اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

جغرافیای طبیعی و اقلیم استان کرمان Word

اختصاصی از اس فایل جغرافیای طبیعی و اقلیم استان کرمان Word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جغرافیای طبیعی و اقلیم استان کرمان Word


جغرافیای طبیعی و اقلیم استان کرمان Word 9 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه
استان کرمان در جنوب شرقی ایران قرار دارد و ارتفاعات آن دنباله رشته کوه‌های مرکزی ایران است. این ارتفاعات با دارا بودن بیش از ۱۴ قله با ارتفاع بیش از ۴۰۰۰ متر بهشت کوهنوردان نامیده شده‌است .کوه هزار چهارمین کوه مرتفع ایران با ارتفاع ۴۵۰۱ متردر کرمان ...

دانلود با لینک مستقیم


جغرافیای طبیعی و اقلیم استان کرمان Word

دانلود مقاله جغرافیای و صنعت توریسم کشور ژاپن

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله جغرافیای و صنعت توریسم کشور ژاپن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله جغرافیای و صنعت توریسم کشور ژاپن


 دانلود مقاله جغرافیای و صنعت توریسم کشور ژاپن

 دانلود مقاله جغرافیای و صنعت توریسم کشور ژاپن با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 99

معرفی مختصر از کشور ژاپن
ملاحظات تاریخی
تاریخ روشن و واضح ژاپن به سال 660 قبل از میلاد بر می گردد. در این سال امپراطوری ژاپن بوسیله جیموتنو تأسیس شد و از همانزمان امپراطوران ژاپن به خود جنبه الهی دادند.در قرون اولیه میلادی قبایل مختلفی در ژاپن سکونت داشتند که حکومت هریک از آنان در دست کاهنان بود.در قرن پنجم نفوذ قوم یا ماتو بر سایر اقوام موجب پاگیری کشور ژاپن شد. در قرون ششم تا هشتم ژاپن به سرعت پیشرفت کرده و دارای تمدنی درخشان شد. در همان دوران اقداماتی که برای تأسیس حکومتی متمرکز بعمل آمده بود به نتیجه رسید و رئیس قبیله یا ماتو مقام امپراطوری یافت.از آغاز قرن نهم دربار، تحت استیلای خاندان فوجی وارا درآمد. و با اینکه امپراطور وجود داشت ولی باطناٌ کاهنان بودائی بر کشور حکومت میکردند. نفوذ این خاندان و چند عامل دیگر سبب ضعف امپراطوری های ژاپن گردید. در ایالات مختلف نیز هریک از افراد این خاندان پرچم استقلال بر افراشتند که بهمین خاطر در سراسر قرن دوازدهم ژاپن دچار جنگهای داخلی بود. قدرت خاندان فوجی وارا در اواخر قرن دهم و نیمه اول قرن یازدهم به اوج خود رسید. در اواخر قرن داوزدهم خاندان میناموتو بر رقبای خویش پیروزی یافته و رئیس آن یوریتومو با عنوان شوگو (حاکم نظامی) قدرت را در دست گرفت و از آنزمان حکومت واقعی در دست شوگونها افتاده و امپراطوری به مقامی تشریفاتی مبدل شد. یوریتومو قدرت خاندان فوجی وارا را نابود کرد و حکومت نظامیان را برقرار نمود. پایتخت وی شهر کاماکورا بود.در اواسط نیمه دوم قرن 13 میلادی دوبار مغولات به سرکردگی قوبلای قاآن درصدد لشکرکشی به ژاپن برآمدند ولی توفیقی بدست نیاوردند.در سالهای 1338 مقام شوگونی به خاندان آشیکاگا رسید و آنان کیوتورا پایتخت خود قرار دادند ولی بعلت ضعف این خاندان، از آن ببعد تا 235 سال ژاپن گرفتار جنگهای داخلی بود. در ایندوران فئودالها و کاهنان بودائی به تأسیس قلمرو و ایجاد ارتش پرداختند. اما در این اوضاع آشفته، صنعت و تجارت ژاپن توسعه فراوان یافت و در همین دوره طبقه متوسط بوجود آمد و شهر اوزاکا بندری آزاد و بین المللی شد.نخستین مردمان اروپایی که به ژاپن راه یافتند پرتقالیها بودند که در سال 1542 با این کشور روابط بازرگانی برقرار نمودند. در اواسط و اواخر قرن شانزدهم مسیحیت به ژاپن وارد شد.در اواخر قرن شانزدهم سه جنگجوی بزرگ یعنی نوبوناگا، هیدیوشی وایباسو یکی بعد از دیگری ژاپن را تحت تسلط خویش درآوردند. ایباسو مؤسس سلسله شوگونی توکوگاوا بود که در سالهای 1867 – 1603 بر ژاپن فرمانروایی کردند. این خاندان دولتی متمرکز در توکیو (آن موقع یدو) تأسیس کرده و گسترش مسیحیت در ژاپن را متوقف ساختند و همچنین هرگونه رابطه با ممالک خراجی را ممنوع کردند و فقط یک پاسگاه تجارتی هلندیان در ناگازاکی باقی ماند.جامعه ژاپنی در دوره خاندان توکوگاوا طبقه بندی شده بود و حدود آنها سخت رعایت میشد. این طبقات به ترتیب عبارت بودند از: فئودالها ، سامورائیها، دهقانان،‌صنعتکاران و تجار. در قرون هفده و هجده شهرها رونق گرفت و در اصل طبقه بازرگانان بر کشور مسلط شدند.در اواسط قرن نوزدهم با سفر دریا سالار پری (امریکایی) به ژاپن، بالاجبار دروازه های ژاپن بر روی غرب گشوده شد و رژیم شوگونی که از داخل و خارج در معرض تهدید بود از پا درآمد. در سال 1867 شوگون وقت ناچاراٌ استعفاء کرده و در سال 1868 امپراطور موتسوهیتو بعنوان اولین امپراطور پس از 700 سال، خود قدرت را در دست گرفت. در این زمان پایتخت از کیوتو به توکیو منتقل شد و از این زمان دوره معروف به بازگشت میجی آغاز گردید.در دوره بازگشت میجی، فرمانروایان ژاپن بجای خود داری از ورود بیگانان و عدم تجارت با آنان‌، سعی در استفاده از فنون و صنایع و تمدن مغرب زمین کرده و در این راه به پیشرفتهایی فراوان و ارزنده ای نائل آمدند و به خاطر وجود رهبرانی لایق، ژاپن بسرعت به یک مملکت صنعتی نوین و یک قدرت نظامی مبدل شد. در اواسط نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی رژیم فئودالی لغو شد.در سال 1877 شکست شورش ساتسوما (که مخالف غربی سازی کشور بودند)، مخالفت با اصلاحات امپراطور را پایان داد. در همان دوران م،مورینی جهت فراگیری انواع علوم و فنون به کشورهای غربی اعزام شدند و در داخل نیز اصلاحاتی در تمام سازمانهای نظامی و اداری بوجود آمده و خدمت نظام وظیفه نیز اجباری گردید.در سال 1889 امپراطور قانون اساسی جدیدی را که از روی قانون اساسی کشور پروس (آلمان) تدوین شده بود به مورد اجراء‌نهاد.در سالهای 95 – 1894 اولین جنگ چین و ژاپن به سبب رقابت آنها بر سر کره روی داد. در سال 1894 ژاپن پادشاه کره را به خودداری از قبول حاکمیت چین برانگیخت و در جنگی که بدنبال این امر بین چین و ژاپن درگرفت چینیها به سرعت مغلوب ژاپنیها که پیشرفته تر و مجهزتر بودند شدند. در پایان جنگ پیمان شیمونوسکی میان طرفین منعقد شد که موجب آن، کره ظاهراٌ مستقل شد (ولی در واقع تحت الحمایه ژاپن بود) و چین جزایر فرمز (تایوان )، پسکادور و شبه جزیره لیائوتونگ را به ژاپن واگذار کرد. چندی بعد ژاپن مجبور شد بر اثر فشار دول غربی شبه جزیره لیائوتونگ را به چین مسترد کند.از سالهای اولیه قرن حاضر ژاپن به امپراطوری مقتدری تبدیل گردید ودیری نگذشت که این کشور که در آغاز سعی در جلوگیری از نفوذ و تسلط دول غربی بر خویش داشت، خود به کشور گشایی پرداخت.در اواسط دهه اول قرن بیستم بدنبال دستیابی روسها بر بندر ولادیووستوک و قسمتی از سواحل منچوری و جزیره ساخالین و تعرض آنها به چین و بوجود آمدن رقابت میان ژاپن و روسیه، دو کشور به جنگ پرداختند و نیروهای روسی در خشکی و دریا شکست سختی از ژاپنیها خوردند که دلیل عمده این واقعه عدم لیاقت فرماندهان روسی و گرفتن رشوه از سرداران ژاپنی بود. بموجب عهدنامه پورتسموت (امریکا) که در پایان جنگ امضاء شد نیمه جنوبی جزیره ساخالین و بندر پورت آرتور به ژاپن تعلق گرفته و شبه جزیره کره نیز تحت الحمایه ژاپن شد. در سال 1910 ژاپن کره را کاملاٌ به خاک خود الحاق نمود.در جنگ جهانی اول ژاپن امتیازات آلمانها را در شانتونگ بدست آورد ه و از طرف جامعه ملل قیمومیت جزایر متصرفی آلمان در اقیانوس آرام به ژاپن واگذار شد.در دهه 30 – 1920 دولتهای حزبی و آزادیخواه بر روی کارآمدند و تا حدی از شدت کشورگشایی ژاپن کاسته شده  و پارلمان قدرت یافت.در اواسط نیمه اول قرن حاضر امپراطور فعلی، هیروهیتو به سلطنت رسید. چند سال بعد از به سلطنت رسیدن هیروهیتو، بحران اقتصادی مدتی بعضی از بخشهای اقتصادی را فلج کرد. در دهه بعد از 1930 ، نظامیان بر امور سیاسی ژاپن مسلط شدند. در ایندوره صادرات ژاپن افزایش فوق العاده ای یافت.از سال 1931 جنگی میان ژاپن و چین به سبب توسعه طللبی ژاپن در آسیای شرقی آغاز شد که تا سال 1945 (تا پایان جنگ جهانی دوم) ادامه یافت. در سال 1931 ژاپن پادگان خود را در منچوری بعنوان حمایت از دارایی ژاپنیها در آن سرزمین تقویت نمود. ژاپن پس از بهانه ای که بدست آورد تمام سرزمین منچوری و چندناحیه دیگر را اشغال نمود و دولت دست نشانده منچوکوئو را برپا نمود. در سال  1932 جامعه ملل ژاپن را متجاوز شناخت و این کشور از عضویت آن سازمان خارج شد. در سال 1935 نواحی چاهار و هپی نیز تحت تصرف  ژاپن درآمدند. در سال 1937 یک درگیری میان سربازان چنین و ژاپنی در پادگان ژاپنی ها (در پکن) روی داد و آنان نیز به این بهانه پکن و تین تسین را اشغال کردند. ماه بعد باز هم ژاپنیها به بهانه ای دیگر شانگهای و سپس نانکن را تصرف نمودند. در سال 1940 تمام شهرهای عمده ساحلی شرق چین و قسمتهائی از جنوب آن کشور در دست ژاپن بود.در سال 1940 تمام احزاب سیاسی ژاپن منحل اعلام شده و این کشور به هند وچین نیرو فرستاد و با آلمان و ایتالیا نیز پیمانی امضاء نمود. در آوریل 1941 پیمان عدم تعرض میان ژاپن و شوروی منعقد شد.در اکتبر سال 1941 ژنرال جوتو به نخست وزیری رسید و ژاپن بکلی تحت استیلای نظامیان درآمد.در هفتم دسامبر 1941 با حمله بمب افکن ها و جنگیده های ژاپنی به پایگاه دریایی پرل هاربر (متعلق به امریکا) در اقیانوس کبیر، ژاپن در جبهه متحدین بر ضد متفقین وارد جنگ جهانی دوم شد. سپس لشکریان ژاپن از تایند به مالزی حمله کرده و پس از آن در فوریه سال 1942 سنگاپور را گرفته و 10 هزار سربازبود. در سال 1942 کشورهای فیلیپین و اندونزی نیز بدست ژاپن سقوط کردند. در ماه مه همان سال قسمت اعظم برمه به دست ژاپن افتاد. در اوائل سال 1943 ژاپنییها کشور پاپوای فعلی را متصرف شدند.از سال های 1942 و 43 شکستهای بزرگی بر ژاپن وارد آمد. از این سالها تا 1945 متفقین بتدریج تمام سرزمینهای اشغالی و بعضی از جزایر ژاپن را همراه با شوروی پس گرفتن که سرانجام امریکا با بمباران اتمی خود در ماه اوت 1945 با دو بمب اتمی شهرها هیروشیما و ناگازاکی ( ناگاساکی) را تبدیل به مخروبه ای کرد و با این عمل ژاپن را به زانو درآورد. با اعلان جنگ روسیه به ژاپن، سرانجام هیروهیتو در 14 اوت همانسال شرایط متفقین را پذیرفته و قرارداد تسلیم رسمی در دوم سپتامبر در عرضه ناو هواپیما بر میسوری با شرکت نمایندگان دولت ژاپن و متفقین امضاء شد و ژاپن بلاشرط تسلیم شد. اشغال ژاپن توسط متفقین ، براساس شرایط مقرر در کنفرانس پوتسدام (آلمان)، آ‎غاز شد و برطبق آن فرماندهی نیروهای متفقین در ژاپن، و اداره این کشور به ژنرال مک آرتور امریکایی سپرده شد. در این زمان امپراطوری ژاپن موقتاٌ منحل شده و سرزمنیهای متصرفی آن از دستش خارج شد. امپراطوری ژاپن قبل از ورود این کشور در جنگ جهانی دوم علاوه بر جزایر اصلی ژاپن مشتمل بر جزایر کوریل، ریوکیو، فرمز، پسکادور، بونین، کارولین، مارشال، ماریانا و نیمه جنوبی جزیره ساخالین، کره و ناحیه کوانتونگ در منچوری بود. بعلاوه دولت منچوکوئو نیز در منچوری تحت الحمایه ژاپن بود. بعضی از این جزایر بعداٌ  به ژاپن مسترد شدند.پس از جنگ قوای ارتشی و صنایع نظامی ژاپن منحل شد و صنایع آن نیز محدود گشت. امپراطور هیروهیتو نیز در ملاء عام جنبه الهی خود را نقی کرده و حاکمیت مردم را به رسمیت شناخت. در اینزمان وضع سیاسی کشور تره بود و چند حزب سیاسی بوجود آمدند.در سال 1949 یوشیدا به نخست وزیری برگزیده شد و محافظه کاران بر اوضاع مسلط شدند. در همانسال از شدت حکومت نظامی تا حدی کاسته شد و بسیاری از کارها از رف مک آرتور به مقامات محلی ژاپن واگذار شد.درسال 1951 چهل و نه کشور در شهرسان فرانسیسکو امریکا پیمان صلح با ژاپن را امضاء نمودند که بموجب آن سرانجام ژاپن در سال 1952 حاکمیتش را بدست آورد.
در انتخابات سال 1952 حزب لیبرال محافظه کار یوشیدا بر سرکار ماند. در نوامبر 1954 حزب دموکرات ژاپن که طرفدار گسترش روابط با شوروی و چین بود تأسیس گردید. و در دسامبر همانسال ایچیروها تویاما رهبر حزب دموکرات جایگزینی یوشیدا شد. در نوامبر 1955 احزاب لیبرال و دموکرات یکی شده و ایشییباشی از حزب لیبرال دموکرات بر سرکار آمد.ژاپن در دهه 60 – 1950 چندین پیمان و موافقتنامه با کشورهای جهان منعقد ساخت که موجب مطرح شدن دوباره این کشور در جهان گردید. ژاپن در سالهای پس از جنگ همچون آلمان غربی، همواره رو به پیشرفتهای فراوان اقتصادی بوده و هم اکنون پس از امریکا و شوروی، سومین قدرت اقتصادی جهان است.در سال 1958 امریکا بخاطر انتقادات پردامنه، نیروهای اشغالی خود را از ژاپن خارج کرد ولی پایگاههای خویش را در این کشور باقی گذاشت.در سال 1960 بخاطر مخالفت مردم ژاپن با انعقاد قراردادهای نظامی با امریکا، تظاهرات وسیعی در کشور صورت گرفت که به سبب یکی از آنها در ژوئن 1960 آیزنهاور رئیس جمهور وقت امریکا سفر خود به ژاپن را لغو کرد. در سال 1960 افراطیون راستگرا یکی از رهبران سوسیالیستهای ژاپن را بقتل رساندند. در سال 1964 ساتو به نخست وزیری ژاپن برگزیده شد.در سال 1972 سرانجام پس از چند سال گفتگو جزایر اوکیناوا که از سوی امریکا در جنگ جانی دوم اشغال شده بود به ژاپن برگردانده شد. در همانسال تاناکا به نخست وزیری رسید. تاناکا نیز در سال 1974 استعفا داد و تاکنومیکی به جانشینی وی انتخاب شد. در سال 1976 با استعفای میکی، تاکئوفوکودا به نخست وزیری رسید.در 1978 روابط چین و ژاپن بخصوص از نظر اقتصادی پیشرفت فراوانی کرد. در همانسال ماسایوشی اوهیرا در انتخابات حزبی برفوکودا پیروز شد و نخست وزیر ژاپن شد. اوهیرا در سال 1980 فوت کرد و کمی بعد زنگو سوزوکی به نخست وزیری رسید. در سالهای اخیر ژاپن همواره شاهد تظاهراتی بر ضد وجود پایگاههای امریکا در خاکش بوده است.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جغرافیای و صنعت توریسم کشور ژاپن

پایان نامه ارشد رشته جغرافیای سیاسی تحلیلی بر مفهوم ژئو اکونومی و تأثیر آن بر امنیت ملی ایران

اختصاصی از اس فایل پایان نامه ارشد رشته جغرافیای سیاسی تحلیلی بر مفهوم ژئو اکونومی و تأثیر آن بر امنیت ملی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ارشد رشته جغرافیای سیاسی تحلیلی بر مفهوم ژئو اکونومی و تأثیر آن بر امنیت ملی ایران


پایان نامه ارشد رشته جغرافیای سیاسی تحلیلی بر مفهوم ژئو اکونومی و تأثیر آن بر امنیت ملی ایران

دانلود پایان نامه آماده

دانلود پایان نامه ارشد رشته جغرافیای سیاسی تحلیلی بر مفهوم ژئو اکونومی و تأثیر آن بر امنیت ملی ایران بافرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 112

مقدمه

انتخاب موضوع ژئواکونومی و تأثیر آن بر امنیت ملی ایران از جنبه های گوناگونی قابل بررسی و تعمق می باشد.اما بدون شک یکی از دلایل آن تبیین و آشکار کردن زوایای پنهان نظام بین الملل و تعاملات اقتصادی آن در دوران حاضر و نیز نقش عوامل تاثیر گذار در حوزه های مختلف جغرافیایی می باشد. ارزیابی بسیاری از حرکات بین المللی و توجیه دیپلماتیک و ژئو پولیتیکی آنها بدون شناخت تغییرات قواعد بازی و ورود پارامتر ها و متغیر های جدید به این عرصه مانند اقتصاد و انرژی کاری بس دشوار و ممکن است تبعات منفی را متوجه منافع و امنیت ملی کشور ها نماید. اگر بتوانیم این متغیر ها را درک کرده و از آنها در جهت تبدیل تهدید ها به فرصت بهره بهنگام برده و زیر بنای گرایشات و اختلافات بین المللی را در یابیم شاید بتوان گفت به نقطه ی عطف و سرنوشت سازی رسیده ایم که امکان بهره وری بهینه از تمام مزایای ژئوپولتیک و منابع انرژی کشور خود در راستای رسیدن به اهداف امنیتی و پایدار را پیدا کرده ایم و ضمن شرکت فعالانه در روند تحولات جهانی نقش مثبت و منحصر بفرد خویش را ایفاء نماییم. این رساله نخست بدلیل وسعت حوزه ی موضوع و دوم کمبود منابع موجود در کشور نمی توانست خالی از اشکال باشد و نیست اما امید که در این قلمرو نو توانسته باشد روشنگری هرچند در مقیاس اندک و در حد توان کرده باشد . نکته آخر اینکه در نگارش این رساله بر توجه به عدم ورود به حوزه های موضوعی مشابه و جلوگیری از پراکندگی مطالب برای تلخیص و حصول نتیجه ی مشخص تاکید خاصی شده است. در پایان لازم و فرض می دانم مراتب قدر شناسی و سپاس ویژه ی خود را به محضر استاد ارجمند جناب آقای دکتر عزت الله عزتی بخاطر راهنماییهای هوشمندانه و الهام بخش ایشان در کلیه مراحل تحقیق و تدوین و نگارش این پایان نامه ابراز دارم.

  طرح مسئله: 

ضرورت درک و شناخت مناسبات نظام جهانی بمنظور تامین منافع و امنیت ملی تبدیل به گفتمان غالب صاحبنظران و فعالان عرصه ی علم و دانش و سیاست در قرن حاضر شده است و در این میان استفاده از ژئواستراتژیهای اقتصادی برای رسیدن به اهداف سیاسی و نظامی و پیدایش ژئواکونومی در جهان معاصر و تاثیر و تاثر متقابل این پدیده بر روی منافع و امنیت ملی کشور ایران بعنوان یک کشور ویژه و ممتاز در عرصه ی ژئوپولیتیک و منابع انرژِی و به تبع آن ژئواکونومیک جهان ضرورتی انکار ناپذیر دارد بر این اساس ابتدا باید درک و شناخت و تحلیل علمی از علم ژئواکونومی بدست داده و سپس نقش و نوع استفاده از آن مورد بحث و تدقیق وافر قرار گیرد تا در تصمیم گیریهای منطقه ای و کلان جهانی و نظام بین الملل و مرز بندهای پنهان و آشکار و تصمیم سازی های این عرصه ی جدید حضور و نقش کشور ایران نه تنها نادیده انگاشته نشود بلکه با حضور فعالانه ضامن بقا و تامین منافع و امنیت کشور ایران شود.

فهرست مطالب
عنوان                                  صفحه
فصل اول : کلیات تحقیق
1-1 مقدمه
2-2 طرح مسئله
3-1 روش تحقیق
4-1 فرضیات تحقیق
5-1 سوالات تحقیق
6-1 ساختار تحقیق
7-1 منابع تحقیق و محدودیتها
فصل دوم : ادبیات تحقیق
1-2 جغرافیای انسانی ایران
2-2 جغرافیای طبیعی ایران
3-2 جایگاه و ویژگیهای ژئو پولیتیکی ایران
4-2 کلیات جغرافیای سیاسی ایران
فصل سوم : یافته های تحقیق
1-3 تعاریف مختلف از مفهوم امنیت
2-3 ژئواکونومی، تعریف و واژه شناسی
3-3 قرن بیست و یکم و پدیده ای بنام ژئواکونومی
4-3 قابلیتها و برتریهای ژئواکونومی ایران
5-3 باز تعریف تعاملات نظام بین الملل بر مبنای ژئواکونومی
6-3 انرژی ابزار اعمال قدرت در قرن بیست و یکم
7-3 تحلیل ژئواکونومیک برخی از بحرانهای جهان معاصر
8-3 ژئواکونومی و تعامل آن با امنیت ملی ایران
9-3 حوزه کارکردی وسیع ژئواکونومی در معادلات سیاسی معاصر
فصل چهارم: ارزیابی و اثبات فرضیات
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات
1-5 جمع بندی
2-5 نتیجه گیری
3-5 پیشنهادات
4-5 فهرست منابع


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ارشد رشته جغرافیای سیاسی تحلیلی بر مفهوم ژئو اکونومی و تأثیر آن بر امنیت ملی ایران

پایان نامه رشته جغرافیا با موضوع جغرافیای جمعیت و روشهای مطالعه آن

اختصاصی از اس فایل پایان نامه رشته جغرافیا با موضوع جغرافیای جمعیت و روشهای مطالعه آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رشته جغرافیا با موضوع جغرافیای جمعیت و روشهای مطالعه آن


پایان نامه رشته جغرافیا با موضوع جغرافیای جمعیت و روشهای مطالعه آن

دانلود پایان نامه آماده

دانلود پایان نامه رشته جغرافیا با موضوع جغرافیای جمعیت و روشهای مطالعه آن با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 110

مقدمه 

امروزه مسائل مربوط به جمعیت، خصوصیات و ویژگی‌های آن، چنان رابطة تنگانگی با خود و با عوامل غیرجمعیتی پیدا کرده است که جایی را برای اثبات حقانیت خود مبنی بر ضرورت توجه به ضرورت توجه به مسائل جمعیتی در ارتباط با دیگر عوامل از قبیل منابع طبیعی، زیست‌محیطی، غذایی ، مسائل سیاسی و امنیتی و ... باقی نگذاشته است. در حقیقت محدودیتهای موجود در سطح کرة زمین آن هم در ابعادی وسیع و در طیفی گسترده که کانون توجه اغلب دانشمندان و صاحبنظران است، اگر نگوییم همة آنها مستقیماً تحت تأثیر جمعیت و تحولات آن پا گرفته، حداقل می‌توان مدعی شد که به طور غیرمستقیم تحمیل شده از سوی جمعیت و ابعاد مختلف آن بوده است. افزایش روزافزون جمعیت جهان و رشد شتابان آن بعد از انقلاب صنعتی در کشورهای توسعه یافته و متعاقب آن رشد بی‌رویه و انفجاری جمعیت در کشورهای در حال توسعه بعد از جنگ جهانی دوم (دهه 1950) به سب کنترل مرگ و میر، در نتیجة تحولات عظیم در ارتباطات جهانی، پیشرفتهای سریع تکنولوژی بویژه در زمینة داروهای جدید و گسترش سیاستهای جدید سرازیر شدن کالاهای مختلف ساخته شده صنعتی، گسترش مؤسسات آموزشی و بهداشتی و ارتقای سطح آگاهی، آموزش و پیشگیری در بین کشورهای مختلف و ... مشخص شدن رابطة نزدیک، پیچیده و مستقیم یافت و ساخت جمعیت کشورها با تمام شرایط زندگی انسانی و درجه توسعه اقتصادی و اجتماعی آنها، تلاش همه جانبة محافل علمی و اجرایی را جهت شناخت هر چه دقیقتر جمعیت و ویژگیهای آن در رابطه با بستر جغرافیایی خود ایجاب کرده است. بدیهی است این امر خود موجب توسعة علوم وابسته به جمعیت بویژه گسترش شاخه علمی جغرافیای جمعیت که یکی از جدیدترین ، هیجان‌انگیزترین و بحث‌انگیزترین شاخه‌های جغرافیا می‌باشد، گردیده است. دانشی نو که ریشه در اندیشه‌های کهن و نحله‌های فکری ـ فلسفی مختلف دارد. البته لازم به یادآوری است که در کنار این تلاشها نباید پیدایش و توسعة دانش انفورماتیک ، تحولات شگرف علمی و تکنولوژی در زمینه‌های مختلف و بدنبال آن گسترش فعالیت انسانها و گشوده شدن چشم‌اندازهای وسیع و جدید جغرافیایی را در چگونگی گسترش دامنه مباحث و قلمرو مطالعاتی آن نادیده انگاشت، چرا که دانش انفورماتیک به همراه شاخه‌های علمی دیگر امکانات وسیع کارآمدی را در اختیار جغرافیدانان و سایر دانشمندان قرارداد و امکان آن را فراهم ساخت که دانشمندان و صاحبنظران جمعیتی بتوانند همزمان با تحلیل عوامل مؤثر و مختلف بر چگونگی تحولات یک پدیده، معین بدور از اشتباهات و خطاهای ناشی از نگرش تک بعدی امکان تحلیل ترکیبی عوامل جمعیتی و غیرجمعیتی را داشته باشند. به عبارت دیگر نگرش سیستمی در تحلیل پدیده‌های جمعیتی جایگزین روشهای مبتنی بر تجربه‌گرایی محض و تک‌بعدی گردید. تحت تأثیر این تحولات جغرافیای جمعیت از حالت توصیفی محض خارج و به عنوان علمی که علاوه بر تأکید بر تباینات مکانی، جنبه‌های فضایی را در رابطه با طبیعت به هم پیوسته مکانها مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد، مطرح شده تا از این طریق بتواند نسبت به کشف و تشریح اصول روابط بین پدیده‌های جمعیتی و غیرجمعیتی نایل آید.  با چنین نگرشی است که محققان جغرافیا تحت تأثیر نظامهای فلسفی، اقتصادی و اجتماعی گوناگون برداشتهای متفاوتی از جغرافیای جمعیت داشته‌اند. مسأله‌ای که موجب شده است جغرافیدانان گسترة نسبتاً وسیعی را دربارة قلمرو مطالعات جغرافیای جمعیت انتخاب کنند. امری که به دلیل پویایی این شاخة علمی، عدم وجود تعریف، قلمرو روشن و مشخص، فزونی تحقیق و بررسی در مورد جمعیت به دلیل مشخص شدن ارتباط پیچیده بافت و ساخت جمعیت با تمام شرایط زندگی انسانی، بهبود روشهای تحقیق و گسترش آمار ، رشد فزاینده جمعیت و بالاخره پذیرش انسان به عنوان محور مطالعات جغرافیایی، اجتناب‌ناپذیر می‌نمود. بنابراین می‌توان گفت هدف نهایی از مطالعات جمعیتی کمک به بهبود شرایط زیست‌انسانی از طریق مشخص کردن دو ضرورت است: نخست ایجاد اعتقاد عمیق نسبت به شناخت همه جانبه جمعیتها و تحولات آنها بویژه در بستر زمانی و مکانی و دیگری توجه به این امر که دو مقولة مطلوبیت ساختار جمعیت و توسعه، دو موضوع تفکیک‌ناپذیر از هم هستند. مطلوبیت بخشیدن به جمعیت به منظور محدود نمودن فعالیت نامتعادل انسانی و تحدید حدود و تعداد آن در چارچوب ظرفیت قابل تحمل سرزمینها و قلمروهای مختلف جغرافیایی به قصد فراهم آوردن زندگی سالم، طولانی، پربار برای همه مردم و برای نسلها با کمترین خطرات زیست‌محیطی....

. پیدایش ، تحول و تکامل جغرافیای جمعیت

مطالعه جمعیت و مسایل مربوط به آن به لحاظ گستردگی موضوع و طیف وسیع تغییرات آن در بین دانشمندان مختلف با زمینه‌های علمی متفاوت، که موضوع بررسیهای جغرافیای جمعیت است، نه تنها آن را در تلاقی با سایر شاخه‌های جغرافیا قرار داده بلکه منجر به پیدایش دیدگاههای مختلف در بین جغرافیدانان گردیده است که خود موجب مباحثه و منازعه بین جغرافیدانان و رشته‌های علمی مجاور مثل جمعیت‌شناسی شده است، امری که همواره در محافل علمی دنیا مطرح بوده و از محتوای کتابها و مقالات مربوط به جغرافیای جمعیت یا جمعیت‌شناسی جغرافیایی کاملاً مشهود و قابل لمس است. حال سوأل این است که جغرافیای جمعیت با این مفاهیم وسیع و گستردگی موضوع ، به چه نحوی و با توسل به چه روشی می‌تواند زمینه و قلمرو مطالعاتی خود را در میان رشته‌های علمی مجاور به ویژه جامعه‌شناسی و جمعیت‌شناسی برگزیند؟ پاسخ به این سؤال با توجه به ماهیت جغرافیای جمعیت‌ ، چندان ساده نیست، زیرا اصولاً در اغلب شاخه‌های مختلف جغرافیا مثل جغرافیای شهری، روستایی، اقتصادی و ... مضاف‌الیه توضیح‌دهنده مضاف است و به نحوی از انحاء آن را مشروط و مقید می‌کند، بدین نحو کلمة روستایی در جغرافیای روستایی، قلمرو مطالعاتی آن را به طور نسبتاً واضح مشخص کرده و مباحث اصلی آن را با تمرکز روی مسایل روستایی به عنوان عنصر اصلی یک تحلیل سیستماتیک تعیین می‌کند؛ ولی در جغرافیای جمعیت‌، کلمه «جمعیت‌» به لحاظ محتوا و طیف معنایی گسترده نه تنها نتوانسته است به قلمرو و مطالعات جغرافیایی جمعیت‌ قطعیت ببخشد، بلکه آن را با توجه به تعاریف معمولی جغرافیا، به طرف یک کلیّت کشانده است. کلیّتی که موجب پیدایش نظریات افراطی در مورد جغرافیای جمعیت‌ گردیده است. افزون بر این جغرافیای جمعیت‌ نه تنها یک رشته علمی پویاست، بلکه با گسترش فعالیت انسانها و دستیابی به تکنیکهای جدید و بازشدن چشم‌اندازهای تازه جغرافیایی، دامنه مباحث و  قلمرو مطالعاتی آن همانند سایر رشته‌های علوم انسانی گسترش می‌یابد؛ بخصوص وقتی جغرافیای جمعیت‌، به عنوان علمی که علاوه بر تأکید بر تباینات مکانی، جنبه‌های فضیی جمعیت‌ را در رابطه با طبیعت به هم پیوستة مکانها مورد بررسی قرار داده و در پی کشف و تشریح اصولی روابط بین پدیده‌های جمعیتی و غیر جمعیتی برمی‌آید، بر پیچیدگی آن می‌افزاید. علاوه بر این زمینه‌های فکری و فلسفی جغرافیدانان تحت تأثیر نظامهای مختلف اقتصادی و اجتماعی در برداشت از جغرافیای جمعیت‌ و تعبیر و تفسیر آن به صور گوناگون، پیچیدگی آن را مضاعف می‌کند. بنابراین اگر عنوان شود که تا به حال از جغرافیای جمعیت هیچ تعریف قانع‌کننده‌ای ارائه نشده است امر غیرعادی نخواهد بود. علی‌رغم این که روی تعریف و محتوای جغرافیا، با وجود اختلافات دائمی جغرافیدانان، توافق عمومی جهت پذیرش این که «جغرافیا یکی از شاخه‌های علوم اجتماعی است که حق تقدم را به جنبه‌های فضایی پدیده‌ها می‌دهد» حاصل شده است....


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رشته جغرافیا با موضوع جغرافیای جمعیت و روشهای مطالعه آن