لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:103
عنوان صفحه
تقدیر و سپاس الف
پیشـگفتار ب
فصل اول
بخش اول : مقدمه 1
بخش دوم : واژه شناسی 4
بخش سوم : تاریخچه 6
فصل دوم
بخش اول : مواد اولیه ساخت قلمدان 10
بخش دوم : کاغذ و کاغذ گری 13
فصل سوم
ساخت قلمدان 18
بخش اول : شیوه های سنتی ساخت قلمدان 19
بخش دوم : ساخت و سازهای ابتکاری 26
فصل چهارم
تزئینات قلمدان 34
بخش اول : مراحل قبل از نقش آفرینی 36
الف- آماده سازی سطح قلمدان (بوم سازی) 36
ب- رنگ و رنگ سازی 41
بخش دوم : مراحل نقش آفرینی 48
انواع تزئین 50
شیوه های دیگر تزئین 73
بخش سوم : استادان مزین ساز 76
بخش چهارم : مراحل بعد از نقش آفرینی 83
بخش پنجم : بازسازی و تعمیر قلمدان 88
فصل پنجم
تصاویر 93
حسن ختام 101
فهرس
نوشتن از هنر کار ساده ای نیست ولیکن تحقیق و تفحص به منظور دستیابی به « مروارید دانایی» آن هم در عمق اقیانوس گسترده ای چون هنر، به مراتب مشکل تر و سخت تر است . اما اگر عشق در این تفحص چاشنی اراده ی آدمی گردد، دیری نخواهد پایید که درهای درخشان معرفت یکی، پس از دیگری سر از صدف پنهان خود بیرون می آورند و چونان چراغی، ظلمات جهل و ابهام را به رنگِ نور و روشنایی مزین می سازند. اما قصه هنر، قصه ی گمنامی است. قصه مروارید های درخشانی که از غربتشان سالیانی دراز می گذرد. قصه هنر است، هنری که با تمام گستردگی خود در پاره ای از شاخه ها و در برخی جهات بسیار گمنام و غریب است. به گونه ای که امروزه شاید کمتر نام و یادی از آن هنرهایی شده که یک زمان در اوج بوده اند و پس از گذشت زمان به دلیل برخی مسائل مورد بی مهری قرار گرفته اند و آفتاب شهرتشان از لب بام دنیای هنر پریده است.
محققی که پیرامون مسائل هنری کنکاش و تحقیق می کند همیشه در پی کشف این ناشناخته هاست. می خواهد پنجره ای بگشاید به دنیای گمنامی ها و غربت هنرهای متداول پیشین و منسوخ امروزه . از این رو با غور در متون گذشته و آثار به جای مانده از آن هنر خاص که به عنوان یادگارهایی ارزشمند در دل موزه های داخل و خارج جا خوش کرده اند، ریشه های پیدایش آن را بررسی و پس از آگاهی از چگونگی تولد و تحول آن ، به علل فراموشی و انحلال آن می پردازد.
برای بسیاری شاید این گونه تحقیقات ، تحقیقاتی ناخوشایند و بی مورد و گاه بی منفعت به حساب آید، چه که بر این باورند هنری که به عللی منسوخ گردید و دیگر آنگونه که باید و شاید مورد بهره وری قرار نمی گیرد و دیگر طرفداران و پیروانی ندارد چه سود آنکه به بیان و تشریح و مقام و منزلت و جایگاه پیشین بپردازیم و چه منفعت آنکه چگونگی ساخت و آفرینش و تحولش را رقم سازیم و چه تاثیری خواهد گذاشت ، اگر از غربت و گمنامی و غریبی اش، سوگواری بسرائیم و فریاد فراموشی را سر دهیم ، آیا اینهمه باعث احیاء مجدد حیات ارزشمندی که داشته است خواهد شد. آیا بازگشت مقام و منزلت و ارزشش مهیا می شود؟ در پاسخ تفکران این گونه شبه محققان باید این نکته را ارزانی داشت که سخن از هنری گرچه منسوخ گفتن خود هنری است چونان سایر هنرهای دیگر. بدین معنا که در میان انبوه هنرهای زنده ی امروزی اگر یادی از هنرهایی شود که امروزه حیاتشان به ممات گراییده است، ارزشش اگر بیشتر از تعبیر و تفسیر هنرهای مدرن امروزی نباشد کمتر نخواهد بود. باید دانست آنچه هویت ما را تا به امروز محفوظ و محکم و تاثیرگذار باقی گذارده است همان آثار به جای مانده از هنرهایی است که در زمانهای پیشین به مرحله آفرینش رسیده اند.
آنچه در پیش روست، در واقع به همه آن ت منابع
شیوه های ساخت و تزئین قلمدان