لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:21
فهرست و توضیحات:
انقلاب 57، طبقه کارگر و جنبش شورایی
اعتصاب از آبادان تا تهران
وهمچنین ساختار متفاوت آنها در مراکز کار و تولید در نقاط مختلف ایران، برای یک باز تعریف و تجزیه و تحلیل نسبتاً کامل و جامع از موضع گرایش ضد سرمایه داری کارگری، نیاز به کاری گروهی و هماهنگ توسط فعالین جنبش شورایی آن زمان در کارخانجات و محل های کاری مختلف ایران، می باشد.
در این بخش از نوشته با اتکاه به تجربه ام در مورد روند جنبش شورایی و تشکیل شورا در شیمیایی رازی (شاهپور سابق) یعنی محل کارم در سال 57 و همچنین پالایشگاه آبادان نخستین محل کارم قبل از شیمیایی رازی، سعی در بررسی عملکرد و ساختار شورا های آنها میکنم تا با توضیح و تشریح مضمون و ساختار این تشکلات و روندی که تا انحلال و جایگزینی اشان با انجمن های اسلامی طی کردند، ببینیم اصولاً این شورا ها در قیاس با سازمان یابی شورایی بعنوان تنها تشکل مبارزه طبقاتی و ضد سرمایه داری کارگران، تا چه میزان نزدیک یا دور و یا اصولاً مغایربا آن بوده اند. ضمناً در این رابطه نگاهی گذرا نیز به عملکرد و مطالبات چند شورای مطرح در تهران و تبریز می افکنیم.
کارکنان صنعت نفت در مهرماه 57 نیز توانستند اعتصابی فراگیر و موثر را سامان دهند، تا تاریخ در آبادان تکرار شود. اعتصاب که در 22 مهرماه از پالایشگاه آبادان آغاز شد دو روز بعد به کارکنان اداره کالا و آزمایشگاه پالایشگاه آبادان کشیده شد.
همزمان ماموران فرمانداری نظامی وارد پالایشگاه شدند و بیش از 70 نفر از کارکنان اداره کالا را با خود به خارج از پالایشگاه بردند. آنها آمده بودند تا همچون سالهای 32 که دولت در مواجهه با اعتصاب کارگران نفت در آبادان حکومت نظامی اعلام کرده، عدهای از کارگران نفت در درگیریهایی که بین آنها و نیروهای مسلح درگرفت کشته و بدین ترتیب اعتصاب را فروخوابانده بودند، این بار نیز چنان کنند. اما فردای روزی که کارگران اداره کالا بازداشت شده بودند، کارگران پالایشگاه که این بار یکهزار کارگر و کارمند سازمان عملیات غیرصنعتی آنها را حمایت میکردند در برابر فرمانداری آبادان تجمع کردند. آنها خواستار برکناری تیمسار کلیایی، رئیس گارد صنعت نفت، بودند و تعقیب مسببان حادثه ورود ماموران نظامی و امنیتی به پالایشگاه و اهانت به کارکنان را طلب میکردند. در این میان دامنه اعتصاب کارگران صنعت نفت به جزیره خارک، لاوان، بهرگان، اهواز، گچساران، آغاجری، مسجدسلیمان، مارون و بیبیحکیمه کشیده شده بود و تقریبا تمام کارگران صنعت نفت در جنوب کشور به اعتصاب پیوسته بودند. از آنجا که طباطبایی دیبا، قائم مقام وقت مدیر عامل شرکت نفت، در مذاکرات خود با اعتصابیون در آبادان و خارک به نتیجهای نرسید، هوشنگ انصاری، مدیر عامل وقت شرکت ملی نفت ایران، به پالایشگاه آبادان رفت و در میان کارگران اعتصابی بهگونهای سخن گفت تا آنها را نسبت ادامه اعتصاب منصرف کند اما دیدار او با نمایندگان کارگران اوضاع را بهگونهای دیگر رقم زد، او در گفتوگو با نمایندههای کارگران چنان با تندخویی، بداخلاقی و تهدیدآمیز سخن گفت که آنها با عصبانیت جلسه را ترک کردند و مذاکرات نیمهتمام ماند. انصاری دیگر حاضر به گفتوگو با کارگران نشد و با ادامه اعتصاب در روز 10 آبان خواستهای سیاسی روشنی به مطالبات کارگران اعتصابی اضافه شد.
تجمع و اعتصاب از داخل پالایشگاه و ادارات صنعت نفت به خیابان و روبهروی فرمانداری کشیده شد و دامنه اعتصاب را به کارکنان، کارگران و کادر پزشکی بیمارستان نفت کشاند. سرانجام پس از ماهها کشمکش، کارگران نفت به دولت هشدار دادند که چنانچه ظرف یک ماه با خواستههایشان موافقت نکند تولید نفت را متوقف خواهند کرد. به دنبال اعتصاب کارگران نفت، کارخانههای دیگری مانند صنایع سیمان، ماشینسازی، ذوبآهن، تولیدکنندگان کفش، فلزکاران و بسیاری دیگر به این اعتصاب پیوستند.
تحقیق درباره اعتصاب پالایشگاه آبادان