برای دانلود کل پاپورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
دانلود پاورپوینت تنظیم خانواده - 222 اسلاید
برای دانلود کل پاپورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
در وهله اول برای شروع کار جوشکاری آلومینیوم باید مقدار استیلین کمی از اکسیژن بیشتر باشد زیرا روانساز هنوز کاملاً گرم نشده و نمی تواند اکسیژن را جذب نماید.
پس از شروع جوشکاری از شعله خنثی استفاده می گردد و سیم جوش در حال جوشکاری ممکن است از آلیاژ آلومینیوم یا آلومینیوم خالص باشد که پنج درصد سیلیسیم دارد و توجه شود که قطر سیم جوش باید کمی بیشتر از قطعاتی باشد که می خواهیم جوش بدهیم و آن را در موقع جوشکاری گرم نموده و د روانساز وارد می کنیم.
نکات مهم دیگر جوشکاری آلومینیوم با گاز استیلن
پس از تمیز نمودن سطح بالائی فلز آلومینیوم با رنده, سوهان و برس ورقهای آلومینیوم کمتر از 5/0 میلیمتر را می توان از طریق خم کردن لبه آنها بدون سیم جوش جوشکاری نمود و ورقهای کمتر از 3 میلیتر احتیاج به پخ زدن ندارند, چنانچه امکان جوشکاری از دو طرف باشد دو نفر جوشکار می توانند ورقهای به ضخامت حتی 15 تا 20میلیمتر را لب به لب جوش بدهند و برای لوله های ضخیمتر آن را پخ می زنند. قطعات ریخته گری شده آلومینیوم را فقط در وضع افقی جناغی نموده, جوش می دهیم و پنبه نسوز یا آجر نسوز زیر کار نباید فراموش شود. و قطعات طولانی را باید به وسیله بست هائی به یکدیگر متصل نمود و قرار دادن پنبه نسوز برای جلوگیری از ریختن آلومینوم است.
نکات دیگری که پس از جوشکاری آلومینیوم باید رعایت شود
چکش کاری درز جوش در حالت گرم برای ازدیاد استحکام با ضربات سریع و ملایم انجام می گیرد و زیر کاری تکیه گاه نباید حالت فنریت داشته باشد.به وسیله محلول اسید نیتریک, روانساز باقیانده در روی سطح فلز را به وسیله برس زدن در آب گرم یا محلول اسید از روی آن بر می داریم. و با آب گرم می شوئیم و بهتر است پس از خاتمه جوشکاری آنها را کمی گرم کنید و در هوای آزاد نگذارید تا به تدریج برای آماده سازی قبلی به طوری که گفته شد قطعات آلوده به روغن و گریس را به وسیله بنزین و سپس با محلول سود 10% باید شست یا گرم کرد که چربی ها بسوزد و با برس تمیز گردد. قطعات بزرگ را مانند قطعات چدن قبلاً گرم می نمائیم و هیچگونه تغییر ظاهری در آلومینیوم مشاهده نمی گردد.
جوشکاری آلیاژهای آلومینیوم
در مورد آلیاژهای آلومینیوم روش جوشکاری خالص آلومینیوم می باشد و روانساز می تواند در مورد قطعات شکسته آلومینیوم کثافات را از درز شکسته شده بیرون آورد . هر چند منیزیم آلیاژ بیشتر باشد عمل جوشکاری دشوارتر شده و لایه اکسیدی از سیلان فلز مذاب جلوگیری می نماید. بدین جهت جوشکاری آلیاژهائی که بیش از 5/2% منیزیم دارند احتیاج به مهارت زیاد جوشکاری دارد و بهتر است این آلیاژها را با قوس الکتریکی و گاز محافظ جوش داد .چون درموقع جوشکاری منیزیم آلیاژ می سوزد و سیم جوش با دارا بودن منیزیم باید کمبود منیزیم ناحیه ذوب را تأمین نماید. در مورد عملیات بعد از جوشکاری چون درز جوش خاصیت فلز ریخته شده را پیدا می نماید سخت تر شده و بایستی آن را با چکش کاری درمحل جوشکاری شده تا اندازه ای تصحیح کرد.
در جوش آرگون یا تیگ (TIG) برای ایجاد قوس جوشکاری از الکترود تنگستن استفاده می شود که این الکترود برخلاف دیگر فرایندهای جوشکاری حین عملیات جوشکاری مصرف نمی شود. حین جوشکاری گاز خنثی هوا را از ناحیه جوشکاری بیرون رانده و از اکسیده شدن الکترود جلوگیری می کند.در جوشکاری تیگ الکترود فقط برای ایجاد قوس بکار برده می شود و خود الکترود در جوش مصرف نمی شود در حالیکه در جوش قوس فلزی الکترود در جوش مصرف می شود. در این نوع جوشکاری از سیم جوش(Filler metal)بعنوان فلز پرکننده استفاده می شود.و سیم جوش شبیه جوشکاری با اشعه اکسی استیلن(MIG/MAG)در جوش تغذیه می شود.
در بین صنعتکاران ایرانی این جوش بانام جوش آلومینیوم شناخته می شود.نامهای تجارتی هلی آرک یا هلی ولد نیز به دلیل معروفیت نام این سازندگان در خصوص ماشینهای جوش تیگ باعث شده بعضا این نوع جوشکاری با نام سازندگان هم شناخته شود. نام جدید این فرایند G.T.A.W و نام آلمانی آن WIG می باشد. همانطور که از نام این فرایند پیداست گاز محافظ آرگون میباشد که ترکیب این گاز با هلیم بیشتر کاربرد دارد.
علت استفاده از هلیم این است که هلیم باعث افزایش توان قوس می شود و به همین دلیل سرعت جوشکاری را میتوان بالا برد و همینطور باعث خروج بهتر گازها از محدوده جوش میشود.
کاربرد این جوش عموما در جوشکاری موارد زیر است:
1- فلزات رنگین از قبیل آلومینیوم...نیکل...مس و برنج(مس و روی) است.
2- جوشکاری پاس ریشه در لوله ها و مخازن
3- ورقهای نازک(زیر1mm)
مزایای TIG :
1- بعلت اینکه تزریق فلز پرکننده از خارج قوس صورت میگیرد.اغتشاش در جریان قوس پدید نمی آید.در نتیجه کیفیت فلز جوش بالاتر است.
2- بدلیل عدم وجود سرباره و دود و جرقه ,منطقه قوس و حوضچه مذاب بوضوح قابل رویت است.
3- امکان جوشکاری فلزات رنگین و ورقهای نازک با دقت بسیار زیاد.
انواع الکترودها در TIG :
1- الکترود تنگستن خالص (سبز رنگ)برای جوش آلومینیوم استفاده می شود و حین جوشکاری پت پت می کند.
2- الکترود تنگستن توریم دار که دو نوع دارد الف-1% توریوم دار که قرمز رنگ است ب-2% توریم دار که زرد رنگ می باشد.
3- الکترود تنگستن زیرکونیم دار که علامت مشخصه آن رنگ سفید است.
4- الکترود تنگستن لانتان دار که مشکی رنگ است.
5- الکترود تنگستن سزیم دار که طلایی رنگ است.
این دو نوع آخر جدیدا در بازار آمده اند.
چند نکته در مورد مزایای تنگستن:
1- افزایش عمر الکترود
2- سهولت در خروج الکترونها در جریان DC
3- ثبات و پایداری قوس را بیشتر می کند
4- شروع قوس راحت تر است.
نوع قطبیت مناسب در جوشکاری TIG :
جریان DCEN برای جوشکاری چدن-مس-برنج-تیتانیوم-انواع فولادها
جریان ACبرای جوشکاری آلومینیوم و منیزیوم و ترکیبات آن
جوشکاری به روش نقطه جوش
صنایع مدرن و پیشرفته امروزه رقابت شدید در تولیدات صنعتی و نظامی سبب پیشرفت سریع جوشکاری گردید اصولی که از جوشکاری مورد انتظار است این است که:
1. جوش سریع و تمیز باشد
2. مخارج تهیه مواد جوشکاری کم باشد
3. مخارج تهیه ماشین آلات حداقل باشد
4. به کاربرد همه جانبه واستفاده صحیح در همه جا از دستگاه جوشکاری ممکن باشد.
از دستگاههای سنگین جوشکاری یا دستگاههای زمینی برای جوشکاری ورقهای نازک و غیره نمی توان استفاده کرد.
نقطه جوشها به علت طرز کار صحیح و سریع با استفاده از فک های جوشکاری و مقاومت الکتریکی کاربرد زیادی در صنایع دارند و با اتصال دو قطب به ترانسفورماتور مبدل و فکهای آنها در اثر عبور جریان از نقطه تماس فکها و خاصیت مقاومت جریان به سرعت حوزه مشخصی گرم شده و چون این گرم شدن تا حد ذوب در نقطه مشخص و محدود است به علت سادگی و تمیزی از آنها استفاده می گردد. جریان آب در داخل فکها سبب جلوگیری از ذوب شدن آنها شده و این دستگاهها به اندازه های مختلف ساخته می شوند و علت اصلی ابداع نقطه جوش برای جوشکاری صفحات نازک می باشند که با دستگاههای دیگر جوشکاری به سختی ممکن می باشد.
قطعات مختلف نقطه جوش نوع شلاتر
توضیح اینکه کارخانجات شلاتر دارای انواع دستگاههای نقطه جوش یا جوش دادن نقطه بوده و از ریزترین قطعات تا بزرگترین قطعات را از لحاظ دستگاه جوشکاری با آمپراژ و قدرت مشخص تامین می نماید.
توصیف شکل
1. بازوهای جوشکاری نقطه جوش یا الکترودهای جوشکاری از پروفیل مخصوص
2. محل یا قلاب اتصال نقطه جوش (چون این نوع جوشکاری آویز در اکثر کارخانجات تولیدی استعمال می شود و بایستی کاملاً سریع التغییر و سریع العمل باشد).
3. دستگیره با محل گرفتن و فرمان دادن متخصص جوشکاری و قطعات و وسائل فرمان نیز دیده می شود برای سیلندر یا بدنه نقطه جوش
4. سیلندر نقطه جوش یا بدنه اصلی برای کورس دوبل یا تک با تغییر دهنده کورس سیلندر و ضربه گیر مربوطه که عمل تغییرات مکانی را به طور کلی انجام می دهد.
5. ترانسفورماتور جوشکاری که در خلاء ریخته شده و با آب سرد می شود . طبقه بندی ایزولاسیون . F
6. سردکنندگی سریع با آب در حداکثر زمان اتصال که چنانچه مدت زیادی هم وصل باشد سرد کنندگی انجام می گیرد.
7. محل اتصال کابل به دستگاه و سیمهای فرمان که بر طبق طول ضروری سری آن حداکثر 10 متر طول دارد و حداکثر دقت در طراحی و ساخت آن به عمل آمده تا از لحاظ اتصالات الکتریکی صیحیح باشد.
8. بازوی پائینی نقطه جوش که طوری طراحی گردیده است که احتیاج زیاد به رسیدگی و کنترل ندارد و مفاصل و اتصالات کاملاً دقیق می باشند.
9. فاصله صحیح و قابل تغییر مطابق با احتیاجات کار بازوی جوشکاری را می توان تغییر داد و بسته به ابعاد کار آن را تنظیم کرد.
مسئله مهم در نقطه جوش "اول ورود جریان آب و خروج آن ، از فک ها یا بازوهای جوشکاری است که بایستی دقیقاً کنترل شودکه باعث سوختن فک ها و دستگاه نشود.
مسئله دوم – زمان اتصال نقطه جوش است که در بعضی مواقع نیز از تامیر استفاده می گردد (قطع و وصل کننده دقیق زمان)
مسئله سوم- انتخاب صحیح الکترود یا دستگاه جوش با آمپر و و لتاژ مناسب می باشد که بسته به ضخامت کار بایستی طراحی و خریداری گردد.
مسئله چهارم – تمیز بودن فکهای جوشکاری به وسیله سمباده یا سوهان می باشد که اتصالات پهن و نادقیق به دست ندهد و بایستی فکها پس از مدتی تیز شوند
انواع وسایل نقطه جوش دستی و آویز و لوله های اتصال آب به فک های آنها نشان داده شده است این شکل نوعی آموزش بصری و توضیحی است که جایگزین عدم وجود امکانات کارگاهی دیگر می گردد.
III. جوشکاری فلزات رنگین
جوشکاری فلزات رنگین با گاز استیلن یا کاربیت ( یا فلزات غیر آهنی)
فلزات غیر آهنی یا فلزات رنگی به فلزاتی گفته می شود که فاقد آهن و یا آلیاژهای آن باشند مانند مس – برنج – برنز- آلومینیوم- منگنز- روی و سرب تمام فلزات رنگین را با کمی دقت و مهارت و آشنائی با اصول جوشکاری می توان جوش داد و برای جوشکاری این نوع فلزات بایستی خواص فلز را در نظر گرفت.
جوشکاری مس با گاز
بهترین طریقه برای جوشکاری مس جوشکاری با اکسیژن است( جوش اکسیژن = اتوگن= استیلن= کاربید اصطلاحات مختلف متداول می باشند) ضمناً می توان جوشکاری مس را با قوس الکتریک یا جوش برق نیز انجام داد.
ورقه های مس را مانند ورقه های آهنی برای جوشکاری آماده می کنند یعنی سطح بالائی را تمیز نموده و از کثافات و روغن پاک نموده و در صورت لزوم سوهان می زنند. ولی چون خاصیت هدایت حرارت مس زیادتر است باید مقدار آمپر را قدری بیشتر گرفت. بهتر است همیشه با قطب مستقیم جوشکاری را انجام داد ( با جریان مستقیم و الکترود مثبت) زاویه الکترود نسبت به کار مانند جوشکاری فولاد است. طول قوس حداقل باید 10 تا 15 میلی متر باشد, برای جوشکاری مس می توان از الکترودهای ذغالی استفاده کرد. الکترودهای جوشکاری مس بیشتراز آلیاژ مس و قلع و فسفر ساخته شده اند و گاهی نیز از الکترودهای که دارای فسفر- برنز- سیلکان یا آلومینیوم هستند استفاده می کنند چون انبساط مس در اثر گرم شدن زیاد است فاصله درز جوش را در هر 30 سانتیمتر در حدود 2 تا 3 سانتیمتر زیادتر در نظر می گیرند. خمیر روانساز مس معمولاً در حرارت 700 تا 1000 درجه ذوب می شود و به صورت تفاله (گل جوش) سبکی روی کار قرار می گیرد و از تنه کار به علت کف کردن در روی کار نباید استفاده شود. بدون روانساز هم می توان مس را جوش داد و معمولاً از براکس استفاده می گردد. مس را به وسیله شعله خنثی جوش دهیم تا تولید اکسید مس نکند چون ضریب هدایت حرارت مس زیاد است باید پستانک جوشکاری مشعل 1 تا 2 نمره بیشتر از فولاد انتخاب شود. بهتر است مس را قبل از جوشکاری گرم نمائیم و با سیم جوشکاری مخصوص جوش داد برای جوشکاری صفحه 5 میلیمتری سیم جوش 4 میلیمتری کافی است و از وسط ورق شروع به جوشکاری می نمائیم و وقتی فلز هنوز گرم است روی آن چکش کاری می شود تا استحکام درز جوش زیاد شود.
جوشکاری سرب
در این نوع جوشکاری بیشتر از گاز هیدروژن و اکسیژن استفاده می گردد. در جوشکاری سرب احتیاج به گرد مخصوص نیست ولی باید قطعات کار را قبل از جوشکاری کاملاً صیقلی نموده سیم جوش سرب باید کاملاً خالص باشد چون سرب مذاب بسیار سیال می باشد. لذا جوشکاری درزهای قطعات سربی که به وضع قائم قراردارند بسیار دشوار و مستلزم مهارت و تجربه زیاد است.
جوشکاری چدن با برنج یا لحیم سخت برنج
چدن را می توان با برنج جوش داد. قطعات چدنی را باید همان طوری که برای جوشکاری با سیم جوش چدنی آماده می شوند برای برنج جوش آماده ساخت. لبه های درز جوش را باید به وسیله سوهان یا ماشین تراشید و هیچگاه لبه های درز قطعات چدنی را با سنگ سمباده پخ نزنید. زیرا ذرات گرافیت روی ذرات آهن مالیده می شوند و لحیم سخت خوب به چدن نمی چسبد. قطعات چدنی را قبل از شروع به جوش دادن حدود 210 تا 300 درجه سانتی گراد گرم کنید و گرد جوشکاری مخصوص چدن به کار برید تا بهتر به هم جوش بخورد.
نقطه ذوب سیمهای برنجی باید در حدود 930 درجه سانتی گراد باشد. سیمهای برنجی که برای جوش دادن قطعات چدنی به کار می روند دارای مقدار زیادی مس است و کمی نیکل نیز دارند . نیکل اتصال لحیم را به چدن آسان می کند و نقطه ذوب زیاد آن موجب سوختن گرافیت درز جوش می شود . در جوشکاری چدن با برنج از شعله ملایم پستانک بزرگ با فشار کم استفاده کنید. اگر فشار شعله زیاد باشد گرد جوشکاری از درز خارج می شود و در نتیجه قطعات چدنی خوب به هم جوش نمی خورند. قطعات چدنی را باید پس از جوشکاری در محفظه یا جعبه ای پر شن یا گرد آسپست قرار داد تا بتدریج خنک شود و سبب شکنندگی و ترک و سخت شدن چدن نگردد.
جوشکاری منگنز
از منگنز به صورت خالص استفاده نمی شود در جهت عکس از آلیاژهای ماگنزیوم استفاده می شود که برای ریختگی فشاری از آن استفاده می گردد . به جای آلیاژهای Mg. Mn و Mg. Al و Mg AlZn امروزه از آلیاژهای مخصوصاً محکم Zr و Th استفاده می شود.
برای جوشکاری ماگنزیوم و آلیاژهای آن از همان شرایط جوشکاری آلومینیوم استفاده می گردد.
قابلیت هدایت حرارت زیاد و انبساط سبب پیچش زیاد کار می شود. ماگنزیوم در درجه حرارت محیط به سختی قابل کار کردن است و در 250 درجه می توان به خوبی کار گرد.
جوشکاری برنج با گاز
برنج مهمترین آلیاژ مس است و از مس و روی و گاهی قلع و مقداری سرب تشکیل می شود، این فلز در مقابل زنگ زدگی و پوسیدگی مقاوم است. چون روی در حرارت نزدیک ذوب برنج تبخیر می گردد بنابراین جوشکاری با این فلز مشکل می باشد. برنج از 60 درصد مس و 40% روی و گاهی مقداری سرب تشکیل شده است. درموقع جوشکاری روی به علت بخار شدن و اکسید روی محل جوش را تیره کرده و عمل جوشکاری را مشکلتر می نماید. ضمناً گازهای حاصله خطرناک بوده و باید از محل کار تخلیه گردند. درموقع جوشکاری روی حرکت دست بسیار مهم است و باید حتی الامکان سرعت دست را زیاد کرده وگرده جوش کمتری ایجاد نمود تا فرصت زیادی برای تبخیر روی نباشد. برنج را می توان با الکترودهای گرافیتی و معمولی جوشکاری نمود، درجوشکاری برنج از قطب معکوس استفاده می شود.
فاصله قوس الکتریکی باید حداقل 5 تا 6 میلیمتر باشد. برنج ساده تر از فولاد و چدن و مس جوش داده می شود و استحکام و قابلیت انبساط آن درمحل درز جوش بسیار خوب است. توجه شود چون انقباض و انبساط برنج زیاد است نمیتوان به وسیله چند نقطه جوش به هم وصل کرد بلکه بایستی به کمک بست هائی که در حین جوشکاری می توان آنها را به هم متصل نمود از پیچیدگی جلوگیری شود.
توجه شود که در جوشکاری از سیمهای مخصوص جوشکاری برنج که مقدار مس آن 42 تا 82 درصد است استفاده نمائید و برای جلوگیری از اکسیداسیون از گرد جوشکاری استفاده می شود و از استعمال تنه کار در جوشکاری برنج باید خودداری شود زیرا درز جوش را خورده سوراخ سوراخ و متخلخل می سازد و شعله را باید طوری تنظیم کرد که اکسیژن آن از استیلن بیشتر باشد زیرا روی در حرارت 419 درجه ذوب و در 910 درجه تبخیر می شود و رسوبی از روی و اکسید روی در کنار درز جوش به وجود می آید. مقدار اکسیژن شعله بستگی به نوع آلیاژ دارد و می توان قبلاً قطعه ای از آن را به طور آزمایشی جوش داد و اگر درز جوش سوراخ و خورده نشد خوب است. و اکسیژن زیاد هم باعث کثیف شدن جوش می شود . ورقهای نازکتر از 4 میلیمتر را از راست به چپ و ورقهای ضخیم تر از 4 میلیمتر را از چپ به راست جوش می دهند. به چکش کاری و خروج دود خطرناک و استفاده از ماسک مخصوص وباز نمودن پنجره وهواکش باید توجه نمود.
جوشکاری فولاد زنگ نزن با گاز
قابلیت هدایت حرارت فولاد زنگ نزن کمتر از فولاد معمولی می باشد و می توان سر مشعل را کوچکتر انتخاب کرد. شعله جوشکاری باید برای جوش فولاد زنگ نزن خنثی باشد زیرا اکسیژن یا استیلن اضافی با عناصر تشکیل دهنده فولاد زنگ نزن ترکیب شده و درز جوش خورده پس از مدتی زنگ می زند . روانساز جوشکاری فولاد زنگ نزن را به صورت خمیر در آورده روی درز جوش می مالیم . سیم جوش باید حتی المقدور از نوع خود فولاد زنگ نزن انتخاب شود و بهتر است تسمه باریکی از جنس همان فولادی که باید جوش داده شود را بریده و به جای سیم جوشکاری استفاده کرد.
در روش جوشکاری این فولاد مشعل را باید طوری نگهداشت که زاویه آن نسبت به کار بین 80 تا 90 درجه باشد . زاویه سیم جوش در حدود 20 تا 40 درجه است وسیم جوشکاری را جلوی مشعل نگذارید تا همزمان با لبه کار ذوب شود و نوک مخروطی باید با ناحیه مذاب تماس داشته باشد تا از اکسیده شدن فلز جلوگیری کند. و شعله را نباید یک دفعه از کار دور نمود زیرا درجه انبساط فولاد زنگ نزن بیشتر از فولاد معمولی است و بابست های مخصوص از پیچیدن و کج شدن آن در موقع جوشکاری باید جلوگیری کرد فاصله لبه کار را باید برای هر 30 سانتیمتر 3 الی 4 میلیمتر بیشتر در نظر گرفت. پس از تمام شدن کار جوشکاری به وسیله برس و شتشو مواد اضافی تفاله و روانساز و یا گرد جوشکاری اضافی را باید کاملاً تمیز کرد و بر طرف نمود.
جوشکاری فولادهای مولیبدونی
وقتی که به فولاد مولیبدون اضافه شود مقاومت آن را بالا می برد مخصوصاً در حرارتهای زیاد ، بنابراین موارد استعمال این نوع فولاد بیشتر در لوله هائی که تحت فشار و حرارت زیاد باشد بیشتر است. بعضی از فولادهای مولیبدونی دارای مقداری کرم نیز هستند این آلیاژ را که مولی کرم می نامند بیشتر در ساختن قطعات مقاوم هواپیما به کار برده می شوند. جوشکاری این فولاد مانند جوشکاری آهن می باشد با این تفاوت که برای مقاوم بودن جوش باید از الکترود نوع E_7010 و E_7012 و E_7020 استفاده شود و برای قطعات ضخیم که گرده های پهن مورد احتیاج است می توان از فولادهای قلیائی (E_7016 ، E_7015 (LOWHYDROGE استفاده نمود. در مورد جوشکاری ورقهای 5 میلیمتر و ضخیمتر لازم است بعد از جوشکاری 1200 الی1250 درجه فارنهایت گرم کرده و برای ضخامت 5/12 میلیمتر به مدت یک ساعت گرم نگهداشت و بعد از آن باید قطعه به آهستگی سرد نمود به طوری که در هر ساعت 200 الی 250 درجه فارنهایت از حرارت آن کاسته شود وقتی که قطعه به 150 درجه فارنهایت رسید بعد می توان قطعه را در هوای معمولی سرد کرد.
جوشکاری مونل واینکونل
فلز مونل آلیاژی است از 67 % نیکل 30% مس و مقدار کمی آهن و آلومینیوم و منگنز.
فلز اینکونل آلیاژی است از 80% نیکل ، 15% گرم و 5% آهن.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 50 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مجموعه ای از انسانها ، جانوران ، گیاهان یا عناصر متمایز دیگری که حداقل در یک صفت مشترک باشند . مثل جمعیت یک شهر ، یک کلاس ، یک گروه سنی معین . در تعریفی دیگر به مجموعه ای از افرادی که به یک گونه تعلق دارند و در مکان مشخصی زندگی می کنند جمعیت گفته می شود .
انواع جمعیت :
در مطالعات جمعیت شناسی جمعیت ها را به اشکال مختلف طبقه بندی می نمایند که موارد زیر از آن جمله اند :
جمعیت مقیم یا قانونی (Dejure) : تمام کسانی را شامل می شود که تابعیت کشوری را دارند و یا اهل منطقه ای هستند صرف نظر از اینکه هنگام سر شماری در محل حضور داشته باشند و یا حضور نداشته باشند .
جمعیت واقعی یا حاضر (Defacto) : کسانی را شامل می شود که در هنگام سرشماری در محل حضور داشته باشند و مورد شمارش قرار بگیرند .
جمعیت اصلی : جمعیت کل جامعه یا کشور را جمعیت اصلی می نامند .
جمعیت محدود یا فرعی : جمعیت بخشهای کوچکی از کل را جمعیت فرعی می نامند که نسبت به جمعیت کل جامعه یا کشور کوچکتر و محدودترند .
جمعیت باز : جمعیتی است که در افزایش یا کاهش آن ، علاوه بر موالید و مرگ و میر ، مهاجرت (درون کوچی و برون کوچی) نیز تأثیر دارد .
جمعیت بسته : جمعیتی است که در افزایش یا کاهش آن مهاجرت نقشی ندارد و تغییرات آن فقط از اختلاف زاد و ولد و مرگ و میر ناشی می شود .
جمعیت طبیعی (بدوی) : جمعیتی است که در اختیار قوانین طبیعت قرار دارد و قادر به مبارزه با مرگ و حیات نیست .
جمعیت ثابت : جمعیت بسته ای است که برای مدت طولانی در معرض میزانهای ثابت تولد و مرگ قرار گیرد و میزان افزایش سالیانه این جمعیت به سوی مقدار ثابتی میل کند .
جمعیت متوقف : جمعیت ثابتی است که در آن میزان افزایش طبیعی صفر باشد.
جمعیت متعادل (متوازن) : جمعیتی است که در لحظه ای معین از زمان دارای حجم ثابت و میزانهای موالید و مرگ و همچنین میزان مهاجرتهای درون کوچی و برون کوچی برابر باشد . این جمعیت را نباید با جمعیت ثابت اشتباه کرد چرا که در جمعیت متعادل این وضعیت موقتاً چنین است .
جمعیت متناسب (مطلوب) : جمعیتی است که حجم مناسب برای تحقق و حفظ برخی از هدفهای مشخص و مورد قبول اجتماعی را داشته باشد .
تراکم جمعیت :
تعداد افرادی که در زمان خاص در واحد خاصی از سطح ( مثلاً کیلومتر مربع) زندگی می کنند تراکم جمعیت انسانهای آن منطقه را تشکیل می دهند .
جمعیت شناسی
واژه جمعیت شناسی و یا Demography مرکب از دو کلمه یونانی Demos به معنی مردم و جمعیت و گرافوس graphos به معنی شناسایی ، توصیف به نگارش و شناخت است . چنانچه گاهی به دموگرافی جمعیت نگاری نیز گفته می شود .
جمعیت شناسی مطالعه آماری جمعیت های در حال تغییر انسانی است علمی است که پدیده های جمعیتی را با دو روش علمی مورد مطالعه قرار می دهد . و موضوع مطالعه آن اطلاع و آگاهی بر جمعیت ها ، بررسی و شناخت نکات عمومی و بررسی چگونگی تغییرات و نوسانات کمی و کیفی آنهاست . بعبارت دیگر علمی است که باعث شناخت و مطالعه جمعیت و کلیه تغییرات آن چه از نظر تعداد ، جنس ، سن ، فرهنگ ، آداب و رسوم ، اقتصاد و . . . می باشد . همچنین جمعیت شناسی حرکات دراز مدت جمعیت را مورد مطالعه قرار می دهد و علل این حرکت را تبیین میکند . در حال حاضر جمعیت شناسی به دو شاخه بزرگ و مهم یعنی جمعیت شناسی کمی ( جمعیت شناسی آماری ) و جمعیت شناسی کیفی تقسیم می گردد .
هدف از جمعیت شناسی کمی مطالعه ترکیب و حرکات جمعیت در زمان و مکان معین و جستجوی علل این حرکات می باشد . حال آنکه در جمعیت شناسی کیفی مطالعه خصوصیات و ویژگیهای کیفی انسانها مورد نظر است که ساختمان حرکات جمعیت را بیشتر از نقطه نظر بیولوژیکی و وراثت و تأثیراتی که محیط اجتماعی و جغرافیایی در این جمعیت ها می گذارد مورد بررسی قرار میدهد .
در جمعیت شناسی به سه نوع پدیده آشکار زندگی توجه می شود :
1ـ تغییر در تعداد جمعیت
2ـ ترکیب سنی و جنسی جمعیت
3ـ توزیع جغرافیایی جمعیت
این پدیده ها ماحصل پنج فرآیند جمعیتی است که عبارتند از :
1ـ باروری 2ـ میرایی 3ـ زناشویی 4ـ مهاجرت 5ـ حرکات اجتماعی
چرخه جمعیت شناسی
رشد جمعیت در هر جامعه ای یک چرخه جمعیت شناختی 5 مرحله ای را طی میکند .
شکل(1-1) :مراحل تحول جمعیتی
مرحله 1ـ در این مرحله میزان تولد و میزان میرایی جمعیت زیاد است و چون این دو پدیده اثر یکدیگر را خنثی می کنند تعداد جمعیت تقریباً ثابت می ماند .
مرحله 2ـ در این مرحله بعلت بهبود وضعیت اقتصادی میزان میرایی رو به کاهش می رود در حالیکه میزان تولد تغییر نمی کند . در دوران کنونی علت افزایش موالید در کشورهای جنوب آسیا و آفریقا را بیشتر بهبود شرایط بهداشت مادر و کوتاه شدن دوره شیر دادن کودک از پستان مادر منسوب می توان کرد .
مرحله 3ـ در این مرحله میزان مرگ همچنان کاهش می یابد و میزان تولد هم رو به کاهش میگذارد و در همین حال تعداد جمعیت همچنان افزایش می یابد . به نظر میآید که هم اکنون جمعیت ایران در این مرحله از چرخه جمعیت شناسی است . در بعضی از کشورهای رو به پیشرفت نیز مانند چین و مالزی میزان موالید به سرعت کاهش یافته است .
مرحله 4ـ در این مرحله میزان تولد هم کم می شود در ضمن تعداد مرگ هم کم باقی می ماند و در نتیجه تعداد جمعیت ثابت می ماند در این مرحله میزان رشد جمعیت به صفر می رسد . مثل بیشتر کشورهای پیشرفته صنعتی .
مرحله5ـ در این مرحله تعداد جمعیت بعلت کمتر شدن میزان موالید از میزان مرگ کاهش مییابد که رشد جمعیت منفی می شود . مانند کشور ژاپن.
جدول (1-1): پر جمعیت ترین کشورهای جهان در سال 2000 و 2050 (تخمین زده شده) و جمعیت آنها برحسب میلیون
2050 POPULATION
(ESTIMATED, IN MILLIONS) MOST POPULOUOS
COUNTRIES IN 2050 2000 POPULATION
(IN MILLIONS) MOST POPULOUS
COUNTRIES IN 2000
1600
1300
403
312
304
285
244
211
188
182 India
China
United States
Indonesia
Nigeria
Pakistan
Brazil
Bangladesh
Ethiopia
Congo 1200
1000
175
212
170
151
145
128
127
123 India
China
United States
Indonesia
Brazil
Pakistan
Russia
Bangladesh
Japan
Nigeria
میزان رشد جمعیت
تغییرات در تعداد جمعیت اعم از اینکه افزایش یا کاهش حاصل نماید، رشد جمعیت نامیده می شود که در صورت افزایش ، رشد مثبت و در مورد کاهش، رشد منفی است.
میزان رشد جمعیت نماینده ازدیاد یا کاهش طبیعی جمعیت می باشد و با فرمول زیر محاسبه می شود:
تفاضل تعداد مرگها از موالید در مدت یک سال
1000 × = میزان رشد طبیعی جمعیت(R)
جمعیت وسط سال
رشد جمعیت تا 1/0 درصد جمعیت ثابت در نظر گرفته می شود. اگر رشد طبیعی جمعیت تا کمتر از 5/0 درصد برسد، جمعیت دارای رشد خفیف است، رشد 1- 5/0 درصد را رشد متوسط، 5/1 تا 1 درصد را رشد سریع و 2- 5/1 درصد را رشد بسیار سریع می نامند و اگر رشد جمعیت بیش از 5/2 درصد باشد، رشد انفجاری نامیده می شود. میزان رشد سالانه ایران طبق آخرین آمار 3/1 درصد می باشد.
زمان دو برابر شدن جمعیت (Doubling time) زمان لازم برای دو برابر شدن جمعیت است. و با فرمول زیر محاسبه می شود:
72
= DT
R
اگر میزان رشد جمعیت منفی باشد، با این فرمول زمان نصف شدن جمعیت (Halving time) بدست خواهد آمد.
ساختار جمعیت
ترکیب جنسی جمعیت :
نحوه ترکیب جنسی یک کشور تأثیر بسیار زیادی بر سایر متغیرهای جمعیتی ، اجتماعی و اقتصادی آن به جای می گذارد . بعنوان مثال کاهش زنان در یک منطقه بتدریج کاهش باروری و در نتیجه کاهش جمعیت را در بر خواهد داشت و کاهش مردان موجب کاهش فعالیت های اقتصادی و در نتیجه افت تولید و ارائه خدمات خواهد بود. برای سنجش توزیع جنسی جمعیت یک منطقه شاخصی به کار می رود که "نسبت جنسی" نامیده می شود و از محاسبه تعداد مردان یک منطقه نسبت به تعداد زنان همان منطقه در مقطعی از زمان بدست می آید . این نسبت را می توان به طور جداگانه برای سنین و گروههای مختلف محاسبه نمود که در این حالت "نسبت های جنسی ویژه" نامیده می شود .
ترکیب جنسی تحت تأثیر سه عامل می باشد :
1ـ موالید پسر و یا دختر : بطور تقریبی در مقابل هر 100 نفر نوزاد دختر 106ـ104 نوزاد پسر متولد می شوند که در تمام دنیا این نسبت تقریباً مساوی است .
2ـ اختلاف مرگ و میر دو جنس : در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه به دلیل مرگ و میر زیاد مادران در حین بارداری و زایمان، تعداد زنان نسبت به مردان کمتر می شود همچنین در کشورهای پیشرفته نسبت مرگ و میر زنان بعد از 65 سالگی کمتر از مردان است . از طرفی در بسیاری از کشورهای پیشرفته مرگ و میر مردان به دلایل مشکل بودن شرایط کار مردان و حوادث ناشی از آن در مقایسه با مشاغل زنان بیشتر از زنان است، در نتیجه برتری زنان چشمگیر است .
3ـ مهاجرت : نسبت مردانی که برای یافتن شغل و . . . به کشورهای دیگری میروند بیشتر از زنان است .
ترکیب سنی جمعیت :
منظور از ترکیب سنی پراکندگی بر حسب سن است. با توجه به اینکه سن یکی از ویژگیهای انسان و به تبع آن یکی از متغیرهای اصلی در جمعیت شناسی است لذا مطالعه ترکیب سنی مردان و زنانی که در عرصه زندگی اجتماعی یک جامعه به فعالیت مشغولند حائز اهمیت فراوانی است. بعنوان مثال تمرکز جمعیت در سنین پایین تر نشانگر آن است که بار بیشتری بر دوش جمعیت فعال از نظر اقتصادی قرار دارد. اطلاع و آگاهی از توزیع سنی جمعیت هر کشور خصوصاً از نظر پیش بینی وضع اینده و احتیاجات آتی جمعیت دارای اهمیت است.
جمعیت ها از نظر ترکیب سنی به سه دسته تقسیم می شوند:
1) جمعیت جوان: جمعیتی است که بیش از 40% آن را افراد کمتر از 15 سال تشکیل می دهند.
2) جمعیت سالخورده: جمعیتی است که نسبت افراد 65 ساله و بالاتر آن 10% یا بیشتر باشد.
3) جمعیتهایی که در حال گذر از جوانی به سوی سالخوردگی هستند.
برای درک شناخت بهتر و سریعتر ساخت سنی و جنسی جمعیتها و نیز مقایسه آنها با یکدیگر از نمودارهایی به نام هرم سنی استفاده می شود.
هرم سنی نموداری است که در محور عمودی و افقی دارد. محور عمودی نماینده سن از صفر تا حداکثر و محور افقی نشان دهنده مقدار افراد هر سن یا گروه سنی
می باشد. از آنجا که هرم های سنی در مقابل عوامل مختلف بسیار حساس می باشد لذا انواع مختلفی از هرم های سنی در کشورهای مختلف می توان مشاهده نمود.
هرم های سنی نمایش دهنده وضعیت گذشته و حال یک جمعیت از لحاظ توزیع سنی و جنسی است و از این لحاظ در سه رده نامگذاری می شوند.
1ـ هرم های سنی با قاعده پهن و نوک تیز (به اصطلاح میخی) در کشورهای
رو به پیشرفت دیده می شود که بخش عمده ای از جمعیت کمتر از 15 سال دارند، میرایی گروههای سنی کودکان زیاد است و گروههای سنی بالا کم جمعیت است.
2ـ هرم های سنی با پایه ای کم عرض تر و رأس پهن تر (تقریباً استوانه ای شکل) که در کشورهای پیشرفته صنعتی دیده می شود که جمعیت کمتر از 15 ساله نسبتاً کم، میرایی گروههای سنی کودکان ناچیز و مقدار (درصد) گروه سنی بالا بیشتر است .
شکل(2-1): هرم سنی میخی و هرم سنی استوانه ای
3ـ هرم های گلابی شکل : در کشورهای در حال پیشرفت دیده می شود که در سالهای اخیر برنامههای بهداشتی و تنظیم خانواده را با جدیت بکار بسته اند و در نتیجه تعداد تولدهای جدید و میرایی کودکان کاهش یافته و مستطیل های پایینی هرم کوتاهتر شده است. آخرین هرم سنی ایران (سرشماری سال 1385) نیز به این شکل است .
شکل(3-1) هرم سنی جمعیت کشور در سرشماری عمومی سال 1385 (گلابی شکل)
توزیع جغرافیایی جمعیت:
در هر سرزمین با توجه به امکانات زیستی، جمعیت در سطح آن پراکنده است، بطوریکه میان جمعیت و مساحت سرزمینی که جمعیت در آن زندگی می کنند رابطه ای وجود دارد ولی این رابطه ثابت نیست، یعنی میزان پراکندگی آن در هر جا یکسان نیست، به همین دلیل با موضوعی به نام تراکم جمعیت روبرو می شویم که به مجموع امکاناتی که جهت تولید مواد غذایی مردم منطقه نیاز است بستگی دارد.
حرکات جمعیت
حرکات جمعیت عبارت است از دگرگونیهایی که در طول زمان معینی در یک جمعیت ظاهر می شود. در یک جمعیت در طول یک دوره زمانی تعدادی متولد میشوند، تعدادی می میرند و بالاخره عده ای نیز محل سکونت خود را تغییر می دهند که هر یک در ترکیب جمعیت تأثیر می گذارند .
حرکات جمعیت خود بر دو گونه است :
الف ـ حرکات زمانی ( طبیعی ) که شامل تولد و باروری و مرگ و میر است .
ب ـ حرکات مکانی جمعیت که مهاجرت است .
ولادت و باروری
ولادت و باروری دو پدیده جمعیتی هستند که هر یک به نوعی در ترکیب جمعیت نقش دارند. از اصطلاح ولادت فقط برای نشان دادن تعداد ولادت ها استفاده می شود، در حالیکه وقتی فراوانی ولادت ها را در جمعیتی که قابلیت باروری دارد مطالعه می کنیم، در واقع با باروری سر و کار داریم. در بحث ولادت توجه به نوزاد یا مولود است اما در بحث باروری عمدتاً زنانی مد نظرند که بچه دار شده یا خواهند شد .
باروری عبارت است از توانایی بالقوه زاد و ولد یک زن یا یگ گروه اجتماعی از زنان. به عبارت دیگر باروری مشخص می کند که در یک گروه از زنان که در سن خاص قرار
می گیرند ، در یکسال چند فرزند متولد می شود . توانایی زاد و ولد معمولاً از سن 15 سالگی شروع و در سن 45 یا 49 سالگی خاتمه می یابد .
عوامل متعددی در باروری زنان دخالت دارد . این عوامل را می توان در سه گروه عمده به شرح زیر تقسیم بندی نمود :
1ـ صدمات و اختلالات بیولوژیکی که اصولاً ممکن است به ناباروری و عقیمی منجر گردد .
2ـ بیماریها و فقدان بهداشت کافی که می تواند در سیر حاملگی دخالت نموده، به سقط، تولد مرده و ناباروری موقت و گذرا بیانجامد .
3ـ عوامل اجتماعی و فرهنگی که در رابطه عمیق با آگاهیها و نگرش های افراد در جامعه نسبت به مسائل جمعیتی وباروری می باشد .
از جمله این عوامل مؤثر عبارتند از :
عوامل محیطی: شرایط سخت محیط بر جنبه های فیزیولوژیکی باروری اثر
می گذارند. بعنوان مثال بررسی های انجام شده نشان داده است که لقاح در مناطق مرتفع پائین تر از نقاط کم ارتفاع می باشد.
همگانی بودن ازدواج : در کشورهای در حال توسعه دیر یا زود 95 تا 100 درصد زنان بالاخره ازدواج خواهند کرد، در حالیکه در کشورهای پیشرفته صنعتی این نسبت 90ـ70 درصد است .
سن ازدواج : هر چه سن ازدواج کمتر باشد ، میزان باروری بیشتر است. بطوریکه اگر سن قانونی ازدواج به 20 سال برسد 20 تا 30% از میزان موالید کاسته می شود.
سن بلوغ دختران : با افزایش سن بلوغ ، باروری کاهش می یابد و بالعکس . در کشورهایی مثل هندوستان و در نواحی گرمسیر سن بلوغ 14ـ12 سالگی است، در ایران 14ـ13 سالگی است.
سن یائسگی: با افزایش سن یائسگی، بعلت افزایش طول دورۀ باروری، میزان باروری افزایش می یابد.
دوره زندگی مشترک : 25 درصد تولدها در 5ـ1 سال اول زندگی زناشویی و
55 ـ50 درصد تولدها در فاصله سالهای 15ـ5 زندگی زناشویی است.
فاصله گذاری بین موالید : فاصله گذاری بین زایمانها می تواند تأثیر چشمگیری بر میزان باروری داشته باشد.
سطح سواد زنان : بین باروری و سطح سواد ارتباط معکوس وجود دارد.
آداب و سنن اجتماعی : مانند اعتقاد داشتن به کودک از جنس خاص (پسر یا دختر) که موجب افزایش میزان باروری می شود.
اعتقادات مذهبی : مثلاً کاتولیک ها حق استفاده از وسائل پیشگیری از بارداری را ندارند.
عوامل اقتصادی : فقر اقتصادی خود موجب فقر فرهنگی شده و بدین ترتیب زمینه افزایش باروری را آماده می سازد. عدم درآمد، اشتغال، بهداشت، تعلیم و تربیت، خدمات اجتماعی کافی و تغذیه نا مناسب با افزایش میزان باروری ارتباط دارند.
پائین بودن سطح استانداردهای زندگی: موجب افزایش موالید میگردد.
وضعیت تغذیه: رابطه عکس با میزان باروری دارد.
طبقه اجتماعی
چندهمسری: تعداد فرزندان را بیشتر می کند.
در دسترس بودن خدمات تنظیم خانواده برای عموم
قوانین کشوری: خیلی از کشورها به واسطه تنگناهایی که با آن مواجه شده اند، مجبور شده اند که کنترل جمعیت را بر اساس موازین قانونی دنبال کنند. مثل کشور چین که با در دست گرفتن قانون تنظیم خانواده، سعی دارد نظام تک فرزندی را اعمال کند و یا در کشوری مثل ژاپن، خانواده ها ترغیب و تشویق می شوند تا فرزندی بدنیا آورند.
افزایش مرگ و میر کودکان: به موجب ترس از مرگ و میر اطفال و کمبود تضمین بقا آنان، باروری افزایش می یابد.
گسترش شهرنشینی: در نقاط شهری بخاطر محدودیتهای خاصی که وجود دارد، باروری پائین تر از نقاط روستایی است. همچنین مسائلی نظیر اشتغال زنان در خارج از منزل، محدود بودن محل زندگی و وضعیت مسکن می توانند در میزان باروری محدود در شهرها نقش داشته باشند.
جایگاه زن در اجتماع: در جوامعی که به زن بعنوان موجودی که حق سالم زیستن دارد، نگاه می کنند، میزان باروری کمتر است.
ارزش کودک در اجتماع: در خانواده هایی که به کودک بها داده شده و برای شکوفایی توانائیها و استعدادها وقت صرف می شود، میزان باروری کمتر است.
عوامل دیگر : وضعیت مسکن، اشتغال زنان، جنگ، عوامل زیست شناختی و تغذیه از پستان مادر و . . .
مرگ و میر
مرگ و میر یکی از عوامل حرکات جمعیت است که نسبت به باروری از پیچیدگی بیشتری برخوردار است زیرا در باروری عموماً یک گروه جنسی و از یک مقطع سنی مورد مطالعه قرار می گیرد، در حالیکه در مرگ و میر ، هر دو جنس و تمام گروههای سنی مورد توجه می باشند.
تحقیقات روی مرگ و میر های عمومی نشان می دهد که علت مرگ و میر در کشورهای در حال توسعه عبارتست از سوء تغذیه، بیماریهای عفونی، انگلی و مالاریا و . . .، در صورتیکه در کشورهای پیشرفته صنعتی علت مرگ بیماریهای قلبی ـ عروقی، سرطان، بیماریهای ناشی از مصرف الکل و بیماریهای روانی می باشند.
گرچه مرگ و میر یک امر اجتناب ناپذیر است لیکن مرگ افراد در معرض تحولات مختلفی قرار گرفته و آثار محیط در آن کم و بیش محسوس است چرا که بیماریهای عفونی، مسمومیت های غذایی، تصادفات و . . . همگی زاییده محیط بوده و در مرگ و میر انسانها مؤثرند.
اهم عواملی که در میزان مرگ و میر افراد جامعه دخالت دارند می توان به شرح زیر خلاصه نمود:
ـ وراثت : طول عمر یک امر موروثی است و در بین افراد یکسان نمی باشد و این امر به ژنهای متعددی ارتباط دارد .
ـ نژاد : مسئله رابطه نژاد و طول عمر هنوز مطرح است گرچه نتوانسته اند ارتباط قابل ملاحظه ای بین این دو نشان دهند .
ـ جنس : امروزه مرگ و میر زیاد جنس مذکر در مقایسه با جنس مؤنث کاملاً شناخته شده و یقیناً با عوامل بیرونی مرتبط است .
ـ تغذیه : کمبود مواد غذایی یا کمبود کالری، مقاومت بدن را در برابر بیماریها کاهش داده و موارد مرگ و میر ناشی از آن را بالا می برد .
ـ شیوه زندگی : شرایط زندگی جدید نتایج دردناکی را به ارمغان آورده است که در کشورهای پیشرفته با شدت بیشتری قابل مشاهده است. بعنوان مثال زندگی شهری همراه با پیشرفتهای سریع در تکنولوژی ، مشکلات زیست محیطی فراوانی را فراهم آورده است و شهر نشینان را در معرض بیماریهای روان تنی مختلفی قرار داده است که خستگی مفرط، تشویش و نگرانی مداوم از علل این بیماریها به شمار می روند.
ـ خصوصیات اجتماعی : برخی از خصوصیات اجتماعی از قبیل زناشویی، مسکن، شغل، درآمد و سواد نیز در میزان مرگ و میر مؤثرند.
علت کاهش مرگ و میر: بطور کلی میزان مرگ و میر در سطح جهان بدلایل زیر کاهش یافته است :
1ـ از بین رفتن یا کاهش عوامل طبیعی از بین برنده جمعیت مانند شیوع بیماریهای همه گیر به صورت گسترده ، قحطی های طولانی مدت و . . .
2ـ برنامه های مبارزه همگانی با بیماریهایی مانند وبا، آبله، طاعون، مالاریا و . . .
3ـ پیشرفت های پزشکی(کشف آنتی بیوتیک ها، حشره کش ها، آفتکش ها و . . . )
4ـ افزایش امکانات بهداشتی ـ درمانی مانند گسترش مراکز بهداشتی ـ درمانی
5ـ بهبود تولید ، فرآوری ، نگهداری وتوزیع مواد خوراکی
6ـ تأثیر برنامه های بهداشت کشوری بر تندرستی مردم
7ـ کمک های بین المللی در زمان وقوع حوادث غیر مترقبه و بلاهای طبیعی
8ـ افزایش آگاهی و توسعه وضعیت اجتماعی توده های مردم
مهاجرت
جمعیت ها، حرکاتی نیز در مکان انجام می دهند که موجب نوساناتی در کل جمعیت منطقه می گردد . این حرکات را معمولاً مهاجرت می نامند . مهاجرت ممکن است به علل سیاسی ، مذهبی ، اقتصادی و در زمان ما " آرزوی رفاه بیشتر" صورت
می گیرد. حرکات درون مرزی را مهاجرت های داخلی و حرکات خارج از مرزها را مهاجرت خارجی یا بین المللی گویند .
نتایج مهاجرت : مهاجرت به طور کلی موجب توزیع جغرافیایی بهتر جمعیت در سطح کره زمین می گردد که نتیجه آن بالا رفتن تولید است . اهم نتایج مهاجرت ها از دید سرزمینهای مهاجر فرست و سرزمینهای مهاجر پذیر عبارتند از :
در سرزمین های مهاجر فرست : ازدست دادن نیروی اقتصادی (جوانان)، کندی افزایش نفوس و کاهش تعداد کل جمعیت، دگرگونی شکل هرم سنی، کاهش میزان ازدواج ها و ولادت ها، از میان رفتن نتایج سرمایه گذاریهای که در جهت پرورش جوانان و آمادگی آنان برای زندگی فعال انجام گرفته است، بهتر شدن وضع موازنه پرداخت های خارجی زیرا مهاجرین بخشی از درآمد خود را برای خانواده شان به کشور خود برمیگردانند ، ایجاد بازار کار و درآمد بیشتر برای نیروی انسانی باقیمانده و افزایش دستمزد کارهای کشاورزی به علت کم شدن نیروی فعال، برقراری روابط بیشتر فرهنگی و تجاری و . . . در میان کشورهای مهاجر فرست و مهاجر پذیر، کمبود درآمد (ارزی و ریالی).
در سرزمین های مهاجر پذیر : افزایش جمعیت، استفاده از نیروهای فعال بدون هیچ گونه سرمایه گذاری قبلی، استفاده از کارگران خارجی در فعالیت هایی که کارگران محلی حاضر به انجام آن نیستند نظیر کار در معدن، رقابت با کارگران محلی از لحاظ قبول سطح دستمزد پایین تر، رواج شرایط بهداشتی نامناسب و آداب و رسوم و عقاید گوناگون بوسیله مهاجرین و اشاعه بیماریهایی که ممکن است مهاجران با خود داشته باشند.
ازدواج و طلاق
ایندو نیز وقایعی هستند که در حرکات جمعیت مؤثرند. می توان گفت که فرهنگ بوسیله قوانین ازدواج ، کنترل کننده غرایز انسانی و تنظیم بخش آنهاست تا از این طریق نسل های انسانی به روش های مشروع و مقبول تداوم یابند و حیات اجتماعی دچار وقفه نگردد.
شاخص های جمعیتی
شاخص های جمعیتی نشانگرهایی هستند که با اندازه گیری آنها در قالب فرمولهای آماری می توانیم در زمان معین به اطلاعات مختلف جمعیتی دسترسی پیدا کنیم و به ارزشیابی برسیم . از اهم شاخص های جمعیتی می توان به شاخصهای ولادت و باروری ، مرگ و میر ، ازدواج و طلاق و مهاجرت اشاره نمود که به شرح زیر قابل مطالعه و بررسی است:
شاخص های ولادت و باروری :
الف ـ میزان خام تولد Crud Brith Rate (C.B.R)
تعداد موالید زنده متولد شده در یک سال معین
1000 × --------------------------------- = میزان خام تولد
جمعیت متوسط همانسال
جمعیت ابتدای سال+جمعیت انتهای سال
-- ------------------------ - = جمعیت میانه یا جمعیت متوسط
2
این میزان طبق آخرین آمار در ایران 3/18 در هزار است. (سال 1380)
ب ـ میزان باروری عمومی (G.F.R) General Fertility Rate
در محاسبه این میزان به جای تقسیم موالید زنده یکسال بر کل جمعیت همانسال ، فقط گروه زنان در سن باروری (سال 49ـ15) در میانه سال مد نظر قرار می گیرد. بدلیل اینکه تمام افراد در معرض باروری قرار ندارند.
تعداد متولدین زنده در یکسال و یک منطقه
1000 × = میزان باروری عمومی
جمعیت زنان 15 تا 49 ساله در وسط همانسال
ج ـ میزان باروری واقعی یا نکاحی (M.F.R) Marital Fertility Rate
در این شاخص در مخرج کسر صرفاً زنان ازدواج کرده درسن باروری مد نظر قرار میگیرند.
تعداد متولدین زنده در یکسال و یک منطقه
1000 × -------------------------------------- = میزان باروری نکاحی
جمعیت زنان ازدواج کرده در سن باروری در میانه سال
د ـ میزانهای باروری ویژه سنی
(A.S.F.R) Age Specific Fertility Rate
هر دو شاخص میزان باروری عمومی و نکاحی برای زنان 15 تا 49 ساله می باشد. اما چون شدت باروری زنان در سنین مختلف یکسان نیست، لذا از شاخص میزان باروری ویژه سنی که اختصاص به گروههای سنی خاص دارد و وسیله دقیق تر اندازه گیری سطح باروری جامعه است در فواصل 5 ساله بهره می گیریم. 19ـ15 ساله و 24ـ20 ساله و . . .
تعداد موالید زنده یکسال در هر گروه سنی مورد نظر
1000 × -- ----------------------- ----------- = میزان باروری ویژه سنی
جمعیت وسط سال زنان همان گروه سنی در همان سال
ه ـ میزان باروری کل (T.F.R) Total Fertility Rate
این شاخص، تعداد کل فرزندانی را نشان می دهد که یک زن در طول دوره 35 ساله باروری (49ـ15) می تواند به دنیا آورد. در واقع میزان باروری کل برابر است با مجموع باروریهای ویژه 7 گروه سنی.
5 × مجموع میزان باروری گروههای سنی 5 ساله
------ --------------------- --- = میزان باروری کل
1000
این میزان در پایان سال 1380 در ایران 5/2 برآورد شده است .
و ـ میزان تجدید نسل Reproductive Rate
میزان تجدید نسل عبارتند از محاسبه رابطه بین تعداد یک نسل و تعداد فرزندانی که از این نسل زاییده می شوند. به عبارت دیگر این شاخص قابلیت جانشینی نسلها را نشان می دهد. پس با محاسبه این شاخص می توان گفت که چه تعداد دختر جانشین مادران خود خواهند شد. میزان تجدید نسل را می توان در دو حالت زیر محاسبه نمود:
میزان ناخالص تجدید نسل (G.R.R) Gross Reproduction Rate
این شاخص تعداد دختران زنده متولد شده ای را نشان می دهد که یک نسل هزار نفری از (زنان بدون احتساب مرگ و میر آنان) در طول دوره باروری خود به دنیا میآورند، بنابراین:
تعداد دختران زنده متولد شده
1000 ×------------------------------ = میزان تجدید نسل ناخالص
تعداد زنان 49 – 15 ساله
(بدون احتساب مرگ و میر)
میزان خالص تجدید نسل (N.R.R) Net Reproduction Rate
این شاخص مشابه به میزان تجدید نسل ناخالص است با این تفاوت که، مرگ و میر زنان نیز محاسبه می گردد.
تعداد دختران زنده متولد شده
1000 ×-------------- - ------------------ = میزان تجدید نسل خالص
تعداد زنان 49 – 15 ساله
(با احتساب میزان مرگ و میر)
ز- میزان بارداری Pregnancy Rate
عبارتست از نسبت شمار زنان باردار در یک سال به زنان ازدواج کرده گروه سنی
49 – 15 ساله، خواه این بارداری ها به تولد زنده یا مرده و یا سقط جنین پایان یافته و خواه اصلاً به پایان نرسیده باشند.
زنان باردار در یک سال
---- ------------------------ = میزان بارداری
زنان ازدواج کرده گروه سنی باروری
شاخصهای مرگ و میر:
الف ـ میزان خام مرگ و میر (C.D.R) Crude Death Rate
تعداد مرگ و میر در یک محل در یکسال
1000 × --------- ----------- ----------------- = میزان خام مرگ و میر
جمعیت محل در وسط همان سال
این میزان در پایان سال 1380 در ایران 3/6 در 1000 برآورد شده است.
ب ـ میزان مرگ و میر شیرخواران (I.M.R) Infant Mortality Rate
تعداد مرگ و میر شیرخواران کمتر از یکسال در یکسال
1000 ×--------------- -------- --------------- -- = I.M.R
تعداد تولدهای زنده در همان سال
این میزان یکی از مهمترین شاخصهای بهداشتی می باشد و هر قدر این میزان درجامعه ای کمتر باشد، آن جامعه از سطح بهداشت بالاتری برخوردار است. یکی از ویژگیهای مهم این میزان، حساسیت شدید آن نسبت به اقدامات صحیح بهداشتی است. که البته از بالاترین حد آن که 200ـ150 در 1000 در کشورهای بشدت عقب افتاده تا 5 در هزار در کشورهای صنعتی متفاوت است. این میزان در حال حاضر در ایران (پایان سال 1380) برای شیرخواران دختر 5/34 و برای شیرخواران پسر 6/29 در 1000 است.
ج ـ میزان مرگ و میر کودکان (C.M.R) Children Mortality Rate
تعداد مرگ و میر کودکان 4- 1 ساله در یکسال
1000 × = میزان مرگ و میر کودکان
جمعیت متوسط کودکان 4- 1 ساله در همان سال
د ـ میزان مرگ و میر مادران (M.M.R) Maternal Mortality Rate
این میزان که خطرات ناشی از بارداری و زایمان را می رساند عبارتست از :
تعداد کل مرگ مادران ناشی از عوارض بارداری و وضع حمل در یکسال
1000 × --------------------------------------- - -= M.M.R
تعداد کل متولدین زنده بدنیا آمده در همان سال
این میزان یکی از شاخصهای باارزش و مهم بهداشتی است.
هـ ـ میزان مرگ و میر ویژه سنی
Age Specific Death Rate (A.S.D.R)
درگذشتگان یک گروه سنی خاص در یکسال
1000 × --------------------- ------ -= میزان مرگ ومیر ویژه سنی
جمعیت متوسط همان گروه سنی در همان سال
و ـ میزان مرگومیر اختصاصی بعلت بیماریهای خاص
(C.S.D.R) Cause Specific Death Rate
تعداد موارد مرگ و میر از یک بیماری در یک محل و در یکسال
1000 × ---------------------------------- --- = C.S.D.R
جمعیت متوسط همان محل در همان سال
ز ـ نسبت مرگ و میر بیماری Case Mortality Ratio
این نسبت از سویی معرف درجه وخامت بیماری و از سویی دیگر معرف میزان مراقبتهای بهداشتی درمانی و وجود امکانات و تسهیلات مربوط در کشور است و فرمول آن عبارتند از:
تعداد مرگ از یک بیماری خاص در مدت یکسال
100 × = نسبت مرگ و میر بیماری
تعداد مبتلایان به آن بیماری در همان سال
ح- نسبت مرگ ومیر نسبییکبیماری Proportional Mortality Ratio
این نسبت نشان می دهد که یک بیماری به خصوص از لحاظ مرگ و میر تا چه حد مهم می باشد و فرمول آن عبارتند از:
تعداد مرگ و میر در اثر یک بیماری در یکسال
100× --------------- ----- ------- --= نسبت مرگ و میر نسبی یک بیماری
تعداد مرگ ومیر کل در همان سال
ط- امید به زندگی در بدو تولد Life expectancy
امید به زندگی در بدو تولد عبارت است از تعداد کل سالهایی که یک نوزاد در یک نقطه از جهان در صورت ادامه شرایط بهداشتی و رفاهی موجود به هنگام تولد در پیش روی خود دارد.
این شاخص از کشوری مانند سیرالئون که امید به زندگی در مردان 33 سال و در زنان 36 سال است تا کشوری مانند ایتالیا که امید به زندگی در زنان 81 و در مردان 75 سال است متفاوت می باشد. این میزان در ایران برای مردان 5/69 سال و برای زنان 5/71 است.
شاخصهای مهاجرت :
اندازه گیری مهاجرتها (داخلی و خارجی) کار مشکلی است. زیرا وجود سیاستهای خاص جمعیتی در مورد منع مهاجرت به برخی شهرها یا کشورها باعث مهاجرتهای
غیر قانونی می گردد که ثبت آنها مشکل است. بهر حال بعضی از شاخص های مهاجرت به صورتهای زیر قابل محاسبه می باشد.
مهاجران به خارج ـ مهاجران بداخل یکسال
1000 × ---------------------- ------ = میزان مهاجرت خالص
جمعیت میانه همانسال
تعداد مهاجرت به خارج یکسال
1000 × --------- ----------- = میزان مهاجرفرستی
جمعیت میانه همانسال
تعداد مهاجرین بداخل یکسال
1000 × --------------- ------ = میزان مهاجرپذیری
جمعیت میانه همان سال
شاخص های ازدواج و طلاق :
این شاخص ها، روند ازدواج و طلاق را در یک مقطع زمانی معین نشان می دهند که با مطالعه مستمر و مقایسه ای آنان می توان به روند تحولات این وقایع پی برد.
مجموع حاصلضرب فراوانیهای ازدواج هر سن در همان سن
---------------------- --------------- = میانگین سن ازدواج
تعداد کل ازدواجهای یکسال معین
تعداد ازدواجهای انجام گرفته دریکسال
1000 × ---- ------------ - = میزان ناخالص ازدواج
جمعیت میانه سال
تعداد ازدواجهای انجام گرفته در یکسال
1000 × -- ---- ------------------- = میزان خالص ازدواج
جمعیت مجردین واقع در سن ازدواج
البته این میزان برای زنان و مردان طور جداگانه قابل محاسبه می باشد .
میانگین زنان طبق آخرین آمار در ایران در اولین ازدواج 7/23 و برای مردان 4/26 گزارش شده است (وزارت بهداشت ـ 1380).
درصد ازدواج زودرس زنان (19ـ15 ) سال نیز 9/12 درصد است.
تعداد طلاقهای انجام گرفته در یکسال
1000 × ------------------- ------ = میزان ناخالص طلاق
جمعیت میانه سال
تعداد طلاقهای انجام گرفته در یکسال
1000 × ---------------- ---------- = میزان خالص طلاق
جمعیت همسردار در میانه سال
جدول(2-1) شاخص های جمعیتی وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی
شاخص 1375 1380 1381 پایان ششماهه اول
1383
جمعیت Population 600500 500/477/67
تراکم جمعیت Population dencity 85/36 41
بعد خانوار House hold 77/4 5/4
میانه سنی زنان Female Media Age 45/19 3/21
میانه سنی مردان Male Media Age 38/19 3/21
میانگین سنی زنان Fmale Mean Age 2/23 1/26
میانگین سنی مردان Male Mean Age 15/24 4/26
درصد جمعیت سال 14 – 0 51/39 5/29
درصد جمعیت 60 – 15 34/53 63
درصد جمعیت 60 سال و بالاتر 15/7 5/7
میزان باروری TFR 96/2 5/2
میزان مرگ شیرخواران دختر IMR 3/32 5/34
میزان مرگ شیرخوران پسر IMR 51/37 6/29
امید به زندگی بدو تولد در زنان
Female life expectency 8/69 4/70
امید به زندگی مردان در بدو تولد
male life exepectency 67 6/67
میزان موالید خام CBR 5/20 3/18
میزان مرگ خام CDR 5/6 3/6
میانگین سن زنان در اولین ازدواج 94/21 7/23
میانگین سن مردان در اولین ازدواج 18/25 4/26
درصد ازدواج زودرس زنان (19ـ15 ) سال carly Married 9/12
نسبت جنسی Sex ratio 103 102
افزایش طبیعی جمعیت 47/1 2/1
درصد شهر نشینی 3/61 75/66
سرباری کلی جمعیت 09/78
سرباری جوانی 70
سرباری پیری 07/0
مشکلات ناشی از افزایش بی رویه جمعیت
سالهاست که کشورهای جهان سوم با مسأله افزایش سریع جمعیت که مشکلات ناگواری از نظر اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی را دربر دارد، روبرو می باشند . به طور کلی دور تسلسلی بین جمعیت و عوامل پیشرفت وجود دارد. در جمعیت های متناسب درآمد و صنعت بالاست، امکانات تحصیلی و شغلی وجود دارد، فقر کم است و این امر کمک
می کند که جمعیت روز به روز متناسب تر و مثمرتر باشد و بر عکس جمعیت نامتناسب ناچار است سرباری زیادی را تحمل کند، درآمد کمی داشته که بالطبع سرمایه گذاری کم شده به همین علت صنعتی شدن میسر نیست و در نتیجه پیشرفتی امکان پذیر نخواهد بود، نهایتاً از نظر نرم اجتماعی، جمعیتی که فقیر و کم درآمد باشد شکل مناسبی نخواهد داشت. اگر بخواهیم آنچه را که اینک به عنوان مشکلات ناشی از جمعیت مطرح است طبقه بندی کنیم منابع زیر مورد بحث قرار می گیرد:
اثر بر منابع تأمین غذا و وضعیت تغذیه: رشد شتابان جمعیت یکی از عوامل محدود کننده مواد غذایی است. اگر چنین افزایشی با رشد اقتصادی و تولیدات کشاورزی همراه نباشد، اثرات مخربی خواهد داشت. لازمه رشد اقتصادی سرمایه گذاری وسیع می باشد درحالیکه در اغلب کشورها بعلت رشد بی رویه جمعیت چنین سرمایه گذاری غیرممکن است. امروزه زندگی حدود یک سوم از مردم کشورهای در حال توسعه زیر خط فقر اقتصادی قرار دارد، یک چهارم جمعیت جهان دچار کمبود شدید کالری و سه پنجم کمبود پروتئین دارند. حدود 55% مرگ و میر کودکان مربوط به سوء تغذیه است و از حدود 600 میلیون کودک زیر 5 سال در سراسر جهان حدود 150 میلیون دارای وزن کمتر از حد طبیعی هستند. با افزایش جمعیت جهان سرانه زمین که باید صرف تهیه مواد غذایی افراد شود، کاهش می یابد و باقیمانده زمینهای مرغوب هم به علت بدی مدیریت زمین و استفاده بی رویه از دور کشاورزی خارج شده و زمینهای باقیمانده تحت فشار و بهره گیری بیشتری قرار می گیرند.
اثر بر بعد خانواده و بهداشت: اثرات افزایش جمعیت بر خانواده بصورت پرجمعیت شدن خانواده ها و تعداد زیادی کودک و تعداد کمتری بزرگسال در خانواده بروز میکند که نتیجه آن ثابت ماندن درآمد و تهیه غذای کمتر برای هر یک از اعضای خانواده است. «بعد خانواده عبارتست از شمار کسانی که بطور رسمی، شرعی یا عرفی جزو یک خانواده به شمار آمده و مدتی بیش از 6 ماه از سال را از یک سفره خوراک می خورند». افزایش بعد خانوار سبب ایجاد تراکم جمعیت در مسکن و افزایش تماس بین افراد و بیشتر شدن بیماریهای مسری می شود. از طرفی کم شدن فاصله بین زایمانها سبب می شود که وقت و توان مادر بین تعداد بیشتری از فرزندان تقسیم شده و هر کودک کمتر مورد توجه قرار گیرد.
میزان ابتلا به بیماریهای واگیر با بعد خانوار ارتباط مستقیم دارد. از سویی دیگر میزان مرگ و میر نیز با بعد خانوار در ارتباط است. بطوریکه در همه طبقات اجتماعی بعد خانوار بر مرگ جنین و نوزادان و شیرخواران اثر می گذارد.
افزایش بعد خانوار با ضریب هوشی کودکان نیز همبستگی منفی نشان داده است.
اثر بر آموزش و پرورش: به موازات افزایش جمعیت هزینه های آموزشی جامعه هم افزایش می یابد. اضافه شدن سالیانه 3% به جمعیت به معنی ان است که برای حفظ معیارهای کنونی آموزش و پرورش باید فضاهای آموزشی و کارکنان در هر سال 3% بیشتر شود. رشد جمعیت مانع از افزایش کمی و کیفی تعلیم و تربیت می شود. با کاستن از میزان باروری جامعه می توان با هزینه کمتر تغییراتی در نسبت
مدرسه سازی بوجود آورد و با کم شدن تعداد کودکان 9-5 ساله می توان امکانات کنونی آموزش و پرورش را با سرمایه کمتر حفظ نمود.
اثر بر وضعیت مسکن: با افزایش جمعیت پس از تأمین خوراک، مسکن بیشترین اهمیت را دارد. در صورتیکه در هر سال 2 میلیون نوزاد متولد شود، 500 هزار واحد مسکونی تازه لازم است.
اثر بر اشتغال: در جمعیتهای با رشد زیاد، جمعیت جوان بیشترند و هر ساله بر جویندگان کار افزوده می شود. در صورت افزایش اشتغال نسبت سرباری (بار تکفل) کاهش می یابد و در غیر اینصورت نیازها و مشکلات زندگی خانواده های بیکاران همچنان حل نشده باقی می ماند و بر دوش جمعیت فعال سنگینی می کند.
جمعیت غیر شاغل
---------------------- = نسبت خالص سرباری
جمعیت شاغل
اثر بر شهرنشینی: رشد شهرنشینی در ابتدا در شهرهای تجارتی اروپا پس از شروع صنعتی شدن آغاز شد و به آرامی در سایر کشورهای پیشرفته صنعتی گسترش یافت. در حال حاضر در کشورهای رو به پیشرفت شهرنشینی به سرعت در حال رشد است. علل افزایش شهرنشینی عبارتند از:
نامساعد بودن شرایط زندگی در مبدأ که باعث مهاجرت به شهرها می شود.
جاذبه عملی و فکری شرایط زندگی شهری
نامناسب بودن مقررات اجاره داری زمینهای کشاورزی
ناتوانی در رقابت با زمین داران بزرگ
کم بودن درآمد مشاغل در مبدأ
محدود بودن امکانات آموزشی و دیگر امکانات زندگی
در کشورهایی که تراکم جمعیت و سرعت افزایش آن زیاد باشد، شهرنشینی و اقامت در مناطق صنعتی افزایش می یابد و این وضعیت به ویژه در کشورهایی که برنامه ریزی اجتماعی مناسب نداشته باشند شدیدتر است.
افزایش جمعیت و صنعتی شدن شهرها موجب بروز دشواریهایی در دفع زباله، آلودگی هوا و آب و مشکلات رفت و آمد خودروها و ترافیک می شود.
اثر بر توسعه اقتصادی: افزایش جمعیت در کشورهای پیشرفته صنعتی با رشد صنعت و بهبود استانداردهای زندگی همراه بوده است. در صورتیکه بر اساس بررسی که در هندوستان انجام شده است به این نتیجه رسیده اند که کاستن از میزان رشد جمعیت با توجه به غنی بودن آن کشور از لحاظ منابع طبیعی اثر مساعدی بر توسعه اقتصادی خواهد داشت.
برای بهبود استاندارهای زندگی در هر جامعه باید بهره وری کارگران افزایش یابد و برای این منظور لازم است ابتدا سرمایه گذاری به ازای هر کارگر افزایش یابد تا منجر به افزایش مستقیم تولید شود و سپس روشهای جدیدی برای تولید بیشتر ابداع شود (از جمله بهره گیری از تکنولوژی نوین و مدیریت صحیح) و این امور نیز با افزایش سطح سواد افراد جامعه و سرمایه گذاری اجتماعی عملی می شود. افزایش جمعیت باعث می شود به ازای هر کارگر سرمایه گذاری کمتری انجام گیرد که این مسئله خود اثر فشارنده بر رشد اقتصادی جامعه دارد.
با کاستن از میزان باروری جامعه، نیاز به هزینه های آموزشی کمتر شده و اعتبارات مربوطه آزاد می شود و می توان این اعتبارات را برای سرمایه گذاری جهت ایجاد اشتغال بکار گرفت. به این ترتیب تولید سرانه افزایش می یابد. برآورد شده است که در ایران هر یک درصد افزایش جمعیت 4-3% سرمایه گذاری اضافی به خود جذب می کند تا استانداردهای زندگی ثابت بماند، لذا با کاستن میزان باروری می توان به افزایش سرمایه گذاری کمک کرد.
اثر بر توزیع سنی جمعیت: در توزیع سنی جمعیت بیش از همه میانگین سنی (مجموع سن افراد جامعه بخش بر تعداد افراد) یا میانه سنی (سنی که نیمی از مردم جوانتر و نیمی دیگر مسن تر از آن باشند) بررسی می شود. میانه سنی جمعیت در آلمان غربی 40 سال و در آمریکا 30 سال و در ایران در سرشماری سال 1357، 19 سال بوده است.
هر جمعیتی که بیشتر از 40% آن را افراد کمتر از 15 سال تشکیل دهند جمعیت جوان بشمار می آید و نسبت جمعیت کمتر از 15 ساله به کل جمعیت را نسبت جوانی جمعیت می نامند. این نسبت در کشورهای رو به پیشرفت بیش از 40%، در کشورهای پیشرفته صنعتی 25-14% و در ایران (در سال 1357) 5/39% بوده است.
هر جمعیتی که نسبت افراد 65 ساله و بالاتر آن از 10% بیشتر باشد جمعیت سالخورده بشمار می آیند. این نسبت در کشورهای رو به توسعه حداکثر 5% ، در کشورهای پیشرفته صنعتی 16-10% و در سرشماری سال 1357 در ایران 5/4% بوده است.
رشد بی رویه جمعیت موجب هر چه جوانتر شدن و سربار شدن جامعه شده و بخصوص افراد زیر 15 سال نسبت سرباری را افزایش می دهند.
اثر بر منابع طبیعی: مصرف انرژی و دیگر موادیکه از منابع طبیعی بدست می آید به ویژه از زمان انقلاب صنعتی به بعد بسیار افزایش یافته و این افزایش با شدت رشد جمعیت و توسعه صنعتی ارتباط مستقیم دارد. منابع تجدیدپذیر (جنگلها، زمین زراعتی، منابع مادی اقیانوسها) کمتر با مشکلات روبرو شده اند، چون پا به پای مصرف این منابع، منابع تازه ای کشف شده یا منابع موجود گسترش یافته و از آنها برداشت می شود. بهره برداری بیش از حد از خاکهای کشاورزی، دریا و جنگل در صورتیکه بیش از توان احیای آنها باشد موجب نابودی آنها شده و حفظ تنوع ونه های موجود تقریباً مقدور نیست.
منابع تجدید ناپذیر بویژه سوختهای فسیل
توضیحات :
ولتاژ تحریک باید از حالت بی باری تا بارنامی ژنراتور در حدود 2/5 برابر یا بیشتر قابلیت تنظیم و تغییر داشته باشد. در حالتی که در اثر سیم های انتقال انرژی بی باری، بار ژنراتور خازنی می گردد و باید تحریک بی باری ژنراتور نیز کوچکتر گردد. از این جهت ولتاژ تحریک ژنراتور های بزرگ که به شبکه های با قدرت زیاد متصل هستند و ولتاژ ترمینال آنها توسط شبکه تعیین میگردد.
فهرست مطالب :
• این مقاله در قالب فایل Word و در 21 صفحه ارائه شده است.
• این مقاله فاقد عکس هایی است که در متن بدانها اشاره شده است.
کلومیفن اگرچه از داروهای مؤثر در درمان ناباروری میباشد؛ لیکن دارای عوارضی نظیر گرگرفتگی، کاهش موکوس سرویکس و اختلال در تست پس از مقاربت (PCT) و کاهش رشد و ضخامت اندومتر و بارداری چندقلویی است. از طرف دیگر لتروزول داروی جدیدتری است که مزایای آن شامل افزایش موکوس سرویکس، افزایش ضخامت اندومتر و کاهش خطر بارداری چندقلوئی است؛ لذا هدف از این مطالعه مقایسه این دو دارو در بیماران مبتلا به تخمدان پلیکیستیک (PCO) به روش کمک باروری تلقیح داخل رحمی اسپرم (IUI) بود.روش بررسی: مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بود. این طرح در سال 1382 در شورای پژوهشی گروه مطرح و تصویب شد. سپس100 نفر از زنان نابارور مبتلا به PCO در محدوده سنی 35-20 سال واجد شرایط IUIبا اخذ رضایتنامه آگاهانه در مرکز ناباروری ولیعصر (عج) در سالهای 85-82 به صورت تصادفی ساده به 2 گروه تقسیم شدند و در هر یک از گروهها داروی کلومیفن یا لتروزول به همراه HMG در فاصله روز 7-3 سیکل قاعدگی تجویز شد. متغیرهای ضخامت اندومتر، تعداد فولیکول بالغ، میزان بارداری، سقط و چند قلویی برای شرکت کنندگان در هر دو گروه ثبت گردید. اختلاف در مورد متغیرهای پیوسته توسط t-test 2 و دقیق فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. 05/0p≤و متغیرهای کیفی توسط تست معنیدار تلقی شد.نتایج: تعداد فولیکول بالغ، خطر تحریک بیش از حد تخمدان (40% در مقابل 14%) و تعداد سقط (5/37% در مقابل 11/11%) در گروه کلومیفن به طور معنیداری بیشتر بود (به ترتیب 000/0p=، 003/0p=، 048/0p=). ضخامت اندومتر و میزان بارداری (8 نفر در گروه کلومیفن در مقابل 9 نفر در گروه لتروزول) در دو گروه از نظر آماری معنیدار نبود.نتیجهگیری: در صورت احتمال خطر تحریک بیش از حد تخمدان و یا سقط همچنین مواردی نظیر عدم تحمل یا شکست کلومیفن انتخاب لتروزول به جای کلومیفن منطقی میباشد؛ لیکن استفاده از این دارو به عنوان خط اول درمان نیاز به مطالعه بیشتری دارد.
زمینه و هدف
چنانچه در زوجی با نزدیکی منظم و بدون استفاده از روش جلوگیری در طی یک سال بارداری رخ ندهد احتمال ناباروری مطرح میشود. استفاده از روشهای درمانی با بازدهی بیشتر و عوارض جانبی کمتر جهت بروز باروری از مهمترین اهداف درمان است. یکی از قدیمیترین داروها برای تحریک تخمکگذاری کلومیفن سیترات است. این دارو دارای عوارض جانبی ناچیز و کم اهمیت است. شایعترین عوارض آن، گرگرفتگی در 10% زنان به همراه علائم وازوموتور میباشد. از عوارض نامطلوب ضد استروژنی کلومیفن میتوان کاهش موکوس سرویکس و اختلال PCT و کاهش رشد اندومتر (مؤثر در لانهگزینی جنین) را نام برد
(3-1). مهمترین خطر درمان با کلومیفن تکامل چند فولیکول و بارداری چند قلوئی است (4،5). از طرفی لتروزول داروی جدیدتری است که به منظور تحریک تخمکگذاری استفاده میشود. این دارو بجای آثار آنتاگونیستی آثار آگونیستی استروژن بر اندومتر را القا میکند و با کاهش اثرات فیدبک منفی مرکزی استروژن سبب القای تخمکگذاری میشود. لذا فاقد اثرات ضد استروژنی مستقیم است و بنابراین علاوه بر اینکه بر موکوس سرویکس اثر منفی ندارد (1) باعث افزایش ضخامت اندومتر نیز میشود و بالطبع این اندومتر مناسب، عاملی برای افزایش میزان لانهگزینی جنینی و بارداری است. نیمه عمر لتروزول 45 ساعت است که بسیار کوتاهتر از کلومیفن میباشد و این مسئله باعث شده که شرایط برای تخمکگذاری و ارگانوژنز نسبت به کلومیفن مناسبتر باشد (6). از طرفی لتروزول بندرت بیش از یک فولیکول ایجاد میکند؛ بنابراین خطر چندقلوئی و از طرفی خطر تحریک بیش از حد تخمدان (OHSS) نیز کاهش مییابد (9-7). مطالعات متعددی در این زمینه صورت گرفته است؛ از جمله مطالعات داخلی میتوان به مطالعه دکتر تهرانی نژاد و همکاران در سال 2008 اشاره نمود. در این مطالعه مشخص گردید که تعداد فولیکول بالغ در زمان تزریق hCG در گروه لتروزول، کمتر و ضخامت اندومتر بیشتر و همچنین میزان بارداری در گروه لتروزول بیشتر بود. لذا چنین به نظر میرسد که از نظر تئوری لتروزول داروی مناسبتری نسبت به کلومیفن است؛ لذا هدف این مطالعه مقایسه تاثیر این دو دارو با یکدیگر در القا تخمکگذاری در بیماران مبتلا به تخمدان پلیکیستیک بود تا براساس نتایج حاصل داروی مؤثرتر جهت درمان ناباروری را انتخاب کرده و بدین وسیله در آینده امید باروری را در بیماران با عوارض جانبی کمتر و درصد موفقیت بیشتر را بالا برده و ضمن کاهش هزینههای درمان به بیماران نوید درمانی بهتر و ایمنتر را بدهد.
روش بررسی
مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بود. این طرح قبل از شروع در سال 1382 در شورای پژوهشی گروه زنان دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتیـ درمانی تهران مطرح و تصویب شد. سپس تعداد 100 خانم نابارور مراجعهکننده به مرکز درمان ناباروری ولیعصر (عج) در بین سالهای 85-82 که از نظر متغیرهای زمینهای همسان میباشد (جدول 1) و دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند انتخاب شدند.
معیارهای ورود عبارت بود از: 1. سن بین 35-20 و سال، 2. ناباروری اولیه، 3. اندیکاسیون تلقیح داخل رحمی اسپرم (IUI) جهت درمان، 4. فقدان علل ناباروری شامل: (انسداد هر دو لوله، آمنوره هیپو تالامیک، نارسایی زودرس تخمدان (POF) ، ناباروری با علت مردانه شدید یا آزواسپرمی)، 5. فقدان بیماریهای زمینهای نظیر دیابت، مشکلات تیروئید و کلیه، 6. فقدان حساسیت دارویی به لتروزول و کلومیفن، 7. بیماران مبتلا به (سندرم تخمدان پلی کیستیک) PCO.آزمایش هورمونی شامل اندازهگیری پرولاکتین، گنادوتروپینها، ارزیابی تیروئید و نیز سونوگرافی واژینال برای کلیه بیماران به عمل آمد.
بیماران به طور تصادفی به دو گروه 50 نفری تقسیم شدند:
1- گروه یک: دریافت کننده کلومیفن (ایران هورمون، ایران) از روز سوم سیکل به مدت 5 روز، 2 عدد معادل mg100 روزانه2- گروه دو: گروه دریافت کننده لتروزول (Novartis, Switzerland) از روز سوم به مدت 5 روز، 1 عدد معادل mg5/2 روزانه
تزریق عضلانی HMG (IBSA, Switzerland) در روزهای هشتم و نهم صورت گرفت و از روز 10 سیکل سونوگرافی ترانس واژینال (Esaote PIE Medical, Italy) جهت رویت فولیکول بالغ با قطر بیش از mm20-18 انجام شد. در صورت مشاهده فولیکول بالغ، به منظور کمک به تخمکگذاری از هورمون hCG به میزان IU10000 (شفایاب، ایران) تزریق شد. بعد از 36 ساعت، تزریق داخل رحمی اسپرم انجام شد و جهت حمایت فازلوتئال از هورمون پروژسترون به میزان mg50 (رازی، ایران) در روز بعد از IUI استفاده گردید. دو هفته بعد از IUI اندازهگیری هورمون B-hCG سرمی انجام شد و در صورت مثبت بودن تست، تزریق پروژسترون تا پایان هفته 12 بارداری جهت جلوگیری از سقط ادامه یافت.
پس از ثبت دادهها برای تجزیه و تحلیل دادهها از برنامه SPSS12 استفاده شد. اختلاف در مورد 2 و دقیقمتغیرهای پیوسته توسط آزمون t ارزیابی شد و متغیرهای کیفی توسط آزمون فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. 05/0p≤ معنیدار تلقی شد.
نتایج
علایم خفیف تحریک بیش از حد تخمدان در گروه کلومیفن تقریبا3 برابر گروه لتروزول بوده است (003/0p=). میزان بارداری در گروه دریافت کنندة کلومیفن 8 نفر (16%) و در گروه دریافت کننده لتروزول 9نفر (18%) بود؛ لیکن این تفاوت معنیدار نبود. میزان سقط در گروه کلومیفن 3 نفر (5/37%) و در گروه لتروزول 1 نفر (11/11%) بود که به طور معنیداری در گروه کلومیفن میزان سقط بالاتر بوده است (048/0p=). ضخامت اندومتر بیشتر از 6 میلیمتر در گروه لتروزول 42 مورد (82%) و در گروه کلومیفن 35 مورد (70%) بوده که از نظر آماری معنیدار نبوده است. عوارض جانبی خفیف شامل گر گرفتگی، سردرد و تهوع در دو گروه خفیف و بدون اختلاف معنیدار بود (30% در گروه کلومیفن و 28% در گروه لتروزول). شایعترین عارضه در گروه لتروزول سر درد (6 مورد از 14 مورد) و در گروه کلومیفن تهوع و گر گرفتگی (7 مورد از 15 مورد) بود. تعداد 3 عدد فولیکول بالغ در گروه کلومیفن در 20 نفر (40%) و در گروه لتروزول 5 نفر (10%) مشاهده شد که نشان میدهد تعداد فولیکول بالغ در گروه لتروزول به طور معنیداری (000/0=p) کمتر از گروه کلومیفن میباشد. میزان دو قلویی در گروه لتروزول 2 نفر (4%) و در گروه کلومیفن 5 نفر (10%) بود ولی این نتیجه از نظر آماری معنیدار تلقی نشد.
بحث
مهمترین هدف در درمان ناباروری افزایش میزان بارداری به دنبال استفاده از این روشها است. مطالعات متعددی نشان داده است که مصرف لتروزول باعث افزایش میزان بارداری میگردد (9،10). از جمله مطالعات داخلی در این زمینه میتوان به مطالعه دکتر تهرانی نژاد و همکاران در سال 2008 اشاره نمود. در این مطالعه مشخص گردید که تعداد فولیکول بالغ در زمان تزریق hCG در گروه لتروزول کمتر، ضخامت اندومتر بیشتر و همچنین میزان بارداری در گروه لتروزول بیشتر بوده است. در مطالعه حاضر میزان بارداری در گروه لتروزول بیشتر از گروه کلومیفن بود؛ ولی این برتری از نظر آماری معنیدار نبود. از طرفی میزان بارداری در مطالعه حاضر در مقایسه با بعضی مطالعات کمتر بوده است که میتواند دلایل گوناگونی داشته باشد: 1. کافی نبودن حجم نمونه، 2. از آنجا که مرکز انجام این مطالعه یک مرکز ارجاعی برای بیماران نابارور بوده و افرادی که به راحتی با داروهای القاء تخمکگذاری و نزدیکی باردار شدهاند در مطالعه نبودند؛ لذا افراد مطالعه حاضر نمونههای قابل قبولی از جامعه نابارور نبودند.
از دیگر ابعاد مهم این مطالعه بررسی احتمال بارداری چندقلویی و میزان سقط است. همانطور که در مطالعات متعدد نشان داده شده احتمال چندقلویی در افراد تحت درمان با کلومیفن بیشتر از افراد دریافت کننده لتروزول است (11،12) که علت این امر بیشتر بودن تعداد فولیکول بالغ در نیمه سیکل در افراد تحت درمان با کلومیفن است (13،14). در مطالعه حاضر نیز تعداد نهایی فولیکول بالغ در گروه کلومیفن به طور معنیداری از گروه لتروزول بالاتر بود (001/0p<) (از آنجا که در دو گروه میزان دریافتHMG یکسان بود؛ بنابراین بیشتر بودن تعداد فولیکولها در نیمه سیکل را میتوان ناشی از کلومیفن دانست). در مطالعه کنونی میزان بارداری دوقلویی در گروه کلومیفن بیشتر از گروه لتروزول بود؛ ولی این نتیجه از نظر آماری معنیدار نبود. از طرفی افزایش تعداد فولیکولها خطر تحریک بیش از حد تخمدان را در بر خواهد داشت (15،16). در مطالعه حاضر نیز به طور معنیداری علایم خفیف تحریک بیش از حد تخمدان در گروه کلومیفن بیشتر از گروه لتروزول بود ولی علایم شدید تحریک بیش از حد تخمدان در هیچ گروهی مشاهده نشد.
یکی از مهمترین عوامل در تعیین میزان بارداری ضخامت اندومتر است؛ افزایش ضخامت اندومتر در گروه لتروزول میتواند عاملی برای افزایش میزان حاملگی در این گروه باشد (4). در مطالعه حاضر هرچند ضخامت اندومتر در روز تزریق hCG در گروه لتروزول بیشتر از گروه کلومیفن بود؛ ولی این تفاوت از نظر آماری معنیدار نبود. افزایش میزان سقط در گروه کلومیفن (17) میتواند به علت کمتر بودن ضخامت اندومتر در گروه کلومیفن (18،19) و از طرفی به علت اثرات ضداستروژنی کلومیفن (20،21) و همچنین کاهش سطح پروژسترون سرمی در روز تزریق hCG (19) در گروه کلومیفن باشد. در مطالعه کنونی نیز میزان سقط در گروه کلومیفن به طور معنیداری بیشتر از گروه لتروزول بود (0484/0p=).
در مورد میزان بارداری اگرچه نتایج مشابه نتایج سایر مطالعات بود؛ ولی برتری لتروزول بر کلومیفن چشمگیر نبود و میزان بارداری به طور کلی با بعضی از مطالعات مشابه و از بعضی مطالعات کمتر بود. در مورد احتمال بارداری چندقلوئی و میزان سقط نتایج مطالعه حاضر مشابه نتایج قریب به اتفاق سایر مطالعات بود و افزایش چند قلویی در گروه کلومیفن در نتیجه بیشتر بودن تعداد فولیکول غالب در میانه سیکل است و افزایش خطر سقط در گروه کلومیفن میتواند به خاطر کمتر بودن ضخامت اندومتر رحم باشد؛ هرچند اختلاف واضحی بین ضخامت اندومتر دو گروه نبوده است. علت دیگر افزایش سقط در گروه کلومیفن میتواند خطر زمینهای بالاتر بودن سقط در بارداری چندقلویی نسبت
به بارداری تکقلویی در افراد عادی باشد یا از لحاظ تئوری به خاطر عوارض جانبی کلومیفن در دوره لوتئال است. از نظر تعداد فولیکول در مطالعه ما نیز مثل تمام مطالعات، برتری با گروه کلومیفن بود که با توجه به مساوی بودن میزان دریافت HMG در دو گروه میتواند این افزایش تخمکگذاری را به کلومیفن نسبت داد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 36 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید