
مبارزه با ویروس های کامپیوتری به صورت تصویری
مبارزه با ویروس های کامپیوتری به صورت تصویری
مبارزه با ویروس های کامپیوتری به صورت تصویری
دانلود فایل فلش تبلت چینی با مشخصه AM701_REV1.3 (فایل AM701_REV1.3)
فرمت فایل:word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات :63
فهرست مطالب :
1-1 . پیشگفتار :
1-2-1. حساسیت کانتراست چیست ؟
خصوص در مراتب کم کانتراست بسیار حائز اهمیت است :
1-2-2. حساسیت کانتراست
1-2-3. کانتراست چیست ؟
کانتراست به روش های مختلف ساده ای تعریف می شود :
1-2-4. چه میزان روشنایی باید مورد استفاده قرار
گیرد ؟
1-2-5. اندازه گیری حدت بینایی
1-2-6. منحنی عمل حساسیت کانتراست :
1-2-7-1. شکل و ماهیت موج :
1-2-7-2. میزان روشنایی :
1-2-7-3. طول بار :
1-2-7-4. اندازه مردمک :
1-2-7-5. سن :
1-2-7-6. مدت ارائه :
1-2-7-7. تاثیر بیماریها و اختلالات :
1-2-7-7-1. تاثیر کاتاراکت بر حساسیت کانتراست :
کاهش در حساسیت کانتراست مشاهده می شود :
1-2-7-7-2. تاثیر گلوکوم در حساسیت کانتراست :
1-2-7-7-3. تاثیر بیماریهای رتین :
الف . Retinal Pigmentoza :
ب. Diabetic Retinopathy :
ج. Macula Degeneration :
1-2-7-7-4. تاثیر داروها :
1-2-7-7-5. نقایص اپتیکی :
الف- میوپیای بالا :
ب- آستیگماتیسم :
پ- کراتوکونوس :
ت- لنزهای تماسی :
1-2-7-8. تغییرات وابسته به سن در حساسیت کانتراست :
1-2-7-9. متدهای ارائه کانتراست :
1-2-7-9-1. چارتهای چاپی رایج عبارتند از :
1) چارت حساسیت کانتراست آردن گریتینگ :
2) چارت حساسیت کانتراست Vistech vision C.test sys :
3) چارت حساسیت کانتراست ریگان :
4) چارت حساسیت کانتراست کم کمبریج :
5) چارت حساسیت کانتراست پلی رابسون :
ب) روش انجام تست :
الف ) تاریخچه :
پ ) ثبت اطلاعات :
ت) بررسی اطلاعات :
ث) خطاهای رایج :
. بررسی متون
در تحقیق توسط
3-1. جمعیت مورد مطالعه :
3-2. روش جمع آوری اطلاعات :
از هر بیمار ابتدا یک سری آزمایشات روتین چشمی
بعملآمد که عبارت بودند از:
اندازه گیری ها به ترتیب زیر انجام گرفت :
3-3. زمان اجرای مراحل تحقیق :
3-4. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات :
3-5. اهداف :
اهداف
کلی
- اهداف اختصاصی :
3-6. فرضیات :
4-1. معرفی متغیرها :
جدول 4-1 : توزیع فراوانی جمعیت مورد مطالعه
بر اساس جنس
نمودار4-1 : توزیع فراوانی جنسی دو گروه زن - مرد (
-1-3. حساسیت کانتراست چشم راست
حساسیت کانتراست چشم چپ
حساسیت کانتراست دوچشمی
عدسی اصلاح کننده عیوب انکساری چشم چپ
4-2-1-2. آزمون T برای مقایسه حساسیت کانتراست در
گروه های سنی در چشم راست :
4-2-1-3 . آزمون T برای مقایسه حساسیت کانتراست
دوچشمی در گروه های سنی :
4-2-1-4. آزمون T برای برابری میزان حساسیت کانتراست
در چشم چپ در دو گروه زن و مرد :
4-2-1-5. آزمون T برای برابری میزان حساسیت کانتراست
در چشم راست در دو گروه زن و مرد :
4-2-1-6. آزمون T برای برابری میزان حساسیت کانتراست
دوچشمی در دو گروه زن و مرد :
جدول 4-13 : آزمون Tبرای بررسی رابطه حساسیت کانتراست دو
چشمی در دوگروه زن ومرد
4-2-1-7. آزمون T برای فرض برابری مقدار حساسیت
کانتراست با عیوب انکساری اصلاح شده در چشم چپ :
4-2-1-8. آزمون T برای فرض برابری مقدار حساسیت
کانتراست با عیوب انکساری اصلاح شده در چشم راست :
4-2-2. آزمون همبستگی :
4-2-2-1. آزمون همبستگی حساسیت کانتراست چشم راست و
سن :
جدول 4-16: آزمون همبستگی سن وحساسیت کانتراست در
چشم راست
4-2-2-2. آزمون همبستگی حساسیت کانتراست چشم چپ و سن
جدول 4-17 : آزمون همبستگی سن وحساسیت
کانتراست در چشم چپ
4-2-2-3. آزمون همبستگی حساسیت کانتراست دوچشمی و سن
جدول 4-18 : آزمون همبستگی سن وحساسیت کانتراست
دو چشمی
اهداف و فرضیات این تحقیق می پردازیم :
5-1. حساسیت کانتراست در گروه های سنی مختلف طبق
تحقیق MANTYJARVI (64)
5-2. رابطه حساسیت کانتراست با افزایش سن :
درباره علت کاهش حساسیت کانتراست با افزایش سن عوامل
مختلفی گزارش شد
5-3. رابطه حساسیت کانتراست و جنس :
5-4. مقایسه حساسیت کانتراست تک چشمی و دو چشمی :
علت این حالت را می توان به دو تئوری نسبت داد :
5-5. رابطه عیوب انکساری اصلاح شده و حساسیت کانتراست
5-6. نتیجه گیری :
همانطورکه موفقیت سیستم JITبه عوامل داخلی سازمان بستگی داردبه مشارکت عوامل خارج ازسازمان مثل فروشندگان وعرضه کنندگان موادنیزنیاز است.درطول دهه1980تاکیداساسی بیشتربرروی منابع انسانی سیستمJITوهمچنین محیطی بودکه عوامل انسانی درآن کار می کنند.لذا دراین زمانJITبرروی کارکرد خدماتی واداری توسعه پیداکرد.
1-1 . پیشگفتار :
ازآنجائیکه طیف وسیع تست های موجود برای ارزیابی سیستم بینایی نشان دهنده عملکرد کامل سیستم بینایی نیست اگرچه تستهایی مثل حدت بینایی ، دید رنگ و .... اطلاعات زیادی به ما می دهد ، با این حال توصیه می شود که تست های حساسیت کانتراست نیز به عنوان یکی از تستهای روتین در معاینات کلینیکی به اجرا درآید . به طوری که مشخص شده تستهای حساسیت کانتراست در بیماران دچار بیماری MS ، کاتاراکت و گلوکوم بیشتر از تستهای حدت بینایی در تشخیص و بررسی عملکرد بینایی موثر است .
همچنین در افراد نرمال بدون مشکلات پاتولوژیک که از کاهش و عملکرد سیستم بینایی شکایت دارند نیز ، با انجام تستهای حساسیت کانتراست می توان اظهار نظر دقیق تری نسبت به وضعیت بینایی آنها داشت ؛ لذا درصدد برآمدیم مجموعه ای از اطلاعات راجع به این تست را جمع آوری کنیم .
2-1. کلیات :
1-2-1. حساسیت کانتراست چیست ؟
حساسیت کانتراست توانایی دیدن جزئیات در مراتب کم کانتراست را اندازه گیری می کند . اطلاعات بینایی به خصوص در مراتب کم کانتراست بسیار حائز اهمیت است :
1) در جهت یابی و حرکت در جایی که نیاز به دیدن اشیاء ذره بین در نور کم دارد . همچنین هنگام پایین آمدن از پله ها - در ترافیک . در موقعیت حساس در نور کم به عنوان مثال دیدن به هنگام گرد و غبار ، باران و مه ، ریزش برف و شب هنگام .
2) در انجام کارهای روزمره مواقعی که موارد متعددی از کارهای بینایی در کانتراست کم نیاز است . مثل بریدن پیاز روی سطحی با رنگ روشن ، ریختن قهوه در لیوان تیره ، بررسی کیفیت اتو کردن .
3) در کارهای نزدیک بینایی مثل خواندن یا نوشتن وقتی اطلاعات در کانتراست کم باشد مثل کیفیت های پایین صفحات کپی شده .
1-2-2. حساسیت کانتراست
معکوس آستانه کانتراست است عدد 1 تقسیم بر کمترین کانتراستی که اشکال یا خطوط قابل تشخیص باشند .
اگر شخصی بتواند جزئیات را در کانتراست های پایین ببیند حساسیت کانتراست این فرد بالاست و بر عکس . بسته به ساختار محرکی که در اندازه گیری استفاده می شود – درجات مختلف اندازه و نشانه ها – حساسیت کانتراست فرد ارزش گذاری متفاوت را کسب می کند .
1-2-3. کانتراست چیست ؟
کانتراست با تفاوت در روشنایی میزان نور منعکس شده از دو سطح منطبق بر هم به وجود می آید .
کانتراست به روش های مختلف ساده ای تعریف می شود :
در کارهای کلینیکی بیشتر از فرمول مایکلسون Michelson استفاده می کنیم :
هم چنین تعریف وبر ( Weber ) نیز در مورد کانتراست به کار می رود :
روشنایی سطح روشن تر =L max
روشنایی سطح تیره تر = L min
هنگامیکه سطح تیره تر سیاه باشد و هیچ نوری را منعکس نکند کسر مساوی یک می باشد . معمولا کسر کانتراست در عدد 100 ضرب شده و با درصد بیان می شود . بنابراین حداکثر کانتراست 100 درصد است .
علامتهای چارتهای حدت بینایی نزدیک حداکثر میزان کانتراست هستند . اگر کمترین کانتراست دیده شده 5 درصد باشد حساسیت کانتراست 20=5/100 اگر پایین ترین کانتراست دیده شده توسط فرد 6/0 درصد باشد حساسیت کانتراست 170=6/0/100 است
هیچ توافق بین المللی در مورد تعریف میزان کانتراست چارتهای حدت بینایی وجود ندارد . بنابراین تولیدات مختلف این چارتها کانتراست های متفاوتی را دارد .
1-2-4. چه میزان روشنایی باید مورد استفاده قرار گیرد ؟
یک توافق بین المللی میزان روشنایی تستهای حساسیت کانتراست وجود ندارد اما توافقی برای تستهای حدت بینایی موجود است که طبق آن میزان روشنایی برابر یا بالاتر از 85 کندل بر متر مربع می باشد .
در ایالات متحده آمریکا و تعدادی از کشورهای دیگر اندازه گیری حدت بینایی به منظور اهداف تحقیقاتی به وسیله روشنایی خلفی ETDRS جعبه نوری با میزان روشنایی قابل تنظیم برای 220 تا کمتر از 1cd/m2 بوسیله لایه های فیلتر انجام می شود . در جعبه نوری کوچک حداکثر میزان روشنایی 125cd/m2 است .
1-2-5. اندازه گیری حدت بینایی
اندازه گیری حساسیت کانتراست مشابه شنوایی سنجی است . یک Audiogram ضعیف ترین تن صدای فرد در فرکانس های مختلف می تواند بشنود را ترسیم می کند . منحنی حساسیت کانتراست یا Visuogram نیز کمترین کانتراستی است که توسط شخص قابل مشاهده است را نشان می دهد . اگر محرک ، موج های سینوسی باشد منحنی رسم شده مشابه یک منحنی Audiogram است و اگر محرک حروف چاپی اپتوتایپ باشد ( حروف – اعداد یا نشانه ) نیاز به شناخت و تشخیص این علامات است و تست مشابه یک Audiomedry است .
نوع فایل: word
قابل ویرایش 140 صفحه
مقدمه:
بررسی زمینه های عام فلسفی دیکانستراکشن
فلسفه چیست؟ فلسفه در بیان ساده خود چه وچگونه علمی است؟ به طور مختصر باید گفت : فلسفه عبارت است از پرسش فراورنده ومرز شکننده از کلی ترین چیزی که با آن مواجه هستیم. فلسفه با مفهوم اصلی در پرسش بودن پرداخته شده است و به جواب درباره پرسش از وجود ما قانع نیست بلکه به گستراندن پرسش درباره هستی روی دارد. البته اگر هستی بنیادی ترین مفهموم باشد پرسش فلسفی آن را به سان پاسخ سخت می پذیرد. درباره تاریخ فلسفه نوین از جمله آخرین مدارس فلسفی دکانستراکسیون که تابع هر منوتیک میباشد باید گفت، دکانستراکسیون به دوران مدرن تعلق دارد. آن بعد از فلسفه های مدرن جلوه کرده است و فسلفه های مدرن بعد از نیچه که ختم متافیزیک غرب را اعلام می کند و طومار فلسفه را که در بنیان با نیهیل (nihil) با هیچی سرو کار در هم می نوردد یعنی پس از آن که پایان دوره متافیزیک توسط نیچه اعلام شد ( البته بعضی ها معتقدند که خودنیچه هم فیلسوفی متافیزیکی است ) بدین گونه پرسش وجود و فلسفه وجود از هستی انسانی فلسفی طرد می شود. در تصویری که هیدگر از نیچه دارد ارجاع به تفکر نیهیلستی به مثابه دوره ای از متافیزیک غرب ارجاع می شود. پس از جنگ جهانی دوم یکی از شاگردان آقای هیدگر یعنی گادامر به هرمنوتیک نوین می پردازد که در آن بررسی شناخت و فهم آن چیزی که در برابر ما گشوده می شود (متن به مثابه هستی) شرایط تفسیر را برملا می سازد . این پرسش که آیا تفسیر که زمینه و بافت فهم را مفروض می کرد در پیش شرط های خود یعنی مسلمات و معتقدات ما شکننده و ناپایدار است خود در دامن هرمنوتیک مدرسه ای به نام دکانستراکسیون پدید آورد. در هرمنوتیک ما دریافته بودیم که هیچ تفسیر نهایی وجود ندارد چه افق های مبتنی بر سنت که فهم را امکان پذیر می سازد در مواجهه با موضوع شناخت همواره تغییر می یابد. به هر حال دکنستراکسیون ریشه های خودش را به طور مستقیم در هرمنوتیک و طرح پرسش وجود هیدگر از سویی و فراتر از آن در فلسفه نیچه و هگل دارد در آثار دریدا برای نخستین بار فلسفه و معماری دکانستراکسیون با هم آشنا می گردند .
پرسشی که درهرمنوتیک مدرن مطرح می شود این است که هنر از جمله هنر معماری در ذات خود چیست ؟ فردوسی بزرگ ماگفته است ((هنر برتر از گوهر آمد پدید)) آیا هنر گوهری دارد ؟ ذات آن چیست ؟ جوهرش چیست ؟ ارسطو در این زمینه که آیا هنر تعلیم دادنی است یا نه مطالبی مطرح می کند. آیا ذات اثر هنری را می توان به حوزه درک علمی و یا فلسفی فرا خواند؟ هرمنوتیک سخن ارسطو را به چالش دوباره فرا می خواند: به نظر می آید هنر ورای حصول و یا حتی حضور است. هنر ذاتی دارد که نه تنها به تعلیم علمی نمی آید که به تعلیم فلسفی نیز هنر غایتش در خودش است، لذا اینکه هنر چیست را نمی توان جز در هستی خود هنر درک کرد. از سویی آفرینش هنر اصیل است، به معنای واقعی کلمه یعنی از اصل و در اصل است چه هنر از آفرینش جدا نیست ، پس هنر و گوهر یکی است . از سوی دیگر در مقایسه با گوهر حقیقت از گوهر برتر است و هنر و حقیقت یکی است. حقیقت یعنی انکشاف و کشف حجاب و هنر نیز همان کشف حجاب وجود است.
از دیدگاه هگل که اولین فیلسوفی است که فلسفه هنر را به صورت سیستماتیک طرح می کند هنر بخشی از خود آگاهی است الا اینکه این خود آگاهی متعلقش اندیشه نیست بلکه صرف آفرینش هنری است.البته زایندگی هنری را می توان در مفاهیم فلسفی (philosophische begriffen ) بیاوریم اما هنر خود مفهوم نیست و انعکاس مطلق در هنر به شیوه تجلی مفهومی نیست . در سیر و تحول تاریخی، به اعتقاد هگل؛ روح و ایده مطلق با توسل به مفهوم ها، که حکایتی پشت هم دارند را درک می کند . در نظر هگل این فیسلوف و نه هنرمند است که آگاه از مفهوم طبیعت است و هم اوست که به جوهر هنر واقف است و از آفرینش هنری چون آفرینش طبیعی به نحو تام و تمام آگاهی دارد و آن خود آگاهی که با توسل به مفهوم به وجود می آید دارد .هرمنوتیک گادامر تا حدودی وفادار به درک فلسفی هنر در ایده آلیسم دیالکتیکی است .
از سوی دیگر به عقیده نیچه انسان رو به نیستی دارد و هستی ما در نیستی خلاصه می شود. این دیدگاه در دیدگاه هرمنوتیکی معاصر اثر می گذارد. وقتی همه چیز را می سازید در یک فرایند نیستی گرایانه، توزیع می شود در عمل طبیعت با دیکانستراکسیون عام با یک معماری واسازنده فراگیر مواجه هستیم. این معماری بزرگی است که دکانستراکسیون که همراه نیست انگاری حقیقت مکشوف در هنر را همچون حقیقت فلسفی تاریخی هگل نفی می کند سبب شده است تا در هنر معماری یک معجزه رخ بدهد که خود قدرت بسیار سازنده ای دارد: معماری واساختگرا
اگر پذیرفتیم که غایت کار هنری در خودش است صرف اثر هنری برای خودش منبع تفسیری هرمنوتیکی است . به عبارت دیگر، هنر در گوهر و اصل خود چونان متنی اصیل زاینده است. و عدم اعتراف صریح دکانستراکسیون به این مساله یعنی وجود پیشاپیشی و نخستین متن و مرجع اصیل در اثر هنری، از اهمیت آن نمی کاهد. دکانستراکسیون به صورت مداوم اعتقاد به جوهر ندارد. آنجایی که جوهر نمودار می شود جای گوهر و ذات نیست! سوال این است مگر هنر در خودش اصیل نیست ؟ این پارک دولاویلت خود آیا جز یک اثر هنری آن هم اصیل در معماری نیست؟
راهی نیست مگر آن که با شیوه تفکر ریشه دار فلسفی جلو برویم یعنی به شیوه ارسطویی به هنر بنگریم . هنر واثر هنری را با توسل به درک مفهوم صورت بازسازی کنیم . همچنان که در مقاله (( صورت مکان و امکان صورت ) گفته ام این واقعاً معماری است که مفاهیم فلسفی مکان را می سازد، صورت فلسفی مکان با تکیه بر امکان صورت هنری، و پیشاپیش صورت هنری معماری که در مکان رخ می دهد میسر می شود . مساله صورت یا فرم چیست ؟
صورت را به جنبه سازنده ای که از هیچ،چیزی را به شیوه تحقق می آورد اطلاق می کنند. یا به عبارت دیگر جنبه تحقق چیزی را صورت می گویند. یک چیز بالقوه اگر هم هست فقط با قابلیت خود تعیین شدنی است و آن جنبه ای که در یک چیز صرف امکان است به ماده آن چیز باز می گردد صورت این امکان و قابلیت را با ویژگی فعلیت خود معنی دار می کند : امکان یعنی امکان فعلیت و تحقق که با صورت تعریف می شود . توسعه مفهوم صورت متافیزیکی در زمینه درک معماری پست مدرن برای ما مفید می باشد. مانند یک وسیله بسیار قوی . درهای بسته را می گشاید . تنها هنگامی به مفهوم صورت متوسل شویم می توانیم با عالم هستی آشنا شویم ( صورت جنبه کمال یک پدیده است) و شناخت ما با صورت هاست از سوی دیگر این مفهوم در تمام تاریخ فلسفه ریشه دارد از جمله در فلسفه هگل: آنچه از طبیعت حاصل می شود چیزی نیست جز صورت خود آگاهی این صورت های ایده آلی است که به امکانات طبیعت پاسخ داده است و تاکید هگل بر مفهوم فعلیت Aktualitat در واقع مهم دانستن مفهوم صورت است . ما در برابر طبیعتی قرار دادیم که حتی اگر جوهر و یا گوهری هم داشته باشد هیچ گاه نمیتوان آن را شناخت مگر آن که در خود آگاهی دیالکتیکی صورت تحقق پذیرد.
در دکانستراکسیون در سازندگی های پیوسته که داریم ضمن توجه به این که معمار فیلسوف دائماً در حال ساختن مفاهیم است باید بدانیم اصل و قضیه همان تحقق هایی است که به قول ژیل دولوز ما به اصطلاح به امری موهوم می تنیم یک چیزی که در نقطه ای تیره و تار است را از نیستی در می آوریم و صورتی از هستی به آن می دهیم . و این مفهوم شبه صورت بنیادی تر از هر مفهوم دیگری برای دولوز است به هر حال این مفهوم صورت است که ما از آن مدد می گیریم حتی اگر بخواهیم کاری واساختگرایی را نقد کنیم مثلاً اگر وارد یک سالن آمفی تئاتر شویم و ردیف اول و دوم از هم یک متر فاصله داشته باشند و ردیف دوم و سوم دو متر و ناگاه ردیف سوم وچهارم، هشت متر از هم فاصله دارند. یک سرعت غیر هندسی واسازگرایانه ای را مشاهده می کنیم که تحت عنوان صورت قابل درک و تعلیم می شود با تکیه بر پرسش هستی گرایانه و فلسفی از صورت دیگر نباید در معماری دکانستراکسیون از چیزی واهمه داشته باشیم که می توان ان را نابودی شتاب آلوده اشکال مالوف نامید چرا که پرسش هستی گرایانه صورت ما را قادر می سازید تا هم سنت ها را بشکنیم و هم آن را بسازیم معماران ایرانی وفادار به سنت معماری این سرزمین بایستی بی هیچ ملاحظه ای به خلاقیت های ناشی از صور جدید ایمان آوردند و به آن روی آوردند و نهراسیم که این نوع درک از هنر معماری موجب نابودی هنر معماری بومی می شود بلکه اگر آن را به شیوه علمی و هندسی استنباط کنیم مشکلی به وجود نمی آید. پدیده هنری واسازی را نباید با ملغمه یکی پنداشت چه به هم ریختگی مطلق دکانستراکسیون نیست، هر امر اعجاب انگیز و در هم ریخته ای دکانستراکسیون نیست بلکه فقط جالب توجه است و فقط فکر می کنیم خوب است نه ! ما راه بسیار زیادی داریم تا معماری خود را بازیابی و بازسازی کنیم حتی در دیکانستراکسیون . و در این راه صدالبته صورت اصیل مبتنی بر درک مبتنی بر درک بنیادی باید در دکانستراکسیون اعمال شود.
فصل اول
معماری دیکانستراکشن
دیکسانستراکشن در فارسی به ساختار زدایی شالوده شکنی واسازی بنیان فکنی، ساختارشکنی و بن فکنی ترجمه شده است شاید این کثرت اسامی به دلیل آن باشد که دیکانستراکشن یک نگرش چند وجهی و چند معنایی به دال و مدلول و هر نوع متنی دارد و شاید هم به دلیل آن است که هنوز ابهامات و سوالات زیادی در مورد دیکانستراکشن در کشور ما وجود دارد .
از آنجایی که مبانی دیکانستراکشن مستقیماً از فلسفه دیکانستراکشن استخراج شده و به لحاظ آشنایی نسبتاً اندک معاران با فلسفه این مکتب برای استنباط معماری دیکانستراکشن ابتدا لازم است فلسفه دیکانستراکشن و مهم تر از آن، زمینه های نظری این نحله فکری تبیین شود.
در نیمه اول قرن بیستم مهم ترین مکتبی که ادامه دهنده فلسفه مدرن محسوب می شد فلسفه اصالت وجود بود ژان پل سارتر (1980-1905) فیلسوف فرانسوی پایه گذار این مکتب است او خرد گرای مدرن که توسط دارت کانت و سایر بزرگان مدرن مطرح و تبیین شده بود را اساس فلسفه خود قرار داد سارتر معتقد به خرد استعلایی (transeddental mind) است از نظر وی فرد ماهیت خودش را شکل می دهد ونباید از این عامل در مسیر شخصیت فرد غافل ماند سارتر آزادی بی قید و شرط را از امکانات ذهنی آدمی دانست به نظر او آدمی آزاد است هر چه می خواهد اختیارکند و به همین جهت است که باید او را مسئول انتخاب های خود دانست.
از نیمه دوم قرن اخیر فلسفه مدرن و مکتب اصالت وجود و خرد باوری از طرف مکتب جدید ی به نام مکتب ساختارگرایی مورد پرسش قرار گرفت این مکتب در ابتدا توسط فردیناند دو سوسور زبان شناسی سوییسی و لوی استراوس مردم شناس فرانسوی مطرح شد .
ساختارگرایی واکنشی در مقابل خرد استعلایی و ذهنیت مدرن است .
ساختارگراها معتقدند که عاملی مهم تر از ذهن وجود دارد که پیوسته مورد بی مهری قرار گرفته و آن ساختار زبان است از نظر اندیشمندان ساختارگرا می باید ساختارهای ذهن بشری را مطالعه کنیم و این ساختارها بسیار مهم هستند. ساختار ذهن مبنایش زبان است انسان به وسیله زبان با دنیای خارج مرتبط می شود هر ذهنیتی موکول به ساختار زبان است لوی استراوس زبان و ساختار ان را در فهم ماهیت ذهن آدمی سخت واجد اهمیت شمرد و گفت تحلیل ساختارهای ژرف پدیده های فرهنگی به آدمی مدد می رساند تا ساخت و کار ان را بشناسد و از این رهگذر به رموز تحولات اجتماعی و فرهنگی واقف گردد. به نظر او ساختارهای فرهنگی و انگاره های زبانی پیروی می کنند.
استراوس ماهیت بشر رسالت بشر و آزادی بشر را که سارتر مطرح کرد به زیر سوال برد از نظر استراوس سارتر موجودی است پاریسی با بینش پاریسی استراوس می گوید : ژان پل سارتر ذهنیت و شعور تکوین یفاته درمحیط های دانشگاهی پاریس را به کل بشریت در همه نقاط عالم و در سراسر تاریخ تعمیم داده و تعینات تاریخی رانادیده گرفته است. استراوس به آمریکای جنوبی سفر کرده و ساختارهای ذهنی و زبانی قبایل بومی آمازون را مطالعه نمود .پس از بازگشت کتابی به نام ذهن وحشی به رشته تحریر در اورد. از نظر
استراوس ذهن بدوی دارای منطق خاص خودش است وقویتر می باشد اگر به عقیده دکارت همه چیز آگاهانه شکل می گیرد به نظر استراوس ساختارهای فرهنگ اساطیر و اجتماع آگاهانه نیست همه آنها در ساحت ناخود آگاه شکل می گیرد و مولفی ندارد استراوس استیلای سیصد ساله ذهن استعلایی را زیر سوال برد اگر از دوره دکارت انسان موجودی الست خردورز از نظر استراوس انسان موجودی است فرهنگی و ماهیت انسان در بستر فرهنگ شکل می گیرد لذا جهت رهیافت به ماهیت بشر باید زبان فرهنگ و قومیت را مطالعه کنیم.
به طور کلی روش ساختار شناسی یافتن و کشف قوانین فعالیت بشری در چار چوب فرهنگ است که با کردار و گفتار آغاز می شود. رفتار و کردار نوعی زبان است به همین دلیل ساختار گراها ساختارهای موجود در پدیده ها را استخراج می کنند چنانچه ژان پیاژه (1980-1896) روان شناسی فرانسوی مطالعات وسیعی در مورد ساختارهای رشد ذهن کودک و شخصیت کودک انجام داد .
فهرست مطالب:
مقدمه
(بررسی زمینه های عام فلسفی دیکانستراکشن)
فصل اول
معماری دیکانستراکشن
فصل دوم
معماری فولدینگ
فصل سوم
معماری پیدایش کیهانی – غیرخطی
3-1 نظریه آشفتگی
3-2 هندسه نااقلیدس، فراکتال
3-3 نظریه پیچیدگی
3-4 معماری پرش کیهانی
3-4-1 ضوابط معماری پرش کیهانی
فصل چهارم
تالار موسیقی والت دیسنی کار فرانگ گهری (معماری پرش کیهانی)
4-1 تاریخچه
4-2 روند طراحی
4-3 طراحی اکوستیکی
4-4 روند طراحی سازه ای
4-5 روند برنامه ریزی و زمان بندی پروژه
4-6 فضاسازی و جانمایی
4-7 نمای بیرونی
فصل پنجم
زاهاحدید
5-1 پیش درآمد
5-1-1 زاهاحدید و مدرنیته
5-2 بینش و رو معماری زاهاحدید
5-2-1 برآمدن طرح از زمینسار
5-3 معرفی دو کار انجام شده بر اساس بینش و روش معماری زاهاحدید
5-3-1 ال.اف.وان (لندسکار تنشا 1999، وایل آم راین آلمان
5-3-2 پارک- سوار هونهایم شمالی، استراسبورگ فرانسه
5-4 نکاتی درباره معماری زاهاحدید (در دوره ملالت)
مؤخره
منابع
منابع
1- کیومرث زنده دل، فصلنامه آبادی، صفحه 32 تا 37
2- دکتر وحید قبادیان، مبانی و مفاهیم در معماری معاصر غرب، تهران دفتر پژوهش های فرهنگی، 1382، صفحه 140 تا 179
3- ترجمه و اقتباس: رافائل و رامبین صدیق پور
www.laphil.com
www.ENR.com
4- سیدموسی دیباج، معماری و فرهنگ، نمادگرایی در هنرها، صفحه 87 تا 89
5- ترجمه و نگارش: د سمرقند، مجله درجهان، صفحه 81 تا 94
6- والتر ناگل، ترجمه آبتین گلکار، مجله در جهان، صفحه 95 تا 97
نوع فایل: power point & word
قابل ویرایش 18 صفحه
توجه: این پاورپوینت دارای اشکال مختلف از مطالب فوق می باشد.
نکته مهم: این محصول دارای 24 اسلاید پاورپوینت نیز می باشد.
معماری فولدینگ :
پایه گذار :ژیل دلوز از فلاسفه پساساختارگرایی
یک فلسفه ضد دکارتی (از نظر او خرد هرجایی است.) هیچ ارجحیتی در جهان وجود ندارد.
فولدینگ به دنبال تعدد است و میخواهد سلسله مراتب را از بین ببرد.
فولد یعنی چین و لایه – لایه های هزار تو (هر لایه در کنار لایه دیگر) همه چیز افقی است.
فولدینگ عمودی گرایی، طبقه بندی و سلسله مراتب را مردود میداند و به جای آن افقی گرایی را مطرح میکند.
ریزوم
دلوز مانند دریدا قرائت تک معنایی را مردود میداند و معتقد به قرائت ها و تفسیرهای مختلف است.
فهرست مطالب:
چکیده :
مقدمه
فلسفه فولدینگ
تاثیر فلسفه در اصول معماری فولدینگ:
نتیجه گیری:
مختصری در مورد برخی معماران فولدینگ
پیتر آیزنمن
زاها حدید
فرانک گهری
دوران تحصیل
شکلها و مصالح
نظرات دیگران درباره او
پروژه برج سیرز:
جمع بندی و نتیجه گیری کلی در مورد فولدینگ
منابع و مآخذ
منابع و مآخذ:
- مزینی،منوچهر-1379 ،از زمان و معماری
- دلوز،1982،فولد،لایبنیتزو باروک
- مجله اطلاعات معماری و شهرسازی
- قبادیان،وحید-1382-معماری معاصر غرب
- قبادیان،وحید-مبانی مفاهیم در معماری معاصر غرب
- کمالی،محسن،" معماری design"
سایت های مورد استفاده:
www.lordmahmoud.blogfa.com/post-23.aspx
www.zanan.co.ir-
www-tech.mit.edu/V127/N53/lawsuit.html -
- www.omidvarian.blogfa.com