لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه6
مقدمه
در قلمرو اندیشه انسانی، ریاضیات ماجرای جذاب و عمیقی دارد و تاریخ تکامل علم و تمدن بشری، بخشی ازکوشش و تلاش دانشمندان قرون و اعصار گذشته در این مقوله را بازگو میکند. در خلال هزارههای پنجم تا سوم قبل از میلاد، در کرانه رودهای بزرگی همچون نیل، دجله، فرات و سند.... در آفریقا، آسیا و در مناطق استوایی یا نیمه استوایی شکلهایی از تمدن عصر نو سنگی پدید آمد. همین که طغیان آب این رودها فروکش میکرد و با تلاقهای اطراف زهکشی میشد، از این اراضی میتوانست محصولات فراوانی به دست آورد. برخلاف بیابانهای خشک و نواحی کوهستانی و دشتهای احاطهکننده این مناطق اراضی اطراف این رودها را میشد به بهشت تبدیل کرد. طی قرون و اعصار متوالی بشر با ساختن بندها و سدها، حفر آبراهها و ساخت مخازن، این آرزو و خواسته خود را محقق کرد و اشرافیتی شهری را ابتدا در اطراف این رودهای بزرگ پدید آورد و بدین گونه بود که ریاضیات شرق به عنوان یک علمی عملی به منظور تسهیل در محاسبة تقویم، اداره برداشت محصول، سازماندهی جوامع، امور عمومی و جمع مالیات تکامل یافت.
نگاهی به گذشته دور
بین النهرین، مرز طبیعی بین دو امپراطوری بزرگ دوران باستان، یعنی روم و ایران زمان ساسانیان محسوب میشد و در آن زمان از موقعیت تجاری ممتازی برخوردار بود. سنگ نبشتهها از شکوه و جلال دوران ساسانیان حکایت میکند. دولت ساسانی، حکومتی که میان قسطنطنیه، اسکندریه و هندوچین سیطره داشت، محل تلاقی فرهنگها و تمدنهای گوناگونی بود. اگرچه بابل مرکز بین النهرین ناپدید شد، اما تیسفون سلوکی جای آن را گرفت و بعدها پس از فتح اعراب در 641 میلادی، جای خود را به بغداد داد. زبان عربی به عنوان زبان رسمی جانشین زبان پهلوی شد. اسلام پذیرفته شد و بدین ترتیب مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان در زندگی فرهنگی و سیاسی خلافت بغداد، سهیم شدند. فعالیت مسلمانان در علوم دقیقه که با ترجمه "الفزاری" از « سیدهانتاها » (Siddhantas) که موضوع آن بیشتر به نجوم و فلک های تدویر و کسرهای شصتگانی مربوط است، شروع شده بود، به دست دانشمند ایرانی به نام محمدبن موسی الخوارزمی که تا حدود 825 م شهرتش همگانی شده بود، به اوج خود رسید.
ابو عبدالله محمدبن موسی الخوارزمی
دانشمند ایرانی، متولد 198 هجری قمری برابر 192 شمسی و 813 میلادی و مؤلف کتب متعدد در نجوم و ریاضیات است. او در کتاب ” حساب الهند“ دستگاه شمارشی هندی را توضیح داده است. گرچه نسخة عربی این کتاب مفقود است، اما ترجمه لاتین آن از قرن دوازدهم موجود است. این کتاب یکی از آثاری بود که آشنایی اروپای غربی را با دستگاه مکانی اعشاری موجب شد. عنوان ترجمه Algorithmi de numero Indorium اصطلاح الگوریتم (Algorithmus) را که لاتین شده نام خوارزمی است به زبان ریاضی افزود. کتاب دیگری از خوارزمی که مغرب زمین از طریق ترجمة لاتین با آن آشنا شد و متن عربی آن موجود است، کتاب « حساب الجبر و المقابله » میباشد. این ترجمهها کلمه ال جبر را مترادف با تمام علم «جبر» قرار دادند که در واقع تا میانه قرن نوزدهم چیزی جز علم معادلات نبود. جداول نجومی و مثلثاتی خوارزمی (با سینوس و کتانژانت) نیز از زمرة آثار عربی او است که بعدها به لاتین ترجمه شد. آثار خوارزمی اهمیت زیادی در تاریخ ریاضیات دارد، زیرا یکی از منابع عمدهای است که از طریق آن شمارههای هندی و جبر عربی به اروپای غربی راه گشود. از افتخارات بزرگ این دانشمند مسلمان ایرانی که موفق به اندازهگیری یک درجه از قوس نصف النهار شد، همین بس که صفحة 379 دایره المعارف اسلام فقط شرح کارهای ریاضی اوست و فرمولهای جالبی را تجزیه و تحلیل کرده است. اولین بار Edgar Bath کتاب او را با عنوان Algorithmi de Numero Indorium به لاتین ترجمه کرد و جرج سارتن George Sarton در کتاب مشهور خود یعنی تاریخ علم، نیمه اول قرن نهم ریاضی را دوران خوارزمی خوانده است. در 1831، Rosen کتاب او را به انگلیسی ترجمه کرد که متن نسخه خطی این کتاب با شمارة Hunt, 214 در کتابخانه اکسفورد نگهداری میشود
تحولات تاریخی دانش ریاضی
آنچه به اینجا پیوند دارد... مقالات جدید ریاضی گشتی در ریاضیات تحولات تاریخی دانش مثلثات
مقدمه
ریاضیات به عنوان یکی از تراوشات ضمیر آدمی منعکس کننده اراده فعال ، سیر معنوی عقل و استدلال و علاقه مندی به کمال زیبایی میباشد. عواملی که مبنای آن را تشکیل میدهند عبارتند از منطق و اشراق ، تحلیلی و سازندگی ، وحدت و کلیت. با وجود اینکه سنتهای متفاوت در ریاضیات ممکن است توجه خود را به جنبهها مختلف عوامل مزبور معطوف سازند باید گفت که فقط برخورد این نیروهای متخلف و کوشش در راه ترکیب آنهاست که حیات واقعی و فایده عملی و کمال ارزش دانش ریاضی را بوجود میآورد.
مراحل پیدایش دانش ریاضی
مرحله اول
ریاضیات مدون در حدود دو هزار سال قبل از میلاد مسیح بوجود آمد و آن هنگامی بود که بابلیان گروه بیشماری از نتایجی را که ما امروزه با اصطلاح "جبر مقدماتی" ممتاز میسازیم یکجا گردآوردند. لیکن ریاضیات به عنوان دانش ، به مفهوم و معنایی که امروزه برای آن قائل هستیم، در سرزمین یونان و در قرنهای پنجم و چهارم قبل از میلاد مسیح ایجاد شد. تماس روز افزون ما بین یونانیان و مشرق که از دوران امپراطوری ایرانیان شروع شده بود، و در دوره بعد از لشکرکشیهای اسکندر به حد اعلای خود رسید، موجب گردید که یونانیان با اکتشافات ریاضی و نجومی بابلی آشنایی یابند. به زودی ریاضیات در شهرها مستقل یونان ، موضوع مباحث فلسفی قرار گرفت که در آن دوران در همه جا رواج فراوان داشت و در نتیجه این مباحث بود که متفکران یونانی به مشکلات بزرگی پی بردند که در مفاهیم ریاضی اتصال و حرکت و بینهایت و سنجش هر کمیت دلخواه با واحدی از نوع خویش وجود دارد.
متفکران مزبور ضمن کوشش قابل تحسین ندای هل من مبارز برآوردند و ماحصل آن که عبارت از تئوری هندسی اتصال اثر اودوکسوس (یا اودوکس) میباشد، آنچنان نتیجهای است که فقط میتوان تئوری جدید اعداد گنگ یا اصم را که متجاوز از دو هزار سال بعد از آن بوجود آمد با آن مقایسه کرد. لیکن گرایش اتکا بر اصول استنتاج متوالی در ریاضیات که از دوران اودوکسوس سرچشمه گرفته بود فقط با پیدایش اصول اقلیدس به صورت قطعی و مدون خویش در آمد.
مرحله دوم
بعد از یک دوره طویل تهیه و پیشرفت بطئی انقلاب در ریاضیات و در علوم دیگر طی قرن هفدهم به مرحله پیشرفت حاد و شدید خود رسید و آن هنگامی بود که هندسه تحلیلی و حساب دیفرانسیل و انتگرال بوجود آمد. در حالی که هندسه اقلیدسی هنوز مقام مهمی را برای خویش حفظ میکرد آرمان یونانیان برای اتکای به اصول در علوم و استنتاج منطقی یکباره طی قرنهای هفدهم و هیجدهم ناپدید گردید. چنین به نظر میآمد که برای پیشقدمان جدید ریاضیات این دو قرن استدلال منطقی دقیق که متکی بر تعاریف روشن و اصول "بدیهی" خالی از تضاد باشد اصولا مفهوم و معنایی ندارد. این پیشقدمان بساط عیش و عشرتی به مفهوم کلمه برای کار متکی به الهام و حدس و گمان گستردند و به قدر ضرورت استدلالی در هم آمیخته با نمک عرفان و اشراق بر آن اضافه کردند و با اعتماد فوق بری بر قدرت دستورها و محاسبات سر راست و متداول جهان ریاضی خاصی را به حیطه تصرف خود در آوردند که دارای ثروت سرشاری بود. لیکن به تدریج حالت خلسه پیشرفت و ترقی جای خویش را به روح انتقادی و تردید و تفتیش شخصی واگذاشت.
مرحله سوم
تحقیق در مورد زندگینامه خوارزمی