مقدمه
خانواده، واحدیاجتماعی و نظامی سازمان یافته است که در بقا و رشد نوع بشر نقش بسیار با اهمیتی را داراست و بنیادیترین نهاد جامعه محسوب میشود. خانوادههای با کارکرد سالم، بهسالم سازی فضای جامعه یاری رسانده و زمینه رشد و شکوفایی اعضای خود را فراهم میکنند. خانواده بستر رشد و رفاه جسمی و روانی اجتماعی کودک و عامل تحقق و تعادل فیزیکی، روانی و اجتماعی انسانهاست. یکی از مهمترین عوامل پیش بینی کننده بهداشت روانی افراد متاهل، روابط با همسر است (لاسول[1] و لاسول، 1991). روابط با همسر عنصر اصلی زندگی عاطفی و اجتماعی فرد است و نداشتن رضایت زناشویی به توانایی زوجین برای برقراری روابط توام با خوشنودی بافرزندان وهمچنین سایر افرادخانواده آسیب میرساند. روابطمطلوب توامبا رضایت در درون خانواده به سازگاری موثرتر افراد در موقعیتهای گوناگون یاری میرساند واز طرف دیگر تعارضات زناشویی،[2] زمینه آسیبهای روانی را فراهم میکند. زندگی مشترک در طبیعت ذاتی خود موجب تعارضات و چالشهایی در روابط میان زوجین میشود (وینچ[3] و همکاران، 1974).
کار تحقیقی افزایش رضایت زناشویی زنان خوابگاههای دانشکده - در قالب ورد 124ص