اصول و ارزشهای عدالت کیفری (سزا دهنده)
اصول و ارزشهای عدالت ترمیمی
جرم به عنوان نقض قوانین دولتی تعریف می شود و دولت بزه دیده رسمی جرم است.
جرم از هم گسیختن یکپارچگی جامعه است و به عنوان صدمه ای تعریف می شود که به اشخاص و وابستگان آنها وارد می شود.
جرم به عنوان نقض قاعده حقوقی و فنی محسوب میشود بطوریکه مجرمیت و برائت همواره دقیقاً از نظر حقوقی و فنی منعکس کننده تقصیر اخلاقی بزهکار نمیباشد.
جرم به عنوان صدمه ای می باشد که در تمامی جنبه ها اعم از اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی موجب ورود ضرر به طرفین جرم می گردد، بطوریکه خسارات و نیازهای وارده به همه طرفین درگیر در جرم را در بر می گیرد.
حقوق و نیازهای بزه دیدگان و وابستگان آنها جنبه فرعی داشته و نادیده گرفته می شود.
محوریت با حقوق و نیازهای بزه دیدگان و وابستگان آنهاست.
نیازهای بزهکاران نادیده گرفته می شود. حقوق آنها بطور تبعیض آمیز و خود سرانه ای اعمال می شود (معمولاً بستگی به تمکن مالی یا موقعیت بزهکار دارد).
محوریت با حقوق و نیازهای بزهکاران می باشد، صدمات وارده حائز اهمیت هستند. نیاز بزهکاران به مورد حمایت قرار گرفتن به منظور پیشگیری از محکومیت یافتن نادرست آنها مورد توجه قرار میگیرد.
دیدگاهها جهت صدور آراء، صرفنظر از حقیقت امر یا میزان صدمه وارده، سزا دهنده سرکوبگر می باشند.
دیدگاههای متنوع جهت صدور آراء و تصمیمات معقول و موثر حائز اهمیت هستند.
اصلاح و درمان و سازش به عنوان هدف در نظر گرفته نمی شوند.
اعطای فرصت برای اصلاح و درمان و سازش امری حیاتی است.
عدالت به موجب قواعد مختلف، متشتت می شود.
عدالت، سازگار کننده و یکپارچه کننده می شود.
اجرای عدالت بررسی تقصیر و مجرمیت شخص میباشد.
اجرای عدالت، جستجو برای ارائه راه حل جهت حل و فصل اختلاف می باشد.
عدالت به موجب قواعد و آئین دادرسی تعریف میشود.
عدالت به موجب نتیجه حل اختلاف و ثمره آن تعریف می شود.
تمرکز عدالت بر روی مجازات، تلافی و تحمیل درد می باشد.
تمرکز عدالت بر روی احیاء حقوق طرفین جرم میباشد.
عدالت مبتنی بر حقوقی است که به موجب قواعد کیفری و رویه قضائی مقرر گردیده اند.
عدالت مبتنی بر بخشش بزهکاران در جامعه ای است که همه اعضای آن جامعه در قبال جرم ارتکابی مسئول تلقی می شوند و همه مقصرند.
عدالت فاقد بخشش بوده و جایگاهی برای محبت و مساعدت ندارد.
عدالت بدون بخشش و محبت، انتقام تلقی می شود و نه عدالت.
فراموش کردن عواقب جرم بی اهمیت است.
فراموش کردن عواقب جرم امکانپذیر است.
عدالت در جهت ایجاد جامعهای از هم گسیخته اعمال می گردد و باز سازگاری روابط طرفین جرم را به همراه ندارد.
هدف عدالت گردهم آوردن طرفین درگیر در جرم جهت احیاء و بازسازگاری روابط آنها با خدا و سایرین می باشد.
عدالت، مجازات مرگ و ضمانت اجراهای تلافی جویانه را ارتقا می بخشد.
عدالت، ترمیم و پاسخگویی در قبال جرم را محور قرار می دهد و مبتنی بر نیازها و توانایی های طرفین جرم می باشد.
عدالت، کرامت انسانی و شان نوع بشر را نادیده میگیرد یا انکار می کند.
عدالت، کرامت انسانی و شان نوع بشر را به رسمیت میشناسد ومورد احترام قرار می دهد.