اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پروژه بررسی ارتباط بین درونگرایی – برونگرایی و انتخاب رنگ رشتة معماری. doc

اختصاصی از اس فایل پروژه بررسی ارتباط بین درونگرایی – برونگرایی و انتخاب رنگ رشتة معماری. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه بررسی ارتباط بین درونگرایی – برونگرایی و انتخاب رنگ رشتة معماری. doc


پروژه بررسی ارتباط بین درونگرایی – برونگرایی و انتخاب رنگ رشتة معماری. doc

 

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 100 صفحه

 

مقدمه:

شخصیت را شاید بتوان اساسی ترین موضوع علم روانشناسی دانست،زیرا محور اساسی بحث در زمینه هایی مانند:یادگیری،انگیزه،ادراک،تفکر،عواطف و احساسات،هوش و مواردی از این قبیل دانست.(شاملو،1370)

صاحب نظران حوزة شخصیت و روانشناسی از کلمة شخصیت تعریفهای گوناگونی را ارائه داده اند.از نظر ریشه ای،گفته شده است که کلمة شخصیت برابر معادل کلمة Personality انگلیسی Personalite فرانسه است،در حقیقت ریشه در کلمة یونانی دارد و این کلمه به نقاب یا ماسکی گفته می شود که بازیگران تئاتر در یونان قدیم به صورت خود می زدند.به مرور،معنای آن گسترده تر شد و نقشی را که بازیگر،ایفا می کند را در بر گرفت.بنابراین مفهوم اصلی و اولیة شخصیت،تصویری صوری و اجتماعی است و بر اساس نقشی که فرد در جامعه بازی می کند،ترسیم می شود.یعنی در واقع،فرد به اجتماع خود شخصیتی ارائه می دهد که جامعه بر اساس آن.او را ارزیابی می نماید.همین طور شخصیت را بر اساس صفت بارز یا مسلط و یا شاخص فرد نیز تعریف کرده اند و بر این اساس است که فرد را دارای شخصیت برونگرا یا درونگرا و یا پرخاشگر و امثال آن می دانند.(خسروی،1381)

نظری اجمالی به تعاریف شخصیت،نشان می دهد که تمام معانی شخصیت را نمی توان در یک نظریة خاص یافت.بلکه در حقیقت،تعریف شخصیت بستگی دارد به نوع تئوری یا نظریة هر دانشمند،برای مثال کارل راجرز:«شخصیت را یک خویشتن سازمان یافتة دائمی می داند که محور تمام تجربه های وجودی ماست».یا آلپورت از شخصیت «به عنوان یک مجموعة عوامل درونی که تمام فعالیت های فردی را جهت می دهد» نام می برد.(شاملو،1370)

جورج کلی یکی از روانشناسان شناختی «روش خاص هر فرد را در جستجو برای تفسیر معنای زندگی» شخصیت می داند و یا فروی عقیده دارد که «شخصیت از نهاد،خود و فراخود ساخته شده است» برداشت های متفاوت از مفهوم شخصیت به وضوح نشان می دهد که معنای شخصیت در طی تاریخ بسیار گسترده تر از مفهوم تصویر صوری و اجتماعی اولیه آن شده است.(شاملو،1370)

در حال حاضر شخصیت به «روند اساسی و مداوم دربارة فرد انسان»،اطلاق می شود و تعریف آن از دیدگاه هر دانشمند،یا هر مکتب و گروهی به نظریه یا تئوری خاص آنها بستگی دارد.(کریمی،1377)

 

فهرست مطالب:

چکیده

فصل اول(کلیات پژهش)

مقدمه

بیان مسأله

سؤال تحقیق

اهمیت و ضرورت تحقیق

اهداف تحقیق

فرضیه های تحقیق

تعریف نظری اصطلاحات

تعریف عملیاتی اصطلاحات

فصل دوم (ادبیات و پیشینة تحقیق )

تعریف شخصیت

تاریخچة شخصیت

نظریه های صفات

ریشه یابی مدل پنج عاملی(The Big Five Model)

برونگرایی و درونگرایی از دیدگاه یونگ

کارکردهای روانشناختی

هشت نسخ روانشناسی یونگ

ابعاد شخصیت از نظر آیزنگ

رابطة بین درونگرایی و برونگرایی 

یافته های آیزنگ در زمینة مقایسة درونگرایان و برونگرایان از نظر ژنتیکی

اساس نوروفیزیولوژیک شخصیت از دیدگاه آیزنگ

رنگ چیست؟

تأثیر روانشناختی رنگها

رنگهای سرد و گرم

هشت رنگ اصلی

مفاهیم رنگها

عوامل مؤثر در انتخاب رنگ ها 

فصل سوم

حجم نمونه

ابزار پژوهش

روش پژوهش

روش جمع آوری اطلاعات ها

فصل چهارم

جامعه آماری

نمونه آماری

برآورد حجم نمونه

روش و ابزار گردآوری داده ها

روشهای نمونه گیری

آزمون t با نمونه های مستقل

محاسبه میزان اثر آماری برای یک آزمون t با نمونه های مستقل

توزیع نرمال

نتایج آزمون برای فرض اول

نتایج آزمون برای فرض دوم

جدول داده های فرض اول

جداول تجزیه و تحلیل فرض اول

نمودار پراکندگی فرض اول

نمودار احتمال نرمال فرض اول

نمودار هیستوگرام فرض اول

نمودار دایره ای فرض اول

جدول داده های فرض دوم

جداول تجزیه و تحلیل فرض دوم

نمودار احتمال نرمال فرض دوم

نمودار پراکندگی فرض دوم

نمودار هیستوگرام فرض دوم

نمودار دایره ای فرض دوم 

فصل پنجم

بحث و نتیجه گیری

محدودیت های تحقیق

پیشنهادات تحقیق

منابع و مآخذ

پیوست ها

 

منابع ومأخذ:

  1. آیزنگ،جانز(1365) واقعیت و خیال پردازی در روانشناسی،(ترجمه محمد تقی براهنی و همکاران)،تهران.
  2. پروین،لارنس را(1370)،روانشناسی شخصیت،نظریه و تحقیق،(ترجمة محمد جعفر جوادی و پروین کدیور)تهران:مؤسسه خدمات فرهنگی رسا.
  3. تابشیان،زهرا(1356)،سنجش خصوصیات شخصیتی مهمانوازان،پایان نامة کارشناسی ارشد،دانشگاه تهران.
  4. حریری،نجلا،(1376)،مقایسة نتایج کاوش با واسطه و کاوش بی واسطه از پایگاه اطلاعاتی مدلاین بر روی دیسک نوری.پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشگاه علوم پزشکی و خدمان بهداشتی درمانی ایران.
  5. دلاور،علی،(1379)،احتمالات و آمار کاربردی در روانشناسی و علوم تربیتی،تهران: انتشارات رشد.
  6. دعائی،حبیب الله،(1377)،مدیریت منابع انسانی،دانشگاه فردوسی مشهد.
  7. دهخدا،علی اکبر(1377)،لغت نامه،تهران:مؤسسة لغتنامه دهخدا.
  8. راس،آلن اٌ.(1378)،روانشناسی شخصیت،نظریه ها و فرآیندها (ترجمة سیاوش مجالفر)،تهران:نشر روان.
  9. سان،هوارد،(1378).زندگی با رنگ،تهران:انتشارات حکایت.
  10. سید نیک،محترم السادات.(1380)،بررسی مقایسه ای تیپ شخصیتی(درونگرایی و برونگرایی) در افراد میگرنی.پایان نامة دوره کارشناسی،دانشگاه آزاد ابهر.
  11. شاملو،سعید،(1373)،آسیب شناسی روانی،تهران:انتشارات اطلاعات.
  12. شاملو،سعید،(1370)،مکتبها و نظریه ها در روانشناسی شخصیت.تهران:انتشارات رشد.
  13. شولتز،دوآن.(1377)،نظریه های شخصیت (ترجمة یحیی سید محمدی).تهران:نشر هما.
  14. عشایری،حسن،(1382)،بررسی مقایسه ای تیپ شخصیتی (برونگرایی و درونگرایی) در افراد مبتلا به بیماران میگرن و افراد سالم،پایان نامة دورة کارشناسی،دانشگاه آزاد ابهر.
  15. کارور،چارلزاس،وسی بر.مایکل اف.(1375)،نظریه های شخصیت (ترجمة احمد رضوانی)،معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی.
  16. کریمی،یوسف،(1379)،روانشناسی شخصیت،تهران:نشر ویرایش.
  17. کلانتری،زهرا(1382)،بررسی رابطة رنگ ترجیح داده شده با شخصیت (درون گرایی و برون گرایی) در بین دانش آموزان متوسطه.پایان نامة دورة کارشناسی، دانشگاه آزاد واحد ابهر.
  18. کلاوس برند،فلمار(1379)رنگها و طبیعت شفا بخش آنها.(شهناز آذرنوش)،تهران، انتشارات قفنوس.
  19. گنجی،حمزه(1368)،آزمونهای روانی،مشهد:انتشارات آستان قدس رضوی.
  20. لوش،ماکس،(1375)،روانشناسی رنگها،تهران:انتشارات رسا.

دانلود با لینک مستقیم


پروژه بررسی ارتباط بین درونگرایی – برونگرایی و انتخاب رنگ رشتة معماری. doc

پایان نامه ی رشته معماری با موضوع پروژه معماری. doc

اختصاصی از اس فایل پایان نامه ی رشته معماری با موضوع پروژه معماری. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ی رشته معماری با موضوع پروژه معماری. doc


پایان نامه ی رشته معماری با موضوع پروژه معماری. doc

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 140 صفحه

 

مقدمه:

بررسی زمینه های عام فلسفی دیکانستراکشن

فلسفه چیست؟ فلسفه در بیان ساده خود چه وچگونه علمی است؟ به طور مختصر باید گفت : فلسفه عبارت است از پرسش فراورنده ومرز شکننده از کلی ترین چیزی که با آن مواجه هستیم. فلسفه با مفهوم اصلی در پرسش بودن پرداخته شده است و به جواب درباره پرسش از وجود ما قانع نیست بلکه به گستراندن پرسش درباره هستی روی دارد. البته اگر هستی بنیادی ترین مفهموم باشد پرسش فلسفی آن را به سان پاسخ سخت می پذیرد. درباره تاریخ فلسفه نوین از جمله آخرین مدارس فلسفی دکانستراکسیون که تابع هر منوتیک میباشد باید گفت، دکانستراکسیون به دوران مدرن تعلق دارد. آن بعد از فلسفه های مدرن جلوه کرده است و فسلفه های مدرن بعد از نیچه که ختم متافیزیک غرب را اعلام می کند و طومار فلسفه را که در بنیان با نیهیل (nihil) با هیچی سرو کار در هم می نوردد یعنی پس از آن که پایان دوره متافیزیک توسط نیچه اعلام شد ( البته بعضی ها معتقدند که خودنیچه هم فیلسوفی متافیزیکی است ) بدین گونه پرسش وجود و فلسفه وجود از هستی انسانی فلسفی طرد می شود. در تصویری که هیدگر از نیچه دارد ارجاع به تفکر نیهیلستی به مثابه دوره ای از متافیزیک غرب ارجاع می شود. پس از جنگ جهانی دوم یکی از شاگردان آقای هیدگر یعنی گادامر به هرمنوتیک نوین می پردازد که در آن بررسی شناخت و فهم آن چیزی که در برابر ما گشوده می شود (متن به مثابه هستی) شرایط تفسیر را برملا می سازد . این پرسش که آیا تفسیر که زمینه و بافت فهم را مفروض می کرد در پیش شرط های خود یعنی مسلمات و معتقدات ما شکننده و ناپایدار است خود در دامن هرمنوتیک مدرسه ای به نام دکانستراکسیون پدید آورد. در هرمنوتیک ما دریافته بودیم که هیچ تفسیر نهایی وجود ندارد چه افق های مبتنی بر سنت که فهم را امکان پذیر می سازد در مواجهه با موضوع شناخت همواره تغییر می یابد. به هر حال دکنستراکسیون ریشه های خودش را به طور مستقیم در هرمنوتیک و طرح پرسش وجود هیدگر از سویی و فراتر از آن در فلسفه نیچه و هگل دارد در آثار دریدا برای نخستین بار فلسفه و معماری دکانستراکسیون با هم آشنا می گردند .

پرسشی که درهرمنوتیک مدرن مطرح می شود این است که هنر از جمله هنر معماری در ذات خود چیست ؟ فردوسی بزرگ ماگفته است ((هنر برتر از گوهر آمد پدید)) آیا هنر گوهری دارد ؟ ذات آن چیست ؟ جوهرش چیست ؟ ارسطو در این زمینه که آیا هنر تعلیم دادنی است یا نه مطالبی مطرح می کند. آیا ذات اثر هنری را می توان به حوزه درک علمی و یا فلسفی فرا خواند؟ هرمنوتیک سخن ارسطو را به چالش دوباره فرا می خواند: به نظر می آید هنر ورای حصول و یا حتی حضور است. هنر ذاتی دارد که نه تنها به تعلیم علمی نمی آید که به تعلیم فلسفی نیز هنر غایتش در خودش است، لذا اینکه هنر چیست را نمی توان جز در هستی خود هنر درک کرد. از سویی آفرینش هنر اصیل است، به معنای واقعی کلمه یعنی از اصل و در اصل است چه هنر از آفرینش جدا نیست ، پس هنر و گوهر یکی است . از سوی دیگر در مقایسه با گوهر حقیقت از گوهر برتر است و هنر و حقیقت یکی است. حقیقت یعنی انکشاف و کشف حجاب و هنر نیز همان کشف حجاب وجود است.

از دیدگاه هگل که اولین فیلسوفی است که فلسفه هنر را به صورت سیستماتیک طرح می کند هنر بخشی از خود آگاهی است الا اینکه این خود آگاهی متعلقش اندیشه نیست بلکه صرف آفرینش هنری است.البته زایندگی هنری را می توان در مفاهیم فلسفی (philosophische begriffen ) بیاوریم اما هنر خود مفهوم نیست و انعکاس مطلق در هنر به شیوه تجلی مفهومی نیست . در سیر و تحول تاریخی، به اعتقاد هگل؛ روح و ایده مطلق با توسل به مفهوم ها، که حکایتی پشت هم دارند را درک می کند . در نظر هگل این فیسلوف و نه هنرمند است که آگاه از مفهوم طبیعت است و هم اوست که به جوهر هنر واقف است و از آفرینش هنری چون آفرینش طبیعی به نحو تام و تمام آگاهی دارد و آن خود آگاهی که با توسل به مفهوم به وجود می آید دارد .هرمنوتیک گادامر تا حدودی وفادار به درک فلسفی هنر در ایده آلیسم دیالکتیکی است .

از سوی دیگر به عقیده نیچه انسان رو به نیستی دارد و هستی ما در نیستی خلاصه می شود. این دیدگاه در دیدگاه هرمنوتیکی معاصر اثر می گذارد. وقتی همه چیز را می سازید در یک فرایند نیستی گرایانه، توزیع می شود در عمل طبیعت با دیکانستراکسیون عام با یک معماری واسازنده فراگیر مواجه هستیم. این معماری بزرگی است که دکانستراکسیون که همراه نیست انگاری حقیقت مکشوف در هنر را همچون حقیقت فلسفی تاریخی هگل نفی می کند سبب شده است تا در هنر معماری یک معجزه رخ بدهد که خود قدرت بسیار سازنده ای دارد: معماری واساختگرا

اگر پذیرفتیم که غایت کار هنری در خودش است صرف اثر هنری برای خودش منبع تفسیری هرمنوتیکی است . به عبارت دیگر، هنر در گوهر و اصل خود چونان متنی اصیل زاینده است. و عدم اعتراف صریح دکانستراکسیون به این مساله یعنی وجود پیشاپیشی و نخستین متن و مرجع اصیل در اثر هنری، از اهمیت آن نمی کاهد. دکانستراکسیون به صورت مداوم اعتقاد به جوهر ندارد. آنجایی که جوهر نمودار می شود جای گوهر و ذات نیست! سوال این است مگر هنر در خودش اصیل نیست ؟ این پارک دولاویلت خود آیا جز یک اثر هنری آن هم اصیل در معماری نیست؟

راهی نیست مگر آن که با شیوه تفکر ریشه دار فلسفی جلو برویم یعنی به شیوه ارسطویی به هنر بنگریم . هنر واثر هنری را با توسل به درک مفهوم صورت بازسازی کنیم . همچنان که در مقاله (( صورت مکان و امکان صورت ) گفته ام این واقعاً معماری است که مفاهیم فلسفی مکان را می سازد، صورت فلسفی مکان با تکیه بر امکان صورت هنری، و پیشاپیش صورت هنری معماری که در مکان رخ می دهد میسر می شود . مساله صورت یا فرم چیست ؟

صورت را به جنبه سازنده ای که از هیچ،چیزی را به شیوه تحقق می آورد اطلاق می کنند. یا به عبارت دیگر جنبه تحقق چیزی را صورت می گویند. یک چیز بالقوه اگر هم هست فقط با قابلیت خود تعیین شدنی است و آن جنبه ای که در یک چیز صرف امکان است به ماده آن چیز باز می گردد صورت این امکان و قابلیت را با ویژگی فعلیت خود معنی دار می کند : امکان یعنی امکان فعلیت و تحقق که با صورت تعریف می شود . توسعه مفهوم صورت متافیزیکی در زمینه درک معماری پست مدرن برای ما مفید می باشد. مانند یک وسیله بسیار قوی . درهای بسته را می گشاید . تنها هنگامی به مفهوم صورت متوسل شویم می توانیم با عالم هستی آشنا شویم ( صورت جنبه کمال یک پدیده است) و شناخت ما با صورت هاست از سوی دیگر این مفهوم در تمام تاریخ فلسفه ریشه دارد از جمله در فلسفه هگل: آنچه از طبیعت حاصل می شود چیزی نیست جز صورت خود آگاهی این صورت های ایده آلی است که به امکانات طبیعت پاسخ داده است و تاکید هگل بر مفهوم فعلیت Aktualitat در واقع مهم دانستن مفهوم صورت است . ما در برابر طبیعتی قرار دادیم که حتی اگر جوهر و یا گوهری هم داشته باشد هیچ گاه نمیتوان آن را شناخت مگر آن که در خود آگاهی دیالکتیکی صورت تحقق پذیرد.

در دکانستراکسیون در سازندگی های پیوسته که داریم ضمن توجه به این که معمار فیلسوف دائماً در حال ساختن مفاهیم است باید بدانیم اصل و قضیه همان تحقق هایی است که به قول ژیل دولوز ما به اصطلاح به امری موهوم می تنیم یک چیزی که در نقطه ای تیره و تار است را از نیستی در می آوریم و صورتی از هستی به آن می دهیم . و این مفهوم شبه صورت بنیادی تر از هر مفهوم دیگری برای دولوز است به هر حال این مفهوم صورت است که ما از آن مدد می گیریم حتی اگر بخواهیم کاری واساختگرایی را نقد کنیم مثلاً اگر وارد یک سالن آمفی تئاتر شویم و ردیف اول و دوم از هم یک متر فاصله داشته باشند و ردیف دوم و سوم دو متر و ناگاه ردیف سوم وچهارم، هشت متر از هم فاصله دارند. یک سرعت غیر هندسی واسازگرایانه ای را مشاهده می کنیم که تحت عنوان صورت قابل درک و تعلیم می شود با تکیه بر پرسش هستی گرایانه و فلسفی از صورت دیگر نباید در معماری دکانستراکسیون از چیزی واهمه داشته باشیم که می توان ان را نابودی شتاب آلوده اشکال مالوف نامید چرا که پرسش هستی گرایانه صورت ما را قادر می سازید تا هم سنت ها را بشکنیم و هم آن را بسازیم معماران ایرانی وفادار به سنت معماری این سرزمین بایستی بی هیچ ملاحظه ای به خلاقیت های ناشی از صور جدید ایمان آوردند و به آن روی آوردند و نهراسیم که این نوع درک از هنر معماری موجب نابودی هنر معماری بومی می شود بلکه اگر آن را به شیوه علمی و هندسی استنباط کنیم مشکلی به وجود نمی آید. پدیده هنری واسازی را نباید با ملغمه یکی پنداشت چه به هم ریختگی مطلق دکانستراکسیون نیست، هر امر اعجاب انگیز و در هم ریخته ای دکانستراکسیون نیست بلکه فقط جالب توجه است و فقط فکر می کنیم خوب است نه ! ما راه بسیار زیادی داریم تا معماری خود را بازیابی و بازسازی کنیم حتی در دیکانستراکسیون . و در این راه صدالبته صورت اصیل مبتنی بر درک مبتنی بر درک بنیادی باید در دکانستراکسیون اعمال شود.

فصل اول

 معماری دیکانستراکشن

دیکسانستراکشن در فارسی به ساختار زدایی شالوده شکنی واسازی بنیان فکنی، ساختارشکنی و بن فکنی ترجمه شده است شاید این کثرت اسامی به دلیل آن باشد که دیکانستراکشن یک نگرش چند وجهی و چند معنایی به دال و مدلول و هر نوع متنی دارد و شاید هم به دلیل آن است که هنوز ابهامات و سوالات زیادی در مورد دیکانستراکشن در کشور ما وجود دارد .

از آنجایی که مبانی دیکانستراکشن مستقیماً از فلسفه دیکانستراکشن استخراج شده و به لحاظ آشنایی نسبتاً اندک معاران با فلسفه این مکتب برای استنباط معماری دیکانستراکشن ابتدا لازم است فلسفه دیکانستراکشن و مهم تر از آن، زمینه های نظری این نحله فکری تبیین شود.

در نیمه اول قرن بیستم مهم ترین مکتبی که ادامه دهنده فلسفه مدرن محسوب می شد فلسفه اصالت وجود بود ژان پل سارتر (1980-1905) فیلسوف فرانسوی پایه گذار این مکتب است او خرد گرای مدرن که توسط دارت کانت و سایر بزرگان مدرن مطرح و تبیین شده بود را اساس فلسفه خود قرار داد سارتر معتقد به خرد استعلایی (transeddental mind) است از نظر وی فرد ماهیت خودش را شکل می دهد ونباید از این عامل در مسیر شخصیت فرد غافل ماند سارتر آزادی بی قید و شرط را از امکانات ذهنی آدمی دانست به نظر او آدمی آزاد است هر چه می خواهد اختیارکند و به همین جهت است که باید او را مسئول انتخاب های خود دانست.

از نیمه دوم قرن اخیر فلسفه مدرن و مکتب اصالت وجود و خرد باوری از طرف مکتب جدید ی به نام مکتب ساختارگرایی مورد پرسش قرار گرفت این مکتب در ابتدا توسط فردیناند دو سوسور زبان شناسی سوییسی و لوی استراوس مردم شناس فرانسوی مطرح شد .

ساختارگرایی واکنشی در مقابل خرد استعلایی و ذهنیت مدرن است .

ساختارگراها معتقدند که عاملی مهم تر از ذهن وجود دارد که پیوسته مورد بی مهری قرار گرفته و آن ساختار زبان است از نظر اندیشمندان ساختارگرا می باید ساختارهای ذهن بشری را مطالعه کنیم و این ساختارها بسیار مهم هستند. ساختار ذهن مبنایش زبان است انسان به وسیله زبان با دنیای خارج مرتبط می شود هر ذهنیتی موکول به ساختار زبان است لوی استراوس زبان و ساختار ان را در فهم ماهیت ذهن آدمی سخت واجد اهمیت شمرد و گفت تحلیل ساختارهای ژرف پدیده های فرهنگی به آدمی مدد می رساند تا ساخت و کار ان را بشناسد و از این رهگذر به رموز تحولات اجتماعی و فرهنگی واقف گردد. به نظر او ساختارهای فرهنگی و انگاره های زبانی پیروی می کنند.

استراوس ماهیت بشر رسالت بشر و آزادی بشر را که سارتر مطرح کرد به زیر سوال برد از نظر استراوس سارتر موجودی است پاریسی با بینش پاریسی استراوس می گوید : ژان پل سارتر ذهنیت و شعور تکوین یفاته درمحیط های دانشگاهی پاریس را به کل بشریت در همه نقاط عالم و در سراسر تاریخ تعمیم داده و تعینات تاریخی رانادیده گرفته است. استراوس به آمریکای جنوبی سفر کرده و ساختارهای ذهنی و زبانی قبایل بومی آمازون را مطالعه نمود .پس از بازگشت کتابی به نام ذهن وحشی به رشته تحریر در اورد. از نظر

استراوس ذهن بدوی دارای منطق خاص خودش است وقویتر می باشد اگر به عقیده دکارت همه چیز آگاهانه شکل می گیرد به نظر استراوس ساختارهای فرهنگ اساطیر و اجتماع آگاهانه نیست همه آنها در ساحت ناخود آگاه شکل می گیرد و مولفی ندارد استراوس استیلای سیصد ساله ذهن استعلایی را زیر سوال برد اگر از دوره دکارت انسان موجودی الست خردورز از نظر استراوس انسان موجودی است فرهنگی و ماهیت انسان در بستر فرهنگ شکل می گیرد لذا جهت رهیافت به ماهیت بشر باید زبان فرهنگ و قومیت را مطالعه کنیم.

به طور کلی روش ساختار شناسی یافتن و کشف قوانین فعالیت بشری در چار چوب فرهنگ است که با کردار و گفتار آغاز می شود. رفتار و کردار نوعی زبان است به همین دلیل ساختار گراها ساختارهای موجود در پدیده ها را استخراج می کنند چنانچه ژان پیاژه (1980-1896) روان شناسی فرانسوی مطالعات وسیعی در مورد ساختارهای رشد ذهن کودک و شخصیت کودک انجام داد .

 

 

فهرست مطالب:

مقدمه

 (بررسی زمینه های عام فلسفی دیکانستراکشن)

فصل اول

معماری دیکانستراکشن

فصل دوم

معماری فولدینگ   

فصل سوم

معماری پیدایش کیهانی – غیرخطی    

3-1 نظریه آشفتگی

3-2 هندسه نااقلیدس، فراکتال

3-3 نظریه پیچیدگی          

3-4 معماری پرش کیهانی    

3-4-1 ضوابط معماری پرش کیهانی   

فصل چهارم

تالار موسیقی والت دیسنی کار فرانگ گهری (معماری پرش کیهانی) 

4-1 تاریخچه       

4-2 روند طراحی 

4-3 طراحی اکوستیکی       

4-4 روند طراحی سازه ای   

4-5 روند برنامه ریزی و زمان بندی پروژه       

4-6 فضاسازی و جانمایی    

4-7 نمای بیرونی  

فصل پنجم

زاهاحدید 

5-1 پیش درآمد    

5-1-1 زاهاحدید و مدرنیته   

5-2 بینش و رو معماری زاهاحدید

5-2-1 برآمدن طرح از زمینسار        

5-3 معرفی دو کار انجام شده بر اساس بینش و روش معماری زاهاحدید

5-3-1 ال.اف.وان (لندسکار تنشا 1999، وایل آم راین آلمان           

5-3-2 پارک- سوار هونهایم شمالی، استراسبورگ فرانسه  

5-4 نکاتی درباره معماری زاهاحدید (در دوره ملالت)

مؤخره   

منابع

 

منابع

1-         کیومرث زنده دل، فصلنامه آبادی، صفحه 32 تا 37

2-         دکتر وحید قبادیان، مبانی و مفاهیم در معماری معاصر غرب، تهران دفتر پژوهش های فرهنگی، 1382، صفحه 140 تا 179

3-         ترجمه و اقتباس: رافائل و رامبین صدیق پور

www.laphil.com

www.ENR.com

4-         سیدموسی دیباج، معماری و فرهنگ، نمادگرایی در هنرها، صفحه 87 تا 89

5-         ترجمه و نگارش: د سمرقند، مجله درجهان، صفحه 81 تا 94

6-         والتر ناگل، ترجمه آبتین گلکار، مجله در جهان، صفحه 95 تا 97


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ی رشته معماری با موضوع پروژه معماری. doc