لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه11
یکی از موضوعات بحث برانگیز که امروزه در مورد بازاریابی کالاهائی که قابلیت رقابت و عرضهی آنها در سطح بینالمللی وجود دارد، این است که آیا شرکتهای عرضهکنندهی این محصولات بایستی در ارتباط با فعالیتهای بازاریابی خود یک استراتژی واحد برای بازاریابی در سطح جهانی اتخاذ کنند و یا برای هر منطقه از جهان بایستی استراتژیهای بازاریابی متناسب با آن مناطق بهکار گرفته شود؟
یکی از موضوعات بحث برانگیز که امروزه در مورد بازاریابی کالاهائی که قابلیت رقابت و عرضهی آنها در سطح بینالمللی وجود دارد، این است که آیا شرکتهای عرضهکنندهی این محصولات بایستی در ارتباط با فعالیتهای بازاریابی خود یک استراتژی واحد برای بازاریابی در سطح جهانی اتخاذ کنند و یا برای هر منطقه از جهان بایستی استراتژیهای بازاریابی متناسب با آن مناطق بهکار گرفته شود؟ تأکید بازاریابی جهانی بیشتر بر فروش محصولاتی مشابه همراه با تبلیغات یکسان در سرتاسر جهان است. این راهبرد در حقیقت دلالت بر آن دارد که جهان و اجزای آن روزبهروز در حال یکنواخت شدن و همشکل شدن است و ساکنان جهان رفتهرفته چیزهای مشابهی را طلب میکنند. یکی از دلایلی که بازاریابی جهان روزبهروز مؤثرتر واقع میوشد آن است که شبکهی ارتباطات جهانی دسترسی هر چه بهتر را به بازارهای بیشتری در سرتاسر جهان امکانپذیر میسازد. بهعنوان مثال شبکهی سیانان (CNN) امروزه ۷۸ میلیون خانوار را در یکصد کشور تحت پوشش خود دارد و یا مخاطبان امتیوی (MTV) شامل ۳۱۰ میلیوننفر در ۷۸ کشور هستند.از طرف دیگر فلسفهی بازاریابی محلی یا منطقهای این است که نیازهای مشتریان از کشوری به کشور دیگر متفاوت است و شما بایستی کالاهای تجاری و همچنین تبلیغات مربوط به آن را با توجه به شرایط خاص هر منطقه تعدیل کنید. هر یک از این دو راهکار در بازاریابی دارای دلایل منطقی و طرفدارانی است. بازاریابی جهانی میتواند منجر به
تحقیق در مورد بازاریابی جهانی در مقابل بازاریابی منطقه ای