوالقاسم علیان نژادى‏ مدرسه الامام على بن ابى طالب علیه السلام قم‏ چاپ اول‏ 1425 ه. ق.
7. الکافی کلینى محمد بن یعقوب بن اسحاق‏ محقق / مصحح غفارى على اکبر و اخوندى محمد دار الکتب الاسلامیه تهران ‏ چاپ چهارم ‏1407 ق.
8. تهذیب الاحکام طوسى محمد بن الحسن‏ محقق / مصحح خرسان حسن الموسوى‏ دار الکتب الاسلامیه‏ تهران چاپ چهارم‏‏ 1407 ق‏.
9. تفسیر نمونه مکارم شیرازى ناصر دار الکتب الاسلامیه تهران چاپ اول 1374 ش.
10. استفتاءات جدید ناصر مکارم شیرازى تهیه و تنظیم ابوالقاسم علیان نژادى‏ مدرسه الامام على بن ابى طالب علیه السلام قم‏ چاپ دوم ‏1427 ه. ق‏.
11. من لا یحضره الفقیه‏ ابن بابویه محمد بن على‏ محقق / مصحح غفارى على اکبر دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏ قم‏ چاپ دوم‏ 1413 ق‏.


پی نوشت:
(1). سوره مبارکه نحل آیه44.
(2). سوره مبارکه نساء آیه59.
(3). سوره مبارکه نساء آیه80.
(4). نهج البلاغة، شریف الرضى، محمد بن حسین‏، محقق / مصحح: للصبحی صالح، ص184، خطبه127 و من کلام له ع و فیه یبین بعض أحکام الدین و یکشف للخوارج الشبهة و ینقض حکم الحکمین .
(5). الإستبصار فیما اختلف من الأخبار، طوسى، محمد بن الحسن‏، محقق / مصحح: خرسان، ج‏4، ص201، 117 باب من یجب علیه الجلد ثم الرجم .
(6). همان.
(7). وسائل الشیعة، شیخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، ج‏28، ص61، 1 باب (أقسام حدود الزنا و جملة من أحکامها)،ح 34209،.
(8). همان، ح 34210.
(9). همان، ص62، 1 باب (أقسام حدود الزنا و جملة من أحکامها)،ح 34213.
(10). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ج‏7، ص175، باب (التحدید)، ح7.
(11). نمونه ای دیگراز این احادیث را در منابع زیر مطالعه فرمایید • من لا یحضره الفقیه‏، ابن بابویه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، ج‏4، ص23، باب (ما یجب به التعزیر و الحد و الرجم و القتل و النفی فی الزنا) . الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ج‏7، ص176، باب (الرجم و الجلد و من یجب علیه ذلک). وسائل الشیعة، شیخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، ج‏28، ص61، 1 باب (أقسام حدود الزنا و جملة من أحکامها) • الإستبصار فیما اختلف من الأخبار، طوسى، محمد بن الحسن‏، محقق / مصحح: خرسان، ج‏4، ص200، 117 باب (من یجب علیه الجلد ثم الرجم ) • تهذیب الأحکام، طوسى، محمد بن الحسن‏، محقق / مصحح: خرسان، حسن الموسوى‏، ج‏10، ص2، کتاب الحدود .
(12). تفسیر نمونه، مکارم شیرازى ناصر، ج‏16، ص167، تفسیر: جنون نمایش ثروت! .
(13). همان ج‏4، ص382، شان نزول: ... .
(14). همان، ص388، تفسیر: ... .
(15). آیین رحمت‏، ناصر مکارم شیرازى تهیه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى‏، ص55، 2 - آیا حدود اسلامى با رأفت و رحمت دینى سازگار است؟ .
(16). وسائل الشیعة، شیخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، ج‏29، ص135، 69 باب (أن من قتل شخصا ثم ادعى أنه دخل بیته بغیر إذنه أو رآه یزنی بزوجته ثبت القصاص و لم تسمع الدعوى إلا ببینة ).
(17). تعزیر و گستره آن‏، ناصر مکارم شیرازى ،تهیه و تنظیم : ابوالقاسم علیان نژادى‏، ص138، فصل دهم: فلسفه تعزیرات.
(18). وسائل الشیعة، شیخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، ج‏28، ص12، 1 باب (وجوب إقامتها بشروطها و تحریم تعطیلها) .
(19). سوره حدید، آیه 17.
(20). وسائل الشیعة، شیخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، ج‏28، ص12، 1 باب (وجوب إقامتها بشروطها و تحریم تعطیلها) .
(21). در آیه شریفه شانزدهم سوره کهف از باران به رحمت الهى تعبیر شده است.
(22). مى ‏توانید روایات مذکور را در وسائل الشیعة، شیخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، ج‏28، ص11،ابواب (مُقَدِّمَاتِ الْحُدُودِ وَ أَحْکَامِهَا الْعَامَّة) ، مطالعه فرمایید.
(23). وسائل الشیعة، شیخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، ج‏28، ص103، ص16 باب (ثبوت الزنا بالإقرار أربع مرات لا أقل منها و کیفیة الإقرار و جملة من أحکام الحد) .
(24). همان ج‏28، ص21، 7 باب(أنه ینبغی إقامة الحد فی الشتاء فی أحر ساعة من النهار و فی الصیف فی أبرده).
(25). همان ،ص16، 3 باب (عدم جواز تجاوز الحد و تعدیه فمن تجاوزه قید بالزیادة و حکم من ضرب حدا فمات )
(26). همان ص28، 13 باب (حکم المریض و الأعمى و الأخرس و الأصم و صاحب القروح و المستحاضة إذا لزمهم الحد)
(27). ص103، ص16 باب (ثبوت الزنا بالإقرار أربع مرات لا أقل منها و کیفیة الإقرار و جملة من أحکام الحد) .
(28). تفسیر نمونه، مکارم شیرازى ناصر، ج‏14، ص366، 5 - افراط و تفریط در اجراى حد ممنوع! .
(29). مثل این که زدن شلاق به اعضاء خطر آفرین ممنوع شده است. این روایت در وسائل الشیعة، ج‏28، ص16، 3 باب (عدم جواز تجاوز الحد و تعدیه فمن تجاوزه قید بالزیادة و حکم من ضرب حدا فمات )به بعد ذکر شده است.
(30). تفسیر نمونه، مکارم شیرازى ناصر، ج‏14، ص359، تفسیر: حد زانى و زانیه .
(31). آیین رحمت‏، ناصر مکارم شیرازى تهیه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى‏، ص62، سوم: آداب اجراى حدود شرعى .
(32). تفسیر نمونه، مکارم شیرازى ناصر، ج‏14، ص357، ترجمه: ... .
(33). سوره مبارکه بقره، آیه120.
(34). استفتاءات جدید، ناصر مکارم شیرازى، تهیه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى، ج‏1، ص352، 1 - حد زنا، جواب سئوال 1186.

 

 تعداد صفحات :  16 صفحه  -  صفحه آرایی شده و آماده چاپ  

 فرمت فایل    :  ورد 2003 - word 2003 - قابل ویرایش و اجرا در کلیه آفیس ها 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آماده در مورد حکم سنگسار و قانون اسلام با عطوفت اسلامی

دانلود مقاله مقایسه حقوق زن و مرد از دیدگاه اسلام

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله مقایسه حقوق زن و مرد از دیدگاه اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله مقایسه حقوق زن و مرد از دیدگاه اسلام


دانلود مقاله مقایسه حقوق زن و مرد از دیدگاه اسلام

از جمله موضوعات مورد بحث پیرامون حقوق زن، مقایسه بین مکتب اسلام با دستاوردهاى تمدن غرب است، امروز در دنیا درباره حقوق زن، مکتب دیگرى رایج نیست و نوعا شرقى‏ها و همه دنیا تحت تأثیر دستاوردهاى غربى‏ها در مورد تساوى زن هستند و تقریبا این فکر غرب همه‏جا و حتى دنیاى کمونیستى را هم احاطه کرده است. بنابراین مقایسه، مناسب‏ترین طرف اسلام همین دستاوردهاى دنیاى غرب است که غربى‏ها در این مسأله خیلى هم به خود مى‏بالند. با این مقایسه مى‏توان پى برد که نگرش حاکم بر غرب واقعا به مصلحت جامعه و خانم‏ها مى‏باشد یا خیر؟(1) اسلام، زن را چگونه موجودى مى‏داند؟ آیا از نظر شرافت و حیثیت انسانى او را برابر با مرد مى‏داند یا او را جنس پست‏تر مى‏شمارد؟ این پرسشى است که اکنون مى‏خواهیم به پاسخ آن بپردازیم.

اسلام در مورد حقوق خانوادگى زن و مرد، فلسفه خاصى دارد و پاره‏اى از حقوق و تکالیف و مجازات‏ها را براى مرد مناسب‏تر دانسته و پاره‏اى از آن‏ها را براى زن، در نتیجه، در مواردى براى زن و مرد وضع مشابه و در موارد دیگر وضع نامشابهى در نظر گرفته است. چرا؟ آیا بدان جهت است که اسلام نیز مانند بسیارى از مکتب‏هاى دیگر،نظریات تحقیرآمیزى نسبت به زن داشته و زن را جنس پست‏ترى شمرده است یا علت و فلسفه دیگرى دارد؟(2)

عده‏اى گمان کرده‏اند که اسلام درباره زن، عدالت را مراعات نکرده است، در صورتى که همان‏گونه که منابع اسلامى نشان مى‏دهد و صاحب‏نظران محقق در این باره تحقیقات شایسته‏اى انجام داده‏اند، اسلام مابین تساوى زن و مرد و عدالت در میان آن‏ها فرق گذاشته است مسلم است. که اگر اسلام مى‏گفت زن و مرد از همه جهات بیولوژیک، فیزیولوژیک و روانى و هرگونه فعالیت مغزى و روحى، یکى هستند، این خلاف واقع بود و گمان نمى‏رود کسى در این دنیا پیدا شود و از این دو صنف اطلاع لازم و کافى داشته باشد و چنین سخنى را به زبان بیاورد.(3)

شهید مطهرى مى‏گوید : «مکرر در نطق‏ها و سخنرانى‏ها و نوشته‏هاى پیروان سیستمى غربى شنیده و خوانده‏اید که مقررات اسلام را در مورد مهر و نفقه و طلاق و تعدد زوجات و امثال این‏ها به عنوان تحقیر و توهینى نسبت به زن یاد کرده‏اند؟ چنین وانمود مى‏کنند که این امور هیچ دلیلى ندارد جز اینکه فقط جانب مرد رعایت شده است.

مى‏گویند اسلام، دین مردان است و زن را انسان تمام عیار شناخته و براى او حقوقى که براى یک انسان لازم است وضع نکرده است. اگر اسلام زن را انسان تمام عیار مى‏دانست تعدد زوجات را تجویز نمى‏کرد، حق طلاق را به مرد نمى‏داد، شهادت دو زن را با یک مرد برابر نمى‏کرد، براى زن قیمت به نام مهر قائل نمى‏شد، به زن استقلال اقتصادى و اجتماعى مى‏داد و او را جیره‏خوار و واجب‏النفقه مرد قرار نمى‏داد.

مى‏گویند اسلام با این که دین مساوات است و اصل مساوات را در جاهاى دیگر رعایت کرده است، در مورد زن و مرد رعایت نکرده است.

اصلى که در این استدلال به کار رفته، این است که لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت و شرافت انسانى، یکسانى و تشابه آن‏ها در حقوق است. مطلبى هم که از نظر فلسفى باید انگشت روى آن گذاشت این است که لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت انسانى چیست؟ آیا لازمه‏اش این است که حقوق مساوى یکدیگر داشته باشند به طورى که ترجیح و امتیاز حقوقى در کار نباشد؟ یا لازمه‏اش این است که حقوق زن و مرد علاوه بر تساوى و برابرى، متشابه و یکنواخت هم بوده باشند و هیچ‏گونه تقسیم کار وظیفه‏اى در کار نباشد؟ شک نیست که لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت انسانى و برابرى آنان از لحاظ انسانیت، برابرى آن‏ها در حقوق انسانى است؛ اما تشابه آن‏ها در حقوق چطور؟

کمیت غیر از کیفیت است. برابرى غیر از یکنواختى است. آن چه مسلم است این است که اسلام حقوق یک‏جور و یکنواختى براى زن و مرد قائل نشده است ولى اسلام هرگز امتیاز و ترجیح حقوقى براى مردان نسبت به زنان قائل نیست. اسلام اصل مساوات انسان‏ها را درباره زن و مرد نیز رعایت کرده است. اسلام با تساوى حقوق زن و مرد مخالف نیست، با تشابه حقوق آنها مخالف است.»(4)

در این که «این دو صنف با همدیگر متفاوت‏اند، از نظر خلقت طبیعى، جاى تردید نیست و در این باره تحقیقات به حد لازم و کافى انجام گرفته است. عنایت امر این است که آیا این اختلاف و تنوع در خلقت طبیعى زن و مرد باعث مى‏شود که یکى ناقص و دیگرى کامل باشد، نه چنین چیزى نیست، این مسئله تنوع است، نه نقص و کمال.»(5)

این اختلافات، انعکاسى «در روبناى زندگى گذاشته است؛ نه در حقایق واقعى و جوهر حیات این دو صنف زن و مرد. آن چه ممکن است باعث اختلاف باشد، یکى عده واقعیات است که ما آنها را مشاهده مى‏کنیم، مانند این که مرد نیروى بیش ترى در پیچیدن در لابه‏لاى تولیدات سخت اقتصادى و دفاع از کشور، تحمل مشقت‏ها و خشونت‏هاى زندگى دارد و همچنین در جریان توالد و تناسل بارى را که صنف زن به دوش مى‏کشد، باعث تقید بیش‏تر او مى‏گردد و در این جربان مرد آزادتر است، همان‏طور که سیمون دوبوار از نیچه نقل کرده است: تسلیم شدن زن در اجراى پدیده خلقت، خیلى بیش‏تر از مرد است و اگر مردى ادعا کند که او هم مثل زن در این جریان تسلیم مى‏شود، به شرافتم سوگند یا دروغ مى‏گوید، یا مرد نیست.»(6)

اگر بخواهیم ببینیم نظر قرآن درباره خلفت زن و مرد چیست، لازم است به مسئله سرشت زن و مرد که در سایر کتاب‏هاى مذهبى نیز مطرح است، توجه کنیم. قرآن نیز در این موضوع سکوت نکرده است. باید ببینیم قرآن زن و مرد را یک‏سرشتى مى‏داند یا دوسرشتى؛ قرآن با کمال صراحت، در آیات متعددى مى‏فرماید: زنان را از جنس مردان و از سرشتى نظیر سرشت مردان آفریده‏ایم.(7) قرآن درباره همه آدمیان مى‏گوید:

«خداوند از جنس خود شما براى شما همسر آفرید.»(8)

آیه، صریحا ارزش را بر ملاک تقوا قرار داده است. بدون اختصاص به زن یا مرد. به نظر مى‏رسد امتیاز بسیار مهمى که در صنف زن وجود دارد، چشیدن طعم حیات است که مرد تنها مفهومى از آن را درک مى‏کند. چشیدن طعم حیات در صنف زن بیش‏تر و عمیق‏تر از مرد دیده مى‏شود و به همین جهت است که قانون الهى چنین اقتضا کرده است که ارتباط مادر با فرزندان و کودکان تا دوران رشد احساسات و عواطف آنها ادامه داشته باشد. امام خمینى رحمه‏الله در این‏باره مى‏فرماید:

«همان‏طور که حقوق مردها در اسلام مطرح است، حقوق زن‏ها نیز مطرح است.

اسلام به زن‏ها بیشتر عنایت کرده است تا به مردها، اسلام زن‏ها را بیشتر حقوقشان را ملاحظه کرده است تا مردها. این هم معنا که بعد از این چه خواهد شد، زن‏ها حق رأى دارند. از غرب بالاتر است این مسائلى که براى زن‏ها ما قائل هستیم. حق رأى دادن دارند، حق انتخاب دارند، حق انتخاب شدن دارند. همه این‏ها هست. تمام معاملاتشان به اختیار خودشان است و آزاد هستند. اختیار شغل را آزاد هستند. البته در شرق براى مردها یک محدودیت‏هایى هست که آن محدودیت‏ها به صلاح خود مردها هست و آن محدودیت‏ها، یعنى در آن جاهایى که مفسده هست براى مرد، از قماربازى جلوگیرى مى‏کند. اسلام از شراب‏خوارى جلوگیرى مى‏کند. اسلام از هروئین جلوگیرى مى‏کند، براى این که مفسده دارند.»

«براى همه یک محدودیت‏هایى هست، محدودیت‏هایى شرعى و الهى، محدودیت‏هایى است که به صلاح خود جامعه است. نه این است که براى جامعه یک چیزى مثلاً نافع بوده است که محدودیت برایش ایجاد کرده‏اند!»(9)

نیز مى‏فرماید : «اسلام مى‏خواهد که زن و مرد رشد داشته باشند. اسلام زن‏ها را نجات داده است از آن چیزهایى که در جاهلیت بود. آن‏قدرى که اسلام به زن خدمت کرده است، خدا مى‏داند به مرد خدمت نکرده است که به زن خدمت کرده، شما نمى‏دانید که در جاهلیت زن چه بوده و در اسلام چه شده.»(10)

حضرت آیة اللّه‏ العظمى خامنه‏اى نیز مى‏فرماید:

«شما باید زن را با چشم یک انسان والا نگاه کنید، تا معلوم بشود که تکامل و حق و آزادى او چیست؟ زن را به عنوان یک موجودى که مى‏تواند مایه‏اى براى اصلاح جامعه یا پرورش انسان‏هاى والا بشود نگاه کنید تا معلوم بشود که زن کیست و آزادى او چگونه است، زن را به چشم آن عنصر اصلى تشکیل خانواده در نظر بگیرید. اگرچه از مرد و زن تشکیل مى‏شود و هردو در تشکیل و موجودیت خانواده مؤثرند. اما آسایش فضاى خانواده و آرامش سکوتى که در فضاى خانواده است به برکت زن و طبیعت زنانه است. با این چشم به زن نگاه کنید تا معلوم بشود که زن چگونه کمال پیدا مى‏کند و حقوق زن چیست؟»(11)

شهید مطهرى مى‏فرماید: «آن‏چه از نظر اسلام مطرح است، این است که زن و مرد به دلیل این‏که یکى زن است و دیگرى مرد، در جهات زیادى مشابه یکدیگر نیستند، جهان براى آنها یک‏جور نیست، خلقت

شامل 10 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مقایسه حقوق زن و مرد از دیدگاه اسلام